پرش به محتوا

عبادت در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۹: خط ۹:


=== عبودیت [[علی]] {{ع}} ===
=== عبودیت [[علی]] {{ع}} ===
حضرت علی {{ع}} پیش از هر چیز «[[عبد]]» خداست. [[احساس]] عبودیت و بندگی، سراسر وجودش را فرا گرفته و تا عمیق‌ترین لایه‌های روحی‌اش [[نفوذ]] کرده و در نتیجه، از او عبد [[خالص]] و مطلق ساخته است. وی در تمام حالات و صحنه‌های فردی و [[اجتماعی]] [[زندگی]]، چون [[جنگ]]، [[صلح]]، [[فقر]]، [[غنا]]، [[حکومت]]، [[قضاوت]]، [[تعلیم]]، [[تربیت]]، کار، [[ازدواج]]، [[خوردن]]، خوابیدن، [[سکوت]] و تکلم [[بنده]] خداست و یک لحظه از عبودیت [[حق]] خارج نیست. این حالت، در اوج [[قدرت]] و [[پیروزی]]، یا در نهایت [[مظلومیت]] و [[تنهایی]] در آن حضرت جلوه‌گر است و چرا چنین نباشد، در حالی که او از [[شهودی]] پیوسته و دائم برخوردار است. در [[نهج‌البلاغه]] در [[وصف]] اولیای ویژه خدا می‌گوید: «[[علم]]، با [[بصیرت]] [[راستین]] بر [[قلب]] آنان [[هجوم]] آورده و... در [[دنیا]] با بدن‌هایی که روحشان به جایگاه رفیع آویخته است، [[زندگی]] می‌کنند»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۹۷.</ref>. [[امام]] [[قلب]] خود را ـ به تعبیر خود ـ به [[خدا]] بخشیده و از خود فانی گشته است. [[افتخار]] او [[عبد]] بودن است<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۳۴۰.</ref> و همه [[ارزش‌ها]] را از این گذر به دست آورده است. زمزمه‌های پرشور و ژرف [[عبودیت]] او از [[دعاها]] و مناجات‌های پرسوزش که گنجینه‌های گرانبهای [[توحید]] و عرفانند، نمایان است: "مولای من، مولای من، تو [[سروری]] و من [[بنده]]، آیا بنده را جز مولا رحم می‌کند؟ مولای من، مولای من، تو [[مالکی]] و من مملوک، و آیا مملوک را جز مالک رحم می‌کند؟... مولای من، مولای من، تو [[توانگری]] و من [[فقیر]] و آیا فقیر را جز توانگر رحم می‌کند؟... مولای من، مولای من، تو زنده‌ای و من مرده، و آیا مرده را جز زنده رحم می‌کند؟ مولای من، مولای من، تو [[پایداری]] و من فانی، و آیا فانی را جز [[پایدار]] [[رحم]] می‌کند... ؟"<ref>بخشی از مناجات امام علی {{ع}} در مسجد کوفه. (بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۱۰).</ref>.
حضرت علی {{ع}} پیش از هر چیز «[[عبد]]» خداست. [[احساس]] عبودیت و بندگی، سراسر وجودش را فرا گرفته و تا عمیق‌ترین لایه‌های روحی‌اش [[نفوذ]] کرده و در نتیجه، از او عبد [[خالص]] و مطلق ساخته است. وی در تمام حالات و صحنه‌های فردی و [[اجتماعی]] [[زندگی]]، چون [[جنگ]]، [[صلح]]، [[فقر]]، [[غنا]]، [[حکومت]]، [[قضاوت]]، [[تعلیم]]، [[تربیت]]، کار، [[ازدواج]]، [[خوردن]]، خوابیدن، [[سکوت]] و تکلم [[بنده]] خداست و یک لحظه از عبودیت [[حق]] خارج نیست. این حالت، در اوج [[قدرت]] و [[پیروزی]]، یا در نهایت [[مظلومیت]] و [[تنهایی]] در آن حضرت جلوه‌گر است و چرا چنین نباشد، در حالی که او از [[شهودی]] پیوسته و دائم برخوردار است. در [[نهج‌البلاغه]] در وصف اولیای ویژه خدا می‌گوید: «[[علم]]، با [[بصیرت]] [[راستین]] بر [[قلب]] آنان [[هجوم]] آورده و... در [[دنیا]] با بدن‌هایی که روحشان به جایگاه رفیع آویخته است، [[زندگی]] می‌کنند»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۹۷.</ref>. [[امام]] [[قلب]] خود را ـ به تعبیر خود ـ به [[خدا]] بخشیده و از خود فانی گشته است. [[افتخار]] او [[عبد]] بودن است<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۳۴۰.</ref> و همه [[ارزش‌ها]] را از این گذر به دست آورده است. زمزمه‌های پرشور و ژرف [[عبودیت]] او از [[دعاها]] و مناجات‌های پرسوزش که گنجینه‌های گرانبهای [[توحید]] و عرفانند، نمایان است: "مولای من، مولای من، تو [[سروری]] و من [[بنده]]، آیا بنده را جز مولا رحم می‌کند؟ مولای من، مولای من، تو [[مالکی]] و من مملوک، و آیا مملوک را جز مالک رحم می‌کند؟... مولای من، مولای من، تو [[توانگری]] و من [[فقیر]] و آیا فقیر را جز توانگر رحم می‌کند؟... مولای من، مولای من، تو زنده‌ای و من مرده، و آیا مرده را جز زنده رحم می‌کند؟ مولای من، مولای من، تو [[پایداری]] و من فانی، و آیا فانی را جز [[پایدار]] [[رحم]] می‌کند... ؟"<ref>بخشی از مناجات امام علی {{ع}} در مسجد کوفه. (بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۱۰).</ref>.


در [[دعای کمیل]] می‌گوید: "ای خدای من و مولای من و آقای من و مالک [[بندگی]] من، ای کسی که [[اختیار]] من به دست توست، ای کسی که از [[فقر]] و [[ناداری]] من [[آگاهی]]، ای [[پروردگار]] من، ... از تو می‌خواهم به [[حق]] خودت و پاکی‌ات و [[برترین]] صفات و نام‌هایت، که شب و [[روز]] من را با یاد خود آباد کنی و به خدمتت پیوسته داری"<ref>بخشی از دعای کمیل. (سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص۷۰۹).</ref>.
در [[دعای کمیل]] می‌گوید: "ای خدای من و مولای من و آقای من و مالک [[بندگی]] من، ای کسی که [[اختیار]] من به دست توست، ای کسی که از [[فقر]] و [[ناداری]] من [[آگاهی]]، ای [[پروردگار]] من، ... از تو می‌خواهم به [[حق]] خودت و پاکی‌ات و [[برترین]] صفات و نام‌هایت، که شب و [[روز]] من را با یاد خود آباد کنی و به خدمتت پیوسته داری"<ref>بخشی از دعای کمیل. (سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص۷۰۹).</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش