جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
{{متن حدیث|اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ}}<ref>الامالی (للطوسی)، ص۵۲۶.</ref>. | {{متن حدیث|اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ}}<ref>الامالی (للطوسی)، ص۵۲۶.</ref>. | ||
اغلب صفات حمیده و [[اخلاق فاضله]]، از لوازم این مرتبه از ایمان است و مراتب علمالیقین و عینالیقین در این مقام قرارگرفتهاند. اما تا زمانی که بنده صفات فاضله و [[کمالات]] حمیده را به خود نسبت میدهد و خود را در مقابل [[پروردگار]] مشاهده میکند، در مقام مخلِصین است. در حالیکه در [[فرهنگ قرآن]] و بنا به [[حقیقت توحید]]، خداوند با | اغلب صفات حمیده و [[اخلاق فاضله]]، از لوازم این مرتبه از ایمان است و مراتب علمالیقین و عینالیقین در این مقام قرارگرفتهاند. اما تا زمانی که بنده صفات فاضله و [[کمالات]] حمیده را به خود نسبت میدهد و خود را در مقابل [[پروردگار]] مشاهده میکند، در مقام مخلِصین است. در حالیکه در [[فرهنگ قرآن]] و بنا به [[حقیقت توحید]]، خداوند با وصف احد، [[صمد]]، [[عزیز]] و متکبّر و اوصاف دیگری از این قبیل، توصیف میگردد؛ که اشاره به [[سیطره]] ذاتی و وصفی و فعلی حق در همه امور آفاقی و انفسی دارد. به سخن دیگر، [[مالکیت مطلق خداوند]]، محملی برای ابراز [[مالکیت]] و اظهار [[علم]] و [[قدرت]] غیر حق در عالم باقی نمیگذارد؛ چنانکه میفرماید: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی میبخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز میستانی و هر کس را بخواهی گرامی میداری و هر کس را بخواهی خوار میگردانی؛ نیکی در کف توست بیگمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>. | ||
[[قرآن]]، در بیانی جامع میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ}}<ref>«و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>. | [[قرآن]]، در بیانی جامع میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ}}<ref>«و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''اولاً'''، مشخصات عام آنان را برشمرده؛ به گونهای که بر اساس آن میتوان تعریف اخلاص را به شکلی که مانع اغیار باشد، به دست آورد. | '''اولاً'''، مشخصات عام آنان را برشمرده؛ به گونهای که بر اساس آن میتوان تعریف اخلاص را به شکلی که مانع اغیار باشد، به دست آورد. | ||
'''ثانیاً'''، اسامی برخی از ایشان (از جمله بعضی از انبیاء {{عم}}) را نام برده و در عین حال، اخلاص ایشان را بر آن صفات حمل نموده است؛ به گونهای که | '''ثانیاً'''، اسامی برخی از ایشان (از جمله بعضی از انبیاء {{عم}}) را نام برده و در عین حال، اخلاص ایشان را بر آن صفات حمل نموده است؛ به گونهای که وصف مذکور همانا بر علت اخلاص آنها اشعار دارد. | ||
'''ثالثاً'''، در مورد مخلَصین بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که حائز چنین شرایطی هستند -یعنی [[ائمه هدی]] {{عم}}- بدون ذکر نام آنان، اوصاف دیگری علاوه بر اوصاف فوقالذکر بیان نموده که بنا بر شواهد [[تاریخی]]، مصداق خاص آن منحصر در [[امام]] [[معصوم]] است. بدین ترتیب، [[خداوند]] به نوعی بدون ذکر نام خاص، به نحوی حکیمانه، مصداقی منحصر به فرد را مشخص نموده است. | '''ثالثاً'''، در مورد مخلَصین بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که حائز چنین شرایطی هستند -یعنی [[ائمه هدی]] {{عم}}- بدون ذکر نام آنان، اوصاف دیگری علاوه بر اوصاف فوقالذکر بیان نموده که بنا بر شواهد [[تاریخی]]، مصداق خاص آن منحصر در [[امام]] [[معصوم]] است. بدین ترتیب، [[خداوند]] به نوعی بدون ذکر نام خاص، به نحوی حکیمانه، مصداقی منحصر به فرد را مشخص نموده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
برهانهای [[عقلی]]، [[قواعد]] کلی را [[اثبات]] میکنند و در رد و اثبات امور جزئی ساکت هستند. در این بحث نیز، [[برهان عقلی]] حداکثر این کشش را دارد که [[ذهن]] را در [[درک]] صفات مخلَصین معصوم [[یاری]] دهد؛ اما در [[تعیین]] مصداق آنان در میان [[مردم]] ساکت است. از اینرو، باید بررسی نمود که قرآن در میان مخلصین، چه کسانی را به [[امامت]] [[بشریت]] معرفی مینماید. | برهانهای [[عقلی]]، [[قواعد]] کلی را [[اثبات]] میکنند و در رد و اثبات امور جزئی ساکت هستند. در این بحث نیز، [[برهان عقلی]] حداکثر این کشش را دارد که [[ذهن]] را در [[درک]] صفات مخلَصین معصوم [[یاری]] دهد؛ اما در [[تعیین]] مصداق آنان در میان [[مردم]] ساکت است. از اینرو، باید بررسی نمود که قرآن در میان مخلصین، چه کسانی را به [[امامت]] [[بشریت]] معرفی مینماید. | ||
* '''تعیین مصادیق مخلَصین در قرآن''': در میان انسانها، اولین گروهی که خداوند [[مقام امامت]] بر خلایق را به آنان عطا نموده است و قرآن اسامی آنان را نیز ذکر فرموده، [[انبیاء الهی]] {{عم}} هستند. آنان طبعاً باید در مقام یقین و [[اخلاص در ایمان]]، در مقام مخلَصین باشند؛ تا بتوانند [[رهبری]] [[امت]] را در هدایت به این مقام بر عهده گیرند؛ زیرا خداوند از یکسو، هدایت آنان را خود بر عهده گرفته و از سوی دیگر، [[عصمت]] آنان را تضمین نموده و سپس، امت را در [[سیر]] [[ایمان]] و یقین، به [[اقتدا]] به آنان امر نموده است. برای نمونه، در [[آیات]] ۸۲ تا ۹۰ [[سوره]] [[مبارکه]] [[اعراف]]، به اسامی برخی از آنان اشاره شده است و در پایان آمده: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref><ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ * وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ * وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}} «آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند * و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست * و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند * و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم * و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۲-۹۰.</ref>. در میان آنها، از حضرات [[موسی]] و [[یوسف]] {{عم}} صریحاً با | * '''تعیین مصادیق مخلَصین در قرآن''': در میان انسانها، اولین گروهی که خداوند [[مقام امامت]] بر خلایق را به آنان عطا نموده است و قرآن اسامی آنان را نیز ذکر فرموده، [[انبیاء الهی]] {{عم}} هستند. آنان طبعاً باید در مقام یقین و [[اخلاص در ایمان]]، در مقام مخلَصین باشند؛ تا بتوانند [[رهبری]] [[امت]] را در هدایت به این مقام بر عهده گیرند؛ زیرا خداوند از یکسو، هدایت آنان را خود بر عهده گرفته و از سوی دیگر، [[عصمت]] آنان را تضمین نموده و سپس، امت را در [[سیر]] [[ایمان]] و یقین، به [[اقتدا]] به آنان امر نموده است. برای نمونه، در [[آیات]] ۸۲ تا ۹۰ [[سوره]] [[مبارکه]] [[اعراف]]، به اسامی برخی از آنان اشاره شده است و در پایان آمده: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref><ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ * وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ * وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}} «آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند * و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست * و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند * و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم * و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۲-۹۰.</ref>. در میان آنها، از حضرات [[موسی]] و [[یوسف]] {{عم}} صریحاً با وصف [[مخلَصین]] نام برده شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.</ref>. | ||
* '''[[تعیین]] مصادیق مخلَصین بعد از [[پیامبر]] {{صل}} در [[قرآن]]''': همانطور که اشاره گردید، هرچند در قرآن، به دلائل خاصی که در اینجا مجال بحث آن نیست، اسامی [[امامان معصوم]] {{عم}} بهطور صریح بیان نشده، ولی [[خداوند حکیم]] با ذکر ویژگیهای خاص، مصادیق آنان را بیان نموده است؛ به گونهای که با اندکی [[تأمل]] و نیز با [[رجوع]] به [[شأن نزول آیات]] و وقایع [[تاریخی]]، به [[راحتی]] میتوان از بیان قرآن، مصادیق آنان را در طول [[تاریخ]] پیدا کرد. در اینجا، به لحاظ آنکه قلمرو بحث، محدود به [[امامت عامه]] است، صرفاً به بیان نمونهای از این روش [[قرآنی]] بسنده میگردد. تفصیل این بحث در مورد آیاتی از قرآن که در [[امامت حضرت علی]] {{ع}} مورد استناد قرار میگیرد، باید در مباحث [[امامت خاصه]] پیگیری شود. | * '''[[تعیین]] مصادیق مخلَصین بعد از [[پیامبر]] {{صل}} در [[قرآن]]''': همانطور که اشاره گردید، هرچند در قرآن، به دلائل خاصی که در اینجا مجال بحث آن نیست، اسامی [[امامان معصوم]] {{عم}} بهطور صریح بیان نشده، ولی [[خداوند حکیم]] با ذکر ویژگیهای خاص، مصادیق آنان را بیان نموده است؛ به گونهای که با اندکی [[تأمل]] و نیز با [[رجوع]] به [[شأن نزول آیات]] و وقایع [[تاریخی]]، به [[راحتی]] میتوان از بیان قرآن، مصادیق آنان را در طول [[تاریخ]] پیدا کرد. در اینجا، به لحاظ آنکه قلمرو بحث، محدود به [[امامت عامه]] است، صرفاً به بیان نمونهای از این روش [[قرآنی]] بسنده میگردد. تفصیل این بحث در مورد آیاتی از قرآن که در [[امامت حضرت علی]] {{ع}} مورد استناد قرار میگیرد، باید در مباحث [[امامت خاصه]] پیگیری شود. | ||
# [[امامان]] از [[امت اسلام]]، باید از [[نسل حضرت ابراهیم]] {{ع}} باشند؛ زیرا [[خداوند]] بعد از [[نصب]] آن [[حضرت]] به [[مقام امامت]]، [[وعده]] آن را در [[معصومین]] از فرزندانش به آن حضرت [[بشارت]] داد و فرمود: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | # [[امامان]] از [[امت اسلام]]، باید از [[نسل حضرت ابراهیم]] {{ع}} باشند؛ زیرا [[خداوند]] بعد از [[نصب]] آن [[حضرت]] به [[مقام امامت]]، [[وعده]] آن را در [[معصومین]] از فرزندانش به آن حضرت [[بشارت]] داد و فرمود: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. |