اصحاب امام مهدی چه ویژگیهایی دارند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۴
، ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده') |
||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«طبق [[روایات معصومین]]{{عم}} شمار [[یاران خاصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[سیصد و سیزده]] نفرند. به نظر میرسد [[حاکمان]] و [[زمامداران]] [[جهان]] از میان آنها | *«طبق [[روایات معصومین]]{{عم}} شمار [[یاران خاصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[سیصد و سیزده]] نفرند. به نظر میرسد [[حاکمان]] و [[زمامداران]] [[جهان]] از میان آنها برگزیده خواهند شد. | ||
*در [[عصر ظهور]] [[یاران خاصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، برگزیدگان اهل [[زمین]] بوده و شایستگیهای لازم برای [[تدبیر امور]] همه [[مردم]] [[جهان]] را دارا خواهند بود. ایشان در اوّلین فرصت خود را به مولای خود رسانده، و با آن حضرت [[بیعت]] خواهند کرد. | *در [[عصر ظهور]] [[یاران خاصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، برگزیدگان اهل [[زمین]] بوده و شایستگیهای لازم برای [[تدبیر امور]] همه [[مردم]] [[جهان]] را دارا خواهند بود. ایشان در اوّلین فرصت خود را به مولای خود رسانده، و با آن حضرت [[بیعت]] خواهند کرد. | ||
* [[احادیث]] فراوانی در [[ستایش]] این گروه ممتاز وارد شده و در [[قرآن کریم]] آیاتی است که [[تأویل]] به آنان شده است: | * [[احادیث]] فراوانی در [[ستایش]] این گروه ممتاز وارد شده و در [[قرآن کریم]] آیاتی است که [[تأویل]] به آنان شده است: | ||
خط ۲۹۷: | خط ۲۹۷: | ||
#'''[[عبادت]] و [[بندگی]]:''' [[یاران مهدی]]{{ع}}، مردان عبادتند و [[نیایش]]، شیران روز و نیایشگران شب. آن هم نه عبادتی عادتگونه و یا چون [[پرستش]] مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند [[روح]] با ابدیت، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه [[انسان]] در برابر [[خدا]]. [[عبادت]] آزادگان. [[نیایش]] پرجوش و خروش و [[سیر و سلوک]]. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و نیاز با جانشان درهمآمیخته، همواره خود را در محضر [[خدا]] میبینند و از یاد او لحظهای [[غفلت]] نمیورزند. از [[ترس]] [[خداوند]]، نیمه شب، چونان مادران [[فرزند]] مرده میگریند. [[شبزندهداران]] و روزهداران<ref>الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.</ref>. به گفته [[فضیل بن یسار]]: "مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]]، بسان [[زنبور عسل]]، زمزمهکنان"<ref>{{عربی|" رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام]]، در سفر و حضر، [[جنگ]] و [[صلح]] [[یاران]] را به [[تعبد]] و [[تضرع]] سفارش میکند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزیهای پیاپی، آنان را به [[غفلت]] و [[غرور]] دچار نسازد. همواره [[پیروزی]] را از جانب [[خدا]] ببینند و [[مناجات]] و [[نماز]] را کلید [[نصرت]] او. | #'''[[عبادت]] و [[بندگی]]:''' [[یاران مهدی]]{{ع}}، مردان عبادتند و [[نیایش]]، شیران روز و نیایشگران شب. آن هم نه عبادتی عادتگونه و یا چون [[پرستش]] مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند [[روح]] با ابدیت، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه [[انسان]] در برابر [[خدا]]. [[عبادت]] آزادگان. [[نیایش]] پرجوش و خروش و [[سیر و سلوک]]. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و نیاز با جانشان درهمآمیخته، همواره خود را در محضر [[خدا]] میبینند و از یاد او لحظهای [[غفلت]] نمیورزند. از [[ترس]] [[خداوند]]، نیمه شب، چونان مادران [[فرزند]] مرده میگریند. [[شبزندهداران]] و روزهداران<ref>الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.</ref>. به گفته [[فضیل بن یسار]]: "مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]]، بسان [[زنبور عسل]]، زمزمهکنان"<ref>{{عربی|" رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام]]، در سفر و حضر، [[جنگ]] و [[صلح]] [[یاران]] را به [[تعبد]] و [[تضرع]] سفارش میکند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزیهای پیاپی، آنان را به [[غفلت]] و [[غرور]] دچار نسازد. همواره [[پیروزی]] را از جانب [[خدا]] ببینند و [[مناجات]] و [[نماز]] را کلید [[نصرت]] او. | ||
#'''حافظان [[حدود]] [[خدا]]:''' [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همهچیز در آن، قانون دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]] مرزهای [[دین]] خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و [[تجاوز]] از آن، [[بیراهه]] و [[گمراهی]]. [[یاران مهدی]]، مرزبان [[دین]] خدایند و حافظان [[حدود]] او. در اجرای فرمانهای [[حق]]، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. [[قدرت]] و حشمت آنان را مغرور نمیکند و سنگدلی [[دشمنان]]، ایشان را به [[افراط]] نمیکشاند. [[جنگهای مهیب]] و دشواریهای [[نبرد]]، آنان را در [[عبادت]] سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و [[تجاوز]] وا نمیدارد. نخستین شرط [[بیعت]] [[امام]] با [[یاران]]، [[حفاظت]] [[حدود]] [[خدا]] است. [[امام علی|علی]]{{ع}} میفرماید: "[[یاران]] با این شرائط با امامشان [[بیعت]] میکنند که دست [[پاک]] باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و [[خون]] کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه [[مردم]] هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر [[مردم]] راه نبندند. به یتیم [[ستم]] روا ندارند و راهی را [[ناامن]] نکنند. [[شاهد]] باز نبوده و شراب ننوشند. در [[امانت]]، [[خیانت]] نکرده و پیمانشکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در [[راه خدا]] به [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز، [[متعهد]] میشود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و [[حاجب]] برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به [[یاری]] [[خدا]] در راه استقرار [[عدالت]] بکوشد و [[خدا]] را به [[شایستگی]] [[عبادت]] کند"<ref>الملاحم و الفتن، ۱۴۹.</ref>. [[امام]]، بر [[رفتار]] [[کارگزاران]] خود و مواظبت آنان بر اجرای [[وظایف]] خود نظارت دوچندان دارد<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ۳۱۱.</ref>. باید چنین باشد، زیرا ایجاد [[حکومت]] اسلامی، در گرو حفظ [[حدود]] خداست و ایجاد [[جامعه آرمانی]]، جز با [[تربیت]] استوانههای پولادین ممکن نمیگردد. اگر [[کارگزاران]] [[نظام]] توحیدی، با [[فضیلت]] باشند و وظیفهشناس، [[مردم]] نیز [[حرمت]] [[دین]] نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان [[عدالت]] راه گشایند. [[پیروزی]] [[حق]] و [[شکست]] [[باطل]] در گرو [[تعهد]] و پایمردی پرچمداران آن است. | #'''حافظان [[حدود]] [[خدا]]:''' [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همهچیز در آن، قانون دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]] مرزهای [[دین]] خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و [[تجاوز]] از آن، [[بیراهه]] و [[گمراهی]]. [[یاران مهدی]]، مرزبان [[دین]] خدایند و حافظان [[حدود]] او. در اجرای فرمانهای [[حق]]، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. [[قدرت]] و حشمت آنان را مغرور نمیکند و سنگدلی [[دشمنان]]، ایشان را به [[افراط]] نمیکشاند. [[جنگهای مهیب]] و دشواریهای [[نبرد]]، آنان را در [[عبادت]] سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و [[تجاوز]] وا نمیدارد. نخستین شرط [[بیعت]] [[امام]] با [[یاران]]، [[حفاظت]] [[حدود]] [[خدا]] است. [[امام علی|علی]]{{ع}} میفرماید: "[[یاران]] با این شرائط با امامشان [[بیعت]] میکنند که دست [[پاک]] باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و [[خون]] کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه [[مردم]] هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر [[مردم]] راه نبندند. به یتیم [[ستم]] روا ندارند و راهی را [[ناامن]] نکنند. [[شاهد]] باز نبوده و شراب ننوشند. در [[امانت]]، [[خیانت]] نکرده و پیمانشکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در [[راه خدا]] به [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز، [[متعهد]] میشود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و [[حاجب]] برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به [[یاری]] [[خدا]] در راه استقرار [[عدالت]] بکوشد و [[خدا]] را به [[شایستگی]] [[عبادت]] کند"<ref>الملاحم و الفتن، ۱۴۹.</ref>. [[امام]]، بر [[رفتار]] [[کارگزاران]] خود و مواظبت آنان بر اجرای [[وظایف]] خود نظارت دوچندان دارد<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ۳۱۱.</ref>. باید چنین باشد، زیرا ایجاد [[حکومت]] اسلامی، در گرو حفظ [[حدود]] خداست و ایجاد [[جامعه آرمانی]]، جز با [[تربیت]] استوانههای پولادین ممکن نمیگردد. اگر [[کارگزاران]] [[نظام]] توحیدی، با [[فضیلت]] باشند و وظیفهشناس، [[مردم]] نیز [[حرمت]] [[دین]] نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان [[عدالت]] راه گشایند. [[پیروزی]] [[حق]] و [[شکست]] [[باطل]] در گرو [[تعهد]] و پایمردی پرچمداران آن است. | ||
#'''[[شجاعت]]:''' [[یاران مهدی]]، دلیرمردند و جنگاوران میدانهای [[نبرد]]. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه [[دشمن]]، هراسی به [[دل]] راه نمیدهند. [[ایمان]] به [[هدف]]، همه وجودشان را تسخیر کرده و [[عشق]] به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان قوت بخشیده است. [[اراده]] جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. [[دل]] مردن دارند و [[عشق]] به [[شهادت]]. [[عزت]] [[نفس]] و بلندی [[همت]]، آنان را از کوه بلندپایهتر کرده و هیبتشان را در سینه [[ستمکاران]] دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینهای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.</ref>. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکمتر<ref>خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمرهای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.</ref>. [[شجاعت]] بیبدلیشان، [[ترس]] را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش میگیرند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "گویا، آنان را مینگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای [[نجف]] [[کوفه]] ایستادهاند. دلهایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، [[ترس]] بر دلهای [[دشمنان]] سایه میافکند"<ref>{{عربی|" لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.</ref>. در سوارکاری و تیراندازی بینظیرند: {{عربی|" خَيْرُ الْفَوَارِسِ "}}. در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان [[یاران پیامبر]] {{صل}} در [[نبرد]] [[بدر]]، نشانه ویژه بر سر نهادهاند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.</ref>. [[دلیری]]، ویژه [[یاران]] | #'''[[شجاعت]]:''' [[یاران مهدی]]، دلیرمردند و جنگاوران میدانهای [[نبرد]]. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه [[دشمن]]، هراسی به [[دل]] راه نمیدهند. [[ایمان]] به [[هدف]]، همه وجودشان را تسخیر کرده و [[عشق]] به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان قوت بخشیده است. [[اراده]] جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. [[دل]] مردن دارند و [[عشق]] به [[شهادت]]. [[عزت]] [[نفس]] و بلندی [[همت]]، آنان را از کوه بلندپایهتر کرده و هیبتشان را در سینه [[ستمکاران]] دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینهای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.</ref>. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکمتر<ref>خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمرهای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.</ref>. [[شجاعت]] بیبدلیشان، [[ترس]] را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش میگیرند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "گویا، آنان را مینگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای [[نجف]] [[کوفه]] ایستادهاند. دلهایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، [[ترس]] بر دلهای [[دشمنان]] سایه میافکند"<ref>{{عربی|" لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.</ref>. در سوارکاری و تیراندازی بینظیرند: {{عربی|" خَيْرُ الْفَوَارِسِ "}}. در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان [[یاران پیامبر]] {{صل}} در [[نبرد]] [[بدر]]، نشانه ویژه بر سر نهادهاند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.</ref>. [[دلیری]]، ویژه [[یاران]] برگزیده نیست، همه خداجویان و [[مستضعفان]] از پدیدار شدن طلایه [[حق]] و [[عدالت]] قویدل میگردند و حیاتی دوباره مییابند. [[ترس]] را کنار مینهند و به صف رزمآوران میپیوندند. | ||
#'''[[فرمانبری]]:''' [[یاران امام]]، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی [[خلف]]، [[فرمان]] میبرند و بهتر از بندهای گوش به [[فرمان]]، از حضرت، [[پیروی]] میکنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی میگیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاشگر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref> {{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "}}؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای [[عمر]]، به [[فرزند]] خود فرموده، از [[یاران]] [[مخلص]] [[مهدی]] یاد کرده و [[فرزند]] را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار [[کعبه]]، به اهتزاز درآمده، دستها برای [[بیعت]] تو، پیدرپی صف کشیدهاند. [[دوستان]] باصفا، کارها را چنان به [[نظم]] و ترتیب درآوردهاند که همچون دانههای در گرانبها که در رشتهای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کردهاند و دستهایشان برای [[بیعت]] با تو، درکنار [[حجر الاسود]]. بههم میخورد. قومی به آستانهات گرد آیند که [[خداوند]] آنان را از سرشتی [[پاک]] و ریشهای [[پاکیزه]] و گرانبها آفریده است. دلهایشان از آلودگی [[نفاق]] و [[پلیدی]] شقاق [[پاکیزه]] است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهایشان از [[کینه]] و [[دشمنی]] پیراسته، رخسارشان برای پذیرش [[حق]] آماده است و سیمایشان با [[نور]] [[فضل]] و کمال آراسته. [[آیین حق]] را میپرستند و از [[اهل حق]] [[پیروی]] میکنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.</ref>. | #'''[[فرمانبری]]:''' [[یاران امام]]، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی [[خلف]]، [[فرمان]] میبرند و بهتر از بندهای گوش به [[فرمان]]، از حضرت، [[پیروی]] میکنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی میگیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاشگر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref> {{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "}}؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای [[عمر]]، به [[فرزند]] خود فرموده، از [[یاران]] [[مخلص]] [[مهدی]] یاد کرده و [[فرزند]] را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار [[کعبه]]، به اهتزاز درآمده، دستها برای [[بیعت]] تو، پیدرپی صف کشیدهاند. [[دوستان]] باصفا، کارها را چنان به [[نظم]] و ترتیب درآوردهاند که همچون دانههای در گرانبها که در رشتهای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کردهاند و دستهایشان برای [[بیعت]] با تو، درکنار [[حجر الاسود]]. بههم میخورد. قومی به آستانهات گرد آیند که [[خداوند]] آنان را از سرشتی [[پاک]] و ریشهای [[پاکیزه]] و گرانبها آفریده است. دلهایشان از آلودگی [[نفاق]] و [[پلیدی]] شقاق [[پاکیزه]] است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهایشان از [[کینه]] و [[دشمنی]] پیراسته، رخسارشان برای پذیرش [[حق]] آماده است و سیمایشان با [[نور]] [[فضل]] و کمال آراسته. [[آیین حق]] را میپرستند و از [[اهل حق]] [[پیروی]] میکنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.</ref>. | ||
#'''[[ایثار]] و [[مواسات]]:''' از ویژگیهای بارز همراهان [[مهدی]]، [[ایثار]] و [[مواسات]] است. [[وحدت]] مقصد و [[اخلاص]] [[نیت]]، دلهایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به [[رنج]] افکنند و در بهرهگیری از زیباییهای زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آنکس که خود ساخته نباشد، نمیتواند [[سازندگی]] کند و آنکه بر [[دوست]] خود، [[مهر]] نورزد، دیگران را [[شایسته]] ترحم نبیند. [[پیروزی]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در گرو [[یاران]] ایثارگر و [[فداکار]] بود و همه قیامهای اصلاحگرانه [[تاریخ اسلام]] از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آنسو، از عوامل خانهنشین شدن [[امامان]]، اندک بودن [[یاران]] موافق و [[فداکار]] بوده است<ref>اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.</ref>. [[برید عجلی]] [[نقل]] میکند: به [[امام باقر]] گفته شد: یارانمان در [[کوفه]] بسیارند. اگر [[فرمان]] دهی از تو [[اطاعت]] خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه [[برادر دینی]]، از [[مال]] او [[نیازمندی]] خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل [[مال]] دریغ کنند، در نثار [[جان]] بخیلترند. سپس افزود: [[مردم]] در صلحاند با آنان [[ازدواج]] کرده و از ایشان [[ارث]] بریم و برایشان [[اقامه حدود]] کرده و امانات آنان را اداء کنیم. [[زمان قیام]] [[قائم]] دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ [[مال]] برادر رفته [[حاجت]] خود برگیرد و کس او را منع نکند"<ref> {{عربی|" قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ {{ع}} إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِيءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ] وَ نُوَارِثُهُمْ وَ نُقِيمُ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپشده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.</ref>. در [[روایات]]، از [[یاران مهدی]] علاوه بر تعبیر "[[مزامله]]" به [[رفقا]]، نیز نام برده شدهاند<ref>ینابیع الموده، ۴۳۳.</ref>، به معنای [[دوستان]] همدل و همراز، با [[لطف]] و [[صفا]]، [[دوستان]] بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنیاند. و همهشان از یک پدر و مادرند. | #'''[[ایثار]] و [[مواسات]]:''' از ویژگیهای بارز همراهان [[مهدی]]، [[ایثار]] و [[مواسات]] است. [[وحدت]] مقصد و [[اخلاص]] [[نیت]]، دلهایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به [[رنج]] افکنند و در بهرهگیری از زیباییهای زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آنکس که خود ساخته نباشد، نمیتواند [[سازندگی]] کند و آنکه بر [[دوست]] خود، [[مهر]] نورزد، دیگران را [[شایسته]] ترحم نبیند. [[پیروزی]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در گرو [[یاران]] ایثارگر و [[فداکار]] بود و همه قیامهای اصلاحگرانه [[تاریخ اسلام]] از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آنسو، از عوامل خانهنشین شدن [[امامان]]، اندک بودن [[یاران]] موافق و [[فداکار]] بوده است<ref>اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.</ref>. [[برید عجلی]] [[نقل]] میکند: به [[امام باقر]] گفته شد: یارانمان در [[کوفه]] بسیارند. اگر [[فرمان]] دهی از تو [[اطاعت]] خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه [[برادر دینی]]، از [[مال]] او [[نیازمندی]] خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل [[مال]] دریغ کنند، در نثار [[جان]] بخیلترند. سپس افزود: [[مردم]] در صلحاند با آنان [[ازدواج]] کرده و از ایشان [[ارث]] بریم و برایشان [[اقامه حدود]] کرده و امانات آنان را اداء کنیم. [[زمان قیام]] [[قائم]] دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ [[مال]] برادر رفته [[حاجت]] خود برگیرد و کس او را منع نکند"<ref> {{عربی|" قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ {{ع}} إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِيءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ] وَ نُوَارِثُهُمْ وَ نُقِيمُ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپشده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.</ref>. در [[روایات]]، از [[یاران مهدی]] علاوه بر تعبیر "[[مزامله]]" به [[رفقا]]، نیز نام برده شدهاند<ref>ینابیع الموده، ۴۳۳.</ref>، به معنای [[دوستان]] همدل و همراز، با [[لطف]] و [[صفا]]، [[دوستان]] بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنیاند. و همهشان از یک پدر و مادرند. |