توبه: تفاوت میان نسخهها
←ضرورت پذیرش توبه
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==ضرورت پذیرش توبه== | ==ضرورت پذیرش توبه== | ||
*ظاهر برخی آیات قرآن کریم مانند | *ظاهر برخی آیات [[قرآن کریم]] مانند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.</ref> و نیز مدلول التزامی ادلهای که توبه را بر گنهکاران واجب میکنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمیشود لازم میآید که فرمان الهی به توبه لغو و عبث باشد و صدور عبث از خداوند حکیم محال است. این ضرورت به معنای واجب بودن "بر" خداوند نیست، بلکه خداوند خود پذیرش توبه را از روی رحمت بر خویش واجب کرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، چنان که ذکر وصف "رحیم" بعد از "غفور" و "توّاب" در موارد فراوانی از آیات [[قرآن کریم]] نظیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۰.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۴.</ref> گویای این است که قبول توبه خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۴.</ref>. | ||
بر این اساس در برخی آیات قرآن برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است: | *بر این اساس در برخی آیات [[قرآن]] برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره زمر، آیه: ۵۳.</ref>، چنان که در آیه ۸۲ سوره طه مطلقا درباره توبه از هر گناهی وعده پذیرش و آمرزش آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى }}﴾}}<ref> و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید؛ سوره طه، آیه: ۸۲.</ref> و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است، عقل به شکلی قطعی به لزوم پذیرش توبه حکم میکند<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref> | ||
*گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید را هم پرورش داد، چنان که از عناصر مهم دعوت [[انبیا]] انذار و تبشیر است<ref>المیزان، ص ۲۴۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک میشتافتند و ما را به امید و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ}}﴾}}<ref> که جز خداوند را نپرستید بیگمان من از سوی او شما را بیمدهنده و نویدبخشم ؛ سوره هود، آیه: ۲.</ref> | |||
توبه حکم | *از روایات فراوانی نیز برمیآید که پذیرش توبه از وعده های قطعی خداوند است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref> و نیز از هر گناهی پذیرفته می شود<ref>کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref>، بر این اساس، توبه کافر نیز پذیرفتنی است، چنان که معنای توبه در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.</ref> اعم از توبه از شرک و غیر شرک است، چون در آیه بعدی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ}}﴾}} حال مؤمن و کافر هر دو را بازگو میکند، بنابراین کافر هم مانند مؤمن فاسق از مصادیق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ }}﴾}} است. آری، آیات و روایاتی توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعتگذاری در دین را پذیرفته نمی دانند؛ امّا در همه این موارد یا توبه صوری بوده است نه واقعی تا پذیرفته شود یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۴۴۱ - ۴۴۳.</ref>، زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار که همان حیات دنیاست شدنی است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref>، چنان که در تفسیر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ}}﴾}}<ref> توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۰.</ref> علت عدم قبولی توبه "به قرینه فقره {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ}}﴾}}" عدم وقوع توبه با اخلاص دانسته شده است، چنان که در ذیل همین آیه روایتی هست که طبق آن، گروه یاد شده در آیه توبه نمیکنند، مگر هنگام مرگ و دیدن احوال آخرت که بر اثر یأس از حیات دنیا و ترس از آخرت مجبور به توبه میشوند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۱؛ المیزان، ج ۴، ص ۲۴۳.</ref>. | ||
گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید | *اگرچه توبه از تمام گناهان لازم است، توبه از برخی گناهان نیز صحیح است، زیرا گناهان از نظر قبح و زشتی و پیامدهای آن ها مختلف اند و عوامل خارجی و روانی نیز در تصمیم گیریهای خوب و بد انسان مؤثر، بنابراین همانگونه که انسان در مقام ارتکاب گناه ممکن است مرتکب بعضی از گناهان شود، در مقام پشیمانی و توبه نیز ممکن است از برخی گناهان توبه کند و اساسا شدنی نیست که انسانهای معمولی در یک لحظه آن چنان پاک و وارسته شوند که پیوند خود را با هرگونه گناهی بگسلند. برای صحت این توبه میتوان از آیه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۴.</ref> کمک گرفت، چون کلمه "سوء" به صورت نکره آمده و به حسب ظاهر مفید آن است که اگر کسی یک بدی انجام بدهد و از آن توبه کند توبهاش پذیرفته میشود. افزون بر آنکه لازمِ رحمت گسترده الهی هم آن است که توبه از برخی از گناهان را نیز بپذیرد<ref>منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۳۲ - ۲۳۶؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۸۱ - ۸۲.</ref>. | ||
از روایات فراوانی نیز | |||
اگرچه توبه از تمام گناهان لازم است، توبه از برخی گناهان نیز صحیح است، زیرا گناهان از نظر قبح و زشتی و پیامدهای آن ها مختلف اند و عوامل خارجی و روانی نیز در تصمیم | |||
کمک گرفت، چون کلمه | |||
ظرف توبه و شرایط پذیرش آن | ==ظرف توبه و شرایط پذیرش آن== | ||
برخی از مفسران به استناد آیات ۱۷ ـ ۱۸ نساء/۴ با احترازی دانستن دو قید «بِجَهالَة» و «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ»[۲۶]پذیرش توبه را در گرو دو شرط دانسته اند: ۱. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار. ۲. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: «اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَی اللّهِ لِلَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریب ... ولَیسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یعمَلونَ السَّیـٔتِ حَتّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّی تُبتُ الـٔنَ ولاَ الَّذینَ یموتونَ و هُم کفّار...». | *برخی از مفسران به استناد آیات ۱۷ ـ ۱۸ نساء/۴ با احترازی دانستن دو قید «بِجَهالَة» و «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ»[۲۶]پذیرش توبه را در گرو دو شرط دانسته اند: ۱. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار. ۲. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: «اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَی اللّهِ لِلَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریب ... ولَیسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یعمَلونَ السَّیـٔتِ حَتّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّی تُبتُ الـٔنَ ولاَ الَّذینَ یموتونَ و هُم کفّار...». | ||
به نظر می رسد که قید «بِجَهالَة» در آیه نخست توضیحی[۲۷] و بدین معناست که هرکس مرتکب هر گناهی می شود، گونه ای جهالت او را به آن وادشته است، هرچند آگاهانه و از سر عناد باشد، زیرا کسی که با علم به زشتی عمل و پیامدهای دنیوی و اخروی آن باز هم به ارتکاب گناه اقدام می کند، در حقیقت، فاقد عقل عملی بوده، گرفتار نوعی جهالت است. قید «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ» نیز بیانگر موضوع توبه و ظرف آن است، چون توبه به معنای بازگشت بنده به خداوند است و در نتیجه توبه خداوند نیز پذیرش این بازگشت است و آن هنگامی تحقق می یابد که بنده دارای تکلیف و اختیار باشد، بنابراین با مشاهده مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف از او موضوع توبه رخت برمی بندد.[۲۸] | به نظر می رسد که قید «بِجَهالَة» در آیه نخست توضیحی[۲۷] و بدین معناست که هرکس مرتکب هر گناهی می شود، گونه ای جهالت او را به آن وادشته است، هرچند آگاهانه و از سر عناد باشد، زیرا کسی که با علم به زشتی عمل و پیامدهای دنیوی و اخروی آن باز هم به ارتکاب گناه اقدام می کند، در حقیقت، فاقد عقل عملی بوده، گرفتار نوعی جهالت است. قید «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ» نیز بیانگر موضوع توبه و ظرف آن است، چون توبه به معنای بازگشت بنده به خداوند است و در نتیجه توبه خداوند نیز پذیرش این بازگشت است و آن هنگامی تحقق می یابد که بنده دارای تکلیف و اختیار باشد، بنابراین با مشاهده مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف از او موضوع توبه رخت برمی بندد.[۲۸] | ||
بر این اساس و نیز به استناد روایات مستفیض می توان گفت که توبه انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می شود و خدای متعالی دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می رسد نیز گشوده و این سخن، مقبول جمهور مفسّران است.[۲۹] | بر این اساس و نیز به استناد روایات مستفیض می توان گفت که توبه انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می شود و خدای متعالی دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می رسد نیز گشوده و این سخن، مقبول جمهور مفسّران است.[۲۹] |