سیره نظامی امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد'
جز (جایگزینی متن - 'قنبرعلی صمدی' به 'قنبر علی صمدی') |
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در این راستا، ابتدا به آزادسازی [[حجاز]] میپردازد: "اول [[سرزمین]] حجاز را فتح میکند و [[زندانیان]] از ابنای [[بنی هاشم]] از [[زندان]] [[آزاد]] میشوند، [[پرچمهای سیاه]] ([[گمراهی]]) از [[کوفه]] به زیر کشیده میشوند، ([[صاحب رایت]]) برای [[بیعت]] به سوی [[مهدی]] {{ع}} برانگیخته میشود، و حضرت مهدی {{ع}} لشکریانش را به سوی شهرها و کشورها میفرستد"<ref>{{متن حدیث|فَیفتَحُ اللهُ أرضَ الْحِجازِ، وَیخْرُجُ مَنْ کانَ فی السِجّنِ مِنْ بَنی هاشِمٍ، وَتَنزَّلَ الراّیاتِ السوُّدِ الکُوفَهِ، فَیبعُثُ بِالبَیعَهِ الِیَ الْمهدی، فَیبعُثُ المهدِی جُنُودَهُ الِیَ الْبُلدانِ}}؛ الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر {{ع}}، ص۶۴.</ref>. پس از آزادسازی [[مکه]] و [[مدینه]]، دامنه [[فتوحات]] حضرت به سوی [[عراق]] و دیگر شهرها گسترش مییابد. [[یعقوب بن سراج]] از [[امام صادق]] {{ع}} نقل میکند که فرمود: "[[صاحب الامر]] {{ع}} به سوی عراق روی میآورد و سپاهی را به مدینه میگمارد تا [[امنیت]] را برای اهالی مدینه برقرار کند و آنانی را که از مدینه [[مهاجرت]] کردهاند به خانههایشان باز گردند"<ref>{{متن حدیث|يُقْبِلُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ نَحْوَ الْعِرَاقِ وَ يَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْمَنُ أَهْلُهَا وَ يَرْجِعُونَ إِلَيْهَا}}؛ الکافی، ج۸، ص۲۲۵؛ الغیبه، نعمانی، ص۲۷۹.</ref>. | در این راستا، ابتدا به آزادسازی [[حجاز]] میپردازد: "اول [[سرزمین]] حجاز را فتح میکند و [[زندانیان]] از ابنای [[بنی هاشم]] از [[زندان]] [[آزاد]] میشوند، [[پرچمهای سیاه]] ([[گمراهی]]) از [[کوفه]] به زیر کشیده میشوند، ([[صاحب رایت]]) برای [[بیعت]] به سوی [[مهدی]] {{ع}} برانگیخته میشود، و حضرت مهدی {{ع}} لشکریانش را به سوی شهرها و کشورها میفرستد"<ref>{{متن حدیث|فَیفتَحُ اللهُ أرضَ الْحِجازِ، وَیخْرُجُ مَنْ کانَ فی السِجّنِ مِنْ بَنی هاشِمٍ، وَتَنزَّلَ الراّیاتِ السوُّدِ الکُوفَهِ، فَیبعُثُ بِالبَیعَهِ الِیَ الْمهدی، فَیبعُثُ المهدِی جُنُودَهُ الِیَ الْبُلدانِ}}؛ الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر {{ع}}، ص۶۴.</ref>. پس از آزادسازی [[مکه]] و [[مدینه]]، دامنه [[فتوحات]] حضرت به سوی [[عراق]] و دیگر شهرها گسترش مییابد. [[یعقوب بن سراج]] از [[امام صادق]] {{ع}} نقل میکند که فرمود: "[[صاحب الامر]] {{ع}} به سوی عراق روی میآورد و سپاهی را به مدینه میگمارد تا [[امنیت]] را برای اهالی مدینه برقرار کند و آنانی را که از مدینه [[مهاجرت]] کردهاند به خانههایشان باز گردند"<ref>{{متن حدیث|يُقْبِلُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ نَحْوَ الْعِرَاقِ وَ يَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْمَنُ أَهْلُهَا وَ يَرْجِعُونَ إِلَيْهَا}}؛ الکافی، ج۸، ص۲۲۵؛ الغیبه، نعمانی، ص۲۷۹.</ref>. | ||
در هنگام ورود حضرت به عراق، [[پیکار]] [[سختی]] میان [[سپاه]] حضرت با جمعی از [[مقدس]] نمایان معاند رخ میدهد. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "زمانی که [[قائم]] {{ع}} به [[کوفه]] وارد شود، چندین هزار تن که [[بتریه]] (گروهی [[شبیه]] [[خوارج]]) خوانده میشوند، در مقابل حضرت میایستند و به او میگویند: «برگرد، ما به [[فرزندان فاطمه]] احتیاجی نداریم!» آنگاه [[امام]] {{ع}} ناگزیر دست به [[شمشیر]] برده و همه آنان را از دم تیغ میگذراند. سپس وارد کوفه شده و بقایای [[اهل]] [[فتنه]] و [[نفاق]] را میکشد و کاخهای آنان را واژگون کرده و آنقدر از جنگاوران آنان را میکشد تا [[خدا]] [[راضی]] شود"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ {{ع}} سَارَ إِلَى الْكُوفَةِ فَيَخْرُجُ مِنْهَا بِضْعَةَ عَشَرَ أَلْفَ نَفْسٍ يُدْعَوْنَ الْبُتْرِيَّةَ عَلَيْهِمُ السِّلَاحُ فَيَقُولُونَ لَهُ ارْجِعْ مِنْ حَيْثُ جِئْتَ فَلَا حَاجَةَ لَنَا فِي بَنِي فَاطِمَةَ فَيَضَعُ فِيهِمُ السَّيْفَ حَتَّى يَأْتِيَ عَلَى آخِرِهِمْ ثُمَّ يَدْخُلُ الْكُوفَةَ فَيَقْتُلُ بِهَا كُلَّ مُنَافِقٍ مُرْتَابٍ وَ يَهْدِمُ قُصُورَهَا وَ يَقْتُلُ مُقَاتِلَتَهَا حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ عَلَا}}؛ | در هنگام ورود حضرت به عراق، [[پیکار]] [[سختی]] میان [[سپاه]] حضرت با جمعی از [[مقدس]] نمایان معاند رخ میدهد. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "زمانی که [[قائم]] {{ع}} به [[کوفه]] وارد شود، چندین هزار تن که [[بتریه]] (گروهی [[شبیه]] [[خوارج]]) خوانده میشوند، در مقابل حضرت میایستند و به او میگویند: «برگرد، ما به [[فرزندان فاطمه]] احتیاجی نداریم!» آنگاه [[امام]] {{ع}} ناگزیر دست به [[شمشیر]] برده و همه آنان را از دم تیغ میگذراند. سپس وارد کوفه شده و بقایای [[اهل]] [[فتنه]] و [[نفاق]] را میکشد و کاخهای آنان را واژگون کرده و آنقدر از جنگاوران آنان را میکشد تا [[خدا]] [[راضی]] شود"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ {{ع}} سَارَ إِلَى الْكُوفَةِ فَيَخْرُجُ مِنْهَا بِضْعَةَ عَشَرَ أَلْفَ نَفْسٍ يُدْعَوْنَ الْبُتْرِيَّةَ عَلَيْهِمُ السِّلَاحُ فَيَقُولُونَ لَهُ ارْجِعْ مِنْ حَيْثُ جِئْتَ فَلَا حَاجَةَ لَنَا فِي بَنِي فَاطِمَةَ فَيَضَعُ فِيهِمُ السَّيْفَ حَتَّى يَأْتِيَ عَلَى آخِرِهِمْ ثُمَّ يَدْخُلُ الْكُوفَةَ فَيَقْتُلُ بِهَا كُلَّ مُنَافِقٍ مُرْتَابٍ وَ يَهْدِمُ قُصُورَهَا وَ يَقْتُلُ مُقَاتِلَتَهَا حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ عَلَا}}؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۴؛ روضة الواعظین، ص۲۶۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.</ref>. | ||
بیشتر جنگهای حضرت در [[عراق]] و [[شامات]]، با [[لشکریان]] [[سفیانی]] است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "هنگامی که سفیانی متوجّه میشود که [[حضرت قائم]] {{ع}} از سمت کوفه به سوی او میآید... ، فردای آن [[روز]] به [[جنگ]] با حضرت میپردازد که تمام روز طول روز میکشد. [[خداوند]] حضرت قائم {{ع}} و یارانش را [[قدرت]] داده و [[یاری]] مینماید، تا آنکه تمامی [[دشمنان]] را میکشند و نابود میسازند؛ تا آنجا که اگر یکی از آنان پشت سنگ یا درختی پنهان شود، سنگ و درخت به زبان آمده و به [[سپاه امام]] میگویند: «ای [[مؤمن]]! کافری پشت من پنهان شده، او را بکش! و او هم آن [[کافر]] را میکشد، تا جایی که درندگان و پرندگان از گوشت آنان [[سیر]] میشوند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا بَلَغَ السُّفْيَانِيَ أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَيْهِ مِنْ نَاحِيَةِ الْكُوفَةِ يَتَجَرَّدُ بِخَيْلِهِ حَتَّى يَلْقَى الْقَائِمَ... ثُمَّ يُصْبِحُونَ لِلْقَائِمِ {{ع}} بِالْحَرْبِ فَيَقْتَتِلُونَ يَوْمَهُمْ ذَلِكَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَمْنَحُ الْقَائِمَ وَ أَصْحَابَهُ أَكْتَافَهُمْ فَيَقْتُلُونَهُمْ حَتَّى يُفْنُوهُمْ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ يَخْتَفِي فِي الشَّجَرَةِ وَ الْحَجَرَةِ فَتَقُولُ الشَّجَرَةُ وَ الْحَجَرَةُ يَا مُؤْمِنُ هَذَا رَجُلٌ كَافِرٌ فَاقْتُلْهُ فَيَقْتُلُهُ قَالَ فَتَشْبَعُ السِّبَاعُ وَ الطُّيُورُ مِنْ لُحُومِهِمْ فَيُقِيمُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} مَا شَاءَ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۸؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۶.</ref>. | بیشتر جنگهای حضرت در [[عراق]] و [[شامات]]، با [[لشکریان]] [[سفیانی]] است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "هنگامی که سفیانی متوجّه میشود که [[حضرت قائم]] {{ع}} از سمت کوفه به سوی او میآید... ، فردای آن [[روز]] به [[جنگ]] با حضرت میپردازد که تمام روز طول روز میکشد. [[خداوند]] حضرت قائم {{ع}} و یارانش را [[قدرت]] داده و [[یاری]] مینماید، تا آنکه تمامی [[دشمنان]] را میکشند و نابود میسازند؛ تا آنجا که اگر یکی از آنان پشت سنگ یا درختی پنهان شود، سنگ و درخت به زبان آمده و به [[سپاه امام]] میگویند: «ای [[مؤمن]]! کافری پشت من پنهان شده، او را بکش! و او هم آن [[کافر]] را میکشد، تا جایی که درندگان و پرندگان از گوشت آنان [[سیر]] میشوند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا بَلَغَ السُّفْيَانِيَ أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَيْهِ مِنْ نَاحِيَةِ الْكُوفَةِ يَتَجَرَّدُ بِخَيْلِهِ حَتَّى يَلْقَى الْقَائِمَ... ثُمَّ يُصْبِحُونَ لِلْقَائِمِ {{ع}} بِالْحَرْبِ فَيَقْتَتِلُونَ يَوْمَهُمْ ذَلِكَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَمْنَحُ الْقَائِمَ وَ أَصْحَابَهُ أَكْتَافَهُمْ فَيَقْتُلُونَهُمْ حَتَّى يُفْنُوهُمْ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ يَخْتَفِي فِي الشَّجَرَةِ وَ الْحَجَرَةِ فَتَقُولُ الشَّجَرَةُ وَ الْحَجَرَةُ يَا مُؤْمِنُ هَذَا رَجُلٌ كَافِرٌ فَاقْتُلْهُ فَيَقْتُلُهُ قَالَ فَتَشْبَعُ السِّبَاعُ وَ الطُّيُورُ مِنْ لُحُومِهِمْ فَيُقِيمُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} مَا شَاءَ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۸؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۶.</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
همچنین [[امام مهدی]] {{ع}} در [[سخنرانی]] آغازین خود که در [[مسجد الحرام]] انجام میگیرد، همگان را به پذیرش [[دعوت]] خود فرامیخواند و میفرماید: "ما امروز از [[خداوند]] [[یاری]] میجوییم و از هر [[مسلمانی]] [[حمایت]] میطلبیم"<ref>{{متن حدیث|إِلَّا أَنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ الْيَوْمَ وَ كُلَّ مُسْلِمٍ}}؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۵.</ref>. | همچنین [[امام مهدی]] {{ع}} در [[سخنرانی]] آغازین خود که در [[مسجد الحرام]] انجام میگیرد، همگان را به پذیرش [[دعوت]] خود فرامیخواند و میفرماید: "ما امروز از [[خداوند]] [[یاری]] میجوییم و از هر [[مسلمانی]] [[حمایت]] میطلبیم"<ref>{{متن حدیث|إِلَّا أَنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ الْيَوْمَ وَ كُلَّ مُسْلِمٍ}}؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۵.</ref>. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره فرمود: "چون [[خداوند متعال]] به [[قائم]] اجازه خروج دهد، آن حضرت بر فراز [[منبر]] رفته، همه [[مردم]] را به سوی خویش دعوت میکند و آنان را به [[خدا]] [[سوگند]] داده برای ایفای [[حق]] خویش فرامی خواند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ لِلْقَائِمِ فِي الْخُرُوجِ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَدَعَا النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ وَ نَاشَدَهُمْ بِاللَّهِ وَ دَعَاهُمْ إِلَى حَقِّهِ}}؛ | [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره فرمود: "چون [[خداوند متعال]] به [[قائم]] اجازه خروج دهد، آن حضرت بر فراز [[منبر]] رفته، همه [[مردم]] را به سوی خویش دعوت میکند و آنان را به [[خدا]] [[سوگند]] داده برای ایفای [[حق]] خویش فرامی خواند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ لِلْقَائِمِ فِي الْخُرُوجِ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَدَعَا النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ وَ نَاشَدَهُمْ بِاللَّهِ وَ دَعَاهُمْ إِلَى حَقِّهِ}}؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. | ||
این دعوت امام مهدی {{ع}} برای [[پذیرش اسلام]] و [[همراهی]] با ایشان به گونهای فراگیر است که حتی [[سفیانی]] را نیز در بر میگیرد. در این باره [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "امام مهدی {{ع}} به اصحابش میفرماید: به سوی این [[یاغی]] (سفیانی) حرکت کنید. پس او را به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دعوت میکند"<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ سِيرُوا إِلَى هَذِهِ الطَّاغِيَةِ فَيَدْعُو إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ {{صل}}}}؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۶۰.</ref>؛ در سخن دیگر آن حضرت میفرماید: "هنگامی که به سفیانی خبر میرسد که قائم {{ع}} از [[کوفه]] به سویش حرکت نموده است، سپاهیانش را آماده و به سوی آن حضرت حرکت میکند و به ایشان میرسد، میگوید پسر عمویم را نزد من آورید. [[سفیانی]] نزد [[امام]] {{ع}} حاضر میشود و [[امام مهدی]] {{ع}} با او به گفت وگو میپردازد و در نتیجه سفیانی با آن حضرت [[بیعت]] میکند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا بَلَغَ السُّفْيَانِيَّ أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَيْهِ مِنْ نَاحِيَةِ الْكُوفَةِ يَتَجَرَّدُ بِخَيْلِهِ حَتَّى يَلْقَى الْقَائِمَ فَيَخْرُجُ فَيَقُولُ أَخْرِجُوا إِلَيَّ ابْنَ عَمِّي فَيَخْرُجُ عَلَيْهِ السُّفْيَانِيُّ فَيُكَلِّمُهُ الْقَائِمُ {{ع}} فَيَجِيءُ السُّفْيَانِيُّ فَيُبَايِعُهُ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref>. | این دعوت امام مهدی {{ع}} برای [[پذیرش اسلام]] و [[همراهی]] با ایشان به گونهای فراگیر است که حتی [[سفیانی]] را نیز در بر میگیرد. در این باره [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "امام مهدی {{ع}} به اصحابش میفرماید: به سوی این [[یاغی]] (سفیانی) حرکت کنید. پس او را به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دعوت میکند"<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ سِيرُوا إِلَى هَذِهِ الطَّاغِيَةِ فَيَدْعُو إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ {{صل}}}}؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۶۰.</ref>؛ در سخن دیگر آن حضرت میفرماید: "هنگامی که به سفیانی خبر میرسد که قائم {{ع}} از [[کوفه]] به سویش حرکت نموده است، سپاهیانش را آماده و به سوی آن حضرت حرکت میکند و به ایشان میرسد، میگوید پسر عمویم را نزد من آورید. [[سفیانی]] نزد [[امام]] {{ع}} حاضر میشود و [[امام مهدی]] {{ع}} با او به گفت وگو میپردازد و در نتیجه سفیانی با آن حضرت [[بیعت]] میکند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا بَلَغَ السُّفْيَانِيَّ أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَيْهِ مِنْ نَاحِيَةِ الْكُوفَةِ يَتَجَرَّدُ بِخَيْلِهِ حَتَّى يَلْقَى الْقَائِمَ فَيَخْرُجُ فَيَقُولُ أَخْرِجُوا إِلَيَّ ابْنَ عَمِّي فَيَخْرُجُ عَلَيْهِ السُّفْيَانِيُّ فَيُكَلِّمُهُ الْقَائِمُ {{ع}} فَيَجِيءُ السُّفْيَانِيُّ فَيُبَايِعُهُ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref>. |