بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
«[[مروه]]» نیز مفرد «[[مرو]]» به معنای سنگ سفید و براقی است که در افروختن [[آتش]] از آن بهره میگیرند<ref>الاشتقاق، ص۷۶؛ الصحاح، ج ۶، ص۲۴۹۱، «مرا»؛ المطلع علی ابواب الفقه، ص۱۹۳.</ref> (سنگ چخماق).<ref>نک: لغت نامه، ج ۶، ص۸۰۷۰،«چخماق».</ref> برای آن معانی دیگری مانند سنگی محکم و زبر،<ref> لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۷۵ – ۲۷۶؛ تاج العروس، ج ۲۰، ص۱۸۱، «مرا».</ref> سنگی تیز که از آن چاقو میسازند <ref>المصنف، ج ۴، ص۶۲۷؛ تحفة الاحوذی، ج ۵، ص۳۷.</ref> و سنگی [[سست]] و نرم <ref>تفسیر سمعانی، ج ۱، ص۱۵۸؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص۱۳۲؛ روح المعانی، ج ۲، ص۲۵.</ref> نیز گفتهاند. | «[[مروه]]» نیز مفرد «[[مرو]]» به معنای سنگ سفید و براقی است که در افروختن [[آتش]] از آن بهره میگیرند<ref>الاشتقاق، ص۷۶؛ الصحاح، ج ۶، ص۲۴۹۱، «مرا»؛ المطلع علی ابواب الفقه، ص۱۹۳.</ref> (سنگ چخماق).<ref>نک: لغت نامه، ج ۶، ص۸۰۷۰،«چخماق».</ref> برای آن معانی دیگری مانند سنگی محکم و زبر،<ref> لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۷۵ – ۲۷۶؛ تاج العروس، ج ۲۰، ص۱۸۱، «مرا».</ref> سنگی تیز که از آن چاقو میسازند <ref>المصنف، ج ۴، ص۶۲۷؛ تحفة الاحوذی، ج ۵، ص۳۷.</ref> و سنگی [[سست]] و نرم <ref>تفسیر سمعانی، ج ۱، ص۱۵۸؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص۱۳۲؛ روح المعانی، ج ۲، ص۲۵.</ref> نیز گفتهاند. | ||
به هر حال مروه، نام کوهی معروف با ارتفاع ۸ متر است که در شمال شرقی [[مسجدالحرام]] و در دامنه [[کوه]] قُعَیقَعان قراردارد.<ref>معجم ما استعجم، ج ۴، ص۱۲۱۷؛ معجم البلدان، ج ۵، ص۱۱۶؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۵۶۶.</ref> این کوه اکنون دامنه و حتی تا نزدیک قلۀ آن با شیب خاصی زیر سنگفرش قرار گرفته است. برخی مروه را به معنای «یک [[زن]]» و [[هبوط]] [[حوا]] ([[همسر]] [[آدم]]) بر آن را سبب این نامگذاری دانستهاند؛<ref>الکافی، ج ۴، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج ۱۱، ص۱۶۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۹، ص۳۳۶.</ref> همچنین [[صفا و مروه]] را نام مرد و زنی گفتهاند که در [[جاهلیت]] [[حرمت]] [[کعبه]] را شکسته و در آن مرتکب [[زنا]] شدند و [[خداوند]] به سزای این عمل، آنان را به سنگ بدل کرد و [[مردم]] پیکر سنگی آنان را بر این دو کوه نهادند؛<ref>آثار البلاد، ص۱۱۹؛ خریدة العجائب، ص۲۸۶.</ref> اما این گفته ظاهراً تصحیف داستان معروف [[اساف]] و [[نائله]] است <ref>الکافی، ج ۴، ص۵۴۶؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۱۳۳؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۱۲۴.</ref> و [[منابع تاریخی]] نیز آن را [[تأیید]] نمیکنند. افزون بر این، [[شهرت]] این دو کوه به [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]] بازمیگردد. | به هر حال مروه، نام کوهی معروف با ارتفاع ۸ متر است که در شمال شرقی [[مسجدالحرام]] و در دامنه [[کوه]] قُعَیقَعان قراردارد.<ref>معجم ما استعجم، ج ۴، ص۱۲۱۷؛ معجم البلدان، ج ۵، ص۱۱۶؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۵۶۶.</ref> این کوه اکنون دامنه و حتی تا نزدیک قلۀ آن با شیب خاصی زیر سنگفرش قرار گرفته است. برخی مروه را به معنای «یک [[زن]]» و [[هبوط]] [[حوا]] ([[همسر]] [[آدم]]) بر آن را سبب این نامگذاری دانستهاند؛<ref>الکافی، ج ۴، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج ۱۱، ص۱۶۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۹، ص۳۳۶.</ref> همچنین [[صفا و مروه]] را نام مرد و زنی گفتهاند که در [[جاهلیت]] [[حرمت]] [[کعبه]] را شکسته و در آن مرتکب [[زنا]] شدند و [[خداوند]] به سزای این عمل، آنان را به سنگ بدل کرد و [[مردم]] پیکر سنگی آنان را بر این دو کوه نهادند؛<ref>آثار البلاد، ص۱۱۹؛ خریدة العجائب، ص۲۸۶.</ref> اما این گفته ظاهراً تصحیف داستان معروف [[اساف]] و [[نائله]] است <ref>الکافی، ج ۴، ص۵۴۶؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۱۳۳؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۱۲۴.</ref> و [[منابع تاریخی]] نیز آن را [[تأیید]] نمیکنند. افزون بر این، [[شهرت]] این دو کوه به [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]] بازمیگردد. <ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[صفا و مروه - یوسفزاده (مقاله)|مقاله «صفا و مروه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ۲۲۸-۲۲۹</ref> | ||
== پیشینه صفا و مروه == | == پیشینه صفا و مروه == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در دوره [[منصور عباسی]]، عبدالصمد بن علی برای تسهیل در بالا رفتن از [[صفا و مروه]] پلههایی را برای آن دو ساخت که ازرقی (م. ۲۵۰ ق.) شمار آنها را در [[صفا]] ۱۲ و در [[مروه]] ۱۵ پله گفته است.<ref> اخبار مکه، ازرقی، ج ۲، ص۱۱۹-۱۲۰؛ فی رحاب البیت العتیق، ص۱۵۱.</ref> در سال ۸۰۲ [[فرج]] بن برقوف و در سال ۱۲۹۶ [[سلطان]] عبدالحمید دوم، [[پادشاه]] [[عثمانی]]، پلههای صفا و مروه را مرمت کرد. سودون [[محمدی]] (از امرای مملوکی [[مصر]]) در اواسط [[قرن نهم]] دو نشانه و ستون سبز واقع بر صفا و مروه را (که [[مهدی عباسی]] برای سعی میان آن دو ایجاد کرده بود)<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۳۹۶.</ref> مرمت کرد و اطراف آن قندیلهایی برای [[روشنایی]] آویخت.<ref>حج در اندیشه اسلامی، ص۲۱۲.</ref> اکنون با [[تخریب]] پلهها و ایجاد شیبی ملایم، بالا رفتن حجگزاران از صفا و مروه را تسهیل کردهاند. | در دوره [[منصور عباسی]]، عبدالصمد بن علی برای تسهیل در بالا رفتن از [[صفا و مروه]] پلههایی را برای آن دو ساخت که ازرقی (م. ۲۵۰ ق.) شمار آنها را در [[صفا]] ۱۲ و در [[مروه]] ۱۵ پله گفته است.<ref> اخبار مکه، ازرقی، ج ۲، ص۱۱۹-۱۲۰؛ فی رحاب البیت العتیق، ص۱۵۱.</ref> در سال ۸۰۲ [[فرج]] بن برقوف و در سال ۱۲۹۶ [[سلطان]] عبدالحمید دوم، [[پادشاه]] [[عثمانی]]، پلههای صفا و مروه را مرمت کرد. سودون [[محمدی]] (از امرای مملوکی [[مصر]]) در اواسط [[قرن نهم]] دو نشانه و ستون سبز واقع بر صفا و مروه را (که [[مهدی عباسی]] برای سعی میان آن دو ایجاد کرده بود)<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۳۹۶.</ref> مرمت کرد و اطراف آن قندیلهایی برای [[روشنایی]] آویخت.<ref>حج در اندیشه اسلامی، ص۲۱۲.</ref> اکنون با [[تخریب]] پلهها و ایجاد شیبی ملایم، بالا رفتن حجگزاران از صفا و مروه را تسهیل کردهاند. | ||
پیش از توسعه [[مسجدالحرام]] صفا بخشی از [[کوه]] ابوقبیس و مروه نیز بخشی از کوه پردامنه قعیقعان بود و به آن دو متصل بودند و در توسعه یادشده با [[احداث]] خیابانهایی آن دو را از دو کوه ابوقبیس و قعیقعان جدا کردند. | پیش از توسعه [[مسجدالحرام]] صفا بخشی از [[کوه]] ابوقبیس و مروه نیز بخشی از کوه پردامنه قعیقعان بود و به آن دو متصل بودند و در توسعه یادشده با [[احداث]] خیابانهایی آن دو را از دو کوه ابوقبیس و قعیقعان جدا کردند.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[صفا و مروه - یوسفزاده (مقاله)|مقاله «صفا و مروه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ۲۲۹-۲۳۱</ref> | ||
== فاصله میان صفا و مروه == | == فاصله میان صفا و مروه == | ||
از جهت مقدار مسافت، تغییری در [[مسعی]] ایجاد نشده است؛ اما نویسندگان مسافت میان آن دو را به [[اختلاف]]، ۴۰۵،<ref>فی رحاب البیت العتیق، ص۱۵۰؛ الحج و العمره و معرفة الحرمین الشریفین، ص۱۱۳.</ref> ۴۲۰ <ref>الجواهر الفخریه، ج ۴، ص۳۲۵.</ref> و حتی ۵۰۰ متر گفتهاند.<ref> کتاب الحج، محقق داماد، ج۳، ص۶۰۷.</ref> برخی نیز آن را ۵ / ۷۶۶ ذراع دانستهاند <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج ۲، ص۱۱۹.</ref> که بر اساس هر ذراع نیم متر، مسافت میان آن دو از ۳۸۴ متر [[تجاوز]] نمیکند. به نظر میرسد عدم دقت کافی [[پژوهشگران]] در ابزارهای اندازهگیری، سبب این اختلاف باشد. ساخت و سازهایی که در این محل در دورههای مختلف انجام میشده و به تبع مسیر طی شده، کوتاه یا بلندتر میشده نیز میتواند عامل این [[اختلاف]] باشد <ref> فی رحاب البیت العتیق، ص۳۸.</ref>. در گذشته [[مسعی]] میان دکانها و بازاری قرار داشت که از دو سو آن را احاطه کرده بودند <ref>نک: اخبار مکه، ازرقی، ج ۲، ص۳۳۲.</ref> و با توسعه کنونی [[مسجد الحرام]]، مسعی به آن متصل شده است و در قسمت بیرونی نیز محوطهای به شعاع ۵۰۰ متر ایجاد شده است. | از جهت مقدار مسافت، تغییری در [[مسعی]] ایجاد نشده است؛ اما نویسندگان مسافت میان آن دو را به [[اختلاف]]، ۴۰۵،<ref>فی رحاب البیت العتیق، ص۱۵۰؛ الحج و العمره و معرفة الحرمین الشریفین، ص۱۱۳.</ref> ۴۲۰ <ref>الجواهر الفخریه، ج ۴، ص۳۲۵.</ref> و حتی ۵۰۰ متر گفتهاند.<ref> کتاب الحج، محقق داماد، ج۳، ص۶۰۷.</ref> برخی نیز آن را ۵ / ۷۶۶ ذراع دانستهاند <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج ۲، ص۱۱۹.</ref> که بر اساس هر ذراع نیم متر، مسافت میان آن دو از ۳۸۴ متر [[تجاوز]] نمیکند. به نظر میرسد عدم دقت کافی [[پژوهشگران]] در ابزارهای اندازهگیری، سبب این اختلاف باشد. ساخت و سازهایی که در این محل در دورههای مختلف انجام میشده و به تبع مسیر طی شده، کوتاه یا بلندتر میشده نیز میتواند عامل این [[اختلاف]] باشد <ref> فی رحاب البیت العتیق، ص۳۸.</ref>. در گذشته [[مسعی]] میان دکانها و بازاری قرار داشت که از دو سو آن را احاطه کرده بودند <ref>نک: اخبار مکه، ازرقی، ج ۲، ص۳۳۲.</ref> و با توسعه کنونی [[مسجد الحرام]]، مسعی به آن متصل شده است و در قسمت بیرونی نیز محوطهای به شعاع ۵۰۰ متر ایجاد شده است.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[صفا و مروه - یوسفزاده (مقاله)|مقاله «صفا و مروه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ۲۳۱-۲۳۲</ref> | ||
== [[صفا و مروه]] در [[مناسک حج]] و [[عمره]] == | == [[صفا و مروه]] در [[مناسک حج]] و [[عمره]] == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
صفا و مروه در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref> از [[شعائر]] [[الهی]] و [[طواف]] آن دو بیاشکال دانسته شده است. [[مفسران]] مراد از «شعائر» (جمع شعیره) را نشانههایی دانستهاند که برای [[اعمال]] خاصّی قرار داده میشوند، از این رو «شعائراللَّه» علامتهایی است که [[خدا]] برای [[عبادت]] قرار داده است.<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۶۰؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۱۳۳؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۴۴۴.</ref> به [[اتفاق]] مفسران، مراد از جمله {{متن قرآن|أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا}} طواف میان آن دو <ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص۸۹؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۲۴؛ نیز نک: الخلاف، ج ۲، ص۳۳۰.</ref> و در اینجا بدین معناست که [[انسان]] مکرر به همانجایی که از آنجا حرکت کرده است بازگردد.<ref>التحقیق، ج ۷، ص۱۴۳، «طوف».</ref> بر این اساس سعی میان صفا و مروه از [[مناسک حج]] و [[عمره]] و از ارکان آن دو است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۳۲۸؛ تذکرة الفقهاء، ج ۸، ص۱۳۶؛ فقه السنه، ج ۱، ص۷۱۰.</ref> و [[فقهای شیعه]] و بیشتر [[مذاهب اهل سنت]] ترک عمدی آن را موجب بطلان [[حج]] و عمره دانستهاند.<ref>النهایه، ص۲۷۲؛ مواهب الجلیل، ج ۴، ص۱۱۸؛ نیز نک: المبسوط، ج ۴، ص۵۰.</ref> | صفا و مروه در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref> از [[شعائر]] [[الهی]] و [[طواف]] آن دو بیاشکال دانسته شده است. [[مفسران]] مراد از «شعائر» (جمع شعیره) را نشانههایی دانستهاند که برای [[اعمال]] خاصّی قرار داده میشوند، از این رو «شعائراللَّه» علامتهایی است که [[خدا]] برای [[عبادت]] قرار داده است.<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۶۰؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۱۳۳؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۴۴۴.</ref> به [[اتفاق]] مفسران، مراد از جمله {{متن قرآن|أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا}} طواف میان آن دو <ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص۸۹؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۲۴؛ نیز نک: الخلاف، ج ۲، ص۳۳۰.</ref> و در اینجا بدین معناست که [[انسان]] مکرر به همانجایی که از آنجا حرکت کرده است بازگردد.<ref>التحقیق، ج ۷، ص۱۴۳، «طوف».</ref> بر این اساس سعی میان صفا و مروه از [[مناسک حج]] و [[عمره]] و از ارکان آن دو است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۳۲۸؛ تذکرة الفقهاء، ج ۸، ص۱۳۶؛ فقه السنه، ج ۱، ص۷۱۰.</ref> و [[فقهای شیعه]] و بیشتر [[مذاهب اهل سنت]] ترک عمدی آن را موجب بطلان [[حج]] و عمره دانستهاند.<ref>النهایه، ص۲۷۲؛ مواهب الجلیل، ج ۴، ص۱۱۸؛ نیز نک: المبسوط، ج ۴، ص۵۰.</ref> | ||
در [[فقه]] [[حنفی]] سعی میان صفا و مروه [[واجب]] غیر رکنی دانسته شده و در صورت ترک همه یا بخشی از آن، چنانچه [[زمان]] تدارکش گذشته باشد (در صورت بازگشت به [[وطن]]) با [[قربانی کردن]] یا [[کفاره]] دادن تدارکپذیر است.<ref> المبسوط، ج ۴، ص۵۰؛ البحر الرائق، ج ۳، ص۴۰.</ref> سعی باید از [[صفا]] آغاز و به [[مروه]] ختم شود. برخی درباره آن به [[سنت نبوی]] استناد کردهاند.<ref>الموطأ، ج ۱، ص۳۷۲.</ref> در پاسخ این [[پرسش]] که اگر سعی، [[واجب]] و از ارکان [[حج]] و [[عمره]] است، چرا از آن به {{متن قرآن|فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ}} تعبیر شده است که اختیاری بودن عملِ سعی را نشان میدهد، باید گفت به [[اعتقاد]] برخی، [[آیه]] فقط بر [[اباحه]] دلالت دارد و [[وجوب]] سعی از [[سیره پیامبر]] [[استنباط]] میشود.<ref>جامع الخلاف، ص۲۰۴.</ref> برخی دیگر این تعبیر را در [[ارتباط]] با [[شأن نزول آیه]] دانسته و گفتهاند چون [[مسلمانان]] سعی میان [[صفا و مروه]] را به سبب قرار گرفتن [[بتها]] بر روی آن در گذشته، [[حرام]] میپنداشتند، [[خداوند]] با [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref> این [[پندار]] را رد کرد و سعی میان آن دو را بیاشکال دانست.<ref>التبیان، ج ۲، ص۴۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۲۴.</ref> برخی نیز بر این باورند که در [[سال هفتم هجرت]] که مسلمانان [[عمرة القضاء]] را انجام میدادند، [[پیامبر]] با [[مشرکان]] شرط کرد بتها را از صفا و مروه بردارند. برخی از مسلمانان نتوانستند اعمالشان را به موقع انجام دهند و مشرکان با [[تصور]] پایان یافتنِ [[مناسک حج]] مسلمانان بتها را به محل نخست آن بازگرداندند. کسانی که با تأخیر، سعی صفا و مروه را انجام میدادند دچار [[شک]] شده و با توجه به وجود بتها بر روی صفا و مروه درباره [[درستی]] [[اعمال]] خویش به تردید افتادند. [[آیه شریفه]] نازل شده و سعی میان صفا و مروه را با وجود بتها بر روی آن بیاشکال اعلام کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۶۴؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۹-۷۰؛ الکافی، ج ۴، ص۴۳۵.</ref> براساس روایتی از [[عایشه]] نیز گروهی از [[انصار]] که در [[جاهلیت]] [[بت]] [[منات]] را میپرستیدند، از سعی میان صفا و مروه خودداری کردند و از [[پیامبر]] پرسیدند که آیا با وجود این سابقه، اشکالی دارد بین [[صفا و مروه]] را [[طواف]] کنند که [[آیه شریفه]] نازل شد و آن را بیاشکال خواند.<ref>اسباب النزول، واحدی، ص۲۸؛ اسباب النزول، سیوطی، ص۳۶-۳۷.</ref> برخی نیز [[آیه]] را پاسخ به گروهی از [[مسلمانان]] دانستهاند که نزد پیامبر رفته و از ایشان درباره سعی صفا و مروه با توجه به اینکه در [[جاهلیت]] سعی نمیکردند پرسیدند.<ref>نک: التبیان، ج ۲، ص۴۴.</ref> در گذشته [[مسعی]] درون دره قرار داشته، و بخشی از آن محل عبور سیلاب بوده است. براساس [[روایت]] ابنجُریج، [[امام صادق]] ضمن بیان چگونگی [[حج]] پیامبر درباره سعی آن [[حضرت]] فرموده است وقتی پیامبر از [[کوه صفا]] پایین میآمد، به شیوه معمول حرکت کرده و هنگامی که به کف دره میرسید، با سرعت حرکت میکرد (هَرْوَله) و چون به سوی دیگر درّه میرسید، باز به شیوه معمول حرکت میکرد | در [[فقه]] [[حنفی]] سعی میان صفا و مروه [[واجب]] غیر رکنی دانسته شده و در صورت ترک همه یا بخشی از آن، چنانچه [[زمان]] تدارکش گذشته باشد (در صورت بازگشت به [[وطن]]) با [[قربانی کردن]] یا [[کفاره]] دادن تدارکپذیر است.<ref> المبسوط، ج ۴، ص۵۰؛ البحر الرائق، ج ۳، ص۴۰.</ref> سعی باید از [[صفا]] آغاز و به [[مروه]] ختم شود. برخی درباره آن به [[سنت نبوی]] استناد کردهاند.<ref>الموطأ، ج ۱، ص۳۷۲.</ref> در پاسخ این [[پرسش]] که اگر سعی، [[واجب]] و از ارکان [[حج]] و [[عمره]] است، چرا از آن به {{متن قرآن|فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ}} تعبیر شده است که اختیاری بودن عملِ سعی را نشان میدهد، باید گفت به [[اعتقاد]] برخی، [[آیه]] فقط بر [[اباحه]] دلالت دارد و [[وجوب]] سعی از [[سیره پیامبر]] [[استنباط]] میشود.<ref>جامع الخلاف، ص۲۰۴.</ref> برخی دیگر این تعبیر را در [[ارتباط]] با [[شأن نزول آیه]] دانسته و گفتهاند چون [[مسلمانان]] سعی میان [[صفا و مروه]] را به سبب قرار گرفتن [[بتها]] بر روی آن در گذشته، [[حرام]] میپنداشتند، [[خداوند]] با [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref> این [[پندار]] را رد کرد و سعی میان آن دو را بیاشکال دانست.<ref>التبیان، ج ۲، ص۴۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۲۴.</ref> برخی نیز بر این باورند که در [[سال هفتم هجرت]] که مسلمانان [[عمرة القضاء]] را انجام میدادند، [[پیامبر]] با [[مشرکان]] شرط کرد بتها را از صفا و مروه بردارند. برخی از مسلمانان نتوانستند اعمالشان را به موقع انجام دهند و مشرکان با [[تصور]] پایان یافتنِ [[مناسک حج]] مسلمانان بتها را به محل نخست آن بازگرداندند. کسانی که با تأخیر، سعی صفا و مروه را انجام میدادند دچار [[شک]] شده و با توجه به وجود بتها بر روی صفا و مروه درباره [[درستی]] [[اعمال]] خویش به تردید افتادند. [[آیه شریفه]] نازل شده و سعی میان صفا و مروه را با وجود بتها بر روی آن بیاشکال اعلام کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۶۴؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۹-۷۰؛ الکافی، ج ۴، ص۴۳۵.</ref> براساس روایتی از [[عایشه]] نیز گروهی از [[انصار]] که در [[جاهلیت]] [[بت]] [[منات]] را میپرستیدند، از سعی میان صفا و مروه خودداری کردند و از [[پیامبر]] پرسیدند که آیا با وجود این سابقه، اشکالی دارد بین [[صفا و مروه]] را [[طواف]] کنند که [[آیه شریفه]] نازل شد و آن را بیاشکال خواند.<ref>اسباب النزول، واحدی، ص۲۸؛ اسباب النزول، سیوطی، ص۳۶-۳۷.</ref> برخی نیز [[آیه]] را پاسخ به گروهی از [[مسلمانان]] دانستهاند که نزد پیامبر رفته و از ایشان درباره سعی صفا و مروه با توجه به اینکه در [[جاهلیت]] سعی نمیکردند پرسیدند.<ref>نک: التبیان، ج ۲، ص۴۴.</ref> در گذشته [[مسعی]] درون دره قرار داشته، و بخشی از آن محل عبور سیلاب بوده است. براساس [[روایت]] ابنجُریج، [[امام صادق]] ضمن بیان چگونگی [[حج]] پیامبر درباره سعی آن [[حضرت]] فرموده است وقتی پیامبر از [[کوه صفا]] پایین میآمد، به شیوه معمول حرکت کرده و هنگامی که به کف دره میرسید، با سرعت حرکت میکرد (هَرْوَله) و چون به سوی دیگر درّه میرسید، باز به شیوه معمول حرکت میکرد<ref>مسند احمد، ج ۳، ص۳۳۳؛ بحار الانوار، ج ۳۰، ص۶۰۶.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[صفا و مروه - یوسفزاده (مقاله)|مقاله «صفا و مروه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ۲۳۲-۲۳۴</ref> | ||
==جغرافیای صفا، در [[سوره بقره|سوره مبارکه بقره]]== | ==جغرافیای صفا، در [[سوره بقره|سوره مبارکه بقره]]== |