پرش به محتوا

تفسیر اجتماعی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر'
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر')
خط ۳۹: خط ۳۹:
مقالات سید جمال را می‌‌توان نخستین تلاش‌ها برای [[استشهاد]] به [[آیات قرآن]] برای توجیه [[رویارویی]] و [[مبارزه]] [[مسلمانان]] بر ضدّ استعمار غربی ارزیابی کرد.<ref>اتجاهات التجدید، ص۳۴۳ ـ ۳۴۴؛ الطباطبایی و منهجه، ص۱۱۳. </ref> این حرکت را دیگر [[مفسران]] این [[مکتب]] نیز پی گرفتند و به صورت یکی از مشخصه‌های اصلی تفاسیر اجتماعی درآمد.
مقالات سید جمال را می‌‌توان نخستین تلاش‌ها برای [[استشهاد]] به [[آیات قرآن]] برای توجیه [[رویارویی]] و [[مبارزه]] [[مسلمانان]] بر ضدّ استعمار غربی ارزیابی کرد.<ref>اتجاهات التجدید، ص۳۴۳ ـ ۳۴۴؛ الطباطبایی و منهجه، ص۱۱۳. </ref> این حرکت را دیگر [[مفسران]] این [[مکتب]] نیز پی گرفتند و به صورت یکی از مشخصه‌های اصلی تفاسیر اجتماعی درآمد.


رشید رضا "[[دارالاسلام]]" را از مهم‌ترین مسائل اسلامی در دوره خود به شمار آورده، [[جهاد با جان]] و [[مال]] و [[علم]] و عمل برای اعاده آن را بر جهان اسلام [[واجب]] می‌‌داند. او [[معتقد]] است [[ناتوانی]] کنونی مسلمانان برای قطع [[سلطه]] دولت‌های [[استعمارگر]] بر کشورهای اسلامی، [[وجوب]] [[کسب آمادگی]] و فراهم کردن قوا و امکانات برای مبارزه با آنها را ساقط نمی‌کند.<ref> [[تفسیر المنار]]، ج ۱۰، ص۳۱۳ - ۳۱۶. </ref> [[سید قطب]] انحصار [[جهاد]] در [[جهاد دفاعی]] را ناروا شمرده و با تأکید بر جهاد برای [[آزاد]] ساختن همه [[ملت‌ها]] از [[بندگی]] غیر [[خدا]]، هدف از آن را رفع موانع میان [[عقل]] [[مردم]] و [[عقیده]] صحیح دانسته است و نه [[اکراه]] و [[اجبار]] مردم به پذیرش عقیده ای خاص.<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۴۳۲ - ۱۴۳۳؛ ۱۴۴۱ - ۱۴۴۲. </ref> اقتضائات زمانی و مکانی مؤلف التفسیر الکاشف را نیز بر آن داشته که به مسئله [[اسرائیل]] توجه بیشتری داشته باشد. مغنیه در جای جای [[تفسیر]] خود به مناسبت، به طرح مسائل [[سیاسی]] و جنایات و توطئه‌های [[اسرائیل]] در [[تحریف]] [[اسلام]] و [[قرآن]] پرداخته، از [[کشتار]] [[کودکان]] و افراد [[ناتوان]] به دست [[صهیونیست‌ها]] در [[جنگ]] ۱۹۶۷ میلادی سخن می‌‌گوید و ضمن افشای [[اهداف]]اسرائیل و حامیان آن، عملیات [[شهادت]] طلبانه برای [[دفاع]] از [[وطن]] را از [[زندگی]] [[ذلّت]] بار [[برتر]] می‌‌شمارد.<ref>تفسیر کاشف، ج ۱، ص۳۱. </ref> [[اصلاح اجتماعی]] در [[جامعه]] [[اسلامی]] به ویژه پس از باز شدن راه اندیشه‌های غربی مستلزم پرداختن به مسائل [[اقتصادی]] نیز بود. [[تفسیر المنار]] در زمینه تبیین مبانی این امر مهم و نیز بیان دیدگاه‌های اقتصادی [[قرآن کریم]] در برابر مسائل عصر نقشی مهم داشت؛<ref>الطباطبایی و منهجه، ص۱۱۳. </ref> به عنوان مثال [[رشید رضا]] اضافه واژه "[[اموال]]" به [[ضمیر]] جمع مخاطب "کم" در [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! دارایی‌های یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بی‌گمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> را نشانه وجود [[مسئولیت]] مشترک [[آحاد]] [[امت]] نسبت به هم دانسته، می‌‌گوید: اسلام [[مال]] هریک از [[مسلمانان]] را مال همه امت شمرده، ضمن [[احترام]] به [[مالکیت]] فردی و [[حفظ حقوق]] آن، [[حقوقی]] معین را برای [[مصالح عمومی]] و [[بیچارگان]] بر [[توانگران]] امت [[واجب]] فرموده است.<ref>تفسیر المنار، ج ۵، ص۳۹. </ref> وی [[اقتصاد]] و [[ثروت]] را مایه قوام [[زندگی اجتماعی]] به شمار آورده، [[ترغیب]] [[مردم]] به [[زهد]] را به این دلیل که موجب [[سستی]]، کسالت و [[ضعف]] مسلمانان می‌‌شود، [[مذمت]] می‌‌کند.<ref>تفسیر المنار، ج ۴، ص۳۸۳. </ref> او همچنین بر اساس [[آیات قرآن]] اصولی را برای [[اصلاح]] [[امور اقتصادی]] پیشنهاد می‌‌کند.<ref>تفسیر المنار، ج ۱۱، ص۳۰ - ۳۱. </ref>
رشید رضا "[[دارالاسلام]]" را از مهم‌ترین مسائل اسلامی در دوره خود به شمار آورده، [[جهاد با جان]] و [[مال]] و [[علم]] و عمل برای اعاده آن را بر جهان اسلام [[واجب]] می‌‌داند. او [[معتقد]] است [[ناتوانی]] کنونی مسلمانان برای قطع [[سلطه]] دولت‌های [[استعمارگر]] بر کشورهای اسلامی، [[وجوب]] [[کسب آمادگی]] و فراهم کردن قوا و امکانات برای مبارزه با آنها را ساقط نمی‌کند.<ref> [[تفسیر المنار]]، ج ۱۰، ص۳۱۳ - ۳۱۶. </ref> [[سید قطب]] انحصار [[جهاد]] در [[جهاد دفاعی]] را ناروا شمرده و با تأکید بر جهاد برای [[آزاد]] ساختن همه [[ملت‌ها]] از [[بندگی]] غیر [[خدا]]، هدف از آن را رفع موانع میان [[عقل]] [[مردم]] و [[عقیده]] صحیح دانسته است و نه [[اکراه]] و [[اجبار]] مردم به پذیرش عقیده ای خاص.<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۴۳۲ - ۱۴۳۳؛ ۱۴۴۱ - ۱۴۴۲. </ref> اقتضائات زمانی و مکانی مؤلف التفسیر الکاشف را نیز بر آن داشته که به مسئله [[اسرائیل]] توجه بیشتری داشته باشد. مغنیه در جای جای [[تفسیر]] خود به مناسبت، به طرح مسائل [[سیاسی]] و جنایات و توطئه‌های [[اسرائیل]] در [[تحریف]] [[اسلام]] و [[قرآن]] پرداخته، از [[کشتار]] [[کودکان]] و افراد [[ناتوان]] به دست [[صهیونیست‌ها]] در [[جنگ]] ۱۹۶۷ میلادی سخن می‌‌گوید و ضمن افشای [[اهداف]]اسرائیل و حامیان آن، عملیات [[شهادت]] طلبانه برای [[دفاع]] از [[وطن]] را از [[زندگی]] [[ذلّت]] بار [[برتر]] می‌‌شمارد.<ref>تفسیر کاشف، ج ۱، ص۳۱. </ref> [[اصلاح اجتماعی]] در [[جامعه]] [[اسلامی]] به ویژه پس از باز شدن راه اندیشه‌های غربی مستلزم پرداختن به مسائل [[اقتصادی]] نیز بود. [[تفسیر المنار]] در زمینه تبیین مبانی این امر مهم و نیز بیان دیدگاه‌های اقتصادی [[قرآن کریم]] در برابر مسائل عصر نقشی مهم داشت؛<ref>الطباطبایی و منهجه، ص۱۱۳. </ref> به عنوان مثال [[رشید رضا]] اضافه واژه "[[اموال]]" به ضمیر جمع مخاطب "کم" در [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! دارایی‌های یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بی‌گمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> را نشانه وجود [[مسئولیت]] مشترک [[آحاد]] [[امت]] نسبت به هم دانسته، می‌‌گوید: اسلام [[مال]] هریک از [[مسلمانان]] را مال همه امت شمرده، ضمن [[احترام]] به [[مالکیت]] فردی و [[حفظ حقوق]] آن، [[حقوقی]] معین را برای [[مصالح عمومی]] و [[بیچارگان]] بر [[توانگران]] امت [[واجب]] فرموده است.<ref>تفسیر المنار، ج ۵، ص۳۹. </ref> وی [[اقتصاد]] و [[ثروت]] را مایه قوام [[زندگی اجتماعی]] به شمار آورده، [[ترغیب]] [[مردم]] به [[زهد]] را به این دلیل که موجب [[سستی]]، کسالت و [[ضعف]] مسلمانان می‌‌شود، [[مذمت]] می‌‌کند.<ref>تفسیر المنار، ج ۴، ص۳۸۳. </ref> او همچنین بر اساس [[آیات قرآن]] اصولی را برای [[اصلاح]] [[امور اقتصادی]] پیشنهاد می‌‌کند.<ref>تفسیر المنار، ج ۱۱، ص۳۰ - ۳۱. </ref>


[[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست می‌آورند بهره‌ای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف می‌آورند بهره‌ای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref> به رد نظریه الغای [[مالکیت خصوصی]] در [[سوسیالیسم]] و نیز [[افراط]] در مالکیت خصوصی در [[نظام سرمایه‌داری]] [[غرب]] پرداخته و موضع صحیح اسلام را در برابر این دو نظریه تبیین کرده است.<ref>المیزان، ج ۴، ص۳۳۹ - ۳۴۱. </ref> طالقانی نیز به مسائل [[اقتصادی]] توجه کرده و از جمله ذیل [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref> با بیان چگونگی [[رشد]] [[رذایل اخلاقی]] در درون [[ربا]] [[خوار]] می‌‌نویسد: [[جامعه]] ای با این گونه بنای اقتصادی که شمار اندکی رباخوار دارای رشد کاذب‌اند، و [[کارگران]] که دست و پای اجتماع‌اند رو به لاغری و [[ناتوانی]] [[روز]] افزون گذارده‌اند، جامعه ای مُخَبَّط و [[شیطان]] زده است.<ref>پرتوی از [[قرآن]]، ج ۲، ص۲۵۱ - ۲۵۳. </ref> مسئله [[مالکیت شخصی]]، کسب‌های [[حلال و حرام]]، [[ربا]]، [[زکات]]، [[انفاق]] و... از جمله مسائل مهم اقتصادی است که [[تفاسیر]] [[اجتماعی]] بدان پرداخته‌اند.<ref>ر. ک: اتجاهات التجدید، ص۴۰۱ - ۴۲۴. </ref>
[[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست می‌آورند بهره‌ای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف می‌آورند بهره‌ای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref> به رد نظریه الغای [[مالکیت خصوصی]] در [[سوسیالیسم]] و نیز [[افراط]] در مالکیت خصوصی در [[نظام سرمایه‌داری]] [[غرب]] پرداخته و موضع صحیح اسلام را در برابر این دو نظریه تبیین کرده است.<ref>المیزان، ج ۴، ص۳۳۹ - ۳۴۱. </ref> طالقانی نیز به مسائل [[اقتصادی]] توجه کرده و از جمله ذیل [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref> با بیان چگونگی [[رشد]] [[رذایل اخلاقی]] در درون [[ربا]] [[خوار]] می‌‌نویسد: [[جامعه]] ای با این گونه بنای اقتصادی که شمار اندکی رباخوار دارای رشد کاذب‌اند، و [[کارگران]] که دست و پای اجتماع‌اند رو به لاغری و [[ناتوانی]] [[روز]] افزون گذارده‌اند، جامعه ای مُخَبَّط و [[شیطان]] زده است.<ref>پرتوی از [[قرآن]]، ج ۲، ص۲۵۱ - ۲۵۳. </ref> مسئله [[مالکیت شخصی]]، کسب‌های [[حلال و حرام]]، [[ربا]]، [[زکات]]، [[انفاق]] و... از جمله مسائل مهم اقتصادی است که [[تفاسیر]] [[اجتماعی]] بدان پرداخته‌اند.<ref>ر. ک: اتجاهات التجدید، ص۴۰۱ - ۴۲۴. </ref>
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش