پرش به محتوا

تواضع در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'خآدمی' به 'خادمی'
جز (جایگزینی متن - 'خآدمی' به 'خادمی')
خط ۲۹: خط ۲۹:
== رعایت [[تواضع]] نسبت به [[فقرا]] و تهیدستان‌==
== رعایت [[تواضع]] نسبت به [[فقرا]] و تهیدستان‌==
* [[رسول خدا]] {{صل}} هم‌نشین [[فقرا]] بود<ref>جوامع السیره، ص ۳۴: الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۶۳ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref>، با [[مسکینان]] [[غذا]] می‌خورد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۱۲ و امالی طوسی، ص ۳۹۳.</ref> و با دست خود به آنان [[غذا]] می‌داد<ref>المناقب، ‌ج۱، ص۱۴۶.</ref> و به اصحابش می‌فرمود: "محبوب‌ترین شما پیش من و نزدیک‌ترین شما در [[قیامت]] به من، کسی است که اخلاقش نیکوتر و تواضعش بیشتر باشد و دورترین فرد شما در [[روز قیامت]] از من [[متکبران]] هستند"<ref>وسائل الشیعة ج ۱۵، ص ۳۷۸ و حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۲۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[دعوت]] [[بندگان]] را می‌پذیرفت و هیچ دعوتی را کوچک نمی‌شمرد<ref>ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref> و هرگز کسی را به سبب [[دعوت]] از ایشان [[تحقیر]] نمی‌کرد<ref>وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref>؛ بسا [[دعوت]] کننده‌ای که غذای سفره‌اش در نانی جوین و دنبه‌ای بودار خلاصه شده بود<ref>قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۲۶۵؛ ‌ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص۴۰۲؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۲۱ و الشمائل المحمدیه، ص۱۹۰.</ref>؛ اما با این حال، آن [[حضرت]] با آغوش باز، آن [[دعوت]] را می‌پذیرفت می‌فرمود: اگر استخوان شانه و سردستی را به من هدیه دهند، آن را می‌پذیرم و اگر مرا به خوردن پاچه گوسفندی [[دعوت]] کنند، خواهم پذیرفت"<ref>مسند احمد، ج۲، ص۴۲۴؛ ‌ بیهقی، السنن الکبری، ج۶، ص۱۶۹؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰؛ محیی‌الدین نوی، المجموع، ج ۱۵، ص ۳۶۷ و صحیح البخاری، ج ۶، ص ۱۴۴.</ref>. ‌ ایشان پیوسته نزد [[مسکینان]] می‌رفت و از حالشان جویا می‌شد<ref>امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۲۷؛ النسائی، سنن النسائی، ج ۴، ص ۴۰ و کنز العمال، ج ۱۵ ص، ۵۲ ص ۷۲۰.</ref>. بسا اتفاق افتاده بود که بنده‌ای یا [[بنده]] زاده‌ای و یا کنیزی می‌آمد و ایشان از او جدا نمی‌شد تا اینکه او را از [[مدینه]] بیرون می‌برد و حاجتش را روا می‌کرد<ref>مسند احمد، ‌ ج۳، ص۱۷۴؛ ‌ ابویعلی، ج۷، ص۶۱ و ابونعیم الاصفهانی، مسند ابی‌حنیفه، ص۵۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۲۲.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} هم‌نشین [[فقرا]] بود<ref>جوامع السیره، ص ۳۴: الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۶۳ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref>، با [[مسکینان]] [[غذا]] می‌خورد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۱۲ و امالی طوسی، ص ۳۹۳.</ref> و با دست خود به آنان [[غذا]] می‌داد<ref>المناقب، ‌ج۱، ص۱۴۶.</ref> و به اصحابش می‌فرمود: "محبوب‌ترین شما پیش من و نزدیک‌ترین شما در [[قیامت]] به من، کسی است که اخلاقش نیکوتر و تواضعش بیشتر باشد و دورترین فرد شما در [[روز قیامت]] از من [[متکبران]] هستند"<ref>وسائل الشیعة ج ۱۵، ص ۳۷۸ و حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۲۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[دعوت]] [[بندگان]] را می‌پذیرفت و هیچ دعوتی را کوچک نمی‌شمرد<ref>ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref> و هرگز کسی را به سبب [[دعوت]] از ایشان [[تحقیر]] نمی‌کرد<ref>وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref>؛ بسا [[دعوت]] کننده‌ای که غذای سفره‌اش در نانی جوین و دنبه‌ای بودار خلاصه شده بود<ref>قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۲۶۵؛ ‌ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص۴۰۲؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۲۱ و الشمائل المحمدیه، ص۱۹۰.</ref>؛ اما با این حال، آن [[حضرت]] با آغوش باز، آن [[دعوت]] را می‌پذیرفت می‌فرمود: اگر استخوان شانه و سردستی را به من هدیه دهند، آن را می‌پذیرم و اگر مرا به خوردن پاچه گوسفندی [[دعوت]] کنند، خواهم پذیرفت"<ref>مسند احمد، ج۲، ص۴۲۴؛ ‌ بیهقی، السنن الکبری، ج۶، ص۱۶۹؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰؛ محیی‌الدین نوی، المجموع، ج ۱۵، ص ۳۶۷ و صحیح البخاری، ج ۶، ص ۱۴۴.</ref>. ‌ ایشان پیوسته نزد [[مسکینان]] می‌رفت و از حالشان جویا می‌شد<ref>امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۲۷؛ النسائی، سنن النسائی، ج ۴، ص ۴۰ و کنز العمال، ج ۱۵ ص، ۵۲ ص ۷۲۰.</ref>. بسا اتفاق افتاده بود که بنده‌ای یا [[بنده]] زاده‌ای و یا کنیزی می‌آمد و ایشان از او جدا نمی‌شد تا اینکه او را از [[مدینه]] بیرون می‌برد و حاجتش را روا می‌کرد<ref>مسند احمد، ‌ ج۳، ص۱۷۴؛ ‌ ابویعلی، ج۷، ص۶۱ و ابونعیم الاصفهانی، مسند ابی‌حنیفه، ص۵۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۲۲.</ref>.
* [[نقل]] شده است، روزی زنی نزد [[حضرت]] آمد و گفت: "یا [[رسول]] اللّه حاجتی دارم"؛ ‌ فرمود: "ای ام‌فلان! بر هر کوچه و راهی که می‌خواهی بنشین؛ مرا در آنجا خواهی دید و حاجتت را برآورده می‌کنم"؛ پس بلند شد و با او رفت تا اینکه حاجتش را برآورده ساخت<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج۷، ‌ ص۷۹-۸۰؛ فتح الباری، ج۹، ص۲۹۱؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۰، ص۳۶۸ و دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref>. ‌ گاه پس از [[نماز]]، خآدمی از خادمان [[مدینه]] با ظرفی از [[آب]] می‌آمد و به آن [[حضرت]] [[آب]] می‌داد و بسا اتفاق می‌افتاد که کاسه‌ای نداشت و با [[کف دست]] به آن [[حضرت]] [[آب]] می‌داد<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۷۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۷ و الجامع الصغیر، ج ۲، ۳۴۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۲۲-۳۲۳.</ref>.
* [[نقل]] شده است، روزی زنی نزد [[حضرت]] آمد و گفت: "یا [[رسول]] اللّه حاجتی دارم"؛ ‌ فرمود: "ای ام‌فلان! بر هر کوچه و راهی که می‌خواهی بنشین؛ مرا در آنجا خواهی دید و حاجتت را برآورده می‌کنم"؛ پس بلند شد و با او رفت تا اینکه حاجتش را برآورده ساخت<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج۷، ‌ ص۷۹-۸۰؛ فتح الباری، ج۹، ص۲۹۱؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۰، ص۳۶۸ و دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref>. ‌ گاه پس از [[نماز]]، خادمی از خادمان [[مدینه]] با ظرفی از [[آب]] می‌آمد و به آن [[حضرت]] [[آب]] می‌داد و بسا اتفاق می‌افتاد که کاسه‌ای نداشت و با [[کف دست]] به آن [[حضرت]] [[آب]] می‌داد<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۷۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۷ و الجامع الصغیر، ج ۲، ۳۴۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۲۲-۳۲۳.</ref>.


== [[تواضع]] نابجا‌==
== [[تواضع]] نابجا‌==
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش