پرش به محتوا

سیره سیاسی پیامبر خاتم در تحقق عدالت اجتماعی چه بود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محرز' به 'محرز'
جز (جایگزینی متن - 'محرز' به 'محرز')
خط ۱۵: خط ۱۵:
[[پرونده:1100627.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[محمد علی کلهر]]]]
[[پرونده:1100627.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[محمد علی کلهر]]]]
آقای '''[[محمد علی کلهر]]'''، در مقاله ''«[[عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری در سیره پیامبر اعظم (مقاله)|عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری در سیره پیامبر اعظم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای '''[[محمد علی کلهر]]'''، در مقاله ''«[[عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری در سیره پیامبر اعظم (مقاله)|عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری در سیره پیامبر اعظم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
* «'''[[عدم تبعیض]] در [[اجرای قانون]]''': در [[سیره پیامبر]]{{صل}} آمده است که در [[فتح مکه]]، زنی از اشراف [[قبیله]] بنی محزوم مرتکب [[سرقت]] شد و از نظر [[قضایی]] جرمش [[محرز]] گردید. خویشاوندانش که هنوز رسومات [[نظام]] طبقاتی در مغزشان به جای مانده بود و اجرای [[مجازات]] را [[ننگ]] [[خانواده]] اشرافی خود می‌دانستند به تکاپو افتادند تا بتوانند مجازات را متوقف سازند. [[اسامة بن زید]] - که مانند پدرش نزد [[رسول خدا]] [[محبوبیت]] خاصی داشت - را وادار کردند به [[شفاعت]] برخیزد. او همین که زبان به شفاعت گشود، رنگ صورت [[پیامبر]] از شدت [[خشم]] برافروخته شد و با [[عتاب]] فرمود: چه جای شفاعت است، مگر می‌توان [[قانون]] [[خدا]] را [[اجرا]] نکرد؟ و [[دستور]] مجازات صادر نمود. [[اسامه]] متوجه [[غفلت]] خود گردید و از [[لغزش]] خود عذر خواست و استدعای [[طلب]] [[مغفرت]] نمود. پیامبر{{صل}} برای این که [[فکر]] [[تبعیض]] در اجرای قانون را از [[ذهن]] [[مردم]] بیرون بکند به هنگام عصر در میان جمع به [[سخنرانی]] پرداخت و عطف به موضوع [[روز]] کرده و چنین گفت: [[اقوام]] و [[ملل]] پیشین دچار [[سقوط]] و انقراض شدند بدین سبب که در اجرای قانون [[عدالت]] تبعیض روا می‌داشتند، هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرمی می‌شد او را از مجازات معاف می‌کردند و اگر کسی از زیردستان به [[جرم]] مشابه آن مبادرت می‌کرد او را مجازات می‌نمودند. قسم به خدایی که جانم در دست اوست در [[اجرای عدل]] درباره هیچ کس فروگذاری و [[سستی]] نمی‌کنم، اگرچه [[مجرم]] از نزدیک‌ترین [[خویشاوندان]] خودم باشد<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، (بیروت: دارالمعرفه)، ج۵، ص۱۵۲.</ref>.
* «'''[[عدم تبعیض]] در [[اجرای قانون]]''': در [[سیره پیامبر]]{{صل}} آمده است که در [[فتح مکه]]، زنی از اشراف [[قبیله]] بنی محزوم مرتکب [[سرقت]] شد و از نظر [[قضایی]] جرمش محرز گردید. خویشاوندانش که هنوز رسومات [[نظام]] طبقاتی در مغزشان به جای مانده بود و اجرای [[مجازات]] را [[ننگ]] [[خانواده]] اشرافی خود می‌دانستند به تکاپو افتادند تا بتوانند مجازات را متوقف سازند. [[اسامة بن زید]] - که مانند پدرش نزد [[رسول خدا]] [[محبوبیت]] خاصی داشت - را وادار کردند به [[شفاعت]] برخیزد. او همین که زبان به شفاعت گشود، رنگ صورت [[پیامبر]] از شدت [[خشم]] برافروخته شد و با [[عتاب]] فرمود: چه جای شفاعت است، مگر می‌توان [[قانون]] [[خدا]] را [[اجرا]] نکرد؟ و [[دستور]] مجازات صادر نمود. [[اسامه]] متوجه [[غفلت]] خود گردید و از [[لغزش]] خود عذر خواست و استدعای [[طلب]] [[مغفرت]] نمود. پیامبر{{صل}} برای این که [[فکر]] [[تبعیض]] در اجرای قانون را از [[ذهن]] [[مردم]] بیرون بکند به هنگام عصر در میان جمع به [[سخنرانی]] پرداخت و عطف به موضوع [[روز]] کرده و چنین گفت: [[اقوام]] و [[ملل]] پیشین دچار [[سقوط]] و انقراض شدند بدین سبب که در اجرای قانون [[عدالت]] تبعیض روا می‌داشتند، هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرمی می‌شد او را از مجازات معاف می‌کردند و اگر کسی از زیردستان به [[جرم]] مشابه آن مبادرت می‌کرد او را مجازات می‌نمودند. قسم به خدایی که جانم در دست اوست در [[اجرای عدل]] درباره هیچ کس فروگذاری و [[سستی]] نمی‌کنم، اگرچه [[مجرم]] از نزدیک‌ترین [[خویشاوندان]] خودم باشد<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، (بیروت: دارالمعرفه)، ج۵، ص۱۵۲.</ref>.
* '''برخورد عادلانه با [[دشمنان]] در [[جنگ]]''':
* '''برخورد عادلانه با [[دشمنان]] در [[جنگ]]''':
# [[پیامبر اعظم]]{{صل}} همواره رعایت اصول [[انسانی]] و مقررات [[حقوق بشر]] حتی در جنگ و در قبال [[دشمن]] را فراموش نمی‌کردند. ایشان وقتی [[لشکر اسلام]] را [[بسیج]] می‌کرد تمام افراد [[لشکر]] را احضار نموده و به ایشان می‌فرمودند: بروید به نام [[خدای تعالی]] و [[استقامت]] جویید به خدای و در [[راه خدا]] و بر [[ملت]] [[پیغمبر]] [[خدا]] [[جهاد]] کنید. [[مکر]] نکنید، از [[غنایم]] [[سرقت]] نکنید و [[کفار]] را بعد از [[قتل]] [[مُثله]] نکنید و [[پیران]] و اطفان و [[زنان]] را نکشید و [[رهبانان]] را که در غارها و بیغوله‌ها جای دارند به قتل نرسانید. حیوانات [[حلال]] گوشت را نکشید، مگر این که برای [[تغذیه]] به آنها نیاز داشته باشید. هرگز آب [[مشرکان]] را زهرآلود نکنید. [[شبیخون]] بر [[دشمن]] نزنید. درختان را از بیخ قطع نکنید، مگر این که [[مضطر]] باشید و درختان میوه را بر نیاورید و [[حرث]] و زرع و نخلستان را نسوزانید و می‌فرمود من بیشتر دوست دارم که شما را در موقع مراجعت (از جهاد) همراه با مردمی ببینم که به [[اسلام]] گرویده‌اند نه با عده‌ای [[کودکان]] و زنانی که [[پدران]] و شوهران آنها را کشته باشید<ref>سیر الکبیر، ج۱، ص۴۷-۴۶.</ref>.
# [[پیامبر اعظم]]{{صل}} همواره رعایت اصول [[انسانی]] و مقررات [[حقوق بشر]] حتی در جنگ و در قبال [[دشمن]] را فراموش نمی‌کردند. ایشان وقتی [[لشکر اسلام]] را [[بسیج]] می‌کرد تمام افراد [[لشکر]] را احضار نموده و به ایشان می‌فرمودند: بروید به نام [[خدای تعالی]] و [[استقامت]] جویید به خدای و در [[راه خدا]] و بر [[ملت]] [[پیغمبر]] [[خدا]] [[جهاد]] کنید. [[مکر]] نکنید، از [[غنایم]] [[سرقت]] نکنید و [[کفار]] را بعد از [[قتل]] [[مُثله]] نکنید و [[پیران]] و اطفان و [[زنان]] را نکشید و [[رهبانان]] را که در غارها و بیغوله‌ها جای دارند به قتل نرسانید. حیوانات [[حلال]] گوشت را نکشید، مگر این که برای [[تغذیه]] به آنها نیاز داشته باشید. هرگز آب [[مشرکان]] را زهرآلود نکنید. [[شبیخون]] بر [[دشمن]] نزنید. درختان را از بیخ قطع نکنید، مگر این که [[مضطر]] باشید و درختان میوه را بر نیاورید و [[حرث]] و زرع و نخلستان را نسوزانید و می‌فرمود من بیشتر دوست دارم که شما را در موقع مراجعت (از جهاد) همراه با مردمی ببینم که به [[اسلام]] گرویده‌اند نه با عده‌ای [[کودکان]] و زنانی که [[پدران]] و شوهران آنها را کشته باشید<ref>سیر الکبیر، ج۱، ص۴۷-۴۶.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش