پرش به محتوا

مباهله در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۲
خط ۳۹: خط ۳۹:
[[روایت]] دیگر، به نقل از [[ثعلبی]]، اضافه‌ای دارد که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از انصراف [[نصارای نجران]] فرمود: [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: قسم به خدائی که جانم در دست [[قدرت]] اوست، [[عذاب]] بر [[اهل نجران]] نزدیک شده بود و اگر آنها [[مباهله]] می‌‏کردند همه [[مسخ]] می‏‌شدند و به صورت [[میمون]] و خوک در می‌‏آمدند و سرتاسر بیابان برای آنها [[آتش]] می‏‌شد، [[خداوند]] [[نجران]] و [[اهل]] آن را به کلی ریشه کن و نابود می‏‌ساخت و حتی پرنده روی درخت و چون یک سال بر نصاری‏ می‏‌گذشت همه آنها هلاک می‏‌شدند پس خداوند نازل فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان این همان، داستانسرایی راستین است و جز خداوند خدایی نیست و به راستی خداوند پیروزمند فرزانه است و اگر رو بگردانند، خداوند به (کار) تبهکاران، داناست» سوره آل عمران، آیه ۶۲ ـ ۶۳</ref>.<ref>{{متن حدیث|وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّ الْهَلَاکَ قَدْ تَدَلَّى عَلَى أَهْلِ نَجْرَانَ وَ لَوْ لَاعَنُوا لَمُسِخُوا قِرَدَةً وَ خَنَازِيرَ وَ لَاضْطَرَمَ عَلَيْهِمُ الْوَادِي نَاراً وَ لَاسْتَأْصَلَ اللَّهُ نَجْرَانَ وَ أَهْلَهُ حَتَّى الطَّيْرَ عَلَى الشَّجَرِ وَ مَا حَالَ الْحَوْلُ عَلَى النَّصَارَى كُلِّهِمْ حَتَّى هَلَكُوا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى:‏ {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ}}.</ref>
[[روایت]] دیگر، به نقل از [[ثعلبی]]، اضافه‌ای دارد که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از انصراف [[نصارای نجران]] فرمود: [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: قسم به خدائی که جانم در دست [[قدرت]] اوست، [[عذاب]] بر [[اهل نجران]] نزدیک شده بود و اگر آنها [[مباهله]] می‌‏کردند همه [[مسخ]] می‏‌شدند و به صورت [[میمون]] و خوک در می‌‏آمدند و سرتاسر بیابان برای آنها [[آتش]] می‏‌شد، [[خداوند]] [[نجران]] و [[اهل]] آن را به کلی ریشه کن و نابود می‏‌ساخت و حتی پرنده روی درخت و چون یک سال بر نصاری‏ می‏‌گذشت همه آنها هلاک می‏‌شدند پس خداوند نازل فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان این همان، داستانسرایی راستین است و جز خداوند خدایی نیست و به راستی خداوند پیروزمند فرزانه است و اگر رو بگردانند، خداوند به (کار) تبهکاران، داناست» سوره آل عمران، آیه ۶۲ ـ ۶۳</ref>.<ref>{{متن حدیث|وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّ الْهَلَاکَ قَدْ تَدَلَّى عَلَى أَهْلِ نَجْرَانَ وَ لَوْ لَاعَنُوا لَمُسِخُوا قِرَدَةً وَ خَنَازِيرَ وَ لَاضْطَرَمَ عَلَيْهِمُ الْوَادِي نَاراً وَ لَاسْتَأْصَلَ اللَّهُ نَجْرَانَ وَ أَهْلَهُ حَتَّى الطَّيْرَ عَلَى الشَّجَرِ وَ مَا حَالَ الْحَوْلُ عَلَى النَّصَارَى كُلِّهِمْ حَتَّى هَلَكُوا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى:‏ {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ}}.</ref>


این روایت با مختصر [[اختلاف]] در مدارک دیگر [[عامه]] مثل «العمدة» نوشته ابن البطرق<ref>ص۱۸۹، روایت ۲۹۰ (به نقل از تفسیر برهان).</ref> و در [[مناقب]] المغازلی<ref>ص۲۶۳، روایت ۳۱۰ (به نقل از تفسیر برهان).</ref> و شواهد التنزیل<ref>شواهد التنزیل (ط. وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۹ ه. ق)، ج۲، ص۱۵۸.</ref> ذکر گردیده است؛ به این ترتیب که: {{متن حدیث|فَغَدَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٌّ‏ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ‏ وَ الْحُسَيْنِ‏، ثُمَّ‏ أَرْسَلَ‏ إِلَيْهِمَا فَأَبَيَا أَنْ يُجِيبَاهُ، فَأَقَرَّ الْخَرَاجَ عَلَیْهِمَا، فَقَالَ النَّبِيُّ: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيَّاً لَوْ فَعَلَا، لَأَمْطَرَ عَلَيْهِمَا الْوَادِيَ نَارَاً». قَالَ جَابِرٌ: نَزَلَتْ فِیهِمْ هَذِهِ الْآیَةُ: {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ...}}. قَالَ الشَّعْبِيُّ:‏ أَبْناءَنا الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ وَ نِساءَنا فَاطِمَةَ وَ أَنْفُسَنا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}...}}<ref>البرهان فی تفسیر القرآن (موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۵ ه. ق.)، ج۱، ص۶۳۹؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲۰، ص۸۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۵۱.</ref>
این روایت با مختصر [[اختلاف]] در مدارک دیگر [[عامه]] مثل «العمدة» نوشته ابن البطرق<ref>ص۱۸۹، روایت ۲۹۰ (به نقل از تفسیر برهان).</ref> و در [[مناقب]] المغازلی<ref>ص۲۶۳، روایت ۳۱۰ (به نقل از تفسیر برهان).</ref> و شواهد التنزیل<ref>شواهد التنزیل (ط. وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۹ ه. ق)، ج۲، ص۱۵۸.</ref> ذکر گردیده است؛ به این ترتیب که: [[روز]] بعد [[رسول خدا]]{{صل}} دست علی و [[فاطمه]] و [[حسنین]] را گرفته (و به محل موعود) رفت و فرستاد نزد آن دو تا حاضر شوند ولی آن دو حاضر به ملاعنه نشدند، به [[نبوت]] وی [[اقرار]] کردند. رسول خدا فرمود: به آن خدائی که مرا به [[حق]] [[مبعوث]] فرمود، اگر اقرار نمی‌‏کردند در بیابان بر سر آنها [[آتش]] می‏‌بارید، جابر گوید: آیه‏ {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ...}} در این واقعه نازل شد... [[شعبی]] گفت: {{عربی|ابنائنا الحسن و الحسین و نساؤنا فاطمه و انفسنا علی بن ابی طالب{{ع}}}}<ref>{{متن حدیث|فَغَدَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٌّ‏ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ‏ وَ الْحُسَيْنِ‏، ثُمَّ‏ أَرْسَلَ‏ إِلَيْهِمَا فَأَبَيَا أَنْ يُجِيبَاهُ، فَأَقَرَّ الْخَرَاجَ عَلَیْهِمَا، فَقَالَ النَّبِيُّ: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيَّاً لَوْ فَعَلَا، لَأَمْطَرَ عَلَيْهِمَا الْوَادِيَ نَارَاً». قَالَ جَابِرٌ: نَزَلَتْ فِیهِمْ هَذِهِ الْآیَةُ: {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ...}}. قَالَ الشَّعْبِيُّ:‏ أَبْناءَنا الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ وَ نِساءَنا فَاطِمَةَ وَ أَنْفُسَنا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}...}}؛ البرهان فی تفسیر القرآن (موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۵ ه. ق.)، ج۱، ص۶۳۹؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲۰، ص۸۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۵۱.</ref>


[[ابن عساکر]] به سندش از ابی الطفیل نقل می‌کند که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[اصحاب شورا]] [[مناظره]] کرده و با جمله‌ای از [[فضایل]] و مناقبش [[محاجه]] نمود. از جمله آنها، این که فرمود: شما را به [[خدا]] [[سوگند]] می‌دهم، آیا در میان شما کسی نزدیک‌تر به [[رسول خدا]]{{صل}} در رحم هست؟ کسی که رسول خدا{{صل}} او را «نفس» خود خوانده و [[فرزندان]] او را فرزندان خود و [[زنان]] او را زنان خود خوانده باشد، آیا کسی غیر از من وجود دارد؟! گفتند: بار خدایا! هرگز<ref>{{متن حدیث|نَشَدْكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ أَقْرَبُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فِي الرَّحِمِ مِنِّي وَ مَنْ جَعَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} نَفْسَهُ وَ أَبْنَاءَهُ أَبْنَاءَهُ وَ نِسَاءَهُ نِسَاءَهُ غَيْرِي قَالُوا اللَّهُمَّ لَا}}؛ علی بن حسن ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۳۲.</ref>.
[[ابن عساکر]] به سندش از ابی الطفیل نقل می‌کند که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[اصحاب شورا]] [[مناظره]] کرده و با جمله‌ای از [[فضایل]] و مناقبش [[محاجه]] نمود. از جمله آنها، این که فرمود: شما را به [[خدا]] [[سوگند]] می‌دهم، آیا در میان شما کسی نزدیک‌تر به [[رسول خدا]]{{صل}} در رحم هست؟ کسی که رسول خدا{{صل}} او را «نفس» خود خوانده و [[فرزندان]] او را فرزندان خود و [[زنان]] او را زنان خود خوانده باشد، آیا کسی غیر از من وجود دارد؟! گفتند: بار خدایا! هرگز<ref>{{متن حدیث|نَشَدْكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ أَقْرَبُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فِي الرَّحِمِ مِنِّي وَ مَنْ جَعَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} نَفْسَهُ وَ أَبْنَاءَهُ أَبْنَاءَهُ وَ نِسَاءَهُ نِسَاءَهُ غَيْرِي قَالُوا اللَّهُمَّ لَا}}؛ علی بن حسن ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۳۲.</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش