قریه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'برخی از علما' به 'برخی از دانشمندان'
جز (جایگزینی متن - 'برخی از علما' به 'برخی از دانشمندان') |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
«قریه» نام موضعی است که [[مردم]] در آن جمع شوند، به مردم نیز قریه گویند و در هر دو معنی استعمال میشود. در بسیاری از [[آیات]] نسبت [[افعال]] به قریه داده شده است. | «قریه» نام موضعی است که [[مردم]] در آن جمع شوند، به مردم نیز قریه گویند و در هر دو معنی استعمال میشود. در بسیاری از [[آیات]] نسبت [[افعال]] به قریه داده شده است. | ||
برخی از | برخی از دانشمندان در [[تفسیر]] خود تصریح میکنند: «قریه» گرچه در زبان روزمره ما به معنی روستا است، [[ولی در قرآن]] و لغت [[عرب]] به معنی هر محلی است که مردم در آن جمع میشوند، خواه شهرهای بزرگ باشد یا روستاها»<ref>آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۲۱.</ref> | ||
==توضیح بیشتر== | ==توضیح بیشتر== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==موضعشناسی قریه== | ==موضعشناسی قریه== | ||
در خلاصه [[تفاسیر]] [[المیزان]] و نمونه میخوانیم: مراد از [[قریه]]، [[بیت المقدس]] است<ref>گزیده تفاسیر نمونه و المیزان، ص۲۸.</ref>. برخی از | در خلاصه [[تفاسیر]] [[المیزان]] و نمونه میخوانیم: مراد از [[قریه]]، [[بیت المقدس]] است<ref>گزیده تفاسیر نمونه و المیزان، ص۲۸.</ref>. برخی از دانشمندان در [[تفسیر]] خود به همین معنی ذکر شده اشاره میکنند<ref>آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۶۸.</ref>. و روشن میسازد که مقصود از قریه، بیت المقدس قبل از ورود [[حضرت موسی]]{{ع}} است. | ||
[[اورشلیم]] و [[قدس]] نامهای دیگر [[بیت]] المقدساند. [[سید]] احمد فاضلی بیارجمندی در [[کتاب اطلاعات قرآنی]] منظور از قریه در [[آیه]] ۵۸ [[سوره بقره]] را اورشلیم یا [[اریحا]] دانسته است<ref>اطلاعات قرآنی، ص۱۲۶.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۲۳.</ref> | [[اورشلیم]] و [[قدس]] نامهای دیگر [[بیت]] المقدساند. [[سید]] احمد فاضلی بیارجمندی در [[کتاب اطلاعات قرآنی]] منظور از قریه در [[آیه]] ۵۸ [[سوره بقره]] را اورشلیم یا [[اریحا]] دانسته است<ref>اطلاعات قرآنی، ص۱۲۶.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۲۳.</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
الف - '''[[بیت المقدس]]''': برخی بزرگان نوشتهاند: بعضی گفتهاند بیت المقدس بود که [[بخت نصر]] خراب کرده بود و بعضی گفتهاند [[ارض مقدسه]] بود<ref>مجلسی، تاریخ انبیا، ص۹۳۱. </ref>. | الف - '''[[بیت المقدس]]''': برخی بزرگان نوشتهاند: بعضی گفتهاند بیت المقدس بود که [[بخت نصر]] خراب کرده بود و بعضی گفتهاند [[ارض مقدسه]] بود<ref>مجلسی، تاریخ انبیا، ص۹۳۱. </ref>. | ||
برخی نویسندگان داستان را ربط به ویرانههای [[اورشلیم]] داده است<ref>تویسرکانی، قصههای قرآن، ص۲۲۷.</ref> برخی نویسندگان آوردهاند: به [[زعم]] اکثر [[مفسرین]] آن [[شهر]] بیت المقدس بوده است<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۴۵۷.</ref>. | برخی نویسندگان داستان را ربط به ویرانههای [[اورشلیم]] داده است<ref>تویسرکانی، قصههای قرآن، ص۲۲۷.</ref> برخی نویسندگان آوردهاند: به [[زعم]] اکثر [[مفسرین]] آن [[شهر]] بیت المقدس بوده است<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۴۵۷.</ref>. | ||
برخی از نویسندگان نیز آن بلد را بیت المقدس دانستهاند<ref>زاهدی گلپایگانی، قصص شگفت انگیز قرآن، ص۶۶۷.</ref> ولی برخی از | برخی از نویسندگان نیز آن بلد را بیت المقدس دانستهاند<ref>زاهدی گلپایگانی، قصص شگفت انگیز قرآن، ص۶۶۷.</ref> ولی برخی از دانشمندان با همه اینها «این احتمال» را بعید دانستهاند<ref>آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۱۸.</ref>. | ||
برخی نویسندگان به نقل از [[تاریخ]] [[طبری]] و قسمت سوم تاریخ ارمیا آوردهاند: «ارمیا با سبدی پر از [[انجیر]] و انگور سوار بر الاغش رهسپار شهر ویران شده بیت المقدس گشت و چون بر تپه شهر بالا رفت و نگاهی به اجساد مرگان افکند، با خود گفت: چگونه این [[سرزمین]] دوباره زنده و آباد میشود؟».<ref>دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی، باستانشناسی جغرافیایی تاریخی قصص قرآن.</ref>. | برخی نویسندگان به نقل از [[تاریخ]] [[طبری]] و قسمت سوم تاریخ ارمیا آوردهاند: «ارمیا با سبدی پر از [[انجیر]] و انگور سوار بر الاغش رهسپار شهر ویران شده بیت المقدس گشت و چون بر تپه شهر بالا رفت و نگاهی به اجساد مرگان افکند، با خود گفت: چگونه این [[سرزمین]] دوباره زنده و آباد میشود؟».<ref>دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی، باستانشناسی جغرافیایی تاریخی قصص قرآن.</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
===بیان [[آیات]]=== | ===بیان [[آیات]]=== | ||
برخی از | برخی از دانشمندان و بزرگان در بیان آیات ۷۱ تا ۷۶ [[سوره نساء]] مینویسد: «موقع [[نزول]] این آیات، بر [[مؤمنین]] [[سختی]] شدیدی [[حکومت]] میکرد (ظاهراً در ربع دوم اقامت [[پیامبر]] در [[مدینه]]). [[اعراب]] از هر طرف برای خاموش کردن [[نور خدا]] و ویران کردن بنای [[دین]] کوشا بودند و [[پیغمبر]]{{صل}} با [[مشرکین مکه]] و طاغوتهای [[قریش]] در [[جنگ]] بود، دستجات [[مسلمان]] را به اقطار [[جزیره العرب]] روانه میکرد و پایههای دین را در میان [[پیروان]] خود بلند و [[استوار]] میساخت... مردمی دهن بین و دارای [[قلوب]] مریض نیز جزء ایشان بود [[یهود]] نیز در اطرافشان، علیه مؤمنین [[فتنه]] و [[جنگی]] میکردند و اعراب مدینه نیز از قدیم برای ایشان [[احترام]] قائل بودند و [[بزرگداشت]] مینمودند و آنان سخنان [[باطل]] و [[گمراه کننده]] به مؤمنین میگفتند تا ارادت راستینشان سلب شود و جدیتشان کمتر گردد»<ref>علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۴، ص۵۹۷. </ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۳۱.</ref> | ||
===مدینه یا [[مکه]]، کدامیک؟=== | ===مدینه یا [[مکه]]، کدامیک؟=== | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
۱) '''[[ایله]]''': که اکنون با نام «ایلات» قابل [[شناخت]] است، در کنار [[دریای احمر]] قرار گرفته است. برخی نویسندگان رابطهای را میان ورود به [[شهر]] ایله و [[سوره مائده]] برقرار کردهاند که خلاصهای از آن را در اینجا ذکر میکنیم: بنی اسرائیل وارد شهر ایله شدند و [[مأمور]] گردیدند که کلمه حطه را بر زبان آورند. بنی اسرائیل به قسمی که در سوره مائده مذکور است از [[قتال]] با [[دشمنان]] و گرفتن شهر سر باز زدند و دچار [[غضب]] شدند<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۲۶.</ref>. | ۱) '''[[ایله]]''': که اکنون با نام «ایلات» قابل [[شناخت]] است، در کنار [[دریای احمر]] قرار گرفته است. برخی نویسندگان رابطهای را میان ورود به [[شهر]] ایله و [[سوره مائده]] برقرار کردهاند که خلاصهای از آن را در اینجا ذکر میکنیم: بنی اسرائیل وارد شهر ایله شدند و [[مأمور]] گردیدند که کلمه حطه را بر زبان آورند. بنی اسرائیل به قسمی که در سوره مائده مذکور است از [[قتال]] با [[دشمنان]] و گرفتن شهر سر باز زدند و دچار [[غضب]] شدند<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۲۶.</ref>. | ||
۲) '''[[ارض مقدس]]''': برخی بزرگان در بیان احوال بنی اسرائیل بعد از بیرون آمدن از دریا و حیران شدن ایشان در [[زمین]] از [[امام محمد باقر]]{{ع}} نقل کرده است که به بنی اسرائیل [[حق تعالی]] امر فرمود: [[حضرت موسی]]{{ع}} به ارض مقدس ببرد و [[کفار]] را از آنجا بیرون نمایند<ref>مجلسی، تاریخ انبیاء، ص۵۰۶.</ref>. برخی از | ۲) '''[[ارض مقدس]]''': برخی بزرگان در بیان احوال بنی اسرائیل بعد از بیرون آمدن از دریا و حیران شدن ایشان در [[زمین]] از [[امام محمد باقر]]{{ع}} نقل کرده است که به بنی اسرائیل [[حق تعالی]] امر فرمود: [[حضرت موسی]]{{ع}} به ارض مقدس ببرد و [[کفار]] را از آنجا بیرون نمایند<ref>مجلسی، تاریخ انبیاء، ص۵۰۶.</ref>. برخی از دانشمندان و بزرگان در بیان [[آیات]] ۲۰ تا ۲۶ سوره مائده در [[المیزان]]<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ج۵.</ref> میفرمایند: آیاتی که درباره حکایات [[موسی]] وارد شده میرساند که این جریان - [[دعوت]] نمودن موسی به ورود در [[زمین]] [[پاک]] - پس از بیرون رفتنشان از [[مصر]] بوده است<ref>ر.ک: مجلسی، تفسیر انبیاء، ص۵۰۶.</ref>. | ||
این [[مفسر]] بزرگ متذکر میشود<ref>المیزان، ج۸، ص۴۳۳.</ref>: مقصود از [[قریه]] همان سرزمینی است که در [[بیت المقدس]] واقع بوده و [[بنی اسرائیل]] [[مأمور]] شدند آن [[شهر]] را فتح نموده و با [[اهل]] آنجا که از [[عمالقه]] بودهاند جنگیده و ایشان را عزیمت دهند و شهر را [[تصرف]] کنند، بنی اسرائیل از این [[مأموریت]] سرباز زده و در نتیجه به [[سرگردانی]] در بیابان [[تیه]] [[مبتلا]] شدند. | این [[مفسر]] بزرگ متذکر میشود<ref>المیزان، ج۸، ص۴۳۳.</ref>: مقصود از [[قریه]] همان سرزمینی است که در [[بیت المقدس]] واقع بوده و [[بنی اسرائیل]] [[مأمور]] شدند آن [[شهر]] را فتح نموده و با [[اهل]] آنجا که از [[عمالقه]] بودهاند جنگیده و ایشان را عزیمت دهند و شهر را [[تصرف]] کنند، بنی اسرائیل از این [[مأموریت]] سرباز زده و در نتیجه به [[سرگردانی]] در بیابان [[تیه]] [[مبتلا]] شدند. | ||
برخی از نویسنگان، گفتهاند: چون بنی اسرائیل از خطر [[فرعونیان]] گذشتند [[حضرت موسی]] به آنها دستور داد که خود را آماده [[جنگی]] کنید و باید به [[فلسطین]] [[حمله]] نمائید. [[قوم بنی اسرائیل]] در اثر [[تحمل]] چندین قرن [[ذلت]] و [[عبودیت]] [[روح]] [[سلحشوری]] و جنگجویی را از دست داده بودند به حضرت موسی گفتند ای موسی تو خودت برو با خدایت به [[جنگ]] بپرداز<ref>عمادزاده، تاریخ انبیاء، ص۵۵۱.</ref>. | برخی از نویسنگان، گفتهاند: چون بنی اسرائیل از خطر [[فرعونیان]] گذشتند [[حضرت موسی]] به آنها دستور داد که خود را آماده [[جنگی]] کنید و باید به [[فلسطین]] [[حمله]] نمائید. [[قوم بنی اسرائیل]] در اثر [[تحمل]] چندین قرن [[ذلت]] و [[عبودیت]] [[روح]] [[سلحشوری]] و جنگجویی را از دست داده بودند به حضرت موسی گفتند ای موسی تو خودت برو با خدایت به [[جنگ]] بپرداز<ref>عمادزاده، تاریخ انبیاء، ص۵۵۱.</ref>. |