جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'ارشاد شیخ مفید' به 'ارشاد شیخ مفید') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
از جمله [[علائم ظهور]] کشته شدن "[[نفس زکیه]]" است؛ یعنی: انسانی پاکدل، با هفتاد نفر از مردان [[پاک]] و [[صالح]] در [[پشت کوفه]] یعنی: در [[نجف اشرف]] است، چه آنکه در بیشتر [[اخبار]] [[پشت کوفه]] به [[نجف اشرف]] تعبیر شده است. و این [[نفس زکیه]]، گرچه معلوم نیست که چه کسی است ولی از ظاهر خبری که درباره او [[نقل]] شده معلوم میشود که او سیدی بزرگوار و از اهل [[علم]] و [[فضل]] و از افراد مشهور و معروف است و به همین لحاظ هم مخصوصا [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} به کشته شدن او اشاره فرموده و قتل وی را از جمله [[علائم]] قلمداد نموده است. و شاید هفتاد نفری که با وی به [[شهادت]] میرسند همگی از اهل [[علم]] و اشخاص دانشور و مردان [[مؤمن]] و متدین و خداجوی باشند. و این [[نفس زکیه]] چنانچه قبلا هم در بخش اول تحت عنوان [[علائم حتمیه]] "[[نفس زکیه]]" تذکر دادهایم غیر از [[نفس]] زکیهای است که نامش ([[محمد بن الحسن]]) است و پیش از [[ظهور]] [[ولی عصر]] {{ع}} با فاصله پانزده روز در بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] میرسد. زیرا [[نفس]] زکیهای که در [[مکه]] به [[شهادت]] میرسد، [[شهادت]] وی از [[علائم]] نزدیک به [[ظهور]] است و [[شهادت]] [[نفس]] زکیهای که در [[نجف اشرف]] واقع میشود مدتی پیش از [[زمان ظهور]] حضرت است، و از برخی از [[اخبار]] چنین استفاده میشود که قتل [[نفس]] زکیهای که در [[نجف اشرف]] انجام میشود و هفتاد نفر از مردان [[پاک]] نیز همراه او کشته میشوند بهوسیله ([[سفیانی اول]]) صورت میپذیرد. و البته امکان هم دارد که بهوسیله [[سفیانی دوم]] انجام شود و او یکی از افراد سرشناس را دستگیر کند و او را با هفتاد نفر از اهل [[علم]]، همگی یکجا به قتل برساند، ولی به حسب ظاهر آنچه از بیشتر [[اخبار]] فهمیده میشود [[شهادت]] [[نفس زکیه]] با هفتاد نفر از صلحاء در [[نجف اشرف]] از کارهای زشت و ناستوده [[سفیانی اول]] است. | از جمله [[علائم ظهور]] کشته شدن "[[نفس زکیه]]" است؛ یعنی: انسانی پاکدل، با هفتاد نفر از مردان [[پاک]] و [[صالح]] در [[پشت کوفه]] یعنی: در [[نجف اشرف]] است، چه آنکه در بیشتر [[اخبار]] [[پشت کوفه]] به [[نجف اشرف]] تعبیر شده است. و این [[نفس زکیه]]، گرچه معلوم نیست که چه کسی است ولی از ظاهر خبری که درباره او [[نقل]] شده معلوم میشود که او سیدی بزرگوار و از اهل [[علم]] و [[فضل]] و از افراد مشهور و معروف است و به همین لحاظ هم مخصوصا [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} به کشته شدن او اشاره فرموده و قتل وی را از جمله [[علائم]] قلمداد نموده است. و شاید هفتاد نفری که با وی به [[شهادت]] میرسند همگی از اهل [[علم]] و اشخاص دانشور و مردان [[مؤمن]] و متدین و خداجوی باشند. و این [[نفس زکیه]] چنانچه قبلا هم در بخش اول تحت عنوان [[علائم حتمیه]] "[[نفس زکیه]]" تذکر دادهایم غیر از [[نفس]] زکیهای است که نامش ([[محمد بن الحسن]]) است و پیش از [[ظهور]] [[ولی عصر]] {{ع}} با فاصله پانزده روز در بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] میرسد. زیرا [[نفس]] زکیهای که در [[مکه]] به [[شهادت]] میرسد، [[شهادت]] وی از [[علائم]] نزدیک به [[ظهور]] است و [[شهادت]] [[نفس]] زکیهای که در [[نجف اشرف]] واقع میشود مدتی پیش از [[زمان ظهور]] حضرت است، و از برخی از [[اخبار]] چنین استفاده میشود که قتل [[نفس]] زکیهای که در [[نجف اشرف]] انجام میشود و هفتاد نفر از مردان [[پاک]] نیز همراه او کشته میشوند بهوسیله ([[سفیانی اول]]) صورت میپذیرد. و البته امکان هم دارد که بهوسیله [[سفیانی دوم]] انجام شود و او یکی از افراد سرشناس را دستگیر کند و او را با هفتاد نفر از اهل [[علم]]، همگی یکجا به قتل برساند، ولی به حسب ظاهر آنچه از بیشتر [[اخبار]] فهمیده میشود [[شهادت]] [[نفس زکیه]] با هفتاد نفر از صلحاء در [[نجف اشرف]] از کارهای زشت و ناستوده [[سفیانی اول]] است. | ||
نحوه کشته شدن [[سید حسنی]] مطابق روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} چنین است: [[یعقوب سراج]] میگوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: [[فرج]] [[شیعیان]] شما چه وقت خواهد رسید؟ فرمود: موقعی که میان فرزندان [[عباس]] [[اختلاف]] افتد و پایههای [[سلطنت]] آنها سست گردد، و در [[سلطنت]] آنان کسی که طمع نداشت طمع بندد، و [[عرب]] زنجیرهای [[اسارت]] خود را پاره کند و از زیر [[بار]] سلطه سلاطین بیرون رود، و هر [[صاحب]] قدرتی [[قدرت]] خود را | نحوه کشته شدن [[سید حسنی]] مطابق روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} چنین است: [[یعقوب سراج]] میگوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: [[فرج]] [[شیعیان]] شما چه وقت خواهد رسید؟ فرمود: موقعی که میان فرزندان [[عباس]] [[اختلاف]] افتد و پایههای [[سلطنت]] آنها سست گردد، و در [[سلطنت]] آنان کسی که طمع نداشت طمع بندد، و [[عرب]] زنجیرهای [[اسارت]] خود را پاره کند و از زیر [[بار]] سلطه سلاطین بیرون رود، و هر [[صاحب]] قدرتی [[قدرت]] خود را آشکار سازد، و آن "شامی" (که مقصود [[سفیانی]] مشهور است) ظاهر شود و "[[یمانی]]" پیدا شود و "[[حسنی]]" جنبش کند، و [[صاحب الامر]]{{ع}} آنچه را که از [[رسول خدا]]{{صل}} به او به [[ارث]] رسیده بر دارد و به [[مکه]] رود. عرض کردم: آنچه از [[رسول خدا]] به او [[ارث]] رسیده چیست؟ فرمود: [[شمشیر]] [[رسول خدا]]{{صل}} و زره، و [[عمامه]] و برد، و چوبهدستی، و [[پرچم]]، و سلاح، و زین مخصوص اوست. آنها را بر میدارد و به [[مکه]] میآید، پس [[شمشیر]] را از غلاف بیرون میکشد و زره را میپوشد، و [[پرچم]] را باز میکند و [[عمامه]] را بر سر میگذارد و چوب دستی را به دست میگیرد و از [[خداوند]] برای [[ظهور]] خویش اجازه میطلبد. این جریان را وقتی یکی از نزدیکان حضرت با [[خبر]] شد نزد [[حسنی]] میرود و او را مطلع میسازد، پس [[حسنی]] پیش دستی کرده [[قیام]] میکند و اهل [[مکه]] بر او یورش میبرند و او را میکشند و سرش را برای شامی (یعنی: [[سفیانی]]) میفرستند. در این وقت است که [[صاحب الامر]]{{ع}} ظاهر میشود، و [[مردم]] با او [[بیعت]] میکنند و از او [[پیروی]] مینمایند<ref>روضه کافی، ص ۲۲۴- ۲۲۵-، حدیث ۲۸۵ و غیبت نعمانی، ص ۲۷۰ ط- صدوق، باب ۱۴، حدیث ۴۲ و ۴۳ و بشارة الاسلام، ص ۱۳۸، ۱۳۹.</ref>. | ||
چنانچه ملاحظه میکنید این جریان با جریان پیشین (یعنی: [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]) تفاوت اساسی دارد و نمیتوان گفت این دو جریان یکی است بلکه اگر مقداری تأمل کنیم بخوبی متوجه خواهیم شد، که اول [[نفس زکیه]] کشته میشود و سپس "[[حسنی]]" به [[شهادت]] میرسد و بعد از این [[حسنی]] هم تا [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} فاصله زیادی نیست. و چنانچه از ظاهر این [[حدیث]] استفاده میشود کشتن این [[حسنی]] در بین [[رکن و مقام]] نیست بلکه چون او [[قیام]] میکند بخاطر قیامش کشته میشود و لذا امکان دارد که در خیابان و بازار کشته شود، نه در کنار [[خانه خدا]]. | چنانچه ملاحظه میکنید این جریان با جریان پیشین (یعنی: [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]) تفاوت اساسی دارد و نمیتوان گفت این دو جریان یکی است بلکه اگر مقداری تأمل کنیم بخوبی متوجه خواهیم شد، که اول [[نفس زکیه]] کشته میشود و سپس "[[حسنی]]" به [[شهادت]] میرسد و بعد از این [[حسنی]] هم تا [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} فاصله زیادی نیست. و چنانچه از ظاهر این [[حدیث]] استفاده میشود کشتن این [[حسنی]] در بین [[رکن و مقام]] نیست بلکه چون او [[قیام]] میکند بخاطر قیامش کشته میشود و لذا امکان دارد که در خیابان و بازار کشته شود، نه در کنار [[خانه خدا]]. |