پرش به محتوا

آیه مودت در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷٬۷۴۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ اکتبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==[[نقل احادیث]]==
[[ابن عباس]] می‌گوید:
{{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَابَتُكَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ وَجَبَتْ عَلَيْنَا مَوَدَّتُهُمْ قَالَ: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا}}<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۷، حدیث ۲۶۴۱؛ ابن حنبل، فضائل الصحابة، ج۲، ص۴۶۹، حدیث ۱۱۴۱؛ علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۶۸، حدیث ۱۴۹۷۸.</ref>.
بعد از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، عرض شد: ای [[رسول خدا]]! [[خویشاوندان]] نزدیک تو چه کسانی هستند که [[مودت]] آنها بر ما [[واجب]] است؟ حضرت فرمود: «علی و [[فاطمه]] و دو فرزند آن دو{{عم}}».
[[طبری]] به سندش از ابی الدیلم نقل می‌کند: هنگامی که [[علی بن الحسین]]{{ع}} را به اسیری آورده و کنار دروازه [[شام]] نگه داشته شد. مردی از [[اهل شام]] ایستاد و خطاب به [[حضرت]] عرض کرد: [[حمد]] خدای را که شما را به [[قتل]] رسانده و ریشه‌کن نموده و [[فتنه‌گران]] را نابود کرد.
علی بن الحسین{{ع}} به او فرمود: آیا [[قرآن]] خوانده‌ای؟ عرض کرد: آری.
فرمود: آیا [[آل]] حم را خوانده‌ای؟ عرض کرد: قرآن را خوانده‌ام، ولی آل حم را نخوانده‌ام.
حضرت فرمود: آیا این [[آیه]] را نخوانده‌ای: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} عرض کرد: آیا شما همان [[ذوی القربی]] هستید؟ حضرت فرمود: آری.<ref>{{متن حدیث|لَمَّا جِي‌ءَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} أَسِيراً فَأُقِيمَ عَلَى دَرَجِ دِمَشْقَ قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ اسْتَأْصَلَكُمْ وَ قَطَعَ قَرْنَ الْفِتْنَةِ.
فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} أَ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ قَالَ نَعَمْ.
قَالَ قَرَأْتَ آلَ حم قَالَ نَعَمْ قَالَ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ وَ لَمْ أَقْرَأْ آلَ حم.
قَالَ قَرَأْتَ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} قَالَ أَ أَنْتُمْ هُمْ قَالَ نَعَمْ‌}}؛ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۵، ص۱۶.</ref>.
[[حاکم نیشابوری]] به سندش نقل می‌کند: هنگامی که علی{{ع}} را کشتند، [[حسن بن علی]]{{ع}} برای [[مردم]] [[خطبه]] خواند؛ پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] فرمود: «امشب مردی از میان شما رفت که از پیشینیان کسی در عمل از او [[سبقت]] نگرفته و از آیندگان کسی به او نرسد، [[رسول خدا]]{{صل}} همواره [[پرچم]] خود را به او می‌داد و او [[مبارزه]] می‌کرد، در حالی که [[جبرئیل]] از طرف راست و [[میکائیل]] از سمت چپ او را [[همراهی]] می‌کردند، پس برنمی‌گشت تا اینکه [[خداوند]] [[پیروزی]] را نصیب او می‌ساخت و او در روی [[زمین]] زر و سیمی به جا نگذاشت، به جز هفت صد درهم که از عطایای او زیاد آمده بود و می‌خواست با آن خدمتکاری برای خانواده‌اش بخرد». سپس فرمود: ای مردم هر که مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر که نمی‌شناسد، منم حسن بن علی و منم پسر [[پیامبر]]{{صل}} و منم فرزند [[وصی پیامبر]] و منم فرزند [[بشارت دهنده]]، منم فرزند [[بیم دهنده]]، منم پسر آن‌که به [[اذن خدا]] مردم را به سوی [[خدا]] فراخواند، منم پسر چراغ تابان و منم از جمله [[اهل بیتی]] که «خداوند [[پلیدی]] و [[گناه]] را از ایشان دور کرده و آنان را به طور کامل [[پاک]] و [[پاکیزه]] ساخته است». و منم از جمله آن اهل بیتی که [[دوستی]] ایشان را بر هر [[مسلمانی]] فرض و [[واجب]] نموده و به پیامبر{{صل}} فرموده است: «بگو: از شما [در برابر [[ابلاغ]] رسالتم] هیچ پاداشی جز [[مودت]] [[نزدیکان]] را نمی‌خواهم و هر کس کار [[نیکی]] کند، بر نیکی‌اش می‌افزاییم»، پس کسب [[حسنه]] دوستی ما [[اهل بیت]] است.<ref>{{متن حدیث|خَطَبَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ النَّاسَ حِينَ قُتِلَ عَلِيٌّ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «لَقَدْ قُبِضَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةَ رَجُلٌ لَا يَسْبِقُهُ الْأَوَّلُونَ بِعَمَلٍ وَلَا يُدْرِكُهُ الْآخِرُونَ، وَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يُعْطِيهِ رَايَتَهُ فَيُقَاتِلُ وَجِبْرِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَمِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ، فَمَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ، وَمَا تَرَكَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ صَفْرَاءَ وَلَا بَيْضَاءَ إِلَّا سَبْعَ مِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَايَاهُ أَرَادَ أَنْ يَبْتَاعَ بِهَا خَادِمًا لِأَهْلِهِ»، ثُمَّ قَالَ: " أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ، وَأَنَا ابْنُ النَّبِيِّ، وَأَنَا ابْنُ الْوَصِيِّ، وَأَنَا ابْنُ الْبَشِيرِ، وَأَنَا ابْنُ النَّذِيرِ، وَأَنَا ابْنُ الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ، وَأَنَا ابْنُ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ، وَأَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ الَّذِي كَانَ جِبْرِيلُ يَنْزِلُ إِلَيْنَا وَيَصْعَدُ مِنْ عِنْدِنَا، وَأَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهِيرًا، وَأَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ الَّذِي افْتَرَضَ اللَّهُ مَوَدَّتَهُمْ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ فَقَالَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لِنَبِيِّهِ{{صل}}: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳. فَاقْتِرَافُ الْحَسَنَةِ مَوَدَّتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ}}؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۸۸، حدیث ۴۸۰۲.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۵۹.</ref>
== مقدمه ==
[[روایات]] فراوانی از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] شده‌اند که بر [[درستی]] [[نظریه]] [[شیعه]] [[گواهی]] می‌دهند، از جمله:
# پس از [[نزول]] [[آیۀ مودت]] از [[پیامبر]] {{صل}} پرسیدند: «یا [[رسول الله]]! [[خویشاوندان]] تو کیانند که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] است؟» فرمود: «[[علی]] و [[فاطمه]] و دو [[فرزند]] آنان» و این پاسخ را سه بار بر زبان آورد<ref>{{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً الْآيَةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أُمِرْنَا بِمَوَدَّتِهِمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ وُلْدُهُمَااحقاق الحق‌، ج۳، ص۲؛ ج ۱۴، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی‌، ج۸، ص۵۸۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۰؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۰؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستّه، ج ۱، ص۲۵۹}}</ref>.<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>
# چون [[علی بن الحسین]] {{ع}} را به [[اسارت]] بر دروازه [[دمشق]] آوردند، مردی شامی گفت: «خدای را [[سپاس]] که شما را کشت و از ریشه برکند!» [[حضرت]] بدو فرمود: «آیا [[قرآن]] خوانده‌ای؟» گفت: «آری!» فرمود: «سوره‌های حامیم را خوانده‌ای؟» گفت: «نه». فرمود: «آیا این را خوانده‌ای که: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟ گفت: «آیا شما همانانید که این [[آیه]] فرموده است؟» فرمود: «آری»<ref>الدر المنثور، ج۶، ص ۷؛ تفسیر نمونه‌، ج۲۰، ص ۴۱۳.</ref><ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴.</ref>
# [[امام باقر]] {{ع}}، دربارۀ این [[آیه]] و [[مودّت]] [[ذی القربی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ وَ اللَّهِ فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ {{صل}} فِی أَهْلِ بَیْتِهِ}}<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۹.</ref><ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>


== [[روایات]] [[فریقین]] و اعتبار سنجی آنها ==
== [[روایات]] [[فریقین]] و اعتبار سنجی آنها ==
=== [[روایات اهل سنت]] ===
=== [[روایات اهل سنت]] ===
در [[منابع اهل سنت]] روایات متعددی [[نقل]] شده که بیان‌گر آن است که [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مربوط به [[اهل بیت]] خاص [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است:
در [[منابع اهل سنت]] روایات متعددی [[نقل]] شده مبنی بر اینکه [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، مربوط به [[اهل بیت]] خاص [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است:
# [[احمد بن حنبل]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که وقتی آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، (برخی از [[اصحاب]]) گفتند: ای [[رسول خدا]]! این [[خویشاوندان]] شما که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] شده است، چه کسانی‌اند؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر آنان می‌باشند<ref>فضائل الصحابة، ج۱، ص۱۸۷، ح۲۶۳؛ ج۲، ص۶۹۹، ح۱۱۴۱، محدثان و مفسران این حدیت را از احمد بن حنبل نقل کرده‌اند. ر. ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸۹-۱۹۶. احادیث ۸۸۲-۸۲۸؛ مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۰۳ و ج۹، ص۱۳۴ و ۱۶۸؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ ذخائر العقبی، ج۱، ص۱۲۶.</ref>.
# [[احمد بن حنبل]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که وقتی آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، (برخی از [[اصحاب]]) گفتند: ای [[رسول خدا]]! این [[خویشاوندان]] شما که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] شده است، چه کسانی‌اند؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر آنان هستند<ref>{{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَابَتُكَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ وَجَبَتْ عَلَيْنَا مَوَدَّتُهُمْ قَالَ: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا}}؛ فضائل الصحابة، ج۱، ص۱۸۷، ح۲۶۳؛ ج۲، ص۶۹۹، ح۱۱۴۱، محدثان و مفسران این حدیت را از احمد بن حنبل نقل کرده‌اند. ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸۹-۱۹۶. احادیث ۸۸۲-۸۲۸؛ مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۰۳ و ج۹، ص۱۳۴ و ۱۶۸؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ ذخائر العقبی، ج۱، ص۱۲۶.</ref>.
# [[حاکم نیشابوری]]، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نخست روایتی را از ابن عباس نقل کرده که در آن، {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، به مودت [[خدا]] و [[تقرب]] به سوی او از راه [[اطاعت خداوند]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{متن حدیث|لا أسألكم على ما آتيتكم من البينات و الهدى أجرا إلا أن توادوا الله و أن تقربوا إليه بطاعته}}.</ref>، سپس گفته است: این [[حدیث]] از نظر [[سند صحیح]] است ولی [[بخاری]] و مسلم آن را روایت نکرده‌اند، آنان در تفسیر آیه بر حدیث [[عبدالملک]] بن [[میسره]] زراد از طاووس از ابن عباس که آن را به قُربای [[آل محمد]] {{صل}} تفسیر کرده است، [[اتفاق نظر]] دارند<ref>{{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه، إنما اتفقا في تفسير هذه الآية على حديث عبدالملك بن ميسرة الزراد عن طاوس عن ابن عباس (رضي الله عنهما) أنه في قربى آل محمد {{صل}}}}، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۲، ح۳۶۵۹.</ref>.
# [[حاکم نیشابوری]]، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، نخست روایتی را از ابن عباس نقل کرده که در آن، {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، به مودت [[خدا]] و [[تقرب]] به سوی او از راه [[اطاعت خداوند]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{متن حدیث|لا أسألكم على ما آتيتكم من البينات و الهدى أجرا إلا أن توادوا الله و أن تقربوا إليه بطاعته}}.</ref>، سپس گفته است: این [[حدیث]] از نظر [[سند صحیح]] است ولی [[بخاری]] و مسلم آن را روایت نکرده‌اند، آنان در تفسیر آیه بر حدیث [[عبدالملک]] بن [[میسره]] زراد از طاووس از ابن عباس که آن را به قُربای [[آل محمد]] {{صل}} تفسیر کرده است، [[اتفاق نظر]] دارند<ref>{{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه، إنما اتفقا في تفسير هذه الآية على حديث عبدالملك بن ميسرة الزراد عن طاوس عن ابن عباس (رضي الله عنهما) أنه في قربى آل محمد {{صل}}}}، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۲، ح۳۶۵۹.</ref>.
# حاکم نیشابوری، هم چنین روایت کرده است که [[حسن بن علی]] {{ع}} [[پس از شهادت علی بن ابی طالب]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و خود را به [[مردم]] معرفی کرد، از آن جمله فرمود: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خدای تبارک و تعالی]] به پیامبرش فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} اقتراف [[حسنه]]، [[مودت]] ما [[اهل بیت]] است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹، ح۴۸۰۲.</ref>. [[ابن حجر]] مکی، [[خطبه امام]] [[حسن]] {{ع}} را از بزار و [[طبرانی]] [[نقل]] کرده و برخی از طرق آن را [[حسان]] (مورد قبول) دانسته است<ref>{{عربی|اخرج البزار و الطبراني عن الحسن (رض) من طرق بعضها حسان أنه خطب خطبة من جملتها: من عرفني فقد عرفني...}}؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱، نیز ر. ک: مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۴۶؛ ینابیع المودة، ص۳۱۸.</ref>.
# حاکم نیشابوری، هم چنین روایت کرده است که [[حسن بن علی]] {{ع}} پس از [[شهادت علی بن ابی طالب]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و خود را به [[مردم]] معرفی کرد، از آن جمله فرمود: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خدای تبارک و تعالی]] به پیامبرش فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} اقتراف [[حسنه]]، [[مودت]] ما [[اهل بیت]] است<ref>{{متن حدیث|وَأَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ الَّذِي افْتَرَضَ اللَّهُ مَوَدَّتَهُمْ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ فَقَالَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لِنَبِيِّهِ{{صل}}: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹، ح۴۸۰۲.</ref>. [[ابن حجر]] مکی، [[خطبه امام]] [[حسن]] {{ع}} را از بزار و [[طبرانی]] [[نقل]] کرده و برخی از طرق آن را [[حسان]] (مورد قبول) دانسته است<ref>{{عربی|اخرج البزار و الطبراني عن الحسن (رض) من طرق بعضها حسان أنه خطب خطبة من جملتها: من عرفني فقد عرفني...}}؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱، نیز ر.ک: مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۴۶؛ ینابیع المودة، ص۳۱۸.</ref>.
# [[ابو نعیم اصفهانی]] با [[سند]] خود از [[زاذان]] و او از [[علی]] {{ع}} [[روایت]] کرده که گفت: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|یا علی! فینا آل حم انه لایحفظ مودتنا الا کل مؤمن}}، ثم قرأ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}: درباره ما [[آل]] حم (این مطلب است که) مودت ما را جز [[انسان]] با [[ایمان]] رعایت نمی‌کند، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ اصفهان، ج۲، ص۱۶۵. سمهودی آن را از ابی الشیخ بن حبان از زاذان از علی {{ع}}، ینابیع المودة، ص۳۱۷-۳۱۸ و ابن حجر مکی آن را از ابی الشیخ و دیگران از علی {{ع}} نقل کرده‌اند، ص۲۱۱.</ref>.
# [[ابو نعیم اصفهانی]] با [[سند]] خود از [[زاذان]] و او از [[علی]] {{ع}} [[روایت]] کرده که گفت: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|یا علی! فینا آل حم انه لایحفظ مودتنا الا کل مؤمن}}، ثم قرأ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}: درباره ما [[آل]] حم (این مطلب است که) مودت ما را جز [[انسان]] با [[ایمان]] رعایت نمی‌کند، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ اصفهان، ج۲، ص۱۶۵. سمهودی آن را از ابی الشیخ بن حبان از زاذان از علی {{ع}}، ینابیع المودة، ص۳۱۷-۳۱۸ و ابن حجر مکی آن را از ابی الشیخ و دیگران از علی {{ع}} نقل کرده‌اند، ص۲۱۱.</ref>.
# [[ابو سعید هیثم بن کلیب شاشی]]، مؤلف المسند الکبیر، از [[عبدالله بن مسعود]] روایت کرده که گفته است: "ما در مسیری با [[پیامبر]] {{صل}} همراه بودیم، فردی [[اعرابی]] با صدای بلند به پیامبر {{صل}} گفت: ای [[محمد]] {{صل}} به چه چیز [[دعوت]] می‌کنی؟ پیامبر {{صل}} فرمود: به [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و این که من [[رسول خدا]] هستم، و [[اقامه نماز]] و پرداخت [[زکات]] و [[روزه]] [[ماه رمضان]] و [[حج]] [[خانه خدا]]. اعرابی گفت: آیا بر دعوت خود از ما [[اجر]] و مزد می‌خواهی؟ پیامبر {{صل}} فرمود: نه، جز مودت [[خاندان]]: {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، اعرابی گفت: آیا [[خویشاوندان]] من یا [[خویشاوندان]] تو؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: خویشاوندان من. [[اعرابی]] گفت دستت را جلو بیاور تا با تو [[بیعت]] کنم؛ زیرا در این که تو را [[دوست]] بدارم و خویشاوندانت را دوست ندارم، خیری نیست<ref>مسند الصحابة، ج۲، ص۱۲۷، ح۶۶۴. ابو نعیم اصفهانی نیز آن را در حلیة الأولیاء، ج۳، ص۲۰۱ از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است.</ref>.
# [[ابو سعید هیثم بن کلیب شاشی]]، مؤلف المسند الکبیر، از [[عبدالله بن مسعود]] روایت کرده که گفته است: "ما در مسیری با [[پیامبر]] {{صل}} همراه بودیم، فردی [[اعرابی]] با صدای بلند به پیامبر {{صل}} گفت: ای [[محمد]] {{صل}} به چه چیز [[دعوت]] می‌کنی؟ پیامبر {{صل}} فرمود: به [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و این که من [[رسول خدا]] هستم، و [[اقامه نماز]] و پرداخت [[زکات]] و [[روزه]] [[ماه رمضان]] و [[حج]] [[خانه خدا]]. اعرابی گفت: آیا بر دعوت خود از ما [[اجر]] و مزد می‌خواهی؟ پیامبر {{صل}} فرمود: نه، جز مودت [[خاندان]]: {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، اعرابی گفت: آیا [[خویشاوندان]] من یا [[خویشاوندان]] تو؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: خویشاوندان من. [[اعرابی]] گفت دستت را جلو بیاور تا با تو [[بیعت]] کنم؛ زیرا در این که تو را [[دوست]] بدارم و خویشاوندانت را دوست ندارم، خیری نیست<ref>مسند الصحابة، ج۲، ص۱۲۷، ح۶۶۴. ابو نعیم اصفهانی نیز آن را در حلیة الأولیاء، ج۳، ص۲۰۱ از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است.</ref>.
# [[ابن عساکر]] از [[ابو أمامه باهلی]] [[روایت]] کرده که گفته است: پیامبر {{صل}} فرمود: "خداوند، [[پیامبران]] را از شجره‌های مختلفی آفرید، و من و [[علی]] را از یک شجره آفرید، من اصل آن و علی فرع آن و [[فاطمه]] لقاح و [[حسن]] و [[حسین]] میوه‌های آن می‌باشند، پس هر کس که به یکی از شاخه‌های آن در آویزد، [[نجات]] خواهد یافت، و هر کس روی برگرداند، [[گمراه]] می‌شود. اگر بنده‌ای به مدت سه هزار سال میان [[صفا و مروه]] [[خدا]] را [[عبادت]] کند و [[محبت]] ما را نداشته باشد [[اهل]] [[دوزخ]] خواهد بود، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ دمشق ج۱، ص۱۲۷ و ۶۶۴؛ نیز ر. ک: شواهد التنزیل، ج۱۲، ص۱۴۱۸۳۷.</ref>.
# [[ابن عساکر]] از [[ابو أمامه باهلی]] [[روایت]] کرده که گفته است: پیامبر {{صل}} فرمود: "خداوند، [[پیامبران]] را از شجره‌های مختلفی آفرید، و من و [[علی]] را از یک شجره آفرید، من اصل آن و علی فرع آن و [[فاطمه]] لقاح و [[حسن]] و [[حسین]] میوه‌های آن هستند، پس هر کس که به یکی از شاخه‌های آن در آویزد، [[نجات]] خواهد یافت و هر کس روی برگرداند، [[گمراه]] می‌شود. اگر بنده‌ای به مدت سه هزار سال میان [[صفا و مروه]] [[خدا]] را [[عبادت]] کند و [[محبت]] ما را نداشته باشد [[اهل]] [[دوزخ]] خواهد بود، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ دمشق ج۱، ص۱۲۷ و ۶۶۴؛ نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۱۲، ص۱۴۱۸۳۷.</ref>.
# [[طبری]]، از ابی الدیلم روایت کرده که گفته است: "هنگامی که [[علی بن الحسین]] {{ع}} را به صورت [[اسیر]] وارد [[شام]] کردند، مردی شامی ایستاد و گفت: خدا را [[سپاس]] که (مردان) شما را کشت و [[فتنه]] را [[سرکوب]] کرد. علی بن الحسین {{ع}} به او گفت: آیا [[قرآن]] قرائت کرده‌ای؟ گفت: آری، فرمود: آیا [[آل]] حم را قرائت کرده‌ای؟ گفت: قرآن قرائت کرده‌ام، اما آل حم قرائت نکرده‌ام. فرمود: آیا آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را قرائت نکرده‌ای؟ گفت: آیا شما همان قُربایی هستید که در این آیه، [[مودت]] آنان [[واجب]] شده است؟ فرمود: آری<ref>جامع البیان، ج۲۵، ص۱۶-۱۷؛ الدر المنثور، ج۷، ص۳۰۰؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۸؛ شرح المواهب، ج۷، ص۲۰.</ref>. ابوحیان، این روایت را مسلّم تلقی کرده و آنجا که قول [[حق]] در [[تفسیر آیه]] را بیان کرده گفته است: "علی بن الحسین {{ع}} همین [[رأی]] را داشته و هنگامی که به صورت [[اسیر]] وارد [[شام]] شد، به این [[آیه]] [[استشهاد]] کرد"<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۵۱۶.</ref>.
# [[طبری]]، از ابی الدیلم روایت کرده که گفته است: "هنگامی که [[علی بن الحسین]] {{ع}} را به صورت [[اسیر]] وارد [[شام]] کردند، مردی شامی ایستاد و گفت: خدا را [[سپاس]] که (مردان) شما را کشت و [[فتنه]] را [[سرکوب]] کرد. علی بن الحسین {{ع}} به او گفت: آیا [[قرآن]] قرائت کرده‌ای؟ گفت: آری، فرمود: آیا "ال حم" را قرائت کرده‌ای؟ گفت: قرآن قرائت کرده‌ام، اما آل حم قرائت نکرده‌ام. فرمود: آیا آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را قرائت نکرده‌ای؟ گفت: آیا شما همان قُربایی هستید که در این آیه، [[مودت]] آنان [[واجب]] شده است؟ فرمود: آری<ref>{{متن حدیث|لَمَّا جِي‌ءَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} أَسِيراً فَأُقِيمَ عَلَى دَرَجِ دِمَشْقَ قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ اسْتَأْصَلَكُمْ وَ قَطَعَ قَرْنَ الْفِتْنَةِ. فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} أَ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ قَالَ نَعَمْ. قَالَ قَرَأْتَ آلَ حم قَالَ نَعَمْ قَالَ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ وَ لَمْ أَقْرَأْ آلَ حم. قَالَ قَرَأْتَ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} قَالَ أَ أَنْتُمْ هُمْ قَالَ نَعَمْ‌}}؛ جامع البیان، ج۲۵، ص۱۶-۱۷؛ الدر المنثور، ج۷، ص۳۰۰؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۸؛ شرح المواهب، ج۷، ص۲۰.</ref>. ابوحیان، این روایت را مسلّم تلقی کرده و آنجا که قول [[حق]] در [[تفسیر آیه]] را بیان کرده گفته است: "علی بن الحسین {{ع}} همین [[رأی]] را داشته و هنگامی که به صورت [[اسیر]] وارد [[شام]] شد، به این [[آیه]] [[استشهاد]] کرد"<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۵۱۶.</ref>.
# [[طبرانی]]، از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که گفته است: "انصار با یکدیگر قرار گذاشتند که اموالی را در [[اختیار]] [[رسول خدا]] {{صل}} قرار دهند تا در مواردی که لازم می‌داند، [[مصرف]] کند، آنان [[پیامبر]] {{صل}} را از [[تصمیم]] خود [[آگاه]] کردند، در این هنگام آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، آنان از نزد پیامبر {{صل}} بیرون رفتند و درباره [[سخن پیامبر]] {{صل}} باهم گفت‌و‌گو می‌کردند، برخی از آنان گفت: مقصود پیامبر از این سخن این است که ما اهل‌بیتش را [[یاری]] دهیم و با (دشمنانشان) بجنگیم"<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۲۶، ح۱۲.</ref>.
# [[طبرانی]]، از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که گفته است: "انصار با یکدیگر قرار گذاشتند که اموالی را در [[اختیار]] [[رسول خدا]] {{صل}} قرار دهند تا در مواردی که لازم می‌داند، [[مصرف]] کند، آنان [[پیامبر]] {{صل}} را از [[تصمیم]] خود [[آگاه]] کردند، در این هنگام آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، آنان از نزد پیامبر {{صل}} بیرون رفتند و درباره [[سخن پیامبر]] {{صل}} باهم گفت‌و‌گو می‌کردند، برخی از آنان گفت: مقصود پیامبر از این سخن این است که ما اهل‌بیتش را [[یاری]] دهیم و با (دشمنانشان) بجنگیم"<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۲۶، ح۱۲.</ref>.
# [[طبری]]، از مقسم از ابن عباس روایت کرده که گفته است: "انصار (به خود [[افتخار]] کرده و می‌گفتند) ما فلان کار و فلان کار را انجام داده‌ایم. ابن عباس یا [[عباس]] ([[شک]] از عبدالسلام [[راوی حدیث]] است) به آنان گفت: ما ([[مهاجران]]) بر شما [[برتری]] داریم. این جریان به پیامبر {{صل}} رسید. آن [[حضرت]] در مجلس آنان حاضر شد و خطاب به [[انصار]] فرمود: آیا شما [[ذلیل]] نبودید [[خداوند]] به واسطه من به شما [[عزت]] داد، گفتند: چرا ای رسول خدا فرمود: آیا شما [[گمراه]] نبودید و خداوند به واسطه من شما را [[هدایت]] کرد؟ گفتند: چرا ای رسول خدا، پیامبر {{صل}} فرمود: آیا به من پاسخ نمی‌دهید؟ گفتند: چه بگوییم؟ فرمود: بگویید: آیا قومت تو را از سرزمینت بیرون نکردند، و ما به تو [[منزل]] دادیم، آیا قومت تو را [[تکذیب]] نکردند و ما تو را [[تصدیق]] کردیم، قومت با تو به [[خذلان]] [[رفتار]] کردند و ما تو را یاری دادیم. پیامبر {{صل}} از این دست سخنان با انصار می‌گفت و آنان (شرمنده شده) در برابرش به زانو افتادند و گفتند: [[اموال]] ما و آنچه در [[اختیار]] داریم از آن [[خدا]] و [[رسول]] او است. در این هنگام [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد<ref>جامع البیان، ج۲، ص۱۶-۱۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۸.</ref>.
# [[طبری]]، از مقسم از ابن عباس روایت کرده که گفته است: "انصار (به خود [[افتخار]] کرده و می‌گفتند) ما فلان کار و فلان کار را انجام داده‌ایم. ابن عباس یا [[عباس]] ([[شک]] از عبدالسلام [[راوی حدیث]] است) به آنان گفت: ما ([[مهاجران]]) بر شما [[برتری]] داریم. این جریان به پیامبر {{صل}} رسید. آن حضرت در مجلس آنان حاضر شد و خطاب به [[انصار]] فرمود: آیا شما [[ذلیل]] نبودید [[خداوند]] به واسطه من به شما [[عزت]] داد، گفتند: چرا ای رسول خدا فرمود: آیا شما [[گمراه]] نبودید و خداوند به واسطه من شما را [[هدایت]] کرد؟ گفتند: چرا ای رسول خدا، پیامبر {{صل}} فرمود: آیا به من پاسخ نمی‌دهید؟ گفتند: چه بگوییم؟ فرمود: بگویید: آیا قومت تو را از سرزمینت بیرون نکردند، و ما به تو [[منزل]] دادیم، آیا قومت تو را [[تکذیب]] نکردند و ما تو را [[تصدیق]] کردیم، قومت با تو به [[خذلان]] [[رفتار]] کردند و ما تو را یاری دادیم. پیامبر {{صل}} از این دست سخنان با انصار می‌گفت و آنان (شرمنده شده) در برابرش به زانو افتادند و گفتند: [[اموال]] ما و آنچه در [[اختیار]] داریم از آن [[خدا]] و [[رسول]] او است. در این هنگام [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد<ref>جامع البیان، ج۲، ص۱۶-۱۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۸.</ref>.
# [[حاکم حسکانی]]، از چند طریق از [[حکم بن ظهیر]] از سدّی از [[ابی مالک]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که {{متن قرآن|حَسَنَةً}} در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} را به [[مودت]] [[آل محمد]] {{صل}} [[تفسیر]] کرده است<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۸-۱۵۰، روایت ۸۴۶-۸۵۰.</ref>. [[ابن حجر]] مکی نیز آن را از [[احمد بن حنبل]] [[نقل]] کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ نیز ر. ک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۴.</ref>.
# [[حاکم حسکانی]]، از چند طریق از [[حکم بن ظهیر]] از سدّی از [[ابی مالک]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که {{متن قرآن|حَسَنَةً}} در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} را به [[مودت]] [[آل محمد]] {{صل}} [[تفسیر]] کرده است<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۸-۱۵۰، روایت ۸۴۶-۸۵۰.</ref>. [[ابن حجر]] مکی نیز آن را از [[احمد بن حنبل]] [[نقل]] کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ نیز ر.ک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۴.</ref>.
# [[ثعلبی]]<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸ ص۳۱۴.</ref> و [[بغوی]]<ref>معالم التنزیل، ج۴، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref> از ابن عباس روایت کرده‌اند که هنگامی که آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، عده‌ای گفتند: می‌خواهد ما را به سوی خویشاوندانش پس از خود، بر انگیزد. [[جبرئیل]] {{ع}} [[پیامبر]] {{صل}} را از [[اتهام]] آنان [[آگاه]] ساخت، و آیه {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref> نازل شد، آنان [[سخن پیامبر]] را [[تصدیق]] کردند (و [[توبه]] کردند)، و آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ}}<ref>«و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند» سوره شوری، آیه ۲۵.</ref> نازل شد. ابن حجر مکی نیز آن را از ثعلبی و بغوی نقل کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ نیز ر. ک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۵.</ref>.
# [[ثعلبی]]<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸ ص۳۱۴.</ref> و [[بغوی]]<ref>معالم التنزیل، ج۴، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref> از ابن عباس روایت کرده‌اند که هنگامی که آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، عده‌ای گفتند: می‌خواهد ما را به سوی خویشاوندانش پس از خود، بر انگیزد. [[جبرئیل]] {{ع}} [[پیامبر]] {{صل}} را از [[اتهام]] آنان [[آگاه]] ساخت، و آیه {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref> نازل شد، آنان [[سخن پیامبر]] را [[تصدیق]] کردند (و [[توبه]] کردند)، و آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ}}<ref>«و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند» سوره شوری، آیه ۲۵.</ref> نازل شد. ابن حجر مکی نیز آن را از ثعلبی و بغوی نقل کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ نیز ر.ک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۵.</ref>.
# [[احمد بن یحیی بلاذری]] در [[انساب الاشراف]]<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۷۵۴، ح۳۶۱.</ref>، در شرح حال [[معاویه]]، و [[ابن عساکر]] در شرح حال [[مروان]]، جریان خواستگاری مروان از سوی معاویه، [[زینب]] دختر [[عبدالله بن جعفر]] را برای [[یزید]] نقل کرده‌اند، [[عبدالله]] [[تصمیم]] در این باره را به [[امام حسین]] {{ع}} واگذار کرد، و آن [[حضرت زینب]] را با [[رضایت]] خودش به [[عقد]] [[قاسم]] فرزند [[محمد بن جعفر]] در آورد. آن [[حضرت]] این کار را در [[مسجد]] [[نبوی]] و در جمع [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] انجام داد و چنین فرمود: "اسلام [[فرومایگی]] و [[پستی]] را دفع کرد و نقیصه را جبران نمود، و [[نکوهش]] (ناشی از امور غیر ارزشی) را از بین برد، لذا بر [[مسلمانان]] جز در آن چه [[گناه]] است، نکوهش نیست، و قرابتی که [[خداوند]] [[حق]] آن را [[عظیم]] شمرده و به رعایت آن امر کرده و از پیامبرش خواسته است که [[مودت]] آن را [[اجر رسالت]] خود قرار دهد، [[قرابت]] ما [[اهل البیت]] است"<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۳-۱۴۴، پاورقی شیخ محمد باقر محمودی.</ref>.
# [[احمد بن یحیی بلاذری]] در [[انساب الاشراف]]<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۷۵۴، ح۳۶۱.</ref>، در شرح حال [[معاویه]]، و [[ابن عساکر]] در شرح حال [[مروان]]، جریان خواستگاری مروان از سوی معاویه، [[زینب]] دختر [[عبدالله بن جعفر]] را برای [[یزید]] نقل کرده‌اند، [[عبدالله]] [[تصمیم]] در این باره را به [[امام حسین]] {{ع}} واگذار کرد، و آن [[حضرت زینب]] را با [[رضایت]] خودش به [[عقد]] [[قاسم]] فرزند [[محمد بن جعفر]] در آورد. آن [[حضرت]] این کار را در [[مسجد]] [[نبوی]] و در جمع [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] انجام داد و چنین فرمود: "اسلام [[فرومایگی]] و [[پستی]] را دفع کرد و نقیصه را جبران نمود، و [[نکوهش]] (ناشی از امور غیر ارزشی) را از بین برد، لذا بر [[مسلمانان]] جز در آن چه [[گناه]] است، نکوهش نیست، و قرابتی که [[خداوند]] [[حق]] آن را [[عظیم]] شمرده و به رعایت آن امر کرده و از پیامبرش خواسته است که [[مودت]] آن را [[اجر رسالت]] خود قرار دهد، [[قرابت]] ما [[اهل البیت]] است"<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۳-۱۴۴، پاورقی شیخ محمد باقر محمودی.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۱۳-۱۲۵؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۵۹.</ref>


=== [[روایات شیعه]] ===
=== [[روایات شیعه]] ===
در [[منابع شیعه]]، بیش از بیست [[روایت]] درباره این که [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مربوط به [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است، گزارش شده است. این [[روایات]] را [[ابوجعفر برقی]] در "المحاسن"، [[محمد بن یعقوب کلینی]] در "اصول کافی" و "روضه کافی"، [[فرات بن ابراهیم]] در "تفسیر الفرات"، [[شیخ صدوق]] در "الخصال" و "عیون الاخبار"، و [[علامه مجلسی]] در "بحار الانوار"، [[سید هاشم بحرانی]] در "البرهان فی [[تفسیر]] القرآن" و نیز "غایة المرام" و [[عبد]] [[علی]] بن [[جمعه]] [[عروسی]] در "نور الثقلین" [[نقل]] کرده‌اند. ابوجعفر برقی (م / ۲۷۴ یا ۲۸۰) در کتاب "الصفوه و النور و الرحمن" از کتاب "المحاسن" در باب سیزدهم که عنوان آن [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} است، چهار روایت را درباره این که مقصود از [[مودت]] در آیه شریفه، [[مودت اهل بیت]] است، نقل کرده است.
در [[منابع شیعه]]، بیش از بیست [[روایت]] درباره اینکه [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مربوط به [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است، گزارش شده است. این [[روایات]] را [[ابوجعفر برقی]] در "المحاسن"، [[محمد بن یعقوب کلینی]] در "اصول کافی" و "روضه کافی"، [[فرات بن ابراهیم]] در "تفسیر الفرات"، [[شیخ صدوق]] در "الخصال" و "عیون الاخبار"، و [[علامه مجلسی]] در "بحار الانوار"، [[سید هاشم بحرانی]] در "البرهان فی [[تفسیر]] القرآن" و نیز "غایة المرام" و [[عبد]] [[علی]] بن [[جمعه]] [[عروسی]] در "نور الثقلین" [[نقل]] کرده‌اند. ابوجعفر برقی (م / ۲۷۴ یا ۲۸۰) در کتاب "الصفوه و النور و الرحمن" از کتاب "المحاسن" در باب سیزدهم که عنوان آن [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} است، چهار روایت را درباره این که مقصود از [[مودت]] در آیه شریفه، [[مودت اهل بیت]] است، نقل کرده است.
# پس از [[نزول]] [[آیۀ مودت]] از [[پیامبر]] {{صل}} پرسیدند: «یا [[رسول الله]]! [[خویشاوندان]] تو کیانند که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] است؟» فرمود: «[[علی]] و [[فاطمه]] و دو [[فرزند]] آنان» و این پاسخ را سه بار بر زبان آورد<ref>{{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً الْآيَةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أُمِرْنَا بِمَوَدَّتِهِمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ وُلْدُهُمَا}}؛ احقاق الحق‌، ج۳، ص۲؛ ج ۱۴، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی‌، ج۸، ص۵۸۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۰؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۰؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستّه، ج ۱، ص۲۵۹</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>
# [[محمد بن مسلم]] از [[امام صادق]] {{ع}} روایت کرده که فرمود: [[خداوند]] [[محبت]] ما را [[واجب]] کرده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>المحاسن، ص۱۴۴، کتاب الصفوة، باب ۱۳، ح۴۵؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۹.</ref>.
# [[محمد بن مسلم]] از [[امام صادق]] {{ع}} روایت کرده که فرمود: [[خداوند]] [[محبت]] ما را [[واجب]] کرده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>المحاسن، ص۱۴۴، کتاب الصفوة، باب ۱۳، ح۴۵؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۹.</ref>.
# [[سلام بن مستنیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال کرد، [[امام]] {{ع}} فرمود: [[سوگند]] به [[خدا]]، مودت اهل بیت پیامبر {{صل}} از جانب خداوند بر بندگانش واجب می‌باشد<ref>المحاسن، همان، ح۴۶؛ بحار الانوار، ج۲۳، ۲۳۹.</ref>.
# [[سلام بن مستنیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال کرد، [[امام]] {{ع}} فرمود: [[سوگند]] به [[خدا]]، مودت اهل بیت پیامبر {{صل}} از جانب خداوند بر بندگانش واجب می‌باشد<ref>المحاسن، همان، ح۴۶؛ بحار الانوار، ج۲۳، ۲۳۹.</ref>.
خط ۶۹: خط ۴۹:
# فرات، باسند خود از [[عطاء بن ابی رباح]] روایت کرده که گفت: به فاطمه بنت الحسین گفتم: برای من [[حدیثی]] [[نقل]] کنید تا با آن با مردم [[احتجاج]] کنم، او گفت: پدرم ([[امام حسین]] {{ع}}) به من خبر داد که پیامبر {{صل}} که در [[مدینه]] اقامت گزید، [[مهاجران]]<ref>در سایر روایات این پیشنهاد از سوی انصار مطرح شده است، ولی از این جهت اشکالی بر روایت وارد نیست؛ زیرا ممکن است چنین تصمیم و اقدامی از سوی هر دو گروه مهاجران و انصار انجام گرفته باشد.</ref> [[تصمیم]] گرفتند اموالی را در [[اختیار]] آن [[حضرت]] قرار دهند تا در [[پذیرایی]] کسانی که نزد او می‌آیند، [[مصرف]] کند. آنان پیامبر {{صل}} را از این تصمیم خود [[آگاه]] ساختند. پیامبر {{صل}} زمانی طولانی سر فرو افکند، سپس سرش را بالا برد و فرمود در این باره [[دستوری]] برای من نرسیده است، [[منتظر]] باشید تا شما را از آن آگاه کنم، سپس جبرئیل {{ع}} نازل شد و گفت ای [[محمد]] {{صل}} پروردگارت از سخن تو با قومت و از [[تصمیم]] آنان [[آگاه]] است و [[فریضه]] ([[مودت]] [[قربی]] در [[آیه]]) {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را بر آنان نازل کرده است<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۳. یادآور می‌شویم، روایت مزبور طولانی است، آن چه نقل شد، بخش اول آن است.</ref>.
# فرات، باسند خود از [[عطاء بن ابی رباح]] روایت کرده که گفت: به فاطمه بنت الحسین گفتم: برای من [[حدیثی]] [[نقل]] کنید تا با آن با مردم [[احتجاج]] کنم، او گفت: پدرم ([[امام حسین]] {{ع}}) به من خبر داد که پیامبر {{صل}} که در [[مدینه]] اقامت گزید، [[مهاجران]]<ref>در سایر روایات این پیشنهاد از سوی انصار مطرح شده است، ولی از این جهت اشکالی بر روایت وارد نیست؛ زیرا ممکن است چنین تصمیم و اقدامی از سوی هر دو گروه مهاجران و انصار انجام گرفته باشد.</ref> [[تصمیم]] گرفتند اموالی را در [[اختیار]] آن [[حضرت]] قرار دهند تا در [[پذیرایی]] کسانی که نزد او می‌آیند، [[مصرف]] کند. آنان پیامبر {{صل}} را از این تصمیم خود [[آگاه]] ساختند. پیامبر {{صل}} زمانی طولانی سر فرو افکند، سپس سرش را بالا برد و فرمود در این باره [[دستوری]] برای من نرسیده است، [[منتظر]] باشید تا شما را از آن آگاه کنم، سپس جبرئیل {{ع}} نازل شد و گفت ای [[محمد]] {{صل}} پروردگارت از سخن تو با قومت و از [[تصمیم]] آنان [[آگاه]] است و [[فریضه]] ([[مودت]] [[قربی]] در [[آیه]]) {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را بر آنان نازل کرده است<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۳. یادآور می‌شویم، روایت مزبور طولانی است، آن چه نقل شد، بخش اول آن است.</ref>.
# در [[قرب]] الاسناد از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: وقتی آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد، [[پیامبر]] {{صل}} به [[مردم]] فرمود: [[خداوند]] فریضه‌ای را برای شما مقرر داشته است، آیا به آن عمل می‌کنید؟ کسی به آن [[حضرت]] پاسخ مثبت نداد، [[روز]] دیگر همان مطلب را برای آنان بیان کرد، و کسی [[اعلان]] [[آمادگی]] نکرد، روز سوم نیز همین امر تکرار شد. در این هنگام [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: فریضه‌ای که برای شما مقرر شده مربوط به طلا و نقره و [[خوردن و آشامیدن]] نیست. گفتند: آن را برای ما بیان کن. پیامبر {{صل}} آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را برای آنها [[تلاوت]] کرد. گفتند: این کار را انجام خواهیم داد. امام صادق {{ع}} [[سوگند]] یاد کرده است که جز تعداد اندکی به آن عمل نکردند<ref>قرب الاسناد، ص۳۸؛ الاختصاص، ص۶۳؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۷.</ref>.
# در [[قرب]] الاسناد از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: وقتی آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد، [[پیامبر]] {{صل}} به [[مردم]] فرمود: [[خداوند]] فریضه‌ای را برای شما مقرر داشته است، آیا به آن عمل می‌کنید؟ کسی به آن [[حضرت]] پاسخ مثبت نداد، [[روز]] دیگر همان مطلب را برای آنان بیان کرد، و کسی [[اعلان]] [[آمادگی]] نکرد، روز سوم نیز همین امر تکرار شد. در این هنگام [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: فریضه‌ای که برای شما مقرر شده مربوط به طلا و نقره و [[خوردن و آشامیدن]] نیست. گفتند: آن را برای ما بیان کن. پیامبر {{صل}} آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را برای آنها [[تلاوت]] کرد. گفتند: این کار را انجام خواهیم داد. امام صادق {{ع}} [[سوگند]] یاد کرده است که جز تعداد اندکی به آن عمل نکردند<ref>قرب الاسناد، ص۳۸؛ الاختصاص، ص۶۳؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۷.</ref>.
# [[علی بن ابراهیم قمی]]، با [[سند]] خود از [[امام باقر]] {{ع}} روایت کرده که در [[تفسیر]] "قربی" در آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فرمود: یعنی [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}}، سپس افزود، [[انصار]] نزد پیامبر {{صل}} آمدند و گفتند: ما به شما [[منزل]] دادیم و یاریتان کردیم، پس بخشی از [[اموال]] ما را بپذیر و در نیازهایی که داری [[مصرف]] کن، خداوند آیه{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را نازل کرد... و نیز امام باقر {{ع}} فرموده است، [[اجر]] [[نبوت]] آن است که اهل بیت پیامبر را [[اذیت]] نکنید، با آنان قطع رابطه ننمایید، حقشان را [[غصب]] نکنید، با آنان (بر اساس [[محبت]] و [[انقیاد]]) [[ارتباط]] داشته باشید، [[عهد الهی]] درباره آنان را نشکنید، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ}}<ref>«و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند» سوره رعد، آیه ۲۱.</ref> سپس در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} فرمود: اقتراف [[حسنه]] یعنی [[اقرار]] به [[امامت]] آنان و [[احسان]] و [[نیکی]] در مورد آنان، هر کس چنین کند، [[خداوند]] به او احسان خواهد کرد<ref>تفسیر القمی، ص۶۱۶-۶۱۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۹.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۱۳-۱۲۵.</ref>
# [[علی بن ابراهیم قمی]]، با [[سند]] خود از [[امام باقر]] {{ع}} روایت کرده که در [[تفسیر]] "قربی" در آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فرمود: یعنی [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}}، سپس افزود، [[انصار]] نزد پیامبر {{صل}} آمدند و گفتند: ما به شما [[منزل]] دادیم و یاریتان کردیم، پس بخشی از [[اموال]] ما را بپذیر و در نیازهایی که داری [[مصرف]] کن، خداوند آیه{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را نازل کرد... و نیز امام باقر {{ع}} فرموده است، [[اجر]] [[نبوت]] آن است که اهل بیت پیامبر را [[اذیت]] نکنید، با آنان قطع رابطه ننمایید، حقشان را [[غصب]] نکنید، با آنان (بر اساس [[محبت]] و [[انقیاد]]) [[ارتباط]] داشته باشید، [[عهد الهی]] درباره آنان را نشکنید، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ}}<ref>«و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند» سوره رعد، آیه ۲۱.</ref> سپس در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} فرمود: اقتراف [[حسنه]] یعنی [[اقرار]] به [[امامت]] آنان و [[احسان]] و [[نیکی]] در مورد آنان، هر کس چنین کند، [[خداوند]] به او احسان خواهد کرد<ref>تفسیر القمی، ص۶۱۶-۶۱۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۹.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۱۳-۱۲۵.</ref>
 
# [[امام باقر]] {{ع}}، دربارۀ این [[آیه]] و [[مودّت]] [[ذی القربی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ وَ اللَّهِ فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ {{صل}} فِی أَهْلِ بَیْتِهِ}}<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>
== آیه مودت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ==
در [[نصوص]] عامی، ذوی‌القربای [[رسول خدا]] {{صل}} به معانی گوناگونی شده است؛ ولی در [[تفاسیر شیعه]] -به تبع کلمات [[اهل بیت]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]]- [[ذوی‌القربی]] بدون استثنا براهل [[بیت]] {{عم}} [[تطبیق]] شده؛ چنان‌که مرحوم [[کلینی]] در کافی طی [[روایات]] متعددی به این امر اشاره می‌نماید.
{{متن حدیث|عَنْ زُرَارةَ عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ عَجْلَان عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} فِی قَوْیِهِ تَعَالَی {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}‏‏ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۴.</ref>.
 
در [[فرهنگ]] کلمات اهل بیت {{عم}}، [[حسنه]] در [[قرآن]] به [[ولایت]] تعبیر شده. بر این مبنا، اگر معانی دیگری برای [[نعمت]] و یا حسنه بیان شده باشد، ریشه آن باید به [[توحید]] و ولایت بازگردد.
{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}‏ دَخَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِيُّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ {{ع}}يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- {{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ * وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند * و کسانی که کار بد آورند (با) چهره‌هایشان در آتش افکنده می‌شوند؛ آیا جز (برای) آنچه انجام می‌دادید کیفر داده می‌شوید؟» سوره نمل، آیه ۸۹-۹۰.</ref> قَالَ بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ الْحَسَنَةُ مَعْرِفَةُ الْوَلَايَةِ وَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ السَّيِّئَةُ إِنْكَارُ الْوَلَايَةِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ ثُمَّ قَرَأَ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةَ}}.<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۵.</ref>
 
اهمیت مسئله [[مودت]] از زاویه [[وظیفه]] ادای [[اجر]] توسط [[امت]] تا به آنجا می‌رسد که رسول خدا {{صل}} در روزهای پایانی [[عمر]] مبارکشان، طی وصیتی که از طریق [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[مردم]] [[ابلاغ]] می‌شود، خیانت‌کنندگان در [[حق]] [[اجیر]] را [[لعنت]] می‌کنند و سپس به این [[آیه شریفه]] اشاره نموده و در توضیح بیشتر، اجیر را خود و [[حضرت علی]] {{ع}} بیان می‌فرمایند:
{{متن حدیث|رَوَى‏ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ فِي كِتَابِ الْمَنَاقِبِ أَنَّ النَّبِيَّ قَالَ لِعَلِيٍّ: اخْرُجْ فَنَادِ: أَلَا مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أُجْرَتَهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ، أَلَا مَنْ تَوَلَّى غَيْرَ مَوَالِيهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ، أَلَا مَنْ سَبَ‏ وَالِدَيْهِ‏ فَعَلَيْهِ‏ لَعْنَةُ اللَّهِ. فَنَادَى بِذَلِكَ فَدَخَلَ عُمَرُ وَ جَمَاعَةٌ عَلَى النَّبِيِّ وَ قَالُوا: هَلْ مِنْ تَفْسِيرٍ لِمَا نَادَى بِهِ عَلِيٌّ قَالَ: نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}‏‏ فَمَنْ ظَلَمَنَا فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ يَقُولُ: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، فَمَنْ وَالَى غَيْرَهُ وَ غَيْرَ ذُرِّيَّتِهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ أُشْهِدُكُمْ أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبُو الْمُؤْمِنِينَ فَمَنْ سَبَّ أَحَدَنَا فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ. فَلَمَّا خَرَجُوا قَالَ عُمَرُ: مَا أَكَّدَ النَّبِيُّ لِعَلِيٍّ بِغَدِيرِ خُمٍّ وَ لَا غَيْرِهِ أَشَدَّ مِنْ تَأْكِيدِهِ فِي يَوْمِنَا هَذَا. قال خبات بن الارت کان ذلک قبل وفاة النبی {{صل}} بسبعه [[عشر]] یوما}}.
 
اهمیت این بیان [[رسول اکرم]] {{صل}}، به گونه‌ای است که آن هنگام که [[اصبغ بن نباته]]، [[یار وفادار]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، در واقعه جانگداز ضربت خوردن [[علی]] {{ع}} که منجر به [[شهادت]] حضرتش شد، با [[زحمت]] و [[اصرار]] به [[عیادت]] [[مولی]] {{ع}} می‌رود و از آن جناب، در آخرین [[دیدار]]، درخواست نصیحتی می‌نماید، امیرالمؤمنین {{ع}} در آن لحظات خطیر به همین [[کلام]] رسول اکرم {{صل}} اشاره می‌کنند. مهم‌تر آنکه بنا بر نقل [[حضرت علی]] {{ع}} که در [[روایت]] به آن اشاره می‌شود، [[رسول خدا]] {{صل}} نیز این بیانات را در آخرین لحظات [[عمر]] مبارکشان بیان فرموده‌اند. این همه، بیانگر شدت اهمیت مسئله در [[نظام فکری]] [[اسلام]] و [[جایگاه ولایت]] در [[رستگاری]] [[انسان]] است؛ به گونه‌ای که [[اعتقاد]] و عمل به آن، مساوی با همه [[دین]] و پشت کردن به آن، مساوی با [[انکار]] همه دین است؛ و الا [[اولیای الهی]] {{عم}} در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[محبوب]] و [[مطاع]] [[ملک]] و ملکوتند و نیازی به [[ریاست]] یا [[محبت]] در [[زندگی دنیوی]] ندارند، تا این همه بر آن تأکید شود. ما در اینجا، به دلیل اهمیت [[روایت]] [[اصبغ بن نباته]]، همه آن را با تفصیلی که دارد ذکر می‌نماییم؛ تا مورد دقت و [[تذکر]] قرار گیرد.
 
«[[اصبغ]] می‌گوید: هنگامی که [[امیرالمؤمنین]] [[حضرت علی]] {{ع}} مورد اصابت [[ابن ملجم]] [[ملعون]] قرار گرفت، [[مردم]] به دور [[خانه]] [[حضرت]] جمع شدند تا ابن ملجم را به [[قتل]] رسانند. [[امام مجتبی]] {{ع}} بیرون آمدند و فرمودند: پدرم فرمود امر ابن ملجم را به خودم واگذارید؛ اگر مُردم، [[قصاص]]؛ و الا خود می‌دانم چگونه عمل نمایم. مردم پراکنده شدند؛ ولی من باقی ماندم. طولی نگذشت که امام مجتبی ان بیرون آمدند و مرا تنها دیدند و فرمودند: مگر سخن مرا که از پدرم نقل کردم نشنیادی؟ عرضه داشتم: بله؛ ولی خواستم یک مرتبه دیگر [[کلامی]] از دولب مبارکٹبشنومولطفابهمناجازه یک [[دیدار]] دیگر را بدهید. [[امام]] به داخل برگشتند و طولی نگذشت که [[رخصت]] [[ملاقات]] داده شد و وارد بر مولایم شدم و او را در بستر افتاده دیدم که پارچه‌ای بر محل زخم بسته شده و چهره مبارکش به شدت زرد شده و از شدت درد پاها را حرکت می‌دهد. هنگامی که نظر مبارکش بر من افتاد، فرمودند: مگر سخن مرا نشنیدی که بازگردید؟ عرضه داشتم: بله؛ ولی خواستم یک بار دیگر بیانی از شما بشنوم. حضرت فرمودند: پس بنشین تا برایت بگویم:
{{متن حدیث|اعْلَمْ‏ يَا أَصْبَغُ‏ أَنِّي أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} عَائِداً كَمَا جِئْتُ السَّاعَةَ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ اخْرُجْ فَنَادِ فِي النَّاسِ الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ اصْعَدِ الْمِنْبَرَ وَ قُمْ دُونَ مَقَامِي بِمِرْقَاةٍ وَ قُلْ لِلنَّاسِ أَلَا مَنْ عَقَّ وَالِدَيْهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ أَلَا مَنْ أَبَقَ مِنْ مَوَالِيهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ أَلَا مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أُجْرَتَهُ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَا أَصْبَغُ فَفَعَلْتُ مَا أَمَرَنِي بِهِ حَبِيبِي رَسُولُ اللَّهِ صفَقَامَ مِنْ أَقْصَى الْمَسْجِدِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ تَكَلَّمْتَ بِثَلَاثِ كَلِمَاتٍ وَ أَوْجَزْتَهُنَّ فَاشْرَحْهُنَّ لَنَا فَلَمْ أَرُدَّ جَوَاباً حَتَّى أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صفَقُلْتُ مَا كَانَ مِنَ الرَّجُلِ قَالَ الْأَصْبَغُ ثُمَّ أَخَذَ {{ع}}بِيَدِي وَ قَالَ يَا أَصْبَغُ ابْسُطْ يَدَكَ فَبَسَطْتُ يَدِي فَتَنَاوَلَ إِصْبَعاً مِنْ أَصَابِعِ يَدِي وَ قَالَ يَا أَصْبَغُ كَذَا تَنَاوَلَ رَسُولُ اللَّهِ صإِصْبَعاً مِنْ أَصَابِعِ يَدِي كَمَا تَنَاوَلْتُ إِصْبَعاً مِنْ أَصَابِعِ يَدِكَ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَلَا وَ إِنِّي وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَمَنْ عَقَّنَا فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ أَلَا وَ إِنِّي وَ أَنْتَ مَوْلَيَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَعَلَى مَنْ أَبَقَ عَنَّا لَعْنَةُ اللَّهِ أَلَا وَ إِنِّي وَ أَنْتَ أَجِيرَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَمَنْ ظَلَمَنَا أُجْرَتَنَا فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ آمِينَ فَقُلْتُ آمِينَ}}.
 
[[اصبغ بن نباته]] در ادامه در بیان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، آثار [[اعتقاد]] به [[ولایت امام]] را نه تنها در [[دنیا]]، بلکه در [[آخرت]] بیان می‌دارد؛ ماحصل آنکه [[ولایت]] ملاک قبولی همه [[اعمال]] و [[میزان]] سنجش سایر [[اعتقادات]] واعمال [[انسان‌ها]] در [[درگاه الهی]] است.
{{متن حدیث|قَالَ الْأَصْبَغُ ثُمَّ أُغْمِيَ عَلَيْهِ ثُمَّ أَفَاقَ فَقَالَ لِي أَ قَاعِدٌ أَنْتَ يَا أَصْبَغُ قُلْتُ نَعَمْ يَا مَوْلَايَ قَالَ أَزِيدُكَ حَدِيثاً آخَرَ قُلْتُ نَعَمْ زَادَكَ اللَّهُ مِنْ مَزِيدَاتِ الْخَيْرِ قَالَ يَا أَصْبَغُ لَقِيَنِي رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فِي بَعْضِ طُرُقَاتِ الْمَدِينَةِ- وَ أَنَا مَغْمُومٌ قَدْ تَبَيَّنَ الْغَمُّ فِي وَجْهِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْحَسَنِ أَرَاكَ مَغْمُوماً أَ لَا أُحَدِّثُكَ بِحَدِيثٍ لَا تَغْتَمُّ بَعْدَهُ أَبَداً قُلْتُ نَعَمْ قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَصَبَ اللَّهُ مِنْبَراً يَعْلُو مَنَابِرَ النَّبِيِّينَ‏ وَ الشُّهَدَاءِ ثُمَّ يَأْمُرُنِي اللَّهُ أَصْعَدُ فَوْقَهُ ثُمَّ يَأْمُرُكَ اللَّهُ أَنْ تَصْعَدَ دُونِي بِمِرْقَاةٍ ثُمَّ يَأْمُرُ اللَّهُ مَلَكَيْنِ فَيَجْلِسَانِ دُونَكَ بِمِرْقَاةٍ فَإِذَا اسْتَقْلَلْنَا عَلَى الْمِنْبَرِ لَا يَبْقَى أَحَدٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ إِلَّا حَضَرَ فَيُنَادِي الْمَلَكُ الَّذِي دُونَكَ بِمِرْقَاةٍ مَعَاشِرَ النَّاسِ أَلَا مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا أُعَرِّفُهُ بِنَفْسِي أَنَا رِضْوَانُ خَازِنُ الْجِنَانِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ بِمَنِّهِ وَ كَرَمِهِ وَ فَضْلِهِ وَ جَلَالِهِ أَمَرَنِي أَنْ أَدْفَعَ مَفَاتِيحَ الْجَنَّةِ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ إِنَّ مُحَمَّداً أَمَرَنِي أَنْ أَدْفَعَهَا إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَاشْهَدُوا لِي عَلَيْهِ ثُمَّ يَقُومُ ذَلِكَ الَّذِي تَحْتَ ذَلِكَ الْمَلَكِ بِمِرْقَاةٍ مُنَادِياً يُسْمِعُ أَهْلَ الْمَوْقِفِ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا أُعَرِّفُهُ بِنَفْسِي أَنَا مَالِكٌ خَازِنُ النِّيرَانِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ بِمَنِّهِ وَ فَضْلِهِ وَ كَرَمِهِ وَ جَلَالِهِ قَدْ أَمَرَنِي أَنْ أَدْفَعَ مَفَاتِيحَ النَّارِ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ إِنَّ مُحَمَّداً قَدْ أَمَرَنِي أَنْ أَدْفَعَهَا إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَاشْهَدُوا لِي عَلَيْهِ فَآخُذُ مَفَاتِيحَ الْجِنَانِ وَ النِّيرَانِ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ فَتَأْخُذُ بِحُجْزَتِي وَ أَهْلُ بَيْتِكَ يَأْخُذُونَ بِحُجْزَتِكَ وَ شِيعَتُكَ يَأْخُذُونَ بِحُجْزَةِ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ فَصَفَقْتُ بِكِلْتَا يَدَيَّ وَ إِلَى الْجَنَّةِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِي وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ قَالَ الْأَصْبَغُ فَلَمْ أَسْمَعْ مِنْ مَوْلَايَ غَيْرَ هَذَيْنِ الْحَدِيثَيْنِ ثُمَّ تُوُفِّيَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ‏}}<ref>قسمت ابتدایی حدیث که در متن نقل به معناشد، به این ترتیب است: {{متن حدیث|قَالَ الْأَصْبَغِ ابن النباته: لَمَّا ضُرِبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} الضَّرْبَةَ الَّتِي كَانَتْ وَفَاتُهُ فِيهَا اجْتَمَعَ إِلَيْهِ النَّاسُ بِبَابِ الْقَصْرِ وَ كَانَ يُرَادُ قَتْلَ ابْنِ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فَخَرَجَ الْحَسَنُ {{ع}} فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ أَبِي أَوْصَانِي أَنْ أَتْرُكَ أَمْرَهُ إِلَى وَفَاتِهِ فَإِنْ كَانَ لَهُ الْوَفَاةُ وَ إِلَّا نَظَرَ هُوَ فِي حَقِّهِ فَانْصَرِفُوا يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ‏ قَالَ فَانْصَرَفَ النَّاسُ وَ لَمْ أَنْصَرِفْ فَخَرَجَ ثَانِيَةً وَ قَالَ لِي يَا أَصْبَغُ- أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلِي عَنْ قَوْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ- قُلْتُ بَلَى وَ لَكِنِّي رَأَيْتُ حَالَهُ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَنْظُرَ إِلَيْهِ فَأَسْتَمِعَ مِنْهُ حَدِيثاً فَاسْتَأْذِنْ لِي رَحِمَكَ اللَّهُ فَدَخَلَ وَ لَمْ يَلْبَثْ أَنْ خَرَجَ فَقَالَ لِيَ ادْخُلْ فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} مُعَصَّبٌ بِعِصَابَةٍ وَ قَدْ عَلَتْ صُفْرَةُ وَجْهِهِ عَلَى تِلْكَ الْعِصَابَةِ وَ إِذَا هُوَ يَرْفَعُ فَخِذاً وَ يَضَعُ أُخْرَى مِنْ شِدَّةِ الضَّرْبَةِ وَ كَثْرَةِ السَّمِّ فَقَالَ لِي يَا أَصْبَغُ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الْحَسَنِ عَنْ قَوْلِي قُلْتُ بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنِّي رَأَيْتُكَ فِي حَالَةٍ فَأَحْبَبْتُ النَّظَرَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَسْمَعَ مِنْكَ حَدِيثاً فَقَالَ لِيَ اقْعُدْ فَمَا أَرَاكَ تَسْمَعُ مِنِّي حَدِيثاً بَعْدَ يَوْمِكَ هَذَا...}} ادامه روایت عیناً در متن ذکر شده. (بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۵).</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۶۰۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش