هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخهها
←معنای امر در "یهدون بامرنا"
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==معنای امر در "یهدون بامرنا"== | ==معنای امر در "یهدون بامرنا"== | ||
*چون هدایت به امر همان تصرف تکوینی و امر باطنی | *مهمترین آیه ایی که از آن برداشت هدایت به امر برای امامت شده است آیۀ 73 سورۀ انبیاء است: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛ باید ملاحظه شود که معنای امر در این آیه چیست؟ در این زمینه گفته شده است: چون هدایت به امر همان تصرف تکوینی و امر باطنی است که قبلا به آن اشاره شد، لذا مراد از امر در "یهدون بامرنا" امر تشریعی نیست، بلکه امر تکوینی است. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref> | ||
*در تفسیر المیزان در این زمینه آمده است: [[امامت]] نوعی تصرف تکوینی در نفوس و در جان های انسان ها است، {{عربی|اندازه=150%|" و هی نوع تصرف تکوینی فی النفوس لتسییرها فی سیر الکمال و نقلها من موقف معنوی الی موقف آخر"}} تسییر از باب تفعیل به معنای راه بردن است. یعنی در مسیر سوق دادن و سیر دادن، البته به صورت تکوینی، مثل این که شما دست کسی را بگیرید و در راهی او را بکشید. [[امام]] هم نوعی کشش و جاذبه دارد که با آن افراد را در مسیر هدایت راه میبرد. نکته مهم این است که هدایت [[امام]] و سیر دادنش مکانی نیست بلکه از یک موقف معنوی است به یک موقف معنوی | *در تفسیر المیزان در این زمینه آمده است: [[امامت]] نوعی تصرف تکوینی در نفوس و در جان های انسان ها است، {{عربی|اندازه=150%|" و هی نوع تصرف تکوینی فی النفوس لتسییرها فی سیر الکمال و نقلها من موقف معنوی الی موقف آخر"}} تسییر از باب تفعیل به معنای راه بردن است. یعنی در مسیر سوق دادن و سیر دادن، البته به صورت تکوینی، مثل این که شما دست کسی را بگیرید و در راهی او را بکشید. [[امام]] هم نوعی کشش و جاذبه دارد که با آن افراد را در مسیر هدایت راه میبرد. نکته مهم این است که هدایت [[امام]] و سیر دادنش مکانی نیست بلکه از یک موقف معنوی است به یک موقف معنوی دیگر، یعنی [[امام]] به انسانها در مراتب معنوی سیر استکمالی میدهد. [[علامه طباطبایی|علامه]] میفرمایند {{عربی|اندازه=150%|" و اذ کانت تصرفاً تکویناً و عملاً و باطنییاً فالمراد بالامر الذی تکونوا بالهدایته لیس هو الامر التشریحی الا اعتباری"}} یعنی چون این ولایت، یک تصرف تکوینی و یک عمل باطنی است و [[امام]] در جان انسانها تکویناً این تاثیر را میگذارد، پس مراد از امری هم که در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} آمده امر تشریعی نیست بلکه امریست که تفسیر آن در آیه دیگری آمده که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}﴾}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود.پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید؛ سوره یس، آیه: ۸۲- ۸۳.</ref> [[علامه طباطبایی|علامه]] از این آیه استفاده کردهاند که "امر" در "یهدون بامرنا" امر تکوینی است نه امر تشریعی و از طریق [[وحی]] ابلاغ میشود، فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" فالمراد بالامر الذی تکون بالهدایت لیس هو الامر تشریعی الاعتباری بل ما تسیره فی قوله: ﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}﴾"}} <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref> | ||
* | *نکتۀ دیگر اینکه، خداوند مسألة هدایت را مقیّد به «امر الهی» می کند، و می فرماید: ﴿یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾، مهم در امر هدایت همین است که از فرمان الهی سرچشمه گیرد، نه از امر مردم و خواهش و تمنّای دل، یا تقلید از این و آن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 166</ref>. <ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان(مقاله)|نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان]]</ref> | ||
==جدا بودن هدایت به امر از معنای ارائه طریق== | ==جدا بودن هدایت به امر از معنای ارائه طریق== |