هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخهها
←هدایت به امر
(←منابع) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
*قرآن کریم هدایت امام را «هدایت به امر خدا» یعنی ایجاد هدایت دانسته است، در حالی که هدایت انبیا و رسل را صرف نشان دادن راه سعادت و شقاوت بیان میفرماید. این هدایت از شئون امامت است که به ابراهیم(ع) داده شد <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 411 و 412 و ج 14، ص 428]]</ref>. از آنجا که در قرآن همه جا هدایت امام را مقیّد به امر کرده، با این قید فهمانده که امامت به معنای مطلق هدایت نیست، بلکه به معنای هدایتی است که به امر خدا صورت میگیرد. مانند آیه 73 سورة انبیا و آیة 23 سورة سجده ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...﴾ <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 411]]</ref>. این معنا آنگاه که بر مسئلة هدایت تطبیق میشود، مساوی با هدایت باطنی و ایصال به مطلوب است. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>. <ref>[[فتح الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»(مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»]]، [[پژوهش های قرآن و حدیث، ص 111]]</ref> باید دانست "هدایت به امر" دفعی است در برابر "هدایت به خلق" که دلالت بر تدریج دارد و زمانبر است. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | *قرآن کریم هدایت امام را «هدایت به امر خدا» یعنی ایجاد هدایت دانسته است، در حالی که هدایت انبیا و رسل را صرف نشان دادن راه سعادت و شقاوت بیان میفرماید. این هدایت از شئون امامت است که به ابراهیم(ع) داده شد <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 411 و 412 و ج 14، ص 428]]</ref>. از آنجا که در قرآن همه جا هدایت امام را مقیّد به امر کرده، با این قید فهمانده که امامت به معنای مطلق هدایت نیست، بلکه به معنای هدایتی است که به امر خدا صورت میگیرد. مانند آیه 73 سورة انبیا و آیة 23 سورة سجده ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...﴾ <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 411]]</ref>. این معنا آنگاه که بر مسئلة هدایت تطبیق میشود، مساوی با هدایت باطنی و ایصال به مطلوب است. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>. <ref>[[فتح الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»(مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»]]، [[پژوهش های قرآن و حدیث، ص 111]]</ref> باید دانست "هدایت به امر" دفعی است در برابر "هدایت به خلق" که دلالت بر تدریج دارد و زمانبر است. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | ||
*هدایت به امر هدایتی است که تخلّفناپذیر است، لذا امام در واقع، رابط بین مردم و پروردگارشان در گرفتن بهرههای معنوی و باطنی و نیز رساندن آن به مردم است، همچنانکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) رابط بین مردم و پروردگارشان در گرفتن بهرههای ظاهری (ادیان الهی از طریق وحی) و رساندن آن به مردم است. <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 410 و 411 و ج 2، ص 23 ـ 24]]</ref>. قرآن کریم که هدایت امام را هدایت به امر خدا، یعنی ایجاد هدایت دانسته، هدایت انبیاء، رسل و مؤمنین را نشان دادن راه سعادت و شقاوت بیان میفرماید: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» <ref>سورۀ ابراهیم، آیۀ 4</ref>. <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 411</ref>. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | *هدایت به امر هدایتی است که تخلّفناپذیر است، لذا امام در واقع، رابط بین مردم و پروردگارشان در گرفتن بهرههای معنوی و باطنی و نیز رساندن آن به مردم است، همچنانکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) رابط بین مردم و پروردگارشان در گرفتن بهرههای ظاهری (ادیان الهی از طریق وحی) و رساندن آن به مردم است. <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 410 و 411 و ج 2، ص 23 ـ 24]]</ref>. قرآن کریم که هدایت امام را هدایت به امر خدا، یعنی ایجاد هدایت دانسته، هدایت انبیاء، رسل و مؤمنین را نشان دادن راه سعادت و شقاوت بیان میفرماید: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» <ref>سورۀ ابراهیم، آیۀ 4</ref>. <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن|المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 411</ref>. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | ||
*امام صادق(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند: «إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ـ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَا بِأَمْرِ النَّاسِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ قَالَ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُکْمَهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ وَ یَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 216< | *امام صادق(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند: «إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ـ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَا بِأَمْرِ النَّاسِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ قَالَ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُکْمَهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ وَ یَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 216</ref>. <ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان(مقاله)|نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان]]</ref> | ||
===مراد از ولایت و امر تکوینی=== | ===مراد از ولایت و امر تکوینی=== | ||
* نکته: مراد از ولایت باطنی یا تکوینی، نوعی اقتدار و تسلّط تکوینی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود و شخص با داشتن چنین قدرتی قافلهسالار معنویّات، مسلّط بر ضمایر و شاهد بر اعمال و حجّت زمان میشود. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | * نکته: مراد از ولایت باطنی یا تکوینی، نوعی اقتدار و تسلّط تکوینی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود و شخص با داشتن چنین قدرتی قافلهسالار معنویّات، مسلّط بر ضمایر و شاهد بر اعمال و حجّت زمان میشود. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> |