پرش به محتوا

تفسیر علمی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'متعالی' به 'متعال'
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
جز (جایگزینی متن - 'متعالی' به 'متعال')
خط ۲۷: خط ۲۷:
غزالی [[تفسیری]] مستقل از قرآن ننگاشته است؛ اما در [[احیاء علوم‌الدین (کتاب)|احیاء علوم‌الدین]] و نیز [[جواهر القرآن (کتاب)|جواهر القرآن]] به مباحثی مرتبط به قرآن پرداخته است. نظریه پردازی او در احیاء علوم الدین، در [[تأیید]] تفسیر علمی تلقی شده است.
غزالی [[تفسیری]] مستقل از قرآن ننگاشته است؛ اما در [[احیاء علوم‌الدین (کتاب)|احیاء علوم‌الدین]] و نیز [[جواهر القرآن (کتاب)|جواهر القرآن]] به مباحثی مرتبط به قرآن پرداخته است. نظریه پردازی او در احیاء علوم الدین، در [[تأیید]] تفسیر علمی تلقی شده است.


غزالی در [[اثبات]] این [[تئوری]] به روایاتی از جمله، روایتی از [[ابن مسعود]] استناد می‌‌کند مبنی بر اینکه همه [[دانش‌ها]] در قرآن است: {{عربی|"من أراد علم الأولين والآخرين فليتدبر القرآن"}}<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۵۲۵.</ref>. او در جواهرالقرآن، قرآن را در بردارنده علوم اولین و آخرین از جمله شامل [[طب]]، [[نجوم]]، هیئت عالم، هیئت حیوان، تشریح اعضا، [[سحر]] و طلسمات و غیره هم می‌‌داند و تصریح می‌‌کند که تمام علومی که برشمرده شد یا ناگفته ماند، اصل آن در [[قرآن]] است؛ اما در [[مقام]] مثال زدن، به مواردی اشاره می‌‌کند؛ از جمله {{متن قرآن|وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ}}<ref>«و چون بیمار شوم اوست که بهبودی‌ام می‌بخشد» سوره شعراء، آیه ۸۰.</ref> و می‌‌گوید: «این فعل را کسی نداند، مگر آنکه [[علم طب]] بر وجه کمال بداند». مشابه همین [[استدلال]] را برای [[آیات]] مربوط به [[شمس]] و [[قمر]] و منازل آنها {{متن قرآن|الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ}}<ref>«خورشید و ماه دارای شمارگانند» سوره الرحمن، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد» سوره یس، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ}}<ref>«و خورشید و ماه، به هم برآیند» سوره قیامه، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«از شب می‌کاهد و به روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و به شب می‌افزاید و او به اندیشه‌ها داناست» سوره حدید، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«شکافنده بامداد پگاه است و شب را (برای) آرامش و خورشید و ماه را (برای) شمارش برگمارده است؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره انعام، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ}}<ref>«ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشنده‌ات به خیرگی وا داشت؟» سوره انفطار، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ}}<ref>«همان که تو را آفرید، پس استوار کرد و بهنجار داشت» سوره انفطار، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ}}<ref>«به هر گونه‌ای که خواست، تو را به هم پیوست» سوره انفطار، آیه ۸.</ref> می‌‌آورد که [[علم]] به این آیات مستلزم دانستن [[حقیقت]] هیئت عالم و ترکیب [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و نیز علم تشریح است. البته او در هیچ یک از مثال‌های خود، اشتمال [[آیه]] را بر اصول این [[علوم]] نشان نمی‌دهد. <ref>جواهر القرآن، ص۳۹.</ref> پس از غزالی، زرکشی در البرهان، در بحث از قرآن، آن را جامع علم اولین و آخرین می‌‌داند و به تکرار مستندات غزالی می‌‌پردازد. <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۲، ص۲۹۰ - ۲۹۱.</ref> [[سیوطی]] در نوع ۶۵ در مقام اشاره به علوم برگرفته از قرآن، به پاره ای از [[روایات]] مورد استفاده غزالی اشاره می‌‌کند، چنان که دو آیه {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> را نیز بر مجموع این مستندات می‌‌افزاید. <ref>الاتقان، ج ۲، ص۲۷۲.</ref> او پس از نقل آرای گوناگون درباره موضوع یاد شده، ریشه همه علوم را از جمله شگفتی‌های [[خلقت]]، [[ملکوت آسمان‌ها و زمین]]، [[اخبار]] [[امت‌های پیشین]]، آغاز پیدایش [[انسان]] تا [[مرگ]] و کیفیت مرگ، اسمای حسنای خدای متعالی و... در قرآن می‌‌داند. <ref> الاتقان، ج ۲، ص۲۷۲ - ۲۷۹.</ref> سیوطی تبیین این [[اجمال]] را به کتابش الاکلیل فی [[استنباط]] التنزیل ارجاع می‌‌دهد؛ اما در آن کتاب به استنتاج‌های [[علمی]] از [[قرآن]] نمی‌پردازد. <ref>ر. ک: الاکلیل فی استنباط التنزیل، ج ۱، ص۲۲۴؛ ج ۳، ص۹۶۰ - ۹۶۱، ۹۶۹.</ref> او اگرچه در این بحث در کتاب [[الاتقان]] عملاً به تطبیق نمی‌پردازد؛ اما نمونه‌هایی را از ابن الفضل مرسی که به اشتمال قرآن بر همه [[علوم]] [[معتقد]] بوده است، به نقل از تفسیرش گزارش می‌‌کند. [[تأمل]] در نمونه‌هایی که وی در [[ارتباط]] با [[علوم تجربی]] و مهارت‌های مختلف مانند هندسه، هیئت، [[جبر]] و مقابله، نجامت ([[علم]] گردش [[ستارگان]])، خیاطی، نجاری، [[کشاورزی]] و... برمی شمارد،<ref>الاتقان، ج ۲، ص۳۳۲ - ۳۳۶.</ref> به هیچ وجه بر ادعای او دلالت ندارند، بلکه نااستواری آن را آشکار می‌‌سازند.
غزالی در [[اثبات]] این [[تئوری]] به روایاتی از جمله، روایتی از [[ابن مسعود]] استناد می‌‌کند مبنی بر اینکه همه [[دانش‌ها]] در قرآن است: {{عربی|"من أراد علم الأولين والآخرين فليتدبر القرآن"}}<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۵۲۵.</ref>. او در جواهرالقرآن، قرآن را در بردارنده علوم اولین و آخرین از جمله شامل [[طب]]، [[نجوم]]، هیئت عالم، هیئت حیوان، تشریح اعضا، [[سحر]] و طلسمات و غیره هم می‌‌داند و تصریح می‌‌کند که تمام علومی که برشمرده شد یا ناگفته ماند، اصل آن در [[قرآن]] است؛ اما در [[مقام]] مثال زدن، به مواردی اشاره می‌‌کند؛ از جمله {{متن قرآن|وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ}}<ref>«و چون بیمار شوم اوست که بهبودی‌ام می‌بخشد» سوره شعراء، آیه ۸۰.</ref> و می‌‌گوید: «این فعل را کسی نداند، مگر آنکه [[علم طب]] بر وجه کمال بداند». مشابه همین [[استدلال]] را برای [[آیات]] مربوط به [[شمس]] و [[قمر]] و منازل آنها {{متن قرآن|الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ}}<ref>«خورشید و ماه دارای شمارگانند» سوره الرحمن، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد» سوره یس، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ}}<ref>«و خورشید و ماه، به هم برآیند» سوره قیامه، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«از شب می‌کاهد و به روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و به شب می‌افزاید و او به اندیشه‌ها داناست» سوره حدید، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«شکافنده بامداد پگاه است و شب را (برای) آرامش و خورشید و ماه را (برای) شمارش برگمارده است؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره انعام، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ}}<ref>«ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشنده‌ات به خیرگی وا داشت؟» سوره انفطار، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ}}<ref>«همان که تو را آفرید، پس استوار کرد و بهنجار داشت» سوره انفطار، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ}}<ref>«به هر گونه‌ای که خواست، تو را به هم پیوست» سوره انفطار، آیه ۸.</ref> می‌‌آورد که [[علم]] به این آیات مستلزم دانستن [[حقیقت]] هیئت عالم و ترکیب [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و نیز علم تشریح است. البته او در هیچ یک از مثال‌های خود، اشتمال [[آیه]] را بر اصول این [[علوم]] نشان نمی‌دهد. <ref>جواهر القرآن، ص۳۹.</ref> پس از غزالی، زرکشی در البرهان، در بحث از قرآن، آن را جامع علم اولین و آخرین می‌‌داند و به تکرار مستندات غزالی می‌‌پردازد. <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۲، ص۲۹۰ - ۲۹۱.</ref> [[سیوطی]] در نوع ۶۵ در مقام اشاره به علوم برگرفته از قرآن، به پاره ای از [[روایات]] مورد استفاده غزالی اشاره می‌‌کند، چنان که دو آیه {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> را نیز بر مجموع این مستندات می‌‌افزاید. <ref>الاتقان، ج ۲، ص۲۷۲.</ref> او پس از نقل آرای گوناگون درباره موضوع یاد شده، ریشه همه علوم را از جمله شگفتی‌های [[خلقت]]، [[ملکوت آسمان‌ها و زمین]]، [[اخبار]] [[امت‌های پیشین]]، آغاز پیدایش [[انسان]] تا [[مرگ]] و کیفیت مرگ، اسمای حسنای خدای متعال و... در قرآن می‌‌داند. <ref> الاتقان، ج ۲، ص۲۷۲ - ۲۷۹.</ref> سیوطی تبیین این [[اجمال]] را به کتابش الاکلیل فی [[استنباط]] التنزیل ارجاع می‌‌دهد؛ اما در آن کتاب به استنتاج‌های [[علمی]] از [[قرآن]] نمی‌پردازد. <ref>ر. ک: الاکلیل فی استنباط التنزیل، ج ۱، ص۲۲۴؛ ج ۳، ص۹۶۰ - ۹۶۱، ۹۶۹.</ref> او اگرچه در این بحث در کتاب [[الاتقان]] عملاً به تطبیق نمی‌پردازد؛ اما نمونه‌هایی را از ابن الفضل مرسی که به اشتمال قرآن بر همه [[علوم]] [[معتقد]] بوده است، به نقل از تفسیرش گزارش می‌‌کند. [[تأمل]] در نمونه‌هایی که وی در [[ارتباط]] با [[علوم تجربی]] و مهارت‌های مختلف مانند هندسه، هیئت، [[جبر]] و مقابله، نجامت ([[علم]] گردش [[ستارگان]])، خیاطی، نجاری، [[کشاورزی]] و... برمی شمارد،<ref>الاتقان، ج ۲، ص۳۳۲ - ۳۳۶.</ref> به هیچ وجه بر ادعای او دلالت ندارند، بلکه نااستواری آن را آشکار می‌‌سازند.


در مقابل موافقان، [[مخالفان]]، قول [[شاطبی]] را در الموافقات مستند خود قرار می‌‌دهند. وی در بحث از [[علوم قرآن]]، صریحاً می‌‌گوید: عده ای همه علومی را که متقدمان و متأخران برشمرده‌اند به قرآن منسوب داشته‌اند که از جمله آن، [[علوم طبیعی]]، ریاضی و [[منطق]] است؛<ref> الموافقات، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> امّا با توجه به آنکه [[صحابه]] و [[تابعین]] [[عالم‌ترین]] افراد به قرآن بوده‌اند و از ایشان هیچ سخنی در این موضوعات نرسیده، این ادّعا رد می‌‌شود، چنان که به مستندات [[قرآنی]] موافقان، {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هم اشاره می‌‌کند و دو احتمال درباره آن مطرح می‌‌سازد: اول آنکه مراد از «همه چیز» در این آیات ناظر به [[تکلیف]] و [[تعبد]] است؛ دوم آنکه مراد از کتاب، [[لوح محفوظ]] است.
در مقابل موافقان، [[مخالفان]]، قول [[شاطبی]] را در الموافقات مستند خود قرار می‌‌دهند. وی در بحث از [[علوم قرآن]]، صریحاً می‌‌گوید: عده ای همه علومی را که متقدمان و متأخران برشمرده‌اند به قرآن منسوب داشته‌اند که از جمله آن، [[علوم طبیعی]]، ریاضی و [[منطق]] است؛<ref> الموافقات، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> امّا با توجه به آنکه [[صحابه]] و [[تابعین]] [[عالم‌ترین]] افراد به قرآن بوده‌اند و از ایشان هیچ سخنی در این موضوعات نرسیده، این ادّعا رد می‌‌شود، چنان که به مستندات [[قرآنی]] موافقان، {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هم اشاره می‌‌کند و دو احتمال درباره آن مطرح می‌‌سازد: اول آنکه مراد از «همه چیز» در این آیات ناظر به [[تکلیف]] و [[تعبد]] است؛ دوم آنکه مراد از کتاب، [[لوح محفوظ]] است.
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش