خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۷
، ۱۷ اکتبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'منتها' به 'لکن'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'منتها' به 'لکن') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
قسم دیگر نه تنها منع نمیکند که تفکر در خدا را [[افضل]] [[عبادات]] بر میشمارد، مانند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِي اللَّهِ وَ فِي قُدْرَتِهِ}}<ref>{{متن حدیث|أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ}} (نهج البلاغه، خطبه ۱)، {{متن حدیث|أَوَّلُ الدِّيَانَةِ بِهِ مَعْرِفَتُهُ}} (کافی، ج۱، ص۱۴۰)، {{متن حدیث|إِنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَى الْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ}} (کفایة الاثر، ص۲۵۸).</ref>. پس تفکر در حق و [[اثبات]] ذات و [[تفکر]] در [[قدرت]] و سایر [[اسماء و صفات]]، علاوه بر آنکه منهی نیست، [[افضل]] [[عبادات]] است. [[امام]] در [[مقام]] جمع [[روایات]] به دو راه حل ذیل اشاره میکند: | قسم دیگر نه تنها منع نمیکند که تفکر در خدا را [[افضل]] [[عبادات]] بر میشمارد، مانند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِي اللَّهِ وَ فِي قُدْرَتِهِ}}<ref>{{متن حدیث|أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ}} (نهج البلاغه، خطبه ۱)، {{متن حدیث|أَوَّلُ الدِّيَانَةِ بِهِ مَعْرِفَتُهُ}} (کافی، ج۱، ص۱۴۰)، {{متن حدیث|إِنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَى الْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ}} (کفایة الاثر، ص۲۵۸).</ref>. پس تفکر در حق و [[اثبات]] ذات و [[تفکر]] در [[قدرت]] و سایر [[اسماء و صفات]]، علاوه بر آنکه منهی نیست، [[افضل]] [[عبادات]] است. [[امام]] در [[مقام]] جمع [[روایات]] به دو راه حل ذیل اشاره میکند: | ||
اول: مراد و مقصود، روایات متعدد وارد در [[ترغیب]] تفکر درباره [[خدا]]، نظر به ذات، به منظور [[اثبات]]، [[شناخت]] أسماء و صفات [[حق تعالی]] و [[تقدیس]] و [[تنزیه]] آن است که خود آن مراتب مختلف دارد، بالاترین آن به [[انسان کامل]] مربوط میشود که وی از طریق تفکر در وجود و [[ذات خدا]] به [[مشاهده]] ذات، [[شهود]] اسماء و صفات حضرتش نایل میآید که در اصطلاح [[عرفانی]] و [[فلسفی]] از آن راه به [[برهان صدیقین]] تعبیر میشود<ref>«تفکر در حقّ و اسماء و صفات و کمالات اوست. و نتیجه آن علم به وجود حق و انواع تجلیات است و از آن، علم به اعیان و مظاهر رخ دهد. و این افضل مراتب فکر و اعلی مرتبه علوم و اتقن مراتب برهان است؛ زیرا که از نظر به ذات علت و تفکر در سبب، مطلق علم به او و مسبّبات و معلولات پیدا شود، و این نقشه تجلّیات قلوب صدّیقین است، و از این جهت آن را «برهان صدّیقین» گویند؛ زیرا که «صدّیقین» از مشاهده ذات، شهود اسماء و صفات کنند، و در آیینه أسماء اعیان و مظاهر را شهود نمایند. و اینکه این قسم برهان را «برهان صدّیقین» گوییم برای آن است که اگر صدّیقی بخواهد مشاهدات خود را به صورت برهان در آورد و آنچه ذوقاً و شهوداً یافته به قالب الفاظ بریزد، این چنین شود، نه آنکه هر کس بدین برهان علم به ذات و تجلیّات آن پیدا کرد، از صدّیقین است، با آنکه معارف صدّیقین از سنخ براهین است، | اول: مراد و مقصود، روایات متعدد وارد در [[ترغیب]] تفکر درباره [[خدا]]، نظر به ذات، به منظور [[اثبات]]، [[شناخت]] أسماء و صفات [[حق تعالی]] و [[تقدیس]] و [[تنزیه]] آن است که خود آن مراتب مختلف دارد، بالاترین آن به [[انسان کامل]] مربوط میشود که وی از طریق تفکر در وجود و [[ذات خدا]] به [[مشاهده]] ذات، [[شهود]] اسماء و صفات حضرتش نایل میآید که در اصطلاح [[عرفانی]] و [[فلسفی]] از آن راه به [[برهان صدیقین]] تعبیر میشود<ref>«تفکر در حقّ و اسماء و صفات و کمالات اوست. و نتیجه آن علم به وجود حق و انواع تجلیات است و از آن، علم به اعیان و مظاهر رخ دهد. و این افضل مراتب فکر و اعلی مرتبه علوم و اتقن مراتب برهان است؛ زیرا که از نظر به ذات علت و تفکر در سبب، مطلق علم به او و مسبّبات و معلولات پیدا شود، و این نقشه تجلّیات قلوب صدّیقین است، و از این جهت آن را «برهان صدّیقین» گویند؛ زیرا که «صدّیقین» از مشاهده ذات، شهود اسماء و صفات کنند، و در آیینه أسماء اعیان و مظاهر را شهود نمایند. و اینکه این قسم برهان را «برهان صدّیقین» گوییم برای آن است که اگر صدّیقی بخواهد مشاهدات خود را به صورت برهان در آورد و آنچه ذوقاً و شهوداً یافته به قالب الفاظ بریزد، این چنین شود، نه آنکه هر کس بدین برهان علم به ذات و تجلیّات آن پیدا کرد، از صدّیقین است، با آنکه معارف صدّیقین از سنخ براهین است، لکن براهین مخصوصی. هیهات که علوم آنها از جنس تفکر باشد، یا مشاهدات آنها را با برهان و مقدمات آن مشابهتی. تا قلب در حجاب برهان است و قدم او تفکر است، به أول مرتبه صدیقین نرسیده» (امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۹۰ و ۱۹۱).</ref>. | ||
مقابل [[معرفت]] فوق، ادعای [[شناخت خدا]] با قید احاطه و اکتناه بر ذات مطلق [[حق تعالی]] و نیز [[تفکر]] در کیفیت آن میباشد که بنا به [[دلایل عقلی]]، امر محال است. | مقابل [[معرفت]] فوق، ادعای [[شناخت خدا]] با قید احاطه و اکتناه بر ذات مطلق [[حق تعالی]] و نیز [[تفکر]] در کیفیت آن میباشد که بنا به [[دلایل عقلی]]، امر محال است. |