خباب بن الارت در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ولیکن' به 'لکن'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ولیکن' به 'لکن') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== [[استقامت]] خباب == | == [[استقامت]] خباب == | ||
روزی خباب که از [[ظلم و ستم]] [[مشرکان]] به تنگ آمده بود، به [[پیامبر]] {{صل}} گفت: "ای [[رسول خدا]]! برای ما [[دعا]] کن". پیامبر {{صل}} فرمود: "پیش از شما مردمی بودند که با شانههای آهین شانه زده میشدند و با اره دو نیم میشدند ولی آنها از [[دین]] خود دست بر نمیداشتند. [[سوگند]] به [[خدا]] این دین شما به حدی کامل خواهد شد که مسافر میتواند از [[صنعا]] به حضرموت برود و از هیچ چیز مگر خدا نترسد و حتی گرگها در کنار بزهای او خواهند بود | روزی خباب که از [[ظلم و ستم]] [[مشرکان]] به تنگ آمده بود، به [[پیامبر]] {{صل}} گفت: "ای [[رسول خدا]]! برای ما [[دعا]] کن". پیامبر {{صل}} فرمود: "پیش از شما مردمی بودند که با شانههای آهین شانه زده میشدند و با اره دو نیم میشدند ولی آنها از [[دین]] خود دست بر نمیداشتند. [[سوگند]] به [[خدا]] این دین شما به حدی کامل خواهد شد که مسافر میتواند از [[صنعا]] به حضرموت برود و از هیچ چیز مگر خدا نترسد و حتی گرگها در کنار بزهای او خواهند بود لکن شما [[شتاب]] میکنید"<ref>{{متن حدیث|انکم لتعجلون لقد کان الرجل ممن کان قبلکم یمشط بامشط الحدید و یشق بالمنشار فلا یرده ذلک عن دینه و الله لیتممن الله هذا الامر حتی یسیر الراکب من صنعا الی حضرمون لا یخاف الا الله والذئب علی عنزه}}؛ تفسیر عاملی، ابراهیم عاملی، ج۱، ص۳۸۳.</ref> | ||
خباب و دیگر [[مسلمانان]] با شکنجههای مشرکان [[دست]] و پنجه نرم میکردند و با استقامت و صف نشدنی دین خود را [[حفظ]] میکردندو در بین مسلمانان کسانی بودند که نتوانستند این [[آزار]] و اذیتها [[تحمل]] کنند و دست از دین کشیدند؛ از جمله آنها میتوان به [[ابو قیس بن فاکه بن مغیره]] اشاره کرد. آیهای از [[قرآن]] درباره این شخص نازل شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>"از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پای" سوره نساء، آیه ۹۷.</ref><ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی (ترجمه: آیتی)، ج۱، ص۳۸۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[خباب بن اَرت (مقاله)|مقاله «خباب بن اَرت»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص ۱۹-۲۰.</ref> | خباب و دیگر [[مسلمانان]] با شکنجههای مشرکان [[دست]] و پنجه نرم میکردند و با استقامت و صف نشدنی دین خود را [[حفظ]] میکردندو در بین مسلمانان کسانی بودند که نتوانستند این [[آزار]] و اذیتها [[تحمل]] کنند و دست از دین کشیدند؛ از جمله آنها میتوان به [[ابو قیس بن فاکه بن مغیره]] اشاره کرد. آیهای از [[قرآن]] درباره این شخص نازل شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>"از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پای" سوره نساء، آیه ۹۷.</ref><ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی (ترجمه: آیتی)، ج۱، ص۳۸۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[خباب بن اَرت (مقاله)|مقاله «خباب بن اَرت»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص ۱۹-۲۰.</ref> |