پرش به محتوا

اولو الامر در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۲
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۴: خط ۱۴:
# بنابر نقل «ابن حمّویَة» که از علمای برجسته عامه است، در [[زمان]] [[خلافت عثمان]]، در [[مجلسی]] که بیش از دویست نفر از اکابر [[اصحاب]] از [[مهاجر]] و [[انصار]] حضور داشتند (و به نام برخی از معاریف آنان ذیلاً اشاره می‌کنیم) امیرالمؤمنین علی {{ع}} [[احتجاجات]] مهمی با آنان در [[اثبات]] [[حقانیت]] خود به [[آیات قرآن]] می‌نماید. ایشان از جمله به [[آیه]] مورد بحث [[استشهاد]] می‌کند و همگی حضار نیز می‌پذیرند. ذیلاً به بخش کوچکی از این [[روایت]] اشاره می‌کنیم: «[[أبو إسحاق]] إبراهیم بن سعدالدین بن حمویة با سندهای خود از [[سلیم بن قیس هلالی]] روایت می‌کند و می‌گوید: در ايام [[خلافت]] [[عثمان بن عفان]]، گروهى از مهاجرين و [[انصار]] را ديدم كه در جانبى از [[مسجد]] النبى{{صل}} نشسته بودند و [[حضرت على]]{{ع}} در گوشه‌‏اى از مسجد جلب توجه مى‌‏كرد، آن حلقه در [[فضائل]] و امتيازات خودشان بحث مى‏‌كردند، تا اينكه به قريش و فضل و سابقه و [[هجرت]] آن پرداخته و استناد به گوشه‏‌اى از فرمايشات پيامبر در فضل آنان نمودند كه في المثل فرموده: «[[رهبران]] از قبيله قريشند» و نيز: «[[مردم]] همه پيروان قريشند و ايشان پيشواى [[عرب]] مى‏‌باشند»، و نيز: «به قبيله قريش [[دشنام]] مدهيد»، و نيز: «نيرو و قوت هر مرد قرشى مانند دو مرد غير قرشى است» و نيز: «هر كه قصد خوارى و [[ذلت]] قريش را نمايد [[خداوند]] او را [[خوار]] سازد». [و از مهاجرين سخن به ميان آمد، و آنچه در [[شأن]] ايشان در [[قرآن]] آمده و آنان را بر انصار مقدم داشته و خلاصه هر ستايشى كه خداوند عز و جل در قرآن و نيز فضيلتى كه در كلام [[رسول خدا]]{{صل}} آمده ذكر كردند]. تا اينكه ذكر فضل و سابقه و [[نصرت]] انصار به ميان آمد، و آنچه در قرآن از ايشان ستايش شده، و آنچه پيامبر{{صل}} در فضيلت ايشان فرموده [همچون: «انصار محل [[راز]] و سر و [[امانت]] منند» و: «هر كه انصار را [[دوست]] بدارد [[خدا]] نيز او را [[محبوب]] دارد، و هر كه به ايشان [[بغض]] ورزد مبغوض خداوند شود»، و: «هيچ فرد مؤمنى به خدا و پيامبر به انصار بغض نمى‌‏ورزد» و: «اگر تمام مردم به گروه‌‏هاى مختلف داخل شوند من به گروه انصار مى‏‌روم»]. و در ادامه اشاره به [[مدح]] رسول خدا{{صل}} در تشييع جنازه [[سعد بن معاذ]] نمودند كه فرمود: «[[عرش]] خداوند از [[مرگ]] سعد به لرزه در آمد» و هنگامى كه از يمن پارچه‌‏هايى نزد آن حضرت آوردند كه موجب شگفتى همگان شد فرمود: «پارچه‌‏هاى سعد بن معاذ در [[بهشت]] از تمام آنها زيباتر است»، و نيز در فضل حنظلة بن أبى عامر كه ملائكه او را [[غسل]] دادند و از [[عاصم بن ثابت]] كه زنبوران جنازه او را از قصد [[سوء]] [[دشمن]] [[محافظت]] كردند. و سپس هر كدام از افراد برجسته خود را اسم بردند كه فلانى از ماست! فلانى از ماست. و قريش گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} از ماست، [[حمزه]] از ماست، جعفر از ماست، عبيدة بن الحارث و زيد بن حارثه و [[أبوبكر]] و [[عمر]] و سعد و أبو عبيده و سالم و [[عبد الرحمن بن عوف]] همه از ما هستند<ref>{{متن حدیث|رَأَيْتُ عَلِيّاً {{ع}} فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فِي خِلَافَةِ عُثْمَانَ وَ جَمَاعَةٌ يَتَحَدَّثُونَ وَ يَتَذَاكَرُونَ الْعِلْمَ فَذَكَرُوا قُرَيْشاً وَ فَضْلَهَا وَ سَوَابِقَهَا وَ هِجْرَتَهَا وَ مَا قَالَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْفَضْلِ مِثْلَ قَوْلِهِ {{صل}} الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ وَ قَوْلِهِ {{صل}} النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ وَ قُرَيْشٌ أَئِمَّةُ الْعَرَبِ الی ان قال بعد ذکر مفاخرة کل [[حی]] برجال قومه. و فی الحلقة أکثر من مائتی [[رجل]] فیهم [[علی بن أبی طالب]] {{ع}} و [[سعد بن أبی وقاص]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] والزبیر و [[طلحة]] و [[المقداد]] و [[هاشم بن عتیبه]] و [[عبدالله بن عمر]] و [[الحسن]] و الحسین {{عم}} و انی [[عباس]] و [[محمد بن ابی بکر]] و [[عبدالله بن جعفر]] و من الأنصار [[ابی بن کعب]] و [[زید بن ثابت]] و [[أبو أیوب الأنصاری]] و [[أبوالهیثم بین التیهان]] و [[محمد بن مسلمة]] و [[قیس بن سعد بن عبادة]] و [[جابر بن عبدالله]] و [[أنس بن مالک]] و [[زید بن أرقم]] و...}}.</ref>.  
# بنابر نقل «ابن حمّویَة» که از علمای برجسته عامه است، در [[زمان]] [[خلافت عثمان]]، در [[مجلسی]] که بیش از دویست نفر از اکابر [[اصحاب]] از [[مهاجر]] و [[انصار]] حضور داشتند (و به نام برخی از معاریف آنان ذیلاً اشاره می‌کنیم) امیرالمؤمنین علی {{ع}} [[احتجاجات]] مهمی با آنان در [[اثبات]] [[حقانیت]] خود به [[آیات قرآن]] می‌نماید. ایشان از جمله به [[آیه]] مورد بحث [[استشهاد]] می‌کند و همگی حضار نیز می‌پذیرند. ذیلاً به بخش کوچکی از این [[روایت]] اشاره می‌کنیم: «[[أبو إسحاق]] إبراهیم بن سعدالدین بن حمویة با سندهای خود از [[سلیم بن قیس هلالی]] روایت می‌کند و می‌گوید: در ايام [[خلافت]] [[عثمان بن عفان]]، گروهى از مهاجرين و [[انصار]] را ديدم كه در جانبى از [[مسجد]] النبى{{صل}} نشسته بودند و [[حضرت على]]{{ع}} در گوشه‌‏اى از مسجد جلب توجه مى‌‏كرد، آن حلقه در [[فضائل]] و امتيازات خودشان بحث مى‏‌كردند، تا اينكه به قريش و فضل و سابقه و [[هجرت]] آن پرداخته و استناد به گوشه‏‌اى از فرمايشات پيامبر در فضل آنان نمودند كه في المثل فرموده: «[[رهبران]] از قبيله قريشند» و نيز: «[[مردم]] همه پيروان قريشند و ايشان پيشواى [[عرب]] مى‏‌باشند»، و نيز: «به قبيله قريش [[دشنام]] مدهيد»، و نيز: «نيرو و قوت هر مرد قرشى مانند دو مرد غير قرشى است» و نيز: «هر كه قصد خوارى و [[ذلت]] قريش را نمايد [[خداوند]] او را [[خوار]] سازد». [و از مهاجرين سخن به ميان آمد، و آنچه در [[شأن]] ايشان در [[قرآن]] آمده و آنان را بر انصار مقدم داشته و خلاصه هر ستايشى كه خداوند عز و جل در قرآن و نيز فضيلتى كه در كلام [[رسول خدا]]{{صل}} آمده ذكر كردند]. تا اينكه ذكر فضل و سابقه و [[نصرت]] انصار به ميان آمد، و آنچه در قرآن از ايشان ستايش شده، و آنچه پيامبر{{صل}} در فضيلت ايشان فرموده [همچون: «انصار محل [[راز]] و سر و [[امانت]] منند» و: «هر كه انصار را [[دوست]] بدارد [[خدا]] نيز او را [[محبوب]] دارد، و هر كه به ايشان [[بغض]] ورزد مبغوض خداوند شود»، و: «هيچ فرد مؤمنى به خدا و پيامبر به انصار بغض نمى‌‏ورزد» و: «اگر تمام مردم به گروه‌‏هاى مختلف داخل شوند من به گروه انصار مى‏‌روم»]. و در ادامه اشاره به [[مدح]] رسول خدا{{صل}} در تشييع جنازه [[سعد بن معاذ]] نمودند كه فرمود: «[[عرش]] خداوند از [[مرگ]] سعد به لرزه در آمد» و هنگامى كه از يمن پارچه‌‏هايى نزد آن حضرت آوردند كه موجب شگفتى همگان شد فرمود: «پارچه‌‏هاى سعد بن معاذ در [[بهشت]] از تمام آنها زيباتر است»، و نيز در فضل حنظلة بن أبى عامر كه ملائكه او را [[غسل]] دادند و از [[عاصم بن ثابت]] كه زنبوران جنازه او را از قصد [[سوء]] [[دشمن]] [[محافظت]] كردند. و سپس هر كدام از افراد برجسته خود را اسم بردند كه فلانى از ماست! فلانى از ماست. و قريش گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} از ماست، [[حمزه]] از ماست، جعفر از ماست، عبيدة بن الحارث و زيد بن حارثه و [[أبوبكر]] و [[عمر]] و سعد و أبو عبيده و سالم و [[عبد الرحمن بن عوف]] همه از ما هستند<ref>{{متن حدیث|رَأَيْتُ عَلِيّاً {{ع}} فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فِي خِلَافَةِ عُثْمَانَ وَ جَمَاعَةٌ يَتَحَدَّثُونَ وَ يَتَذَاكَرُونَ الْعِلْمَ فَذَكَرُوا قُرَيْشاً وَ فَضْلَهَا وَ سَوَابِقَهَا وَ هِجْرَتَهَا وَ مَا قَالَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْفَضْلِ مِثْلَ قَوْلِهِ {{صل}} الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ وَ قَوْلِهِ {{صل}} النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ وَ قُرَيْشٌ أَئِمَّةُ الْعَرَبِ الی ان قال بعد ذکر مفاخرة کل [[حی]] برجال قومه. و فی الحلقة أکثر من مائتی [[رجل]] فیهم [[علی بن أبی طالب]] {{ع}} و [[سعد بن أبی وقاص]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] والزبیر و [[طلحة]] و [[المقداد]] و [[هاشم بن عتیبه]] و [[عبدالله بن عمر]] و [[الحسن]] و الحسین {{عم}} و انی [[عباس]] و [[محمد بن ابی بکر]] و [[عبدالله بن جعفر]] و من الأنصار [[ابی بن کعب]] و [[زید بن ثابت]] و [[أبو أیوب الأنصاری]] و [[أبوالهیثم بین التیهان]] و [[محمد بن مسلمة]] و [[قیس بن سعد بن عبادة]] و [[جابر بن عبدالله]] و [[أنس بن مالک]] و [[زید بن أرقم]] و...}}.</ref>.  


ایشان از [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} درخواست می‌نمایند که مطلبی بیان فرماید. [[حضرت]] به [[آیات]] مختلف [[قرآن]] با همه آنان [[احتجاج]] می‌نمایند و از جمله به آیه مورد بحث پیرامون [[مقام]] و [[منزلت]] [[اهل بیت]] {{عم}} استناد می‌فرمایند و همگی حاضران [[اذعان]] به [[صحت]] سخن حضرت می‌کنند.
ایشان از [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} درخواست می‌نمایند که مطلبی بیان فرماید. [[حضرت]] به [[آیات]] مختلف [[قرآن]] با همه آنان [[احتجاج]] می‌نمایند و از جمله به آیه مورد بحث پیرامون [[مقام]] و [[منزلت]] [[اهل بیت]] {{عم}} استناد می‌فرمایند و همگی حاضران [[اذعان]] به [[صحت]] سخن حضرت می‌کنند:


{{متن حدیث|فَأَنْشُدُكُمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَ تَعْلَمُونَ‏ حَيْثُ‏ نَزَلَتْ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} وَ حَيْثُ‏ نَزَلَتْ‏ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>}}.
فرمود: شما را به [[خدا]] [[سوگند]]، آيا تصديق مى‏كنيد آنجا كه آيات: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} نازل شد [[مردم]] پرسيدند: اى [[رسول خدا]]، آيا اين آيات فقط مخصوص برخى از [[مؤمنان]] است يا تعلّق به همه مردم دارد؟ [[خداوند]] پيامبر را [[مأمور]] فرمود تا [[ولات امر]] آنان را معيّن فرمايد و همان گونه كه [[نماز]] و زكات و [[روزه]] و [[حجّ]] را براى آنان گفته است ولايت را نيز بر ايشان تفسير نمايد و آن [[حضرت]] در [[روز]] غدير خمّ مرا [[نصب]] فرمود. سپس خطبه‏اى بدين شرح ايراد نمود كه: «اى مردم خداوند مرا مأمور به انجام كارى فرموده كه سينه‏ام تنگ شده و [[گمان]] برده‏ام‏ كه مردم مرا تكذيب نمايند و [[پروردگار]] مرا فرموده كه يا [[ابلاغ رسالت]] كنم و گر نه مرا [[عذاب]] نمايد» سپس منادى را امر فرمود كه ندا كند «الصّلاة [[جامعة]]» (يعنى همه جمع شوند) سپس اين [[خطبه]] را ايراد فرمود كه: اى مردم آيا تصديق مى‏كنيد كه [[خداوند عزّ و جلّ]] مولاى من است و من مولاى مؤمنين هستم و من از ايشان به خودشان برترم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا. فرمود: اى على برخيز، من نيز برخاستم و فرمود: «هر كه من مولاى او مى‏باشم همانا علىّ مولاى او است، خداوندا دوستارش را [[دوست]] بدار و دشمنش را [[دشمن]] دار». پس [[سلمان]] برخاسته و گفت: اى رسول خدا ولايت او چگونه ولايى است؟ فرمود: ولايت او همچون ولايت من است، پس هر كه من از خودش به او برترم علىّ نيز از نفس او به خودش [[برتر]] است، پس خداوند آيه: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} را نازل فرمود و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله تكبير فرستاده و گفت: اللَّه اكبر بر كمال [[نبوّت]] و دين [[خدا]]: ولايت على پس از من.


{{متن حدیث|قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ خَاصَّةٌ فِي‏ بَعْضِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ أَمْ عَامَّةٌ لِجَمِيعِهِمْ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ وُلَاةَ أَمْرِهِمْ وَ أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمْ مِنَ الْوَلَايَةِ مَا فَسَّرَ لَهُمْ مِنْ صَلَاتِهِمْ وَ زَكَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ حَجِّهِمْ فَنَصَبَنِي لِلنَّاسِ عَلَماً بِغَدِيرِ خُمٍّ ثُمَّ خَطَبَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي بِرِسَالَةٍ ضَاقَ بِهَا صَدْرِي فَظَنَنْتُ أَنَّ النَّاسَ مُكَذِّبِيَّ فَأَوْعَدَنِي لَأُبَلِّغَنَّهَا أَوْ لَيُعَذِّبَنِّي ثُمَّ أَمَرَ فَنُودِيَ بِالصَّلَاةَ جَامِعَةً ثُمَّ خَطَبَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قُمْ يَا عَلِيُّ فَقُمْتُ فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَامَ سَلْمَانُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَالاهُ كَمَا ذَا فَقَالَ لَا كَوَلَائِي فَمَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ- فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> فَكَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى تَمَامِ نُبُوَّتِي وَ تَمَامِ دِينِ اللَّهِ وَلَايَةِ عَلِيٍّ بَعْدِي فَقَامَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ الْآيَاتُ خَاصَّةٌ فِي عَلِيٍّ-؟ فَقَالَ {{صل}} بَلَى خَاصَّةٌ فِيهِ وَ فِي أَوْصِيَائِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ بَيِّنْهُمْ لَنَا- قَالَ عَلِيٌّ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي وَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ثُمَّ ابْنِي الْحَسَنُ ثُمَّ ابْنِي الْحُسَيْنُ ثُمَّ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ الْقُرْآنُ مَعَهُمْ وَ هُمْ مَعَ الْقُرْآنِ لَا يُفَارِقُونَهُ وَ لَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ حَوْضِ}}.
پس [[أبوبكر]] و [[عمر]] برخاسته گفتند: اى [[رسول خدا]]، اين آيات فقط مخصوص علىّ نازل شده است؟ پيامبر فرمود: آرى در باره او و اوصياى من تا [[روز]] قيامت نازل شده است. آن دو گفتند: اى رسول خدا براى ما آنان را بيان بفرما. فرمود: علىّ [[برادر]] و وزير و [[وارث]] و وصىّ و جانشين من در امّتم مى‏باشد، او مولى و [[سرپرست]] همه مرد و [[زن]] [[مؤمن]] پس از من است، سپس فرزندش حسن، بعد حسين، سپس نه نفر از [[فرزندان]] حسين، يكى پس از ديگرى، [[قرآن]] با ايشان است و ايشان با قرآنند، نه ايشان از قرآن جدا شوند و نه قرآن از آنان فارق گردد تا بر [[حوض]] نزد من آيند<ref>{{متن حدیث|فَأَنْشُدُكُمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَ تَعْلَمُونَ‏ حَيْثُ‏ نَزَلَتْ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} وَ حَيْثُ‏ نَزَلَتْ‏ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}. {{متن حدیث|قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ خَاصَّةٌ فِي‏ بَعْضِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ أَمْ عَامَّةٌ لِجَمِيعِهِمْ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ وُلَاةَ أَمْرِهِمْ وَ أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمْ مِنَ الْوَلَايَةِ مَا فَسَّرَ لَهُمْ مِنْ صَلَاتِهِمْ وَ زَكَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ حَجِّهِمْ فَنَصَبَنِي لِلنَّاسِ عَلَماً بِغَدِيرِ خُمٍّ ثُمَّ خَطَبَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي بِرِسَالَةٍ ضَاقَ بِهَا صَدْرِي فَظَنَنْتُ أَنَّ النَّاسَ مُكَذِّبِيَّ فَأَوْعَدَنِي لَأُبَلِّغَنَّهَا أَوْ لَيُعَذِّبَنِّي ثُمَّ أَمَرَ فَنُودِيَ بِالصَّلَاةَ جَامِعَةً ثُمَّ خَطَبَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قُمْ يَا عَلِيُّ فَقُمْتُ فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَامَ سَلْمَانُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَالاهُ كَمَا ذَا فَقَالَ لَا كَوَلَائِي فَمَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ- فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} {{متن حدیث|فَكَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى تَمَامِ نُبُوَّتِي وَ تَمَامِ دِينِ اللَّهِ وَلَايَةِ عَلِيٍّ بَعْدِي فَقَامَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ الْآيَاتُ خَاصَّةٌ فِي عَلِيٍّ-؟ فَقَالَ {{صل}} بَلَى خَاصَّةٌ فِيهِ وَ فِي أَوْصِيَائِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ بَيِّنْهُمْ لَنَا- قَالَ عَلِيٌّ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي وَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ثُمَّ ابْنِي الْحَسَنُ ثُمَّ ابْنِي الْحُسَيْنُ ثُمَّ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ الْقُرْآنُ مَعَهُمْ وَ هُمْ مَعَ الْقُرْآنِ لَا يُفَارِقُونَهُ وَ لَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ حَوْضِ}}.</ref>.


بعد از این [[احتجاج]]، برخی از حاضران قسم خوردند که همه آنچه را که [[مولی]] {{ع}} فرمود از [[رسول اکرم]] {{صل}} شنیده‌اند و برخی دیگر [[اذعان]] به بخشی از آن نمودند. به دلیل اهمیت موضوع، در اینجا به اسامی آنان اشاره می‌کنیم: {{متن حدیث|فَقَالُوا كُلُّهُمْ اللَّهُمَّ نَعَمْ- قَدْ سَمِعْنَا ذَلِكَ وَ شَهِدْنَا كَمَا قُلْتَ سَوَاءً وَ قَالَ بَعْضُهُمْ قَدْ حَفِظْنَا جُلَّ مَا قُلْتَ وَ لَمْ‏ نَحْفَظْ كُلَّهُ‏ وَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ حَفِظُوا أَخْيَارُنَا وَ أَفَاضِلُنَا فَقَالَ عَلِيٌّ {{ع}} صَدَقْتُمْ لَيْسَ كُلُّ النَّاسِ يَسْتَوِي فِي الْحِفْظِ أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ مَنْ حَفِظَ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ لَمَّا قَامَ وَ أَخْبَرَ بِهِ فَقَامَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ وَ الْبَرَاءُ بْنُ عَازِبٍ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ فَقَالُوا نَشْهَدُ لَقَدْ حَفِظْنَا قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ هُوَ قَائِمٌ عَلَى الْمِنْبَرِ وَ أَنْتَ إِلَى جَنْبِهِ وَ هُوَ يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ أَمَرَنِيَ اللَّهُ أَنْ أَنْصِبَ لَكُمْ إِمَامَكُمْ وَ الْقَائِمَ فِيكُمْ بَعْدِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الَّذِي فَرَضَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فِي كِتَابِهِ طَاعَتَهُ وَ قَرَنَهُ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَتِي وَ أَمَرَكُمْ بِوَلَايَتِهِ وَ إِنِّي رَاجَعْتُ رَبِّي خَشْيَةَ طَعْنِ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ تَكْذِيبِهِمْ فَأَوْعَدَنِي لَأُبَلِّغَنَّهَا أَوْ لَيُعَذِّبَنِّي- أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ فِي كِتَابِهِ بِالصَّلَاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُهَا لَكُمْ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَقَدْ بَيَّنْتُهَا لَكُمْ وَ فَسَّرْتُهَا وَ أَمَرَكُمْ بِالْوَلَايَةِ وَ إِنِّي أُشْهِدُكُمْ أَنَّهَا لِهَذَا خَاصَّةً وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ لِابْنَيْهِ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مِنْ وُلْدِهِمْ {{عم}} لَا يُفَارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لَا يُفَارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ مَفْزَعَكُمْ‏ بَعْدِي وَ إِمَامَكُمْ وَ دَلِيلَكُمْ وَ هَادِيَكُمْ وَ هُوَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ هُوَ فِيكُمْ بِمَنْزِلَتِي فِيكُمْ فَقَلِّدُوهُ دِينَكُمْ وَ أَطِيعُوهُ فِي جَمِيعِ أُمُورِكُمْ فَإِنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ مَا عَلَّمَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عِلْمِهِ وَ حِكْمَتِهِ فَاسْأَلُوهُ وَ تَعَلَّمُوا مِنْهُ وَ مِنْ أَوْصِيَائِهِ بَعْدَهُ- وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ وَ لَا تَتَقَدَّمُوهُمْ وَ لَا تَخَلَّفُوا عَنْهُمْ فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ وَ لَا يُزَايِلُونَهُ‏ وَ لَا يُزَايِلُهُمْ‏ ثُمَّ جَلَسُوا}}<ref>نقل از «فرائد السمطین فی السمط الأول فی الباب الثامن و الخمسین عن التابعین الکبیر» به نقل از: الغدیر فی الکتاب والسنة و الأدب (ط. مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ ه. ق.)، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص ۲۲۵؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۶۸.</ref>
بعد از این [[احتجاج]]، برخی از حاضران قسم خوردند که همه آنچه را که [[مولی]] {{ع}} فرمود از [[رسول اکرم]] {{صل}} شنیده‌اند و برخی دیگر [[اذعان]] به بخشی از آن نمودند. به دلیل اهمیت موضوع، در اینجا به اسامی آنان اشاره می‌کنیم: {{متن حدیث|فَقَالُوا كُلُّهُمْ اللَّهُمَّ نَعَمْ- قَدْ سَمِعْنَا ذَلِكَ وَ شَهِدْنَا كَمَا قُلْتَ سَوَاءً وَ قَالَ بَعْضُهُمْ قَدْ حَفِظْنَا جُلَّ مَا قُلْتَ وَ لَمْ‏ نَحْفَظْ كُلَّهُ‏ وَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ حَفِظُوا أَخْيَارُنَا وَ أَفَاضِلُنَا فَقَالَ عَلِيٌّ {{ع}} صَدَقْتُمْ لَيْسَ كُلُّ النَّاسِ يَسْتَوِي فِي الْحِفْظِ أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ مَنْ حَفِظَ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ لَمَّا قَامَ وَ أَخْبَرَ بِهِ فَقَامَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ وَ الْبَرَاءُ بْنُ عَازِبٍ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ فَقَالُوا نَشْهَدُ لَقَدْ حَفِظْنَا قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ هُوَ قَائِمٌ عَلَى الْمِنْبَرِ وَ أَنْتَ إِلَى جَنْبِهِ وَ هُوَ يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ أَمَرَنِيَ اللَّهُ أَنْ أَنْصِبَ لَكُمْ إِمَامَكُمْ وَ الْقَائِمَ فِيكُمْ بَعْدِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الَّذِي فَرَضَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فِي كِتَابِهِ طَاعَتَهُ وَ قَرَنَهُ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَتِي وَ أَمَرَكُمْ بِوَلَايَتِهِ وَ إِنِّي رَاجَعْتُ رَبِّي خَشْيَةَ طَعْنِ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ تَكْذِيبِهِمْ فَأَوْعَدَنِي لَأُبَلِّغَنَّهَا أَوْ لَيُعَذِّبَنِّي- أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ فِي كِتَابِهِ بِالصَّلَاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُهَا لَكُمْ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَقَدْ بَيَّنْتُهَا لَكُمْ وَ فَسَّرْتُهَا وَ أَمَرَكُمْ بِالْوَلَايَةِ وَ إِنِّي أُشْهِدُكُمْ أَنَّهَا لِهَذَا خَاصَّةً وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ لِابْنَيْهِ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مِنْ وُلْدِهِمْ {{عم}} لَا يُفَارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لَا يُفَارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ مَفْزَعَكُمْ‏ بَعْدِي وَ إِمَامَكُمْ وَ دَلِيلَكُمْ وَ هَادِيَكُمْ وَ هُوَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ هُوَ فِيكُمْ بِمَنْزِلَتِي فِيكُمْ فَقَلِّدُوهُ دِينَكُمْ وَ أَطِيعُوهُ فِي جَمِيعِ أُمُورِكُمْ فَإِنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ مَا عَلَّمَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عِلْمِهِ وَ حِكْمَتِهِ فَاسْأَلُوهُ وَ تَعَلَّمُوا مِنْهُ وَ مِنْ أَوْصِيَائِهِ بَعْدَهُ- وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ وَ لَا تَتَقَدَّمُوهُمْ وَ لَا تَخَلَّفُوا عَنْهُمْ فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ وَ لَا يُزَايِلُونَهُ‏ وَ لَا يُزَايِلُهُمْ‏ ثُمَّ جَلَسُوا}}<ref>نقل از «فرائد السمطین فی السمط الأول فی الباب الثامن و الخمسین عن التابعین الکبیر» به نقل از: الغدیر فی الکتاب والسنة و الأدب (ط. مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ ه. ق.)، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص ۲۲۵؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۶۸.</ref>
۱۱۴٬۰۴۳

ویرایش