بحث:اولو الامر در حدیث

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

اولو الامر در احادیث

در روایات و احادیث مستفیضه‌ای که از اهل بیت عصمت و طهارت نقل شده، مقصود و مصداق «اولی الامر» ائمه معصوم (ع) است؛ از جمله: ۱. از برید العجلی در حدیث بلندی از امام باقر (ع) روایت شده است که: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...«إِيَّانَا عَنَى خَاصَّةً- أَمَرَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِطَاعَتِنَا»[۱]. یعنی امام باقر (ع) آیه اولی الامر را قرائت فرمودند و گفتند: «مقصود از آن فقط ما هستیم و خداوند همه مؤمنان را تا قیامت به اطاعت و پیروی از ما امر کرده است».

۲. فاضل مقداد سیوری حلی در شرح کتاب باب حادی عشر می‌نویسد: جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند: وقتی این آیه شریفه نازل شد که: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامبر (ص) و اولی الامر از شما». خدمت پیامبر (ص) عرض کردم: خدا را شناختیم و اطاعت کردیم و تو را شناختیم و اطاعت کردیم. اولی الامر چه کسانی هستند که خداوند پیروی از آنها را دستور داده است؟

حضرت فرمود: آنها جانشینان من هستند. ای جابر، نخستین آنان برادرم علی (ع) است، سپس بعد از او فرزندش حسن (ع) سپس حسین (ع) سپس علی بن حسین (ع)، سپس محمد بن علی (ع) و تو او را درک می‌کنی ای جابر، چون او را درک کردی سلام مرا به او برسان. سپس جعفر بن محمد (ع)، سپس موسی بن جعفر (ع)، سپس علی بن موسی الرضا (ع)، سپس محمد بن علی (ع)، سپس علی بن محمد (ع)، سپس حسن بن علی (ع)، سپس محمد بن حسن (ع)، که خداوند به وسیله او زمین را از عدل و داد پر می‌کند همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده بود[۲].

۳. سلیم بن قیس هلالی به نقل از امام علی (ع) می‌گوید: رسول خدا (ص) درباره آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ... به من فرمود: اولی الامر که خدای تعالی او را در کنار نام خویش و رسولش در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ... قرار داده است و مردم را در منازعه‌ها به آنان ارجاع داد، آیا می‌دانی کیستند؟

عرض کردم: یا رسول الله! آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: علی! تو اولین نفر از آنان هستی[۳].

۴. مجاهد در تفسیر این آیه به نقل از ابن عباس چنین می‌گوید: پیامبر اکرم (ص) هنگام عزیمت به جنگ تبوک تصمیم گرفت علی (ع) را در مدینه به جانشینی خود منصوب کند و با بقیه مسلمانان به سمت میدان جنگ تبوک برود. در این هنگام علی (ع) به پیامبر (ص) عرض کرد: مرا در مدینه در کنار زنان و کودکان می‌گذارید و از فضیلت این جهاد بزرگ محروم می‌کنید و همراه دیگر مسلمانان به جنگ می‌روید!

پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «اما ترضی أن نکون منی بمنزلة هارون من موسی، حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح» فقال عز وجل ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»؛ یعنی آیا راضی نمی‌شوی که نسبت تو به من همانند نسبت هارون با موسی باشد به هنگامی که [عازم کوه طور شد و] به برادرش هارون گفت: تو جانشین من در قوم و قبیله‌ام باش و مواظب امور باش تا باز گردم، خداوند نیز در این باره فرمود ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۴].

یعنی واژه «اولی الامر» ناظر به کار توست و تو اولی الامر هستی.

حاکم حسکانی نیز در کتاب خود شواهد التنزیل روایت بالا را نقل کرده و می‌افزاید: ﴿...وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ... در آیه شریفه یعنی: اطاعت کنید از امیرمؤمنان علی (ع) که ولی امر مسلمانان است که خداوند سبحان در زمان حیات رسول خدا (ص) به او ولایت امری عنایت فرمود در زمانی که پیامبر (ص) او را به جانشینی خویش در مدینه برگزید. و همچنین خدا بندگانش را امر به اطاعت و ترک مخالفت او فرمان داد[۵].

۵. علامه قندوزی در ینابیع المودة به نقل از حسن بن صالح می‌نویسد: امام صادق (ع) درباره این آیه فرمود: «اولی الامر هم الأئمة من اهل البیت (ع)»[۶].

۶. عبدالغفار بن القاسم نیز می‌گوید: از امام باقر (ع) درباره «اولی الامر» در آیه شریفه پرسیدم. حضرت فرمود: «کان والله علی منهم»[۷]..

۷. ابن مردویه در کتاب المناقب خود، علاوه بر حدیث بالا روایت دیگری را به نقل از نعمان بن بشیر روایت کرده و می‌نویسد: «إن علیا تلاها یعنی اولی الامر منکم، و قال أنا منهم»[۸]؛ «یعنی علی (ع) آیه اولی الامر را تلاوت کرد و فرمودند: من از آنها می‌باشم».

برخی دیگر از منابعی که این تفسیر را نقل کرده‌اند عبارت‌اند از:

  1. محمد بن یعقوب الأندلسی، تفسیر بحر المحیط، ج۳، ص۶۸۶.
  2. فخرالدین الرازی، تفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ج۴، جزء ۱۰، ص۱۱۳.
  3. محمد بن نعمان العکبری (شیخ مفید) الامالی، (سلسله مؤلفات شیخ مفید)، ج۴، مجلس ۴۱، ص۳۴۸ و ۳۴۹.
  4. محمد بن الحسن الطوسی، الأمالی، مجلس ۵، ص۱۲۱ و ۱۲۲.
  5. محمد بن علی بن بابویه الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، جزء ۲، ص۳۱۶.
  6. سید بن طاووس، سعد السعود، ص۲۳۳.
  7. احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ۲۳۷.[۹]

پانویس

  1. محمد بن یعقوب الکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۳۲، حدیث ۱ (کتاب الحجة)، با تلخیص؛ محمدباقر المجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۹۰، «کتاب الامامة» باب وجوب طاعتهم (ع).
  2. حسن بن یوسف حلی، باب حادی عشر، شرح: فاضل مقداد سیوری حلی، مترجم: عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ص۱۱۴ و ۱۱۵.
  3. سلیم بن قیس الهلالی، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۲۶ (با تلخیص)؛ عبیدالله بن عبدالله الحاکم الحسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۸۹.
  4. سلیمان بن ابراهیم القندوزی الحنفی، ینابیع المودة ج۱، باب ۳۸، ص۳۴۱؛ السید نور الله المرعشی التستری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۴۲۵؛ محمد بن علی المازندرانی، (ابن‌شهرآشوب)، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۰-۲۱؛ سید هاشم البحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۳، ص۱۰۴، باب ۵۸؛ محمدباقر المجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۹۷؛ برای اطلاع بیشتر درباره حدیث منزلت و طرق فراوان آن ر. ک: سید علی المیلانی، نفحات الازهار، ج۱۷ و ۱۸؛ محمدباقر المجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۸۳-۳۰۴؛ شهاب الدین المرعشی النجفی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۳، ص۶۰-۷۵.
  5. شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹۰، حدیث۲۰۳.
  6. ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۸، ص۳۴۱.
  7. احمد بن موسی ابن مردویه، مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۳۰، حدیث ۳۲۸؛ علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۱، ص۳۳۰.
  8. مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۳۰، حدیث ۳۲۷.
  9. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۶۸.