پرش به محتوا

نسخ قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:


== بررسی نمونه‌هایی از [[آیات]] [[ناسخ و منسوخ]] ==
== بررسی نمونه‌هایی از [[آیات]] [[ناسخ و منسوخ]] ==
همان‌گونه که اشاره شد، در مصادیق آیات ناسخ و منسوخ قرآن و تعداد آنها اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. در بین [[معتقدان]] به اصل وقوع نسخ در قرآن، کسانی مانند [[آیت‌الله]] خویی تنها یک مورد را به عنوان ناسخ و منسوخ پذیرفته‌اند و عده‌ای از قدما شمار موارد آن را به بیش از دویست مورد رسانده‌اند. [[مصطفی زید]] در کتاب خود، موارد ادعایی [[نسخ]] را نزد متقدمان این‏گونه گزارش می‏‌کند: [[ابو عبد الله، محمد بن حزم]] ۲۱۴ مورد، [[ابو جعفر نحاس]] ۱۳۴ مورد، [[ابن سلامه]]۲۱۳ مورد، [[عبد القاهر بغدادی]] ۶۶ مورد، [[ابن البرکات]] ۲۱۰ مورد، [[ابن جوزی]] ۲۴۷ مورد، [[کرمی]] در قلائد المرجان ۲۱۸ مورد و [[اجهوری]] در إرشاد [[الرحمان]] ۲۱۳ مورد را از مصادیق نسخ دانسته‏اند<ref>ر. ک: النسخ فی القرآن الکریم، مصطفی زید؛ دراسة تشریعیة تاریخیة نقدیه، بیروت، دار الفکر، ۱۹۷۱ م، ج ۱، ص۴۰۶ ـ ۴۰۱.</ref>. مصطفی زید پس از گزارش این آمار می‌افزاید: "مجموع آیاتی که در مورد آنها ادعای نسخ شده است، به ۲۹۳ مورد می‌رسد که هفتاد [[سوره]] [[قرآن]] را شامل می‌شود". [[سیوطی]] در الإتقان با ردّ نظریه طرفداران کثرت نسخ، در یک بررسی در مورد [[آیات]] نسخ، موارد معدودی را ذکر کرده است. از نظر سیوطی مجموع آیات [[منسوخ]] ۲۱ [[آیه]] است و در یک مورد هم تردید وجود دارد. [[آیت‌الله]] [[محمد هادی معرفت]] در بررسی‌های خود، تنها هشت آیه را منسوخ دانسته است که این هشت آیه عبارت‌اند از: [[آیه نجوا]]، [[آیه عدد]] مقاتلان، [[آیه امتاع]]، آیه جزای فاحشه، آیه توارث به [[ایمان]]، آیات [[صفح]]، آیات [[معاهده]] و آیات تدریجی بودن [[تشریع]] [[قتال]]. آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]]، تنها یک آیه از قرآن را منسوخ می‌داند که آیه نجوا است. [[زیاده‌روی]] در مورد [[ناسخ و منسوخ]] تا آنجا پیش رفته است که برخی کوچک‌ترین [[اختلاف]] میان دو آیه را گونه‌ای از نسخ دانسته‌اند. [[ابن عربی]] می‌گوید: آیه {{متن قرآن| فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}} <ref> و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۵.</ref> [[ناسخ]] [[حکم]] ۱۱۴ [[آیه]] است<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زرکشی، ج ۲، ص۴۷.</ref>.
همان‌گونه که اشاره شد، در مصادیق آیات ناسخ و منسوخ قرآن و تعداد آنها اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. در بین [[معتقدان]] به اصل وقوع نسخ در قرآن، کسانی مانند [[آیت‌الله]] خویی تنها یک مورد را به عنوان ناسخ و منسوخ پذیرفته‌اند و عده‌ای از قدما شمار موارد آن را به بیش از دویست مورد رسانده‌اند. [[مصطفی زید]] در کتاب خود، موارد ادعایی [[نسخ]] را نزد متقدمان این‏گونه گزارش می‏‌کند: [[ابو عبد الله، محمد بن حزم]] ۲۱۴ مورد، [[ابو جعفر نحاس]] ۱۳۴ مورد، [[ابن سلامه]]۲۱۳ مورد، [[عبد القاهر بغدادی]] ۶۶ مورد، [[ابن البرکات]] ۲۱۰ مورد، [[ابن جوزی]] ۲۴۷ مورد، [[کرمی]] در قلائد المرجان ۲۱۸ مورد و [[اجهوری]] در إرشاد [[الرحمان]] ۲۱۳ مورد را از مصادیق نسخ دانسته‌‏اند<ref>ر. ک: النسخ فی القرآن الکریم، مصطفی زید؛ دراسة تشریعیة تاریخیة نقدیه، بیروت، دار الفکر، ۱۹۷۱ م، ج ۱، ص۴۰۶ ـ ۴۰۱.</ref>. مصطفی زید پس از گزارش این آمار می‌افزاید: "مجموع آیاتی که در مورد آنها ادعای نسخ شده است، به ۲۹۳ مورد می‌رسد که هفتاد [[سوره]] [[قرآن]] را شامل می‌شود". [[سیوطی]] در الإتقان با ردّ نظریه طرفداران کثرت نسخ، در یک بررسی در مورد [[آیات]] نسخ، موارد معدودی را ذکر کرده است. از نظر سیوطی مجموع آیات [[منسوخ]] ۲۱ [[آیه]] است و در یک مورد هم تردید وجود دارد. [[آیت‌الله]] [[محمد هادی معرفت]] در بررسی‌های خود، تنها هشت آیه را منسوخ دانسته است که این هشت آیه عبارت‌اند از: [[آیه نجوا]]، [[آیه عدد]] مقاتلان، [[آیه امتاع]]، آیه جزای فاحشه، آیه توارث به [[ایمان]]، آیات [[صفح]]، آیات [[معاهده]] و آیات تدریجی بودن [[تشریع]] [[قتال]]. آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]]، تنها یک آیه از قرآن را منسوخ می‌داند که آیه نجوا است. [[زیاده‌روی]] در مورد [[ناسخ و منسوخ]] تا آنجا پیش رفته است که برخی کوچک‌ترین [[اختلاف]] میان دو آیه را گونه‌ای از نسخ دانسته‌اند. [[ابن عربی]] می‌گوید: آیه {{متن قرآن| فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}} <ref> و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۵.</ref> [[ناسخ]] [[حکم]] ۱۱۴ [[آیه]] است<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زرکشی، ج ۲، ص۴۷.</ref>.


حتی در مورد یک آیه ادعا شده است که ابتدا و انتهایش [[نسخ]] شده و بخش میانی آن بدون نسخ مانده است. شرح این ماجرا را از زبان [[رشید الدین میبدی]]، صاحب [[تفسیر]] [[کشف]] الأسرار، می‌شنویم. او در آغاز [[سوره اعراف]] می‌نویسد:و در این [[سوره]] [[منسوخ]] نیست مگر یک آیه، وهی قوله تعالی: {{متن قرآن| خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} <ref> گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه: 199.</ref> گفته‌اند که اول این [[آیت]] منسوخ است، و میانه آیت محکم، و آخر آیت منسوخ. اول گفت: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ}}؛ یعنی {{عربی|" الفَضْلُ مِنْ أمْوالِهِم "}}، و این آن بود که در ابتدای [[اسلام]] کسی که صاحب [[مال]] بود، هزار درم از بهر خویش بنهادی، یا ثلث مال، و باقی به [[صدقه]] دادی. و اگر صاحب [[ضیاع]] و زرع بودی، یک سال [[نفقه]] خود و عیال بنهادی، و باقی به صدقه بدادی. اگر پیشه‌ور بودی، قوت یک [[روزه]] بنهادی و باقی به صدقه بدادی. پس [[زکات]] فرض آن را منسوخ [[کرد]]. و میانه آیت
حتی در مورد یک آیه ادعا شده است که ابتدا و انتهایش [[نسخ]] شده و بخش میانی آن بدون نسخ مانده است. شرح این ماجرا را از زبان [[رشید الدین میبدی]]، صاحب [[تفسیر]] [[کشف]] الأسرار، می‌شنویم. او در آغاز [[سوره اعراف]] می‌نویسد:و در این [[سوره]] [[منسوخ]] نیست مگر یک آیه، وهی قوله تعالی: {{متن قرآن| خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} <ref> گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه: 199.</ref> گفته‌اند که اول این [[آیت]] منسوخ است، و میانه آیت محکم، و آخر آیت منسوخ. اول گفت: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ}}؛ یعنی {{عربی|" الفَضْلُ مِنْ أمْوالِهِم "}}، و این آن بود که در ابتدای [[اسلام]] کسی که صاحب [[مال]] بود، هزار درم از بهر خویش بنهادی، یا ثلث مال، و باقی به [[صدقه]] دادی. و اگر صاحب [[ضیاع]] و زرع بودی، یک سال [[نفقه]] خود و عیال بنهادی، و باقی به صدقه بدادی. اگر پیشه‌ور بودی، قوت یک [[روزه]] بنهادی و باقی به صدقه بدادی. پس [[زکات]] فرض آن را منسوخ [[کرد]]. و میانه آیت
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش