پرش به محتوا

ضرورت امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکان‌پذیر'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکان‌پذیر')
خط ۲۰: خط ۲۰:
غیر از [[امامیه]] برخی دیگر از [[مذاهب اسلامی]] هم قائل به ضرورت امامت هستند:
غیر از [[امامیه]] برخی دیگر از [[مذاهب اسلامی]] هم قائل به ضرورت امامت هستند:
# '''[[زیدیه]]''' معتقدند امامت [[استمرار نبوت]] است و به همان دلیلی که [[نبوت]] لازم شمرده شده، امامت نیز [[ضرورت]] یافته است<ref>ابن قاسم، محمد بن حسن، سبیل الرشاد الی معرفت رب الارباب، ص۸.</ref> و این می‌تواند به معنای قائل شدنِ [[جایگاه الهی]] برای امامت باشد. جایگاهی که زیدیه در خصوص سه امام نخست قطعاً بدان قائل‌اند، یعنی آنان سه امام نخست را [[منصوص]]، [[معصوم]] و دارای [[مقام الهی]] می‌‌دانند<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹۵.</ref>.
# '''[[زیدیه]]''' معتقدند امامت [[استمرار نبوت]] است و به همان دلیلی که [[نبوت]] لازم شمرده شده، امامت نیز [[ضرورت]] یافته است<ref>ابن قاسم، محمد بن حسن، سبیل الرشاد الی معرفت رب الارباب، ص۸.</ref> و این می‌تواند به معنای قائل شدنِ [[جایگاه الهی]] برای امامت باشد. جایگاهی که زیدیه در خصوص سه امام نخست قطعاً بدان قائل‌اند، یعنی آنان سه امام نخست را [[منصوص]]، [[معصوم]] و دارای [[مقام الهی]] می‌‌دانند<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹۵.</ref>.
# '''[[اسماعیلیه]]''' معتقدند امامت امام بدون تصریح و [[نص]] [[خداوند متعال]] یا [[رسول]] یا امام منتخب توسط رسول {{صل}}، امکان پذیر نیست<ref>سجستانی، ابویعقوب، کتاب الافتخار، ص۶۶ و۶۷.</ref> و [[سلسله]] امامت یکی پس از دیگری با دستور صریح تعیین شده است، بنابراین امام باید به [[دستور خداوند]] و به نص رسول {{صل}} باشد<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۲۱۹.</ref>.<ref>ولید، علی بن محمد، تاج العقائد و معدن الفوائد، ص۶۱ به بعد.</ref>
# '''[[اسماعیلیه]]''' معتقدند امامت امام بدون تصریح و [[نص]] [[خداوند متعال]] یا [[رسول]] یا امام منتخب توسط رسول {{صل}}، امکان‌پذیر نیست<ref>سجستانی، ابویعقوب، کتاب الافتخار، ص۶۶ و۶۷.</ref> و [[سلسله]] امامت یکی پس از دیگری با دستور صریح تعیین شده است، بنابراین امام باید به [[دستور خداوند]] و به نص رسول {{صل}} باشد<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۲۱۹.</ref>.<ref>ولید، علی بن محمد، تاج العقائد و معدن الفوائد، ص۶۱ به بعد.</ref>
# '''[[معتزله]]''' غالباً امامت را [[واجب]] می‌‌دانند، برخی از معتزله [[وجوب امامت]] را [[عقلی]] و برخی دیگر وجوب آن را [[نقلی]] دانسته‌اند. معتزله می‌‌گویند با [[حکم عقل]] باید امام کسی باشد که با عامل کنترل جامعه یعنی [[قوانین]] جزایی در جامعه تحقق ببخشد تا [[مردم]] سراغ [[دوست]] رفته و سراغ [[دشمن]] نروند. ضمناً [[عقول]] [[مردم]] علاوه بر عدم [[قدرت]] [[درک]] مسأله [[دنیوی]]، در [[شناخت]] [[مصالح]] [[اخروی]] هم ناتوانند، پس مردم به امامانی نیازمندند که تمام [[مصالح دنیوی و اخروی]] آنها را بشناسند. لازمه وجود چنین امامی این است که [[امام]] [[ولایت تشریعی]] هم داشته باشد و این مطلب با [[امامت]] به معنای [[اهل سنت]] سازگاری ندارد<ref>ر. ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref>.
# '''[[معتزله]]''' غالباً امامت را [[واجب]] می‌‌دانند، برخی از معتزله [[وجوب امامت]] را [[عقلی]] و برخی دیگر وجوب آن را [[نقلی]] دانسته‌اند. معتزله می‌‌گویند با [[حکم عقل]] باید امام کسی باشد که با عامل کنترل جامعه یعنی [[قوانین]] جزایی در جامعه تحقق ببخشد تا [[مردم]] سراغ [[دوست]] رفته و سراغ [[دشمن]] نروند. ضمناً [[عقول]] [[مردم]] علاوه بر عدم [[قدرت]] [[درک]] مسأله [[دنیوی]]، در [[شناخت]] [[مصالح]] [[اخروی]] هم ناتوانند، پس مردم به امامانی نیازمندند که تمام [[مصالح دنیوی و اخروی]] آنها را بشناسند. لازمه وجود چنین امامی این است که [[امام]] [[ولایت تشریعی]] هم داشته باشد و این مطلب با [[امامت]] به معنای [[اهل سنت]] سازگاری ندارد<ref>ر. ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref>.
# '''[[خوارج]]''' معتقدند نیازی به امام نیست و بر مردم لازم است بین خود، [[کتاب خدا]] را [[تعلیم]] دهند<ref>جمعی از نویسندگان، معارف کلامی شیعه کلیات امامت، ص۲۲۵.</ref>. تنها [[فرقه]] ای که امروز از فرقه‌های خوارج باقی مانده، [[فرقه اباضیه]] است و آنان هم به [[وجوب امامت]] [[اعتقاد]] دارند<ref>اشعری، ابو الحسین علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۲۵.</ref>.
# '''[[خوارج]]''' معتقدند نیازی به امام نیست و بر مردم لازم است بین خود، [[کتاب خدا]] را [[تعلیم]] دهند<ref>جمعی از نویسندگان، معارف کلامی شیعه کلیات امامت، ص۲۲۵.</ref>. تنها [[فرقه]] ای که امروز از فرقه‌های خوارج باقی مانده، [[فرقه اباضیه]] است و آنان هم به [[وجوب امامت]] [[اعتقاد]] دارند<ref>اشعری، ابو الحسین علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۲۵.</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:
## [[آیات قرآن کریم]]، نیازمند تبیین و توضیح است و یکی از [[وظایف]] [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز همین بود.
## [[آیات قرآن کریم]]، نیازمند تبیین و توضیح است و یکی از [[وظایف]] [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز همین بود.
## بدون تردید، در [[حیات رسول اکرم]] {{صل}} [[تبیین احکام]] و معارف اسلامی و [[تفسیر]] و توضیح [[آیات قرآنی]] به گونه‏ای که [[مردم]] را در طول [[تاریخ]] و پس از پایان دوره [[رسالت]] از [[هدایت]] [[هدایت‌گران الهی]] بی‏نیاز کند، انجام نشد. بهترین[[شاهد]] بر این مدعا، پیدایش فرقه‏های متعددی است که علی‌رغم اینکه همه، خود را [[مسلمان]] می‏پندارند، بین بسیاری از آنها حتی در [[اصول اعتقادی]]، وجوه [[اختلاف]]، بیش از موارد اشتراک است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز از این امر [[آگاه]] بود و می‌‏فرمود: «[[امت]] من هفتاد و سه [[فرقه]] خواهد شد»<ref>شهرستانی، عبد الکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۳.</ref>. حال، [[براهین]] لزوم [[نبوت]] که بر اساس [[حکمت الهی]]، اقامه می‏شد، در اینجا نیز جاری است، با این تفاوت که در آنجا برای اثبات لزوم نبوت بود، اما در اینجا برای اثبات لزوم مرجعی است که بتواند احکام و [[دستورات]] نازل شده توسط [[خداوند]] به واسطه رسول اکرم {{صل}} را برای مردم تبیین کند و بدین ترتیب راه سعادت و [[نیک فرجامی]] را برای مردم آشکار سازد؛ زیرا تا وقتی که [[معارف]] آسمانی برای مردم ناشناخته باقی بماند، نمی‏تواند نقش [[روشنگری]] داشته باشد و مورد استفاده آنها قرار گیرد و این با حکمت الهی سازگار نیست<ref>شریف مرتضی‏، الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۶۳؛ شیخ طوسی‏، محمد بن حسن، تلخیص الشافی‏؛ ج۱، ص۲۷۱.</ref>.<ref>ر. ک: [[عبدالکریم رضایی|رضایی، عبدالکریم]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، (بررسی دیدگاههای امامیه، معتزله واشاعره)، ص۱۴۸.</ref> نکتۀ دیگر اینکه، در [[عصر پیامبر خاتم]] {{صل}} با وجود همه فشارها و [[جنگ‌ها]]، [[مشکلات]] عدیده و فقدان [[آمادگی]] و نیاز [[جامعه اسلامی]]، [[بیان همه احکام]] و [[معارف اسلامی]] و [[تفسیر]] تمامی [[آیات]] مقدور نبوده است؛ چگونه ممکن است پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} مفسری عمیق و [[آگاه]] به رموز و [[اسرار]]، [[ضرورت]] نداشته باشد؟. بنابراین، برای [[حفظ دین]] و تبیین آن، چاره‌ای جز [[وجود امام]] نداریم<ref>بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، العتبه الحسینیه المقدسه، کربلای معلی، چاپ اول، ۱۴۳۵ق. ص۴۲۱.</ref>. برخی [[پژوهشگران]] نیز معتقدند، تشریح و شفاف‌سازی [[مبانی دینی]]، [[نظارت]] بر اجرای [[مقررات اسلامی]] و تبیین اصول و [[فروع]] و بیان بی‌کم و کاست آنها، تنها به [[دست امام]] (با تمامی شرایطش) شکل می‌گیرد، تا [[انحراف]] و [[بدعت]] در [[اسلام]] رخ ندهد<ref>[[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۷۴ ـ ۷۷.</ref>.
## بدون تردید، در [[حیات رسول اکرم]] {{صل}} [[تبیین احکام]] و معارف اسلامی و [[تفسیر]] و توضیح [[آیات قرآنی]] به گونه‏ای که [[مردم]] را در طول [[تاریخ]] و پس از پایان دوره [[رسالت]] از [[هدایت]] [[هدایت‌گران الهی]] بی‏نیاز کند، انجام نشد. بهترین[[شاهد]] بر این مدعا، پیدایش فرقه‏های متعددی است که علی‌رغم اینکه همه، خود را [[مسلمان]] می‏پندارند، بین بسیاری از آنها حتی در [[اصول اعتقادی]]، وجوه [[اختلاف]]، بیش از موارد اشتراک است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز از این امر [[آگاه]] بود و می‌‏فرمود: «[[امت]] من هفتاد و سه [[فرقه]] خواهد شد»<ref>شهرستانی، عبد الکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۳.</ref>. حال، [[براهین]] لزوم [[نبوت]] که بر اساس [[حکمت الهی]]، اقامه می‏شد، در اینجا نیز جاری است، با این تفاوت که در آنجا برای اثبات لزوم نبوت بود، اما در اینجا برای اثبات لزوم مرجعی است که بتواند احکام و [[دستورات]] نازل شده توسط [[خداوند]] به واسطه رسول اکرم {{صل}} را برای مردم تبیین کند و بدین ترتیب راه سعادت و [[نیک فرجامی]] را برای مردم آشکار سازد؛ زیرا تا وقتی که [[معارف]] آسمانی برای مردم ناشناخته باقی بماند، نمی‏تواند نقش [[روشنگری]] داشته باشد و مورد استفاده آنها قرار گیرد و این با حکمت الهی سازگار نیست<ref>شریف مرتضی‏، الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۶۳؛ شیخ طوسی‏، محمد بن حسن، تلخیص الشافی‏؛ ج۱، ص۲۷۱.</ref>.<ref>ر. ک: [[عبدالکریم رضایی|رضایی، عبدالکریم]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، (بررسی دیدگاههای امامیه، معتزله واشاعره)، ص۱۴۸.</ref> نکتۀ دیگر اینکه، در [[عصر پیامبر خاتم]] {{صل}} با وجود همه فشارها و [[جنگ‌ها]]، [[مشکلات]] عدیده و فقدان [[آمادگی]] و نیاز [[جامعه اسلامی]]، [[بیان همه احکام]] و [[معارف اسلامی]] و [[تفسیر]] تمامی [[آیات]] مقدور نبوده است؛ چگونه ممکن است پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} مفسری عمیق و [[آگاه]] به رموز و [[اسرار]]، [[ضرورت]] نداشته باشد؟. بنابراین، برای [[حفظ دین]] و تبیین آن، چاره‌ای جز [[وجود امام]] نداریم<ref>بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، العتبه الحسینیه المقدسه، کربلای معلی، چاپ اول، ۱۴۳۵ق. ص۴۲۱.</ref>. برخی [[پژوهشگران]] نیز معتقدند، تشریح و شفاف‌سازی [[مبانی دینی]]، [[نظارت]] بر اجرای [[مقررات اسلامی]] و تبیین اصول و [[فروع]] و بیان بی‌کم و کاست آنها، تنها به [[دست امام]] (با تمامی شرایطش) شکل می‌گیرد، تا [[انحراف]] و [[بدعت]] در [[اسلام]] رخ ندهد<ref>[[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۷۴ ـ ۷۷.</ref>.
# '''[[لزوم اجرای حدود]] و [[حفظ نظام اسلامی]]:''' گروهی از [[متکلمان]] به لزوم اجرای حدود و حفظ نظام اسلامی بر [[وجوب امامت]] [[استدلال]] کرده‌اند؛ زیرا تحقق این امور که مطلوب [[شارع]] است، بدون [[امام]] امکان پذیر نیست<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ غایة المرام فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ الألفین، ص۷-۸.</ref>.
# '''[[لزوم اجرای حدود]] و [[حفظ نظام اسلامی]]:''' گروهی از [[متکلمان]] به لزوم اجرای حدود و حفظ نظام اسلامی بر [[وجوب امامت]] [[استدلال]] کرده‌اند؛ زیرا تحقق این امور که مطلوب [[شارع]] است، بدون [[امام]] امکان‌پذیر نیست<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ غایة المرام فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ الألفین، ص۷-۸.</ref>.
# '''وجوب دفع ضررهای بزرگ:''' وجوب دفع ضررهای بزرگ از دیگر [[دلایل]] متکلمان بر وجوب امامت است؛ زیرا [[بدیهی]] است که اگر در [[جامعه]] [[رهبری]] [[دانا]] و توانا وجود داشته باشد زمینه‌های [[رشد]] و [[صلاح]] [[مردم]] فراهم خواهد بود و اگر وجود نداشته باشد، عکس آن رخ خواهد داد و در نتیجه، از نبود امام زیان بزرگی به جامعه وارد می‌شود و دفع چنین زیان‌هایی در [[شریعت]] [[واجب]] است. بنابراین، وجود امام واجب خواهد بود<ref>تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref>.<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ج۱، ص۴۰۸.</ref>
# '''وجوب دفع ضررهای بزرگ:''' وجوب دفع ضررهای بزرگ از دیگر [[دلایل]] متکلمان بر وجوب امامت است؛ زیرا [[بدیهی]] است که اگر در [[جامعه]] [[رهبری]] [[دانا]] و توانا وجود داشته باشد زمینه‌های [[رشد]] و [[صلاح]] [[مردم]] فراهم خواهد بود و اگر وجود نداشته باشد، عکس آن رخ خواهد داد و در نتیجه، از نبود امام زیان بزرگی به جامعه وارد می‌شود و دفع چنین زیان‌هایی در [[شریعت]] [[واجب]] است. بنابراین، وجود امام واجب خواهد بود<ref>تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref>.<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ج۱، ص۴۰۸.</ref>
# '''ضرورت اجتماعی و [[اجرای اسلام]]:''' [[تکامل]] [[نظم]]، [[امنیت]] و اجتماعات بشری، از منظر [[عقلی]] فقط از راه [[رهبری]] با شرایطی خاص محقق می‌شود و کیان هر [[اجتماعی]] به نوع و نحوه [[حکومت]] حاکمش بستگی دارد<ref>[[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۲۵.</ref>. تحقق [[اجرای حدود]] و [[دستورات اسلامی]] و همچنین [[پاسداری از مرزها]]، بدون وجود [[پیشوا]] امکان ندارد و در نتیجه مقدمۀ امری که [[واجب]] است، واجب خواهد بود؛ لذا [[نصب امام]] واجب است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۶۱.</ref>.
# '''ضرورت اجتماعی و [[اجرای اسلام]]:''' [[تکامل]] [[نظم]]، [[امنیت]] و اجتماعات بشری، از منظر [[عقلی]] فقط از راه [[رهبری]] با شرایطی خاص محقق می‌شود و کیان هر [[اجتماعی]] به نوع و نحوه [[حکومت]] حاکمش بستگی دارد<ref>[[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۲۵.</ref>. تحقق [[اجرای حدود]] و [[دستورات اسلامی]] و همچنین [[پاسداری از مرزها]]، بدون وجود [[پیشوا]] امکان ندارد و در نتیجه مقدمۀ امری که [[واجب]] است، واجب خواهد بود؛ لذا [[نصب امام]] واجب است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۶۱.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش