پرش به محتوا

علم لدنی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکان‌پذیر'
جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکان‌پذیر')
خط ۵۷: خط ۵۷:
=== اقسام علم غیب ===
=== اقسام علم غیب ===
==== با نگاه به اقسام [[امور غیبی]] ====
==== با نگاه به اقسام [[امور غیبی]] ====
[[علم به غیب]] مطلق: به [[حقیقت]] و [[واقعیت]] ناشناخته‌ای «[[غیب مطلق]]» گفته می‌شود که اطلاع از آن جز از راه [[دریافت علم از خدای متعال]] برای هیچ کس، در هیچ [[زمان]] و شرایطی امکان پذیر نیست<ref>ر. ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۳]]، ص۴۱۴؛ [[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]، [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، ص۱۳ و ۱۵؛ [[عباس الهی|الهی، عباس]]، [[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.</ref>. این غیب مطلق نیز بر دو گونه است: نخست: [[غیبی]] است که تنها برای برخی از [[برگزیدگان]] خود آشکار می‌‌کند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند، جز فرستاده‌ای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.</ref>. از جمله موارد این [[غیب]]: اموری که عقلاً تعلّق [[ادراکات حسی]] یا [[ادراکات عقلی]] به آنها ممکن نیست<ref>ر. ک: [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۱۹؛ [[سید مرتضی مهری|مهری، سید مرتضی]]، [[آگاهی‌های غیبی (مقاله)|آگاهی‌های غیبی]]، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵.</ref>؛ مانند: [[ذات خدا]] یا برخی از نشانه‌های او؛ همچون: [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[بهشت و جهنم]] و [[رستاخیز]] که همه آنها از حواس ما غایب‌اند<ref>ر. ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص۱۵۷.</ref>.
[[علم به غیب]] مطلق: به [[حقیقت]] و [[واقعیت]] ناشناخته‌ای «[[غیب مطلق]]» گفته می‌شود که اطلاع از آن جز از راه [[دریافت علم از خدای متعال]] برای هیچ کس، در هیچ [[زمان]] و شرایطی امکان‌پذیر نیست<ref>ر. ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۳]]، ص۴۱۴؛ [[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]، [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، ص۱۳ و ۱۵؛ [[عباس الهی|الهی، عباس]]، [[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.</ref>. این غیب مطلق نیز بر دو گونه است: نخست: [[غیبی]] است که تنها برای برخی از [[برگزیدگان]] خود آشکار می‌‌کند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند، جز فرستاده‌ای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.</ref>. از جمله موارد این [[غیب]]: اموری که عقلاً تعلّق [[ادراکات حسی]] یا [[ادراکات عقلی]] به آنها ممکن نیست<ref>ر. ک: [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۱۹؛ [[سید مرتضی مهری|مهری، سید مرتضی]]، [[آگاهی‌های غیبی (مقاله)|آگاهی‌های غیبی]]، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵.</ref>؛ مانند: [[ذات خدا]] یا برخی از نشانه‌های او؛ همچون: [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[بهشت و جهنم]] و [[رستاخیز]] که همه آنها از حواس ما غایب‌اند<ref>ر. ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص۱۵۷.</ref>.


دوم: [[غیبی]] است که نزد خود نگاه داشته و مختص ذات اوست. به این [[غیب مطلق]] دوم، «[[غیب مستأثر]]» یا «[[علم مستأثر]]» می‌‌گویند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ}}<ref>«بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> لذا [[آگاهی]] از این نوع از [[غیب]]، «[[علم به غیب]] مطلق» نامیده می‌شود که در اصل مختص [[خدای تبارک و تعالی]] است، اما مانعی [[عقلی]] یا [[نقلی]] از دادن جزئیاتی از آن به برخی [[برگزیدگان الهی]] وجود ندارد؛ البته به مخلوق تعلیم‌یافته از این [[علم]]، در تعبیر [[قرآن]] و [[روایات]]، صفت «[[عالم به غیب]]» داده نمی‌شود؛ بلکه لفظ «[[اطلاع بر مغیبات]]» یا «اِخبار از غیب» به‌کار رفته است.
دوم: [[غیبی]] است که نزد خود نگاه داشته و مختص ذات اوست. به این [[غیب مطلق]] دوم، «[[غیب مستأثر]]» یا «[[علم مستأثر]]» می‌‌گویند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ}}<ref>«بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> لذا [[آگاهی]] از این نوع از [[غیب]]، «[[علم به غیب]] مطلق» نامیده می‌شود که در اصل مختص [[خدای تبارک و تعالی]] است، اما مانعی [[عقلی]] یا [[نقلی]] از دادن جزئیاتی از آن به برخی [[برگزیدگان الهی]] وجود ندارد؛ البته به مخلوق تعلیم‌یافته از این [[علم]]، در تعبیر [[قرآن]] و [[روایات]]، صفت «[[عالم به غیب]]» داده نمی‌شود؛ بلکه لفظ «[[اطلاع بر مغیبات]]» یا «اِخبار از غیب» به‌کار رفته است.
۲۱۸٬۱۴۷

ویرایش