پرش به محتوا

کرامات امام جواد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن'
جز (جایگزینی متن - 'خآدمی' به 'خادمی')
جز (جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن')
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
[[مأمون]]، پس از شنیدن سخنان من، توضیحات بیشتر درباره شکل و [[شمایل حضرت]] [[جواد]] {{ع}} پرسید و من برایش بازگو کردم. وقتی سخنم به پایان رسید، دیدم، با آن [[هیبت]] و [[شکوه]] ظاهری و [[غرور]] و [[تکبر]] مخصوص، چونان گاو نر نعره‌ای کشید، خودش را بر [[زمین]] افکند و خطاب به خود می‌گفت: وای بر تو ای مأمون! چه حالی داری؟ و به چه کار [[زشتی]] دست زدی؟
[[مأمون]]، پس از شنیدن سخنان من، توضیحات بیشتر درباره شکل و [[شمایل حضرت]] [[جواد]] {{ع}} پرسید و من برایش بازگو کردم. وقتی سخنم به پایان رسید، دیدم، با آن [[هیبت]] و [[شکوه]] ظاهری و [[غرور]] و [[تکبر]] مخصوص، چونان گاو نر نعره‌ای کشید، خودش را بر [[زمین]] افکند و خطاب به خود می‌گفت: وای بر تو ای مأمون! چه حالی داری؟ و به چه کار [[زشتی]] دست زدی؟
[[خدا]] فلان و فلان را [[لعنت]] کند! چنان‌چه نقشه شوم و خائنانه آنان نبود، امروز دستم به [[خون]] [[فرزند پیامبر]] خدا [[آلوده]] نمی‌شد<ref>اثبات الوصیة، ص۲۱۵، س ۲۰.</ref>.
[[خدا]] فلان و فلان را [[لعنت]] کند! چنان‌چه نقشه شوم و خائنانه آنان نبود، امروز دستم به [[خون]] [[فرزند پیامبر]] خدا [[آلوده]] نمی‌شد<ref>اثبات الوصیة، ص۲۱۵، س ۲۰.</ref>.
یکی از [[یاران امام جواد]] {{ع}} به نام [[معمربن خلاد]] می‌گوید: [[امام جواد]] {{ع}} بر مرکبی سوار شد و به من اشاره فرمود که تو هم بر مرکبت سوار شو.
یکی از [[یاران امام جواد]] {{ع}} به نام [[معمر بن خلاد]] می‌گوید: [[امام جواد]] {{ع}} بر مرکبی سوار شد و به من اشاره فرمود که تو هم بر مرکبت سوار شو.
عرض کردم: مولای من، به کجا می‌رویم؟
عرض کردم: مولای من، به کجا می‌رویم؟
فرمود: آنچه می‌گویم انجام ده.
فرمود: آنچه می‌گویم انجام ده.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش