بحث:عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←ابراهیم نوبختی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
===== [[ابراهیم نوبختی]] ===== | ===== [[ابراهیم نوبختی]] ===== | ||
مرحوم [[نوبختی]] مانند دیگر [[متکلمان شیعه]]، [[عصمت]] را شرط لازم [[امامت]] دانسته و [[معتقد]] است قوام امر امامت با توجه به مسدولیتهای به [[معصوم]] بودن وی وابسته است. <ref>حلی، [[حسن بن یوسف]]، [[انوار]] الملکوت، ص۲۰۴</ref>. | |||
ایشان در تعریف خود از عصمت آن را لطفی از جانب [[خدای متعال]] میداند که موجب جلوگیری از وقوع [[انسان]] در [[خطا]] و [[اشتباه]] میشود<ref>همان، ص۱۹۵</ref>. | |||
بر اساس تعریف وی از عصمت و دیگر عبارات ایشان میتوان به این نتیجه رسید که از منظر او عصمت دارای دو ویژگی [[الهی]] بودن و اختیاری بودن است <ref>همان، ص۱۹۶</ref>. | |||
مرحوم [[نوبختی]]، برهانهای فراوانی را بر [[عصمت امام]] اقامه کرده که همگی، [[عقلی]] یا عقلی – نقلیاند و از خلال آنها میتوان نظریه وی را در [[قلمرو عصمت]] نیز به دست آورد. | |||
[[امتناع تسلسل]]، <ref>این [[برهان]] از [[فلسفه]] [[نیاز به امام]] در [[جامعه]] سرچشمه میگیرد. نوبختی در این باره مینویسد: «[[امامت]]، لطفی است که موجب نزدیکی به [[طاعت]] [[خداوند]] و [[دوری از گناه]] میشود»، حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۱۹۶؛ وی همچنین در جایی دیگر مینویسد: {{عربی|و لان الامة مختلفة في الاحكام فلابد من حجة يقطع اختلافهم و يظهر لنا منه العلم}}؛ حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۱۹۶، با توجه به این مقدمات، مرحوم نوبختی مینویسد: «[[عصمت]]، در [[امام]] لازم است؛ وگرنه علت [[نیازمندی]] به وی در خود او نیز خواهد بود. پس به [[تسلسل]] خواهد انجامید»، حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۲</ref>، [[حفظ شریعت]] | |||
از جمله برهانهای بسیار معروفی که مرحوم نوبختی به آن استناد کرده و در صدد اثبات عصمت امام از راه آن است، «حفظ شریعت» است. وی <ref>نوبختی، این [[برهان]] را این گونه تقریر میکند: {{عربی|لان الشريعة اما ان يحفظ بالامة او به والامة يجوز خطائها والا لم يجز له ان يقول الا ترجعوا بعدي كفارا و لا قوله افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم فلابد منه}}، حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۲</ref>، [[پیشوا]] بودن امام <ref>مرحوم نوبختی با عبارتی موجز، [[استدلال]] خود را اینگونه تبیین میکند که اصولاً امام، [[پیشوای مردم]] است، و مردم موظفاند با [[پیروی]] از او و با توجه به عملش، [[اعمال]] خود را انجام دهند. چنین کسی باید لزوماً معصوم باشد؛ وگرنه اگر به عصمت نیاز نباشد، هرکسی، از جمله [[یهود]] و [[نصارا]] نیز میتوانستند امام ما باشند: {{عربی|و لانه امام و الامام من يفعل الشيء لاجله و الا كانت اليهود و النصارى ائمة لنا و يستحيل التعبد باتباع غير المعصوم لقبحه}}، حسن بن یوسف بن مطهر محلی (علامه حلی)، انوارالملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۴</ref>، [[مطاع]] بودن امام، <ref>مرحوم [[نوبختی]] در این [[استدلال]] بر آن است که ما به [[اطاعت مطلق از امام]] مأموریم، که همین امر بیانگر [[عصمت امام]] است؛ زیرا اگر وی [[معصوم]] نباشد و در نتیجه ما را به [[معصیت]] امر کند، آنگاه میان امر به [[اطاعت از امام]]، که به معصیت امر کرده است، و [[نهی]] از اجتناب از [[معاصی]]، تناقض لازم میآید. بنابراین لازم است [[امام]]، معصوم باشد: {{عربی|فنحن مأمورون بطاعته فلو امر بمعصية لتناقض القول فلابد من عصمته}}، حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۴. مرحوم نوبختی، مقدمه این [[برهان]]، یعنی [[مأمور]] بودن به اطاعت مطلق از امام را [[مبین]] نکرده است، و به نظر میرسد همانگونه که [[مرحوم علامه حلی]]، شارح کتاب الیاقوت اشاره کرده است، این مقدمه با آیاتی مانند {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}، سوره نساء، آیه ۵۹ مستدل شود. حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)، انوارالملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۵</ref>، [[فلسفه وجودی امام]]<ref>استدلال پنجم مرحوم نوبختی، در واقع یکی از تقریرهای دلیل [[نیاز به امام]] است که پیشتر نیز تبیین شد و بر این پایه [[استوار]] است که [[مردم]] در برداشتهای خود از [[احکام]]، [[اختلاف]] نظر دارند. بنابراین باید کسی باشد که با بیان [[حکم واقعی]]، [[اختلافها]] را از میان بردارد و مردم را با [[حکم خدا]] آشنا کند. از اینرو، لازم است معصوم باشد.{{عربی|ولان الامة مختلفة في الاحكام فلابد من حجة يقطع اختلافهم و يظهر لنا منه العلم}}؛ (حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۵)</ref>، انحصار نظریه [[حق]] در [[کلام امام]] <ref>بر اساس این [[برهان]]، مرحوم [[نوبختی]] راههای رسیدن به [[حکم خدا]] را در مواردی همچون [[قیاس]] یا [[خبر واحد]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} معرفی میکند، و با توجه به اینکه این راهها در رساندن ما به حکم خدا ناتواناند، باید در [[اثبات]] حکم خدا به گفتار [[امام]] مراجعه کرده و گفتار امام زمانی میتواند ما را به حکم خدا برساند که وی را از [[اشتباه]] [[معصوم]] بدانیم: {{عربی|و لان ادلة غيره باطلة من الرأي و الخبر المفرد فلابد من اثباته}}، حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۵؛ شکل منطقی این استدلال را میتوان در قالب یک قیاس استثنایی انفصالی اینگونه بیان کرد: راه رسیدن به حکم خدا، قیاس است یا خبر واحد و یا گفتار امام؛ اما راه رسیدن به حکم خدا، قیاس یا خبر واحد نیست؛ پس راه رسیدن به حکم خدا، گفتار امام است.</ref> و [[جانشینی پیامبر اکرم]] {{صل}}<ref> بر اساس این برهان، مرحوم نوبختی [[معتقد]] است [[پیامبر]]، قطعاً باید معصوم باشد. حال، هرکسی [[جانشین پیامبر]] است، باید صفات او را داشته باشد؛ امام، جانشین پیامبر است؛ پس باید [[صفات پیامبر]]، از جمله [[عصمت]] در امام باشد{{عربی|لأن خصائص الرسول {{صل}} متحققة في الامام من كونه يولي و لا يولي و يعزل و لا يعزل الى غيره فوجب عصمته كعصمته}}؛ حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۲. گفتنی است که نوبختی در برخی دیگر از عبارتهای خود [[عصمت پیامبر]] را چنین [[مبرهن]] کرده است که [[صدور گناه]] از [[پیامبران]]، موجب [[تنفر]] و [[رویگردانی]] [[مردم]] از پذیرش [[کلام]] آنان خواهد شد. از اینرو، لازم است که آنها از [[گناهان]] معصوم باشند. {{عربی|لو لم يكونوا معصومين لاذى الى التنفر عن قبول اقوالهم}}؛ حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۱۹۶</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص 403-395.</ref> | |||
== [[منشأ عصمت]] == | == [[منشأ عصمت]] == |