شهادت امام علی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[دلیل]] این [[تصمیم]] نابخردانه و طرح [[قتل]] [[امام المتقین]] {{ع}} توسط او بین مؤرخان [[اختلاف]] است، اما مهمترین دلیلی که بیان شده این است که که ابن ملجم در [[جنگ نهروان]] با [[خوارج]] بود و نُه نفر در [[جنگ نهروان]] از [[خوارج]] سالم ماندند و کشته نشدند، یکی از آنها [[ابن ملجم]] بود؛ او به [[مکه]] فرار کرد و طرح [[قتل]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را با دو نفر دیگر از [[خوارج]] پیریزی کرد<ref>در بعضی از کتابهای معتبر تاریخ آمده که پس از واقعه نهروان که شکست سختی به خوارج وارد شد و همه کشته شدند جز نُه نفر، از جمله آن نُه نفر ابن ملجم مرادی بود، او به همراه برک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در سال چهل هجری در مکه با هم جمع شدند و سوگند یاد کردند برای خونخواهی کشتگان نهروان و نجات مسلمانان سه نفر را بکشند: یکی، علی {{ع}} و دیگری، معاویه و سومی، عمرو عاص. آری، آنقدر علی {{ع}} مظلوم است که در نقشه این توطئهگران آن حضرت، در ردیف معاویه و عمروعاص به عنوان عوامل بدبختی مسلمانان آورده میشود! این سه نفر در کعبه قسم یاد کردند که در شب نوزده رمضان چهل هجری عبدالرحمان بن ملجم در کوفه علی {{ع}} را بکشد و برک بن عبدالله در شام معاویه و عمرو بن بکر در مصر، عمرو عاص را، این سه نفر حرکت کردند و برک به شام رفت ولی موفق به کشتن معاویه نشد و پای او را مجروح کرد و عمرو بن بکر به مصر رفت و شب نوزده رمضان عمرو عاص بیمار بود و مسجد نیامد و رئیس شرطه شهر به جای او آمد و او کشته شد و تنها ابن ملجم موفق شد توطئهای که ریخته بود لباس عمل بپوشاند و شب نوزده رمضان چهل هجری علی {{ع}} را در محراب عبادت به تحریک قطام دختر زیبای شهر و کمک اشعث بن قیس و... به ضربت شمشیر زهرآلود به شهادت رسانید و لعنت ابدی برای خود خرید.</ref>. | [[دلیل]] این [[تصمیم]] نابخردانه و طرح [[قتل]] [[امام المتقین]] {{ع}} توسط او بین مؤرخان [[اختلاف]] است، اما مهمترین دلیلی که بیان شده این است که که ابن ملجم در [[جنگ نهروان]] با [[خوارج]] بود و نُه نفر در [[جنگ نهروان]] از [[خوارج]] سالم ماندند و کشته نشدند، یکی از آنها [[ابن ملجم]] بود؛ او به [[مکه]] فرار کرد و طرح [[قتل]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را با دو نفر دیگر از [[خوارج]] پیریزی کرد<ref>در بعضی از کتابهای معتبر تاریخ آمده که پس از واقعه نهروان که شکست سختی به خوارج وارد شد و همه کشته شدند جز نُه نفر، از جمله آن نُه نفر ابن ملجم مرادی بود، او به همراه برک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در سال چهل هجری در مکه با هم جمع شدند و سوگند یاد کردند برای خونخواهی کشتگان نهروان و نجات مسلمانان سه نفر را بکشند: یکی، علی {{ع}} و دیگری، معاویه و سومی، عمرو عاص. آری، آنقدر علی {{ع}} مظلوم است که در نقشه این توطئهگران آن حضرت، در ردیف معاویه و عمروعاص به عنوان عوامل بدبختی مسلمانان آورده میشود! این سه نفر در کعبه قسم یاد کردند که در شب نوزده رمضان چهل هجری عبدالرحمان بن ملجم در کوفه علی {{ع}} را بکشد و برک بن عبدالله در شام معاویه و عمرو بن بکر در مصر، عمرو عاص را، این سه نفر حرکت کردند و برک به شام رفت ولی موفق به کشتن معاویه نشد و پای او را مجروح کرد و عمرو بن بکر به مصر رفت و شب نوزده رمضان عمرو عاص بیمار بود و مسجد نیامد و رئیس شرطه شهر به جای او آمد و او کشته شد و تنها ابن ملجم موفق شد توطئهای که ریخته بود لباس عمل بپوشاند و شب نوزده رمضان چهل هجری علی {{ع}} را در محراب عبادت به تحریک قطام دختر زیبای شهر و کمک اشعث بن قیس و... به ضربت شمشیر زهرآلود به شهادت رسانید و لعنت ابدی برای خود خرید.</ref>. | ||
هر کدام از این سه قول باشد، [[ابن ملجم]] [[شب]] نوزده [[ماه مبارک رمضان]] فرق [[مبارک]] [[مولای متقیان]] [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} را در حال [[نماز صبح]] در [[مسجد کوفه]] با [[شمشیر]] زهر آلود شکافت و [[حضرت علی]] {{ع}} در [[شب]] ۲۱ همان سال [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست و همانطوری که [[منادی حق]] در بین [[زمین]] و [[آسمان]] ندا داد: {{متن حدیث|تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى... قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى، قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى، قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ...}}<ref>ر. ک: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۳۲؛ ج۴، ص۱۱۰؛ مروج الذهب، ج۲، ص۴۲۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۴۰-۸۴۲.</ref> | هر کدام از این سه قول باشد، [[ابن ملجم]] [[شب]] نوزده [[ماه مبارک رمضان]] فرق [[مبارک]] [[مولای متقیان]] [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} را در حال [[نماز صبح]] در [[مسجد کوفه]] با [[شمشیر]] زهر آلود شکافت و [[حضرت علی]] {{ع}} در [[شب]] ۲۱ همان سال [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست و همانطوری که [[منادی حق]] در بین [[زمین]] و [[آسمان]] ندا داد: {{متن حدیث|تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى... قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى، قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى، قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ...}}<ref>ر.ک: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۳۲؛ ج۴، ص۱۱۰؛ مروج الذهب، ج۲، ص۴۲۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۴۰-۸۴۲.</ref> | ||
== [[شهادت]] [[امام علی]] {{ع}} بر اساس کتب روایی و تاریخی == | == [[شهادت]] [[امام علی]] {{ع}} بر اساس کتب روایی و تاریخی == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== وصیتهای [[امام]] {{ع}} == | == وصیتهای [[امام]] {{ع}} == | ||
[[امام علی]] {{ع}} به هنگام بستری بودن سفارشهای متعددی را به [[فرزندان]] و عیادتکنندگان خود کرده که در [[کتب حدیث]] و [[تاریخ]] آمده است<ref>ر. ک: دانشنامه امیر المؤمنین {{ع}}، ج ۷ (بخش هشتم/ فصل پنجم: از ترور تا شهادت/ وصیتهایامام).</ref>. در اینجا به یکی از این وصیتها اشاره میکنیم: | [[امام علی]] {{ع}} به هنگام بستری بودن سفارشهای متعددی را به [[فرزندان]] و عیادتکنندگان خود کرده که در [[کتب حدیث]] و [[تاریخ]] آمده است<ref>ر.ک: دانشنامه امیر المؤمنین {{ع}}، ج ۷ (بخش هشتم/ فصل پنجم: از ترور تا شهادت/ وصیتهایامام).</ref>. در اینجا به یکی از این وصیتها اشاره میکنیم: | ||
[[امام علی]] {{ع}} ـ در وصیتی به [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} پس از ضربتِ [[ابن ملجم]] [[ملعون]] ـ فرمود: شما دو تن را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم و اینکه در پی [[دنیا]] نروید، هرچند [[دنیا]] در پی شما باشد. بر آنچه از [[دنیا]] که از دستتان میرود، [[تأسف]] نخورید. [[حق]] بگویید و برای [[اجر]] [آخرت] عمل کنید. [[خصم]] [[ستمگر]] و [[یاور]] [[مظلوم]] باشید. شما و همه [[فرزندان]] و خانوادهام را و هر کس را که این نامهام به او میرسد، به [[تقوای الهی]]، [[نظم]] در [[کارها]] و [[آشتی]] دادن میان خودتان سفارش میکنم. همانا از جدتان شنیدم که میفرمود: "[[آشتی]] دادن میان افراد از همه [[نماز]] و [[روزه]] بهتر است". خدای را، خدای را، در مورد [[یتیمان]]! مبادا دهانشان را گاهی [[سیر]] نگه دارید و گاه گرسنه بدارید و در حضور شما تباه شوند. | [[امام علی]] {{ع}} ـ در وصیتی به [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} پس از ضربتِ [[ابن ملجم]] [[ملعون]] ـ فرمود: شما دو تن را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم و اینکه در پی [[دنیا]] نروید، هرچند [[دنیا]] در پی شما باشد. بر آنچه از [[دنیا]] که از دستتان میرود، [[تأسف]] نخورید. [[حق]] بگویید و برای [[اجر]] [آخرت] عمل کنید. [[خصم]] [[ستمگر]] و [[یاور]] [[مظلوم]] باشید. شما و همه [[فرزندان]] و خانوادهام را و هر کس را که این نامهام به او میرسد، به [[تقوای الهی]]، [[نظم]] در [[کارها]] و [[آشتی]] دادن میان خودتان سفارش میکنم. همانا از جدتان شنیدم که میفرمود: "[[آشتی]] دادن میان افراد از همه [[نماز]] و [[روزه]] بهتر است". خدای را، خدای را، در مورد [[یتیمان]]! مبادا دهانشان را گاهی [[سیر]] نگه دارید و گاه گرسنه بدارید و در حضور شما تباه شوند. |