رفاعة بن شداد بجلی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←نامه مختار به رفاعه
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
رفاعه، [[ابوالجویریه عبدی]] را با هفتاد سوار پشت سر گذاشته بود که [[پوشش]] افراد باشند... رفاعه و همراهان او در راه به [[قرقیسیا]] رسیدند و [[زفر]] همانند نوبت قبل برای آنها آذوقه و علوفه و نیز طبیبانی فرستاد و به آنها گفت: "هر مدت که میخواهید پیش ما بمانید که [[حرمت]] و [[یاری]] میبینید". آنها سه [[روز]] ماندند و هر کدامشان از آذوقه و علوفه هر چه خواستند، توشه گرفتند. [[سعد بن حذیفه]] نیز آمد تا به [[هیت]] رسید و بدویان نزد وی رفتند و آنچه را بر سر [[قوم]] آمده بود، به وی گفتند؛ او هم بازگشت و در صندودا به [[مثنی بن مخربه عبدی]] رسید و قصه را به وی گفت و آنها آنجا ماندند تا خبر آمد که رفاعه نزدیک شده است و چون او نزدیک دهکده رسید، آنها بیرون رفتند و از او استقبال کردند. آنها یک روز و یک شب آنجا بودند و سپس مردم [[مداین]] سوی مداین و [[مردم بصره]] سوی [[بصره]] و [[مردم کوفه]] به سوی [[کوفه]] رفتند و فهمیدند که [[مختار ثقفی|مختار]] در [[زندان]] بوده است"<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۵، ص۶۰۵ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[رفاعه بن شداد بجلی (مقاله)|مقاله «رفاعه بن شداد بجلی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۴۹-۳۵۱.</ref> | رفاعه، [[ابوالجویریه عبدی]] را با هفتاد سوار پشت سر گذاشته بود که [[پوشش]] افراد باشند... رفاعه و همراهان او در راه به [[قرقیسیا]] رسیدند و [[زفر]] همانند نوبت قبل برای آنها آذوقه و علوفه و نیز طبیبانی فرستاد و به آنها گفت: "هر مدت که میخواهید پیش ما بمانید که [[حرمت]] و [[یاری]] میبینید". آنها سه [[روز]] ماندند و هر کدامشان از آذوقه و علوفه هر چه خواستند، توشه گرفتند. [[سعد بن حذیفه]] نیز آمد تا به [[هیت]] رسید و بدویان نزد وی رفتند و آنچه را بر سر [[قوم]] آمده بود، به وی گفتند؛ او هم بازگشت و در صندودا به [[مثنی بن مخربه عبدی]] رسید و قصه را به وی گفت و آنها آنجا ماندند تا خبر آمد که رفاعه نزدیک شده است و چون او نزدیک دهکده رسید، آنها بیرون رفتند و از او استقبال کردند. آنها یک روز و یک شب آنجا بودند و سپس مردم [[مداین]] سوی مداین و [[مردم بصره]] سوی [[بصره]] و [[مردم کوفه]] به سوی [[کوفه]] رفتند و فهمیدند که [[مختار ثقفی|مختار]] در [[زندان]] بوده است"<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۵، ص۶۰۵ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[رفاعه بن شداد بجلی (مقاله)|مقاله «رفاعه بن شداد بجلی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۴۹-۳۵۱.</ref> | ||
== [[نامه]] [[مختار]] به رفاعه == | == [[نامه]] [[مختار ثقفی]] به رفاعه == | ||
وقتی [[رفاعه بن شداد]] از [[عین الورده]] بازگشت، [[مختار ثقفی|مختار]] که در [[زندان]] بود، به او چنین نوشت: اما بعد: آفرین به گروهی که وقتی رفتند، [[خدا]] پاداششان را بزرگ کرد و وقتی آمدند، از بازگشتشان [[خشنود]] شد. [[قسم به پروردگار]] [[کعبه]]! هیچ کس از شما قدمی برنداشت و گامی نگذاشت مگر [اینکه] [[ثواب]] خدای در مقابل آن از [[ملک]] [[دنیا]] بزرگتر بود. [[سلیمان]]، [[تکلیف]] خویش را انجام داد و خدایش او را برد و [[روح]] وی را با [[ارواح]] [[پیامبران]] و [[راستی]] پیشگان و [[شهیدان]] [[پارسا]] قرین کرد؛ وی کسی نبود که به کمک وی [[ظفر]] یابید، [[امیر]]، [[فرمان]] یافته و [[امانتدار]] مؤتمن و سالار [[سپاه]] و [[قاتل]] [[ستمگران]] و انتقامگیرنده از [[دشمنان]] و [[قصاص]] گیرنده از [[قاتلان]] منم؛ آماده و خوشدل باشید و به شما [[بشارت]] میدهم که شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] وی و [[خونخواهی]] [[اهل بیت]] و [[دفاع]] از [[ضعیفان]] و [[نبرد]] [[منحرفان]] [[دعوت]] میکنم. و [[السلام]]<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۶۰۶ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۳۵-۳۳۷.</ref>. | وقتی [[رفاعه بن شداد]] از [[عین الورده]] بازگشت، [[مختار ثقفی|مختار]] که در [[زندان]] بود، به او چنین نوشت: اما بعد: آفرین به گروهی که وقتی رفتند، [[خدا]] پاداششان را بزرگ کرد و وقتی آمدند، از بازگشتشان [[خشنود]] شد. [[قسم به پروردگار]] [[کعبه]]! هیچ کس از شما قدمی برنداشت و گامی نگذاشت مگر [اینکه] [[ثواب]] خدای در مقابل آن از [[ملک]] [[دنیا]] بزرگتر بود. [[سلیمان]]، [[تکلیف]] خویش را انجام داد و خدایش او را برد و [[روح]] وی را با [[ارواح]] [[پیامبران]] و [[راستی]] پیشگان و [[شهیدان]] [[پارسا]] قرین کرد؛ وی کسی نبود که به کمک وی [[ظفر]] یابید، [[امیر]]، [[فرمان]] یافته و [[امانتدار]] مؤتمن و سالار [[سپاه]] و [[قاتل]] [[ستمگران]] و انتقامگیرنده از [[دشمنان]] و [[قصاص]] گیرنده از [[قاتلان]] منم؛ آماده و خوشدل باشید و به شما [[بشارت]] میدهم که شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] وی و [[خونخواهی]] [[اهل بیت]] و [[دفاع]] از [[ضعیفان]] و [[نبرد]] [[منحرفان]] [[دعوت]] میکنم. و [[السلام]]<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۶۰۶ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۳۵-۳۳۷.</ref>. | ||