رفاعة بن شداد بجلی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←نامه مختار ثقفی به رفاعه
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
وقتی [[رفاعه بن شداد]] از [[عین الورده]] بازگشت، [[مختار ثقفی|مختار]] که در [[زندان]] بود، به او چنین نوشت: اما بعد: آفرین به گروهی که وقتی رفتند، [[خدا]] پاداششان را بزرگ کرد و وقتی آمدند، از بازگشتشان [[خشنود]] شد. [[قسم به پروردگار]] [[کعبه]]! هیچ کس از شما قدمی برنداشت و گامی نگذاشت مگر [اینکه] [[ثواب]] خدای در مقابل آن از [[ملک]] [[دنیا]] بزرگتر بود. [[سلیمان]]، [[تکلیف]] خویش را انجام داد و خدایش او را برد و [[روح]] وی را با [[ارواح]] [[پیامبران]] و [[راستی]] پیشگان و [[شهیدان]] [[پارسا]] قرین کرد؛ وی کسی نبود که به کمک وی [[ظفر]] یابید، [[امیر]]، [[فرمان]] یافته و [[امانتدار]] مؤتمن و سالار [[سپاه]] و [[قاتل]] [[ستمگران]] و انتقامگیرنده از [[دشمنان]] و [[قصاص]] گیرنده از [[قاتلان]] منم؛ آماده و خوشدل باشید و به شما [[بشارت]] میدهم که شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] وی و [[خونخواهی]] [[اهل بیت]] و [[دفاع]] از [[ضعیفان]] و [[نبرد]] [[منحرفان]] [[دعوت]] میکنم. و [[السلام]]<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۶۰۶ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۳۵-۳۳۷.</ref>. | وقتی [[رفاعه بن شداد]] از [[عین الورده]] بازگشت، [[مختار ثقفی|مختار]] که در [[زندان]] بود، به او چنین نوشت: اما بعد: آفرین به گروهی که وقتی رفتند، [[خدا]] پاداششان را بزرگ کرد و وقتی آمدند، از بازگشتشان [[خشنود]] شد. [[قسم به پروردگار]] [[کعبه]]! هیچ کس از شما قدمی برنداشت و گامی نگذاشت مگر [اینکه] [[ثواب]] خدای در مقابل آن از [[ملک]] [[دنیا]] بزرگتر بود. [[سلیمان]]، [[تکلیف]] خویش را انجام داد و خدایش او را برد و [[روح]] وی را با [[ارواح]] [[پیامبران]] و [[راستی]] پیشگان و [[شهیدان]] [[پارسا]] قرین کرد؛ وی کسی نبود که به کمک وی [[ظفر]] یابید، [[امیر]]، [[فرمان]] یافته و [[امانتدار]] مؤتمن و سالار [[سپاه]] و [[قاتل]] [[ستمگران]] و انتقامگیرنده از [[دشمنان]] و [[قصاص]] گیرنده از [[قاتلان]] منم؛ آماده و خوشدل باشید و به شما [[بشارت]] میدهم که شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] وی و [[خونخواهی]] [[اهل بیت]] و [[دفاع]] از [[ضعیفان]] و [[نبرد]] [[منحرفان]] [[دعوت]] میکنم. و [[السلام]]<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۶۰۶ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۳۵-۳۳۷.</ref>. | ||
[[سیحان بن عمرو]] از [[مردم]] [[قبیله عبدالقیس]] این [[نامه]] را که در کلاه خویش پنهان کرده بود، آورد و نزد [[رفاعه بن شداد]]، [[مثنی بن مخربه عبدی]]، [[سعد بن حذیفه]]، [[یزید بن انس]]، [[احمر بن شمیط احمسی]]، [[عبدالله بن شداد بجلی]] و [[عبدالله بن کامل]] برد و نامه را برای آنها خواند. پس آنها ابن کامل را سوی [[مختار ثقفی|مختار]] فرستادند و گفتند: "به او بگو ما نامه را خواندیم و چنانیم که تو میخواهی؛ اگر میخواهی، بیاییم و تو را از زندان بیرون بیاوریم، چنین میکنیم". ابن کامل رفت و در زندان پیغام را به | [[سیحان بن عمرو]] از [[مردم]] [[قبیله عبدالقیس]] این [[نامه]] را که در کلاه خویش پنهان کرده بود، آورد و نزد [[رفاعه بن شداد]]، [[مثنی بن مخربه عبدی]]، [[سعد بن حذیفه]]، [[یزید بن انس]]، [[احمر بن شمیط احمسی]]، [[عبدالله بن شداد بجلی]] و [[عبدالله بن کامل]] برد و نامه را برای آنها خواند. پس آنها ابن کامل را سوی [[مختار ثقفی|مختار]] فرستادند و گفتند: "به او بگو ما نامه را خواندیم و چنانیم که تو میخواهی؛ اگر میخواهی، بیاییم و تو را از زندان بیرون بیاوریم، چنین میکنیم". ابن کامل رفت و در زندان پیغام را به مختار گفت و مختار، از اینکه [[شیعیان]] گرد او جمع شدهاند، [[خرسند]] شد و به آنها گفت: "چنین نکنید که من همین روزها بیرون میآیم"<ref>تاریخ الطبری، ج۶، ص۶- ۸ و موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۳۸. استاد یوسفی غروی مینویسد: تاریخ طبری مصدر اصلی اکثر اخبار توابین به نقل از کتاب "أخبار التوابین بعین الوردة" ابی مخنف است و مسعودی در چهار صفحه آن را نقل و به نقل از چنین کتابی تصریح کرده است (ر. ک: مروج الذهب، ج۳، ص۹۳-۹۶)، و ابن نمای حلّی (ق۷ه) در رسالهاش: ذوب النضّار فی شرح أخذ الثار اکثراً از تاریخ طبری نقل کرده و علامه مجلسی نیز در بحارالانوار (ج۴۵، ص۳۴۶-۳۸۶) این مطلب را آورده است، ولی آن با مطالب دیگری آمیخته است.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[رفاعه بن شداد بجلی (مقاله)|مقاله «رفاعه بن شداد بجلی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۵۱-۳۵۲.</ref> | ||
== سرانجام [[رفاعه]] == | == سرانجام [[رفاعه]] == |