پرش به محتوا

جابر بن عتیک: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
او برادر پیمانی [[خباب بن ارت]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷.</ref> و از حاضران در غزوۀ [[بدر]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و در [[پیکار]] [[أحد]] پایش [[شکست]] که [[رسول خدا]] {{صل}} دستی بر آن کشید و همان لحظه بهبود یافت<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۱۸ و ۳۲۷.</ref>. جابر در نبردهای بعدی نیز رسول خدا {{صل}} را [[همراهی]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. جبر دو تن از [[اسیران]] غزوة بنو قریظه را کُشت<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۱۶.</ref> و در [[فتح مکه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> و غزوه حنین<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۶.</ref> [[پرچمدار]] بنو معاویه بود. به [[روایت]] جابر، [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[عیادت]] [[ابوالربیع عبد الله بن ثابت]] رفت و چون وی را مُرده یافت، [[استرجاع]] گفت و [[زنان]] گریستند؛ در حالی که جابر تلاش می‌کرد آنان را آرام کند، یکی از افراد [[خانواده]] عبدالله [[آرزو]] کرد [[مرگ]] وی [[شهادت در راه خدا]] می‌بود. رسول خدا {{صل}} مفهوم [[شهید]] را از کشته شدن در [[راه خدا]] به هفت مورد دیگر تعمیم داد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۳۳؛ شافعی، محمد بن ادریس، مسند، ص۳۶۲.</ref>. برخی به [[اشتباه]] [[کنیه]] [[عبدالله بن ثابت]] را بر جابر مُعاوی (بنومعاویه) تطبیق داده، وی را ابوالربیع گفته‌اند <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۵۳۸. ابوالربیع کنیه عبدالله بن ثابت در متن حدیث یادشده آمده است.</ref>.
او برادر پیمانی [[خباب بن ارت]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷.</ref> و از حاضران در غزوۀ [[بدر]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و در [[پیکار]] [[أحد]] پایش [[شکست]] که [[رسول خدا]] {{صل}} دستی بر آن کشید و همان لحظه بهبود یافت<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۱۸ و ۳۲۷.</ref>. جابر در نبردهای بعدی نیز رسول خدا {{صل}} را [[همراهی]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. جبر دو تن از [[اسیران]] غزوة بنو قریظه را کُشت<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۱۶.</ref> و در [[فتح مکه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> و غزوه حنین<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۶.</ref> [[پرچمدار]] بنو معاویه بود. به [[روایت]] جابر، [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[عیادت]] [[ابوالربیع عبد الله بن ثابت]] رفت و چون وی را مُرده یافت، [[استرجاع]] گفت و [[زنان]] گریستند؛ در حالی که جابر تلاش می‌کرد آنان را آرام کند، یکی از افراد [[خانواده]] عبدالله [[آرزو]] کرد [[مرگ]] وی [[شهادت در راه خدا]] می‌بود. رسول خدا {{صل}} مفهوم [[شهید]] را از کشته شدن در [[راه خدا]] به هفت مورد دیگر تعمیم داد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۳۳؛ شافعی، محمد بن ادریس، مسند، ص۳۶۲.</ref>. برخی به [[اشتباه]] [[کنیه]] [[عبدالله بن ثابت]] را بر جابر مُعاوی (بنومعاویه) تطبیق داده، وی را ابوالربیع گفته‌اند <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۵۳۸. ابوالربیع کنیه عبدالله بن ثابت در متن حدیث یادشده آمده است.</ref>.


در دوره [[عمر]] که [[یهود]] [[خیبر]] [[تبعید]] شدند، به وی نیم سهم از سهام خیبر رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۷۳؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۱.</ref>. جابر برای [[عبدالله بن عمر]] توضیح داد که رسول خدا {{صل}} در کدام قسمت از مسجد بنومعاویه [[نماز]] خواند و سه دعایی را که در آن [[مسجد]] کرده بود، برای عبدالله بیان کرد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۵۱۷.</ref>. جابر از رسول خدا {{صل}} روایت کرده که [[غیرت]] و [[تکبر]] به [[محبوب]] و مبغوض [[الهی]] تقسیم می‌شود و برای هر یک نیز مثالی فرمود<ref>ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۶۰۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۹.</ref>، [[ابن شاهین]] روایت پیش گفته را از جابر از پدرش عتیک بن قیس بن هیشه نقل کرده که صحیح نیست<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۵۶۸.</ref>.
در دوره [[عمر]] که [[یهود]] [[خیبر]] [[تبعید]] شدند، به وی نیم سهم از سهام خیبر رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۷۳؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۱.</ref>. جابر برای [[عبدالله بن عمر]] توضیح داد که رسول خدا {{صل}} در کدام قسمت از مسجد بنومعاویه [[نماز]] خواند و سه دعایی را که در آن [[مسجد]] کرده بود، برای عبدالله بیان کرد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۵۱۷.</ref>. جابر از رسول خدا {{صل}} روایت کرده که [[غیرت]] و [[تکبر]] به [[محبوب]] و مبغوض [[الهی]] تقسیم می‌شود و برای هر یک نیز مثالی فرمود<ref>ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۶۰۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۹.</ref>، [[ابن شاهین]] روایت پیش گفته را از جابر از پدرش عتیک بن قیس بن هیشه نقل کرده که صحیح نیست<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۵۶۸.</ref>.


جابر در سال ۶۱، در ۶۹ سالگی درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. به [[روایت]] [[ابن عباس]]، جنازه وی با [[سهل بن عتیک]] نخستین جنازه‌ای بود که [[رسول خدا]] {{صل}} بر آن در «جایگاه [[نماز]] بر [[مردگان]]» نماز خواند<ref>طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۸۳.</ref>.
جابر در سال ۶۱، در ۶۹ سالگی درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. به [[روایت]] [[ابن عباس]]، جنازه وی با [[سهل بن عتیک]] نخستین جنازه‌ای بود که [[رسول خدا]] {{صل}} بر آن در «جایگاه [[نماز]] بر [[مردگان]]» نماز خواند<ref>طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۸۳.</ref>.
خط ۲۲: خط ۲۲:
٣. [[جابر بن عتیک بن نعمان]]؛ [[کنیه]] وی «ابوعبدالله» و به نقلی «ابوعبدالملک» (برگرفته از نام فرزندش) است. جد وی، [[نعمان بن عمرو بن عتیک اوسی]]، از بنو معاویه، تیره‌ای از بنوعبدالاشهل است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۵۲.</ref>، ولی [[نسب]] وی با نسب جابر معاوی تفاوت دارد. او در شمار [[صحابه]]<ref>ابن حبان، صحیح، ج۱، ص۵۳۱.</ref> و از بزرگان [[انصار]] و مهتر همه بنوعبدالاشهل بود و در [[مدینه]] درگذشت<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۶.</ref>. فرزندِ ابن جابر، «ابوسفیان» نام دارد و از پدرش [[روایت]] کرده است. این روایت که «هر کس [[مال]] [[مسلمانی]] را با قسم جدا کند، [[خداوند]] [[بهشت]] را بر وی [[حرام]] می‌دارد»، به وی و جابر (پیشین) سَلِمی منسوب است<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۰۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۹.</ref>.
٣. [[جابر بن عتیک بن نعمان]]؛ [[کنیه]] وی «ابوعبدالله» و به نقلی «ابوعبدالملک» (برگرفته از نام فرزندش) است. جد وی، [[نعمان بن عمرو بن عتیک اوسی]]، از بنو معاویه، تیره‌ای از بنوعبدالاشهل است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۵۲.</ref>، ولی [[نسب]] وی با نسب جابر معاوی تفاوت دارد. او در شمار [[صحابه]]<ref>ابن حبان، صحیح، ج۱، ص۵۳۱.</ref> و از بزرگان [[انصار]] و مهتر همه بنوعبدالاشهل بود و در [[مدینه]] درگذشت<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۶.</ref>. فرزندِ ابن جابر، «ابوسفیان» نام دارد و از پدرش [[روایت]] کرده است. این روایت که «هر کس [[مال]] [[مسلمانی]] را با قسم جدا کند، [[خداوند]] [[بهشت]] را بر وی [[حرام]] می‌دارد»، به وی و جابر (پیشین) سَلِمی منسوب است<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۰۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۹.</ref>.


برخی «ابو عبدالله» را [[کنیه]] جابر مُعاوی و ابوسفیان را نیز فرزند وی دانسته‌اند. روایاتی نیز از جابر بن عتیک نقل شده که به [[درستی]] مشخص نیست از کدام یک از آنهاست، گرچه جابر معاوی مشهورترین آنان است. در روایتی از جابر، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «گرچه [[مردم]] از عاملان [[زکات]] ناخرسندند، ولی با آمدن آنان اظهار [[خوشحالی]] کنید و زکاتی را که می‌خواهند، در اختیارشان بگذارید»<ref>ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۳۵۷؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۴، ص۱۱۴. استفاده عدم جواز مخالفت با کارگزاران را در هر زمان بنگرید: عظیم آبادی، محمد شمس الحق، عون المعبود، ج۴، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جابر بن عتیک»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۴۹ - ۳۵۰.</ref>
برخی «ابو عبدالله» را [[کنیه]] جابر مُعاوی و ابوسفیان را نیز فرزند وی دانسته‌اند. روایاتی نیز از جابر بن عتیک نقل شده که به [[درستی]] مشخص نیست از کدام یک از آنهاست، گرچه جابر معاوی مشهورترین آنان است. در روایتی از جابر، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «گرچه [[مردم]] از عاملان [[زکات]] ناخرسندند، ولی با آمدن آنان اظهار [[خوشحالی]] کنید و زکاتی را که می‌خواهند، در اختیارشان بگذارید»<ref>ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۳۵۷؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۴، ص۱۱۴. استفاده عدم جواز مخالفت با کارگزاران را در هر زمان بنگرید: عظیم آبادی، محمد شمس الحق، عون المعبود، ج۴، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جابر بن عتیک»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۴۹ - ۳۵۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۱۱۹

ویرایش