پرش به محتوا

بعثت پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
خط ۸۶: خط ۸۶:
گزارش دیگری حاکی از آن است که قریش، مسلمانان را از [[مکه]] [[اخراج]] و در شعب ابی طالب محاصره کردند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>، اما با توجه به نزدیکی شعب ابی طالب به مکه<ref>ر. ک: مدخل شعب ابی طالب.</ref>، [[همراهی]] برخی از قریش همچون [[ابوالبختری بن هشام]] و [[غلام]] [[حکیم بن حزام]] در رساندن آذوقه به [[حضرت خدیجه]] {{س}} در شعب ابی طالب<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۳۶.</ref>، [[نقض پیمان]] [[قریش]] بر ضد [[بنی هاشم]] از سوی [[ابوالبختری]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۲۸۲.</ref>، [[مخالفت]] با این [[پیمان]] از سوی عده‌ای از [[قریش]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۴۲؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۴.</ref>، امکان [[خرید و فروش]] و [[امنیت]] داشتن محصوران در موسم [[حج]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳.</ref> و اندک بودن تعبیر [[اخراج]] در گزارش‌های [[تاریخی]]، به نظر می‌رسد اخراج صورت نگرفته باشد. [[زمان]] محاصره در شعب [[ابی طالب]] را بیشتر منابع سه سال، از سال هفتم تا دهم آورده‌اند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳؛ ابن حبیب، المحبر، ص۱۱: بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، اما از سال ششم<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱؛ مقدسی، ج۲، ص۵۵.</ref> دو سال<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴؛ ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹.</ref>، دو سال و نیم<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۰۰.</ref> و چند سال<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴.</ref> هم گفته‌اند. بنا بر مشهور، [[رسول خدا]] {{صل}} همراه با بنی هاشم با [[تحمل]] دشواری‌های بسیار، سه سال در شعب ابی طالب ماندند تا جایی که رسول خدا {{صل}}، [[حضرت خدیجه]] {{س}} و [[ابوطالب]]، تمام [[اموال]] خود را در این راه صرف کردند و به [[سختی]] و تُهی دستی دچار شدند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>. شدت سختی چنان بود که در بیرون شعب، صدای [[کودکان]] از [[گرسنگی]] شنیده می‌شد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن کثیر، ج۳، ص۱۰۷.</ref> و گفته‌اند جز مخفیانه چیزی به آنان نمی‌رسید<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹.</ref>.
گزارش دیگری حاکی از آن است که قریش، مسلمانان را از [[مکه]] [[اخراج]] و در شعب ابی طالب محاصره کردند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>، اما با توجه به نزدیکی شعب ابی طالب به مکه<ref>ر. ک: مدخل شعب ابی طالب.</ref>، [[همراهی]] برخی از قریش همچون [[ابوالبختری بن هشام]] و [[غلام]] [[حکیم بن حزام]] در رساندن آذوقه به [[حضرت خدیجه]] {{س}} در شعب ابی طالب<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۳۶.</ref>، [[نقض پیمان]] [[قریش]] بر ضد [[بنی هاشم]] از سوی [[ابوالبختری]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۲۸۲.</ref>، [[مخالفت]] با این [[پیمان]] از سوی عده‌ای از [[قریش]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۴۲؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۴.</ref>، امکان [[خرید و فروش]] و [[امنیت]] داشتن محصوران در موسم [[حج]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳.</ref> و اندک بودن تعبیر [[اخراج]] در گزارش‌های [[تاریخی]]، به نظر می‌رسد اخراج صورت نگرفته باشد. [[زمان]] محاصره در شعب [[ابی طالب]] را بیشتر منابع سه سال، از سال هفتم تا دهم آورده‌اند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳؛ ابن حبیب، المحبر، ص۱۱: بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، اما از سال ششم<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱؛ مقدسی، ج۲، ص۵۵.</ref> دو سال<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴؛ ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹.</ref>، دو سال و نیم<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۰۰.</ref> و چند سال<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴.</ref> هم گفته‌اند. بنا بر مشهور، [[رسول خدا]] {{صل}} همراه با بنی هاشم با [[تحمل]] دشواری‌های بسیار، سه سال در شعب ابی طالب ماندند تا جایی که رسول خدا {{صل}}، [[حضرت خدیجه]] {{س}} و [[ابوطالب]]، تمام [[اموال]] خود را در این راه صرف کردند و به [[سختی]] و تُهی دستی دچار شدند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>. شدت سختی چنان بود که در بیرون شعب، صدای [[کودکان]] از [[گرسنگی]] شنیده می‌شد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن کثیر، ج۳، ص۱۰۷.</ref> و گفته‌اند جز مخفیانه چیزی به آنان نمی‌رسید<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹.</ref>.


بنا بر [[نقلی]]، در این ایام [[امام علی]] {{ع}} مخفیانه برای رسول خدا {{صل}} و بنی هاشم [[غذا]] تهیه می‌کرد با آنکه احتمال کشته شدن ایشان از سوی سران قریش، از جمله [[ابوجهل]] وجود داشت<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۵۶.</ref>. البته یک مورد هم گزارش شده است که [[حکیم بن حزام]] برای عمه‌اش حضرت خدیجه {{س}} غذا می‌برد که با مخالفت شدید ابوجهل روبه رو شد<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹.</ref>، اما این نقل به شدت مورد تردید است<ref>ر. ک: جعفر مرتضی، الصحیح، ج۳، ص۲۰۰ و ۲۰۱.</ref>. در این مدت، ابوطالب که از [[ترور رسول خدا]] {{صل}} از سوی [[مشرکان]] و [[شر]] آنان می‌ترسید، به شدت مراقب آن حضرت بود، تا آنجا که شب‌ها پس از آنکه همگان می‌خوابیدند، به [[امام علی]] {{ع}} [[دستور]] می‌داد جای خود را با [[رسول خدا]] {{صل}} عوض کند<ref>ابن شهر آشوب، ج۱، ص۵۸؛ ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۴.</ref>. البته برخی منابع، از امام علی نام نبرده و یکی از پسران یا [[برادران]] یا پسر عموهای [[ابوطالب]] را گفته‌اند<ref>بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۲؛ ابن عبدالبر، الدرر، ص۵۳؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۱۶۶.</ref>.
بنا بر [[نقلی]]، در این ایام [[امام علی]] {{ع}} مخفیانه برای رسول خدا {{صل}} و بنی هاشم [[غذا]] تهیه می‌کرد با آنکه احتمال کشته شدن ایشان از سوی سران قریش، از جمله [[ابوجهل]] وجود داشت<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۵۶.</ref>. البته یک مورد هم گزارش شده است که [[حکیم بن حزام]] برای عمه‌اش حضرت خدیجه {{س}} غذا می‌برد که با مخالفت شدید ابوجهل روبه رو شد<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۷۹.</ref>، اما این نقل به شدت مورد تردید است<ref>ر. ک: جعفر مرتضی، الصحیح، ج۳، ص۲۰۰ و ۲۰۱.</ref>. در این مدت، ابوطالب که از [[ترور رسول خدا]] {{صل}} از سوی [[مشرکان]] و [[شر]] آنان می‌ترسید، به شدت مراقب آن حضرت بود، تا آنجا که شب‌ها پس از آنکه همگان می‌خوابیدند، به [[امام علی]] {{ع}} [[دستور]] می‌داد جای خود را با [[رسول خدا]] {{صل}} عوض کند<ref>ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۵۸؛ ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۴.</ref>. البته برخی منابع، از امام علی نام نبرده و یکی از پسران یا [[برادران]] یا پسر عموهای [[ابوطالب]] را گفته‌اند<ref>بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۲؛ ابن عبدالبر، الدرر، ص۵۳؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۱۶۶.</ref>.


به هر حال پس از گذشت سه سال به رسول خدا {{صل}} [[وحی]] شد که موریانه این [[پیمان]] [[نامه]] را خورده و فقط [[نام خداوند]] و کلمه {{عربی|"بسمك اللهم"}}؛ باقی مانده است<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳؛ بلاذری، أنساب، ج۱، ص۲۷۰؛ مقدسی، ج۲، ص۵۵؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۴.</ref>. هنگامی که ابوطالب این خبر را به [[قریش]] رساند، آنان پذیرفتند که اگر این خبر درست باشد، از این پیمان [[دست]] بردارند. آنان رفتند و دیدند خبر رسول خدا {{صل}} درست است، اما بر شرارتشان افزوده شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۶ و ۱۷.</ref> و این کار را [[سحر]] خواندند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> اگرچه تنها به گفته [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> افراد بسیاری [[اسلام]] آوردند. از سوی دیگر، برخی از قریش که [[مخالف]] این پیمان بودند، مانند [[هشام بن عمرو بن ربیعه]] و [[زهیر بن ابی امیه]] نیز در [[نقض]] تلاش کردند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۷-۱۴.</ref> و بنا بر [[نقلی]]، برخورد قریش با [[بنی هاشم]] را مورد [[نکوهش]] قرار دادند و مسلحانه به [[یاری]] بنی هاشم شتافته، آنان را از شعب خارج کردند و قریش دانستند که بر بنی هاشم دست نمی‌یابند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴.</ref>. ابوطالب هم با سرودن شعری، [[قریشیان]] مخالف این پیمان را ستود<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۷؛ بلاذری، انساب، ج۲، ص۲۹۱.</ref>.
به هر حال پس از گذشت سه سال به رسول خدا {{صل}} [[وحی]] شد که موریانه این [[پیمان]] [[نامه]] را خورده و فقط [[نام خداوند]] و کلمه {{عربی|"بسمك اللهم"}}؛ باقی مانده است<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳؛ بلاذری، أنساب، ج۱، ص۲۷۰؛ مقدسی، ج۲، ص۵۵؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۱۴.</ref>. هنگامی که ابوطالب این خبر را به [[قریش]] رساند، آنان پذیرفتند که اگر این خبر درست باشد، از این پیمان [[دست]] بردارند. آنان رفتند و دیدند خبر رسول خدا {{صل}} درست است، اما بر شرارتشان افزوده شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۶ و ۱۷.</ref> و این کار را [[سحر]] خواندند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> اگرچه تنها به گفته [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> افراد بسیاری [[اسلام]] آوردند. از سوی دیگر، برخی از قریش که [[مخالف]] این پیمان بودند، مانند [[هشام بن عمرو بن ربیعه]] و [[زهیر بن ابی امیه]] نیز در [[نقض]] تلاش کردند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۷-۱۴.</ref> و بنا بر [[نقلی]]، برخورد قریش با [[بنی هاشم]] را مورد [[نکوهش]] قرار دادند و مسلحانه به [[یاری]] بنی هاشم شتافته، آنان را از شعب خارج کردند و قریش دانستند که بر بنی هاشم دست نمی‌یابند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴.</ref>. ابوطالب هم با سرودن شعری، [[قریشیان]] مخالف این پیمان را ستود<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۷؛ بلاذری، انساب، ج۲، ص۲۹۱.</ref>.


پس از خروج بنی هاشم از شعب [[ابی طالب]] و بنا بر نقلی هیجده ماه بعد<ref>ر. ک: مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۰۰.</ref> ابوطالب [[رحلت]] کرد و پس از او [[حضرت خدیجه]] {{س}} نیز [[رحلت]] فرمود. فاصله رحلت آن دو را به [[اختلاف]]، سه [[روز]]<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۳؛ مقدسی، ج۲، ص۵۶؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۰۰.</ref>، ۲۸ روز<ref>حلبی، ج۱، ص۳۴۶.</ref>، یک ماه<ref>اریکی، ج۲، ص۲۹.</ref>، ۳۵ روز<ref>مقدسی، ج۲، ص۵۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۵۳.</ref>، ۵۵ روز<ref>مقریزی، ج۱، ص۴۵.</ref> و شش ماه<ref>ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۰.</ref> آورده‌اند. حضرت خدیجه {{س}}، [[یاوری]] راست‌گو برای [[رسول خدا]] {{صل}} بود که آن حضرت [[شکایت]] نزد او می‌برد و [[ابوطالب]] نیز [[پشتیبان]]، [[یاور]] و مانعی در برابر [[دشمنان]] آن حضرت شمرده می‌شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۵۷.</ref> تا جایی که رسول خدا {{صل}} فرمود: "همواره [[قریش]] از [[آزار]] دادن من می‌ترسیدند تا آنکه عمویم، ابوطالب رحلت کرد"<ref>یحیی بن معین، تاریخ، ج۱، ص۳۸؛ حاکم، المستدرک، ج۲، ص۶۲۲.</ref>. از این‌رو، گفته‌اند پس از رحلت حضرت خدیجه {{س}} و ابوطالب، رسول خدا {{صل}} کمتر از [[خانه]] بیرون می‌آمد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴.</ref> و به سبب شدت [[اندوه]] رسول خدا {{صل}} در [[غم]] از دست دادن این دو بزرگوار، آن سال را "[[عام الحزن]]" یعنی "سال اندوه" نامیدند<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۵۳؛ قطب راوندی، قصص، ص۳۱۴؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۰؛ مقریزی، ج۱، ص۴۵.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۹-۵۱۴.</ref>
پس از خروج بنی هاشم از شعب [[ابی طالب]] و بنا بر نقلی هیجده ماه بعد<ref>ر. ک: مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۰۰.</ref> ابوطالب [[رحلت]] کرد و پس از او [[حضرت خدیجه]] {{س}} نیز [[رحلت]] فرمود. فاصله رحلت آن دو را به [[اختلاف]]، سه [[روز]]<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۳؛ مقدسی، ج۲، ص۵۶؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۰۰.</ref>، ۲۸ روز<ref>حلبی، ج۱، ص۳۴۶.</ref>، یک ماه<ref>اریکی، ج۲، ص۲۹.</ref>، ۳۵ روز<ref>مقدسی، ج۲، ص۵۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۳۵۳.</ref>، ۵۵ روز<ref>مقریزی، ج۱، ص۴۵.</ref> و شش ماه<ref>ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۱۵۰.</ref> آورده‌اند. حضرت خدیجه {{س}}، [[یاوری]] راست‌گو برای [[رسول خدا]] {{صل}} بود که آن حضرت [[شکایت]] نزد او می‌برد و [[ابوطالب]] نیز [[پشتیبان]]، [[یاور]] و مانعی در برابر [[دشمنان]] آن حضرت شمرده می‌شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۵۷.</ref> تا جایی که رسول خدا {{صل}} فرمود: "همواره [[قریش]] از [[آزار]] دادن من می‌ترسیدند تا آنکه عمویم، ابوطالب رحلت کرد"<ref>یحیی بن معین، تاریخ، ج۱، ص۳۸؛ حاکم، المستدرک، ج۲، ص۶۲۲.</ref>. از این‌رو، گفته‌اند پس از رحلت حضرت خدیجه {{س}} و ابوطالب، رسول خدا {{صل}} کمتر از [[خانه]] بیرون می‌آمد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۴.</ref> و به سبب شدت [[اندوه]] رسول خدا {{صل}} در [[غم]] از دست دادن این دو بزرگوار، آن سال را "[[عام الحزن]]" یعنی "سال اندوه" نامیدند<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۵۳؛ قطب راوندی، قصص، ص۳۱۴؛ ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۱۵۰؛ مقریزی، ج۱، ص۴۵.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۹-۵۱۴.</ref>


== [[اسراء]] و [[معراج]] ==
== [[اسراء]] و [[معراج]] ==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
در بیعت عقبه دوم افزون بر شروط [[بیعت عقبه اول]]، مفاد دیگری همچون حرف شنوی و [[اطاعت از رسول خدا]] {{صل}} در هر شرایطی، حق‌گویی در همه جا و [[نهراسیدن]] در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] سرزنش کنندگان وجود داشت که مهم‌ترین این مفاد، عدم درگیری بر سر [[جانشینی رسول خدا]] {{صل}} با [[اهل]] آن<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷؛ بلاذری، أنساب، ج۱، ص۲۹۴؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۵۲.</ref> و [[بیعت]] بر [[جنگ]] و [[دفاع]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بود. از این‌رو، آن را "[[بیعة الحرب]]" نیز گفتند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۶۸؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۵۲.</ref>؛ چنان که آن را "[[عقبة]] الاخیره" یا "عقبة الآخره" هم خوانده‌اند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱.</ref>.
در بیعت عقبه دوم افزون بر شروط [[بیعت عقبه اول]]، مفاد دیگری همچون حرف شنوی و [[اطاعت از رسول خدا]] {{صل}} در هر شرایطی، حق‌گویی در همه جا و [[نهراسیدن]] در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] سرزنش کنندگان وجود داشت که مهم‌ترین این مفاد، عدم درگیری بر سر [[جانشینی رسول خدا]] {{صل}} با [[اهل]] آن<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷؛ بلاذری، أنساب، ج۱، ص۲۹۴؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۵۲.</ref> و [[بیعت]] بر [[جنگ]] و [[دفاع]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بود. از این‌رو، آن را "[[بیعة الحرب]]" نیز گفتند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۶۸؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۵۲.</ref>؛ چنان که آن را "[[عقبة]] الاخیره" یا "عقبة الآخره" هم خوانده‌اند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱.</ref>.


بیشتر منابع، تعداد شرکت کنندگان در [[بیعت عقبه دوم]] را ۷۳ مرد و دو [[زن]] آورده‌اند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷.</ref>. اما هفتاد تن<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۷.</ref> یا هفتاد مرد و دو زن<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۹۳؛ یعقوبی، ج۲، ص۳۸.</ref> نیز گفته شده است. [[ابن جوزی]]<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۳، ص۴۲-۳۹.</ref> با آنکه تعداد شرکت کنندگان در [[عقبه دوم]] را ۷۲ نفر دانسته، ولی نام ۹۱ تن را آورده است که احتمال مشترک بودن یا [[اشتباه]] در برخی نام‌ها وجود دارد، نیز می‌توان احتمال داد که "تسعون" به "سبعون" تصحیف شده و در [[حقیقت]] همان نود صحیح باشد، اما به هر حال این تعداد با دیگر منابع که هفتاد گفته‌اند، سازگار نیست. [[زمان]] وقوع دیدارهای رسول خدا {{صل}} با [[انصار]] و بیعت‌های [[عقبه]]، در منابع مشخص نشده است، اما با توجه به آنکه رسول خدا {{صل}} حدود دو ماه پس از بیعت عقبه دوم به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و نیز بیشتر منابع، مدت زمان [[دعوت]] رسول خدا {{صل}} را در [[مکه]] سیزده سال<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۴؛ یعقوبی، ج۲، ص۳۹؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۱۹۹؛ حاکم، المستدرک، ج۳، ص۲.</ref> آورده‌اند، باید زمان بیعت عقبه دوم را در موسم [[حج]] سال آخر حضور آن حضرت در مکه، یعنی [[سال سیزدهم بعثت]] دانست و چون [[عقبه اول]] [[سال]] قبل از آن بوده است، پس در سال دوازدهم [[بعثت]] و [[دیدار]] با [[اهل]] یثرب نیز چون یک سال قبل از آن بوده، در سال یازدهم بعثت روی داده است. شرکت در [[بیعت عقبه]]، برای شرکت کنندگان در آن [[افتخار]] و در برخی موارد امتیاز به شمار آمد؛ به طوری که آنان را با عنوان "عَقَبیون"<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۹۳؛ ابن اعثم، ج۲، ص۵۰۶؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۳۳؛ ابن العربی، احکام القرآن، ج۲، ص۵۷۰.</ref> و "[[اجماع]] [[أهل]] اثر"<ref>ابوالقاسم کوفی، ج۲، ص۶۹.</ref> شناخته و از بسیاری از آنان با تعبیر "عَقَبی" یاد کرده‌اند<ref>برای نمونه، ر. ک: واقدی، ج۳، ص۱۰۰۹؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۸۶، ۲۸۸ و ۲۹۰؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۳۳۹، ۳۶۰ و ۳۶۴.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۵۳-۵۴.</ref>
بیشتر منابع، تعداد شرکت کنندگان در [[بیعت عقبه دوم]] را ۷۳ مرد و دو [[زن]] آورده‌اند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۹۷.</ref>. اما هفتاد تن<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۷.</ref> یا هفتاد مرد و دو زن<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۹۳؛ یعقوبی، ج۲، ص۳۸.</ref> نیز گفته شده است. [[ابن جوزی]]<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۳، ص۴۲-۳۹.</ref> با آنکه تعداد شرکت کنندگان در [[عقبه دوم]] را ۷۲ نفر دانسته، ولی نام ۹۱ تن را آورده است که احتمال مشترک بودن یا [[اشتباه]] در برخی نام‌ها وجود دارد، نیز می‌توان احتمال داد که "تسعون" به "سبعون" تصحیف شده و در [[حقیقت]] همان نود صحیح باشد، اما به هر حال این تعداد با دیگر منابع که هفتاد گفته‌اند، سازگار نیست. [[زمان]] وقوع دیدارهای رسول خدا {{صل}} با [[انصار]] و بیعت‌های [[عقبه]]، در منابع مشخص نشده است، اما با توجه به آنکه رسول خدا {{صل}} حدود دو ماه پس از بیعت عقبه دوم به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و نیز بیشتر منابع، مدت زمان [[دعوت]] رسول خدا {{صل}} را در [[مکه]] سیزده سال<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۴؛ یعقوبی، ج۲، ص۳۹؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۱۹۹؛ حاکم، المستدرک، ج۳، ص۲.</ref> آورده‌اند، باید زمان بیعت عقبه دوم را در موسم [[حج]] سال آخر حضور آن حضرت در مکه، یعنی [[سال سیزدهم بعثت]] دانست و چون [[عقبه اول]] [[سال]] قبل از آن بوده است، پس در سال دوازدهم [[بعثت]] و [[دیدار]] با [[اهل]] یثرب نیز چون یک سال قبل از آن بوده، در سال یازدهم بعثت روی داده است. شرکت در [[بیعت عقبه]]، برای شرکت کنندگان در آن [[افتخار]] و در برخی موارد امتیاز به شمار آمد؛ به طوری که آنان را با عنوان "عَقَبیون"<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۹۳؛ ابن اعثم، ج۲، ص۵۰۶؛ ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۳۳۳؛ ابن العربی، احکام القرآن، ج۲، ص۵۷۰.</ref> و "[[اجماع]] [[أهل]] اثر"<ref>ابوالقاسم کوفی، ج۲، ص۶۹.</ref> شناخته و از بسیاری از آنان با تعبیر "عَقَبی" یاد کرده‌اند<ref>برای نمونه، ر. ک: واقدی، ج۳، ص۱۰۰۹؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۸۶، ۲۸۸ و ۲۹۰؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۳۳۹، ۳۶۰ و ۳۶۴.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۵۳-۵۴.</ref>


== [[هجرت مسلمانان به یثرب]] ==
== [[هجرت مسلمانان به یثرب]] ==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش