نفی خشم در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== [[خشم]] و [[غضب]] در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} == | == [[خشم]] و [[غضب]] در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} == | ||
# '''اوصاف [[خشم]] [[نبوی]] {{صل}}:''' [[رسول خدا]] {{صل}} دیرتر از هر کسی به [[خشم]] میآمد و خشمش زودتر از همه فرو مینشست<ref>قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۲۹ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج۴، ص۳۴۹.</ref>. چون [[خشم]] میگرفت، آثار [[خشم]] در چهرهاش کاملاً نمایان میشد<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۹، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۹۸ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۸.</ref> و هنگام [[خشم]]، رنگ از رخسار آن [[حضرت]] میپرید و رخسار ایشان سرخ<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۹؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۵، جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۴۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۷، ص ۱۴۱.</ref> یا تیره<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۹ و مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> میشد و قطرات عرق مانند دانههای مروارید از پیشانی اش میچکید<ref>الکافی، ج ۸، ص ۱۱۰؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص ۱۹۸ و طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>؛ به گونهای که در این هنگام، جز [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} کسی جرأت سخن گفتن با ایشان را نداشت<ref>الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۴، ص ۳۱۸، الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۱۶؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۴۱ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۸، ص۲۹۸.</ref>. گرچه [[رسول خدا]] {{صل}} در [[خشم]] به {{متن حدیث|أَشَدُّ النَّاسِ غَضَباً}} ستوده شده است<ref>العینی، عمدة القاری، ج، ص۱۱۲؛ الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۹، ص ۷۱ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۶.</ref>، اما [[غضب]] ایشان، غضبی مذموم نبود؛ بلکه غضبی ممدوح بود که مقتضای [[منصب]] [[نبوت]] ایشان بود<ref>محمد مهدی النراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۵۸.</ref>؛ یعنی [[خشم]] ایشان هرگز برای [[دنیا]] و ناملایمات آن نبود؛ بلکه وقتی حرمتی دریده میشد و یا حدی از [[حدود الهی]] پایمال میشد، از شدت [[خشم]]، کسی او را نمیشناخت و ایشان از پا نمینشست گفت. تا آنکه [[حق]] را [[یاری]] کند<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ مکارم الاخلاق، ص۱۳، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۷؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۸۱ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص۲۷۶.</ref>؛ اما در حال [[غضب]] نیز سخنی جز سخن [[حق]] نمیگفت<ref> | # '''اوصاف [[خشم]] [[نبوی]] {{صل}}:''' [[رسول خدا]] {{صل}} دیرتر از هر کسی به [[خشم]] میآمد و خشمش زودتر از همه فرو مینشست<ref>قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۲۹ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج۴، ص۳۴۹.</ref>. چون [[خشم]] میگرفت، آثار [[خشم]] در چهرهاش کاملاً نمایان میشد<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۹، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۹۸ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۸.</ref> و هنگام [[خشم]]، رنگ از رخسار آن [[حضرت]] میپرید و رخسار ایشان سرخ<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۹؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۵، جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۴۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۷، ص ۱۴۱.</ref> یا تیره<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۹ و مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> میشد و قطرات عرق مانند دانههای مروارید از پیشانی اش میچکید<ref>الکافی، ج ۸، ص ۱۱۰؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص ۱۹۸ و طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>؛ به گونهای که در این هنگام، جز [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} کسی جرأت سخن گفتن با ایشان را نداشت<ref>الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۴، ص ۳۱۸، الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۱۶؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۴۱ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۸، ص۲۹۸.</ref>. گرچه [[رسول خدا]] {{صل}} در [[خشم]] به {{متن حدیث|أَشَدُّ النَّاسِ غَضَباً}} ستوده شده است<ref>العینی، عمدة القاری، ج، ص۱۱۲؛ الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۹، ص ۷۱ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۶.</ref>، اما [[غضب]] ایشان، غضبی مذموم نبود؛ بلکه غضبی ممدوح بود که مقتضای [[منصب]] [[نبوت]] ایشان بود<ref>محمد مهدی النراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۵۸.</ref>؛ یعنی [[خشم]] ایشان هرگز برای [[دنیا]] و ناملایمات آن نبود؛ بلکه وقتی حرمتی دریده میشد و یا حدی از [[حدود الهی]] پایمال میشد، از شدت [[خشم]]، کسی او را نمیشناخت و ایشان از پا نمینشست گفت. تا آنکه [[حق]] را [[یاری]] کند<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ مکارم الاخلاق، ص۱۳، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۷؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۸۱ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص۲۷۶.</ref>؛ اما در حال [[غضب]] نیز سخنی جز سخن [[حق]] نمیگفت<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۴۵؛ محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ص ۷۶ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص۲۲۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۹۸-۱۹۹.</ref>. | ||
# '''راههای کنترل [[خشم]] :''' توصیه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[اصحاب]] و [[یاران]]، اجتناب از [[غضب]] بود<ref>ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۹۷؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۴۰۸ و تاریخ مدینه دمشق، ج ۶۴، ص ۴۶.</ref> و ایشان همچنین راههایی را برای کنترل [[غضب]] به [[مردم]] میفرمود که از این راهها میتوان به تغییر حالت و وضعیت شخص خشمگین اشاره کرد؛ ایشان میفرمود: "هرگاه یکی از شما خشمگین شد، اگر [[ایستاده]] است، بنشیند و چنانچه خشمش برطرف نشد، دراز بکشد"<ref>ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۳۳؛ ابن حبان، صحیح، ج ۱۲، ص ۵۰۱ و مسند احمد، ج ۵ ص ۱۵۲.</ref> و خود نیز برای [[تعلیم]] [[امت]]، چنین میکرد<ref>همان.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۹۹-۲۰۰.</ref>. | # '''راههای کنترل [[خشم]] :''' توصیه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[اصحاب]] و [[یاران]]، اجتناب از [[غضب]] بود<ref>ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۹۷؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۴۰۸ و تاریخ مدینه دمشق، ج ۶۴، ص ۴۶.</ref> و ایشان همچنین راههایی را برای کنترل [[غضب]] به [[مردم]] میفرمود که از این راهها میتوان به تغییر حالت و وضعیت شخص خشمگین اشاره کرد؛ ایشان میفرمود: "هرگاه یکی از شما خشمگین شد، اگر [[ایستاده]] است، بنشیند و چنانچه خشمش برطرف نشد، دراز بکشد"<ref>ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۳۳؛ ابن حبان، صحیح، ج ۱۲، ص ۵۰۱ و مسند احمد، ج ۵ ص ۱۵۲.</ref> و خود نیز برای [[تعلیم]] [[امت]]، چنین میکرد<ref>همان.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۹۹-۲۰۰.</ref>. | ||
* طریق دیگری که [[رسول اکرم]] {{صل}} آن را از راههای کنترل [[خشم]] شمرده، [[پناه]] جستن از [[خداوند متعال]] است. [[نقل]] شده است، روزی دو مرد نزد [[حضرت]] آمدند؛ پس یکی از آنها عصبانی شد و از شدت [[عصبانیت]]، چشمانش سرخ شده و رگ گردنش بالا آمد؛ پس، آن [[حضرت]] فرمود: "من کلمهای را میدانم که اگر آن را بیان کند، [[عصبانیت]] او فرو مینشیند و آن، {{متن حدیث|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} است"<ref>سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۳۳؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۸۴، مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۸، ص ۳۰ - ۳۱؛ کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۹۶ حدیث مشابه از: مسند احمد، ج ۵، ص ۲۴۴ و ترمذی، سنن، ج ۵، ص ۱۶۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۰۰.</ref>. | * طریق دیگری که [[رسول اکرم]] {{صل}} آن را از راههای کنترل [[خشم]] شمرده، [[پناه]] جستن از [[خداوند متعال]] است. [[نقل]] شده است، روزی دو مرد نزد [[حضرت]] آمدند؛ پس یکی از آنها عصبانی شد و از شدت [[عصبانیت]]، چشمانش سرخ شده و رگ گردنش بالا آمد؛ پس، آن [[حضرت]] فرمود: "من کلمهای را میدانم که اگر آن را بیان کند، [[عصبانیت]] او فرو مینشیند و آن، {{متن حدیث|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} است"<ref>سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۳۳؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۸۴، مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۸، ص ۳۰ - ۳۱؛ کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۹۶ حدیث مشابه از: مسند احمد، ج ۵، ص ۲۴۴ و ترمذی، سنن، ج ۵، ص ۱۶۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۰۰.</ref>. |