صحابه در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل'
جز (جایگزینی متن - 'طاقت فرسا' به 'طاقتفرسا') |
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پس اساس [[مذهب شیعه]] «انتقاد» است و این در را [[امام]] {{ع}} به روی شیعه باز کرد و در [[نهج البلاغه]] به طور صریح از [[خلفاء]] و برخی از صحابه انتقاد نموده است. | پس اساس [[مذهب شیعه]] «انتقاد» است و این در را [[امام]] {{ع}} به روی شیعه باز کرد و در [[نهج البلاغه]] به طور صریح از [[خلفاء]] و برخی از صحابه انتقاد نموده است. | ||
با توجه به اینکه آن [[حضرت]] حتی در دوران خلافتش نیز درباره [[شیخین]] [[تقیه]] میکرد این است که میبینیم لحن آن حضرت در مقام انتقاد از شیخین از دیگران ملایمتر است و مسلما اگر امام {{ع}} مجبور به [[تقیه]] نبود و در بیان [[حقایق]] کاملا [[آزاد]] بود، تعبیراتش در انتقاد از آنها نیز شدیدتر میشد و دیگر لزومی نداشت امثال [[ابن ابی الحدید]] سخنان آن حضرت را [[ | با توجه به اینکه آن [[حضرت]] حتی در دوران خلافتش نیز درباره [[شیخین]] [[تقیه]] میکرد این است که میبینیم لحن آن حضرت در مقام انتقاد از شیخین از دیگران ملایمتر است و مسلما اگر امام {{ع}} مجبور به [[تقیه]] نبود و در بیان [[حقایق]] کاملا [[آزاد]] بود، تعبیراتش در انتقاد از آنها نیز شدیدتر میشد و دیگر لزومی نداشت امثال [[ابن ابی الحدید]] سخنان آن حضرت را [[تأویل]] نمایند!<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|صحابه از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص۳۸-۴۱.</ref>. | ||
== انتقاد از صحابه == | == انتقاد از صحابه == | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
سپس میگوید: ولی [[امامیه]] معتقدند که [[اعتراض]] کننده «[[ابوعبیده جراح]]» در [[روز سقیفه]] بوده است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۹، ص۳۰۵.</ref>. | سپس میگوید: ولی [[امامیه]] معتقدند که [[اعتراض]] کننده «[[ابوعبیده جراح]]» در [[روز سقیفه]] بوده است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۹، ص۳۰۵.</ref>. | ||
ابن ابی الحدید، در ذیل جملههای فوق میگوید: کلماتی مانند جملات بالا از علی {{ع}} مبنی بر [[شکایت]] از دیگران و اینکه حق مسلم او به [[ظلم]] گرفته شده به حد [[تواتر]] نقل شده و مؤید نظر امامیه است که میگویند علی بانص مسلم تعیین شده و هیچ کس حق نداشت به هیچ عنوان بر [[مسند]] خلافت قرار گیرد ولی نظر به اینکه حمل این کلمات بر آنچه که از ظاهر آنها استفاده میشود مستلزم تفسیق یا [[تکفیر]] دیگران است، لازم است ظاهر آنها را [[ | ابن ابی الحدید، در ذیل جملههای فوق میگوید: کلماتی مانند جملات بالا از علی {{ع}} مبنی بر [[شکایت]] از دیگران و اینکه حق مسلم او به [[ظلم]] گرفته شده به حد [[تواتر]] نقل شده و مؤید نظر امامیه است که میگویند علی بانص مسلم تعیین شده و هیچ کس حق نداشت به هیچ عنوان بر [[مسند]] خلافت قرار گیرد ولی نظر به اینکه حمل این کلمات بر آنچه که از ظاهر آنها استفاده میشود مستلزم تفسیق یا [[تکفیر]] دیگران است، لازم است ظاهر آنها را [[تأویل]] کنیم، این کلمات مانند [[آیات متشابه]] [[قرآن]] است که نمیتوان ظاهر آنها را گرفت<ref>شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۷.</ref>. | ||
این جملات چون بر خلاف [[عقیده]] «[[عدالت صحابه]]» است و [[ابن ابی الحدید]] هم طرفدار آن میباشد و لذا نمیتواند ظاهر این جملات را بپذیرد و از نظر او نیاز به توجیه و [[ | این جملات چون بر خلاف [[عقیده]] «[[عدالت صحابه]]» است و [[ابن ابی الحدید]] هم طرفدار آن میباشد و لذا نمیتواند ظاهر این جملات را بپذیرد و از نظر او نیاز به توجیه و [[تأویل]] دارد، که تصریح شده است که [[خلافت]] [[حق]] خاص علی {{ع}} بوده است و این جز با منصوصیت و اینکه [[رسول خدا]] {{صل}} از جانب [[خدا]] [[تکلیف]] را تعیین و [[حق]] را مشخص کرده باشد، متصور نیست. | ||
ولی چه لزومی دارد ما [[سخنان امام]] {{ع}} را از معنی حقیقیاش منصرف کنیم با توجه به اینکه خود ابن ابی الحدید نیز گفته [[گمان]] [[قوی]] همان معنای ظاهری الفاظ است به علاوه این جملات هیچ گونه ابهامی ندارد تا آنکه آنها را از [[متشابهات]] بدانیم. و آنگهی [[مهاجر]] و [[انصار]] که [[معصوم از خطا]] و [[اشتباه]] نبودند تا با تکیه بر [[عصمت]] آنها مجبور باشیم آنها را بیگناه قلمداد کنیم. | ولی چه لزومی دارد ما [[سخنان امام]] {{ع}} را از معنی حقیقیاش منصرف کنیم با توجه به اینکه خود ابن ابی الحدید نیز گفته [[گمان]] [[قوی]] همان معنای ظاهری الفاظ است به علاوه این جملات هیچ گونه ابهامی ندارد تا آنکه آنها را از [[متشابهات]] بدانیم. و آنگهی [[مهاجر]] و [[انصار]] که [[معصوم از خطا]] و [[اشتباه]] نبودند تا با تکیه بر [[عصمت]] آنها مجبور باشیم آنها را بیگناه قلمداد کنیم. |