پرش به محتوا

رابطه قلب با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵::::::' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ' به '')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۲۸: خط ۲۸:


پرسشی که به [[ذهن]] می‌رسد این است: آیا کاربرد نکت، نقر و یا قذف قلبی در این [[احادیث]] معادل یکدیگر است یا اینکه متفاوت است و هریک اشاره به [[علم]] با کیفیت ویژه‌ای از [[الهام]] علم در [[قلب]] [[امام]] دارد و [[اهل بیت]]{{عم}} از به‌کارگیری این سه واژه منظور خاصی داشته‌اند؟!
پرسشی که به [[ذهن]] می‌رسد این است: آیا کاربرد نکت، نقر و یا قذف قلبی در این [[احادیث]] معادل یکدیگر است یا اینکه متفاوت است و هریک اشاره به [[علم]] با کیفیت ویژه‌ای از [[الهام]] علم در [[قلب]] [[امام]] دارد و [[اهل بیت]]{{عم}} از به‌کارگیری این سه واژه منظور خاصی داشته‌اند؟!
::::::پاسخ این [[پرسش]] روشن نیست، ولی برخی از [[روایات]] نشان‌دهنده نوعی تفاوت میان روش‌های دریافت [[قلبی]] و شنیداری است؛ دقت کنید: [[عیسی بن حمزه ثقفی]] می‌گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: گاهی ما از شما پرسش‌هایی می‌پرسیم و شما به سرعت و بدون مکث پاسخ می‌گویید و گاهی سر به زیر می‌افکنید و پس از تأملی با فاصله پاسخ ما را می‌دهید. [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: بدون [[شک]] این چنین است. علم در گوش ما طنین‌انداز می‌شود یا در قلب ما می‌افتد و جای می‌گیرد. پس هرگاه این چنین شد ما به سخن می‌آییم و هرگاه این واقعه رخ ندهد، ما نیز از [[سخن گفتن]] باز می‌ایستیم.<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِنَّا نَسْأَلُكَ أَحْيَاناً فَتُسْرِعُ فِي الْجَوَابِ وَ أَحْيَاناً تَطْرُقُ ثُمَّ تُجِيبُنَا قَالَ إِنَّهُ نَعَمْ يُنْقَرُ وَ يُنْكَتُ فِي آذَانِنَا وَ قُلُوبِنَا فَإِذَا نُكِتَ أَوْ نُقِرَ نَطَقْنَا وَ إِذَا أُمْسِكَ عَنَّا أَمْسَكْنَا}} صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۱۶، ح۳.</ref>.
پاسخ این [[پرسش]] روشن نیست، ولی برخی از [[روایات]] نشان‌دهنده نوعی تفاوت میان روش‌های دریافت [[قلبی]] و شنیداری است؛ دقت کنید: [[عیسی بن حمزه ثقفی]] می‌گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: گاهی ما از شما پرسش‌هایی می‌پرسیم و شما به سرعت و بدون مکث پاسخ می‌گویید و گاهی سر به زیر می‌افکنید و پس از تأملی با فاصله پاسخ ما را می‌دهید. [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: بدون [[شک]] این چنین است. علم در گوش ما طنین‌انداز می‌شود یا در قلب ما می‌افتد و جای می‌گیرد. پس هرگاه این چنین شد ما به سخن می‌آییم و هرگاه این واقعه رخ ندهد، ما نیز از [[سخن گفتن]] باز می‌ایستیم.<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِنَّا نَسْأَلُكَ أَحْيَاناً فَتُسْرِعُ فِي الْجَوَابِ وَ أَحْيَاناً تَطْرُقُ ثُمَّ تُجِيبُنَا قَالَ إِنَّهُ نَعَمْ يُنْقَرُ وَ يُنْكَتُ فِي آذَانِنَا وَ قُلُوبِنَا فَإِذَا نُكِتَ أَوْ نُقِرَ نَطَقْنَا وَ إِذَا أُمْسِكَ عَنَّا أَمْسَكْنَا}} صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۱۶، ح۳.</ref>.


{{متن حدیث|عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}} عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الْعَالِمِ فَقَالَ نَكْتٌ فِي الْقَلْبِ وَ نَقْرٌ فِي الْأَسْمَاعِ وَ قَدْ يَكُونَانِ مَعاً}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۱۶، ح۴.</ref>.
{{متن حدیث|عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}} عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الْعَالِمِ فَقَالَ نَكْتٌ فِي الْقَلْبِ وَ نَقْرٌ فِي الْأَسْمَاعِ وَ قَدْ يَكُونَانِ مَعاً}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۱۶، ح۴.</ref>.