پرش به محتوا

رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵::::::' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:


۱. '''قول اول: "[[راسخان در علم]] فقط [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} هستند"''': (...) [[سید عبدالحسین طیب|مرحوم طیب]] نیز راسخان را منحصر در محمد {{صل}} وآل محمد {{عم}} دانسته و استدلال خود را اینگونه بیان می‌کند: مراد از راسخین در علم یعنی ثابت در جمیع آنچه اطلاق علم بر او می‌شود و کلمه راسخ به معنی ثابت دلالت دارد بر اینکه جهل و شک و سهو و نسیان در او راه ندارد و این معنی [[عصمت]] است و معصوم منحصر به محمّد {{صل}} و آل او {{عم}} است. هرچند که شاید معصوم از گناه به دیگران نیز اطلاق شود اما این نوع عصمت انحصاری است. <ref>[[سید عبدالحسین طیب|طیب، سید عبد الحسین]]، اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج۳، ص۱۱۴.</ref> ایشان نیز انحصار در عصمت از شک و نسیان را برای [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} ثابت می‌کند و سپس آنها را تنها [[راسخان در علم]]، که تأویل قرآن را می‌دانند معرفی می‌نماید. (...)
۱. '''قول اول: "[[راسخان در علم]] فقط [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} هستند"''': (...) [[سید عبدالحسین طیب|مرحوم طیب]] نیز راسخان را منحصر در محمد {{صل}} وآل محمد {{عم}} دانسته و استدلال خود را اینگونه بیان می‌کند: مراد از راسخین در علم یعنی ثابت در جمیع آنچه اطلاق علم بر او می‌شود و کلمه راسخ به معنی ثابت دلالت دارد بر اینکه جهل و شک و سهو و نسیان در او راه ندارد و این معنی [[عصمت]] است و معصوم منحصر به محمّد {{صل}} و آل او {{عم}} است. هرچند که شاید معصوم از گناه به دیگران نیز اطلاق شود اما این نوع عصمت انحصاری است. <ref>[[سید عبدالحسین طیب|طیب، سید عبد الحسین]]، اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج۳، ص۱۱۴.</ref> ایشان نیز انحصار در عصمت از شک و نسیان را برای [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} ثابت می‌کند و سپس آنها را تنها [[راسخان در علم]]، که تأویل قرآن را می‌دانند معرفی می‌نماید. (...)
::::::'''نتیجه''': استدلالات کسانی که قول اول را پذیرفته‌اند از این قرار می‌باشد:
'''نتیجه''': استدلالات کسانی که قول اول را پذیرفته‌اند از این قرار می‌باشد:


:'''دلیل اول''': دلیل اصلی و اولی همه قائلین این قول که از علمای شیعه هستند انحصاری است که از روایات فهمیده می‌شود و این روایات چند بخش می‌باشند:
:'''دلیل اول''': دلیل اصلی و اولی همه قائلین این قول که از علمای شیعه هستند انحصاری است که از روایات فهمیده می‌شود و این روایات چند بخش می‌باشند:
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:


«از علومی که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمه همه معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد. از مواردی که نشان می‌دهد شیعیان نخستین به وجود چنین علمی در [[امام]] اعتقاد داشته‌اند، سخن [[ابن عباس]] درباره [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} است. روزی معاویه از او خواست که درباره [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} سخن گوید. [[ابن عباس]] به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود."  
«از علومی که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمه همه معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد. از مواردی که نشان می‌دهد شیعیان نخستین به وجود چنین علمی در [[امام]] اعتقاد داشته‌اند، سخن [[ابن عباس]] درباره [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} است. روزی معاویه از او خواست که درباره [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} سخن گوید. [[ابن عباس]] به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود."  
::::::[[عبدالله بن مسعود]] می‌گوید: "هر آیینه قرآن بر هفت حرف نازل شده و هر حرف آن را ظاهر و باطنی است و دانش ظاهر و باطن قرآن نزد [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است" .
[[عبدالله بن مسعود]] می‌گوید: "هر آیینه قرآن بر هفت حرف نازل شده و هر حرف آن را ظاهر و باطنی است و دانش ظاهر و باطن قرآن نزد [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است" .


[[ابن شاذان]]، از بزرگان شیعه در زمان حضور و از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} و مرجع شیعیان خراسان، در مورد [[علم امام]] به قرآن می‌نویسد: {{عربی|«و هذا القرآن بکماله و تمامه و حرامه و حلاله بلا اختلاف و لا تنازع عند الائمه{{عم}}»}}<ref>«بی‌هیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد [[ائمه]]{{عم}} است». [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، الایضاح، ص۱۰۸.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۷۱.</ref>.
[[ابن شاذان]]، از بزرگان شیعه در زمان حضور و از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} و مرجع شیعیان خراسان، در مورد [[علم امام]] به قرآن می‌نویسد: {{عربی|«و هذا القرآن بکماله و تمامه و حرامه و حلاله بلا اختلاف و لا تنازع عند الائمه{{عم}}»}}<ref>«بی‌هیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد [[ائمه]]{{عم}} است». [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، الایضاح، ص۱۰۸.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۷۱.</ref>.