۶۴٬۶۴۲
ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ') |
||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
# [[علامه]] مرحوم [[شیخ]] [[محمد حسین مظفر]] مینویسد: [[علم]] [[خدا]] ذاتی است و [[علم]] [[امامان]]{{ع}} به [[تعلیم]] [[الهی]] است و هیچ کس نباید توهم کند که [[علم]] [[امامان]]{{ع}} مانند [[علم]] [[خدا]] است، پس مانعی ندارد که بگوییم [[امامان]] ذاتاً [[علم غیب]] ندارند اما به [[تعلیم]] [[الهی]]، از [[غیب]] [[آگاهی]] دارند؛<ref>[[علم الإمام (کتاب)|علم الإمام]]، ص۴۷.</ref>. | # [[علامه]] مرحوم [[شیخ]] [[محمد حسین مظفر]] مینویسد: [[علم]] [[خدا]] ذاتی است و [[علم]] [[امامان]]{{ع}} به [[تعلیم]] [[الهی]] است و هیچ کس نباید توهم کند که [[علم]] [[امامان]]{{ع}} مانند [[علم]] [[خدا]] است، پس مانعی ندارد که بگوییم [[امامان]] ذاتاً [[علم غیب]] ندارند اما به [[تعلیم]] [[الهی]]، از [[غیب]] [[آگاهی]] دارند؛<ref>[[علم الإمام (کتاب)|علم الإمام]]، ص۴۷.</ref>. | ||
# [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] [[المیزان]] مینویسد: [[خداوند]] ذاتاً از [[غیب]] [[آگاه]] است و هر کس جز او از [[غیب]] [[آگاه]] باشد به [[تعلیم]] او خواهد بود و هر جا [[پیامبر]]{{صل}} [[آگاهی]] خود از [[غیب]] را [[انکار]] میکند و میگوید: [[علم غیب]] ندارم معنای آن این است که مستقلاً و ذاتاً [[عالم به غیب]] نیستم و هر چه میدانم از جانب [[خدا]] به من آموخته شده است<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص ۱۳۱ - ۱۳۲؛ آیتالله [[جعفر سبحانی]]، سیمای فرزانگان ج۲.</ref> | # [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] [[المیزان]] مینویسد: [[خداوند]] ذاتاً از [[غیب]] [[آگاه]] است و هر کس جز او از [[غیب]] [[آگاه]] باشد به [[تعلیم]] او خواهد بود و هر جا [[پیامبر]]{{صل}} [[آگاهی]] خود از [[غیب]] را [[انکار]] میکند و میگوید: [[علم غیب]] ندارم معنای آن این است که مستقلاً و ذاتاً [[عالم به غیب]] نیستم و هر چه میدانم از جانب [[خدا]] به من آموخته شده است<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص ۱۳۱ - ۱۳۲؛ آیتالله [[جعفر سبحانی]]، سیمای فرزانگان ج۲.</ref> | ||
[[علم امامان]] نسبت به امور غیبى متکى به [[علم]] و [[اراده]] [[پروردگار]] است. آنجا که [[خدا]] بخواهد آنها مىدانند،<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۷۳.</ref> به تعبیر دیگر، [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب به طور ذاتى و استقلالى]] اختصاص به [[خدا]] دارد و غیر از او هیچکس مستقلاً هیچ گونه آگاهى از [[غیب]] ندارد و [[ائمه]]{{عم}} هر چند دارند از [[ناحیه]] خداست. و با [[الطاف]] و [[عنایت]] اوست. و جنبه تبعى دارد. و امّا این که چرا [[علم]] به [[قیامت]] مخصوص ذات خداست و هیچ کس حتّى [[پیامبران]] هم از آن گاه نیستند. چنان که [[خداوند]] فرموده است. {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۷ سوره اعراف آیا پیامبر خاتم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)|إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>«دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمیدارد». سوره اعراف، آیه ۱۸۷.</ref> پاسخ این است که، عدم آگاهى از وقوع [[رستاخیز]] به ضمیمه ناگهانى بودن و با توجه به [[عظمت]] ابعاد آن سبب مىشود که هیچگاه [[مردم]] [[قیامت]] را دور ندانند و همواره در [[انتظار]] آن باشند، به این ترتیب خود را براى [[نجات]] در آن آماده سازند، و این عدم آگاهى اثر مثبت و روشنى در [[تربیت نفوس]] و توجه آنها به مسئولیتها و پرهیز از [[گناه]] خواهد داشت،<ref>تفسیر نمونه، ج ۷، ۴۳؛ جهت اطلاع بیشتر درباره علم امامان ر. ک: ۱. تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۱۴۶ به بعد ۲. [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلى امامت]]، [[ابراهیم امینى]]، ص ۳۲۴ - ۲۳۱.</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان.]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |