پرش به محتوا

وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵::::::' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۵۳۲: خط ۵۳۲:
#'''[[تمسک به ریسمان ولایت]]:''' از [[وظایف منتظران]] [[تمسک]] به [[ولایت ائمه]]{{عم}} در حوزه فردی است چه آنکه تنها راه [[نجات]] و [[سعادت]] [[تمسک]] جستن به آن بزرگواران است و جدایی از ایشان چیزی جز [[خسران]] و [[بدبختی]] را به دنبال نخواهد داشت: "آن که از شما [[اهل بیت]] جدا شد [[گمراه]] گردید و آنکه به شما [[تمسک]] نمود [[رستگار]] شد"<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. در [[روایات]] زیادی این [[وظیفه]] مهم ذکر شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "زمانی بر [[مردم]] فرا رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد، [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[حضرت]] فرمود: به همان امر ([[ولایت]]) که بر آنند چنگ زنند تا اینکه (امامشان) بر ایشان آشکار شود"<ref>{{متن حدیث|"يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَقُلْتُ لَهُ مَا يَصْنَعُ النَّاسُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ قَالَ يَتَمَسَّكُونَ بِالْأَمْرِ الَّذِي هُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ"}}؛ کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۲، باب ۳۳، ح ۴۴.</ref>؛ و فرموده است: "خوشا به حال [[شیعیان]] ما، آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما چنگ زنند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ"}}؛  کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۱، ح ۵.</ref>؛ [[تمسک]] به [[ولایت]] [[اهل بیت]] یعنی علاوه بر [[اعتقاد به امامت]] آن بزرگواران خط [[اعتقادی]] و عملی خویش را با [[استواری]] و [[صلابت]] نگاه داشتن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هرگاه [[زمان غیبت]] فرارسید به [[دستورات]] [[امامان]] پیشین چنگ درزنید تا [[امام]] آخرین [[ظهور]] کند"<ref> {{متن حدیث|"إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ"}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۱۳۳، ح ۳۷.</ref>؛ و نیز فرمودند: "هرگاه روزی رسید که امامی از [[آل محمد]]{{صل}} در میان خود حاضر نداشتید همان [[امامانی]] را که [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و همان کسانی (خط باطلی) را که [[دشمن]] میداشتید [[دشمن]] بدارید و همواره در خط [[ولایت]] حقّه باشید و صبح و [[شام]] در حالت [[انتظار]] به سر ببرید... و همان [[دینی]] را که داشتید داشته باشید تا [[خداوند]] ستاره [[هدایت]] شما را طالع سازد و [[صاحب]] [[دین]] را برساند"<ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۴، ح ۳۸.</ref>.
#'''[[تمسک به ریسمان ولایت]]:''' از [[وظایف منتظران]] [[تمسک]] به [[ولایت ائمه]]{{عم}} در حوزه فردی است چه آنکه تنها راه [[نجات]] و [[سعادت]] [[تمسک]] جستن به آن بزرگواران است و جدایی از ایشان چیزی جز [[خسران]] و [[بدبختی]] را به دنبال نخواهد داشت: "آن که از شما [[اهل بیت]] جدا شد [[گمراه]] گردید و آنکه به شما [[تمسک]] نمود [[رستگار]] شد"<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. در [[روایات]] زیادی این [[وظیفه]] مهم ذکر شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "زمانی بر [[مردم]] فرا رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد، [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[حضرت]] فرمود: به همان امر ([[ولایت]]) که بر آنند چنگ زنند تا اینکه (امامشان) بر ایشان آشکار شود"<ref>{{متن حدیث|"يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَقُلْتُ لَهُ مَا يَصْنَعُ النَّاسُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ قَالَ يَتَمَسَّكُونَ بِالْأَمْرِ الَّذِي هُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ"}}؛ کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۲، باب ۳۳، ح ۴۴.</ref>؛ و فرموده است: "خوشا به حال [[شیعیان]] ما، آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما چنگ زنند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ"}}؛  کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۱، ح ۵.</ref>؛ [[تمسک]] به [[ولایت]] [[اهل بیت]] یعنی علاوه بر [[اعتقاد به امامت]] آن بزرگواران خط [[اعتقادی]] و عملی خویش را با [[استواری]] و [[صلابت]] نگاه داشتن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هرگاه [[زمان غیبت]] فرارسید به [[دستورات]] [[امامان]] پیشین چنگ درزنید تا [[امام]] آخرین [[ظهور]] کند"<ref> {{متن حدیث|"إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ"}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۱۳۳، ح ۳۷.</ref>؛ و نیز فرمودند: "هرگاه روزی رسید که امامی از [[آل محمد]]{{صل}} در میان خود حاضر نداشتید همان [[امامانی]] را که [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و همان کسانی (خط باطلی) را که [[دشمن]] میداشتید [[دشمن]] بدارید و همواره در خط [[ولایت]] حقّه باشید و صبح و [[شام]] در حالت [[انتظار]] به سر ببرید... و همان [[دینی]] را که داشتید داشته باشید تا [[خداوند]] ستاره [[هدایت]] شما را طالع سازد و [[صاحب]] [[دین]] را برساند"<ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۴، ح ۳۸.</ref>.
#'''[[صبر]] و [[پایداری]]:''' [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[صبر]] و [[مقاومت]] است؛ زیرا [[هدف]] اصلی از [[انتظار]] زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]] و [[نشاط]] و احساس [[تعهد]] و [[مسئولیت]] و پیوند روحی با [[امام موعود]] است و زنده بودن این [[امید]] و [[احساس مسئولیت]] بدون [[صبر]] ممکن نیست [[انتظار]] بدون عنصر [[صبر]] و [[پایداری]]، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا، از این رو همواره [[خصلت]] [[الهی]] و حیاتی [[انتظار]]، با [[صبر]] و [[شکیبایی]] قرین گشته است [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: "از [[دین]] [[امامان]]، [[پارسایی]] است... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]]"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۱.</ref>.بنابراین یکی از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] در [[دوران غیبت]]، صبرو [[پایداری]] است  
#'''[[صبر]] و [[پایداری]]:''' [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[صبر]] و [[مقاومت]] است؛ زیرا [[هدف]] اصلی از [[انتظار]] زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]] و [[نشاط]] و احساس [[تعهد]] و [[مسئولیت]] و پیوند روحی با [[امام موعود]] است و زنده بودن این [[امید]] و [[احساس مسئولیت]] بدون [[صبر]] ممکن نیست [[انتظار]] بدون عنصر [[صبر]] و [[پایداری]]، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا، از این رو همواره [[خصلت]] [[الهی]] و حیاتی [[انتظار]]، با [[صبر]] و [[شکیبایی]] قرین گشته است [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: "از [[دین]] [[امامان]]، [[پارسایی]] است... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]]"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۱.</ref>.بنابراین یکی از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] در [[دوران غیبت]]، صبرو [[پایداری]] است  
::::::'''[[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]]:''' [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] نسبت به [[جامعه]] تکالیفی دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
'''[[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]]:''' [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] نسبت به [[جامعه]] تکالیفی دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
#'''ایجاد زمینه مردمی برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}}''' تحقّق [[حاکمیت معصوم]]{{ع}} ظرفیت و قابلیت و بلوغی خاص می‌طلبد، [[جامعه]] باید به حدی برسد که خیر خودش را که تن دادن به [[حاکمیت]] [[عدل]] است، تشخیص دهد. تجربه‌ [[حاکمیت معصوم]] بدون [[بلوغ]] و کمال در [[فهم]]، با عدم [[توفیق]] ظاهری روبرو می‌شود. براین اساس لازم است [[بشریت]] به این استعداد برسد که [[توانایی]] دریافت [[نور]] [[حقیقت]] از [[خورشید]] [[امامت]] را پیدا کند، چه آنکه علّت [[غیبت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مردم]] است همانگونه که مرحوم خواجه [[طوسی]] در کتاب [[شریف]] تجرید الاعتقاد می‌فرمایند:{{عربی|و عدمه منّا}}<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۱۸۲.</ref> (عدم [[حضور امام]]{{ع}} از [[ناحیه]] ما است). پس رفع [[مانع]] [[ظهور]] و ایجاد زمینه آن نیز تاحدودی به دست [[مردم]] است. آری، [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت الهی]] است، و این مهم به عهده [[منتظران واقعی]] آن [[ذخیره الهی]] می‌باشد.
#'''ایجاد زمینه مردمی برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}}''' تحقّق [[حاکمیت معصوم]]{{ع}} ظرفیت و قابلیت و بلوغی خاص می‌طلبد، [[جامعه]] باید به حدی برسد که خیر خودش را که تن دادن به [[حاکمیت]] [[عدل]] است، تشخیص دهد. تجربه‌ [[حاکمیت معصوم]] بدون [[بلوغ]] و کمال در [[فهم]]، با عدم [[توفیق]] ظاهری روبرو می‌شود. براین اساس لازم است [[بشریت]] به این استعداد برسد که [[توانایی]] دریافت [[نور]] [[حقیقت]] از [[خورشید]] [[امامت]] را پیدا کند، چه آنکه علّت [[غیبت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مردم]] است همانگونه که مرحوم خواجه [[طوسی]] در کتاب [[شریف]] تجرید الاعتقاد می‌فرمایند:{{عربی|و عدمه منّا}}<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۱۸۲.</ref> (عدم [[حضور امام]]{{ع}} از [[ناحیه]] ما است). پس رفع [[مانع]] [[ظهور]] و ایجاد زمینه آن نیز تاحدودی به دست [[مردم]] است. آری، [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت الهی]] است، و این مهم به عهده [[منتظران واقعی]] آن [[ذخیره الهی]] می‌باشد.
#'''[[اصلاح اجتماعی]]:''' از [[وظایف]] مهم [[اجتماعی]] [[مردم]] در عصر [[غیبت کبری]] داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری و جلوگیری از [[فساد]] در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در قبال آحاد اجتماع [[اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] نموده و در راه [[اصلاح]] افراد تلاش نماید تا زمینه پذیرش [[حکومت عدل جهانی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} فراهم گردد. راه [[اصلاح جامعه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و بزرگترین امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، [[جامعه منتظر]] باید [[خشنودی]] [[مهدی]]{{ع}} را بخواهد و در بعد [[اصلاح اجتماعی]] به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‌اند: "خوشا به حال منتظرانی که به حضور [[قائم اهل بیت]] من برسند آنانکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو اویند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ..."}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۲۵، ص ۱۳۰، ح ۲۵.</ref>. شاخص مهم این اقتداء [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن و خروش در مقابل [[گناه]] و [[فساد]] است، افراد [[منتظر]] [[مصلح جهانی]]، [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه منتظر]] را بر نمی‌تابند. [[شیعه]] [[منتظر]] دریافته که با [[اصلاح]] خود به تنهایی [[کارها]] درست نمی‌شود چون او با [[جامعه]] مرتبط است او می‌داند که [[جامعه]] [[فاسد]] ممکن است فرد [[صالح]] را هم [[فاسد]] کند [[درک]] این [[ضرورت]] او را به [[اصلاح جامعه]] می‌کشاند.
#'''[[اصلاح اجتماعی]]:''' از [[وظایف]] مهم [[اجتماعی]] [[مردم]] در عصر [[غیبت کبری]] داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری و جلوگیری از [[فساد]] در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در قبال آحاد اجتماع [[اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] نموده و در راه [[اصلاح]] افراد تلاش نماید تا زمینه پذیرش [[حکومت عدل جهانی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} فراهم گردد. راه [[اصلاح جامعه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و بزرگترین امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، [[جامعه منتظر]] باید [[خشنودی]] [[مهدی]]{{ع}} را بخواهد و در بعد [[اصلاح اجتماعی]] به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‌اند: "خوشا به حال منتظرانی که به حضور [[قائم اهل بیت]] من برسند آنانکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو اویند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ..."}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۲۵، ص ۱۳۰، ح ۲۵.</ref>. شاخص مهم این اقتداء [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن و خروش در مقابل [[گناه]] و [[فساد]] است، افراد [[منتظر]] [[مصلح جهانی]]، [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه منتظر]] را بر نمی‌تابند. [[شیعه]] [[منتظر]] دریافته که با [[اصلاح]] خود به تنهایی [[کارها]] درست نمی‌شود چون او با [[جامعه]] مرتبط است او می‌داند که [[جامعه]] [[فاسد]] ممکن است فرد [[صالح]] را هم [[فاسد]] کند [[درک]] این [[ضرورت]] او را به [[اصلاح جامعه]] می‌کشاند.
خط ۵۸۰: خط ۵۸۰:
*'''[[شناخت]] و [[آگاهی]] نسبت به [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}''': از [[حضرت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که: روزی [[امام حسین]]{{ع}} بر [[اصحاب]] خود وارد شوند، بعد از [[حمد]] [[خدا]] و [[درود]] بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] [[بندگان]] را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند، زمانی که او را شناختند، او را [[پرستش]] کنند و هنگامی که او را [[پرستش]] کردند، با [[عبادت]] و [[پرستش]] او از [[بندگی]] غیر او بی‌نیاز گردند. مردی عرض کرد: ای [[پیامبر]]! [[پدر]] و مادرم فدای شما [[باد]]، [[معرفت خداوند]] چیست؟ فرمود: "[[شناخت]] اهل هر زمانی نیست به امامشان، امامی که اطلاعت او بر آنان [[واجب]] است"<ref>محمد حسن دنیوی، ماهنامه مبلغان، صاحب امتیاز: معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی مدیریت حوزه علمیه قم، ش ۳۴، ص ۶۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۸، ص ۳۶۸: ج ۳۲، ص ۳۲۱.</ref>. توجه به مضامین دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] توصیه شده است ما را به اهمیت [[شناخت]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} [[راهنمایی]] می‌کند. در یکی از دعاهای معروف و معتبری که [[شیخ صدوق]] آن را در کتاب [[کمال الدین]] [[نقل]] کرده است، می‌خوانیم: بارالها! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشاسانی پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] می‌گردم<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.(...)
*'''[[شناخت]] و [[آگاهی]] نسبت به [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}''': از [[حضرت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که: روزی [[امام حسین]]{{ع}} بر [[اصحاب]] خود وارد شوند، بعد از [[حمد]] [[خدا]] و [[درود]] بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] [[بندگان]] را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند، زمانی که او را شناختند، او را [[پرستش]] کنند و هنگامی که او را [[پرستش]] کردند، با [[عبادت]] و [[پرستش]] او از [[بندگی]] غیر او بی‌نیاز گردند. مردی عرض کرد: ای [[پیامبر]]! [[پدر]] و مادرم فدای شما [[باد]]، [[معرفت خداوند]] چیست؟ فرمود: "[[شناخت]] اهل هر زمانی نیست به امامشان، امامی که اطلاعت او بر آنان [[واجب]] است"<ref>محمد حسن دنیوی، ماهنامه مبلغان، صاحب امتیاز: معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی مدیریت حوزه علمیه قم، ش ۳۴، ص ۶۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۸، ص ۳۶۸: ج ۳۲، ص ۳۲۱.</ref>. توجه به مضامین دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] توصیه شده است ما را به اهمیت [[شناخت]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} [[راهنمایی]] می‌کند. در یکی از دعاهای معروف و معتبری که [[شیخ صدوق]] آن را در کتاب [[کمال الدین]] [[نقل]] کرده است، می‌خوانیم: بارالها! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشاسانی پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] می‌گردم<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.(...)
*'''[[تمسک به ریسمان ولایت اهل بیت]]{{عم}}''': [[ولایت]] [[اهل بیت]] دو گونه است: الف) [[ولایت تکوینی]] ب) [[ولایت تشریعی]]  
*'''[[تمسک به ریسمان ولایت اهل بیت]]{{عم}}''': [[ولایت]] [[اهل بیت]] دو گونه است: الف) [[ولایت تکوینی]] ب) [[ولایت تشریعی]]  
::::::[[ولایت تکوینی]] بدین معناست که حضرات [[معصومین]]{{عم}} به [[اذن]] و [[اراده الهی]]، می‌توانند در [[مقام]] [[تکوین]] و و عینیات خارجی، دخل و [[تصرف]] کنند، مانند [[معجزات]] [[انبیاء]]{{عم}} و [[کرامات]] [[اولیاء]]{{عم}}، و [[ولایت تشریعی]]، به معنای [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] و [[مؤمنین]] است. [[امامان معصوم]]{{ع}}، هر کدام در زمان خود، ولی و [[سرپرست]] [[جامعه]] بوده و [[مردم]] را [[هدایت تشریعی]] می کنند. از جمله [[وظایف]] مهم [[منتظران]] در [[زمان غیبت]]، چنگ زدن به ریسمان ([[ولایت]]) [[اهل بیت]]{{ع}} است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "خوشا بحال [[شیعیان]] ما! آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما [[تمسک]] می‌جویند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ح ۵.</ref>.
[[ولایت تکوینی]] بدین معناست که حضرات [[معصومین]]{{عم}} به [[اذن]] و [[اراده الهی]]، می‌توانند در [[مقام]] [[تکوین]] و و عینیات خارجی، دخل و [[تصرف]] کنند، مانند [[معجزات]] [[انبیاء]]{{عم}} و [[کرامات]] [[اولیاء]]{{عم}}، و [[ولایت تشریعی]]، به معنای [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] و [[مؤمنین]] است. [[امامان معصوم]]{{ع}}، هر کدام در زمان خود، ولی و [[سرپرست]] [[جامعه]] بوده و [[مردم]] را [[هدایت تشریعی]] می کنند. از جمله [[وظایف]] مهم [[منتظران]] در [[زمان غیبت]]، چنگ زدن به ریسمان ([[ولایت]]) [[اهل بیت]]{{ع}} است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "خوشا بحال [[شیعیان]] ما! آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما [[تمسک]] می‌جویند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ح ۵.</ref>.


همچنین [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "هر کس در [[غیبت]] [[قائم]] ما بر [[دوستی]] {و [[عقیده]] به [[امامت]] ما} [[ثابت قدم]] باشد، [[خدای متعال]] آجر هزار [[شهید]] از شهدای [[بدر]] و [[احد]] به او عطا می‌کند"<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۲۷.</ref>. و نیز [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "زمانی بر [[مردم]] فرا می‌رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد. [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: به همان امر {[[ولایتی]]} که بر آنند چنگ زنند، تا برایشان آشکار شود". (...)
همچنین [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "هر کس در [[غیبت]] [[قائم]] ما بر [[دوستی]] {و [[عقیده]] به [[امامت]] ما} [[ثابت قدم]] باشد، [[خدای متعال]] آجر هزار [[شهید]] از شهدای [[بدر]] و [[احد]] به او عطا می‌کند"<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۲۷.</ref>. و نیز [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "زمانی بر [[مردم]] فرا می‌رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد. [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: به همان امر {[[ولایتی]]} که بر آنند چنگ زنند، تا برایشان آشکار شود". (...)
خط ۹۸۹: خط ۹۸۹:
#سازنده
#سازنده
#بازدارنده  
#بازدارنده  
::::::آنچه در [[احادیث]] پیرامون [[انتظار]] آمده است مربوط به [[انتظار سازنده]] است. وقتی ما [[منتظر]] چیزی بودیم، به خصوص که امری بسیار بزرگ و [[سرنوشت]] ساز باشد، تمام سعی و تلاش خود را در جهت بهره‌برداری بهتر از واقعه به کار می‌بندیم و از این جهت تمام [[احادیث]] مربوط به [[وظایف]] ما در مقابل [[امام عصر]] در [[احادیث]] مربوط به [[انتظار]] تجلی پیدا کرده و معنی می‌شود. ولی چنانچه [[منتظر]] نباشیم و یا [[انتظار]] ما از قسم بازدارنده باشد، [[منتظر]] نبودن نشان از بی‌اهمیتی ما نسبت به موضوع دارد و [[انتظار]] بازدارنده یعنی اینکه [[صبر]] کنیم تا او خودش همه چیز را درست کند. در آن صورت تمام احادیثی که در رابطه با [[امام زمان]]{{ع}} و [[وظایف]] مربوط به [[زمان غیبت]] آن جناب می‌باشد، پوچ و بی‌معنی خواهد شد» <ref>[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص 15-22.</ref>.
آنچه در [[احادیث]] پیرامون [[انتظار]] آمده است مربوط به [[انتظار سازنده]] است. وقتی ما [[منتظر]] چیزی بودیم، به خصوص که امری بسیار بزرگ و [[سرنوشت]] ساز باشد، تمام سعی و تلاش خود را در جهت بهره‌برداری بهتر از واقعه به کار می‌بندیم و از این جهت تمام [[احادیث]] مربوط به [[وظایف]] ما در مقابل [[امام عصر]] در [[احادیث]] مربوط به [[انتظار]] تجلی پیدا کرده و معنی می‌شود. ولی چنانچه [[منتظر]] نباشیم و یا [[انتظار]] ما از قسم بازدارنده باشد، [[منتظر]] نبودن نشان از بی‌اهمیتی ما نسبت به موضوع دارد و [[انتظار]] بازدارنده یعنی اینکه [[صبر]] کنیم تا او خودش همه چیز را درست کند. در آن صورت تمام احادیثی که در رابطه با [[امام زمان]]{{ع}} و [[وظایف]] مربوط به [[زمان غیبت]] آن جناب می‌باشد، پوچ و بی‌معنی خواهد شد» <ref>[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص 15-22.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش