پرش به محتوا

وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = وظیفه مسلمانان نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]]  
| مدخل اصلی =  [[وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی]]
| مدخل اصلی =  [[وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۳۱
| پاسخ‌دهندگان = ۳۱ پاسخ
}}
}}
'''وظیفه مسلمانان نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''وظیفه مسلمانان نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


== عبارت‌های دیگری از این پرسش ==
== عبارت‌های دیگری از این پرسش ==
* [[وظایف]] [[شیعه]] در زمان [[غیبت]] چیست؟
* [[وظایف]] [[شیعه]] در زمان [[غیبت]] چیست؟
* [[وظیفه]] عملی [[شیعه]] برای [[انتظار]] آن [[حضرت]] چیست؟
* [[وظیفه]] عملی [[شیعه]] برای [[انتظار]] آن [[حضرت]] چیست؟
* [[وظایف]] ما در دوران [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} چیست؟
* [[وظایف]] ما در دوران [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} چیست؟
* [[مؤمنین]] چه تکالیفی در عصر [[غیبت]] نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} دارند؟
* [[مؤمنین]] چه تکالیفی در عصر [[غیبت]] نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} دارند؟
* وظایف [[مؤمنین]] و [[منتظرین]] نسبت به [[امام مهدی]] چیست؟
* وظایف [[مؤمنین]] و [[منتظرین]] نسبت به [[امام مهدی]] چیست؟
* [[وظیفه]] فردی [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] [[شیعیان]] و [[منتظران واقعی]] [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟
* [[وظیفه]] فردی [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] [[شیعیان]] و [[منتظران واقعی]] [[امام مهدی]] {{ع}} چیست؟
* [[وظایف مسلمانان]] در زمان [[غیبت امام مهدی]] چیست؟
* [[وظایف مسلمانان]] در زمان [[غیبت امام مهدی]] چیست؟


== پاسخ جامع اجمالی ==
== پاسخ جامع اجمالی ==
=== [[مسلمانان]] و [[وظیفه]] داشتن نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} ===
=== [[مسلمانان]] و [[وظیفه]] داشتن نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} ===
* [[دین اسلام]]، [[کامل‌ترین]] و [[آخرین دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[ابلاغ]] شده است، ولی [[ختم نبوت]] به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است، به همین [[دلیل]] بعد از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[امامان]]، عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند. [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: «هرگز روی [[زمین]] از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]] خالی نمی‌ماند خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]] چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید»<ref>.{{متن حدیث|لَا یَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُورا لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ}}؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین از این لحاظ [[مردم]] دورۀ [[غیبت]]، از حیث‌ [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]] با [[مردم]] دورۀ [[حضور امام]] هیچ فرقی ندارند و باید به همۀ [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا [[فروع دین]] نامیده می‌‌شوند عمل کنند. لکن در دورۀ [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]] برخی از [[تکالیف]] به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]] اهمیت بیشتری می‌‌یابد<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref><ref>ر.ک: [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷ـ۱۰۰.</ref>
* [[دین اسلام]]، [[کامل‌ترین]] و [[آخرین دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر اسلام]] {{صل}} برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[ابلاغ]] شده است، ولی [[ختم نبوت]] به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است، به همین [[دلیل]] بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[امامان]]، عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند. [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: «هرگز روی [[زمین]] از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]] خالی نمی‌ماند خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]] چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید»<ref>.{{متن حدیث|لَا یَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُورا لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ}}؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین از این لحاظ [[مردم]] دورۀ [[غیبت]]، از حیث‌ [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]] با [[مردم]] دورۀ [[حضور امام]] هیچ فرقی ندارند و باید به همۀ [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا [[فروع دین]] نامیده می‌‌شوند عمل کنند. لکن در دورۀ [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]] برخی از [[تکالیف]] به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]] اهمیت بیشتری می‌‌یابد<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref><ref>ر.ک: [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷ـ۱۰۰.</ref>
* به طور کلی [[وظایف مسلمانان]] را می‌توان به دو گونه تقسیم کرد:
* به طور کلی [[وظایف مسلمانان]] را می‌توان به دو گونه تقسیم کرد:
# [[وظایف]] عام: منظور از [[وظایف]] عام [[بیان]] وظیفۀ هر [[مسلمان]] نسبت به [[امام]] خود است؛ با قطع نظر از اینکه [[امام]] او [[مهدی]]{{ع}} است یا غیر او و با قطع نظر از اینکه [[امام]] او در حال [[غیبت]] است یا حضور؛ زیرا این [[وظیفه]] مربوط به هر [[امام]] واجب‌الطاعه است و بدون [[شک]] شامل [[امام مهدی]] {{ع}} نیز می‌‌شود.
# [[وظایف]] عام: منظور از [[وظایف]] عام [[بیان]] وظیفۀ هر [[مسلمان]] نسبت به [[امام]] خود است؛ با قطع نظر از اینکه [[امام]] او [[مهدی]] {{ع}} است یا غیر او و با قطع نظر از اینکه [[امام]] او در حال [[غیبت]] است یا حضور؛ زیرا این [[وظیفه]] مربوط به هر [[امام]] واجب‌الطاعه است و بدون [[شک]] شامل [[امام مهدی]] {{ع}} نیز می‌‌شود.
# [[وظایف]] خاص: اینگونه از [[وظایف]]، [[وظایف]] هر [[مسلمانی]] نسبت به خصوص [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ چه آن دسته از [[وظایف]] که مربوط به [[غیبت]] او می‌‌شود و چه مربوط به [[غیبت]] او نمی‌شود (اما مختص [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ نه هر [[امام]] دیگری).
# [[وظایف]] خاص: اینگونه از [[وظایف]]، [[وظایف]] هر [[مسلمانی]] نسبت به خصوص [[امام مهدی]] {{ع}} است؛ چه آن دسته از [[وظایف]] که مربوط به [[غیبت]] او می‌‌شود و چه مربوط به [[غیبت]] او نمی‌شود (اما مختص [[امام مهدی]] {{ع}} است؛ نه هر [[امام]] دیگری).
=== انواع [[وظایف مسلمانان]] ===
=== انواع [[وظایف مسلمانان]] ===
==== [[وظایف]] عام ====
==== [[وظایف]] عام ====
* [[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام]] خود [[وظایف]] زیر را داشته باشد:
* [[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام]] خود [[وظایف]] زیر را داشته باشد:
===== [[وظایف]] الزامی =====
===== [[وظایف]] الزامی =====
# [[امام‌شناسی]] ([[شناخت امام مهدی]]): یکی از مهم‌ترین [[تکالیف مؤمنان]] پس از [[معرفت به خدا]] و [[رسول]] او با توجه به [[احادیث]]، [[معرفت]] و [[شناخت امام]] [[معصوم]]{{ع}} است<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۶۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۷۷.</ref>، بر این اساس [[شناخت امام]] به خصوص [[شناخت امام عصر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[منتظران]] است<ref>ر.ک: [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص ۳۲-۳۳.</ref>، وظیفۀ ای که بر اساس [[معرفت]] [[توحیدی]] و [[شناخت]] [[نبوت]] [[استوار]] شده است<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳ ـ ۱۸۹.</ref>. در [[فرهنگ شیعی]]، [[معرفت خدا]] بدون [[شناخت]] کسی که از جانب او سِمَت [[راهنمایی]] و راهبری [[بندگان]] را دارد، امکان‌پذیر نیست<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴ـ ۳۳۸؛ [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۴۰ـ۱۶۰؛ [[سید مهدی شمس‌الدین|شمس‌الدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹ـ ۵۵؛ [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱ـ۲۲۷؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵ ـ۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص۶۹؛ [[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص؟؟؟؛ [[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰؛ [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۸۴ ـ۸۶؛ جمعی از نویسندگان، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۱ ـ ۱۴۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۸ـ ۴۵۹؛ [[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص ۱۹۶ـ۲۲۷؛ [[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص ۱۵ـ۲۲.</ref>.
# [[امام‌شناسی]] ([[شناخت امام مهدی]]): یکی از مهم‌ترین [[تکالیف مؤمنان]] پس از [[معرفت به خدا]] و [[رسول]] او با توجه به [[احادیث]]، [[معرفت]] و [[شناخت امام]] [[معصوم]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۶۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۷۷.</ref>، بر این اساس [[شناخت امام]] به خصوص [[شناخت امام عصر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[منتظران]] است<ref>ر.ک: [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص ۳۲-۳۳.</ref>، وظیفۀ ای که بر اساس [[معرفت]] [[توحیدی]] و [[شناخت]] [[نبوت]] [[استوار]] شده است<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳ ـ ۱۸۹.</ref>. در [[فرهنگ شیعی]]، [[معرفت خدا]] بدون [[شناخت]] کسی که از جانب او سِمَت [[راهنمایی]] و راهبری [[بندگان]] را دارد، امکان‌پذیر نیست<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴ـ ۳۳۸؛ [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۴۰ـ۱۶۰؛ [[سید مهدی شمس‌الدین|شمس‌الدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹ـ ۵۵؛ [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱ـ۲۲۷؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵ ـ۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص۶۹؛ [[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص؟؟؟؛ [[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰؛ [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۸۴ ـ۸۶؛ جمعی از نویسندگان، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۱ ـ ۱۴۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۸ـ ۴۵۹؛ [[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص ۱۹۶ـ۲۲۷؛ [[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص ۱۵ـ۲۲.</ref>.
# [[تولی امام]]: [[ولایت‌پذیری از امام مهدی]]{{ع}}: [[تولی]] ([[پذیرش ولایت]]) نسبت به [[معصومان]]{{ع}} یکی از مواردی است که [[اهل بیت]]{{ع}} در [[روایات]] متعددی [[مؤمنان]] را در [[دوران غیبت]] به آن سفارش کرده‌اند. [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی می‌‌فرماید: «خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به [[محبت]] ما [[تمسک]] می‌جویند و بر [[موالات]] نسبت به ما و [[بیزاری]] نسبت به [[دشمنان]] ما ثابت و [[استوار]] هستند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم»<ref>{{متن حدیث|طوبی لشیعتنا المتمسکین بحبلنا فی غیبة قائمنا الثابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا أولئک منا و نحن منهم}}؛ خصال،ج۲،ص۳۶۱؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة،ج۲،ص۵۲۴.</ref><ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]،ص۱۲۳.</ref> [[تولی امام]] می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:
# [[تولی امام]]: [[ولایت‌پذیری از امام مهدی]] {{ع}}: [[تولی]] ([[پذیرش ولایت]]) نسبت به [[معصومان]] {{ع}} یکی از مواردی است که [[اهل بیت]] {{ع}} در [[روایات]] متعددی [[مؤمنان]] را در [[دوران غیبت]] به آن سفارش کرده‌اند. [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی می‌‌فرماید: «خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به [[محبت]] ما [[تمسک]] می‌جویند و بر [[موالات]] نسبت به ما و [[بیزاری]] نسبت به [[دشمنان]] ما ثابت و [[استوار]] هستند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم»<ref>{{متن حدیث|طوبی لشیعتنا المتمسکین بحبلنا فی غیبة قائمنا الثابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا أولئک منا و نحن منهم}}؛ خصال،ج۲،ص۳۶۱؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة،ج۲،ص۵۲۴.</ref><ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]،ص۱۲۳.</ref> [[تولی امام]] می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:
## انحصار [[ایمان به امامت]] و [[ولایت]]: بعد از [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبی، [[تکلیف]]، [[ایمان آوردن]] و [[پذیرش امام]] {{ع}} است که هر چه [[شناخت]] ما از [[امام]] عمیق‌تر و صحیح‌تر باشد، [[درجات ایمان]] و [[اعتقاد]] ما افزایش می‌‌یابد<ref>ر.ک: [[محمد ظهوری‌فر|ظهوری‌فر، محمد]]، [[انتظار وظیفه‌ساز (مقاله)|انتظار وظیفه‌ساز]]، ص؟؟؟.</ref>.
## انحصار [[ایمان به امامت]] و [[ولایت]]: بعد از [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبی، [[تکلیف]]، [[ایمان آوردن]] و [[پذیرش امام]] {{ع}} است که هر چه [[شناخت]] ما از [[امام]] عمیق‌تر و صحیح‌تر باشد، [[درجات ایمان]] و [[اعتقاد]] ما افزایش می‌‌یابد<ref>ر.ک: [[محمد ظهوری‌فر|ظهوری‌فر، محمد]]، [[انتظار وظیفه‌ساز (مقاله)|انتظار وظیفه‌ساز]]، ص؟؟؟.</ref>.
## [[محبت]] و [[مودت]]: از [[وظایف]] مهم [[مسلمانان]] در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی با اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲ـ ۱۲۴.</ref>. گرچه [[مسلمانان]] موظف هستند تمام [[معصومان]] {{ع}} را [[دوست]] بدارند و به آنها [[عشق]] بورزند، اما نسبت به [[دوستی]] و [[محبت به حضرت مهدی]]{{ع}} به خصوص تأکید شده است. [[ایمان]] با [[محبت]] و [[ولایت امام]] عصر {{ع}} کامل می‌‌شود<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۴۲. </ref>.
## [[محبت]] و [[مودت]]: از [[وظایف]] مهم [[مسلمانان]] در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی با اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲ـ ۱۲۴.</ref>. گرچه [[مسلمانان]] موظف هستند تمام [[معصومان]] {{ع}} را [[دوست]] بدارند و به آنها [[عشق]] بورزند، اما نسبت به [[دوستی]] و [[محبت به حضرت مهدی]] {{ع}} به خصوص تأکید شده است. [[ایمان]] با [[محبت]] و [[ولایت امام]] عصر {{ع}} کامل می‌‌شود<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۴۲. </ref>.
## [[اطاعت]] و [[نصرت]]: [[امام زمان]] {{ع}} [[احیا]] کنندۀ [[آموزه‌های نورانی قرآن]] و [[معارف پیامبر اکرم]] و [[ائمه هدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۲۴. </ref> و رهاورد ایشان همان [[اسلام ناب]] و [[معارف]] والای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است و اگر چه ایشان [[غایب]] هستند ولی [[اراده]] و فرمانشان در میان همۀ خلایق جاری است؛ بنابراین، [[دستورات]] [[حضرت]] را باید [[شناخت]] و فرمان‌هایش را [[اطاعت]] کرد<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳-۱۸۹.</ref>. [[اطاعت امام]] مستلزم چند [[وظیفه الزامی]] کلی است مانند: [[پرهیزگاری]] و رعایت [[تقوای الهی]]؛ [[اقتدا به سنت]] و سیرۀ [[امام]] شامل [[مبارزه با انحراف‌ها]] و [[بدعت‌ها]]؛ رعایت [[حق الناس]] اعم از [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] و....
## [[اطاعت]] و [[نصرت]]: [[امام زمان]] {{ع}} [[احیا]] کنندۀ [[آموزه‌های نورانی قرآن]] و [[معارف پیامبر اکرم]] و [[ائمه هدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۲۴. </ref> و رهاورد ایشان همان [[اسلام ناب]] و [[معارف]] والای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است و اگر چه ایشان [[غایب]] هستند ولی [[اراده]] و فرمانشان در میان همۀ خلایق جاری است؛ بنابراین، [[دستورات]] [[حضرت]] را باید [[شناخت]] و فرمان‌هایش را [[اطاعت]] کرد<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳-۱۸۹.</ref>. [[اطاعت امام]] مستلزم چند [[وظیفه الزامی]] کلی است مانند: [[پرهیزگاری]] و رعایت [[تقوای الهی]]؛ [[اقتدا به سنت]] و سیرۀ [[امام]] شامل [[مبارزه با انحراف‌ها]] و [[بدعت‌ها]]؛ رعایت [[حق الناس]] اعم از [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] و....
# [[تبری]] از [[طاغوت]]: [[برائت‌جویی]] از هر [[امام]] و [[رهبری]] جز [[امام مهدی]]{{ع}}: یکی از [[وظایف]] مهم [[امت]] در قبال [[امام]] که بدون آن [[ولایت]] کامل نمی‌شود، مسألۀ [[تبری]] و [[بیزاری جستن از دشمنان]] [[امام]] است<ref>ر.ک: [[یحیی کبیر|کبیر، یحیی]]، [[جهان‌بینی و معارف تطبیقی (کتاب)|جهان‌بینی و معارف تطبیقی]]، ص ۳۱۰-۳۱۱.</ref>. "[[تبری]]" یعنی: [[انسان]] از لحاظ [[عاطفی]]، [[بغض]] و کینۀ [[دشمنان]] [[خدا]]، [[پیامبران]]، [[ائمۀ معصومین]]، [[جانشینان]] به [[حق]] آنان ([[فقیهان]]) و [[مؤمنان]] را به [[دل]] بگیرد و از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[سرپرستی]]، [[رهبری]]، [[دوستی]] و [[حکومت الهی]] را بپذیرد و از [[حکومت]] [[دشمنان اسلام]] دوری جوید<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۸۶.</ref>.
# [[تبری]] از [[طاغوت]]: [[برائت‌جویی]] از هر [[امام]] و [[رهبری]] جز [[امام مهدی]] {{ع}}: یکی از [[وظایف]] مهم [[امت]] در قبال [[امام]] که بدون آن [[ولایت]] کامل نمی‌شود، مسألۀ [[تبری]] و [[بیزاری جستن از دشمنان]] [[امام]] است<ref>ر.ک: [[یحیی کبیر|کبیر، یحیی]]، [[جهان‌بینی و معارف تطبیقی (کتاب)|جهان‌بینی و معارف تطبیقی]]، ص ۳۱۰-۳۱۱.</ref>. "[[تبری]]" یعنی: [[انسان]] از لحاظ [[عاطفی]]، [[بغض]] و کینۀ [[دشمنان]] [[خدا]]، [[پیامبران]]، [[ائمۀ معصومین]]، [[جانشینان]] به [[حق]] آنان ([[فقیهان]]) و [[مؤمنان]] را به [[دل]] بگیرد و از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[سرپرستی]]، [[رهبری]]، [[دوستی]] و [[حکومت الهی]] را بپذیرد و از [[حکومت]] [[دشمنان اسلام]] دوری جوید<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۸۶.</ref>.
# تحکیم [[ولایت با مؤمنان]] و [[پیروان]] [[راستین]] [[امام]]: تحکیم [[ولایت]] می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:
# تحکیم [[ولایت با مؤمنان]] و [[پیروان]] [[راستین]] [[امام]]: تحکیم [[ولایت]] می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:
## [[دوستی با دوستان امام مهدی]]{{ع}}: از اقدامات [[منتظران]]، [[دوستی با اهل بیت]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان است<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران]]، ص ۱۲۷. </ref>. در این رابطه تعابیر فراوانی‌ در‌ لسان [[اهل بیت]] {{ع}}‌ آمده‌ مانند: {{متن حدیث|إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ}}<ref>ابن بابویه‌، کامل الزیارات، ۳۲۹. </ref>؛‌ با توجه به توسعه یافتن ضمیر "کم" در عبارت سَالَمَکُمْ باید همچنان که نسبت به [[اهل بیت]] {{ع}} [[محبت]] و ارادت داریم و در [[حزن]] و سرورشان همراه هستیم، نسبت به دوستان‌ و [[شیعیان‌]] آنها نیز [[محبت]] و [[یاری]] داشته باشیم؛ زیرا [[مسرور نمودن‌ مؤمنین]]، مسرور کردن [[خداوند متعال]]، رسولش و [[ائمه طاهرین]]{{ع}} است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِین}}‏؛ کافی،ج ۲،ص۱۸۹.</ref>‌؛‌ از سوی دیگر نمی‌توان نسبت به [[دشمنان]] و محاربین [[ائمه]]{{ع}} بی‌تفاوت بود و یا [[دوستی]] داشت<ref>نهج البلاغه، ۴ /۷۲.</ref>؛ و باید همان [[رفتاری]] با او داشته باشیم که او با [[اهل بیت]]{{ع}} دارد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[وظایف امت در برابر امام (مقاله)|وظایف امت در برابر امام]]، ص ۹۷.</ref>.
## [[دوستی با دوستان امام مهدی]] {{ع}}: از اقدامات [[منتظران]]، [[دوستی با اهل بیت]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان است<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران]]، ص ۱۲۷. </ref>. در این رابطه تعابیر فراوانی‌ در‌ لسان [[اهل بیت]] {{ع}}‌ آمده‌ مانند: {{متن حدیث|إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ}}<ref>ابن بابویه‌، کامل الزیارات، ۳۲۹. </ref>؛‌ با توجه به توسعه یافتن ضمیر "کم" در عبارت سَالَمَکُمْ باید همچنان که نسبت به [[اهل بیت]] {{ع}} [[محبت]] و ارادت داریم و در [[حزن]] و سرورشان همراه هستیم، نسبت به دوستان‌ و [[شیعیان‌]] آنها نیز [[محبت]] و [[یاری]] داشته باشیم؛ زیرا [[مسرور نمودن‌ مؤمنین]]، مسرور کردن [[خداوند متعال]]، رسولش و [[ائمه طاهرین]] {{ع}} است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِین}}‏؛ کافی،ج ۲،ص۱۸۹.</ref>‌؛‌ از سوی دیگر نمی‌توان نسبت به [[دشمنان]] و محاربین [[ائمه]] {{ع}} بی‌تفاوت بود و یا [[دوستی]] داشت<ref>نهج البلاغه، ۴ /۷۲.</ref>؛ و باید همان [[رفتاری]] با او داشته باشیم که او با [[اهل بیت]] {{ع}} دارد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[وظایف امت در برابر امام (مقاله)|وظایف امت در برابر امام]]، ص ۹۷.</ref>.
## [[امر به معروف و نهی از منکر]]: یکی از [[وظایف]] و صفات و ویژگی‌‌ها و بایسته‏‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] و [[شیعیان]] و عمدۀ [[یاران]] و [[منتظران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت کبری]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] و [[فساد]] و بر خورد فعال و جدی با [[منکرات کلان]] [[حکومتی]] که [[منکرات]] شان مخرب‌تر است و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و داشتن روحیۀ [[اصلاح]] گری در سطح [[جامعه]] است<ref>ر.ک: [[امیرمحسن عرفان|عرفان، امیرمحسن]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص ۲۲ ـ۲۳.</ref>.
## [[امر به معروف و نهی از منکر]]: یکی از [[وظایف]] و صفات و ویژگی‌‌ها و بایسته‏‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] و [[شیعیان]] و عمدۀ [[یاران]] و [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[دوران غیبت کبری]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] و [[فساد]] و بر خورد فعال و جدی با [[منکرات کلان]] [[حکومتی]] که [[منکرات]] شان مخرب‌تر است و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و داشتن روحیۀ [[اصلاح]] گری در سطح [[جامعه]] است<ref>ر.ک: [[امیرمحسن عرفان|عرفان، امیرمحسن]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص ۲۲ ـ۲۳.</ref>.
# تقویت [[وحدت]] و [[انسجام]] در [[امت اسلامی]] و [[مبارزه]] با همه عوامل [[فتنه]] و [[تفرقه]]: هر جامعه‌ای همواره در پی عوامل [[هم‌نوایی]] و [[استحکام]] [[نظم اجتماعی]] است و عوامل [[اختلاف]] را طرد می‌‌کند<ref>ر.ک: [[مرتضی داوودپور|داوودپور، مرتضی]]، [[نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه‌های سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینه‌ساز (مقاله)|نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه‌های سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینه‌ساز]]، ص ۳۸ ـ ۳۹. </ref>. برای [[زمینه‌سازی ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت جهانی]]، [[اتحاد]] و [[انسجام]] [[مسلمانان]] نقش اساسی را خواهد داشت و باید [[مسلمانان]] از هرگونه [[اختلاف]] فرعی و موسمی پرهیز کنند و در برابر [[دشمنان]] مشترک، با [[اتحاد]] و [[وحدت]] و هماهنگی خود بایستند، تا بتوانند راه را برای [[ظهور]] [[مصلح کل]] جهانی هموار سازند<ref>ر.ک: [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۰۷-۱۱۷.</ref>.
# تقویت [[وحدت]] و [[انسجام]] در [[امت اسلامی]] و [[مبارزه]] با همه عوامل [[فتنه]] و [[تفرقه]]: هر جامعه‌ای همواره در پی عوامل [[هم‌نوایی]] و [[استحکام]] [[نظم اجتماعی]] است و عوامل [[اختلاف]] را طرد می‌‌کند<ref>ر.ک: [[مرتضی داوودپور|داوودپور، مرتضی]]، [[نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه‌های سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینه‌ساز (مقاله)|نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه‌های سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینه‌ساز]]، ص ۳۸ ـ ۳۹. </ref>. برای [[زمینه‌سازی ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و تشکیل [[حکومت جهانی]]، [[اتحاد]] و [[انسجام]] [[مسلمانان]] نقش اساسی را خواهد داشت و باید [[مسلمانان]] از هرگونه [[اختلاف]] فرعی و موسمی پرهیز کنند و در برابر [[دشمنان]] مشترک، با [[اتحاد]] و [[وحدت]] و هماهنگی خود بایستند، تا بتوانند راه را برای [[ظهور]] [[مصلح کل]] جهانی هموار سازند<ref>ر.ک: [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۰۷-۱۱۷.</ref>.
===== [[وظایف]] غیرالزامی =====
===== [[وظایف]] غیرالزامی =====
# [[زیارت]] [[امام]] و به یاد او بودن: یکی از [[وظایف]] و مسؤولیت‌های مهم [[مسلمانان]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] در همه زمان‌ها و مکان‌ها و فراموش نکردن ذکر اوست<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref> اصولا باید توجه داشت یاد کردن از [[اهل بیت]] {{ع}} و [[بیان]] [[فضایل]] و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن [[مکتب اهل بیت]] {{ع}} و جلا یافتن دل‌های ما می‌شود.
# [[زیارت]] [[امام]] و به یاد او بودن: یکی از [[وظایف]] و مسؤولیت‌های مهم [[مسلمانان]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] در همه زمان‌ها و مکان‌ها و فراموش نکردن ذکر اوست<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref> اصولا باید توجه داشت یاد کردن از [[اهل بیت]] {{ع}} و [[بیان]] [[فضایل]] و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن [[مکتب اهل بیت]] {{ع}} و جلا یافتن دل‌های ما می‌شود.
# [[دعا]] برای [[امام]]: [[دعا]] و [[مناجات]] یکی از [[وظایف]] تفکیک‌ناپذیر [[زندگی]] و [[فرهنگ]] انسانِ [[منتظر]]<ref>ر.ک: [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۸۱.</ref> و از نشانه‌های روشن [[انتظار واقعی]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref>. [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده‌اند: «برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است»<ref>{{متن حدیث|وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ‏ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ‏}}؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۸۰، باب۳۱.</ref>. هرچند [[امام]] به دعای ما نیازی ندارد، اما [[دعا]] برای [[حضرت]] نوعی ارتباط [[معنوی]] و [[قلبی]] با ایشان است<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.</ref>.
# [[دعا]] برای [[امام]]: [[دعا]] و [[مناجات]] یکی از [[وظایف]] تفکیک‌ناپذیر [[زندگی]] و [[فرهنگ]] انسانِ [[منتظر]]<ref>ر.ک: [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۸۱.</ref> و از نشانه‌های روشن [[انتظار واقعی]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref>. [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده‌اند: «برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است»<ref>{{متن حدیث|وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ‏ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ‏}}؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۸۰، باب۳۱.</ref>. هرچند [[امام]] به دعای ما نیازی ندارد، اما [[دعا]] برای [[حضرت]] نوعی ارتباط [[معنوی]] و [[قلبی]] با ایشان است<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.</ref>.
# [[اقتدا به سنت]] و [[سیره امام]] در امور استحبابی (تشبه به [[عبادات]] و [[اخلاق امام]]): از [[ویژگی‌های اخلاقی]] مؤثر در بُعد اجتماعیِ [[سبک زندگی]] [[زمینه ساز ظهور]] [[موعود]]، می‌‌توان به [[دعوت]] دیگران به همانندسازی ([[الگوپذیری]]) با [[اخلاق حسنه]] و [[مکارم اخلاق]] [[امام]]{{ع}} و عمل به آنچه [[امام]]{{ع}} آن را [[دوست]] دارد و دوری نسبت به آنچه از عمل به آن ناراحت می‌‌شود، اشاره نمود<ref>ر.ک: [[حسن نجفی|نجفی، حسن]]، [[بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینه‌ساز ظهور موعود (مقاله)|بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینه‌ساز ظهور موعود]]، ص ۳۱.</ref>. [[پیروی]] کردن از [[امام]] و [[الگو]] قرار دادن ایشان در [[اخلاق]] و [[اعمال]] در آنچه [[مؤمن]] به حسب حال خود می‌تواند انجام دهد، معنی [[تشیع]] و [[حقیقت]] [[مأموم]] بودن است و کمال [[ایمان]] و تمامیت [[موالات]] [[امام]] و [[همراهی]] با او در [[روز قیامت]] و مجاورت با حضرتش در [[بهشت]] با این کار انجام می‌شود<ref>ر.ک: [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۵۰۰ و ۵۰۱. </ref>.
# [[اقتدا به سنت]] و [[سیره امام]] در امور استحبابی (تشبه به [[عبادات]] و [[اخلاق امام]]): از [[ویژگی‌های اخلاقی]] مؤثر در بُعد اجتماعیِ [[سبک زندگی]] [[زمینه ساز ظهور]] [[موعود]]، می‌‌توان به [[دعوت]] دیگران به همانندسازی ([[الگوپذیری]]) با [[اخلاق حسنه]] و [[مکارم اخلاق]] [[امام]] {{ع}} و عمل به آنچه [[امام]] {{ع}} آن را [[دوست]] دارد و دوری نسبت به آنچه از عمل به آن ناراحت می‌‌شود، اشاره نمود<ref>ر.ک: [[حسن نجفی|نجفی، حسن]]، [[بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینه‌ساز ظهور موعود (مقاله)|بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینه‌ساز ظهور موعود]]، ص ۳۱.</ref>. [[پیروی]] کردن از [[امام]] و [[الگو]] قرار دادن ایشان در [[اخلاق]] و [[اعمال]] در آنچه [[مؤمن]] به حسب حال خود می‌تواند انجام دهد، معنی [[تشیع]] و [[حقیقت]] [[مأموم]] بودن است و کمال [[ایمان]] و تمامیت [[موالات]] [[امام]] و [[همراهی]] با او در [[روز قیامت]] و مجاورت با حضرتش در [[بهشت]] با این کار انجام می‌شود<ref>ر.ک: [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۵۰۰ و ۵۰۱. </ref>.
# [[اعمال عبادی]] به [[نیابت از امام]]: [[مسلمانان]] می‌‌توانند برخی از [[اعمال]] را به [[نیت]] [[امام زمان]]{{ع}} انجام دهند مانند: دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] او؛ انجام [[حج]] به [[نیابت از امام]] و غیره<ref>ر.ک: [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۲۳. </ref>.
# [[اعمال عبادی]] به [[نیابت از امام]]: [[مسلمانان]] می‌‌توانند برخی از [[اعمال]] را به [[نیت]] [[امام زمان]] {{ع}} انجام دهند مانند: دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] او؛ انجام [[حج]] به [[نیابت از امام]] و غیره<ref>ر.ک: [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۲۳. </ref>.


==== [[وظایف]] خاص ====
==== [[وظایف]] خاص ====
* [[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} این [[وظایف]] را داشته باشد:
* [[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} این [[وظایف]] را داشته باشد:
===== [[وظایف]] الزامی =====
===== [[وظایف]] الزامی =====
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): در مورد وظیفۀ [[انسان‌ها]] و [[جوامع]] نسبت به [[امام زمان]]{{ع}} باید توجه داشت یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[عصر غیبت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود:‏ «با فضیلت‌ترین [[اعمال امت]] من، [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِی‏ انْتِظَارُ الْفَرَج}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref><ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref> در [[حدیثی]] [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: «[[قائم]] ما [[مهدی]] است که باید در [[زمان غیبت]]، [[انتظار]] او کشیده شود و در [[عصر ظهور]] [[اطاعت]] شود»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِه}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶‏.</ref><ref>ر.ک: [[محمد رضا اکبری|اکبری، محمد رضا]]، [[پرچم هدایت (کتاب)|پرچم هدایت]]، ص: ۳۱-۳۲.</ref>
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): در مورد وظیفۀ [[انسان‌ها]] و [[جوامع]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} باید توجه داشت یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[عصر غیبت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود:‏ «با فضیلت‌ترین [[اعمال امت]] من، [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِی‏ انْتِظَارُ الْفَرَج}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref><ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref> در [[حدیثی]] [[امام جواد]] {{ع}} فرمود: «[[قائم]] ما [[مهدی]] است که باید در [[زمان غیبت]]، [[انتظار]] او کشیده شود و در [[عصر ظهور]] [[اطاعت]] شود»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِه}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶‏.</ref><ref>ر.ک: [[محمد رضا اکبری|اکبری، محمد رضا]]، [[پرچم هدایت (کتاب)|پرچم هدایت]]، ص: ۳۱-۳۲.</ref>
# [[استقامت]] و [[صبر بر سختی‌های دوران غیبت امام مهدی]]{{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): [[صبر]] یعنی خودداری در حال شدت، بر همین اساس، از جمله وظایفی که [[مسلمین]] به طور خاص در [[دوران غیبت]] برعهدۀ دارند [[صبر در سختی]] هاست<ref>ر.ک: [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۵۳، ۴۵۵.</ref>؛ یعنی در برابر [[سختی‌ها]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} و همۀ انبیای عظام تأسّی کنند<ref>ر.ک: [[سید یحیی فاضل همدانی|فاضل همدانی، سید یحیی]]، [[نشانه‌های قائم آل محمد (کتاب)|نشانه‌های قائم آل محمد]]، ص ۷۹. </ref>؛ سختی‌هایی که برای پاک‌سازی [[منتظران]] نهادینه شده به طوری که [[امام باقر]]{{ع}} در این زمینه فرمودند:.«ای [[شیعه]] آل [[پیامبر]]، آنقدر پاک‌سازی می‌‌شوید، مانند پاک‌سازی [[سرمه در چشم]]»<ref>{{متن حدیث|لَتُمَحَّصُنَّ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ تَمْحِیصَ الْکُحْلِ فِی الْعَیْنِ}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۶.</ref><ref>ر.ک: [[محمد رسول آهنگران|آهنگران، محمد رسول]]، [[بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود (مقاله)|بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود]]، ص ۱۷۲-۱۷۳. </ref>
# [[استقامت]] و [[صبر بر سختی‌های دوران غیبت امام مهدی]] {{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): [[صبر]] یعنی خودداری در حال شدت، بر همین اساس، از جمله وظایفی که [[مسلمین]] به طور خاص در [[دوران غیبت]] برعهدۀ دارند [[صبر در سختی]] هاست<ref>ر.ک: [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۵۳، ۴۵۵.</ref>؛ یعنی در برابر [[سختی‌ها]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{ع}} و همۀ انبیای عظام تأسّی کنند<ref>ر.ک: [[سید یحیی فاضل همدانی|فاضل همدانی، سید یحیی]]، [[نشانه‌های قائم آل محمد (کتاب)|نشانه‌های قائم آل محمد]]، ص ۷۹. </ref>؛ سختی‌هایی که برای پاک‌سازی [[منتظران]] نهادینه شده به طوری که [[امام باقر]] {{ع}} در این زمینه فرمودند:.«ای [[شیعه]] آل [[پیامبر]]، آنقدر پاک‌سازی می‌‌شوید، مانند پاک‌سازی [[سرمه در چشم]]»<ref>{{متن حدیث|لَتُمَحَّصُنَّ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ تَمْحِیصَ الْکُحْلِ فِی الْعَیْنِ}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۶.</ref><ref>ر.ک: [[محمد رسول آهنگران|آهنگران، محمد رسول]]، [[بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود (مقاله)|بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود]]، ص ۱۷۲-۱۷۳. </ref>
# [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی]]{{ع}}: [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} پیش از هر چیز [[نیازمند]] به عناصر آماده و باارزش [[انسانی]] است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند و این در درجۀ اول محتاج به انواع [[آمادگی]] برای پیاده کردن آن برنامۀ [[عظیم]] است<ref>ر.ک: [[عباس گوهری|گوهری، عباس]]، [[رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص ۹۳-۹۵.</ref>. آمادگی‌هایی که عبارتند از: آمادگی در عرصۀ [[روحی]] و [[روانی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[فکری]] و [[اعتقادی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[سیاسی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اقتصادی]] و [[آمادگی]] در عرصۀ نظامی.
# [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی]] {{ع}}: [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} پیش از هر چیز [[نیازمند]] به عناصر آماده و باارزش [[انسانی]] است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند و این در درجۀ اول محتاج به انواع [[آمادگی]] برای پیاده کردن آن برنامۀ [[عظیم]] است<ref>ر.ک: [[عباس گوهری|گوهری، عباس]]، [[رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص ۹۳-۹۵.</ref>. آمادگی‌هایی که عبارتند از: آمادگی در عرصۀ [[روحی]] و [[روانی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[فکری]] و [[اعتقادی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[سیاسی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اقتصادی]] و [[آمادگی]] در عرصۀ نظامی.
# [[پیروی از نواب عام امام مهدی]]{{ع}}: یکی از [[وظایف]] [[دوران غیبت]] [[پیروی]] از [[علمای راستین]] یا [[نواب عام]] است که در [[دستورات]] [[پیشوایان الهی]] آمده است<ref>ر.ک: [[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۰-۲۱-۲۲.</ref>. در دوره [[غیبت کبری]]، [[فقهای جامع الشرایط]] به [[نصب]] [[امام زمان]] {{ع}} [[مسئولیت]] نمایندگی عام [[امام]] {{ع}} را در استمرار حرکت حیات بخش [[امامت]] و پاسداری از [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]] برعهده دارند<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران]]، ۱۲۹.</ref>. [[امام زمان]]{{ع}} فرمودند: «در پیش‌آمدهایی که برای شما رخ می‌دهد باید به [[راویان]] [[اخبار]] ما ـ [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] ـ مراجعه کنید که ایشان [[حجت]] من بر شما و من [[حجت خدا]] بر آنها هستم»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی‏ رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ‏‏}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳.</ref>.
# [[پیروی از نواب عام امام مهدی]] {{ع}}: یکی از [[وظایف]] [[دوران غیبت]] [[پیروی]] از [[علمای راستین]] یا [[نواب عام]] است که در [[دستورات]] [[پیشوایان الهی]] آمده است<ref>ر.ک: [[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۰-۲۱-۲۲.</ref>. در دوره [[غیبت کبری]]، [[فقهای جامع الشرایط]] به [[نصب]] [[امام زمان]] {{ع}} [[مسئولیت]] نمایندگی عام [[امام]] {{ع}} را در استمرار حرکت حیات بخش [[امامت]] و پاسداری از [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]] برعهده دارند<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدی‌یاوران]]، ۱۲۹.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} فرمودند: «در پیش‌آمدهایی که برای شما رخ می‌دهد باید به [[راویان]] [[اخبار]] ما ـ [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] ـ مراجعه کنید که ایشان [[حجت]] من بر شما و من [[حجت خدا]] بر آنها هستم»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی‏ رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ‏‏}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳.</ref>.
===== [[وظایف]] غیرالزامی =====
===== [[وظایف]] غیرالزامی =====
# [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}: یک سری [[وظایف]] برای [[مسلمین]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] وجود دارد که این [[وظایف]] فقط نسبت به [[امام غائب]] حتمی و ضروری است؛ از جملۀ این [[وظایف]] [[دعا برای فرج]] [[حضرت حجت]]{{ع}} است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۸-۲۳۳.</ref>. مراد از [[دعای فرج]] صرفاً [[خواندن]] زبانی [[دعا]] نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی همچنان که [[امام عصر]]{{ع}} نماد همۀ [[آمال]] و آرزوهای [[انسان منتظر]] است، به همین ترتیب باید بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان منتظر]] هم [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۳۲.</ref>.
# [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور امام مهدی]] {{ع}}: یک سری [[وظایف]] برای [[مسلمین]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] وجود دارد که این [[وظایف]] فقط نسبت به [[امام غائب]] حتمی و ضروری است؛ از جملۀ این [[وظایف]] [[دعا برای فرج]] [[حضرت حجت]] {{ع}} است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۸-۲۳۳.</ref>. مراد از [[دعای فرج]] صرفاً [[خواندن]] زبانی [[دعا]] نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی همچنان که [[امام عصر]] {{ع}} نماد همۀ [[آمال]] و آرزوهای [[انسان منتظر]] است، به همین ترتیب باید بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان منتظر]] هم [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۳۲.</ref>.
# [[غمگین بودن برای غیبت]] او و [[اشتیاق]] داشتن به ظهورش: از [[وظایف]] [[قلبی]] یک [[مؤمن]] [[منتظر]] که از ر.ک:اقسام [[یاری قلبی امام زمان]] {{ع}} محسوب می‌شود، [[حزن]] و [[اندوه]] در [[فراق]] او و [[ندبه]] و گریه‌های دلتنگی است<ref>ر.ک: [[مسعود عالی|عالی، مسعود]]، [[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت]]، ص۲۹۳ ـ۲۹۶. </ref>. [[سدیر]] صیرفی می‌گوید: [[خدمت]] مولایم [[امام صادق]]{{ع}} رفتم و [[امام]] را در این حال دیدیم، او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده، می‌گریست، [[اندوه]] از گونه‌های مبارکش پیدا بود و رنگ چهره‌اش تغییر کرده بود. اشک‌های او لباسش را خیس کرده بود و در این حالت می‌گفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعه‌های [[ابدی]] پیوند داده است»<ref>.{{متن حدیث|هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَی ذَاتِ الْکَبِدِ الْحَرَّی قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغْیِیرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ أَبْلَی الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ‏ وَ هُو یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَد}}؛ کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ص ۲۱. </ref>.<ref> [[عبدالرحمن انصاری|ان‍ص‍اری‌؛ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌]]، [[وظایف منتظران امام عصر (کتاب)|وظایف منتظران امام عصر]]، ص: ۵۶-۶۲؛ [[عبدالحسین طالعی|طالعی، عبدالحسین]]، [[ره‌توشه منتظران (کتاب)|ره‌توشه منتظران]]، ص ۱۳-۲۰.</ref>
# [[غمگین بودن برای غیبت]] او و [[اشتیاق]] داشتن به ظهورش: از [[وظایف]] [[قلبی]] یک [[مؤمن]] [[منتظر]] که از ر.ک:اقسام [[یاری قلبی امام زمان]] {{ع}} محسوب می‌شود، [[حزن]] و [[اندوه]] در [[فراق]] او و [[ندبه]] و گریه‌های دلتنگی است<ref>ر.ک: [[مسعود عالی|عالی، مسعود]]، [[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت]]، ص۲۹۳ ـ۲۹۶. </ref>. [[سدیر]] صیرفی می‌گوید: [[خدمت]] مولایم [[امام صادق]] {{ع}} رفتم و [[امام]] را در این حال دیدیم، او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده، می‌گریست، [[اندوه]] از گونه‌های مبارکش پیدا بود و رنگ چهره‌اش تغییر کرده بود. اشک‌های او لباسش را خیس کرده بود و در این حالت می‌گفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعه‌های [[ابدی]] پیوند داده است»<ref>.{{متن حدیث|هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَی ذَاتِ الْکَبِدِ الْحَرَّی قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغْیِیرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ أَبْلَی الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ‏ وَ هُو یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَد}}؛ کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ص ۲۱. </ref>.<ref> [[عبدالرحمن انصاری|ان‍ص‍اری‌؛ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌]]، [[وظایف منتظران امام عصر (کتاب)|وظایف منتظران امام عصر]]، ص: ۵۶-۶۲؛ [[عبدالحسین طالعی|طالعی، عبدالحسین]]، [[ره‌توشه منتظران (کتاب)|ره‌توشه منتظران]]، ص ۱۳-۲۰.</ref>


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۸۲: خط ۷۹:


[[زراره]] به محضر [[شریف]] آن [[حضرت]] عرض کرد: قربانت شوم، اگر چنین روزی را دیدم چه باید انجام دهم؟ [[امام]] {{ع}} پاسخ دادند: {{متن حدیث|«يَا زُرَارَةُ  إِذَا أَدْرَكْتَ ذلِكَ الزَّمَانَ، فَادْعُ بِهذَا الدُّعَاءِ: اللّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»}}<ref>ای زراره هرگاه چنین زمانی را درک نمودی این دعا را بخوان: خداوندا خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا، پیامبرت را به من بشناسان که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت. خداوندا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی در مسیر دین خود به گمراهی خواهم افتاد؛ کافی ۱، ۳۳۷، غیبت نعمانی، ۱۶۶. ۱۶۷، کمال الدین ۲، ۳۴۲، غیبت طوسی، ۲۰۲.</ref>. این [[حدیث]] به بنیادهای [[اعتقادی]] [[ایمان]] به [[امام عصر]] {{ع}} و نتایج آن اشاره دارد.
[[زراره]] به محضر [[شریف]] آن [[حضرت]] عرض کرد: قربانت شوم، اگر چنین روزی را دیدم چه باید انجام دهم؟ [[امام]] {{ع}} پاسخ دادند: {{متن حدیث|«يَا زُرَارَةُ  إِذَا أَدْرَكْتَ ذلِكَ الزَّمَانَ، فَادْعُ بِهذَا الدُّعَاءِ: اللّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»}}<ref>ای زراره هرگاه چنین زمانی را درک نمودی این دعا را بخوان: خداوندا خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا، پیامبرت را به من بشناسان که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت. خداوندا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی در مسیر دین خود به گمراهی خواهم افتاد؛ کافی ۱، ۳۳۷، غیبت نعمانی، ۱۶۶. ۱۶۷، کمال الدین ۲، ۳۴۲، غیبت طوسی، ۲۰۲.</ref>. این [[حدیث]] به بنیادهای [[اعتقادی]] [[ایمان]] به [[امام عصر]] {{ع}} و نتایج آن اشاره دارد.
*از دیگر [[تکالیف]] مهمی که [[احادیث]] [[شریف]] بر آن تأکید زیادی دارند تقویت [[رابطه قلبی]] مؤمنانِ [[عصر غیبت]] با [[مهدی منتظر]]، [[همراهی]] عملی با اهداف بلند آن [[حضرت]]، [[دفاع]] از آرمان‌های ایشان و [[باور]] عمیق [[رهبری]] آن بزرگوار است. و این همان چیزی است که اکثر [[تکالیف]] وارده در [[احادیث]] [[شریف]]، تأکید کننده آن است؛ تکالیفی چون [[وجوب]] [[دعا]] برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام زمان]]، طلب [[نصرت]] و [[یاری]] و [[تعجیل در فرج]] ایشان، منکوب شدن [[دشمنان]]، دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] ایشان، [[خواندن زیارت]] و دیگر تکالیفی که در [[احادیث]] ذکر شده است. [[حضرت]] [[آیت الله]] اصفهانی در کتاب‌های: "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" و "[[وظائف]] الانام فی غیبة الامام" این موارد را جمع‌آوری نموده است.
* از دیگر [[تکالیف]] مهمی که [[احادیث]] [[شریف]] بر آن تأکید زیادی دارند تقویت [[رابطه قلبی]] مؤمنانِ [[عصر غیبت]] با [[مهدی منتظر]]، [[همراهی]] عملی با اهداف بلند آن [[حضرت]]، [[دفاع]] از آرمان‌های ایشان و [[باور]] عمیق [[رهبری]] آن بزرگوار است. و این همان چیزی است که اکثر [[تکالیف]] وارده در [[احادیث]] [[شریف]]، تأکید کننده آن است؛ تکالیفی چون [[وجوب]] [[دعا]] برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام زمان]]، طلب [[نصرت]] و [[یاری]] و [[تعجیل در فرج]] ایشان، منکوب شدن [[دشمنان]]، دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] ایشان، [[خواندن زیارت]] و دیگر تکالیفی که در [[احادیث]] ذکر شده است. [[حضرت]] [[آیت الله]] اصفهانی در کتاب‌های: "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" و "[[وظائف]] الانام فی غیبة الامام" این موارد را جمع‌آوری نموده است.
*زنده نگه داشتن امر [[اهل بیت]] {{عم}}‌<ref>برقی، محاسن، ۱۷۳، کافی ۸، ۸۰، کمال الدین، ۶۶۴، در این حدیث شریف حضرت [[امام باقر]] {{ع}} کسانی را که خود را برای احیای امر [[اهل بیت]] {{عم}} بسیج می‌کنند بسیار مورد ستایش قرار داده‌اند.</ref> که [[امام زمان]] {{ع}} [[نماینده]] این [[خاندان]] است. زنده نگه داشتن [[امر اهل بیت]] {{عم}} هم با عمل کردن به [[اسلام ناب محمدی]] که همه [[اهل بیت]] {{عم}} از آن [[دفاع]] کرده‌اند، منتشر کردن تفکرات آن بزرگواران، شناساندن [[مظلومیت]] آنان، [[دوستی]] ایشان، ابراز بیزاری از دشمنانشان، عمل کردن به [[دستورات]] و سفارشات و [[میراث]] گرانبهایی که از خود به یادگار نهاده‌اند، عدم [[رجوع]] به [[حکام]] طاغوتی و [[احکام]] آنان، مراجعه به [[فقیهان]] عادلی که [[پیشوایان]] [[اهل بیت]] آنان را در [[زمان غیبت]]، بر [[مردمان]] [[حجت]] قرار داده و بالاخره [[یاری]] جستن از [[خداوند متعال]] در همه این موارد به تحقق خواهد رسید. چنان‌که در [[حدیث شریف]] می‌خوانیم: هرگاه در شرایطی واقع شدید که [[پیشوایی]] از [[اهل بیت]] نیافتید تا از وی [[تبعیت]] کنید از [[خداوند متعال]] [[یاری]] بجویید و به سنتی که از گذشته بدان عمل می‌نمودید عمل نموده و از آن [[تبعیت]] کنید هر آنچه در آن روزگار [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و هرکه را در آن زمان [[دشمن]] می‌داشتید [[دشمن]] بدارید و چه نزدیک است که در کار شما گشایشی حاصل شود<ref>کمال الدین، ۳۲۸ و به نقل از آن بحار الأنوار ۵۱، ۱۳۶.</ref>.
* زنده نگه داشتن امر [[اهل بیت]] {{عم}}‌<ref>برقی، محاسن، ۱۷۳، کافی ۸، ۸۰، کمال الدین، ۶۶۴، در این حدیث شریف حضرت [[امام باقر]] {{ع}} کسانی را که خود را برای احیای امر [[اهل بیت]] {{عم}} بسیج می‌کنند بسیار مورد ستایش قرار داده‌اند.</ref> که [[امام زمان]] {{ع}} [[نماینده]] این [[خاندان]] است. زنده نگه داشتن [[امر اهل بیت]] {{عم}} هم با عمل کردن به [[اسلام ناب محمدی]] که همه [[اهل بیت]] {{عم}} از آن [[دفاع]] کرده‌اند، منتشر کردن تفکرات آن بزرگواران، شناساندن [[مظلومیت]] آنان، [[دوستی]] ایشان، ابراز بیزاری از دشمنانشان، عمل کردن به [[دستورات]] و سفارشات و [[میراث]] گرانبهایی که از خود به یادگار نهاده‌اند، عدم [[رجوع]] به [[حکام]] طاغوتی و [[احکام]] آنان، مراجعه به [[فقیهان]] عادلی که [[پیشوایان]] [[اهل بیت]] آنان را در [[زمان غیبت]]، بر [[مردمان]] [[حجت]] قرار داده و بالاخره [[یاری]] جستن از [[خداوند متعال]] در همه این موارد به تحقق خواهد رسید. چنان‌که در [[حدیث شریف]] می‌خوانیم: هرگاه در شرایطی واقع شدید که [[پیشوایی]] از [[اهل بیت]] نیافتید تا از وی [[تبعیت]] کنید از [[خداوند متعال]] [[یاری]] بجویید و به سنتی که از گذشته بدان عمل می‌نمودید عمل نموده و از آن [[تبعیت]] کنید هر آنچه در آن روزگار [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و هرکه را در آن زمان [[دشمن]] می‌داشتید [[دشمن]] بدارید و چه نزدیک است که در کار شما گشایشی حاصل شود<ref>کمال الدین، ۳۲۸ و به نقل از آن بحار الأنوار ۵۱، ۱۳۶.</ref>.
*تقویت کیان ایمانی در میان [[جامعه]] [[مؤمنین]] و عمل به دو اصل توصیه به‌ [[حق]] که همان [[اسلام]] [[ناب]] باشد و توصیه به [[صبر]]<ref>ر.ک: آیات پایانی سوره عصر.</ref> که به جهت وجود سختی‌های بسیاری که در [[زمان غیبت]] به [[مؤمنان]] خواهد رسید، از [[وظایف]] اکید [[مؤمنان]] در [[عصر غیبت]] می‌باشد. و [[پایداری]] در راه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}: زمانی بر [[مردم]] فرا خواهد رسید که [[امام]] ایشان از چشمشان ناپدید خواهد شد، پس خوش به حال کسانی که در آن زمان بر راه [[حق]] [[استوار]] بمانند ...<ref>کمال الدین، ۳۳۰، بحار الأنوار ۵۲، ۱۴۵.</ref>.
* تقویت کیان ایمانی در میان [[جامعه]] [[مؤمنین]] و عمل به دو اصل توصیه به‌ [[حق]] که همان [[اسلام]] [[ناب]] باشد و توصیه به [[صبر]]<ref>ر.ک: آیات پایانی سوره عصر.</ref> که به جهت وجود سختی‌های بسیاری که در [[زمان غیبت]] به [[مؤمنان]] خواهد رسید، از [[وظایف]] اکید [[مؤمنان]] در [[عصر غیبت]] می‌باشد. و [[پایداری]] در راه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}: زمانی بر [[مردم]] فرا خواهد رسید که [[امام]] ایشان از چشمشان ناپدید خواهد شد، پس خوش به حال کسانی که در آن زمان بر راه [[حق]] [[استوار]] بمانند ...<ref>کمال الدین، ۳۳۰، بحار الأنوار ۵۲، ۱۴۵.</ref>.


این‌ها بارزترین موارد [[وظایف]] و [[تکالیف]] مخصوص [[عصر غیبت]] بود. [[تکالیف]] دیگری هم هست که مربوط به بعضی از رویدادهایی است که در [[عصر غیبت]] به وقوع می‌پیوندد یا مربوط به بعضی از [[علایم ظهور]] می‌باشد، مانند [[تکلیف]] به [[یاری]] حرکت‌هایی که در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] گام برمی‌دارند یا اجتناب از [[مبتلا]] شدن به [[فتنه سفیانی]] و امر به [[احتیاط]] شدید در هنگام بروز نشانه‌های [[نزدیک شدن ظهور]] و ....
این‌ها بارزترین موارد [[وظایف]] و [[تکالیف]] مخصوص [[عصر غیبت]] بود. [[تکالیف]] دیگری هم هست که مربوط به بعضی از رویدادهایی است که در [[عصر غیبت]] به وقوع می‌پیوندد یا مربوط به بعضی از [[علایم ظهور]] می‌باشد، مانند [[تکلیف]] به [[یاری]] حرکت‌هایی که در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] گام برمی‌دارند یا اجتناب از [[مبتلا]] شدن به [[فتنه سفیانی]] و امر به [[احتیاط]] شدید در هنگام بروز نشانه‌های [[نزدیک شدن ظهور]] و ....
خط ۹۲: خط ۸۹:
# [[رسوخ]] [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] به [[امامت]] آن [[حضرت]] و انجام مسئولیت‌های [[منصب امامت]] از پس پرده [[غیبت]] و [[شناخت]] نقش [[تاریخی]] آن [[حضرت]] و ابعاد و ضرورت‌های آن همچنین [[شناخت]] نقش [[مؤمنان]] در برابر آن [[حضرت]] و مستحکم کردن رابطه با ایشان. و [[ایمان]] به این‌که [[ظهور]] آن [[حضرت]] در هر زمانی ممکن است اتفاق بیافتد؛ این [[ایمان]] باعث می‌شود که [[مؤمن]] در همه وقت آماده [[ظهور]] ایشان، و مشارکت در قیامش را داشته باشد. برای دست‌یابی به این درجه از [[آمادگی]] که از [[انتظار]] صادقانه سرچشمه می‌گیرد [[مؤمن]] باید آراسته به صفات دیگری باشد که [[امام سجاد]] در آن [[حدیث شریف]] به آن‌ها اشاره فرموده‌اند. و اینها شرایط دیگر تحقق مفهوم [[انتظار]] را در عرصه عمل تشکیل می‌دهند که در بیان شرایط بعدی به آن‌ها خواهیم پرداخت.
# [[رسوخ]] [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] به [[امامت]] آن [[حضرت]] و انجام مسئولیت‌های [[منصب امامت]] از پس پرده [[غیبت]] و [[شناخت]] نقش [[تاریخی]] آن [[حضرت]] و ابعاد و ضرورت‌های آن همچنین [[شناخت]] نقش [[مؤمنان]] در برابر آن [[حضرت]] و مستحکم کردن رابطه با ایشان. و [[ایمان]] به این‌که [[ظهور]] آن [[حضرت]] در هر زمانی ممکن است اتفاق بیافتد؛ این [[ایمان]] باعث می‌شود که [[مؤمن]] در همه وقت آماده [[ظهور]] ایشان، و مشارکت در قیامش را داشته باشد. برای دست‌یابی به این درجه از [[آمادگی]] که از [[انتظار]] صادقانه سرچشمه می‌گیرد [[مؤمن]] باید آراسته به صفات دیگری باشد که [[امام سجاد]] در آن [[حدیث شریف]] به آن‌ها اشاره فرموده‌اند. و اینها شرایط دیگر تحقق مفهوم [[انتظار]] را در عرصه عمل تشکیل می‌دهند که در بیان شرایط بعدی به آن‌ها خواهیم پرداخت.
# [[اخلاص]] در انجام مقتضیات مختلف [[انتظار]] و پیرایش آن‌ها از همه غرض‌ها و شائبه‌های مادی و نفسانی؛ یعنی [[مؤمن]] همه این امور را تنها برای رضای [[خداوند متعال]] و با [[نیت]] [[تعبد]] و کوشش در راه کسب [[رضایت]] آن [[ذات مقدس]] به انجام برساند. بدین گونه است که [[انتظار]] به صورت [[برترین]] [[عبادت]] در خواهد آمد. [[حضرت]] [[آیت الله]] [[سید]] [[محمد تقی اصفهانی]] در این خصوص تصریح می‌کنند که: تحقق این [[نیت]] [[خالص]]، در عمل به [[وظیفه]] [[واجب]] [[انتظار]] لازم و ضروری است. در هر حال ایجاد این حالت و پیدا شدن این شرط بستگی مستقیم با [[آمادگی]] روحی برای [[یاری]] [[امام زمان]] {{ع}} در [[هنگام ظهور]] دارد؛ چرا که فقدان این شرط، [[شایستگی]] لازم را برای [[تحمل]] [[سختی‌ها]] در راه [[یاری امام]] {{ع}} - آن‌هم در [[مأموریت]] جهادی اصلاحی بزرگ آن [[حضرت]] - از [[منتظر]] سلب می‌نماید.
# [[اخلاص]] در انجام مقتضیات مختلف [[انتظار]] و پیرایش آن‌ها از همه غرض‌ها و شائبه‌های مادی و نفسانی؛ یعنی [[مؤمن]] همه این امور را تنها برای رضای [[خداوند متعال]] و با [[نیت]] [[تعبد]] و کوشش در راه کسب [[رضایت]] آن [[ذات مقدس]] به انجام برساند. بدین گونه است که [[انتظار]] به صورت [[برترین]] [[عبادت]] در خواهد آمد. [[حضرت]] [[آیت الله]] [[سید]] [[محمد تقی اصفهانی]] در این خصوص تصریح می‌کنند که: تحقق این [[نیت]] [[خالص]]، در عمل به [[وظیفه]] [[واجب]] [[انتظار]] لازم و ضروری است. در هر حال ایجاد این حالت و پیدا شدن این شرط بستگی مستقیم با [[آمادگی]] روحی برای [[یاری]] [[امام زمان]] {{ع}} در [[هنگام ظهور]] دارد؛ چرا که فقدان این شرط، [[شایستگی]] لازم را برای [[تحمل]] [[سختی‌ها]] در راه [[یاری امام]] {{ع}} - آن‌هم در [[مأموریت]] جهادی اصلاحی بزرگ آن [[حضرت]] - از [[منتظر]] سلب می‌نماید.
#خود سازی و آماده کردن کامل [[نفس]] برای [[یاری امام]] {{ع}}، از راه [[تمسک]] [[راستین]] به [[قرآن و عترت]] و متخلق شدن به [[اخلاق]] [[ثقلین]] تا بدین وسیله از [[یاران]] [[حقیقی]] [[امام]] قرار گرفته، مصداق این فقره از [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} شود که فرماید: "آنان از [[شیعیان راستین]] ما هستند". و از نظر شخصیتی شرایط [[الهی]] و جهادی لازم برای [[یاری]] [[امام زمان]] {{ع}} را در راه تحقق [[اهداف الهی]] آن [[حضرت]] دارا باشد و این همان [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] از نقطه نظر فردی‌است.
# خود سازی و آماده کردن کامل [[نفس]] برای [[یاری امام]] {{ع}}، از راه [[تمسک]] [[راستین]] به [[قرآن و عترت]] و متخلق شدن به [[اخلاق]] [[ثقلین]] تا بدین وسیله از [[یاران]] [[حقیقی]] [[امام]] قرار گرفته، مصداق این فقره از [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} شود که فرماید: "آنان از [[شیعیان راستین]] ما هستند". و از نظر شخصیتی شرایط [[الهی]] و جهادی لازم برای [[یاری]] [[امام زمان]] {{ع}} را در راه تحقق [[اهداف الهی]] آن [[حضرت]] دارا باشد و این همان [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] از نقطه نظر فردی‌است.
#فعالیت در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] از نقطه نظر [[اجتماعی]] از راه [[دعوت]] [[مردم]] به سوی [[دین خدا]] و [[تربیت]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[امیدوار]] کردن [[مردم]] به [[نهضت]] بزرگ آن [[حضرت]]. در [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} نیز در توصیف [[منتظران]] می‌بینیم: {{متن حدیث|«... وَ الدَّعاهُ اِلی دینِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ سِراً وَ جَهراً»}} ... آنانند که آشکارا و پنهانی [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فرا می‌خوانند. این فقره از [[حدیث]] به صورتی کاملًا گویا بر این مطلب تأکید دارد که [[منتظران]] باید در [[زمان غیبت]] علیرغم همه مشکلات، همواره بر حرکت مقدماتی خود برای [[ظهور حضرت مهدی]] [[پایداری]] کنند. حال اگر اوضاع مساعد بود به صورت آشکارا و در غیر این صورت، پنهانی به این کار مبادرت ورزند و بهانه [[سختی]] شرایط، هرگز مجوزی برای شانه خالی کردن از انجام این [[وظیفه]] [[واجب]] نخواهد بود. در پرتو آنچه تا کنون ذکر کردیم روشن می‌شود که [[انتظار حقیقی]] علیرغم [[سختی]] شرایط و [[ضرورت]] [[فداکاری]] در راه آن، در بر دارنده حرکتی سازنده و مستمر و [[آمادگی]] فردی و [[اجتماعی]] برای [[ظهور منجی]] [[منتظَر]] است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[قدس سره]] در فراز پایانی پیامی که در آخرین [[نیمه شعبان]] پیش از رحلتشان‌ به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} صادر نمودند، آورده‌اند: "... [[سلام]] بر او، [[سلام]] بر [[منتظران واقعی]] او، [[سلام]] بر [[غیبت]] و [[ظهور]] او و [[سلام]] بر آنان که ظهورش را با [[حقیقت]] [[درک]] می‌کنند و از جام [[هدایت]] و [[معرفت]] او لبریز می‌شوند. [[سلام]] بر [[ملت]] بزرگ [[ایران]] که با [[فداکاری]] و [[ایثار]] و [[شهادت]] راه ظهورش را هموار می‌کنند ..".<ref>صحیفه نور ۲۱، ۱۰۷.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۶۰-۲۵۹.</ref>.
# فعالیت در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] از نقطه نظر [[اجتماعی]] از راه [[دعوت]] [[مردم]] به سوی [[دین خدا]] و [[تربیت]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[امیدوار]] کردن [[مردم]] به [[نهضت]] بزرگ آن [[حضرت]]. در [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} نیز در توصیف [[منتظران]] می‌بینیم: {{متن حدیث|«... وَ الدَّعاهُ اِلی دینِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ سِراً وَ جَهراً»}} ... آنانند که آشکارا و پنهانی [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فرا می‌خوانند. این فقره از [[حدیث]] به صورتی کاملًا گویا بر این مطلب تأکید دارد که [[منتظران]] باید در [[زمان غیبت]] علیرغم همه مشکلات، همواره بر حرکت مقدماتی خود برای [[ظهور حضرت مهدی]] [[پایداری]] کنند. حال اگر اوضاع مساعد بود به صورت آشکارا و در غیر این صورت، پنهانی به این کار مبادرت ورزند و بهانه [[سختی]] شرایط، هرگز مجوزی برای شانه خالی کردن از انجام این [[وظیفه]] [[واجب]] نخواهد بود. در پرتو آنچه تا کنون ذکر کردیم روشن می‌شود که [[انتظار حقیقی]] علیرغم [[سختی]] شرایط و [[ضرورت]] [[فداکاری]] در راه آن، در بر دارنده حرکتی سازنده و مستمر و [[آمادگی]] فردی و [[اجتماعی]] برای [[ظهور منجی]] [[منتظَر]] است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[قدس سره]] در فراز پایانی پیامی که در آخرین [[نیمه شعبان]] پیش از رحلتشان‌ به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} صادر نمودند، آورده‌اند: "... [[سلام]] بر او، [[سلام]] بر [[منتظران واقعی]] او، [[سلام]] بر [[غیبت]] و [[ظهور]] او و [[سلام]] بر آنان که ظهورش را با [[حقیقت]] [[درک]] می‌کنند و از جام [[هدایت]] و [[معرفت]] او لبریز می‌شوند. [[سلام]] بر [[ملت]] بزرگ [[ایران]] که با [[فداکاری]] و [[ایثار]] و [[شهادت]] راه ظهورش را هموار می‌کنند ..".<ref>صحیفه نور ۲۱، ۱۰۷.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۶۰-۲۵۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۲: خط ۹۹:


«در عصر [[غیبت]] ما چند [[وظیفه]] داریم:
«در عصر [[غیبت]] ما چند [[وظیفه]] داریم:
*'''گام اول: [[معرفت]]''' در [[حدیث]] می‌خوانیم: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ۴۱۰.</ref> یعنی از [[فرهنگ]] و [[تمدن]] هپچ  بهره‌ای نخواهد داشت. [[شناخت]] مثل سایر [[کمالات]] از جمله [[علم]]، [[ایمان]] و [[تقوا]] درجاتی دارد و [[انسان]] باید روز به روز [[شناخت]] و [[معرفت]] خود را بالا ببرد. درباره [[امام]] شناسی، [[بهترین]] منبع برای معرّفی سیمای [[امام]]{{ع}}، [[زیارت جامعه کبیره]] است که از [[امام هادی]]{{ع}} [[نقل]] شده است. هیچ کس مثل خود [[امام]]، [[امام]] را معرفی نمی‌کند. [[امام]] در یک عبارت از صدها جمله که در [[زیارت جامعه]] است، چنین می‌گوید: {{متن حدیث|" وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى‏ الْأَرْض‏‏‏ ‏‏‏‏"}} یعنی [[خداوند متعال]] به واسطه شما، [[آسمان]] و کرات آسمانی را نگاه داشته تا بر [[زمین]] فرود نیایند. این جمله یعنی چه؟ [[انسان]] وقتی گرفتار چرت و [[خواب]] آلودگی شد، حتی نمی‌تواند پلک خود را نگه دارد؛ اما [[امام]]{{ع}} [[آسمان‌ها]] را نگاه می‌دارد. رسیدن به این درجه از [[معرفت]] بسیار مهم است. برای مثال گاهی می‌شنویم که مثلاً انگشتر عقیق [[انسان]] را حفظ می‌کند یا فلان انگشتر دارای فلان اثر است. گاهی می‌بینیم صاحبان کامیون‌های بزرگ، با زنجیری که از کامیون آویزان می‌کنند، جلوی انباشته شدن الکتریسیته ساکن را می‌گیرند؛ زیرا این انباشته شدن الکتریسته برای ماشین خطرناک است. همچنین بالای ساختمان‌های بلند، [[نصب]] قطعه الماس می‌تواند جلوی خطر [[صاعقه]] و رعد و برق را بگیرد و یا رابطه [[انسان]] با [[جهان]]، مثل رابطه چشم و مژه است که موی مژه چشم را حفظ می‌کند؛ البته این زنجیر، الماس و مژه، جمادات ساده‌ای هستند که با [[اولیای خدا]] قابل مقایسه نیستند؛ ولی با معذرت از [[اولیای خدا]] و تنها برای تقریب به ذهن از ان‌ها استفاده کردیم. ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] [[کارها]] را از مسیر طبیعی انجام می‌دهد، وگرنه خود می‌تواند بدون واسطه، [[انسان]] و [[جهان]] را حفظ کند، ولی این واسطه‌ها را قرار داد تا ما بتوانیم از راه [[معرفت]]، [[مودّت]] و [[اطاعت]] از آن‌ها که [[اولیای الهی]] هستند، بهتر [[خدا]] را بشناسیم. او به واسطه نیازی ندارد و از همه چیز [[آگاه]] است. به قلم و [[نامه]] [[نیازمند]] نیست تا بگوید [[فرشتگان]] کار شما را می‌نویسند: {{متن قرآن|بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ}}<ref>سوره زخرف، آیه: ۸۰.</ref> به باز کردن پرونده نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ}}<ref>سوره تکویر، آیه: ۱۰.</ref> به [[گواهان]] نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ }}<ref> سوره غافر، آیه: ۵۱.</ref>، برنامه و [[سنت]] [[خداوند متعال]] بر این اساس است که تمام [[آفرینش]] سیر طبیعی داشته باشد و با وجود این برای برخی امور واسطه قرار می‌دهد تا ما به این واسطه‌ها مرتبط شویم. [[خداوند متعال]] [[باران]] نازل می‌کند: {{متن قرآن| وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء }}<ref>سوره مؤمنون، آیه: ۱۸.</ref> ولی این [[باران]] از مسیر طبیعی است؛ یعنی [[خورشید]] باید بر اقیانوس‌ها و دریاها بتابد تا بخار آن‌ها بالا رود؛ این  بخارها به صورت ابر متراکم شود؛ بادها ابرها را جابه جا و [[جاذبه]] [[زمین]] قطرات را به خود جذب کند، سراشیبی‌های [[زمین]] آن‌ها را به صورت جوی در آورد؛ جوی‌ها در دره‌ها به هم متصل و به نهر تبدیل شوند و به دریا برسند. در مسائل [[معنوی]] نیز ماجرا به همین روش است؛ یعنی [[خداوند متعال]] [[انسان]] را از مسیر [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[انبیا]]، [[عقل]]، [[فطرت]]، [[آموزش]]، پرورش و [[هدایت]] می‌کند. [[امامان]] ما و [[اولیای خدا]] نیز واسطه [[خدا]] و [[انسان]] برای [[فیض]] مادی و [[معنوی]] هستند. [[فیض]] مادی مانند {{عربی|" بِكُمْ‏ يُنَزِّلُ‏ الْغَيْث‏‏‏‏ ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[معنوی]] مانند {{عربی|" بِمُوَالاتِكُمْ‏ عَلَّمَنَا اللَّهُ‏ مَعَالِمَ‏ دِينِنَا‏‏‏‏"}} [[فیض]] [[دنیوی]] مثل {{عربی|" وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ‏ دُنْيَانَا ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[اخروی]] نظیر {{عربی|" وَ شُهَداءُ دارِ الفَناءِ وَ شُفَعاءُ دارِ البَقاءِ‏‏‏‏"}}. این جملات در [[قرآن]] ریشه دارد؛ زیرا [[قرآن]] نیز در این باره می‌فرماید: ما شما را [[امت]] وسط قرار دادیم تا [[شاهد]] بر [[اعمال]] [[مردم]] باشید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ}}<ref> و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.</ref> اگرچه [[مفسرین]] در معنای [[امت]] وسط سخنان زیادی دارند؛ معقول‌ترین سخن، [[روایات]] [[اهل بیت]]: است که می‌فرماید: [[امت]] وسط، همه [[مردم]] نیستند؛ بلکه مراد از [[امت]] وسط [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او هستند و غیر از این نمی‌تواند باشد؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید: [[خداوند]] شما را [[امت]] وسط قرار داد تا بر امور [[مردم]] [[شاهد]] باشید و از آن جا که [[شاهد]] دو چیز لازم دارد: [[علم]] و [[عدالت]]؛ پس [[مردم]] که به کار یکدیگر [[علم]] ندارند. "نه من از کار شما آگاهم تا [[شهادت]] بدهم و نه شما بر کار من". بنابر این، باید مراد از [[امت]] وسط کسانی باشند که بر تمام کارهای [[انسان]]، [[آگاه]] باشند و در مرحله‌ای از [[عدالت]] باشند تا [[گواهی]] آن‌ها معتبر باشد و این، جز افراد خاصی از [[امت]] نیست. [[جان]] [[کلام]] این که افراد [[امت]]، نه آگاهند، و نه [[عادل]]. پس مراد از [[امت]] وسط افراد خاصی است که کارهای ما بر آن‌ها عرضه می‌شود و آن‌ها از کار ما آگاهند و [[گواهی]] آنان بر کار ما [[سند]] و [[حجت]] است.
* '''گام اول: [[معرفت]]''' در [[حدیث]] می‌خوانیم: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ۴۱۰.</ref> یعنی از [[فرهنگ]] و [[تمدن]] هپچ  بهره‌ای نخواهد داشت. [[شناخت]] مثل سایر [[کمالات]] از جمله [[علم]]، [[ایمان]] و [[تقوا]] درجاتی دارد و [[انسان]] باید روز به روز [[شناخت]] و [[معرفت]] خود را بالا ببرد. درباره [[امام]] شناسی، [[بهترین]] منبع برای معرّفی سیمای [[امام]] {{ع}}، [[زیارت جامعه کبیره]] است که از [[امام هادی]] {{ع}} [[نقل]] شده است. هیچ کس مثل خود [[امام]]، [[امام]] را معرفی نمی‌کند. [[امام]] در یک عبارت از صدها جمله که در [[زیارت جامعه]] است، چنین می‌گوید: {{متن حدیث|" وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى‏ الْأَرْض‏‏‏ ‏‏‏‏"}} یعنی [[خداوند متعال]] به واسطه شما، [[آسمان]] و کرات آسمانی را نگاه داشته تا بر [[زمین]] فرود نیایند. این جمله یعنی چه؟ [[انسان]] وقتی گرفتار چرت و [[خواب]] آلودگی شد، حتی نمی‌تواند پلک خود را نگه دارد؛ اما [[امام]] {{ع}} [[آسمان‌ها]] را نگاه می‌دارد. رسیدن به این درجه از [[معرفت]] بسیار مهم است. برای مثال گاهی می‌شنویم که مثلاً انگشتر عقیق [[انسان]] را حفظ می‌کند یا فلان انگشتر دارای فلان اثر است. گاهی می‌بینیم صاحبان کامیون‌های بزرگ، با زنجیری که از کامیون آویزان می‌کنند، جلوی انباشته شدن الکتریسیته ساکن را می‌گیرند؛ زیرا این انباشته شدن الکتریسته برای ماشین خطرناک است. همچنین بالای ساختمان‌های بلند، [[نصب]] قطعه الماس می‌تواند جلوی خطر [[صاعقه]] و رعد و برق را بگیرد و یا رابطه [[انسان]] با [[جهان]]، مثل رابطه چشم و مژه است که موی مژه چشم را حفظ می‌کند؛ البته این زنجیر، الماس و مژه، جمادات ساده‌ای هستند که با [[اولیای خدا]] قابل مقایسه نیستند؛ ولی با معذرت از [[اولیای خدا]] و تنها برای تقریب به ذهن از ان‌ها استفاده کردیم. ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] [[کارها]] را از مسیر طبیعی انجام می‌دهد، وگرنه خود می‌تواند بدون واسطه، [[انسان]] و [[جهان]] را حفظ کند، ولی این واسطه‌ها را قرار داد تا ما بتوانیم از راه [[معرفت]]، [[مودّت]] و [[اطاعت]] از آن‌ها که [[اولیای الهی]] هستند، بهتر [[خدا]] را بشناسیم. او به واسطه نیازی ندارد و از همه چیز [[آگاه]] است. به قلم و [[نامه]] [[نیازمند]] نیست تا بگوید [[فرشتگان]] کار شما را می‌نویسند: {{متن قرآن|بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ}}<ref>سوره زخرف، آیه: ۸۰.</ref> به باز کردن پرونده نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ}}<ref>سوره تکویر، آیه: ۱۰.</ref> به [[گواهان]] نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ }}<ref> سوره غافر، آیه: ۵۱.</ref>، برنامه و [[سنت]] [[خداوند متعال]] بر این اساس است که تمام [[آفرینش]] سیر طبیعی داشته باشد و با وجود این برای برخی امور واسطه قرار می‌دهد تا ما به این واسطه‌ها مرتبط شویم. [[خداوند متعال]] [[باران]] نازل می‌کند: {{متن قرآن| وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء }}<ref>سوره مؤمنون، آیه: ۱۸.</ref> ولی این [[باران]] از مسیر طبیعی است؛ یعنی [[خورشید]] باید بر اقیانوس‌ها و دریاها بتابد تا بخار آن‌ها بالا رود؛ این  بخارها به صورت ابر متراکم شود؛ بادها ابرها را جابه جا و [[جاذبه]] [[زمین]] قطرات را به خود جذب کند، سراشیبی‌های [[زمین]] آن‌ها را به صورت جوی در آورد؛ جوی‌ها در دره‌ها به هم متصل و به نهر تبدیل شوند و به دریا برسند. در مسائل [[معنوی]] نیز ماجرا به همین روش است؛ یعنی [[خداوند متعال]] [[انسان]] را از مسیر [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[انبیا]]، [[عقل]]، [[فطرت]]، [[آموزش]]، پرورش و [[هدایت]] می‌کند. [[امامان]] ما و [[اولیای خدا]] نیز واسطه [[خدا]] و [[انسان]] برای [[فیض]] مادی و [[معنوی]] هستند. [[فیض]] مادی مانند {{عربی|" بِكُمْ‏ يُنَزِّلُ‏ الْغَيْث‏‏‏‏ ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[معنوی]] مانند {{عربی|" بِمُوَالاتِكُمْ‏ عَلَّمَنَا اللَّهُ‏ مَعَالِمَ‏ دِينِنَا‏‏‏‏"}} [[فیض]] [[دنیوی]] مثل {{عربی|" وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ‏ دُنْيَانَا ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[اخروی]] نظیر {{عربی|" وَ شُهَداءُ دارِ الفَناءِ وَ شُفَعاءُ دارِ البَقاءِ‏‏‏‏"}}. این جملات در [[قرآن]] ریشه دارد؛ زیرا [[قرآن]] نیز در این باره می‌فرماید: ما شما را [[امت]] وسط قرار دادیم تا [[شاهد]] بر [[اعمال]] [[مردم]] باشید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ}}<ref> و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.</ref> اگرچه [[مفسرین]] در معنای [[امت]] وسط سخنان زیادی دارند؛ معقول‌ترین سخن، [[روایات]] [[اهل بیت]]: است که می‌فرماید: [[امت]] وسط، همه [[مردم]] نیستند؛ بلکه مراد از [[امت]] وسط [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او هستند و غیر از این نمی‌تواند باشد؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید: [[خداوند]] شما را [[امت]] وسط قرار داد تا بر امور [[مردم]] [[شاهد]] باشید و از آن جا که [[شاهد]] دو چیز لازم دارد: [[علم]] و [[عدالت]]؛ پس [[مردم]] که به کار یکدیگر [[علم]] ندارند. "نه من از کار شما آگاهم تا [[شهادت]] بدهم و نه شما بر کار من". بنابر این، باید مراد از [[امت]] وسط کسانی باشند که بر تمام کارهای [[انسان]]، [[آگاه]] باشند و در مرحله‌ای از [[عدالت]] باشند تا [[گواهی]] آن‌ها معتبر باشد و این، جز افراد خاصی از [[امت]] نیست. [[جان]] [[کلام]] این که افراد [[امت]]، نه آگاهند، و نه [[عادل]]. پس مراد از [[امت]] وسط افراد خاصی است که کارهای ما بر آن‌ها عرضه می‌شود و آن‌ها از کار ما آگاهند و [[گواهی]] آنان بر کار ما [[سند]] و [[حجت]] است.
*'''گام دوم: [[مودت]]''' البته [[مودت]] چیزی بالاتر از [[محبت]] است. به [[محبت]] عمیقی که [[انسان]] را به [[پیروی]] وا دارد، "[[مودت]]" می‌گویند. [[مودت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[مزد رسالت]] آن‌ها است: {{متن قرآن| ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.</ref> [[مزد رسالت]] و تشکر از [[صاحب]] [[نعمت]]، [[واجب]] است و زمان بردار نیست؛ یعنی در هر مکان و زمانی [[انسان]] باید از زحمات کسانی  که بر او [[حق]] دارند، تشکر کند. اگر در [[صدر اسلام]]، [[مودت]] و [[محبت]] به [[اهل بیت]] به عنوان [[مزد رسالت]] [[واجب]] بوده است؛ الآن هم باید این مزد پرداخته شود؛ زیرا [[پیامبر]] بر گردن ما [[حق]] بسیاری دارد پس باید الآن نیز از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] کسی باشد تا ما به آن [[مودت]] داشته باشیم که او جز [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} نیست. بر اساس [[نصّ]] [[روایات]]، [[عترت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[قرآن]] جدا نیست؛ زیرا [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] بارها فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمی‌شوند". پس اکنون که [[قرآن]] هست باید اهل بیتی هم باشد و اگر [[امام مهدی|امام زمان]] نباشد بیش از ده قرن بین [[قرآن]] و [[اهل بیت]] فاصله می‌افتد، در حالی که یک لحظه هم نباید بین آن‌ها جدایی باشد: {{عربی|" لَنْ‏ يَفْتَرِقَا ‏‏‏‏"}}<ref>اصول کافی، ج۴، ص۱۹۸.</ref> هرگز این دو "[[قرآن]] و [[عترت]]" از یکدیگر جدا نیستند. به عبارت دیگر، وقتی [[حجت]] بر [[مردم]] تمام است که هم [[رهبر معصوم]] و هم [[قرآن]] در بین [[مردم]] وجود داشته باشند در این صورت کلمه {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ‏‏‏‏"}} نمی‌تواند درست باشد.
* '''گام دوم: [[مودت]]''' البته [[مودت]] چیزی بالاتر از [[محبت]] است. به [[محبت]] عمیقی که [[انسان]] را به [[پیروی]] وا دارد، "[[مودت]]" می‌گویند. [[مودت]] [[اهل بیت]] {{عم}} [[مزد رسالت]] آن‌ها است: {{متن قرآن| ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.</ref> [[مزد رسالت]] و تشکر از [[صاحب]] [[نعمت]]، [[واجب]] است و زمان بردار نیست؛ یعنی در هر مکان و زمانی [[انسان]] باید از زحمات کسانی  که بر او [[حق]] دارند، تشکر کند. اگر در [[صدر اسلام]]، [[مودت]] و [[محبت]] به [[اهل بیت]] به عنوان [[مزد رسالت]] [[واجب]] بوده است؛ الآن هم باید این مزد پرداخته شود؛ زیرا [[پیامبر]] بر گردن ما [[حق]] بسیاری دارد پس باید الآن نیز از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] کسی باشد تا ما به آن [[مودت]] داشته باشیم که او جز [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} نیست. بر اساس [[نصّ]] [[روایات]]، [[عترت]] [[پیامبر]] {{صل}} از [[قرآن]] جدا نیست؛ زیرا [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] بارها فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمی‌شوند". پس اکنون که [[قرآن]] هست باید اهل بیتی هم باشد و اگر [[امام مهدی|امام زمان]] نباشد بیش از ده قرن بین [[قرآن]] و [[اهل بیت]] فاصله می‌افتد، در حالی که یک لحظه هم نباید بین آن‌ها جدایی باشد: {{عربی|" لَنْ‏ يَفْتَرِقَا ‏‏‏‏"}}<ref>اصول کافی، ج۴، ص۱۹۸.</ref> هرگز این دو "[[قرآن]] و [[عترت]]" از یکدیگر جدا نیستند. به عبارت دیگر، وقتی [[حجت]] بر [[مردم]] تمام است که هم [[رهبر معصوم]] و هم [[قرآن]] در بین [[مردم]] وجود داشته باشند در این صورت کلمه {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ‏‏‏‏"}} نمی‌تواند درست باشد.
*'''گام سوم: [[اطاعت]]''' [[معرفت]] و [[مودت]] زمینه [[اطاعت]] است. در این باره به یک مثال توجه کنید. اگر شما به [[کودک]] خود بگویید: "من تو را [[دوست]] دارم"؛ او تقاصای خرید شیرینی یا لباسی از شما داشته باشد و شما بگویید "دوستت دارم ولی خرید [[ممنوع]]" آیا کودکتان این نوع [[دوستی]] را قبول می‌کند؟ مسلماً نه. حتی [[کودک]] هم [[دوستی]] بدون عمل را، از [[پدر]] و مادرش قبول نمی‌کند. [[محبت]] باید کامل باشد و [[انسان]] نباید محبت‌های دیگر را در کنار [[محبت خدا]] و اولیای او قرار دهد. دختری از من سؤال کرد: "من [[خدا]] را [[دوست]] دارم، [[اهل بیت]] و [[نماز]] را هم [[دوست]] دارم؛ اما برای این که لاک ناخن را [[دوست]] دارم، [[نماز]] نمی‌خوانم؛ چون نمی‌توانم وضو بگیرم پس با همان ناخن‌های لاک زده [[نماز]] می‌خوانم و در برخی مواقع هم نمازم را نمی‌خوانم" این دختر علاقه به لاک را هم ردیف و برابر با علاقه به [[خدا]]، [[رسول]] و [[نماز]] گذاشته بود. به او گفتم: "اگر همسرت یک شب به خانه نیاید و بگوید که شما را [[دوست]] دارد، ولی بستنی را هم [[دوست]] دارد و چون دیشب یکی از [[رفقا]] او را برای صرف بستنی به خانه خود [[دعوت]] کرده و او نتوانسته به منزل بیاید؛ شما چقدر ناراحت می‌شوید؟ اگر علاقه به [[زیبایی]] ظاهری یک ناخن را بر علاقه به [[خالق]] همه زیبایی‌ها [[برتری]] بدهیم، توهین به خداست. اگر علاقه به [[گناه]] را بر علاقه به [[اهل بیت]] ترجیح بدهیم، توهین به [[اهل بیت]] است. همان طور که اگر شوهرتان علاقه به بستنی را بر علاقه به شما ترجیح دهد، توهین به شماست" بارها [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نیستند و شما اگر به هر دو [[تمسک]] کنید، [[گمراه]] نمی‌شوید" <ref>{{متن حدیث|" إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ‏ تَضِلُّوا‏‏‏‏"}}؛ تحف العقول، ص۵.</ref>. جمله {{عربی|" لَنْ‏ تَضِلُّوا‏‏‏‏"}} به معنای آن است که هرگز [[گمراه]] نمی‌شوید. هر مسلمانی هر روز با [[خواندن]] سوره [[حمد]]، حداقل ده بار از [[خدا]] می‌خواهد که از [[گمراهان]] نباشد: {{متن قرآن| وَلاَ الضَّالِّينَ}}؛ یعنی از {{عربی|" لَنْ‏ تَضِلُّوا‏‏‏‏"}}ها نباشد و این، یعنی از [[قرآن]] و [[اهل بیت]] جدا نباشد. پس ما در هر [[نماز]] از [[خدا]] می‌خواهیم جزء [[گمراهان]] و از کسانی نباشیم که بین [[قرآن]] و [[عترت]] جدایی انداخته اند و فقط به یکی از آن‌ها [[باور]] دارند. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، این است که بر اساس جملاتی از [[زیارت جامعه کبیره]] مانند {{متن حدیث|" مَنِ‏ اعْتَصَمَ‏ بِكُمْ‏ فَقَدِ اعْتَصَمَ‏ بِاللَّهِ ‏‏‏‏"}} [[تمسک]] به [[اهل بیت]] [[تمسک]] به خداست {{متن قرآن|وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.</ref> و [[تمسک]] به [[خدا]]، همانا راه مستقیم است؛ پس این که در [[نماز]] می‌گوییم: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ راه مستقیم، [[تمسک]] به خداست و [[تمسک]] به [[خدا]] از راه [[تمسک]] به [[اهل بیت]] صورت می‌پذیرد. یک بار دیگر به این سطر توجه کنید: [[توسل]] به [[اهل بیت]] [[توسل]] به خداست و ما که در [[نماز]] می‌گوییم {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ یعنی ما را از طریق [[تمسک]] به اولیای خودت [[هدایت]] کن!»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۵۲ - ۵۸.</ref>.
* '''گام سوم: [[اطاعت]]''' [[معرفت]] و [[مودت]] زمینه [[اطاعت]] است. در این باره به یک مثال توجه کنید. اگر شما به [[کودک]] خود بگویید: "من تو را [[دوست]] دارم"؛ او تقاصای خرید شیرینی یا لباسی از شما داشته باشد و شما بگویید "دوستت دارم ولی خرید [[ممنوع]]" آیا کودکتان این نوع [[دوستی]] را قبول می‌کند؟ مسلماً نه. حتی [[کودک]] هم [[دوستی]] بدون عمل را، از [[پدر]] و مادرش قبول نمی‌کند. [[محبت]] باید کامل باشد و [[انسان]] نباید محبت‌های دیگر را در کنار [[محبت خدا]] و اولیای او قرار دهد. دختری از من سؤال کرد: "من [[خدا]] را [[دوست]] دارم، [[اهل بیت]] و [[نماز]] را هم [[دوست]] دارم؛ اما برای این که لاک ناخن را [[دوست]] دارم، [[نماز]] نمی‌خوانم؛ چون نمی‌توانم وضو بگیرم پس با همان ناخن‌های لاک زده [[نماز]] می‌خوانم و در برخی مواقع هم نمازم را نمی‌خوانم" این دختر علاقه به لاک را هم ردیف و برابر با علاقه به [[خدا]]، [[رسول]] و [[نماز]] گذاشته بود. به او گفتم: "اگر همسرت یک شب به خانه نیاید و بگوید که شما را [[دوست]] دارد، ولی بستنی را هم [[دوست]] دارد و چون دیشب یکی از [[رفقا]] او را برای صرف بستنی به خانه خود [[دعوت]] کرده و او نتوانسته به منزل بیاید؛ شما چقدر ناراحت می‌شوید؟ اگر علاقه به [[زیبایی]] ظاهری یک ناخن را بر علاقه به [[خالق]] همه زیبایی‌ها [[برتری]] بدهیم، توهین به خداست. اگر علاقه به [[گناه]] را بر علاقه به [[اهل بیت]] ترجیح بدهیم، توهین به [[اهل بیت]] است. همان طور که اگر شوهرتان علاقه به بستنی را بر علاقه به شما ترجیح دهد، توهین به شماست" بارها [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نیستند و شما اگر به هر دو [[تمسک]] کنید، [[گمراه]] نمی‌شوید" <ref>{{متن حدیث|" إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ‏ تَضِلُّوا‏‏‏‏"}}؛ تحف العقول، ص۵.</ref>. جمله {{عربی|" لَنْ‏ تَضِلُّوا‏‏‏‏"}} به معنای آن است که هرگز [[گمراه]] نمی‌شوید. هر مسلمانی هر روز با [[خواندن]] سوره [[حمد]]، حداقل ده بار از [[خدا]] می‌خواهد که از [[گمراهان]] نباشد: {{متن قرآن| وَلاَ الضَّالِّينَ}}؛ یعنی از {{عربی|" لَنْ‏ تَضِلُّوا‏‏‏‏"}}ها نباشد و این، یعنی از [[قرآن]] و [[اهل بیت]] جدا نباشد. پس ما در هر [[نماز]] از [[خدا]] می‌خواهیم جزء [[گمراهان]] و از کسانی نباشیم که بین [[قرآن]] و [[عترت]] جدایی انداخته اند و فقط به یکی از آن‌ها [[باور]] دارند. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، این است که بر اساس جملاتی از [[زیارت جامعه کبیره]] مانند {{متن حدیث|" مَنِ‏ اعْتَصَمَ‏ بِكُمْ‏ فَقَدِ اعْتَصَمَ‏ بِاللَّهِ ‏‏‏‏"}} [[تمسک]] به [[اهل بیت]] [[تمسک]] به خداست {{متن قرآن|وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.</ref> و [[تمسک]] به [[خدا]]، همانا راه مستقیم است؛ پس این که در [[نماز]] می‌گوییم: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ راه مستقیم، [[تمسک]] به خداست و [[تمسک]] به [[خدا]] از راه [[تمسک]] به [[اهل بیت]] صورت می‌پذیرد. یک بار دیگر به این سطر توجه کنید: [[توسل]] به [[اهل بیت]] [[توسل]] به خداست و ما که در [[نماز]] می‌گوییم {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ یعنی ما را از طریق [[تمسک]] به اولیای خودت [[هدایت]] کن!»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۵۲ - ۵۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۴:


البته معلوم است که این [[تکالیف]] و [[وظایف]] دستوراتی هستند که از طرف [[معصومین]] {{عم}} به ما رسیده است که در این جا ما به همه آن هشتاد [[وظیفه]] اشاره می‌کنیم و تفصیل هریک از آن را می‌توانید به کتاب مکیال مراجعه کنید.
البته معلوم است که این [[تکالیف]] و [[وظایف]] دستوراتی هستند که از طرف [[معصومین]] {{عم}} به ما رسیده است که در این جا ما به همه آن هشتاد [[وظیفه]] اشاره می‌کنیم و تفصیل هریک از آن را می‌توانید به کتاب مکیال مراجعه کنید.
#تحصیل [[شناخت]] [[حضرت]] و صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب؛
# تحصیل [[شناخت]] [[حضرت]] و صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب؛
#همیشه به یاد آن [[حضرت]] باشیم؛
# همیشه به یاد آن [[حضرت]] باشیم؛
#پیوسته [[عشق]] و [[محبت]] به آن [[حضرت]] داشته باشیم؛
# پیوسته [[عشق]] و [[محبت]] به آن [[حضرت]] داشته باشیم؛
#عملی انجام دهیم که [[عشق]] و [[محبت]] [[مردم]] نسبت به [[حضرت]] افزایش پیدا کند؛
# عملی انجام دهیم که [[عشق]] و [[محبت]] [[مردم]] نسبت به [[حضرت]] افزایش پیدا کند؛
#همواره [[منتظر فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشیم؛
# همواره [[منتظر فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشیم؛
#اظهار [[اشتیاق]] به وصال آن [[حضرت]] داشته باشیم؛
# اظهار [[اشتیاق]] به وصال آن [[حضرت]] داشته باشیم؛
#ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را داشته باشیم؛
# ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را داشته باشیم؛
#از [[فراق]] آن [[حضرت]] [[غمگین]] باشیم؛
# از [[فراق]] آن [[حضرت]] [[غمگین]] باشیم؛
#در مجالس و محافلی که ذکر [[فضایل]] و نام آن [[حضرت]] است شرکت کنیم؛
# در مجالس و محافلی که ذکر [[فضایل]] و نام آن [[حضرت]] است شرکت کنیم؛
#تشکیل مجالسی در ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] [[حضرت]] داشته باشیم؛
# تشکیل مجالسی در ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] [[حضرت]] داشته باشیم؛
#سرودن [[شعر]] در [[مناقب]] و [[فضایل]] آن جناب؛
# سرودن [[شعر]] در [[مناقب]] و [[فضایل]] آن جناب؛
# [[خواندن]] اشعار در [[فضایل]] آن [[حضرت]]؛
# [[خواندن]] اشعار در [[فضایل]] آن [[حضرت]]؛
#هنگام شنیدن نام یا [[القاب]] [[حضرت]] با تمام قامت بایستیم و [[قیام]] داشته باشیم؛
# هنگام شنیدن نام یا [[القاب]] [[حضرت]] با تمام قامت بایستیم و [[قیام]] داشته باشیم؛
#همواره از [[فراق]] او گریان باشیم؛
# همواره از [[فراق]] او گریان باشیم؛
# [[مردم]] را از [[فراق]] او به [[گریه]] درآوریم؛
# [[مردم]] را از [[فراق]] او به [[گریه]] درآوریم؛
#حالت [[گریه]] به خود گرفتن از [[فراق]] آن [[حضرت]]؛
# حالت [[گریه]] به خود گرفتن از [[فراق]] آن [[حضرت]]؛
#از [[خداوند متعال]] [[معرفت]] [[حضرت]] را بخواهیم؛
# از [[خداوند متعال]] [[معرفت]] [[حضرت]] را بخواهیم؛
#سعی کنیم حالت [[معرفت]] [[امام مهدی|امام]] در ما دوام داشته باشد؛
# سعی کنیم حالت [[معرفت]] [[امام مهدی|امام]] در ما دوام داشته باشد؛
#در [[خواندن]] [[دعای غریق]] مداومت داشته باشیم؛
# در [[خواندن]] [[دعای غریق]] مداومت داشته باشیم؛
#قرائت دعاهایی که وارد شده است بر آنها مداومت داشته باشیم؛
# قرائت دعاهایی که وارد شده است بر آنها مداومت داشته باشیم؛
#شناختن [[علایم ظهور]] آن [[حضرت]]؛
# شناختن [[علایم ظهور]] آن [[حضرت]]؛
#همواره [[تسلیم]] باشیم و از عجله کنندگان نباشیم؛
# همواره [[تسلیم]] باشیم و از عجله کنندگان نباشیم؛
# [[صدقه]] دادن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]؛
# [[صدقه]] دادن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]؛
# [[صدقه]] دادن به قصد [[سلامتی]] آن [[حضرت]]؛
# [[صدقه]] دادن به قصد [[سلامتی]] آن [[حضرت]]؛
#به [[نیابت]] [[حضرت]] عمل [[حج]] انجام دهیم؛
# به [[نیابت]] [[حضرت]] عمل [[حج]] انجام دهیم؛
#نایبی بگیریم که از طرف [[حضرت]] [[حج]] انجام دهد؛
# نایبی بگیریم که از طرف [[حضرت]] [[حج]] انجام دهد؛
#از طرف [[حضرت]] و به [[نیابت]] او [[کعبه]] را [[طواف]] کنیم؛
# از طرف [[حضرت]] و به [[نیابت]] او [[کعبه]] را [[طواف]] کنیم؛
#نایبی بگیریم که از طرف [[حضرت]] [[طواف]] کند؛
# نایبی بگیریم که از طرف [[حضرت]] [[طواف]] کند؛
# [[زیارت]] مشاهد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] و [[ائمه]] [[معصومین]] به [[نیابت]] از [[حضرت]]؛
# [[زیارت]] مشاهد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] و [[ائمه]] [[معصومین]] به [[نیابت]] از [[حضرت]]؛
#فرستادن [[نایب]] به [[مشاهد مشرفه]] که از جانب [[حضرت]] [[زیارت]] کند؛
# فرستادن [[نایب]] به [[مشاهد مشرفه]] که از جانب [[حضرت]] [[زیارت]] کند؛
#سعی و تلاش در [[خدمت]] کردن به آن [[حضرت]]؛
# سعی و تلاش در [[خدمت]] کردن به آن [[حضرت]]؛
#سعی و تلاش به اینکه همواره [[یاور]] آن [[حضرت]] باشیم؛
# سعی و تلاش به اینکه همواره [[یاور]] آن [[حضرت]] باشیم؛
#تصمیم قلبی بر [[یاری]] کردن [[حضرت]] در [[زمان ظهور]] و حضور؛
# تصمیم قلبی بر [[یاری]] کردن [[حضرت]] در [[زمان ظهور]] و حضور؛
# [[تجدید بیعت]] با آن [[حضرت]] بعد از فرایض همه [[روزه]] و هر [[جمعه]]؛
# [[تجدید بیعت]] با آن [[حضرت]] بعد از فرایض همه [[روزه]] و هر [[جمعه]]؛
#صله آن [[حضرت]] به وسیله [[مال]]؛
# صله آن [[حضرت]] به وسیله [[مال]]؛
#صله [[یاران]] [[حضرت]] به وسیله [[مال]]؛
# صله [[یاران]] [[حضرت]] به وسیله [[مال]]؛
#خوشحال کردن [[مؤمنین]] و [[دوستان]] [[حضرت]]؛
# خوشحال کردن [[مؤمنین]] و [[دوستان]] [[حضرت]]؛
# [[خیرخواهی]] برای آن [[حضرت]]؛
# [[خیرخواهی]] برای آن [[حضرت]]؛
# [[زیارت]] کردن آن [[حضرت]] به وسیله [[ادعیه]] و اماکن مربوط به آن [[حضرت]]؛
# [[زیارت]] کردن آن [[حضرت]] به وسیله [[ادعیه]] و اماکن مربوط به آن [[حضرت]]؛
# [[دیدار]] [[دوستان]] [[حضرت]] و [[سلام]] کردن بر آنها؛
# [[دیدار]] [[دوستان]] [[حضرت]] و [[سلام]] کردن بر آنها؛
# [[صلوات]] فرستادن بر آن [[حضرت]]؛
# [[صلوات]] فرستادن بر آن [[حضرت]]؛
#هدیه کردن [[ثواب]] [[نماز]] بر آن [[حضرت]]؛
# هدیه کردن [[ثواب]] [[نماز]] بر آن [[حضرت]]؛
#هدیه [[نماز]] مخصوص به [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}؛
# هدیه [[نماز]] مخصوص به [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}؛
# [[نماز]] هدیه به آن [[حضرت]] به گونه مخصوص در وقت معین؛
# [[نماز]] هدیه به آن [[حضرت]] به گونه مخصوص در وقت معین؛
#اهدای قرائت [[قرآن]] به آن [[حضرت]]؛
# اهدای قرائت [[قرآن]] به آن [[حضرت]]؛
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]] از [[خداوند]] به وسیله آن [[حضرت]]؛
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]] از [[خداوند]] به وسیله آن [[حضرت]]؛
#دادخواهی و توجه نمودن و عرض [[حاجت]] بر آن [[حضرت]]؛
# دادخواهی و توجه نمودن و عرض [[حاجت]] بر آن [[حضرت]]؛
# [[دعوت]] کردن [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]]؛
# [[دعوت]] کردن [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]]؛
#رعایت [[حقوق]] آن [[حضرت]] و مواظبت بر ادای آنها؛
# رعایت [[حقوق]] آن [[حضرت]] و مواظبت بر ادای آنها؛
# [[خشوع]] [[دل]] هنگام یاد آن [[حضرت]]؛
# [[خشوع]] [[دل]] هنگام یاد آن [[حضرت]]؛
# آشکار ساختن [[علم]] برای [[علما]]؛
# آشکار ساختن [[علم]] برای [[علما]]؛
# [[تقیه]] کردن از اشرار و مخفی نگه داشتن [[راز]] از اغیار؛
# [[تقیه]] کردن از اشرار و مخفی نگه داشتن [[راز]] از اغیار؛
# [[صبور]] بودن در مقابل مشکلات؛
# [[صبور]] بودن در مقابل مشکلات؛
#درخواست [[صبر]] از درگاه [[خداوند]]؛
# درخواست [[صبر]] از درگاه [[خداوند]]؛
#پرهیز از مجالسی که نام [[حضرت]] مورد تمسخر باشد؛
# پرهیز از مجالسی که نام [[حضرت]] مورد تمسخر باشد؛
# [[تظاهر]] با [[ستمگران]] و [[اهل باطل]]؛
# [[تظاهر]] با [[ستمگران]] و [[اهل باطل]]؛
#پرهیز از شهرت؛
# پرهیز از شهرت؛
# [[تهذیب نفس]] در تمام مراحل [[عمر]]؛
# [[تهذیب نفس]] در تمام مراحل [[عمر]]؛
# [[اتحاد]] و اتفاق بر [[یاری]] [[حضرت]]؛
# [[اتحاد]] و اتفاق بر [[یاری]] [[حضرت]]؛
#متفق شدن بر [[توبه]] واقعی و بازگرداندن [[حقوق]] به صاحبان آنها؛
# متفق شدن بر [[توبه]] واقعی و بازگرداندن [[حقوق]] به صاحبان آنها؛
#پیوسته به یاد [[حضرت]] بودن و به آدابش عمل نمودن؛
# پیوسته به یاد [[حضرت]] بودن و به آدابش عمل نمودن؛
#تذکر و [[راهنمایی]] [[مردم]]؛
# تذکر و [[راهنمایی]] [[مردم]]؛
# [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان آن [[حضرت]]؛
# [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان آن [[حضرت]]؛
#تمام اعضا و جوارح [[خشوع]] در مقابل [[حضرت]] داشته باشد؛
# تمام اعضا و جوارح [[خشوع]] در مقابل [[حضرت]] داشته باشد؛
#خواسته [[حضرت]] را بر خواسته خود مقدّم داشتن؛
# خواسته [[حضرت]] را بر خواسته خود مقدّم داشتن؛
# [[احترام]] کردن به [[نزدیکان]] و منصوبین به آن [[حضرت]]؛
# [[احترام]] کردن به [[نزدیکان]] و منصوبین به آن [[حضرت]]؛
#بزرگداشت اماکنی که به قدوم آن [[حضرت]] زینت یافته‌اند؛
# بزرگداشت اماکنی که به قدوم آن [[حضرت]] زینت یافته‌اند؛
#برای [[ظهور]] [[حضرت]] وقت تعیین نکردن؛
# برای [[ظهور]] [[حضرت]] وقت تعیین نکردن؛
#کسانی که وقت تعیین می‌کنند، در پی [[تکذیب]] آنها باشیم؛
# کسانی که وقت تعیین می‌کنند، در پی [[تکذیب]] آنها باشیم؛
#کسانی که ادّعای [[نیابت خاص]] در زمان [[غیبت]] دارند تکذیب‌شان کنیم؛
# کسانی که ادّعای [[نیابت خاص]] در زمان [[غیبت]] دارند تکذیب‌شان کنیم؛
#درخواست [[دیدار]] [[حضرت]] با عافیت و [[ایمان]]؛
# درخواست [[دیدار]] [[حضرت]] با عافیت و [[ایمان]]؛
# [[اقتدا]] کردن و تأسّی جستن به [[اخلاق]] و [[اعمال]] آن [[حضرت]]؛
# [[اقتدا]] کردن و تأسّی جستن به [[اخلاق]] و [[اعمال]] آن [[حضرت]]؛
# [[حفظ زبان]] از غیر یاد [[خداوند]] و مانند آن؛
# [[حفظ زبان]] از غیر یاد [[خداوند]] و مانند آن؛
خط ۱۹۴: خط ۱۹۱:
# [[زیارت]] [[قبر]] [[امام حسین]] {{ع}}؛
# [[زیارت]] [[قبر]] [[امام حسین]] {{ع}}؛
# [[بنی امیه]] را همواره [[لعنت]] کردن؛
# [[بنی امیه]] را همواره [[لعنت]] کردن؛
#اهتمام در پی [[ادای حقوق]] [[دینی]] [[مؤمنین]]؛
# اهتمام در پی [[ادای حقوق]] [[دینی]] [[مؤمنین]]؛
#در حال آماده‌باش بودن و در پی [[ظهور]] [[حضرت]] بودن؛
# در حال آماده‌باش بودن و در پی [[ظهور]] [[حضرت]] بودن؛
#سفارش [[مردم]] یکدیگر را به [[صبر]]<ref>مکیال المکارم، ج ۲، بخش هشتم، ص ۱۸۱.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref>.
# سفارش [[مردم]] یکدیگر را به [[صبر]]<ref>مکیال المکارم، ج ۲، بخش هشتم، ص ۱۸۱.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۰۳: خط ۲۰۰:
| پاسخ‌دهنده = حبیب‌الله طاهری
| پاسخ‌دهنده = حبیب‌الله طاهری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
*«بزرگان و [[دانشمندان]] [[شیعه]] به ویژه صاحبان قلم که در مورد وجود [[حضرت مهدی]] کتاب نوشته‌اند، با بهره‌گیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این باب، برای [[شیعه]] و [[دوستان]] [[امام عصر]]{{ع}} [[تکالیف]] و وظایفی را مقرر داشته‌اند، تکالیفی که یک فرد [[شیعه]] باید در عصر [[غیبت]] نسبت به آنها اهتمام ورزد. البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان [[وظایف]] تعیین کرده‌اند. در این مورد، [[بهترین]] کتاب، کتاب "مکیال المکارم" است که مؤلف آن ([[سید محمد تقی موسوی]]) در باب هشتم کتاب، هشتاد امر را به عنوان [[تکالیف]] عباد نسبت به [[امام عصر،]] بر شمرده است. ما در این نوشتار در صدد بررسی و جمع تمامی [[تکالیف]] نیستیم، بلکه تنها به برخی [[تکالیف]] و [[وظایف]] عباد مخصوصاً [[شیعه]] اشاره می‌کنیم، چرا که بررسی تمام و کمال آن نه در وسع [[فهم]] مؤلف است و نه در این نوع نوشتار می‌گنجد. البته معلوم است که این [[تکالیف]]، دستوراتی هستند که از طرف مبادی عالیه و [[ائمه]]{{عم}} صادر شده‌اند که عبارتند از:  
*«بزرگان و [[دانشمندان]] [[شیعه]] به ویژه صاحبان قلم که در مورد وجود [[حضرت مهدی]] کتاب نوشته‌اند، با بهره‌گیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این باب، برای [[شیعه]] و [[دوستان]] [[امام عصر]] {{ع}} [[تکالیف]] و وظایفی را مقرر داشته‌اند، تکالیفی که یک فرد [[شیعه]] باید در عصر [[غیبت]] نسبت به آنها اهتمام ورزد. البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان [[وظایف]] تعیین کرده‌اند. در این مورد، [[بهترین]] کتاب، کتاب "مکیال المکارم" است که مؤلف آن ([[سید محمد تقی موسوی]]) در باب هشتم کتاب، هشتاد امر را به عنوان [[تکالیف]] عباد نسبت به [[امام عصر،]] بر شمرده است. ما در این نوشتار در صدد بررسی و جمع تمامی [[تکالیف]] نیستیم، بلکه تنها به برخی [[تکالیف]] و [[وظایف]] عباد مخصوصاً [[شیعه]] اشاره می‌کنیم، چرا که بررسی تمام و کمال آن نه در وسع [[فهم]] مؤلف است و نه در این نوع نوشتار می‌گنجد. البته معلوم است که این [[تکالیف]]، دستوراتی هستند که از طرف مبادی عالیه و [[ائمه]] {{عم}} صادر شده‌اند که عبارتند از:  
#'''یاد [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[وظیفه]] یک [[شیعه]] و یک [[عاشق]] دلسوخته قبل ازهر چیز یاد [[امام زمان]] است نه در هر صبح و [[شام]]، بلکه در تمامی ساعت [[عمر]] خود و در هر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد [[امام زمان]] باشد، نه آنکه هرگاه مریض یا گرفتار شد و یا در مرکزی از مراکز [[دینی]]، مانند [[حرم]] [[ائمه]]{{عم}} قرار گرفت به یاد [[امام]] بیافتد، زیرا [[عاشق]] آن است که آنی از یاد [[معشوق]] غافل نشود.[[تأسف]] آن است که نه تنها دیگران به یاد [[امام]] نیستند، بلکه [[شیعیان]] نیز امامشان رابه [[فراموشی]] سپرده‌اند، در حالی که از یاد بردن ولی [[نعمت]] [[عیب]] و [[زشت]] است. یاد [[امام]] نه تنها یک [[وظیفه]] است که آرام بخش و نشاط‌‌‌ آور، سازنده و [[تربیت]] کننده، اصلاح‌گر وشور آفرین و وسیله [[تقرب به خدا]] و توشه لحظه پر [[وحشت]] [[مرگ]] نیز هست. بنابراین، ای [[دوستان]] [[امام زمان]] اگر صفای [[روح]] می‌طلبید، اگر [[تزکیه نفس]] می‌خواهید، اگر [[قدرت]] [[مبارزه]] با [[تمایلات نفسانی]] و وسوسه‌های [[شیطانی]] را جویا هستید، اگر از [[گناهان]] و خطاها پیشمان شده در پی وسیله [[استغفار]] به [[فکر]] درمان بیماری‌های روحی و ناهمواریهای [[معنوی]] افتاده‌اید، اگر تعالی روانی و [[نور]] [[باطنی]] می‌خواهید و بالأخره اگر کامیابی [[دنیا]] و [[آخرت]] را خواستارید، راه اصلی و مسیر [[حقیقی]] آن است که به یاد [[امام زمان]] باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید، از او بخواهید، او را بجوئید، راه او را به بپمائید و در خانه او را بزنید، چرا که همه چیز آنجاست و همه [[کمالات]] در سایه مهر او و در پرتو [[اطاعت]] و کسب [[خشنودی]] او و سرانجام از یاد اوست. شما درهر [[مقام]] و موقعیتی که هستید، اگر می‌خواهید در تمام [[شئون]] [[زندگی]] و در همه مسائل [[اجتماعی]]، به خصوص [[سازندگی]] [[روح انسانی]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه]]، به جائی برسید و به موفقیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت، تلاشها بی‌ثمر می‌ماند.
# '''یاد [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[وظیفه]] یک [[شیعه]] و یک [[عاشق]] دلسوخته قبل ازهر چیز یاد [[امام زمان]] است نه در هر صبح و [[شام]]، بلکه در تمامی ساعت [[عمر]] خود و در هر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد [[امام زمان]] باشد، نه آنکه هرگاه مریض یا گرفتار شد و یا در مرکزی از مراکز [[دینی]]، مانند [[حرم]] [[ائمه]] {{عم}} قرار گرفت به یاد [[امام]] بیافتد، زیرا [[عاشق]] آن است که آنی از یاد [[معشوق]] غافل نشود.[[تأسف]] آن است که نه تنها دیگران به یاد [[امام]] نیستند، بلکه [[شیعیان]] نیز امامشان رابه [[فراموشی]] سپرده‌اند، در حالی که از یاد بردن ولی [[نعمت]] [[عیب]] و [[زشت]] است. یاد [[امام]] نه تنها یک [[وظیفه]] است که آرام بخش و نشاط‌‌‌ آور، سازنده و [[تربیت]] کننده، اصلاح‌گر وشور آفرین و وسیله [[تقرب به خدا]] و توشه لحظه پر [[وحشت]] [[مرگ]] نیز هست. بنابراین، ای [[دوستان]] [[امام زمان]] اگر صفای [[روح]] می‌طلبید، اگر [[تزکیه نفس]] می‌خواهید، اگر [[قدرت]] [[مبارزه]] با [[تمایلات نفسانی]] و وسوسه‌های [[شیطانی]] را جویا هستید، اگر از [[گناهان]] و خطاها پیشمان شده در پی وسیله [[استغفار]] به [[فکر]] درمان بیماری‌های روحی و ناهمواریهای [[معنوی]] افتاده‌اید، اگر تعالی روانی و [[نور]] [[باطنی]] می‌خواهید و بالأخره اگر کامیابی [[دنیا]] و [[آخرت]] را خواستارید، راه اصلی و مسیر [[حقیقی]] آن است که به یاد [[امام زمان]] باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید، از او بخواهید، او را بجوئید، راه او را به بپمائید و در خانه او را بزنید، چرا که همه چیز آنجاست و همه [[کمالات]] در سایه مهر او و در پرتو [[اطاعت]] و کسب [[خشنودی]] او و سرانجام از یاد اوست. شما درهر [[مقام]] و موقعیتی که هستید، اگر می‌خواهید در تمام [[شئون]] [[زندگی]] و در همه مسائل [[اجتماعی]]، به خصوص [[سازندگی]] [[روح انسانی]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه]]، به جائی برسید و به موفقیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت، تلاشها بی‌ثمر می‌ماند.
#'''[[دعا]] برای [[شناخت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام زمان]]، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق [[حدیث نبوی]] [[مرگ]] کسی که نسبت به [[امام زمان]]ش [[آگاهی]] ندارد، [[مرگ جاهلیت]] است. بنابراین یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[عبد]] این است که [[امام]] زمانش را بشناسد و در این راه هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوششها [[دعا]] و مسئلت [[شناخت]] [[امام]] از [[حضرت]] [[حق تعالی]] است که از [[خدا]] استعانت بجوید و بخواهد که [[معرفت امام]] را برای او میسر و مقدور نماید. در این مورد دعای معروفی است که مرحوم [[کلینی]] در [[باب]]  [[غیبت]] از [[کتاب الحجة]] [[اصول کافی]] و [[نعمانی]] در کتاب [[غیبت]] خود و [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] و [[سید بن طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ طوسی]] در مصباح المتهجد [[نقل]] کرده‌اند. در این [[دعا]] پس از درخواست [[معرفت خدا]] و [[معرفت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]، [[معرفت]] [[امام]] مسئلت می‌شده و [[دستور]] مواظبت آن به [[مؤمنان]] و [[منتظران]] [[حضرت]] داده شده است: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>خداوندا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان، چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت، خداوندا حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، در دینم گمراه خواهم شد.</ref> بزرگان [[دین]] به [[دوستان]] و [[مؤمنان]] و [[عاشقان]] [[حضرت مهدی]] [[دستور]] مواظبت این [[دعا]] را برای همیشه داده‌اند، بنابراین، می‌توان آن را یکی از [[وظایف]] شمرد.  
# '''[[دعا]] برای [[شناخت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام زمان]]، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق [[حدیث نبوی]] [[مرگ]] کسی که نسبت به [[امام زمان]]ش [[آگاهی]] ندارد، [[مرگ جاهلیت]] است. بنابراین یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[عبد]] این است که [[امام]] زمانش را بشناسد و در این راه هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوششها [[دعا]] و مسئلت [[شناخت]] [[امام]] از [[حضرت]] [[حق تعالی]] است که از [[خدا]] استعانت بجوید و بخواهد که [[معرفت امام]] را برای او میسر و مقدور نماید. در این مورد دعای معروفی است که مرحوم [[کلینی]] در [[باب]]  [[غیبت]] از [[کتاب الحجة]] [[اصول کافی]] و [[نعمانی]] در کتاب [[غیبت]] خود و [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] و [[سید بن طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ طوسی]] در مصباح المتهجد [[نقل]] کرده‌اند. در این [[دعا]] پس از درخواست [[معرفت خدا]] و [[معرفت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]، [[معرفت]] [[امام]] مسئلت می‌شده و [[دستور]] مواظبت آن به [[مؤمنان]] و [[منتظران]] [[حضرت]] داده شده است: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>خداوندا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان، چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت، خداوندا حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، در دینم گمراه خواهم شد.</ref> بزرگان [[دین]] به [[دوستان]] و [[مؤمنان]] و [[عاشقان]] [[حضرت مهدی]] [[دستور]] مواظبت این [[دعا]] را برای همیشه داده‌اند، بنابراین، می‌توان آن را یکی از [[وظایف]] شمرد.  
#'''[[دعا]] برای [[سلامت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام]] این است که برای [[سلامت]] و صیانت [[حضرت]] از خطرات و بلایایی که [[جان]] [[امام]] را تهدید می‌کند، با هر زبانی که بدان مسلطند، [[دعا]] کنند و بهتر آن است که [[دعاها]] [[مأثور]] را بخوانند، مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ‏ عَلَيْهِ‏ وَ عَلَى‏ آبَائِهِ‏ فِي‏ هَذِهِ‏ السَّاعَةِ وَ فِي‏ كُلِ‏ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا"}}<ref> مفاتیح الجنان، اعمال شب‌های قدر.</ref>. و یا مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‏ أَعِذْهُ‏ مِنْ‏ شَرِّ جَمِيعِ‏ مَا خَلَقْتَ‏ وَ ذَرَأْتَ‏ وَ بَرَأَتْ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِكَ الَّذِي لَا يُضَيَّعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ وَصِيَّ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ وَ مُدَّ فِي عُمُرِهِ وَ زِدْ فِي أَجَلِهِ وَ أَعِنْهُ عَلَى مَا وَلَّيْتَهُ وَ اسْتَرْعَيْتَهُ..."}}<ref> منتخب الاثر، ص ۵۰۳ به نقل از مصباح المتهجد ذیل دعای اللهم عرفنی نفسک.</ref>. البته کل این [[دعا]] را [[محدث قمی]] در [[مفاتیح الجنان]] در ملحقات آن تحت عنوان [[دعا]] در [[غیبت]] [[امام زمان]] آورده است. و مانند دعایی که تحت عنوان "[[صلوات]] بر [[ولی امر]] [[منتظر]] {{ع}}" در مفاتیح‌ الجنان در ضمن صلواة بر حجج [[طاهره]]: آمده است: {{متن حدیث|"...اللَّهُمَ‏ أَعِذْهُ‏ مِنْ‏ شَرِّ كُلِ‏ بَاغٍ‏ وَ طَاغٍ‏ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ..."}}. و یا مانند دعایی که با این عبارت شروع می‌شود: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‏ ادْفَعْ‏ عَنْ‏ وَلِيِّكَ‏ وَ خَلِيفَتِكَ‏..."}} که مرحوم [[محدث قمی]] آن را از [[سید طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ]] الطایفه در مصباح المتهجد [[نقل]] کرده و در امر چهارم از [[دعا]] برای [[امام عصر]]{{ع}} قرار داده است. طالبان می‌توانند به [[مفاتیح الجنان]] مراجعه کنند. در اینکه به [[دوستان]] توصیه شده برای [[سلامتی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[دعا]] کنند و اینکه [[دعاها]] بسیار در این مورد ثبت و ضبط شده، تا آنجا که در دعاهایی که برای [[امام زمان]] [[نقل]] شده به این موضوع توجه شده، بحثی نیست و کسی نمی‌تواند در آن [[تردید]] کند، حتی [[دستور]] داده شده که [[دوستان]] برای [[حفظ جان]] [[امام]] [[صدقه]] بدهند و بهتر آن است که هرکس هرگاه که خواست صدقه‌ای بدهد، نخست قصد و نیتش [[سلامتی]] [[امام زمان]]، سپس [[سلامتی]] خود و اعضای خانواده‌اش، آن هم در [[پناه]] [[امام زمان]] را لحاظ کند که این به قبول نزدیک‌تر است تا آنکه بخواهد صرفاً برای [[سلامتی]] خود [[صدقه]] بدهد.  
# '''[[دعا]] برای [[سلامت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام]] این است که برای [[سلامت]] و صیانت [[حضرت]] از خطرات و بلایایی که [[جان]] [[امام]] را تهدید می‌کند، با هر زبانی که بدان مسلطند، [[دعا]] کنند و بهتر آن است که [[دعاها]] [[مأثور]] را بخوانند، مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ‏ عَلَيْهِ‏ وَ عَلَى‏ آبَائِهِ‏ فِي‏ هَذِهِ‏ السَّاعَةِ وَ فِي‏ كُلِ‏ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا"}}<ref> مفاتیح الجنان، اعمال شب‌های قدر.</ref>. و یا مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‏ أَعِذْهُ‏ مِنْ‏ شَرِّ جَمِيعِ‏ مَا خَلَقْتَ‏ وَ ذَرَأْتَ‏ وَ بَرَأَتْ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِكَ الَّذِي لَا يُضَيَّعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ وَصِيَّ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ وَ مُدَّ فِي عُمُرِهِ وَ زِدْ فِي أَجَلِهِ وَ أَعِنْهُ عَلَى مَا وَلَّيْتَهُ وَ اسْتَرْعَيْتَهُ..."}}<ref> منتخب الاثر، ص ۵۰۳ به نقل از مصباح المتهجد ذیل دعای اللهم عرفنی نفسک.</ref>. البته کل این [[دعا]] را [[محدث قمی]] در [[مفاتیح الجنان]] در ملحقات آن تحت عنوان [[دعا]] در [[غیبت]] [[امام زمان]] آورده است. و مانند دعایی که تحت عنوان "[[صلوات]] بر [[ولی امر]] [[منتظر]] {{ع}}" در مفاتیح‌ الجنان در ضمن صلواة بر حجج [[طاهره]]: آمده است: {{متن حدیث|"...اللَّهُمَ‏ أَعِذْهُ‏ مِنْ‏ شَرِّ كُلِ‏ بَاغٍ‏ وَ طَاغٍ‏ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ..."}}. و یا مانند دعایی که با این عبارت شروع می‌شود: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‏ ادْفَعْ‏ عَنْ‏ وَلِيِّكَ‏ وَ خَلِيفَتِكَ‏..."}} که مرحوم [[محدث قمی]] آن را از [[سید طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ]] الطایفه در مصباح المتهجد [[نقل]] کرده و در امر چهارم از [[دعا]] برای [[امام عصر]] {{ع}} قرار داده است. طالبان می‌توانند به [[مفاتیح الجنان]] مراجعه کنند. در اینکه به [[دوستان]] توصیه شده برای [[سلامتی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[دعا]] کنند و اینکه [[دعاها]] بسیار در این مورد ثبت و ضبط شده، تا آنجا که در دعاهایی که برای [[امام زمان]] [[نقل]] شده به این موضوع توجه شده، بحثی نیست و کسی نمی‌تواند در آن [[تردید]] کند، حتی [[دستور]] داده شده که [[دوستان]] برای [[حفظ جان]] [[امام]] [[صدقه]] بدهند و بهتر آن است که هرکس هرگاه که خواست صدقه‌ای بدهد، نخست قصد و نیتش [[سلامتی]] [[امام زمان]]، سپس [[سلامتی]] خود و اعضای خانواده‌اش، آن هم در [[پناه]] [[امام زمان]] را لحاظ کند که این به قبول نزدیک‌تر است تا آنکه بخواهد صرفاً برای [[سلامتی]] خود [[صدقه]] بدهد.  
#'''[[دعا]] برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[شیعیان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]]، [[دعا]] برای [[قرب]] [[ظهور]] و درخواست تعجیل در [[قیام]] آن [[حضرت]] است. [[شیعه راستین]] و دلباخته [[امام زمان]] کسی است که در هر صبح و [[شام]] و با هر [[نماز]] و [[نیاز]] دست [[حاجت]] به پیشگاه خدای رؤف دراز کرده و از او [[ظهور]] مولایش را بطلبد. کسی که شیفته واقعی [[امام زمان]] {{ع}} است و در [[دعا]] برای [[ظهور]] مولایش اسیرالفاظ و گرفتار عبارت‌ پردازی نیست، بلکه از عمق [[جان]] [[دعا]] می‌کند و با تمام وجود کمشده‌اش را می‌طلبد، تنها زبانش سخن نمی‌گوید، بلکه قلبش در هجران [[یار]] می‌سوزد، دلش در [[فراق]] [[محبوب]] مضطرب است و دیدگانش در [[انتظار]] [[دیدار]] اشکبار است. گردش زبانش در کام، همچون اشکهای غلطانش بر گونه، نشانه [[محبت]] درونی و علاقه قلبی او به مولا و محبوب‌اش است. [[شیعه]] شیفته، بسان انسانی فارغ و بی‌سوز، [[نیایش]] نمی‌کند، بلکه مانند عاشقی دلباخته با دلی پرسوز و گداز و با تمام وجود برای [[ظهور]] امامش [[دعا]] می‌کند. انسانی که در دریا گرفتار توفان شده و کشتی‌اش شکسته به دریا افتاده و در حال [[غرق]] شدن است، چگونه برای [[نجات]] خویش [[دعا]] می‌کند؟ و با چه حالی می‌خواند و چطور از ته [[دل]] به پیشگاهش التماس می‌کند؟ [[شیعه]] دلباخته نیز در زمان [[غیبت]]، میان موجهای پرخروش حکومت‌های خود کامه در [[دل]] دریای [[طوفان]] زده و تاریک اجتماعات [[فاسد]] بشری، [[کشتی]] سعادتش را شکسته می‌بیند، [[دل]] را در [[فراق]] [[امام]] و مولایش مضطرب و پریشان می‌یابد و بدون ذره‌ای ظاهر‌سازی و خود نمایی، از صمیم [[قلب]] فریاد می‌کشد: {{متن حدیث|"أَيْنَ‏ بَقِيَّةُ اللَّهِ‏"}} و با [[اشک]] و آه [[جان]] سوز می‌گوید: {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ"}}<ref> کجاست مصلحی که انتظار می‌کشیم انحراف‌ها و کجی‌ها را راست گرداند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ"}}<ref>کجاست مایه امیدی که ستم و بی‌عدالتی را از جهان برچیند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ"}}؛ <ref>کجاست عزت‌بخش دوستان و ذلیل‌کننده دشمنان؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى"}}؛ <ref>کجاست پسر محمد مصطفی {{صل}} و علی مرتضی {{ع}} و خدیجه غراء {{س}} و فاطمه کبری {{س}}؟</ref>. آری، [[عاشق]] دلباخته صبح و [[شام]] نمی‌شناسد و در تمام ساعات متنظر [[مهدی]] [[یار]] و مشتاق [[دیدار]] [[جمال]] [[محبوب]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ‏ صَبَاحاً و مَسَاءً"}}<ref> باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی؛ کمال الدین، ص ۳۳۷.</ref>. و در [[حدیث]] دیگر فرمود: "{{متن حدیث|"...وَ تَوَقَّعْ‏ أَمْرَ صَاحِبِكَ‏ لَيْلَكَ‏ وَ نَهَارَكَ‏"}}<ref>باید شب و روز منتظر فرا رسیدن ظهور صاحب خود باشی؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۵۷.</ref>؛ بنابراین، بر همه شیفتگان آن [[حضرت]] لازم است دائم به یاد آن [[امام همام]] بوده و برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند و از [[خدا]] [[ظهور]] او را هر چه سریع‌تر بخواهند، چرا که با آمدن او تمام [[ملل]] [[نجات]] می‌یابند و [[شیعه]] به اوج [[عزت]] و [[عظمت]] خود می‌رسد. به قول [[امام صادق]]: {{متن حدیث|"لِكُلِّ أُنَاسٍ‏ دَوْلَةٌ يَرْقُبُونَهَا وَ دَوْلَتُنَا فِي آخِرِ الدَّهْرِ تَظْهَرُ"}}<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۳.</ref>. یقیناً در [[دولت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] شیعیانشان به اوج [[عزت]] خواهند رسید و دشمنانشان به حضیض [[ذلت]]، چنانکه [[حضرت]] [[ولی عصر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ‏ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}<ref>برای فرج ما بسیار دعا کنید چرا که فرج شما در آن است؛ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۴.</ref>.
# '''[[دعا]] برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[شیعیان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]]، [[دعا]] برای [[قرب]] [[ظهور]] و درخواست تعجیل در [[قیام]] آن [[حضرت]] است. [[شیعه راستین]] و دلباخته [[امام زمان]] کسی است که در هر صبح و [[شام]] و با هر [[نماز]] و [[نیاز]] دست [[حاجت]] به پیشگاه خدای رؤف دراز کرده و از او [[ظهور]] مولایش را بطلبد. کسی که شیفته واقعی [[امام زمان]] {{ع}} است و در [[دعا]] برای [[ظهور]] مولایش اسیرالفاظ و گرفتار عبارت‌ پردازی نیست، بلکه از عمق [[جان]] [[دعا]] می‌کند و با تمام وجود کمشده‌اش را می‌طلبد، تنها زبانش سخن نمی‌گوید، بلکه قلبش در هجران [[یار]] می‌سوزد، دلش در [[فراق]] [[محبوب]] مضطرب است و دیدگانش در [[انتظار]] [[دیدار]] اشکبار است. گردش زبانش در کام، همچون اشکهای غلطانش بر گونه، نشانه [[محبت]] درونی و علاقه قلبی او به مولا و محبوب‌اش است. [[شیعه]] شیفته، بسان انسانی فارغ و بی‌سوز، [[نیایش]] نمی‌کند، بلکه مانند عاشقی دلباخته با دلی پرسوز و گداز و با تمام وجود برای [[ظهور]] امامش [[دعا]] می‌کند. انسانی که در دریا گرفتار توفان شده و کشتی‌اش شکسته به دریا افتاده و در حال [[غرق]] شدن است، چگونه برای [[نجات]] خویش [[دعا]] می‌کند؟ و با چه حالی می‌خواند و چطور از ته [[دل]] به پیشگاهش التماس می‌کند؟ [[شیعه]] دلباخته نیز در زمان [[غیبت]]، میان موجهای پرخروش حکومت‌های خود کامه در [[دل]] دریای [[طوفان]] زده و تاریک اجتماعات [[فاسد]] بشری، [[کشتی]] سعادتش را شکسته می‌بیند، [[دل]] را در [[فراق]] [[امام]] و مولایش مضطرب و پریشان می‌یابد و بدون ذره‌ای ظاهر‌سازی و خود نمایی، از صمیم [[قلب]] فریاد می‌کشد: {{متن حدیث|"أَيْنَ‏ بَقِيَّةُ اللَّهِ‏"}} و با [[اشک]] و آه [[جان]] سوز می‌گوید: {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ"}}<ref> کجاست مصلحی که انتظار می‌کشیم انحراف‌ها و کجی‌ها را راست گرداند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ"}}<ref>کجاست مایه امیدی که ستم و بی‌عدالتی را از جهان برچیند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ"}}؛ <ref>کجاست عزت‌بخش دوستان و ذلیل‌کننده دشمنان؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى"}}؛ <ref>کجاست پسر محمد مصطفی {{صل}} و علی مرتضی {{ع}} و خدیجه غراء {{س}} و فاطمه کبری {{س}}؟</ref>. آری، [[عاشق]] دلباخته صبح و [[شام]] نمی‌شناسد و در تمام ساعات متنظر [[مهدی]] [[یار]] و مشتاق [[دیدار]] [[جمال]] [[محبوب]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ‏ صَبَاحاً و مَسَاءً"}}<ref> باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی؛ کمال الدین، ص ۳۳۷.</ref>. و در [[حدیث]] دیگر فرمود: "{{متن حدیث|"...وَ تَوَقَّعْ‏ أَمْرَ صَاحِبِكَ‏ لَيْلَكَ‏ وَ نَهَارَكَ‏"}}<ref>باید شب و روز منتظر فرا رسیدن ظهور صاحب خود باشی؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۵۷.</ref>؛ بنابراین، بر همه شیفتگان آن [[حضرت]] لازم است دائم به یاد آن [[امام همام]] بوده و برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند و از [[خدا]] [[ظهور]] او را هر چه سریع‌تر بخواهند، چرا که با آمدن او تمام [[ملل]] [[نجات]] می‌یابند و [[شیعه]] به اوج [[عزت]] و [[عظمت]] خود می‌رسد. به قول [[امام صادق]]: {{متن حدیث|"لِكُلِّ أُنَاسٍ‏ دَوْلَةٌ يَرْقُبُونَهَا وَ دَوْلَتُنَا فِي آخِرِ الدَّهْرِ تَظْهَرُ"}}<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۳.</ref>. یقیناً در [[دولت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] شیعیانشان به اوج [[عزت]] خواهند رسید و دشمنانشان به حضیض [[ذلت]]، چنانکه [[حضرت]] [[ولی عصر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ‏ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}<ref>برای فرج ما بسیار دعا کنید چرا که فرج شما در آن است؛ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۴.</ref>.
#'''ندبه بر [[امام زمان]] {{ع}}:''' ندبه بر [[حضرت مهدی]] اظهار [[شوق]] به لقای او، [[گریه]] و ابراز نگرانی از مفارقت و [[محروم]] بودن از [[فیض حضور]] او، [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور]]او، ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] و اقدامات و برنامه‌های انقلابی و اصلاحی آن وجود [[مبارک]] و اظهار [[تأسف]] از اوضاع [[ناهنجار]] و روی کار بودن [[حکومت]]]های [[باطل]] و [[مستبد]] و روشهای بیدادگرانه، [[سنت]] حسنه‌ای است که همواره [[شیعه]] بر آن مداومت داشته و آن را [[شعار]] خود قرار داده و تا [[ظهور]] [[دولت حق]] و تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]]، و [[آزادی]] و [[نجات]] تمام [[انسان‌ها]]، این [[شعار]] برقرار بوده و روشنگر خواسته‌های ارزنده و با ارج و هدفهای مترقی و [[نجات‌بخش]] [[اسلام]] است. این ندبه را [[شیعه]] از [[امامان معصوم]] خود که کار و عملشان سرمشق و [[پیروی]] از گفتار و رفتارشان (بر حسب [[حدیث متواتر ثقلین]] و [[احادیث]] دیگر) [[وظیفه]] هر مسلمانی است، آموخته‌اند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بر حسب [[روایات]]، کراراً ضمن آنکه از اوضاع [[آخرالزمان]] و فتنه‌هائی که ظاهر می‌شود و فشارهایی که بر [[اهل حق]] وارد می‌گردد، خبر می‌دادند، نگرانی و تأثر خود را نیز اظهار می‌کردند. [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]]، هر یک به [[سند]] خود [[حدیث]] مفصلی را از "[[سدیر صیرفی]]" [[روایت]] کرده که در آن، [[گریه]] و ندبه [[امام صادق|امام ششم حضرت جعفر بن محمد]]{{ع}} بر [[غیبت]] [[صاحب‌ الزمان]]{{ع}} بیان شده است، در اینجا برای رعایت اختصار قسمتی ازاین [[حدیث]] را که ارتباط با بحث ما (ندبه) دارد، [[نقل]] می‌کنیم: [[سدیر صیرفی]] می‌گوید: من و [[مفصل بن عمر]] و [[ابوبصیر]] و [[ابان بن تغلب بن محضر]] [[امام صادق]]{{ع}} شرفیاب شدیم، دیدیم آن [[حضرت]] بر روی [[خاک]] نشسته و لباسی که از مو بافته شده و طوقدار و بی‌گربیان بود، پوشیده است و مانند مرده جگر سوخته [[گریه]] می‌کند، آثار [[حزن]] و [[اندوه]] از گونه و رخسارش آشکار و [[اشک]] کاسه چشم‌هایش را پر کرده بود و می‌فرمود: "آقای من، [[غیبت]] تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و [[آرامش]] و راحت دلم را ربوده است. آقای من، [[غیبت]] تو و مصیبتم را به [[مصیبت]] ‌های دردناک ابدی پیوسته و از دست دادن یکی از پس دیگری جمع و عدد را فانی می‌سازد پس احساس نمی‌کنم که به اشکی که در چشمم خشک می‌گردد و ناله‌‌ای که در سینه‌‌ام آرام می‌گیرد، مگر آنکه مصایب بزرگ‌تر و دلخراش‌تر و پیشامدهای سخت‌تر و ناشناخته‌تر در برابر دیده‌ام، مجسم می‌شود"<ref>{{متن حدیث|"سَيِّدِي‏ غَيْبَتُكَ‏ نَفَتْ‏ رُقَادِي‏ وَ ضَيَّقَتْ‏ عَلَيَ‏ مِهَادِي‏ وَ ابْتَزَّتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي سَيِّدِي غَيْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِي بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ يُفْنِي الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَيْنِي وَ أَنِينٍ يَفْتُرُ مِنْ صَدْرِي عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَايَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَايَا إِلَّا مُثِّلَ بِعَيْنِي عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِي أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِكَ"}}؛ ر.ک: کمال الدین، ص ۳۵۲ تا ۳۵۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۴ تا ص ۱۰۸؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹، حدیث ۹.</ref>؛ [[سدیر]] گفت: [[عقل]] از سر ما پرید و [[دل‌ها]] ما از [[غم]] و [[اندوه]] این پیشامد هولناک و حادثه خطرناک پاره شد و [[گمان]] کردیم از اتفاق ناگوار کوبنده‌ای این چنین گریان و سوگوار است یا از روزگار به او مصیبتی رسیده است. عرض کردیم [[خدا]] دیدگانت را نگریاند ای پسر خیرالوری، از چه پیش [[آمدی]] اینگونه گریانی، از دیده [[اشک]] می‌باری؟ چه حالی روی داده که این گونه [[سوگواری]]؟ [[حضرت]] چنان آه عمیقی کشید که ناراحتیش از آن افزون شد. از روی تعجب فرمود: وای بر شما، بامداد امروز نگاه کردم در کتاب "[[جفر]]" و آن کتابی است که [[علم]] مرگها و [[بلاها]]، و آنچه واقع می‌شود تا [[روز قیامت]]، در آن مندرج است. [[خدا]] [[پیامبر|محمد]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} بعد از او به آن اختصاص داده است و تأمل کردم در موضوع ولادت [[غایب]] ما و [[غیبت]] و [[طول عمر]] او گرفتاری [[مؤمنان]] در آن زمان و شک‌هایی که از جهت طول [[غیبت]] در دل‌هایشان پیدا می‌شود و اینکه بیشتر آنها از [[دین]] برگردند و رشته [[اسلام]] را از گردن بردارند<ref> امامت و مهدویت، فروغ ولایت در دعای ندبه، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref>. بنابراین، ندبه، ناله و [[زاری]] و [[گریه]] بر [[امام عصر]] {{ع}} که در بین [[شیعه]] رائج است امری بی‌مأخذ و موضوعی بی‌سند نیست، بلکه امری است که [[شیعه]] از اولیای خود گرفته است.  
# '''ندبه بر [[امام زمان]] {{ع}}:''' ندبه بر [[حضرت مهدی]] اظهار [[شوق]] به لقای او، [[گریه]] و ابراز نگرانی از مفارقت و [[محروم]] بودن از [[فیض حضور]] او، [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور]]او، ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] و اقدامات و برنامه‌های انقلابی و اصلاحی آن وجود [[مبارک]] و اظهار [[تأسف]] از اوضاع [[ناهنجار]] و روی کار بودن [[حکومت]]]های [[باطل]] و [[مستبد]] و روشهای بیدادگرانه، [[سنت]] حسنه‌ای است که همواره [[شیعه]] بر آن مداومت داشته و آن را [[شعار]] خود قرار داده و تا [[ظهور]] [[دولت حق]] و تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]]، و [[آزادی]] و [[نجات]] تمام [[انسان‌ها]]، این [[شعار]] برقرار بوده و روشنگر خواسته‌های ارزنده و با ارج و هدفهای مترقی و [[نجات‌بخش]] [[اسلام]] است. این ندبه را [[شیعه]] از [[امامان معصوم]] خود که کار و عملشان سرمشق و [[پیروی]] از گفتار و رفتارشان (بر حسب [[حدیث متواتر ثقلین]] و [[احادیث]] دیگر) [[وظیفه]] هر مسلمانی است، آموخته‌اند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} بر حسب [[روایات]]، کراراً ضمن آنکه از اوضاع [[آخرالزمان]] و فتنه‌هائی که ظاهر می‌شود و فشارهایی که بر [[اهل حق]] وارد می‌گردد، خبر می‌دادند، نگرانی و تأثر خود را نیز اظهار می‌کردند. [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]]، هر یک به [[سند]] خود [[حدیث]] مفصلی را از "[[سدیر صیرفی]]" [[روایت]] کرده که در آن، [[گریه]] و ندبه [[امام صادق|امام ششم حضرت جعفر بن محمد]] {{ع}} بر [[غیبت]] [[صاحب‌ الزمان]] {{ع}} بیان شده است، در اینجا برای رعایت اختصار قسمتی ازاین [[حدیث]] را که ارتباط با بحث ما (ندبه) دارد، [[نقل]] می‌کنیم: [[سدیر صیرفی]] می‌گوید: من و [[مفصل بن عمر]] و [[ابوبصیر]] و [[ابان بن تغلب بن محضر]] [[امام صادق]] {{ع}} شرفیاب شدیم، دیدیم آن [[حضرت]] بر روی [[خاک]] نشسته و لباسی که از مو بافته شده و طوقدار و بی‌گربیان بود، پوشیده است و مانند مرده جگر سوخته [[گریه]] می‌کند، آثار [[حزن]] و [[اندوه]] از گونه و رخسارش آشکار و [[اشک]] کاسه چشم‌هایش را پر کرده بود و می‌فرمود: "آقای من، [[غیبت]] تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و [[آرامش]] و راحت دلم را ربوده است. آقای من، [[غیبت]] تو و مصیبتم را به [[مصیبت]] ‌های دردناک ابدی پیوسته و از دست دادن یکی از پس دیگری جمع و عدد را فانی می‌سازد پس احساس نمی‌کنم که به اشکی که در چشمم خشک می‌گردد و ناله‌‌ای که در سینه‌‌ام آرام می‌گیرد، مگر آنکه مصایب بزرگ‌تر و دلخراش‌تر و پیشامدهای سخت‌تر و ناشناخته‌تر در برابر دیده‌ام، مجسم می‌شود"<ref>{{متن حدیث|"سَيِّدِي‏ غَيْبَتُكَ‏ نَفَتْ‏ رُقَادِي‏ وَ ضَيَّقَتْ‏ عَلَيَ‏ مِهَادِي‏ وَ ابْتَزَّتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي سَيِّدِي غَيْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِي بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ يُفْنِي الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَيْنِي وَ أَنِينٍ يَفْتُرُ مِنْ صَدْرِي عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَايَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَايَا إِلَّا مُثِّلَ بِعَيْنِي عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِي أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِكَ"}}؛ ر.ک: کمال الدین، ص ۳۵۲ تا ۳۵۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۴ تا ص ۱۰۸؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹، حدیث ۹.</ref>؛ [[سدیر]] گفت: [[عقل]] از سر ما پرید و [[دل‌ها]] ما از [[غم]] و [[اندوه]] این پیشامد هولناک و حادثه خطرناک پاره شد و [[گمان]] کردیم از اتفاق ناگوار کوبنده‌ای این چنین گریان و سوگوار است یا از روزگار به او مصیبتی رسیده است. عرض کردیم [[خدا]] دیدگانت را نگریاند ای پسر خیرالوری، از چه پیش [[آمدی]] اینگونه گریانی، از دیده [[اشک]] می‌باری؟ چه حالی روی داده که این گونه [[سوگواری]]؟ [[حضرت]] چنان آه عمیقی کشید که ناراحتیش از آن افزون شد. از روی تعجب فرمود: وای بر شما، بامداد امروز نگاه کردم در کتاب "[[جفر]]" و آن کتابی است که [[علم]] مرگها و [[بلاها]]، و آنچه واقع می‌شود تا [[روز قیامت]]، در آن مندرج است. [[خدا]] [[پیامبر|محمد]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} بعد از او به آن اختصاص داده است و تأمل کردم در موضوع ولادت [[غایب]] ما و [[غیبت]] و [[طول عمر]] او گرفتاری [[مؤمنان]] در آن زمان و شک‌هایی که از جهت طول [[غیبت]] در دل‌هایشان پیدا می‌شود و اینکه بیشتر آنها از [[دین]] برگردند و رشته [[اسلام]] را از گردن بردارند<ref> امامت و مهدویت، فروغ ولایت در دعای ندبه، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref>. بنابراین، ندبه، ناله و [[زاری]] و [[گریه]] بر [[امام عصر]] {{ع}} که در بین [[شیعه]] رائج است امری بی‌مأخذ و موضوعی بی‌سند نیست، بلکه امری است که [[شیعه]] از اولیای خود گرفته است.  
#'''[[زیارت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام عصر]]{{ع}} این است که در هر روز به ویژه در [[روز جمعه]] به [[زیارت]] امامشان بپردازند و به یکی از زیارتنامه‌هایی که برای [[حضرت]] در کتب [[دعا]] معرفی شده، آقایشان را [[زیارت]] کنند. زیاراتی که در کتب [[ادعیه]] از قبیل مصباح المتهجد [[شیخ طوسی]] و [[جمال]] الأسبوع و اقبال [[سید بن طاووس]]، و زاد المعاد و بحارلانوار [[علامه مجلسی]] و [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] و کتب دیگر آمده، بسیار است. کتاب [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] که در دسترس همگان قرار دارد، [[عاشقان]] می‌توانند برای [[زیارت]] [[امام عصر]]{{ع}} به همان کتاب مراجعه کنند. زیارتی که در اوایل مفاتیح مربوط به [[روز جمعه]] است و [[دعای ندبه]] و [[آل یاسین]] و [[دعای عهد]] و چندین [[زیارت]] دیگر که در اواخر آن کتاب در بخش [[زیارت]] [[حضرت]] [[صاحب الأمر]]{{ع}} آمده است، همه زیارت‌ [[نامه]] آن [[حضرت]] است. [[بهترین]] [[زیارت]] برای هر امامی از جمله [[امام عصر]]{{ع}} [[زیارت جامعه کبیره]] است.  
# '''[[زیارت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام عصر]] {{ع}} این است که در هر روز به ویژه در [[روز جمعه]] به [[زیارت]] امامشان بپردازند و به یکی از زیارتنامه‌هایی که برای [[حضرت]] در کتب [[دعا]] معرفی شده، آقایشان را [[زیارت]] کنند. زیاراتی که در کتب [[ادعیه]] از قبیل مصباح المتهجد [[شیخ طوسی]] و [[جمال]] الأسبوع و اقبال [[سید بن طاووس]]، و زاد المعاد و بحارلانوار [[علامه مجلسی]] و [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] و کتب دیگر آمده، بسیار است. کتاب [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] که در دسترس همگان قرار دارد، [[عاشقان]] می‌توانند برای [[زیارت]] [[امام عصر]] {{ع}} به همان کتاب مراجعه کنند. زیارتی که در اوایل مفاتیح مربوط به [[روز جمعه]] است و [[دعای ندبه]] و [[آل یاسین]] و [[دعای عهد]] و چندین [[زیارت]] دیگر که در اواخر آن کتاب در بخش [[زیارت]] [[حضرت]] [[صاحب الأمر]] {{ع}} آمده است، همه زیارت‌ [[نامه]] آن [[حضرت]] است. [[بهترین]] [[زیارت]] برای هر امامی از جمله [[امام عصر]] {{ع}} [[زیارت جامعه کبیره]] است.  
#'''[[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}}:''' همانگونه که هر عبدی اگر [[مبتلا]] به مشکلی شود به مولایش [[پناه]] می‌برد و رفع شداید و مشکلات را از او می‌طلبد، مخصوصاً اگر آن مولا [[توان]] رفع مشکل را داشته باشد، [[شیعه]] نیز باید در همه حالات به ویژه در هنگام شداید و تهاجم [[دشمن]]، به [[امام زمان]] [[متوسل]] شود و رفع مشکل را از مولای خود بخواهد. در طول [[تاریخ]] [[شیعه]] از صدر [[غیبت]] تاکنون مواردی که [[مؤمنان]] به ان [[همام]] [[متوسل]] شده و نتیجه گرفته‌اند، قابل احصا نیست. شفا یافتگان درگاه او و [[نجات]] یافتگان پناهجویان او بسیارند که در کتاب‌های متعدد به آنها اشاره شده است. کسانی که در [[مسجد جمکران]] [[قم]] با [[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}} شفا گرفته و یا از آنان رفع مشکل شده، تعداد بی‌شمار هستند که ما در اینجا بنای [[نقل]] آنها را نداریم. گرچه همه [[ائمه]] سرور و مولای ما هستند و همگان [[صاحب]] [[کرامات]] و معجزات‌اند و تمامی آنان در درگاه [[پروردگار]] [[صاحب]] [[عزت]] و [[جاه]] و جلالند و [[انسان]] به هر کدام که [[متوسل]] شود و پناهندگان خود، [[پناه]] می‌دهند، لکن طبق قاعده امروزه هر کاری که بخواهد انجام گیرد و هر مشکلی که بخواهد رفع شود و هر بلیه‌ای که بخواهد از میان برداشته شود و سرانجام، هر [[عزت]] و ذلتی باید زیر نظر [[ولی عصر]]{{ع}} باشد و با [[صلاح]] دید آن [[حضرت]] انجام گیرد. شاید [[معصومین]] دیگر [[کارها]] را به آن [[حضرت]] ارجاع دهند، چرا که فعلاً دوران [[حکومت]] و حکمروایی اوست، لذا [[توسل]] به او لازم است.  
# '''[[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}}:''' همانگونه که هر عبدی اگر [[مبتلا]] به مشکلی شود به مولایش [[پناه]] می‌برد و رفع شداید و مشکلات را از او می‌طلبد، مخصوصاً اگر آن مولا [[توان]] رفع مشکل را داشته باشد، [[شیعه]] نیز باید در همه حالات به ویژه در هنگام شداید و تهاجم [[دشمن]]، به [[امام زمان]] [[متوسل]] شود و رفع مشکل را از مولای خود بخواهد. در طول [[تاریخ]] [[شیعه]] از صدر [[غیبت]] تاکنون مواردی که [[مؤمنان]] به ان [[همام]] [[متوسل]] شده و نتیجه گرفته‌اند، قابل احصا نیست. شفا یافتگان درگاه او و [[نجات]] یافتگان پناهجویان او بسیارند که در کتاب‌های متعدد به آنها اشاره شده است. کسانی که در [[مسجد جمکران]] [[قم]] با [[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}} شفا گرفته و یا از آنان رفع مشکل شده، تعداد بی‌شمار هستند که ما در اینجا بنای [[نقل]] آنها را نداریم. گرچه همه [[ائمه]] سرور و مولای ما هستند و همگان [[صاحب]] [[کرامات]] و معجزات‌اند و تمامی آنان در درگاه [[پروردگار]] [[صاحب]] [[عزت]] و [[جاه]] و جلالند و [[انسان]] به هر کدام که [[متوسل]] شود و پناهندگان خود، [[پناه]] می‌دهند، لکن طبق قاعده امروزه هر کاری که بخواهد انجام گیرد و هر مشکلی که بخواهد رفع شود و هر بلیه‌ای که بخواهد از میان برداشته شود و سرانجام، هر [[عزت]] و ذلتی باید زیر نظر [[ولی عصر]] {{ع}} باشد و با [[صلاح]] دید آن [[حضرت]] انجام گیرد. شاید [[معصومین]] دیگر [[کارها]] را به آن [[حضرت]] ارجاع دهند، چرا که فعلاً دوران [[حکومت]] و حکمروایی اوست، لذا [[توسل]] به او لازم است.  
#'''ارجاع [[مردم]] به [[امام زمان]] {{ع}}:''' صرف اینکه [[انسان]] به یاد [[امام زمان]] [[متوسل]] به اوست و در هر صبح و [[شام]] او را [[زیارت]] می‌کند کافی نیست، بلکه [[تکلیف]] دیگری هست که (البته این [[تکلیف]] عمدتاً متوجه [[روحانیت]] و [[رهبران]] [[دینی]] و متدینان [[صاحب]] نفوذ در [[جامعه]] است) باید سعی کرد تا [[جامعه]] را [[جامعه]] [[امام]] زمانی قرار داد و [[مردم]] را متوجه [[امام زمان]] کرد. در ایام [[تبلیغ]] [[محرم]] و صفر و [[ماه رمضان]] و در هر فرضت مناسب از [[امام عصر]] سخن به میان آورد و بخشی از [[منبر]] وعظ و [[خطابه]] خود را به آن [[حضرت]] اختصاص داد و [[مردم]] را نسبت به اصل وجود او و [[عظمت]] جلال و [[جمال]] او [[آگاه]] ساخت. [[دستور]] [[توسل]] به آن [[حضرت]] را به [[مردم]] آموخت و [[مردم]] را نسبت به آن [[امام همام]] [[امیدوار]] کرد. هم‌چنین [[شبهات]] را در مورد وجود آن [[حضرت]] برطرف نمود و در مورد [[طول عمر]] آن [[حضرت]] و [[غیبت]] و فواید وجودی او، در عین اینکه در پرده [[غیبت]] است، سخن گفت و ابهامات را برطرف نمود تا همه افراد [[شیعه]] نسبت به [[امام]] [[آگاهی]] پیدا کرده و مبلغ او شوند. در این راه یک [[بسیج عمومی]] لازم است که همه اهل سخن و قلم یکصدا شوند، همنوا شوند به [[مردم]] بفهمانند که ما بی‌صاحب نیستیم تا [[جامعه]]، یکپارچه [[جامعه]] [[امام]] زمانی شود، نه آنکه تنها در گوشه و کنار [[کشور]] تعداد انگشت شماری از [[شیعه]] حداکثر صبح [[جمعه]] جمع شوند و [[دعای ندبه]] بخوانند، آنهم پس از مدتی در اثر گرایشهای نابجا مورد [[طعن]] دیگران قرار گیرند. یا یک [[روحانی]] و واعظ در میلاد آن [[حضرت]] به چند جمله یا داستان اکتفا نماید، بلکه باید کاری کرد که [[زن]] و مرد [[شیعه]] دائم به [[فکر]] اماماشان بوده و مبلغ او باشند و در هر حادثه قبل از هر کسی به یاد [[امام زمان]] بیفتد و از او [[کمک]] بخواهند. نه آنکه پس از آنکه نزد همه اطبا رفته و تمام اموالشان را در این راه تباه کردند و پاسخ منفی و مأیوس کننده شنیدند، تازه به یاد [[مسجد جمکران]] و [[امام زمان]] بیفتند. ما باید [[مردم]] را به گونه‌ای بسازیم که در تمام زمینه‌ها نخست به یاد [[امام زمان]] بیفتند. سپس با [[توسل]] به آن [[حضرت]] به طبیب مراجعه کنند و دارو [[مصرف]] نمایند، نه آنکه نخست به دارو [[پناه]] ببرند، آنگاه به [[امام زمان]] {{ع}} مراجعه نمایند. البته ما منکر اسباب و [[علل]] طبیعی نیستیم و نمی‌خواهیم بگوییم هر که [[بیمار]] شد، و با اینکه مثلاً [[نیاز]] به عمل جراحی دارد به دکتر مراجعه نکند، و فقط به [[امام زمان]] [[متوسل]] شود، بلکه می‌گوئیم نخست [[توسل]] برای اینکه [[امام عصر]] عنایتی بفرماید که طبیب درست [[مرض]] را تشخیص دهد و داروی مناسب تجویز نماید و عمل جراحی موفقیت آمیز باشد.به هر حال، دارو از طبیب، ولی شفا از [[خدا]] با وساطت [[امام عصر]]{{ع}} است.  
# '''ارجاع [[مردم]] به [[امام زمان]] {{ع}}:''' صرف اینکه [[انسان]] به یاد [[امام زمان]] [[متوسل]] به اوست و در هر صبح و [[شام]] او را [[زیارت]] می‌کند کافی نیست، بلکه [[تکلیف]] دیگری هست که (البته این [[تکلیف]] عمدتاً متوجه [[روحانیت]] و [[رهبران]] [[دینی]] و متدینان [[صاحب]] نفوذ در [[جامعه]] است) باید سعی کرد تا [[جامعه]] را [[جامعه]] [[امام]] زمانی قرار داد و [[مردم]] را متوجه [[امام زمان]] کرد. در ایام [[تبلیغ]] [[محرم]] و صفر و [[ماه رمضان]] و در هر فرضت مناسب از [[امام عصر]] سخن به میان آورد و بخشی از [[منبر]] وعظ و [[خطابه]] خود را به آن [[حضرت]] اختصاص داد و [[مردم]] را نسبت به اصل وجود او و [[عظمت]] جلال و [[جمال]] او [[آگاه]] ساخت. [[دستور]] [[توسل]] به آن [[حضرت]] را به [[مردم]] آموخت و [[مردم]] را نسبت به آن [[امام همام]] [[امیدوار]] کرد. هم‌چنین [[شبهات]] را در مورد وجود آن [[حضرت]] برطرف نمود و در مورد [[طول عمر]] آن [[حضرت]] و [[غیبت]] و فواید وجودی او، در عین اینکه در پرده [[غیبت]] است، سخن گفت و ابهامات را برطرف نمود تا همه افراد [[شیعه]] نسبت به [[امام]] [[آگاهی]] پیدا کرده و مبلغ او شوند. در این راه یک [[بسیج عمومی]] لازم است که همه اهل سخن و قلم یکصدا شوند، همنوا شوند به [[مردم]] بفهمانند که ما بی‌صاحب نیستیم تا [[جامعه]]، یکپارچه [[جامعه]] [[امام]] زمانی شود، نه آنکه تنها در گوشه و کنار [[کشور]] تعداد انگشت شماری از [[شیعه]] حداکثر صبح [[جمعه]] جمع شوند و [[دعای ندبه]] بخوانند، آنهم پس از مدتی در اثر گرایشهای نابجا مورد [[طعن]] دیگران قرار گیرند. یا یک [[روحانی]] و واعظ در میلاد آن [[حضرت]] به چند جمله یا داستان اکتفا نماید، بلکه باید کاری کرد که [[زن]] و مرد [[شیعه]] دائم به [[فکر]] اماماشان بوده و مبلغ او باشند و در هر حادثه قبل از هر کسی به یاد [[امام زمان]] بیفتد و از او [[کمک]] بخواهند. نه آنکه پس از آنکه نزد همه اطبا رفته و تمام اموالشان را در این راه تباه کردند و پاسخ منفی و مأیوس کننده شنیدند، تازه به یاد [[مسجد جمکران]] و [[امام زمان]] بیفتند. ما باید [[مردم]] را به گونه‌ای بسازیم که در تمام زمینه‌ها نخست به یاد [[امام زمان]] بیفتند. سپس با [[توسل]] به آن [[حضرت]] به طبیب مراجعه کنند و دارو [[مصرف]] نمایند، نه آنکه نخست به دارو [[پناه]] ببرند، آنگاه به [[امام زمان]] {{ع}} مراجعه نمایند. البته ما منکر اسباب و [[علل]] طبیعی نیستیم و نمی‌خواهیم بگوییم هر که [[بیمار]] شد، و با اینکه مثلاً [[نیاز]] به عمل جراحی دارد به دکتر مراجعه نکند، و فقط به [[امام زمان]] [[متوسل]] شود، بلکه می‌گوئیم نخست [[توسل]] برای اینکه [[امام عصر]] عنایتی بفرماید که طبیب درست [[مرض]] را تشخیص دهد و داروی مناسب تجویز نماید و عمل جراحی موفقیت آمیز باشد.به هر حال، دارو از طبیب، ولی شفا از [[خدا]] با وساطت [[امام عصر]] {{ع}} است.  
#'''هدیه برای [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] [[شیعه]] آن است که هدایایی به محضر [[امام زمان]]ش تقدیم دارند. منظور از هدایای مادی نیست که مثلاً برای [[امام]] یک دست [[لباس]] بخرند، بلکه مقصود از هدیه [[اعمال]] صالحه است از قبیل: قرائت [[قرآن]]، [[حج]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[قبور]] [[ائمه]]{{عم}} به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] و سرانجام هر کار خیری که از [[انسان]] سر می‌زند می‌تواند آن را به محضر [[امام]] هدیه کند.یا به [[نیابت]] [[امام زمان]] [[حج]] انجام دهد و [[طواف]] نماید و امثال اینها و یا برای [[سلامتی]] او [[صدقه]] دهد و...
# '''هدیه برای [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] [[شیعه]] آن است که هدایایی به محضر [[امام زمان]]ش تقدیم دارند. منظور از هدایای مادی نیست که مثلاً برای [[امام]] یک دست [[لباس]] بخرند، بلکه مقصود از هدیه [[اعمال]] صالحه است از قبیل: قرائت [[قرآن]]، [[حج]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[قبور]] [[ائمه]] {{عم}} به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] و سرانجام هر کار خیری که از [[انسان]] سر می‌زند می‌تواند آن را به محضر [[امام]] هدیه کند.یا به [[نیابت]] [[امام زمان]] [[حج]] انجام دهد و [[طواف]] نماید و امثال اینها و یا برای [[سلامتی]] او [[صدقه]] دهد و...
#'''[[توبه]]:'''  گرچه [[توبه]] در هر عصر و زمانی ممدوح و مورد توجه و لازم بوده است، ولی در عصر [[غیبت]] اهتمام [[غیبت]] به آن به [[دلیل]] اینکه ازجمله اسباب [[غیبت]] [[حضرت]] [[گناهان]] ماست، مورد توجه بیشتر قرار گرفته است و اساساً اگر می‌خواهیم [[امام زمان]] [[ظهور]] کند باید از [[گناه]] و آلودگی [[پاک]] باشیم، زیرا با [[ظهور]] [[امام]] گنه‌کاران از میان برداشته می‌شوند، چون آلودگان نمی‌توانند در اطراف [[امام]] جمع شوند، بلکه در مقابل [[امام]] قرار می‌گیرند و هر کسی هم که علیه [[امام]] و در مقابل او قرار گیرد، از دم تیغ او خواهد گذشت.  
# '''[[توبه]]:'''  گرچه [[توبه]] در هر عصر و زمانی ممدوح و مورد توجه و لازم بوده است، ولی در عصر [[غیبت]] اهتمام [[غیبت]] به آن به [[دلیل]] اینکه ازجمله اسباب [[غیبت]] [[حضرت]] [[گناهان]] ماست، مورد توجه بیشتر قرار گرفته است و اساساً اگر می‌خواهیم [[امام زمان]] [[ظهور]] کند باید از [[گناه]] و آلودگی [[پاک]] باشیم، زیرا با [[ظهور]] [[امام]] گنه‌کاران از میان برداشته می‌شوند، چون آلودگان نمی‌توانند در اطراف [[امام]] جمع شوند، بلکه در مقابل [[امام]] قرار می‌گیرند و هر کسی هم که علیه [[امام]] و در مقابل او قرار گیرد، از دم تیغ او خواهد گذشت.  
#'''[[خودسازی]]:''' [[شیعه]] در طول [[غیبت کبری]] به [[انتظار]] نشسته که کی [[یوسف]] گم گشته باز آید و [[غم]] هجران [[یعقوبی]] آنها به سرور وصال مبدل شود و [[عزت]] از دست رفته باز گردد. همه [[امید]] [[شیعه]] این است که روزی در زیر [[پرچم]] [[امام عصر]] به [[جهاد]] علیه [[دشمنان]] [[خدا]] ودین پرداخته و از جمله [[یاران]] [[امام]] و [[شهداء]] در رکاب [[حضرت]] باشد. می‌دانیم که این [[مقامات]] با آلودگی و [[پلیدی]] سازگار نیست و از سوی دیگر، چون آمدن [[امام]] معلوم نیست و ممکن است ناگهان صدای دلربای او طنین‌انداز شود، پس [[شیعه]] [[منتظر]] باید در تمام ابعاد [[زندگی]] [[خودسازی]] کند، هم در بعد [[عقیده]] و هم در بعد نفسانیات و [[اخلاق]] و هم در بعد عمل، چرا که نه شخص فاسد‌ العقیده در [[حریم]] [[امام]] راه دارد و نه شخص [[فاسد]] الأخلاق و نه [[انسان]] آلوده به [[گناه]]. بنابراین، اگر می‌خواهیم [[امام]] هر چه زودتر [[ظهور]] کند و ما از [[یاران]] و [[دوستان]] او باشیم باید خود را از هر جهت بسازیم و یک [[انسان]] خود ساخته و [[عبد]] [[صالح]] [[خدا]] باشیم و گرنه نه تنها نمی‌توانیم از [[یاوران]] و [[اصحاب]] [[امام زمان]] باشیم، بلکه ممکن است از [[دشمنان]] او بشمار آمده و زیر [[پرچم]] [[مخالفان]] در آییم و از [[قهر]] [[امام]] در [[امان]] نمانیم
# '''[[خودسازی]]:''' [[شیعه]] در طول [[غیبت کبری]] به [[انتظار]] نشسته که کی [[یوسف]] گم گشته باز آید و [[غم]] هجران [[یعقوبی]] آنها به سرور وصال مبدل شود و [[عزت]] از دست رفته باز گردد. همه [[امید]] [[شیعه]] این است که روزی در زیر [[پرچم]] [[امام عصر]] به [[جهاد]] علیه [[دشمنان]] [[خدا]] ودین پرداخته و از جمله [[یاران]] [[امام]] و [[شهداء]] در رکاب [[حضرت]] باشد. می‌دانیم که این [[مقامات]] با آلودگی و [[پلیدی]] سازگار نیست و از سوی دیگر، چون آمدن [[امام]] معلوم نیست و ممکن است ناگهان صدای دلربای او طنین‌انداز شود، پس [[شیعه]] [[منتظر]] باید در تمام ابعاد [[زندگی]] [[خودسازی]] کند، هم در بعد [[عقیده]] و هم در بعد نفسانیات و [[اخلاق]] و هم در بعد عمل، چرا که نه شخص فاسد‌ العقیده در [[حریم]] [[امام]] راه دارد و نه شخص [[فاسد]] الأخلاق و نه [[انسان]] آلوده به [[گناه]]. بنابراین، اگر می‌خواهیم [[امام]] هر چه زودتر [[ظهور]] کند و ما از [[یاران]] و [[دوستان]] او باشیم باید خود را از هر جهت بسازیم و یک [[انسان]] خود ساخته و [[عبد]] [[صالح]] [[خدا]] باشیم و گرنه نه تنها نمی‌توانیم از [[یاوران]] و [[اصحاب]] [[امام زمان]] باشیم، بلکه ممکن است از [[دشمنان]] او بشمار آمده و زیر [[پرچم]] [[مخالفان]] در آییم و از [[قهر]] [[امام]] در [[امان]] نمانیم
#'''[[آمادگی]] برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم عباد موضوع [[آمادگی]] برای پذیرش [[حکومت]] [[واحد]] جهانی [[حضرت]] [[ولی عصر]]{{ع}} ست و تا آن [[آمادگی]] حاصل نشود [[حضرت]] واقع نخواهدشد، زیرا بدون [[آمادگی ظهور]] بی‌فایده خواهدبود. ما هر [[قدر]] خوشبین و [[امیدوار]] باشیم باز باید بدانیم که رسیدن به مرحله‌ای از [[تاریخ]] که در آن، همه [[انسانها]] زیر یک [[پرچم]] گرد آیند، سلاحهای وحشتناک از [[جهان]] بر چیده شود، طبقات به مفهوم استعمارگر و [[استعمار]] شده از میان برود کشمکشها وبازیهای خطرناک [[سیاسی]] و [[نظامی]] ابر قدرتها برای همیشه به دست [[فراموشی]] سپرده شود، [[دنیا]] از نام چندش‌آور "ابر [[قدرت]]" و کابوس شوم نیروهای [[جهنمی]] آنها رهایی یابد، و رقابتهای ناسالم و ویرانگر [[اقتصادی]] جای خود را به [[تعاون]] همگانی [[انسانها]] در راه بهتر و پاکتر زیستن دهد، هنوز زود است و [[دنیا]] [[نیاز]] به یک [[آمادگی عمومی]] دارد. اما از آنجا که در عصر اخیر تحولها و دیگرگونیها به سرعت رخ می‌دهد نباید آن را هم زیاد دور بدانیم و همانند یک [[رؤیا]] و [[خواب]] شیرین بپنداریم. ولی در هر حال، برای اینکه [[دنیا]] [[حکومتی]] را بپذیرد باید از جهات مختلف ذیل [[آمادگی]] داشته باشد<ref> ر.ک: مکارم شیرازی، [[مهدی]] انقلابی بزرگ، چاپ ششم، ص ۸۲ به بعد. </ref>.
# '''[[آمادگی]] برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم عباد موضوع [[آمادگی]] برای پذیرش [[حکومت]] [[واحد]] جهانی [[حضرت]] [[ولی عصر]] {{ع}} ست و تا آن [[آمادگی]] حاصل نشود [[حضرت]] واقع نخواهدشد، زیرا بدون [[آمادگی ظهور]] بی‌فایده خواهدبود. ما هر [[قدر]] خوشبین و [[امیدوار]] باشیم باز باید بدانیم که رسیدن به مرحله‌ای از [[تاریخ]] که در آن، همه [[انسانها]] زیر یک [[پرچم]] گرد آیند، سلاحهای وحشتناک از [[جهان]] بر چیده شود، طبقات به مفهوم استعمارگر و [[استعمار]] شده از میان برود کشمکشها وبازیهای خطرناک [[سیاسی]] و [[نظامی]] ابر قدرتها برای همیشه به دست [[فراموشی]] سپرده شود، [[دنیا]] از نام چندش‌آور "ابر [[قدرت]]" و کابوس شوم نیروهای [[جهنمی]] آنها رهایی یابد، و رقابتهای ناسالم و ویرانگر [[اقتصادی]] جای خود را به [[تعاون]] همگانی [[انسانها]] در راه بهتر و پاکتر زیستن دهد، هنوز زود است و [[دنیا]] [[نیاز]] به یک [[آمادگی عمومی]] دارد. اما از آنجا که در عصر اخیر تحولها و دیگرگونیها به سرعت رخ می‌دهد نباید آن را هم زیاد دور بدانیم و همانند یک [[رؤیا]] و [[خواب]] شیرین بپنداریم. ولی در هر حال، برای اینکه [[دنیا]] [[حکومتی]] را بپذیرد باید از جهات مختلف ذیل [[آمادگی]] داشته باشد<ref> ر.ک: مکارم شیرازی، [[مهدی]] انقلابی بزرگ، چاپ ششم، ص ۸۲ به بعد. </ref>.
##'''[[آمادگی فکری]] و [[فرهنگی]]:''' به این معنا که سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آنچنان بالا رود که بدانند مثلاً "نژاد" یا "مناطق مختلف جغرافیایی" مسأله قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست، تفاوت رنگ‌ها، زبان‌ها و سرزمین‌ها نمی‌تواند نوع [[بشر]] را از هم جدا سازد، تعصب‌های قبیله‌ای و گروهی باید برای همیشه از میان برود و [[فکر]] مسخره‌‌آمیز "نژاد [[برتر]]" را به دور انداخت، مرزهای ساختگی با سیمهای خاردار، و دیوارهایی همچون دیوار باستانی چین، نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را از هم دور سازد. بلکه همانگونه که [[نور]] [[آفتاب]] و [[نسیم]] [[روح]] بخش، ابرهای باران‌زا و سایر مواهب و نیروهای [[جهان]] [[طبیعت]] به مرزها ابداً توجهی ندارند و همه روی کره [[زمین]] را دور می‌زنند و [[دنیا]] را عملاً یک [[کشور]] می‌دانند، ما [[انسان‌ها]] نیزبه همین مرحله از رشد [[فکری]] برسیم و اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم که این طرز [[تفکر]] در میان آگاهان و روشنفکران [[جهان]] درحال [[تکوین]] و [[تکامل]] است و روز به روز بر تعداد کسانی که به مسأله "[[جهان]] وطنی" می‌اندیشند افزوده می‌شود، لذا مسأله زبان [[واحد]] [[پول]] و [[حکومت]] [[واحد]] جهانی علناً در [[جهان]] مطرح است.  
## '''[[آمادگی فکری]] و [[فرهنگی]]:''' به این معنا که سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آنچنان بالا رود که بدانند مثلاً "نژاد" یا "مناطق مختلف جغرافیایی" مسأله قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست، تفاوت رنگ‌ها، زبان‌ها و سرزمین‌ها نمی‌تواند نوع [[بشر]] را از هم جدا سازد، تعصب‌های قبیله‌ای و گروهی باید برای همیشه از میان برود و [[فکر]] مسخره‌‌آمیز "نژاد [[برتر]]" را به دور انداخت، مرزهای ساختگی با سیمهای خاردار، و دیوارهایی همچون دیوار باستانی چین، نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را از هم دور سازد. بلکه همانگونه که [[نور]] [[آفتاب]] و [[نسیم]] [[روح]] بخش، ابرهای باران‌زا و سایر مواهب و نیروهای [[جهان]] [[طبیعت]] به مرزها ابداً توجهی ندارند و همه روی کره [[زمین]] را دور می‌زنند و [[دنیا]] را عملاً یک [[کشور]] می‌دانند، ما [[انسان‌ها]] نیزبه همین مرحله از رشد [[فکری]] برسیم و اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم که این طرز [[تفکر]] در میان آگاهان و روشنفکران [[جهان]] درحال [[تکوین]] و [[تکامل]] است و روز به روز بر تعداد کسانی که به مسأله "[[جهان]] وطنی" می‌اندیشند افزوده می‌شود، لذا مسأله زبان [[واحد]] [[پول]] و [[حکومت]] [[واحد]] جهانی علناً در [[جهان]] مطرح است.  
##'''آمادگی‌های [[اجتماعی]]:''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم و ستم]] و نظام‌های موجود خسته شوند و تلخی این [[زندگی]] این [[زندگی مادی]] و تک بعدی را احساس کنند، حتی از اینکه ادامه این راه تک بعدی ممکن است در [[آینده]] مشکلات کنونی را حل کند، مأیوس شوند. [[مردم]] [[جهان]] باید بفهمند آنچه در قرن هیجده، نوزده و بیست میلادی درباره [[آینده]] درخشان [[تمدن بشری]] در پرتو پیشرفت‌های ماشینی به آنها نوید داده می‌شد، در واقع، باغ سبزی بیش نبود و یا همچون سرابی بود در یک بیابان سوزان، در برابر دیدگان مسافران تشنه کام. نه تنها [[صلح]]، [[رفاه]] و [[امنیت]] [[مردم]] [[جهان]] تأمین نشد، بلکه دامنه مناقشات و ناامنیهای مادی و [[معنوی]] گسترش یافت، نه تنها وضع [[قوانین]] با ظاهر جالب [[ظلم]]، [[تبعیض]]، [[استعمار]] و شکاف‌های [[عظیم]] طبقاتی را از [[جهان]] برنچید، بلکه [[مفاسد]] پیشین در مقیاس‌های عظیم‌تر و اشکال خطرناک‌تر بروز کرد. پی بردن به عمق وضع خطرناک کنونی، نخست حالت [[تفکر]]، سپس [[تردید]] و سرانجام، [[یأس]] از وضع موجود [[جهان]] و [[آمادگی]] برای یک [[انقلاب]] همه جانبه بر اساس ارزشهای جدید به وجود می‌آورد و این چیزی است که تا حاصل نشود، رسیدن به چنان مرحله‌ای ممکن نیست، درست همانند دمل چرکینی می‌ماند که تا نضح نگیرد، لحظه نشتر زدن آن فرا نخواهد رسید.  
## '''آمادگی‌های [[اجتماعی]]:''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم و ستم]] و نظام‌های موجود خسته شوند و تلخی این [[زندگی]] این [[زندگی مادی]] و تک بعدی را احساس کنند، حتی از اینکه ادامه این راه تک بعدی ممکن است در [[آینده]] مشکلات کنونی را حل کند، مأیوس شوند. [[مردم]] [[جهان]] باید بفهمند آنچه در قرن هیجده، نوزده و بیست میلادی درباره [[آینده]] درخشان [[تمدن بشری]] در پرتو پیشرفت‌های ماشینی به آنها نوید داده می‌شد، در واقع، باغ سبزی بیش نبود و یا همچون سرابی بود در یک بیابان سوزان، در برابر دیدگان مسافران تشنه کام. نه تنها [[صلح]]، [[رفاه]] و [[امنیت]] [[مردم]] [[جهان]] تأمین نشد، بلکه دامنه مناقشات و ناامنیهای مادی و [[معنوی]] گسترش یافت، نه تنها وضع [[قوانین]] با ظاهر جالب [[ظلم]]، [[تبعیض]]، [[استعمار]] و شکاف‌های [[عظیم]] طبقاتی را از [[جهان]] برنچید، بلکه [[مفاسد]] پیشین در مقیاس‌های عظیم‌تر و اشکال خطرناک‌تر بروز کرد. پی بردن به عمق وضع خطرناک کنونی، نخست حالت [[تفکر]]، سپس [[تردید]] و سرانجام، [[یأس]] از وضع موجود [[جهان]] و [[آمادگی]] برای یک [[انقلاب]] همه جانبه بر اساس ارزشهای جدید به وجود می‌آورد و این چیزی است که تا حاصل نشود، رسیدن به چنان مرحله‌ای ممکن نیست، درست همانند دمل چرکینی می‌ماند که تا نضح نگیرد، لحظه نشتر زدن آن فرا نخواهد رسید.  
##'''آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی:''' [[علی]] رغم آنچه بعضی‌ها می‌پندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] [[اجتماعی]] و جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، حتماً باید همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکان‌پذیر شود، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نیست، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد، زیرا برای ایجاد و کنترل یک [[نظام جهانی]]، یک سلسه وسایل مافوق مدرن لازم است که با آن بتوان [[جهان]] را در مدت کوتاهی در نوردید و به همه جا سرکشی کرد، از همه جا [[آگاه]] شد، و در صورت [[نیاز]] امکانات لازم را از یک سوی [[جهان]] به سوی دیگر برد و پیام‌ها، اطلاعات و آگاهی‌های مورد [[نیاز]] را در کمترین مدت به همه نقاط [[دنیا]] رساند. اگر [[زندگی]] صنعتی به وضع قدیم برگردد و مثلاً برای فرستادن یک [[پیام]] از یک‌سوی [[جهان]] به سوی دیگر یکسال یا بیشتر وقت لازم باشد چگونه می‌توان بر [[جهان]] [[حکومت]] کرد و [[عدالت]] را در همه جا گسترده؟! اگر برای [[سرکوب]] کردن یک فرد یا یک گروه کوچک متجاوز که مسلماً حتی در چنین جهانی نیز امکان وجود دارد، مدت‌ها وقت برای مطلع شدن و فرستادن نیروی تأمین کننده [[عدالت]] لازم باشد، چگونه می‌توان [[حق]]، [[عدالت]] و [[صلح]] را در سراسر [[دنیا]] تأمین کرد؟! بدون [[شک]] چنین [[حکومتی]] برای برقراری ساختن [[نظم]] و [[عدالت]] در سطح [[جهان]] [[نیاز]] به آن دارد که در آن [[واحد]] از همه جا [[آگاه]] بوده و بر همه جا تسلط کامل داشته بشاد تا [[مردم]] آماده [[اصلاح]] را [[تربیت]] و [[رهبری]] کند [[نیاز]] به چنین تکنولوژی دارد. آنها که غیر از این [[فکر]] می‌کنند، گویا به مفهوم [[حکومت]] [[واحد]] جهانی نمی‌اندیشند و آن را با [[حکومت]] در محدوده کوچک مقایسه می‌کنند. به هر حال، تا این نوع آمادگی‌ها در [[جهان]] یپدا نشود، [[امام عصر]] [[ظهور]] نمی‌کند، زیرا بدون این نوع آمادگی‌ها امکان پیاده کردن آن [[حکومت]] [[واحد]] جهانی که نوید بخش [[عدالت]] و [[صلح]] و [[آزادی]] است میسر نخواهد بود.  
## '''آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی:''' [[علی]] رغم آنچه بعضی‌ها می‌پندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] [[اجتماعی]] و جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، حتماً باید همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکان‌پذیر شود، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نیست، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد، زیرا برای ایجاد و کنترل یک [[نظام جهانی]]، یک سلسه وسایل مافوق مدرن لازم است که با آن بتوان [[جهان]] را در مدت کوتاهی در نوردید و به همه جا سرکشی کرد، از همه جا [[آگاه]] شد، و در صورت [[نیاز]] امکانات لازم را از یک سوی [[جهان]] به سوی دیگر برد و پیام‌ها، اطلاعات و آگاهی‌های مورد [[نیاز]] را در کمترین مدت به همه نقاط [[دنیا]] رساند. اگر [[زندگی]] صنعتی به وضع قدیم برگردد و مثلاً برای فرستادن یک [[پیام]] از یک‌سوی [[جهان]] به سوی دیگر یکسال یا بیشتر وقت لازم باشد چگونه می‌توان بر [[جهان]] [[حکومت]] کرد و [[عدالت]] را در همه جا گسترده؟! اگر برای [[سرکوب]] کردن یک فرد یا یک گروه کوچک متجاوز که مسلماً حتی در چنین جهانی نیز امکان وجود دارد، مدت‌ها وقت برای مطلع شدن و فرستادن نیروی تأمین کننده [[عدالت]] لازم باشد، چگونه می‌توان [[حق]]، [[عدالت]] و [[صلح]] را در سراسر [[دنیا]] تأمین کرد؟! بدون [[شک]] چنین [[حکومتی]] برای برقراری ساختن [[نظم]] و [[عدالت]] در سطح [[جهان]] [[نیاز]] به آن دارد که در آن [[واحد]] از همه جا [[آگاه]] بوده و بر همه جا تسلط کامل داشته بشاد تا [[مردم]] آماده [[اصلاح]] را [[تربیت]] و [[رهبری]] کند [[نیاز]] به چنین تکنولوژی دارد. آنها که غیر از این [[فکر]] می‌کنند، گویا به مفهوم [[حکومت]] [[واحد]] جهانی نمی‌اندیشند و آن را با [[حکومت]] در محدوده کوچک مقایسه می‌کنند. به هر حال، تا این نوع آمادگی‌ها در [[جهان]] یپدا نشود، [[امام عصر]] [[ظهور]] نمی‌کند، زیرا بدون این نوع آمادگی‌ها امکان پیاده کردن آن [[حکومت]] [[واحد]] جهانی که نوید بخش [[عدالت]] و [[صلح]] و [[آزادی]] است میسر نخواهد بود.  
#'''[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[نایب]] [[امام زمان]]{{ع}}:''' یکی از مهمترین [[وظیفه]] [[شیعه]] در عصر [[غیبت]]، گوش دادن به [[فرمان]] [[نماینده]] و [[نایب]] [[امام عصر]] است، به این معنا که در تمام [[کارها]] و حوادث که در صورت حضور [[امام]]، با نظارت و [[ولایت]] او انجام می‌گرفت، در عصر [[غیبت]] باید با نظارت [[فقیه جامع الشرایط]] انجام گیرد، چنانکه خود [[امام زمان]] {{ع}} در پاسخ به [[نامه]] [[اسحق بن یعقوب]] فرمود: {{متن حدیث|"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ"}}<ref>در حوادث واقعه به راویان حدیث ما مراجعه کنید، چرا که آنان حجت و نماینده من و من حجت خدا می‌باشم؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۸۲.</ref>. [[امام عسکری]]{{ع}} نیز در ضمن توقیعی، [[مردم]] را به [[فقها]] ارجاع داده و فرموده است: مقلد و تابع بی‌چون و چرای [[فقیه جامع الشرایط]] باشید<ref> احتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} هم فرمود: من [[فقها]] را [[حاکم]] بر شما قرار دادم و آنها [[منصوب]] ما هستند و شما موظفید در زمانی که به ما دسترسی ندارید، به آنها [[رجوع]] کرده، و به گفته آنها عمل کنید و ابداً [[حق]] رد قول آنها را ندارید، چرا که رد آنها رد ماست و رد ما رد خداست<ref> کافی، ج ۱، باب اختلاف حدیث، حدیث ۱۰، ص ۵۴.</ref>. بنابراین یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[شیعه]] طبق [[دستور]] [[ائمه]]{{عم}} [[اطاعت]] از [[فقها]] در تمام [[شئون]] [[زندگی]]، اعم از [[زندگی]] [[فقهی]]، عبادی، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و ... است و این چیزی است که خود [[حضرت]] فرمانش را صادر فرموده است. اینجاست که صحت قول به [[ولایت فقیه]] اثبات نمی‌شود.  
# '''[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[نایب]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از مهمترین [[وظیفه]] [[شیعه]] در عصر [[غیبت]]، گوش دادن به [[فرمان]] [[نماینده]] و [[نایب]] [[امام عصر]] است، به این معنا که در تمام [[کارها]] و حوادث که در صورت حضور [[امام]]، با نظارت و [[ولایت]] او انجام می‌گرفت، در عصر [[غیبت]] باید با نظارت [[فقیه جامع الشرایط]] انجام گیرد، چنانکه خود [[امام زمان]] {{ع}} در پاسخ به [[نامه]] [[اسحق بن یعقوب]] فرمود: {{متن حدیث|"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ"}}<ref>در حوادث واقعه به راویان حدیث ما مراجعه کنید، چرا که آنان حجت و نماینده من و من حجت خدا می‌باشم؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۸۲.</ref>. [[امام عسکری]] {{ع}} نیز در ضمن توقیعی، [[مردم]] را به [[فقها]] ارجاع داده و فرموده است: مقلد و تابع بی‌چون و چرای [[فقیه جامع الشرایط]] باشید<ref> احتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} هم فرمود: من [[فقها]] را [[حاکم]] بر شما قرار دادم و آنها [[منصوب]] ما هستند و شما موظفید در زمانی که به ما دسترسی ندارید، به آنها [[رجوع]] کرده، و به گفته آنها عمل کنید و ابداً [[حق]] رد قول آنها را ندارید، چرا که رد آنها رد ماست و رد ما رد خداست<ref> کافی، ج ۱، باب اختلاف حدیث، حدیث ۱۰، ص ۵۴.</ref>. بنابراین یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[شیعه]] طبق [[دستور]] [[ائمه]] {{عم}} [[اطاعت]] از [[فقها]] در تمام [[شئون]] [[زندگی]]، اعم از [[زندگی]] [[فقهی]]، عبادی، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و ... است و این چیزی است که خود [[حضرت]] فرمانش را صادر فرموده است. اینجاست که صحت قول به [[ولایت فقیه]] اثبات نمی‌شود.  
#'''ایجاد زمینه برای آمدن [[امام زمان]] {{ع}}:''' منظور از ایجاد زمینه صرفاً [[آمادگی]] شخصی نیست که هر فردی موظف باشد خود را در بعد [[عقیدتی]]، [[اخلاقی]] و عملی آماده سازد، بلکه مقصود آن است که افراد [[صالح]] و ذی نفوذ، مانند [[مراجع تقلید]] و [[دانشمندان]]، خطبیان و صاحبان قلم، دست به یک [[اقدام]] اصلاحی در [[جامعه]] بزنند و [[مردم]] را با تبلیغات از خطر [[دشمنان]] [[آگاه]] کرده و به [[آثار وجودی]] [[امام زمان]] و بیان [[زندگی]] سعادتمندانه وشرافتمندانه در [[عصر ظهور]] توجه دهند و آنها را مهیا و آماده سازند و به تعبیر [[نظامی]] در آماده باش کامل نگه دارند، چرا که هر ساعت [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کرد آنان آماده باشند یعنی سردمداران باید طوری عمل کنند که [[جامعه]] از هر جهت ([[عقیدتی]]، [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]]) آماده [[ظهور]] [[حضرت]] و تشکیل [[حکومت]] [[واحد]] جهانی و ارجرای فرامین [[دینی]] به طور کامل باشد. این چیزی است که در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد [[ملل]] [[شرق]] به آن اشاره شده است، چنانکه فرمود: {{متن حدیث|"يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"}}<ref>مردمی از مشرق زمین قیام می‌کنند و زمینه ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} را فراهم می‌سازند؛ کنز العمال، حدیث ۳۸۶۵۷.</ref>؛ البته منظور این نیست که قبل از [[ظهور]] [[حضرت]]، [[مردم]] آنچنان [[صالح]] شوند که دیگر گرد هیچ [[گناه]] و خلافی نگردند تا گفته شود که دیگر چه نیازی به آمدن [[حضرت]] است، بلکه ممکن است مردمی از لحاظ [[دینی]] یک [[زندگی]] [[صالح]] نداشته باشند ولی از لحاظ [[فکری]] و جهات دیگر [[آمادگی]] برای پذیرش یک [[حکومت]] [[صالح]] را داشته باشند.
# '''ایجاد زمینه برای آمدن [[امام زمان]] {{ع}}:''' منظور از ایجاد زمینه صرفاً [[آمادگی]] شخصی نیست که هر فردی موظف باشد خود را در بعد [[عقیدتی]]، [[اخلاقی]] و عملی آماده سازد، بلکه مقصود آن است که افراد [[صالح]] و ذی نفوذ، مانند [[مراجع تقلید]] و [[دانشمندان]]، خطبیان و صاحبان قلم، دست به یک [[اقدام]] اصلاحی در [[جامعه]] بزنند و [[مردم]] را با تبلیغات از خطر [[دشمنان]] [[آگاه]] کرده و به [[آثار وجودی]] [[امام زمان]] و بیان [[زندگی]] سعادتمندانه وشرافتمندانه در [[عصر ظهور]] توجه دهند و آنها را مهیا و آماده سازند و به تعبیر [[نظامی]] در آماده باش کامل نگه دارند، چرا که هر ساعت [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کرد آنان آماده باشند یعنی سردمداران باید طوری عمل کنند که [[جامعه]] از هر جهت ([[عقیدتی]]، [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]]) آماده [[ظهور]] [[حضرت]] و تشکیل [[حکومت]] [[واحد]] جهانی و ارجرای فرامین [[دینی]] به طور کامل باشد. این چیزی است که در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد [[ملل]] [[شرق]] به آن اشاره شده است، چنانکه فرمود: {{متن حدیث|"يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"}}<ref>مردمی از مشرق زمین قیام می‌کنند و زمینه ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} را فراهم می‌سازند؛ کنز العمال، حدیث ۳۸۶۵۷.</ref>؛ البته منظور این نیست که قبل از [[ظهور]] [[حضرت]]، [[مردم]] آنچنان [[صالح]] شوند که دیگر گرد هیچ [[گناه]] و خلافی نگردند تا گفته شود که دیگر چه نیازی به آمدن [[حضرت]] است، بلکه ممکن است مردمی از لحاظ [[دینی]] یک [[زندگی]] [[صالح]] نداشته باشند ولی از لحاظ [[فکری]] و جهات دیگر [[آمادگی]] برای پذیرش یک [[حکومت]] [[صالح]] را داشته باشند.
#'''رعایت [[ادب]]:''' به این معنا که [[حضرت مهدی]] را به نام صدا نزند، بلکه با [[القاب]] شریفه، مانند: [[حجت]]، [[قائم]]، [[مهدی]]، [[صاحب‌ الزمان]] و امثال آن خطاب کند.  
# '''رعایت [[ادب]]:''' به این معنا که [[حضرت مهدی]] را به نام صدا نزند، بلکه با [[القاب]] شریفه، مانند: [[حجت]]، [[قائم]]، [[مهدی]]، [[صاحب‌ الزمان]] و امثال آن خطاب کند.  
#'''اظهار علاقه:''' یکی از [[وظایف]] نه تنها علاقه شدید و مبحت [[قوی]] نسبت به آن [[حضرت]] است، بلکه اظهار علاقه و [[شوق دیدار]] لازم است.  
# '''اظهار علاقه:''' یکی از [[وظایف]] نه تنها علاقه شدید و مبحت [[قوی]] نسبت به آن [[حضرت]] است، بلکه اظهار علاقه و [[شوق دیدار]] لازم است.  
#'''ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]]:''' یکی از [[وظایف]] این است که [[انسان]] در هر جا و به هر مناسبتی که سخنی از [[امام زمان]] به میان آورده می‌شود، از [[فضایل]]، [[مناقب]]، [[معجزات]]، [[کرامات]] و [[آثار وجودی]] او بگوید.  
# '''ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]]:''' یکی از [[وظایف]] این است که [[انسان]] در هر جا و به هر مناسبتی که سخنی از [[امام زمان]] به میان آورده می‌شود، از [[فضایل]]، [[مناقب]]، [[معجزات]]، [[کرامات]] و [[آثار وجودی]] او بگوید.  
#'''اظهار [[حزن]]:''' یک [[شیعه]] شیفته، دائم از [[فراق]] مولایش در [[غم]] و [[اندوه]] به سر می‌برد، به گونه‌ای که وقتی با او [[ملاقات]] کنی او به طوری بیابی که چیزی را از دست داده و محزون است. وقتی از او سؤال شود که چرا [[ناراحتی]]، به گونه‌ای بفهاند که چگونه ناراحت نباشد عبدی که ولایش از او روی گردان است.  
# '''اظهار [[حزن]]:''' یک [[شیعه]] شیفته، دائم از [[فراق]] مولایش در [[غم]] و [[اندوه]] به سر می‌برد، به گونه‌ای که وقتی با او [[ملاقات]] کنی او به طوری بیابی که چیزی را از دست داده و محزون است. وقتی از او سؤال شود که چرا [[ناراحتی]]، به گونه‌ای بفهاند که چگونه ناراحت نباشد عبدی که ولایش از او روی گردان است.  
#'''شرکت در جلسات آن [[حضرت]]:''' [[انسان]] وقتی به کسی علاقمند باشد دلش می‌خواهد در همه جا و از همه کس سخن نغز و دلپذیر از محبوبش بشنود و هر جا سخن از محبوبش باشد، شرکت کرده و گوش فرا دهد، لذا بر یک [[شیعه]] [[امام عصر]] لازم است هر جا جلسه‌ای تشکیل می‌شود که سخن از [[فضایل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]] گفته می‌شود، حضور یابد و از [[فضایل]] امامش بشنود.  
# '''شرکت در جلسات آن [[حضرت]]:''' [[انسان]] وقتی به کسی علاقمند باشد دلش می‌خواهد در همه جا و از همه کس سخن نغز و دلپذیر از محبوبش بشنود و هر جا سخن از محبوبش باشد، شرکت کرده و گوش فرا دهد، لذا بر یک [[شیعه]] [[امام عصر]] لازم است هر جا جلسه‌ای تشکیل می‌شود که سخن از [[فضایل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]] گفته می‌شود، حضور یابد و از [[فضایل]] امامش بشنود.  
#'''تشکیل جلسات:''' نه تنها در جلساتی که دیگران تشکیل می‌دهند شرکت کند، بلکه خود نیز [[اقدام]] به تشکیل جلسات برای آن [[حضرت]] نماید و خطبا و گویندگان را برای بحث در مورد آن [[حضرت]] و ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]] او و از [[مردم]] برای شرکت در جلسات [[دعوت]] کند.  
# '''تشکیل جلسات:''' نه تنها در جلساتی که دیگران تشکیل می‌دهند شرکت کند، بلکه خود نیز [[اقدام]] به تشکیل جلسات برای آن [[حضرت]] نماید و خطبا و گویندگان را برای بحث در مورد آن [[حضرت]] و ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]] او و از [[مردم]] برای شرکت در جلسات [[دعوت]] کند.  
# [[انتظار فرج]] [[حضرت]]: از جمله [[وظایف]] [[شیعه]] [[انتظار]] [[ظهور]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] است. در این مورد، [[روایات]] بسیاری وارد شده است، گرچه مسأله [[انتظار]]، همانند سایر واژه‌های [[اسلامی]] از قبیل: [[زهد]]، [[توکل]] و [[صبر]] و ... مورد سوء استفاده قرار گرفته و به معنای واقعی و مثبت خود به‌کار گرفته نشده، غالباً [[انتظار]] به معنای منفی آن رواج دارد. ما ان شاء [[الله]] در یکی از درس‌های [[آینده]] در مورد آن به تفصیل بحث خواهیم کرد.
# [[انتظار فرج]] [[حضرت]]: از جمله [[وظایف]] [[شیعه]] [[انتظار]] [[ظهور]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] است. در این مورد، [[روایات]] بسیاری وارد شده است، گرچه مسأله [[انتظار]]، همانند سایر واژه‌های [[اسلامی]] از قبیل: [[زهد]]، [[توکل]] و [[صبر]] و ... مورد سوء استفاده قرار گرفته و به معنای واقعی و مثبت خود به‌کار گرفته نشده، غالباً [[انتظار]] به معنای منفی آن رواج دارد. ما ان شاء [[الله]] در یکی از درس‌های [[آینده]] در مورد آن به تفصیل بحث خواهیم کرد.
#'''ترک [[توقیت]]:''' نباید برای آمدن [[امام]] وقت مشخص کرد. اگر کسی را دیدیم که برای [[ظهور]] [[امام]] وقت مشخص کرد تکذیبش کنیم، چرا که از این کار در [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به شدت [[نهی]] شده و مکرر فرموده‌اند:{{متن حدیث|"كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏"}}<ref> منتخب الاثر، ص ۴۶۳.</ref>.
# '''ترک [[توقیت]]:''' نباید برای آمدن [[امام]] وقت مشخص کرد. اگر کسی را دیدیم که برای [[ظهور]] [[امام]] وقت مشخص کرد تکذیبش کنیم، چرا که از این کار در [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به شدت [[نهی]] شده و مکرر فرموده‌اند:{{متن حدیث|"كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏"}}<ref> منتخب الاثر، ص ۴۶۳.</ref>.
#'''رعایت [[حقوق]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] آن است که [[حقوق]] حقه [[امام زمان]] را نادیده نگیرد، به عنوان مثال [[خمس]]، از جمله [[حقوق]] [[مالی]] آن [[حضرت]] است که بر عهده صاحبان [[ثروت]] و مکنت قرار دارد، حقی که از جمله [[فروع]] [[دین]] است بر هر فرد لازم است برای خود حساب سال [[مالی]] داشته باشد و در پایان هر سال به حساب مالش برسد و اگر مازاد بر مؤنه [[زندگی]] خود داشت باید [[خمس]] آن را به دست [[نواب عام]] آن [[حضرت]] و یا به اجازه آنها به [[مصرف]] برساند، ولی متأسفانه [[اکثریت]] [[جامعه]] [[شیعه]] اهل حساب سال [[مالی]] نیستند و [[اهل سنت]] به [[تبعیت]] از خلقای مورد قبول خود اساساً به [[خمس]] [[معتقد]] نیستند. البته [[حقوق]] [[امام]] بر رعیت منحصر به [[حقوق]] [[مالی]] نیست، [[حقوق]] [[مالی]] یکی از حقوق‌هاست، چنانکه [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ‏ لِي‏ عَلَيْكُمْ‏ حَقّاً وَ لَكُمْ‏ عَلَيَ‏ حَقٌ... وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ، وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ، وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم"}}<ref>اما حق من بر شما این است که در بیعت خویش با من وفادار باشید و در آشکارا و نهان خیرخواه من باشید و هر وقت شما را بخوانم اجابت کنید و هرگاه فرمان دادم اطاعت نمایید؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.</ref>؛ چنانکه ملاحظه می‌کنید [[امام]]{{ع}} در این چند جمله به چهار [[حق]] اساسی اشاره فرموده است. همین که [[معتقد]] به [[امامت]] [[امام عصر]] شدیم باید برای همیشه بر این [[عقیده]] باقی بمانیم، بادهای تند مخالف ما را نلرزاند و دعوت‌های [[باطل]] ما را از مسیر [[امامت]] [[منحرف]] نکند. تنها در جلسات و از دیدگاه [[مردم]] طرفدار [[امام زمان]] نباشیم، بلکه در پنهانی نیز به آن [[حضرت]] [[عشق]] بورزیم و برای [[سلامت]] و تعجیل فرجش [[دعا]] کنیم، نسبت به دوستانش [[دوست]] و در مقابل دشمنانش بایستیم، چنان آماده و مهیا شویم که هر ساعت آن [[امام همام]] صدای {{متن حدیث|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏"}} سر داد و ما فهمیدیم که [[امام]] [[نیاز]] به [[یار]] و [[یاور]] دارد، فوراً [[اجابت]] کنیم. در عصر [[غیبت]] نسبت به دستوراتش لبیک‌گویان بوده و تمامی فرمانش را [[اطاعت]] کنیم و سرانجام، [[حق امام]] بر رعیت [[تسلیم]] بی‌چون و چرا در برابر او و [[مطیع]] محض بودن است. {{متن حدیث|"اَللَّهُمَّ وَفِّقْنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى"}}.
# '''رعایت [[حقوق]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] آن است که [[حقوق]] حقه [[امام زمان]] را نادیده نگیرد، به عنوان مثال [[خمس]]، از جمله [[حقوق]] [[مالی]] آن [[حضرت]] است که بر عهده صاحبان [[ثروت]] و مکنت قرار دارد، حقی که از جمله [[فروع]] [[دین]] است بر هر فرد لازم است برای خود حساب سال [[مالی]] داشته باشد و در پایان هر سال به حساب مالش برسد و اگر مازاد بر مؤنه [[زندگی]] خود داشت باید [[خمس]] آن را به دست [[نواب عام]] آن [[حضرت]] و یا به اجازه آنها به [[مصرف]] برساند، ولی متأسفانه [[اکثریت]] [[جامعه]] [[شیعه]] اهل حساب سال [[مالی]] نیستند و [[اهل سنت]] به [[تبعیت]] از خلقای مورد قبول خود اساساً به [[خمس]] [[معتقد]] نیستند. البته [[حقوق]] [[امام]] بر رعیت منحصر به [[حقوق]] [[مالی]] نیست، [[حقوق]] [[مالی]] یکی از حقوق‌هاست، چنانکه [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ‏ لِي‏ عَلَيْكُمْ‏ حَقّاً وَ لَكُمْ‏ عَلَيَ‏ حَقٌ... وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ، وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ، وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم"}}<ref>اما حق من بر شما این است که در بیعت خویش با من وفادار باشید و در آشکارا و نهان خیرخواه من باشید و هر وقت شما را بخوانم اجابت کنید و هرگاه فرمان دادم اطاعت نمایید؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.</ref>؛ چنانکه ملاحظه می‌کنید [[امام]] {{ع}} در این چند جمله به چهار [[حق]] اساسی اشاره فرموده است. همین که [[معتقد]] به [[امامت]] [[امام عصر]] شدیم باید برای همیشه بر این [[عقیده]] باقی بمانیم، بادهای تند مخالف ما را نلرزاند و دعوت‌های [[باطل]] ما را از مسیر [[امامت]] [[منحرف]] نکند. تنها در جلسات و از دیدگاه [[مردم]] طرفدار [[امام زمان]] نباشیم، بلکه در پنهانی نیز به آن [[حضرت]] [[عشق]] بورزیم و برای [[سلامت]] و تعجیل فرجش [[دعا]] کنیم، نسبت به دوستانش [[دوست]] و در مقابل دشمنانش بایستیم، چنان آماده و مهیا شویم که هر ساعت آن [[امام همام]] صدای {{متن حدیث|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏"}} سر داد و ما فهمیدیم که [[امام]] [[نیاز]] به [[یار]] و [[یاور]] دارد، فوراً [[اجابت]] کنیم. در عصر [[غیبت]] نسبت به دستوراتش لبیک‌گویان بوده و تمامی فرمانش را [[اطاعت]] کنیم و سرانجام، [[حق امام]] بر رعیت [[تسلیم]] بی‌چون و چرا در برابر او و [[مطیع]] محض بودن است. {{متن حدیث|"اَللَّهُمَّ وَفِّقْنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى"}}.
#'''[[احترام]] به منتسبین به [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] این است که کسانی را که منتسب به [[امام عصر]]{{ع}} هستند محترم شمرده و و نسبت به آنها بخاطر [[امام زمان]] [[احترام]] خاصی قائل باشیم، حال آن شخص نسبت جسمانی به [[امام زمان]] داشته باشد، مانند [[سادات]] و یا نسبت [[روحانی]]، مانند [[علما]]، [[فقها]] و [[نماینده]] او هستند و طلاب [[علوم دینی]] که سربازان آن حضرتند و [[مؤمنان]] که در بین [[مردم]] معروف به [[امام زمان]]ی بوده واقعاً علاقه‌مند به آن حضرت‌اند، چرا که [[احترام]] به آنان بخاطر آن [[حضرت]]، [[احترام]] به [[امام زمان]] است.
# '''[[احترام]] به منتسبین به [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] این است که کسانی را که منتسب به [[امام عصر]] {{ع}} هستند محترم شمرده و و نسبت به آنها بخاطر [[امام زمان]] [[احترام]] خاصی قائل باشیم، حال آن شخص نسبت جسمانی به [[امام زمان]] داشته باشد، مانند [[سادات]] و یا نسبت [[روحانی]]، مانند [[علما]]، [[فقها]] و [[نماینده]] او هستند و طلاب [[علوم دینی]] که سربازان آن حضرتند و [[مؤمنان]] که در بین [[مردم]] معروف به [[امام زمان]]ی بوده واقعاً علاقه‌مند به آن حضرت‌اند، چرا که [[احترام]] به آنان بخاطر آن [[حضرت]]، [[احترام]] به [[امام زمان]] است.
#'''توجه و [[تعظیم]] اماکن منتسب به [[امام زمان]] {{ع}}:''' برخی اماکن که از جهتی نسبت به [[امام زمان]] دارند، مانند: [[مسجد سهله]] و [[مسجد]] اعظم در [[کوفه]]، [[مسجد جمکران]] در [[قم]] و [[سرداب]] مقدسه در [[سامرا]] به [[دلیل]] انتساب به آن [[حضرت]] در بین [[شیعه]] در طول [[تاریخ]] از [[قداست]] خاصی برخوردار بوده و شیفتگان آن [[حضرت]] چه بسا در این [[اماکن مقدس]] به محضر امامشان شرفیاب می‌شدند، مبتلایان رهایی یافته، بیماران شفا گرفته و محتاجان به حوایجشان می‌رسیدند. لذا لازم است [[شیعیان]] نسبت به این [[اماکن مقدسه]] توجه خاصی داشته باشند، به آن مکان‌ها بروند و [[آداب]] و دستوراتی که در آن اماکن وارد شده، بجا آورند که شاید [[عزیز]] [[فاطمه]]{{س}} روزی پرده از چهره بردارد و دیدگان رمد دیده عاشقی را با [[دیدار]] جمالش [[نورانی]] فرماید.  
# '''توجه و [[تعظیم]] اماکن منتسب به [[امام زمان]] {{ع}}:''' برخی اماکن که از جهتی نسبت به [[امام زمان]] دارند، مانند: [[مسجد سهله]] و [[مسجد]] اعظم در [[کوفه]]، [[مسجد جمکران]] در [[قم]] و [[سرداب]] مقدسه در [[سامرا]] به [[دلیل]] انتساب به آن [[حضرت]] در بین [[شیعه]] در طول [[تاریخ]] از [[قداست]] خاصی برخوردار بوده و شیفتگان آن [[حضرت]] چه بسا در این [[اماکن مقدس]] به محضر امامشان شرفیاب می‌شدند، مبتلایان رهایی یافته، بیماران شفا گرفته و محتاجان به حوایجشان می‌رسیدند. لذا لازم است [[شیعیان]] نسبت به این [[اماکن مقدسه]] توجه خاصی داشته باشند، به آن مکان‌ها بروند و [[آداب]] و دستوراتی که در آن اماکن وارد شده، بجا آورند که شاید [[عزیز]] [[فاطمه]] {{س}} روزی پرده از چهره بردارد و دیدگان رمد دیده عاشقی را با [[دیدار]] جمالش [[نورانی]] فرماید.  
#'''رعایت [[حقوق]] [[برادران دینی]]:'''  کسی که می‌خواهد از [[شیعیان]] و [[یاران حضرت مهدی]] باشد باید نسبت به [[حقوق]] [[برادران دینی]] خود [[همت]] بگمارد و بی‌مبالات نباشد، چرا که رعایت دیگران از اهم [[وظایف]] است. در اینکه [[حقوق]] [[برادران دینی]] نسبت به یکدیگر چیست؟ و به چه تعداد است؟ خود [[نیاز]] به بررسی جداگانه دارد. ما در اینجا صرفاً به [[نقل]] یک [[روایت]] از [[امام صادق]]{{ع}} اکتفا می‌کنیم.منظور ما تنها این است که یک [[شیعه]] [[منتظر]] نمی‌‌تواند به گونه‌ای [[زندگی]] که [[حقوق]] دیگران بر عهده‌اش باشد، زیرا چین کسی نمی‌تواند به عنوان [[یار]] و [[یاور]] آن [[حضرت]] شناخته شود. "[[معلی بن خنیس]]" می‌گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم [[حق]] [[مسلمان]] بر [[مسلمان]] چیست؟ فرمود، هفت [[حق]] [[واجب]] است که اگر یکی از آنها را تباه کند از [[ولایت]] و [[اطاعت خداوند]] خارج شده و [[خداوند]] از او بهره ([[طاعت]] و [[بندگی]]) ندارد. عرض کردم آنها چیست؟ فرمود، من بر تو نگرانم، می‌ترسم آنها را تباه‌ سازی و بدانی و عمل نکنی. عرض کردم {{عربی|اندازه=1%0%|"لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ"}}. فرمود: آسان‌ترین آنها این است که:  
# '''رعایت [[حقوق]] [[برادران دینی]]:'''  کسی که می‌خواهد از [[شیعیان]] و [[یاران حضرت مهدی]] باشد باید نسبت به [[حقوق]] [[برادران دینی]] خود [[همت]] بگمارد و بی‌مبالات نباشد، چرا که رعایت دیگران از اهم [[وظایف]] است. در اینکه [[حقوق]] [[برادران دینی]] نسبت به یکدیگر چیست؟ و به چه تعداد است؟ خود [[نیاز]] به بررسی جداگانه دارد. ما در اینجا صرفاً به [[نقل]] یک [[روایت]] از [[امام صادق]] {{ع}} اکتفا می‌کنیم.منظور ما تنها این است که یک [[شیعه]] [[منتظر]] نمی‌‌تواند به گونه‌ای [[زندگی]] که [[حقوق]] دیگران بر عهده‌اش باشد، زیرا چین کسی نمی‌تواند به عنوان [[یار]] و [[یاور]] آن [[حضرت]] شناخته شود. "[[معلی بن خنیس]]" می‌گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم [[حق]] [[مسلمان]] بر [[مسلمان]] چیست؟ فرمود، هفت [[حق]] [[واجب]] است که اگر یکی از آنها را تباه کند از [[ولایت]] و [[اطاعت خداوند]] خارج شده و [[خداوند]] از او بهره ([[طاعت]] و [[بندگی]]) ندارد. عرض کردم آنها چیست؟ فرمود، من بر تو نگرانم، می‌ترسم آنها را تباه‌ سازی و بدانی و عمل نکنی. عرض کردم {{عربی|اندازه=1%0%|"لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ"}}. فرمود: آسان‌ترین آنها این است که:  
##هر آنچه برای خود [[دوست]] داشته و می‌پسندی برای [[برادر]] مسلمانت بپسندی و برای او نپسندی آنچه برای خود نمی‌پسندی.  
## هر آنچه برای خود [[دوست]] داشته و می‌پسندی برای [[برادر]] مسلمانت بپسندی و برای او نپسندی آنچه برای خود نمی‌پسندی.  
##از ناراضی و خشمگین کردن [[برادر]] مسلمانت پرهیز کنی و آنچه مورد رضایتش می‌باشد انجام دهی و اوامرش را [[اطاعت]] نمایی.  
## از ناراضی و خشمگین کردن [[برادر]] مسلمانت پرهیز کنی و آنچه مورد رضایتش می‌باشد انجام دهی و اوامرش را [[اطاعت]] نمایی.  
##با [[جان]] و [[مال]] و دست و پایت او را [[یاری]] کنی.  
## با [[جان]] و [[مال]] و دست و پایت او را [[یاری]] کنی.  
##چشم و [[راهنما]] و آئینه او باشی.  
## چشم و [[راهنما]] و آئینه او باشی.  
##تو سیر نباشی و او گرسنه، تو سیراب نباشی و او تشنه و تو پوشیده نباشی و او برهنه.  
## تو سیر نباشی و او گرسنه، تو سیراب نباشی و او تشنه و تو پوشیده نباشی و او برهنه.  
##اگر دارای خدمتکار باشی و [[برادر]] مسلمانت خدمتکار نداشته باشد، بر تو [[واجب]] است که خدمتکارت را بفرستی تا لباسهای او را بشوید و غذایش را آماده کند و فرشش را بگستراند.
## اگر دارای خدمتکار باشی و [[برادر]] مسلمانت خدمتکار نداشته باشد، بر تو [[واجب]] است که خدمتکارت را بفرستی تا لباسهای او را بشوید و غذایش را آماده کند و فرشش را بگستراند.
##او را از مسئولیت‌های سوگندهایش رها سازی و دعوتش را [[اجابت]] کنی، در [[بیماری]] او را عیادت نمایی، بر جنازه‌اش برای [[تشیع]]، حاضر شوی، اگر دانستی او حاجتی دارد در ادای [[حاجت]] او شتاب کنی، تأخیر در روای جاجتش نکنی که او اظهار آن کند، بلکه زودتر برای رفع نیازش بپردازی. سپس [[امام صادق]] فرمود: وقتی که چنین کردی [[دوستی]] خود را به [[دوستی]] او و [[دوستی]] او را به [[دوستی]] خود پیوند داده‌ای<ref> اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۹.</ref>. این است که گفته‌ایم یکی از [[وظایف]] [[مؤمن]] و شیفته [[امام عصر]]{{ع}} رعایت [[حقوق]] [[برادران ایمانی]] است.  
## او را از مسئولیت‌های سوگندهایش رها سازی و دعوتش را [[اجابت]] کنی، در [[بیماری]] او را عیادت نمایی، بر جنازه‌اش برای [[تشیع]]، حاضر شوی، اگر دانستی او حاجتی دارد در ادای [[حاجت]] او شتاب کنی، تأخیر در روای جاجتش نکنی که او اظهار آن کند، بلکه زودتر برای رفع نیازش بپردازی. سپس [[امام صادق]] فرمود: وقتی که چنین کردی [[دوستی]] خود را به [[دوستی]] او و [[دوستی]] او را به [[دوستی]] خود پیوند داده‌ای<ref> اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۹.</ref>. این است که گفته‌ایم یکی از [[وظایف]] [[مؤمن]] و شیفته [[امام عصر]] {{ع}} رعایت [[حقوق]] [[برادران ایمانی]] است.  
#'''ترک تسمیه:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] این است که [[امام]] را با نام بخوانند، بلکه با [[القاب]] شریفه نام ببرند. در این مورد، روایاتی وارد شده که بردن نام [[حضرت]] را [[ممنوع]] دانسته است. معمولاً در توجیه این [[دستور]] می‌گویند: برای [[حفظ جان]] و [[سلامت]] [[امام]] چنین دستوری داده شده است. اگر فسلفه این [[دستور]] این باشد، معلوم است که امروزه این [[تقیه]] و [[ترس]] معنا ندارد، چرا که کسی به [[امام]] دست رسی ندارد و این [[حکم]] مخصوص زمان [[امام عسکری]] و حداکثر [[دوران غیبت]] صغراست که در آن زمانها [[حکام]] [[بنی عباس]] در صدد دستگیری [[امام]] باخبرید باید ما را [[آگاه]] نمایید. اما امروزه که احدی از مکان او خبر ندارد، اگر به [[القاب]] نیز خوانده شود باز مقصود معلوم است. ظاهراً این [[دستور]] جاری نباشد، و ما طبق روال معمول که همه ترک تسمیه را از [[وظایف]] دانسته‌اند نوشته‌ایم<ref> برای توضیح بیشتر ر.ک: به انوار نعمانیه، ج ۲، ص ۵۲؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۱ به بعد. </ref>.
# '''ترک تسمیه:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] این است که [[امام]] را با نام بخوانند، بلکه با [[القاب]] شریفه نام ببرند. در این مورد، روایاتی وارد شده که بردن نام [[حضرت]] را [[ممنوع]] دانسته است. معمولاً در توجیه این [[دستور]] می‌گویند: برای [[حفظ جان]] و [[سلامت]] [[امام]] چنین دستوری داده شده است. اگر فسلفه این [[دستور]] این باشد، معلوم است که امروزه این [[تقیه]] و [[ترس]] معنا ندارد، چرا که کسی به [[امام]] دست رسی ندارد و این [[حکم]] مخصوص زمان [[امام عسکری]] و حداکثر [[دوران غیبت]] صغراست که در آن زمانها [[حکام]] [[بنی عباس]] در صدد دستگیری [[امام]] باخبرید باید ما را [[آگاه]] نمایید. اما امروزه که احدی از مکان او خبر ندارد، اگر به [[القاب]] نیز خوانده شود باز مقصود معلوم است. ظاهراً این [[دستور]] جاری نباشد، و ما طبق روال معمول که همه ترک تسمیه را از [[وظایف]] دانسته‌اند نوشته‌ایم<ref> برای توضیح بیشتر ر.ک: به انوار نعمانیه، ج ۲، ص ۵۲؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۱ به بعد. </ref>.
#'''[[قیام]] به هنگام نام مخصوص [[امام]]:''' در [[روایات]] وارد شده که هرگاه نام [[امام]]، مخصوصاً [[لقب]] "[[قائم]]" برده شد از جا برخیزید. فسلفه این کار را هم اینگونه بیان کرده‌اند که هر کس در هر جای کره [[زمین]] نام آقا را ببرد، آقا، همزمان متوجه شده و به آن مکان و آن شخص توجه می‌کند، لذا بجاست که در هنگام نظر [[مرحمت]] [[امام]]، این شخص [[ایستاده]] باشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. شاید هم این ایستادن به این معناست که این [[شیعه]] وشیفته [[امام]] می‌خواهد به [[امام عصر]] بگوید که ما آماده [[قیام]] شما هستیم. ولی عمدتاً این حرکت برای [[احترام]] به [[امام زمان]] است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} وقتی که در [[مجلسی]] در محضر او نام [[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} بردند، [[حضرت]] به [[احترام]] [[امام مهدی]] {{ع}} دست بر سر گذاشته و از جا برخاست<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این عمل در بین تمام [[شیعیان]] معمول بوده و هست که هرگاه کلمه "[[قائم]]" بر زبان جاری می‌شد، بلند می‌شدند، حتی در عصر [[امام صادق]] نیز این کار معمول بوده است، چنانکه از آن جناب سؤال کردند: [[علت]] چیست که در موقع ذکر [[قائم]] باید [[قیام]] کرد؟ ایشان در جواب فرمود: [[صاحب]] الأمر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت [[لطف]] و محبتی که به دستانش دارد، هر کس وی را به [[لقب قائم]] که مشعر است به [[دولت]] او و اظهار تأثری است از [[غربت]] او یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال، مورد توجه [[امام]] واقع می‌شود سزاوار است از [[باب]]  [[احترام]] به پاخیزد و تعجیل فرجش را از [[خدا]] بخواهد<ref> دادگستر جهان، ص ۱۲۵ به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. بنابراین، این عمل [[شیعیان]] ریشه مذهبی دارد و اظهار [[ادب]] و [[شعار]] است، گرچه وجوبش معلوم نیست.
# '''[[قیام]] به هنگام نام مخصوص [[امام]]:''' در [[روایات]] وارد شده که هرگاه نام [[امام]]، مخصوصاً [[لقب]] "[[قائم]]" برده شد از جا برخیزید. فسلفه این کار را هم اینگونه بیان کرده‌اند که هر کس در هر جای کره [[زمین]] نام آقا را ببرد، آقا، همزمان متوجه شده و به آن مکان و آن شخص توجه می‌کند، لذا بجاست که در هنگام نظر [[مرحمت]] [[امام]]، این شخص [[ایستاده]] باشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. شاید هم این ایستادن به این معناست که این [[شیعه]] وشیفته [[امام]] می‌خواهد به [[امام عصر]] بگوید که ما آماده [[قیام]] شما هستیم. ولی عمدتاً این حرکت برای [[احترام]] به [[امام زمان]] است، چنانکه [[امام رضا]] {{ع}} وقتی که در [[مجلسی]] در محضر او نام [[حضرت]] [[قائم]] {{ع}} بردند، [[حضرت]] به [[احترام]] [[امام مهدی]] {{ع}} دست بر سر گذاشته و از جا برخاست<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این عمل در بین تمام [[شیعیان]] معمول بوده و هست که هرگاه کلمه "[[قائم]]" بر زبان جاری می‌شد، بلند می‌شدند، حتی در عصر [[امام صادق]] نیز این کار معمول بوده است، چنانکه از آن جناب سؤال کردند: [[علت]] چیست که در موقع ذکر [[قائم]] باید [[قیام]] کرد؟ ایشان در جواب فرمود: [[صاحب]] الأمر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت [[لطف]] و محبتی که به دستانش دارد، هر کس وی را به [[لقب قائم]] که مشعر است به [[دولت]] او و اظهار تأثری است از [[غربت]] او یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال، مورد توجه [[امام]] واقع می‌شود سزاوار است از [[باب]]  [[احترام]] به پاخیزد و تعجیل فرجش را از [[خدا]] بخواهد<ref> دادگستر جهان، ص ۱۲۵ به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. بنابراین، این عمل [[شیعیان]] ریشه مذهبی دارد و اظهار [[ادب]] و [[شعار]] است، گرچه وجوبش معلوم نیست.
#'''[[دست بر سر گذاردن]] هنگام شنیدن نام [[امام زمان]] و بپاخواستن:''' این [[وظیفه]] که به هنگام بپا خواستن و شنیدن نام [[امام زمان]] {{ع}} دست بر سر گذارند نیز ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه این [[سنت]] نیز از [[ائمه]] {{عم}} نفل شده و در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} که در مطلب قبلی [[نقل]] شد آمده است که هرگاه لفظ "[[قائم]]" در مجلس [[امام رضا]]{{ع}} بر زبان جاری شد [[حضرت]] دست بر سر گذارده و ازجا بلند می‌شد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این فعل [[امام]] [[معصوم]] سندی است بر این [[تکلیف]] و [[وظیفه]]، البته [[وجوب]] این نیز معلوم نیست، بلکه صرفاً اظهار [[ادب]] است»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۵۴ - ۱۷۶.</ref>.
# '''[[دست بر سر گذاردن]] هنگام شنیدن نام [[امام زمان]] و بپاخواستن:''' این [[وظیفه]] که به هنگام بپا خواستن و شنیدن نام [[امام زمان]] {{ع}} دست بر سر گذارند نیز ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه این [[سنت]] نیز از [[ائمه]] {{عم}} نفل شده و در [[روایت]] [[امام رضا]] {{ع}} که در مطلب قبلی [[نقل]] شد آمده است که هرگاه لفظ "[[قائم]]" در مجلس [[امام رضا]] {{ع}} بر زبان جاری شد [[حضرت]] دست بر سر گذارده و ازجا بلند می‌شد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این فعل [[امام]] [[معصوم]] سندی است بر این [[تکلیف]] و [[وظیفه]]، البته [[وجوب]] این نیز معلوم نیست، بلکه صرفاً اظهار [[ادب]] است»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۵۴ - ۱۷۶.</ref>.


«مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] این است که:  
«مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] این است که:  
#در [[اصلاح]] [[نفوس]] خودشان کوشش و جدیت کنند، به [[اخلاق]] نیک آراسته شوند، به [[وظایف]] فردی خودشان عمل نمایند و [[احکام]] و [[دستورات]] [[قرآن]] را به کار ببندند.
# در [[اصلاح]] [[نفوس]] خودشان کوشش و جدیت کنند، به [[اخلاق]] نیک آراسته شوند، به [[وظایف]] فردی خودشان عمل نمایند و [[احکام]] و [[دستورات]] [[قرآن]] را به کار ببندند.
# [[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و در بین خودشان به طور کامل [[اجرا]] سازند. به واسطه اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، مشکلات [[اقتصادی]] خود را حل کنند و با [[فقر]] و [[بیکاری]] و تمرکز ثروتهای غیر [[مشروع]] [[مبارزه]] نمایند و با به کار بستن [[قوانین]] نورانی [[اسلام]]، جلوی [[ظلم]] و [[بیدادگری]] را حتی‌المقدور بگیرند. به طور خلاصه، [[احکام]] و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، حقوقی و عبادی [[اسلام]] را به طور کامل در بین خودشان [[اجرا]] نمایند و نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. در تحصیل [[دانش]] و صنایع جدیت نماید و [[غفلت]] و سستی و عقب‌افتادگی سابق‌شان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان [[تمدن]] بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند.عملاً به جهانیان بفهمانند که [[احکام]] و [[قوانین]] نورانی [[اسلام]] می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و [[سعادت]] دو جهانی آنان را تضمین نماید. بابه‌کار بستن [[قوانین]] و برنامه‌های نورانی [[اسلام]] یک [[دولت نیرومند]] و مقتدر سلامی به وجود آورند و به عنوان [[ملت]] متمدن و نیرومند و مستقل اسلامی در صحنه [[گیتی]] ظاهر شوند. نیروی شرق و غرب را مهار کنند و [[مقام]] [[رهبری]] جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروی رفاهی و تحکیم قوای نظامی و تهیه سلاحهای جنگی تا سر حد [[قدرت]] بکوشند.  
# [[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و در بین خودشان به طور کامل [[اجرا]] سازند. به واسطه اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، مشکلات [[اقتصادی]] خود را حل کنند و با [[فقر]] و [[بیکاری]] و تمرکز ثروتهای غیر [[مشروع]] [[مبارزه]] نمایند و با به کار بستن [[قوانین]] نورانی [[اسلام]]، جلوی [[ظلم]] و [[بیدادگری]] را حتی‌المقدور بگیرند. به طور خلاصه، [[احکام]] و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، حقوقی و عبادی [[اسلام]] را به طور کامل در بین خودشان [[اجرا]] نمایند و نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. در تحصیل [[دانش]] و صنایع جدیت نماید و [[غفلت]] و سستی و عقب‌افتادگی سابق‌شان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان [[تمدن]] بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند.عملاً به جهانیان بفهمانند که [[احکام]] و [[قوانین]] نورانی [[اسلام]] می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و [[سعادت]] دو جهانی آنان را تضمین نماید. بابه‌کار بستن [[قوانین]] و برنامه‌های نورانی [[اسلام]] یک [[دولت نیرومند]] و مقتدر سلامی به وجود آورند و به عنوان [[ملت]] متمدن و نیرومند و مستقل اسلامی در صحنه [[گیتی]] ظاهر شوند. نیروی شرق و غرب را مهار کنند و [[مقام]] [[رهبری]] جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروی رفاهی و تحکیم قوای نظامی و تهیه سلاحهای جنگی تا سر حد [[قدرت]] بکوشند.  
#طرح‌ها و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند و [[ارزش]] و مزایای برنامه‌های خدایی را برای [[بشر]] اثبات کنند. افکار جهانیان را برای پذیرفتن [[قوانین]] خدایی آماده سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[بیدادگری]] را مهیا نمایند. اما افرادی که حل مشکلاتشان را از [[قوانین]] موضوعه بشری [[انتظار]] دارند و [[قوانین]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[اسلام]] را به طور کلی نادیده گرفته‌اند، [[احکام اسلام]] را در مساجد و معابد محصور کرده و در بازار و اجتماعشان اثری از [[اسلام]] دیده نمی‌شود. انواع [[فساد]] و [[بیدادگری]] را مشاهده می‌کنند و به جز گفتن "[[خدا]] [[فرج]] [[امام زمان]] را نزدیک کند" عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. در [[علوم]] و صنایع، کاسه لیس دیگرانند. [[اختلافات]] داخلی و پراکندگی در بینشان حکفرماست، با اجانب می‌سازد، ولی با خودشان نمی‌سازند.
# طرح‌ها و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند و [[ارزش]] و مزایای برنامه‌های خدایی را برای [[بشر]] اثبات کنند. افکار جهانیان را برای پذیرفتن [[قوانین]] خدایی آماده سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[بیدادگری]] را مهیا نمایند. اما افرادی که حل مشکلاتشان را از [[قوانین]] موضوعه بشری [[انتظار]] دارند و [[قوانین]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[اسلام]] را به طور کلی نادیده گرفته‌اند، [[احکام اسلام]] را در مساجد و معابد محصور کرده و در بازار و اجتماعشان اثری از [[اسلام]] دیده نمی‌شود. انواع [[فساد]] و [[بیدادگری]] را مشاهده می‌کنند و به جز گفتن "[[خدا]] [[فرج]] [[امام زمان]] را نزدیک کند" عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. در [[علوم]] و صنایع، کاسه لیس دیگرانند. [[اختلافات]] داخلی و پراکندگی در بینشان حکفرماست، با اجانب می‌سازد، ولی با خودشان نمی‌سازند.


درباره چنین ملتی نمی‌توان گفت که [[منتظر فرج]] [[آل محمد]] و [[نهضت]] [[مهدی]] [[موعود]] هستند. چنین افرادی برای تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] [[آمادگی]] ندارند، گرچه روزی صد مرتبه بگویند: الهم عجل فرجه الشریف. من این مطلب را از [[روایات]] [[انتظار فرج]] به خوبی می‌فهمم. به علاوه در [[روایات]] دیگر هم کم و بیش بدین موضوع اشاره شده است. از باب نمونه: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: خودتان را برای [[ظهور]] و [[نهضت]] [[قائم]] ما آماده سازید ولو به [[ذخیره]] کردن یک تیر باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref>.
درباره چنین ملتی نمی‌توان گفت که [[منتظر فرج]] [[آل محمد]] و [[نهضت]] [[مهدی]] [[موعود]] هستند. چنین افرادی برای تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] [[آمادگی]] ندارند، گرچه روزی صد مرتبه بگویند: الهم عجل فرجه الشریف. من این مطلب را از [[روایات]] [[انتظار فرج]] به خوبی می‌فهمم. به علاوه در [[روایات]] دیگر هم کم و بیش بدین موضوع اشاره شده است. از باب نمونه: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: خودتان را برای [[ظهور]] و [[نهضت]] [[قائم]] ما آماده سازید ولو به [[ذخیره]] کردن یک تیر باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۵۷: خط ۲۵۴:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:


«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:


'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمانخویش]] است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>.
'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمانخویش]] است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>.


[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>.
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>.
خط ۲۷۱: خط ۲۶۸:
'''۲. کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ.»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: {{متن حدیث|«فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»}}<ref>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</ref>.
'''۲. کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ.»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: {{متن حدیث|«فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»}}<ref>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</ref>.


'''۳. پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>آل عمران / ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|«اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۹۹؛ بر انجام واجبات صبر کنید و در برابر دشمنانتان پایداری کنید، و با [[امام]] منتظران رابطه برقرار کنید.</ref>.
'''۳. پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>آل عمران / ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|«اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۹۹؛ بر انجام واجبات صبر کنید و در برابر دشمنانتان پایداری کنید، و با [[امام]] منتظران رابطه برقرار کنید.</ref>.


'''۴. [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم [[نظامی]] و غیر آن برای [[یاری]] [[امام]] [[غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«ليعدن أحدكم لخروج القائمو لو سهما فإن الله تعالي إذا علم ذلك من نيته رجوت لأن ينسى في عمره حتى يدركه فيكون من أعوانه و أنصاره»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ خدای تعالی هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند و از یاران و همراهانش قرار گیرد.</ref>.
'''۴. [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم [[نظامی]] و غیر آن برای [[یاری]] [[امام]] [[غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«ليعدن أحدكم لخروج القائمو لو سهما فإن الله تعالي إذا علم ذلك من نيته رجوت لأن ينسى في عمره حتى يدركه فيكون من أعوانه و أنصاره»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ خدای تعالی هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند و از یاران و همراهانش قرار گیرد.</ref>.


در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ»}}<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزیش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاری کند.</ref>. در روایتی آمده است: {{متن حدیث|«قال لی أبو جعفر بن علی{{ع}}: کم الرباط عندکم؟ قلت: أربعون، قال{{ع}}: لکن رباطنا رباط الدهر»}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ حضرت ابوجعفر محمد بن علی ([[امام باقر]]) {{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</ref>. [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|«اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته»}}<ref>مراة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت [[امام]] بر [[حق]] و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهایا باشند.</ref>.
در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ»}}<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزیش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاری کند.</ref>. در روایتی آمده است: {{متن حدیث|«قال لی أبو جعفر بن علی {{ع}}: کم الرباط عندکم؟ قلت: أربعون، قال {{ع}}: لکن رباطنا رباط الدهر»}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ حضرت ابوجعفر محمد بن علی ([[امام باقر]]) {{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</ref>. [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|«اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته»}}<ref>مراة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت [[امام]] بر [[حق]] و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهایا باشند.</ref>.


'''۵. [[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچیک از [[احکام]] [[اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام]] [[دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] [[انسان]] [[رجوع]] به [[علما]] است. در روایتی از[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه مخالفا على هواه، مطيعا لأمر مولاه، فللعوام أن يقلدوه، وذلك لا يكون إلا بعض فقهاء الشيعة لا كلهم»}}<ref>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید {{متن حدیث|«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ علیهم»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>.
'''۵. [[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچیک از [[احکام]] [[اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام]] [[دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] [[انسان]] [[رجوع]] به [[علما]] است. در روایتی از[[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه مخالفا على هواه، مطيعا لأمر مولاه، فللعوام أن يقلدوه، وذلك لا يكون إلا بعض فقهاء الشيعة لا كلهم»}}<ref>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید {{متن حدیث|«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ علیهم»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>.


'''۶. [[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»}}<ref>کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref> برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط رهایی از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|«والله ليغيبنّ غيبة لا ينجو فيها من الهلكة إلاّ من ثبّته الله عز وجل على القول بإمامته ووفّقه للدعاء بتعجيل فرجه»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می‌یابد که خداوند آن‌ها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است.</ref>.
'''۶. [[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»}}<ref>کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref> برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط رهایی از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|«والله ليغيبنّ غيبة لا ينجو فيها من الهلكة إلاّ من ثبّته الله عز وجل على القول بإمامته ووفّقه للدعاء بتعجيل فرجه»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می‌یابد که خداوند آن‌ها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است.</ref>.


'''۷. [[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجت الهی]] باشد. به بیان دیگر، اجتماع [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آن‌ها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، تعجیل می‌شود<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</ref>.
'''۷. [[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجت الهی]] باشد. به بیان دیگر، اجتماع [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آن‌ها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، تعجیل می‌شود<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</ref>.


آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] {{عم}} آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:


*جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>آل عمران / ۱۰۴.</ref>.
* جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>آل عمران / ۱۰۴.</ref>.


* [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند.
* [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند.


گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۴-۳۴۸.</ref>.
گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۴-۳۴۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۹۷: خط ۲۹۴:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:


«کسی که [[منتظر]] و چشم به راه [[ظهور]] و [[قیام جهانی]] نجات‌‏دهنده بزرگ و [[موعود]] امت‏‏‌ها است، بایسته است از نظر عملی، [[فکری]] و [[اعتقادی]] نیز [[انتظار]] و [[آمادگی]] خود را نشان دهد. تنها با لقلقه زبان و ادعای چشم به راه بودن، نمی‏‌توان خود را [[منتظر واقعی]] دانست!! البته مرحله نخست [[انتظار سازنده]]، [[باور]] به وجود [[منجی]] و [[اعتقاد]] به [[ظهور]] او و برپا داشت [[انقلاب جهانی]] به دست او است. سپس نوبت به [[اصلاح]] و همسوسازی رفتارها، گفتارها و پندارها با این [[اعتقاد]] و [[باور]] است. وقتی [[انسان]] حقیقتا [[منتظر]] کسی باشد، تمام رفتارها و سکناتش نشان از [[منتظر]] بودن او دارد. به عنوان مثال اگر [[منتظر]] میهمان باشد، حتما خانه را تمیز و مرتب می‏‌کند، وسایل [[پذیرایی]] را آماده می‏‌کند و با [[لباس]] مرتّب و چهره‏‌ای شاداب، در [[انتظار]] می‏‌ماند. چنین کسی می‏‌تواند ادعا کند که [[منتظر]] میهمان است. اما کسی که نه خانه را مرتّب کرده و نه وسایل [[پذیرایی]] را آماده نموده است و نه [[لباس]] مرتّب و تمیزی پوشیده و نه اصلا به [[فکر]] میهمان بوده است؛ اگر ادعا کند که در [[انتظار]] میهمان است. همه او را ریشخند کرده، بر گزافه‌‏گویی او خواهند خندید!! بعضی از بایسته‏‏‌ها و [[وظایف منتظران]] [[امام مهدی]]{{ع}} را چنین می‏‌‏توان شمارش کرد:
«کسی که [[منتظر]] و چشم به راه [[ظهور]] و [[قیام جهانی]] نجات‌‏دهنده بزرگ و [[موعود]] امت‏‏‌ها است، بایسته است از نظر عملی، [[فکری]] و [[اعتقادی]] نیز [[انتظار]] و [[آمادگی]] خود را نشان دهد. تنها با لقلقه زبان و ادعای چشم به راه بودن، نمی‏‌توان خود را [[منتظر واقعی]] دانست!! البته مرحله نخست [[انتظار سازنده]]، [[باور]] به وجود [[منجی]] و [[اعتقاد]] به [[ظهور]] او و برپا داشت [[انقلاب جهانی]] به دست او است. سپس نوبت به [[اصلاح]] و همسوسازی رفتارها، گفتارها و پندارها با این [[اعتقاد]] و [[باور]] است. وقتی [[انسان]] حقیقتا [[منتظر]] کسی باشد، تمام رفتارها و سکناتش نشان از [[منتظر]] بودن او دارد. به عنوان مثال اگر [[منتظر]] میهمان باشد، حتما خانه را تمیز و مرتب می‏‌کند، وسایل [[پذیرایی]] را آماده می‏‌کند و با [[لباس]] مرتّب و چهره‏‌ای شاداب، در [[انتظار]] می‏‌ماند. چنین کسی می‏‌تواند ادعا کند که [[منتظر]] میهمان است. اما کسی که نه خانه را مرتّب کرده و نه وسایل [[پذیرایی]] را آماده نموده است و نه [[لباس]] مرتّب و تمیزی پوشیده و نه اصلا به [[فکر]] میهمان بوده است؛ اگر ادعا کند که در [[انتظار]] میهمان است. همه او را ریشخند کرده، بر گزافه‌‏گویی او خواهند خندید!! بعضی از بایسته‏‏‌ها و [[وظایف منتظران]] [[امام مهدی]] {{ع}} را چنین می‏‌‏توان شمارش کرد:


'''[[وظایف]] فردی و اخلاقی‏:'''
'''[[وظایف]] فردی و اخلاقی‏:'''
#'''سنخیت با امام‏''':  [[منتظران واقعی]]، وضعیت [[فکری]]، روحی و عملی خود را به گونه‏‌ای سامان می‏‌بخشند که سنخیت کاملی با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} داشته باشد. به طور کلی هرانسانی دارای سه مرتبه وجودی (افکار، صفات و [[اعمال]]) است و هیچ انسانی از این قاعده مستثنا نیست. اگر کسی بخواهد به [[انسان]] دیگری نزدیک شود، چاره‌‏ای ندارد جز اینکه بکوشد نوع [[اعتقاد]]، باورها، صفات و [[رفتار]] خود را به ایشان نزدیک سازد تا از این طریق [[شیعه]] و پیرو واقعی او باشند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیه‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>آل عمران(۳)، آیه ۲۰۰</ref>  فرمود: اصبروا، یعنی [[صبر]] کنید بر ادای [[واجبات]] و صابروا، یعنی [[شکیبا]] باشید بر اذیت [[دشمنان]] و رابطوا، یعنی رابطه ناگسستنی با [[امام]] خود، [[امام مهدی|مهدی منتظر]] {{ع}} داشته باشید<ref>منتخب الاثر، ص ۵۱۵، ج ۸؛ الغیبة النعمانی، ص ۱۹۹؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۳۴.</ref>.
# '''سنخیت با امام‏''':  [[منتظران واقعی]]، وضعیت [[فکری]]، روحی و عملی خود را به گونه‏‌ای سامان می‏‌بخشند که سنخیت کاملی با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} داشته باشد. به طور کلی هرانسانی دارای سه مرتبه وجودی (افکار، صفات و [[اعمال]]) است و هیچ انسانی از این قاعده مستثنا نیست. اگر کسی بخواهد به [[انسان]] دیگری نزدیک شود، چاره‌‏ای ندارد جز اینکه بکوشد نوع [[اعتقاد]]، باورها، صفات و [[رفتار]] خود را به ایشان نزدیک سازد تا از این طریق [[شیعه]] و پیرو واقعی او باشند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیه‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>آل عمران(۳)، آیه ۲۰۰</ref>  فرمود: اصبروا، یعنی [[صبر]] کنید بر ادای [[واجبات]] و صابروا، یعنی [[شکیبا]] باشید بر اذیت [[دشمنان]] و رابطوا، یعنی رابطه ناگسستنی با [[امام]] خود، [[امام مهدی|مهدی منتظر]] {{ع}} داشته باشید<ref>منتخب الاثر، ص ۵۱۵، ج ۸؛ الغیبة النعمانی، ص ۱۹۹؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۳۴.</ref>.
#'''[[پرهیزکاری]] و [[تزکیه]] نفس‏''':  یکی از [[وظایف]] و بایسته‏‏‌های مهم [[منتظران]]، آراستن درون با [[فضایل]] انسانی و چنگ زدن به مکارم [[اخلاقی]] است؛ یعنی، همان‏طور که [[قرآن]] می‏‌‏فرماید: اگر می‏‌‏خواهید [[محبوب]] [[خدا]] باشید، [[تقواپیشگی]] کنید؛ این [[قانون]] در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز هست. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: برای [[صاحب الامر]]، غیبتی طولانی است؛ در این دوران هرکس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند<ref>الغیبة النعمانی، ص ۲۵۰، باب ۱۴، ح ۵</ref>.
# '''[[پرهیزکاری]] و [[تزکیه]] نفس‏''':  یکی از [[وظایف]] و بایسته‏‏‌های مهم [[منتظران]]، آراستن درون با [[فضایل]] انسانی و چنگ زدن به مکارم [[اخلاقی]] است؛ یعنی، همان‏طور که [[قرآن]] می‏‌‏فرماید: اگر می‏‌‏خواهید [[محبوب]] [[خدا]] باشید، [[تقواپیشگی]] کنید؛ این [[قانون]] در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز هست. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: برای [[صاحب الامر]]، غیبتی طولانی است؛ در این دوران هرکس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند<ref>الغیبة النعمانی، ص ۲۵۰، باب ۱۴، ح ۵</ref>.
#'''یاد [[یار]]''': [[منتظر حقیقی]]، کسی است که از یاد و نام [[محبوب]] خود غافل نمی‏‌‏شود و پیوسته در [[فکر]] و [[اندیشه]] او است. شخص [[مؤمن]]، در هیچ حالی از حالات و هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکان‏‏‌ها، از یاد امامش و [[انتظار]] قدوم [[مبارک]] او، خالی و فارغ نیست. [[روایت]] شده است: وقتی [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{ع}} از [[امام غایب]] و [[نعمت]] [[باطنی]] [[خدا]] یاد کرد، فردی پرسید: آیا از [[امامان]] کسی [[غایب]] می‏‌شود؟ فرمود: بلی، شخص او از دیدگاه‏‏‌های [[مردم]] [[غایب]] می‏‌‏شود؛ ولی یاد او از دل‏‏‌های [[مؤمنان]] [[نهان]] نمی‏‌شود و او دوازدهمین نفر از ما است<ref>{{متن حدیث|نَعَمْ یغیب عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا یغیب عَنْ قُلُوبِ المؤمنین ذکره وَ هُوَ الثانی عَشَرَ مِنَّا}}؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۰.</ref> بزرگداشت یاد و نام [[امام مهدی]]{{ع}} مصادیق و شکل‏‏‌های مختلفی دارد که به بعضی از آنها اشاره می‏‌‏شود:
# '''یاد [[یار]]''': [[منتظر حقیقی]]، کسی است که از یاد و نام [[محبوب]] خود غافل نمی‏‌‏شود و پیوسته در [[فکر]] و [[اندیشه]] او است. شخص [[مؤمن]]، در هیچ حالی از حالات و هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکان‏‏‌ها، از یاد امامش و [[انتظار]] قدوم [[مبارک]] او، خالی و فارغ نیست. [[روایت]] شده است: وقتی [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{ع}} از [[امام غایب]] و [[نعمت]] [[باطنی]] [[خدا]] یاد کرد، فردی پرسید: آیا از [[امامان]] کسی [[غایب]] می‏‌شود؟ فرمود: بلی، شخص او از دیدگاه‏‏‌های [[مردم]] [[غایب]] می‏‌‏شود؛ ولی یاد او از دل‏‏‌های [[مؤمنان]] [[نهان]] نمی‏‌شود و او دوازدهمین نفر از ما است<ref>{{متن حدیث|نَعَمْ یغیب عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا یغیب عَنْ قُلُوبِ المؤمنین ذکره وَ هُوَ الثانی عَشَرَ مِنَّا}}؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۰.</ref> بزرگداشت یاد و نام [[امام مهدی]] {{ع}} مصادیق و شکل‏‏‌های مختلفی دارد که به بعضی از آنها اشاره می‏‌‏شود:
##برپا خاستن به هنگام شنیدن نام ایشان؛ [[نقل]] شده است: روزی‏ در مجلس [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}}، نام [[مبارک]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} برده شد؛ [[امام ششم]] به منظور [[تعظیم]] و [[احترام]] نام آن [[حضرت]] از جای خود برخاست و [[قیام]] فرمود<ref>نجم الثاقب، ص ۵۲۳</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} نیز با شنیدن نام آن [[حضرت]] برخاست و دست خود را به نشانه [[تواضع]] بر سر گذاشت<ref>بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۳۷</ref>.
## برپا خاستن به هنگام شنیدن نام ایشان؛ [[نقل]] شده است: روزی‏ در مجلس [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}}، نام [[مبارک]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} برده شد؛ [[امام ششم]] به منظور [[تعظیم]] و [[احترام]] نام آن [[حضرت]] از جای خود برخاست و [[قیام]] فرمود<ref>نجم الثاقب، ص ۵۲۳</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} نیز با شنیدن نام آن [[حضرت]] برخاست و دست خود را به نشانه [[تواضع]] بر سر گذاشت<ref>بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۳۷</ref>.
##نکوداشت روزهای منسوب به آن [[حضرت]]؛ مانند [[نیمه شعبان]] و [[اعیاد]] چهارگانه [[اسلامی]]: فطر، [[قربان]]، [[غدیر]] و [[جمعه]].
## نکوداشت روزهای منسوب به آن [[حضرت]]؛ مانند [[نیمه شعبان]] و [[اعیاد]] چهارگانه [[اسلامی]]: فطر، [[قربان]]، [[غدیر]] و [[جمعه]].
##آغاز کردن هر روز با [[سلام]] به پیشگاه [[امام]] {{ع}}؛ [[منتظران]] [[امام مهدی]]{{ع}} در آغاز هرروز و در [[تعقیب نماز]] صبح، [[سلام]] به مولای خود را فراموش نمی‏‌‏کنند و متناسب با [[فرصت]] وقت، یکی از زیارت‏‏‌ها و [[دعاها]] را می‏‌خوانند و ...<ref>ر. ک: نشریه موعود، مقاله شیعه، انتظار و وظایف منتظران، مهر و آبان ۸۰</ref>.
## آغاز کردن هر روز با [[سلام]] به پیشگاه [[امام]] {{ع}}؛ [[منتظران]] [[امام مهدی]] {{ع}} در آغاز هرروز و در [[تعقیب نماز]] صبح، [[سلام]] به مولای خود را فراموش نمی‏‌‏کنند و متناسب با [[فرصت]] وقت، یکی از زیارت‏‏‌ها و [[دعاها]] را می‏‌خوانند و ...<ref>ر. ک: نشریه موعود، مقاله شیعه، انتظار و وظایف منتظران، مهر و آبان ۸۰</ref>.
#'''اظهار [[محبّت]] و مودّت‏''': یکی از اوصاف [[منتظران]] [[شیعیان]] [[خالص]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[مهرورزی]] و [[محبّت]] سرشار به آن [[حضرت]] است. البته این [[محبت]] و [[مهرورزی]] دوطرفه است؛ زیرا [[امام]] [[معصوم]] نیز [[شیعیان]] و [[یاران]] خود را [[دوست]] دارد و شفیق و [[دلسوز]] آنها است: [[امام]] همدم و رفیق، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] [[دلسوز]] است<ref>{{متن حدیث|الامام‏ الانیس الرفیق وَ الْوَالِدُ الشفیق وَ الاخ الشفیق ...}}، کافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۱</ref> [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[لزوم]] [[دوستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} می‏‌فرماید: هرکس [[دوست]] دارد [[خدا]] را [[ملاقات]] کند؛ در حالی‏که‏ ایمانش کامل و اسلامش [[نیکو]] باشد، پس باید [[دوستدار]] [[حضرت]] [[حجّت]]، [[صاحب الزمان]] [[منتظر]] باشد<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ انَّ یلقی اللَّهِ وَ قَدْ کمل ایمانه وَ حُسْنِ اسلامه فلیتولّ الْحُجَّةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ الْمُنْتَظَرُ}}؛ بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶، ح </ref> خود [[امام مهدی]]{{ع}} نیز [[مردم]] را به کارهایی سفارش فرموده که موجب ازدیاد [[محبّت]] و [[مودّت]] می‏‌شود: هریک از شما باید به اموری بپردازد که او را به [[محبّت]] ما نزدیک کند و از کارهایی که ناخوشایند ما است، دوری جوید؛ زیرا [[ظهور]] ما به صورت ناگهانی فرامی‏‌‏رسد.
# '''اظهار [[محبّت]] و مودّت‏''': یکی از اوصاف [[منتظران]] [[شیعیان]] [[خالص]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[مهرورزی]] و [[محبّت]] سرشار به آن [[حضرت]] است. البته این [[محبت]] و [[مهرورزی]] دوطرفه است؛ زیرا [[امام]] [[معصوم]] نیز [[شیعیان]] و [[یاران]] خود را [[دوست]] دارد و شفیق و [[دلسوز]] آنها است: [[امام]] همدم و رفیق، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] [[دلسوز]] است<ref>{{متن حدیث|الامام‏ الانیس الرفیق وَ الْوَالِدُ الشفیق وَ الاخ الشفیق ...}}، کافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۱</ref> [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[لزوم]] [[دوستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} می‏‌فرماید: هرکس [[دوست]] دارد [[خدا]] را [[ملاقات]] کند؛ در حالی‏که‏ ایمانش کامل و اسلامش [[نیکو]] باشد، پس باید [[دوستدار]] [[حضرت]] [[حجّت]]، [[صاحب الزمان]] [[منتظر]] باشد<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ انَّ یلقی اللَّهِ وَ قَدْ کمل ایمانه وَ حُسْنِ اسلامه فلیتولّ الْحُجَّةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ الْمُنْتَظَرُ}}؛ بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶، ح </ref> خود [[امام مهدی]] {{ع}} نیز [[مردم]] را به کارهایی سفارش فرموده که موجب ازدیاد [[محبّت]] و [[مودّت]] می‏‌شود: هریک از شما باید به اموری بپردازد که او را به [[محبّت]] ما نزدیک کند و از کارهایی که ناخوشایند ما است، دوری جوید؛ زیرا [[ظهور]] ما به صورت ناگهانی فرامی‏‌‏رسد.
#'''[[حزن]] و [[اندوه]] و ندبه‏''': [[محزون بودن]] در [[فراق]] [[امام مهدی]]{{ع}}، ندبه و اظهار [[شوق]] به لقای او از اوصاف [[منتظران]] [[عاشق]] ‏پیشه است. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} فرمود: [[شیعیان]] ما در یک [[اندوه]] دائم به سر می‏‌برند تا فرزندم -که [[پیامبر]] {{صل}} نوید ظهورش را داده است- ظاهر شود<ref>{{متن حدیث|لا تزال شیعتنا فی حزن حتّی یظهر ولدی الّذی بشّر به النبی}}؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۹۲، ح ۴۴۵.</ref>
# '''[[حزن]] و [[اندوه]] و ندبه‏''': [[محزون بودن]] در [[فراق]] [[امام مهدی]] {{ع}}، ندبه و اظهار [[شوق]] به لقای او از اوصاف [[منتظران]] [[عاشق]] ‏پیشه است. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} فرمود: [[شیعیان]] ما در یک [[اندوه]] دائم به سر می‏‌برند تا فرزندم -که [[پیامبر]] {{صل}} نوید ظهورش را داده است- ظاهر شود<ref>{{متن حدیث|لا تزال شیعتنا فی حزن حتّی یظهر ولدی الّذی بشّر به النبی}}؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۹۲، ح ۴۴۵.</ref>
#'''اظهار [[اشتیاق]] و چشم‏ به‏ راه بودن‏''': شور طلب و علاقه [[دیدار]] [[یار]] و اظهار شیدایی و [[اشتیاق]] به [[محبوب]]، از ویژگی‏‌های بارز [[منتظران]] است؛ چنان‏که در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|لیت شعری این اسْتَقَرَّتْ بک النوی بَلْ ای ارْضَ تقلّک أَوْ ثری ابرضوی أَمْ غیرها أَمْ ذی طوی ...}}<ref>«ای کاش می‏‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌‏ای و چه سرزمین و مکان تو را در بر گرفته است! آیا در کوه رضوی هستی و یا در جایی دیگر و یا در ذی طوی هستی ....» اقبال الاعمال، ص ۲۹۸.</ref> [[امام علی]] {{ع}} وقتی از [[امام مهدی]]{{ع}} و صفات آن [[حضرت]] می‏‌گوید؛ ناگاه از درون سینه آهی می‏‌‏کشد و [[شوق دیدار]] آن بزرگوار را ابراز می‏‌دارد.
# '''اظهار [[اشتیاق]] و چشم‏ به‏ راه بودن‏''': شور طلب و علاقه [[دیدار]] [[یار]] و اظهار شیدایی و [[اشتیاق]] به [[محبوب]]، از ویژگی‏‌های بارز [[منتظران]] است؛ چنان‏که در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|لیت شعری این اسْتَقَرَّتْ بک النوی بَلْ ای ارْضَ تقلّک أَوْ ثری ابرضوی أَمْ غیرها أَمْ ذی طوی ...}}<ref>«ای کاش می‏‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌‏ای و چه سرزمین و مکان تو را در بر گرفته است! آیا در کوه رضوی هستی و یا در جایی دیگر و یا در ذی طوی هستی ....» اقبال الاعمال، ص ۲۹۸.</ref> [[امام علی]] {{ع}} وقتی از [[امام مهدی]] {{ع}} و صفات آن [[حضرت]] می‏‌گوید؛ ناگاه از درون سینه آهی می‏‌‏کشد و [[شوق دیدار]] آن بزرگوار را ابراز می‏‌دارد.
#'''[[صبر]] و بردباری‏''': در [[روایات]] زیادی توصیه به [[صبر]] و [[بردباری]] در این دوران شده و برای [[منتظران]] [[صابر]]، پاداش‏‌ها و ثواب‏‏‌های چندی بیان گشته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: {{متن حدیث|من دین الائمة الورع و العفّة و الصلاح و انتظار الفرج بالصّبر}}<ref>«از آیین امامان است: تقوا، عفّت، صالح بودن و انتظار فرج با صبر و شکیبایی» منتخب الاثر، ص ۴۹۸.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} فرموده است: خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] و [[محبّت]] او، که آنان را [[خدای تبارک و تعالی]]، در کتابش چنین توصیف فرموده است: {{متن قرآن|هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ*الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۵۶، ح ۳۶۱</ref>. در [[روایات]] دیگر نیز [[متقین]] به [[شیعیان]] و [[غیب]] به [[حجت]] [[غایب]] [[تفسیر]] شده است‏<ref>الزام الناصب، ص ۱۳۷</ref>. همچنین [[روایت]] شده است: کسی که [[منتظر]] امر ما باشد ([[ظهور مهدی]]) و بر آنچه در این راه از [[آزار]] و [[ترس]] و [[وحشت]] می‏‌‏بیند، [[صبر]] کند، فردا ([[روز رستاخیز]])، در جرگه ما خواهد بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶</ref>.
# '''[[صبر]] و بردباری‏''': در [[روایات]] زیادی توصیه به [[صبر]] و [[بردباری]] در این دوران شده و برای [[منتظران]] [[صابر]]، پاداش‏‌ها و ثواب‏‏‌های چندی بیان گشته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: {{متن حدیث|من دین الائمة الورع و العفّة و الصلاح و انتظار الفرج بالصّبر}}<ref>«از آیین امامان است: تقوا، عفّت، صالح بودن و انتظار فرج با صبر و شکیبایی» منتخب الاثر، ص ۴۹۸.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} فرموده است: خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] و [[محبّت]] او، که آنان را [[خدای تبارک و تعالی]]، در کتابش چنین توصیف فرموده است: {{متن قرآن|هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ* الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۵۶، ح ۳۶۱</ref>. در [[روایات]] دیگر نیز [[متقین]] به [[شیعیان]] و [[غیب]] به [[حجت]] [[غایب]] [[تفسیر]] شده است‏<ref>الزام الناصب، ص ۱۳۷</ref>. همچنین [[روایت]] شده است: کسی که [[منتظر]] امر ما باشد ([[ظهور مهدی]]) و بر آنچه در این راه از [[آزار]] و [[ترس]] و [[وحشت]] می‏‌‏بیند، [[صبر]] کند، فردا ([[روز رستاخیز]])، در جرگه ما خواهد بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶</ref>.


'''[[وظایف دینی]] و اعتقادی‏:'''
'''[[وظایف دینی]] و اعتقادی‏:'''
#'''[[ثبات]] قدم در دین‏داری‏''': [[پیروی]] از [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پای فشردن بر شاخص‏ه‌ای [[زندگی]] سالم، [[اجرای حدود الهی]]، حق‏مدار ماندن، تقویت [[ایمان]] و [[اعتقاد]] و داشتن [[ثبات]] قدم در دین‏داری، گرفتار نیامدن در دام بدعت‏‌ها و [[انحرافات]] و ... از بایسته‏‌های اساسی [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[سوگند]] به آن‏که مرا به [[حقّ]] برانگیخت! [[فرزند]] به ‏پا خاسته من [[غایب]] خواهد شد ... پس هرکه [[روزگار غیبت]] وی را [[درک]] کند؛ بر ریسمان محکم [[دین خدا]] چنگ زند و بر [[ابلیس]] خبیث راهی نگشاید که با افسون [[شک]] و [[تردید]]، او را از [[آیین]] من، دور و از [[دین]] من بیرون سازد<ref>. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۹.</ref>. باید به این هشدار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} نیز توجّه کرد که: او غیبتی طولانی نخواهد داشت و امت‏‏‌ها درباره او به سرگردانی و [[حیرت]] خواهند افتاد و از [[دین]] خود [[منحرف]] می‏‌‏شوند؛ در این هنگام او مثل ستاره‏ای درخشان به سوی [[مردم]] رو می‏‌آورد. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} می‏‌‏فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]! او غیبتی خواهد داشت که در آن، تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‏‌‏یابند که [[خداوند]] آنان را بر قول امامتش ثابت ‏قدم داشته و در [[دعا]] برای تعجیل فرجش، موفّق کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ۷۲؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>.
# '''[[ثبات]] قدم در دین‏داری‏''': [[پیروی]] از [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پای فشردن بر شاخص‏ه‌ای [[زندگی]] سالم، [[اجرای حدود الهی]]، حق‏مدار ماندن، تقویت [[ایمان]] و [[اعتقاد]] و داشتن [[ثبات]] قدم در دین‏داری، گرفتار نیامدن در دام بدعت‏‌ها و [[انحرافات]] و ... از بایسته‏‌های اساسی [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[سوگند]] به آن‏که مرا به [[حقّ]] برانگیخت! [[فرزند]] به ‏پا خاسته من [[غایب]] خواهد شد ... پس هرکه [[روزگار غیبت]] وی را [[درک]] کند؛ بر ریسمان محکم [[دین خدا]] چنگ زند و بر [[ابلیس]] خبیث راهی نگشاید که با افسون [[شک]] و [[تردید]]، او را از [[آیین]] من، دور و از [[دین]] من بیرون سازد<ref>. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۹.</ref>. باید به این هشدار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} نیز توجّه کرد که: او غیبتی طولانی نخواهد داشت و امت‏‏‌ها درباره او به سرگردانی و [[حیرت]] خواهند افتاد و از [[دین]] خود [[منحرف]] می‏‌‏شوند؛ در این هنگام او مثل ستاره‏ای درخشان به سوی [[مردم]] رو می‏‌آورد. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} می‏‌‏فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]! او غیبتی خواهد داشت که در آن، تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‏‌‏یابند که [[خداوند]] آنان را بر قول امامتش ثابت ‏قدم داشته و در [[دعا]] برای تعجیل فرجش، موفّق کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ۷۲؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>.
#'''[[دعا]]''': مؤثّرترین وسیله برای ایجاد رابطه روحی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و نیز عامل مؤثر در [[ظهور]] آن [[حضرت]]، دعای [[مردم]] برای [[فرج]] آن [[حضرت]] است. در کتاب مکیال المکارم، برای [[دعا]] در [[فرج]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} صد فایده مهم [[نقل]] شده است؛ از جمله:
# '''[[دعا]]''': مؤثّرترین وسیله برای ایجاد رابطه روحی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و نیز عامل مؤثر در [[ظهور]] آن [[حضرت]]، دعای [[مردم]] برای [[فرج]] آن [[حضرت]] است. در کتاب مکیال المکارم، برای [[دعا]] در [[فرج]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} صد فایده مهم [[نقل]] شده است؛ از جمله:
## [[دعا برای فرج]]، موجب [[فرج]] خواهد بود.
## [[دعا برای فرج]]، موجب [[فرج]] خواهد بود.
##موجب زیاد شدن [[نعمت]] [[پروردگار]] می‏‌‏شود.
## موجب زیاد شدن [[نعمت]] [[پروردگار]] می‏‌‏شود.
##سبب [[ناراحتی]] و [[اضطراب]] شدید [[شیطان]] می‏‌گردد.
## سبب [[ناراحتی]] و [[اضطراب]] شدید [[شیطان]] می‏‌گردد.
##باعث کامل شدن [[ایمان]] است.
## باعث کامل شدن [[ایمان]] است.
##باارزش‏ترین [[اعمال]] و اجر [[رسالت پیامبر]] است.
## باارزش‏ترین [[اعمال]] و اجر [[رسالت پیامبر]] است.
##موجب [[دعا کردن]] متقابل [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} برای دعاکننده است.
## موجب [[دعا کردن]] متقابل [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} برای دعاکننده است.
##موجب [[نجات]] از فتنه‏‌های [[آخر الزمان]] و سالم ماندن از [[هلاکت]] روحی است و ...<ref>ر. ک: مکیال المکارم، ج ۱، ص ۶۲۶- ۶۴۹.</ref>.
## موجب [[نجات]] از فتنه‏‌های [[آخر الزمان]] و سالم ماندن از [[هلاکت]] روحی است و ...<ref>ر. ک: مکیال المکارم، ج ۱، ص ۶۲۶- ۶۴۹.</ref>.
#'''[[شناخت]] و [[معرفت]] [[امام]]‏''': یکی از [[وظایف]] و بایسته‏‌های مهم [[منتظران]]، [[شناخت امام]] {{ع}} و آشنایی و ارتباط هرچه بیشتر با آن [[حضرت]] است. [[شناخت امام]] {{ع}} به حدی [[ضرورت]] دارد که در [[روایات معتبر]] [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است: هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۳۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰؛ ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. این [[معرفت]] هم شامل نام و [[نسب]] می‏‌‏شود و هم شامل اوصاف و ویژگی‏‏‏‏‏‌ها و هم اهداف و برنامه‏‌ها می‏‌باشد. به همین جهت در یکی از دعاهای معتبر و معروف می‏‌‏گوییم: {{متن حدیث|اللهم عرّفنی نفسک فانّک ان لم تعرّفنی نفسّک لم اعرف نبیک، اللّهم عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک، لم اعرف حجّتک، اللّهم عرّفنی حجّتک فانّک ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح ۵؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲</ref>
# '''[[شناخت]] و [[معرفت]] [[امام]]‏''': یکی از [[وظایف]] و بایسته‏‌های مهم [[منتظران]]، [[شناخت امام]] {{ع}} و آشنایی و ارتباط هرچه بیشتر با آن [[حضرت]] است. [[شناخت امام]] {{ع}} به حدی [[ضرورت]] دارد که در [[روایات معتبر]] [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است: هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۳۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰؛ ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. این [[معرفت]] هم شامل نام و [[نسب]] می‏‌‏شود و هم شامل اوصاف و ویژگی‏‏‏‏‏‌ها و هم اهداف و برنامه‏‌ها می‏‌باشد. به همین جهت در یکی از دعاهای معتبر و معروف می‏‌‏گوییم: {{متن حدیث|اللهم عرّفنی نفسک فانّک ان لم تعرّفنی نفسّک لم اعرف نبیک، اللّهم عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک، لم اعرف حجّتک، اللّهم عرّفنی حجّتک فانّک ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح ۵؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲</ref>
#'''ارتباط و پیوند با [[ولایت‏]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و تجدید دایمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد.
# '''ارتباط و پیوند با [[ولایت‏]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و تجدید دایمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد.
#'''[[توسل]] و [[زیارت]] آن حضرت‏''': بایسته است [[شیعیان]] [[منتظر]] در همه حالات - به ‏ویژه هنگام شداید و سختی‌‏ها و تهاجم [[دشمن]]- به [[امام زمان]] {{ع}}، متوسّل شوند و رفع مشکل خود را از مولای خود بخواهند؛ چنان‏که توصیه شده هنگام [[سختی]] گفته شود: {{عربی|یا صاحب الزمان اغثنی: یا صاحب الزمان ادرکنی}}<ref>مختصر نجم الثاقب، ص ۱۳۳.</ref>. در این رابطه [[زیارت]] [[روز جمعه]]، [[زیارت یاسین]]، [[دعای عهد]] و ... را بخوانند<ref>ر. ک: سیمای آفتاب، ص ۲۹۲ و ۲۹۳.</ref> و با [[امام]] خود، [[ارتباط قلبی]] و انس درونی فراهم سازند.
# '''[[توسل]] و [[زیارت]] آن حضرت‏''': بایسته است [[شیعیان]] [[منتظر]] در همه حالات - به ‏ویژه هنگام شداید و سختی‌‏ها و تهاجم [[دشمن]]- به [[امام زمان]] {{ع}}، متوسّل شوند و رفع مشکل خود را از مولای خود بخواهند؛ چنان‏که توصیه شده هنگام [[سختی]] گفته شود: {{عربی|یا صاحب الزمان اغثنی: یا صاحب الزمان ادرکنی}}<ref>مختصر نجم الثاقب، ص ۱۳۳.</ref>. در این رابطه [[زیارت]] [[روز جمعه]]، [[زیارت یاسین]]، [[دعای عهد]] و ... را بخوانند<ref>ر. ک: سیمای آفتاب، ص ۲۹۲ و ۲۹۳.</ref> و با [[امام]] خود، [[ارتباط قلبی]] و انس درونی فراهم سازند.
#'''[[صدقه]] و [[زیارت]] از طرف [[امام]] {{ع}}‏''': [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]] از اوصاف [[منتظران]] و دوستداران [[حقیقی]] [[امام مهدی]]{{ع}} است. اعمالی چون [[قرائت قرآن]]، [[حج]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[مرقد]] [[ائمه]] {{عم}} و هرکار خیر دیگری را می‏‌توان به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] به جای آورد و ضمن اظهار ارادت و [[دوستی]] واقعی خود، یاد و نام او را همیشه در [[دل]] و [[جان]] خود زنده نگه داشت. [[سید ابن طاووس]] در [[کشف]] المحجة سفارش می‏‌‏کند: [[صدقه]] دادن از سوی آن‏جناب را، پیش از [[صدقه]] دادن از سوی خود و عزیزانت، قرار ده و [[دعا]] برای آن [[حضرت]] را، بر [[دعا کردن]] برای خودت مقدّم بدار و نیز در هرکار خیری که مایه وفای به [[حق]] آن [[حضرت]] است، آن بزرگوار را مقدّم بدار که سبب می‏‌‏شود به سوی تو توجّه فرماید و به تو [[احسان]] کند<ref>کشف المحجة، ص ۱۵۲</ref>.
# '''[[صدقه]] و [[زیارت]] از طرف [[امام]] {{ع}}‏''': [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]] از اوصاف [[منتظران]] و دوستداران [[حقیقی]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. اعمالی چون [[قرائت قرآن]]، [[حج]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[مرقد]] [[ائمه]] {{عم}} و هرکار خیر دیگری را می‏‌توان به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] به جای آورد و ضمن اظهار ارادت و [[دوستی]] واقعی خود، یاد و نام او را همیشه در [[دل]] و [[جان]] خود زنده نگه داشت. [[سید ابن طاووس]] در [[کشف]] المحجة سفارش می‏‌‏کند: [[صدقه]] دادن از سوی آن‏جناب را، پیش از [[صدقه]] دادن از سوی خود و عزیزانت، قرار ده و [[دعا]] برای آن [[حضرت]] را، بر [[دعا کردن]] برای خودت مقدّم بدار و نیز در هرکار خیری که مایه وفای به [[حق]] آن [[حضرت]] است، آن بزرگوار را مقدّم بدار که سبب می‏‌‏شود به سوی تو توجّه فرماید و به تو [[احسان]] کند<ref>کشف المحجة، ص ۱۵۲</ref>.
#'''[[تسلیم]] بودن و عدم تعیین وقت‏''': روزی مهزم به [[امام صادق]] {{ع}}، عرض کرد: فدایت شوم! خبر ده مرا از این امری که منتظرش هستیم کی خواهد بود؟ [[امام]] فرمود: ای مهزم! تعیین ‏کنندگان وقت [[دروغ]] می‏‌گویند و عجله‏ کنندگان هلاک می‏‌‏گردند و [[تسلیم]] ‏شدگان نجات‏‌اند<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>. همچنین در [[تفسیر]] آیه‏ {{متن قرآن|أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ}}<ref>نحل آیه ۱</ref>، فرمود: این امر ما است، خدای عزّ و جل امر فرموده که در آن عجله نشود تا اینکه سه [[لشکر]] آن را تأیید کنند: [[فرشتگان]]، [[مؤمنان]] و [[رعب]]؛ [[خروج قائم]]، همانند [[خروج]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} خواهد بود ..<ref>الغیبة النعمانی، ص ۱۰۴</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۲۰۳، ۲۱۲.</ref>.
# '''[[تسلیم]] بودن و عدم تعیین وقت‏''': روزی مهزم به [[امام صادق]] {{ع}}، عرض کرد: فدایت شوم! خبر ده مرا از این امری که منتظرش هستیم کی خواهد بود؟ [[امام]] فرمود: ای مهزم! تعیین ‏کنندگان وقت [[دروغ]] می‏‌گویند و عجله‏ کنندگان هلاک می‏‌‏گردند و [[تسلیم]] ‏شدگان نجات‏‌اند<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>. همچنین در [[تفسیر]] آیه‏ {{متن قرآن|أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ}}<ref>نحل آیه ۱</ref>، فرمود: این امر ما است، خدای عزّ و جل امر فرموده که در آن عجله نشود تا اینکه سه [[لشکر]] آن را تأیید کنند: [[فرشتگان]]، [[مؤمنان]] و [[رعب]]؛ [[خروج قائم]]، همانند [[خروج]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} خواهد بود ..<ref>الغیبة النعمانی، ص ۱۰۴</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۲۰۳، ۲۱۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۳۴: خط ۳۳۱:


«باتوجّه به [[احادیث]] [[خاندان]] [[وحی]]، در [[عصر غیبت]]، [[وظایف]] و تکالیفی برای [[شیعه]] مشخّص و معین نموده‏‌اند که بخشی از آنها بدین ترتیب است:
«باتوجّه به [[احادیث]] [[خاندان]] [[وحی]]، در [[عصر غیبت]]، [[وظایف]] و تکالیفی برای [[شیعه]] مشخّص و معین نموده‏‌اند که بخشی از آنها بدین ترتیب است:
#'''[[معرفت]] و [[شناخت]] آن [[حضرت]]''': یکی از [[وظایف]] [[شیعه]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} به دست آوردن [[شناخت]] صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب و [[علایم حتمی]] [[ظهور]] او می‏‌باشد. زیرا آن [[حضرت]]، امامی است [[واجب الاطاعه]]، و هرکس که اطاعتش [[واجب]] است باید صفاتش را [[شناخت]]، تا با شخص دیگری که [[مقام]] او را به [[دروغ]] و [[ستم]] ادّعا می‏‌کند، اشتباه نگردد. بنابراین [[شناخت]] و دانستن صفات مولایمان [[امام مهدی|حضرت حجّت]] {{ع}} [[واجب]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: به درستی که [[بهترین]] و واجب‏ترین فریضه‌‏ها بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] و [[اقرار]] به [[بندگی]] او است ... و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] است و [[گواهی]] دادن به [[پیغمبری]] او ... و بعد از آن، شناختن امامی است که به صفت و نامش‏ در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‏‌‏نمایی<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۱۷۱</ref>
# '''[[معرفت]] و [[شناخت]] آن [[حضرت]]''': یکی از [[وظایف]] [[شیعه]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} به دست آوردن [[شناخت]] صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب و [[علایم حتمی]] [[ظهور]] او می‏‌باشد. زیرا آن [[حضرت]]، امامی است [[واجب الاطاعه]]، و هرکس که اطاعتش [[واجب]] است باید صفاتش را [[شناخت]]، تا با شخص دیگری که [[مقام]] او را به [[دروغ]] و [[ستم]] ادّعا می‏‌کند، اشتباه نگردد. بنابراین [[شناخت]] و دانستن صفات مولایمان [[امام مهدی|حضرت حجّت]] {{ع}} [[واجب]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: به درستی که [[بهترین]] و واجب‏ترین فریضه‌‏ها بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] و [[اقرار]] به [[بندگی]] او است ... و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] است و [[گواهی]] دادن به [[پیغمبری]] او ... و بعد از آن، شناختن امامی است که به صفت و نامش‏ در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‏‌‏نمایی<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۱۷۱</ref>
#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]''': در رابطه با این [[وظیفه]]، مطالبی را به‌طور جداگانه آورده‌‏ایم که ما را از توضیح در این بخش مستغنی می‏‌کند.
# '''[[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]''': در رابطه با این [[وظیفه]]، مطالبی را به‌طور جداگانه آورده‌‏ایم که ما را از توضیح در این بخش مستغنی می‏‌کند.
#'''[[محزون بودن]] از [[فراق]] آن [[حضرت]]''': این امر، یکی از نشانه‏‌های [[دوستی]] و [[اشتیاق]] به آن [[امام]] است. [[امام رضا]] {{ع}} می‏‌‏فرماید: چه بسیار [[زنان]] جگرسوخته مؤمنه و چه بسیار مردان [[مؤمن]] جگرسوخته خواهند بود، آنگاه که [[ماء معین]] ([[امام زمان]]) مفقود و [[غایب]] گردد<ref> کمال الدّین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ص ۳۷۱</ref>. و نیز [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: شخص مهموم و [[اندوهگین]] به خاطر ما که [[غم]] و اندوهش از جهت ظلمی است که بر ما رفته، [[نفس]] کشیدنش تسبیح‌‏گویی است، و همّ او به خاطر امر ما [[عبادت]] است، و [[پنهان]] داشتن سرّ ما، برای او به منزله [[جهاد]] در راه [[خداوند]] است<ref> اصول کافی، مرحوم کلینی، ج ۲، ص ۲۲۶</ref>
# '''[[محزون بودن]] از [[فراق]] آن [[حضرت]]''': این امر، یکی از نشانه‏‌های [[دوستی]] و [[اشتیاق]] به آن [[امام]] است. [[امام رضا]] {{ع}} می‏‌‏فرماید: چه بسیار [[زنان]] جگرسوخته مؤمنه و چه بسیار مردان [[مؤمن]] جگرسوخته خواهند بود، آنگاه که [[ماء معین]] ([[امام زمان]]) مفقود و [[غایب]] گردد<ref> کمال الدّین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ص ۳۷۱</ref>. و نیز [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: شخص مهموم و [[اندوهگین]] به خاطر ما که [[غم]] و اندوهش از جهت ظلمی است که بر ما رفته، [[نفس]] کشیدنش تسبیح‌‏گویی است، و همّ او به خاطر امر ما [[عبادت]] است، و [[پنهان]] داشتن سرّ ما، برای او به منزله [[جهاد]] در راه [[خداوند]] است<ref> اصول کافی، مرحوم کلینی، ج ۲، ص ۲۲۶</ref>
#'''[[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]]''': این [[وظیفه]] نیز به‏ طور جداگانه در همین فصل آمده که می‏‌‏توانید مراجعه فرمایید.
# '''[[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]]''': این [[وظیفه]] نیز به‏ طور جداگانه در همین فصل آمده که می‏‌‏توانید مراجعه فرمایید.
#'''[[صدقه]] دادن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]''': این امر نشانه [[مودّت]] و [[دوستی]] آن جناب و [[ولایت]] اوست. [[سید بن طاووس]] در کتاب [[کشف]] المحجة به فرزندش چنین سفارش می‏‌‏کند: ... در [[پیروی]] و [[وفاداری]] و تعلّق خاطر و بستگی نسبت به آن [[حضرت]] به ‏گونه‏‌ای باش که [[خدا]] و [[رسول]] او {{صل}} و [[پدران]] آن [[حضرت]] و خود او از تو می‏‌خواهند، و [[حاجات]] آن بزرگوار را بر خواسته‏‌های خود مقدّم بدار، هنگامی که نمازهای [[حاجت]] را به جای می‏‌‏آوری، و [[صدقه]] دادن از سوی آن [[حضرت]] را، پیش از [[صدقه]] دادن از سوی خودت و عزیزانت قرار ده، و [[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]] را مقدم بدار، که سبب می‏‌‏شود به سوی تو توجّه فرماید و به تو [[احسان]] نماید ...<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۸۸</ref>
# '''[[صدقه]] دادن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]''': این امر نشانه [[مودّت]] و [[دوستی]] آن جناب و [[ولایت]] اوست. [[سید بن طاووس]] در کتاب [[کشف]] المحجة به فرزندش چنین سفارش می‏‌‏کند: ... در [[پیروی]] و [[وفاداری]] و تعلّق خاطر و بستگی نسبت به آن [[حضرت]] به ‏گونه‏‌ای باش که [[خدا]] و [[رسول]] او {{صل}} و [[پدران]] آن [[حضرت]] و خود او از تو می‏‌خواهند، و [[حاجات]] آن بزرگوار را بر خواسته‏‌های خود مقدّم بدار، هنگامی که نمازهای [[حاجت]] را به جای می‏‌‏آوری، و [[صدقه]] دادن از سوی آن [[حضرت]] را، پیش از [[صدقه]] دادن از سوی خودت و عزیزانت قرار ده، و [[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]] را مقدم بدار، که سبب می‏‌‏شود به سوی تو توجّه فرماید و به تو [[احسان]] نماید ...<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۸۸</ref>
#ح'''ج رفتن به [[نیابت]] آن [[حضرت]]''': این کار، بین [[شیعیان]] در روزگار قدیم متداول بوده است. حاجیان معمولا در مراسم عبادی -[[سیاسی]] [[حج]]، بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را انجام دادند، سعی می‏‌کنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوبترین افراد خود نیز انجام دهند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که محبوبترین افراد نزد [[شیعیان]] است، از هرکس شایسته‌‏تر است که به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] [[حج]] به جای آورده شود. و به‏طور مسلّم، این عمل باعث می‏‌‏شود که [[حج]] خود او نیز، بیشتر مورد قبول حق‌‏تعالی قرار گیرد. ولی باید توجّه داشت که [[پول]] حجّی که نیابتا از [[امام زمان]] {{ع}} انجام می‏‌گیرد حتما [[پاک]] و بدون [[شبهه]] باشد.
# ح'''ج رفتن به [[نیابت]] آن [[حضرت]]''': این کار، بین [[شیعیان]] در روزگار قدیم متداول بوده است. حاجیان معمولا در مراسم عبادی -[[سیاسی]] [[حج]]، بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را انجام دادند، سعی می‏‌کنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوبترین افراد خود نیز انجام دهند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که محبوبترین افراد نزد [[شیعیان]] است، از هرکس شایسته‌‏تر است که به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] [[حج]] به جای آورده شود. و به‏طور مسلّم، این عمل باعث می‏‌‏شود که [[حج]] خود او نیز، بیشتر مورد قبول حق‌‏تعالی قرار گیرد. ولی باید توجّه داشت که [[پول]] حجّی که نیابتا از [[امام زمان]] {{ع}} انجام می‏‌گیرد حتما [[پاک]] و بدون [[شبهه]] باشد.
#'''[[قیام]] هنگام شنیدن نام آن [[حضرت]]''': [[شایسته]] است یک [[شیعه]] واقعی هرگاه نام [[مبارک]] آن [[حضرت]]، خصوصا [[قائم]] برده می‏‌شود، برخیزد و به [[احترام]] آن [[امام]] تمام قد بایستد، چنانکه [[سیره]] بعضی از [[امامان]] [[معصوم]]- {{عم}}- ما چنین بوده است.
# '''[[قیام]] هنگام شنیدن نام آن [[حضرت]]''': [[شایسته]] است یک [[شیعه]] واقعی هرگاه نام [[مبارک]] آن [[حضرت]]، خصوصا [[قائم]] برده می‏‌شود، برخیزد و به [[احترام]] آن [[امام]] تمام قد بایستد، چنانکه [[سیره]] بعضی از [[امامان]] [[معصوم]]- {{عم}}- ما چنین بوده است.
#'''[[دعا]] برای حفظ [[ایمان]]''': چون در [[عصر غیبت]] خطرات بسیار و امواج خطرناکی خانه [[دل]] [[انسان]] را تهدید می‏‌‏کند، لازم است که ضمن تلاش جدّی برای تخلّق به [[اخلاق]] [[الهی]]، دست به [[دعا]] بلند کرد و از [[خداوند]] [[استمداد]] نمود. دعایی است که [[سید بن طاووس]] در کتاب مهج الدّعوات آورده، در [[حدیثی]] که [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در آن یاد شده، [[راوی]] گوید: عرض کردم: شیعیانت چکار کنند؟ فرمود: بر شما باد به [[دعا کردن]] و [[انتظار فرج]] کشیدن. سپس گوید عرضه داشتم: به چه چیزی [[دعا]] کنیم؟ فرمود: می‏‌گویی: {{متن حدیث|اللّهمّ انت عرّفتنی نفسک، و عرّفتنی رسولک، و عرّفتنی ملائکتک، و عرّفتنی نبیک و عرّفتنی ولاة امرک؛ اللّهمّ لا آخذ الّا ما اعطیت، و لا اوقی الّا ما وقیت، اللّهمّ لا تغیبنی عن منازل اولیائک، و لا تزغ قلبی بعد اذ هدیتنی، اللّهمّ اهدنی لولایة من فرضت طاعته}}<ref>«بار خدایا! تو خودت و فرستاده‏‌ات و فرشتگانت و پیغمبرت و والیان امرت را به من شناساندی، بار خدایا! من نگیرم جز آنچه که تو عطا کنی و هیچ نگهدارنده‏‌ای جز تو برایم نیست؛ بار خدایا! مرا از منازل دوستان خود دور مگردان، و دلم را پس از آنکه هدایت کرده‏‌ای منحرف منمای؛ خدایا! مرا به [[ولایت]] کسی که اطاعتش را بر من واجب ساخته‌‏ای هدایت فرمای» مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۶۱.</ref>
# '''[[دعا]] برای حفظ [[ایمان]]''': چون در [[عصر غیبت]] خطرات بسیار و امواج خطرناکی خانه [[دل]] [[انسان]] را تهدید می‏‌‏کند، لازم است که ضمن تلاش جدّی برای تخلّق به [[اخلاق]] [[الهی]]، دست به [[دعا]] بلند کرد و از [[خداوند]] [[استمداد]] نمود. دعایی است که [[سید بن طاووس]] در کتاب مهج الدّعوات آورده، در [[حدیثی]] که [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در آن یاد شده، [[راوی]] گوید: عرض کردم: شیعیانت چکار کنند؟ فرمود: بر شما باد به [[دعا کردن]] و [[انتظار فرج]] کشیدن. سپس گوید عرضه داشتم: به چه چیزی [[دعا]] کنیم؟ فرمود: می‏‌گویی: {{متن حدیث|اللّهمّ انت عرّفتنی نفسک، و عرّفتنی رسولک، و عرّفتنی ملائکتک، و عرّفتنی نبیک و عرّفتنی ولاة امرک؛ اللّهمّ لا آخذ الّا ما اعطیت، و لا اوقی الّا ما وقیت، اللّهمّ لا تغیبنی عن منازل اولیائک، و لا تزغ قلبی بعد اذ هدیتنی، اللّهمّ اهدنی لولایة من فرضت طاعته}}<ref>«بار خدایا! تو خودت و فرستاده‏‌ات و فرشتگانت و پیغمبرت و والیان امرت را به من شناساندی، بار خدایا! من نگیرم جز آنچه که تو عطا کنی و هیچ نگهدارنده‏‌ای جز تو برایم نیست؛ بار خدایا! مرا از منازل دوستان خود دور مگردان، و دلم را پس از آنکه هدایت کرده‏‌ای منحرف منمای؛ خدایا! مرا به [[ولایت]] کسی که اطاعتش را بر من واجب ساخته‌‏ای هدایت فرمای» مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۶۱.</ref>
#'''سعی در [[اصلاح جامعه]]، و [[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از جمله [[وظایف]] مهمّ [[شیعیان]] و شیفتگان [[حضرت]] [[حجت]] {{ع}} [[اصلاح جامعه]] خود است. البته بدیهی است که امّتی می‏‌‏تواند در رابطه این امر مهمّ موفّق باشد که [[خودسازی]] را مقدم بر دیگرسازی بداند و به خود بیشتر بپردازد. سعی و تلاش در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجروی‌ها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] [[وظیفه]] [[عاشقان]] در [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} می‏‌فرماید: هرکس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست، و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] می‏‌‏طلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست<ref> میزان الحکمة، محمّدی ری‏شهری، ج ۴، ص ۵۳۱</ref> آری، بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر در [[عصر ظهور]]، خود [[امام مهدی]] {{ع}} است. پس چگونه ممکن است [[جامعه منتظر]]، [[خشنودی]] [[مهدی]] {{ع}} را بخواهد، و در این بعد به [[مهدی]] {{ع}} [[اقتدا]] نکند؟!
# '''سعی در [[اصلاح جامعه]]، و [[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از جمله [[وظایف]] مهمّ [[شیعیان]] و شیفتگان [[حضرت]] [[حجت]] {{ع}} [[اصلاح جامعه]] خود است. البته بدیهی است که امّتی می‏‌‏تواند در رابطه این امر مهمّ موفّق باشد که [[خودسازی]] را مقدم بر دیگرسازی بداند و به خود بیشتر بپردازد. سعی و تلاش در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجروی‌ها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] [[وظیفه]] [[عاشقان]] در [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} می‏‌فرماید: هرکس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست، و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] می‏‌‏طلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست<ref> میزان الحکمة، محمّدی ری‏شهری، ج ۴، ص ۵۳۱</ref> آری، بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر در [[عصر ظهور]]، خود [[امام مهدی]] {{ع}} است. پس چگونه ممکن است [[جامعه منتظر]]، [[خشنودی]] [[مهدی]] {{ع}} را بخواهد، و در این بعد به [[مهدی]] {{ع}} [[اقتدا]] نکند؟!
#'''[[تزکیه]] و [[خودسازی]]''': پاکسازی درون از صفات پلید، و [[زیور]] دادن آن به وسیله [[اخلاق پسندیده]]، از جمله وظایفی است که در هر زمان [[واجب]] است، ولی یاد کردن آن به طور خصوص، در [[وظایف]] [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}}، از این جهت است که [[درک]] [[فضیلت]] صحبت او و قرار گرفتن در اعداد [[اصحاب]] آن جناب، بستگی به آن دارد. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: هرکس که [[دوست]] می‏‌دارد از [[اصحاب حضرت قائم]] {{ع}} باشد، می‏‌بایست [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالی‏که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]] {{ع}} به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد شما را ای گروه مشمول [[رحمت خدا]]<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۴۳۷</ref>.
# '''[[تزکیه]] و [[خودسازی]]''': پاکسازی درون از صفات پلید، و [[زیور]] دادن آن به وسیله [[اخلاق پسندیده]]، از جمله وظایفی است که در هر زمان [[واجب]] است، ولی یاد کردن آن به طور خصوص، در [[وظایف]] [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}}، از این جهت است که [[درک]] [[فضیلت]] صحبت او و قرار گرفتن در اعداد [[اصحاب]] آن جناب، بستگی به آن دارد. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: هرکس که [[دوست]] می‏‌دارد از [[اصحاب حضرت قائم]] {{ع}} باشد، می‏‌بایست [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالی‏که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]] {{ع}} به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد شما را ای گروه مشمول [[رحمت خدا]]<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۴۳۷</ref>.


همچنین وظایفی از قبیل: اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن [[حضرت]]، حضور در مجالس حضرتش، درخواست [[معرفت]] او از [[خدا]]، اهتمام و تصمیم قلبی بر [[یاری]] وی، [[زیارت]] و [[سلام]] آن [[حضرت]] در هر مکان، هدیه [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب، [[دعوت]] [[مردم]] به او، [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در [[ادای حقوق]] [[برادران دینی]] و ...»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>.
همچنین وظایفی از قبیل: اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن [[حضرت]]، حضور در مجالس حضرتش، درخواست [[معرفت]] او از [[خدا]]، اهتمام و تصمیم قلبی بر [[یاری]] وی، [[زیارت]] و [[سلام]] آن [[حضرت]] در هر مکان، هدیه [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب، [[دعوت]] [[مردم]] به او، [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در [[ادای حقوق]] [[برادران دینی]] و ...»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>.
خط ۳۵۵: خط ۳۵۲:
«درباره [[وظایف]] و مسؤولیت‌‏های [[منتظران]]، سخن‏های بسیاری گفته شده است؛ اما به اختصار می‌‏توان گفت [[وظایف]] انسان‏ها در این دوران به دو دسته تقسیم می‏‌شود:
«درباره [[وظایف]] و مسؤولیت‌‏های [[منتظران]]، سخن‏های بسیاری گفته شده است؛ اما به اختصار می‌‏توان گفت [[وظایف]] انسان‏ها در این دوران به دو دسته تقسیم می‏‌شود:


'''[[وظایف]] عام‏''' این [[وظایف]]، در سخنان [[معصومان]]{{عم}} در شمار [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمان‏‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‏ها در شمار [[وظایف]] [[دوران غیبت]] برای تأکید بوده است. برخی از این [[وظایف]]، بدین قرار است:
'''[[وظایف]] عام‏''' این [[وظایف]]، در سخنان [[معصومان]] {{عم}} در شمار [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمان‏‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‏ها در شمار [[وظایف]] [[دوران غیبت]] برای تأکید بوده است. برخی از این [[وظایف]]، بدین قرار است:
#'''[[شناخت]] [[امام]] هر زمان:''' [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[فضیل]] فرمود: "[[امام]] خود را بشناس که اگر شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند ...."<ref> {{متن حدیث|" اعْرِفْ‏ إِمَامَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِذَا عَرَفْتَ‏ لَمْ‏ يَضُرَّكَ‏ تَقَدَّمَ‏ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲</ref>. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] اویند. هیچ‏کس جز کسی که آن‏ها را بشناسد و آن‏ها نیز او را بشناسند وارد [[بهشت]] نخواهد شد و جز کسی که آن‏ها را [[انکار]] کند و آن‏ها نیز او را [[انکار]] کنند، داخل [[دوزخ]] نشود ...."<ref> {{متن حدیث|" وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ‏ اللَّهِ‏ عَلَى‏ خَلْقِهِ‏ وَ عُرَفَاؤُهُ‏ عَلَى‏ عِبَادِهِ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ‏ عَرَفَهُمْ‏ وَ عَرَفُوهُ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ النَّارَ إِلَّا مَنْ‏ أَنْكَرَهُم‏"}}، سید رضی، نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲</ref><ref>  یکی از کامل‏ترین متن‏های امام‏شناسی، زیارت معتبر و ارزشمندی است که از وجود مقدّس امام هادی علیه السّلام به ما رسیده و نام آن، زیارت جامعه کبیره است؛ یعنی بزرگ‏ترین و کامل‏ترین زیارتی که با آن، می‏شود همه معصومان علیهم السّلام را زیارت کرد</ref>
# '''[[شناخت]] [[امام]] هر زمان:''' [[امام صادق]] {{ع}} خطاب به [[فضیل]] فرمود: "[[امام]] خود را بشناس که اگر شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند ...."<ref> {{متن حدیث|" اعْرِفْ‏ إِمَامَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِذَا عَرَفْتَ‏ لَمْ‏ يَضُرَّكَ‏ تَقَدَّمَ‏ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲</ref>. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در این‏ باره فرمود: "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] اویند. هیچ‏کس جز کسی که آن‏ها را بشناسد و آن‏ها نیز او را بشناسند وارد [[بهشت]] نخواهد شد و جز کسی که آن‏ها را [[انکار]] کند و آن‏ها نیز او را [[انکار]] کنند، داخل [[دوزخ]] نشود ...."<ref> {{متن حدیث|" وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ‏ اللَّهِ‏ عَلَى‏ خَلْقِهِ‏ وَ عُرَفَاؤُهُ‏ عَلَى‏ عِبَادِهِ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ‏ عَرَفَهُمْ‏ وَ عَرَفُوهُ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ النَّارَ إِلَّا مَنْ‏ أَنْكَرَهُم‏"}}، سید رضی، نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲</ref><ref>  یکی از کامل‏ترین متن‏های امام‏شناسی، زیارت معتبر و ارزشمندی است که از وجود مقدّس امام هادی علیه السّلام به ما رسیده و نام آن، زیارت جامعه کبیره است؛ یعنی بزرگ‏ترین و کامل‏ترین زیارتی که با آن، می‏شود همه معصومان علیهم السّلام را زیارت کرد</ref>
#'''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. در [[دوران غیبت]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، به سبب [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این ‏رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر [[محبت]] به آن [[انوار]] [[مقدس]] پایدار باشیم. فراموش نکنیم این [[محبت]]، [[دستور]] [[پروردگار متعال]] است. سال‏ها پیش از آن‏که آن [[حضرت]]، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسان‏‌های [[پاک]] به او ابراز [[محبت]] کرده‌‏اند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف [[انبیا]] و واپسین فرستاده [[الهی]]، آن‏گاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان می‏‌آورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگ‏ترین واژگان [[محبت]] یعنی {{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏  "}}؛ بهره برده است؛ آن‏جا که فرمود: "[[پدر]] و مادرم فدایش باد! که او هم‏نام من و شبیه من و [[شبیه]]  [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد .... "<ref>{{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏ سَمِيِّي‏ وَ شَبِيهِي‏ وَ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ عَلَيْهِ‏ جُيُوبُ‏ النُّور‏"}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶</ref>
# '''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]] {{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. در [[دوران غیبت]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، به سبب [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این ‏رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر [[محبت]] به آن [[انوار]] [[مقدس]] پایدار باشیم. فراموش نکنیم این [[محبت]]، [[دستور]] [[پروردگار متعال]] است. سال‏ها پیش از آن‏که آن [[حضرت]]، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسان‏‌های [[پاک]] به او ابراز [[محبت]] کرده‌‏اند. [[رسول اکرم]] {{صل}}، آن اشرف [[انبیا]] و واپسین فرستاده [[الهی]]، آن‏گاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان می‏‌آورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگ‏ترین واژگان [[محبت]] یعنی {{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏  "}}؛ بهره برده است؛ آن‏جا که فرمود: "[[پدر]] و مادرم فدایش باد! که او هم‏نام من و شبیه من و [[شبیه]]  [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد .... "<ref>{{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏ سَمِيِّي‏ وَ شَبِيهِي‏ وَ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ عَلَيْهِ‏ جُيُوبُ‏ النُّور‏"}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶</ref>
#'''[[پرهیزگاری]]:‏''' [[پروای الهی]]، در همه زمان‌‏ها لازم و [[واجب]] است؛ اما در [[دوران غیبت]] به [[دلیل]] شرایط خاص، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا [[انسان‌‏ها]] را به بی‌راهه کشانده [[گمراه]] سازند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هرکس شاد می‏‌شود از آن‏که از [[یاران قائم]] باشد، پس می‏‌بایست [[پرهیزکار]] بوده، نیکویی‌‏های [[اخلاقی]] را عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است؛ پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] کند، پاداشی مانند آن‏کس که [[قائم]] را [[درک]] نماید، خواهد داشت؛ پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان بادای گروه مورد [[رحمت]] [[الهی]] واقع شده!" <ref>  نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰</ref>
# '''[[پرهیزگاری]]:‏''' [[پروای الهی]]، در همه زمان‌‏ها لازم و [[واجب]] است؛ اما در [[دوران غیبت]] به [[دلیل]] شرایط خاص، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا [[انسان‌‏ها]] را به بی‌راهه کشانده [[گمراه]] سازند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس شاد می‏‌شود از آن‏که از [[یاران قائم]] باشد، پس می‏‌بایست [[پرهیزکار]] بوده، نیکویی‌‏های [[اخلاقی]] را عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است؛ پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] کند، پاداشی مانند آن‏کس که [[قائم]] را [[درک]] نماید، خواهد داشت؛ پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان بادای گروه مورد [[رحمت]] [[الهی]] واقع شده!" <ref>  نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰</ref>
#'''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}}:''' از آن‏جا که همه [[امامان]]{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، دستورها و فرموده‏‌های ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال می‌‏کند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، [[پیروی]] از همه آن‏ها است. در زمانی که یکی از آن‏ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه [[هدایت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: " شنیده‏‌ایم [[صاحب الامر]] [[غایب]] خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا این‏که امر بر شما آشکار شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵</ref>.
# '''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]] {{عم}}:''' از آن‏جا که همه [[امامان]] {{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، دستورها و فرموده‏‌های ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال می‌‏کند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، [[پیروی]] از همه آن‏ها است. در زمانی که یکی از آن‏ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه [[هدایت]] است. [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که گفت: " شنیده‏‌ایم [[صاحب الامر]] [[غایب]] خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا این‏که امر بر شما آشکار شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵</ref>.
#'''دست‏گیری از [[ضعفا]] و فقیران‏:''' [[کمک]] به [[ضعفا]] و محرومان در همه زمان‌‏ها کاری بس ارزشمند است و در [[دین اسلام]] به آن سفارش شده است؛ اما به [[علت غیبت]] [[امام]]، در [[دوران غیبت]] [[ارزش]] بیشتری دارد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "... هر آینه باید [[قوی]] شما ضعیفتان را [[کمک]] نماید و باید ثروتمندتان بر فقیرتان عطوفت نماید و فرد برای [[برادر دینی]] خود [[خیرخواهی]] نماید ... پس اگر شخص در این حال از [[دنیا]] رفت پیش از آن‏که [[قائم]] [[ظهور]] کند، [[شهید]] از [[دنیا]] رفته است .... "<ref>  محمد بن ابی القاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص ۱۱۳</ref> البته [[فقر]]، گاهی [[فقر]] [[اقتصادی]] و گاهی [[فقر]] [[فرهنگی]] و [[معنوی]] است.
# '''دست‏گیری از [[ضعفا]] و فقیران‏:''' [[کمک]] به [[ضعفا]] و محرومان در همه زمان‌‏ها کاری بس ارزشمند است و در [[دین اسلام]] به آن سفارش شده است؛ اما به [[علت غیبت]] [[امام]]، در [[دوران غیبت]] [[ارزش]] بیشتری دارد. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "... هر آینه باید [[قوی]] شما ضعیفتان را [[کمک]] نماید و باید ثروتمندتان بر فقیرتان عطوفت نماید و فرد برای [[برادر دینی]] خود [[خیرخواهی]] نماید ... پس اگر شخص در این حال از [[دنیا]] رفت پیش از آن‏که [[قائم]] [[ظهور]] کند، [[شهید]] از [[دنیا]] رفته است .... "<ref>  محمد بن ابی القاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص ۱۱۳</ref> البته [[فقر]]، گاهی [[فقر]] [[اقتصادی]] و گاهی [[فقر]] [[فرهنگی]] و [[معنوی]] است.


'''[[وظایف]] خاص''': [[وظایف]] خاص، وظایفی است که به نوعی با [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در ارتباط است که به شمارش آن‏ها می‏‌پردازیم:
'''[[وظایف]] خاص''': [[وظایف]] خاص، وظایفی است که به نوعی با [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏ در ارتباط است که به شمارش آن‏ها می‏‌پردازیم:
#'''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏:''' در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]]{{عم}} و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان تأکید شده و این مربوط به همه زمان‏ها است؛ امّا در برخی [[روایات]] به صورت ویژه به [[دوستی]] با [[دوستان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] سفارش شده است. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کند که فرمود: "خوشا بر احوال کسی که [[قائم]] [[اهل بیت]] مرا [[درک]] کرده و در [[غیبت]] و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را [[دوست]] بدارد و با دشمنانش [[دشمن]] باشد؛ چنین کسی در [[روز قیامت]]، از [[رفقا]] و [[دوستان]] من و گرامی‏‌ترین [[امت]] من خواهد بود"<ref> {{متن حدیث|" طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ وَ يَتَوَلَّى‏ أَوْلِيَاءَهُ‏ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲</ref>.  
# '''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏‏:''' در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] {{عم}} و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان تأکید شده و این مربوط به همه زمان‏ها است؛ امّا در برخی [[روایات]] به صورت ویژه به [[دوستی]] با [[دوستان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏ و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] سفارش شده است. [[امام باقر]] {{ع}} از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] کند که فرمود: "خوشا بر احوال کسی که [[قائم]] [[اهل بیت]] مرا [[درک]] کرده و در [[غیبت]] و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را [[دوست]] بدارد و با دشمنانش [[دشمن]] باشد؛ چنین کسی در [[روز قیامت]]، از [[رفقا]] و [[دوستان]] من و گرامی‏‌ترین [[امت]] من خواهد بود"<ref> {{متن حدیث|" طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ وَ يَتَوَلَّى‏ أَوْلِيَاءَهُ‏ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲</ref>.  
#'''[[صبر]] بر سختی‌‏های دوران [[غیبت‏]]:''' امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌‏هایی، [[باور]] به آن [[امام غایب]] و یاد آن [[حضرت]] را برنمی‌‏تابند و در این راه، از هرگونه ایجاد [[مانع]] و اذیت و [[آزار]] فرو نمی‌‏گذارند. از آن‏جا که یکی از آموزه‌‏های مهم [[دینی]] [[صبر]] بر مشکلات و مصیبت‌‏ها است، لازم‏ است در این دوران، بیش از هر زمان دیگر برابر این مشکلات و مصیبت‌‏ها [[شکیبایی]] داشته باشیم. [[امام حسین بن علی]]{{عم}} فرمود: "... کسی که در [[غیبت]] او بر اذیت و [[تکذیب]] [[صبر]] کند، بسان مجاهدی است که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کند<ref> {{متن حدیث|" أَمَا إِنَ‏ الصَّابِرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ عَلَى‏ الْأَذَى‏ وَ التَّكْذِيبِ‏ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۶</ref>.  
# '''[[صبر]] بر سختی‌‏های دوران [[غیبت‏]]:''' امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌‏هایی، [[باور]] به آن [[امام غایب]] و یاد آن [[حضرت]] را برنمی‌‏تابند و در این راه، از هرگونه ایجاد [[مانع]] و اذیت و [[آزار]] فرو نمی‌‏گذارند. از آن‏جا که یکی از آموزه‌‏های مهم [[دینی]] [[صبر]] بر مشکلات و مصیبت‌‏ها است، لازم‏ است در این دوران، بیش از هر زمان دیگر برابر این مشکلات و مصیبت‌‏ها [[شکیبایی]] داشته باشیم. [[امام حسین بن علی]] {{عم}} فرمود: "... کسی که در [[غیبت]] او بر اذیت و [[تکذیب]] [[صبر]] کند، بسان مجاهدی است که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کند<ref> {{متن حدیث|" أَمَا إِنَ‏ الصَّابِرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ عَلَى‏ الْأَذَى‏ وَ التَّكْذِيبِ‏ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۶</ref>.  
#'''[[دعا برای فرج]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏:''' [[دعا]] و [[نیایش]]، در [[فرهنگ]] [[اسلامی]] [[جایگاه]] والایی دارد. یکی از مصادیق [[دعا]] می‌‏تواند رفع گرفتاری‌‏های همه انسان‏ها باشد. در نگاه [[شیعه]]، این مهم تحقق نمی‌‏یابد، مگر آن زمانی که واپسین [[ذخیره الهی]] از پس پرده [[غیبت]] بیرون آمده [[جهان]] را به [[نور]] خود روشن سازد؛ از این‌‏رو است که در برخی [[روایات]] سفارش شده است برای [[فرج]] و [[گشایش]] دست به [[دعا]] برداریم. در [[روایت]] است که خود آن [[حضرت]]، در بخشی از [[توقیع]] [[شریف]] فرمود: "و برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید"<ref> {{متن حدیث|" وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ‏ الْفَرَج‏‏"}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>.
# '''[[دعا برای فرج]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏‏:''' [[دعا]] و [[نیایش]]، در [[فرهنگ]] [[اسلامی]] [[جایگاه]] والایی دارد. یکی از مصادیق [[دعا]] می‌‏تواند رفع گرفتاری‌‏های همه انسان‏ها باشد. در نگاه [[شیعه]]، این مهم تحقق نمی‌‏یابد، مگر آن زمانی که واپسین [[ذخیره الهی]] از پس پرده [[غیبت]] بیرون آمده [[جهان]] را به [[نور]] خود روشن سازد؛ از این‌‏رو است که در برخی [[روایات]] سفارش شده است برای [[فرج]] و [[گشایش]] دست به [[دعا]] برداریم. در [[روایت]] است که خود آن [[حضرت]]، در بخشی از [[توقیع]] [[شریف]] فرمود: "و برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید"<ref> {{متن حدیث|" وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ‏ الْفَرَج‏‏"}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>.
#'''آماده ‏باش دائمی‏:''' از مهم‏ترین [[وظایف]] [[دوران غیبت]]، [[آمادگی]] دائمی و [[راستین]] است. در این‏ باره در کتاب‏‌های [[روایی]] [[روایات]] فراوانی وجود دارد. [[امام باقر]]{{ع}} ذیل [[آیه]] شریف‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۰۰.</ref>؛ فرمود: بر انجام [[واجبات]] [[شکیبایی]] کنید و برابر [[دشمنان]]، یک‏دیگر را [[یاری]] نمایید و برای [[یاری]] پیشوای [[منتظر]]، همواره [[آمادگی]] خود را حفظ کنید<ref> {{متن حدیث|" اصْبِرُوا عَلَى‏ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ‏ الْمُنْتَظَرَ‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۹</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هریک از شما برای [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} ابزار [[جنگی]] فراهم کنید؛ اگر چه یک تیر باشد. [[امید]] است همین که کسی این [[نیت]] را داشته باشد، حقّ‏تعالی او را از [[اصحاب]] و [[یاوران]] او قرار دهد"<ref>  نعمانی، الغیبة،، ص ۳۲۰، ح ۱۰</ref>.
# '''آماده ‏باش دائمی‏:''' از مهم‏ترین [[وظایف]] [[دوران غیبت]]، [[آمادگی]] دائمی و [[راستین]] است. در این‏ باره در کتاب‏‌های [[روایی]] [[روایات]] فراوانی وجود دارد. [[امام باقر]] {{ع}} ذیل [[آیه]] شریف‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۰۰.</ref>؛ فرمود: بر انجام [[واجبات]] [[شکیبایی]] کنید و برابر [[دشمنان]]، یک‏دیگر را [[یاری]] نمایید و برای [[یاری]] پیشوای [[منتظر]]، همواره [[آمادگی]] خود را حفظ کنید<ref> {{متن حدیث|" اصْبِرُوا عَلَى‏ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ‏ الْمُنْتَظَرَ‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۹</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هریک از شما برای [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} ابزار [[جنگی]] فراهم کنید؛ اگر چه یک تیر باشد. [[امید]] است همین که کسی این [[نیت]] را داشته باشد، حقّ‏تعالی او را از [[اصحاب]] و [[یاوران]] او قرار دهد"<ref>  نعمانی، الغیبة،، ص ۳۲۰، ح ۱۰</ref>.
#'''بزرگداشت نام و یاد آن حضرت‏:''' یکی از مسؤولیت‏‌های [[شیعه]] برابر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] است. این بزرگداشت، جلوه‏‌های فراوانی دارد؛ از تشکیل نشست‏‌های [[دعا]] و [[نیایش]] گرفته، تا اقدام‏‌های [[فرهنگی]] و ترویجی و از تشکیل حلقه‌‏های بحث و گفت‏وگو گرفته، تا پژوهش‌‏های بنیادین و سودمند، همه و همه می‏‌تواند در راستای بلندی بخشیدن به این نام بزرگ باشد.
# '''بزرگداشت نام و یاد آن حضرت‏:''' یکی از مسؤولیت‏‌های [[شیعه]] برابر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏ در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] است. این بزرگداشت، جلوه‏‌های فراوانی دارد؛ از تشکیل نشست‏‌های [[دعا]] و [[نیایش]] گرفته، تا اقدام‏‌های [[فرهنگی]] و ترویجی و از تشکیل حلقه‌‏های بحث و گفت‏وگو گرفته، تا پژوهش‌‏های بنیادین و سودمند، همه و همه می‏‌تواند در راستای بلندی بخشیدن به این نام بزرگ باشد.
#'''حفظ پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]‏''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‏ قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: "زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آن‏ها خواهد بود، این است که باری ‏تعالی به آن‏ها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌‏دهم. شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‏‌پذیرم و از شما درمی‌‏گذرم و برای شما می‌‏بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌‏بارم و [[بلا]] را از آن‏ها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آن‏ها [[عذاب]] می‌‏فرستادم .... "<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵</ref>.
# '''حفظ پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]‏''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. [[امام باقر]] {{ع}} درباره ثابت‏ قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: "زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آن‏ها خواهد بود، این است که باری ‏تعالی به آن‏ها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌‏دهم. شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‏‌پذیرم و از شما درمی‌‏گذرم و برای شما می‌‏بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌‏بارم و [[بلا]] را از آن‏ها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آن‏ها [[عذاب]] می‌‏فرستادم .... "<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵</ref>.


شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن [[حضرت]] نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند [[تجدید عهد]] هر [[روزه]] با آن [[یار]] سفر کرده است. در این‌باره سفارش شده در پگاه هر روز، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن [[امام همام]] بر [[زمین]] نهاده به [[دستور امام]] [[صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر [[چهل]] صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن [[حضرت]] باشد؛ دعایی که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه..."}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۱۷ - ۴۲۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۷۴-۱۸۰.</ref>.
شکی نیست [[امامان معصوم]] {{عم}} سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و آن [[حضرت]] نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند [[تجدید عهد]] هر [[روزه]] با آن [[یار]] سفر کرده است. در این‌باره سفارش شده در پگاه هر روز، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن [[امام همام]] بر [[زمین]] نهاده به [[دستور امام]] [[صادق]] {{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر [[چهل]] صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن [[حضرت]] باشد؛ دعایی که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه..."}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۱۷ - ۴۲۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۷۴-۱۸۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۷۷: خط ۳۷۴:
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
*«[[انتظار]] [[ظهور]] [[امام عصر]]{{ع}} دارای ویژگی‌ها و نشانه‌هایی است که در [[اندیشه]] و چگونگی [[رفتار]] [[منتظران]]، نمود پیدا می‌کند. در [[روایات]] به برخی از این شناسه‌ها اشاره شده است:
*«[[انتظار]] [[ظهور]] [[امام عصر]] {{ع}} دارای ویژگی‌ها و نشانه‌هایی است که در [[اندیشه]] و چگونگی [[رفتار]] [[منتظران]]، نمود پیدا می‌کند. در [[روایات]] به برخی از این شناسه‌ها اشاره شده است:
#'''[[شناخت]] [[امام]]:''' نخستین و مهم‌ترین شناسه و نشانه یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[معرفت]] [[حجت]] است؛ چنان که در [[روایات]] و [[ادعیه]] بر [[شناخت]] و [[معرفت]] [[حضرت]]، تأکید خاص شده است. [[امام صادق]]{{ع}} [[خواندن]] این [[دعا]] در زمان [[غیبت]] را سفارش کرد و به [[زراره]] فرمود: "اگر آن زمان را [[درک]] کردی مدام بخوان: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"}}<ref> بارالها! خود را به من بشناسان، زیرا اگر تو خود را نشناسانی، رسولت را نخواهم شناخت. بارالها! رسولت را به من بشناسان، زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجت تو را نخواهم شناخت. بار خدایا! حجت خود را به من بشناسان، زیرا اگر او را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۳؛ الغیبة، نعمانی، ص۱۷۰.</ref>؛ [[امام باقر]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|"وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}<ref>کسی که با معرفت امام خویش بمیرد، از دیر یا زود شدن امر ظهور، خسارتی متوجه او نیست؛ چنین کسی همانند آن است که در خیمه و مقر فرماندهی حضرت قائم {{ع}} همراه ایشان حضور دارد؛ الکافی، ج۱، ص۳۴۳.</ref>. در این زمینه [[روایات]] فراوانی وارد شده است؛ چنان که قبلاً به برخی از آن اشاره شد<ref>ر.ک: همین کتاب، بخش دوم (ضرورت معرفت).</ref>.
# '''[[شناخت]] [[امام]]:''' نخستین و مهم‌ترین شناسه و نشانه یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[معرفت]] [[حجت]] است؛ چنان که در [[روایات]] و [[ادعیه]] بر [[شناخت]] و [[معرفت]] [[حضرت]]، تأکید خاص شده است. [[امام صادق]] {{ع}} [[خواندن]] این [[دعا]] در زمان [[غیبت]] را سفارش کرد و به [[زراره]] فرمود: "اگر آن زمان را [[درک]] کردی مدام بخوان: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"}}<ref> بارالها! خود را به من بشناسان، زیرا اگر تو خود را نشناسانی، رسولت را نخواهم شناخت. بارالها! رسولت را به من بشناسان، زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجت تو را نخواهم شناخت. بار خدایا! حجت خود را به من بشناسان، زیرا اگر او را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۳؛ الغیبة، نعمانی، ص۱۷۰.</ref>؛ [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|"وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}<ref>کسی که با معرفت امام خویش بمیرد، از دیر یا زود شدن امر ظهور، خسارتی متوجه او نیست؛ چنین کسی همانند آن است که در خیمه و مقر فرماندهی حضرت قائم {{ع}} همراه ایشان حضور دارد؛ الکافی، ج۱، ص۳۴۳.</ref>. در این زمینه [[روایات]] فراوانی وارد شده است؛ چنان که قبلاً به برخی از آن اشاره شد<ref>ر.ک: همین کتاب، بخش دوم (ضرورت معرفت).</ref>.
#'''الگوپذیری از [[امام]]:''' چگونگی منش و [[رفتار]] هر کسی، برخاسته از نوع [[آگاهی]] و [[بینش]] اوست و چون [[پیشوایان دین]]، [[اسوه]] [[دین]] داری و [[پارسایی]] هستند، [[الگو]] پذیری از ایشان نیز در گرو [[رفتار]] دین‌مدارانه و [[پیروی]] از آنان است. از این‌رو، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[الگو]] پذیری از [[امام]] را مهم‌ترین ویژگی [[منتظران]] [[ظهور]] فرزندش [[مهدی]]{{ع}} معرفی کرده و گام نهادن در راه او و دیگر [[امامان]]{{عم}} را معیار [[تقرب به خدا]] و همنشینی با خود بیان فرموده است: "خوشا به حال کسی که [[قائم]] اهل بیتم را [[درک]] کند و در [[غیبت]] او به امامانش [[معتقد]] باشد، با دوستانش [[دوست]] باشد و با دشمنانش [[دشمن]]. او در [[روز قیامت]]، از [[دوستان]] من و گرامی‌ترین فرد [[امت]] نزد من خواهد بود"<ref>{{متن حدیث|" طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَأْتَمُّ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ قَبْلِهِ وَ يَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ أُولَئِكَ رُفَقَائِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَي‏"}}کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۸۷.</ref>؛[[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]]{{ع}} نیز به [[یونس بن عبدالرحمن]] فرمود: "خوشا بر [[شیعیان]] ما که در [[غیبت]] [[قائم]] ما به رشته [[ولایت]] ما چسبیده‌اند و بر [[دوستی]] ما پا برجا هستند و از [[دشمنان]] ما بیزارند. آنان از مایند و ما از آن‌هاییم. آنها ما را برای [[امامت]] پسندیده‌اند و ما هم [[پیروی]] آنان را پسندیده‌ایم. خوشا بر آنها و خوشا بر آنها. ایشان به [[خدا]] در [[روز قیامت]] هم درجه ما هستند"<ref>{{متن حدیث|" طُوبَى لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref>؛ به همین [[دلیل]]، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} با فراخوان [[مردم]] به الگوپذیری از [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} آنان را از هرگونه تندروی و کندروی برحذر داشته، خطاب به [[اصحاب]] [[پیامبر]]{{صل}} فرموده‌اند: "از [[خاندان]] [[نبوت]] [[الگو]] بگیرید و در جای قدم‌های آنان گام نهید، زیرا آنان هیچ‌گاه شما را از راه راست بیرون نبرده و به [[پستی]] و [[هلاکت]] نمی‌افکنند. جایی که آنان [[سکوت]] کردند، شما نیز لب فرو بندید و با [[قیام]] آنان شما نیز بپاخیزید. مبادا از آنان پیشی گیرید که [[گمراه]] می‌شوید و هرگز از [[همراهی]] آنان باز نمانید که نابود می‌گردید"<ref>{{متن حدیث|"انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ، وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۷، ص۱۴۳.</ref>؛ ایشان در سخن دیگری مهم‌ترین شناسه [[پیروان]] [[راستین]] خویش را [[اخلاص]] و [[پای بندی]] به [[فرمان]] [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} یاد کرده، فرمودند: "سعادتمند‌ترین [[مردم]] کسانی هستند که با [[مهرورزی]] و الگوپذیری از [[امام]] خویش به سوی [[خدا]] نزدیکی جویند و نسبت به آن چه سفارش کرده ایم، پای بند و آن چه بر حذر داشته‌ایم، دوری گزینند. چنین کسانی از ما بوده و در [[بهشت]] نیز کنار ما خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|" أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ عَرَفَ فَضْلَنَا وَ تَقَرَّبَ إِلَى اللَّهِ بِنَا وَ أَخْلَصَ حُبَّنَا وَ عَمِلَ بِمَا إِلَيْهِ نَدَبْنَا وَ انْتَهَى عَمَّا عَنْهُ نَهَيْنَا فَذَاكَ مِنَّا وَ هُوَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ مَعَنَا"}}؛ غرر الحکم، ص۱۱۵.</ref>؛ [[لزوم]] [[اقتدا]] به آنان، برای این است که آنان شاخصه [[حق]] و پایه‌های [[استوار]] دین‌اند و دیگران باید رویه آنان را الگوی عملی خویش قرار دهند؛ تندروان به آنان بازگردند و کندروان خود را به آنان برسانند. بنابراین، راه و رسم [[مهدی]] زیستی، در عمل به [[دین]] و تلاش برای [[زمینه‌سازی]] [[ظهور]] [[حضرت]] است؛ چون [[هدف]] و [[فلسفه]] [[ظهور]] [[حضرت]]، احیای [[ارزش‌های الهی]] در [[جامعه]] و رشد و تعالی انسانی است. لذا نمی‌توان [[منتظر]] [[ظهور]] بود، اما نسبت به اهداف [[ظهور]]، دغدغه نداشت. زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]] {{ع}} تحقق [[حاکمیت]] [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. از این نظر، آن [[حضرت]]، مجری [[دین]] و [[شریعت]] جدش [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} است؛ [[شریعت]] و [[دینی]] که تاکنون شرایط لازم برای تحقق کامل و همه جانبه آن، پدید نیامده است. بنابراین شرط چنین انتظاری، [[تأسی]] و اقتدای عملی به آن [[حضرت]] است.
# '''الگوپذیری از [[امام]]:''' چگونگی منش و [[رفتار]] هر کسی، برخاسته از نوع [[آگاهی]] و [[بینش]] اوست و چون [[پیشوایان دین]]، [[اسوه]] [[دین]] داری و [[پارسایی]] هستند، [[الگو]] پذیری از ایشان نیز در گرو [[رفتار]] دین‌مدارانه و [[پیروی]] از آنان است. از این‌رو، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[الگو]] پذیری از [[امام]] را مهم‌ترین ویژگی [[منتظران]] [[ظهور]] فرزندش [[مهدی]] {{ع}} معرفی کرده و گام نهادن در راه او و دیگر [[امامان]] {{عم}} را معیار [[تقرب به خدا]] و همنشینی با خود بیان فرموده است: "خوشا به حال کسی که [[قائم]] اهل بیتم را [[درک]] کند و در [[غیبت]] او به امامانش [[معتقد]] باشد، با دوستانش [[دوست]] باشد و با دشمنانش [[دشمن]]. او در [[روز قیامت]]، از [[دوستان]] من و گرامی‌ترین فرد [[امت]] نزد من خواهد بود"<ref>{{متن حدیث|" طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَأْتَمُّ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ قَبْلِهِ وَ يَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ أُولَئِكَ رُفَقَائِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَي‏"}}کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۸۷.</ref>؛[[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{ع}} نیز به [[یونس بن عبدالرحمن]] فرمود: "خوشا بر [[شیعیان]] ما که در [[غیبت]] [[قائم]] ما به رشته [[ولایت]] ما چسبیده‌اند و بر [[دوستی]] ما پا برجا هستند و از [[دشمنان]] ما بیزارند. آنان از مایند و ما از آن‌هاییم. آنها ما را برای [[امامت]] پسندیده‌اند و ما هم [[پیروی]] آنان را پسندیده‌ایم. خوشا بر آنها و خوشا بر آنها. ایشان به [[خدا]] در [[روز قیامت]] هم درجه ما هستند"<ref>{{متن حدیث|" طُوبَى لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref>؛ به همین [[دلیل]]، [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} با فراخوان [[مردم]] به الگوپذیری از [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} آنان را از هرگونه تندروی و کندروی برحذر داشته، خطاب به [[اصحاب]] [[پیامبر]] {{صل}} فرموده‌اند: "از [[خاندان]] [[نبوت]] [[الگو]] بگیرید و در جای قدم‌های آنان گام نهید، زیرا آنان هیچ‌گاه شما را از راه راست بیرون نبرده و به [[پستی]] و [[هلاکت]] نمی‌افکنند. جایی که آنان [[سکوت]] کردند، شما نیز لب فرو بندید و با [[قیام]] آنان شما نیز بپاخیزید. مبادا از آنان پیشی گیرید که [[گمراه]] می‌شوید و هرگز از [[همراهی]] آنان باز نمانید که نابود می‌گردید"<ref>{{متن حدیث|"انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ، وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۷، ص۱۴۳.</ref>؛ ایشان در سخن دیگری مهم‌ترین شناسه [[پیروان]] [[راستین]] خویش را [[اخلاص]] و [[پای بندی]] به [[فرمان]] [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} یاد کرده، فرمودند: "سعادتمند‌ترین [[مردم]] کسانی هستند که با [[مهرورزی]] و الگوپذیری از [[امام]] خویش به سوی [[خدا]] نزدیکی جویند و نسبت به آن چه سفارش کرده ایم، پای بند و آن چه بر حذر داشته‌ایم، دوری گزینند. چنین کسانی از ما بوده و در [[بهشت]] نیز کنار ما خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|" أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ عَرَفَ فَضْلَنَا وَ تَقَرَّبَ إِلَى اللَّهِ بِنَا وَ أَخْلَصَ حُبَّنَا وَ عَمِلَ بِمَا إِلَيْهِ نَدَبْنَا وَ انْتَهَى عَمَّا عَنْهُ نَهَيْنَا فَذَاكَ مِنَّا وَ هُوَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ مَعَنَا"}}؛ غرر الحکم، ص۱۱۵.</ref>؛ [[لزوم]] [[اقتدا]] به آنان، برای این است که آنان شاخصه [[حق]] و پایه‌های [[استوار]] دین‌اند و دیگران باید رویه آنان را الگوی عملی خویش قرار دهند؛ تندروان به آنان بازگردند و کندروان خود را به آنان برسانند. بنابراین، راه و رسم [[مهدی]] زیستی، در عمل به [[دین]] و تلاش برای [[زمینه‌سازی]] [[ظهور]] [[حضرت]] است؛ چون [[هدف]] و [[فلسفه]] [[ظهور]] [[حضرت]]، احیای [[ارزش‌های الهی]] در [[جامعه]] و رشد و تعالی انسانی است. لذا نمی‌توان [[منتظر]] [[ظهور]] بود، اما نسبت به اهداف [[ظهور]]، دغدغه نداشت. زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]] {{ع}} تحقق [[حاکمیت]] [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. از این نظر، آن [[حضرت]]، مجری [[دین]] و [[شریعت]] جدش [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} است؛ [[شریعت]] و [[دینی]] که تاکنون شرایط لازم برای تحقق کامل و همه جانبه آن، پدید نیامده است. بنابراین شرط چنین انتظاری، [[تأسی]] و اقتدای عملی به آن [[حضرت]] است.
#'''[[پارسایی]] در عمل:''' در [[روایات]]، بر [[ضرورت]] همگونی و پیوند [[فکری]] و عملی با [[امام]] در عصر [[انتظار]] تأکید شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هرکس [[آرزو]] دارد که از [[اصحاب]] [[حضرت]] [[قائم]] باشد باید [[منتظر]] او باشد و در حال [[انتظار]] بر اساس [[تقوی]] و [[[اخلاق نیک]] [[رفتار]] نماید. پس بر [[آراستگی]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] جدی باشید و [[انتظار]] آن [[حضرت]] را بکشید که بر شما گوارا باد این [[انتظار]] و چشم به راهی، ای گروه اهل [[رحمت]] و [[نجات]]!"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۲۱۷.</ref>؛ طبق این [[حدیث]]، تنها راه قرارگرفتن در صف [[یاران مهدی]]{{ع}} الگوپذیری عملی و [[اخلاقی]] از او در عصر [[انتظار]] است. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> فرمود: {{متن حدیث|"اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَر"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۶۶.</ref>؛ معنای [[آیه]] این است که در انجام [[واجبات]] [[دینی]] مقاوم و [[استوار]] باشید و در مقابل دشمنانتان [[ایستادگی]] کنید و با امامی که در [[انتظار]] او نشسته‌اید، پیوند [[معنوی]] ایجاد نمایید. بدون [[شک]]، [[پارسایی]] و [[آراستگی]] به [[فضیلت]] [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، موجب [[برازندگی]] و [[زیبایی]] هر [[انسان]] [[عاشق]] کمال و [[فضیلت]] است. آن چه خواسته اصلی [[پیشوایان]] [[دین]] و شخص [[امام مهدی]] {{ع}} است و در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان تأکید شده، عمل به بایدهای [[دینی]] و اهتمام ورزیدن نسبت به انجام [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] است؛ زیرا لازمه [[معرفت]] و [[عشق]] به [[امام]]، الگوپذیری و [[تأسی]] به او در افکار، [[آداب]]، منش و [[رفتار]] است. از این نظر، معرفتی که انگیزه الگوپذیری و اقتدای عملی [[انسان]] به [[امام]] و مقتدا را در پی نداشته باشد، [[معرفت]] نیست؛ چرا که [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت]]، باید به ایجاد سنخیت میان [[مأموم]] و [[امام]] منجر شود. اساساً امکان ندارد کسی حقیقتاً [[عاشق]] و شیفته [[امام عصر]]{{ع}} باشد، اما از راه و رسم [[مهدی]] زیستی، دور، یا نسبت به آن بی‌تفاوت بماند و آداب و رفتار وی، رنگ و بوی مهدوی نداشته باشد؛ زیرا بدون همراهی و هم رنگی، [[انتظار]]  و چشم به راهی برای [[مهدی موعود]]، معنا و مفهومی نخواهد داشت. بنابراین، یکی از نشانه‌های [[منتظر]] بودن، [[پیراستگی]] در عمل و تزیین به آراستگی‌های [[اخلاقی]] و ارزشی است. آن چه در این خصوص، حائز اهمیت است، توجه ویژه به این نکته است که این [[تقوا]] پیشگی حتماً بر اساس [[الگو]] پذیری از [[امام]] و [[ولایت]] ایشان باشد.
# '''[[پارسایی]] در عمل:''' در [[روایات]]، بر [[ضرورت]] همگونی و پیوند [[فکری]] و عملی با [[امام]] در عصر [[انتظار]] تأکید شده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هرکس [[آرزو]] دارد که از [[اصحاب]] [[حضرت]] [[قائم]] باشد باید [[منتظر]] او باشد و در حال [[انتظار]] بر اساس [[تقوی]] و [[[اخلاق نیک]] [[رفتار]] نماید. پس بر [[آراستگی]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] جدی باشید و [[انتظار]] آن [[حضرت]] را بکشید که بر شما گوارا باد این [[انتظار]] و چشم به راهی، ای گروه اهل [[رحمت]] و [[نجات]]!"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۲۱۷.</ref>؛ طبق این [[حدیث]]، تنها راه قرارگرفتن در صف [[یاران مهدی]] {{ع}} الگوپذیری عملی و [[اخلاقی]] از او در عصر [[انتظار]] است. [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> فرمود: {{متن حدیث|"اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَر"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۶۶.</ref>؛ معنای [[آیه]] این است که در انجام [[واجبات]] [[دینی]] مقاوم و [[استوار]] باشید و در مقابل دشمنانتان [[ایستادگی]] کنید و با امامی که در [[انتظار]] او نشسته‌اید، پیوند [[معنوی]] ایجاد نمایید. بدون [[شک]]، [[پارسایی]] و [[آراستگی]] به [[فضیلت]] [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، موجب [[برازندگی]] و [[زیبایی]] هر [[انسان]] [[عاشق]] کمال و [[فضیلت]] است. آن چه خواسته اصلی [[پیشوایان]] [[دین]] و شخص [[امام مهدی]] {{ع}} است و در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان تأکید شده، عمل به بایدهای [[دینی]] و اهتمام ورزیدن نسبت به انجام [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] است؛ زیرا لازمه [[معرفت]] و [[عشق]] به [[امام]]، الگوپذیری و [[تأسی]] به او در افکار، [[آداب]]، منش و [[رفتار]] است. از این نظر، معرفتی که انگیزه الگوپذیری و اقتدای عملی [[انسان]] به [[امام]] و مقتدا را در پی نداشته باشد، [[معرفت]] نیست؛ چرا که [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت]]، باید به ایجاد سنخیت میان [[مأموم]] و [[امام]] منجر شود. اساساً امکان ندارد کسی حقیقتاً [[عاشق]] و شیفته [[امام عصر]] {{ع}} باشد، اما از راه و رسم [[مهدی]] زیستی، دور، یا نسبت به آن بی‌تفاوت بماند و آداب و رفتار وی، رنگ و بوی مهدوی نداشته باشد؛ زیرا بدون همراهی و هم رنگی، [[انتظار]]  و چشم به راهی برای [[مهدی موعود]]، معنا و مفهومی نخواهد داشت. بنابراین، یکی از نشانه‌های [[منتظر]] بودن، [[پیراستگی]] در عمل و تزیین به آراستگی‌های [[اخلاقی]] و ارزشی است. آن چه در این خصوص، حائز اهمیت است، توجه ویژه به این نکته است که این [[تقوا]] پیشگی حتماً بر اساس [[الگو]] پذیری از [[امام]] و [[ولایت]] ایشان باشد.
#'''[[پایداری]] در [[سختی‌ها]]:''' [[منتظر]] باید [[استحکام]] [[ایمان]] و [[ثبات]] قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و [[مصیبت‌ها]] از کوره در نرود و بتواند این [[رسالت]] سنگین را به دوش بکشد. این [[استحکام]] و پختگی از [[معرفت]] و [[آگاهی]] نسبت به وسعت [[توانایی]] و ظرفیت وجودی خویش نشأت می‌گیرد؛ به همین جهت، مهم‌ترین [[دعا]] و خواسته [[انسان]] [[منتظر]] از [[خداوند]]، طلب [[معرفت]] و فزونی [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] حاضر {{متن حدیث|" اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۱۲.</ref> [[ثبات]] قدم در این راه {{متن حدیث|"وَ صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْت‏"}}<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۸۷.</ref> است. [[منتظر]] باید از چنین روحیه‌ای برخوردار باشد تا بتواند همراه [[رنج‌ها]] و [[سختی‌ها]]، راحتی نیز داشته باشد؛ زیرا در [[زمان غیبت]]، [[مردم]]، مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند. در این باره، [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|" إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَحَّصُوا"}}<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۱.</ref>؛ این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] از دیگران. نه؛ به [[خدا]] [[سوگند]]، امر [[ظهور]] به وقوع نخواهد پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار شود و صف بندی‌ها مشخص گردد. [[امام رضا]]{{ع}} نیز در این مورد فرموده است: {{متن حدیث|"انما یجئی الفرج بعد الیأس"}}<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۱۸۳.</ref>؛ [[ظهور]] زمانی رخ خواهد داد که [[مردم]] از دیگر راه‌ها [[ناامید]] شوند. یکی از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} از [[حضرت]] سؤال کرد: "[[فرج]] شما کی حاصل می‌شود؟" [[امام]] در پاسخ فرمودند: {{متن حدیث|" هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ"}}<ref>هرگز فرج ما نرسد مگر آنکه غربال شوید تا این که کدرها برود و صافی‌ها بماند؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.</ref>؛ آن [[حضرت]] در جای دیگری فرمودند: "هیهات از آن چه آرزوی آن را در [[دل]] می‌پرورانید! به [[خدا]] [[سوگند]]، بدان چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید، مگر این که همگی در [[غربال]] [[امتحان]]، تکان [[سختی]] بخورید و در این [[امتحان]]، آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت‌قدمان از مدعیان، جدا گردد. به [[خدا]] [[سوگند]]، این [[آرزو]] عملی نخواهد شد، مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]]، تا زمانی که افراد [[شقی]]، شقاوتشان و افراد اهل [[سعادت]]، [[لیاقت]] و صلاحیتشان را آشکار سازند"<ref>{{متن حدیث|" لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ شَقِيَ وَ يَسْعَدَ مَنْ سَعِد"}}؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.</ref>؛ در بعضی از نقل‌ها به جای {{عربی|"أَعْيُنَكُمْ"}} تعبیر {{عربی|"أَعْنَاقِكُمْ"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۱۷.</ref> آمده است؛ یعنی گردن کشیدن و با [[حرص]] و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر، حاکی از شدت تقاضای [[مردم]] برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، [[کلام]] [[امام باقر]]{{ع}} بیانگر این [[حقیقت]] است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه، قابل دسترسی نخواهد بود؛ بلکه به پختگی و [[استقامت]] [[نیاز]] دارد و این پختگی و [[استقامت]]، امری است لازم که باید در دوران [[انتظار]] حاصل شود؛ چراکه [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} بدون چنین پختگی و [[عزم]] عمومی در مهیاسازی زمینه‌های [[ظهور]]، فریادی است بی‌پاسخ و [[خداوند]] این [[نعمت]] بزرگ را بدون تقبل هزینه‌های سنگین و گذراندن امتحانات سخت، به [[جامعه بشری]] هدیه نخواهد کرد. [[امام رضا]]{{ع}} نیز [[سوگند]] یاد کرده و فرموده است: "قسم به [[خدا]]، آن چه در [[انتظار]] رسیدن آن هستند، فرا نخواهد رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی [[پاک]] گردد. در این [[آزمون]] چندان کسی از شما باقی نمی‌ماند!" <ref>{{متن حدیث|" وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ"}}؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۶.</ref>؛ آنگاه [[حضرت]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ}}<ref>آیا گمان کرده‌اید که رها گذاشته می‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را ازمیان شما بازشناساند؟؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.</ref>. در این [[حدیث]]، این جمله {{متن حدیث|"حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ"}} هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به [[اهل بیت]]{{عم}} و از گروه خودی‌ها و [[خواص]] می‌شمارند؛ چراکه با این تعبیر، [[امتحان]] آنان دشوارتر و [[رسالت]] آنان در عصر [[غیبت]]، سنگین تراز دیگران است.
# '''[[پایداری]] در [[سختی‌ها]]:''' [[منتظر]] باید [[استحکام]] [[ایمان]] و [[ثبات]] قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و [[مصیبت‌ها]] از کوره در نرود و بتواند این [[رسالت]] سنگین را به دوش بکشد. این [[استحکام]] و پختگی از [[معرفت]] و [[آگاهی]] نسبت به وسعت [[توانایی]] و ظرفیت وجودی خویش نشأت می‌گیرد؛ به همین جهت، مهم‌ترین [[دعا]] و خواسته [[انسان]] [[منتظر]] از [[خداوند]]، طلب [[معرفت]] و فزونی [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] حاضر {{متن حدیث|" اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۱۲.</ref> [[ثبات]] قدم در این راه {{متن حدیث|"وَ صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْت‏"}}<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۸۷.</ref> است. [[منتظر]] باید از چنین روحیه‌ای برخوردار باشد تا بتواند همراه [[رنج‌ها]] و [[سختی‌ها]]، راحتی نیز داشته باشد؛ زیرا در [[زمان غیبت]]، [[مردم]]، مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند. در این باره، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|" إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَحَّصُوا"}}<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۱.</ref>؛ این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] از دیگران. نه؛ به [[خدا]] [[سوگند]]، امر [[ظهور]] به وقوع نخواهد پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار شود و صف بندی‌ها مشخص گردد. [[امام رضا]] {{ع}} نیز در این مورد فرموده است: {{متن حدیث|"انما یجئی الفرج بعد الیأس"}}<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۱۸۳.</ref>؛ [[ظهور]] زمانی رخ خواهد داد که [[مردم]] از دیگر راه‌ها [[ناامید]] شوند. یکی از [[یاران]] [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت]] سؤال کرد: "[[فرج]] شما کی حاصل می‌شود؟" [[امام]] در پاسخ فرمودند: {{متن حدیث|" هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ"}}<ref>هرگز فرج ما نرسد مگر آنکه غربال شوید تا این که کدرها برود و صافی‌ها بماند؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.</ref>؛ آن [[حضرت]] در جای دیگری فرمودند: "هیهات از آن چه آرزوی آن را در [[دل]] می‌پرورانید! به [[خدا]] [[سوگند]]، بدان چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید، مگر این که همگی در [[غربال]] [[امتحان]]، تکان [[سختی]] بخورید و در این [[امتحان]]، آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت‌قدمان از مدعیان، جدا گردد. به [[خدا]] [[سوگند]]، این [[آرزو]] عملی نخواهد شد، مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]]، تا زمانی که افراد [[شقی]]، شقاوتشان و افراد اهل [[سعادت]]، [[لیاقت]] و صلاحیتشان را آشکار سازند"<ref>{{متن حدیث|" لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ شَقِيَ وَ يَسْعَدَ مَنْ سَعِد"}}؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.</ref>؛ در بعضی از نقل‌ها به جای {{عربی|"أَعْيُنَكُمْ"}} تعبیر {{عربی|"أَعْنَاقِكُمْ"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۱۷.</ref> آمده است؛ یعنی گردن کشیدن و با [[حرص]] و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر، حاکی از شدت تقاضای [[مردم]] برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، [[کلام]] [[امام باقر]] {{ع}} بیانگر این [[حقیقت]] است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه، قابل دسترسی نخواهد بود؛ بلکه به پختگی و [[استقامت]] [[نیاز]] دارد و این پختگی و [[استقامت]]، امری است لازم که باید در دوران [[انتظار]] حاصل شود؛ چراکه [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} بدون چنین پختگی و [[عزم]] عمومی در مهیاسازی زمینه‌های [[ظهور]]، فریادی است بی‌پاسخ و [[خداوند]] این [[نعمت]] بزرگ را بدون تقبل هزینه‌های سنگین و گذراندن امتحانات سخت، به [[جامعه بشری]] هدیه نخواهد کرد. [[امام رضا]] {{ع}} نیز [[سوگند]] یاد کرده و فرموده است: "قسم به [[خدا]]، آن چه در [[انتظار]] رسیدن آن هستند، فرا نخواهد رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی [[پاک]] گردد. در این [[آزمون]] چندان کسی از شما باقی نمی‌ماند!" <ref>{{متن حدیث|" وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ"}}؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۶.</ref>؛ آنگاه [[حضرت]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ}}<ref>آیا گمان کرده‌اید که رها گذاشته می‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را ازمیان شما بازشناساند؟؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.</ref>. در این [[حدیث]]، این جمله {{متن حدیث|"حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ"}} هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به [[اهل بیت]] {{عم}} و از گروه خودی‌ها و [[خواص]] می‌شمارند؛ چراکه با این تعبیر، [[امتحان]] آنان دشوارتر و [[رسالت]] آنان در عصر [[غیبت]]، سنگین تراز دیگران است.
#'''[[محبت]] و انس [[معنوی]] با [[امام]]:''' لازمه طبیعی [[معرفت]] [[امام عصر]]{{ع}} [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با آن [[حضرت]] است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] را به درستی بشناسد، اما [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بی‌قرار در طلب او برنیاید. امامی که در قلب‌ها و دل‌های [[مردم]] جا دارد، [[حکومت]] او بر پایه [[ایمان]]، [[معرفت]]، [[عشق]] و عاطفه [[استوار]] است. [[مردم]] از عمق [[قلب]] به او [[عشق]] می‌ورزند و حکومتش، [[حکومت]] بر [[دل‌ها]] و جان‌هاست. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد [[محبوبیت]] [[امام مهدی]] {{ع}} در میان [[مردم]] می‌فرماید: "شما را به آمدن [[مهدی]] [[بشارت]] می‌دهم، کسی که در میان امتم به پا خواهد خواست و [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] پر خواهد کرد و اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|" أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلْزَالٍ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْض‏ "}}؛ الغیبة، طوسی، ص۱۷۸.</ref>؛ در جای دیگری فرموده است: "[[مهدی]]{{ع}} مردی است که اهل [[آسمان]] و [[زمین]] حتی پرندگان هوا از [[حکومت]] او [[راضی]] است"<ref>{{متن حدیث|"الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي‏... يَرْضَى فِي خِلَافَتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّيْرُ فِي الْجَوِّ"}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر {{ع}}، ص۱۷۵.</ref>؛ این [[محبوبیت]] و [[مقبولیت]] بی‌نظیر به خاطر آن است که [[مردم]] [[جهان]]، [[دولت]] [[مهدی]]{{ع}} را نماد تحقق آرزوهای خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. [[محبوبیت]] مردمی، یکی از ویژگی‌های [[حکومت]] [[مهدوی]] است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نشده است. بدیهی است که نمود این [[محبت]] و [[عشق]]، بیش از همه در عصر [[انتظار]]، زیبنده و نکوهیده است.
# '''[[محبت]] و انس [[معنوی]] با [[امام]]:''' لازمه طبیعی [[معرفت]] [[امام عصر]] {{ع}} [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با آن [[حضرت]] است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] را به درستی بشناسد، اما [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بی‌قرار در طلب او برنیاید. امامی که در قلب‌ها و دل‌های [[مردم]] جا دارد، [[حکومت]] او بر پایه [[ایمان]]، [[معرفت]]، [[عشق]] و عاطفه [[استوار]] است. [[مردم]] از عمق [[قلب]] به او [[عشق]] می‌ورزند و حکومتش، [[حکومت]] بر [[دل‌ها]] و جان‌هاست. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد [[محبوبیت]] [[امام مهدی]] {{ع}} در میان [[مردم]] می‌فرماید: "شما را به آمدن [[مهدی]] [[بشارت]] می‌دهم، کسی که در میان امتم به پا خواهد خواست و [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] پر خواهد کرد و اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|" أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلْزَالٍ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْض‏ "}}؛ الغیبة، طوسی، ص۱۷۸.</ref>؛ در جای دیگری فرموده است: "[[مهدی]] {{ع}} مردی است که اهل [[آسمان]] و [[زمین]] حتی پرندگان هوا از [[حکومت]] او [[راضی]] است"<ref>{{متن حدیث|"الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي‏... يَرْضَى فِي خِلَافَتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّيْرُ فِي الْجَوِّ"}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر {{ع}}، ص۱۷۵.</ref>؛ این [[محبوبیت]] و [[مقبولیت]] بی‌نظیر به خاطر آن است که [[مردم]] [[جهان]]، [[دولت]] [[مهدی]] {{ع}} را نماد تحقق آرزوهای خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. [[محبوبیت]] مردمی، یکی از ویژگی‌های [[حکومت]] [[مهدوی]] است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نشده است. بدیهی است که نمود این [[محبت]] و [[عشق]]، بیش از همه در عصر [[انتظار]]، زیبنده و نکوهیده است.
#'''[[رضایت]] خواهی [[امام]]:''' از دیگر [[لوازم معرفت]] [[امام زمان]]{{ع}} دغدغه [[رضایت]] مندی و اهتمام به جلب [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است؛ زیرا بر اساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد. و خدا آمرزنده و مهربان است»؛ (سوره آل عمران، آیه ۳۱).</ref> اگر کسی در پی کسب [[رضایت الهی]] است، باید از [[حجت الهی]] [[تبعیت]] کند. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر شده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب و بلکه تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناشایست آنهاست که از آنان [[انتظار]] نمی‌رود و ما آن را نمی‌پسندیم" <ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref> نیز بما توصیه فرمود: "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که من موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است" <ref>{{متن حدیث|"وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ "}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>؛ از این‌رو، [[پیروی]] از خواسته‌های [[امام]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به ایشان است؛ زیرا [[رضایت]] [[حضرت]]، تنها با [[تبعیت]] و پی جویی راه آن [[حضرت]] و آراستن به [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، میسر خواهد شد.
# '''[[رضایت]] خواهی [[امام]]:''' از دیگر [[لوازم معرفت]] [[امام زمان]] {{ع}} دغدغه [[رضایت]] مندی و اهتمام به جلب [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است؛ زیرا بر اساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد. و خدا آمرزنده و مهربان است»؛ (سوره آل عمران، آیه ۳۱).</ref> اگر کسی در پی کسب [[رضایت الهی]] است، باید از [[حجت الهی]] [[تبعیت]] کند. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر شده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب و بلکه تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناشایست آنهاست که از آنان [[انتظار]] نمی‌رود و ما آن را نمی‌پسندیم" <ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref> نیز بما توصیه فرمود: "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که من موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است" <ref>{{متن حدیث|"وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ "}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>؛ از این‌رو، [[پیروی]] از خواسته‌های [[امام]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به ایشان است؛ زیرا [[رضایت]] [[حضرت]]، تنها با [[تبعیت]] و پی جویی راه آن [[حضرت]] و آراستن به [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، میسر خواهد شد.
#'''[[دعا]] برای [[ظهور]] [[امام]]:''' از دیگر آثار مهم [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] نسبت به [[امام زمان]]{{ع}} [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی هم چنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزوهای [[انسان]] [[منتظر]] است، بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان]] [[منتظر]] نیز باید تعجیل در [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نماید؛ زیرا [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] می‌باشد و پیدایش هر پدیده‌ای مشروط به وجود شرایط و زمینه‌های آن است. طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[دعا]] یکی از اسباب و عوامل تعجیل [[ظهور]] است؛ یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینه‌های آن می‌باشد و [[دعا]] یکی از اسباب آن و جزو سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت، در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]] تأکید و از آن به عنوان [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] یاد شده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} نیز در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر فرمود، [[شیعیان]] را توصیه نمود که برای تعجیل در ظهورش بسیار [[دعا]] کنند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] می‌فرماید: "برای تعجیل امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید، زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref> {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۲۸۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>؛ [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در روایتی، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را یکی از نشانه‌های [[توفیق الهی]] برای [[شیعیان]] خاص و [[منتظران]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] ذکر نموده است. آن [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] چنین فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهد داشت که در آن، کسی از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] [[نجات]] نمی‌یابد مگر این که [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم ثابت نماید و به [[دعا کردن]] برای ظهورش موفق کند"<ref>{{متن حدیث|"وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِه‏"}}؛ کشف الغمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی {{ع}}، ص۱۰۵.</ref>؛ این که در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت دوران [[غیبت]] را [[درک]] کنند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیا]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، می‌باید تمامی توجهات و نگاه‌ها به سوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خدا]] خواسته شود. در میان [[خواسته‌ها]] نیز، تعجیل در [[ظهور]] [[حضرت]]، مهم‌ترین خواسته و بلکه مقدم بر همه [[خواسته‌ها]] باشد. بنابراین، امر [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} و تعجیل یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وابسته به [[قضای الهی]] است. در عین حال، ما نیز موظف به [[دعا]] هستیم و دعای ما نیز می‌تواند در تعجیل [[ظهور]] آن [[حضرت]] مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]] ناشی از خواست قلبی [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند؛ یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملاً در تسریع امر [[فرج]]، سهیم شوند و زمینه را برای پذیرش حرکت [[عدالت]] خواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۲۳ - ۱۳۵.</ref>.
# '''[[دعا]] برای [[ظهور]] [[امام]]:''' از دیگر آثار مهم [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی هم چنان که [[امام زمان]] {{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزوهای [[انسان]] [[منتظر]] است، بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان]] [[منتظر]] نیز باید تعجیل در [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نماید؛ زیرا [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] می‌باشد و پیدایش هر پدیده‌ای مشروط به وجود شرایط و زمینه‌های آن است. طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[دعا]] یکی از اسباب و عوامل تعجیل [[ظهور]] است؛ یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینه‌های آن می‌باشد و [[دعا]] یکی از اسباب آن و جزو سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت، در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]] تأکید و از آن به عنوان [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] یاد شده است. خود [[امام عصر]] {{ع}} نیز در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر فرمود، [[شیعیان]] را توصیه نمود که برای تعجیل در ظهورش بسیار [[دعا]] کنند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] می‌فرماید: "برای تعجیل امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید، زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref> {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۲۸۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>؛ [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} در روایتی، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را یکی از نشانه‌های [[توفیق الهی]] برای [[شیعیان]] خاص و [[منتظران]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] ذکر نموده است. آن [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] چنین فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهد داشت که در آن، کسی از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] [[نجات]] نمی‌یابد مگر این که [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم ثابت نماید و به [[دعا کردن]] برای ظهورش موفق کند"<ref>{{متن حدیث|"وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِه‏"}}؛ کشف الغمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی {{ع}}، ص۱۰۵.</ref>؛ این که در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]] {{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت دوران [[غیبت]] را [[درک]] کنند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]] {{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیا]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، می‌باید تمامی توجهات و نگاه‌ها به سوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خدا]] خواسته شود. در میان [[خواسته‌ها]] نیز، تعجیل در [[ظهور]] [[حضرت]]، مهم‌ترین خواسته و بلکه مقدم بر همه [[خواسته‌ها]] باشد. بنابراین، امر [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} و تعجیل یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وابسته به [[قضای الهی]] است. در عین حال، ما نیز موظف به [[دعا]] هستیم و دعای ما نیز می‌تواند در تعجیل [[ظهور]] آن [[حضرت]] مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]] ناشی از خواست قلبی [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند؛ یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملاً در تسریع امر [[فرج]]، سهیم شوند و زمینه را برای پذیرش حرکت [[عدالت]] خواهانه [[امام عصر]] {{ع}} آماده نمایند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۲۳ - ۱۳۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۰۶: خط ۴۰۳:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[دین اسلام]]، [[کامل‌ترین]] و آخرین [[دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]]، [[ابلاغ]] شده است، ولی ختم [[نبوت]]، به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا، وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است. به همین [[دلیل]]، بعد از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[امامان]]، عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند. [[امام علی|امیر المؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]]. چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]]، از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید."<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. طبق فرمایش [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} [[حجت الهی]]، همیشه روی [[زمین]] هست و با [[وجود امام]] و [[حجت الهی]] و [[دین اسلام]]، باید به تکالیفی که از سوی [[دین]] [[ابلاغ]] شده، عمل شود. بنابراین، از این لحاظ، [[مردم]] دوره [[غیبت]]، از حیث‌ [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]]، با [[مردم]] دوره حضور [[امام]]، هیچ فرقی ندارند و باید به همه [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا، [[فروع]] [[دین]] نامیده میشوند، عمل کنند، لکن در دوره [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]]{{ع}} برخی از [[تکالیف]]، به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]]، اهمیت بیشتری مییابد، به گونه‌ای که برخی از مؤلفان، تعداد این [[تکالیف]] را هشتاد مورد دانسته‌اند<ref>میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. چون [[تبیین]] همه آنها در این موجز نمی‌گنجد، به تعدادی از مهمترین این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
«[[دین اسلام]]، [[کامل‌ترین]] و آخرین [[دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]]، [[ابلاغ]] شده است، ولی ختم [[نبوت]]، به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا، وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است. به همین [[دلیل]]، بعد از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[امامان]]، عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند. [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} می‌فرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]]. چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]]، از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید."<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. طبق فرمایش [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} [[حجت الهی]]، همیشه روی [[زمین]] هست و با [[وجود امام]] و [[حجت الهی]] و [[دین اسلام]]، باید به تکالیفی که از سوی [[دین]] [[ابلاغ]] شده، عمل شود. بنابراین، از این لحاظ، [[مردم]] دوره [[غیبت]]، از حیث‌ [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]]، با [[مردم]] دوره حضور [[امام]]، هیچ فرقی ندارند و باید به همه [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا، [[فروع]] [[دین]] نامیده میشوند، عمل کنند، لکن در دوره [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]] {{ع}} برخی از [[تکالیف]]، به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]]، اهمیت بیشتری مییابد، به گونه‌ای که برخی از مؤلفان، تعداد این [[تکالیف]] را هشتاد مورد دانسته‌اند<ref>میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. چون [[تبیین]] همه آنها در این موجز نمی‌گنجد، به تعدادی از مهمترین این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
#'''[[شناخت]] و [[معرفت]] [[حجت خدا]]:''' مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[حجة الله]] و [[امام عصر]]{{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۳۳.</ref>؛ چون در عصر ما، [[امام]]{{ع}} [[غایب]] است، پس [[شناخت]] آن، [[همت]] بیش‌تری را می‌طلبد و بدون [[تردید]]، مقصود از شناختی که [[پیامبر]]{{صل}} تحصیل آن‌را برای هرکس [[واجب]] دانسته، [[شناخت]] سطحی نیست، بلکه ما باید [[امام مهدی|امام عصر]] خود را آن‌چنان‌که هست، بشناسیم، به گونه‌ای که این [[شناخت]]، موجب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] و رسیدن به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] باشد.
# '''[[شناخت]] و [[معرفت]] [[حجت خدا]]:''' مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[حجة الله]] و [[امام عصر]] {{ع}} است. [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۳۳.</ref>؛ چون در عصر ما، [[امام]] {{ع}} [[غایب]] است، پس [[شناخت]] آن، [[همت]] بیش‌تری را می‌طلبد و بدون [[تردید]]، مقصود از شناختی که [[پیامبر]] {{صل}} تحصیل آن‌را برای هرکس [[واجب]] دانسته، [[شناخت]] سطحی نیست، بلکه ما باید [[امام مهدی|امام عصر]] خود را آن‌چنان‌که هست، بشناسیم، به گونه‌ای که این [[شناخت]]، موجب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] و رسیدن به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] باشد.
#'''[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضایل]] [[اخلاقی]]:''' [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام مهدی]] {{ع}} باشد پس [[منتظر]] ([[ظهور]] آن [[حضرت]]) باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] عمل کند"<ref>{{متن حدیث|" قَالَ مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>؛ توصیه به [[پرهیزکاری]] در عصر [[غیبت]]، نه تنها در [[کلام]] [[معصومان]] قبل از [[امام زمان]]{{ع}} آمده، بلکه در [[توقیعات]] هم ذکر شده است. در یکی از این [[توقیعات]]، [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: "پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و به امر ما [[تسلیم]] شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوی ما است ..."<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۱، ص ۳۰۸.</ref>. مسئله [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام زمان]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر گردید، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] سر می‌زند، یکی از اسباب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[توفیق]] [[دیدار]]، شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
# '''[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضایل]] [[اخلاقی]]:''' [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام مهدی]] {{ع}} باشد پس [[منتظر]] ([[ظهور]] آن [[حضرت]]) باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] عمل کند"<ref>{{متن حدیث|" قَالَ مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>؛ توصیه به [[پرهیزکاری]] در عصر [[غیبت]]، نه تنها در [[کلام]] [[معصومان]] قبل از [[امام زمان]] {{ع}} آمده، بلکه در [[توقیعات]] هم ذکر شده است. در یکی از این [[توقیعات]]، [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: "پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و به امر ما [[تسلیم]] شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوی ما است ..."<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۱، ص ۳۰۸.</ref>. مسئله [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام زمان]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر گردید، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] سر می‌زند، یکی از اسباب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[توفیق]] [[دیدار]]، شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
#'''[[انتظار]] [[فرج]]:''' همان‌گونه که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شد، هرکس که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام]] باشد، باید [[منتظر]] باشد. بنابراین، یکی از [[وظایف]] [[مردم]] در دوره [[غیبت]]، [[انتظار]] [[فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "[[برترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] [[فرج]] ([[حضرت مهدی]]) از نزد [[خداوند]] عز و جل است"<ref>{{متن حدیث|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>.
# '''[[انتظار]] [[فرج]]:''' همان‌گونه که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شد، هرکس که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام]] باشد، باید [[منتظر]] باشد. بنابراین، یکی از [[وظایف]] [[مردم]] در دوره [[غیبت]]، [[انتظار]] [[فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: "[[برترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] [[فرج]] ([[حضرت مهدی]]) از نزد [[خداوند]] عز و جل است"<ref>{{متن حدیث|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>.


آن‌چه از [[احادیث]] مذکور استفاده می‌شود، این است که ما، در عین عمل به [[تکالیف دینی]] خود، همیشه باید [[منتظر ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} باشیم و از [[رحمت]] واسعه [[الهی]] [[ناامید]] و مأیوس نگردیم. همین [[انتظار]]، خود، وظیفه‌ای است مستقل که دوره [[غیبت]] را به دوره تلاش برای رسیدن به دوره [[حکومت]] سراسر [[عدل]] [[امام مهدی]] {{ع}} تبدیل می‌کند و [[ضعف]] و [[سستی]] و [[ناامیدی]] را از [[جامعه اسلامی]] دور می‌سازد»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷-۱۰۰.</ref>.
آن‌چه از [[احادیث]] مذکور استفاده می‌شود، این است که ما، در عین عمل به [[تکالیف دینی]] خود، همیشه باید [[منتظر ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم و از [[رحمت]] واسعه [[الهی]] [[ناامید]] و مأیوس نگردیم. همین [[انتظار]]، خود، وظیفه‌ای است مستقل که دوره [[غیبت]] را به دوره تلاش برای رسیدن به دوره [[حکومت]] سراسر [[عدل]] [[امام مهدی]] {{ع}} تبدیل می‌کند و [[ضعف]] و [[سستی]] و [[ناامیدی]] را از [[جامعه اسلامی]] دور می‌سازد»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷-۱۰۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۲۰: خط ۴۱۷:


*«اعمالی که [[منتظران]] باید انجام دهند چنین است:
*«اعمالی که [[منتظران]] باید انجام دهند چنین است:
#'''[[خودسازی]]:''' بخش قابل توجهی از سخنان [[امام خمینی|مرحوم امام]]، راجع به اینست که [[منتظر]] باید پیوسته خود را در محضر [[امام زمان]] و [[خدا]] ببیند و [[معصیت]] نکند. به نظر او [[تزکیه نفس]] لازمه [[انتظار]] است: "شما الآن تحت نظر [[خدا]] و تحت نظر [[امام زمان]]{{ع}} هستید. [[ملائکه]] شما را [[مراقبت]] می‌کنند، [[نامه اعمال]] شما را به [[امام زمان]]{{ع}} عرضه می‌‎دارند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۳.</ref>. "حالا ببینید که تحت [[مراقبت]] هستید. [[نامه اعمال]] ما می‌رود پیش [[امام زمان]]{{ع}} هفته‌ای دو دفعه (به حسب [[روایت]]). من می‌ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، [[شیعه]] این بزرگوار هستیم، اگر [[نامه اعمال]] را ببیند و می‌بیند تحت [[مراقبت]] خداست نعوذ بالله شرمنده بشود ... نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر [[دوستان]] [[امام زمان]]{{ع}} یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی [[امام زمان]]{{ع}} باشد. [[مراقبت]] کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref>. "اگر یک وقت [[نامه عمل]] یک [[روحانی]] را بردند و به [[امام زمان]]{{ع}} دادند و آن [[ملائکه]] [[الهی]] که بردند دادند، گفتند که این هم [[روحانی]] شماست، اینها پاسداران [[اسلام]] شما، و [[امام زمان]] خجالت بکشد- نعوذ بالله"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۳.</ref>. اینکه [[اعمال]] ما زیر نظر [[ائمه]] هست یا اینکه [[اعمال]] ما به آنها عرضه می‌شود ریشه [[قرآنی]] و نیز [[روایی]] دارد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>عمل کنید زود است ببیند خدا کردار شما را و پیمبرش و مؤمنان؛ سوره توبه: ۹/ ۱۰۵.</ref>؛ در [[روایت‌ها]] آمده که مقصود از "مؤمنون" [[ائمه]] هستند<ref>مراجعه شود به: الطبرسی، [الشیخ‌] فضل بن حسن، مجمع البیان، دار الفکر، لبنان، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۱۰۹؛ الطباطبائی، [العلامة] سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین، قم، ج ۱۰- ۹، ص ۳۸۵؛ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۶۲.</ref>. پس [[خدا]]، [[رسول]] و [[امامان]] [[اعمال]] ما را می‌بینند. علاوه بر آن، [[نامه عمل]] ما هم به محضر آنان برده می‌شود. از [[امام رضا]]{{ع}} [[نقل]] شده است: آیا نمی‌دانی [[اعمال]] [[شیعیان]] ما هر صبح و عصر بر ما [[امامان]] عرضه می‌گردد؟<ref>{{متن حدیث|"أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ‏ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاء‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ۹۹.</ref>.
# '''[[خودسازی]]:''' بخش قابل توجهی از سخنان [[امام خمینی|مرحوم امام]]، راجع به اینست که [[منتظر]] باید پیوسته خود را در محضر [[امام زمان]] و [[خدا]] ببیند و [[معصیت]] نکند. به نظر او [[تزکیه نفس]] لازمه [[انتظار]] است: "شما الآن تحت نظر [[خدا]] و تحت نظر [[امام زمان]] {{ع}} هستید. [[ملائکه]] شما را [[مراقبت]] می‌کنند، [[نامه اعمال]] شما را به [[امام زمان]] {{ع}} عرضه می‌‎دارند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۳.</ref>. "حالا ببینید که تحت [[مراقبت]] هستید. [[نامه اعمال]] ما می‌رود پیش [[امام زمان]] {{ع}} هفته‌ای دو دفعه (به حسب [[روایت]]). من می‌ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، [[شیعه]] این بزرگوار هستیم، اگر [[نامه اعمال]] را ببیند و می‌بیند تحت [[مراقبت]] خداست نعوذ بالله شرمنده بشود ... نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر [[دوستان]] [[امام زمان]] {{ع}} یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی [[امام زمان]] {{ع}} باشد. [[مراقبت]] کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref>. "اگر یک وقت [[نامه عمل]] یک [[روحانی]] را بردند و به [[امام زمان]] {{ع}} دادند و آن [[ملائکه]] [[الهی]] که بردند دادند، گفتند که این هم [[روحانی]] شماست، اینها پاسداران [[اسلام]] شما، و [[امام زمان]] خجالت بکشد- نعوذ بالله"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۳.</ref>. اینکه [[اعمال]] ما زیر نظر [[ائمه]] هست یا اینکه [[اعمال]] ما به آنها عرضه می‌شود ریشه [[قرآنی]] و نیز [[روایی]] دارد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>عمل کنید زود است ببیند خدا کردار شما را و پیمبرش و مؤمنان؛ سوره توبه: ۹/ ۱۰۵.</ref>؛ در [[روایت‌ها]] آمده که مقصود از "مؤمنون" [[ائمه]] هستند<ref>مراجعه شود به: الطبرسی، [الشیخ‌] فضل بن حسن، مجمع البیان، دار الفکر، لبنان، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۱۰۹؛ الطباطبائی، [العلامة] سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین، قم، ج ۱۰- ۹، ص ۳۸۵؛ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۶۲.</ref>. پس [[خدا]]، [[رسول]] و [[امامان]] [[اعمال]] ما را می‌بینند. علاوه بر آن، [[نامه عمل]] ما هم به محضر آنان برده می‌شود. از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شده است: آیا نمی‌دانی [[اعمال]] [[شیعیان]] ما هر صبح و عصر بر ما [[امامان]] عرضه می‌گردد؟<ref>{{متن حدیث|"أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ‏ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاء‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ۹۹.</ref>.
#'''پاکسازی ([[جامعه]]):''' مقصود از پاکسازی [[مبارزه]] با مظاهر [[گناه]] و [[پلیدی]] است. [[منتظر]] باید تلاش کند [[جامعه]] را از [[ظلم و ستم]] [[پاک]] نماید و این شرط [[انتظار]] است. او باید برای [[رضای خدا]]، بر علیه [[زشتی‌ها]] [[قیام]] نماید. "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم و صورت‌ها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی [[حقیقی]]، شاید این وصفی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید که: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ: ۳۴/ ۴۶. </ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحدی که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص [[واحد]] است و همه قیامها باید دنبال آن [[قیام]] باشد. [[خدای تبارک و تعالی]] می‌فرماید که: من فقط یک [[موعظه]] دارم به شما {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ}} به [[امت]] بگو که فقط من یک [[موعظه]] دارم به شما و آن [[موعظه]] این است که [[قیام]] کنید و [[قیام]] لله باشد، [[قیام]] لله کنید. البته آن [[حضرت]] [[قیام]] لله می‌فرمایند و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعه‌های بزرگوار آن [[حضرت]] هم باید [[پیروی]] از او بکنند در اینکه [[قیام]] کنند برای [[خدا]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. "به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم با این دستگاه‌های [[ظالم]] خصوصا دستگاه‌هایی که با اساس مخالفند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام خمینی|حضرت امام]] همچنین درباره کسانی که می‌گویند: "من که دلم بیشتر نسوخته به [[اسلام]] از [[حضرت صاحب]] {{ع}}، خوب ایشان هم که می‌بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟" می‌فرماید: "این اشخاص می‌خواهند از [[تکلیف]] شانه خالی کنند این [[منطق]] اشخاصی است که می‌خواهند از زیر بار دربروند. [[اسلام]] اینها را نمی‌پذیرد. [[اسلام]] اینها را به هیچ چیز نمی‌شمرد ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۸.</ref>. بر اساس [[ادله]] مربوط به [[امر به معروف و نهی از منکر]] باید بر علیه مظاهر [[فساد]] و [[پلیدی]] [[مبارزه]] کرد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم نمود<ref>آیه‌ها و روایت‌ها درباره امر به معروف و نهی از منکر زیاد است، از جمله آیه‌های: ۱۱۰ و ۱۱۴ سوره آل عمران.</ref>.
# '''پاکسازی ([[جامعه]]):''' مقصود از پاکسازی [[مبارزه]] با مظاهر [[گناه]] و [[پلیدی]] است. [[منتظر]] باید تلاش کند [[جامعه]] را از [[ظلم و ستم]] [[پاک]] نماید و این شرط [[انتظار]] است. او باید برای [[رضای خدا]]، بر علیه [[زشتی‌ها]] [[قیام]] نماید. "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم و صورت‌ها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی [[حقیقی]]، شاید این وصفی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید که: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ: ۳۴/ ۴۶. </ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحدی که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص [[واحد]] است و همه قیامها باید دنبال آن [[قیام]] باشد. [[خدای تبارک و تعالی]] می‌فرماید که: من فقط یک [[موعظه]] دارم به شما {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ}} به [[امت]] بگو که فقط من یک [[موعظه]] دارم به شما و آن [[موعظه]] این است که [[قیام]] کنید و [[قیام]] لله باشد، [[قیام]] لله کنید. البته آن [[حضرت]] [[قیام]] لله می‌فرمایند و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعه‌های بزرگوار آن [[حضرت]] هم باید [[پیروی]] از او بکنند در اینکه [[قیام]] کنند برای [[خدا]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. "به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم با این دستگاه‌های [[ظالم]] خصوصا دستگاه‌هایی که با اساس مخالفند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام خمینی|حضرت امام]] همچنین درباره کسانی که می‌گویند: "من که دلم بیشتر نسوخته به [[اسلام]] از [[حضرت صاحب]] {{ع}}، خوب ایشان هم که می‌بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟" می‌فرماید: "این اشخاص می‌خواهند از [[تکلیف]] شانه خالی کنند این [[منطق]] اشخاصی است که می‌خواهند از زیر بار دربروند. [[اسلام]] اینها را نمی‌پذیرد. [[اسلام]] اینها را به هیچ چیز نمی‌شمرد ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۸.</ref>. بر اساس [[ادله]] مربوط به [[امر به معروف و نهی از منکر]] باید بر علیه مظاهر [[فساد]] و [[پلیدی]] [[مبارزه]] کرد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم نمود<ref>آیه‌ها و روایت‌ها درباره امر به معروف و نهی از منکر زیاد است، از جمله آیه‌های: ۱۱۰ و ۱۱۴ سوره آل عمران.</ref>.
#'''[[آماده سازی]]:''' سومین [[وظیفه]] [[منتظر]] آنست که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور امام زمان]] و [[یاری]] او آماده نماید. "[[آمادگی]] و [[آماده سازی]]" از لوازم [[انتظار]] به معنای [[حقیقی]] کلمه است. "ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم. کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن [[حضرت]] {{ع}}"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.</ref>. "در بعضی [[روایات]]- که من حالا نمی‌دانم صحت و سقمش را- هست که یکی از چیزهای [[مستحب]] این است که [[مؤمنین]] در حال [[انتظار]] اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه اینکه اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند [[منتظر]]. اسلحه داشته باشند برای اینکه با [[ظلم]] مقابله کنند، با [[جور]] مقابله کنند. [[تکلیف]] است، [[نهی از منکر]] است. به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲، به همین مضمون مراجعه شود به: همان، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در مورد آماده بودن [[منتظر]]، [[روایت]] زیر [[نقل]] می‌شود:{{متن حدیث|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}‏ لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَ‏ اللَّهَ‏ إِذَا عَلِمَ‏ ذَلِكَ‏ مِنْ‏ نِيَّتِهِ‏ رَجَوْتُ‏ لِأَنْ‏ يُنْسِئَ‏ فِي‏ عُمُرِهِ‏ حَتَّى‏ يُدْرِكَهُ‏ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶.</ref>. پس صرف اینکه کسی بگوید من در [[انتظار]] [[حضرت مهدی]] هستم، او [[منتظر]] شناخته نمی‌شود، بلکه باید شرط‌های سه‌گانه آن، یعنی [[خودسازی]]، پاکسازی و [[آماده‌سازی]] را نیز تحصیل نماید. به عبارت دیگر، [[منتظر واقعی]] کسی است که خود را ساخته، برای پاکسازی [[جامعه]] از آلودگی تلاش و خود را برای [[یاری]] [[امام زمان]] آماده نموده است. این [[حقیقت]] [[انتظار]] در [[کلام]] [[امام خمینی]] است و این معنای از [[انتظار]] است که [[برترین]] [[اعمال]] و [[بهترین]] عبادتها است. "و اگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامی‌های [[منحرف]] آن است که برای [[ظهور]] آن بزرگوار باید کوشش در تحقق [[کفر]] و [[ظلم]] کرد و تا عالم را [[ظلم]] فراگیرد و مقدمات [[ظهور]] فراهم شود {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>"ما از خدا هستیم و ما بازگردنده به سوی او هستیم".</ref>"<ref>وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، بخشی از بند "ع"؛ سوره بقره، آیه:۱۵۶</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص 367-371.</ref>.
# '''[[آماده سازی]]:''' سومین [[وظیفه]] [[منتظر]] آنست که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور امام زمان]] و [[یاری]] او آماده نماید. "[[آمادگی]] و [[آماده سازی]]" از لوازم [[انتظار]] به معنای [[حقیقی]] کلمه است. "ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم. کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن [[حضرت]] {{ع}}"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.</ref>. "در بعضی [[روایات]]- که من حالا نمی‌دانم صحت و سقمش را- هست که یکی از چیزهای [[مستحب]] این است که [[مؤمنین]] در حال [[انتظار]] اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه اینکه اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند [[منتظر]]. اسلحه داشته باشند برای اینکه با [[ظلم]] مقابله کنند، با [[جور]] مقابله کنند. [[تکلیف]] است، [[نهی از منکر]] است. به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲، به همین مضمون مراجعه شود به: همان، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در مورد آماده بودن [[منتظر]]، [[روایت]] زیر [[نقل]] می‌شود:{{متن حدیث|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}‏ لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَ‏ اللَّهَ‏ إِذَا عَلِمَ‏ ذَلِكَ‏ مِنْ‏ نِيَّتِهِ‏ رَجَوْتُ‏ لِأَنْ‏ يُنْسِئَ‏ فِي‏ عُمُرِهِ‏ حَتَّى‏ يُدْرِكَهُ‏ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶.</ref>. پس صرف اینکه کسی بگوید من در [[انتظار]] [[حضرت مهدی]] هستم، او [[منتظر]] شناخته نمی‌شود، بلکه باید شرط‌های سه‌گانه آن، یعنی [[خودسازی]]، پاکسازی و [[آماده‌سازی]] را نیز تحصیل نماید. به عبارت دیگر، [[منتظر واقعی]] کسی است که خود را ساخته، برای پاکسازی [[جامعه]] از آلودگی تلاش و خود را برای [[یاری]] [[امام زمان]] آماده نموده است. این [[حقیقت]] [[انتظار]] در [[کلام]] [[امام خمینی]] است و این معنای از [[انتظار]] است که [[برترین]] [[اعمال]] و [[بهترین]] عبادتها است. "و اگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامی‌های [[منحرف]] آن است که برای [[ظهور]] آن بزرگوار باید کوشش در تحقق [[کفر]] و [[ظلم]] کرد و تا عالم را [[ظلم]] فراگیرد و مقدمات [[ظهور]] فراهم شود {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>"ما از خدا هستیم و ما بازگردنده به سوی او هستیم".</ref>"<ref>وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، بخشی از بند "ع"؛ سوره بقره، آیه:۱۵۶</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص 367-371.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۳۱: خط ۴۲۸:


«در [[زمان غیبت]] وظایفی برای [[شیعیان]] در نظر گرفته شده که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:
«در [[زمان غیبت]] وظایفی برای [[شیعیان]] در نظر گرفته شده که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:
*محزون و ناراحت بودن از عدم دسترسی به [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روشن است که حضور آن [[حضرت]] در اجتماع [[مسلمانان]]، خیر و [[برکت]] و موجب [[آرامش]] خاطر تمام [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است و [[محروم]] شدن از این [[نعمت]] بزرگ، خود [[حزن]] و [[اندوه]] بزرگی است. [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]]، بی‌صاحب بوده، درمانده، سرگردان و پریشان حال هستند، زیرا تبلیغات [[گمراه کننده]] بیگانگان و شبهاتی که آنها در اذهان [[مردم]] به وجود می‌آورند، هر [[انسان]] [[پاکدامنی]] را متأثر و ناراحت می‌کند. [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} از اینکه [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]]، سرگردانند و از طرف مخالفین در [[دل]] آنها [[شبهه]] ایجاد می‌شود، [[اشک]] می‌ریزد و شب‌ها به [[خواب]] نمی‌رود<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۵۵۸، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>.  
* محزون و ناراحت بودن از عدم دسترسی به [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روشن است که حضور آن [[حضرت]] در اجتماع [[مسلمانان]]، خیر و [[برکت]] و موجب [[آرامش]] خاطر تمام [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است و [[محروم]] شدن از این [[نعمت]] بزرگ، خود [[حزن]] و [[اندوه]] بزرگی است. [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]]، بی‌صاحب بوده، درمانده، سرگردان و پریشان حال هستند، زیرا تبلیغات [[گمراه کننده]] بیگانگان و شبهاتی که آنها در اذهان [[مردم]] به وجود می‌آورند، هر [[انسان]] [[پاکدامنی]] را متأثر و ناراحت می‌کند. [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} از اینکه [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]]، سرگردانند و از طرف مخالفین در [[دل]] آنها [[شبهه]] ایجاد می‌شود، [[اشک]] می‌ریزد و شب‌ها به [[خواب]] نمی‌رود<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۵۵۸، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>.  
* [[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}}. [[شیعه]] باید همیشه [[منتظر ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهرة [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل و داد]] و غالب شدن [[دین اسلام]] بر سایر [[ادیان]] باشد، همان‌طور که [[خدای سبحان]] به [[نبی اکرم]] {{صل}} بلکه به تمام [[پیغمبران]] و امت‌های گذشته [[وعده]] داده که روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نباشد که از [[بیم]] [[دشمنان]] در پرده [[حجاب]] بماند و [[بلا]] و [[سختی]] از [[زندگی]] حق‌پرستان برود. در [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعَدَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«[[سلام]] بر آن [[مهدی]] که [[خداوند]] به او [[وعده]] داده که تمام [[امت‌ها]] را به خاطر وجود او متحد و یکپارچه کند ([[اختلاف]] را از میان ببرد و [[دین]] یکی شود) و به واسطه او پراکندگی‌ها را گرد آورد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر کند و به سبب او [[وعده]] فرجی که به [[مؤمنین]] داده است، تحقق بخشد» همان، ص ۵۵۹، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛  
* [[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}}. [[شیعه]] باید همیشه [[منتظر ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهرة [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل و داد]] و غالب شدن [[دین اسلام]] بر سایر [[ادیان]] باشد، همان‌طور که [[خدای سبحان]] به [[نبی اکرم]] {{صل}} بلکه به تمام [[پیغمبران]] و امت‌های گذشته [[وعده]] داده که روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نباشد که از [[بیم]] [[دشمنان]] در پرده [[حجاب]] بماند و [[بلا]] و [[سختی]] از [[زندگی]] حق‌پرستان برود. در [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعَدَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«[[سلام]] بر آن [[مهدی]] که [[خداوند]] به او [[وعده]] داده که تمام [[امت‌ها]] را به خاطر وجود او متحد و یکپارچه کند ([[اختلاف]] را از میان ببرد و [[دین]] یکی شود) و به واسطه او پراکندگی‌ها را گرد آورد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر کند و به سبب او [[وعده]] فرجی که به [[مؤمنین]] داده است، تحقق بخشد» همان، ص ۵۵۹، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛  
* [[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]]. لازم است برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} از [[شرور]] و [[شیاطین]] انسی و جنّی و تعجیل [[ظهور]] ایشان و [[غلبه]] بر [[کافران]] و [[منافقان]] [[دعا]] شود که این خود نوعی اظهار [[بندگی]] و [[شوق]] و ابراز زیادتی [[محبت]] نسبت به آن [[حضرت]] است. دعاهای وارد شده از [[ائمه معصومین]] در این باره بسیار است که از آن جمله دعایی است که [[حضرت رضا]] {{ع}} امر کرد برای [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} خوانده شود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ حُجَّتِكَ...}} این [[دعا]] در کتاب [[مفاتیح الجنان]]، [[باب]]  [[زیارت]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} ذکر شده است. دیگری دعای زیر است که علاقه‌مندان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} آن را می‌خوانند: {{متن حدیث| اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا}}<ref>همان مدرک، ص ۵۶۲، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛(...)
* [[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]]. لازم است برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} از [[شرور]] و [[شیاطین]] انسی و جنّی و تعجیل [[ظهور]] ایشان و [[غلبه]] بر [[کافران]] و [[منافقان]] [[دعا]] شود که این خود نوعی اظهار [[بندگی]] و [[شوق]] و ابراز زیادتی [[محبت]] نسبت به آن [[حضرت]] است. دعاهای وارد شده از [[ائمه معصومین]] در این باره بسیار است که از آن جمله دعایی است که [[حضرت رضا]] {{ع}} امر کرد برای [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} خوانده شود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ حُجَّتِكَ...}} این [[دعا]] در کتاب [[مفاتیح الجنان]]، [[باب]]  [[زیارت]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} ذکر شده است. دیگری دعای زیر است که علاقه‌مندان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} آن را می‌خوانند: {{متن حدیث| اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا}}<ref>همان مدرک، ص ۵۶۲، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛(...)
* [[صدقه]] دادن برای حفظ وجود آن [[حضرت]]. هر اندازه که [[انسان]] به خاطر وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} [[صدقه]] بدهد، نشان از [[محبت]] و ارادت وی نسبت به آن [[حضرت]] است و موجب نزدیکی به این [[خاندان]] می‌شود، چون صدقه‌ای که [[انسان]] می‌دهد، برای هر فایده و غرضی که باشد یا برای [[نفس]] خود است یا برای [[محبوب]] عزیزی که نزد او گرامی است و [[اصلاح]] بسیاری از [[امور معاش]] و [[معاد]] وی به [[سلامتی]] او بستگی دارد.(...)
* [[صدقه]] دادن برای حفظ وجود آن [[حضرت]]. هر اندازه که [[انسان]] به خاطر وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} [[صدقه]] بدهد، نشان از [[محبت]] و ارادت وی نسبت به آن [[حضرت]] است و موجب نزدیکی به این [[خاندان]] می‌شود، چون صدقه‌ای که [[انسان]] می‌دهد، برای هر فایده و غرضی که باشد یا برای [[نفس]] خود است یا برای [[محبوب]] عزیزی که نزد او گرامی است و [[اصلاح]] بسیاری از [[امور معاش]] و [[معاد]] وی به [[سلامتی]] او بستگی دارد.(...)
*انجام [[حج]] به [[نیابت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روش بزرگان، [[دانشمندان]] و [[صالحان]] از زمان‌های بسیار دور چنین بوده که به [[نیابت از حضرت مهدی]] {{ع}} [[حج]] به جا می‌آوردند. این شیوه [[دلیل]] آن است که آنان برای عمل خود [[دلیل]] و [[برهان]] روشن و مسلمی داشته‌اند. معمول [[انسان‌ها]] در مراسم [[سیاسی]] عبادی [[حج]] بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را به جا آوردند، سعی می‌کنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوب‌ترین افراد خود نیز انجام دهند؛ حال این [[نیابت]] یا به خاطر [[خویشاوندی]] است مانند [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزند]] و غیره یا به خاطر علاقه [[دینی]] و مذهبی است، چنان که در زمان ما رسم است که عده‌ای به [[نیابت]] از [[رهبر]] [[کبیر]] [[انقلاب]] و بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] [[ایران]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[حج]] انجام می‌دهند، زیرا او از هر جهت [[حق]] بزرگی بر گردن ما دارد، از جمله پیاده کردن [[حکومت اسلامی]] و گستردن سایه [[عدالت اجتماعی]] بر سر عموم [[طبقات جامعه]].(...)
* انجام [[حج]] به [[نیابت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روش بزرگان، [[دانشمندان]] و [[صالحان]] از زمان‌های بسیار دور چنین بوده که به [[نیابت از حضرت مهدی]] {{ع}} [[حج]] به جا می‌آوردند. این شیوه [[دلیل]] آن است که آنان برای عمل خود [[دلیل]] و [[برهان]] روشن و مسلمی داشته‌اند. معمول [[انسان‌ها]] در مراسم [[سیاسی]] عبادی [[حج]] بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را به جا آوردند، سعی می‌کنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوب‌ترین افراد خود نیز انجام دهند؛ حال این [[نیابت]] یا به خاطر [[خویشاوندی]] است مانند [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزند]] و غیره یا به خاطر علاقه [[دینی]] و مذهبی است، چنان که در زمان ما رسم است که عده‌ای به [[نیابت]] از [[رهبر]] [[کبیر]] [[انقلاب]] و بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] [[ایران]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[حج]] انجام می‌دهند، زیرا او از هر جهت [[حق]] بزرگی بر گردن ما دارد، از جمله پیاده کردن [[حکومت اسلامی]] و گستردن سایه [[عدالت اجتماعی]] بر سر عموم [[طبقات جامعه]].(...)
*بر خاستن به محض شنیدن اسم [[مبارک]] آن [[حضرت]] به قصد [[تعظیم]]، بخصوص اگر لفظ [[قائم]] گفته شود. موقعی که [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} برده می‌شود، بخصوص اگر نام [[مقدس]] «[[قائم]]» به کار رود، در بین [[شیعیان]]، معمول است که به منظور [[احترام]] و بزرگداشت [[مقام]] آن [[حضرت]] از جای خود بر می‌خیزند. در این رابطه روایاتی در کتاب‌های معتبر [[شیعه]] ثبت و ضبط است، نظیر [[روایت]] زیر: [[حضرت]] [[امام رضا]] {{ع}} در یکی از مجالس [[خراسان]] حضور داشت. هنگامی که کلمه «[[قائم]]» گفته شد، آن [[حضرت]] ایستاد و دست مبارکش را بر سر نهاده، فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ}}(...)
* بر خاستن به محض شنیدن اسم [[مبارک]] آن [[حضرت]] به قصد [[تعظیم]]، بخصوص اگر لفظ [[قائم]] گفته شود. موقعی که [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} برده می‌شود، بخصوص اگر نام [[مقدس]] «[[قائم]]» به کار رود، در بین [[شیعیان]]، معمول است که به منظور [[احترام]] و بزرگداشت [[مقام]] آن [[حضرت]] از جای خود بر می‌خیزند. در این رابطه روایاتی در کتاب‌های معتبر [[شیعه]] ثبت و ضبط است، نظیر [[روایت]] زیر: [[حضرت]] [[امام رضا]] {{ع}} در یکی از مجالس [[خراسان]] حضور داشت. هنگامی که کلمه «[[قائم]]» گفته شد، آن [[حضرت]] ایستاد و دست مبارکش را بر سر نهاده، فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ}}(...)
* [[دعا]] برای حفظ [[ایمان]] خود در [[زمان غیبت]]. چون در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی [[مردم]] را احاطه می‌کند، لازم است که [[انسان]] ضمن توجه کامل به [[خداوند]]، با حالت [[تضرع]] و [[خضوع]] از حضرتش بخواهد که [[عقیده]] و ایمانش را از وسوسه‌های [[شیطانی]] و [[شبهات]] مخالفین حفظ کند، چون [[دشمنان اسلام]] همیشه منتظرند که از کوچک‌ترین بهانه‌ای استفاده کرده، [[مردم]] [[مسلمان]] و دیندار را نسبت به [[عقاید]] مذهبی [[سست]] و متزلزل کنند تا [[تعهد]] آنها نسبت به [[دستورات]] [[دینی]] و [[احکام الهی]] کم شود.(...)
* [[دعا]] برای حفظ [[ایمان]] خود در [[زمان غیبت]]. چون در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی [[مردم]] را احاطه می‌کند، لازم است که [[انسان]] ضمن توجه کامل به [[خداوند]]، با حالت [[تضرع]] و [[خضوع]] از حضرتش بخواهد که [[عقیده]] و ایمانش را از وسوسه‌های [[شیطانی]] و [[شبهات]] مخالفین حفظ کند، چون [[دشمنان اسلام]] همیشه منتظرند که از کوچک‌ترین بهانه‌ای استفاده کرده، [[مردم]] [[مسلمان]] و دیندار را نسبت به [[عقاید]] مذهبی [[سست]] و متزلزل کنند تا [[تعهد]] آنها نسبت به [[دستورات]] [[دینی]] و [[احکام الهی]] کم شود.(...)
* [[استمداد]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[سختی‌ها]] و مشکلات. [[انسان]] به هنگام [[سختی]] و گرفتاری‌های شدید، [[نیاز]] به [[پناهگاه]] روانی دارد و خود را ناگزیر از [[پناه]] بردن به قدرتی می‌داند که بتواند او را از آن گرفتاری [[نجات]] بخشد. [[شیعه]] در مواقع [[بحرانی]]، پناهگاه‌های فراوانی دارد، از جمله، وجود [[مقدس]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} که واسطه [[فیض]] عالم ماده و [[ملکوت]] و [[حجّت]] [[خدا]] بر خلق است.(...)
* [[استمداد]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[سختی‌ها]] و مشکلات. [[انسان]] به هنگام [[سختی]] و گرفتاری‌های شدید، [[نیاز]] به [[پناهگاه]] روانی دارد و خود را ناگزیر از [[پناه]] بردن به قدرتی می‌داند که بتواند او را از آن گرفتاری [[نجات]] بخشد. [[شیعه]] در مواقع [[بحرانی]]، پناهگاه‌های فراوانی دارد، از جمله، وجود [[مقدس]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} که واسطه [[فیض]] عالم ماده و [[ملکوت]] و [[حجّت]] [[خدا]] بر خلق است.(...)
*خود سازی و [[تزکیه]] [[نفس]]. از [[وظایف]] مهم دیگری که [[مشتاقان]] [[حکومت عدل]] پرور [[حضرت مهدی]] {{ع}} به عهده دارند، این است که خود را از طریق انجام [[دستورات الهی]] و [[ترک گناهان]] و [[تزکیه]] [[نفس]] و آراسته شدن به [[صفات]]  [[پسندیده]]، [[اصلاح]] کنند و برای [[یاری دین]] [[حق]] با چشم‌پوشی از [[دنیا]] و لذایذ آن و [[تحمل]] [[سختی‌ها]] [[آمادگی]] در خود ایجاد نمایند.(...)
* خود سازی و [[تزکیه]] [[نفس]]. از [[وظایف]] مهم دیگری که [[مشتاقان]] [[حکومت عدل]] پرور [[حضرت مهدی]] {{ع}} به عهده دارند، این است که خود را از طریق انجام [[دستورات الهی]] و [[ترک گناهان]] و [[تزکیه]] [[نفس]] و آراسته شدن به [[صفات]]  [[پسندیده]]، [[اصلاح]] کنند و برای [[یاری دین]] [[حق]] با چشم‌پوشی از [[دنیا]] و لذایذ آن و [[تحمل]] [[سختی‌ها]] [[آمادگی]] در خود ایجاد نمایند.(...)
* [[اصلاح جامعه]]. [[وظیفه]] مهم دیگری که به عهده [[عاشقان]] و علاقه‌مندان واقعی آن [[حضرت]] است - البته بعد از [[اصلاح]] خود - سعی و تلاش فراوان در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجروی‌ها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] است. بنابراین، بر اساس احساس [[مسؤولیت]] همگانی، باید در برابر [[فسادها]] و ناهنجاری‌ها ایستاد و [[سکوت]] را [[شکست]] و حتی در [[موقعیت]] مناسب، پرخاش کرد و از [[سرزنش]] دیگران نهراسید. کسانی که خود را از صحنه اجتماع کنار می‌کشند و می‌گویند: ما به خیر و شرّ دیگران کار نداریم و به [[عبادت]] خود می‌پردازیم و تنها به این بسنده می‌کنند که خود را [[دوستدار]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} می‌دانند، به [[وظایف]] خود در [[زمان غیبت]] عمل نکرده‌اند و جزو [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] به حساب نمی‌آیند، هر چند روزی صدها مرتبه بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ}} بطور کلی، [[مسلمان]] کسی است که به مشکلات و گرفتاری‌های [[مسلمانان]] اهمیت بدهد و در زمینه رفع آنها از هیچ کوششی دریغ نورزد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>«هر کس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] می‌طلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست» میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>؛
* [[اصلاح جامعه]]. [[وظیفه]] مهم دیگری که به عهده [[عاشقان]] و علاقه‌مندان واقعی آن [[حضرت]] است - البته بعد از [[اصلاح]] خود - سعی و تلاش فراوان در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجروی‌ها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] است. بنابراین، بر اساس احساس [[مسؤولیت]] همگانی، باید در برابر [[فسادها]] و ناهنجاری‌ها ایستاد و [[سکوت]] را [[شکست]] و حتی در [[موقعیت]] مناسب، پرخاش کرد و از [[سرزنش]] دیگران نهراسید. کسانی که خود را از صحنه اجتماع کنار می‌کشند و می‌گویند: ما به خیر و شرّ دیگران کار نداریم و به [[عبادت]] خود می‌پردازیم و تنها به این بسنده می‌کنند که خود را [[دوستدار]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} می‌دانند، به [[وظایف]] خود در [[زمان غیبت]] عمل نکرده‌اند و جزو [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] به حساب نمی‌آیند، هر چند روزی صدها مرتبه بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ}} بطور کلی، [[مسلمان]] کسی است که به مشکلات و گرفتاری‌های [[مسلمانان]] اهمیت بدهد و در زمینه رفع آنها از هیچ کوششی دریغ نورزد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>«هر کس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] می‌طلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست» میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>؛


خط ۴۵۱: خط ۴۴۸:


«این بخش از آن جا که دارای جنبه کاربردی و تکلیفی می‌‌باشد، [[جایگاه]] مهم و ویژه‌‌ای را در مباحث [[مهدویت]] دارد و به همین [[علت]] بسیاری از علمای [[شیعه]] به این موضوع پرداخته‌‌اند و حتی مباحث مستقلی را در این زمینه تدوین کرده‌اند<ref>از جمله می‌‌توان به بخش هشتم از کتاب نجم الثاقب، تالیف مرحوم محدث نوری اشاره نمود.</ref>. در لابلای نوشته‌‌ها و مصاحبه‌‌هایی که از [[مرحوم علامه]] به دست ما رسیده است، نکات و سفارش‌‌های مختصری در این زمینه به دست آمده که به ذکر آنها می‌‌پردازیم.
«این بخش از آن جا که دارای جنبه کاربردی و تکلیفی می‌‌باشد، [[جایگاه]] مهم و ویژه‌‌ای را در مباحث [[مهدویت]] دارد و به همین [[علت]] بسیاری از علمای [[شیعه]] به این موضوع پرداخته‌‌اند و حتی مباحث مستقلی را در این زمینه تدوین کرده‌اند<ref>از جمله می‌‌توان به بخش هشتم از کتاب نجم الثاقب، تالیف مرحوم محدث نوری اشاره نمود.</ref>. در لابلای نوشته‌‌ها و مصاحبه‌‌هایی که از [[مرحوم علامه]] به دست ما رسیده است، نکات و سفارش‌‌های مختصری در این زمینه به دست آمده که به ذکر آنها می‌‌پردازیم.
*'''[[لزوم معرفت به امام]] {{ع}}''': از جمله اموری که بر هر مسلمانی [[واجب]] است، [[شناخت امام]] و [[حجت]] زمان خود می‌‌باشد؛ چرا که بر اساس [[روایت]] معروفی که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"}}. هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، بسان مردن زمان [[جاهلیت]] [[جان]] سپرده است<ref>این حدیث در منابع شیعی مانند: بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۵۷؛ تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۲۶۰؛ کمال الدین، جلد ۲، صفحه ۴۰۹؛ المناقب، جلد ۱، صفحه ۲۴۶ آمده است. این حدیث در منابع عامه با تعابیر مختلفی نقش شده که از جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: صحیح بخاری، جلد ۲، صفحه ۱۳؛ صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۱؛ شرح المقاصد، جلسه، صفحه ۳۷۵.</ref>.
* '''[[لزوم معرفت به امام]] {{ع}}''': از جمله اموری که بر هر مسلمانی [[واجب]] است، [[شناخت امام]] و [[حجت]] زمان خود می‌‌باشد؛ چرا که بر اساس [[روایت]] معروفی که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"}}. هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، بسان مردن زمان [[جاهلیت]] [[جان]] سپرده است<ref>این حدیث در منابع شیعی مانند: بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۵۷؛ تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۲۶۰؛ کمال الدین، جلد ۲، صفحه ۴۰۹؛ المناقب، جلد ۱، صفحه ۲۴۶ آمده است. این حدیث در منابع عامه با تعابیر مختلفی نقش شده که از جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: صحیح بخاری، جلد ۲، صفحه ۱۳؛ صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۱؛ شرح المقاصد، جلسه، صفحه ۳۷۵.</ref>.


[[علامه]] در توضیح این [[حدیث]] می‌‌گوید: این [[حدیث]] یعنی [[اطاعت از امام]] {{ع}} را [[واجب]] بداند، چنانکه در [[روایت]] دیگر به این معنی [[تفسیر]] شده است. و گرنه اسم و شخص [[امام]] {{ع}} را که [[کافر]] و مومن می‌‌دانند. و شناختن [[امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[مفترض الطاعه]] تحقق نمی‌‌یابد مگر اینکه [[امام]] سابق و [[نصب]] او را به [[نص]] از [[امام]] سابق بشناسد، و اگر به یکی از [[ائمه]] {{ع}} [[معرفت]] نداشته باشد [[معرفت]] او کامل نخواهد بود<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۴۰.</ref>.
[[علامه]] در توضیح این [[حدیث]] می‌‌گوید: این [[حدیث]] یعنی [[اطاعت از امام]] {{ع}} را [[واجب]] بداند، چنانکه در [[روایت]] دیگر به این معنی [[تفسیر]] شده است. و گرنه اسم و شخص [[امام]] {{ع}} را که [[کافر]] و مومن می‌‌دانند. و شناختن [[امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[مفترض الطاعه]] تحقق نمی‌‌یابد مگر اینکه [[امام]] سابق و [[نصب]] او را به [[نص]] از [[امام]] سابق بشناسد، و اگر به یکی از [[ائمه]] {{ع}} [[معرفت]] نداشته باشد [[معرفت]] او کامل نخواهد بود<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۴۰.</ref>.
خط ۴۵۸: خط ۴۵۵:


اهمیت [[معرفت]] به [[امام زمان]] {{ع}} زمانی روشن‌‌تر می‌‌شود که این [[معرفت]] با [[معرفت به خداوند]] گره بخورد، زیرا به [[اعتقاد]] [[علامه]] بدون [[شناخت]] نسبت به [[امام]] نمی‌‌توان [[خداوند]] را [[شناخت]]. ایشان در این زمینه می‌‌گویند: شناسایی [[خداوند]] بدون شناسایی [[امام]] صورت نمی‌‌گیرد، زیرا [[امام]] به منزله مصب، محل ریزش، آبشار و [[جایگاه]] [[افاضه]] [[فیض]] از بالا است، پس نخست [[امام]] که از همه کامل‌‌تر است [[فیض]] می‌‌گیرد و بعد بقیه موجودات از [[امام]] [[فیض]] می‌‌گیرند<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۱۳۸.</ref>.
اهمیت [[معرفت]] به [[امام زمان]] {{ع}} زمانی روشن‌‌تر می‌‌شود که این [[معرفت]] با [[معرفت به خداوند]] گره بخورد، زیرا به [[اعتقاد]] [[علامه]] بدون [[شناخت]] نسبت به [[امام]] نمی‌‌توان [[خداوند]] را [[شناخت]]. ایشان در این زمینه می‌‌گویند: شناسایی [[خداوند]] بدون شناسایی [[امام]] صورت نمی‌‌گیرد، زیرا [[امام]] به منزله مصب، محل ریزش، آبشار و [[جایگاه]] [[افاضه]] [[فیض]] از بالا است، پس نخست [[امام]] که از همه کامل‌‌تر است [[فیض]] می‌‌گیرد و بعد بقیه موجودات از [[امام]] [[فیض]] می‌‌گیرند<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۱۳۸.</ref>.
*'''[[ایمان]] به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} و [[انتظار فرج]]''': از جمله [[وظایف]] [[عصر غیبت]]، [[ایمان]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و حتمی بودن آن در [[آخرالزمان]] و در [[انتظار]] آن بودن است. [[علامه]] در [[کلامی]] شیوا به [[لزوم]] [[ایمان]] به [[ظهور]] و آمدن دوران [[روشنایی]] و تأثیر آن بر [[تفکر]] [[فلسفی]]، [[اخلاقی]] و [[زندگی معنوی]] [[انسان]] ها، پرداخته و بیان می‌کند که هر فرد مسلمانی باید این [[حقیقت]] را [[نصب]] العین خود قرار داده و مانند روز روشن در آن [[تردید]] نکند که [[جامعه اسلامی]] که او در آن [[زندگی]] می‌کند، چنانکه در [[باطن]] جز [[نورانیت]] و [[طهارت]] صفتی ندارد، روزی خواهد رسید که در ظاهر نیز چنین شده و تبدیل به یک [[جامعه]] بهشتی گردد، و هر [[عیب]] و نقیصه‌ای که فعلا دارد، و هر [[پلیدی]] و تیرگی که در گوشه و کنارش یافت می‌‌شود، تدریجا و دفعتاً، از بین رفته روزی تبدیل به [[نورانیت]] و [[طهارت]] [[خالص]] و [[سعادت]] و [[روحانیت]] محض خواهد شد.
* '''[[ایمان]] به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} و [[انتظار فرج]]''': از جمله [[وظایف]] [[عصر غیبت]]، [[ایمان]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و حتمی بودن آن در [[آخرالزمان]] و در [[انتظار]] آن بودن است. [[علامه]] در [[کلامی]] شیوا به [[لزوم]] [[ایمان]] به [[ظهور]] و آمدن دوران [[روشنایی]] و تأثیر آن بر [[تفکر]] [[فلسفی]]، [[اخلاقی]] و [[زندگی معنوی]] [[انسان]] ها، پرداخته و بیان می‌کند که هر فرد مسلمانی باید این [[حقیقت]] را [[نصب]] العین خود قرار داده و مانند روز روشن در آن [[تردید]] نکند که [[جامعه اسلامی]] که او در آن [[زندگی]] می‌کند، چنانکه در [[باطن]] جز [[نورانیت]] و [[طهارت]] صفتی ندارد، روزی خواهد رسید که در ظاهر نیز چنین شده و تبدیل به یک [[جامعه]] بهشتی گردد، و هر [[عیب]] و نقیصه‌ای که فعلا دارد، و هر [[پلیدی]] و تیرگی که در گوشه و کنارش یافت می‌‌شود، تدریجا و دفعتاً، از بین رفته روزی تبدیل به [[نورانیت]] و [[طهارت]] [[خالص]] و [[سعادت]] و [[روحانیت]] محض خواهد شد.


با وجود [[ایمان]] به یک چنین حقیقتی، دیگر تصور مغلوبیت و خسارت سعی،. برای یک فرد [[مسلمان]] محال است. زیرا وی می‌داند که اگر چنین روزی را [[درک]] نماید، [[غرق]] [[سعادت]] گردیده، کام [[دنیوی]] و [[اخروی]] خود را خواهد گرفت، و اگر [[درک]] نکند [[جامعه]] اش، که باز از نقطه نظر واقع‌بینی و [[فکر]] [[اجتماعی]] همان خودش می‌‌باشد، با [[درک]] آن روز سر بلند است، و او به شخصه جزو رهپویان این راه و فدائیان این مقصد بوده و [[پاداش]] عمل وی پیش خدای [[دانا]] و [[بینا]] هدر نخواهد رفت.
با وجود [[ایمان]] به یک چنین حقیقتی، دیگر تصور مغلوبیت و خسارت سعی،. برای یک فرد [[مسلمان]] محال است. زیرا وی می‌داند که اگر چنین روزی را [[درک]] نماید، [[غرق]] [[سعادت]] گردیده، کام [[دنیوی]] و [[اخروی]] خود را خواهد گرفت، و اگر [[درک]] نکند [[جامعه]] اش، که باز از نقطه نظر واقع‌بینی و [[فکر]] [[اجتماعی]] همان خودش می‌‌باشد، با [[درک]] آن روز سر بلند است، و او به شخصه جزو رهپویان این راه و فدائیان این مقصد بوده و [[پاداش]] عمل وی پیش خدای [[دانا]] و [[بینا]] هدر نخواهد رفت.
خط ۴۶۷: خط ۴۶۴:


این نگاه عمیق به [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} نشان می‌‌دهد که [[انتظار]]، راهکار و دستوری است که [[خداوند]] برای حفظ [[روحیه امید]] و حرکت به سوی آرمان‌‌های [[الهی]]، پیشروی [[اولیای الهی]] و [[پیروان]] آنها قرار داده است.
این نگاه عمیق به [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} نشان می‌‌دهد که [[انتظار]]، راهکار و دستوری است که [[خداوند]] برای حفظ [[روحیه امید]] و حرکت به سوی آرمان‌‌های [[الهی]]، پیشروی [[اولیای الهی]] و [[پیروان]] آنها قرار داده است.
*'''فراهم کردن بستر [[ظهور]]''': یکی دیگر از مهم‌ترین [[وظایف]] [[مسلمانان]] و بخصوص [[شیعیان]] این است که [[شرایط ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} را فراهم کنند و بستر مناسب برای حضور ایشان را آماده نمایند. واضح است که این [[بسترسازی]] جز در پرتوی [[تقوا]] و عمل به آموزه‌‌های [[دینی]] ممکن نیست؛ ولی هستند عده‌‌ای که با نگاه سطحی و ناقص خود به [[خطا]] رفته‌‌اند و [[خیال]] کردند که برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} باید هرچه بیشتر نسبت به گسترش [[گناه]] و [[ظلم]] تلاش کرد، تا [[دنیا]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] شود و [[امام]] {{ع}} [[ظهور]] نماید!<ref>چنانچه بعضی از چپ گرا‌‌های افراطی چنین اعتقادی دارند؛ همچنین این اعتقاد منسوب به اعضای انجمن حجتیه می‌‌باشد. مراجعه شود به: چشم به راه مهدی {{ع}}، نوشته جمعی از نویسندگان؛ قیام و انقلاب مهدی {{ع}}، شهید مطهری.</ref> این برداشت نادرست ناشی از [[فهم]] غلط و کوته‌‌بینانه از احادیثی است که [[ظهور]] را بعد از گسترش [[جرم]] و بی عدالتی در [[زمین]] می‌‌دانند. مانند [[حدیث]] {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>(بعد از این که زمین از ظلم بر می‌‌گردد، آن را با قسط و داد پر می‌‌کند). الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۸۸؛ بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه۲۲۶؛ الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۹؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۱۲۸ و غیره. مرحوم علامه نیز این حدیث را متواتر می‌‌داند. المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷ و جلد ۱۵، صفحه ۱۵۴.</ref>. و {{متن حدیث|لا یظهر الا و یظهر الفساد}}<ref>(ظهور نمی‌‌کند مگر اینکه فساد آشکار گردد.) این روایت در منابع روایی یافت نشد و در متن سؤالی که از علامه پرسیده شده، آمده است.</ref>.
* '''فراهم کردن بستر [[ظهور]]''': یکی دیگر از مهم‌ترین [[وظایف]] [[مسلمانان]] و بخصوص [[شیعیان]] این است که [[شرایط ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} را فراهم کنند و بستر مناسب برای حضور ایشان را آماده نمایند. واضح است که این [[بسترسازی]] جز در پرتوی [[تقوا]] و عمل به آموزه‌‌های [[دینی]] ممکن نیست؛ ولی هستند عده‌‌ای که با نگاه سطحی و ناقص خود به [[خطا]] رفته‌‌اند و [[خیال]] کردند که برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} باید هرچه بیشتر نسبت به گسترش [[گناه]] و [[ظلم]] تلاش کرد، تا [[دنیا]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] شود و [[امام]] {{ع}} [[ظهور]] نماید!<ref>چنانچه بعضی از چپ گرا‌‌های افراطی چنین اعتقادی دارند؛ همچنین این اعتقاد منسوب به اعضای انجمن حجتیه می‌‌باشد. مراجعه شود به: چشم به راه مهدی {{ع}}، نوشته جمعی از نویسندگان؛ قیام و انقلاب مهدی {{ع}}، شهید مطهری.</ref> این برداشت نادرست ناشی از [[فهم]] غلط و کوته‌‌بینانه از احادیثی است که [[ظهور]] را بعد از گسترش [[جرم]] و بی عدالتی در [[زمین]] می‌‌دانند. مانند [[حدیث]] {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>(بعد از این که زمین از ظلم بر می‌‌گردد، آن را با قسط و داد پر می‌‌کند). الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۸۸؛ بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه۲۲۶؛ الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۹؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۱۲۸ و غیره. مرحوم علامه نیز این حدیث را متواتر می‌‌داند. المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷ و جلد ۱۵، صفحه ۱۵۴.</ref>. و {{متن حدیث|لا یظهر الا و یظهر الفساد}}<ref>(ظهور نمی‌‌کند مگر اینکه فساد آشکار گردد.) این روایت در منابع روایی یافت نشد و در متن سؤالی که از علامه پرسیده شده، آمده است.</ref>.


[[علامه]] در مقابل این دیدگاه [[باطل]] می‌‌ایستد و می‌‌گوید: «لازمه این سخن، [[حلال]] شمردن [[حرام]] و جواز ترک [[واجبات]] است و مسلما [[حضرت]] نمی‌خواهد که [[فساد]] کنیم تا بیاید و ما را گردن بزنند»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۴.</ref>.
[[علامه]] در مقابل این دیدگاه [[باطل]] می‌‌ایستد و می‌‌گوید: «لازمه این سخن، [[حلال]] شمردن [[حرام]] و جواز ترک [[واجبات]] است و مسلما [[حضرت]] نمی‌خواهد که [[فساد]] کنیم تا بیاید و ما را گردن بزنند»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۴.</ref>.


از همین رو یکی از [[وظایف]] مهم و اساسی در [[دوران غیبت]]، رعایت [[تقوا]] و توجه به [[احکام]] و [[وظایف]] شرعی است که [[خداوند]] برای ما معین نموده است. به همین جهت است که وقتی از [[علامه]] درباره راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} سؤال می‌شود، بر روی [[تقوا]] و انجام [[وظایف]] شرعی تأکید می‌‌کند و ضمن [[اعتقاد]] به امکان [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]] {{ع}} برای رسیدن و وصال به آن [[امام]] [[عزیز]] می‌‌گویند: «در این مورد رعایت سه مطلب ضروری است:
از همین رو یکی از [[وظایف]] مهم و اساسی در [[دوران غیبت]]، رعایت [[تقوا]] و توجه به [[احکام]] و [[وظایف]] شرعی است که [[خداوند]] برای ما معین نموده است. به همین جهت است که وقتی از [[علامه]] درباره راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} سؤال می‌شود، بر روی [[تقوا]] و انجام [[وظایف]] شرعی تأکید می‌‌کند و ضمن [[اعتقاد]] به امکان [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]] {{ع}} برای رسیدن و وصال به آن [[امام]] [[عزیز]] می‌‌گویند: «در این مورد رعایت سه مطلب ضروری است:
#برای [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} باید بسیار با [[تقوا]] و [[پرهیزگار]] بود.
# برای [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} باید بسیار با [[تقوا]] و [[پرهیزگار]] بود.
#باید [[محبت]]، [[عشق]] و [[معرفت]] فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی [[معرفت]] کسب کند که در خور [[امام زمان]] {{ع}} باشد، اما می‌توان در [[حد]]  [[توان]] نسبت به این مسئله تلاش کرد.
# باید [[محبت]]، [[عشق]] و [[معرفت]] فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی [[معرفت]] کسب کند که در خور [[امام زمان]] {{ع}} باشد، اما می‌توان در [[حد]]  [[توان]] نسبت به این مسئله تلاش کرد.
#مداومت کردن بر یکی از زیارت‌‌های مشهور.»<ref>آیت الله سعادت پرور پس از نقل کلام فوق می‌‌گویند: خود ایشان در این مورد زیارتی را که با (سلام علی آل یاسین) آغاز می‌شود، توصیه می‌‌فرمودند. توصیه‌های اخلاقی آیت الله سعادت پرور، نرم افزار گنج سعادت.</ref>
# مداومت کردن بر یکی از زیارت‌‌های مشهور.»<ref>آیت الله سعادت پرور پس از نقل کلام فوق می‌‌گویند: خود ایشان در این مورد زیارتی را که با (سلام علی آل یاسین) آغاز می‌شود، توصیه می‌‌فرمودند. توصیه‌های اخلاقی آیت الله سعادت پرور، نرم افزار گنج سعادت.</ref>


و در جای دیگری در پاسخ به این پرسش که راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} چیست؟ می‌‌گوید: «[[امام زمان]] {{ع}} خود فرموده است: شما خوب باشید، ما خودمان شما را پیدا می‌‌کنیم»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۳.</ref>.
و در جای دیگری در پاسخ به این پرسش که راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} چیست؟ می‌‌گوید: «[[امام زمان]] {{ع}} خود فرموده است: شما خوب باشید، ما خودمان شما را پیدا می‌‌کنیم»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۳.</ref>.
خط ۴۸۹: خط ۴۸۶:


همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] می‌‌کند که ایشان می‌‌فرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کرده‌‌اند، و به خدمتش شرفیاب شده‌‌اند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان می‌‌بیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک می‌‌شدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را می‌‌گیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفس‌‌های او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه]]  [[خدا]] قسم می‌‌دهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] می‌‌رسد. مرحوم [[قاضی]] می‌‌فرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه می‌‌نمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس می‌کرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده می‌‌نموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>.
همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] می‌‌کند که ایشان می‌‌فرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کرده‌‌اند، و به خدمتش شرفیاب شده‌‌اند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان می‌‌بیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک می‌‌شدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را می‌‌گیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفس‌‌های او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه]]  [[خدا]] قسم می‌‌دهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] می‌‌رسد. مرحوم [[قاضی]] می‌‌فرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه می‌‌نمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس می‌کرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده می‌‌نموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>.
*'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} می‌گویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>.
* '''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} می‌گویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۹۶: خط ۴۹۳:
| پاسخ‌دهنده = احمد زمانی
| پاسخ‌دهنده = احمد زمانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
#«'''[[شناخت امام عصر]]{{ع}}:''' [[شناخت]] ما نسبت به هر موجودی باعث [[تقرب]] و یا دور شدن از آن موجود می‌شود و تکالیفی را بر دوش ما می‌گذارد که به صورت طبیعی انجام آن [[وظایف]]، موجب [[آرامش]] و سکینۀ [[روح]] و [[قلب]] می‌گردد. [[عثمان بن سعید عمری]] که خود [[وکیل]] [[امام هادی]]، [[عسکری]] و [[قائم آل محمد]]{{عم}} بوده است، می‌گوید در محضر [[امام حسن عسکری]]{{ع}} بودم. از آن [[حضرت]] نسبت به [[روایت]] معروفِ [[نقل]] شده از پدرانش سؤال کردند: آیا صحیح است که آنان فرموده‌اند: "همانا [[زمین]] از [[حجت الهی]] تا [[روز قیامت]] خالی نخواهد بود و او در میان [[مردم]] است و هر کسی که بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است؟ "<ref>{{متن حدیث|"أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "}}.</ref>. [[امام عسکری]]{{ع}} پاسخ داد: این مطلب [[حق]] است و همانند روزِ روشن، [[حق]] است و نمی‌توان آن را [[انکار]] کرد. آن‌گاه پرسیدند: یا ابن [[رسول الله]]! [[حجت]] و [[امام زمان]] پس از شما چه کسی است؟ فرمود:  [[امام زمان]] پس از من پسرم، [[محمد]] است. او [[امام]] و [[حجت]] بعد از من است. هر کس بمیرد و او را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]]<ref>{{متن حدیث|ابْنِي مُحَمَّدٌ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة}}؛ مرگ جاهلیت به فرمایش امام صادق{{ع}} همان مرگ در گمراهی است و بعضی آن را مردن به آیین یهود و انصارای منسوخ دانسته‌اند که نتیجه یکی است.</ref> مرده است. سپس فرمود: [[آگاه]] باشید برای آن [[حجت الهی]] [[غیبت]] شگفت‌انگیزی است که در آن دوران، انسان‌های [[ناآگاه]] در سرگردانی و [[اضطراب]] شدیدی به سر می‌برند و آنانی که راه [[باطل]] را پیموده‌اند عَلَم [[مخالفت]] را در دست دارند و یا [[همراهی]] می‌کنند نابود می‌گردند و عده‌ای که برای [[فریب]] [[مردم]]، زمان خاصی را معین می‌کنند، [[دروغ]] می‌گویند. سپس از پردۀ [[غیبت]] خارج خواهد شد و [[ظهور]] می‌کند. آن‌گاه فرمود: پس گویا از هم اکنون [[پرچم‌ها]] و علائمی را می‌بینم که بر بالای سرش حرکت می‌کنند<ref>{{متن حدیث|أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ وَ رَايَاتٍ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ}}؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۴۳؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۸؛ القمی، کفایة الأثر، ص ۲۹۶ و شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹. اختلاف مختصری در بعضی نسخه‌ها است که رؤیت پرچم‌ها در نجف و کوفه مطرح شده و در آدرس اول به صورت مطلق ذکر شده است.</ref>. [[شناخت امام عصر]]{{ع}} آن‌قدر مهم و پراهمیت است که از ده‌ها و صدها سال قبل، [[پیشوایان معصوم]]، [[مردم]] را بدان ترغیب می‌کردند و ادامه [[زندگی معنوی]] و استمرار [[هدایت]] را مربوط به آن می‌دانستند. [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: چنان‌چه در [[عصر غیبت]] واقع شدم و دسترسی به [[امام عصر]]{{ع}} نداشتم، [[بهترین]] کار جهت تلاش برای رسیدن به او چیست؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[خواندن]] دعای ذیل که در بردارندۀ [[شناخت]] و نقش [[معرفت امام زمان]]{{ع}} است]: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي }}<ref>بارخدایا! خودت را به من بشناسان، چنان‌چه "[[توفیق]] [[شناخت]] تو را پیدا نکنم و" خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. بارخدایا! پیامبرت را به من بشناسان، چنان‌چه [[توفیق]] [[شناخت]] پیامبرت را به من [[عنایت]] نکنی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. بارخدایا! [[حجت]] و ولیت را به من بشناسان، چنان‌چه ولیت را به من نشناسانی از [[دین]] و فطرتم "که به من [[عنایت]] کرده‌ای" [[منحرف]] گشته و [[گمراه]] خواهم شد؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷، باب فی الغیبة، ح ۵؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ص ۱۶۷ و شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۸۸۵ (ملحقات).</ref>.  
#«'''[[شناخت امام عصر]] {{ع}}:''' [[شناخت]] ما نسبت به هر موجودی باعث [[تقرب]] و یا دور شدن از آن موجود می‌شود و تکالیفی را بر دوش ما می‌گذارد که به صورت طبیعی انجام آن [[وظایف]]، موجب [[آرامش]] و سکینۀ [[روح]] و [[قلب]] می‌گردد. [[عثمان بن سعید عمری]] که خود [[وکیل]] [[امام هادی]]، [[عسکری]] و [[قائم آل محمد]] {{عم}} بوده است، می‌گوید در محضر [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بودم. از آن [[حضرت]] نسبت به [[روایت]] معروفِ [[نقل]] شده از پدرانش سؤال کردند: آیا صحیح است که آنان فرموده‌اند: "همانا [[زمین]] از [[حجت الهی]] تا [[روز قیامت]] خالی نخواهد بود و او در میان [[مردم]] است و هر کسی که بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است؟ "<ref>{{متن حدیث|"أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "}}.</ref>. [[امام عسکری]] {{ع}} پاسخ داد: این مطلب [[حق]] است و همانند روزِ روشن، [[حق]] است و نمی‌توان آن را [[انکار]] کرد. آن‌گاه پرسیدند: یا ابن [[رسول الله]]! [[حجت]] و [[امام زمان]] پس از شما چه کسی است؟ فرمود:  [[امام زمان]] پس از من پسرم، [[محمد]] است. او [[امام]] و [[حجت]] بعد از من است. هر کس بمیرد و او را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]]<ref>{{متن حدیث|ابْنِي مُحَمَّدٌ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة}}؛ مرگ جاهلیت به فرمایش امام صادق {{ع}} همان مرگ در گمراهی است و بعضی آن را مردن به آیین یهود و انصارای منسوخ دانسته‌اند که نتیجه یکی است.</ref> مرده است. سپس فرمود: [[آگاه]] باشید برای آن [[حجت الهی]] [[غیبت]] شگفت‌انگیزی است که در آن دوران، انسان‌های [[ناآگاه]] در سرگردانی و [[اضطراب]] شدیدی به سر می‌برند و آنانی که راه [[باطل]] را پیموده‌اند عَلَم [[مخالفت]] را در دست دارند و یا [[همراهی]] می‌کنند نابود می‌گردند و عده‌ای که برای [[فریب]] [[مردم]]، زمان خاصی را معین می‌کنند، [[دروغ]] می‌گویند. سپس از پردۀ [[غیبت]] خارج خواهد شد و [[ظهور]] می‌کند. آن‌گاه فرمود: پس گویا از هم اکنون [[پرچم‌ها]] و علائمی را می‌بینم که بر بالای سرش حرکت می‌کنند<ref>{{متن حدیث|أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ وَ رَايَاتٍ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ}}؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۴۳؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۸؛ القمی، کفایة الأثر، ص ۲۹۶ و شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹. اختلاف مختصری در بعضی نسخه‌ها است که رؤیت پرچم‌ها در نجف و کوفه مطرح شده و در آدرس اول به صورت مطلق ذکر شده است.</ref>. [[شناخت امام عصر]] {{ع}} آن‌قدر مهم و پراهمیت است که از ده‌ها و صدها سال قبل، [[پیشوایان معصوم]]، [[مردم]] را بدان ترغیب می‌کردند و ادامه [[زندگی معنوی]] و استمرار [[هدایت]] را مربوط به آن می‌دانستند. [[زراره]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چنان‌چه در [[عصر غیبت]] واقع شدم و دسترسی به [[امام عصر]] {{ع}} نداشتم، [[بهترین]] کار جهت تلاش برای رسیدن به او چیست؟ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[خواندن]] دعای ذیل که در بردارندۀ [[شناخت]] و نقش [[معرفت امام زمان]] {{ع}} است]: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي }}<ref>بارخدایا! خودت را به من بشناسان، چنان‌چه "[[توفیق]] [[شناخت]] تو را پیدا نکنم و" خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. بارخدایا! پیامبرت را به من بشناسان، چنان‌چه [[توفیق]] [[شناخت]] پیامبرت را به من [[عنایت]] نکنی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. بارخدایا! [[حجت]] و ولیت را به من بشناسان، چنان‌چه ولیت را به من نشناسانی از [[دین]] و فطرتم "که به من [[عنایت]] کرده‌ای" [[منحرف]] گشته و [[گمراه]] خواهم شد؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷، باب فی الغیبة، ح ۵؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ص ۱۶۷ و شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۸۸۵ (ملحقات).</ref>.  
#'''[[انتظار فرج]]:''' [[انتظار فرج]]، چشم داشتن به حاکمیتی است که به وسیله آن ناپاکان، ستم‌پیشگان، متظاهران بی‌اعتقاد و معتقدان بی‌کردار به [[شمشیر]] [[عدالت]] و [[دیانت]] سپرده شوند و [[دین]] از [[بدعت‌ها]]، کجی‌ها و ناروایی‌های بشری پیراسته گردد. از سوی دیگر توسط [[پاک‌ترین]] [[انسان‌ها]] که [[اسوه]] زیبایی‌ها و [[صفات جمال]] [[حق]] است [[عدالت]]، [[راستی]]، [[حقیقت]]، [[دانایی]]، [[صفا]] و [[صمیمیت]] و مجموعه [[فضائل]]، [[حاکم]] گردد<ref>جمعی از نویسندگان، چشم به راه مهدی{{ع}}، ص ۲۲۲.</ref>. [[انتظار فرج]] بدون بازتاب عملی و بدون آشنایی با الفبای [[مبارزه]] و [[جهاد]] و باطل‌ستیزی، مفهوم و معنا ندارد. پس آنانی را که به صرف ذکر و [[دعا]]، [[دل]] خویشتن را خوش می‌دارند و گاهی هم مجلس جشن و دعایی برگزار می‌کنند ولکن از [[زندگی]] [[مجاهدان]] فی [[سبیل الله]] و آوارگی و دربه‌دری آنان و محرومیت‌ها و زندان‌های آنان بی‌خبرند، نمی‌توان [[منتظر]] نامید، زیرا [[منتظران]]، همیشه با [[آگاهی]] و [[آمادگی]] خاصی به سر می‌برند و از ترفندها و شگردهای مختلف [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] و [[نظامی]] [[دشمنان دین]] و [[بشریت]] نه تنها بی‌خبر نیستند بلکه درباره عکس‌العمل‌های سریع و مناسب آن می‌اندیشند و در جای خود وارد عمل می‌گردند و خسارت‌های جبران‌ناپذیری را بر [[دشمنان اسلام]] و [[انسانیت]] وارد می‌سازند. [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[امامان معصوم]]، [[انتظار فرج]] را در [[زمان غیبت کبری]] یک امر عبادی دانسته‌اند و تلاش کرده‌اند [[یاران]] خویش را در چنین حالتی نگه دارند و از آنانی که مثل بعضی از [[یاران]] [[موسی بن عمران]]{{ع}} که گفتند: {{متن قرآن|فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}} <ref>پس تو و پروردگارت بروید و با [[دشمنان]] بجنگید، ما در این جا نشسته‌ایم؛ سوره مائده، آیه ۲۴.</ref>. حرف می‌زدند، اظهار تنفر و انزجار داشته‌اند. حال بر برخی از [[احادیث]] [[انتظار فرج]] مروری می‌کنیم:
# '''[[انتظار فرج]]:''' [[انتظار فرج]]، چشم داشتن به حاکمیتی است که به وسیله آن ناپاکان، ستم‌پیشگان، متظاهران بی‌اعتقاد و معتقدان بی‌کردار به [[شمشیر]] [[عدالت]] و [[دیانت]] سپرده شوند و [[دین]] از [[بدعت‌ها]]، کجی‌ها و ناروایی‌های بشری پیراسته گردد. از سوی دیگر توسط [[پاک‌ترین]] [[انسان‌ها]] که [[اسوه]] زیبایی‌ها و [[صفات جمال]] [[حق]] است [[عدالت]]، [[راستی]]، [[حقیقت]]، [[دانایی]]، [[صفا]] و [[صمیمیت]] و مجموعه [[فضائل]]، [[حاکم]] گردد<ref>جمعی از نویسندگان، چشم به راه مهدی {{ع}}، ص ۲۲۲.</ref>. [[انتظار فرج]] بدون بازتاب عملی و بدون آشنایی با الفبای [[مبارزه]] و [[جهاد]] و باطل‌ستیزی، مفهوم و معنا ندارد. پس آنانی را که به صرف ذکر و [[دعا]]، [[دل]] خویشتن را خوش می‌دارند و گاهی هم مجلس جشن و دعایی برگزار می‌کنند ولکن از [[زندگی]] [[مجاهدان]] فی [[سبیل الله]] و آوارگی و دربه‌دری آنان و محرومیت‌ها و زندان‌های آنان بی‌خبرند، نمی‌توان [[منتظر]] نامید، زیرا [[منتظران]]، همیشه با [[آگاهی]] و [[آمادگی]] خاصی به سر می‌برند و از ترفندها و شگردهای مختلف [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] و [[نظامی]] [[دشمنان دین]] و [[بشریت]] نه تنها بی‌خبر نیستند بلکه درباره عکس‌العمل‌های سریع و مناسب آن می‌اندیشند و در جای خود وارد عمل می‌گردند و خسارت‌های جبران‌ناپذیری را بر [[دشمنان اسلام]] و [[انسانیت]] وارد می‌سازند. [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[امامان معصوم]]، [[انتظار فرج]] را در [[زمان غیبت کبری]] یک امر عبادی دانسته‌اند و تلاش کرده‌اند [[یاران]] خویش را در چنین حالتی نگه دارند و از آنانی که مثل بعضی از [[یاران]] [[موسی بن عمران]] {{ع}} که گفتند: {{متن قرآن|فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}} <ref>پس تو و پروردگارت بروید و با [[دشمنان]] بجنگید، ما در این جا نشسته‌ایم؛ سوره مائده، آیه ۲۴.</ref>. حرف می‌زدند، اظهار تنفر و انزجار داشته‌اند. حال بر برخی از [[احادیث]] [[انتظار فرج]] مروری می‌کنیم:
##قال [[رسول الله]]{{صل}}: [[برترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج" ‏}}؛ صدوق، کمال‌الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.</ref>.
## قال [[رسول الله]] {{صل}}: [[برترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج" ‏}}؛ صدوق، کمال‌الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.</ref>.
## [[امیرمؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[انسان]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُؤْمِنِ انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ"}}؛ البرقی، المحاسن، ج ۱، ص ۲۹۱.</ref>.  
## [[امیرمؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[انسان]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُؤْمِنِ انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ"}}؛ البرقی، المحاسن، ج ۱، ص ۲۹۱.</ref>.  
## [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در شب‌ها و روزهایت [[انتظار فرج]] مولایت را داشته باش<ref>{{متن حدیث|"تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ لَيْلَكَ وَ نَهَارَك‏"}}؛ بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۱۵۷؛ سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۰۰.</ref>.  
## [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: در شب‌ها و روزهایت [[انتظار فرج]] مولایت را داشته باش<ref>{{متن حدیث|"تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ لَيْلَكَ وَ نَهَارَك‏"}}؛ بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۱۵۷؛ سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۰۰.</ref>.  
#'''[[دعا برای سلامتی]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}}:''' درخواست صحت و [[سلامتی]] برای وجودی که منبع [[فیض الهی]] است و [[خداوند]] [[منان]] او را واسطه [[نعمت‌ها]] به [[بندگان]] قرار داده است، وظیفه‌ای عقلایی است که هر اندیشمندی را بدان توجه می‌دهد، زیرا [[دعا]] برای آن وجود واسطه در [[فیض]] [[دعا]] برای خود انسان‌هاست و بدون عنایت‌های او، ادامه حیات ممکن نیست و [[انسان]] بدون [[همراهی]] [[حجت خدا]] نمی‌تواند به سوی [[کمالات]] و معنویات سیر کند و حقایق هستی را همان‌گونه که هست دریابد. از این رو [[امام زمان]]{{ع}} به [[اسحاق بن یعقوب]] سفارش کرد و فرمود: برای [[فرج]] و [[ظهور]] بقیة الله‌الاعظم{{ع}} بسیار [[دعا]] کنید و آن را از [[خدا]] بخواهید، زیرا [[ظهور]] او، [[فرج]] و [[گشایش]] در کارهای شماست<ref>{{متن حدیث|"أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ فَرَجَكُمْ"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ب ۳۱ و الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۱۳.</ref>.  
# '''[[دعا برای سلامتی]] و [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' درخواست صحت و [[سلامتی]] برای وجودی که منبع [[فیض الهی]] است و [[خداوند]] [[منان]] او را واسطه [[نعمت‌ها]] به [[بندگان]] قرار داده است، وظیفه‌ای عقلایی است که هر اندیشمندی را بدان توجه می‌دهد، زیرا [[دعا]] برای آن وجود واسطه در [[فیض]] [[دعا]] برای خود انسان‌هاست و بدون عنایت‌های او، ادامه حیات ممکن نیست و [[انسان]] بدون [[همراهی]] [[حجت خدا]] نمی‌تواند به سوی [[کمالات]] و معنویات سیر کند و حقایق هستی را همان‌گونه که هست دریابد. از این رو [[امام زمان]] {{ع}} به [[اسحاق بن یعقوب]] سفارش کرد و فرمود: برای [[فرج]] و [[ظهور]] بقیة الله‌الاعظم {{ع}} بسیار [[دعا]] کنید و آن را از [[خدا]] بخواهید، زیرا [[ظهور]] او، [[فرج]] و [[گشایش]] در کارهای شماست<ref>{{متن حدیث|"أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ فَرَجَكُمْ"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ب ۳۱ و الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۱۳.</ref>.  
#'''[[آماده کردن زمینه ظهور]] و برداشتن موانع''' [[مبارزه]] با تهدیدها و موانع [[ظهور]] از جمله اموری است که یک [[انسان]] [[منتظر]] به آن توجه دارد و از فرصت‌هایی که موجب سرعت بخشیدن و [[گشایش]] در پدیدار شدن آن [[مصلح بزرگ]] است بیشترین بهره‌برداری را می‌کند. [[انسان]] [[منتظر]] با دیدگاه‌ها و مواضع حکومت‌های طاغوتی که در جهت [[گسترش ظلم]] گام برمی‌دارند [[مبارزه]] می‌کند و توسعه بی‌دادگری آنان را تهدید و [[مانع]] [[ظهور]] می‌داند و برای آشنایی [[مردم]] با [[فرهنگ انتظار]] و ذوب نشدن در عادات و رسومی که توسط حکوت‌های [[باطل]] اشاعه می‌یابد تلاش می‌کند و هرگز خسته نمی‌شود. او پرتلاش‌ترین مبلغی است که خود تجسم [[تقوا]]، [[عدالت]]، [[راستی]] و [[صداقت]] است که با [[کردار]] صحیح خویش و [[دعوت]] [[مردم]] به مدینۀ فاضلۀ [[زمان ظهور]]، اصلاح‌گری را محقق می‌سازد و [[مردم]] [[جهان]] را [[عاشق]] و دل‌باختۀ آن [[عدالت]] گستر [[الهی]] می‌نماید تا آنان لحظه شمار ظهورش باشند. [[تبیین]] و آگاه‌سازی از برنامه‌های آن [[مصلح بزرگ]] می‌تواند زیباترین [[زمینه ظهور]] [[حجت الهی]] را فراهم آورد؛ همان‌طور که [[جهل]] و [[ناآگاهی]] سبب تأخیر می‌گردد. به [[راستی]] اگر [[امام زمان]] {{ع}} مصلحی است که بر حقائق و [[خزائن الهی]] سیطره پیدا می‌کند و [[احکام]] فطری که هم آهنگ با ذات و [[فطرت]] [[انسان]] هاست را به [[اجرا]] در می‌آورد و آنان را بار دیگر زنده می‌کند تا [[مردم]] حیات سعادت‌مندی را آغاز کنند، چرا در این راه تلاش نگردد و برای آمدنش روز و شب [[دعا]] نشود؟. [[امام صادق]] {{ع}} از جد گرامی‌اش، [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: [[منتظر]] و آماده [[فرج]] باشید و از [[رحمت الهی]] مأیوس نگردید که [[بهترین]] [[اعمال]] نزد [[خداوند متعال]] [[انتظار فرج]] است و مادامی که بندۀ [[مؤمن]] [[منتظر]] و آماده [[فرج]] باشد و [[منتظر]] و آماده امر [[فرج]] ما [[اهل بیت]] باشد، مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود غلت زند و به [[شهادت]] برسد<ref>{{متن حدیث|انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ وَ مَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْمُؤْمِن‏ و الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ }؛ معجم احادیث المهدی، ج ۳، ح ۶۱۹ و نیز می‌توان به آیه ۲۰۰ سورۀ آل عمران، مراجعه نمود.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: باید هر یک از شما [[مردم]] برای [[ظهور]] و [[خروج قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} اسلحه‌ای آماده کند هر چند یک تیر باشد چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] می‌رود [[خداوند]] [[عمر]] او را طولانی و دراز کند تا ظهورش را [[درک]] نماید تا از [[یاران]] او محسوب گردد <ref>{{متن حدیث| لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِه‏}}؛ نعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۰، ح ۱۰ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ب ۲۷.</ref>.
# '''[[آماده کردن زمینه ظهور]] و برداشتن موانع''' [[مبارزه]] با تهدیدها و موانع [[ظهور]] از جمله اموری است که یک [[انسان]] [[منتظر]] به آن توجه دارد و از فرصت‌هایی که موجب سرعت بخشیدن و [[گشایش]] در پدیدار شدن آن [[مصلح بزرگ]] است بیشترین بهره‌برداری را می‌کند. [[انسان]] [[منتظر]] با دیدگاه‌ها و مواضع حکومت‌های طاغوتی که در جهت [[گسترش ظلم]] گام برمی‌دارند [[مبارزه]] می‌کند و توسعه بی‌دادگری آنان را تهدید و [[مانع]] [[ظهور]] می‌داند و برای آشنایی [[مردم]] با [[فرهنگ انتظار]] و ذوب نشدن در عادات و رسومی که توسط حکوت‌های [[باطل]] اشاعه می‌یابد تلاش می‌کند و هرگز خسته نمی‌شود. او پرتلاش‌ترین مبلغی است که خود تجسم [[تقوا]]، [[عدالت]]، [[راستی]] و [[صداقت]] است که با [[کردار]] صحیح خویش و [[دعوت]] [[مردم]] به مدینۀ فاضلۀ [[زمان ظهور]]، اصلاح‌گری را محقق می‌سازد و [[مردم]] [[جهان]] را [[عاشق]] و دل‌باختۀ آن [[عدالت]] گستر [[الهی]] می‌نماید تا آنان لحظه شمار ظهورش باشند. [[تبیین]] و آگاه‌سازی از برنامه‌های آن [[مصلح بزرگ]] می‌تواند زیباترین [[زمینه ظهور]] [[حجت الهی]] را فراهم آورد؛ همان‌طور که [[جهل]] و [[ناآگاهی]] سبب تأخیر می‌گردد. به [[راستی]] اگر [[امام زمان]] {{ع}} مصلحی است که بر حقائق و [[خزائن الهی]] سیطره پیدا می‌کند و [[احکام]] فطری که هم آهنگ با ذات و [[فطرت]] [[انسان]] هاست را به [[اجرا]] در می‌آورد و آنان را بار دیگر زنده می‌کند تا [[مردم]] حیات سعادت‌مندی را آغاز کنند، چرا در این راه تلاش نگردد و برای آمدنش روز و شب [[دعا]] نشود؟. [[امام صادق]] {{ع}} از جد گرامی‌اش، [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: [[منتظر]] و آماده [[فرج]] باشید و از [[رحمت الهی]] مأیوس نگردید که [[بهترین]] [[اعمال]] نزد [[خداوند متعال]] [[انتظار فرج]] است و مادامی که بندۀ [[مؤمن]] [[منتظر]] و آماده [[فرج]] باشد و [[منتظر]] و آماده امر [[فرج]] ما [[اهل بیت]] باشد، مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود غلت زند و به [[شهادت]] برسد<ref>{{متن حدیث|انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ وَ مَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْمُؤْمِن‏ و الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ }؛ معجم احادیث المهدی، ج ۳، ح ۶۱۹ و نیز می‌توان به آیه ۲۰۰ سورۀ آل عمران، مراجعه نمود.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: باید هر یک از شما [[مردم]] برای [[ظهور]] و [[خروج قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} اسلحه‌ای آماده کند هر چند یک تیر باشد چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] می‌رود [[خداوند]] [[عمر]] او را طولانی و دراز کند تا ظهورش را [[درک]] نماید تا از [[یاران]] او محسوب گردد <ref>{{متن حدیث| لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِه‏}}؛ نعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۰، ح ۱۰ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ب ۲۷.</ref>.
#'''[[سازمان‌دهی]] و تمرین امور جهادی و دفاعی:''' جهت سامان‌دهی نیروی موحد و [[خداشناس]] در راستای توسعه و [[گسترش عدالت جهانی]] بقیة الله‌الاعظم{{ع}} [[نیاز]] به تشکل و [[سازمان‌دهی]] [[نیرومندی]] است. این حرکت بزرگ بدون تمرین و آشنایی با تکنیک و تاکتیک‌های مربوطه و دیگر نیروهای توان‌مند [[جهان اسلام]] ممکن نیست. [[خداوند سبحان]] این [[دستور]] اکید را به [[رسول خدا]]{{صل}} و دیگر [[مسلمانان]] در قالب [[وحی]] چنین فرمود: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ}}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه: 60.</ref>. آیۀ شریفۀ فوق دربردارنده [[دستور]] سامان‌دهی نیروهای مسلح (منظم و نامنظم) است تا با پیشرفته‌ترین ابزار روز آشنا گردند و از آن [[بهترین]] بهره‌برداری را کنند. در ذیل [[آیه شریفه]] فوق بعد از [[فرمان]] [[آماده‌سازی]] و سامان‌بخشی به نیروهای رزمنده، نتیجه را ذکر می‌کند و آن ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] شناخته شده و پشت پرده است [و سپس [[دستور]] [[انفاق]] به همگان می‌دهد]. حال زمانی که این نتیجه بزرگ حاصل شد کسی [[تجاوز]] و [[تعدی]] به حدود و ثغور [[کشورهای اسلامی]] نخواهد کرد و [[امنیت]] روحی و [[معنوی]] ایجاد خواهد شد.  
# '''[[سازمان‌دهی]] و تمرین امور جهادی و دفاعی:''' جهت سامان‌دهی نیروی موحد و [[خداشناس]] در راستای توسعه و [[گسترش عدالت جهانی]] بقیة الله‌الاعظم {{ع}} [[نیاز]] به تشکل و [[سازمان‌دهی]] [[نیرومندی]] است. این حرکت بزرگ بدون تمرین و آشنایی با تکنیک و تاکتیک‌های مربوطه و دیگر نیروهای توان‌مند [[جهان اسلام]] ممکن نیست. [[خداوند سبحان]] این [[دستور]] اکید را به [[رسول خدا]] {{صل}} و دیگر [[مسلمانان]] در قالب [[وحی]] چنین فرمود: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ}}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه: 60.</ref>. آیۀ شریفۀ فوق دربردارنده [[دستور]] سامان‌دهی نیروهای مسلح (منظم و نامنظم) است تا با پیشرفته‌ترین ابزار روز آشنا گردند و از آن [[بهترین]] بهره‌برداری را کنند. در ذیل [[آیه شریفه]] فوق بعد از [[فرمان]] [[آماده‌سازی]] و سامان‌بخشی به نیروهای رزمنده، نتیجه را ذکر می‌کند و آن ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] شناخته شده و پشت پرده است [و سپس [[دستور]] [[انفاق]] به همگان می‌دهد]. حال زمانی که این نتیجه بزرگ حاصل شد کسی [[تجاوز]] و [[تعدی]] به حدود و ثغور [[کشورهای اسلامی]] نخواهد کرد و [[امنیت]] روحی و [[معنوی]] ایجاد خواهد شد.  
#'''ایستادن و [[احترام]] به هنگام شنیدن نام "[[قائم]]":''' از سنت‌های کهن و زیبا که در میان [[شیعیان]] و علاقه‌مندان به [[حضرت مهدی]]{{ع}} در بسیاری از [[کشورهای اسلامی]] مطرح است این است آن‌گاه که کسی نام "[[قائم]]"<ref>واژه و امام "القائم" بر دیگر ائمه معصومین{{ع}} هم اطلاق گردیده است. در زیارت علی بن موسی الرضا{{ع}} و امام نهم و امام دهم و... می‌خوانیم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى عَبْدِكَ وَ وَلِيِّكَ الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ التَّقِيِّ النَّقِيِّ الرَّضِيِّ صَلَاةً لَا يُحْصِيهَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى عِبَادِكَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُك‏}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۰۳ و کامل الزیارات، ص ۱۶۵، ب ۱۰۲.</ref> را ببرد و مقصودش [[حضرت]] بقیة الله‌الاعظم{{ع}} باشد، گرچه قرائن کوچکی بر آن دلالت کند [[مردم]] به [[احترام]] آن بزرگوار به پا می‌خیزند و می‌ایستند و دست بر سینه یا روی سر خویش می‌گذارند یا به نشانه [[تعظیم]] در برابرش [[خم]] می‌شوند و یا [[درود]] و [[صلوات بر محمد]] و [[آل محمد]] می‌فرستند؛ همان‌طور که در میان [[اهل سنت]] آن‌گاه که نام [[رسول خدا]]{{صل}} را می‌شنوند نوعی [[احترام]] می‌کنند و به پا می‌خیزند.  
# '''ایستادن و [[احترام]] به هنگام شنیدن نام "[[قائم]]":''' از سنت‌های کهن و زیبا که در میان [[شیعیان]] و علاقه‌مندان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} در بسیاری از [[کشورهای اسلامی]] مطرح است این است آن‌گاه که کسی نام "[[قائم]]"<ref>واژه و امام "القائم" بر دیگر ائمه معصومین {{ع}} هم اطلاق گردیده است. در زیارت علی بن موسی الرضا {{ع}} و امام نهم و امام دهم و... می‌خوانیم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى عَبْدِكَ وَ وَلِيِّكَ الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ التَّقِيِّ النَّقِيِّ الرَّضِيِّ صَلَاةً لَا يُحْصِيهَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى عِبَادِكَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُك‏}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۰۳ و کامل الزیارات، ص ۱۶۵، ب ۱۰۲.</ref> را ببرد و مقصودش [[حضرت]] بقیة الله‌الاعظم {{ع}} باشد، گرچه قرائن کوچکی بر آن دلالت کند [[مردم]] به [[احترام]] آن بزرگوار به پا می‌خیزند و می‌ایستند و دست بر سینه یا روی سر خویش می‌گذارند یا به نشانه [[تعظیم]] در برابرش [[خم]] می‌شوند و یا [[درود]] و [[صلوات بر محمد]] و [[آل محمد]] می‌فرستند؛ همان‌طور که در میان [[اهل سنت]] آن‌گاه که نام [[رسول خدا]] {{صل}} را می‌شنوند نوعی [[احترام]] می‌کنند و به پا می‌خیزند.  
#'''انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}:''' انسان‌های [[عاشق]] در همه حال به [[فکر]] [[معشوق]] خویش هستند؛ آن هم معشوقی که هستی آنان در گروِ وجود اوست و نه تنها [[نجات]] آنان بلکه نجات‌بخشی [[جهان]] در دست اوست. [[شادابی]]، [[آرامش]]، [[سلامتی]] و تندرستی او سبب [[آرامش]] دیگران است و به عبارت دیگر روند [[تکامل]] [[جامعه]] و [[بشریت]] در سایه وجود پر کفایتِ اوست. از این رو [[صدقه]] دادن و هدیه کردن [[اعمال عبادی]] به بقیة الله‌الاعظم {{ع}} از جمله اموری است که تأثیر به سزایی دارد و [[عاشق]] با اهدای این‌گونه امور و به جا آوردن [[حج]] و [[عمره]] و [[صدقه]] دادن و هدیه کردن آن، [[محبت]] و [[عشق]] درونی خود را نشان می‌دهد و به خود [[آرامش]] می‌بخشد.  [[امیرمؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} با انجام چنین اعمالی نسبت به [[رسول خدا]] {{صل}} و پدرش [[ابی طالب]] به این حرکت [[مشروعیت]] داد و آن را برای آیندگان، اعمالی زیبا و خداپسندانه معرفی کرد. از [[امام باقر]] {{ع}} سؤال شد: [[مردم]] می‌گویند همانا [[ابوطالب]] [[پدر]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}}] در میان امواج [[آتش جهنم]] به سر می‌برد، آیا صحیح است؟ فرمود: چه می‌گویید!! چنان‌چه [[اعتقاد]] و [[ایمان]] [[ابوطالب]] در کفه‌ای از ترازو قرار گیرد و [[ایمان]] دیگر [[مردم]] را در آن کفه دیگر قرار دهند، [[ایمان]] او بر آنها [[برتری]] خواهد یافت<ref>{{متن حدیث|لَوْ وُضِعَ إِيمَانُ أَبِي طَالِبٍ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ وَ إِيمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِي‏ الْكِفَّةِ الْأُخْرَى لَرَجَحَ إِيمَانُهُ }}؛</ref> سپس فرمود: آیا نمی‌دانید همانا أمیرمؤمنان، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} بر این [[سیره]] عمل می‌کرد: [[دستور]] می‌داد از سوی [[عبدالله]] [[پدر]] [[پیامبر خدا]] و فرزندش [[محمد بن عبدالله]] و نیز از سوی [[ابوطالب]] [[حج]] نیابتی به جا آورند. این کار را در زمان حیات خویش ادامه می‌داد و سپس [[وصیت]] کرد بعد از مرگش نیز این‌گونه [[حج]] نیابتی را در [[حق]] آنان ادامه دهند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً ع كَانَ يَأْمُرُ أَنْ يُحَجَّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ وَ آمِنَةَ وَ أَبِي طَالِبٍ فِي حَيَاتِهِ ثُمَّ أَوْصَى فِي وَصِيَّتِهِ بِالْحَجِّ عَنْهُمْ}}؛ علامه امینی، الغدیر، ج ۷، ص ۳۸۰.</ref>.
# '''انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}:''' انسان‌های [[عاشق]] در همه حال به [[فکر]] [[معشوق]] خویش هستند؛ آن هم معشوقی که هستی آنان در گروِ وجود اوست و نه تنها [[نجات]] آنان بلکه نجات‌بخشی [[جهان]] در دست اوست. [[شادابی]]، [[آرامش]]، [[سلامتی]] و تندرستی او سبب [[آرامش]] دیگران است و به عبارت دیگر روند [[تکامل]] [[جامعه]] و [[بشریت]] در سایه وجود پر کفایتِ اوست. از این رو [[صدقه]] دادن و هدیه کردن [[اعمال عبادی]] به بقیة الله‌الاعظم {{ع}} از جمله اموری است که تأثیر به سزایی دارد و [[عاشق]] با اهدای این‌گونه امور و به جا آوردن [[حج]] و [[عمره]] و [[صدقه]] دادن و هدیه کردن آن، [[محبت]] و [[عشق]] درونی خود را نشان می‌دهد و به خود [[آرامش]] می‌بخشد.  [[امیرمؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} با انجام چنین اعمالی نسبت به [[رسول خدا]] {{صل}} و پدرش [[ابی طالب]] به این حرکت [[مشروعیت]] داد و آن را برای آیندگان، اعمالی زیبا و خداپسندانه معرفی کرد. از [[امام باقر]] {{ع}} سؤال شد: [[مردم]] می‌گویند همانا [[ابوطالب]] [[پدر]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}}] در میان امواج [[آتش جهنم]] به سر می‌برد، آیا صحیح است؟ فرمود: چه می‌گویید!! چنان‌چه [[اعتقاد]] و [[ایمان]] [[ابوطالب]] در کفه‌ای از ترازو قرار گیرد و [[ایمان]] دیگر [[مردم]] را در آن کفه دیگر قرار دهند، [[ایمان]] او بر آنها [[برتری]] خواهد یافت<ref>{{متن حدیث|لَوْ وُضِعَ إِيمَانُ أَبِي طَالِبٍ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ وَ إِيمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِي‏ الْكِفَّةِ الْأُخْرَى لَرَجَحَ إِيمَانُهُ }}؛</ref> سپس فرمود: آیا نمی‌دانید همانا أمیرمؤمنان، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} بر این [[سیره]] عمل می‌کرد: [[دستور]] می‌داد از سوی [[عبدالله]] [[پدر]] [[پیامبر خدا]] و فرزندش [[محمد بن عبدالله]] و نیز از سوی [[ابوطالب]] [[حج]] نیابتی به جا آورند. این کار را در زمان حیات خویش ادامه می‌داد و سپس [[وصیت]] کرد بعد از مرگش نیز این‌گونه [[حج]] نیابتی را در [[حق]] آنان ادامه دهند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً ع كَانَ يَأْمُرُ أَنْ يُحَجَّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ وَ آمِنَةَ وَ أَبِي طَالِبٍ فِي حَيَاتِهِ ثُمَّ أَوْصَى فِي وَصِيَّتِهِ بِالْحَجِّ عَنْهُمْ}}؛ علامه امینی، الغدیر، ج ۷، ص ۳۸۰.</ref>.
#'''توجه به خواسته‌های [[مرجعیت]] [[عامه]] [[شیعه]] در بحران‌های مختلف :''' بر اساس [[اعتقاد]] بالندۀ [[تشیع]] و [[اسلام ناب]]، بعد از [[پیامبر خدا]] {{صل}} زمام امور [[امت اسلامی]] در دست [[امامان معصوم]] {{عم}} است. بعد از [[غیبت]] کبرای [[امام عصر]]، [[حجت بن الحسن]] المهدی {{ع}} [[زمام‌داری]] [[جامعه]] بر عهده [[فقها]] و [[مراجع]] بزرگ نهاده شده است. [[احادیث معتبر]] زیادی بیان‌گر موضوع فوق است که برخی از آنها را ذکر می‌کنیم. در این [[روایات]] ابتدا [[لزوم]] مراجعه به آنان و سپس [[اطاعت]] کردن از آنها در [[عصر غیبت]] مطرح شده است:  
# '''توجه به خواسته‌های [[مرجعیت]] [[عامه]] [[شیعه]] در بحران‌های مختلف :''' بر اساس [[اعتقاد]] بالندۀ [[تشیع]] و [[اسلام ناب]]، بعد از [[پیامبر خدا]] {{صل}} زمام امور [[امت اسلامی]] در دست [[امامان معصوم]] {{عم}} است. بعد از [[غیبت]] کبرای [[امام عصر]]، [[حجت بن الحسن]] المهدی {{ع}} [[زمام‌داری]] [[جامعه]] بر عهده [[فقها]] و [[مراجع]] بزرگ نهاده شده است. [[احادیث معتبر]] زیادی بیان‌گر موضوع فوق است که برخی از آنها را ذکر می‌کنیم. در این [[روایات]] ابتدا [[لزوم]] مراجعه به آنان و سپس [[اطاعت]] کردن از آنها در [[عصر غیبت]] مطرح شده است:  
## [[علامه]] [[طبرسی]] از [[یوسف بن محمد بن زیاد]] و [[علی بن محمد بن سیار]] [[حدیثی]] را [[نقل]] کرده است که آنان [[خدمت]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بودند و پرسش‌های تفسیری داشتند و چگونگی [[تقلید]] کورکورانۀ بعضی از [[یهود]] را پرسیدند. [[حضرت]] آن را محکوم کرد و فرمود: [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref> بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دست‌های خود می‌نویسند آنگاه می‌گویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دست‌هایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست می‌آورند؛ سوره بقره، آیه: 79.</ref>. سپس [[امام عسکری]] {{ع}} نسبت به ویژگی‌ها و صفات برجسته [[فقهای شیعه]] و [[وظایف]] [[امت اسلامی]] در [[عصر غیبت]] چنین فرمود: پس [[فقیهان]] برجسته ما آنانی هستند که [[نفس]] را خویش نگهداری کنند و در [[پاسداری از دین]] خویش کوشا باشند و [[هوای نفس]] را [[سرکوب]] نمایند و در برابر مولای خود [[تسلیم]] باشند. پس بر عوام [[واجب]] است که از آنان [[تقلید]] کنند و در برابر [[اوامر]] آنان از [[دل]] و [[جان]] بکوشند. این [[منصب]] والا لایق برخی از [[فقها]] و [[عالمان دینی]] است، نه همه آنان<ref>{{متن حدیث| فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعَهُم‏}}؛ الطبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۵۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱. (در نسخۀ وسائل الشیعه آمده است: لاکُهم...).</ref>.  
## [[علامه]] [[طبرسی]] از [[یوسف بن محمد بن زیاد]] و [[علی بن محمد بن سیار]] [[حدیثی]] را [[نقل]] کرده است که آنان [[خدمت]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بودند و پرسش‌های تفسیری داشتند و چگونگی [[تقلید]] کورکورانۀ بعضی از [[یهود]] را پرسیدند. [[حضرت]] آن را محکوم کرد و فرمود: [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref> بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دست‌های خود می‌نویسند آنگاه می‌گویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دست‌هایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست می‌آورند؛ سوره بقره، آیه: 79.</ref>. سپس [[امام عسکری]] {{ع}} نسبت به ویژگی‌ها و صفات برجسته [[فقهای شیعه]] و [[وظایف]] [[امت اسلامی]] در [[عصر غیبت]] چنین فرمود: پس [[فقیهان]] برجسته ما آنانی هستند که [[نفس]] را خویش نگهداری کنند و در [[پاسداری از دین]] خویش کوشا باشند و [[هوای نفس]] را [[سرکوب]] نمایند و در برابر مولای خود [[تسلیم]] باشند. پس بر عوام [[واجب]] است که از آنان [[تقلید]] کنند و در برابر [[اوامر]] آنان از [[دل]] و [[جان]] بکوشند. این [[منصب]] والا لایق برخی از [[فقها]] و [[عالمان دینی]] است، نه همه آنان<ref>{{متن حدیث| فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعَهُم‏}}؛ الطبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۵۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱. (در نسخۀ وسائل الشیعه آمده است: لاکُهم...).</ref>.  
## [[محمد بن عثمان عمری]] نامه‌ای را به محضر بقیة الله‌الاعظم {{ع}} ارسال داشت و [[وظایف]] [[امت اسلامی]] را در عصر [[غیبت صغری]] و کبری پرسید. آن [[حضرت]] پاسخ داد:همانا در بحران‌ها و حوادث در میان [[امت اسلامی]] به [[راویان حدیث]] و ناقلان گفتار ما مراجعه کنید [تا [[تکلیف]] و [[وظایف]] شما را در [[عصر غیبت]] مشخص کنند]. همانا آنان [[حجت]] و [[راهنما]] از سوی من برای شما هستند و من نیز [[حجت]] و راهنمای آنان از سوی [[خداوند]] خواهم بود و اما نسبت به زمان حال [[غیبت صغری]] [[محمد بن عثمان]] - [[خداوند]] از او و پدرش [[خشنود]] گردد - مورد [[اطمینان]] ماست و نوشته او، نوشته ما خواهد بود<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أَما مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ عَنْ أَبِيهِ مِنْ قَبْلُ فَإِنَّهُ ثِقَتِي وَ كِتَابُهُ كِتَابِي ...}}؛ وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و قطب‌الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۱۴.</ref>.
## [[محمد بن عثمان عمری]] نامه‌ای را به محضر بقیة الله‌الاعظم {{ع}} ارسال داشت و [[وظایف]] [[امت اسلامی]] را در عصر [[غیبت صغری]] و کبری پرسید. آن [[حضرت]] پاسخ داد:همانا در بحران‌ها و حوادث در میان [[امت اسلامی]] به [[راویان حدیث]] و ناقلان گفتار ما مراجعه کنید [تا [[تکلیف]] و [[وظایف]] شما را در [[عصر غیبت]] مشخص کنند]. همانا آنان [[حجت]] و [[راهنما]] از سوی من برای شما هستند و من نیز [[حجت]] و راهنمای آنان از سوی [[خداوند]] خواهم بود و اما نسبت به زمان حال [[غیبت صغری]] [[محمد بن عثمان]] - [[خداوند]] از او و پدرش [[خشنود]] گردد - مورد [[اطمینان]] ماست و نوشته او، نوشته ما خواهد بود<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أَما مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ عَنْ أَبِيهِ مِنْ قَبْلُ فَإِنَّهُ ثِقَتِي وَ كِتَابُهُ كِتَابِي ...}}؛ وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و قطب‌الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۱۴.</ref>.
# [[پشتیبانی]] [[معنوی]] و [[اقتصادی]] حوزه‌های [[دینی]] و [[فرهنگی]]: از دیرباز حوزه‌های اندیشۀ [[دینی]] و [[فرهنگی]] توسط [[مراجع تقلید]] و علمای سرشناس [[اداره]] گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. [[تربیت]] مبلغان، مدرسان، دین‌شناسان، نویسندگان، [[مجتهدان]] و [[عالمان]] سخت‌کوش و [[متعهد]] و [[مصلحان]] بزرگ در همین حوزه‌ها انجام گرفته و [[امید]] و [[آمال]] [[امت اسلامی]] گشته‌اند  
# [[پشتیبانی]] [[معنوی]] و [[اقتصادی]] حوزه‌های [[دینی]] و [[فرهنگی]]: از دیرباز حوزه‌های اندیشۀ [[دینی]] و [[فرهنگی]] توسط [[مراجع تقلید]] و علمای سرشناس [[اداره]] گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. [[تربیت]] مبلغان، مدرسان، دین‌شناسان، نویسندگان، [[مجتهدان]] و [[عالمان]] سخت‌کوش و [[متعهد]] و [[مصلحان]] بزرگ در همین حوزه‌ها انجام گرفته و [[امید]] و [[آمال]] [[امت اسلامی]] گشته‌اند  
#'''[[توسل به حضرت]] بقیة الله‌الأعظم {{ع}}''' [[توسل]] به [[ولی الله الاعظم]] {{ع}} از بزرگ‌ترین [[وظایف]] عاشقانه‌ای است که هر عارف پاک‌باخته‌ای با آن [[آرامش]] می‌یابد و صبح و شامش را با آن قرین می‌سازد. [[توسل]] یعنی برای کسب [[فیض]] و [[نعمت]] بیشتر [[حق تعالی]]، او را واسطه قرار دادن و درخواست [[کمک]] از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، [[واسطه فیض]] [[حق]] - جل و علا - است. در [[دعا]] و [[توسل]] منقول از [[ائمه]] {{ع}} (گر چه مرسل است) در بند مربوط به [[حضرت بقیة الله]] می‌خوانیم: ای [[وصی]] [[امام حسن عسکری]] و ای [[جانشین]] [[حجت خداوند]]! ای به پاخاسته‌ای که انتظارت را می‌کشند [[هدایت]] گر! ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]]! ای [[حجت خدا]] بر همۀ مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد [[خداوند]] شفیع خود قرار دادیم و به شما [[توسل]] جستیم و شما را برای برآورده شدن خواسته‌های خود پیش رو قرار دادیم. ای [[آبرومند]] و [[صاحب]] [[عِرض]] والا در نزد [[خداوند]]! برای ما در نزد [[خداوند]] [[شفاعت]] کنید<ref>{{متن حدیث| يَا وَصِيَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه‏}}؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۴۹.</ref>. این‌گونه [[توسل]] و [[تمسک]] که از سوی [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او [[تمسک]] جویند و [[خداوند]] به [[برکت]] آنان [[خواسته‌ها]] و نیازمندی‌های آنان را بر آورد. امروز هم نباید غافل بود. او هم‌چون [[خورشید]] در پس پرده [[غیبت]] است. باید در مشکلات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از او [[استمداد]] کرد و به او [[متوسل]] شد. [[خداوند]] به [[برکت]] [[حضرت]] بقیة الله‌الاعظم {{ع}} همۀ مشکلات را بر ما و [[جامعه]] ما آسان می‌گرداند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص236- 276.</ref>.
# '''[[توسل به حضرت]] بقیة الله‌الأعظم {{ع}}''' [[توسل]] به [[ولی الله الاعظم]] {{ع}} از بزرگ‌ترین [[وظایف]] عاشقانه‌ای است که هر عارف پاک‌باخته‌ای با آن [[آرامش]] می‌یابد و صبح و شامش را با آن قرین می‌سازد. [[توسل]] یعنی برای کسب [[فیض]] و [[نعمت]] بیشتر [[حق تعالی]]، او را واسطه قرار دادن و درخواست [[کمک]] از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، [[واسطه فیض]] [[حق]] - جل و علا - است. در [[دعا]] و [[توسل]] منقول از [[ائمه]] {{ع}} (گر چه مرسل است) در بند مربوط به [[حضرت بقیة الله]] می‌خوانیم: ای [[وصی]] [[امام حسن عسکری]] و ای [[جانشین]] [[حجت خداوند]]! ای به پاخاسته‌ای که انتظارت را می‌کشند [[هدایت]] گر! ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]]! ای [[حجت خدا]] بر همۀ مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد [[خداوند]] شفیع خود قرار دادیم و به شما [[توسل]] جستیم و شما را برای برآورده شدن خواسته‌های خود پیش رو قرار دادیم. ای [[آبرومند]] و [[صاحب]] [[عِرض]] والا در نزد [[خداوند]]! برای ما در نزد [[خداوند]] [[شفاعت]] کنید<ref>{{متن حدیث| يَا وَصِيَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه‏}}؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۴۹.</ref>. این‌گونه [[توسل]] و [[تمسک]] که از سوی [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او [[تمسک]] جویند و [[خداوند]] به [[برکت]] آنان [[خواسته‌ها]] و نیازمندی‌های آنان را بر آورد. امروز هم نباید غافل بود. او هم‌چون [[خورشید]] در پس پرده [[غیبت]] است. باید در مشکلات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از او [[استمداد]] کرد و به او [[متوسل]] شد. [[خداوند]] به [[برکت]] [[حضرت]] بقیة الله‌الاعظم {{ع}} همۀ مشکلات را بر ما و [[جامعه]] ما آسان می‌گرداند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص236- 276.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۱۹: خط ۵۱۶:


«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آورده‌اند و خود را ریزه‌خوار [[خوان]]  [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] می‌دانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند.
«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آورده‌اند و خود را ریزه‌خوار [[خوان]]  [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] می‌دانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند.
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش می‌توان دسته‌بندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]].
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش می‌توان دسته‌بندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]] {{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]].


'''[[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}:''' شخص [[منتظر]] در قبال [[امام]] خویش تکالیفی دارد که انجام آنها لازمه [[انتظار]] است. در این مجال پاره‌ای از این [[وظایف]] را ذکر می‌کنیم:
'''[[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]] {{ع}}:''' شخص [[منتظر]] در قبال [[امام]] خویش تکالیفی دارد که انجام آنها لازمه [[انتظار]] است. در این مجال پاره‌ای از این [[وظایف]] را ذکر می‌کنیم:
#'''[[معرفت]] و [[شناخت امام]]{{ع}}:''' از مهمترین [[وظایف منتظران]] در برابر [[امام]]{{ع}} [[شناخت]] آن [[حضرت]] است، منظور از [[شناخت امام]]، تنها [[شناخت]] ظاهری و حسب و [[نسب]] وی نیست، چه آنکه بسیاری از کسانی که به [[دشمنی]] و [[جنگ]] با [[ائمه]]{{عم}} برخاستند به طور کامل حسب و [[نسب]] و چهره ظاهری [[امام]] را می‌شناختند، بلکه مقصود از [[معرفت]] و [[شناخت امام]]{{ع}} [[شناخت]] [[مقام امام]] و [[اعتقاد به امامت]] او و [[واجب]] الطاعة دانستن وی و واسطه [[نزول]] [[رحمت]] و [[الطاف]] الهیه قرار دادن او است. چنین معرفتی ما را با رمز [[عبودیت]] [[خالق]] هستی آشنا نموده و از [[بندگی]] [[طاغوت‌ها]] می‌رهاند. [[روایات]] متعددی براین مهم تأکید و دلالت دارند که به پاره‌ای از این [[روایات]] اشاره می‌کنیم: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، باب ۳۸، ح ۹.</ref>. آری شناختن [[امام]]{{ع}} شناختن خطِّ حرکت تکاملی و خصوصیات آن است و نشناختن این خط یا مستلزم رکود است و سقوط یا [[انحراف]] و حرکت در جهت ضد، و اینها همه دوری و دور شدن از [[هدایت]] است و سقوط در ورطه [[هلاکت]] و [[جاهلیت]].
# '''[[معرفت]] و [[شناخت امام]] {{ع}}:''' از مهمترین [[وظایف منتظران]] در برابر [[امام]] {{ع}} [[شناخت]] آن [[حضرت]] است، منظور از [[شناخت امام]]، تنها [[شناخت]] ظاهری و حسب و [[نسب]] وی نیست، چه آنکه بسیاری از کسانی که به [[دشمنی]] و [[جنگ]] با [[ائمه]] {{عم}} برخاستند به طور کامل حسب و [[نسب]] و چهره ظاهری [[امام]] را می‌شناختند، بلکه مقصود از [[معرفت]] و [[شناخت امام]] {{ع}} [[شناخت]] [[مقام امام]] و [[اعتقاد به امامت]] او و [[واجب]] الطاعة دانستن وی و واسطه [[نزول]] [[رحمت]] و [[الطاف]] الهیه قرار دادن او است. چنین معرفتی ما را با رمز [[عبودیت]] [[خالق]] هستی آشنا نموده و از [[بندگی]] [[طاغوت‌ها]] می‌رهاند. [[روایات]] متعددی براین مهم تأکید و دلالت دارند که به پاره‌ای از این [[روایات]] اشاره می‌کنیم: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، باب ۳۸، ح ۹.</ref>. آری شناختن [[امام]] {{ع}} شناختن خطِّ حرکت تکاملی و خصوصیات آن است و نشناختن این خط یا مستلزم رکود است و سقوط یا [[انحراف]] و حرکت در جهت ضد، و اینها همه دوری و دور شدن از [[هدایت]] است و سقوط در ورطه [[هلاکت]] و [[جاهلیت]].
#'''[[انتظار فرج]]:''' از جمله [[وظائف]] مهم [[مردم]] در [[زمان غیبت]] [[انتظار فرج]] و چشم به راه [[ظهور]] [[دولت حق]] بودن است تا آنجا که در [[روایات]] به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] شمرده شده، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرموده‌اند: "با فضیلت‌ترین عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>قندوزی حنفی، سلیطان، ینابیع المودة، ج ۳، باب ۹۴، ص ۳۹۷۲.</ref>. در پاره‌ای از [[روایات انتظار فرج]] از [[واجبات]] شمرده شده است چنانکه از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] شده که گفت: "به سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی]] الجواد{{ع}} وارد شدم خواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود [[حضرت]] آغاز سخن کرده به من فرمود:‌ای [[ابوالقاسم]] به درستی که [[قائم]] از ماست و اوست [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین از [[فرزندان]] من است"<ref>کمال الدین فی تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.
# '''[[انتظار فرج]]:''' از جمله [[وظائف]] مهم [[مردم]] در [[زمان غیبت]] [[انتظار فرج]] و چشم به راه [[ظهور]] [[دولت حق]] بودن است تا آنجا که در [[روایات]] به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] شمرده شده، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرموده‌اند: "با فضیلت‌ترین عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>قندوزی حنفی، سلیطان، ینابیع المودة، ج ۳، باب ۹۴، ص ۳۹۷۲.</ref>. در پاره‌ای از [[روایات انتظار فرج]] از [[واجبات]] شمرده شده است چنانکه از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] شده که گفت: "به سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی]] الجواد {{ع}} وارد شدم خواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود [[حضرت]] آغاز سخن کرده به من فرمود:‌ای [[ابوالقاسم]] به درستی که [[قائم]] از ماست و اوست [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین از [[فرزندان]] من است"<ref>کمال الدین فی تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.
#'''[[غمگین]] بودن در [[فراق]] [[حضرت]]:''' از جمله [[وظایف منتظران]]، در [[دوران غیبت]] گریان بودن در [[فراق]] آن [[حضرت]] است. از [[حضرت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده که فرمودند: "به [[خدا]] قسم [[غایب]] می‌شود [[امام]] شما زمانی از روزگار و [[مردم]] آزموده می‌شوند تا آنکه گفته می‌شود مُرد با کشته شد و به کدام وادی رفت و هر آینه چشمان [[مؤمنان]] بر او گریان می‌شود"<ref>{{متن حدیث|"... وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ إِمَامُكُمْ سِنِيناً مِنْ دَهْرِكُمْ وَ لَيُمَحَّصُ حَتَّى يُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَكَ بِأَيِّ وَادٍ سَلَكَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَيْهِ عُيُونُ الْمُؤْمِنِينَ..."}}؛ کمال الدین فی تمام النعمة، ج٣. همان، ص ۳۴۷، باب ۳۳، ح ۳۵.</ref>؛ [[امام عسکری]]{{ع}} فرمودند: "[[شیعیان]] ما در یک [[اندوه]] دائم به سر می‌برند تا فرزندم ـ که [[پیامبر]]{{ع}} نویدش را داده است ـ ظاهر شود"<ref>{{متن حدیث|"لَا تَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ النَّبِيُّ{{صل}}"}}بحار الأنوار، ج ۵۰، ۳۱۸.</ref>. و این سرشک [[غم]] است که از چشمان [[منتظران]] [[یوسف زهرا]] جاری است و هر بامداد [[جمعه]] در [[غم]] دوری [[قبله]] دلشان اینگونه می‌سرایند: "آیا کسی است که مرا [[یاری]] کند تا به [[همراهی]] او ناله و [[گریه]] را طولانی کنم؟ آیا ناله‌کننده و بی‌تابی هست که من با [[زاری]] او را در هنگام تنهائیش [[یاری]] و [[همراهی]] کنم؟ آیا در چشمی خار رفته است که چشم من (در [[ناراحتی]] و [[اشک]]) با او هم دردی نماید؟"<ref>مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>.
# '''[[غمگین]] بودن در [[فراق]] [[حضرت]]:''' از جمله [[وظایف منتظران]]، در [[دوران غیبت]] گریان بودن در [[فراق]] آن [[حضرت]] است. از [[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمودند: "به [[خدا]] قسم [[غایب]] می‌شود [[امام]] شما زمانی از روزگار و [[مردم]] آزموده می‌شوند تا آنکه گفته می‌شود مُرد با کشته شد و به کدام وادی رفت و هر آینه چشمان [[مؤمنان]] بر او گریان می‌شود"<ref>{{متن حدیث|"... وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ إِمَامُكُمْ سِنِيناً مِنْ دَهْرِكُمْ وَ لَيُمَحَّصُ حَتَّى يُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَكَ بِأَيِّ وَادٍ سَلَكَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَيْهِ عُيُونُ الْمُؤْمِنِينَ..."}}؛ کمال الدین فی تمام النعمة، ج٣. همان، ص ۳۴۷، باب ۳۳، ح ۳۵.</ref>؛ [[امام عسکری]] {{ع}} فرمودند: "[[شیعیان]] ما در یک [[اندوه]] دائم به سر می‌برند تا فرزندم ـ که [[پیامبر]] {{ع}} نویدش را داده است ـ ظاهر شود"<ref>{{متن حدیث|"لَا تَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ النَّبِيُّ {{صل}}"}}بحار الأنوار، ج ۵۰، ۳۱۸.</ref>. و این سرشک [[غم]] است که از چشمان [[منتظران]] [[یوسف زهرا]] جاری است و هر بامداد [[جمعه]] در [[غم]] دوری [[قبله]] دلشان اینگونه می‌سرایند: "آیا کسی است که مرا [[یاری]] کند تا به [[همراهی]] او ناله و [[گریه]] را طولانی کنم؟ آیا ناله‌کننده و بی‌تابی هست که من با [[زاری]] او را در هنگام تنهائیش [[یاری]] و [[همراهی]] کنم؟ آیا در چشمی خار رفته است که چشم من (در [[ناراحتی]] و [[اشک]]) با او هم دردی نماید؟"<ref>مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>.
#'''یاد [[حضرت]]:''' [[منتظر حقیقی]]، کسی است که از یاد و نام [[محبوب]] خود غافل نمی‌شود و پیوسته در [[فکر]] و [[اندیشه]] اوست. شخص [[مؤمن]]، در هیچ حالی از حالات، هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکان‌ها، از یاد امامش و [[انتظار]] قدوم [[مبارک]] او، خالی و فارغ نیست. [[روایت]] شده است [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} از [[امام غایب]] و [[نعمت]] [[باطنی]] [[خدا]] یاد کرد، فردی پرسید: آیا از [[امامان]] کسی [[غایب]] می‌شود؟ [[حضرت]] فرمود:"بلی، شخص او از دیدگاه‌های [[مردم]] [[غایب]] می‌شود؛ ولی یاد او از دل‌های [[مؤمنان]] [[نهان]] نمی‌شود و او دوازدهمین نفر از ما است"<ref>{{متن حدیث|"نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۰.</ref>. [[امام زمان]]{{ع}} به عنوان [[ذخیره الهی]] و [[رحمت]] [[واسع]] [[حق]]، نام و یاد [[شیعیان]] و منتظرانش را از خاطر نمی‌برد و [[لطف]] و [[عنایت]] آن [[حضرت]] مدام شامل حال و چراغ راه آنان است، چنان که خود در نامه‌ای به [[شیخ مفید]] چنین مرقوم فرموده‌اند: "ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم" <ref>{{متن حدیث|"إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref>. از این رو جا دارد شیفتگان و چشم انتظاران قدوم [[مبارک]] آن [[حضرت]] همیشه به یاد حضرتش باشند<ref>میزان الحکمة، ج ۲، ص ۲۰۹، ح ۳۰۷۳.</ref>. یاد کردن آن [[حضرت]]، نمودهای مختلفی دارد که به چند نمونه اشاره می‌کنیم: 1. توجه قلبی. ۲. [[صدقه]] دادن. ۳. هدیه دادن. ۴. [[زیارت]]. ۵. [[دعا کردن]]. ۶. [[تجدید بیعت]] و [[میثاق]]. ۷. نکوداشت نام [[حضرت]]
# '''یاد [[حضرت]]:''' [[منتظر حقیقی]]، کسی است که از یاد و نام [[محبوب]] خود غافل نمی‌شود و پیوسته در [[فکر]] و [[اندیشه]] اوست. شخص [[مؤمن]]، در هیچ حالی از حالات، هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکان‌ها، از یاد امامش و [[انتظار]] قدوم [[مبارک]] او، خالی و فارغ نیست. [[روایت]] شده است [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} از [[امام غایب]] و [[نعمت]] [[باطنی]] [[خدا]] یاد کرد، فردی پرسید: آیا از [[امامان]] کسی [[غایب]] می‌شود؟ [[حضرت]] فرمود:"بلی، شخص او از دیدگاه‌های [[مردم]] [[غایب]] می‌شود؛ ولی یاد او از دل‌های [[مؤمنان]] [[نهان]] نمی‌شود و او دوازدهمین نفر از ما است"<ref>{{متن حدیث|"نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۰.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[ذخیره الهی]] و [[رحمت]] [[واسع]] [[حق]]، نام و یاد [[شیعیان]] و منتظرانش را از خاطر نمی‌برد و [[لطف]] و [[عنایت]] آن [[حضرت]] مدام شامل حال و چراغ راه آنان است، چنان که خود در نامه‌ای به [[شیخ مفید]] چنین مرقوم فرموده‌اند: "ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم" <ref>{{متن حدیث|"إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref>. از این رو جا دارد شیفتگان و چشم انتظاران قدوم [[مبارک]] آن [[حضرت]] همیشه به یاد حضرتش باشند<ref>میزان الحکمة، ج ۲، ص ۲۰۹، ح ۳۰۷۳.</ref>. یاد کردن آن [[حضرت]]، نمودهای مختلفی دارد که به چند نمونه اشاره می‌کنیم: 1. توجه قلبی. ۲. [[صدقه]] دادن. ۳. هدیه دادن. ۴. [[زیارت]]. ۵. [[دعا کردن]]. ۶. [[تجدید بیعت]] و [[میثاق]]. ۷. نکوداشت نام [[حضرت]]
#'''موّدت و [[محبّت]]:''' یکی از [[وظایف منتظران]] [[مودت]] و [[دوستی]] [[محمد]] و [[آل محمد]]{{صل}} است چه آنکه این [[محبت]] آنقدر مهم است که اجر زحمات و [[پاداش]] [[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} قرار گرفته است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را  و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. در این میان اظهار [[محبّت]] و [[دوستی]] خصوصاً به بازمانده [[ابراهیم خلیل]]<ref>اشاره به کلام حضرت علی{{ع}} درباره حضرت مهدی{{ع}} که در کتاب الزام الناصب نقل گردیده است.</ref> به عنوان [[وظیفه منتظران]] در [[روایات]] [[جایگاه]] خاصی دارد. از [[حضرت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده که فرمودند: "در [[شب معراج]] خطاب از جانب [[حضرت حق]] جل جلاله به من رسید که آیا می‌خواهی اوصیای خودت را ببینی؟ گفتم: بله، خطاب شد نظر کن مقابل روی خود، چون نگاه کردم اشباح [[دوازده وصی]] خود را دیدم و [[حجّت]] [[قائم]] مثل [[ستاره درخشان]] میان آنها می‌درخشید. پس عرض کردم: خدایا اینها کیستند؟ خطاب شد: اینها [[امامان]] برحقند و آن کسی که میان آنان درخشان است [[قائم]]{{ع}} است که [[حلال]] مرا [[حلال]] و [[حرام]] مرا [[حرام]] می‌کند (یعنی [[احکام دین]] را ظاهر می‌کند) و [[انتقام]] از [[دشمنان]] من می‌کشد،‌ای [[محمد]]{{صل}} او را [[دوست]] بدار زیرا من او و هر کس که او را [[دوست]] بدارد [[دوست]] می‌دارم"<ref>موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، وظیفة الأنام فی زمن غیبة الامام، ص ۵۶.</ref>. و فرمودند: هر کس [[دوست]] دارد [[خدا]] را [[ملاقات]] کند؛ در حالی که ایمانش کامل و اسلامش [[نیکو]] باشد، پس باید [[دوست]] دار [[حضرت صاحب الزمان]] باشد<ref>{{متن حدیث|"... مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَلْقَى اللَّهَ وَ قَدْ كَمُلَ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ فَلْيَتَوَلَّ الْحُجَّةَ صَاحِبَ الزَّمَانِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶، ح ۱۲۵.</ref>.
# '''موّدت و [[محبّت]]:''' یکی از [[وظایف منتظران]] [[مودت]] و [[دوستی]] [[محمد]] و [[آل محمد]] {{صل}} است چه آنکه این [[محبت]] آنقدر مهم است که اجر زحمات و [[پاداش]] [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} قرار گرفته است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را  و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. در این میان اظهار [[محبّت]] و [[دوستی]] خصوصاً به بازمانده [[ابراهیم خلیل]]<ref>اشاره به کلام حضرت علی {{ع}} درباره حضرت مهدی {{ع}} که در کتاب الزام الناصب نقل گردیده است.</ref> به عنوان [[وظیفه منتظران]] در [[روایات]] [[جایگاه]] خاصی دارد. از [[حضرت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} [[روایت]] شده که فرمودند: "در [[شب معراج]] خطاب از جانب [[حضرت حق]] جل جلاله به من رسید که آیا می‌خواهی اوصیای خودت را ببینی؟ گفتم: بله، خطاب شد نظر کن مقابل روی خود، چون نگاه کردم اشباح [[دوازده وصی]] خود را دیدم و [[حجّت]] [[قائم]] مثل [[ستاره درخشان]] میان آنها می‌درخشید. پس عرض کردم: خدایا اینها کیستند؟ خطاب شد: اینها [[امامان]] برحقند و آن کسی که میان آنان درخشان است [[قائم]] {{ع}} است که [[حلال]] مرا [[حلال]] و [[حرام]] مرا [[حرام]] می‌کند (یعنی [[احکام دین]] را ظاهر می‌کند) و [[انتقام]] از [[دشمنان]] من می‌کشد،‌ای [[محمد]] {{صل}} او را [[دوست]] بدار زیرا من او و هر کس که او را [[دوست]] بدارد [[دوست]] می‌دارم"<ref>موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، وظیفة الأنام فی زمن غیبة الامام، ص ۵۶.</ref>. و فرمودند: هر کس [[دوست]] دارد [[خدا]] را [[ملاقات]] کند؛ در حالی که ایمانش کامل و اسلامش [[نیکو]] باشد، پس باید [[دوست]] دار [[حضرت صاحب الزمان]] باشد<ref>{{متن حدیث|"... مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَلْقَى اللَّهَ وَ قَدْ كَمُلَ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ فَلْيَتَوَلَّ الْحُجَّةَ صَاحِبَ الزَّمَانِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶، ح ۱۲۵.</ref>.


'''[[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]]:''' مقصود از [[وظایف]] فردی آن دسته از تکالیفی است که شخص [[منتظر]] نسبت به خودش باید رعایت کند؛ که عبارتند از:
'''[[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]]:''' مقصود از [[وظایف]] فردی آن دسته از تکالیفی است که شخص [[منتظر]] نسبت به خودش باید رعایت کند؛ که عبارتند از:
# [[تهذیب نفس]] و [[خودسازی]]: از مهم‌ترین [[وظایف]] فردی [[منتظران]] [[دولت حق]]، [[پارسایی]] و [[آراستگی]] به [[اخلاق]] خوب و [[پسندیده]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: "هرکس [[دوست]] دارد در شمار [[اصحاب]] و [[یاران حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید در [[عصر انتظار]] [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند..."<ref>بحار الانوار (المکتبة الاسلامیة، ذی القعدة الحرام ۱۳۸۴ هـ ق) ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} در ندایی [[نورانی]] [[منتظران]] را به انجام [[اعمال پسندیده]] در [[زمان غیبت]] فرا خوانده و می‌فرماید: "پس هریک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود پیشه خود سازد و از هرآنچه که موجب [[ناخشنودی]] ما می‌گردد دوری گزیند زیرا [[فرمان]] ما به یک باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]] کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد"<ref>{{متن حدیث|"... فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ..."}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۹۹۹.</ref>.
# [[تهذیب نفس]] و [[خودسازی]]: از مهم‌ترین [[وظایف]] فردی [[منتظران]] [[دولت حق]]، [[پارسایی]] و [[آراستگی]] به [[اخلاق]] خوب و [[پسندیده]] است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "هرکس [[دوست]] دارد در شمار [[اصحاب]] و [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید در [[عصر انتظار]] [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند..."<ref>بحار الانوار (المکتبة الاسلامیة، ذی القعدة الحرام ۱۳۸۴ هـ ق) ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} در ندایی [[نورانی]] [[منتظران]] را به انجام [[اعمال پسندیده]] در [[زمان غیبت]] فرا خوانده و می‌فرماید: "پس هریک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود پیشه خود سازد و از هرآنچه که موجب [[ناخشنودی]] ما می‌گردد دوری گزیند زیرا [[فرمان]] ما به یک باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]] کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد"<ref>{{متن حدیث|"... فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ..."}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۹۹۹.</ref>.
#'''[[تمسک به ریسمان ولایت]]:''' از [[وظایف منتظران]] [[تمسک]] به [[ولایت ائمه]]{{عم}} در حوزه فردی است چه آنکه تنها راه [[نجات]] و [[سعادت]] [[تمسک]] جستن به آن بزرگواران است و جدایی از ایشان چیزی جز [[خسران]] و [[بدبختی]] را به دنبال نخواهد داشت: "آن که از شما [[اهل بیت]] جدا شد [[گمراه]] گردید و آنکه به شما [[تمسک]] نمود [[رستگار]] شد"<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. در [[روایات]] زیادی این [[وظیفه]] مهم ذکر شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "زمانی بر [[مردم]] فرا رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد، [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[حضرت]] فرمود: به همان امر ([[ولایت]]) که بر آنند چنگ زنند تا اینکه (امامشان) بر ایشان آشکار شود"<ref>{{متن حدیث|"يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَقُلْتُ لَهُ مَا يَصْنَعُ النَّاسُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ قَالَ يَتَمَسَّكُونَ بِالْأَمْرِ الَّذِي هُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ"}}؛ کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۲، باب ۳۳، ح ۴۴.</ref>؛ و فرموده است: "خوشا به حال [[شیعیان]] ما، آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما چنگ زنند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ"}}؛  کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۱، ح ۵.</ref>؛ [[تمسک]] به [[ولایت]] [[اهل بیت]] یعنی علاوه بر [[اعتقاد به امامت]] آن بزرگواران خط [[اعتقادی]] و عملی خویش را با [[استواری]] و [[صلابت]] نگاه داشتن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هرگاه [[زمان غیبت]] فرارسید به [[دستورات]] [[امامان]] پیشین چنگ درزنید تا [[امام]] آخرین [[ظهور]] کند"<ref> {{متن حدیث|"إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ"}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۱۳۳، ح ۳۷.</ref>؛ و نیز فرمودند: "هرگاه روزی رسید که امامی از [[آل محمد]]{{صل}} در میان خود حاضر نداشتید همان [[امامانی]] را که [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و همان کسانی (خط باطلی) را که [[دشمن]] میداشتید [[دشمن]] بدارید و همواره در خط [[ولایت]] حقّه باشید و صبح و [[شام]] در حالت [[انتظار]] به سر ببرید... و همان [[دینی]] را که داشتید داشته باشید تا [[خداوند]] ستاره [[هدایت]] شما را طالع سازد و [[صاحب]] [[دین]] را برساند"<ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۴، ح ۳۸.</ref>.
# '''[[تمسک به ریسمان ولایت]]:''' از [[وظایف منتظران]] [[تمسک]] به [[ولایت ائمه]] {{عم}} در حوزه فردی است چه آنکه تنها راه [[نجات]] و [[سعادت]] [[تمسک]] جستن به آن بزرگواران است و جدایی از ایشان چیزی جز [[خسران]] و [[بدبختی]] را به دنبال نخواهد داشت: "آن که از شما [[اهل بیت]] جدا شد [[گمراه]] گردید و آنکه به شما [[تمسک]] نمود [[رستگار]] شد"<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. در [[روایات]] زیادی این [[وظیفه]] مهم ذکر شده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "زمانی بر [[مردم]] فرا رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد، [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[حضرت]] فرمود: به همان امر ([[ولایت]]) که بر آنند چنگ زنند تا اینکه (امامشان) بر ایشان آشکار شود"<ref>{{متن حدیث|"يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَقُلْتُ لَهُ مَا يَصْنَعُ النَّاسُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ قَالَ يَتَمَسَّكُونَ بِالْأَمْرِ الَّذِي هُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ"}}؛ کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۲، باب ۳۳، ح ۴۴.</ref>؛ و فرموده است: "خوشا به حال [[شیعیان]] ما، آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما چنگ زنند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ"}}؛  کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۱، ح ۵.</ref>؛ [[تمسک]] به [[ولایت]] [[اهل بیت]] یعنی علاوه بر [[اعتقاد به امامت]] آن بزرگواران خط [[اعتقادی]] و عملی خویش را با [[استواری]] و [[صلابت]] نگاه داشتن چنان که [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هرگاه [[زمان غیبت]] فرارسید به [[دستورات]] [[امامان]] پیشین چنگ درزنید تا [[امام]] آخرین [[ظهور]] کند"<ref> {{متن حدیث|"إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ"}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۱۳۳، ح ۳۷.</ref>؛ و نیز فرمودند: "هرگاه روزی رسید که امامی از [[آل محمد]] {{صل}} در میان خود حاضر نداشتید همان [[امامانی]] را که [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و همان کسانی (خط باطلی) را که [[دشمن]] میداشتید [[دشمن]] بدارید و همواره در خط [[ولایت]] حقّه باشید و صبح و [[شام]] در حالت [[انتظار]] به سر ببرید... و همان [[دینی]] را که داشتید داشته باشید تا [[خداوند]] ستاره [[هدایت]] شما را طالع سازد و [[صاحب]] [[دین]] را برساند"<ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۴، ح ۳۸.</ref>.
#'''[[صبر]] و [[پایداری]]:''' [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[صبر]] و [[مقاومت]] است؛ زیرا [[هدف]] اصلی از [[انتظار]] زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]] و [[نشاط]] و احساس [[تعهد]] و [[مسئولیت]] و پیوند روحی با [[امام موعود]] است و زنده بودن این [[امید]] و [[احساس مسئولیت]] بدون [[صبر]] ممکن نیست [[انتظار]] بدون عنصر [[صبر]] و [[پایداری]]، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا، از این رو همواره [[خصلت]] [[الهی]] و حیاتی [[انتظار]]، با [[صبر]] و [[شکیبایی]] قرین گشته است [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: "از [[دین]] [[امامان]]، [[پارسایی]] است... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]]"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۱.</ref>.بنابراین یکی از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] در [[دوران غیبت]]، صبرو [[پایداری]] است  
# '''[[صبر]] و [[پایداری]]:''' [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[صبر]] و [[مقاومت]] است؛ زیرا [[هدف]] اصلی از [[انتظار]] زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]] و [[نشاط]] و احساس [[تعهد]] و [[مسئولیت]] و پیوند روحی با [[امام موعود]] است و زنده بودن این [[امید]] و [[احساس مسئولیت]] بدون [[صبر]] ممکن نیست [[انتظار]] بدون عنصر [[صبر]] و [[پایداری]]، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا، از این رو همواره [[خصلت]] [[الهی]] و حیاتی [[انتظار]]، با [[صبر]] و [[شکیبایی]] قرین گشته است [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "از [[دین]] [[امامان]]، [[پارسایی]] است... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]]"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۱.</ref>.بنابراین یکی از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] در [[دوران غیبت]]، صبرو [[پایداری]] است  
'''[[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]]:''' [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] نسبت به [[جامعه]] تکالیفی دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
'''[[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]]:''' [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] نسبت به [[جامعه]] تکالیفی دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
#'''ایجاد زمینه مردمی برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}}''' تحقّق [[حاکمیت معصوم]]{{ع}} ظرفیت و قابلیت و بلوغی خاص می‌طلبد، [[جامعه]] باید به حدی برسد که خیر خودش را که تن دادن به [[حاکمیت]] [[عدل]] است، تشخیص دهد. تجربه‌ [[حاکمیت معصوم]] بدون [[بلوغ]] و کمال در [[فهم]]، با عدم [[توفیق]] ظاهری روبرو می‌شود. براین اساس لازم است [[بشریت]] به این استعداد برسد که [[توانایی]] دریافت [[نور]] [[حقیقت]] از [[خورشید]] [[امامت]] را پیدا کند، چه آنکه علّت [[غیبت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مردم]] است همانگونه که مرحوم خواجه [[طوسی]] در کتاب [[شریف]] تجرید الاعتقاد می‌فرمایند:{{عربی|و عدمه منّا}}<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۱۸۲.</ref> (عدم [[حضور امام]]{{ع}} از [[ناحیه]] ما است). پس رفع [[مانع]] [[ظهور]] و ایجاد زمینه آن نیز تاحدودی به دست [[مردم]] است. آری، [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت الهی]] است، و این مهم به عهده [[منتظران واقعی]] آن [[ذخیره الهی]] می‌باشد.
# '''ایجاد زمینه مردمی برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}}''' تحقّق [[حاکمیت معصوم]] {{ع}} ظرفیت و قابلیت و بلوغی خاص می‌طلبد، [[جامعه]] باید به حدی برسد که خیر خودش را که تن دادن به [[حاکمیت]] [[عدل]] است، تشخیص دهد. تجربه‌ [[حاکمیت معصوم]] بدون [[بلوغ]] و کمال در [[فهم]]، با عدم [[توفیق]] ظاهری روبرو می‌شود. براین اساس لازم است [[بشریت]] به این استعداد برسد که [[توانایی]] دریافت [[نور]] [[حقیقت]] از [[خورشید]] [[امامت]] را پیدا کند، چه آنکه علّت [[غیبت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مردم]] است همانگونه که مرحوم خواجه [[طوسی]] در کتاب [[شریف]] تجرید الاعتقاد می‌فرمایند:{{عربی|و عدمه منّا}}<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۱۸۲.</ref> (عدم [[حضور امام]] {{ع}} از [[ناحیه]] ما است). پس رفع [[مانع]] [[ظهور]] و ایجاد زمینه آن نیز تاحدودی به دست [[مردم]] است. آری، [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت الهی]] است، و این مهم به عهده [[منتظران واقعی]] آن [[ذخیره الهی]] می‌باشد.
#'''[[اصلاح اجتماعی]]:''' از [[وظایف]] مهم [[اجتماعی]] [[مردم]] در عصر [[غیبت کبری]] داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری و جلوگیری از [[فساد]] در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در قبال آحاد اجتماع [[اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] نموده و در راه [[اصلاح]] افراد تلاش نماید تا زمینه پذیرش [[حکومت عدل جهانی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} فراهم گردد. راه [[اصلاح جامعه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و بزرگترین امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، [[جامعه منتظر]] باید [[خشنودی]] [[مهدی]]{{ع}} را بخواهد و در بعد [[اصلاح اجتماعی]] به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‌اند: "خوشا به حال منتظرانی که به حضور [[قائم اهل بیت]] من برسند آنانکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو اویند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ..."}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۲۵، ص ۱۳۰، ح ۲۵.</ref>. شاخص مهم این اقتداء [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن و خروش در مقابل [[گناه]] و [[فساد]] است، افراد [[منتظر]] [[مصلح جهانی]]، [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه منتظر]] را بر نمی‌تابند. [[شیعه]] [[منتظر]] دریافته که با [[اصلاح]] خود به تنهایی [[کارها]] درست نمی‌شود چون او با [[جامعه]] مرتبط است او می‌داند که [[جامعه]] [[فاسد]] ممکن است فرد [[صالح]] را هم [[فاسد]] کند [[درک]] این [[ضرورت]] او را به [[اصلاح جامعه]] می‌کشاند.
# '''[[اصلاح اجتماعی]]:''' از [[وظایف]] مهم [[اجتماعی]] [[مردم]] در عصر [[غیبت کبری]] داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری و جلوگیری از [[فساد]] در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در قبال آحاد اجتماع [[اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] نموده و در راه [[اصلاح]] افراد تلاش نماید تا زمینه پذیرش [[حکومت عدل جهانی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} فراهم گردد. راه [[اصلاح جامعه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و بزرگترین امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، [[جامعه منتظر]] باید [[خشنودی]] [[مهدی]] {{ع}} را بخواهد و در بعد [[اصلاح اجتماعی]] به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده‌اند: "خوشا به حال منتظرانی که به حضور [[قائم اهل بیت]] من برسند آنانکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو اویند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ..."}}؛ بحار الانوار، پیشین، ج ۲۵، ص ۱۳۰، ح ۲۵.</ref>. شاخص مهم این اقتداء [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن و خروش در مقابل [[گناه]] و [[فساد]] است، افراد [[منتظر]] [[مصلح جهانی]]، [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه منتظر]] را بر نمی‌تابند. [[شیعه]] [[منتظر]] دریافته که با [[اصلاح]] خود به تنهایی [[کارها]] درست نمی‌شود چون او با [[جامعه]] مرتبط است او می‌داند که [[جامعه]] [[فاسد]] ممکن است فرد [[صالح]] را هم [[فاسد]] کند [[درک]] این [[ضرورت]] او را به [[اصلاح جامعه]] می‌کشاند.
#'''[[همدلی]] و [[وحدت]]:''' از جمله [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]]، [[همدلی]] و وفاق و مشفق بودن نسبت به همدیگر می‌باشد، آنان مدعی‌اند که چشم به راه حرکتی هستند که بناست [[آرمان]] [[مقدس]] [[پیامبران]] از [[آدم]]{{ع}} تا خاتم{{صل}} و [[آرمان]] [[مقدس]] [[امامان معصوم]] از [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} تا [[امام حسن عسکری]]{{ع}} تحقق بخشد و [[بشریت]] را یکسره به رهایی برساند، روشن است که پیوند افراد این حوزه [[اعتقادی]] مهم و درخشان تا چه اندازه باید صمیمی، [[پاک]]، [[استوار]]، منسجم و عمیق باشد. آنان که [[اشتیاق]] به [[دولت کریمه]] دارند و در شب‌های [[مبارک]] [[ماه رمضان]] در زمزمه عاشقانه‌شان به درگاه [[خدای متعال]] چنین عرضه می‌دارند:"خدایا پراکندگی مارا به [[برکت]] وجود و [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} پیوسته و متحد ساز و به سبب او شکاف میان ما را پرکن و [[تفرقه]] و جدایی ما را به سبب او پیوند زده و [[اصلاح]] فرما"<ref>
# '''[[همدلی]] و [[وحدت]]:''' از جمله [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]]، [[همدلی]] و وفاق و مشفق بودن نسبت به همدیگر می‌باشد، آنان مدعی‌اند که چشم به راه حرکتی هستند که بناست [[آرمان]] [[مقدس]] [[پیامبران]] از [[آدم]] {{ع}} تا خاتم {{صل}} و [[آرمان]] [[مقدس]] [[امامان معصوم]] از [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} تا [[امام حسن عسکری]] {{ع}} تحقق بخشد و [[بشریت]] را یکسره به رهایی برساند، روشن است که پیوند افراد این حوزه [[اعتقادی]] مهم و درخشان تا چه اندازه باید صمیمی، [[پاک]]، [[استوار]]، منسجم و عمیق باشد. آنان که [[اشتیاق]] به [[دولت کریمه]] دارند و در شب‌های [[مبارک]] [[ماه رمضان]] در زمزمه عاشقانه‌شان به درگاه [[خدای متعال]] چنین عرضه می‌دارند:"خدایا پراکندگی مارا به [[برکت]] وجود و [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} پیوسته و متحد ساز و به سبب او شکاف میان ما را پرکن و [[تفرقه]] و جدایی ما را به سبب او پیوند زده و [[اصلاح]] فرما"<ref>
{{متن حدیث|"اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا"}}؛ مفاتیح الجنان، اعمال شب‌های ماه رمضان، دعای افتتاح.</ref>. باید برای ایجاد زمینه ظهورش در نزدیک شدن [[دل‌ها]] و [[اتحاد]] قلب‌ها بکوشند و یک [[دل]] بر [[میثاق]] با امامشان [[اصرار]] ورزند و لبیک عملی همگانی به ندای زیبای [[مهدی]]{{ع}}، بدهند که وجود مبارکشان فرمودند: "اگر [[شیعیان]] ما که [[خداوند]] در [[طاعت]] خویش آنان را موفق بدارد از روی میل قلبی، در راه ایفای پیمانی که بر عهده گرفته‌اند همدل و متفق شوند هرگز [[یمن]] و [[سعادت]] [[دیدار]] و [[ملاقات]] ما از آنان به تأخیر نخواهد افتاد و هر آینه [[سعادت]] [[دیدار]] ما که براساس [[معرفت]] [[حقیقی]] و صادقانه است با شتاب برای آنان رخ می‌نماید"<ref> {{متن حدیث|"لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۲.</ref>.
{{متن حدیث|"اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا"}}؛ مفاتیح الجنان، اعمال شب‌های ماه رمضان، دعای افتتاح.</ref>. باید برای ایجاد زمینه ظهورش در نزدیک شدن [[دل‌ها]] و [[اتحاد]] قلب‌ها بکوشند و یک [[دل]] بر [[میثاق]] با امامشان [[اصرار]] ورزند و لبیک عملی همگانی به ندای زیبای [[مهدی]] {{ع}}، بدهند که وجود مبارکشان فرمودند: "اگر [[شیعیان]] ما که [[خداوند]] در [[طاعت]] خویش آنان را موفق بدارد از روی میل قلبی، در راه ایفای پیمانی که بر عهده گرفته‌اند همدل و متفق شوند هرگز [[یمن]] و [[سعادت]] [[دیدار]] و [[ملاقات]] ما از آنان به تأخیر نخواهد افتاد و هر آینه [[سعادت]] [[دیدار]] ما که براساس [[معرفت]] [[حقیقی]] و صادقانه است با شتاب برای آنان رخ می‌نماید"<ref> {{متن حدیث|"لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۲.</ref>.
#'''[[همیاری]] و [[همکاری]]:''' یکی از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] تلاش در رفع نیازهای [[برادران دینی]] خود و احساس دیگرخواهی و انسان‌دوستی است. [[امامان معصوم]]{{عم}} [[جامعه اسلامی]] را در تبیینی کلی به [[وظایف]] انسانی توجه داده‌اند و ادای مسئولیت‌های [[اجتماعی]] را در همه جا و همه زمان‌ها [[تکلیف]] شمرده‌اند. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند: "... [[خداوند]] توانمندان را مکلّف کرده است که برای امور [[ناتوانان]] و بینوایان بپاخیزند..."<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. کوشش در رفع [[نیاز]] [[نیازمندان]] به آن درجه از اهمیت برخوردار است که مستقیماً به [[ولایت]] [[امامان]] و [[ولایت الهی]] پیوند می‌یابد. [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} می‌فرماید:"هر کس [[برادر]] مؤمنش حاجتی را به او عرضه کند بی‌گمان این [[رحمت الهی]] است که به او روی آورده است، اگر آن را پذیرفت (برای برآوردن [[نیاز]] او [[اقدام]] کرد) خود را به [[ولایت]] ما پیوند زده است و این پیوند به [[ولایت]] [[خدا]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِيَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَاقَهَا إِلَيْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَايَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَايَةِ اللَّهِ"}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۱، ح ۱۳.</ref>. [[معلی بن خنیس]] می‌گوید از [[امام صادق]]{{ع}} از [[حق مؤمن]] پرسیدم [[امام]] فرمود: "هفتاد [[حق]] است و من جز هفت [[حق]] را به تو نگویم که من نسبت به تو مهربانم، [[بیم]] دارم تاب نیاوری... پس گفت: تو سیر نباشی و او گرسنه، تو پوشاک نداشته باشی و او برهنه باشد و... برای رفع نیازهای او شب و روز بکوشی آنگاه که چنین کردید [[ولایت]] خود را به [[ولایت]] ما پیوند دادی، و [[ولایت]] ما به [[ولایت]] [[خدای بزرگ]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"سَبْعُونَ حَقّاً- لَا أُخْبِرُكَ إِلَّا بِسَبْعَةٍ فَإِنِّي عَلَيْكَ مُشْفِقٌ أَخْشَى أَنْ لَا تَحْتَمِلَ فَقُلْتُ بَلَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَالَ{{ع}} لَا تَشْبَعُ وَ يَجُوعُ وَ لَا تَكْتَسِي وَ يَعْرَى وَ تَكُونُ دَلِيلَهُ وَ قَمِيصَهُ الَّذِي يَلْبَسُهُ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَتَكَلَّمُ بِهِ وَ تُحِبُّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ إِنْ كَانَتْ لَكَ جَارِيَةٌ بَعَثْتَهَا لِتُمَهِّدَ فِرَاشَهُ وَ تَسْعَى فِي حَوَائِجِهِ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ وَصَلْتَ"}}؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۵۵.</ref>.
# '''[[همیاری]] و [[همکاری]]:''' یکی از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] تلاش در رفع نیازهای [[برادران دینی]] خود و احساس دیگرخواهی و انسان‌دوستی است. [[امامان معصوم]] {{عم}} [[جامعه اسلامی]] را در تبیینی کلی به [[وظایف]] انسانی توجه داده‌اند و ادای مسئولیت‌های [[اجتماعی]] را در همه جا و همه زمان‌ها [[تکلیف]] شمرده‌اند. [[امام رضا]] {{ع}} می‌فرمایند: "... [[خداوند]] توانمندان را مکلّف کرده است که برای امور [[ناتوانان]] و بینوایان بپاخیزند..."<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. کوشش در رفع [[نیاز]] [[نیازمندان]] به آن درجه از اهمیت برخوردار است که مستقیماً به [[ولایت]] [[امامان]] و [[ولایت الهی]] پیوند می‌یابد. [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} می‌فرماید:"هر کس [[برادر]] مؤمنش حاجتی را به او عرضه کند بی‌گمان این [[رحمت الهی]] است که به او روی آورده است، اگر آن را پذیرفت (برای برآوردن [[نیاز]] او [[اقدام]] کرد) خود را به [[ولایت]] ما پیوند زده است و این پیوند به [[ولایت]] [[خدا]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِيَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَاقَهَا إِلَيْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَايَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَايَةِ اللَّهِ"}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۱، ح ۱۳.</ref>. [[معلی بن خنیس]] می‌گوید از [[امام صادق]] {{ع}} از [[حق مؤمن]] پرسیدم [[امام]] فرمود: "هفتاد [[حق]] است و من جز هفت [[حق]] را به تو نگویم که من نسبت به تو مهربانم، [[بیم]] دارم تاب نیاوری... پس گفت: تو سیر نباشی و او گرسنه، تو پوشاک نداشته باشی و او برهنه باشد و... برای رفع نیازهای او شب و روز بکوشی آنگاه که چنین کردید [[ولایت]] خود را به [[ولایت]] ما پیوند دادی، و [[ولایت]] ما به [[ولایت]] [[خدای بزرگ]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"سَبْعُونَ حَقّاً- لَا أُخْبِرُكَ إِلَّا بِسَبْعَةٍ فَإِنِّي عَلَيْكَ مُشْفِقٌ أَخْشَى أَنْ لَا تَحْتَمِلَ فَقُلْتُ بَلَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَالَ {{ع}} لَا تَشْبَعُ وَ يَجُوعُ وَ لَا تَكْتَسِي وَ يَعْرَى وَ تَكُونُ دَلِيلَهُ وَ قَمِيصَهُ الَّذِي يَلْبَسُهُ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَتَكَلَّمُ بِهِ وَ تُحِبُّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ إِنْ كَانَتْ لَكَ جَارِيَةٌ بَعَثْتَهَا لِتُمَهِّدَ فِرَاشَهُ وَ تَسْعَى فِي حَوَائِجِهِ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ وَصَلْتَ"}}؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۵۵.</ref>.
#'''[[آمادگی نظامی]]:''' از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] [[آمادگی]] در بعد [[نظامی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در دستوری درخشان [[منتظران]] را فرا می‌خواند تا همواره نیرومند و مسلح باشند و دوره [[انتظار مهدی]]{{ع}} را با دست پر به سر آورند: "هریک از شما باید برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند اگر چه به اندازه یک تیر، چون هرگاه [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]]{{ع}} اسلحه تهیه کرده است، امیدوارم عمرش طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] نماید و در زمره‌ [[یاوران مهدی]] قرار گیرد (یا برای این [[آمادگی]] به [[ثواب]] [[درک]] [[ظهور]] برسد"<ref> {{متن حدیث|"لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶ و غیبت نعمانی، ص ۱۷۳.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص140-160.</ref>.
# '''[[آمادگی نظامی]]:''' از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] [[آمادگی]] در بعد [[نظامی]] است. [[امام صادق]] {{ع}} در دستوری درخشان [[منتظران]] را فرا می‌خواند تا همواره نیرومند و مسلح باشند و دوره [[انتظار مهدی]] {{ع}} را با دست پر به سر آورند: "هریک از شما باید برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند اگر چه به اندازه یک تیر، چون هرگاه [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] {{ع}} اسلحه تهیه کرده است، امیدوارم عمرش طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] نماید و در زمره‌ [[یاوران مهدی]] قرار گیرد (یا برای این [[آمادگی]] به [[ثواب]] [[درک]] [[ظهور]] برسد"<ref> {{متن حدیث|"لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶ و غیبت نعمانی، ص ۱۷۳.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص140-160.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۴۵: خط ۵۴۲:
| پاسخ‌دهنده = سید مهدی شمس‌الدین
| پاسخ‌دهنده = سید مهدی شمس‌الدین
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی شمس‌الدین]]'''، در کتاب''«[[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی شمس‌الدین]]'''، در کتاب''«[[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
#«آشنایی با [[امام زمان]]، و [[شناخت]] شخص او، و [[معرفت]] به شخصیت [[عظیم]] آسمانیاش<ref>کمال الدین: ۱ / ۴۱۳ - ۳۰۲ - کافی: ۱ / ۳۷۱ - ۲۷۲.</ref> [[امام صادق]]{{ع}}به [[زراره]] فرمودند: اگر [[امامت]] را بشناسی،  تقدیم و تأخیر [[ظهور امام زمان]] {{ع}} به تو ضرری نمی‌رساند)<ref>کافی: ۱ / ۳۷۱.</ref>
#«آشنایی با [[امام زمان]]، و [[شناخت]] شخص او، و [[معرفت]] به شخصیت [[عظیم]] آسمانیاش<ref>کمال الدین: ۱ / ۴۱۳ - ۳۰۲ - کافی: ۱ / ۳۷۱ - ۲۷۲.</ref> [[امام صادق]] {{ع}}به [[زراره]] فرمودند: اگر [[امامت]] را بشناسی،  تقدیم و تأخیر [[ظهور امام زمان]] {{ع}} به تو ضرری نمی‌رساند)<ref>کافی: ۱ / ۳۷۱.</ref>
# [[ادب‌ورزی]] در برابر نام مبارکش<ref>مکیال المکارم - کمال الدین ۲ / ۳۸۱ - نجم الثاقب / ۵۲۳.</ref>
# [[ادب‌ورزی]] در برابر نام مبارکش<ref>مکیال المکارم - کمال الدین ۲ / ۳۸۱ - نجم الثاقب / ۵۲۳.</ref>
#علاقه مندی به [[حضرت مهدی]] و اشاعه [[عشق]] و [[محبت]] به او در [[جامعه]]<ref>روضه کافی / ۲۲۹ - مجالس صدوق / ۸۸.</ref>.
# علاقه مندی به [[حضرت مهدی]] و اشاعه [[عشق]] و [[محبت]] به او در [[جامعه]]<ref>روضه کافی / ۲۲۹ - مجالس صدوق / ۸۸.</ref>.
# [[محزون بودن]] و [[گریستن]] و گریاندن به جهت [[فراق]] و [[غیبت]] آن [[حضرت]] (نه بیتفاوت بودن نسبت به آن)<ref>کمال الدین: ۲ / ۳۷۱ - بحارالانوار: ۸ / ۲۲ - غیبت نعمانی / ۱۵۲.</ref>.
# [[محزون بودن]] و [[گریستن]] و گریاندن به جهت [[فراق]] و [[غیبت]] آن [[حضرت]] (نه بیتفاوت بودن نسبت به آن)<ref>کمال الدین: ۲ / ۳۷۱ - بحارالانوار: ۸ / ۲۲ - غیبت نعمانی / ۱۵۲.</ref>.
#اقامه مجلس به جهت بزرگداشت [[امام عصر]] حضور در مجالس تشکیل شده بنام آن [[حضرت]]،  و سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[مدح]] ایشان<ref>وسائل الشیعه: ۱۰ / ۴۶۷.</ref>.
# اقامه مجلس به جهت بزرگداشت [[امام عصر]] حضور در مجالس تشکیل شده بنام آن [[حضرت]]،  و سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[مدح]] ایشان<ref>وسائل الشیعه: ۱۰ / ۴۶۷.</ref>.
# [[شناخت]] اجمالی [[علائم]] و شرائط [[ظهور]]<ref>غیبت نعمانی / ۲۵۲.</ref>.
# [[شناخت]] اجمالی [[علائم]] و شرائط [[ظهور]]<ref>غیبت نعمانی / ۲۵۲.</ref>.
# [[صدقه]] دادن به [[نیابت از امام زمان]]، و نیز [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]<ref>مجالس صدوق / ۲۰۱.</ref>
# [[صدقه]] دادن به [[نیابت از امام زمان]]، و نیز [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]<ref>مجالس صدوق / ۲۰۱.</ref>
#انجام [[حج]]،  [[زیارات]]، [[طواف]] به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]، و حتى [[نائب]] گرفتن برای آن [[امام غائب]] در [[حج]] و [[زیارت]]<ref>فروع کافی: ۴ / ۳۱۴.</ref>، و نیز [[وظایف]] عام [[شیعیان]] اهداء [[ثواب]] [[نماز]] مستحبی برای ایشان
# انجام [[حج]]،  [[زیارات]]، [[طواف]] به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]، و حتى [[نائب]] گرفتن برای آن [[امام غائب]] در [[حج]] و [[زیارت]]<ref>فروع کافی: ۴ / ۳۱۴.</ref>، و نیز [[وظایف]] عام [[شیعیان]] اهداء [[ثواب]] [[نماز]] مستحبی برای ایشان
# [[تجدید بیعت]] مکرر با [[امام عصر]]<ref> بحارالانوار: ۱۱۰۱۰۲.</ref>. مخصوصا بعد از [[نماز صبح]] و در هر [[روز جمعه]]<ref>بحارالانوار: ۱۰۲ / ۱۱۰</ref>.
# [[تجدید بیعت]] مکرر با [[امام عصر]]<ref> بحارالانوار: ۱۱۰۱۰۲.</ref>. مخصوصا بعد از [[نماز صبح]] و در هر [[روز جمعه]]<ref>بحارالانوار: ۱۰۲ / ۱۱۰</ref>.
#هدیه دادن به آن [[حضرت]]<ref>کافی: ۱ / ۵۳۷ - امالی / ۳۲۶.</ref> حداقل یکبار در سال مثل صرف [[مال]] در مصارف مورد [[رضایت]] آن [[حضرت]]، اقامه مجلس برای او،  [[کمک]] به [[فقرا]] به [[نیابت]] از او، و...).
# هدیه دادن به آن [[حضرت]]<ref>کافی: ۱ / ۵۳۷ - امالی / ۳۲۶.</ref> حداقل یکبار در سال مثل صرف [[مال]] در مصارف مورد [[رضایت]] آن [[حضرت]]، اقامه مجلس برای او،  [[کمک]] به [[فقرا]] به [[نیابت]] از او، و...).
#رسیدگی به حال [[شیعیان]] آن [[حضرت]] و شادمان نمودن [[مؤمنین]].<ref>من لا یحضره الفقیه: ۲ / ۷۳ - کافی: ۲ / ۱۹۲.</ref>.
# رسیدگی به حال [[شیعیان]] آن [[حضرت]] و شادمان نمودن [[مؤمنین]].<ref>من لا یحضره الفقیه: ۲ / ۷۳ - کافی: ۲ / ۱۹۲.</ref>.
#فرستادن [[صلوات]] و [[درود]] بر آن [[حضرت]])<ref>جمال الاسبوع / ۴۹۳.</ref>.
# فرستادن [[صلوات]] و [[درود]] بر آن [[حضرت]])<ref>جمال الاسبوع / ۴۹۳.</ref>.
# [[توسل]] به [[امام عصر]] لیلا، و [[استغاثه]] به آن [[حضرت]]<ref>بحارالانوار: ۹۴ / ۳۵ - ۲۲ - اقبال / ۶۸۷.</ref>.
# [[توسل]] به [[امام عصر]] لیلا، و [[استغاثه]] به آن [[حضرت]]<ref>بحارالانوار: ۹۴ / ۳۵ - ۲۲ - اقبال / ۶۸۷.</ref>.
# [[صبر]] و [[تحمل]] اذیت‌ها و آزارهای [[دشمنان]] و مخالفین<ref>روضه کافی / ۳۷ - ۲۴۷ - تحف العقول / ۳۱۲.</ref> (و مقابله با آنها در ابعاد [[اعتقادی]]،  [[سیاسی]]،  [[اقتصادی]]،  [[اجتماعی]]،  و [[نظامی]]،  در [[حد]]  [[توان]]).  
# [[صبر]] و [[تحمل]] اذیت‌ها و آزارهای [[دشمنان]] و مخالفین<ref>روضه کافی / ۳۷ - ۲۴۷ - تحف العقول / ۳۱۲.</ref> (و مقابله با آنها در ابعاد [[اعتقادی]]،  [[سیاسی]]،  [[اقتصادی]]،  [[اجتماعی]]،  و [[نظامی]]،  در [[حد]]  [[توان]]).  
خط ۵۶۲: خط ۵۵۹:
# [[ترک گناه]] و [[معصیت]]، و نیز هر عمل و [[رفتاری]] که موجبات [[ناراحتی]] آن [[حضرت]] را فراهم می‌کند؛ و [[توبه]] از کرده‌های ناشایست<ref>بحارالانوار: ۵۳ / ۱۷۷.</ref>.  
# [[ترک گناه]] و [[معصیت]]، و نیز هر عمل و [[رفتاری]] که موجبات [[ناراحتی]] آن [[حضرت]] را فراهم می‌کند؛ و [[توبه]] از کرده‌های ناشایست<ref>بحارالانوار: ۵۳ / ۱۷۷.</ref>.  
# [[تعظیم]] و [[تکریم]] مشاهد و مکان‌های متعلق و منسوب به آن [[حضرت]]،  (مثل ترمیم،  تنظیف،  انجام [[نماز]] و [[عبادت]]،  تکرر رفت و آمد،  حضور با وضو و [[لباس تمیز]] و معطر،  پرهیز از مزاح و خنده و لغویات و [[امور دنیوی]] در آنجا، و انجام [[عبادات]] مخصوص آن مکان‌ها)<ref>مکیال المکارم.</ref>.
# [[تعظیم]] و [[تکریم]] مشاهد و مکان‌های متعلق و منسوب به آن [[حضرت]]،  (مثل ترمیم،  تنظیف،  انجام [[نماز]] و [[عبادت]]،  تکرر رفت و آمد،  حضور با وضو و [[لباس تمیز]] و معطر،  پرهیز از مزاح و خنده و لغویات و [[امور دنیوی]] در آنجا، و انجام [[عبادات]] مخصوص آن مکان‌ها)<ref>مکیال المکارم.</ref>.
#عدم [[تعیین زمان]] خاصی برای [[ظهور]] آن [[حضرت]]، و [[تکذیب]] هرگونه ادعائی در این باره<ref>جمال الاسبوع / ۵۲۳ - غیبت نعمانی / ۲۸۹ - کانی: ۱ / ۳۶۸.</ref>.
# عدم [[تعیین زمان]] خاصی برای [[ظهور]] آن [[حضرت]]، و [[تکذیب]] هرگونه ادعائی در این باره<ref>جمال الاسبوع / ۵۲۳ - غیبت نعمانی / ۲۸۹ - کانی: ۱ / ۳۶۸.</ref>.
# [[تکذیب]] [[نواب]] [[خاصه]] در [[زمان غیبت کبری]]<ref>کمال الدین: ۲ / ۵۱۶.</ref>
# [[تکذیب]] [[نواب]] [[خاصه]] در [[زمان غیبت کبری]]<ref>کمال الدین: ۲ / ۵۱۶.</ref>
#دعای مکرر برای دستیابی به [[توفیق]] لقاء و [[دیدار]] و [[زیارت]] آن سرور<ref>یبت نعمانی / ۱۵۹ - ۱۶۰ - کمال الدین: ۲ / ۳۵۱ - بحارالانوار: ۱۰۲ / ۱۱۱ - ۹۰.</ref> (و این امری تحقق یافتنی است،  کما اینکه [[مرحوم مجلسی]] فرمود: در بعضی از [[اخبار]] است که [[امام زمان]]  بین [[مردم]] تردد و رفت و آمد دارد ولی [[مردم]] او رانمی‌شناسند؛ و برای من و بعضی از [[نیکان]] مسائلی اتفاق افتاده که از [[اسرار]] پنهانی [[امام]] است<ref> بحارالانوار: ۵۲ / ۱۹۴.</ref> و مرحوم [[سید مرتضی]] فرمود: [[تشرف]] به محضر زمان [[علی]] در [[زمان غیبت]] جایز است<ref>کلمات المحققین / ۵۳۳ (کتاب غیبت).</ref>. و سیدبن طاوس به فرزندش فرمود: پسرم! راه رسیدن به [[امام]] زمانت برای هر کس که [[خداوند]] [[عنایت]] خود را شامل حالش کند باز است)<ref>کشف المحجة / ۱۵۴.</ref>.
# دعای مکرر برای دستیابی به [[توفیق]] لقاء و [[دیدار]] و [[زیارت]] آن سرور<ref>یبت نعمانی / ۱۵۹ - ۱۶۰ - کمال الدین: ۲ / ۳۵۱ - بحارالانوار: ۱۰۲ / ۱۱۱ - ۹۰.</ref> (و این امری تحقق یافتنی است،  کما اینکه [[مرحوم مجلسی]] فرمود: در بعضی از [[اخبار]] است که [[امام زمان]]  بین [[مردم]] تردد و رفت و آمد دارد ولی [[مردم]] او رانمی‌شناسند؛ و برای من و بعضی از [[نیکان]] مسائلی اتفاق افتاده که از [[اسرار]] پنهانی [[امام]] است<ref> بحارالانوار: ۵۲ / ۱۹۴.</ref> و مرحوم [[سید مرتضی]] فرمود: [[تشرف]] به محضر زمان [[علی]] در [[زمان غیبت]] جایز است<ref>کلمات المحققین / ۵۳۳ (کتاب غیبت).</ref>. و سیدبن طاوس به فرزندش فرمود: پسرم! راه رسیدن به [[امام]] زمانت برای هر کس که [[خداوند]] [[عنایت]] خود را شامل حالش کند باز است)<ref>کشف المحجة / ۱۵۴.</ref>.
# [[پیروی]] صادقانه از آن [[حضرت]] در [[اخلاق]] و [[کردار]] و [[سیره]] عملی<ref>بحارالانوار: ۲۰ / ۳۴۰ - روضه کافی / ۲۳۴ - ۲۴۰ - کافی: ۲ / ۷۸
# [[پیروی]] صادقانه از آن [[حضرت]] در [[اخلاق]] و [[کردار]] و [[سیره]] عملی<ref>بحارالانوار: ۲۰ / ۳۴۰ - روضه کافی / ۲۳۴ - ۲۴۰ - کافی: ۲ / ۷۸
.</ref>  
.</ref>  
#بجای آوردن نمازهای مخصوص در [[زمان غیبت]]<ref>مفاتیح الجنان - جمال الاسبوع | ۲۸۰ - نجم الثاقب / ۲۵۰ - بحارالانوار: ۵۳ / ۲۳۱ - مکارم الاخلاق / ۱۳۶۳.</ref>.
# بجای آوردن نمازهای مخصوص در [[زمان غیبت]]<ref>مفاتیح الجنان - جمال الاسبوع | ۲۸۰ - نجم الثاقب / ۲۵۰ - بحارالانوار: ۵۳ / ۲۳۱ - مکارم الاخلاق / ۱۳۶۳.</ref>.
#اداء [[حقوق]] مومنین و [[پایبندی]] به [[اخلاق]] صحیح برخورد با دیگران، و [[مهربانی]] و عطوفت و مراودت و [[دوستی]] با [[شیعیان]] و [[پیروان اهل بیت]]<ref>بحارالانوار: ۱۰۰ / ۱۲۲ - کامل الزیارات / ۳۱۹ - کافی: ۲ / ۱۹۶ - امالی طوسی | ۲۳۶.</ref>
# اداء [[حقوق]] مومنین و [[پایبندی]] به [[اخلاق]] صحیح برخورد با دیگران، و [[مهربانی]] و عطوفت و مراودت و [[دوستی]] با [[شیعیان]] و [[پیروان اهل بیت]]<ref>بحارالانوار: ۱۰۰ / ۱۲۲ - کامل الزیارات / ۳۱۹ - کافی: ۲ / ۱۹۶ - امالی طوسی | ۲۳۶.</ref>
# [[آمادگی]] کامل [[نظامی]] و تهیه [[سلاح]] [[جنگی]] و [[تربیت]] نیروی دفاعی بجهت [[یاری]] آن [[حضرت]] در [[هنگام ظهور]]<ref>غیبت نعمانی / ۳۲۰ - روضه کافی / ۳۸۱ - بحارالانوار: ۹۳ / ۳۲۹ - تفسیر برهان: ۱ / ۳۳۵ - تفسیر عیاشی: ۱ / ۲۱۲.</ref> (و این علاوه بر مطلب ارائه شده در [[وظیفه]] پانزدهم و اخص از آن است).  
# [[آمادگی]] کامل [[نظامی]] و تهیه [[سلاح]] [[جنگی]] و [[تربیت]] نیروی دفاعی بجهت [[یاری]] آن [[حضرت]] در [[هنگام ظهور]]<ref>غیبت نعمانی / ۳۲۰ - روضه کافی / ۳۸۱ - بحارالانوار: ۹۳ / ۳۲۹ - تفسیر برهان: ۱ / ۳۳۵ - تفسیر عیاشی: ۱ / ۲۱۲.</ref> (و این علاوه بر مطلب ارائه شده در [[وظیفه]] پانزدهم و اخص از آن است).  
# [[گریستن]] بر [[حضرت]] [[امام حسین]]{{ع}}و [[دعا]] برای فراهم آمدن وسائل [[انتقام]] گیری از [[دشمنان]] و [[قاتلان]] آن [[حضرت]] با [[ظهور]] [[منتقم]] [[حقیقی]] [[جهان]] [[حضرت صاحب الزمان]]. به‌علاوه که در [[روایات]]، از [[گریستن]] بر [[مظلوم]] [[کربلا]] به‌عنوان اداء [[حق]] [[ائمه اطهار]] [[علی]] یاد شده است<ref>کامل الزیارات ۸۱.</ref>همچنین است [[زیارت]] [[قبر مطهر]] [[حضرت]] [[سیدالشهداء]]<ref>کامل الزیارات / ۱۲۷ - ۱۲۸ - ۱۴۶.</ref>»<ref>[[سید مهدی شمس‌الدین|شمس‌الدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹-۵۵.</ref>.  
# [[گریستن]] بر [[حضرت]] [[امام حسین]] {{ع}}و [[دعا]] برای فراهم آمدن وسائل [[انتقام]] گیری از [[دشمنان]] و [[قاتلان]] آن [[حضرت]] با [[ظهور]] [[منتقم]] [[حقیقی]] [[جهان]] [[حضرت صاحب الزمان]]. به‌علاوه که در [[روایات]]، از [[گریستن]] بر [[مظلوم]] [[کربلا]] به‌عنوان اداء [[حق]] [[ائمه اطهار]] [[علی]] یاد شده است<ref>کامل الزیارات ۸۱.</ref>همچنین است [[زیارت]] [[قبر مطهر]] [[حضرت]] [[سیدالشهداء]]<ref>کامل الزیارات / ۱۲۷ - ۱۲۸ - ۱۴۶.</ref>»<ref>[[سید مهدی شمس‌الدین|شمس‌الدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹-۵۵.</ref>.  
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۷۷: خط ۵۷۴:
| پاسخ‌دهنده = محبوب شفائی
| پاسخ‌دهنده = محبوب شفائی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
*«'''[[انتظار ظهور]] [[مصلح بزرگ]] آسمانی''': طبق متون اصیل [[اسلامی]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در همان عصر [[غربت]] و دوران تنهایی خویش و در روزگاری که هیچ کس [[باور]] نداشت که [[آیین]] [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] از مرز جزیره‌العرب فراتر [[رود]]، از [[پیروزی اسلام]] و [[آینده جهان]] و سرانجام [[بشر]] سخن می‌راند. [[شاهد]] [[صادق]] این گفتار [[آیات]] متعددی است که در [[قرآن کریم]] وارد شده و [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} آنها را به وجود [[مقدس]] [[مهدی موعود]] و [[انتظار]] و [[زمان ظهور]] [[مبارک]] آن [[حضرت]] [[تفسیر]] و تأویل نموده‌اند، علاوه بر این در ضمن صدها [[حدیث]] معتبر و [[متواتر]] که بزرگان و [[محدثان]] [[شیعه]] و [[سنی]] در منابع خود آورده‌اند به معرفی [[مهدی موعود]]{{ع}} و پایه‌گذار جکومت [[واحد]] جهانی پرداخته‌اند.(...) آری، [[عقیده]] به [[انتظار ظهور]] یک [[مصلح بزرگ]] آسمانی در [[پایان جهان]]، یکی از مسائل بسیار مهم و حساسی است که نه تنها در [[آیین]] مبین [[اسلام]]، بلکه در همه [[ادیان آسمانی]]، و نه تنها در میان [[پیروان ادیان]] و [[مذاهب]] بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف [[جهان]] سابقه دیرین دارد و تمامی [[پیروان ادیان]] بزرگ عالم از [[مسیحیان]]، کلیمیان و [[زرتشتیان]] گرفته تا [[پیروان]] مکتب‌های [[الحادی]] همه و همه بدان [[عقیده]] دارند، ناگفته نماند که [[پیروان ادیان]] و [[مذاهب]] گوناگون و دیگر [[ملل]] و [[اقوام]] گذشته و مکاتب مختلف [[جهان]] درباره نام آن بزرگوار با هم [[اختلاف]] نظر دارند. [[مسلمانان]] او را [[مهدی]] [[موعود منتظر]]{{ع}} و [[پیروان]] سایر [[ادیان]] و مکتب‌ها و [[ملت‌ها]] و توده‌های [[محروم]] وی را [[مصلح جهانی]] یا [[مصلح]] غیبی یا رهاننده بزرگ یا [[نجات‌بخش]] آسمانی و یا [[منجی اعظم]] می‌نامند؛ ولی درباره اوصاف کلی، [[برنامه‌های اصلاحی]]، تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] بر اساس [[عدالت]] و [[آزادی]]، و [[ظهور]] او در [[آخرالزمان]] [[اتفاق نظر]] دارند.(...)
*«'''[[انتظار ظهور]] [[مصلح بزرگ]] آسمانی''': طبق متون اصیل [[اسلامی]] [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در همان عصر [[غربت]] و دوران تنهایی خویش و در روزگاری که هیچ کس [[باور]] نداشت که [[آیین]] [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] از مرز جزیره‌العرب فراتر [[رود]]، از [[پیروزی اسلام]] و [[آینده جهان]] و سرانجام [[بشر]] سخن می‌راند. [[شاهد]] [[صادق]] این گفتار [[آیات]] متعددی است که در [[قرآن کریم]] وارد شده و [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} آنها را به وجود [[مقدس]] [[مهدی موعود]] و [[انتظار]] و [[زمان ظهور]] [[مبارک]] آن [[حضرت]] [[تفسیر]] و تأویل نموده‌اند، علاوه بر این در ضمن صدها [[حدیث]] معتبر و [[متواتر]] که بزرگان و [[محدثان]] [[شیعه]] و [[سنی]] در منابع خود آورده‌اند به معرفی [[مهدی موعود]] {{ع}} و پایه‌گذار جکومت [[واحد]] جهانی پرداخته‌اند.(...) آری، [[عقیده]] به [[انتظار ظهور]] یک [[مصلح بزرگ]] آسمانی در [[پایان جهان]]، یکی از مسائل بسیار مهم و حساسی است که نه تنها در [[آیین]] مبین [[اسلام]]، بلکه در همه [[ادیان آسمانی]]، و نه تنها در میان [[پیروان ادیان]] و [[مذاهب]] بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف [[جهان]] سابقه دیرین دارد و تمامی [[پیروان ادیان]] بزرگ عالم از [[مسیحیان]]، کلیمیان و [[زرتشتیان]] گرفته تا [[پیروان]] مکتب‌های [[الحادی]] همه و همه بدان [[عقیده]] دارند، ناگفته نماند که [[پیروان ادیان]] و [[مذاهب]] گوناگون و دیگر [[ملل]] و [[اقوام]] گذشته و مکاتب مختلف [[جهان]] درباره نام آن بزرگوار با هم [[اختلاف]] نظر دارند. [[مسلمانان]] او را [[مهدی]] [[موعود منتظر]] {{ع}} و [[پیروان]] سایر [[ادیان]] و مکتب‌ها و [[ملت‌ها]] و توده‌های [[محروم]] وی را [[مصلح جهانی]] یا [[مصلح]] غیبی یا رهاننده بزرگ یا [[نجات‌بخش]] آسمانی و یا [[منجی اعظم]] می‌نامند؛ ولی درباره اوصاف کلی، [[برنامه‌های اصلاحی]]، تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] بر اساس [[عدالت]] و [[آزادی]]، و [[ظهور]] او در [[آخرالزمان]] [[اتفاق نظر]] دارند.(...)
*'''[[شناخت]] و [[آگاهی]] نسبت به [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}''': از [[حضرت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که: روزی [[امام حسین]]{{ع}} بر [[اصحاب]] خود وارد شوند، بعد از [[حمد]] [[خدا]] و [[درود]] بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] [[بندگان]] را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند، زمانی که او را شناختند، او را [[پرستش]] کنند و هنگامی که او را [[پرستش]] کردند، با [[عبادت]] و [[پرستش]] او از [[بندگی]] غیر او بی‌نیاز گردند. مردی عرض کرد: ای [[پیامبر]]! [[پدر]] و مادرم فدای شما [[باد]]، [[معرفت خداوند]] چیست؟ فرمود: "[[شناخت]] اهل هر زمانی نیست به امامشان، امامی که اطلاعت او بر آنان [[واجب]] است"<ref>محمد حسن دنیوی، ماهنامه مبلغان، صاحب امتیاز: معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی مدیریت حوزه علمیه قم، ش ۳۴، ص ۶۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۸، ص ۳۶۸: ج ۳۲، ص ۳۲۱.</ref>. توجه به مضامین دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] توصیه شده است ما را به اهمیت [[شناخت]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} [[راهنمایی]] می‌کند. در یکی از دعاهای معروف و معتبری که [[شیخ صدوق]] آن را در کتاب [[کمال الدین]] [[نقل]] کرده است، می‌خوانیم: بارالها! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشاسانی پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] می‌گردم<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.(...)
* '''[[شناخت]] و [[آگاهی]] نسبت به [[حضرت ولی عصر]] {{ع}}''': از [[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که: روزی [[امام حسین]] {{ع}} بر [[اصحاب]] خود وارد شوند، بعد از [[حمد]] [[خدا]] و [[درود]] بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] [[بندگان]] را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند، زمانی که او را شناختند، او را [[پرستش]] کنند و هنگامی که او را [[پرستش]] کردند، با [[عبادت]] و [[پرستش]] او از [[بندگی]] غیر او بی‌نیاز گردند. مردی عرض کرد: ای [[پیامبر]]! [[پدر]] و مادرم فدای شما [[باد]]، [[معرفت خداوند]] چیست؟ فرمود: "[[شناخت]] اهل هر زمانی نیست به امامشان، امامی که اطلاعت او بر آنان [[واجب]] است"<ref>محمد حسن دنیوی، ماهنامه مبلغان، صاحب امتیاز: معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی مدیریت حوزه علمیه قم، ش ۳۴، ص ۶۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۸، ص ۳۶۸: ج ۳۲، ص ۳۲۱.</ref>. توجه به مضامین دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] توصیه شده است ما را به اهمیت [[شناخت]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} [[راهنمایی]] می‌کند. در یکی از دعاهای معروف و معتبری که [[شیخ صدوق]] آن را در کتاب [[کمال الدین]] [[نقل]] کرده است، می‌خوانیم: بارالها! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشاسانی پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. بارالها! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] می‌گردم<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.(...)
*'''[[تمسک به ریسمان ولایت اهل بیت]]{{عم}}''': [[ولایت]] [[اهل بیت]] دو گونه است: الف) [[ولایت تکوینی]] ب) [[ولایت تشریعی]]  
* '''[[تمسک به ریسمان ولایت اهل بیت]] {{عم}}''': [[ولایت]] [[اهل بیت]] دو گونه است: الف) [[ولایت تکوینی]] ب) [[ولایت تشریعی]]  
[[ولایت تکوینی]] بدین معناست که حضرات [[معصومین]]{{عم}} به [[اذن]] و [[اراده الهی]]، می‌توانند در [[مقام]] [[تکوین]] و و عینیات خارجی، دخل و [[تصرف]] کنند، مانند [[معجزات]] [[انبیاء]]{{عم}} و [[کرامات]] [[اولیاء]]{{عم}}، و [[ولایت تشریعی]]، به معنای [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] و [[مؤمنین]] است. [[امامان معصوم]]{{ع}}، هر کدام در زمان خود، ولی و [[سرپرست]] [[جامعه]] بوده و [[مردم]] را [[هدایت تشریعی]] می کنند. از جمله [[وظایف]] مهم [[منتظران]] در [[زمان غیبت]]، چنگ زدن به ریسمان ([[ولایت]]) [[اهل بیت]]{{ع}} است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "خوشا بحال [[شیعیان]] ما! آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما [[تمسک]] می‌جویند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ح ۵.</ref>.
[[ولایت تکوینی]] بدین معناست که حضرات [[معصومین]] {{عم}} به [[اذن]] و [[اراده الهی]]، می‌توانند در [[مقام]] [[تکوین]] و و عینیات خارجی، دخل و [[تصرف]] کنند، مانند [[معجزات]] [[انبیاء]] {{عم}} و [[کرامات]] [[اولیاء]] {{عم}}، و [[ولایت تشریعی]]، به معنای [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] و [[مؤمنین]] است. [[امامان معصوم]] {{ع}}، هر کدام در زمان خود، ولی و [[سرپرست]] [[جامعه]] بوده و [[مردم]] را [[هدایت تشریعی]] می کنند. از جمله [[وظایف]] مهم [[منتظران]] در [[زمان غیبت]]، چنگ زدن به ریسمان ([[ولایت]]) [[اهل بیت]] {{ع}} است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "خوشا بحال [[شیعیان]] ما! آنان که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ([[ولایت]]) ما [[تمسک]] می‌جویند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ح ۵.</ref>.


همچنین [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "هر کس در [[غیبت]] [[قائم]] ما بر [[دوستی]] {و [[عقیده]] به [[امامت]] ما} [[ثابت قدم]] باشد، [[خدای متعال]] آجر هزار [[شهید]] از شهدای [[بدر]] و [[احد]] به او عطا می‌کند"<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۲۷.</ref>. و نیز [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "زمانی بر [[مردم]] فرا می‌رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد. [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: به همان امر {[[ولایتی]]} که بر آنند چنگ زنند، تا برایشان آشکار شود". (...)
همچنین [[امام سجاد]] {{ع}} فرمودند: "هر کس در [[غیبت]] [[قائم]] ما بر [[دوستی]] {و [[عقیده]] به [[امامت]] ما} [[ثابت قدم]] باشد، [[خدای متعال]] آجر هزار [[شهید]] از شهدای [[بدر]] و [[احد]] به او عطا می‌کند"<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۲۷.</ref>. و نیز [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "زمانی بر [[مردم]] فرا می‌رسد که پیشوایشان از آنان [[غایب]] گردد. [[زراره]] پرسید: در آن زمان [[مردم]] چه کنند؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: به همان امر {[[ولایتی]]} که بر آنند چنگ زنند، تا برایشان آشکار شود". (...)
*'''[[انتظار]] در [[ظهور منجی]] از [[واجبات]]''': [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "زمانی [[بندگان]] به [[خدای بزرگ]] نزدیک‌ترند و [[خدا]] از ایشان راضی‌تر است که [[حجت]] [[خدای متعال]] از میان آنان ناپدید گردد و ظاهر نشود و آنان جایش را هم ندانند. با این همه بدانند که [[حجت]] و [[میثاق]] [[خدا]] [[باطل]] نشده است. در آن زمان، هر صبح و [[شام]] چشم [[انتظار فرج]] باشید". آنچه در [[روایات]] مربوط به [[انتظار فرج]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} بسیار به آن پرداخته شده، مسأله [[صبر]] در این [[انتظار]] و [[پاداش]] [[صابران]] در این دوران است.
* '''[[انتظار]] در [[ظهور منجی]] از [[واجبات]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "زمانی [[بندگان]] به [[خدای بزرگ]] نزدیک‌ترند و [[خدا]] از ایشان راضی‌تر است که [[حجت]] [[خدای متعال]] از میان آنان ناپدید گردد و ظاهر نشود و آنان جایش را هم ندانند. با این همه بدانند که [[حجت]] و [[میثاق]] [[خدا]] [[باطل]] نشده است. در آن زمان، هر صبح و [[شام]] چشم [[انتظار فرج]] باشید". آنچه در [[روایات]] مربوط به [[انتظار فرج]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} بسیار به آن پرداخته شده، مسأله [[صبر]] در این [[انتظار]] و [[پاداش]] [[صابران]] در این دوران است.


[[امام صادق]]{{ع}} به [[نقل]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "پس از شما کسانی بیایند که یک نفراز ایشان [[پاداش]] پنجاه هزار نفر از شما را داشته باشد {[[اصحاب]]} گفتند: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! ما در [[جنگ بدر]] [[واحد]] وحنین با تو بودیم و درباره ما [[آیه]] نازل شده است؟ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: اگر آنچه {از حوادث ایام} به ایشان می‌رسد، به شما رسد، [[صبر]] آنان را ندارید<ref>محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۹۰.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "[[انتظار فرج]] با [[صبر]]، [[عبادت]] است".
[[امام صادق]] {{ع}} به [[نقل]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "پس از شما کسانی بیایند که یک نفراز ایشان [[پاداش]] پنجاه هزار نفر از شما را داشته باشد {[[اصحاب]]} گفتند: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! ما در [[جنگ بدر]] [[واحد]] وحنین با تو بودیم و درباره ما [[آیه]] نازل شده است؟ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: اگر آنچه {از حوادث ایام} به ایشان می‌رسد، به شما رسد، [[صبر]] آنان را ندارید<ref>محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۹۰.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "[[انتظار فرج]] با [[صبر]]، [[عبادت]] است".


[[امام حسین]]{{ع}} فرمودند: "برای او {[[مهدی]]} غیبتی است که اقوامی در آن از [[دین]] خارج شوند و گروهی بر [[دین]] ثابت‌قدم بمانند و [[آزار]] و اذیت می‌کشند و به آنها گفته می‌شود: این [[وعده]] {[[ظهور]]} چه وقت عملی می‌شود، اگر راست می‌گویید؟ بی‌تردید صبرکننده در [[زمان غیبت]] در برابر اذیت و [[آزار]] و [[تکذیب]] [[مخالفان]]، به منزله جهاد‌کننده با [[شمشیر]] در رکاب [[رسول خدا]]{{صل}} است"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۴۳۷.</ref>. (...)
[[امام حسین]] {{ع}} فرمودند: "برای او {[[مهدی]]} غیبتی است که اقوامی در آن از [[دین]] خارج شوند و گروهی بر [[دین]] ثابت‌قدم بمانند و [[آزار]] و اذیت می‌کشند و به آنها گفته می‌شود: این [[وعده]] {[[ظهور]]} چه وقت عملی می‌شود، اگر راست می‌گویید؟ بی‌تردید صبرکننده در [[زمان غیبت]] در برابر اذیت و [[آزار]] و [[تکذیب]] [[مخالفان]]، به منزله جهاد‌کننده با [[شمشیر]] در رکاب [[رسول خدا]] {{صل}} است"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۴۳۷.</ref>. (...)
*'''[[اصلاح فردی]] و [[اجتماعی]] در [[دوران غیبت]]''': یکی از [[وظایف]] مهم [[منتظران]] [[دولت حق]]، پارسائی و [[آراستگی]] به [[اخلاق]] خوب و [[پسندیده]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هرکس شادمان می‌گردد از اینکه از [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید و او [[منتظر]] {واقعی} است"<ref>ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ترجمه: جواد غفاری، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
* '''[[اصلاح فردی]] و [[اجتماعی]] در [[دوران غیبت]]''': یکی از [[وظایف]] مهم [[منتظران]] [[دولت حق]]، پارسائی و [[آراستگی]] به [[اخلاق]] خوب و [[پسندیده]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس شادمان می‌گردد از اینکه از [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید و او [[منتظر]] {واقعی} است"<ref>ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ترجمه: جواد غفاری، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.


و همچنین می‌فرمایند: به [[یقین]] برای [[صاحب]] این امر غیبتی است، پس [[بنده]] [[خدا]] باید [[تقوای الهی]] پیشه کند و به دینش چنگ زند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.
و همچنین می‌فرمایند: به [[یقین]] برای [[صاحب]] این امر غیبتی است، پس [[بنده]] [[خدا]] باید [[تقوای الهی]] پیشه کند و به دینش چنگ زند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.


یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[دوران غیبت کبری]]، داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در برابر آحاد [[جامعه اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] [[حکومت]] کرده، در راه [[اصلاح]] و ساختن افراد تلاش نماید، تا [[جامعه]] و افراد آن آماده پذیرش [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} شوند. [[اصلاح جامعه]] از راه [[امر به معروف و نهی از منکر]] تحقق می‌یابد و [[قانون]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] در متن [[دین اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[دوران غیبت کبری]]، داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در برابر آحاد [[جامعه اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] [[حکومت]] کرده، در راه [[اصلاح]] و ساختن افراد تلاش نماید، تا [[جامعه]] و افراد آن آماده پذیرش [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} شوند. [[اصلاح جامعه]] از راه [[امر به معروف و نهی از منکر]] تحقق می‌یابد و [[قانون]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] در متن [[دین اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.


[[امام باقر]]{{ع}} در بیان [[وظایف شیعیان]] در [[دوران غیبت]] فرمودند: "توانمندان شما باید به ضعیفانتان [[کمک]] کنند و اغنیاء شما باید به فقرائتان [[مهربانی]] کنند، هرکس باید [[برادر]] دینی‌اش را [[نصیحت]] کند، نصحیتی که به نفع برادرش باشد"<ref>عماد الدین، طبری الآملی الکنجی، بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، ص ۱۱۳.</ref>(...)
[[امام باقر]] {{ع}} در بیان [[وظایف شیعیان]] در [[دوران غیبت]] فرمودند: "توانمندان شما باید به ضعیفانتان [[کمک]] کنند و اغنیاء شما باید به فقرائتان [[مهربانی]] کنند، هرکس باید [[برادر]] دینی‌اش را [[نصیحت]] کند، نصحیتی که به نفع برادرش باشد"<ref>عماد الدین، طبری الآملی الکنجی، بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، ص ۱۱۳.</ref>(...)
*'''[[آمادگی]] جانی و [[مالی]] در [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}''': به تصریح [[روایات]]، آماده کردن [[سلاح]] و کسب مهارت [[نظامی]] که مناسب با هر عصری باشد، برای شرکت در [[سپاه]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[وظایف منتظران]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]]{{ع}} هرچند به اندازه یک تیر، مهیا کند، هرگاه [[خدای تعالی]] چنین نیتی از او بییند، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند و در زمره [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد<ref>ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ترجمه: جواد غفاری، باب ما جاء فی ذکر الشیعه، ص ۱۷۳.</ref>.
* '''[[آمادگی]] جانی و [[مالی]] در [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}''': به تصریح [[روایات]]، آماده کردن [[سلاح]] و کسب مهارت [[نظامی]] که مناسب با هر عصری باشد، برای شرکت در [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[وظایف منتظران]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} هرچند به اندازه یک تیر، مهیا کند، هرگاه [[خدای تعالی]] چنین نیتی از او بییند، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند و در زمره [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد<ref>ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ترجمه: جواد غفاری، باب ما جاء فی ذکر الشیعه، ص ۱۷۳.</ref>.


همچنین [[امام کاظم]]{{ع}} فرمود: هرکسی مرکبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد در حالی که خودش به ما منسوب باشد، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش او را [[یاری]] کند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.
همچنین [[امام کاظم]] {{ع}} فرمود: هرکسی مرکبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد در حالی که خودش به ما منسوب باشد، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش او را [[یاری]] کند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.


یکی از [[وظایف]] مهم دیگر [[شیعیان]] و علاقمندان آن [[حضرت]]، فراموش نکردن [[امام عصر]] خود، و همیشه به یاد و ذکر او بودن است. [[امام علی]]{{ع}} فرمود: هرکس چیزی را [[دوست]] بدارد، همواره نام آن را به زبان دارد<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>. (...)
یکی از [[وظایف]] مهم دیگر [[شیعیان]] و علاقمندان آن [[حضرت]]، فراموش نکردن [[امام عصر]] خود، و همیشه به یاد و ذکر او بودن است. [[امام علی]] {{ع}} فرمود: هرکس چیزی را [[دوست]] بدارد، همواره نام آن را به زبان دارد<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>. (...)
*'''[[محبت به حضرت مهدی]]{{ع}}''': [[انسان]] وقتی به کسی علاقه داشته باشد، یاد و خاطره [[محبوب]] همیشه در [[فکر]] و ذهنش حضور دارد و این موجب می‌شود که زندگیش رنگ و بوی [[معشوق]] بگیرد اگر [[محبوب]] [[انسان]] موجودی متعالی و ملکوتی باشد، این الگوپذیری زمینه رشد و تعالی او را فراهم می‌سازد و اگر [[محبوب]] و [[معشوق]] او موجودی [[پست]] و فرومایه باشد، این الگوپذیری موجب سقوط و [[هلاکت]] وی خواهد شد. به خاطر اهمیت [[محبت]] به [[اهل بیت]]{{عم}} [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، مزد [[رسالت پیامبر]]{{صل}} را [[مودت]] و [[دوستی]] [[خاندان]] او قرار داده است و می‌فرماید: بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمی‌کنم، به جز [[دوستی]] و [[مودت]] نسبت به اهل بیتم<ref>سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. (...)
* '''[[محبت به حضرت مهدی]] {{ع}}''': [[انسان]] وقتی به کسی علاقه داشته باشد، یاد و خاطره [[محبوب]] همیشه در [[فکر]] و ذهنش حضور دارد و این موجب می‌شود که زندگیش رنگ و بوی [[معشوق]] بگیرد اگر [[محبوب]] [[انسان]] موجودی متعالی و ملکوتی باشد، این الگوپذیری زمینه رشد و تعالی او را فراهم می‌سازد و اگر [[محبوب]] و [[معشوق]] او موجودی [[پست]] و فرومایه باشد، این الگوپذیری موجب سقوط و [[هلاکت]] وی خواهد شد. به خاطر اهمیت [[محبت]] به [[اهل بیت]] {{عم}} [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، مزد [[رسالت پیامبر]] {{صل}} را [[مودت]] و [[دوستی]] [[خاندان]] او قرار داده است و می‌فرماید: بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمی‌کنم، به جز [[دوستی]] و [[مودت]] نسبت به اهل بیتم<ref>سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. (...)
*'''[[محزون بودن]] از [[فراق]] [[حضرت]]''': یکی از نشانه‌های [[دوستی]]، [[محزون بودن]] در [[فراق]] و دوری از [[دوست]] و [[محبوب]] است. بدیهی است که علاقمندان به [[امام زمان]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] در [[فراق]] او [[اندوهگین]] هستند و این [[حزن]] و [[اندوه]] را به گونه‌های مختلف بروز می‌دهند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز به خاطر [[غیبت امام زمان]]{{ع}} می‌گریستند. به عنوان نمونه، سُدیر صیرفی می‌گوید: به [[خدمت]] مولایمان [[امام صادق]]{{ع}} رفتیم و [[امام]] در حال [[گریه]] و ناله دیدیم. او آنگاه حالت [[امام]] را اینگونه تشریح می‌کند: او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده می گریست، [[اندوه]] از گونه‌های مبارکش پیدا بود و رنگ چهره‌اش تغییر کرده بود. اشک‌های او لباسش را خیس کرده بود. و در این حالت می‌گفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم ربوده و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعه‌های ابدی پیوند داده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۴، ص ۲۱.</ref>(...)
* '''[[محزون بودن]] از [[فراق]] [[حضرت]]''': یکی از نشانه‌های [[دوستی]]، [[محزون بودن]] در [[فراق]] و دوری از [[دوست]] و [[محبوب]] است. بدیهی است که علاقمندان به [[امام زمان]] {{ع}} در [[دوران غیبت]] در [[فراق]] او [[اندوهگین]] هستند و این [[حزن]] و [[اندوه]] را به گونه‌های مختلف بروز می‌دهند. [[امامان معصوم]] {{عم}} نیز به خاطر [[غیبت امام زمان]] {{ع}} می‌گریستند. به عنوان نمونه، سُدیر صیرفی می‌گوید: به [[خدمت]] مولایمان [[امام صادق]] {{ع}} رفتیم و [[امام]] در حال [[گریه]] و ناله دیدیم. او آنگاه حالت [[امام]] را اینگونه تشریح می‌کند: او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده می گریست، [[اندوه]] از گونه‌های مبارکش پیدا بود و رنگ چهره‌اش تغییر کرده بود. اشک‌های او لباسش را خیس کرده بود. و در این حالت می‌گفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم ربوده و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعه‌های ابدی پیوند داده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۴، ص ۲۱.</ref>(...)
*'''رعایت [[حقوق]] و پرداخت [[خمس]]''': از دیگر [[وظایف منتظران]]، رعایت [[حقوق امام]]{{ع}} و پرداخت [[خمس]] و داشتن حساب سال و رعایت [[حقوق مردم]] و [[حقوق]] کسانی که با [[امام]] نسبت دارند، مثل [[سادات]] و [[علمای دین]] می‌باشند»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱-۲۲۷.</ref>.
* '''رعایت [[حقوق]] و پرداخت [[خمس]]''': از دیگر [[وظایف منتظران]]، رعایت [[حقوق امام]] {{ع}} و پرداخت [[خمس]] و داشتن حساب سال و رعایت [[حقوق مردم]] و [[حقوق]] کسانی که با [[امام]] نسبت دارند، مثل [[سادات]] و [[علمای دین]] می‌باشند»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱-۲۲۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۱۳: خط ۶۱۰:


بنابراین، [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[آداب]] و وظایفی را دنبال می‌کنند؛ چون، این خاصیت [[انتظار]] است که بر حالت و [[رفتار]] و عمل [[منتظر]] اثر می‌گذارد. اکنون به شماری از این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
بنابراین، [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[آداب]] و وظایفی را دنبال می‌کنند؛ چون، این خاصیت [[انتظار]] است که بر حالت و [[رفتار]] و عمل [[منتظر]] اثر می‌گذارد. اکنون به شماری از این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
*'''اقبال''': آنان که از [[تدبر]] بهره گرفته‌اند، از کنار حادثه‌های پیش پا افتاده، به سادگی نمی‌گذرند. زیرا دریافته‌اند که در کنار هر اتفاقی هر چند کوچک، درسی و اندرزی وجود دارد. [[امام کاظم]] {{ع}} هم به این مسئله اشاره دارند: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِيهِ مَوْعِظَةٌ}}<ref>أمالی، صدوق، ص ۵۹۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۴، ح ۱۴.</ref>؛ آن چه را چشمان تو می‌بیند، [[موعظه]] و پندی در آن است. آنان که به [[زندگی]] خود و دیگران توجه ویژه‌ای دارند، دست [[هدایت]] [[مهدی]] [[فاطمه]] {{س}} را در [[هدایت]] خودشان و دیگران، به خوبی می‌بینند و مساعدت‌های پیدا و [[پنهان]] [[محبوب]] را لمس، و حضور [[مهربان]] او را [[حس]] می‌کنند. آنان، به او، رو می‌آورند، صدایش می‌زنند و می‌خوانند: {{متن حدیث|إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ...}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای توسل.</ref>(...)
* '''اقبال''': آنان که از [[تدبر]] بهره گرفته‌اند، از کنار حادثه‌های پیش پا افتاده، به سادگی نمی‌گذرند. زیرا دریافته‌اند که در کنار هر اتفاقی هر چند کوچک، درسی و اندرزی وجود دارد. [[امام کاظم]] {{ع}} هم به این مسئله اشاره دارند: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِيهِ مَوْعِظَةٌ}}<ref>أمالی، صدوق، ص ۵۹۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۴، ح ۱۴.</ref>؛ آن چه را چشمان تو می‌بیند، [[موعظه]] و پندی در آن است. آنان که به [[زندگی]] خود و دیگران توجه ویژه‌ای دارند، دست [[هدایت]] [[مهدی]] [[فاطمه]] {{س}} را در [[هدایت]] خودشان و دیگران، به خوبی می‌بینند و مساعدت‌های پیدا و [[پنهان]] [[محبوب]] را لمس، و حضور [[مهربان]] او را [[حس]] می‌کنند. آنان، به او، رو می‌آورند، صدایش می‌زنند و می‌خوانند: {{متن حدیث|إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ...}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای توسل.</ref>(...)
*'''[[میثاق]]''': {{متن قرآن|الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا می‌کنند و پیمان را نمی‌شکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> <ref>در این باره، روایات فراوانی وارد شده است. از امام صادق {{ع}} روایت شده: {{متن حدیث| نَحنُ ذَمّهُ اللَّهُ وَعَهدُ اللَّهِ فَمَن وُفِيَ بِعَهْدِنَا فَقَدْ وُفِيَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ مَنْ حَفَرَهَا فَقَدْ حَفَرَ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ عَهْدَهُ}}؛ «ما، عهد خدا هستیم. هر کس به عهد ما وفا کند، پیمان با خدا را به جا آورده، هر کس عهد ما را نقض کند، پیمان خدا را شکسته است» (مکیال المکارم، ج ۱، ص۳۹۵).</ref> ؛ [[فرزند]] [[انتظار]]، با توجه و [[اقبال قلبی]]، ارتباط میان خود و [[حجت]] [[حق]] را نیرومند می‌سازد و تا جایی پیش می‌آید که نه تنها توقعی از او ندارد، بلکه [[متعهد]] می‌شود تمام دارایی‌هایش، خانواده‌اش، هستی‌اش و تمام آن چه را [[خدا]] به او عطا کرده، در راه [[محبوب]] به [[مصرف]] برساند و این سرود همیشگی اوست که هر روز با ولی و [[امام]] زمانش زمزمه می‌کند: وأبذل [[مالی]] و أهلی و نفسی...<ref>«پس بذل می‌کنم خانواده‌ام و ثروتم و خودم و آن چه را پروردگارم عطا کرده است... و آن، عهد من است و میثاقم نزد تو. چون تو، نظام دینی و پیشوای متقیان هستی...» (مفاتیح الجنان، زیارت دوم حضرت صاحب الامر).</ref>.  او می‌داند که آن چه نزد ما می‌ماند، نابود شدنی است و آن چه نزد «ولی» است، ماندگار و جاویدان است؛ {{متن قرآن|مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ}}<ref>«آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶.</ref> تو می‌خواهی آن چه را [[خدا]] به تو بخشیده، در راه او ببخشی. این بذل به دست آوردن و از تباه شدن [[دارایی]] جلوگیری کردن است. چگونه ممکن است قرض دادن به یک [[مؤمن]]، سبب تضاعف و ازدیاد آن شود و در راه ولی خرج کردن و به او سپردن و با او معامله کردن چنین نباشد؟ در واقع، مؤمنِ [[منتظر]]، با این کار، [[تجدید بیعت]] می‌کند<ref>«هر کس بمیرد در حالی که نسبت به امام مسلمانان، بیعتی برگردن او نباشد، به مرگ جاهلی مرده است» (صحیح مسلم، ج ۳، ح ۱۴۷۸).</ref>(...)
* '''[[میثاق]]''': {{متن قرآن|الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا می‌کنند و پیمان را نمی‌شکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> <ref>در این باره، روایات فراوانی وارد شده است. از امام صادق {{ع}} روایت شده: {{متن حدیث| نَحنُ ذَمّهُ اللَّهُ وَعَهدُ اللَّهِ فَمَن وُفِيَ بِعَهْدِنَا فَقَدْ وُفِيَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ مَنْ حَفَرَهَا فَقَدْ حَفَرَ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ عَهْدَهُ}}؛ «ما، عهد خدا هستیم. هر کس به عهد ما وفا کند، پیمان با خدا را به جا آورده، هر کس عهد ما را نقض کند، پیمان خدا را شکسته است» (مکیال المکارم، ج ۱، ص۳۹۵).</ref> ؛ [[فرزند]] [[انتظار]]، با توجه و [[اقبال قلبی]]، ارتباط میان خود و [[حجت]] [[حق]] را نیرومند می‌سازد و تا جایی پیش می‌آید که نه تنها توقعی از او ندارد، بلکه [[متعهد]] می‌شود تمام دارایی‌هایش، خانواده‌اش، هستی‌اش و تمام آن چه را [[خدا]] به او عطا کرده، در راه [[محبوب]] به [[مصرف]] برساند و این سرود همیشگی اوست که هر روز با ولی و [[امام]] زمانش زمزمه می‌کند: وأبذل [[مالی]] و أهلی و نفسی...<ref>«پس بذل می‌کنم خانواده‌ام و ثروتم و خودم و آن چه را پروردگارم عطا کرده است... و آن، عهد من است و میثاقم نزد تو. چون تو، نظام دینی و پیشوای متقیان هستی...» (مفاتیح الجنان، زیارت دوم حضرت صاحب الامر).</ref>.  او می‌داند که آن چه نزد ما می‌ماند، نابود شدنی است و آن چه نزد «ولی» است، ماندگار و جاویدان است؛ {{متن قرآن|مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ}}<ref>«آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶.</ref> تو می‌خواهی آن چه را [[خدا]] به تو بخشیده، در راه او ببخشی. این بذل به دست آوردن و از تباه شدن [[دارایی]] جلوگیری کردن است. چگونه ممکن است قرض دادن به یک [[مؤمن]]، سبب تضاعف و ازدیاد آن شود و در راه ولی خرج کردن و به او سپردن و با او معامله کردن چنین نباشد؟ در واقع، مؤمنِ [[منتظر]]، با این کار، [[تجدید بیعت]] می‌کند<ref>«هر کس بمیرد در حالی که نسبت به امام مسلمانان، بیعتی برگردن او نباشد، به مرگ جاهلی مرده است» (صحیح مسلم، ج ۳، ح ۱۴۷۸).</ref>(...)
*'''[[پناه]]''': [[انسان]] [[منتظر]]، وقتی [[مسئولیت]] خود و [[رسالت]] سنگینش را دریافت و به این نتیجه رسید که باید حرکت کند - چون ماندن، گندیدن و پوسیدن است - با مانع‌ها و درگیری‌هایی روبه رو می‌شود که در همه جا خانه گرفته‌اند و [[وحشت]] و [[غربت]] آفرینند. در این هنگام، ناچار باید به کسی [[پناه]] برد تا او را از این [[غربت]] و تنهایی [[نجات]] دهد. اکنون، این سؤال در ذهن پدید می‌آید: به چه کسی باید [[پناه]] برد؟ با چه کسی باید به گفت و گو نشست؟ به چه کسی باید دلگرم شد؟ در پاسخ باید گفت: این انس، جز به [[معصوم]] و [[انتظار فرج]] او نیست<ref>امام رضا {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيق‏}} (کافی، ج ۱، ص ۲۰۰، باب نادر فی فضل الإمام، ح ۱).</ref>. این [[حقیقت]]، در سخن دلنشین [[امام سجاد]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۲۲.</ref>؛ [[انتظار فرج]]، از [[بزرگ‌ترین گشایش‌ها]] است. سینه‌هایی که [[رنج]] هستی، دردهای [[انسان]]، ظلم‌های [[جامعه]] را [[شاهد]] بوده‌اند و همراه هر قطره [[خون]] که از رگ‌های [[مظلومان]] ایرانی و فلسطینی و لبنانی و افغانی و… به [[زمین]] ریخته، همراه هر تازیانه که بر مجاهدی فرود آمده، حضور داشته‌اند و این گونه در برابر همه [[مردم]] و همه هستی، خود را [[مسئول]] می‌دانند، چاره‌ای جز پیوند با [[مهدی]] [[فاطمه]] {{ع}} ندارند.
* '''[[پناه]]''': [[انسان]] [[منتظر]]، وقتی [[مسئولیت]] خود و [[رسالت]] سنگینش را دریافت و به این نتیجه رسید که باید حرکت کند - چون ماندن، گندیدن و پوسیدن است - با مانع‌ها و درگیری‌هایی روبه رو می‌شود که در همه جا خانه گرفته‌اند و [[وحشت]] و [[غربت]] آفرینند. در این هنگام، ناچار باید به کسی [[پناه]] برد تا او را از این [[غربت]] و تنهایی [[نجات]] دهد. اکنون، این سؤال در ذهن پدید می‌آید: به چه کسی باید [[پناه]] برد؟ با چه کسی باید به گفت و گو نشست؟ به چه کسی باید دلگرم شد؟ در پاسخ باید گفت: این انس، جز به [[معصوم]] و [[انتظار فرج]] او نیست<ref>امام رضا {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيق‏}} (کافی، ج ۱، ص ۲۰۰، باب نادر فی فضل الإمام، ح ۱).</ref>. این [[حقیقت]]، در سخن دلنشین [[امام سجاد]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۲۲.</ref>؛ [[انتظار فرج]]، از [[بزرگ‌ترین گشایش‌ها]] است. سینه‌هایی که [[رنج]] هستی، دردهای [[انسان]]، ظلم‌های [[جامعه]] را [[شاهد]] بوده‌اند و همراه هر قطره [[خون]] که از رگ‌های [[مظلومان]] ایرانی و فلسطینی و لبنانی و افغانی و… به [[زمین]] ریخته، همراه هر تازیانه که بر مجاهدی فرود آمده، حضور داشته‌اند و این گونه در برابر همه [[مردم]] و همه هستی، خود را [[مسئول]] می‌دانند، چاره‌ای جز پیوند با [[مهدی]] [[فاطمه]] {{ع}} ندارند.
*'''[[توسل]]''': [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[حکمت غیبت]] آن [[منجی]] [[غائب]] را [[درک]] کرده، آن را ناشی از فاصله [[فرهنگ]] این دوران از [[فرهنگ مهدویت]] و عدم [[آمادگی]] برای حضور آن [[امام همام]] می‌دانند. آنان خوب می‌دانند فاصله آنچه باید باشند و آنچه هستند، به ژرفای یک [[عمر]] [[زندگی]] است که بدون [[راهنمایی]] از عالم وحیانی و [[توسل]] به ساحت [[مقدس]] یک وجود [[نورانی]]، میسر نیست. آنان دریافته‌اند که [[توسل]]، [[تقرب]] است و وسیله ساختن برای رسیدن به [[محبوب]] و معبود؛ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> باید دانست که [[اهل بیت]]، وسیله [[تقرب]] [[انبیا]] هستند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۲۷.</ref>.  بر پایه [[حکم عقل]]، برای رسیدن به هر مقصدی، به دنبال وسیله‌ای باید رفت، اما هر وسیله‌ای برای مقصد خاصی ساخته شده است، [[امام]]، وسیله [[قرب]]<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ}} (مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۵۲ - ۳۵۳).</ref>،(...)
* '''[[توسل]]''': [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[حکمت غیبت]] آن [[منجی]] [[غائب]] را [[درک]] کرده، آن را ناشی از فاصله [[فرهنگ]] این دوران از [[فرهنگ مهدویت]] و عدم [[آمادگی]] برای حضور آن [[امام همام]] می‌دانند. آنان خوب می‌دانند فاصله آنچه باید باشند و آنچه هستند، به ژرفای یک [[عمر]] [[زندگی]] است که بدون [[راهنمایی]] از عالم وحیانی و [[توسل]] به ساحت [[مقدس]] یک وجود [[نورانی]]، میسر نیست. آنان دریافته‌اند که [[توسل]]، [[تقرب]] است و وسیله ساختن برای رسیدن به [[محبوب]] و معبود؛ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> باید دانست که [[اهل بیت]]، وسیله [[تقرب]] [[انبیا]] هستند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۲۷.</ref>.  بر پایه [[حکم عقل]]، برای رسیدن به هر مقصدی، به دنبال وسیله‌ای باید رفت، اما هر وسیله‌ای برای مقصد خاصی ساخته شده است، [[امام]]، وسیله [[قرب]]<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ}} (مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۵۲ - ۳۵۳).</ref>،(...)
*'''[[آمادگی]]''': [[مؤمن]] [[منتظر]]، بیکار نمی‌ماند، بلکه آماده می‌شود. همچون [[یعقوب]]، بوی پیراهن [[یوسف]] در او انقلابی پدید می‌آورد<ref>مفضل بن عمر می‌گوید: شنیدم از امام صادق {{ع}} که می‌فرمود: می‌دانی پیراهن یوسف {{ع}} چه بود؟ گفتم: نه. فرمود: چون برای ابراهیم {{ع}} آتش افروختند، جبرئیل، برای او پیراهنی آورد و به تن او کرد که گرما و سرما به او آسیب نرساند و چون زمان وفات او فرا رسید، آن را در جلد دعایی نهاد و بر اسحاق آویخت و او، به یعقوب آویخت و چون که یوسف متولد شد، آن را به وی آویخت و در بازویش بست، تا کارش به آن جا که باید، کشید و چون یوسف آن را در مصر از میان جلد دعا در آورد، یعقوب {{ع}} بویش را استشمام کرد. این است گفتار خدا که از او حکایت کرده است که «من، بوی یوسف را استشمام می‌کنم، اگر مرا به خطا نسبت ندهید» و آن، همان پیراهنی است که از بهشت فرود آمده است. عرض کردم: قربان تو بروم! این پیراهن به دست چه کسی رسید؟ فرمود: به دست اهل آن است و آن، همراه قائم ماست وقتی ظهور می‌کند. سپس فرمود: هر پیغمبری که دانش یا چیز دیگری ارث برده است، همه آن‌ها به محمد {{صل}} رسیده است. (کمال الدین، ج ۲، باب ۶۲، حدیث ۲۹).</ref>. آنان که [[انتظار]] محبوبی را داشته باشند، کوچک‌ترین نشانه‌ای از [[محبوب]]، در آنان اثر عمیقی می‌گذارد. در [[تاریخ]] می‌خوانیم. [[پیراهن حضرت یوسف]]، بر [[روح]] و جسم [[یعقوب]] اثر گذاشت و چشم نابینای او، [[بینا]]، و [[روح]] و روان وی، شادمان شد.
* '''[[آمادگی]]''': [[مؤمن]] [[منتظر]]، بیکار نمی‌ماند، بلکه آماده می‌شود. همچون [[یعقوب]]، بوی پیراهن [[یوسف]] در او انقلابی پدید می‌آورد<ref>مفضل بن عمر می‌گوید: شنیدم از امام صادق {{ع}} که می‌فرمود: می‌دانی پیراهن یوسف {{ع}} چه بود؟ گفتم: نه. فرمود: چون برای ابراهیم {{ع}} آتش افروختند، جبرئیل، برای او پیراهنی آورد و به تن او کرد که گرما و سرما به او آسیب نرساند و چون زمان وفات او فرا رسید، آن را در جلد دعایی نهاد و بر اسحاق آویخت و او، به یعقوب آویخت و چون که یوسف متولد شد، آن را به وی آویخت و در بازویش بست، تا کارش به آن جا که باید، کشید و چون یوسف آن را در مصر از میان جلد دعا در آورد، یعقوب {{ع}} بویش را استشمام کرد. این است گفتار خدا که از او حکایت کرده است که «من، بوی یوسف را استشمام می‌کنم، اگر مرا به خطا نسبت ندهید» و آن، همان پیراهنی است که از بهشت فرود آمده است. عرض کردم: قربان تو بروم! این پیراهن به دست چه کسی رسید؟ فرمود: به دست اهل آن است و آن، همراه قائم ماست وقتی ظهور می‌کند. سپس فرمود: هر پیغمبری که دانش یا چیز دیگری ارث برده است، همه آن‌ها به محمد {{صل}} رسیده است. (کمال الدین، ج ۲، باب ۶۲، حدیث ۲۹).</ref>. آنان که [[انتظار]] محبوبی را داشته باشند، کوچک‌ترین نشانه‌ای از [[محبوب]]، در آنان اثر عمیقی می‌گذارد. در [[تاریخ]] می‌خوانیم. [[پیراهن حضرت یوسف]]، بر [[روح]] و جسم [[یعقوب]] اثر گذاشت و چشم نابینای او، [[بینا]]، و [[روح]] و روان وی، شادمان شد.


[[آمادگی]]، آن هم در تمامی اَبعادش<ref>چون در بخش «ابعاد انتظار» در این مورد بحث شد، طرح مجدد آن، ضرورتی ندارد.</ref>، یکی از وظایفِ [[دوران غیبت]] به شمار می‌آید؛ چون [[مؤمن]] [[منتظر]]، پیوسته در حال [[زمینه‌سازی]] برای [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} است؛ {{متن حدیث|ويُوطّئُونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۸.</ref>.
[[آمادگی]]، آن هم در تمامی اَبعادش<ref>چون در بخش «ابعاد انتظار» در این مورد بحث شد، طرح مجدد آن، ضرورتی ندارد.</ref>، یکی از وظایفِ [[دوران غیبت]] به شمار می‌آید؛ چون [[مؤمن]] [[منتظر]]، پیوسته در حال [[زمینه‌سازی]] برای [[حکومت]] [[مهدی]] {{ع}} است؛ {{متن حدیث|ويُوطّئُونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۸.</ref>.


او، با دیدن دوره‌های [[آموزش]] [[نظامی]] و فراهم کردن اسلحه مناسب، خود را برای [[یاری امام]] آماده می‌کند. [[شیخ کلینی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: هر کس اسبی را به [[انتظار]] امرِ ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاریش کند<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، روایت ۱.</ref>. چگونگی [[آمادگی]] در گرو شرایط زمان و مکان است؛ اگر در [[روایات]]، سخن از فراهم کردن اسب و [[شمشیر]]، به میان آمده، برای [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. بنابراین، به طور کلی می‌توان گفت: [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت]] الهی است و در این میان، [[راهبرد]] [[منتظران]]، نزدیک‌سازی [[آزادی]] به [[دین]] است»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۶۷-۸۵.</ref>.
او، با دیدن دوره‌های [[آموزش]] [[نظامی]] و فراهم کردن اسلحه مناسب، خود را برای [[یاری امام]] آماده می‌کند. [[شیخ کلینی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: هر کس اسبی را به [[انتظار]] امرِ ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاریش کند<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، روایت ۱.</ref>. چگونگی [[آمادگی]] در گرو شرایط زمان و مکان است؛ اگر در [[روایات]]، سخن از فراهم کردن اسب و [[شمشیر]]، به میان آمده، برای [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. بنابراین، به طور کلی می‌توان گفت: [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت]] الهی است و در این میان، [[راهبرد]] [[منتظران]]، نزدیک‌سازی [[آزادی]] به [[دین]] است»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۶۷-۸۵.</ref>.
خط ۶۳۰: خط ۶۲۷:


«در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[موقعیت]] او، [[شیعیان]] آن [[حضرت]] هر یک [[وظایف]] سنگینی بر عهده دارند، اینک به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
«در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[موقعیت]] او، [[شیعیان]] آن [[حضرت]] هر یک [[وظایف]] سنگینی بر عهده دارند، اینک به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
#'''[[ایمان]] به [[حتمی بودن خروج مهدی]] {{ع}}''': در [[روایات]] [[اهل سنت]] می‌خوانیم که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من أنکر خروج المهدیّ فقد کفر بما أنزل علی محمّد}}<ref>«هر کس منکر خروج مهدی شود به آنچه بر محمّد{{صل}} نازل شده کفر ورزیده است» فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۴، ح ۵۸۵ و...</ref>.
# '''[[ایمان]] به [[حتمی بودن خروج مهدی]] {{ع}}''': در [[روایات]] [[اهل سنت]] می‌خوانیم که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من أنکر خروج المهدیّ فقد کفر بما أنزل علی محمّد}}<ref>«هر کس منکر خروج مهدی شود به آنچه بر محمّد {{صل}} نازل شده کفر ورزیده است» فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۴، ح ۵۸۵ و...</ref>.
#'''صبوری و تمسّک به [[دین حق]] در [[فتنه‌ها]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ...}}<ref>«خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما متمسک به امر ما شده و قلب او بعد از هدایت منحرف نشود...» کمال الدین، ص ۳۵۸</ref>.
# '''صبوری و تمسّک به [[دین حق]] در [[فتنه‌ها]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ...}}<ref>«خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما متمسک به امر ما شده و قلب او بعد از هدایت منحرف نشود...» کمال الدین، ص ۳۵۸</ref>.
#'''تمسّک به [[ولایت امام غایب]]''': [[امام باقر]]{{ع}} از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده که فرمود: {{متن حدیث|طُوبي لِمَن أدرکَ قائمَ أهلِ بيتي وَهو يأتَمُّ به في غَيبَتِهِ قَبْلَ قِيامِهِ و ...}}<ref>«خوشا به حال کسی که قائم [[اهل بیت]] مرا درک کند و در غیبت او قبل از قیامش به او اقتدا کند و...» کمال الدین، ص ۲۸۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲، ح ۱۴</ref>.
# '''تمسّک به [[ولایت امام غایب]]''': [[امام باقر]] {{ع}} از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که فرمود: {{متن حدیث|طُوبي لِمَن أدرکَ قائمَ أهلِ بيتي وَهو يأتَمُّ به في غَيبَتِهِ قَبْلَ قِيامِهِ و ...}}<ref>«خوشا به حال کسی که قائم [[اهل بیت]] مرا درک کند و در غیبت او قبل از قیامش به او اقتدا کند و...» کمال الدین، ص ۲۸۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲، ح ۱۴</ref>.
#'''طلب [[معرفت امام زمان]] {{ع}} از [[خداوند متعال]]''': کلینی  به [[سند]] خود از [[ابوبصیر]] [[نقل]] کرده که [[امام باقر]]{{ع}} به من فرمود: {{متن حدیث|هَلْ عَرَفْتَ إِمَامَكَ قَالَ قُلْتُ إِي وَالله قَبْلَ أَنْ أَخْرُجَ مِنَ الْكُوفَةِ فَقَالَ حَسْبُكَ إِذاً}}؛<ref>«آیا امامت را شناخته ای؟ عرض کردم: آری به خدا سوگند قبل از آنکه از کوفه خارج شوم. فرمود: بس است تو را در این هنگام» کافی، ج ۱، ص ۱۸۵، ح ۱۲</ref>
# '''طلب [[معرفت امام زمان]] {{ع}} از [[خداوند متعال]]''': کلینی  به [[سند]] خود از [[ابوبصیر]] [[نقل]] کرده که [[امام باقر]] {{ع}} به من فرمود: {{متن حدیث|هَلْ عَرَفْتَ إِمَامَكَ قَالَ قُلْتُ إِي وَالله قَبْلَ أَنْ أَخْرُجَ مِنَ الْكُوفَةِ فَقَالَ حَسْبُكَ إِذاً}}؛<ref>«آیا امامت را شناخته ای؟ عرض کردم: آری به خدا سوگند قبل از آنکه از کوفه خارج شوم. فرمود: بس است تو را در این هنگام» کافی، ج ۱، ص ۱۸۵، ح ۱۲</ref>
#'''[[تجدید بیعت]] و [[ثبات بر اطاعت]]''': در [[دعای عهد]] از [[امام صادق]] {{ع}} می‌خوانیم: بار خدایا! همانا من برای او [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در این روزم [[عهد]] و [[پیمان]] و بیعتی را در گردنم تجدید می‌کنم، بیعتی که از آن بازنگشته و هرگز آن را زایل نمی‌سازم. بار خدایا! مرا از [[یاران]] و [[کمک]] کاران و مدافعین از آن [[حضرت]] قرار بده.... در این [[دعا]] سخن از [[تجدید عهد]] با [[امام]] خود در هر روز است.<ref>{{متن حدیث|للَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ ...}}؛ بحارالأنوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱؛ مصباح الزائر، ص ۲۳۵</ref>  
# '''[[تجدید بیعت]] و [[ثبات بر اطاعت]]''': در [[دعای عهد]] از [[امام صادق]] {{ع}} می‌خوانیم: بار خدایا! همانا من برای او [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در این روزم [[عهد]] و [[پیمان]] و بیعتی را در گردنم تجدید می‌کنم، بیعتی که از آن بازنگشته و هرگز آن را زایل نمی‌سازم. بار خدایا! مرا از [[یاران]] و [[کمک]] کاران و مدافعین از آن [[حضرت]] قرار بده.... در این [[دعا]] سخن از [[تجدید عهد]] با [[امام]] خود در هر روز است.<ref>{{متن حدیث|للَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ ...}}؛ بحارالأنوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱؛ مصباح الزائر، ص ۲۳۵</ref>  
#'''مقابله با [[شبهات]] و اشکالات''': [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرمود: إیّاکم والشّک والارتیاب، انفوا عن نفوسکم الشکوک، وقد حذّرتم فاحذروا، ومن اللَّه أسئل توفیقکم وإرشادکم<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۴۶، ح ۱۷</ref> ... خود را از [[شک]] و [[تردید]] دور کنید و از شک‌ها بپرهیزید، شما بر حذر داده شدید پس حذر کنید، و من [[توفیق]] و [[ارشاد]] شما را از [[خداوند]] خواستارم.
# '''مقابله با [[شبهات]] و اشکالات''': [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرمود: إیّاکم والشّک والارتیاب، انفوا عن نفوسکم الشکوک، وقد حذّرتم فاحذروا، ومن اللَّه أسئل توفیقکم وإرشادکم<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۴۶، ح ۱۷</ref> ... خود را از [[شک]] و [[تردید]] دور کنید و از شک‌ها بپرهیزید، شما بر حذر داده شدید پس حذر کنید، و من [[توفیق]] و [[ارشاد]] شما را از [[خداوند]] خواستارم.
#'''[[کمک]] و [[یاری]] [[برادران]] [[مؤمن]]''': [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] جمله {{متن قرآن|وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}} در سوره العصر را بر [[مواسات]] و هم [[یاری]] [[برادران دینی]] منطبق ساخته‌اند<ref>کمال الدین، ص ۶۵۶؛ بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱</ref> در [[تفسیر]] [[امام عسکری]] {{ع}} آمده است: هرکس متکفل یتیمی برای ما شود که محنت استتار ما او را وامانده کرده و از [[علوم]] ما که به دستش رسیده او را سرشار کند تا اینکه [[ارشاد]] شده و [[هدایت]] یابد، [[خداوند متعال]] در [[حقّ]] او می‌فرماید: ای [[بنده]] [[کریم]] که [[یاری]] کننده ای! من از او در این [[کرم]] اولی ترم، ای [[ملائکه]] من برای او در [[بهشت]] به هر حرفی که [[تعلیم]] داده یک ملیون قصر دهید...<ref>{{متن حدیث| يَا أَيُّهَا اَلْعَبْدُ اَلْكَرِيمُ اَلْمُوَاسِي أَنَا أَوْلَى بِالْكَرَمِ مِنْكَ اِجْعَلُوا لَهُ يَا مَلاَئِكَتِي فِي اَلْجِنَانِ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ}}؛تفسیر منسوب به [[امام عسکری]] {{ع}}، ص ۳۴۲؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۴، ح ۵</ref>.
# '''[[کمک]] و [[یاری]] [[برادران]] [[مؤمن]]''': [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] جمله {{متن قرآن|وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}} در سوره العصر را بر [[مواسات]] و هم [[یاری]] [[برادران دینی]] منطبق ساخته‌اند<ref>کمال الدین، ص ۶۵۶؛ بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱</ref> در [[تفسیر]] [[امام عسکری]] {{ع}} آمده است: هرکس متکفل یتیمی برای ما شود که محنت استتار ما او را وامانده کرده و از [[علوم]] ما که به دستش رسیده او را سرشار کند تا اینکه [[ارشاد]] شده و [[هدایت]] یابد، [[خداوند متعال]] در [[حقّ]] او می‌فرماید: ای [[بنده]] [[کریم]] که [[یاری]] کننده ای! من از او در این [[کرم]] اولی ترم، ای [[ملائکه]] من برای او در [[بهشت]] به هر حرفی که [[تعلیم]] داده یک ملیون قصر دهید...<ref>{{متن حدیث| يَا أَيُّهَا اَلْعَبْدُ اَلْكَرِيمُ اَلْمُوَاسِي أَنَا أَوْلَى بِالْكَرَمِ مِنْكَ اِجْعَلُوا لَهُ يَا مَلاَئِكَتِي فِي اَلْجِنَانِ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ}}؛تفسیر منسوب به [[امام عسکری]] {{ع}}، ص ۳۴۲؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۴، ح ۵</ref>.
#'''[[فریب]] نخوردن از [[مدعیان دروغین مهدویت]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ولتعرفنّ اثنی عشر رایه مشتبهه، لا یدری أیّ من أیّ}}<ref>«... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه بر پا خواهد شد که از همدیگر تشخیص داده نمی‌شود...»کمال الدین، ص ۳۴۷؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۱، ح ۹</ref>.
# '''[[فریب]] نخوردن از [[مدعیان دروغین مهدویت]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ولتعرفنّ اثنی عشر رایه مشتبهه، لا یدری أیّ من أیّ}}<ref>«... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه بر پا خواهد شد که از همدیگر تشخیص داده نمی‌شود...»کمال الدین، ص ۳۴۷؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۱، ح ۹</ref>.
#'''[[زیاد]]  [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]]''': [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی که در جواب سؤال‌های [[اسحاق بن یعقوب]] فرستادند فرموده‌اند: {{متن حدیث|أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم}}؛<ref>«... زیاد برای تعجیل فرج دعا کنید؛ زیرا فرج شما در آن است» کمال الدین، ص ۴۸۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ح ۱۰</ref>.
# '''[[زیاد]]  [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]]''': [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی که در جواب سؤال‌های [[اسحاق بن یعقوب]] فرستادند فرموده‌اند: {{متن حدیث|أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم}}؛<ref>«... زیاد برای تعجیل فرج دعا کنید؛ زیرا فرج شما در آن است» کمال الدین، ص ۴۸۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ح ۱۰</ref>.
#'''[[اجتناب از جزع]]''': کلینی  به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: همانا [[مردم]] به جهت عجله کردن در این امر هلاک شدند، [[خداوند]] به خاطر عجله [[بندگان]] عجله نخواهد کرد، زیرا برای این امر نهایتی است...<ref>{{متن حدیث| إنما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر ، إن الله عز وجل لا يعجل لعجلة العباد ، إن لهذا الامر غاية ينتهي إليها ...}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۶۹، ح ۷</ref>.
# '''[[اجتناب از جزع]]''': کلینی  به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: همانا [[مردم]] به جهت عجله کردن در این امر هلاک شدند، [[خداوند]] به خاطر عجله [[بندگان]] عجله نخواهد کرد، زیرا برای این امر نهایتی است...<ref>{{متن حدیث| إنما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر ، إن الله عز وجل لا يعجل لعجلة العباد ، إن لهذا الامر غاية ينتهي إليها ...}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۶۹، ح ۷</ref>.
#'''[[وقت معین نکردن برای ظهور]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إنّا اهل بیت لا نوقّت}}؛<ref>«... همانا ما [[اهل بیت]] وقت معین نمی کنیم...» بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۹، ح ۴۸</ref>.
# '''[[وقت معین نکردن برای ظهور]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إنّا اهل بیت لا نوقّت}}؛<ref>«... همانا ما [[اهل بیت]] وقت معین نمی کنیم...» بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۹، ح ۴۸</ref>.
#'''[[دوست]] داشتن [[حضرت]] {{ع}}''': در [[روایات]] فراوانی به [[دوستی]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} و از آن جمله [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سفارش شده است، و این به نوبه خود می‌تواند در جلب توجه [[مردم]] به [[حضرت]] {{ع}} و [[پیروی]] از [[دستورات]] او و دیگر [[امامان]] تأثیر بسزایی داشته باشد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۳۹۹، ۴۲۷ - ۴۳۴.</ref>.
# '''[[دوست]] داشتن [[حضرت]] {{ع}}''': در [[روایات]] فراوانی به [[دوستی]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} و از آن جمله [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سفارش شده است، و این به نوبه خود می‌تواند در جلب توجه [[مردم]] به [[حضرت]] {{ع}} و [[پیروی]] از [[دستورات]] او و دیگر [[امامان]] تأثیر بسزایی داشته باشد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۳۹۹، ۴۲۷ - ۴۳۴.</ref>.


[[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در بخشی از نامه‌ای که به [[شیخ مفید]] ارسال داشته، نوشته اند: پس هریک از شما باید کاری کند که وی را به [[محبّت]] و [[دوستی]] ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث [[خشم]] و کراهت ما می‌شود دوری کند<ref>{{متن حدیث|فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳و۳۲۴</ref>. روشن است که [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه [[اهل بیت]] {{عم}} مشاهده کنند که [[شیعیان]] و منتسبان به آنان کارهایی را انجام می‌دهند که مورد [[رضایت الهی]] است، و نیز از کارهایی که مورد [[سخط]] و [[غضب]] [[خداوند]] است اجتناب می‌کنند، خوشحال شده و به آنان می‌بالند.
[[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در بخشی از نامه‌ای که به [[شیخ مفید]] ارسال داشته، نوشته اند: پس هریک از شما باید کاری کند که وی را به [[محبّت]] و [[دوستی]] ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث [[خشم]] و کراهت ما می‌شود دوری کند<ref>{{متن حدیث|فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳و۳۲۴</ref>. روشن است که [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه [[اهل بیت]] {{عم}} مشاهده کنند که [[شیعیان]] و منتسبان به آنان کارهایی را انجام می‌دهند که مورد [[رضایت الهی]] است، و نیز از کارهایی که مورد [[سخط]] و [[غضب]] [[خداوند]] است اجتناب می‌کنند، خوشحال شده و به آنان می‌بالند.
خط ۶۶۰: خط ۶۵۷:
*«یکی از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[گریه]] کردن در [[فراق]] آن [[حضرت]] و یا بر آن‌چه از [[مصیبت‌ها]] و ناملایمات به ایشان رسیده است، می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس ما را یاد کند، اگر از چشم او به اندازه بال پشه‌ای [[اشک]] بیرون آید، [[خداوند]] [[گناهان]] او را می‌آمرزد، هرچند به اندازه کف دریا باشد"<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸.</ref>. سُدیر صِیرَفی می‌گوید: با بعضی [[اصحاب]] بر [[امام صادق]] {{ع}} وارد شدیم. دیدیم بر روی [[خاک]] نشسته و هم‌چون کسی که [[فرزند]] خود را از دست داده و جگرش سوخته باشد، می‌گریست و می‌گفت: "ای آقای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از من گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ کرده است..." [[سدیر]] می‌گوید: از این حالتِ [[حضرت]]، ناراحت شدیم و عرض کردیم: [[خداوند]] دیدگانت را نگریاند! چه حالتی سبب شده که چنین در ماتم بنشینید؟ [[حضرت]] آهی کشید و فرمود: [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹.</ref>. از دیگر [[تکالیف مؤمنان]]، گریاندن دیگران بر [[فراق]] آن [[حضرت]] یا بر شداید وارده بر آن [[حضرت]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است: هرکس بر [[مصیبت]] [[اهل بیت]] [[گریه]] کند و یا کسی را بگریاند، [[بهشت]] برای او است و هرکس نیز تباکی -خود را شبیه گریه‌کنندگان سازد- نماید، [[بهشت]] برای او است<ref>لهوف، ص ۱۱؛ بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۸.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰۱.</ref>.
*«یکی از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[گریه]] کردن در [[فراق]] آن [[حضرت]] و یا بر آن‌چه از [[مصیبت‌ها]] و ناملایمات به ایشان رسیده است، می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس ما را یاد کند، اگر از چشم او به اندازه بال پشه‌ای [[اشک]] بیرون آید، [[خداوند]] [[گناهان]] او را می‌آمرزد، هرچند به اندازه کف دریا باشد"<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸.</ref>. سُدیر صِیرَفی می‌گوید: با بعضی [[اصحاب]] بر [[امام صادق]] {{ع}} وارد شدیم. دیدیم بر روی [[خاک]] نشسته و هم‌چون کسی که [[فرزند]] خود را از دست داده و جگرش سوخته باشد، می‌گریست و می‌گفت: "ای آقای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از من گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ کرده است..." [[سدیر]] می‌گوید: از این حالتِ [[حضرت]]، ناراحت شدیم و عرض کردیم: [[خداوند]] دیدگانت را نگریاند! چه حالتی سبب شده که چنین در ماتم بنشینید؟ [[حضرت]] آهی کشید و فرمود: [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹.</ref>. از دیگر [[تکالیف مؤمنان]]، گریاندن دیگران بر [[فراق]] آن [[حضرت]] یا بر شداید وارده بر آن [[حضرت]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است: هرکس بر [[مصیبت]] [[اهل بیت]] [[گریه]] کند و یا کسی را بگریاند، [[بهشت]] برای او است و هرکس نیز تباکی -خود را شبیه گریه‌کنندگان سازد- نماید، [[بهشت]] برای او است<ref>لهوف، ص ۱۱؛ بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۸.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰۱.</ref>.
*«درباره [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب‌ها از جمله کتاب "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. ما در این‌جا به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
*«درباره [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب‌ها از جمله کتاب "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. ما در این‌جا به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
#'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}'''؛ نخستین [[وظیفه منتظران]]، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع تا بدان درجه از اهمیت است که در [[روایات]] بسیاری که به طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شده آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در عصر [[غیبت]] تأکید شده است، نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد: "خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]، بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دینم [[گمراه]] می‌گردم..."<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.
# '''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}'''؛ نخستین [[وظیفه منتظران]]، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع تا بدان درجه از اهمیت است که در [[روایات]] بسیاری که به طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شده آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در عصر [[غیبت]] تأکید شده است، نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد: "خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم [[شناخت]]، بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجت]] خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دینم [[گمراه]] می‌گردم..."<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>.
#'''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و آراستگی‌ها به [[خوبی‌ها]]''': [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} باشد، باید که [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید..."<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} نیز می‌فرماید، "هریک از شما باید آن‌چه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هرآن‌چه موجب [[خشم]] ما می‌گردد، دوری گزیند..."<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.</ref> در توقیعی که از [[ناحیه مقدسه]] به مرحوم [[شیخ مفید]] صادر گردیده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[دیدار]] آن [[حضرت]] شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.</ref>.
# '''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و آراستگی‌ها به [[خوبی‌ها]]''': [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} باشد، باید که [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید..."<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} نیز می‌فرماید، "هریک از شما باید آن‌چه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هرآن‌چه موجب [[خشم]] ما می‌گردد، دوری گزیند..."<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.</ref> در توقیعی که از [[ناحیه مقدسه]] به مرحوم [[شیخ مفید]] صادر گردیده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[دیدار]] آن [[حضرت]] شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.</ref>.
#'''پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''': حفظ‍‌ و تقویت پیوند قلبی با [[حضرت]] و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]. در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} می‌خوانیم: "... بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و با دشمنانتان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم نمایید"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۹۹.</ref>. اگر [[شیعه]] [[منتظر]]، در آغاز هر روز با حضور و توجه، [[عهد]] و پیمانی را با مقتدای خود تجدید نماید، هرگز به رکود، [[ذلت]]، [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] تن نخواهد داد. در همان [[توقیع]] [[حضرت]] به [[شیخ مفید]] آمده است، "اگر [[شیعیان]] ما... در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شد، یک‌دل و مصمم باشند، [[نعمت]] لقای ما از آنان به تأخیر نمی‌افتد...".
# '''پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''': حفظ‍‌ و تقویت پیوند قلبی با [[حضرت]] و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]. در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} می‌خوانیم: "... بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و با دشمنانتان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم نمایید"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۹۹.</ref>. اگر [[شیعه]] [[منتظر]]، در آغاز هر روز با حضور و توجه، [[عهد]] و پیمانی را با مقتدای خود تجدید نماید، هرگز به رکود، [[ذلت]]، [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] تن نخواهد داد. در همان [[توقیع]] [[حضرت]] به [[شیخ مفید]] آمده است، "اگر [[شیعیان]] ما... در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شد، یک‌دل و مصمم باشند، [[نعمت]] لقای ما از آنان به تأخیر نمی‌افتد...".
#'''[[کسب آمادگی برای ظهور]]''': از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] است که فرمودند: "هریک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} (سلاحی) مهیا کند؛ هرچند یک تیر باشد. [[خدای تعالی]] هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد، [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] نماید..."<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۱.</ref> در [[روایت]] دیگری از [[امام موسی کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده که: "هرکس اسبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ می‌گرداند..."<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵.</ref>. رمز این‌که [[شیعه]] باید هر لحظه آماده [[یاری امام]] خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] برای ما مشخص نیست. البته نحوه [[آمادگی]] بستگی به شرایط‍‌ زمان و مکان دارد و اگر در بعضی [[روایات]] سخن آماده کردن اسب، تیر و [[شمشیر]] به میان آمده، ذکر این موارد تنها به‌عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] آن [[حضرت]] است.
# '''[[کسب آمادگی برای ظهور]]''': از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] است که فرمودند: "هریک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} (سلاحی) مهیا کند؛ هرچند یک تیر باشد. [[خدای تعالی]] هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد، [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] نماید..."<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۱.</ref> در [[روایت]] دیگری از [[امام موسی کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده که: "هرکس اسبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ می‌گرداند..."<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵.</ref>. رمز این‌که [[شیعه]] باید هر لحظه آماده [[یاری امام]] خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] برای ما مشخص نیست. البته نحوه [[آمادگی]] بستگی به شرایط‍‌ زمان و مکان دارد و اگر در بعضی [[روایات]] سخن آماده کردن اسب، تیر و [[شمشیر]] به میان آمده، ذکر این موارد تنها به‌عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] آن [[حضرت]] است.
#'''ارتباط‍‌ با [[فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': [[ائمه]] {{عم}} [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] [[امام]] و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به فقهای جامع الشرایط‍‌ مراجعه کنیم<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۵.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ "[[اسحاق بن یعقوب]]" می‌فرماید: "و اما رویدادهایی که پیش می‌آید به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید، زیرا آن‌ها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref>.
# '''ارتباط‍‌ با [[فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': [[ائمه]] {{عم}} [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] [[امام]] و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به فقهای جامع الشرایط‍‌ مراجعه کنیم<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۵.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ "[[اسحاق بن یعقوب]]" می‌فرماید: "و اما رویدادهایی که پیش می‌آید به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید، زیرا آن‌ها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref>.
#'''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: "برای [[تعجیل فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است"<ref>غیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>.
# '''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: "برای [[تعجیل فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است"<ref>غیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>.
#'''بزرگداشت نام و یاد [[مهدی]] {{ع}}'''<ref>برترین‌های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۸۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴.</ref>.
# '''بزرگداشت نام و یاد [[مهدی]] {{ع}}'''<ref>برترین‌های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۸۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴.</ref>.
*«از [[وظائف]] [[مؤمن]] [[منتظر]]، یاد کردن [[امام عصر]] {{ع}}، در همه زمان‌ها و مکان‌ها -در حد مقدور- است؛ به‌ویژه در روزها و ساعات مخصوص آن [[حضرت]] مانند: روز [[جمعه]]، [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]] و پس از نمازهای یومیه. [[بهترین]] صورت یاد [[حضرت]]، آن صورتی است که [[دل]] و [[روح]] [[مؤمن]] در تسخیر یاد آن [[حضرت]] باشد. یاد و ذکر آن [[حضرت]] در هرحال و در هرصورتی، ذکر و یاد [[خداوند متعال]] است<ref>کافی، ج ۲، ص ۴۹۶.</ref>. زمان‌هایی که نسبت به یاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن‌ها تأکید بیشتری شده است: شب و روز [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]]، شب و [[روز عاشورا]]، شب و [[روز جمعه]]، روز نوروز، عصرهای روز [[دوشنبه]] و [[پنج‌شنبه]]، هنگام [[خواب]]، ثلث آخر شب که آن [[حضرت]] مشغول [[تهجد]] است، هنگام [[طلوع فجر]]، پس از [[نماز صبح]]، اول ظهر، پس از [[نماز ظهر]]، پس از [[نماز عصر]]، هنگام غروب [[آفتاب]]، روز [[عرفه]]، روزهای عید، میلاد [[معصومین]] {{عم}} و ایام [[شهادت]] آنان می‌باشد. و اما مکان‌های ویژه یاد آن [[حضرت]] عبارتند از: [[مسجد الحرام]]، [[مسجد سهله]]، [[مسجد کوفه]]، [[مسجد جمکران]]، [[سرداب مقدس]]، [[مسجد زید]]، [[مسجد صعصعه]]، صحرای [[عرفات]]، [[مشاهد مشرفه]] [[معصومین]] {{عم}} به‌ویژه [[کربلا]]. یاد و [[ذکر امام]] {{ع}} با [[زیارت]] او، تقدیم [[سلام]] و [[درود]] بر او، [[دعا]] در [[حق]] ایشان، اهدای [[اعمال]] صالحه مثل [[صدقه]] دادن و [[نماز خواندن]] و هم چنین انجام [[نیابت]] از طرف ایشان در [[اعمال]] و [[عبادات]] به‌ویژه [[حج]]، تحقق می‌یابد<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۰.</ref>.
*«از [[وظائف]] [[مؤمن]] [[منتظر]]، یاد کردن [[امام عصر]] {{ع}}، در همه زمان‌ها و مکان‌ها -در حد مقدور- است؛ به‌ویژه در روزها و ساعات مخصوص آن [[حضرت]] مانند: روز [[جمعه]]، [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]] و پس از نمازهای یومیه. [[بهترین]] صورت یاد [[حضرت]]، آن صورتی است که [[دل]] و [[روح]] [[مؤمن]] در تسخیر یاد آن [[حضرت]] باشد. یاد و ذکر آن [[حضرت]] در هرحال و در هرصورتی، ذکر و یاد [[خداوند متعال]] است<ref>کافی، ج ۲، ص ۴۹۶.</ref>. زمان‌هایی که نسبت به یاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن‌ها تأکید بیشتری شده است: شب و روز [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]]، شب و [[روز عاشورا]]، شب و [[روز جمعه]]، روز نوروز، عصرهای روز [[دوشنبه]] و [[پنج‌شنبه]]، هنگام [[خواب]]، ثلث آخر شب که آن [[حضرت]] مشغول [[تهجد]] است، هنگام [[طلوع فجر]]، پس از [[نماز صبح]]، اول ظهر، پس از [[نماز ظهر]]، پس از [[نماز عصر]]، هنگام غروب [[آفتاب]]، روز [[عرفه]]، روزهای عید، میلاد [[معصومین]] {{عم}} و ایام [[شهادت]] آنان می‌باشد. و اما مکان‌های ویژه یاد آن [[حضرت]] عبارتند از: [[مسجد الحرام]]، [[مسجد سهله]]، [[مسجد کوفه]]، [[مسجد جمکران]]، [[سرداب مقدس]]، [[مسجد زید]]، [[مسجد صعصعه]]، صحرای [[عرفات]]، [[مشاهد مشرفه]] [[معصومین]] {{عم}} به‌ویژه [[کربلا]]. یاد و [[ذکر امام]] {{ع}} با [[زیارت]] او، تقدیم [[سلام]] و [[درود]] بر او، [[دعا]] در [[حق]] ایشان، اهدای [[اعمال]] صالحه مثل [[صدقه]] دادن و [[نماز خواندن]] و هم چنین انجام [[نیابت]] از طرف ایشان در [[اعمال]] و [[عبادات]] به‌ویژه [[حج]]، تحقق می‌یابد<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۰.</ref>.


خط ۶۸۱: خط ۶۷۸:


«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، بسیار سخن گفته شده است. حتی در بعضی کتاب‌ها، از جمله کتاب [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]] تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[خاتم اوصیا]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} آمده است<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم {{ع}}، ۲ ج، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم: تهران، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۴۱۲ ه- ق، ج ۲، ص ۱۰۴ به بعد.</ref>. از آنجا که [[تبیین]] همه وظایفی که [[شیعیان]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارند، در این محدوده نمی‌گنجد، به شماری از مهم‌ترین [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:  
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، بسیار سخن گفته شده است. حتی در بعضی کتاب‌ها، از جمله کتاب [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]] تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[خاتم اوصیا]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} آمده است<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم {{ع}}، ۲ ج، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم: تهران، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۴۱۲ ه- ق، ج ۲، ص ۱۰۴ به بعد.</ref>. از آنجا که [[تبیین]] همه وظایفی که [[شیعیان]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارند، در این محدوده نمی‌گنجد، به شماری از مهم‌ترین [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:  
*'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع چنان اهمیتی دارد که در [[روایات]] بسیاری که [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} [[نقل]] کرده‌اند، چنین آمده است: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، صص ۳۲۱ و ۳۳۳؛ همچنین ر.ک: القندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ۳ ج، چاپ اول، تهران، اسوء، ۱۴۱۶ ه- ق، ج ۳، ص ۳۷۲.</ref>. [[روایت]] دیگری، کلینی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: هر کس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد، مردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هر آن که در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیر این امر [[دولت]] [[آل محمد]] {{عم}}، او را زیان ترساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن [[حضرت]] باشد<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>. در مورد مفهوم، [[ضرورت]] و شاخصه‌های [[معرفت امام]] پیش از این، به تفصیل سخن گفتیم و در اینجا به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: بخش دوم همین کتاب.</ref>.  
* '''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع چنان اهمیتی دارد که در [[روایات]] بسیاری که [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} [[نقل]] کرده‌اند، چنین آمده است: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، صص ۳۲۱ و ۳۳۳؛ همچنین ر.ک: القندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ۳ ج، چاپ اول، تهران، اسوء، ۱۴۱۶ ه- ق، ج ۳، ص ۳۷۲.</ref>. [[روایت]] دیگری، کلینی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: هر کس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد، مردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هر آن که در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیر این امر [[دولت]] [[آل محمد]] {{عم}}، او را زیان ترساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن [[حضرت]] باشد<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>. در مورد مفهوم، [[ضرورت]] و شاخصه‌های [[معرفت امام]] پیش از این، به تفصیل سخن گفتیم و در اینجا به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: بخش دوم همین کتاب.</ref>.  
*'''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و [[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، پیراستن خود از ویژگی‌های [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور]]، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[اعمال]] [[ناپسند]] فرا خوانده است: پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد<ref>طبرسی، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمدهادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه- . ق، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.</ref>.
* '''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و [[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، پیراستن خود از ویژگی‌های [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور]]، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[اعمال]] [[ناپسند]] فرا خوانده است: پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد<ref>طبرسی، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمدهادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه- . ق، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.</ref>.


[[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[کردار]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در [[عصر غیبت]]، چنان اهمیتی دارد که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] خطاب به [[شیخ مفید]] صادر گشته، [[کردار]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از تقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است: ... پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
[[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[کردار]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در [[عصر غیبت]]، چنان اهمیتی دارد که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] خطاب به [[شیخ مفید]] صادر گشته، [[کردار]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از تقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است: ... پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
خط ۶۹۲: خط ۶۸۹:
در اینجا ممکن است پرسیده شود: از کجا می‌توان فهمید که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد؟ در پاسخ به این پرسش باید دو نکته را یادآور شویم:  
در اینجا ممکن است پرسیده شود: از کجا می‌توان فهمید که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد؟ در پاسخ به این پرسش باید دو نکته را یادآور شویم:  
# [[امام]] زمان‌ {{ع}}، ادامه‌دهنده راه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}} به [[اعتقاد]] ما، همه [[امامان معصوم]]، [[مفسران]] [[کتاب خدا]] و بیان‌کنندگان [[سنت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند. [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز در چیزی نیست جز آنچه در [[کتاب خدا]] آمده یا در سخنان [[رسول خدا]] {{صل}} و دیگر [[امامان معصوم]]: به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر کسی به همه [[تکالیف]] و وظایفی که در [[قرآن]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به آنها امر شده است، عمل کند و از همه [[محرمات]] و گناهانی که در این دو منبع [[الهی]] از آنها [[نهی]] شده است، دوری جوید، خواهد توانست [[رضایت]] [[امام عصر]] {{ع}} را چنان که باید و شاید، به دست آورد. بنابراین، هیچ لزومی ندارد که ما حتما از زبان [[امام زمان]] {{ع}} بشنویم که ایشان از چه [[رفتار]] و گفتاری، [[خشنود]] و از چه [[رفتار]] و گفتاری، ناخشنود می‌شود. چنان‌که پیش از این گفته شد، با مراجعه به دعایی مانند "دعای مکارم الاخلاق" که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، می‌توانیم پی ببریم که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد.
# [[امام]] زمان‌ {{ع}}، ادامه‌دهنده راه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}} به [[اعتقاد]] ما، همه [[امامان معصوم]]، [[مفسران]] [[کتاب خدا]] و بیان‌کنندگان [[سنت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند. [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز در چیزی نیست جز آنچه در [[کتاب خدا]] آمده یا در سخنان [[رسول خدا]] {{صل}} و دیگر [[امامان معصوم]]: به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر کسی به همه [[تکالیف]] و وظایفی که در [[قرآن]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به آنها امر شده است، عمل کند و از همه [[محرمات]] و گناهانی که در این دو منبع [[الهی]] از آنها [[نهی]] شده است، دوری جوید، خواهد توانست [[رضایت]] [[امام عصر]] {{ع}} را چنان که باید و شاید، به دست آورد. بنابراین، هیچ لزومی ندارد که ما حتما از زبان [[امام زمان]] {{ع}} بشنویم که ایشان از چه [[رفتار]] و گفتاری، [[خشنود]] و از چه [[رفتار]] و گفتاری، ناخشنود می‌شود. چنان‌که پیش از این گفته شد، با مراجعه به دعایی مانند "دعای مکارم الاخلاق" که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، می‌توانیم پی ببریم که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد.
#اشاره [[امام زمان]] {{ع}} به عوامل [[خرسندی]] و ناخرسندی خود در [[احادیث]]، [[زیارت‌ها]] و دعاهایی که در طول [[دوران غیبت صغرا]] و پس از آن، به صورت [[توقیع]] با صورت‌های دیگر از [[امام مهدی]] {{ع}} برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب [[خرسندی]] یا ناخرسندی آن [[حضرت]] می‌شود، بیان و چگونه عمل کردن، چگونه سخن گفتن و چگونه اندیشیدن به ما آموخته شده است. از این رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن [[حضرت]] و تأمل و [[تدبر]] در آنها می‌توان به راحتی [[هدایت]] را از [[گمراهی]] و [[صراط مستقیم]] را از راه کج باز [[شناخت]]. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای [[امام عصر]] {{ع}} را برخی نویسندگان، جمع‌آوری و در قالب کتاب منتشر کرده‌اند<ref>از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:  
# اشاره [[امام زمان]] {{ع}} به عوامل [[خرسندی]] و ناخرسندی خود در [[احادیث]]، [[زیارت‌ها]] و دعاهایی که در طول [[دوران غیبت صغرا]] و پس از آن، به صورت [[توقیع]] با صورت‌های دیگر از [[امام مهدی]] {{ع}} برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب [[خرسندی]] یا ناخرسندی آن [[حضرت]] می‌شود، بیان و چگونه عمل کردن، چگونه سخن گفتن و چگونه اندیشیدن به ما آموخته شده است. از این رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن [[حضرت]] و تأمل و [[تدبر]] در آنها می‌توان به راحتی [[هدایت]] را از [[گمراهی]] و [[صراط مستقیم]] را از راه کج باز [[شناخت]]. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای [[امام عصر]] {{ع}} را برخی نویسندگان، جمع‌آوری و در قالب کتاب منتشر کرده‌اند<ref>از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:  
[[محمد خادمی شیرازی]]، مجموعه سخنان، [[توقیعات]] و [[ادعیه]] [[حضرت]] [[بقیه الله]] {{ع}}، چاپ دوم: [[قم]]، [[رسالت]]، ۱۳۷۷؛ [[سید]] [[حسن]] شیرازی، کلمة الإمام المهدی {{ع}}، ترجمه: [[سید حسن افتخارزاده]] سبزواری، [[تهران]]، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ ه- ق؛ [[محمد]] الغروی، المختار من کلمات الإمام المهدی {{ع}}، چاپ اول: [[قم]]، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه- ق.</ref>.
[[محمد خادمی شیرازی]]، مجموعه سخنان، [[توقیعات]] و [[ادعیه]] [[حضرت]] [[بقیه الله]] {{ع}}، چاپ دوم: [[قم]]، [[رسالت]]، ۱۳۷۷؛ [[سید]] [[حسن]] شیرازی، کلمة الإمام المهدی {{ع}}، ترجمه: [[سید حسن افتخارزاده]] سبزواری، [[تهران]]، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ ه- ق؛ [[محمد]] الغروی، المختار من کلمات الإمام المهدی {{ع}}، چاپ اول: [[قم]]، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه- ق.</ref>.


خط ۶۹۸: خط ۶۹۵:


در ادامه این [[دعا]]، [[امام عصر]] {{ع}}، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] [[عالمان]]، دانش‌پژوهان، [[پیران]]، [[جوانان]]، [[زنان]]، [[توانگران]]، [[تنگ‌دستان]]، جنگجویان حکم‌رانان و دیگر قشرهای [[اجتماعی]] است، بر می‌شمارد و از [[خداوند]] می‌خواهد به هر یک از این گروه‌های [[اجتماعی]]، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] آنهاست، عطا فرماید.  
در ادامه این [[دعا]]، [[امام عصر]] {{ع}}، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] [[عالمان]]، دانش‌پژوهان، [[پیران]]، [[جوانان]]، [[زنان]]، [[توانگران]]، [[تنگ‌دستان]]، جنگجویان حکم‌رانان و دیگر قشرهای [[اجتماعی]] است، بر می‌شمارد و از [[خداوند]] می‌خواهد به هر یک از این گروه‌های [[اجتماعی]]، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] آنهاست، عطا فرماید.  
*'''[[پیوند با مقام ولایت]]''':حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]] {{ع}} و تجدید دایمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. بدین معنا که یک [[منتظر واقعی]] [[حضرت حجت]] {{ع}} با وجود [[غیبت]] ظاهری آن [[حجت الهی]] هرگز نباید احساس کند که در [[جامعه]]، رها و بی‌مسئولیت رها شده است و هیچ تکلیفی نسبت به [[امام]] و مقتدای خود ندارد. این موضوع در [[روایات]] بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. در روایتی، [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[کلام]] [[خدای تعالی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>. می‌فرماید: بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و با دشمنتان‌تان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم سازید<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۹۹؛ همچنین ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] یاد شده می‌فرماید: بر [[واجبات]] [[صبر]] کنید و یکدیگر را بر مصایب به [[صبر]] وا دارید و خود را بر پیوند با [[امامان]] [و [[یاری]] آنها] ملتزم سازید<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. در [[روایات]] دیگری نیز به همین مضمون از [[امام]] [[جعفر صادق]] و [[امام]] [[موسی کاظم]] وارد شده است که برای رعایت اختصار، آنها را نمی‌آوریم<ref>همان.</ref>.
* '''[[پیوند با مقام ولایت]]''':حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]] {{ع}} و تجدید دایمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. بدین معنا که یک [[منتظر واقعی]] [[حضرت حجت]] {{ع}} با وجود [[غیبت]] ظاهری آن [[حجت الهی]] هرگز نباید احساس کند که در [[جامعه]]، رها و بی‌مسئولیت رها شده است و هیچ تکلیفی نسبت به [[امام]] و مقتدای خود ندارد. این موضوع در [[روایات]] بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. در روایتی، [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[کلام]] [[خدای تعالی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>. می‌فرماید: بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و با دشمنتان‌تان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم سازید<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۹۹؛ همچنین ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] یاد شده می‌فرماید: بر [[واجبات]] [[صبر]] کنید و یکدیگر را بر مصایب به [[صبر]] وا دارید و خود را بر پیوند با [[امامان]] [و [[یاری]] آنها] ملتزم سازید<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. در [[روایات]] دیگری نیز به همین مضمون از [[امام]] [[جعفر صادق]] و [[امام]] [[موسی کاظم]] وارد شده است که برای رعایت اختصار، آنها را نمی‌آوریم<ref>همان.</ref>.


در روایت‌های متعددی، [[امامان]] ما، [[شیعیان]] خود را به [[تجدید عهد]] و [[بیعت با امام]] زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته‌اند در آغاز هر روز و حتی پس از هر [[نماز واجب]]، [[دعای عهد]] بخوانند. همه این موارد از اهمیت پیوند دایمی [[شیعیان]] با [[مقام]] عظمای [[ولایت]] و [[حجت خدا]] حکایت دارد.
در روایت‌های متعددی، [[امامان]] ما، [[شیعیان]] خود را به [[تجدید عهد]] و [[بیعت با امام]] زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته‌اند در آغاز هر روز و حتی پس از هر [[نماز واجب]]، [[دعای عهد]] بخوانند. همه این موارد از اهمیت پیوند دایمی [[شیعیان]] با [[مقام]] عظمای [[ولایت]] و [[حجت خدا]] حکایت دارد.
خط ۷۰۷: خط ۷۰۴:


[[شیعیان]] [[منتظر]] علاوه بر [[دعای عهد]] می‌توانند با بهره گیری از [[دعاها]] و زیارت‌های دیگری که مرتبط با [[امام عصر]] {{ع}} است، پیوند دایمی خود را با آن [[امام]] برقرار سازند که از آن جمله به [[دعای ندبه]]، [[دعای فرج]]، دعای [[زمان غیبت]]، [[استغاثه]] به [[امام زمان]] {{ع}}، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت]] [[امام عصر]] در [[روز جمعه]]، [[نماز امام زمان]] و مانند آن می‌توان اشاره کرد. [[دعا به امام زمان]] {{ع}} در قنوت و تعقیب نمازهای پنج‌گانه نیز می‌تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن [[حضرت]] نقش داشته باشد. چشم انتظاران [[امام عصر]] {{ع}} همچنین می‌توانند با حضور در مساجد و مکان‌های مقدسی که به [[امام عصر]] {{ع}} منسوب است، مانند [[مسجد جمکران]] در [[قم]]، [[مسجد سهله]] در [[نجف]] و [[سرداب مقدس]] [[سامرا]]، پیوند خویش را با آن [[حضرت]] روز به روز مستحکم‌تر سازند.  
[[شیعیان]] [[منتظر]] علاوه بر [[دعای عهد]] می‌توانند با بهره گیری از [[دعاها]] و زیارت‌های دیگری که مرتبط با [[امام عصر]] {{ع}} است، پیوند دایمی خود را با آن [[امام]] برقرار سازند که از آن جمله به [[دعای ندبه]]، [[دعای فرج]]، دعای [[زمان غیبت]]، [[استغاثه]] به [[امام زمان]] {{ع}}، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت]] [[امام عصر]] در [[روز جمعه]]، [[نماز امام زمان]] و مانند آن می‌توان اشاره کرد. [[دعا به امام زمان]] {{ع}} در قنوت و تعقیب نمازهای پنج‌گانه نیز می‌تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن [[حضرت]] نقش داشته باشد. چشم انتظاران [[امام عصر]] {{ع}} همچنین می‌توانند با حضور در مساجد و مکان‌های مقدسی که به [[امام عصر]] {{ع}} منسوب است، مانند [[مسجد جمکران]] در [[قم]]، [[مسجد سهله]] در [[نجف]] و [[سرداب مقدس]] [[سامرا]]، پیوند خویش را با آن [[حضرت]] روز به روز مستحکم‌تر سازند.  
*'''[[زمینه‌سازی]] و [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} است، کسب آمادگی‌های [[نظامی]] و فراهم کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای [[یاری]] [[امام غایب]] است. در روایتی که [[نعمانی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: ر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} [سلاحی] آماده کند، هر چند یک تیر باشد. [[خدای تعالی]] هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند [و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد]<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۳۲۰، ح ۱۰.</ref>.
* '''[[زمینه‌سازی]] و [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} است، کسب آمادگی‌های [[نظامی]] و فراهم کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای [[یاری]] [[امام غایب]] است. در روایتی که [[نعمانی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: ر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} [سلاحی] آماده کند، هر چند یک تیر باشد. [[خدای تعالی]] هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند [و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد]<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۳۲۰، ح ۱۰.</ref>.


در [[روایت]] دیگری، [[شیخ کلینی]] از [[امام]] [[ابوالحسن]] [[موسی کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: ... هر کس اسبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته هایش [[یاری]] کند<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱.</ref>. همچنین [[شیخ کلینی]] از [[ابوعبدالله جعفی]]، روایتی را [[نقل]] می‌کند که توجه به مفاد آن سودمند است: [[حضرت]] [[ابوجعفر محمد بن علی]] ([[امام باقر]]) {{ع}} به من فرمود: منتهای زمان [[مرابطه]] (مرزداری)<ref>"مرابطه" چنان‌که فقیهان در کتاب جهاد گفته‌اند، این است که شخص مؤمن برای جلوگیری از هجوم و نفوذ مشرکان و کافران در مرزهای کشور اسلامی یا هر موضعی که از آن احتمال حمله‌ای علیه مسلمانان می‌رود، به حال آماده باش و در کمین به سر برد. ر.ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الإسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷، ج ۲۱، ص ۳۹. این عمل در زمان غیبت امام معصوم {{ع}} مستحب بوده و فضیلت‌های بسیاری برای آن بر شمرده شده است، چنان‌که در روایتی که به طریق اهل سنت از رسول گرامی اسلام نقل شده، آمده است: "یک شبانه‌روز مرابطه (مرزداری) در راه خدا از اینکه شخص یک ماه روزها روزه باشد و شب‌ها به عبادت قیام کند، ثوابش بیشتر است. پس هرگاه در این راه بمیرد، عملی که انجام داده است، بر او جریان خواهد یافت و روزی‌اش بر او جاری خواهد شد و از فرشته‌ای که در قبر مرده‌ها را امتحان می‌کند، ایمن خواهد ماند." (المتقی الهندی، علاءالدین علی بن‌حسام‌الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ۱۶ ج، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ ه- ق، ج ۴، ص ۲۸۴، ح ۱۰۵۰۹) در مورد اینکه حداقل و حداکثر زمان مرابطه چه اندازه است، باید گفت حداقل زمان مرابطه، سه روز و حداکثر آن چهل روز است؛ زیرا اگر از این مقدار بیشتر شود، دیگر مرابطه بر آن صدق نمی‌کند و جهاد شمرده می شود. شخص هم از ثواب جهادکنندگان برخوردار می‌شود. (ر.ک: جواهر الکلام، ج ۲۱، صص ۴۱ و ٤۲).</ref> نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: [[چهل]] روز. فرمود: ولی [[مرابطه]] ما مرابطه‌ای است که همیشه هست...<ref>همان، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶.</ref>.
در [[روایت]] دیگری، [[شیخ کلینی]] از [[امام]] [[ابوالحسن]] [[موسی کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: ... هر کس اسبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته هایش [[یاری]] کند<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱.</ref>. همچنین [[شیخ کلینی]] از [[ابوعبدالله جعفی]]، روایتی را [[نقل]] می‌کند که توجه به مفاد آن سودمند است: [[حضرت]] [[ابوجعفر محمد بن علی]] ([[امام باقر]]) {{ع}} به من فرمود: منتهای زمان [[مرابطه]] (مرزداری)<ref>"مرابطه" چنان‌که فقیهان در کتاب جهاد گفته‌اند، این است که شخص مؤمن برای جلوگیری از هجوم و نفوذ مشرکان و کافران در مرزهای کشور اسلامی یا هر موضعی که از آن احتمال حمله‌ای علیه مسلمانان می‌رود، به حال آماده باش و در کمین به سر برد. ر.ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الإسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷، ج ۲۱، ص ۳۹. این عمل در زمان غیبت امام معصوم {{ع}} مستحب بوده و فضیلت‌های بسیاری برای آن بر شمرده شده است، چنان‌که در روایتی که به طریق اهل سنت از رسول گرامی اسلام نقل شده، آمده است: "یک شبانه‌روز مرابطه (مرزداری) در راه خدا از اینکه شخص یک ماه روزها روزه باشد و شب‌ها به عبادت قیام کند، ثوابش بیشتر است. پس هرگاه در این راه بمیرد، عملی که انجام داده است، بر او جریان خواهد یافت و روزی‌اش بر او جاری خواهد شد و از فرشته‌ای که در قبر مرده‌ها را امتحان می‌کند، ایمن خواهد ماند." (المتقی الهندی، علاءالدین علی بن‌حسام‌الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ۱۶ ج، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ ه- ق، ج ۴، ص ۲۸۴، ح ۱۰۵۰۹) در مورد اینکه حداقل و حداکثر زمان مرابطه چه اندازه است، باید گفت حداقل زمان مرابطه، سه روز و حداکثر آن چهل روز است؛ زیرا اگر از این مقدار بیشتر شود، دیگر مرابطه بر آن صدق نمی‌کند و جهاد شمرده می شود. شخص هم از ثواب جهادکنندگان برخوردار می‌شود. (ر.ک: جواهر الکلام، ج ۲۱، صص ۴۱ و ٤۲).</ref> نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: [[چهل]] روز. فرمود: ولی [[مرابطه]] ما مرابطه‌ای است که همیشه هست...<ref>همان، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶.</ref>.
خط ۷۱۸: خط ۷۱۵:


باید توجه داشت که شیوه [[آمادگی برای ظهور]]، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی [[روایات]]، از آماده کردن اسب و [[شمشیر]] برای [[ظهور]] [[ولی امر]] سخن به میان آمده و برای آن، [[فضیلت]] بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن می‌شود که ذکر این موارد تنها به عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] رزمی برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. در این عصر بر [[شیعیان]] لازم است که با فراگرفتن [[فنون]] رزمی و مسلح شدن به تجهیزات [[نظامی]] روز، خود را برای مقابله با [[دشمنان]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} آماده سازند. در حال حاضر، به [[دلیل]] [[حاکمیت]] [[دولت]] [[شیعی]] و [[حکومت]] [[فقیه جامع الشرایط]] بر سرزمین [[اسلامی]] [[ایران]]، این [[وظیفه]] در درجه اول بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که در هر زمان، نیروی مسلح [[کشور]] را در بالاترین [[حد]]  [[آمادگی نظامی]] قرار دهد تا به [[فضل]] [[خدا]] در هر لحظه که [[اراده الهی]] بر [[ظهور منجی]] [[بشر]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} قرار گرفت، بتوانند به [[بهترین]] صورت در [[خدمت]] آن [[حضرت]] باشند. [[امام خمینی]] با وسعت دیدی که داشت، "[[کسب آمادگی برای ظهور]]" را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح می‌کرد و [[معتقد]] بود که باید از هم اکنون برای گسترش [[قدرت اسلام]] در [[جهان]] تلاش کنیم تا [[زمینه ظهور]] چنان که باید، فراهم شود. ایشان در این زمینه می‌فرمود: همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] - ان شاء [[الله]] - تهیه شود<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>.  
باید توجه داشت که شیوه [[آمادگی برای ظهور]]، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی [[روایات]]، از آماده کردن اسب و [[شمشیر]] برای [[ظهور]] [[ولی امر]] سخن به میان آمده و برای آن، [[فضیلت]] بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن می‌شود که ذکر این موارد تنها به عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] رزمی برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. در این عصر بر [[شیعیان]] لازم است که با فراگرفتن [[فنون]] رزمی و مسلح شدن به تجهیزات [[نظامی]] روز، خود را برای مقابله با [[دشمنان]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} آماده سازند. در حال حاضر، به [[دلیل]] [[حاکمیت]] [[دولت]] [[شیعی]] و [[حکومت]] [[فقیه جامع الشرایط]] بر سرزمین [[اسلامی]] [[ایران]]، این [[وظیفه]] در درجه اول بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که در هر زمان، نیروی مسلح [[کشور]] را در بالاترین [[حد]]  [[آمادگی نظامی]] قرار دهد تا به [[فضل]] [[خدا]] در هر لحظه که [[اراده الهی]] بر [[ظهور منجی]] [[بشر]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} قرار گرفت، بتوانند به [[بهترین]] صورت در [[خدمت]] آن [[حضرت]] باشند. [[امام خمینی]] با وسعت دیدی که داشت، "[[کسب آمادگی برای ظهور]]" را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح می‌کرد و [[معتقد]] بود که باید از هم اکنون برای گسترش [[قدرت اسلام]] در [[جهان]] تلاش کنیم تا [[زمینه ظهور]] چنان که باید، فراهم شود. ایشان در این زمینه می‌فرمود: همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] - ان شاء [[الله]] - تهیه شود<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>.  
*'''ارتباط با [[فقیهان]] و [[مراجع تقلید]]''':از یک سو می‌دانیم که در [[دوران غیبت]]، هیچ یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نمی‌شود و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}}، به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم. از سوی دیگر می‌دانیم که امکان دست‌رسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال می‌دهیم درست باشد عمل کنیم؟ به [[یقین]]، هیچ یک از این دو راه ما را به مقصود نمی‌رساند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا [[امامان معصوم]]: برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] [[فکری]] نکرده‌اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت [[ائمه]]: [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما فرموده‌اند که به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. در روایتی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند، چنین می‌خوانیم: ... اما هر یک از [[فقیهان]] که [[نفس]] خود را بازدارنده، [[دین]] خود را نگه دارنده، هوای خود را پس‌زننده و [[اوامر]] مولای خود را اطاعت‌کننده بود، بر عوام ([[مردم]]) لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] هستند که از این صفات برخوردارند، نه همه آنها<ref>حُر العاملی، محمد بن الحسن، وسانل الشیعة، ۲۰ ج، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.</ref>.
* '''ارتباط با [[فقیهان]] و [[مراجع تقلید]]''':از یک سو می‌دانیم که در [[دوران غیبت]]، هیچ یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نمی‌شود و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}}، به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم. از سوی دیگر می‌دانیم که امکان دست‌رسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال می‌دهیم درست باشد عمل کنیم؟ به [[یقین]]، هیچ یک از این دو راه ما را به مقصود نمی‌رساند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا [[امامان معصوم]]: برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] [[فکری]] نکرده‌اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت [[ائمه]]: [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما فرموده‌اند که به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. در روایتی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند، چنین می‌خوانیم: ... اما هر یک از [[فقیهان]] که [[نفس]] خود را بازدارنده، [[دین]] خود را نگه دارنده، هوای خود را پس‌زننده و [[اوامر]] مولای خود را اطاعت‌کننده بود، بر عوام ([[مردم]]) لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] هستند که از این صفات برخوردارند، نه همه آنها<ref>حُر العاملی، محمد بن الحسن، وسانل الشیعة، ۲۰ ج، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.</ref>.


[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از توقیع‌های خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید: ... و اما در رویدادهایی [که در [[آینده]]] پیش می‌آید، به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴؛ شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، کتاب الغیبة، تحقیق: عبادالله الطهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم: قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة. ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۱۷۷.</ref>. چنان‌که می‌دانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغرا]]، یعنی از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه-.ق، چهار تن از بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[نواب خاص]]"، واسطه میان [[امام مهدی]] {{ع}} و [[مردم]] بودند. آنها پرسش‌های [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن [[حضرت]] مطرح می‌کردند و ایشان پاسخ می‌دادند. با پایان یافتن [[دوران غیبت صغرا]] و آغاز [[دوران غیبت کبرا]]، دیگر کسی به عنوان [[نایب خاص]] معرفی نشد و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های [[دینی]] خود، به [[راویان]] [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} که همان [[فقیهان]] جامع الشرایط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقیهان]] به عنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در [[عصر غیبت]] بر عهده گرفتند.
[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از توقیع‌های خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید: ... و اما در رویدادهایی [که در [[آینده]]] پیش می‌آید، به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴؛ شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، کتاب الغیبة، تحقیق: عبادالله الطهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم: قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة. ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۱۷۷.</ref>. چنان‌که می‌دانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغرا]]، یعنی از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه-.ق، چهار تن از بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[نواب خاص]]"، واسطه میان [[امام مهدی]] {{ع}} و [[مردم]] بودند. آنها پرسش‌های [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن [[حضرت]] مطرح می‌کردند و ایشان پاسخ می‌دادند. با پایان یافتن [[دوران غیبت صغرا]] و آغاز [[دوران غیبت کبرا]]، دیگر کسی به عنوان [[نایب خاص]] معرفی نشد و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های [[دینی]] خود، به [[راویان]] [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} که همان [[فقیهان]] جامع الشرایط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقیهان]] به عنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در [[عصر غیبت]] بر عهده گرفتند.


بنابراین، بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] واجد شرایط، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] کرده‌اند.  
بنابراین، بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] واجد شرایط، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] کرده‌اند.  
*'''[[دعا برای سلامتی]] [[امام عصر]] {{ع}}''':از [[روایات]] و [[ادعیه]] [[نقل]] شده از [[معصومان]] بر می‌آید که هر [[شیعه]] [[وظیفه]] دارد پیوسته برای [[سلامتی]] [[امام عصر]] خود و رفع هرگونه خطر و آسیب از وجود [[شریف]] او [[دعا]] کند. در اینجا به نمونه‌هایی از آنها اشاره می‌کنیم:  
* '''[[دعا برای سلامتی]] [[امام عصر]] {{ع}}''':از [[روایات]] و [[ادعیه]] [[نقل]] شده از [[معصومان]] بر می‌آید که هر [[شیعه]] [[وظیفه]] دارد پیوسته برای [[سلامتی]] [[امام عصر]] خود و رفع هرگونه خطر و آسیب از وجود [[شریف]] او [[دعا]] کند. در اینجا به نمونه‌هایی از آنها اشاره می‌کنیم:  
# [[علامه مجلسی]] در بیان [[اعمال]] [[ماه مبارک رمضان]] می‌نویسد: از جمله وظایفی که در هر شب ([[ماه رمضان]]) مقرر شده، این است که [[بنده]] در آغاز هر دعای [[نیکو]] و در پایان هر عمل [[پسندیده]]، آن کس را که [[جانشین]] [[خداوند]] - جل [[جلاله]] - در میان [[بندگان]] و سرزمین‌های او می‌داند، یاد کند؛ زیرا آن [[جانشین]]، عهده دار همه نیازمندی‌های [[روزه‌دار]] است؛ از خوراکی و آشامیدنی او گرفته تا همه آنچه او در نظر دارد؛ یعنی همه اسباب و وسایلی که در [[اختیار]] [[جانشین]] [[پروردگار]] بزرگ ([[رب]] الارباب) است. همچنین هر [[روزه‌دار]] [[وظیفه]] دارد آن [[جانشین خدا]] را به آنچه [[شایسته]] مانند اوست، [[دعا]] کند و [[معتقد]] باشد که [[خداوند]] - جل [[جلاله]] - و جانشینش بر وی منت گذاشته‌اند که چنین [[جایگاه]] و منزلتی را به او بخشیده‌اند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۴، صص ۳۴۸ و ۳۴۹، به نقل از: ابن طاووس، سید علی بن موسی، إقبال الأعمال، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۸۶.</ref>. [[مجلسی]] پس از این عبارت، روایتی را از ابن ابی‌قره [[نقل]] می‌کند که در آن، به [[نقل]] از [[صالحین]] {{عم}} که چنین آمده است: در شب [[بیست و سوم ماه رمضان]]، [[ایستاده]] و نشسته و در هر حالی که هستی و همچنین در تمام این ماه و به هر صورت ممکن، بلکه در تمام مدت روز گارت، پس از بزرگداشت نام [[خدای تعالی]] و [[درود]] و [[صلوات]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او بگو: خداوندا، ولی و برپاکننده امرت، [[محمد]]، زاده [[حسن]]، [[مهدی]] را - که [[برترین]] درودها و [[سلام‌ها]] بر او و پدرانش باد - در این ساعت و در همه ساعت‌ها، [[سرپرست]]، نگه‌دار، [[راهبر]]، [[یاور]]، [[راهنما]] و [[پشتیبان]] باش تا او را [نه، از سر [[زور]]، بلکه] به [[اختیار]] [[مردم]] در [[زمین]] [[جایگاه]] بخشی و او را در درازا و پهنای [[زمین]] بهره‌ور و کامران سازی<ref>همان.</ref>. چنان‌که در عبارت [[مرحوم مجلسی]] نیز آمده بود، دعای ما به [[امام]] زمان‌{{ع}} در واقع شکرانه [[نعمت]] وجود [[حجت]] خداست. آن شخصیت [[بزرگواری]] که هر چه داریم از اوست و همه نعمتهای مادی و [[معنوی]] عالم به واسطه او به ما ارزانی می‌شود.
# [[علامه مجلسی]] در بیان [[اعمال]] [[ماه مبارک رمضان]] می‌نویسد: از جمله وظایفی که در هر شب ([[ماه رمضان]]) مقرر شده، این است که [[بنده]] در آغاز هر دعای [[نیکو]] و در پایان هر عمل [[پسندیده]]، آن کس را که [[جانشین]] [[خداوند]] - جل [[جلاله]] - در میان [[بندگان]] و سرزمین‌های او می‌داند، یاد کند؛ زیرا آن [[جانشین]]، عهده دار همه نیازمندی‌های [[روزه‌دار]] است؛ از خوراکی و آشامیدنی او گرفته تا همه آنچه او در نظر دارد؛ یعنی همه اسباب و وسایلی که در [[اختیار]] [[جانشین]] [[پروردگار]] بزرگ ([[رب]] الارباب) است. همچنین هر [[روزه‌دار]] [[وظیفه]] دارد آن [[جانشین خدا]] را به آنچه [[شایسته]] مانند اوست، [[دعا]] کند و [[معتقد]] باشد که [[خداوند]] - جل [[جلاله]] - و جانشینش بر وی منت گذاشته‌اند که چنین [[جایگاه]] و منزلتی را به او بخشیده‌اند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۴، صص ۳۴۸ و ۳۴۹، به نقل از: ابن طاووس، سید علی بن موسی، إقبال الأعمال، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۸۶.</ref>. [[مجلسی]] پس از این عبارت، روایتی را از ابن ابی‌قره [[نقل]] می‌کند که در آن، به [[نقل]] از [[صالحین]] {{عم}} که چنین آمده است: در شب [[بیست و سوم ماه رمضان]]، [[ایستاده]] و نشسته و در هر حالی که هستی و همچنین در تمام این ماه و به هر صورت ممکن، بلکه در تمام مدت روز گارت، پس از بزرگداشت نام [[خدای تعالی]] و [[درود]] و [[صلوات]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او بگو: خداوندا، ولی و برپاکننده امرت، [[محمد]]، زاده [[حسن]]، [[مهدی]] را - که [[برترین]] درودها و [[سلام‌ها]] بر او و پدرانش باد - در این ساعت و در همه ساعت‌ها، [[سرپرست]]، نگه‌دار، [[راهبر]]، [[یاور]]، [[راهنما]] و [[پشتیبان]] باش تا او را [نه، از سر [[زور]]، بلکه] به [[اختیار]] [[مردم]] در [[زمین]] [[جایگاه]] بخشی و او را در درازا و پهنای [[زمین]] بهره‌ور و کامران سازی<ref>همان.</ref>. چنان‌که در عبارت [[مرحوم مجلسی]] نیز آمده بود، دعای ما به [[امام]] زمان‌{{ع}} در واقع شکرانه [[نعمت]] وجود [[حجت]] خداست. آن شخصیت [[بزرگواری]] که هر چه داریم از اوست و همه نعمتهای مادی و [[معنوی]] عالم به واسطه او به ما ارزانی می‌شود.
# [[امام سجاد]] {{ع}} در بسیاری از [[دعاها]] و مناجات‌های خود، [[دعا]] به [[امام]] و [[ولی عصر]] را مورد توجه قرار داده است و از جمله در دعای روز [[عرفه]] از [[خداوند]] چنین درخواست می‌کند: بار خدایا، به ولی خود [[الهام]] کن که [[شکر]] نعمتی را که به او ارزانی داشته‌ای به جای آرَد و به ما نیز [[الهام]] ده که [[شکر نعمت]] [[هدایت]] او را به جای آریم و او را از جانب خود [[سلطه]] و [[توانایی]] ده و به آسانی راه [[پیروزی]] بر او بگشای و به نیرومند‌ترین ارکان [[قدرت]] خود یاری‌اش فرمای و پشتش محکم و بازوانش توانا گردان و زیر نظر [[مراقبت]] خویش قرار ده و در سایه حفظ خود حفظش کن و به ملایکه خود یاری‌اش ده و به [[شکر]] پیروزمند خود مددش رسان<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، چاپ چهارم: تهران، سروش، ۱۳۸۰، صص ۳۰۵ و۳۲۵، نیایش چهل و هفتم.</ref>.  
# [[امام سجاد]] {{ع}} در بسیاری از [[دعاها]] و مناجات‌های خود، [[دعا]] به [[امام]] و [[ولی عصر]] را مورد توجه قرار داده است و از جمله در دعای روز [[عرفه]] از [[خداوند]] چنین درخواست می‌کند: بار خدایا، به ولی خود [[الهام]] کن که [[شکر]] نعمتی را که به او ارزانی داشته‌ای به جای آرَد و به ما نیز [[الهام]] ده که [[شکر نعمت]] [[هدایت]] او را به جای آریم و او را از جانب خود [[سلطه]] و [[توانایی]] ده و به آسانی راه [[پیروزی]] بر او بگشای و به نیرومند‌ترین ارکان [[قدرت]] خود یاری‌اش فرمای و پشتش محکم و بازوانش توانا گردان و زیر نظر [[مراقبت]] خویش قرار ده و در سایه حفظ خود حفظش کن و به ملایکه خود یاری‌اش ده و به [[شکر]] پیروزمند خود مددش رسان<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، چاپ چهارم: تهران، سروش، ۱۳۸۰، صص ۳۰۵ و۳۲۵، نیایش چهل و هفتم.</ref>.  
# [[امام رضا]] {{ع}} نیز از سال‌ها پیش از [[تولد]] [[نسل]] چهارم خود با بیان‌های متعدد و متفاوت، او را [[دعا]] کرده و یاری‌اش را از [[خداوند]] خواسته است. در یکی از این [[دعاها]] چنین می‌خوانیم: خداوندا! [امور] [[بنده]] و جانشینت را [[اصلاح]] کن، آن‌چنان‌که [امور] [[پیامبران]] و رسولانت را [[اصلاح]] کردی، او را با فرشتگانت در بر گیر و با [[روح‌القدس]] از جانب خودت [[یاری]] کن. در پشت سر و پیش روی نگهبانانی قرار ده که او را از [[بدی]] در [[امان]] دارند. [[بیم]] و نگرانی او را به [[امنیت]] و [[آرامش]] تبدیل کن تا تنها تو را بپرستد و کسی را برای تو شریک نگیرد. هیچ یک از آفریدگانت را بر ولی‌ات مسلط مساز. اجازه [[جهاد]] با [[دشمنان]] تو و [[دشمنان]] خودش را به او عطا کن و مرا از [[یاران]] او قرار ده؛ زیرا تو بر همه چیز [[توانایی]]<ref>معجم احادیث الإمام المهدی {{ع}}، ج ۴، ص ۱۷۱، به نقل از: شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، ۱۴۱۱ ه- ق، ص ۳۲۶.</ref>. با توجه به [[روایات]] یاد شده، همه ما [[وظیفه]] داریم که پیوسته به [[یاد امام زمان]] خود باشیم و در دعاهای خود هیچ گاه [[دعا برای سلامتی]] و [[طول عمر]] آن [[حضرت]] را فراموش نکنیم؛ زیرا این [[دعا]] در گام نخست، ادای بخش بسیار ناچیزی از [[حقوق]] بی شماری است که [[امام عصر]] {{ع}} بر عهده همه ما دارند و در مرحله بعد، [[سپاس]] و ستایشی است به درگاه [[خداوند متعال]] که ما را از [[نعمت]] وجود [[حجت]] [[معصوم]] خود بهره‌مند ساخته و آن [[حضرت]] را واسطه میان خود و بندگانش قرار داده است.  
# [[امام رضا]] {{ع}} نیز از سال‌ها پیش از [[تولد]] [[نسل]] چهارم خود با بیان‌های متعدد و متفاوت، او را [[دعا]] کرده و یاری‌اش را از [[خداوند]] خواسته است. در یکی از این [[دعاها]] چنین می‌خوانیم: خداوندا! [امور] [[بنده]] و جانشینت را [[اصلاح]] کن، آن‌چنان‌که [امور] [[پیامبران]] و رسولانت را [[اصلاح]] کردی، او را با فرشتگانت در بر گیر و با [[روح‌القدس]] از جانب خودت [[یاری]] کن. در پشت سر و پیش روی نگهبانانی قرار ده که او را از [[بدی]] در [[امان]] دارند. [[بیم]] و نگرانی او را به [[امنیت]] و [[آرامش]] تبدیل کن تا تنها تو را بپرستد و کسی را برای تو شریک نگیرد. هیچ یک از آفریدگانت را بر ولی‌ات مسلط مساز. اجازه [[جهاد]] با [[دشمنان]] تو و [[دشمنان]] خودش را به او عطا کن و مرا از [[یاران]] او قرار ده؛ زیرا تو بر همه چیز [[توانایی]]<ref>معجم احادیث الإمام المهدی {{ع}}، ج ۴، ص ۱۷۱، به نقل از: شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، ۱۴۱۱ ه- ق، ص ۳۲۶.</ref>. با توجه به [[روایات]] یاد شده، همه ما [[وظیفه]] داریم که پیوسته به [[یاد امام زمان]] خود باشیم و در دعاهای خود هیچ گاه [[دعا برای سلامتی]] و [[طول عمر]] آن [[حضرت]] را فراموش نکنیم؛ زیرا این [[دعا]] در گام نخست، ادای بخش بسیار ناچیزی از [[حقوق]] بی شماری است که [[امام عصر]] {{ع}} بر عهده همه ما دارند و در مرحله بعد، [[سپاس]] و ستایشی است به درگاه [[خداوند متعال]] که ما را از [[نعمت]] وجود [[حجت]] [[معصوم]] خود بهره‌مند ساخته و آن [[حضرت]] را واسطه میان خود و بندگانش قرار داده است.  
*'''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده است، می‌فرماید: "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است". [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط رهایی از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته است و می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‌یابند که [[خداوند]] آنها را بر قول به امامتش [[ثابت قدم]] داشته و در [[دعا]] برای تعجیل فرجش موفق کرده است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴.</ref>. [[دعا برای تعجیل فرج]] چنان اهمیتی دارد که [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: هر کس پس از [[نماز صبح]] و [[نماز ظهر]] بگوید: "خداوندا! بر [[محمد]] و [[خاندان]] او [[درود]] فرست و در [[فرج]] ایشان تعجیل کن، نمیرد تا [[قائم]] را دریابد<ref>مصباح المتهجد، ص ۳۲۸.</ref>. در [[روایت]] دیگری نیز آمده است که هر کس چنین کند، [[خداوند]]، شصت [[حاجت]] او را برآورده می‌سازد؛ سی [[حاجت]] از حوایج [[دنیا]] و سی [[حاجت]] از حوایج [[آخرت]]<ref>ر.ک: ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، تهران، ۱۳۴۹، ص ۴۲۱.</ref>.
* '''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده است، می‌فرماید: "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است". [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط رهایی از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته است و می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‌یابند که [[خداوند]] آنها را بر قول به امامتش [[ثابت قدم]] داشته و در [[دعا]] برای تعجیل فرجش موفق کرده است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴.</ref>. [[دعا برای تعجیل فرج]] چنان اهمیتی دارد که [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: هر کس پس از [[نماز صبح]] و [[نماز ظهر]] بگوید: "خداوندا! بر [[محمد]] و [[خاندان]] او [[درود]] فرست و در [[فرج]] ایشان تعجیل کن، نمیرد تا [[قائم]] را دریابد<ref>مصباح المتهجد، ص ۳۲۸.</ref>. در [[روایت]] دیگری نیز آمده است که هر کس چنین کند، [[خداوند]]، شصت [[حاجت]] او را برآورده می‌سازد؛ سی [[حاجت]] از حوایج [[دنیا]] و سی [[حاجت]] از حوایج [[آخرت]]<ref>ر.ک: ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، تهران، ۱۳۴۹، ص ۴۲۱.</ref>.


بنابراین، همه [[شیعیان]] باید در طول شبانه‌روز، در اوقات [[نماز]] و ایامی که در آنها [[دعا]] سفارش شده است، [[دعا برای تعجیل فرج]] را به عنوان یک [[تکلیف]] و [[وظیفه]] مهم [[عصر غیبت]] فراموش نکنند. همچنین این [[دعا]] را بر همه دعاهای خود مقدم کنند تا [[خداوند]] به [[برکت]] این [[دعا]]، آنها را از همه [[فتنه‌ها]] و آشوب‌های [[زمان غیبت]] در [[امان]] نگه دارد و همه [[گرفتاری‌ها]] و [[غم]] و غصه‌های آنها را برطرف سازد.  
بنابراین، همه [[شیعیان]] باید در طول شبانه‌روز، در اوقات [[نماز]] و ایامی که در آنها [[دعا]] سفارش شده است، [[دعا برای تعجیل فرج]] را به عنوان یک [[تکلیف]] و [[وظیفه]] مهم [[عصر غیبت]] فراموش نکنند. همچنین این [[دعا]] را بر همه دعاهای خود مقدم کنند تا [[خداوند]] به [[برکت]] این [[دعا]]، آنها را از همه [[فتنه‌ها]] و آشوب‌های [[زمان غیبت]] در [[امان]] نگه دارد و همه [[گرفتاری‌ها]] و [[غم]] و غصه‌های آنها را برطرف سازد.  
*'''بزرگداشت یاد و نام [[حضرت]] مهدی‌ {{ع}}''':[[مؤمنان]] باید نام همه [[معصومین]] {{عم}} را بزرگ بدارند و جز با [[تعظیم]] و [[احترام]] از آنها یاد نکنند. در این میان، [[امام مهدی]] {{ع}} از [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد؛ زیرا  
* '''بزرگداشت یاد و نام [[حضرت]] مهدی‌ {{ع}}''':[[مؤمنان]] باید نام همه [[معصومین]] {{عم}} را بزرگ بدارند و جز با [[تعظیم]] و [[احترام]] از آنها یاد نکنند. در این میان، [[امام مهدی]] {{ع}} از [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد؛ زیرا  
#ایشان [[امام عصر]] و زمان ما و [[حجت]] [[حی]] و حاضر و ناظر [[خداوند]] هستند؛  
# ایشان [[امام عصر]] و زمان ما و [[حجت]] [[حی]] و حاضر و ناظر [[خداوند]] هستند؛  
#آن [[حضرت]]، [[وارث]] همه [[فضایل]] و شایستگی‌هایی هستند که در [[خاندان رسالت]] وجود داشته است؛  
# آن [[حضرت]]، [[وارث]] همه [[فضایل]] و شایستگی‌هایی هستند که در [[خاندان رسالت]] وجود داشته است؛  
#آن [[امام]]، احیاکننده [[مکتب اهل بیت]] {{عم}}، بلکه [[احیا]] کننده [[دین]] و [[دین]] باوری در سراسر [[جهان]] هستند؛  
# آن [[امام]]، احیاکننده [[مکتب اهل بیت]] {{عم}}، بلکه [[احیا]] کننده [[دین]] و [[دین]] باوری در سراسر [[جهان]] هستند؛  
#ایشان در میان [[امامان]] پیش از خود نیز از [[جایگاه]] ویژه‌ای برخوردار بود. تا آنجا که [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که از ایشان می‌پرسد: "آیا [[قائم]] {{ع}} متولد شده است؟"، می‌فرماید: "خیر، ولی اگر او را دریابیم، در همه ایام زندگانی‌ام [[خدمت]] گزارش خواهم بود"<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۴۵، ح ۴۶.</ref>».
# ایشان در میان [[امامان]] پیش از خود نیز از [[جایگاه]] ویژه‌ای برخوردار بود. تا آنجا که [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که از ایشان می‌پرسد: "آیا [[قائم]] {{ع}} متولد شده است؟"، می‌فرماید: "خیر، ولی اگر او را دریابیم، در همه ایام زندگانی‌ام [[خدمت]] گزارش خواهم بود"<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۴۵، ح ۴۶.</ref>».


بزرگداشت یاد و [[نام امام مهدی]] {{ع}}، مصداق‌های مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:  
بزرگداشت یاد و [[نام امام مهدی]] {{ع}}، مصداق‌های مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:  
*'''بربا خاستن هنگام شنیدن نام‌های آن [[حضرت]]''': بر همه ارادتمندان [[حضرت مهدی]] {{ع}} لازم است هنگام شنیدن نام‌ها و [[القاب]] آن [[حضرت]]، به ویژه نام [[مبارک]] "[[قائم]]" از جا برخیزند و نسبت به [[امام]] خود ادای [[احترام]] کنند. [[روایت]] شده است روزی در مجلس [[حضرت صادق]] {{ع}}، نام [[مبارک]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} برده شد. [[امام ششم]] برای [[تعظیم]] و [[احترام]] نام آن [[حضرت]]، از جای خود برخاست و [[قیام]] فرمود<ref>میرزاحسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴، ص ۵۲۳.</ref>. همچنین [[نقل]] شده است زمانی که [[دعبل خزاعی]] قصیده معروف خود در وصف [[اهل بیت]] {{عم}} را در پیشگاه [[امام رضا]] {{ع}} خواند، آن [[امام]] با شنیدن نام [[حضرت حجت]] {{ع}} از جای برخاست. دست خود را به نشانه [[تواضع]] بر سر گذاشت و برای [[تعجیل در فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کرد<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر {{ع}}، ۳ ج، چاپ اول: قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ ه- ق، ج ۳، صص ۲۲۵ و ۲۲۶، ح ۱۲۴۳. </ref>. برخاستن هنگام شنیدن [[نام امام مهدی]] {{ع}} می‌تواند به معنای اعلام [[آمادگی]] برای [[یاری]] آن [[حضرت]] و همچنین اعلام [[درک]] حضور و [[شهود]] ایشان باشد.  
* '''بربا خاستن هنگام شنیدن نام‌های آن [[حضرت]]''': بر همه ارادتمندان [[حضرت مهدی]] {{ع}} لازم است هنگام شنیدن نام‌ها و [[القاب]] آن [[حضرت]]، به ویژه نام [[مبارک]] "[[قائم]]" از جا برخیزند و نسبت به [[امام]] خود ادای [[احترام]] کنند. [[روایت]] شده است روزی در مجلس [[حضرت صادق]] {{ع}}، نام [[مبارک]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} برده شد. [[امام ششم]] برای [[تعظیم]] و [[احترام]] نام آن [[حضرت]]، از جای خود برخاست و [[قیام]] فرمود<ref>میرزاحسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴، ص ۵۲۳.</ref>. همچنین [[نقل]] شده است زمانی که [[دعبل خزاعی]] قصیده معروف خود در وصف [[اهل بیت]] {{عم}} را در پیشگاه [[امام رضا]] {{ع}} خواند، آن [[امام]] با شنیدن نام [[حضرت حجت]] {{ع}} از جای برخاست. دست خود را به نشانه [[تواضع]] بر سر گذاشت و برای [[تعجیل در فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کرد<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر {{ع}}، ۳ ج، چاپ اول: قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ ه- ق، ج ۳، صص ۲۲۵ و ۲۲۶، ح ۱۲۴۳. </ref>. برخاستن هنگام شنیدن [[نام امام مهدی]] {{ع}} می‌تواند به معنای اعلام [[آمادگی]] برای [[یاری]] آن [[حضرت]] و همچنین اعلام [[درک]] حضور و [[شهود]] ایشان باشد.  
*'''نکوداشت روزهای منسوب به آن [[حضرت]]''': [[شیعیان]] باید در روزهایی مانند [[اعیاد]] چهارگانه [[اسلامی]] (فطر، قربان، [[غدیر]] و [[جمعه]])، شب و روز [[نیمه شعبان]] به طور ویژه به یاد [[امام غایب]] خود باشند و با [[خواندن زیارت]] آن [[حضرت]] و [[خواندن]] دعاهایی مانند [[دعای ندبه]]، [[عهد]] و [[فرج]]، [[پیمان]] خود را با امامشان تجدید کنند.  
* '''نکوداشت روزهای منسوب به آن [[حضرت]]''': [[شیعیان]] باید در روزهایی مانند [[اعیاد]] چهارگانه [[اسلامی]] (فطر، قربان، [[غدیر]] و [[جمعه]])، شب و روز [[نیمه شعبان]] به طور ویژه به یاد [[امام غایب]] خود باشند و با [[خواندن زیارت]] آن [[حضرت]] و [[خواندن]] دعاهایی مانند [[دعای ندبه]]، [[عهد]] و [[فرج]]، [[پیمان]] خود را با امامشان تجدید کنند.  
*'''آغاز کردن هر روز با [[سلام]] به پیشگاه آن [[حضرت]]''': [[منتظران امام مهدی]] {{ع}} باید در آغاز هر روز و در [[تعقیب نماز]] صبح، [[سلام]] به مولای خود را فراموش نکنند و بسته به [[فرصت]] و وقتی که دارند، با یکی از زیارت‌های وارد شده یا [[دعای عهد]]، به [[امام]] خود عرض ارادت کنند تا هرگز یاد و نام آن [[حضرت]] از دل‌هایشان نرود.
* '''آغاز کردن هر روز با [[سلام]] به پیشگاه آن [[حضرت]]''': [[منتظران امام مهدی]] {{ع}} باید در آغاز هر روز و در [[تعقیب نماز]] صبح، [[سلام]] به مولای خود را فراموش نکنند و بسته به [[فرصت]] و وقتی که دارند، با یکی از زیارت‌های وارد شده یا [[دعای عهد]]، به [[امام]] خود عرض ارادت کنند تا هرگز یاد و نام آن [[حضرت]] از دل‌هایشان نرود.


با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهیم مفهوم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]] را در چند جمله بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]]، حالت انسانی است که با پیراستن وجود خویش از [[بدی‌ها]] و آراستن آن به [[خوبی‌ها]]، در ارتباطی مستمر با [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش، همه [[همت]] خود را صرف [[زمینه‌سازی ظهور]] [[مصلح]] [[آخرالزمان]] می‌سازد و برای تحقق [[وعده الهی]] نسبت به برپایی [[دولت کریمه]] [[اهل بیت]]: با تمام وجود تلاش می‌کند»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴.</ref>.
با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهیم مفهوم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]] را در چند جمله بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]]، حالت انسانی است که با پیراستن وجود خویش از [[بدی‌ها]] و آراستن آن به [[خوبی‌ها]]، در ارتباطی مستمر با [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش، همه [[همت]] خود را صرف [[زمینه‌سازی ظهور]] [[مصلح]] [[آخرالزمان]] می‌سازد و برای تحقق [[وعده الهی]] نسبت به برپایی [[دولت کریمه]] [[اهل بیت]]: با تمام وجود تلاش می‌کند»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴.</ref>.
خط ۷۴۹: خط ۷۴۶:
| پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
*«[[خودسازی]]
*«[[خودسازی]]
*دگرسازی
* دگرسازی
* [[بسترسازی]] و [[زمینه‌سازی]]
* [[بسترسازی]] و [[زمینه‌سازی]]
*کم کردن [[شر]] خود از [[حضرت]] و پیمودن راه [[تقوا]]
* کم کردن [[شر]] خود از [[حضرت]] و پیمودن راه [[تقوا]]
* [[آگاهی]] نسبت به نوع رابطه خود با [[حضرت]]{{ع}}
* [[آگاهی]] نسبت به نوع رابطه خود با [[حضرت]] {{ع}}
*نگهبانی و حفظ [[ایمان]]
* نگهبانی و حفظ [[ایمان]]
* [[عدل]] و [[احسان]]
* [[عدل]] و [[احسان]]
*شناخت [[امام عصر]]{{ع}}
* شناخت [[امام عصر]] {{ع}}
*توجه به [[مظلومیت]] [[حضرت]]{{ع}}
* توجه به [[مظلومیت]] [[حضرت]] {{ع}}
*کسب صلاحیت [[اخلاقی]]
* کسب صلاحیت [[اخلاقی]]
* [[انتظار فرج]]
* [[انتظار فرج]]
* [[آمادگی]] همیشگی
* [[آمادگی]] همیشگی
* [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[حضرت]]
* [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[حضرت]]
*کسب [[بصیرت]] [[دینی]]
* کسب [[بصیرت]] [[دینی]]
* [[پیوند با ولایت]]
* [[پیوند با ولایت]]
* [[امیدواری]]
* [[امیدواری]]
خط ۷۷۱: خط ۷۶۸:
| پاسخ‌دهنده = سکینه طاووسی
| پاسخ‌دهنده = سکینه طاووسی
| پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
#«'''شناخت [[حجت خدا]]، [[امام عصر]]{{ع}}:''' مهم‌ترین و واجب‌ترین [[وظیفه]] هر [[شیعه]] [[منتظر]]، [[کسب معرفت]] نسبت به [[مقام]] و [[وجود مقدس امام زمان]]{{ع}} است. [[حضرت حجت بن الحسن]] العسکری{{ع}} ذریه [[رسول خدا]]، چهاردهمین [[معصوم]]، [[دوازدهمین امام]]، ولی [[حی]] [[امت]]، [[واسطه فیض الهی]]، [[امان زمین]] و زمان و... است. این [[جایگاه]] رفیع و [[موقعیت]] ممتاز که دارای [[برکات]] وجودی بی شمار است، [[حقوقی]] را برای آن [[حضرت]] اثبات می‌‌کند که [[پیروان]] [[صدیق]] و [[مخلص]] برای تنظیم دقیق رابطه خود با مولا و رهبرشان بر اساس [[ادب]] [[دینی]] باید آن [[حقوق]] را شناخته و در پی آن وظایفی را که متوجه آنان می‌‌شود، به [[شایستگی]] انجام دهند<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 108-109.</ref>.
#«'''شناخت [[حجت خدا]]، [[امام عصر]] {{ع}}:''' مهم‌ترین و واجب‌ترین [[وظیفه]] هر [[شیعه]] [[منتظر]]، [[کسب معرفت]] نسبت به [[مقام]] و [[وجود مقدس امام زمان]] {{ع}} است. [[حضرت حجت بن الحسن]] العسکری {{ع}} ذریه [[رسول خدا]]، چهاردهمین [[معصوم]]، [[دوازدهمین امام]]، ولی [[حی]] [[امت]]، [[واسطه فیض الهی]]، [[امان زمین]] و زمان و... است. این [[جایگاه]] رفیع و [[موقعیت]] ممتاز که دارای [[برکات]] وجودی بی شمار است، [[حقوقی]] را برای آن [[حضرت]] اثبات می‌‌کند که [[پیروان]] [[صدیق]] و [[مخلص]] برای تنظیم دقیق رابطه خود با مولا و رهبرشان بر اساس [[ادب]] [[دینی]] باید آن [[حقوق]] را شناخته و در پی آن وظایفی را که متوجه آنان می‌‌شود، به [[شایستگی]] انجام دهند<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 108-109.</ref>.
#'''[[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]] و [[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]]:''' [[تکلیف]] دیگری که بر عهده یک [[منتظر راستین]] است، پیرایش و [[تهذیب نفس]] از خصایص [[ناپسند]] و زینت بخشیدن آن به [[اخلاق]] نیکوست. در روایتی که از [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده آمده که ایشان می‌‌فرمایند: "هر کس از اینکه جزء [[یاران قائم]]{{ع}} باشد شاد و خوشحال می‌‌شود، باید [[منتظر]] باشد و با حال [[انتظار]] به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، پس اگر (در چنین حالی) از [[دنیا]] برود و [[حضرت قائم]]{{ع}} پس از او [[ظهور]] فرمایند، پاداشی همچون [[پاداش]] کسانی که ایشان را [[درک]] کرده‌اند خواهد داشت، پس بکوشید و در [[انتظار]] باشید، گوارایتان باد‌ای گروه مورد [[رحمت]] قرار گرفته"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ اِنْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۹۲، ح ۱۶، و نیز در: بحارالانوار، ج ۵۲، ب ۲۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref><ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 119.</ref>.
# '''[[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]] و [[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]]:''' [[تکلیف]] دیگری که بر عهده یک [[منتظر راستین]] است، پیرایش و [[تهذیب نفس]] از خصایص [[ناپسند]] و زینت بخشیدن آن به [[اخلاق]] نیکوست. در روایتی که از [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده آمده که ایشان می‌‌فرمایند: "هر کس از اینکه جزء [[یاران قائم]] {{ع}} باشد شاد و خوشحال می‌‌شود، باید [[منتظر]] باشد و با حال [[انتظار]] به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، پس اگر (در چنین حالی) از [[دنیا]] برود و [[حضرت قائم]] {{ع}} پس از او [[ظهور]] فرمایند، پاداشی همچون [[پاداش]] کسانی که ایشان را [[درک]] کرده‌اند خواهد داشت، پس بکوشید و در [[انتظار]] باشید، گوارایتان باد‌ای گروه مورد [[رحمت]] قرار گرفته"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ اِنْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۹۲، ح ۱۶، و نیز در: بحارالانوار، ج ۵۲، ب ۲۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref><ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 119.</ref>.
#'''[[بصیرت]] و [[فهم]] [[دینی]]:''' [[منتظر]] باید تلقی صحیحی از [[دین اسلام]] داشته باشد؛ زیرا که [[دین‌شناسی]] در [[عصر غیبت]]، بیشتر معنا یافته و [[انسان]] به [[علت]] کثرت نظریات در مورد [[دین]] پژوهی و افزایش روند برداشت‌های ناصواب از [[دین]]، باید [[اسلام ناب]] را از سر چشمه‌ها و منابع اصلی‌اش دریافت کند. مطالعه در [[تاریخ]] [[ادیان]] گذشته نشان می‌‌دهد که پس از گذشت مدتی این [[ادیان]] از [[خلوص]] نخستین خود فاصله گرفته و دچار [[تأویل]]، [[تفسیر]]، حذف و اضافه، [[تحریف]] و... شده‌اند. گر چه هرگز [[تحریف]] لفظی در مورد [[قرآن]] وارد نشده است اما [[تحریف]] [[معنوی]] همچون کج اندیشی‌ها، [[تفسیر]] به رأی‌ها، [[جعل حدیث]]، نفوذ فرهنگ‌های بیگانه، تک بعدی دیدن [[دین]]، مهجور شدن [[وحی]] از زندگی‌ها و... همگی باعث تهدید [[خلوص]] اسلام‌اند<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 133.</ref>.
# '''[[بصیرت]] و [[فهم]] [[دینی]]:''' [[منتظر]] باید تلقی صحیحی از [[دین اسلام]] داشته باشد؛ زیرا که [[دین‌شناسی]] در [[عصر غیبت]]، بیشتر معنا یافته و [[انسان]] به [[علت]] کثرت نظریات در مورد [[دین]] پژوهی و افزایش روند برداشت‌های ناصواب از [[دین]]، باید [[اسلام ناب]] را از سر چشمه‌ها و منابع اصلی‌اش دریافت کند. مطالعه در [[تاریخ]] [[ادیان]] گذشته نشان می‌‌دهد که پس از گذشت مدتی این [[ادیان]] از [[خلوص]] نخستین خود فاصله گرفته و دچار [[تأویل]]، [[تفسیر]]، حذف و اضافه، [[تحریف]] و... شده‌اند. گر چه هرگز [[تحریف]] لفظی در مورد [[قرآن]] وارد نشده است اما [[تحریف]] [[معنوی]] همچون کج اندیشی‌ها، [[تفسیر]] به رأی‌ها، [[جعل حدیث]]، نفوذ فرهنگ‌های بیگانه، تک بعدی دیدن [[دین]]، مهجور شدن [[وحی]] از زندگی‌ها و... همگی باعث تهدید [[خلوص]] اسلام‌اند<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 133.</ref>.
#'''آماده باشِ کامل:''' یکی دیگر از [[تکالیف]] [[واجب]] بر دوش [[انسان]] [[منتظر]]، [[کسب آمادگی]] است که به بیانی زیباتر می‌‌توان گفت؛ این امری طبیعی است که اگر [[انسان]] [[منتظر]] مهمان عزیزی است سعی می‌‌کند، فضا و مکان و استقبال کنندگان را در حد امکان با [[مقام]] فرد [[منتظر]]، کاملاً همانند و هماهنگ کند و از این رو به منظور [[زمینه سازی]]، برای [[حکومت]] [[مصلح جهانی]] چند نوع [[آمادگی]] لازم است
# '''آماده باشِ کامل:''' یکی دیگر از [[تکالیف]] [[واجب]] بر دوش [[انسان]] [[منتظر]]، [[کسب آمادگی]] است که به بیانی زیباتر می‌‌توان گفت؛ این امری طبیعی است که اگر [[انسان]] [[منتظر]] مهمان عزیزی است سعی می‌‌کند، فضا و مکان و استقبال کنندگان را در حد امکان با [[مقام]] فرد [[منتظر]]، کاملاً همانند و هماهنگ کند و از این رو به منظور [[زمینه سازی]]، برای [[حکومت]] [[مصلح جهانی]] چند نوع [[آمادگی]] لازم است
##'''[[آمادگی فکری]]:''' یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]]، آن چنان بالا [[رود]] که بدانند مسأله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی، مسأله قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست و تفاوت رنگها، زبانها، سرزمینها، نمی‌تواند [[بشر]] را از هم جدا سازد.
## '''[[آمادگی فکری]]:''' یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]]، آن چنان بالا [[رود]] که بدانند مسأله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی، مسأله قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست و تفاوت رنگها، زبانها، سرزمینها، نمی‌تواند [[بشر]] را از هم جدا سازد.
##'''[[آمادگی]] [[اجتماعی]]:''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم و ستم]] نظامات موجود، خسته شده و تلخی این [[زندگی مادی]] و تک بعدی را احساس کنند و حتی از اینکه ادامه این راه تک بعدی مشکلات افزون تری را ایجاد نماید مأیوس شده و همه هماهنگ با هم در رفع نابسامانی‌ها تلاش نموده تا [[آمادگی]] برای یک [[انقلاب]] همه جانبه بر اساس ارزش‌های واقعی، به وجود آید<ref>حکومت جهانی مهدی، ص ۸۰ - ۸۳.</ref>.
## '''[[آمادگی]] [[اجتماعی]]:''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم و ستم]] نظامات موجود، خسته شده و تلخی این [[زندگی مادی]] و تک بعدی را احساس کنند و حتی از اینکه ادامه این راه تک بعدی مشکلات افزون تری را ایجاد نماید مأیوس شده و همه هماهنگ با هم در رفع نابسامانی‌ها تلاش نموده تا [[آمادگی]] برای یک [[انقلاب]] همه جانبه بر اساس ارزش‌های واقعی، به وجود آید<ref>حکومت جهانی مهدی، ص ۸۰ - ۸۳.</ref>.
##'''[[آمادگی]] [[علمی]]:''' بر خلاف آنچه بعضی می‌‌پندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] [[اجتماعی]] و رسیدن به جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] تنها با نابودی تکنولوژی [[جدید]] امکان‌پذیر است و باید گفت، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نیست، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد. برای ایجاد و کنترل یک [[نظام جهانی]]، یک سلسله وسایل مافوق مدرن لازم است نه اینکه باید معجزه‌ای بشود، [[معجزه]] استثنایی است منطقی، برای اثبات [[حقانیت]] یک [[آیین]] آسمانی نه برای [[اداره]] همیشگی [[نظام جامعه]]، بلکه این کار بر محور [[قوانین طبیعی]] صورت می‌‌گیرد.
## '''[[آمادگی]] [[علمی]]:''' بر خلاف آنچه بعضی می‌‌پندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] [[اجتماعی]] و رسیدن به جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] تنها با نابودی تکنولوژی [[جدید]] امکان‌پذیر است و باید گفت، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نیست، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال باشد. برای ایجاد و کنترل یک [[نظام جهانی]]، یک سلسله وسایل مافوق مدرن لازم است نه اینکه باید معجزه‌ای بشود، [[معجزه]] استثنایی است منطقی، برای اثبات [[حقانیت]] یک [[آیین]] آسمانی نه برای [[اداره]] همیشگی [[نظام جامعه]]، بلکه این کار بر محور [[قوانین طبیعی]] صورت می‌‌گیرد.
##'''[[آمادگی]] فردی:''' [[حکومت جهانی]] قبل از هر چیز [[نیازمند]] عناصر و افراد آماده و ارزشمند است تا بتواند، بار سنگین [[اصلاحات]] وسیع را به دوش بکشد. این امر در درجه اول به بالاترین سطح [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی، [[فکری]] افراد برای اجرای برنامه [[عظیم]]، [[نیازمند]] است. [[منتظر واقعی]] هرگز درباره چنین برنامه مهمی نقش تماشاگر را ندارد. اگر از یک سو، [[آمادگی]] شرط حضور و [[ظهور]] باشد و از طرفی دیگر این [[آمادگی]] به دست خود [[انسان]] صورت گیرد، طبیعی است که [[انسان]] می‌‌تواند در [[تعجیل فرج]] و [[ظهور]] نقش داشته باشد.
## '''[[آمادگی]] فردی:''' [[حکومت جهانی]] قبل از هر چیز [[نیازمند]] عناصر و افراد آماده و ارزشمند است تا بتواند، بار سنگین [[اصلاحات]] وسیع را به دوش بکشد. این امر در درجه اول به بالاترین سطح [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی، [[فکری]] افراد برای اجرای برنامه [[عظیم]]، [[نیازمند]] است. [[منتظر واقعی]] هرگز درباره چنین برنامه مهمی نقش تماشاگر را ندارد. اگر از یک سو، [[آمادگی]] شرط حضور و [[ظهور]] باشد و از طرفی دیگر این [[آمادگی]] به دست خود [[انسان]] صورت گیرد، طبیعی است که [[انسان]] می‌‌تواند در [[تعجیل فرج]] و [[ظهور]] نقش داشته باشد.
##'''[[آمادگی نظامی]]:''' یکی دیگر از آمادگی‌های بسیار مهم، [[آمادگی نظامی]] است؛ زیرا که [[منتظر]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[عظیم]] جهانی، بدون هیچ گونه [[آمادگی نظامی]] نمی‌تواند به [[کمک]] این [[انقلاب]] بشتابد<ref>حکومت جهانی مهدی، ص ۸۲.</ref>. [[منتظر]] برای حضور فعال در صف پیکارگران [[حضرت مهدی]]{{ع}} و قرار گرفتن در بین [[یاران]] رکابی [[امام عصر]]{{ع}} لازم است دارای [[آمادگی نظامی]] و نیروی سلحشوری باشد، تا به [[نصرت]] فرمانده‌اش بشتابد. [[تعلیم]] و دستوری تابنده از [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه برای افرادی که طالب حضور در رکاب [[حضرت مهدی]]{{ع}} هستند وارد شده که تکلیفی دیگر برای [[منتظران]] محسوب می‌‌شود [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} می‌‌فرمایند:"هر یک از شما، می‌‌بایست برای [[خروج]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}}، اسلحه تهیه کند اگرچه یک نیزه، چون وقتی [[خدا]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]]{{ع}} اسلحه تهیه کرده است [[امید]] است عمرش را طولانی کند تا [[ظهور]] او را [[درک]] نماید و از [[یاران مهدی]]{{ع}} باشد یا برای این [[آمادگی]] به [[ثواب]] [[درک]] حضور برسد"<ref>{{متن حدیث|"لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ب ۲۷، ص ۳۶۶ و نیز: غیبت نعمانی، ب ۲۱، ص ۴۵۵.</ref><ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 139-141.</ref>.
## '''[[آمادگی نظامی]]:''' یکی دیگر از آمادگی‌های بسیار مهم، [[آمادگی نظامی]] است؛ زیرا که [[منتظر]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[عظیم]] جهانی، بدون هیچ گونه [[آمادگی نظامی]] نمی‌تواند به [[کمک]] این [[انقلاب]] بشتابد<ref>حکومت جهانی مهدی، ص ۸۲.</ref>. [[منتظر]] برای حضور فعال در صف پیکارگران [[حضرت مهدی]] {{ع}} و قرار گرفتن در بین [[یاران]] رکابی [[امام عصر]] {{ع}} لازم است دارای [[آمادگی نظامی]] و نیروی سلحشوری باشد، تا به [[نصرت]] فرمانده‌اش بشتابد. [[تعلیم]] و دستوری تابنده از [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه برای افرادی که طالب حضور در رکاب [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند وارد شده که تکلیفی دیگر برای [[منتظران]] محسوب می‌‌شود [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} می‌‌فرمایند:"هر یک از شما، می‌‌بایست برای [[خروج]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}}، اسلحه تهیه کند اگرچه یک نیزه، چون وقتی [[خدا]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] {{ع}} اسلحه تهیه کرده است [[امید]] است عمرش را طولانی کند تا [[ظهور]] او را [[درک]] نماید و از [[یاران مهدی]] {{ع}} باشد یا برای این [[آمادگی]] به [[ثواب]] [[درک]] حضور برسد"<ref>{{متن حدیث|"لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ب ۲۷، ص ۳۶۶ و نیز: غیبت نعمانی، ب ۲۱، ص ۴۵۵.</ref><ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 139-141.</ref>.
#'''[[ارتباط با مراجع]] [[تقلید]] و [[فقها]]:''' همه ما در [[عصر غیبت]] موظفیم که به [[احکام اسلام]]، عمل کنیم اما باید بدانیم در زمان خاص خودمان، برای فرا گرفتن مستقیم [[احکام دین]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] [[تکلیف]] ما چیست؟ آیا بی [[مسئولیت]] و بی تفاوت باشیم یا اینکه با [[احتیاط]] عمل کنیم؟پاسخ به این پرسش مطرح شده، نشانگر [[وظیفه]] هر [[مسلمان]] به ویژه مشخص شدن [[تکلیف]] [[منتظران]] است که طبق فرمایش [[ائمه]] [[معصوم]]{{عم}} باید به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}}، [[وظیفه منتظران]] را در [[عصر غیبت]]، این چنین ترسیم کرده‌اند: "اما هر یک از [[فقها]] که [[نفس]] خود را بازدارند و [[دین]] خود را نگهدارند و [[هوای نفس]] خود را پس زنند و [[اوامر]] مولای خود را [[اطاعت]] کنند، بر [[مردم]] لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از فقهای شیعه‌اند که دارای این صفات‌اند نه همه آنها"<ref>عاملی، پیشین، ج ۲۷، ب ۱۰، ص ۱۳۱، ح ۲۰: {{متن حدیث|"وَ أَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لاَ كُلَّهُمْ"}}.</ref><ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 146.</ref>.
# '''[[ارتباط با مراجع]] [[تقلید]] و [[فقها]]:''' همه ما در [[عصر غیبت]] موظفیم که به [[احکام اسلام]]، عمل کنیم اما باید بدانیم در زمان خاص خودمان، برای فرا گرفتن مستقیم [[احکام دین]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] [[تکلیف]] ما چیست؟ آیا بی [[مسئولیت]] و بی تفاوت باشیم یا اینکه با [[احتیاط]] عمل کنیم؟پاسخ به این پرسش مطرح شده، نشانگر [[وظیفه]] هر [[مسلمان]] به ویژه مشخص شدن [[تکلیف]] [[منتظران]] است که طبق فرمایش [[ائمه]] [[معصوم]] {{عم}} باید به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}}، [[وظیفه منتظران]] را در [[عصر غیبت]]، این چنین ترسیم کرده‌اند: "اما هر یک از [[فقها]] که [[نفس]] خود را بازدارند و [[دین]] خود را نگهدارند و [[هوای نفس]] خود را پس زنند و [[اوامر]] مولای خود را [[اطاعت]] کنند، بر [[مردم]] لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از فقهای شیعه‌اند که دارای این صفات‌اند نه همه آنها"<ref>عاملی، پیشین، ج ۲۷، ب ۱۰، ص ۱۳۱، ح ۲۰: {{متن حدیث|"وَ أَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لاَ كُلَّهُمْ"}}.</ref><ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 146.</ref>.
#'''نکوداشت یاد و نام [[امام عصر]]{{ع}}:''' بر [[انسان]] [[مؤمن]] لازم است که به [[تکریم]]، [[تعظیم]] و یاد [[ائمه]]{{عم}} بپردازد، به ویژه [[امام مهدی]]{{ع}} که [[جایگاه]] و [[منزلت]] خاصی دارند، بنابراین لازم است که نسبت به [[تعظیم]] و یاد ایشان نهایت تلاش و کوشش را به کار گیریم<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 147.</ref>.
# '''نکوداشت یاد و نام [[امام عصر]] {{ع}}:''' بر [[انسان]] [[مؤمن]] لازم است که به [[تکریم]]، [[تعظیم]] و یاد [[ائمه]] {{عم}} بپردازد، به ویژه [[امام مهدی]] {{ع}} که [[جایگاه]] و [[منزلت]] خاصی دارند، بنابراین لازم است که نسبت به [[تعظیم]] و یاد ایشان نهایت تلاش و کوشش را به کار گیریم<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 147.</ref>.
#'''[[دعا]] برای [[سلامت]] و [[تعجیل در فرج]] [[امام عصر]]{{ع}}:''' یکی دیگر از وظایفی که بنابر تصریح [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} بر عهده [[منتظران]] و [[عاشقان]] آن [[حضرت]]، نهاده شده [[دعا برای تعجیل فرج]] است. و از آن جایی که [[دعا]]، عملی عبادی و نوعی خواستن است، برخاسته از مفهوم واقعی [[انتظار]] است به همین [[دلیل]] جزء [[تکالیف منتظران]] می‌‌باشد. [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده می‌‌فرمایند: "برای [[تعجیل در فرج]] بسیار [[دعا]] کنید، همانا در آن، [[گشایش]] کار شما هست" <ref>{{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}؛بحارالانوار، ج ۵۳، باب من توقیعانه، ص ۱۸۸، ح ۱۰، و نیز:مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۴۵، ح ۳۴۴، و نیز: علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج ۲،پنجم، ص ۴۴۱. - الغیبهطوسی، ص ۲۹۳، ح ۲۴۷. و نیز: علل الشرایع، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۹، ح ۴.</ref>»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 151.</ref>.
# '''[[دعا]] برای [[سلامت]] و [[تعجیل در فرج]] [[امام عصر]] {{ع}}:''' یکی دیگر از وظایفی که بنابر تصریح [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده [[منتظران]] و [[عاشقان]] آن [[حضرت]]، نهاده شده [[دعا برای تعجیل فرج]] است. و از آن جایی که [[دعا]]، عملی عبادی و نوعی خواستن است، برخاسته از مفهوم واقعی [[انتظار]] است به همین [[دلیل]] جزء [[تکالیف منتظران]] می‌‌باشد. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده می‌‌فرمایند: "برای [[تعجیل در فرج]] بسیار [[دعا]] کنید، همانا در آن، [[گشایش]] کار شما هست" <ref>{{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}؛بحارالانوار، ج ۵۳، باب من توقیعانه، ص ۱۸۸، ح ۱۰، و نیز:مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۴۵، ح ۳۴۴، و نیز: علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج ۲،پنجم، ص ۴۴۱. - الغیبهطوسی، ص ۲۹۳، ح ۲۴۷. و نیز: علل الشرایع، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۹، ح ۴.</ref>»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 151.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۹۱: خط ۷۸۸:


«مهم‌ترین وظایفی که در این دوره بر عهده هر [[شیعه]] منتظری است، عبارت است از:
«مهم‌ترین وظایفی که در این دوره بر عهده هر [[شیعه]] منتظری است، عبارت است از:
*'''[[شناخت امام زمان]]''' {{ع}}: [[امام مهدی]] {{ع}} پیشوای ما و [[حجت]] [[الهی]] است؛ ما باید به امامتش [[معتقد]] باشیم و در [[اطاعت]] از او کوشا باشیم و لازمه این [[عقیده]] و عمل آن است که نسبت به آن بزرگوار [[معرفت]] پیدا کنیم و سعی کنیم که پیوسته [[شناخت]] بیش تری نسبت به ابعاد شخصیتی آن [[حضرت]] و صفات و [[سیره]] آن [[حضرت]] پیدا کنیم. این مهم در دعاهای [[زمان غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. روشن است که [[معرفت]] بهتر و بیش تر نسبت به [[امام]]، ما را به او نزدیک تر و [[محبت]] ما را به آن بزرگوار بیش تر می‌کند و زمینه [[اطاعت]] کامل تر نسبت به او فراهم می‌گردد.
* '''[[شناخت امام زمان]]''' {{ع}}: [[امام مهدی]] {{ع}} پیشوای ما و [[حجت]] [[الهی]] است؛ ما باید به امامتش [[معتقد]] باشیم و در [[اطاعت]] از او کوشا باشیم و لازمه این [[عقیده]] و عمل آن است که نسبت به آن بزرگوار [[معرفت]] پیدا کنیم و سعی کنیم که پیوسته [[شناخت]] بیش تری نسبت به ابعاد شخصیتی آن [[حضرت]] و صفات و [[سیره]] آن [[حضرت]] پیدا کنیم. این مهم در دعاهای [[زمان غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. روشن است که [[معرفت]] بهتر و بیش تر نسبت به [[امام]]، ما را به او نزدیک تر و [[محبت]] ما را به آن بزرگوار بیش تر می‌کند و زمینه [[اطاعت]] کامل تر نسبت به او فراهم می‌گردد.
*'''[[محبت امام زمان|محبت نسبت به آن حضرت]] و [[اظهار محبت به امام زمان|اظهار آن]]''': یکی از [[وظایف]] ما، [[دوست]] داشتن [[خدا]] و اولیای اوست و در این زمان باید [[محبت]] ما نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگ‌ترین [[ولی خدا]]، نثار شود و هیچ کس را در [[دوستی]] بر او مقدم ندانیم و نیز [[محبت]] خود را نسبت به او آشکار کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام ویاد او تشکیل می‌شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن [[حضرت]] توجه داشته باشیم و همه [[روزه]] به یاد او بوده و به او [[سلام]] دهیم و به [[نیابت]] از او [[اعمال]] خیر انجام دهیم و به او [[دعا]] کنیم و ظهورش را مشتاقانه از [[خدا]] بخواهیم و از [[فراق]] او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و ....
* '''[[محبت امام زمان|محبت نسبت به آن حضرت]] و [[اظهار محبت به امام زمان|اظهار آن]]''': یکی از [[وظایف]] ما، [[دوست]] داشتن [[خدا]] و اولیای اوست و در این زمان باید [[محبت]] ما نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگ‌ترین [[ولی خدا]]، نثار شود و هیچ کس را در [[دوستی]] بر او مقدم ندانیم و نیز [[محبت]] خود را نسبت به او آشکار کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام ویاد او تشکیل می‌شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن [[حضرت]] توجه داشته باشیم و همه [[روزه]] به یاد او بوده و به او [[سلام]] دهیم و به [[نیابت]] از او [[اعمال]] خیر انجام دهیم و به او [[دعا]] کنیم و ظهورش را مشتاقانه از [[خدا]] بخواهیم و از [[فراق]] او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و ....
*'''[[خودسازی]]''': از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] آن است که خود را برای [[یاری]] او آماده کنند. در سخنی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هرکه [[دوست]] دارد از [[یاوران]] [[قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] او باشد و براساس [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.
* '''[[خودسازی]]''': از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] آن است که خود را برای [[یاری]] او آماده کنند. در سخنی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هرکه [[دوست]] دارد از [[یاوران]] [[قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] او باشد و براساس [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.


بنابراین [[منتظر واقعی]] کسی است که تلاش می‌کند که پای‌بندی بیش‌تری به [[دین]] و [[احکام]] [[نورانی]] [[قرآن]] داشته باشد و در [[پیروی]] از راه و رسم [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} هر روز جدی تر از روز قبل باشد.
بنابراین [[منتظر واقعی]] کسی است که تلاش می‌کند که پای‌بندی بیش‌تری به [[دین]] و [[احکام]] [[نورانی]] [[قرآن]] داشته باشد و در [[پیروی]] از راه و رسم [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} هر روز جدی تر از روز قبل باشد.
*'''[[رابطه معنوی با امام عصر]]''' {{ع}}: از جمله [[وظایف منتظران]] آن است که با [[حجت]] زمان که معدن [[نور]] و [[هدایت]] و کانون [[تقوا]] و [[فضیلت]] است، رابطه‌ای مداوم و مستمر داشته باشند؛ زیرا [[غفلت]] از [[امام]] {{ع}} ممکن است زمینه [[انحراف]] [[رفتاری]] را در [[انسان]] ایجاد کند، همان گونه که یاد او و ارتباط با او و [[تجدید عهد]] و [[پیمان]] با او زمینه ساز حرکت در مسیر او خواهد بود. بنابراین لازم است همه [[روزه]] به یاد او باشیم و او را [[دعا]] کنیم و به او [[سلام]] دهیم و [[پیمان]] خود را با او تازه کنیم<ref>می‌توانیم با زیارت‌ها ودعاهایی مانند آل یاسین و دعای عهد این وظیفه را نیکوتر انجام دهیم.</ref> و [[محبت]] خود را به او نشان دهیم.
* '''[[رابطه معنوی با امام عصر]]''' {{ع}}: از جمله [[وظایف منتظران]] آن است که با [[حجت]] زمان که معدن [[نور]] و [[هدایت]] و کانون [[تقوا]] و [[فضیلت]] است، رابطه‌ای مداوم و مستمر داشته باشند؛ زیرا [[غفلت]] از [[امام]] {{ع}} ممکن است زمینه [[انحراف]] [[رفتاری]] را در [[انسان]] ایجاد کند، همان گونه که یاد او و ارتباط با او و [[تجدید عهد]] و [[پیمان]] با او زمینه ساز حرکت در مسیر او خواهد بود. بنابراین لازم است همه [[روزه]] به یاد او باشیم و او را [[دعا]] کنیم و به او [[سلام]] دهیم و [[پیمان]] خود را با او تازه کنیم<ref>می‌توانیم با زیارت‌ها ودعاهایی مانند آل یاسین و دعای عهد این وظیفه را نیکوتر انجام دهیم.</ref> و [[محبت]] خود را به او نشان دهیم.
*'''[[زمینه‌سازی ظهور]]''': مهم تر از همه [[وظایف]] گذشته این است که [[منتظران]] باید موانعی که باعث تأخیر [[ظهور]] است از بین ببرند و [[زمینه‌های ظهور]] آن [[حضرت]] را فراهم آورند.
* '''[[زمینه‌سازی ظهور]]''': مهم تر از همه [[وظایف]] گذشته این است که [[منتظران]] باید موانعی که باعث تأخیر [[ظهور]] است از بین ببرند و [[زمینه‌های ظهور]] آن [[حضرت]] را فراهم آورند.


برای دست یافتن به این [[هدف]] ارزش‌مند، باید تلاش و [[جدیت]] خود را به کار بریم تا جزء [[منتظران واقعی]] [[حضرت]] قرار گیریم. ویژگی [[منتظران واقعی]] از این قرار است:
برای دست یافتن به این [[هدف]] ارزش‌مند، باید تلاش و [[جدیت]] خود را به کار بریم تا جزء [[منتظران واقعی]] [[حضرت]] قرار گیریم. ویژگی [[منتظران واقعی]] از این قرار است:
خط ۸۰۳: خط ۸۰۰:
# [[آگاهی]] از اهداف [[امام زمان]] {{ع}} برای آنکه متناسب با این اهداف، خود را آماده کنیم؛
# [[آگاهی]] از اهداف [[امام زمان]] {{ع}} برای آنکه متناسب با این اهداف، خود را آماده کنیم؛
# [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]]؛ یعنی اهمیت دادن به [[نماز]] و دیگر [[واجبات]] و [[وظایف دینی]]؛ مثل [[احترام]] و [[کمک]] به [[پدر]] و [[مادر]] و [[نیازمندان]] و [[پرهیز از گناه]]، به‌ویژه دوری از [[مال]] [[حرام]] و [[ظلم]] به دیگران؛
# [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]]؛ یعنی اهمیت دادن به [[نماز]] و دیگر [[واجبات]] و [[وظایف دینی]]؛ مثل [[احترام]] و [[کمک]] به [[پدر]] و [[مادر]] و [[نیازمندان]] و [[پرهیز از گناه]]، به‌ویژه دوری از [[مال]] [[حرام]] و [[ظلم]] به دیگران؛
#همواره به [[یاد امام]] بودن و او را [[شاهد]] و ناظر خود دیدن؛
# همواره به [[یاد امام]] بودن و او را [[شاهد]] و ناظر خود دیدن؛
#تلاش برای شناساندن و آشنایی دیگران با [[امام زمان]] {{ع}} و [[ترویج]] و [[تبلیغ]] [[فرهنگ مهدویت]]؛
# تلاش برای شناساندن و آشنایی دیگران با [[امام زمان]] {{ع}} و [[ترویج]] و [[تبلیغ]] [[فرهنگ مهدویت]]؛
#اهل [[امر به معروف و نهی از منکر]] بودن؛
# اهل [[امر به معروف و نهی از منکر]] بودن؛
# [[دعا]] برای [[سلامت]] [[حضرت]] و [[تعجیل فرج]] و آنچه به ایشان مربوط است.
# [[دعا]] برای [[سلامت]] [[حضرت]] و [[تعجیل فرج]] و آنچه به ایشان مربوط است.


خط ۸۱۷: خط ۸۱۴:


«وظایفی که بر عهده یک [[منتظر]] است عبارت است از:
«وظایفی که بر عهده یک [[منتظر]] است عبارت است از:
#'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام زمان]]{{ع}}؛''' در [[روایات]] ما، تأکید فراوان شده است که [[انسان]] باید [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} خود را بشناسد؛ چون، پیمودن مسیر درست و [[صراط مستقیم الهی]]، جز به [[معرفت]] او ممکن نخواهد بود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد؛ در حالی که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} خود را نشناخته باشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏ ‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج۲۳، صص۷۶-۹۵.</ref>
# '''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام زمان]] {{ع}}؛''' در [[روایات]] ما، تأکید فراوان شده است که [[انسان]] باید [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} خود را بشناسد؛ چون، پیمودن مسیر درست و [[صراط مستقیم الهی]]، جز به [[معرفت]] او ممکن نخواهد بود. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد؛ در حالی که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} خود را نشناخته باشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏ ‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج۲۳، صص۷۶-۹۵.</ref>
#'''[[الگوپذیری]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "خوشا به حال آنان که [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کنند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] پیش از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بی‌زاری کرده باشند. آنان، [[دوستان]] و همراهان من و [[گرامی‌ترین امت]]، نزد من هستند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. از مهم‌ترین رفتارها، [[پرهیزگاری]] و [[حسن]] خُلق است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به پرهیز کاری و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>
# '''[[الگوپذیری]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: "خوشا به حال آنان که [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کنند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] پیش از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بی‌زاری کرده باشند. آنان، [[دوستان]] و همراهان من و [[گرامی‌ترین امت]]، نزد من هستند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. از مهم‌ترین رفتارها، [[پرهیزگاری]] و [[حسن]] خُلق است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به پرهیز کاری و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>
#'''[[یاد امام مهدی|یاد حضرت]]:''' اگر کسی به [[حقیقت]]، [[منتظر]] [[محبوب]] خود باشد، پیوسته در [[اندیشه]] او خواهد بود. [[منتظر واقعی]]، سعی می‌کند در همه حال، به یاد آن بزرگوار باشد و [[اعمال]] خود را از [[انحراف]] و کجی‌ها حفظ کند. یاد آن [[حضرت]]، با [[خواندن]] دعاهای آن بزرگوار، [[توسّل]] به آن [[عزیز]]، [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] او، انجام دادن خیرات به [[نیابت]] او، [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]] او، ندبه کردن در [[فراق]] او و [[تجدید پیمان]] در [[یاری]] او، تحقق می‌یابد.
# '''[[یاد امام مهدی|یاد حضرت]]:''' اگر کسی به [[حقیقت]]، [[منتظر]] [[محبوب]] خود باشد، پیوسته در [[اندیشه]] او خواهد بود. [[منتظر واقعی]]، سعی می‌کند در همه حال، به یاد آن بزرگوار باشد و [[اعمال]] خود را از [[انحراف]] و کجی‌ها حفظ کند. یاد آن [[حضرت]]، با [[خواندن]] دعاهای آن بزرگوار، [[توسّل]] به آن [[عزیز]]، [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] او، انجام دادن خیرات به [[نیابت]] او، [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]] او، ندبه کردن در [[فراق]] او و [[تجدید پیمان]] در [[یاری]] او، تحقق می‌یابد.
#'''تلاش برای [[حفظ ایمان در زمان غیبت]]:''' ازآن جا که در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی برای [[ایمان]] و عمل پیش می‌آید و فکرها و [[مذاهب]] [[انحرافی]] در مسیر [[انسان]] پیدا می‌شود و [[شیاطین]] [[دوست]] نما سعی در [[گمراهی]] [[انسان]] دارند، [[انسان]] [[منتظر]]، پیوسته در حفظ [[ایمان]] و عمل خود می‌کوشد. در این زمینه، او پیرو [[مجتهد]] جامع الشرایط مورد سفارش و توجه [[امامان]]{{عم}} است؛ زیرا او کسی است که از نظر علمی‌ و عملی، مورد تأیید آن [[حضرت]] قرار گرفته است.
# '''تلاش برای [[حفظ ایمان در زمان غیبت]]:''' ازآن جا که در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی برای [[ایمان]] و عمل پیش می‌آید و فکرها و [[مذاهب]] [[انحرافی]] در مسیر [[انسان]] پیدا می‌شود و [[شیاطین]] [[دوست]] نما سعی در [[گمراهی]] [[انسان]] دارند، [[انسان]] [[منتظر]]، پیوسته در حفظ [[ایمان]] و عمل خود می‌کوشد. در این زمینه، او پیرو [[مجتهد]] جامع الشرایط مورد سفارش و توجه [[امامان]] {{عم}} است؛ زیرا او کسی است که از نظر علمی‌ و عملی، مورد تأیید آن [[حضرت]] قرار گرفته است.
#'''[[زمینه سازی برای ظهور]]:''' [[منتظر واقعی]]، با [[درک]] صحیح معنای [[انتظار]]، می‌کوشد [[زمینه ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را تقویت کند؛ بنابراین، هم به [[اصلاح]] نَفْس و [[خودسازی]] می‌پردازد و هم با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، سعی در ساختن [[جامعه]] دارد؛ پس او فردی [[متعهد]] برابر خود و [[جامعه]] خویش است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۴ - ۸۶.</ref>.
# '''[[زمینه سازی برای ظهور]]:''' [[منتظر واقعی]]، با [[درک]] صحیح معنای [[انتظار]]، می‌کوشد [[زمینه ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را تقویت کند؛ بنابراین، هم به [[اصلاح]] نَفْس و [[خودسازی]] می‌پردازد و هم با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، سعی در ساختن [[جامعه]] دارد؛ پس او فردی [[متعهد]] برابر خود و [[جامعه]] خویش است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۴ - ۸۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۳۰: خط ۸۲۷:


«در [[روایات]] و بیانات [[پیشوایان]] [[دین]]، [[وظایف]] فراوانی برای [[منتظران]] [[ظهور]] بیان شده است که در اینجا مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
«در [[روایات]] و بیانات [[پیشوایان]] [[دین]]، [[وظایف]] فراوانی برای [[منتظران]] [[ظهور]] بیان شده است که در اینجا مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
#'''[[شناخت]] [[امام]]:''' پیمودن جاده [[انتظار]]، بدون شناختن [[امام]] [[منتظَر]] ممکن نیست. [[استقامت]] و [[پایداری]] در وادی [[انتظار]]، وابسته به [[درک]] صحیح از پیشوای [[موعود]] است. بنابراین علاوه بر [[شناخت]] [[امام]] به اسم و [[نسب]]، لازم است از [[جایگاه امام]] و رتبه و [[مقام]] او نیز [[آگاهی]] کافی به دست آورد. [[ابو نصر]] که از خدمت‌گذاران [[امام عسکری]]{{ع}} است، پیش از [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام مهدی]]{{ع}} از او می‌پرسد: آیا مرا می‌شناسی؟ پاسخ می‌دهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابو نصر]] می‌گوید: خودتان بفرمایید. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref> اگر [[معرفت]] [[امام]] برای [[منتظر]] حاصل شود، او از هم اکنون خود را در [[جبهه]] [[امام]] می‌بیند و احساس می‌کند که در [[خیمه]] [[امام]] و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظه‌ای در تلاش برای تقویت [[جبهه]] [[امام]] خویش کوتاهی نمی‌کند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "کسی که بمیرد، در حالی که [[امام]] خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [[ظهور]] به او زیان نمی‌رساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه [[امام]] خود را شناخته است، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] و همراه او بوده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ و هُوَ عَارِفٌ‏ لِإِمَامِهِ‏، لَمْ‏ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح ۵، ص ۳۷۱.</ref>. گفتنی است که این [[معرفت]] و [[شناخت]]، چنان مهمّ است که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از [[خداوند]] [[طلب یاری]] شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... در زمان [[غیبت]] طولانی [[امام مهدی]]{{ع}} [[باطل]] گرایان در [[اعتقاد]] و [[دین]] خود به [[شک]] و [[تردید]] گرفتار می‌شوند. [[زراره]]، از [[یاران خاص]] [[امام]] گفت: اگر آن زمان را [[شاهد]] بودم، چه کنم؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏؛ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>غیبت [[نعمانی]]، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۶، ص ۱۷۰؛ نیز حاشیه [[مفاتیح الجنان]]، باب ششم، دعای [[زمان غیبت]].  
# '''[[شناخت]] [[امام]]:''' پیمودن جاده [[انتظار]]، بدون شناختن [[امام]] [[منتظَر]] ممکن نیست. [[استقامت]] و [[پایداری]] در وادی [[انتظار]]، وابسته به [[درک]] صحیح از پیشوای [[موعود]] است. بنابراین علاوه بر [[شناخت]] [[امام]] به اسم و [[نسب]]، لازم است از [[جایگاه امام]] و رتبه و [[مقام]] او نیز [[آگاهی]] کافی به دست آورد. [[ابو نصر]] که از خدمت‌گذاران [[امام عسکری]] {{ع}} است، پیش از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام مهدی]] {{ع}} از او می‌پرسد: آیا مرا می‌شناسی؟ پاسخ می‌دهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابو نصر]] می‌گوید: خودتان بفرمایید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref> اگر [[معرفت]] [[امام]] برای [[منتظر]] حاصل شود، او از هم اکنون خود را در [[جبهه]] [[امام]] می‌بیند و احساس می‌کند که در [[خیمه]] [[امام]] و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظه‌ای در تلاش برای تقویت [[جبهه]] [[امام]] خویش کوتاهی نمی‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "کسی که بمیرد، در حالی که [[امام]] خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [[ظهور]] به او زیان نمی‌رساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه [[امام]] خود را شناخته است، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] و همراه او بوده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ و هُوَ عَارِفٌ‏ لِإِمَامِهِ‏، لَمْ‏ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح ۵، ص ۳۷۱.</ref>. گفتنی است که این [[معرفت]] و [[شناخت]]، چنان مهمّ است که در [[کلام]] [[معصومان]] {{عم}} آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از [[خداوند]] [[طلب یاری]] شود. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... در زمان [[غیبت]] طولانی [[امام مهدی]] {{ع}} [[باطل]] گرایان در [[اعتقاد]] و [[دین]] خود به [[شک]] و [[تردید]] گرفتار می‌شوند. [[زراره]]، از [[یاران خاص]] [[امام]] گفت: اگر آن زمان را [[شاهد]] بودم، چه کنم؟ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏؛ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>غیبت [[نعمانی]]، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۶، ص ۱۷۰؛ نیز حاشیه [[مفاتیح الجنان]]، باب ششم، دعای [[زمان غیبت]].  
ترجمه [[دعا]]: «خدایا! خودت را من بشناسان که به [[راستی]] اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به [[راستی]] اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت [و خلفه پیامبرت] را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجّت]] خود [[[امام زمان]]] را به من بشناسان که براستی اگر [[حجت]] خود را به من نشاسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد».</ref>. آنچه تا کنون مطرح شد، [[معرفت]] به [[جایگاه امام]] در مجموع [[نظام هستی]] است. او [[حجّت]] [[پروردگار]] و [[جانشین]] به [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوای همه [[مردم]] است که اطاعتِ او بر همگان [[واجب]] است؛ چرا که [[اطاعت]] از او همان [[اطاعت]] از خداست. یکی دیگر از ابعاد [[معرفت]] [[امام]]، شناختن و [[صفات]]  [[امام]] است. این بُعد از [[شناخت]]، تأثیر عملی گسترده‌ای در [[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[منتظر]] می‌گذارد و بدیهی است که هر اندازه [[معرفت]] [[انسان]] به زوایای گوناگون [[زندگی]] [[امام]] و [[حجّت الهی]] بیشتر و عمیق‌تر باشد، آثار آن در بخش‌های گوناگون [[زندگی]] او بیشتر خواهد بود.
ترجمه [[دعا]]: «خدایا! خودت را من بشناسان که به [[راستی]] اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به [[راستی]] اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت [و خلفه پیامبرت] را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجّت]] خود [[[امام زمان]]] را به من بشناسان که براستی اگر [[حجت]] خود را به من نشاسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد».</ref>. آنچه تا کنون مطرح شد، [[معرفت]] به [[جایگاه امام]] در مجموع [[نظام هستی]] است. او [[حجّت]] [[پروردگار]] و [[جانشین]] به [[حق]] [[پیامبر]] {{صل}} و پیشوای همه [[مردم]] است که اطاعتِ او بر همگان [[واجب]] است؛ چرا که [[اطاعت]] از او همان [[اطاعت]] از خداست. یکی دیگر از ابعاد [[معرفت]] [[امام]]، شناختن و [[صفات]]  [[امام]] است. این بُعد از [[شناخت]]، تأثیر عملی گسترده‌ای در [[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[منتظر]] می‌گذارد و بدیهی است که هر اندازه [[معرفت]] [[انسان]] به زوایای گوناگون [[زندگی]] [[امام]] و [[حجّت الهی]] بیشتر و عمیق‌تر باشد، آثار آن در بخش‌های گوناگون [[زندگی]] او بیشتر خواهد بود.
#'''الگوپذیری:''' وقتی [[معرفت]] به [[امام]] و جلوه‌های زیبای آن بزرگوار به دست آمد، سخن از [[پیروی]] و [[الگو]] گرفتن از آن [[مظهر]] [[کمالات]] به میان می‌آید. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "خوشا به حال آنکه [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] قبل از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بیزاری کرده باشد. آنان [[دوستان]] و همراهانِ من و [[گرامی‌ترین امت]] من، در نزد من هستند"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۳، ص ۵۳۵.</ref>. به [[راستی]] آن کس که در [[تقوا]]، [[عبادت]]، و [[ساده زیستی]]، [[سخاوت]]، [[صبر]] و همه [[فضائل اخلاقی]] دنباله رو [[امام]] و مراد خویش است، چه رتبه بلندی نزد آن [[رهبر]] [[الهی]] خواهد داشت و آن گاه که به حضور مقدسش بار یابد، چه سربلند و سرافراز خواهد بود؟ آیا جز این است که منتظری که در طلب زیباترین پدیده عالم است، خود را به [[خوبی‌ها]] می‌آراید و از [[زشتی‌ها]] و [[رذائل اخلاقی]] دوری می‌کند و در مسیر [[انتظار]] همواره مراقب افکار و [[اعمال]] خویش است؟ و گرنه افتادنبه دام [[بدی‌ها]]، رفته رفته فاصله او و [[معشوق]] خوبان را زیادتر خواهد کرد و این، حقیقتی است که در بیان هشدار دهنده آن [[امام]] [[موعود]] آمده است: "هیچ چیز ما را از [[شیعیان]] جدا نکرده است، مگر آنچه از کارهای ایشان که به ما می‌رسد؛ اعمالی که خوشایند ما نیست و از [[شیعیان]] [[انتظار]] نداریم"<ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ‏ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ‏ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ‏ وَ لَا نُؤْثِرُهُ‏ مِنْهُم‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref>. نهایت آرزوی [[منتظران]]، آن است که در برپایی [[دولت مهدوی]] و [[حکومت]] [[عدل جهانی]] سهمی داشته باشند و افتخار یاوری و [[همراهی]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را به دست آورند؛ ولی مگر نیل به چنین [[سعادت]] بزرگی جز با [[خودسازی]] و [[آراستگی]] [[اخلاقی]] میسّر است؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.</ref>. روشن است که در مسیر تحقق چنین خواسته‌ای، هیچ‌ [[الگو]] و نمونه‌ای [[برتر]] از آن [[امام]] بزرگوار که آینه تمام زیبایی‌هاست، یافت نمی‌شود.
# '''الگوپذیری:''' وقتی [[معرفت]] به [[امام]] و جلوه‌های زیبای آن بزرگوار به دست آمد، سخن از [[پیروی]] و [[الگو]] گرفتن از آن [[مظهر]] [[کمالات]] به میان می‌آید. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "خوشا به حال آنکه [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] قبل از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بیزاری کرده باشد. آنان [[دوستان]] و همراهانِ من و [[گرامی‌ترین امت]] من، در نزد من هستند"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۳، ص ۵۳۵.</ref>. به [[راستی]] آن کس که در [[تقوا]]، [[عبادت]]، و [[ساده زیستی]]، [[سخاوت]]، [[صبر]] و همه [[فضائل اخلاقی]] دنباله رو [[امام]] و مراد خویش است، چه رتبه بلندی نزد آن [[رهبر]] [[الهی]] خواهد داشت و آن گاه که به حضور مقدسش بار یابد، چه سربلند و سرافراز خواهد بود؟ آیا جز این است که منتظری که در طلب زیباترین پدیده عالم است، خود را به [[خوبی‌ها]] می‌آراید و از [[زشتی‌ها]] و [[رذائل اخلاقی]] دوری می‌کند و در مسیر [[انتظار]] همواره مراقب افکار و [[اعمال]] خویش است؟ و گرنه افتادنبه دام [[بدی‌ها]]، رفته رفته فاصله او و [[معشوق]] خوبان را زیادتر خواهد کرد و این، حقیقتی است که در بیان هشدار دهنده آن [[امام]] [[موعود]] آمده است: "هیچ چیز ما را از [[شیعیان]] جدا نکرده است، مگر آنچه از کارهای ایشان که به ما می‌رسد؛ اعمالی که خوشایند ما نیست و از [[شیعیان]] [[انتظار]] نداریم"<ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ‏ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ‏ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ‏ وَ لَا نُؤْثِرُهُ‏ مِنْهُم‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref>. نهایت آرزوی [[منتظران]]، آن است که در برپایی [[دولت مهدوی]] و [[حکومت]] [[عدل جهانی]] سهمی داشته باشند و افتخار یاوری و [[همراهی]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را به دست آورند؛ ولی مگر نیل به چنین [[سعادت]] بزرگی جز با [[خودسازی]] و [[آراستگی]] [[اخلاقی]] میسّر است؟ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.</ref>. روشن است که در مسیر تحقق چنین خواسته‌ای، هیچ‌ [[الگو]] و نمونه‌ای [[برتر]] از آن [[امام]] بزرگوار که آینه تمام زیبایی‌هاست، یافت نمی‌شود.
#'''یاد [[امام]]:''' آنچه [[منتظران]] را در کسب معرفتِ [[امام]] و [[پیروی]] از آن بزرگوار [[یاری]] می‌دهد و [[پایداری]] در راه [[انتظار]] را به دنبال دارد، [[پیوستگی]] و ارتباط مداوم با آن طبیب [[جان‌ها]] است. به [[راستی]] وقتی آن [[امام]] [[مهربان]] [[امّت]]، همیشه و همه جا به حال [[شیعیان]] خود نظر دارد و لحظه‌ای آن‌ها را از یاد نمی‌برد، آیا رواست که دلدادگان روی او به [[دنیا]] و تعلّقات آن سرگرم شوند و از آن [[عزیز]]، غافل و بی‌خبر بمانند؟ راه و رسم [[دوستی]] و [[محبّت]] آن است که در همه حال او را بر خود و دیگران مقدم بدارند. وقتی بر سجاده [[دعا]] می‌نشینند، از او آغاز نمایند و برای [[سلامتی]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کنند که آن بزرگوار خود فرمود: "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما در همان است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۷.</ref>. و باید همواره زمزمه کنند:{{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حتي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان.</ref>. [[منتظر حقیقی]]، هنگام [[صدقه]] دادن، ابتدا [[سلامتی]] وجود [[شریف]] [[امام]] خود را در نظر می‌گیرد و به هر بهانه، دستِ [[توسّل]] به دامن پر مهر او می‌زند و به [[اشتیاق]] [[ظهور]] [[مبارک]] او و دیدن [[جمال]] بی‌مثالش ناله سر می‌دهد: "سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی"<ref>{{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَ‏ أَنْ‏ أَرَى‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَى‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ دعای نُدبه.</ref>. رهرو و راه [[انتظار]] در مجالسی که به نام آن [[محبوب]] [[دل‌ها]] تشکیل شود، حضور می‌یابد تا ریشه‌های [[محبت]] او را در [[دل]] خود محکم‌تر کند و به مکان‌هایی مانند [[مسجد سهله]] و [[مسجد جمکران]] و [[سرداب مقدّس]] که منسوب به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است، رفت و آمد می‌کند. از زبیاترین جلوه‌های یاد [[امام مهدی]]{{ع}} در [[زندگی]] [[منتظران]] ظهورش، آن است که هر روز با او [[تجدید عهد]] کرده، [[پیمان وفاداری]] ببندند و [[استواری]] خود را بر آن [[عهد]] اعلام کنند. در فرازی از [[دعای عهد]] چنین می‌خوانیم:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ أُجَدِّدُ لَهُ‏ فِي‏ صَبِيحَةِ يَوْمِي‏ هَذَا وَ مَا عِشْتُ‏ مِنْ‏ أَيَّامِي‏ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ‏ فِي‏ عُنُقِي‏ لَا أَحُولُ‏ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ‏ أَبَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگی‌ام، عهد و پیمان و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجدید می‌کنم که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از یاران و کمک کاران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او و شتاب کنندگان به سوی او برای انجام خواسته‌هایش و اطاعت کنندگان از دستوراتش و حمایت کنندگان از وجود شریفش و سبقت جویان به سوی خواسته‌اش و شهیدان در رکاب حضرتش قرار ده؛ دعای عهد.</ref>. اگر کسی پیوسته این [[عهد]] را بخواند و از عمق [[جان]] به مضامین آن پای بند باشد، هرگز به [[سستی]] گرفتار نمی‌شود و در تحقق آرمان‌های [[امام]] خود و [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] آن بزرگوار، لحظه‌ای از پای نمی‌نشیند و به [[راستی]] که [[شایسته]] حضور در میدان [[یاری]] آن [[ذخیره الهی]] خواهد بود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر کس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با [[دعای عهد]] بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود و اگر [[پیش از ظهور]] آن [[حضرت]] بمیرد، [[خداوند]] او را از قبرش بیرون آورد و [[قائم]] {{ع}} را [[یاری]] دهد"
# '''یاد [[امام]]:''' آنچه [[منتظران]] را در کسب معرفتِ [[امام]] و [[پیروی]] از آن بزرگوار [[یاری]] می‌دهد و [[پایداری]] در راه [[انتظار]] را به دنبال دارد، [[پیوستگی]] و ارتباط مداوم با آن طبیب [[جان‌ها]] است. به [[راستی]] وقتی آن [[امام]] [[مهربان]] [[امّت]]، همیشه و همه جا به حال [[شیعیان]] خود نظر دارد و لحظه‌ای آن‌ها را از یاد نمی‌برد، آیا رواست که دلدادگان روی او به [[دنیا]] و تعلّقات آن سرگرم شوند و از آن [[عزیز]]، غافل و بی‌خبر بمانند؟ راه و رسم [[دوستی]] و [[محبّت]] آن است که در همه حال او را بر خود و دیگران مقدم بدارند. وقتی بر سجاده [[دعا]] می‌نشینند، از او آغاز نمایند و برای [[سلامتی]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کنند که آن بزرگوار خود فرمود: "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما در همان است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۷.</ref>. و باید همواره زمزمه کنند:{{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حتي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان.</ref>. [[منتظر حقیقی]]، هنگام [[صدقه]] دادن، ابتدا [[سلامتی]] وجود [[شریف]] [[امام]] خود را در نظر می‌گیرد و به هر بهانه، دستِ [[توسّل]] به دامن پر مهر او می‌زند و به [[اشتیاق]] [[ظهور]] [[مبارک]] او و دیدن [[جمال]] بی‌مثالش ناله سر می‌دهد: "سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی"<ref>{{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَ‏ أَنْ‏ أَرَى‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَى‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ دعای نُدبه.</ref>. رهرو و راه [[انتظار]] در مجالسی که به نام آن [[محبوب]] [[دل‌ها]] تشکیل شود، حضور می‌یابد تا ریشه‌های [[محبت]] او را در [[دل]] خود محکم‌تر کند و به مکان‌هایی مانند [[مسجد سهله]] و [[مسجد جمکران]] و [[سرداب مقدّس]] که منسوب به [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} است، رفت و آمد می‌کند. از زبیاترین جلوه‌های یاد [[امام مهدی]] {{ع}} در [[زندگی]] [[منتظران]] ظهورش، آن است که هر روز با او [[تجدید عهد]] کرده، [[پیمان وفاداری]] ببندند و [[استواری]] خود را بر آن [[عهد]] اعلام کنند. در فرازی از [[دعای عهد]] چنین می‌خوانیم:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ أُجَدِّدُ لَهُ‏ فِي‏ صَبِيحَةِ يَوْمِي‏ هَذَا وَ مَا عِشْتُ‏ مِنْ‏ أَيَّامِي‏ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ‏ فِي‏ عُنُقِي‏ لَا أَحُولُ‏ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ‏ أَبَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگی‌ام، عهد و پیمان و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجدید می‌کنم که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از یاران و کمک کاران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او و شتاب کنندگان به سوی او برای انجام خواسته‌هایش و اطاعت کنندگان از دستوراتش و حمایت کنندگان از وجود شریفش و سبقت جویان به سوی خواسته‌اش و شهیدان در رکاب حضرتش قرار ده؛ دعای عهد.</ref>. اگر کسی پیوسته این [[عهد]] را بخواند و از عمق [[جان]] به مضامین آن پای بند باشد، هرگز به [[سستی]] گرفتار نمی‌شود و در تحقق آرمان‌های [[امام]] خود و [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] آن بزرگوار، لحظه‌ای از پای نمی‌نشیند و به [[راستی]] که [[شایسته]] حضور در میدان [[یاری]] آن [[ذخیره الهی]] خواهد بود. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هر کس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با [[دعای عهد]] بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود و اگر [[پیش از ظهور]] آن [[حضرت]] بمیرد، [[خداوند]] او را از قبرش بیرون آورد و [[قائم]] {{ع}} را [[یاری]] دهد"
#'''[[وحدت]] و [[همدلی]]:''' از [[وظایف]] تک تک افراد [[قبیله]] [[انتظار]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجّت الهی]] باشد. به بیان دیگر، اجتماع [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. بنابراین [[جامعه منتظر]] بر آن است که [[عهد]] و [[پیمان]] خود با [[امام]] را به انجام رساند، تا زمینه مناسب برای [[ظهور]] [[دولت مهدوی]] فراهم شود. [[امام عصر]]{{ع}} در یکی از بیانات خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: "اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتد و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آن‌ها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، تعجیل می‌شود.<ref>احتجاج، ج ۲، ش ۳۶۰، ص ۶۰۰.</ref>.
# '''[[وحدت]] و [[همدلی]]:''' از [[وظایف]] تک تک افراد [[قبیله]] [[انتظار]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجّت الهی]] باشد. به بیان دیگر، اجتماع [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. بنابراین [[جامعه منتظر]] بر آن است که [[عهد]] و [[پیمان]] خود با [[امام]] را به انجام رساند، تا زمینه مناسب برای [[ظهور]] [[دولت مهدوی]] فراهم شود. [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از بیانات خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: "اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتد و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آن‌ها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، تعجیل می‌شود.<ref>احتجاج، ج ۲، ش ۳۶۰، ص ۶۰۰.</ref>.
*آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و سخنان [[نمایندگان]] [[خدا]] آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
* آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و سخنان [[نمایندگان]] [[خدا]] آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
#تلاش در جهت [[پیروی]] از [[امامان]]{{عم}} و [[دوستی]] با [[دوستان]] آن بزرگواران و بی‌زاری جستن از [[دشمنان]] آن‌ها. [[امام باقر]]{{ع}} از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است که فرمود: "خوشا به حال آنکه [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کند؛ در حالی که پیش از [[قیام]]، از او [[پیروی]] کرده باشد و با [[دوستان]] او [[دوستی]] و با [[دشمنان]] او [[دشمنی]] نموده باشد! آن‌ها رفیقان من و اهل [[دوستی]] و [[محبت]] من و [[گرامی‌ترین امت]] من نزد من در [[روز قیامت]] هستند" <ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب ۲۵، ح۲، ص۵۳۵.</ref>
# تلاش در جهت [[پیروی]] از [[امامان]] {{عم}} و [[دوستی]] با [[دوستان]] آن بزرگواران و بی‌زاری جستن از [[دشمنان]] آن‌ها. [[امام باقر]] {{ع}} از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} [[روایت]] کرده است که فرمود: "خوشا به حال آنکه [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کند؛ در حالی که پیش از [[قیام]]، از او [[پیروی]] کرده باشد و با [[دوستان]] او [[دوستی]] و با [[دشمنان]] او [[دشمنی]] نموده باشد! آن‌ها رفیقان من و اهل [[دوستی]] و [[محبت]] من و [[گرامی‌ترین امت]] من نزد من در [[روز قیامت]] هستند" <ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب ۲۵، ح۲، ص۵۳۵.</ref>
#جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] و رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که بر اساس [[تعالیم]] [[قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ اینان رستگارانند؛ سوره آل عمران: ۱۰۴.</ref>. بدون [[شک]]، سنت‌های [[اسلامی]] از مصادیق "خیر" و "معروف" و [[بدعت‌ها]] از نمونه‌های روشن "منکر" هستند.
# جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] و رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که بر اساس [[تعالیم]] [[قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ اینان رستگارانند؛ سوره آل عمران: ۱۰۴.</ref>. بدون [[شک]]، سنت‌های [[اسلامی]] از مصادیق "خیر" و "معروف" و [[بدعت‌ها]] از نمونه‌های روشن "منکر" هستند.
# [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند. گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: "از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما دربارۀ دیگری [[خیرخواهی]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، باب ۲۲، ح ۵، ص ۱۲۳.</ref> گفتنی است که دائره این [[همکاری]] و [[همیاری]]، به محیطی که در آن [[زندگی]] می‌کنند محدود نیست؛ بلکه خیر و [[نیکی]] [[منتظران]] به محیط‌های دورتر و [[نیازمندان]] شهرهای دیگر نیز می‌رسد؛ زیرا در پرتو [[روح]] [[انتظار]]، هیچ جدایی و دوگانگی‌ای بین افراد احساس نمی‌شود.
# [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند. گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: "از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما دربارۀ دیگری [[خیرخواهی]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، باب ۲۲، ح ۵، ص ۱۲۳.</ref> گفتنی است که دائره این [[همکاری]] و [[همیاری]]، به محیطی که در آن [[زندگی]] می‌کنند محدود نیست؛ بلکه خیر و [[نیکی]] [[منتظران]] به محیط‌های دورتر و [[نیازمندان]] شهرهای دیگر نیز می‌رسد؛ زیرا در پرتو [[روح]] [[انتظار]]، هیچ جدایی و دوگانگی‌ای بین افراد احساس نمی‌شود.
#افرادی که عضو [[جامعه منتظر]] هستند، باید به [[جامعه]] رنگ و بوی [[مهدوی]] بدهند و نام و یاد [[امام]] را در همه عرصه‌ها منتشر کنند و گفتار و [[کردار]] [[امام]] را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوه‌ها به نمایش عمومی بگذارند که بدون [[تردید]] مورد [[عنایت]] و [[لطف]] ویژه [[امامان]]{{عم}} خواهند بود. [[عبدالحمید واسطی]] از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} به آن [[حضرت]] می‌گوید: "ما در [[انتظار فرج]] همه [[زندگی]] خود را وقف کردیم؛ به گونه‌ای که برای بعضی از ما مشکلاتی را به همراه داشته است. [[امام]]{{ع}} در پاسخ او می‌فرماید: "ای عبدالحمید! آیا [[گمان]] می‌کنی که [[خداوند]] راه رهایی از مشکلات را برای آن بنده‌ای که خود را وقف [[خداوند]] کرده باشد، قرار نداده است؟ آری؛ به [[خدا]] قسم! [[خداوند]] برای او راه چاره‌ای قرار خواهد داد. [[خداوند]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که امر [[ولایت]] ما را زنده دارد!.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۱۶، ص ۱۲۶.</ref>
# افرادی که عضو [[جامعه منتظر]] هستند، باید به [[جامعه]] رنگ و بوی [[مهدوی]] بدهند و نام و یاد [[امام]] را در همه عرصه‌ها منتشر کنند و گفتار و [[کردار]] [[امام]] را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوه‌ها به نمایش عمومی بگذارند که بدون [[تردید]] مورد [[عنایت]] و [[لطف]] ویژه [[امامان]] {{عم}} خواهند بود. [[عبدالحمید واسطی]] از [[یاران]] [[امام باقر]] {{ع}} به آن [[حضرت]] می‌گوید: "ما در [[انتظار فرج]] همه [[زندگی]] خود را وقف کردیم؛ به گونه‌ای که برای بعضی از ما مشکلاتی را به همراه داشته است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ او می‌فرماید: "ای عبدالحمید! آیا [[گمان]] می‌کنی که [[خداوند]] راه رهایی از مشکلات را برای آن بنده‌ای که خود را وقف [[خداوند]] کرده باشد، قرار نداده است؟ آری؛ به [[خدا]] قسم! [[خداوند]] برای او راه چاره‌ای قرار خواهد داد. [[خداوند]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که امر [[ولایت]] ما را زنده دارد!.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۱۶، ص ۱۲۶.</ref>
*سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۴۱ - ۱۴۸.</ref>.
* سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۴۱ - ۱۴۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۴۷: خط ۸۴۴:
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در این‌باره گفته‌اند:
#*«تحصیل [[شناخت]] صفات و [[ویژگی‌های امام عصر]]{{ع}}: اولین و مهم‌ترین [[وظیفه]] هر [[شیعه]] و [[منتظِر]]، آن است که ابتداء [[منتظَر]] - یعنی کسی که انتظارش کشیده می‌شود - را بشناسد، و [[معرفت]] او و صفات و ویژگی هایش را کسب نماید. این مطلب به اندازه‌ای اهمیت دارد که در [[روایات]] [[فریقین]] ([[شیعه]] و [[سنی]]) از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}} آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"}}؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۲۱؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۳۷۲؛ شناخت هستی بخش، ص ۹۸.</ref>؛ در روایتی دیگر که مرحوم کلینی به [[سند صحیح]] از "[[فضیل بن یسار]]" و به [[نقل]] از [[امام باقر]]{{ع}} در [[اصول کافی]] آورده، چنین آمده است:"[[فضیل بن یسار]]: شنیدم که [[حضرت]] اباجعفر ([[امام محمد باقر]]{{ع}})، می‌فرمودند: هرکس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مُردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هرکس در حالی که امامش را شناخته است بمیرد، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[دولت]] [[آل محمد]]{{عم}}) به او ضرر نمی‌رساند، و هرکس بمیرد ‌در حالی‌که امامش را شناخته باشد، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با آن [[حضرت]] بوده باشد"<ref> {{متن حدیث|"عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: "مَنْ مَاتَ و لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ، فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}؛ اصول کافی، کتاب الحجه، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>؛ مؤلف محترم کتاب "[[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]"، مقصود از "[[معرفت امام]]{{ع}}" را که در [[روایات]] مورد تأکید قرار گرفته، چنین شرح می‌دهند: "بدون [[تردید]] مقصود از شناختی که [[امامان]] ما - که درودها و سلام‌های [[خداوند]] بر ایشان باد - ما را نسبت به [[امام]] زمانمان امر فرموده‌اند؛ شناختن آن [[حضرت]] است آن چنان که هست، به گونه‌ای که (این [[شناخت]]) سبب سالم ماندنمان از شبهه‌های [[دشمنان]] و ملحدین گردد و مایه نجاتمان از [[گمراه]] ساختن افترا زنندگان شود، و چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد:
#*«تحصیل [[شناخت]] صفات و [[ویژگی‌های امام عصر]] {{ع}}: اولین و مهم‌ترین [[وظیفه]] هر [[شیعه]] و [[منتظِر]]، آن است که ابتداء [[منتظَر]] - یعنی کسی که انتظارش کشیده می‌شود - را بشناسد، و [[معرفت]] او و صفات و ویژگی هایش را کسب نماید. این مطلب به اندازه‌ای اهمیت دارد که در [[روایات]] [[فریقین]] ([[شیعه]] و [[سنی]]) از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه هدی]] {{عم}} آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"}}؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۲۱؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۳۷۲؛ شناخت هستی بخش، ص ۹۸.</ref>؛ در روایتی دیگر که مرحوم کلینی به [[سند صحیح]] از "[[فضیل بن یسار]]" و به [[نقل]] از [[امام باقر]] {{ع}} در [[اصول کافی]] آورده، چنین آمده است:"[[فضیل بن یسار]]: شنیدم که [[حضرت]] اباجعفر ([[امام محمد باقر]] {{ع}})، می‌فرمودند: هرکس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مُردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هرکس در حالی که امامش را شناخته است بمیرد، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[دولت]] [[آل محمد]] {{عم}}) به او ضرر نمی‌رساند، و هرکس بمیرد ‌در حالی‌که امامش را شناخته باشد، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن [[حضرت]] بوده باشد"<ref> {{متن حدیث|"عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: "مَنْ مَاتَ و لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ، فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}؛ اصول کافی، کتاب الحجه، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>؛ مؤلف محترم کتاب "[[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]"، مقصود از "[[معرفت امام]] {{ع}}" را که در [[روایات]] مورد تأکید قرار گرفته، چنین شرح می‌دهند: "بدون [[تردید]] مقصود از شناختی که [[امامان]] ما - که درودها و سلام‌های [[خداوند]] بر ایشان باد - ما را نسبت به [[امام]] زمانمان امر فرموده‌اند؛ شناختن آن [[حضرت]] است آن چنان که هست، به گونه‌ای که (این [[شناخت]]) سبب سالم ماندنمان از شبهه‌های [[دشمنان]] و ملحدین گردد و مایه نجاتمان از [[گمراه]] ساختن افترا زنندگان شود، و چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد:
## [[شناخت شخص امام]]{{ع}} به نام و نسبت.
## [[شناخت شخص امام]] {{ع}} به نام و نسبت.
## [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او. و باید دانست که به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] می‌باشد...<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۸۵، بخش ۸.</ref>. البته امر دومی که در [[کلام]] یاد شده به آن اشاره شده، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، و در واقع این نوع [[شناخت]] است که می‌تواند در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[منتظران]] منشأ اثر و تحول باشد؛ زیرا اگر کسی حقیقتاً به صفات و [[ویژگی‌های امام عصر]]{{ع}} و نقش و [[جایگاه]] آن [[حضرت]] در [[عالم هستی]] و [[فقر]] و [[نیاز]] خود نسبت به او واقف شود، هرگز از یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نمی‌شود<ref>شناخت هستی بخش، ص ۱۰۰.</ref>.
## [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او. و باید دانست که به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] می‌باشد...<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۸۵، بخش ۸.</ref>. البته امر دومی که در [[کلام]] یاد شده به آن اشاره شده، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، و در واقع این نوع [[شناخت]] است که می‌تواند در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[منتظران]] منشأ اثر و تحول باشد؛ زیرا اگر کسی حقیقتاً به صفات و [[ویژگی‌های امام عصر]] {{ع}} و نقش و [[جایگاه]] آن [[حضرت]] در [[عالم هستی]] و [[فقر]] و [[نیاز]] خود نسبت به او واقف شود، هرگز از یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نمی‌شود<ref>شناخت هستی بخش، ص ۱۰۰.</ref>.
# [[پیوند با مقام ولایت]] و [[امامت]]: پس از اهمیت [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبت به [[امام]]{{ع}} و [[واجب الاطاعه]] بودنش، نوبت به پیوند و [[عهد]] با [[مقام ولایت]] می‌رسد که از [[وظایف]] مهم  هر [[شیعه]] [[منتظر]] است، و این مطلب در [[روایات]] بسیاری مورد سفارش و تأکید قرار گرفته است: که به برخی از آنها [[تمسک]] می‌جوییم: [[ابو زینب]] [[نعمانی]] در کتاب "[[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]]" روایتی را در این زمینه آورده است:"[[برید بن معاویه]] می‌گوید: [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|اصْبِرُوا...}} فرمودند: بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و در مقابل دشمنانتان [[پایداری]] داشته باشید، و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم نمایید"<ref>{{متن حدیث|"عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ{{ع}} فِي مَعْنَى قَوْلِهِ تَعَالَى‏:}} {{متن قرآن|اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید؛ باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.{{متن حدیث|قَالَ{{ع}} اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ"}}؛ الغیبه، ص ۲۰۶، ح ۱۳؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۹، ح ۱۴.</ref>؛ [[روایات]] دیگری نیز به همین مضمون از [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} وارد شده است که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می‌کنیم<ref>ر.ک؛ البرهان فی التفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. این که می‌بینیم در روایت‌های متعددی، [[ائمه]]{{عم}} [[شیعیان]] خود خود را به [[تجدید عهد]] و [[بیعت با امام]] زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته‌اند که در آغاز هر روز و حتی بعد از هر [[نماز واجب]]، [[دعای عهد]] بخوانند، همه نشان از اهمیت پیوند (و [[میثاق]]) دائمی [[شیعیان]] با [[مقام]] عظمای [[ولایت]] و [[حجت خدا]] دارد. یکی از مشهورترین دعاهای [[عهد]]، دعایی است که مرحوم [[سید بن طاووس]] آن را در کتاب ارزشمند "مصباح الزائر" به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده و در ابتدای آن آمده است:"هرکس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با این [[عهد]] بخواند، از [[یاران قائم]] ما خواهد بود، پس اگر پیش از ([[ظهور]]) [[قائم]]{{ع}} از [[دنیا]] برود، [[خداوند تعالی]] او را از قبرش خارج می‌سازد (تا [[قائم]]{{ع}} را [[یاری]] دهد)، و [[خداوند]] به شماره هر کلمه (از آن) هزار حسنه به او عطا کند و هزار [[بدی]] را از او بر طرف می‌سازد<ref> {{متن حدیث|"مَنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ كَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا عَلَيْهِ السَّلَامُ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ قَبْرِهِ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ كَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ"}}؛ مصباح الزائر، ص ۴۵۵؛ بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱؛ شناخت هستی بخش، ص ۱۰۴.</ref>؛
# [[پیوند با مقام ولایت]] و [[امامت]]: پس از اهمیت [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبت به [[امام]] {{ع}} و [[واجب الاطاعه]] بودنش، نوبت به پیوند و [[عهد]] با [[مقام ولایت]] می‌رسد که از [[وظایف]] مهم  هر [[شیعه]] [[منتظر]] است، و این مطلب در [[روایات]] بسیاری مورد سفارش و تأکید قرار گرفته است: که به برخی از آنها [[تمسک]] می‌جوییم: [[ابو زینب]] [[نعمانی]] در کتاب "[[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]]" روایتی را در این زمینه آورده است:"[[برید بن معاویه]] می‌گوید: [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|اصْبِرُوا...}} فرمودند: بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و در مقابل دشمنانتان [[پایداری]] داشته باشید، و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم نمایید"<ref>{{متن حدیث|"عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ {{ع}} فِي مَعْنَى قَوْلِهِ تَعَالَى‏:}} {{متن قرآن|اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید؛ باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.{{متن حدیث|قَالَ {{ع}} اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ"}}؛ الغیبه، ص ۲۰۶، ح ۱۳؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۹، ح ۱۴.</ref>؛ [[روایات]] دیگری نیز به همین مضمون از [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{عم}} وارد شده است که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می‌کنیم<ref>ر.ک؛ البرهان فی التفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. این که می‌بینیم در روایت‌های متعددی، [[ائمه]] {{عم}} [[شیعیان]] خود خود را به [[تجدید عهد]] و [[بیعت با امام]] زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته‌اند که در آغاز هر روز و حتی بعد از هر [[نماز واجب]]، [[دعای عهد]] بخوانند، همه نشان از اهمیت پیوند (و [[میثاق]]) دائمی [[شیعیان]] با [[مقام]] عظمای [[ولایت]] و [[حجت خدا]] دارد. یکی از مشهورترین دعاهای [[عهد]]، دعایی است که مرحوم [[سید بن طاووس]] آن را در کتاب ارزشمند "مصباح الزائر" به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده و در ابتدای آن آمده است:"هرکس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با این [[عهد]] بخواند، از [[یاران قائم]] ما خواهد بود، پس اگر پیش از ([[ظهور]]) [[قائم]] {{ع}} از [[دنیا]] برود، [[خداوند تعالی]] او را از قبرش خارج می‌سازد (تا [[قائم]] {{ع}} را [[یاری]] دهد)، و [[خداوند]] به شماره هر کلمه (از آن) هزار حسنه به او عطا کند و هزار [[بدی]] را از او بر طرف می‌سازد<ref> {{متن حدیث|"مَنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ كَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا عَلَيْهِ السَّلَامُ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ قَبْرِهِ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ كَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ"}}؛ مصباح الزائر، ص ۴۵۵؛ بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱؛ شناخت هستی بخش، ص ۱۰۴.</ref>؛
# [[تهذیب نفس]] و [[خودسازی]]: یکی دیگر از [[وظایف]] مهم [[شیعیان]] [[منتظر]]، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق]] و [[رفتار نیکو]] می‌باشد، که در این زمینه نیز روایاتی چند از [[ائمه اطهار]]{{عم}} وارد شده و مورد تأکید قرار گرفته است. در روایتی که [[نعمانی]]  به [[سند]] خود از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: "... هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید که [[انتظار]] بکشد، و در این حال [[پرهیزکاری]] کند و [[اخلاق]] و [[رفتار]] [[نیک]] داشته باشد، در حالی که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مرگش [[قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده باشد، پس تلاش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد برای شما‌ای گروه مشمول [[رحمت]] [[خداوند]]"؛ <ref>{{متن حدیث|"عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}... قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ الغیبه، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی{{ع}}، ج ۳، ص ۴۱۷، ح ۹۷۰.</ref>؛ موضوع [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع شریف]] [[امام عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] که ذیلاً به آن اشاره شده، سبب و عامل [[محروم]] گشتن [[شیعیان]] از [[دیدار]] [[حجت خدا]] و طولانی شدن [[غیبت]]، [[اعمال]] [[ناپسند]] و [[گناهان]] برخی از [[شیعیان]] شمرده شده است:"...پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) [[پنهان]] می‌دارد، همانا چیزهای ([[اعمال]]) [[ناپسند]] و ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند و مورد پسند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود" <ref>{{متن حدیث|"... فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم‏"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۲.</ref>؛ همچنین در بعضی از [[اخبار]] آمده است که [[اعمال شیعیان]] مستمراً به [[امام زمان]]{{ع}} عرضه می‌شود و اشراف کامل بر [[اعمال]] و [[رفتار]] ما دارند، لذا بایستی بسیار مراقب [[اعمال]] و [[رفتار]] خود باشیم. چنان که در همان [[توقیع شریف]] آمده است:"ما بر [[اخبار]] و احوال شما آگاهیم و احاطه داریم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمی‌ماند"<ref>
# [[تهذیب نفس]] و [[خودسازی]]: یکی دیگر از [[وظایف]] مهم [[شیعیان]] [[منتظر]]، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق]] و [[رفتار نیکو]] می‌باشد، که در این زمینه نیز روایاتی چند از [[ائمه اطهار]] {{عم}} وارد شده و مورد تأکید قرار گرفته است. در روایتی که [[نعمانی]]  به [[سند]] خود از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: "... هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید که [[انتظار]] بکشد، و در این حال [[پرهیزکاری]] کند و [[اخلاق]] و [[رفتار]] [[نیک]] داشته باشد، در حالی که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مرگش [[قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده باشد، پس تلاش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد برای شما‌ای گروه مشمول [[رحمت]] [[خداوند]]"؛ <ref>{{متن حدیث|"عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}... قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ الغیبه، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۳، ص ۴۱۷، ح ۹۷۰.</ref>؛ موضوع [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع شریف]] [[امام عصر]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] که ذیلاً به آن اشاره شده، سبب و عامل [[محروم]] گشتن [[شیعیان]] از [[دیدار]] [[حجت خدا]] و طولانی شدن [[غیبت]]، [[اعمال]] [[ناپسند]] و [[گناهان]] برخی از [[شیعیان]] شمرده شده است:"...پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) [[پنهان]] می‌دارد، همانا چیزهای ([[اعمال]]) [[ناپسند]] و ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند و مورد پسند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود" <ref>{{متن حدیث|"... فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم‏"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۲.</ref>؛ همچنین در بعضی از [[اخبار]] آمده است که [[اعمال شیعیان]] مستمراً به [[امام زمان]] {{ع}} عرضه می‌شود و اشراف کامل بر [[اعمال]] و [[رفتار]] ما دارند، لذا بایستی بسیار مراقب [[اعمال]] و [[رفتار]] خود باشیم. چنان که در همان [[توقیع شریف]] آمده است:"ما بر [[اخبار]] و احوال شما آگاهیم و احاطه داریم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمی‌ماند"<ref>
{{متن حدیث|"فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم‏"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref>؛
{{متن حدیث|"فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم‏"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref>؛
# [[کسب آمادگی برای ظهور]] ([[زمینه سازی]]): یکی دیگر از [[وظایف منتظران در زمان غیبت]] کسب آمادگی‌های همه جانبه برای [[ظهور]] آن [[منجی]] عالم است که به فرموده حضرتش، امر [[ظهور]] به یکباره محقق می‌شود و شاید [[فرصت]] از دست برود، آن گاه [[پشیمانی]] سودی ندارد. [[توقیع شریف]] [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] را با دقت ملاحظه کنید:"[[امام عصر]]{{ع}} در [[توقیع شریف]] فرمودند: پس هریک از شما ([[شیعیان]]) باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد، و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند. زیرا [[فرمان]] ما (امر [[ظهور]]) به یکباره وناگهانی فرا می‌رسد، و در آن زمان [[توبه]] و بازگشت برای او سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]] نمی‌تواند او را از [[کیفر]] و [[عقاب]] ما [[نجات]] بخشد"<ref>{{متن حدیث|"… فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.</ref>؛ در [[حدیثی]] دیگر که مرحوم [[نعمانی]] در کتاب "[[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]]" به [[سند]] خود از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده، در رابطه با تهیه [[سلاح]] و [[آمادگی]] ظاهری نیز چنین آمده است:"...هر یک از شما باید که برای [[خروج]] [[حضرت قائم]]{{ع}} (سلاحی) مهیا کند هر چند که یک تیر باشد، که [[خدای تعالی]] هرگاه بداند که کسی چنین نیتی دارد، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند (و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد ان شاء [[الله]])"<ref> {{متن حدیث|"...لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ الغیبه، ص ۳۲۰، ح ۱۰.</ref>؛ البته به نظر می‌رسد که شاید مراد از تهیه [[سلاح]] ولو به یک تیر، [[آمادگی]] [[شیعیان]] باشد.
# [[کسب آمادگی برای ظهور]] ([[زمینه سازی]]): یکی دیگر از [[وظایف منتظران در زمان غیبت]] کسب آمادگی‌های همه جانبه برای [[ظهور]] آن [[منجی]] عالم است که به فرموده حضرتش، امر [[ظهور]] به یکباره محقق می‌شود و شاید [[فرصت]] از دست برود، آن گاه [[پشیمانی]] سودی ندارد. [[توقیع شریف]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] را با دقت ملاحظه کنید:"[[امام عصر]] {{ع}} در [[توقیع شریف]] فرمودند: پس هریک از شما ([[شیعیان]]) باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد، و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند. زیرا [[فرمان]] ما (امر [[ظهور]]) به یکباره وناگهانی فرا می‌رسد، و در آن زمان [[توبه]] و بازگشت برای او سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]] نمی‌تواند او را از [[کیفر]] و [[عقاب]] ما [[نجات]] بخشد"<ref>{{متن حدیث|"… فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة"}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.</ref>؛ در [[حدیثی]] دیگر که مرحوم [[نعمانی]] در کتاب "[[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]]" به [[سند]] خود از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده، در رابطه با تهیه [[سلاح]] و [[آمادگی]] ظاهری نیز چنین آمده است:"...هر یک از شما باید که برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} (سلاحی) مهیا کند هر چند که یک تیر باشد، که [[خدای تعالی]] هرگاه بداند که کسی چنین نیتی دارد، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند (و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد ان شاء [[الله]])"<ref> {{متن حدیث|"...لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ الغیبه، ص ۳۲۰، ح ۱۰.</ref>؛ البته به نظر می‌رسد که شاید مراد از تهیه [[سلاح]] ولو به یک تیر، [[آمادگی]] [[شیعیان]] باشد.
# [[اصلاح جامعه]] ([[امر به معروف و نهی از منکر]]): یکی از [[تکالیف]] مهم و عمده [[دینی]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. با این دو عمل است که [[احکام]] و [[واجبات الهی]] برقرار می‌ماند و [[جامعه دینی]]، از [[انحرافات]] به ویژه تهاجم [[فرهنگی]] عصر ما رهایی می‌یابد. همچنین می‌دانیم که [[رضا]] و [[خشنودی]] [[حضرت مهدی موعود]]{{ع}}، در آن است که به "معروف" عمل شود و از "منکر" دوری شود؛ بنابراین، [[انسان]] [[منتظر]]، نمی‌تواند در این باره بی تفاوت باشد. بزرگ‌ترین امر کننده به معروف و [[نهی]] کننده از منکر، در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت حجت]]{{ع}} است، پس چگونه ممکن است که [[جامعه]] [[منتظِر]]، [[خشنودی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} را نخواهد، و در این بُعد، به حضرتش [[اقتدا]] نکند، و به او تشبه نجوید؟! در [[حدیث شریف]] [[نبوی]]{{صل}} چنین آمده است:"خوشا به حال کسی که [[قائم]] اهل بیتم را قبل از قیامش (در زمان غیبتش) در حالی که به او [[اقتدا]] کرده باشد [[درک]] کند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِه‏…"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰؛ خورشید مغرب، ص ۲۷۲.</ref>؛ و شاخص مهم این [[اقتدا]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن، و [[اصلاح جامعه]] و [[آمادگی]] داشتن برای [[اجرای احکام الهی]] است.
# [[اصلاح جامعه]] ([[امر به معروف و نهی از منکر]]): یکی از [[تکالیف]] مهم و عمده [[دینی]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. با این دو عمل است که [[احکام]] و [[واجبات الهی]] برقرار می‌ماند و [[جامعه دینی]]، از [[انحرافات]] به ویژه تهاجم [[فرهنگی]] عصر ما رهایی می‌یابد. همچنین می‌دانیم که [[رضا]] و [[خشنودی]] [[حضرت مهدی موعود]] {{ع}}، در آن است که به "معروف" عمل شود و از "منکر" دوری شود؛ بنابراین، [[انسان]] [[منتظر]]، نمی‌تواند در این باره بی تفاوت باشد. بزرگ‌ترین امر کننده به معروف و [[نهی]] کننده از منکر، در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت حجت]] {{ع}} است، پس چگونه ممکن است که [[جامعه]] [[منتظِر]]، [[خشنودی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را نخواهد، و در این بُعد، به حضرتش [[اقتدا]] نکند، و به او تشبه نجوید؟! در [[حدیث شریف]] [[نبوی]] {{صل}} چنین آمده است:"خوشا به حال کسی که [[قائم]] اهل بیتم را قبل از قیامش (در زمان غیبتش) در حالی که به او [[اقتدا]] کرده باشد [[درک]] کند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِه‏…"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰؛ خورشید مغرب، ص ۲۷۲.</ref>؛ و شاخص مهم این [[اقتدا]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن، و [[اصلاح جامعه]] و [[آمادگی]] داشتن برای [[اجرای احکام الهی]] است.
# [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] و [[صبر]] کردن: [[انتظار]] بدون [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر مشکلات، معنی پیدا نمی‌کند و این در [[حقیقت انتظار]] نیست، زیرا [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[مقاومت]] و [[صبر]] است. در [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}} همواره به انتظار فرجی که همراه با [[صبر]] باشد تأکید شده است.[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرمایند: "...از [[خدا]] [[کمک]] بگیرید و [[صبر]] کنید، که [[زمین]] از آن [[خدا]] است و به هر کس که بخواهد آن را به [[وراثت]] می‌دهد(او را [[وارث زمین]] می‌کند) و سر انجام ([[نیک]]) از آن پرهیز کاران است"<ref> {{متن حدیث|"... اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‏"}}؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۹۵؛ عصر زندگی، ص ۲۹۰.</ref>؛ [[وعده]] حتمی [[الهی]] درباره [[وراثت]] [[صالحان]] (بر [[زمین]])، در صورت [[صبر]] و [[استقامت]]، تحقق می‌پذیرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"از [[دین]] [[ائمه]]{{عم}} [[پرهیزکاری]]... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref> {{متن حدیث|"مِنْ دِینِ الْأَئِمهِ اَلْوَرَعْ… وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْر"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛
# [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] و [[صبر]] کردن: [[انتظار]] بدون [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر مشکلات، معنی پیدا نمی‌کند و این در [[حقیقت انتظار]] نیست، زیرا [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[مقاومت]] و [[صبر]] است. در [[احادیث]] [[معصومین]] {{عم}} همواره به انتظار فرجی که همراه با [[صبر]] باشد تأکید شده است.[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌فرمایند: "...از [[خدا]] [[کمک]] بگیرید و [[صبر]] کنید، که [[زمین]] از آن [[خدا]] است و به هر کس که بخواهد آن را به [[وراثت]] می‌دهد(او را [[وارث زمین]] می‌کند) و سر انجام ([[نیک]]) از آن پرهیز کاران است"<ref> {{متن حدیث|"... اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‏"}}؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۹۵؛ عصر زندگی، ص ۲۹۰.</ref>؛ [[وعده]] حتمی [[الهی]] درباره [[وراثت]] [[صالحان]] (بر [[زمین]])، در صورت [[صبر]] و [[استقامت]]، تحقق می‌پذیرد. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند:"از [[دین]] [[ائمه]] {{عم}} [[پرهیزکاری]]... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref> {{متن حدیث|"مِنْ دِینِ الْأَئِمهِ اَلْوَرَعْ… وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْر"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛
# [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]] در [[زمان غیبت]]: در [[دوران غیبت کبری]]، [[ارتباط مستقیم]] با [[امام عصر]]{{ع}} مقدور نمی‌باشداز این رو می‌بایست برای آشنایی با [[دستورات]] [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{عم}} به کارشناسان مسائل [[دینی]] که همان [[فقیهان]] [[وارسته]] و [[عادل]] و جامع الشرایط هستند مراجعه نمود و علاوه بر مسائل [[دینی]] در موارد [[حکومتی]] نیز علاوه بر مسائل [[دینی]] به [[ولی فقیه]] که در رأس [[حکومت اسلامی]] است مراجعه نموده و [[تبعیت]] کنند. در این باره [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"و اما هرکس از [[فقیهان]] که [[نفس]] خویش را نگهدارد، و [[دین]] خود را حفظ کند، و با خواسته‌های نفسانی خود [[مخالفت]] کند، و [[مطیع]] امر مولایش باشد، بر توده [[مردم]] ([[واجب]]) است که از او [[تقلید]] کنند، و این شامل بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] می‌شود نه تمامی آنها"<ref> {{متن حدیث|"فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا [فِي‏] بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعِهِم‏"}}؛ تفسیر الامام، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۳۰۰؛ فضایل المهدی{{ع}}، ص ۲۱.</ref>؛ [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در [[توقیع شریف]] به [[اسحاق بن یعقوب]]  چنین می‌فرمایند:"...و اما در حوادثی که بوقوع می‌پیوندد، به [[راویان حدیث]] ما ([[فقها]]) [[رجوع]] کنید که آنان [[حجت]] من بر شما هستند، من نیز [[حجت خدا]] بر آنها هستم..."<ref> {{متن حدیث|"... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ..."}}؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۲۳۸.</ref>.
# [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]] در [[زمان غیبت]]: در [[دوران غیبت کبری]]، [[ارتباط مستقیم]] با [[امام عصر]] {{ع}} مقدور نمی‌باشداز این رو می‌بایست برای آشنایی با [[دستورات]] [[قرآن]] و [[اهل بیت]] {{عم}} به کارشناسان مسائل [[دینی]] که همان [[فقیهان]] [[وارسته]] و [[عادل]] و جامع الشرایط هستند مراجعه نمود و علاوه بر مسائل [[دینی]] در موارد [[حکومتی]] نیز علاوه بر مسائل [[دینی]] به [[ولی فقیه]] که در رأس [[حکومت اسلامی]] است مراجعه نموده و [[تبعیت]] کنند. در این باره [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند:"و اما هرکس از [[فقیهان]] که [[نفس]] خویش را نگهدارد، و [[دین]] خود را حفظ کند، و با خواسته‌های نفسانی خود [[مخالفت]] کند، و [[مطیع]] امر مولایش باشد، بر توده [[مردم]] ([[واجب]]) است که از او [[تقلید]] کنند، و این شامل بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] می‌شود نه تمامی آنها"<ref> {{متن حدیث|"فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا [فِي‏] بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعِهِم‏"}}؛ تفسیر الامام، منسوب به امام عسکری {{ع}}، ص ۳۰۰؛ فضایل المهدی {{ع}}، ص ۲۱.</ref>؛ [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} در [[توقیع شریف]] به [[اسحاق بن یعقوب]]  چنین می‌فرمایند:"...و اما در حوادثی که بوقوع می‌پیوندد، به [[راویان حدیث]] ما ([[فقها]]) [[رجوع]] کنید که آنان [[حجت]] من بر شما هستند، من نیز [[حجت خدا]] بر آنها هستم..."<ref> {{متن حدیث|"... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ..."}}؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۲۳۸.</ref>.


سایر [[وظایف منتظران]] در زمان [[غیبت کبری]]:
سایر [[وظایف منتظران]] در زمان [[غیبت کبری]]:
# [[خواندن]] [[دعای فرج]] آن [[حضرت]]، با [[ادعیه]] وارده از سوی [[معصومین]]{{عم}}<ref>ر.ک؛ مفاتیح الجنان.</ref>.
# [[خواندن]] [[دعای فرج]] آن [[حضرت]]، با [[ادعیه]] وارده از سوی [[معصومین]] {{عم}}<ref>ر.ک؛ مفاتیح الجنان.</ref>.
#اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن جناب؛ چنانچه در [[دعای عهد]] چنین آمده است:{{متن حدیث|"... اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ..."}}<ref>مفاتیح الجنان، ص ۸۹۴.</ref>.
# اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن جناب؛ چنانچه در [[دعای عهد]] چنین آمده است:{{متن حدیث|"... اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ..."}}<ref>مفاتیح الجنان، ص ۸۹۴.</ref>.
#برگزاری مجالس برای ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]].
# برگزاری مجالس برای ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]].
# [[اندوهگین]] بودن از [[فراق]] آن [[حضرت]].
# [[اندوهگین]] بودن از [[فراق]] آن [[حضرت]].
# [[قیام]] هنگام شنیدن نام مخصوص آن [[حضرت]] ([[قائم]]).
# [[قیام]] هنگام شنیدن نام مخصوص آن [[حضرت]] ([[قائم]]).
#مداومت به [[خواندن]] [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"}}.
# مداومت به [[خواندن]] [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"}}.
# [[خواندن]] دعای مخصوص در [[زمان غیبت]] که در [[مفاتیح الجنان]] نیز آمده است<ref>همان، ص ۹۷۴.</ref>.
# [[خواندن]] دعای مخصوص در [[زمان غیبت]] که در [[مفاتیح الجنان]] نیز آمده است<ref>همان، ص ۹۷۴.</ref>.
#شناختن [[علائم ظهور]] [[حضرت]].
# شناختن [[علائم ظهور]] [[حضرت]].
# [[تسلیم]] بودن امر [[خدا]] و عجله نکردن در امر [[ظهور]]، که [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "عجله کنندگان هلاک گردند و [[تسلیم]] شدگان [[نجات]] یابند"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>.
# [[تسلیم]] بودن امر [[خدا]] و عجله نکردن در امر [[ظهور]]، که [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "عجله کنندگان هلاک گردند و [[تسلیم]] شدگان [[نجات]] یابند"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>.
# [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن وجود [[شریف]].
# [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن وجود [[شریف]].
# [[حج]] رفتن به [[نیابت]] آن [[حضرت]] و نیز فرستادن [[نایب]] از طرف حضرتش.
# [[حج]] رفتن به [[نیابت]] آن [[حضرت]] و نیز فرستادن [[نایب]] از طرف حضرتش.
خط ۸۷۳: خط ۸۷۰:
# [[زیارت]] کردن آن [[حضرت]] به [[زیارات]] وارده و آل [[یس]]<ref>ر.ک؛ مفاتیح الجنان.</ref>.
# [[زیارت]] کردن آن [[حضرت]] به [[زیارات]] وارده و آل [[یس]]<ref>ر.ک؛ مفاتیح الجنان.</ref>.
# [[صلوات]] و [[درود فرستادن]] بر آن [[حضرت]].
# [[صلوات]] و [[درود فرستادن]] بر آن [[حضرت]].
#هدیه کردن [[نماز]] و [[قرائت قرآن]] برای آن [[حضرت]].
# هدیه کردن [[نماز]] و [[قرائت قرآن]] برای آن [[حضرت]].
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]] از [[خداوند]] به وسیله آن [[حضرت]].
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]] از [[خداوند]] به وسیله آن [[حضرت]].
# [[استمداد]] و دادخواهی و عرض [[حاجت]] به آن [[حضرت]]، زیرا [[صاحب الامر]] هستند.
# [[استمداد]] و دادخواهی و عرض [[حاجت]] به آن [[حضرت]]، زیرا [[صاحب الامر]] هستند.
# [[دعوت]] کردن [[مردم]] به سوی آن [[حضرت]].
# [[دعوت]] کردن [[مردم]] به سوی آن [[حضرت]].
#رعایت [[حقوق]] مادی و [[معنوی]] آن [[حضرت]].
# رعایت [[حقوق]] مادی و [[معنوی]] آن [[حضرت]].
#حفظ [[اسرار]] آن [[حضرت]] و [[تقیه]] از اشرار در مواقع مورد [[لزوم]].
# حفظ [[اسرار]] آن [[حضرت]] و [[تقیه]] از اشرار در مواقع مورد [[لزوم]].
#در خواست [[صبر]] از [[خداوند]].
# در خواست [[صبر]] از [[خداوند]].
#رعایت [[ادب]] در نام بردن آن [[حضرت]].
# رعایت [[ادب]] در نام بردن آن [[حضرت]].
#عدم [[تعیین وقت ظهور]]، و [[تکذیب وقت گذاران]] و مدعیان [[ملاقات]] و [[ارتباط با حضرت]].
# عدم [[تعیین وقت ظهور]]، و [[تکذیب وقت گذاران]] و مدعیان [[ملاقات]] و [[ارتباط با حضرت]].
# [[تکذیب]] [[مدعیان نیابت]] [[خاصه]] طبق [[توقیع شریف]] به [[آخرین نایب]] خاص خود<ref>برای اطلاع و استفاده بیشتر رجوع کنید به کتاب "مکیال المکارم فی فوائد دعاء القائم{{ع}}" ج ۲، ص ۱۸۰ - ۵۷۵، که مفصلاً در این زمینه بحث کرده است.</ref>»<ref>[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص 39-57.</ref>.
# [[تکذیب]] [[مدعیان نیابت]] [[خاصه]] طبق [[توقیع شریف]] به [[آخرین نایب]] خاص خود<ref>برای اطلاع و استفاده بیشتر رجوع کنید به کتاب "مکیال المکارم فی فوائد دعاء القائم {{ع}}" ج ۲، ص ۱۸۰ - ۵۷۵، که مفصلاً در این زمینه بحث کرده است.</ref>»<ref>[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص 39-57.</ref>.


*«تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت عبارتند از:
*«تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت عبارتند از:
#تحصیل [[شناخت]] صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب
# تحصیل [[شناخت]] صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب
#رعایت [[ادب]] نسبت به یاد او
# رعایت [[ادب]] نسبت به یاد او
# [[محبت]] او به طور خاص
# [[محبت]] او به طور خاص
# [[محبوب]] نمودن او در میان [[مردم]]
# [[محبوب]] نمودن او در میان [[مردم]]
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]] {{ع}}
#اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن بزرگوار
# اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن بزرگوار
#ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] {{ع}}
#تشکیل مجالس [[فضایل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# تشکیل مجالس [[فضایل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[اندوهگین]] بودن [[مؤمن]] از [[فراق]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[اندوهگین]] بودن [[مؤمن]] از [[فراق]] آن [[حضرت]] {{ع}}
#سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[فضایل]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[فضایل]] آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[قیام]]، هنگام یاد شدن نام یا [[القاب]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[قیام]]، هنگام یاد شدن نام یا [[القاب]] آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[گریستن]] و گریانیدن و خود را به [[گریه]] کنندگان شبیه نمودن بر [[فراق]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[گریستن]] و گریانیدن و خود را به [[گریه]] کنندگان شبیه نمودن بر [[فراق]] آن [[حضرت]] {{ع}}
#درخواست [[معرفت امام عصر]]{{ع}} از [[خداوند]]
# درخواست [[معرفت امام عصر]] {{ع}} از [[خداوند]]
#مداومت به [[خواندن]] [[دعای غریق]]
# مداومت به [[خواندن]] [[دعای غریق]]
#شناختن علامت‌های [[ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# شناختن علامت‌های [[ظهور]] آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[تسلیم]] بودن و عجله نکردن
# [[تسلیم]] بودن و عجله نکردن
# [[صدقه]] دادن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[صدقه]] دادن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[حج]] رفتن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] یا فرستادن [[نایب]] که از طرف آن جناب [[حج]] کند
# [[حج]] رفتن به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] یا فرستادن [[نایب]] که از طرف آن جناب [[حج]] کند
# [[زیارت]] مشاهد [[رسول خدا]] و [[ائمه معصومین]]{{عم}} به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[زیارت]] مشاهد [[رسول خدا]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] {{ع}}
#سعی در [[خدمت]] کردن به آن [[حضرت]]{{ع}}
# سعی در [[خدمت]] کردن به آن [[حضرت]] {{ع}}
#اهتمام ورزیدن به [[یاری]] آن جناب{{ع}}
# اهتمام ورزیدن به [[یاری]] آن جناب {{ع}}
#تصمیم قلبی بر [[یاری]] آن جناب در زمان حضور و [[ظهور]]
# تصمیم قلبی بر [[یاری]] آن جناب در زمان حضور و [[ظهور]]
# [[تجدید بیعت]] با [[حضرت]] بعد از فرایض همه [[روزه]] و هر [[جمعه]]
# [[تجدید بیعت]] با [[حضرت]] بعد از فرایض همه [[روزه]] و هر [[جمعه]]
#صله آن [[حضرت]]{{ع}} به وسیله [[مال]]
# صله آن [[حضرت]] {{ع}} به وسیله [[مال]]
#خیر خواهی برای آن [[حضرت]]{{ع}}
# خیر خواهی برای آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[زیارت]] کردن آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[زیارت]] کردن آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[درود فرستادن]] بر آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[درود فرستادن]] بر آن [[حضرت]] {{ع}}
#هدیه کردن [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب{{ع}}
# هدیه کردن [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب {{ع}}
#اهدای [[قرائت قرآن]] به آن [[حضرت]]{{ع}}
# اهدای [[قرائت قرآن]] به آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]] و عرض [[حاجت]] بر آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]] و عرض [[حاجت]] بر آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[دعوت]] کردن [[مردم]] به آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[دعوت]] کردن [[مردم]] به آن [[حضرت]] {{ع}}
#رعایت [[حقوق]] آن [[حضرت]]{{ع}} و مواظبت بر ادای آنها
# رعایت [[حقوق]] آن [[حضرت]] {{ع}} و مواظبت بر ادای آنها
#عالم باید علمش را آشکار سازد
# عالم باید علمش را آشکار سازد
# [[تهذیب نفس]]
# [[تهذیب نفس]]
#پیوسته به یاد آن [[حضرت]] بودن و به آدابش عمل کردن
# پیوسته به یاد آن [[حضرت]] بودن و به آدابش عمل کردن
#مقدم داشتن خواسته آن [[حضرت]] بر خواسته خود
# مقدم داشتن خواسته آن [[حضرت]] بر خواسته خود
# [[احترام]] کردن [[نزدیکان]] و منسوبین به آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[احترام]] کردن [[نزدیکان]] و منسوبین به آن [[حضرت]] {{ع}}
#بزرگداشت اماکنی که به قدوم آن [[حضرت]]{{ع}} زینت یافته اند
# بزرگداشت اماکنی که به قدوم آن [[حضرت]] {{ع}} زینت یافته اند
# [[وقت ظهور]] را تعیین نکردن و [[تکذیب]] وقت‌گذاران
# [[وقت ظهور]] را تعیین نکردن و [[تکذیب]] وقت‌گذاران
# [[تکذیب]] [[مدعیان نیابت]] [[خاصه]] در [[زمان غیبت کبری]]
# [[تکذیب]] [[مدعیان نیابت]] [[خاصه]] در [[زمان غیبت کبری]]
#درخواست [[دیدار]] آن [[حضرت]] با عافیت و [[ایمان]]
# درخواست [[دیدار]] آن [[حضرت]] با عافیت و [[ایمان]]
# [[اقتدا]] و [[تأسی]] جستن به [[اخلاق]] و [[اعمال]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[اقتدا]] و [[تأسی]] جستن به [[اخلاق]] و [[اعمال]] آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[حفظ زبان]] از غیر یاد [[خداوند]] و مانند آن
# [[حفظ زبان]] از غیر یاد [[خداوند]] و مانند آن
# [[نماز]] آن [[حضرت]]{{ع}}
# [[نماز]] آن [[حضرت]] {{ع}}
# [[گریستن]] در [[مصیبت]] [[حضرت]] ابی [[عبد الله]] الحسین{{ع}}
# [[گریستن]] در [[مصیبت]] [[حضرت]] ابی [[عبد الله]] الحسین {{ع}}
# [[زیارت]] [[قبر]] مولایمان [[امام حسین]]{{ع}}
# [[زیارت]] [[قبر]] مولایمان [[امام حسین]] {{ع}}
#بسیار [[لعنت]] کردن بر [[بنی امیه]] در آشکار و [[پنهان]]
# بسیار [[لعنت]] کردن بر [[بنی امیه]] در آشکار و [[پنهان]]
#مهیا کردن [[سلاح]] در [[انتظار ظهور]] آن جناب»<ref>[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص 196-227.</ref>.
# مهیا کردن [[سلاح]] در [[انتظار ظهور]] آن جناب»<ref>[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص 196-227.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۴۰: خط ۹۳۷:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]»'' در این‌باره گفته‌اند:


«در [[دوران ظهور]] [[وظایف]] را خود ایشان تعیین خواهند نمود، آنچه مورد بحث است [[وظایف]] در [[دوران غیبت]] است. وقتی بحث از [[وظایف]] در مقابل [[حضرت حجت]]{{ع}} می‌شود، قبل از هر چیز باید دید ما چه داریم تا با آن [[انجام وظیفه]] کنیم. حضرات [[معصومین]]{{عم}} [[وظایف]] ما را در مقابل آن [[حضرت]] در چند بخش مطرح نموده و متوجه چند چیز نموده‌اند:
«در [[دوران ظهور]] [[وظایف]] را خود ایشان تعیین خواهند نمود، آنچه مورد بحث است [[وظایف]] در [[دوران غیبت]] است. وقتی بحث از [[وظایف]] در مقابل [[حضرت حجت]] {{ع}} می‌شود، قبل از هر چیز باید دید ما چه داریم تا با آن [[انجام وظیفه]] کنیم. حضرات [[معصومین]] {{عم}} [[وظایف]] ما را در مقابل آن [[حضرت]] در چند بخش مطرح نموده و متوجه چند چیز نموده‌اند:


'''[[وظایف]] قلبی:'''
'''[[وظایف]] قلبی:'''
# [[شناخت]] صحیح؛
# [[شناخت]] صحیح؛
# [[اعتقاد صحیح]] و محکم که منشأ عمل شود؛
# [[اعتقاد صحیح]] و محکم که منشأ عمل شود؛
#ایجاد و تقویت [[شوق دیدار]] آن [[حضرت]] و [[التزام]] به لوازم آن ([[انتظار فرج]]).
# ایجاد و تقویت [[شوق دیدار]] آن [[حضرت]] و [[التزام]] به لوازم آن ([[انتظار فرج]]).


'''[[وظایف]] عملی:'''
'''[[وظایف]] عملی:'''
#آنچه را در معتقدات خود داریم در عمل ظاهر کنیم؛
# آنچه را در معتقدات خود داریم در عمل ظاهر کنیم؛
# [[دفاع]] و [[حمایت]].
# [[دفاع]] و [[حمایت]].


'''[[وظایف]] زبانی:'''
'''[[وظایف]] زبانی:'''
#اظهار [[شوق]] و [[اشتیاق]] برای تحریک دیگران؛
# اظهار [[شوق]] و [[اشتیاق]] برای تحریک دیگران؛
#بیان [[فضایل]] آن [[حضرت]]؛
# بیان [[فضایل]] آن [[حضرت]]؛
# [[تبلیغ]]، [[دفاع]] و [[حمایت]]؛
# [[تبلیغ]]، [[دفاع]] و [[حمایت]]؛
# [[امر به معروف و نهی از منکر]].
# [[امر به معروف و نهی از منکر]].


'''[[وظایف]] [[مالی]]:'''
'''[[وظایف]] [[مالی]]:'''
#پرداخت [[حقوق امام]]{{ع}} در [[اموال]]؛
# پرداخت [[حقوق امام]] {{ع}} در [[اموال]]؛
# [[حمایت]] و تقویت.
# [[حمایت]] و تقویت.


[[شناخت]]: تا ندانیم و نشناسیم که [[منتظر]] چه کسی هستیم، چگونه بدانیم و بفهمیم که چه طوری باید [[منتظر]] باشیم، شاید [[منتظر]] چیزی بودیم که او نداشت. و یا اینکه او برایمان چیزی آورد که اصلاً انتظارش را نداشتیم، بنابراین [[شناخت]]، اصل و پایه و اساس و فوق العاده مهم است، که در چند جلوه ظاهر می‌شود:
[[شناخت]]: تا ندانیم و نشناسیم که [[منتظر]] چه کسی هستیم، چگونه بدانیم و بفهمیم که چه طوری باید [[منتظر]] باشیم، شاید [[منتظر]] چیزی بودیم که او نداشت. و یا اینکه او برایمان چیزی آورد که اصلاً انتظارش را نداشتیم، بنابراین [[شناخت]]، اصل و پایه و اساس و فوق العاده مهم است، که در چند جلوه ظاهر می‌شود:
#بشناسیم و بدانیم که او کیست (اهل و [[نسب]]...)؛
# بشناسیم و بدانیم که او کیست (اهل و [[نسب]]...)؛
#بشناسیم و بدانیم فوائد وجودی او را (چه می‌خواهد و چه می‌کند)؛
# بشناسیم و بدانیم فوائد وجودی او را (چه می‌خواهد و چه می‌کند)؛
#بشناسیم و بدانیم رابطه میان او و خودمان را.
# بشناسیم و بدانیم رابطه میان او و خودمان را.


اگر بدانیم او کیست، چه می‌خواهد، چه می‌کند و [[موقعیت]] و [[جایگاه]] ما نسبت به او چگونه است، بهتر و راحت‌تر می‌توانیم نوع رفتارهایمان را با او تنظیم کنیم.
اگر بدانیم او کیست، چه می‌خواهد، چه می‌کند و [[موقعیت]] و [[جایگاه]] ما نسبت به او چگونه است، بهتر و راحت‌تر می‌توانیم نوع رفتارهایمان را با او تنظیم کنیم.


آنچه گذشت تصوری کلی از [[وظایف]] [[انسان]] در مقابل غیر بود که در اینجا بحث از [[وظایف]] در پیشگاه [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} است و هم اکنون به بررسی این موضوع از دیدگاه [[روایات]] می‌پردازیم:
آنچه گذشت تصوری کلی از [[وظایف]] [[انسان]] در مقابل غیر بود که در اینجا بحث از [[وظایف]] در پیشگاه [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} است و هم اکنون به بررسی این موضوع از دیدگاه [[روایات]] می‌پردازیم:
#'''[[شناخت کامل]] و جامع و صحیح از آن [[حضرت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: [[امام]] خود را بشناس و اگر او را شناختی به حالت زیانی نمی‌رساند که امر [[ظهور]] او به تاخیر بیفتد یا نیافتد<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>، فرمودند: هر کسی [[امام]] زمانش را بشناسد مثل کسی است که در [[ارتش]] آن [[حضرت]] است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: [[بهترین]] و واجب‌ترین [[واجبات]] بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] است و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] و [[پیغمبر]] او و... بعد از آن [[شناخت]] امامی است که با وصف نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] کنی<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۴.</ref>. با توجه به اینکه [[آدمی]] کمال‌خواه است و دنبال [[زیبایی]] است، اگر بداند کمال و [[جمال]] [[حقیقی]] را در [[پناه]] [[ولی خدا]] می‌توان یافت، لحظه‌ای دست از دامن او بر نخواهد داشت.
# '''[[شناخت کامل]] و جامع و صحیح از آن [[حضرت]]:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: [[امام]] خود را بشناس و اگر او را شناختی به حالت زیانی نمی‌رساند که امر [[ظهور]] او به تاخیر بیفتد یا نیافتد<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در ضمن [[حدیثی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>، فرمودند: هر کسی [[امام]] زمانش را بشناسد مثل کسی است که در [[ارتش]] آن [[حضرت]] است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}: [[بهترین]] و واجب‌ترین [[واجبات]] بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] است و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] و [[پیغمبر]] او و... بعد از آن [[شناخت]] امامی است که با وصف نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] کنی<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۴.</ref>. با توجه به اینکه [[آدمی]] کمال‌خواه است و دنبال [[زیبایی]] است، اگر بداند کمال و [[جمال]] [[حقیقی]] را در [[پناه]] [[ولی خدا]] می‌توان یافت، لحظه‌ای دست از دامن او بر نخواهد داشت.
#'''[[محبت]] خاص و ویژه نسبت به آن وجود [[مبارک]]:''' این [[محبت]] از چند جهت است:
# '''[[محبت]] خاص و ویژه نسبت به آن وجود [[مبارک]]:''' این [[محبت]] از چند جهت است:
## [[محبت امام زمان]]{{ع}} [[محبت]] ۱۴ [[معصوم]] را به دنبال دارد، در حالی که [[محبت]] دیگر [[ائمه]] [[محبت]] ایشان را به دنبال ندارد، مثل [[عامه]]، شش امامی‌ها و هفت امامی‌ها.
## [[محبت امام زمان]] {{ع}} [[محبت]] ۱۴ [[معصوم]] را به دنبال دارد، در حالی که [[محبت]] دیگر [[ائمه]] [[محبت]] ایشان را به دنبال ندارد، مثل [[عامه]]، شش امامی‌ها و هفت امامی‌ها.
##اکمال [[دین]] و برپایی [[حکومت عدل جهانی]] [[الهی]] به دست ایشان خواهد بود. [[پیامبر مکرم اسلام]]{{صل}} در این خصوص می‌فرماید: هرکسی که [[خداوند]] را [[ملاقات]] کند، در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکوست، باید [[ولایت]] و [[محبت]] [[ائمه]] و [[حجت]] [[صاحب الزمان]] را دارا باشد... هرکس ایشان را [[دوست]] بدارد و ولایتشان را داشته باشد من برای او ضمانت می‌کنم که [[خداوند]] او را به [[بهشت]] خواهد برد<ref>بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶.</ref>.
## اکمال [[دین]] و برپایی [[حکومت عدل جهانی]] [[الهی]] به دست ایشان خواهد بود. [[پیامبر مکرم اسلام]] {{صل}} در این خصوص می‌فرماید: هرکسی که [[خداوند]] را [[ملاقات]] کند، در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکوست، باید [[ولایت]] و [[محبت]] [[ائمه]] و [[حجت]] [[صاحب الزمان]] را دارا باشد... هرکس ایشان را [[دوست]] بدارد و ولایتشان را داشته باشد من برای او ضمانت می‌کنم که [[خداوند]] او را به [[بهشت]] خواهد برد<ref>بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶.</ref>.
#'''علاوه بر اینکه خود [[محب]] است، در جلب [[محبت]] دیگران سعی می‌کند:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:[[خداوند]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که دل‌های [[مردم]] را به سوی ما بکشاند و به آنچه می‌شناسد با آنان سخن بگوید و آنچه را منکرند واگذارد<ref>امالی صدوق، ص ۶۱.</ref>. جلب [[محبت]] می‌تواند با زبان یا با عمل باشد.
# '''علاوه بر اینکه خود [[محب]] است، در جلب [[محبت]] دیگران سعی می‌کند:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند:[[خداوند]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که دل‌های [[مردم]] را به سوی ما بکشاند و به آنچه می‌شناسد با آنان سخن بگوید و آنچه را منکرند واگذارد<ref>امالی صدوق، ص ۶۱.</ref>. جلب [[محبت]] می‌تواند با زبان یا با عمل باشد.
#'''داشتن [[شوق دیدار]] و اظهار این شور و [[اشتیاق]]:''' در این مورد همین بس که [[ائمه معصومین]]{{عم}} نسبت به آن وجود [[مبارک]] اظهار [[شوق]] و علاقه می‌نمودند. [[حضرت علی]]{{ع}}: در ضمن [[حدیثی]] طولانی که در جواب شخصی که از [[حضرت مهدی]]{{ع}} سؤال کرده بود، فرموده‌اند: بعد از [[دعا]] برای [[گشایش]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] با کشیدن آهی [[محبت]] و شور و [[شوق]] خود را نسبت به آن [[حضرت]] ابراز نمودند<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۵.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} مکرر می‌فرمودند: اگر من زمان او را [[درک]] کنم تمام [[عمر]] به او [[خدمت]] خواهم نمود. داشتن [[محبت]] و [[شوق دیدار]]، [[انسان]] را به سعی و تلاش در جهت هماهنگی و یکرنگی وا می‌دارد.
# '''داشتن [[شوق دیدار]] و اظهار این شور و [[اشتیاق]]:''' در این مورد همین بس که [[ائمه معصومین]] {{عم}} نسبت به آن وجود [[مبارک]] اظهار [[شوق]] و علاقه می‌نمودند. [[حضرت علی]] {{ع}}: در ضمن [[حدیثی]] طولانی که در جواب شخصی که از [[حضرت مهدی]] {{ع}} سؤال کرده بود، فرموده‌اند: بعد از [[دعا]] برای [[گشایش]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] با کشیدن آهی [[محبت]] و شور و [[شوق]] خود را نسبت به آن [[حضرت]] ابراز نمودند<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} مکرر می‌فرمودند: اگر من زمان او را [[درک]] کنم تمام [[عمر]] به او [[خدمت]] خواهم نمود. داشتن [[محبت]] و [[شوق دیدار]]، [[انسان]] را به سعی و تلاش در جهت هماهنگی و یکرنگی وا می‌دارد.
#'''در مقابل [[شوق دیدار]]، داشتن [[غم]] و [[اندوه]] از [[فراق]] امری طبیعی است:''' [[امام رضا]]{{ع}}: چه بسیار [[زنان]] [[مؤمن]] که جگرسوخته و چه بسیار مردان [[نیکو]] که اسفناک و جگرسوخته خواهند شد، آنگاه که [[ماء معین]] ([[آب]] گوارا) مفقود و [[غایب]] شود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: امامتان سالیانی از شما [[غایب]] خواهد شد... شما سخت [[امتحان]] خواهید شد و سخنان مخالف در مورد او گفته خواهد شد که او مرده یا کشته و یا در میان دره‌ها رفته و هر آئینه دل‌های [[مؤمنان]] در [[فراق]] او گریان خواهد بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۶.</ref>.
# '''در مقابل [[شوق دیدار]]، داشتن [[غم]] و [[اندوه]] از [[فراق]] امری طبیعی است:''' [[امام رضا]] {{ع}}: چه بسیار [[زنان]] [[مؤمن]] که جگرسوخته و چه بسیار مردان [[نیکو]] که اسفناک و جگرسوخته خواهند شد، آنگاه که [[ماء معین]] ([[آب]] گوارا) مفقود و [[غایب]] شود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}: امامتان سالیانی از شما [[غایب]] خواهد شد... شما سخت [[امتحان]] خواهید شد و سخنان مخالف در مورد او گفته خواهد شد که او مرده یا کشته و یا در میان دره‌ها رفته و هر آئینه دل‌های [[مؤمنان]] در [[فراق]] او گریان خواهد بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۶.</ref>.
#'''[[اطاعت]] محض و [[عجله]] نکردن در مورد [[ظهور]]:''' [[امام صادق]]{{ع}}: وقت‌گذاران [[دروغگو]] و [[عجله‌کنندگان]] هلاک می‌شوند و تسلیم‌شدگان [[نجات]] می‌یابند<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
# '''[[اطاعت]] محض و [[عجله]] نکردن در مورد [[ظهور]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: وقت‌گذاران [[دروغگو]] و [[عجله‌کنندگان]] هلاک می‌شوند و تسلیم‌شدگان [[نجات]] می‌یابند<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
#'''زنده نگه داشتن یاد آن [[حضرت]] در همه حالات:''' [[امام رضا]]{{ع}}: هرکس که در [[مجلسی]] بنشیند که امر ما در آن زنده می‌گردد، روزی که [[دل‌ها]] می‌میرند، [[دل]] او نخواهد مرد<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۴.</ref>.
# '''زنده نگه داشتن یاد آن [[حضرت]] در همه حالات:''' [[امام رضا]] {{ع}}: هرکس که در [[مجلسی]] بنشیند که امر ما در آن زنده می‌گردد، روزی که [[دل‌ها]] می‌میرند، [[دل]] او نخواهد مرد<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۴.</ref>.
#'''انجام کارهای خیریه به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]:''' و اینکه ایشان را در [[ثواب]] آن شریک بدانیم، اعمالی همچون دادن [[صدقه]]، [[حج]]، [[زیارات]] [[قبور]] [[ائمه]]، [[کمک]] [[مالی]] به دیگران، [[خواندن]] [[دعا]] و [[قرآن]] که به جهت اختصار تنها یک [[حدیث]] که جامع همه موارد باشد مطرح می‌شود. قال [[رسول]]{{صل}}: [[ایمان]] بنده‌ای کامل نیست تا اینکه من نزد او و از خودش محبوب‌تر باشم و خاندانم از [[خاندان]] خودش نزد او محبوب‌تر باشند و [[عترت]] من نزد او از [[عترت]] خودش محبوب‌تر باشد و ذات من از ذات خودش محبوب‌تر باشد<ref>امالی صدوق، ص ۲۰۱.</ref>. بر اساس این [[حدیث]] ما باید [[رسول خدا]] و [[عترت طاهره]] او را مقدم بر خود بدانیم، خصوصاً در [[اعمال]] خیری که انجام می‌دهیم.
# '''انجام کارهای خیریه به [[نیابت]] از آن [[حضرت]]:''' و اینکه ایشان را در [[ثواب]] آن شریک بدانیم، اعمالی همچون دادن [[صدقه]]، [[حج]]، [[زیارات]] [[قبور]] [[ائمه]]، [[کمک]] [[مالی]] به دیگران، [[خواندن]] [[دعا]] و [[قرآن]] که به جهت اختصار تنها یک [[حدیث]] که جامع همه موارد باشد مطرح می‌شود. قال [[رسول]] {{صل}}: [[ایمان]] بنده‌ای کامل نیست تا اینکه من نزد او و از خودش محبوب‌تر باشم و خاندانم از [[خاندان]] خودش نزد او محبوب‌تر باشند و [[عترت]] من نزد او از [[عترت]] خودش محبوب‌تر باشد و ذات من از ذات خودش محبوب‌تر باشد<ref>امالی صدوق، ص ۲۰۱.</ref>. بر اساس این [[حدیث]] ما باید [[رسول خدا]] و [[عترت طاهره]] او را مقدم بر خود بدانیم، خصوصاً در [[اعمال]] خیری که انجام می‌دهیم.
#'''سعی و تلاش در راه [[خدمت]] و [[یاری]] نمودن آن [[حضرت]]:''' [[خدمت]] و [[یاری]] نمودن یعنی سعی در انجام هر چیزی که بدانیم مورد تائید آن بزرگوار است. {{متن قرآن|وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>
# '''سعی و تلاش در راه [[خدمت]] و [[یاری]] نمودن آن [[حضرت]]:''' [[خدمت]] و [[یاری]] نمودن یعنی سعی در انجام هر چیزی که بدانیم مورد تائید آن بزرگوار است. {{متن قرآن|وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>
#'''[[دعا برای ظهور]] آن [[حضرت]] و ایجاد [[آمادگی]] در خود برای بهره‌برداری بیشتر و بهتر:''' [[امام صادق]]{{ع}}: باید هرکدام از شما خود را برای [[خروج قائم]] ما آماده کند ولو به فراهم نمودن یک تیر و از آن جهت که [[خداوند]] به [[نیت]] او [[آگاه]] است امیدوارم [[عمر]] او را به تأخیر بیاندازد (و او را موفق به [[دیدار]] او نماید) و او از اعوان و [[یاران]] او باشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>. [[خواندن]] [[ادعیه]] معروف، از جمله دعای معروف [[عهد]] که در مفاتیح آمده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: چون [[عذاب]] و [[شکنجه]] [[فرعون]] بر [[بنی اسرائیل]] طول کشید به [[ضجه]] در آمدند و [[گریه]] فراوان نمودند و به درگاه [[خداوند]] [[زاری]] کردند، پس [[خداوند]] ۱۷۰ سال از ایشان برداشت، و شما نیز اگر چنین کنید [[خداوند]] به ما [[فرج]] می‌دهد والا امر به نهایت خواهد رسید ([[ظهور]] به تعویق خواهد افتاد)<ref>بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۱۸، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۶۲، تفسیر صافی، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. و دعائی از [[امام صادق]]{{ع}}: {{متن حدیث|"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۸، اثباه الهدی، ج ۳، ص ۴۷۵.</ref>.
# '''[[دعا برای ظهور]] آن [[حضرت]] و ایجاد [[آمادگی]] در خود برای بهره‌برداری بیشتر و بهتر:''' [[امام صادق]] {{ع}}: باید هرکدام از شما خود را برای [[خروج قائم]] ما آماده کند ولو به فراهم نمودن یک تیر و از آن جهت که [[خداوند]] به [[نیت]] او [[آگاه]] است امیدوارم [[عمر]] او را به تأخیر بیاندازد (و او را موفق به [[دیدار]] او نماید) و او از اعوان و [[یاران]] او باشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>. [[خواندن]] [[ادعیه]] معروف، از جمله دعای معروف [[عهد]] که در مفاتیح آمده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}: چون [[عذاب]] و [[شکنجه]] [[فرعون]] بر [[بنی اسرائیل]] طول کشید به [[ضجه]] در آمدند و [[گریه]] فراوان نمودند و به درگاه [[خداوند]] [[زاری]] کردند، پس [[خداوند]] ۱۷۰ سال از ایشان برداشت، و شما نیز اگر چنین کنید [[خداوند]] به ما [[فرج]] می‌دهد والا امر به نهایت خواهد رسید ([[ظهور]] به تعویق خواهد افتاد)<ref>بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۱۸، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۶۲، تفسیر صافی، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. و دعائی از [[امام صادق]] {{ع}}: {{متن حدیث|"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۸، اثباه الهدی، ج ۳، ص ۴۷۵.</ref>.
#'''[[حفظ دین]] و تلاش در نگهداری [[عقیده]] و [[ایمان]]:''' [[امام]]{{ع}} بعد از بیان اوضاع [[دوران غیبت]] فرمودند: در آن زمان بر [[بندگان]] لازم است که از [[غضب الهی]] دوری جسته و به [[دین الهی]] چنگ بزنند<ref>غیبت نعمانی، ۱۵۸.</ref>. در [[حدیث]] دیگر فرمودند: وقتی حال به این منوال گردید (وقتی اوضاع این‌گونه شد، [[آخرالزمان]] و [[عصر غیبت]]) در خانه‌های خود بنشینید و آرام بگیرید<ref>غیبت نعمانی، ۱۹۴.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در نصیحتی به یکی از [[یاران]] خود به نام [[ابی جارود]] فرمودند: تو را [[وصیت]] می‌کنم که راه [[تقوی]] را برگزینی و در وقت [[حکومت]] [[فاسقان]] (در [[عصر غیبت]]) در خانه خود بنشینی و بیرون نروی و حذر کن از [[معاشرت]] با کسانی که از ما خارجند، زیرا ایشان نه با حقند، نه طالب آن<ref>غیبت نعمانی.</ref>.
# '''[[حفظ دین]] و تلاش در نگهداری [[عقیده]] و [[ایمان]]:''' [[امام]] {{ع}} بعد از بیان اوضاع [[دوران غیبت]] فرمودند: در آن زمان بر [[بندگان]] لازم است که از [[غضب الهی]] دوری جسته و به [[دین الهی]] چنگ بزنند<ref>غیبت نعمانی، ۱۵۸.</ref>. در [[حدیث]] دیگر فرمودند: وقتی حال به این منوال گردید (وقتی اوضاع این‌گونه شد، [[آخرالزمان]] و [[عصر غیبت]]) در خانه‌های خود بنشینید و آرام بگیرید<ref>غیبت نعمانی، ۱۹۴.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در نصیحتی به یکی از [[یاران]] خود به نام [[ابی جارود]] فرمودند: تو را [[وصیت]] می‌کنم که راه [[تقوی]] را برگزینی و در وقت [[حکومت]] [[فاسقان]] (در [[عصر غیبت]]) در خانه خود بنشینی و بیرون نروی و حذر کن از [[معاشرت]] با کسانی که از ما خارجند، زیرا ایشان نه با حقند، نه طالب آن<ref>غیبت نعمانی.</ref>.
#'''[[صبر]] و [[استقامت]] و [[ثبات]] در مقابل گرایش‌های [[انحرافی]]:''' [[امام جواد]]{{ع}} من از [[حضرت علی]]{{ع}} [[حدیثی]] [[نقل]] کرده‌اند که: [[قائم]] ما را غیبتی خواهد بود... پس هرکس ثابت بماند بر [[دین]] خود ([[صبر]] و [[پایداری]] داشته باشد) و بددلی پیدا نکند به سبب طولانی شدن مدت [[غیبت]] امامش، پس او با من خواهد بود و در درجه من در [[روز قیامت]]<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۳۰۳، بحارالانوار ج ۵، ص ۱۰۹.</ref>.  
# '''[[صبر]] و [[استقامت]] و [[ثبات]] در مقابل گرایش‌های [[انحرافی]]:''' [[امام جواد]] {{ع}} من از [[حضرت علی]] {{ع}} [[حدیثی]] [[نقل]] کرده‌اند که: [[قائم]] ما را غیبتی خواهد بود... پس هرکس ثابت بماند بر [[دین]] خود ([[صبر]] و [[پایداری]] داشته باشد) و بددلی پیدا نکند به سبب طولانی شدن مدت [[غیبت]] امامش، پس او با من خواهد بود و در درجه من در [[روز قیامت]]<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۳۰۳، بحارالانوار ج ۵، ص ۱۰۹.</ref>.  
#'''[[دعوت]] همگان به [[خوبی‌ها]] و سعی در وانهادن [[بدی‌ها]]:''' [[پیامبر اسلام]]{{صل}}: هرگاه [[بدعت‌ها]] و [[بدی‌ها]] درامت من ظاهر شد، پس باید عالم [[دانش]] خود را ظاهر نماید و هرکس این کار را نکند [[لعنت خدا]] بر او [[باد]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref>. عالم هرکس به مقداری از [[خوبی‌ها]] اطلاع دارد باید آن را به دیگران منتقل کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: هرگاه اهل [[بدعت]] و [[تردید]] را بعد از من دیدید، بی‌زاری خود را از آنان اظهار کنید...<ref>کافی، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref>  
# '''[[دعوت]] همگان به [[خوبی‌ها]] و سعی در وانهادن [[بدی‌ها]]:''' [[پیامبر اسلام]] {{صل}}: هرگاه [[بدعت‌ها]] و [[بدی‌ها]] درامت من ظاهر شد، پس باید عالم [[دانش]] خود را ظاهر نماید و هرکس این کار را نکند [[لعنت خدا]] بر او [[باد]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref>. عالم هرکس به مقداری از [[خوبی‌ها]] اطلاع دارد باید آن را به دیگران منتقل کند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}}: هرگاه اهل [[بدعت]] و [[تردید]] را بعد از من دیدید، بی‌زاری خود را از آنان اظهار کنید...<ref>کافی، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref>  
#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} :''' [[امام رضا]]{{ع}}: [[افضل]] [[اعمال]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: هرکس به این امر [[آگاه]] باشد و قبل [[ظهور]] بمیرد مانند کسی است که در رکاب [[قائم]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. در [[باب]]  [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن سخن‌ها فراوان است و کتاب‌ها درباره آن نوشته‌اند.
# '''[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]] {{ع}} :''' [[امام رضا]] {{ع}}: [[افضل]] [[اعمال]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}: هرکس به این امر [[آگاه]] باشد و قبل [[ظهور]] بمیرد مانند کسی است که در رکاب [[قائم]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. در [[باب]]  [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن سخن‌ها فراوان است و کتاب‌ها درباره آن نوشته‌اند.


اما [[جایگاه]] والای [[انتظار]] از آن جهت است که [[انتظار]] دو گونه است:  
اما [[جایگاه]] والای [[انتظار]] از آن جهت است که [[انتظار]] دو گونه است:  
#سازنده
# سازنده
#بازدارنده  
# بازدارنده  
آنچه در [[احادیث]] پیرامون [[انتظار]] آمده است مربوط به [[انتظار سازنده]] است. وقتی ما [[منتظر]] چیزی بودیم، به خصوص که امری بسیار بزرگ و [[سرنوشت]] ساز باشد، تمام سعی و تلاش خود را در جهت بهره‌برداری بهتر از واقعه به کار می‌بندیم و از این جهت تمام [[احادیث]] مربوط به [[وظایف]] ما در مقابل [[امام عصر]] در [[احادیث]] مربوط به [[انتظار]] تجلی پیدا کرده و معنی می‌شود. ولی چنانچه [[منتظر]] نباشیم و یا [[انتظار]] ما از قسم بازدارنده باشد، [[منتظر]] نبودن نشان از بی‌اهمیتی ما نسبت به موضوع دارد و [[انتظار]] بازدارنده یعنی اینکه [[صبر]] کنیم تا او خودش همه چیز را درست کند. در آن صورت تمام احادیثی که در رابطه با [[امام زمان]]{{ع}} و [[وظایف]] مربوط به [[زمان غیبت]] آن جناب می‌باشد، پوچ و بی‌معنی خواهد شد» <ref>[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص 15-22.</ref>.
آنچه در [[احادیث]] پیرامون [[انتظار]] آمده است مربوط به [[انتظار سازنده]] است. وقتی ما [[منتظر]] چیزی بودیم، به خصوص که امری بسیار بزرگ و [[سرنوشت]] ساز باشد، تمام سعی و تلاش خود را در جهت بهره‌برداری بهتر از واقعه به کار می‌بندیم و از این جهت تمام [[احادیث]] مربوط به [[وظایف]] ما در مقابل [[امام عصر]] در [[احادیث]] مربوط به [[انتظار]] تجلی پیدا کرده و معنی می‌شود. ولی چنانچه [[منتظر]] نباشیم و یا [[انتظار]] ما از قسم بازدارنده باشد، [[منتظر]] نبودن نشان از بی‌اهمیتی ما نسبت به موضوع دارد و [[انتظار]] بازدارنده یعنی اینکه [[صبر]] کنیم تا او خودش همه چیز را درست کند. در آن صورت تمام احادیثی که در رابطه با [[امام زمان]] {{ع}} و [[وظایف]] مربوط به [[زمان غیبت]] آن جناب می‌باشد، پوچ و بی‌معنی خواهد شد» <ref>[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص 15-22.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۹۹: خط ۹۹۶:
:«# [[کسب معرفت]] درست از [[امام زمان]] {{ع}}؛
:«# [[کسب معرفت]] درست از [[امام زمان]] {{ع}}؛
# [[انتظار فرج]] و [[دعا برای ظهور]]؛
# [[انتظار فرج]] و [[دعا برای ظهور]]؛
#رعایت [[ادب]] در نام بردن [[امام زمان]] {{ع}}؛
# رعایت [[ادب]] در نام بردن [[امام زمان]] {{ع}}؛
# [[محبت به حضرت مهدی]] {{ع}}؛
# [[محبت به حضرت مهدی]] {{ع}}؛
#اظهار [[شوق]] برای [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} و [[دعا]] برای آن و [[اندوهگین]] بودن برای [[فراق]] آن [[حضرت]].
# اظهار [[شوق]] برای [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} و [[دعا]] برای آن و [[اندوهگین]] بودن برای [[فراق]] آن [[حضرت]].


# [[تبلیغ]] [[فضائل]] و [[مناقب]] [[امام]] {{ع}}.  
# [[تبلیغ]] [[فضائل]] و [[مناقب]] [[امام]] {{ع}}.  
# [[دعا]] و [[صدقه]] برای [[سلامتی]] [[امام]] {{ع}}.  
# [[دعا]] و [[صدقه]] برای [[سلامتی]] [[امام]] {{ع}}.  
#انجام [[اعمال]] و [[عبادات]] مستحبی به [[نیابت]] از [[امام]] {{ع}}.  
# انجام [[اعمال]] و [[عبادات]] مستحبی به [[نیابت]] از [[امام]] {{ع}}.  
# [[تسلیم]] بودن و بی‌تابی نکردن برای [[ظهور]].  
# [[تسلیم]] بودن و بی‌تابی نکردن برای [[ظهور]].  
#تعیین نکردن [[وقت ظهور]] و [[تکذیب]] کسانی که وقتی برای آن معین می‌کنند.  
# تعیین نکردن [[وقت ظهور]] و [[تکذیب]] کسانی که وقتی برای آن معین می‌کنند.  
#پیوسته به [[یاد امام]] {{ع}} بودن و [[دل]] شکستگی هنگام یاد آن [[حضرت]] {{ع}}  
# پیوسته به [[یاد امام]] {{ع}} بودن و [[دل]] شکستگی هنگام یاد آن [[حضرت]] {{ع}}  
#خوشحال کردن [[مؤمنین]] و [[یاری]] رساندن به آنان.  
# خوشحال کردن [[مؤمنین]] و [[یاری]] رساندن به آنان.  
# [[احترام]] به [[نزدیکان]] و منسوبین به [[امام]] {{ع}}  
# [[احترام]] به [[نزدیکان]] و منسوبین به [[امام]] {{ع}}  
#بزرگداشت اماکن منسوب به [[امام]] {{ع}}.  
# بزرگداشت اماکن منسوب به [[امام]] {{ع}}.  
#عرضه [[حاجات]] به [[امام]] {{ع}}  
# عرضه [[حاجات]] به [[امام]] {{ع}}  
#مقدم داشتن خواسته‌های [[امام]] {{ع}} بر خواسته‌های خویش.  
# مقدم داشتن خواسته‌های [[امام]] {{ع}} بر خواسته‌های خویش.  
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]].  
# [[توسل]] و طلب [[شفاعت]].  
# [[دعوت]] [[مردم]] به آن [[حضرت]] {{ع}}  
# [[دعوت]] [[مردم]] به آن [[حضرت]] {{ع}}  
#برخاستن هنگام شنیدن نام [[امام]] {{ع}}.
# برخاستن هنگام شنیدن نام [[امام]] {{ع}}.


*در [[روایات]] است که در [[مجلسی]]، نزد [[امام رضا]] {{ع}} از آن [[حضرت]] نام برده شد. [[امام رضا]] {{ع}} برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: {{عربی|اللهُم عَجلْ فَرَجَهُ وَ سَهلْ مَخْرَجَه}}<ref>منتخب الاثر، ۵۰۶.</ref>.
* در [[روایات]] است که در [[مجلسی]]، نزد [[امام رضا]] {{ع}} از آن [[حضرت]] نام برده شد. [[امام رضا]] {{ع}} برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: {{عربی|اللهُم عَجلْ فَرَجَهُ وَ سَهلْ مَخْرَجَه}}<ref>منتخب الاثر، ۵۰۶.</ref>.
#درخواست [[صبر]] از [[خداوند]] در [[زمان غیبت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 458-459.</ref>.
# درخواست [[صبر]] از [[خداوند]] در [[زمان غیبت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 458-459.</ref>.
}}
}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش