پرش به محتوا

آیا بردن نام امام مهدی حرام است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵' به '')
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = آیا بردن [[نام امام مهدی]] [[حرام]] است؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[محمد]]
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[محمد]]
| مدخل اصلی =  [[نام امام مهدی]]
| مدخل اصلی =  [[نام امام مهدی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهندگان =۲ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان =۲ پاسخ
}}
}}
خط ۱۳: خط ۱۰:


== پاسخ جامع اجمالی ==
== پاسخ جامع اجمالی ==
=== [[اختلاف]] در نام بردن اسم [[امام زمان]]{{ع}} ===
=== [[اختلاف]] در نام بردن اسم [[امام زمان]] {{ع}} ===
* در مورد [[حکم]] نام بردن [[حضرت مهدی]]{{ع}} به نام اصلی، [[اختلاف]] وجود دارد<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>. با توجه به [[روایات]] متعارض در این موضوع و قایل شدن محدودیت‌هایی برای بردن نام [[امام زمان]]{{ع}} که برگرفته از روایاتی در این زمینه است، می‌‌توان در یک طبقه بندی، موضوع را پیگیری کرد. [[علما]] در این زمینه به پنج دسته تقسیم شده اند: گروهی از [[علما]] با استناد به روایاتی که ناظر به [[تحریم]] هستند، بردن نام خاص آن [[حضرت]] را [[ممنوع]] و [[حرام]] دانسته‌اند؛ عده ای عدم جواز را تا [[زمان ظهور]] دانسته‌اند؛ برخی قائل به جواز هستند منتها جواز را [[مقید]] به زمان غیر از [[تقیه]] و [[ترس]] دانسته و برخی نیز با استناد به روایاتی که در آنها نام آن [[حضرت]] به صراحت ذکر شده، قائل به جواز مطلق شده‌اند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
* در مورد [[حکم]] نام بردن [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام اصلی، [[اختلاف]] وجود دارد<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>. با توجه به [[روایات]] متعارض در این موضوع و قایل شدن محدودیت‌هایی برای بردن نام [[امام زمان]] {{ع}} که برگرفته از روایاتی در این زمینه است، می‌‌توان در یک طبقه بندی، موضوع را پیگیری کرد. [[علما]] در این زمینه به پنج دسته تقسیم شده اند: گروهی از [[علما]] با استناد به روایاتی که ناظر به [[تحریم]] هستند، بردن نام خاص آن [[حضرت]] را [[ممنوع]] و [[حرام]] دانسته‌اند؛ عده ای عدم جواز را تا [[زمان ظهور]] دانسته‌اند؛ برخی قائل به جواز هستند منتها جواز را [[مقید]] به زمان غیر از [[تقیه]] و [[ترس]] دانسته و برخی نیز با استناد به روایاتی که در آنها نام آن [[حضرت]] به صراحت ذکر شده، قائل به جواز مطلق شده‌اند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.


=== [[ادله روایی]] نظرات مختلف ===
=== [[ادله روایی]] نظرات مختلف ===
* مستند [[روایی]] دیدگاه‌های فوق را در چهار دسته می‌توان بیان کرد:
* مستند [[روایی]] دیدگاه‌های فوق را در چهار دسته می‌توان بیان کرد:
==== عدم جواز به صورت مطلق‌ ====
==== عدم جواز به صورت مطلق‌ ====
* [[روایات]] عدم جواز به صورت مطلق‌: روایاتی وجود دارد که ما را بر آن می‌دارد تا به هر [[علت]] از ذکر [[نام صریح امام مهدی]]{{ع}} خودداری کنیم: [[امیر مؤمنان]]{{ع}} در پاسخ [[عمر بن خطاب]] که پرسیده بود: نام [[امام زمان]]{{ع}} چیست؟ فرمود: «نام او را نمی‌توانم ببرم، چون [[پیامبر]]{{صل}} از من [[پیمان]] گرفته، و این نام در نزد [[رسول خدا]]{{صل}} به [[ودیعت]] گذاشته شده است»<ref>{{متن حدیث|سَأَلَ عُمَرُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ‏{{ع}}عَنِ الْمَهْدِیِّ قَالَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَخْبِرْنِی عَنِ الْمَهْدِیِّ مَا اسْمُهُ قَالَ أَمَّا اسْمُهُ فَلَا إِنَّ حَبِیبِی وَ خَلِیلِی عَهِدَ إِلَیَّ أَنْ لَا أُحَدِّثَ بِاسْمِهِ حَتَّی یَبْعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مِمَّا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ فِی عِلْمِهِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۳.</ref> و...<ref>ر.ک. [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۸۵-۸۸.</ref>.
* [[روایات]] عدم جواز به صورت مطلق‌: روایاتی وجود دارد که ما را بر آن می‌دارد تا به هر [[علت]] از ذکر [[نام صریح امام مهدی]] {{ع}} خودداری کنیم: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در پاسخ [[عمر بن خطاب]] که پرسیده بود: نام [[امام زمان]] {{ع}} چیست؟ فرمود: «نام او را نمی‌توانم ببرم، چون [[پیامبر]] {{صل}} از من [[پیمان]] گرفته، و این نام در نزد [[رسول خدا]] {{صل}} به [[ودیعت]] گذاشته شده است»<ref>{{متن حدیث|سَأَلَ عُمَرُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ‏{{ع}}عَنِ الْمَهْدِیِّ قَالَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَخْبِرْنِی عَنِ الْمَهْدِیِّ مَا اسْمُهُ قَالَ أَمَّا اسْمُهُ فَلَا إِنَّ حَبِیبِی وَ خَلِیلِی عَهِدَ إِلَیَّ أَنْ لَا أُحَدِّثَ بِاسْمِهِ حَتَّی یَبْعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مِمَّا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ فِی عِلْمِهِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۳.</ref> و...<ref>ر.ک. [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۸۵-۸۸.</ref>.
* بزرگانی همانند [[شیخ صدوق]] و علامۀ [[مجلسی]] به استناد همین [[روایات]]، از بردن [[نام صریح امام زمان]]{{ع}} [[نهی]] کرده‌اند. همچنین با توجه به اینکه تعدادی از این [[روایات]] مربوط به [[پیش از ولادت امام مهدی]]{{ع}} است و برخی دیگر مربوط به پس از ولادت و برخی دیگر مربوط به [[دوران غیبت صغری]] است و در تمام آنها [[نهی]] شده است که [[نام صریح امام زمان]]{{ع}} برده شود، نشان دهندۀ این است که این ممنوعیت مربوط به [[دوران غیبت صغری]] نیست<ref>ر.ک. [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۸۵-۸۸.</ref>.
* بزرگانی همانند [[شیخ صدوق]] و علامۀ [[مجلسی]] به استناد همین [[روایات]]، از بردن [[نام صریح امام زمان]] {{ع}} [[نهی]] کرده‌اند. همچنین با توجه به اینکه تعدادی از این [[روایات]] مربوط به [[پیش از ولادت امام مهدی]] {{ع}} است و برخی دیگر مربوط به پس از ولادت و برخی دیگر مربوط به [[دوران غیبت صغری]] است و در تمام آنها [[نهی]] شده است که [[نام صریح امام زمان]] {{ع}} برده شود، نشان دهندۀ این است که این ممنوعیت مربوط به [[دوران غیبت صغری]] نیست<ref>ر.ک. [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۸۵-۸۸.</ref>.
* [[روایات]] دسته اول را می‌توان به گروه‌هایی تقسیم کرد:
* [[روایات]] دسته اول را می‌توان به گروه‌هایی تقسیم کرد:
# نام بردن [[حضرت]] با نام مخصوص برابر با [[کفر]] است: «[[صاحب]] این امر کسی است که جز [[کافر]]، نام او را به اسم خودش [[نبرد]]»<ref>{{متن حدیث|صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ لاَ یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ إِلاَّ کَافِرٌ}}، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۴.</ref>. برخی از شارحان کافی، درباره این [[حدیث]] گفته‌اند: شاید مراد از [[کافر]] در این [[روایت]]، کسی باشد که [[اوامر الهی]] را ترک و [[نواهی]] او را انجام می‌دهد؛ نه کسی که منکر [[پروردگار]] و یا [[مشرک]] به او است. شاید این مختص به زمان [[تقیه]] باشد؛ چرا که [[روایات]] فراوانی، به نام آن [[حضرت]] تصریح کرده است<ref>مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>.
# نام بردن [[حضرت]] با نام مخصوص برابر با [[کفر]] است: «[[صاحب]] این امر کسی است که جز [[کافر]]، نام او را به اسم خودش [[نبرد]]»<ref>{{متن حدیث|صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ لاَ یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ إِلاَّ کَافِرٌ}}، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۴.</ref>. برخی از شارحان کافی، درباره این [[حدیث]] گفته‌اند: شاید مراد از [[کافر]] در این [[روایت]]، کسی باشد که [[اوامر الهی]] را ترک و [[نواهی]] او را انجام می‌دهد؛ نه کسی که منکر [[پروردگار]] و یا [[مشرک]] به او است. شاید این مختص به زمان [[تقیه]] باشد؛ چرا که [[روایات]] فراوانی، به نام آن [[حضرت]] تصریح کرده است<ref>مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>.
# نام بردن ایشان جایز نیست: همان‌گونه که ولادت ایشان، مخفی است: «او [[فرزند]] [[سرور]] کنیزان است؛ کسی که ولادتش بر [[مردمان]] پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست»<ref>{{متن حدیث|ذَلِکَ اِبْنُ سَیِّدَةِ اَلْإِمَاءِ اَلَّذِی تَخْفَی عَلَی اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ یَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُ}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>. اگرچه ولادت آن [[حضرت]] بر عموم [[مردم]] پوشیده بود؛ ولی عده‌ای از این امر [[آگاه]] بودند. بنابراین می‌توان احتمال داد، این عدم جواز، برای همۀ [[مردم]] نیست<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
# نام بردن ایشان جایز نیست: همان‌گونه که ولادت ایشان، مخفی است: «او [[فرزند]] [[سرور]] کنیزان است؛ کسی که ولادتش بر [[مردمان]] پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست»<ref>{{متن حدیث|ذَلِکَ اِبْنُ سَیِّدَةِ اَلْإِمَاءِ اَلَّذِی تَخْفَی عَلَی اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ یَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُ}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>. اگرچه ولادت آن [[حضرت]] بر عموم [[مردم]] پوشیده بود؛ ولی عده‌ای از این امر [[آگاه]] بودند. بنابراین می‌توان احتمال داد، این عدم جواز، برای همۀ [[مردم]] نیست<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
# نام بردن آن [[حضرت]] جایز نیست؛ همان‌گونه که جسم ایشان دیدنی نیست: [[امام صادق]]{{ع}} در جواب کسی که پرسید: «[[مهدی]] از [[فرزندان]] کیست؟ فرمود: [[پنجمین امام]] از [[فرزندان]] [[امام هفتم]] که شخص او از دیدگان شما [[نهان]] شود و نام بردنش روا نباشد»<ref>{{متن حدیث|الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ اَلسَّابِعِ یَغِیبُ عَنْکُمْ شَخْصُهُ وَ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ تَسْمِیَتُهُ}}، علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۱۱، ح ۱۲.</ref>. در این دسته از [[روایات]] نیز به جهت وجود ضمایر مخاطب در {{متن حدیث|یَغِیبُ عَنْکُمْ و وَ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ}}، ممکن است گفته شود، [[حرمت]] تنها متوجه مخاطبان آن [[حضرت]] بود و این به [[دلیل]] فشارهایی است که از طرف [[ظالمان]] بر [[شیعیان]] به جهت نام بردن [[حضرت]] وارد می‌کردند<ref>مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>. به علاوه روایاتی نیز وجود دارد که می‌گوید [[حضرت مهدی]]{{ع}} را در [[دوران غیبت]] می‌بینند. بنابراین از این دسته [[روایات]]، به خاطر وجود احتمالات، نمی‌توان قطع به [[حرمت]] را برای همگان استفاده کرد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
# نام بردن آن [[حضرت]] جایز نیست؛ همان‌گونه که جسم ایشان دیدنی نیست: [[امام صادق]] {{ع}} در جواب کسی که پرسید: «[[مهدی]] از [[فرزندان]] کیست؟ فرمود: [[پنجمین امام]] از [[فرزندان]] [[امام هفتم]] که شخص او از دیدگان شما [[نهان]] شود و نام بردنش روا نباشد»<ref>{{متن حدیث|الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ اَلسَّابِعِ یَغِیبُ عَنْکُمْ شَخْصُهُ وَ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ تَسْمِیَتُهُ}}، علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۱۱، ح ۱۲.</ref>. در این دسته از [[روایات]] نیز به جهت وجود ضمایر مخاطب در {{متن حدیث|یَغِیبُ عَنْکُمْ و وَ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ}}، ممکن است گفته شود، [[حرمت]] تنها متوجه مخاطبان آن [[حضرت]] بود و این به [[دلیل]] فشارهایی است که از طرف [[ظالمان]] بر [[شیعیان]] به جهت نام بردن [[حضرت]] وارد می‌کردند<ref>مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>. به علاوه روایاتی نیز وجود دارد که می‌گوید [[حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] می‌بینند. بنابراین از این دسته [[روایات]]، به خاطر وجود احتمالات، نمی‌توان قطع به [[حرمت]] را برای همگان استفاده کرد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
# نام برنده آن [[حضرت]] بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]]{{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: «[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَمَّانِی فِی مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ}}، مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>. در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن [[حضرت]] در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن [[حضرت]] می‌گردید وگرنه صرف نام بردن ـ بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان ـ مایۀ ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
# نام برنده آن [[حضرت]] بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]] {{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: «[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَمَّانِی فِی مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ}}، مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>. در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن [[حضرت]] در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن [[حضرت]] می‌گردید وگرنه صرف نام بردن ـ بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان ـ مایۀ ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
==== عدم جواز تا [[هنگام ظهور]] ====
==== عدم جواز تا [[هنگام ظهور]] ====
* [[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]: [[محمد بن زیاد]] [[ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} دربارۀ [[امام غایب]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: «کسی که ولادتش بر [[مردمان]] پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد»<ref>{{متن حدیث|تَخْفَی عَلَی اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُ حَتَّی یُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَیَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref><ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>
* [[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]: [[محمد بن زیاد]] [[ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} دربارۀ [[امام غایب]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: «کسی که ولادتش بر [[مردمان]] پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد»<ref>{{متن حدیث|تَخْفَی عَلَی اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُ حَتَّی یُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَیَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref><ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>
==== جواز بدون [[بیم]] خطر ====
==== جواز بدون [[بیم]] خطر ====
* [[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر: در این دسته از [[روایات]]، به [[علت]] نام نبردن [[حضرت]] اشاره شده است. در این صورت اگر آن [[علت]] وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. از خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی آمده است: «پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد»<ref>{{متن حدیث|... فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَی اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَی اَلْمَکَانِ دَلُّوا عَلَیْهِ}}، طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
* [[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر: در این دسته از [[روایات]]، به [[علت]] نام نبردن [[حضرت]] اشاره شده است. در این صورت اگر آن [[علت]] وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. از خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی آمده است: «پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد»<ref>{{متن حدیث|... فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَی اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَی اَلْمَکَانِ دَلُّوا عَلَیْهِ}}، طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
==== جواز نام بردن ====
==== جواز نام بردن ====
* جواز نام بردن‌: این دسته، خود دارای چند گونه است:
* جواز نام بردن‌: این دسته، خود دارای چند گونه است:
# گونه اول: یاد کردن [[اسم حضرت]] در کتاب‌ها: در جایز بودن آن تردید نیست، چراکه از زمان [[شیخ کلینی]] تا زمان ما این طور بوده که نام آن [[حضرت]]{{ع}} را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند، بدون اینکه کسی بر آنان [[اعتراض]] نماید<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه اول: یاد کردن [[اسم حضرت]] در کتاب‌ها: در جایز بودن آن تردید نیست، چراکه از زمان [[شیخ کلینی]] تا زمان ما این طور بوده که نام آن [[حضرت]] {{ع}} را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند، بدون اینکه کسی بر آنان [[اعتراض]] نماید<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه دوم: یاد کردن آن جناب با اشاره و کنایه، مانند اینکه گفته شود: اسم او اسم [[رسول خدا]]{{صل}} است و کنیه‌اش [[کنیه]] آن [[حضرت]]. جایز بودن این مورد و گونه اول به غیر حال [[ترس]] اختصاص دارد، زیرا حالت [[ترس]]، موجب [[حرام]] شدن هر جایزی است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه دوم: یاد کردن آن جناب با اشاره و کنایه، مانند اینکه گفته شود: اسم او اسم [[رسول خدا]] {{صل}} است و کنیه‌اش [[کنیه]] آن [[حضرت]]. جایز بودن این مورد و گونه اول به غیر حال [[ترس]] اختصاص دارد، زیرا حالت [[ترس]]، موجب [[حرام]] شدن هر جایزی است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه سوم: یاد کردن آن [[حضرت]] در [[دعا]] و [[مناجات]]، به طوری که عنوان نام بردن در محافل و مجامع را نداشته باشد. ظاهراً در این صورت نیز جایز است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه سوم: یاد کردن آن [[حضرت]] در [[دعا]] و [[مناجات]]، به طوری که عنوان نام بردن در محافل و مجامع را نداشته باشد. ظاهراً در این صورت نیز جایز است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه چهارم: یاد کردن آن [[حضرت]] در مجامع و غیر آنها به طور سری و در [[دل]]؛ [[حق]] آن است که در این صورت نیز جایز است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه چهارم: یاد کردن آن [[حضرت]] در مجامع و غیر آنها به طور سری و در [[دل]]؛ [[حق]] آن است که در این صورت نیز جایز است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه پنجم: یاد کردن نام آن [[حضرت]] در مجالسی که [[ترس]] و تقیه‌ای در آنها نیست. برخی قائل به [[حرمت]] هستند مانند [[شیخ صدوق]] و مفید و [[طبرسی]] و [[محقق داماد]] و [[علامه مجلسی]] و محقق نوری<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
# گونه پنجم: یاد کردن نام آن [[حضرت]] در مجالسی که [[ترس]] و تقیه‌ای در آنها نیست. برخی قائل به [[حرمت]] هستند مانند [[شیخ صدوق]] و مفید و [[طبرسی]] و [[محقق داماد]] و [[علامه مجلسی]] و محقق نوری<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۲۳-۲۶.</ref>.
* در ادامۀ تبیین این دسته به روایاتی که در آنها نام آن [[امام]] صریحا ذکر شده است می‌‌پردازیم:
* در ادامۀ تبیین این دسته به روایاتی که در آنها نام آن [[امام]] صریحا ذکر شده است می‌‌پردازیم:
# روایاتی که قبل از ولادت ایشان، به نام [[مبارک]] آن [[حضرت]] اشاره کرده است: [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]] از [[حضرت علی]]{{ع}}، [[نقل]] کرده است: [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، [[نام امامان]] بعد از [[حضرت علی]]{{ع}} را یکی پس از دیگری برای آن [[حضرت]] برشمرد، تا اینکه فرمود: «[[مهدی]] امتم [در میان ایشان‌] [[محمد]] است که [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد..».<ref>{{متن حدیث|مَهْدِیِّ أُمَّتِی مُحَمَّدٌ اَلَّذِی یَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً..}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۴، ح ۳۷.</ref><ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>
# روایاتی که قبل از ولادت ایشان، به نام [[مبارک]] آن [[حضرت]] اشاره کرده است: [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]] از [[حضرت علی]] {{ع}}، [[نقل]] کرده است: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، [[نام امامان]] بعد از [[حضرت علی]] {{ع}} را یکی پس از دیگری برای آن [[حضرت]] برشمرد، تا اینکه فرمود: «[[مهدی]] امتم [در میان ایشان‌] [[محمد]] است که [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد..».<ref>{{متن حدیث|مَهْدِیِّ أُمَّتِی مُحَمَّدٌ اَلَّذِی یَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً..}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۴، ح ۳۷.</ref><ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>
# برخی [[روایات]] شامل سخنانی است که پس از ولادت ایشان، از آن [[حضرت]] با نام [[محمد]] یاد کرده‌اند: [[ابراهیم]] کوفی، [[نقل]] کرده است [[امام عسکری]]{{ع}} گوسفندی سر برید و برای من فرستاد و فرمود: «این بخشی از [[عقیقه]] فرزندم [[محمد]] است»<ref>{{متن حدیث|مِنْ عَقِیقَةِ اِبْنِی مُحَمَّدٍ}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۳۲، ح ۱۰.</ref><ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>
# برخی [[روایات]] شامل سخنانی است که پس از ولادت ایشان، از آن [[حضرت]] با نام [[محمد]] یاد کرده‌اند: [[ابراهیم]] کوفی، [[نقل]] کرده است [[امام عسکری]] {{ع}} گوسفندی سر برید و برای من فرستاد و فرمود: «این بخشی از [[عقیقه]] فرزندم [[محمد]] است»<ref>{{متن حدیث|مِنْ عَقِیقَةِ اِبْنِی مُحَمَّدٍ}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۳۲، ح ۱۰.</ref><ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>
* باید توجه داشت شاید [[هدف]] و مقصود [[امامان]]{{ع}} از ممنوعیت نام بردم [[حضرت]] این بوده که نام این [[خلیفه]] و این ذخیرۀ [[الهی]] باید با رعایت [[ادب]] برده شود و سزاوار است از [[القاب امام مهدی]] (علیه [[اسلام]]) مانند [[حجت]]، [[قائم]]، [[بقیة الله]] و... استفاده شود، همان‌گونه که خودشان چنین یاد می‌کردند: [[امام حسن عسکری]]{{ع}} به [[ابوهاشم]] چنین فرمود: «چه خواهید کرد در روزهایی که نه شخص او را می‌بینید و نه جایز است نامش را ببرید». [[ابوهاشم]] گوید: عرض کردم: پس چگونه نام او را یاد کنیم؟ [[حضرت]] فرمود: «بگویید: [[الحجة]] من [[آل محمد]]{{ع}}»<ref>{{متن حدیث|الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِی ابْنِیَ الْحَسَنُ فَکَیْفَ لَکُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ فَقَالَ لِأَنَّکُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا یَحِلُّ لَکُمْ ذِکْرُهُ بِاسْمِهِ قُلْتُ فَکَیْفَ نَذْکُرُهُ قَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص}}؛ نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۸۴.</ref><ref>ر.ک. [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۸۵-۸۸.</ref>
* باید توجه داشت شاید [[هدف]] و مقصود [[امامان]] {{ع}} از ممنوعیت نام بردم [[حضرت]] این بوده که نام این [[خلیفه]] و این ذخیرۀ [[الهی]] باید با رعایت [[ادب]] برده شود و سزاوار است از [[القاب امام مهدی]] (علیه [[اسلام]]) مانند [[حجت]]، [[قائم]]، [[بقیة الله]] و... استفاده شود، همان‌گونه که خودشان چنین یاد می‌کردند: [[امام حسن عسکری]] {{ع}} به [[ابوهاشم]] چنین فرمود: «چه خواهید کرد در روزهایی که نه شخص او را می‌بینید و نه جایز است نامش را ببرید». [[ابوهاشم]] گوید: عرض کردم: پس چگونه نام او را یاد کنیم؟ [[حضرت]] فرمود: «بگویید: [[الحجة]] من [[آل محمد]] {{ع}}»<ref>{{متن حدیث|الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِی ابْنِیَ الْحَسَنُ فَکَیْفَ لَکُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ فَقَالَ لِأَنَّکُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا یَحِلُّ لَکُمْ ذِکْرُهُ بِاسْمِهِ قُلْتُ فَکَیْفَ نَذْکُرُهُ قَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص}}؛ نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۸۴.</ref><ref>ر.ک. [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۸۵-۸۸.</ref>


* '''نکته پایانی‌''': برخی از بزرگان معاصر، پس از [[نقل]] چهار گروه [[روایات]] یاد شده، نوشته‌اند: ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک [[تقیه]] است. بنابراین نام بردن از آن [[حضرت]] به این نام در زمان ما هیچ‌گونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم [[روایات]] ـ که دلالت بر جواز می‌کرد ـ از دسته‌های دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه می‌گیرند: «[[حرمت]] تنها در هنگام [[تقیه]] بوده و تنها راه جمع بین [[روایات]] همین قول است وگرنه باید هر دو دسته [[روایت]] را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم ـ اگر بگوییم [[روایات]] ظنی هستند ـ و حاصل هم این می‌شود که قائل به جواز شویم»<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
* '''نکته پایانی‌''': برخی از بزرگان معاصر، پس از [[نقل]] چهار گروه [[روایات]] یاد شده، نوشته‌اند: ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک [[تقیه]] است. بنابراین نام بردن از آن [[حضرت]] به این نام در زمان ما هیچ‌گونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم [[روایات]] ـ که دلالت بر جواز می‌کرد ـ از دسته‌های دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه می‌گیرند: «[[حرمت]] تنها در هنگام [[تقیه]] بوده و تنها راه جمع بین [[روایات]] همین قول است وگرنه باید هر دو دسته [[روایت]] را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم ـ اگر بگوییم [[روایات]] ظنی هستند ـ و حاصل هم این می‌شود که قائل به جواز شویم»<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۰۱-۲۱۶.</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۲:
'''گونه اول:''' یاد کردن آن در کتاب‌ها، که در جایز بودن آن تردید نیست به [[حکم]] اصل، و به جهت این که [[دلایل]] منع شامل آن نمی‌شود، و نیز به جهت آن که خواهیم دید که شیوه پیشینیان [[صالح]] و علمای عامل‌مان - که [[رضوان]] [[خداوند]] بر همه آنان [[باد]] - از زمان [[شیخ کلینی]] تا زمان ما این طور بوده که نام آن [[حضرت]] {{ع}} را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند، بدون این که کسی بر آنان [[اعتراض]] نماید.
'''گونه اول:''' یاد کردن آن در کتاب‌ها، که در جایز بودن آن تردید نیست به [[حکم]] اصل، و به جهت این که [[دلایل]] منع شامل آن نمی‌شود، و نیز به جهت آن که خواهیم دید که شیوه پیشینیان [[صالح]] و علمای عامل‌مان - که [[رضوان]] [[خداوند]] بر همه آنان [[باد]] - از زمان [[شیخ کلینی]] تا زمان ما این طور بوده که نام آن [[حضرت]] {{ع}} را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند، بدون این که کسی بر آنان [[اعتراض]] نماید.


'''گونه دوم:''' یاد کردن آن جناب با اشاره و کنایه، مانند این که گفته شود: اسم او اسم [[رسول خدا]]{{صل}} است و کنیه‌اش [[کنیه]] آن [[حضرت]] می‌باشد. این نیز جایز است به همان ادله‌ای که در گونه نخستین گذشت، به اضافه [[روایات]] متعددی که از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیغمبر]]{{صل}} رسیده که در آنها تصریح فرموده به این که: [[مهدی]] از [[فرزندان]] من است، نام او نام من و کنیه‌اش [[کنیه]] من می‌باشد. و باید دانست که جایز بودن در این مورد و گونه اول به غیر حال [[ترس]] اختصاص دارد، زیرا که حالت [[ترس]] از جمله عناوین عارضی است که مایه [[حرام]] شدن هر جایز می‌باشد چنان که پوشیده نیست.
'''گونه دوم:''' یاد کردن آن جناب با اشاره و کنایه، مانند این که گفته شود: اسم او اسم [[رسول خدا]] {{صل}} است و کنیه‌اش [[کنیه]] آن [[حضرت]] می‌باشد. این نیز جایز است به همان ادله‌ای که در گونه نخستین گذشت، به اضافه [[روایات]] متعددی که از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیغمبر]] {{صل}} رسیده که در آنها تصریح فرموده به این که: [[مهدی]] از [[فرزندان]] من است، نام او نام من و کنیه‌اش [[کنیه]] من می‌باشد. و باید دانست که جایز بودن در این مورد و گونه اول به غیر حال [[ترس]] اختصاص دارد، زیرا که حالت [[ترس]] از جمله عناوین عارضی است که مایه [[حرام]] شدن هر جایز می‌باشد چنان که پوشیده نیست.


'''گونه سوم:''' یاد کردن آن [[حضرت]] در [[دعا]] و [[مناجات]]، به طوری که عنوان نام بردن در محافل و مجامع را نداشته باشد. ظاهراً در این صورت نیز جایز است، به جهت این که [[دلایل]] جواز - که در گونه هفتم خواهی دید - در این قسمت جریان دارد، اضافه بر ورود آن در بعضی از [[دعاها]] و تعقیبات، ولی احوط آن است که ترک گردد، مگر این که در [[روایت]] صحیحی رسیده باشد، (خوب دقت کنید).
'''گونه سوم:''' یاد کردن آن [[حضرت]] در [[دعا]] و [[مناجات]]، به طوری که عنوان نام بردن در محافل و مجامع را نداشته باشد. ظاهراً در این صورت نیز جایز است، به جهت این که [[دلایل]] جواز - که در گونه هفتم خواهی دید - در این قسمت جریان دارد، اضافه بر ورود آن در بعضی از [[دعاها]] و تعقیبات، ولی احوط آن است که ترک گردد، مگر این که در [[روایت]] صحیحی رسیده باشد، (خوب دقت کنید).


'''گونه چهارم:''' یاد کردن آن [[حضرت]] در مجامع و غیر آنها به طور سری و در [[دل]]، و [[حق]] آن است که در این صورت نیز جایز باشد، به جهت این که [[دلایل]] منع از این قسمت منصرف است، پس اصل و [[دلایل]] جواز بدون معارض باقی می‌مانند، اضافه بر روایتی که در مستدرک با سندی از [[حذیفه]] بن الیمان آمده که [[رسول خدا]]{{صل}} در خبر وصف [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "و او است که به طور آشکارا پیش از قیامش کسی نامش را [[نبرد]] مگر [[کافر]] به او"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۸۰ ح ۱۴.</ref>. و نیز مؤید این اختصاص یافتن [[حرمت]] به آن در مورد اجماعی که [[محقق داماد]] آن را [[نقل]] کرده که: "بطور علنی و آشکار نامش را برند". و سخنش خواهد آمد.
'''گونه چهارم:''' یاد کردن آن [[حضرت]] در مجامع و غیر آنها به طور سری و در [[دل]]، و [[حق]] آن است که در این صورت نیز جایز باشد، به جهت این که [[دلایل]] منع از این قسمت منصرف است، پس اصل و [[دلایل]] جواز بدون معارض باقی می‌مانند، اضافه بر روایتی که در مستدرک با سندی از [[حذیفه]] بن الیمان آمده که [[رسول خدا]] {{صل}} در خبر وصف [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "و او است که به طور آشکارا پیش از قیامش کسی نامش را [[نبرد]] مگر [[کافر]] به او"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۸۰ ح ۱۴.</ref>. و نیز مؤید این اختصاص یافتن [[حرمت]] به آن در مورد اجماعی که [[محقق داماد]] آن را [[نقل]] کرده که: "بطور علنی و آشکار نامش را برند". و سخنش خواهد آمد.


'''گونه پنجم:''' یاد کردن این اسم [[شریف]] در مواقع [[ترس]]، مانند: محافل و مجالس [[دشمنان دین]] که [[تقیه]] با آنان [[واجب]] است، و هیچ اختلافی از هیچ یک از متقدمین و متأخرین در [[حرمت]] این قسم نیست، و نیز تمام [[دلایل]] [[تقیه]] بر آن دلالت دارد، و هم چنین [[احادیث]] منع از نام بردن، همگی شامل این قسم می‌شود.
'''گونه پنجم:''' یاد کردن این اسم [[شریف]] در مواقع [[ترس]]، مانند: محافل و مجالس [[دشمنان دین]] که [[تقیه]] با آنان [[واجب]] است، و هیچ اختلافی از هیچ یک از متقدمین و متأخرین در [[حرمت]] این قسم نیست، و نیز تمام [[دلایل]] [[تقیه]] بر آن دلالت دارد، و هم چنین [[احادیث]] منع از نام بردن، همگی شامل این قسم می‌شود.
خط ۱۱۰: خط ۱۰۷:


«وجود [[روایات]] متعارض در این موضوع، باعث شده نظرات مختلفی ارائه گردد. گروهی با استناد به روایاتی که ناظر به [[تحریم]] می‌باشند، بردن نام خاص آن [[حضرت]] را، [[ممنوع]] و [[حرام]] دانسته‌اند. عده‌ای جواز را [[مقید]] به زمان غیر از [[تقیه]] و [[ترس]] دانسته و برخی نیز با استناد به روایاتی که در آنها نام آن [[حضرت]] به صراحت ذکر شده، قائل به جواز شده‌اند. بنابراین می‌توان مستند روایی دیدگاه‌های فوق را چنین بیان کرد:
«وجود [[روایات]] متعارض در این موضوع، باعث شده نظرات مختلفی ارائه گردد. گروهی با استناد به روایاتی که ناظر به [[تحریم]] می‌باشند، بردن نام خاص آن [[حضرت]] را، [[ممنوع]] و [[حرام]] دانسته‌اند. عده‌ای جواز را [[مقید]] به زمان غیر از [[تقیه]] و [[ترس]] دانسته و برخی نیز با استناد به روایاتی که در آنها نام آن [[حضرت]] به صراحت ذکر شده، قائل به جواز شده‌اند. بنابراین می‌توان مستند روایی دیدگاه‌های فوق را چنین بیان کرد:
#روایاتی که [[حرمت]] را مربوط به هر زمان و هر مکان دانسته است؛
# روایاتی که [[حرمت]] را مربوط به هر زمان و هر مکان دانسته است؛
#روایاتی که [[حرمت]] را تا زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} دانسته است؛
# روایاتی که [[حرمت]] را تا زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} دانسته است؛
#روایاتی که نام بردن را تنها در شرایط [[تقیه]] و [[ترس]] بر آن [[حضرت]]، جایز نمی‌داند؛
# روایاتی که نام بردن را تنها در شرایط [[تقیه]] و [[ترس]] بر آن [[حضرت]]، جایز نمی‌داند؛
#روایاتی که بدون هیچ قیدی، نام بردن را جایز می‌داند و [[ائمه]] {{عم}} و یارانشان نیز در آنها تصریح به نام آن [[حضرت]] کرده‌اند.
# روایاتی که بدون هیچ قیدی، نام بردن را جایز می‌داند و [[ائمه]] {{عم}} و یارانشان نیز در آنها تصریح به نام آن [[حضرت]] کرده‌اند.


انواع [[روایات]] درباره نام بردن [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام خاص (م ح م د)
انواع [[روایات]] درباره نام بردن [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام خاص (م ح م د)
*'''یک. [[روایات]] عدم جواز به صورت مطلق‌:''' [[روایات]] دسته اول را می‌توان به گروه‌هایی چند تقسیم کرد:
* '''یک. [[روایات]] عدم جواز به صورت مطلق‌:''' [[روایات]] دسته اول را می‌توان به گروه‌هایی چند تقسیم کرد:


۱.نام بردن [[حضرت]] با نام مخصوص برابر با [[کفر]] است: [[محمد]] بن [[یعقوب]] کلینی در کافی با ذکر [[سند]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{عربی|"صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ لاَ يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ إِلاَّ كَافِرٌ "}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۴.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر کسی است که جز [[کافر]]، نام او را به اسم خودش [[نبرد]]". این [[حدیث]] را [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]]<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸، ح ۱.</ref> و مسعودی در اثبات الوصیة<ref>اثبات الوصیة، ص ۲۸۰.</ref> [[نقل]] کرده‌اند و اگر در منابع بعدی نیز ذکر شده، عمدتا از این منابع است. این [[روایت]] صریح در [[حرمت]] است؛ اگرچه عده‌ای آن را حمل بر مبالغه کرده‌اند. برخی از شارحان کافی، درباره این [[حدیث]] گفته‌اند: شاید مراد از [[کافر]] در این [[روایت]]، کسی باشد که [[اوامر الهی]] را ترک و [[نواهی]] او را انجام می‌دهد؛ نه کسی که منکر [[پروردگار]] و یا [[مشرک]] به او است. شاید این مختص به زمان [[تقیه]] باشد؛ چرا که [[روایات]] فراوانی، به نام آن [[حضرت]] تصریح کرده است<ref>ر.ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>. برخی دیگر از شارحان، همچنان بر استفاده [[حرمت]]، از این‌گونه [[روایات]] پافشاری کرده‌اند<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۴، صص ۱۸- ۱۶.</ref>.
۱.نام بردن [[حضرت]] با نام مخصوص برابر با [[کفر]] است: [[محمد]] بن [[یعقوب]] کلینی در کافی با ذکر [[سند]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{عربی|"صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ لاَ يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ إِلاَّ كَافِرٌ "}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۴.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر کسی است که جز [[کافر]]، نام او را به اسم خودش [[نبرد]]". این [[حدیث]] را [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]]<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸، ح ۱.</ref> و مسعودی در اثبات الوصیة<ref>اثبات الوصیة، ص ۲۸۰.</ref> [[نقل]] کرده‌اند و اگر در منابع بعدی نیز ذکر شده، عمدتا از این منابع است. این [[روایت]] صریح در [[حرمت]] است؛ اگرچه عده‌ای آن را حمل بر مبالغه کرده‌اند. برخی از شارحان کافی، درباره این [[حدیث]] گفته‌اند: شاید مراد از [[کافر]] در این [[روایت]]، کسی باشد که [[اوامر الهی]] را ترک و [[نواهی]] او را انجام می‌دهد؛ نه کسی که منکر [[پروردگار]] و یا [[مشرک]] به او است. شاید این مختص به زمان [[تقیه]] باشد؛ چرا که [[روایات]] فراوانی، به نام آن [[حضرت]] تصریح کرده است<ref>ر.ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>. برخی دیگر از شارحان، همچنان بر استفاده [[حرمت]]، از این‌گونه [[روایات]] پافشاری کرده‌اند<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۴، صص ۱۸- ۱۶.</ref>.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۲:


۴. نام برنده آن [[حضرت]] بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]] {{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: {{عربی|"مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ"}}<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>؛ "[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد". در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن [[حضرت]] در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن [[حضرت]] می‌گردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از "فی مجمع من الناس" [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد.
۴. نام برنده آن [[حضرت]] بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]] {{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: {{عربی|"مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ"}}<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>؛ "[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد". در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن [[حضرت]] در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن [[حضرت]] می‌گردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از "فی مجمع من الناس" [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد.
*'''دو. [[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]:''' [[محمد]] بن زیاد [[ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} درباره [[امام غایب]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{عربی|"تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>؛ "... کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آن‌گاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد". [[عبد العظیم حسنی]] گوید: ... [[امام هادی]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"وَ مِنْ بَعْدِيَ اِبْنِي اَلْحَسَنُ ، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً"}}<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۹، ح ۱.</ref>؛ "... و پس از من پسرم [[حسن]] است و [[مردم]] با [[جانشین]] او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمی‌بینند و بردن نام او روا نباشد؛ تا آنکه [[قیام]] کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید...".
* '''دو. [[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]:''' [[محمد]] بن زیاد [[ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} درباره [[امام غایب]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{عربی|"تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>؛ "... کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آن‌گاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد". [[عبد العظیم حسنی]] گوید: ... [[امام هادی]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"وَ مِنْ بَعْدِيَ اِبْنِي اَلْحَسَنُ ، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً"}}<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۹، ح ۱.</ref>؛ "... و پس از من پسرم [[حسن]] است و [[مردم]] با [[جانشین]] او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمی‌بینند و بردن نام او روا نباشد؛ تا آنکه [[قیام]] کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید...".
*'''سه. [[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر:''' در این دسته از [[روایات]]، به علت نام نبردن [[حضرت]] اشاره شده است. در این صورت اگر آن علت وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. [[امام باقر]] {{ع}} در جواب ابو خالد کابلی- که از [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} پرسیده بود- فرمود: {{عربی|"...سَأَلْتَنِي وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸.</ref>؛ "به [[خدا]] [[سوگند]] ای ابا خالد! پرسش [[سختی]] پرسیدی که مرا به [[تکلیف]] و زحمت می‌اندازد؛ همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم، مسلما، به تو می‌گفتم. همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی [[فاطمه]] او را بشناسند، [[حرص]] ورزند که او را قطعه قطعه کنند". از [[روایت]] یاد شده استفاده می‌شود که اگر ضرر و خطری بر آن [[حضرت]] به وجود نیاید، دانستن و [[نقل]] نام آن [[حضرت]]، بدون اشکال است. از خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی آمده است: {{عربی|"...فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>؛ "پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد". [[شیخ حر عاملی]] ذیل این [[روایت]] نوشته است: این دلالت می‌کند بر اینکه [[نهی]] اختصاص به [[ترس]] و ترتب مفسده دارد<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد.
* '''سه. [[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر:''' در این دسته از [[روایات]]، به علت نام نبردن [[حضرت]] اشاره شده است. در این صورت اگر آن علت وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. [[امام باقر]] {{ع}} در جواب ابو خالد کابلی- که از [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} پرسیده بود- فرمود: {{عربی|"...سَأَلْتَنِي وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸.</ref>؛ "به [[خدا]] [[سوگند]] ای ابا خالد! پرسش [[سختی]] پرسیدی که مرا به [[تکلیف]] و زحمت می‌اندازد؛ همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم، مسلما، به تو می‌گفتم. همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی [[فاطمه]] او را بشناسند، [[حرص]] ورزند که او را قطعه قطعه کنند". از [[روایت]] یاد شده استفاده می‌شود که اگر ضرر و خطری بر آن [[حضرت]] به وجود نیاید، دانستن و [[نقل]] نام آن [[حضرت]]، بدون اشکال است. از خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی آمده است: {{عربی|"...فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>؛ "پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد". [[شیخ حر عاملی]] ذیل این [[روایت]] نوشته است: این دلالت می‌کند بر اینکه [[نهی]] اختصاص به [[ترس]] و ترتب مفسده دارد<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد.
*'''چهار. [[روایات]] جواز نام بردن‌:''' بی‌گمان در [[روایات]] فراوانی وقتی سخن از [[حضرت مهدی]] {{ع}}، به میان آمده، به نام آن [[حضرت]] تصریح شده است. در اینجا به بعضی از این [[روایات]]، اشاره می‌شود:
* '''چهار. [[روایات]] جواز نام بردن‌:''' بی‌گمان در [[روایات]] فراوانی وقتی سخن از [[حضرت مهدی]] {{ع}}، به میان آمده، به نام آن [[حضرت]] تصریح شده است. در اینجا به بعضی از این [[روایات]]، اشاره می‌شود:


روایاتی که قبل از ولادت ایشان، به نام مبارک آن [[حضرت]] اشاره کرده است:
روایاتی که قبل از ولادت ایشان، به نام مبارک آن [[حضرت]] اشاره کرده است:
# [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]] از [[حضرت علی]] {{ع}}، [[نقل]] کرده است: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، نام [[امامان]] بعد از [[حضرت علی]] {{ع}} را یکی پس از دیگری برای آن [[حضرت]] برشمرد، تا اینکه فرمود: {{عربی|"...مَهْدِيِّ أُمَّتِي مُحَمَّدٌ اَلَّذِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً ..."}} <ref>شیخ صدوق؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۴، ح ۳۷.</ref>؛ "[[مهدی]] امتم [در میان ایشان‌] [[محمد]] است که [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد..."
# [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]] از [[حضرت علی]] {{ع}}، [[نقل]] کرده است: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، نام [[امامان]] بعد از [[حضرت علی]] {{ع}} را یکی پس از دیگری برای آن [[حضرت]] برشمرد، تا اینکه فرمود: {{عربی|"...مَهْدِيِّ أُمَّتِي مُحَمَّدٌ اَلَّذِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً ..."}} <ref>شیخ صدوق؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۴، ح ۳۷.</ref>؛ "[[مهدی]] امتم [در میان ایشان‌] [[محمد]] است که [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد..."
# [[حضرت علی]] {{ع}} از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده که ضمن بردن نام [[ائمه دوازده‌گانه]] {{عم}}، فرمود: {{عربی|"فَإِذَا حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاةُ(اَلْحَسَنِ) فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى اِبْنِهِ مُحَمَّدٍ..."}}<ref>محمد بن حسن طوسی؛ کتاب الغیبة ص ۱۵۰، ح ۱۱۱.</ref>؛ "پس هنگام [[رحلت]] [[حسن]] آن را [[تسلیم]] به فرزندش [[محمد]] می‌کند...".
# [[حضرت علی]] {{ع}} از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده که ضمن بردن نام [[ائمه دوازده‌گانه]] {{عم}}، فرمود: {{عربی|"فَإِذَا حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاةُ(اَلْحَسَنِ) فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى اِبْنِهِ مُحَمَّدٍ..."}}<ref>محمد بن حسن طوسی؛ کتاب الغیبة ص ۱۵۰، ح ۱۱۱.</ref>؛ "پس هنگام [[رحلت]] [[حسن]] آن را [[تسلیم]] به فرزندش [[محمد]] می‌کند...".
#در الفضائل نیز شبیه این [[روایت]] آمده و تصریح به نام "[[محمد]]" شده است<ref>ابن شاذان، الفضایل، ص ۱۵۸.</ref>.همچنین در [[الاحتجاج]] [[طبرسی]]، از [[رسول اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: از [[جبرئیل]] شنیدم: {{عربی|"ثُمَّ اِبْنُهُ اَلْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِيُّ أُمَّتِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ صَاحِبُ اَلزَّمَانِ"}}<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۴.</ref>؛ "... سپس فرزندش [[قائم]] به [[حق]]، [[مهدی]] امتم، [[محمد بن حسن]] [[صاحب الزمان]]...".
# در الفضائل نیز شبیه این [[روایت]] آمده و تصریح به نام "[[محمد]]" شده است<ref>ابن شاذان، الفضایل، ص ۱۵۸.</ref>.همچنین در [[الاحتجاج]] [[طبرسی]]، از [[رسول اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: از [[جبرئیل]] شنیدم: {{عربی|"ثُمَّ اِبْنُهُ اَلْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِيُّ أُمَّتِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ صَاحِبُ اَلزَّمَانِ"}}<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۴.</ref>؛ "... سپس فرزندش [[قائم]] به [[حق]]، [[مهدی]] امتم، [[محمد بن حسن]] [[صاحب الزمان]]...".
#در [[کلام]] [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} به این نام، اشاره شده است؛ چنان‌که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]] آورده است: [[حضرت علی]] {{ع}} بر فراز [[منبر]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:{{عربی|"... لَهُ اِسْمَانِ اِسْمٌ يَخْفَى وَ اِسْمٌ يَعْلُنُ فَأَمَّا اَلَّذِي يَخْفَى فَأَحْمَدُ ، وَ أَمَّا اَلَّذِي يَعْلُنُ فَمُحَمَّدٌ..."}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۳، ح ۱۷؛ ر.ک: اعلام الوری، ص ۴۶۵؛ وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۴.</ref>؛ "برای او دو نام است: یکی [[نهان]] و دیگری آشکار؛ اما [[نهان]] [[احمد]] و نام آشکار [[محمد]] است".
# در [[کلام]] [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} به این نام، اشاره شده است؛ چنان‌که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة]] آورده است: [[حضرت علی]] {{ع}} بر فراز [[منبر]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:{{عربی|"... لَهُ اِسْمَانِ اِسْمٌ يَخْفَى وَ اِسْمٌ يَعْلُنُ فَأَمَّا اَلَّذِي يَخْفَى فَأَحْمَدُ ، وَ أَمَّا اَلَّذِي يَعْلُنُ فَمُحَمَّدٌ..."}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۳، ح ۱۷؛ ر.ک: اعلام الوری، ص ۴۶۵؛ وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۴.</ref>؛ "برای او دو نام است: یکی [[نهان]] و دیگری آشکار؛ اما [[نهان]] [[احمد]] و نام آشکار [[محمد]] است".
#از موارد دیگری که قائلان به جواز نام بردن [[حضرت]]، بدان اشاره کرده‌اند، [[حدیث لوح حضرت زهرا]] {{س}} است. در قسمتی از این لوح- که هدیه‌ای از طرف [[پیامبر]] {{صل}} به [[حضرت زهرا]] {{س}} بود- آمده است: {{عربی|"...وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ مُ حَ مَّ دٍ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ، عَلَيْهِ كَمَالُ مُوسَى، وَ بَهَاءُ عِيسَى عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ، وَ صَبْرُ أَيُّوبَ..."}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۵۲۷، ح ۳.</ref>. "... و [[اوصیا]] را به وجود فرزندش محمد- [[رحمت]] بر جهانیان- تکمیل خواهم کرد؛ کسی که کمال [[موسی]] {{ع}} و بهاء [[عیسی]] {{ع}} و [[صبر ایوب]] {{ع}} را دارا است...".
# از موارد دیگری که قائلان به جواز نام بردن [[حضرت]]، بدان اشاره کرده‌اند، [[حدیث لوح حضرت زهرا]] {{س}} است. در قسمتی از این لوح- که هدیه‌ای از طرف [[پیامبر]] {{صل}} به [[حضرت زهرا]] {{س}} بود- آمده است: {{عربی|"...وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ مُ حَ مَّ دٍ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ، عَلَيْهِ كَمَالُ مُوسَى، وَ بَهَاءُ عِيسَى عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ، وَ صَبْرُ أَيُّوبَ..."}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۵۲۷، ح ۳.</ref>. "... و [[اوصیا]] را به وجود فرزندش محمد- [[رحمت]] بر جهانیان- تکمیل خواهم کرد؛ کسی که کمال [[موسی]] {{ع}} و بهاء [[عیسی]] {{ع}} و [[صبر ایوب]] {{ع}} را دارا است...".
# [[شیخ صدوق]]، قسمت مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}} را این‌گونه آورده است: {{عربی|"...أَبُو اَلْقَاسِمِ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ هُوَ حُجَّةُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ..."}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۷.</ref>؛ "... [[ابو القاسم]] همو [[حجت]] [[خداوند متعال]] بر [[بندگان]] است...". خود [[جابر]] نیز در مواردی تصریح کرده که از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن [[لوح]]، به عنوان [[محمد]] یاد شده است.
# [[شیخ صدوق]]، قسمت مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}} را این‌گونه آورده است: {{عربی|"...أَبُو اَلْقَاسِمِ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ هُوَ حُجَّةُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ..."}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۷.</ref>؛ "... [[ابو القاسم]] همو [[حجت]] [[خداوند متعال]] بر [[بندگان]] است...". خود [[جابر]] نیز در مواردی تصریح کرده که از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن [[لوح]]، به عنوان [[محمد]] یاد شده است.
# [[امام باقر]] {{ع}} نیز در ذیل [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ}}<ref>«بی‌گمان شمار ماه‌ها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده ماه است» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref> یک یک نام [[ائمه]] را برد تا اینکه فرمود: "... و الی ابنه الحسن و الی ابنه [[محمد]] الهادی المهدی، اثنا عشر اماما..."<ref>محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۴۹، ح ۱۱۰.</ref>؛ "و به فرزندش [[حسن]] و به فرزندش [[محمد]] [[هدایت کننده]] [[هدایت]] شده، [[دوازده امام]] هستند".
# [[امام باقر]] {{ع}} نیز در ذیل [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ}}<ref>«بی‌گمان شمار ماه‌ها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده ماه است» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref> یک یک نام [[ائمه]] را برد تا اینکه فرمود: "... و الی ابنه الحسن و الی ابنه [[محمد]] الهادی المهدی، اثنا عشر اماما..."<ref>محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۴۹، ح ۱۱۰.</ref>؛ "و به فرزندش [[حسن]] و به فرزندش [[محمد]] [[هدایت کننده]] [[هدایت]] شده، [[دوازده امام]] هستند".
#از [[امام صادق]] {{ع}} نیز در مواردی هنگام معرفی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام "[[محمد]]" تصریح شده است؛ چنان‌که می‌فرماید: {{عربی|"اَلْخَلَفُ اَلصَّالِحُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ اَلْمَهْدِيُّ اِسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ كُنْيَتُهُ أَبُو اَلْقَاسِمِ يَخْرُجُ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ يُقَالُ لِأُمِّهِ: صَقِيلُ"}}<ref>کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>؛ "[[خلف صالح]] از فرزندانم [[مهدی]] است. نامش [[محمد]] و کنیه‌اش [[ابو القاسم]]، در [[آخر الزمان]] خروج می‌کند و مادرش [[صقیل]] نامیده می‌شود". [[شیخ صدوق]] شبیه این [[روایت]] را در [[کمال الدین و تمام النعمة]] آورده است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۴، ح ۴.</ref>.
# از [[امام صادق]] {{ع}} نیز در مواردی هنگام معرفی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام "[[محمد]]" تصریح شده است؛ چنان‌که می‌فرماید: {{عربی|"اَلْخَلَفُ اَلصَّالِحُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ اَلْمَهْدِيُّ اِسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ كُنْيَتُهُ أَبُو اَلْقَاسِمِ يَخْرُجُ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ يُقَالُ لِأُمِّهِ: صَقِيلُ"}}<ref>کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>؛ "[[خلف صالح]] از فرزندانم [[مهدی]] است. نامش [[محمد]] و کنیه‌اش [[ابو القاسم]]، در [[آخر الزمان]] خروج می‌کند و مادرش [[صقیل]] نامیده می‌شود". [[شیخ صدوق]] شبیه این [[روایت]] را در [[کمال الدین و تمام النعمة]] آورده است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۴، ح ۴.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} وقتی خواست در جواب [[زید]] شحام نام [[امامان معصوم]] {{عم}} را برشمرد، فرمود: {{عربی|"نحن اِثْنَا عَشَرَ، هَكَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا فِي مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا: أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۸۵، ح ۱۶.</ref>؛ "ما [[دوازده تن]] بدین‌گونه (اشاره با دست به صورت دایره) از [[آغاز آفرینش]] گرداگرد [[عرش]] پروردگارمان قرار داشته‌ایم، نام اولین فرد ما [[محمد]] و نفر میانه [[محمد]] و آخرین فرد ما نیز [[محمد]] است".
# [[امام صادق]] {{ع}} وقتی خواست در جواب [[زید]] شحام نام [[امامان معصوم]] {{عم}} را برشمرد، فرمود: {{عربی|"نحن اِثْنَا عَشَرَ، هَكَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا فِي مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا: أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۸۵، ح ۱۶.</ref>؛ "ما [[دوازده تن]] بدین‌گونه (اشاره با دست به صورت دایره) از [[آغاز آفرینش]] گرداگرد [[عرش]] پروردگارمان قرار داشته‌ایم، نام اولین فرد ما [[محمد]] و نفر میانه [[محمد]] و آخرین فرد ما نیز [[محمد]] است".
#از [[امام عسکری]] {{ع}} در موارد فراوانی [[نقل]] شده که به نام آن [[حضرت]] تصریح کرده است. زمانی که [[مادر حضرت مهدی]] {{ع}} به ایشان حامله شد، [[امام عسکری]] {{ع}} به او فرمود: {{عربی|"سَتَحْمِلِينَ ذَكَراً وَ اِسْمُهُ م‌ح‌م‌د وَ هُوَ اَلْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي"}}<ref>کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>؛ "تو حامل پسری هستی که نامش [[محمد]] است و او [[قائم]] پس از من است". همچنین آن [[حضرت]] در ضمن حدیثی فرمود: {{عربی|"اِبْنِي م‌ح‌م‌د هُوَ اَلْإِمَامُ وَ اَلْحُجَّةُ بَعْدِي، مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>؛ "فرزندم [[محمد]]، او است [[امام]] و [[حجت]] پس از من، هر کس بمیرد و او را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] از [[دنیا]] رفته است".
# از [[امام عسکری]] {{ع}} در موارد فراوانی [[نقل]] شده که به نام آن [[حضرت]] تصریح کرده است. زمانی که [[مادر حضرت مهدی]] {{ع}} به ایشان حامله شد، [[امام عسکری]] {{ع}} به او فرمود: {{عربی|"سَتَحْمِلِينَ ذَكَراً وَ اِسْمُهُ م‌ح‌م‌د وَ هُوَ اَلْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي"}}<ref>کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>؛ "تو حامل پسری هستی که نامش [[محمد]] است و او [[قائم]] پس از من است". همچنین آن [[حضرت]] در ضمن حدیثی فرمود: {{عربی|"اِبْنِي م‌ح‌م‌د هُوَ اَلْإِمَامُ وَ اَلْحُجَّةُ بَعْدِي، مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>؛ "فرزندم [[محمد]]، او است [[امام]] و [[حجت]] پس از من، هر کس بمیرد و او را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] از [[دنیا]] رفته است".


گروه دوم شامل سخنانی است که پس از ولادت ایشان، از آن [[حضرت]] با نام [[محمد]] یاد کرده‌اند:
گروه دوم شامل سخنانی است که پس از ولادت ایشان، از آن [[حضرت]] با نام [[محمد]] یاد کرده‌اند:
خط ۱۴۵: خط ۱۴۲:
# [[محمد]] بن [[یعقوب]] کلینی از [[احمد]] بن [[محمد]] بن [[عبد الله]]، ضمن روایتی [[نقل]] کرده است: {{عربی|"وَ وُلِدَ لَهُ (ابی محمد) وَلَدٌ سَمَّاهُ م‌ح‌م‌د"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۲۹، ص ۵۱۴.</ref>؛ "برای او ([[امام عسکری]] {{ع}}) فرزندی به [[دنیا]] آمد که او را [[محمد]] نامید".
# [[محمد]] بن [[یعقوب]] کلینی از [[احمد]] بن [[محمد]] بن [[عبد الله]]، ضمن روایتی [[نقل]] کرده است: {{عربی|"وَ وُلِدَ لَهُ (ابی محمد) وَلَدٌ سَمَّاهُ م‌ح‌م‌د"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۲۹، ص ۵۱۴.</ref>؛ "برای او ([[امام عسکری]] {{ع}}) فرزندی به [[دنیا]] آمد که او را [[محمد]] نامید".
# [[شیخ طوسی]]، در [[کتاب الغیبة]] در بخشی از یک حکایت [[نقل]] کرده که [[حضرت مهدی]] {{ع}} با عنوان {{عربی|"مُحَمَّدٍ بْنِ اَلْحَسَنِ "}} از خود نام برده است<ref>ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۲۶۹، ح ۲۳۴.</ref>.
# [[شیخ طوسی]]، در [[کتاب الغیبة]] در بخشی از یک حکایت [[نقل]] کرده که [[حضرت مهدی]] {{ع}} با عنوان {{عربی|"مُحَمَّدٍ بْنِ اَلْحَسَنِ "}} از خود نام برده است<ref>ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۲۶۹، ح ۲۳۴.</ref>.
#از ابی [[غانم]] خادم [[نقل]] شده است: {{عربی|"وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَوْلُودٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً..."}}<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۳، ح ۲۱۴۶۷.</ref>؛ "برای [[ابو محمد]] ([[امام عسکری]] {{ع}}) فرزندی به [[دنیا]] آمد که او را [[محمد]] نام نهاد و...".
# از ابی [[غانم]] خادم [[نقل]] شده است: {{عربی|"وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَوْلُودٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً..."}}<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۳، ح ۲۱۴۶۷.</ref>؛ "برای [[ابو محمد]] ([[امام عسکری]] {{ع}}) فرزندی به [[دنیا]] آمد که او را [[محمد]] نام نهاد و...".
# [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] از [[عبد الله]] سوری، در ضمن داستانی از [[ملاقات با حضرت مهدی]] {{ع}} در [[دوران غیبت صغرا]]، نوشته است: "... پس دیدم جوانانی را که در برکه، [[آب]] بازی‌ می‌کردند. [[جوانی]] بر سجاده‌ای نشسته بود و آستین [[لباس]] خود را مقابل دهان قرار داده بود. پس گفتم: این [[جوان]] کیست؟ گفتند: [[محمد]] بن الحسن است و شبیه پدرش بود..."<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، باب ۴۳، ح ۱۳؛ الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۹۵۹.</ref>.
# [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] از [[عبد الله]] سوری، در ضمن داستانی از [[ملاقات با حضرت مهدی]] {{ع}} در [[دوران غیبت صغرا]]، نوشته است: "... پس دیدم جوانانی را که در برکه، [[آب]] بازی‌ می‌کردند. [[جوانی]] بر سجاده‌ای نشسته بود و آستین [[لباس]] خود را مقابل دهان قرار داده بود. پس گفتم: این [[جوان]] کیست؟ گفتند: [[محمد]] بن الحسن است و شبیه پدرش بود..."<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، باب ۴۳، ح ۱۳؛ الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۹۵۹.</ref>.
#در [[کمال الدین و تمام النعمة]] ضمن بیان [[سرگذشت مادر حضرت مهدی]] {{ع}}، آمده است: {{عربی|"... وَ عَلَى قَبْرِهَا لَوْحٌ مَكْتُوبٌ عَلَيْهِ هَذَا قَبْرُ أُمِّ مُحَمَّدٍ"}} <ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۳۱، ح ۷.</ref>؛ "و بر آرامگاه او نوشته شده بود، این [[قبر]] مادر [[محمد]] است".
# در [[کمال الدین و تمام النعمة]] ضمن بیان [[سرگذشت مادر حضرت مهدی]] {{ع}}، آمده است: {{عربی|"... وَ عَلَى قَبْرِهَا لَوْحٌ مَكْتُوبٌ عَلَيْهِ هَذَا قَبْرُ أُمِّ مُحَمَّدٍ"}} <ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۳۱، ح ۷.</ref>؛ "و بر آرامگاه او نوشته شده بود، این [[قبر]] مادر [[محمد]] است".


با توجه به اینکه از ایشان به عنوان "[[ام محمد]]" یاد نشده تا گفته شود [[لقب]] ایشان بوده است؛ بنابراین [[دلیل]] برای جواز نام بردن نام خاص آن [[حضرت]] است. (...)
با توجه به اینکه از ایشان به عنوان "[[ام محمد]]" یاد نشده تا گفته شود [[لقب]] ایشان بوده است؛ بنابراین [[دلیل]] برای جواز نام بردن نام خاص آن [[حضرت]] است. (...)
خط ۱۶۱: خط ۱۵۸:


«این یک بحث [[فقهی]] است که بردن نام خاص [[حضرت]] [[حرام]] است یا نه؟ بسیاری از [[فقها]] در این بحث وارد شده‌اند و نظرات مختلفی ارائه داده‌اند:
«این یک بحث [[فقهی]] است که بردن نام خاص [[حضرت]] [[حرام]] است یا نه؟ بسیاری از [[فقها]] در این بحث وارد شده‌اند و نظرات مختلفی ارائه داده‌اند:
*برخی [[حرمت]] نام بردن از [[حضرت]] با اسم خاص را مخصوص [[دوران غیبت صغری]] و قبل آن می‌دانستند که [[امام]] در خطر شدید بوده‌اند و باید کاملاً محفوظ می‌ماندند و دیگران ایشان را نمی‌شناختند.
* برخی [[حرمت]] نام بردن از [[حضرت]] با اسم خاص را مخصوص [[دوران غیبت صغری]] و قبل آن می‌دانستند که [[امام]] در خطر شدید بوده‌اند و باید کاملاً محفوظ می‌ماندند و دیگران ایشان را نمی‌شناختند.
*برخی هم مطلقاً نام بردن به این اسم را [[حرام]] یا [[مکروه]] دانسته‌اند. ولی در هر حال [[احتیاط]] این است که نام خاص [[حضرت]] را نبریم. البته هرکس باید برای این که [[حجت]] عملی داشته باشد، به [[مرجع تقلید]] خود [[رجوع]] کند.
* برخی هم مطلقاً نام بردن به این اسم را [[حرام]] یا [[مکروه]] دانسته‌اند. ولی در هر حال [[احتیاط]] این است که نام خاص [[حضرت]] را نبریم. البته هرکس باید برای این که [[حجت]] عملی داشته باشد، به [[مرجع تقلید]] خود [[رجوع]] کند.


در هر حال این اسماء [[مقدس]] را نباید کوچک شمرد و [[ادب]] را در آن باید کاملاً مراعات نمود. یکی از [[شاگردان]] مرحوم [[آیت الله بروجردی]] می‌گوید: در [[خدمت]] ایشان بودیم. بیرون اتاق جمعیت ازدحام کرده بودند و [[صلوات]] می‌فرستادند. شخصی با صدای بلند گفت: برای [[سلامتی]] [[امام زمان]] {{ع}} و [[آیت الله]] [[بروجردی]] [[صلوات]]! در همان حال ایشان با [[عصبانیت]] فرمود: چه کسی بود نام مرا در کنار نام [[مبارک]] [[حضرت]] برد؟!»<ref>[[مسعود عالی|عالی، مسعود]]، [[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت ۱]]، ص۴۱، ۴۴.</ref>.
در هر حال این اسماء [[مقدس]] را نباید کوچک شمرد و [[ادب]] را در آن باید کاملاً مراعات نمود. یکی از [[شاگردان]] مرحوم [[آیت الله بروجردی]] می‌گوید: در [[خدمت]] ایشان بودیم. بیرون اتاق جمعیت ازدحام کرده بودند و [[صلوات]] می‌فرستادند. شخصی با صدای بلند گفت: برای [[سلامتی]] [[امام زمان]] {{ع}} و [[آیت الله]] [[بروجردی]] [[صلوات]]! در همان حال ایشان با [[عصبانیت]] فرمود: چه کسی بود نام مرا در کنار نام [[مبارک]] [[حضرت]] برد؟!»<ref>[[مسعود عالی|عالی، مسعود]]، [[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت ۱]]، ص۴۱، ۴۴.</ref>.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۶:
== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان نام امام مهدی}}
{{پرسمان نام امام مهدی}}


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش