آیا یوسف پیامبر علم غیب داشت؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا یوسف پیامبر علم غیب داشت؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۰۱
، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - '== منبعشناسی جامع علم غیب معصوم ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی علم غیب معصوم؛↵* مقالهشناسی علم غیب معصوم؛↵* پایاننامهشناسی علم غیب معصوم.↵{{پایان منبع جامع}}' به '') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]] | | موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]] | ||
| تصویر = 7626626262.jpg | | تصویر = 7626626262.jpg | ||
| نمایه وابسته = [[علم غیب غیر خدا (نمایه)|علم غیب غیر خدا]] | | نمایه وابسته = [[علم غیب غیر خدا (نمایه)|علم غیب غیر خدا]] | ||
| مدخل اصلی = [[علم غیب]] | | مدخل اصلی = [[علم غیب]] | ||
| موضوعات وابسته = | | موضوعات وابسته = | ||
| پاسخدهندگان = [[جعفر سبحانی|سبحانی]]؛ [[سید مرتضی مهری|مهری]]؛ [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]؛ [[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]؛ [[سید مهدی موسوی]]؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر]]؛ [[سید امین موسوی|موسوی]] | | پاسخدهندگان = [[جعفر سبحانی|سبحانی]]؛ [[سید مرتضی مهری|مهری]]؛ [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]؛ [[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]؛ [[سید مهدی موسوی]]؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر]]؛ [[سید امین موسوی|موسوی]] | ||
}} | }} | ||
خط ۲۲: | خط ۱۹: | ||
«در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا را از امور پنهان از حس، تصدیق میکند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی میداند پس از دقت در مفاد آنها، نمیتواند در این مسأله تردید داشته باشد: | «در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا را از امور پنهان از حس، تصدیق میکند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی میداند پس از دقت در مفاد آنها، نمیتواند در این مسأله تردید داشته باشد: | ||
* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ]]}}<ref>«یوسف {{ع}} آنگاه که پدر و مادر و برادران خود را در برابر خود سجدهکنان دید گفت: پرورگارا به من سلطنت و فرمانروایی و تأویل احادیث و تعبیر خواب آموختی، ای آفریدگار آسمانها و زمین، تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی مرا مسلمان بمیران و به بندگان شایستهات ملحق کن». سوره یوسف، آیه ١٠١.</ref> در این آیه تصریح شده است که خداوند به [[یوسف]] {{ع}} تعبیر و تأویل رؤیا را که خود شعبهای از آگاهی از غیب میباشد آموخته است. | * {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ]]}}<ref>«یوسف {{ع}} آنگاه که پدر و مادر و برادران خود را در برابر خود سجدهکنان دید گفت: پرورگارا به من سلطنت و فرمانروایی و تأویل احادیث و تعبیر خواب آموختی، ای آفریدگار آسمانها و زمین، تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی مرا مسلمان بمیران و به بندگان شایستهات ملحق کن». سوره یوسف، آیه ١٠١.</ref> در این آیه تصریح شده است که خداوند به [[یوسف]] {{ع}} تعبیر و تأویل رؤیا را که خود شعبهای از آگاهی از غیب میباشد آموخته است. | ||
* {{متن قرآن|وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ [[آیا آیه ۴۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ]]...}}<ref>«هنگامی که [[یوسف]]{{ع}} زندانی شد دو جوان هم با او زندانی شدند یک روز یکی از آنها به [[یوسف]]{{ع}} گفت: خواب دیدم که انگوری میفشارم و دیگری گفت: خواب دیدم که نانی بر روی سر گذاردهام و پرندگان از آن نان میخورند و هر دو تعبیر خواب خود را از [[یوسف]]{{ع}} خواستند و گفتند ما تو را از نیکوکاران میبینیم یوسف در تعبیر خواب اوّلی فرمود: تو ساقی پادشاه میشوی و به دومی گفت: تو را به دار میزنند و مرغان هوا بخشی از سرت را میخورند...». همان سوره، آیه ٣۶ - ۴۴.</ref> و به تصریح قرآن مجید همینطور هم شد. یکی از آنان نجات یافت و ساقی دربار گشت و دیگری اعدام شد. روشن است که این تعبیر خواب از خبرهای غیبی حضرت یوسف به شمار میآید. | * {{متن قرآن|وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ [[آیا آیه ۴۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ]]...}}<ref>«هنگامی که [[یوسف]] {{ع}} زندانی شد دو جوان هم با او زندانی شدند یک روز یکی از آنها به [[یوسف]] {{ع}} گفت: خواب دیدم که انگوری میفشارم و دیگری گفت: خواب دیدم که نانی بر روی سر گذاردهام و پرندگان از آن نان میخورند و هر دو تعبیر خواب خود را از [[یوسف]] {{ع}} خواستند و گفتند ما تو را از نیکوکاران میبینیم یوسف در تعبیر خواب اوّلی فرمود: تو ساقی پادشاه میشوی و به دومی گفت: تو را به دار میزنند و مرغان هوا بخشی از سرت را میخورند...». همان سوره، آیه ٣۶ - ۴۴.</ref> و به تصریح قرآن مجید همینطور هم شد. یکی از آنان نجات یافت و ساقی دربار گشت و دیگری اعدام شد. روشن است که این تعبیر خواب از خبرهای غیبی حضرت یوسف به شمار میآید. | ||
* {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ... يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ * [[آیا آیه ۴۷ تا ۴۹ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ]]}}<ref>«فرمانروای مصر خوابی به شرح زیر دید: هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را میخورند. و هفت خوشه سبز در کنار هفت خوشه خشکیده قرار دارد. از خواب بیدار شد و تعبیر خواب خود را از اطرافیان خویش خواست سرانجام از [[یوسف]] {{ع}} تعبیر آن را خواستند. [[یوسف]] {{ع}} در تعبیر این خواب فرمود: هفت سال به طور متوالی کشت میکنید و هر چه درو کردید جز مقدار کمی که میخورید در خوشه بگذارید سپس هفت سال سخت پیش میآید. آنچه را که اندوختهاید مصرف میکنید و تنها اندکی را نگه دارید، پس از آن سال دیگری پیش میآید که در آن باران فراوان میبارد و مردم از قحطی نجات مییابند». همان سوره، آیه ۴٢-۴٩.</ref>. | * {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ... يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ * [[آیا آیه ۴۷ تا ۴۹ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ]]}}<ref>«فرمانروای مصر خوابی به شرح زیر دید: هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را میخورند. و هفت خوشه سبز در کنار هفت خوشه خشکیده قرار دارد. از خواب بیدار شد و تعبیر خواب خود را از اطرافیان خویش خواست سرانجام از [[یوسف]] {{ع}} تعبیر آن را خواستند. [[یوسف]] {{ع}} در تعبیر این خواب فرمود: هفت سال به طور متوالی کشت میکنید و هر چه درو کردید جز مقدار کمی که میخورید در خوشه بگذارید سپس هفت سال سخت پیش میآید. آنچه را که اندوختهاید مصرف میکنید و تنها اندکی را نگه دارید، پس از آن سال دیگری پیش میآید که در آن باران فراوان میبارد و مردم از قحطی نجات مییابند». همان سوره، آیه ۴٢-۴٩.</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۸: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در آیاتی از قرآن کریم سخن از تعلیم بعضی از "تأویل احادیث" خداوند به [[حضرت یوسف]]{{ع}} آمده است. در یک جا پدرش به او بشارت میدهد که پروردگارت تو را بر میگزیند و علم احادیث به تو میدهد: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ }} <ref> و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد؛ سوره یوسف، آیه: ۶.</ref>. در جای دیگر هنگامی که سخن از ورود [[حضرت یوسف]] به خانه عزیز مصر در میان است میفرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ }} <ref> و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد؛ سوره یوسف، آیه: ۲۱.</ref> و سرانجام به هنگام سخن از نیایش [[حضرت یوسف]]{{ع}} بعد از رسیدن به مقام حکومت و ملاقات با پدر و مادر و برادران از قول یوسف{{ع}} چنین میگوید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ]] }} <ref> پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۱.</ref> لفظ {{متن قرآن|مِن}} پیش از {{متن قرآن|تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ}} در آیات فوق اشعار بر این است که {{متن قرآن|تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ}} مراتب متعددی دارد که کسی جز خداوند احاطه به جمیع مراتب آن ندارد. لفظ "احادیث" طبق گفته بعضی اسم جمع "حدیث" است و بعضی گفتهاند جمع "حدیث" است و برخی آن را جمع "احداث" دانسته و "احداث" جمع "حدیث" یا جمع "حدث" است و معنای آن چیزی است که به آن حادث شود. و {{متن قرآن|تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ}} عبارت است از چیزی که حدیث به آن برمیگردد از جهت مبدأ و غایت؛ این در صورتی است که تأویل به معنای مؤولالیه باشد، یعنی چیزی که حدیث به آن بر میگردد. و اگر به معنای مصدری باشد، مقصود کیفیت ارجاع احادیث به مبدأ و منتهایش میباشد و مبداً همه و همچنین غایت همه خداوند است که با توسط به مبادی و غایت متوسطه عمل میشود، بنابراین خداوند مبدأ مبادی و غایت غایات است. تأویل احادیث، به این معنی جداً امر بزرگ و پیچیدهای است که تأویل آن میسر نمیشود، مگر برای بنده ای که نفسش کامل و متمکّن از درک مجردات عقلیه باشد تا بتواند به اذن و اراده خداوند به بعضی از آنها راه پیدا کند. | «در آیاتی از قرآن کریم سخن از تعلیم بعضی از "تأویل احادیث" خداوند به [[حضرت یوسف]] {{ع}} آمده است. در یک جا پدرش به او بشارت میدهد که پروردگارت تو را بر میگزیند و علم احادیث به تو میدهد: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ }} <ref> و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد؛ سوره یوسف، آیه: ۶.</ref>. در جای دیگر هنگامی که سخن از ورود [[حضرت یوسف]] به خانه عزیز مصر در میان است میفرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ }} <ref> و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد؛ سوره یوسف، آیه: ۲۱.</ref> و سرانجام به هنگام سخن از نیایش [[حضرت یوسف]] {{ع}} بعد از رسیدن به مقام حکومت و ملاقات با پدر و مادر و برادران از قول یوسف {{ع}} چنین میگوید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ]] }} <ref> پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۱.</ref> لفظ {{متن قرآن|مِن}} پیش از {{متن قرآن|تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ}} در آیات فوق اشعار بر این است که {{متن قرآن|تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ}} مراتب متعددی دارد که کسی جز خداوند احاطه به جمیع مراتب آن ندارد. لفظ "احادیث" طبق گفته بعضی اسم جمع "حدیث" است و بعضی گفتهاند جمع "حدیث" است و برخی آن را جمع "احداث" دانسته و "احداث" جمع "حدیث" یا جمع "حدث" است و معنای آن چیزی است که به آن حادث شود. و {{متن قرآن|تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ}} عبارت است از چیزی که حدیث به آن برمیگردد از جهت مبدأ و غایت؛ این در صورتی است که تأویل به معنای مؤولالیه باشد، یعنی چیزی که حدیث به آن بر میگردد. و اگر به معنای مصدری باشد، مقصود کیفیت ارجاع احادیث به مبدأ و منتهایش میباشد و مبداً همه و همچنین غایت همه خداوند است که با توسط به مبادی و غایت متوسطه عمل میشود، بنابراین خداوند مبدأ مبادی و غایت غایات است. تأویل احادیث، به این معنی جداً امر بزرگ و پیچیدهای است که تأویل آن میسر نمیشود، مگر برای بنده ای که نفسش کامل و متمکّن از درک مجردات عقلیه باشد تا بتواند به اذن و اراده خداوند به بعضی از آنها راه پیدا کند. | ||
بنابراین تمام آنچه از تأویل و تدبیر از [[حضرت یوسف]]{{ع}} سر زد، همه از خبرهای غیبی او به شمار میآید چرا که او با این سخنش "پیش از آن که جیره غذایی شما فرا رسد، شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت" ادعای آگاهی از غیب نموده است <ref>مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۵۵</ref> و با بیان کلام دیگرش "این دانشی است که پروردگارم به من آموخته است" گفته است این تعبیر و خبر دادن از امور غیبی از چیزهایی است که خداوند به وسیله [[وحی]] و [[الهام]] به من یاد داده است<ref>محاسن التأویل، ج۶، ص۱۷۵، الفواتح الالهیه والمفاتیح الغیبیة، نعمتالله نخجوانی، ج۱، ص۳۷۷.</ref>»<ref>[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94 .D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۱۷۷.]]</ref>. | بنابراین تمام آنچه از تأویل و تدبیر از [[حضرت یوسف]] {{ع}} سر زد، همه از خبرهای غیبی او به شمار میآید چرا که او با این سخنش "پیش از آن که جیره غذایی شما فرا رسد، شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت" ادعای آگاهی از غیب نموده است <ref>مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۵۵</ref> و با بیان کلام دیگرش "این دانشی است که پروردگارم به من آموخته است" گفته است این تعبیر و خبر دادن از امور غیبی از چیزهایی است که خداوند به وسیله [[وحی]] و [[الهام]] به من یاد داده است<ref>محاسن التأویل، ج۶، ص۱۷۵، الفواتح الالهیه والمفاتیح الغیبیة، نعمتالله نخجوانی، ج۱، ص۳۷۷.</ref>»<ref>[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94 .D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۱۷۷.]]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۱: | خط ۶۸: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی موسوی]]'''، در مقاله ''«[http://fasa.nahad.ir/?fkeyid=&siteid=590&pageid=72940 حضرت یوسف الگوی کارگزار حکومت اسلامی]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی موسوی]]'''، در مقاله ''«[http://fasa.nahad.ir/?fkeyid=&siteid=590&pageid=72940 حضرت یوسف الگوی کارگزار حکومت اسلامی]»'' در اینباره گفته است: | ||
«قرآن کریم بارها روی علم غیب یوسف صدیق تکیه کرده است. این از آن روست که وی همان طور که مظهر "قدیر" است مظهر "علیم" نیز هست: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹۳ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا]]}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود و همه کسان خود را نزد من آورید»؛ سوره یوسف، آیه ۹۳</ref> مظهر قدیر است برای این که دستور القاء پیراهن برای شفا یافتن چشم پدر را صادر کرد و عمل به دستور او سودمند شد. مظهر علیم است، برای این که میداند این مرض با پیراهن وی درمان میشود. این دو کار که جزو کرامتها و امور غیبی است، به بیان قرآن کریم در یوسف صدیق تثبیت شده است. اما این که آگاهی یوسف صدیق از نابینایی [[حضرت یعقوب]]{{ع}}، آیا از راه علم غیب بود یا برادران به او گزارش دادند، چندان روشن نیست. باصره و شامه درونی قرآن مجید چشم و گوشی درونی برای انسان قایل است که آن چشم و گوش گاهی بسته و گاهی باز است. چنانکه میفرماید: بعضی چشم دلشان کور است: {{متن قرآن|فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ}}<ref>«در حقیقت چشمها کور نمیشود، و لکن دلهایی که در سینههاست کور میشود»؛ سوره حج، آیه ۴۶</ref> معلوم میشود در نهان انسان چشمی است و کفار چشم درونشان کور است، نیز از این که میفرماید: {{متن قرآن|كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ* لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ}}<ref>«اگر اهل علم الیقین باشید هم اکنون جهنم را میبینید، معلوم میشود در نهاد بعضی از اولیا چشمی بیدار است»؛ سوره تکاثر، آیه۵و۶</ref> اگر انسان در درونش چشم و گوش دارد، شامه هم دارد و همین شامه درونی حضرت یعقوب است که بوی پیراهن یوسف صدیق را که در چند فرسنگی است مییابد، چون سخن از بوی ظاهر و شامهی ظاهر نیست تا هر سلیم الحسی که پیراهن یوسف صدیق در دست اوست آن را استشمام کند. این بو، بویی است که اگر کسی اهل ملکوت باشد آن را استشمام میکند، چنانکه بهشت هم بویی ملکوتی دارد که انسان میتواند با شامه ملکوتی خویش آن را استشمام کند، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{عربی|«إنّی لأجد نَفَس الرحمن من ناحیة الیمن»}}<ref>«من بوی رحمت را از ناحیه یمن، که اویس قرنی درآن ناحیه به سر میبرد، استشمام میکنم»</ref> با تقریب یاد شده لازم نیست که بگوییم: سخن یعقوب: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹۴ سوره یوسف علم غیب یعقوب پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ]]}}<ref>«اگر مرا به کم خردی نسبت ندهید، بوی یوسف را میشنوم»</ref> کنایه از این است که وصال نزدیک است و اصلا یعقوب بویی استشمام نکرده است؛ زیرا با امکان حفظ ظاهر و حمل لفظ بر معنای معهود آن دلیلی بر مجاز و کنایه نیست، بلکه این محدوده را محدوده کرامت و اعجاز باید دانست»<ref>[http://fasa.nahad.ir/?fkeyid=&siteid=590&pageid=72940 وبگاه نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه].</ref>. | «قرآن کریم بارها روی علم غیب یوسف صدیق تکیه کرده است. این از آن روست که وی همان طور که مظهر "قدیر" است مظهر "علیم" نیز هست: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹۳ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا]]}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود و همه کسان خود را نزد من آورید»؛ سوره یوسف، آیه ۹۳</ref> مظهر قدیر است برای این که دستور القاء پیراهن برای شفا یافتن چشم پدر را صادر کرد و عمل به دستور او سودمند شد. مظهر علیم است، برای این که میداند این مرض با پیراهن وی درمان میشود. این دو کار که جزو کرامتها و امور غیبی است، به بیان قرآن کریم در یوسف صدیق تثبیت شده است. اما این که آگاهی یوسف صدیق از نابینایی [[حضرت یعقوب]] {{ع}}، آیا از راه علم غیب بود یا برادران به او گزارش دادند، چندان روشن نیست. باصره و شامه درونی قرآن مجید چشم و گوشی درونی برای انسان قایل است که آن چشم و گوش گاهی بسته و گاهی باز است. چنانکه میفرماید: بعضی چشم دلشان کور است: {{متن قرآن|فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ}}<ref>«در حقیقت چشمها کور نمیشود، و لکن دلهایی که در سینههاست کور میشود»؛ سوره حج، آیه ۴۶</ref> معلوم میشود در نهان انسان چشمی است و کفار چشم درونشان کور است، نیز از این که میفرماید: {{متن قرآن|كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ* لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ}}<ref>«اگر اهل علم الیقین باشید هم اکنون جهنم را میبینید، معلوم میشود در نهاد بعضی از اولیا چشمی بیدار است»؛ سوره تکاثر، آیه۵و۶</ref> اگر انسان در درونش چشم و گوش دارد، شامه هم دارد و همین شامه درونی حضرت یعقوب است که بوی پیراهن یوسف صدیق را که در چند فرسنگی است مییابد، چون سخن از بوی ظاهر و شامهی ظاهر نیست تا هر سلیم الحسی که پیراهن یوسف صدیق در دست اوست آن را استشمام کند. این بو، بویی است که اگر کسی اهل ملکوت باشد آن را استشمام میکند، چنانکه بهشت هم بویی ملکوتی دارد که انسان میتواند با شامه ملکوتی خویش آن را استشمام کند، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{عربی|«إنّی لأجد نَفَس الرحمن من ناحیة الیمن»}}<ref>«من بوی رحمت را از ناحیه یمن، که اویس قرنی درآن ناحیه به سر میبرد، استشمام میکنم»</ref> با تقریب یاد شده لازم نیست که بگوییم: سخن یعقوب: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹۴ سوره یوسف علم غیب یعقوب پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ]]}}<ref>«اگر مرا به کم خردی نسبت ندهید، بوی یوسف را میشنوم»</ref> کنایه از این است که وصال نزدیک است و اصلا یعقوب بویی استشمام نکرده است؛ زیرا با امکان حفظ ظاهر و حمل لفظ بر معنای معهود آن دلیلی بر مجاز و کنایه نیست، بلکه این محدوده را محدوده کرامت و اعجاز باید دانست»<ref>[http://fasa.nahad.ir/?fkeyid=&siteid=590&pageid=72940 وبگاه نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۴: | ||
# [[آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)]] | # [[آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |