پرش به محتوا

حکمت غیبت صغری قبل از غیبت کبری چه بوده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'روایان' به 'راویان')
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = حکمت [[غیبت صغری]] قبل از [[غیبت کبری]] چه بوده است؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت صغری]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت صغری]]  
| مدخل اصلی = [[فلسفه غیبت صغری]]
| مدخل اصلی = [[فلسفه غیبت صغری]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۷
| پاسخ‌دهندگان = ۷ پاسخ
}}
}}
'''حکمت [[غیبت صغری]] قبل از [[غیبت کبری]] چه بوده است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''حکمت [[غیبت صغری]] قبل از [[غیبت کبری]] چه بوده است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۶۱: خط ۵۸:
| پاسخ = آیت الله دکتر '''[[عبدالهادی فضلی]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله دکتر '''[[عبدالهادی فضلی]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]»'' در این‌باره گفته است:


«مهم‌ترین عاملی که باعث [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} و مخفی بودن ایشان از زمان ولادت‌شان گردید، [[دشمنی]] [[عباسیان]] با ایشان بود که خلاصه آن را بیان می‌کنیم<ref>ر.ک: محمدامین زین الدین، موضوع مصلح منتظر در احادیث ادیان مختلف.</ref>.
«مهم‌ترین عاملی که باعث [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و مخفی بودن ایشان از زمان ولادت‌شان گردید، [[دشمنی]] [[عباسیان]] با ایشان بود که خلاصه آن را بیان می‌کنیم<ref>ر.ک: محمدامین زین الدین، موضوع مصلح منتظر در احادیث ادیان مختلف.</ref>.


از طرفی [[اعتقاد]] [[شیعیان]] به اینکه [[امام مهدی]]{{ع}} همان کسی است که قبلاً آمدنش را [[بشارت]] داده‌اند و تمامی [[ادیان الهی]] را [[اصلاح]] می‌کند و حکومتش عالمگیر می‌شود و از طرف دیگر، گسترش احادیثی که درباره شخصیت [[مصلح جهانی]] [[امام]] [[محمد بن حسن]]{{ع}} از [[پیامبر]] وارد شده، همچنین تطبیق تصریح‌ها و اوصافی که در این [[روایات]] برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} آمده با [[محمد بن حسن]]{{ع}} در بین [[علما]]، [[محدثین]] و [[فقها]] سبب شد تا [[عباسیان]] به عناد و [[دشمنی]] با او برخیزند.
از طرفی [[اعتقاد]] [[شیعیان]] به اینکه [[امام مهدی]] {{ع}} همان کسی است که قبلاً آمدنش را [[بشارت]] داده‌اند و تمامی [[ادیان الهی]] را [[اصلاح]] می‌کند و حکومتش عالمگیر می‌شود و از طرف دیگر، گسترش احادیثی که درباره شخصیت [[مصلح جهانی]] [[امام]] [[محمد بن حسن]] {{ع}} از [[پیامبر]] وارد شده، همچنین تطبیق تصریح‌ها و اوصافی که در این [[روایات]] برای [[حضرت مهدی]] {{ع}} آمده با [[محمد بن حسن]] {{ع}} در بین [[علما]]، [[محدثین]] و [[فقها]] سبب شد تا [[عباسیان]] به عناد و [[دشمنی]] با او برخیزند.


شاید مهم‌ترین این [[روایات]]، احادیثی باشند که در آنها آمده که [[ائمه]]، [[دوازده خلیفه]] که همگی از [[قریش]] هستند، می‌باشند این‌گونه [[روایات]] زبانزد [[محدثین]] و مورخین آن زمان بوده است؛ مثلاً [[بخاری]] که معاصر با [[امام عسکری]]{{ع}} بوده از [[جابر بن سمره]] [[روایت]] کرده که: شنیدم [[پیامبر]] می‌فرمودند: "بعد از من [[دوازده امیر]] و [[رهبر]] برای [[امت اسلامی]] است". بعد [[پیامبر]]{{صل}} چیزی گفتند که من نشنیدم؛ ولی پدرم می‌گفت: [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: "همگی ایشان از [[قریش]] هستند"<ref>محمدتقی حکیم، ص ۱۷۷.</ref>.
شاید مهم‌ترین این [[روایات]]، احادیثی باشند که در آنها آمده که [[ائمه]]، [[دوازده خلیفه]] که همگی از [[قریش]] هستند، می‌باشند این‌گونه [[روایات]] زبانزد [[محدثین]] و مورخین آن زمان بوده است؛ مثلاً [[بخاری]] که معاصر با [[امام عسکری]] {{ع}} بوده از [[جابر بن سمره]] [[روایت]] کرده که: شنیدم [[پیامبر]] می‌فرمودند: "بعد از من [[دوازده امیر]] و [[رهبر]] برای [[امت اسلامی]] است". بعد [[پیامبر]] {{صل}} چیزی گفتند که من نشنیدم؛ ولی پدرم می‌گفت: [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: "همگی ایشان از [[قریش]] هستند"<ref>محمدتقی حکیم، ص ۱۷۷.</ref>.


در روایتی از [[احمد بن حنبل]] آمده که [[جابر]] می‌گوید: شنیدم، [[رسول الله]]{{صل}} می‌فرمایند: "برای این [[امت]]، [[دوازده خلیفه]] می‌باشد"<ref>اسماعیل صدر، ص ۱۵۰.</ref>. به همین مضمون، [[مسلم]] از [[جابر]] [[نقل]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: "[[دین]] پا بر جا می‌ماند تا [[روز قیامت]] و برای این [[امت]] [[دوازده خلیفه]] است که همگی از [[قریش]] هستند"<ref>همان.</ref>.
در روایتی از [[احمد بن حنبل]] آمده که [[جابر]] می‌گوید: شنیدم، [[رسول الله]] {{صل}} می‌فرمایند: "برای این [[امت]]، [[دوازده خلیفه]] می‌باشد"<ref>اسماعیل صدر، ص ۱۵۰.</ref>. به همین مضمون، [[مسلم]] از [[جابر]] [[نقل]] کرده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: "[[دین]] پا بر جا می‌ماند تا [[روز قیامت]] و برای این [[امت]] [[دوازده خلیفه]] است که همگی از [[قریش]] هستند"<ref>همان.</ref>.


[[الحموینی شافعی]] در کتاب [[فرائد السمطین]] از [[ابن‌عباس]] [[روایت]] نموده، [[ابن عباس]] می‌گوید، [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: "من [[سید]] و آقای [[پیامبران]] هستم و [[علی بن ابی‌طالب]] آقای همه [[جانشینان]] و اوصیاست و همانا [[جانشینان]] بعد از من [[دوازده تن]] هستند، اول ایشان [[علی بن ابی‌طالب]] و آخر ایشان [[قائم]] ما [[مهدی]] است"<ref>نجم الدین شریف عسکری، علی والوصیة، ص ۱۹۶.</ref>. همچنین از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: "همانا [[جانشینان]]، [[خلفا]] و [[حجت‌های خدا]] بر خلق بعد از من، [[دوازده تن]] هستند"<ref>صدرالدین صدر، ص ۲۳۲.</ref>.
[[الحموینی شافعی]] در کتاب [[فرائد السمطین]] از [[ابن‌عباس]] [[روایت]] نموده، [[ابن عباس]] می‌گوید، [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: "من [[سید]] و آقای [[پیامبران]] هستم و [[علی بن ابی‌طالب]] آقای همه [[جانشینان]] و اوصیاست و همانا [[جانشینان]] بعد از من [[دوازده تن]] هستند، اول ایشان [[علی بن ابی‌طالب]] و آخر ایشان [[قائم]] ما [[مهدی]] است"<ref>نجم الدین شریف عسکری، علی والوصیة، ص ۱۹۶.</ref>. همچنین از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: "همانا [[جانشینان]]، [[خلفا]] و [[حجت‌های خدا]] بر خلق بعد از من، [[دوازده تن]] هستند"<ref>صدرالدین صدر، ص ۲۳۲.</ref>.


دو [[حدیث]] اول از لحاظ مضمون متواترند و در کتب [[شیعه]] و [[سنی]] یا با همین الفاظ یا با الفاظی نزدیک به اینها [[نقل]] شده‌اند تا جایی که بعضی از معاصرین که این [[اخبار]] را جمع کرده‌اند، آنها را ۲۷۱ [[حدیث]] شمرده‌اند؛ بزرگان حفّاظ [[اهل سنت]] نیز این [[روایات]] را [[نقل]] کرده‌اند<ref>اسماعیل صدر، ص ۱۵۰، برای اطلاع بیشتر از راویان این حدیث از بزرگان حفاظ اهل سنت ر. ک.</ref>. افزون بر این [[دلایل]] [[عباسیان]] می‌دانستند، [[امام دوازدهم]] که قرار است [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] کند، [[امام عسکری]]{{ع}} نیست؛ زیرا می‌دانستند [[امام عسکری]]{{ع}} [[یازدهمین امام]] است. شاید این‌گونه [[احادیث]] و [[روایات]] بودند که باعث نگرانی [[حکام]] [[عباسی]] شدند و آنها را بر آن داشتند که به جستجو در آل [[رسول]] و سلاله ایشان بپردازند تا به [[امام مهدی]]{{ع}} دست یابند و او را بکشند.
دو [[حدیث]] اول از لحاظ مضمون متواترند و در کتب [[شیعه]] و [[سنی]] یا با همین الفاظ یا با الفاظی نزدیک به اینها [[نقل]] شده‌اند تا جایی که بعضی از معاصرین که این [[اخبار]] را جمع کرده‌اند، آنها را ۲۷۱ [[حدیث]] شمرده‌اند؛ بزرگان حفّاظ [[اهل سنت]] نیز این [[روایات]] را [[نقل]] کرده‌اند<ref>اسماعیل صدر، ص ۱۵۰، برای اطلاع بیشتر از راویان این حدیث از بزرگان حفاظ اهل سنت ر. ک.</ref>. افزون بر این [[دلایل]] [[عباسیان]] می‌دانستند، [[امام دوازدهم]] که قرار است [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] کند، [[امام عسکری]] {{ع}} نیست؛ زیرا می‌دانستند [[امام عسکری]] {{ع}} [[یازدهمین امام]] است. شاید این‌گونه [[احادیث]] و [[روایات]] بودند که باعث نگرانی [[حکام]] [[عباسی]] شدند و آنها را بر آن داشتند که به جستجو در آل [[رسول]] و سلاله ایشان بپردازند تا به [[امام مهدی]] {{ع}} دست یابند و او را بکشند.


برای [[پیامبران]] گذشته نیز چنین چیزهایی پیش آمده از جمله [[حضرت موسی]] که وقتی [[فرعون]] [[آگاه]] شد که زوال سلطنتش به دست [[کودکی]] است، تمامی [[کاهنان]] را جمع نمود تا [[نسب]] آن [[کودک]] را به دست آوردند؛ [[کاهنان]] همگی به او گفتند: این [[کودک]] از [[بنی اسرائیل]] است. [[فرعون]] برای به دست آوردن و کشتن [[موسی]] بیش از بیست هزار [[کودک]] [[بنی اسرائیل]] را به [[قتل]] رساند؛ اما [[خداوند]] [[موسی]] را حفظ کرد و [[فرعونیان]] از دست یافتن به او عاجز ماندند.
برای [[پیامبران]] گذشته نیز چنین چیزهایی پیش آمده از جمله [[حضرت موسی]] که وقتی [[فرعون]] [[آگاه]] شد که زوال سلطنتش به دست [[کودکی]] است، تمامی [[کاهنان]] را جمع نمود تا [[نسب]] آن [[کودک]] را به دست آوردند؛ [[کاهنان]] همگی به او گفتند: این [[کودک]] از [[بنی اسرائیل]] است. [[فرعون]] برای به دست آوردن و کشتن [[موسی]] بیش از بیست هزار [[کودک]] [[بنی اسرائیل]] را به [[قتل]] رساند؛ اما [[خداوند]] [[موسی]] را حفظ کرد و [[فرعونیان]] از دست یافتن به او عاجز ماندند.


همچنین [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی که فهمیدند [[سلطنت]] برای [[قائم آل محمد]]{{صل}} است با [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} [[دشمنی]] نمودند و برای [[قتل]] [[فرزندان]] [[رسول الله]]{{صل}} با [[شمشیر]] کشیدند با این [[امید]] که به [[قائم آل محمد]]{{صل}} دست یابند؛ اما [[خداوند عزوجل]] نگذاشت حتی یکی از آن [[ظالمان]] از [[وجود امام مهدی]]{{ع}} با خبر شوند و [[خداوند]] نورش را در همه جا گسترش می‌دهد حتی اگر [[مشرکان]] را خوش نیاید<ref>لطف‌الله صافی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر؛ ص ۳۵۹ - ۳۶۰.</ref>.
همچنین [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی که فهمیدند [[سلطنت]] برای [[قائم آل محمد]] {{صل}} است با [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} [[دشمنی]] نمودند و برای [[قتل]] [[فرزندان]] [[رسول الله]] {{صل}} با [[شمشیر]] کشیدند با این [[امید]] که به [[قائم آل محمد]] {{صل}} دست یابند؛ اما [[خداوند عزوجل]] نگذاشت حتی یکی از آن [[ظالمان]] از [[وجود امام مهدی]] {{ع}} با خبر شوند و [[خداوند]] نورش را در همه جا گسترش می‌دهد حتی اگر [[مشرکان]] را خوش نیاید<ref>لطف‌الله صافی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر؛ ص ۳۵۹ - ۳۶۰.</ref>.


در [[حدیث]] دیگری از [[امام رضا]]{{ع}} آمده: "همانا [[دشمنی]] [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] با ما [[اهل بیت]] به دو [[دلیل]] بود: یکی اینکه آنها می‌دانستند، [[خلافت]] [[حق]] آنها نیست؛ لذا از این می‌ترسیدند که ما ادعای [[خلافت]] کنیم. دومین [[علت]] این بود که آنان می‌دانستند [[اخبار]] متواتری وجود دارد مبنی بر این که [[پادشاهی]] ظالمانه آنان به دست [[قائم]] آل بیت{{ع}} از بین می‌رود و هیچ شکی نداشتند که از [[ستمگران]] هستند پس در [[قتل]] [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} بسیار تلاش نمودند و می‌خواستند [[نسل]] او را از بین ببرند؛ اما [[خداوند]] نخواست که امر [[قائم]]{{ع}} بر احدی از آنان آشکار گردد و همانا [[خداوند]] نورش را در همه جا می‌گستراند، حتی اگر [[مشرکان]] را خوش نیاید"<ref>لطف‌الله صافی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر؛ ص ۲۹۱.</ref>. تمامی این [[دلایل]] [[عباسیان]] را وقتی که [[امام]] [[محمد بن حسن]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کرد، نگران [[آینده]] حکومت‌شان می‌کرد زیرا طبق [[عقاید شیعه]]، [[امام]] [[محمد بن حسن]]{{ع}} همان [[قائم]]{{ع}} بود و مابقی [[احادیث نبوی]] نیز با [[محمد بن حسن]]{{ع}} [[صدق]] می‌کرد؛ لذا [[عباسیان]] تمامی امکانات خود را برای دست‌یابی به او [[بسیج]] کردند تا از [[آینده]] [[سیاسی]] خود مطمئن گردند به خصوص که در زمان جد [[امام]] [[محمد بن حسن]]{{ع}} [[امام هادی]]{{ع}} و [[پدر]] گرامی‌شان [[امام عسکری]]{{ع}} [[شیعیان]] تحرکاتی ضد [[حکومت]] [[عباسیان]] داشتند. وقتی [[امام عسکری]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیدند، ایشان را [[دفن]] نمودند و [[مردم]] پراکنده شدند؛ [[سلطان]] و [[یاران]] او پریشان به جستجوی طفل پرداختند و بسیاری از خانه‌های اطراف خانه [[امام]] را جستجو کردند؛ اما چیزی پیدا نکردند پس [[منتظر]] تقسیم [[ارث امام عسکری]]{{ع}} شدند. کسانی هم که مواظب آن کنیز بودند تا دو سال یا بیشتر از او [[مراقبت]] کردند؛ اما خبری نشد و مطمئن شدند که او حامله نیست. سرانجام [[ارث امام]] بین [[مادر]] و برادرش تقسیم شد در حالی که [[سلطان]] به دنبال یافتن [[فرزند]] [[امام]] بود؛ اما هیچ گاه او را نیافت<ref>سیدالأمین؛ ص ۳۳۶.</ref>.
در [[حدیث]] دیگری از [[امام رضا]] {{ع}} آمده: "همانا [[دشمنی]] [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] با ما [[اهل بیت]] به دو [[دلیل]] بود: یکی اینکه آنها می‌دانستند، [[خلافت]] [[حق]] آنها نیست؛ لذا از این می‌ترسیدند که ما ادعای [[خلافت]] کنیم. دومین [[علت]] این بود که آنان می‌دانستند [[اخبار]] متواتری وجود دارد مبنی بر این که [[پادشاهی]] ظالمانه آنان به دست [[قائم]] آل بیت {{ع}} از بین می‌رود و هیچ شکی نداشتند که از [[ستمگران]] هستند پس در [[قتل]] [[اهل بیت]] [[رسول الله]] {{صل}} بسیار تلاش نمودند و می‌خواستند [[نسل]] او را از بین ببرند؛ اما [[خداوند]] نخواست که امر [[قائم]] {{ع}} بر احدی از آنان آشکار گردد و همانا [[خداوند]] نورش را در همه جا می‌گستراند، حتی اگر [[مشرکان]] را خوش نیاید"<ref>لطف‌الله صافی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر؛ ص ۲۹۱.</ref>. تمامی این [[دلایل]] [[عباسیان]] را وقتی که [[امام]] [[محمد بن حسن]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کرد، نگران [[آینده]] حکومت‌شان می‌کرد زیرا طبق [[عقاید شیعه]]، [[امام]] [[محمد بن حسن]] {{ع}} همان [[قائم]] {{ع}} بود و مابقی [[احادیث نبوی]] نیز با [[محمد بن حسن]] {{ع}} [[صدق]] می‌کرد؛ لذا [[عباسیان]] تمامی امکانات خود را برای دست‌یابی به او [[بسیج]] کردند تا از [[آینده]] [[سیاسی]] خود مطمئن گردند به خصوص که در زمان جد [[امام]] [[محمد بن حسن]] {{ع}} [[امام هادی]] {{ع}} و [[پدر]] گرامی‌شان [[امام عسکری]] {{ع}} [[شیعیان]] تحرکاتی ضد [[حکومت]] [[عباسیان]] داشتند. وقتی [[امام عسکری]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیدند، ایشان را [[دفن]] نمودند و [[مردم]] پراکنده شدند؛ [[سلطان]] و [[یاران]] او پریشان به جستجوی طفل پرداختند و بسیاری از خانه‌های اطراف خانه [[امام]] را جستجو کردند؛ اما چیزی پیدا نکردند پس [[منتظر]] تقسیم [[ارث امام عسکری]] {{ع}} شدند. کسانی هم که مواظب آن کنیز بودند تا دو سال یا بیشتر از او [[مراقبت]] کردند؛ اما خبری نشد و مطمئن شدند که او حامله نیست. سرانجام [[ارث امام]] بین [[مادر]] و برادرش تقسیم شد در حالی که [[سلطان]] به دنبال یافتن [[فرزند]] [[امام]] بود؛ اما هیچ گاه او را نیافت<ref>سیدالأمین؛ ص ۳۳۶.</ref>.


[[شیخ مفید]] می‌گوید: [[امام عسکری]]{{ع}} برای برپایی [[حکومت حق]]، [[فرزند]] پسری از خود به جای نهاد در حالی که [[تولد]] ایشان از دیدگان مخفی بود و روزگار بر [[امام عسکری]]{{ع}} به [[سختی]] می‌گذشت و [[سلاطین]] [[عباسی]] مدت زمان طولانی در جستجوی طفل [[امام]] بودند، همچنین چون [[عقیده]] به [[مهدی منتظر]]{{ع}} میان [[شیعیان]] و [[انتظار]] ایشان برای [[ظهور]] [[حضرت]]، همه جا گسترش یافته بود ولادت [[فرزند امام عسکری]]{{ع}} آشکارا نبود و بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} نیز باز هم [[امام مهدی]]{{ع}} برای همه [[مردم]] آشکار نبودند.
[[شیخ مفید]] می‌گوید: [[امام عسکری]] {{ع}} برای برپایی [[حکومت حق]]، [[فرزند]] پسری از خود به جای نهاد در حالی که [[تولد]] ایشان از دیدگان مخفی بود و روزگار بر [[امام عسکری]] {{ع}} به [[سختی]] می‌گذشت و [[سلاطین]] [[عباسی]] مدت زمان طولانی در جستجوی طفل [[امام]] بودند، همچنین چون [[عقیده]] به [[مهدی منتظر]] {{ع}} میان [[شیعیان]] و [[انتظار]] ایشان برای [[ظهور]] [[حضرت]]، همه جا گسترش یافته بود ولادت [[فرزند امام عسکری]] {{ع}} آشکارا نبود و بعد از [[امام عسکری]] {{ع}} نیز باز هم [[امام مهدی]] {{ع}} برای همه [[مردم]] آشکار نبودند.


بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} [[جعفر بن علی]]، [[برادر]] [[امام عسکری]]{{ع}} [[اموال]] ایشان را به [[ارث]] برد، او تلاش نمود تا [[زنان]] [[امام عسکری]]{{ع}} را محبوس نگه دارد و [[یاران امام]] را که [[منتظر]] ولادت آن [[حضرت]] بودند، شماتت می‌کرد و ادعا می‌نمود که [[امام مهدی]] است؛ او سعی بسیار نمود تا نزد [[شیعیان]] به [[مقام]] و منزلتی برسد و [[رهبر]] [[شیعیان]] گردد؛ اما احدی از [[شیعیان]] او را نپذیرفت و به او [[اعتقاد]] پیدا نکرد<ref>سیدالأمین؛ ص ۳۱۶.</ref>. اینها سخنان یکی از بزرگان علمای [[شیعه]] است که واقعیت [[غیبت]] را [[درک]] نمود؛ زیرا او در آغاز [[ولادت امام مهدی]]{{ع}} به [[دنیا]] آمد هنگامی که به [[دلایل]] [[سیاسی]] که به آنها اشاره شد، هیچ کس از احوال [[امام]] [[منتظر]]{{ع}} خبری نداشت، مگر [[اصحاب]] [[مخلص]] پدرش، [[امام عسکری]]{{ع}}»<ref>[[عبدالهادی فضلی|فضلی، عبدالهادی]]، [[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]، ص 20-23.</ref>.
بعد از [[امام عسکری]] {{ع}} [[جعفر بن علی]]، [[برادر]] [[امام عسکری]] {{ع}} [[اموال]] ایشان را به [[ارث]] برد، او تلاش نمود تا [[زنان]] [[امام عسکری]] {{ع}} را محبوس نگه دارد و [[یاران امام]] را که [[منتظر]] ولادت آن [[حضرت]] بودند، شماتت می‌کرد و ادعا می‌نمود که [[امام مهدی]] است؛ او سعی بسیار نمود تا نزد [[شیعیان]] به [[مقام]] و منزلتی برسد و [[رهبر]] [[شیعیان]] گردد؛ اما احدی از [[شیعیان]] او را نپذیرفت و به او [[اعتقاد]] پیدا نکرد<ref>سیدالأمین؛ ص ۳۱۶.</ref>. اینها سخنان یکی از بزرگان علمای [[شیعه]] است که واقعیت [[غیبت]] را [[درک]] نمود؛ زیرا او در آغاز [[ولادت امام مهدی]] {{ع}} به [[دنیا]] آمد هنگامی که به [[دلایل]] [[سیاسی]] که به آنها اشاره شد، هیچ کس از احوال [[امام]] [[منتظر]] {{ع}} خبری نداشت، مگر [[اصحاب]] [[مخلص]] پدرش، [[امام عسکری]] {{ع}}»<ref>[[عبدالهادی فضلی|فضلی، عبدالهادی]]، [[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]، ص 20-23.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۸: خط ۱۱۵:
| پاسخ‌دهنده = حبیب‌الله طاهری
| پاسخ‌دهنده = حبیب‌الله طاهری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
*«اگر [[غیبت کبری]] یکباره و ناگهان شروع می‌شد، ممکن بود موجب [[انحراف]] افکار شود و ذهن‌ها آماده پذیرش آن نباشد، لذا [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}}:
*«اگر [[غیبت کبری]] یکباره و ناگهان شروع می‌شد، ممکن بود موجب [[انحراف]] افکار شود و ذهن‌ها آماده پذیرش آن نباشد، لذا [[پیامبر]] و [[ائمه]] {{عم}}:
#در کلماتشان مکرر از [[غیبت]] آن [[حضرت]] خبر داده‌اند و [[مردم]] را از خطرات آن [[آگاه]] کردند. این اولین گام برای آماده کردن [[مردم]] برای پذیرش [[غیبت]] امام‌شان بود.  
# در کلماتشان مکرر از [[غیبت]] آن [[حضرت]] خبر داده‌اند و [[مردم]] را از خطرات آن [[آگاه]] کردند. این اولین گام برای آماده کردن [[مردم]] برای پذیرش [[غیبت]] امام‌شان بود.  
#بعضی از [[ائمه]] قبل از [[امام زمان]] به ویژه [[امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} کمتر بین [[مردم]] ظاهر می‌شدند و با این کارشان می‌خواستند به تدریج [[مردم]] را با [[غیبت]] امامشان و اینکه کمتر به محضرشان رسیدن، عادت دهند. [[مسعودی]] در [[اثبات الوصیه]] می‌گوید: "[[امام هادی]]{{ع}} با [[مردم]] کم [[معاشرت]] می‌کرد، جز با [[خواص اصحاب]]، با کسی تماس نمی‌گرفت. وقتی [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] به جایش نشست در اکثر اوقات از پشت پرده با [[مردم]] سخن می‌گفت تا [[شیعیان]] برای پذیرش [[غیبت امام مهدی|غیبت امام دوازدهم]] مهیا و مأنوس گردند"<ref> مسعودی، اثبات الوصیه، ص ۲۰۶.</ref>.
# بعضی از [[ائمه]] قبل از [[امام زمان]] به ویژه [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} کمتر بین [[مردم]] ظاهر می‌شدند و با این کارشان می‌خواستند به تدریج [[مردم]] را با [[غیبت]] امامشان و اینکه کمتر به محضرشان رسیدن، عادت دهند. [[مسعودی]] در [[اثبات الوصیه]] می‌گوید: "[[امام هادی]] {{ع}} با [[مردم]] کم [[معاشرت]] می‌کرد، جز با [[خواص اصحاب]]، با کسی تماس نمی‌گرفت. وقتی [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] به جایش نشست در اکثر اوقات از پشت پرده با [[مردم]] سخن می‌گفت تا [[شیعیان]] برای پذیرش [[غیبت امام مهدی|غیبت امام دوازدهم]] مهیا و مأنوس گردند"<ref> مسعودی، اثبات الوصیه، ص ۲۰۶.</ref>.
#اگر پس از [[رحلت]] و [[شهادت]] [[امام عسکری]] [[غیبت]] کامل شروع می‌شد، شاید وجود [[مقدس]] [[امام عصر]] مورد [[غفلت]] واقع شده و به تدریج فراموش می‌گشت، اما با وجود [[غیبت صغری]] و ارتباط [[مردم]] با [[امام]] به وسیله [[نواب خاص]]، همچنین شرفیابی برخی [[شیعیان]] به محضر [[امام]] در آن دوره از [[غیبت]]، مسأله از ولادت و حیات آن [[امام]] همام را بیشتر تثبیت کرد. اگر [[غیبت کبری]] بدون این مقدمات شروع می‌شد، شاید این مسائل تا این حد روشن نمی‌بود، همچنین ممکن بود برای برخی ایجاد [[تردید]] و اشکال کند، اما پس از این مقدمات افکار تا حدودی مساعد شد [[غیبت کبری]] آغاز گشت»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۸۸.</ref>.
# اگر پس از [[رحلت]] و [[شهادت]] [[امام عسکری]] [[غیبت]] کامل شروع می‌شد، شاید وجود [[مقدس]] [[امام عصر]] مورد [[غفلت]] واقع شده و به تدریج فراموش می‌گشت، اما با وجود [[غیبت صغری]] و ارتباط [[مردم]] با [[امام]] به وسیله [[نواب خاص]]، همچنین شرفیابی برخی [[شیعیان]] به محضر [[امام]] در آن دوره از [[غیبت]]، مسأله از ولادت و حیات آن [[امام]] همام را بیشتر تثبیت کرد. اگر [[غیبت کبری]] بدون این مقدمات شروع می‌شد، شاید این مسائل تا این حد روشن نمی‌بود، همچنین ممکن بود برای برخی ایجاد [[تردید]] و اشکال کند، اما پس از این مقدمات افکار تا حدودی مساعد شد [[غیبت کبری]] آغاز گشت»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۸۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۹: خط ۱۲۶:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:


«در [[مشیت]] [[الهی]] از ابتدا چنین مقدر بوده که آن [[حضرت]] پس از رسیدن به [[امامت]]، می‌بایست بی‌درنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر از آنچه در [[جامعه]] رخ می‌دهد، فاصله بگیرد؛ هرچند در واقع او از نزدیک همه وقایع را احساس و [[ادراک]] می‌کند. باید توجّه داشت که اگر آن [[حضرت]]، یکباره رخ در نقاب [[غیبت]] کامل می‌برد ضربه سهمگینی به پایگاه‌های مردمی و طرفداران [[امامت]] وارد می‌شد؛ زیرا [[مردم]] پیش از آن سالها با [[امام]] خود ارتباطی تنگاتنگ داشتند، در مشکلات و نیازهای خود به ایشان [[رجوع]] می‌کردند، و اگر ناگهان [[امام]] پنهان می‌شد و [[مردم]] احساس می‌کردند که دیگر دسترسی به [[رهبر]] [[فکری]] و معنوی خود ندارند، ممکن بود مشکلاتی جدّی برای [[جامعه]] پدید آید. بنابراین لازم بود که برای "[[غیبت تامه]]" [[زمینه‌سازی]] شود تا [[مردم]] به تدریج با آن خو بگیرند و خود را براساس آن بسازند. با [[غیبت صغرا]] در واقع این [[زمینه سازی]] صورت گرفت، در این زمان [[امام مهدی]]{{ع}} از دیده‌ها پنهان بود؛ ولی ایشان از راه [[نمایندگان]]، [[وکیلان]] و [[یاران]] مورد [[وثوق]] با [[شیعیان]] خود ارتباط داشتند<ref> ر. ک: رهبری بر فراز قرون، ص ۱۰۱.</ref>. رفته رفته با پدید آمدن [[آمادگی]] پس از گذشت مدت شصت و نه سال- به [[دستور]] خداوند- آن [[حضرت]] در پرده [[پنهان زیستی]] تمام و کامل قرار گرفتند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۸۴ - ۸۷.</ref>.
«در [[مشیت]] [[الهی]] از ابتدا چنین مقدر بوده که آن [[حضرت]] پس از رسیدن به [[امامت]]، می‌بایست بی‌درنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر از آنچه در [[جامعه]] رخ می‌دهد، فاصله بگیرد؛ هرچند در واقع او از نزدیک همه وقایع را احساس و [[ادراک]] می‌کند. باید توجّه داشت که اگر آن [[حضرت]]، یکباره رخ در نقاب [[غیبت]] کامل می‌برد ضربه سهمگینی به پایگاه‌های مردمی و طرفداران [[امامت]] وارد می‌شد؛ زیرا [[مردم]] پیش از آن سالها با [[امام]] خود ارتباطی تنگاتنگ داشتند، در مشکلات و نیازهای خود به ایشان [[رجوع]] می‌کردند، و اگر ناگهان [[امام]] پنهان می‌شد و [[مردم]] احساس می‌کردند که دیگر دسترسی به [[رهبر]] [[فکری]] و معنوی خود ندارند، ممکن بود مشکلاتی جدّی برای [[جامعه]] پدید آید. بنابراین لازم بود که برای "[[غیبت تامه]]" [[زمینه‌سازی]] شود تا [[مردم]] به تدریج با آن خو بگیرند و خود را براساس آن بسازند. با [[غیبت صغرا]] در واقع این [[زمینه سازی]] صورت گرفت، در این زمان [[امام مهدی]] {{ع}} از دیده‌ها پنهان بود؛ ولی ایشان از راه [[نمایندگان]]، [[وکیلان]] و [[یاران]] مورد [[وثوق]] با [[شیعیان]] خود ارتباط داشتند<ref> ر. ک: رهبری بر فراز قرون، ص ۱۰۱.</ref>. رفته رفته با پدید آمدن [[آمادگی]] پس از گذشت مدت شصت و نه سال- به [[دستور]] خداوند- آن [[حضرت]] در پرده [[پنهان زیستی]] تمام و کامل قرار گرفتند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۸۴ - ۸۷.</ref>.


[[غیبت صغری]]، مرحله نخست [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بوده است. از ابتدا چنین مقدر بوده است که آن حضرت پس از رسیدن به [[امامت]]، بایستی بی‌‏درنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر، از آنچه در [[جامعه]] رخ می‌‏دهد، فاصله بگیرد؛ هر چند در واقع او از نزدیک، همه وقایع را احساس و [[ادراک]] می‌‏کند. باید توجه داشت که اگر آن [[غیبت]]، یک باره رخ می‏‌نمود ضربه سنگینی به پایگاه‌‏های مردمی و طرفداران [[امامت]] وارد می‌‏شد؛ زیرا [[مردم]]، پیش از آن با [[امام]] خود ارتباط داشتند، در مشکلات به او [[رجوع]] می‏‌کردند؛ اگر [[امام]] ناگهانی غایب می‌‏شد و [[مردم]] احساس می‌‏کردند دیگر به [[رهبر]] فکری و معنوی خود دسترسی ندارند، ممکن بود همه چیز از دست برود و آن جمع به [[تفرقه]] دچار شوند. بنابراین لازم بود برای "[[غیبت تامه]]" زمینه‏‌سازی شود، تا [[مردم]] به تدریج با آن، خود بگیرند و خود را بر اساس آن بسازند. با [[غیبت صغری]] در واقع این زمینه‌‏سازی صورت گرفت.
[[غیبت صغری]]، مرحله نخست [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بوده است. از ابتدا چنین مقدر بوده است که آن حضرت پس از رسیدن به [[امامت]]، بایستی بی‌‏درنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر، از آنچه در [[جامعه]] رخ می‌‏دهد، فاصله بگیرد؛ هر چند در واقع او از نزدیک، همه وقایع را احساس و [[ادراک]] می‌‏کند. باید توجه داشت که اگر آن [[غیبت]]، یک باره رخ می‏‌نمود ضربه سنگینی به پایگاه‌‏های مردمی و طرفداران [[امامت]] وارد می‌‏شد؛ زیرا [[مردم]]، پیش از آن با [[امام]] خود ارتباط داشتند، در مشکلات به او [[رجوع]] می‏‌کردند؛ اگر [[امام]] ناگهانی غایب می‌‏شد و [[مردم]] احساس می‌‏کردند دیگر به [[رهبر]] فکری و معنوی خود دسترسی ندارند، ممکن بود همه چیز از دست برود و آن جمع به [[تفرقه]] دچار شوند. بنابراین لازم بود برای "[[غیبت تامه]]" زمینه‏‌سازی شود، تا [[مردم]] به تدریج با آن، خود بگیرند و خود را بر اساس آن بسازند. با [[غیبت صغری]] در واقع این زمینه‌‏سازی صورت گرفت.


این زمان، [[امام مهدی]]{{ع}} از دیده‌‏ها پنهان بود؛ ولی از راه نمایندگان، [[وکیلان]] و [[یاران]] مورد وثوق با [[شیعیان]] خود ارتباط داشتند<ref>  سید محمد باقر صدر، رهبری بر فراز قرون، ص ۱۰۱</ref>. ولی رفته ‏رفته با پدید آمدن [[آمادگی]]، پس از گذشت مدت ۶۹ سال- به [[دستور خداوند]] سبحانه و تعالی- آن حضرت در پرده [[پنهان‌‏زیستی]] تمام و کامل قرار گرفت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۲۵ - ۳۲۷.</ref>.
این زمان، [[امام مهدی]] {{ع}} از دیده‌‏ها پنهان بود؛ ولی از راه نمایندگان، [[وکیلان]] و [[یاران]] مورد وثوق با [[شیعیان]] خود ارتباط داشتند<ref>  سید محمد باقر صدر، رهبری بر فراز قرون، ص ۱۰۱</ref>. ولی رفته ‏رفته با پدید آمدن [[آمادگی]]، پس از گذشت مدت ۶۹ سال- به [[دستور خداوند]] سبحانه و تعالی- آن حضرت در پرده [[پنهان‌‏زیستی]] تمام و کامل قرار گرفت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۲۵ - ۳۲۷.</ref>.


در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}}، [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} دارای دو بخش کوتاه مدت "[[غیبت صغرا]]" و درازمدت "[[غیبت کبرا]]" دانسته شده است. * [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: "همانا برای [[قائم]] دو [[غیبت]] است که در یکی از آن دو به خانواده‌اش برمی‌گردد و در دیگری معلوم نیست کجاست؛ هر سال در مناسک [[حج]] حاضر می‌گردد و [[مردم]] را می‌بیند در حالی که [[مردم]] او را نمی‌بینند"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَتَيْنِ‏ يَرْجِعُ‏ فِي‏ إِحْدَاهُمَا وَ فِي‏ الْأُخْرَى‏ لَا يُدْرَى‏ أَيْنَ‏ هُوَ يَشْهَدُ الْمَوَاسِمَ‏ يَرَى‏ النَّاسَ‏ وَ لَا يَرَوْنَه‏‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ نعمانی رحمه اللّه، الغیبة، ص ۱۷۵، ح ۱۵.</ref>. افزون بر دوگونه بودن، در برخی [[روایات]] به کوتاه بودن یکی و بلند بودن دیگری نیز اشاره شده است. همان [[حضرت]] در سخنی دیگر فرمود: "برای [[قائم]] دو [[غیبت]] است: یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری درا زمدت...". <ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَتَانِ‏ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى‏ طَوِيلَة‏‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ کلینی رحمه اللّه، کافی، ج ۱، ص ۳۴۰.</ref> اما "[[غیبت صغرا]]"؛ اگرچه این تعبیر در [[روایات معصومین]]{{عم}} به این صورت نیامده است، امّا رفته رفته به خاطر کوتاه بودن دوران نخست [[غیبت]]، به این عنوان مشهور شده است. البته بهتر بود به جای "[[غیبت صغرا]]" از آن به "[[غیبت]] ناقصه" تعبیر می‌شد. چرا که با پایان یافتن این [[دوران غیبت]] تامّه آغاز شده است. و مهمترین تفاوت این دوره در تام بودن و ناقص بودن آن دو است. وگرنه با توجه به [[پیوستگی]] هردو [[غیبت]] به یکدیگر تفکیک آن دو به کوتاه و بلند، معنای قابل قبولی نخواهد داشت. امّا براساس دیدگاه مشهور، [[غیبت صغرا]] در اصطلاح [[مهدویت]] عبارت است از [[پنهان‌زیستی]] کوتاه مدت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} با ویژگی‌های خاصّ، پس از [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} تا آغاز "[[غیبت کبرا]]".
در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}}، [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} دارای دو بخش کوتاه مدت "[[غیبت صغرا]]" و درازمدت "[[غیبت کبرا]]" دانسته شده است. * [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "همانا برای [[قائم]] دو [[غیبت]] است که در یکی از آن دو به خانواده‌اش برمی‌گردد و در دیگری معلوم نیست کجاست؛ هر سال در مناسک [[حج]] حاضر می‌گردد و [[مردم]] را می‌بیند در حالی که [[مردم]] او را نمی‌بینند"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَتَيْنِ‏ يَرْجِعُ‏ فِي‏ إِحْدَاهُمَا وَ فِي‏ الْأُخْرَى‏ لَا يُدْرَى‏ أَيْنَ‏ هُوَ يَشْهَدُ الْمَوَاسِمَ‏ يَرَى‏ النَّاسَ‏ وَ لَا يَرَوْنَه‏‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ نعمانی رحمه اللّه، الغیبة، ص ۱۷۵، ح ۱۵.</ref>. افزون بر دوگونه بودن، در برخی [[روایات]] به کوتاه بودن یکی و بلند بودن دیگری نیز اشاره شده است. همان [[حضرت]] در سخنی دیگر فرمود: "برای [[قائم]] دو [[غیبت]] است: یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری درا زمدت...". <ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَتَانِ‏ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى‏ طَوِيلَة‏‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ کلینی رحمه اللّه، کافی، ج ۱، ص ۳۴۰.</ref> اما "[[غیبت صغرا]]"؛ اگرچه این تعبیر در [[روایات معصومین]] {{عم}} به این صورت نیامده است، امّا رفته رفته به خاطر کوتاه بودن دوران نخست [[غیبت]]، به این عنوان مشهور شده است. البته بهتر بود به جای "[[غیبت صغرا]]" از آن به "[[غیبت]] ناقصه" تعبیر می‌شد. چرا که با پایان یافتن این [[دوران غیبت]] تامّه آغاز شده است. و مهمترین تفاوت این دوره در تام بودن و ناقص بودن آن دو است. وگرنه با توجه به [[پیوستگی]] هردو [[غیبت]] به یکدیگر تفکیک آن دو به کوتاه و بلند، معنای قابل قبولی نخواهد داشت. امّا براساس دیدگاه مشهور، [[غیبت صغرا]] در اصطلاح [[مهدویت]] عبارت است از [[پنهان‌زیستی]] کوتاه مدت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با ویژگی‌های خاصّ، پس از [[شهادت]] [[امام عسکری]] {{ع}} تا آغاز "[[غیبت کبرا]]".


اگرچه برخی آغاز این دوران را از همان ابتدای ولادت دانسته<ref> شیخ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.</ref>، مدت آن را ۷۴ سال ذکر کرده‌اند، اما مشهور آن است که آغاز آن از [[شهادت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} و مدت آن حدود ۶۹ سال است<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۴۱، نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۹.</ref> به [[دلیل]] اینکه اگرچه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در زمان حیات [[پدر]] بزرگوار خود گاهی به صورت پنهانی [[زندگی]] میکرد، امّا فراوانی کسانی که در این دوره به لقاء آن [[حضرت]] نائل شده‌اند گویای آن است که آشکار بودن آن [[حضرت]] برای عده‌ای فراوان بیش از پنهانی بودن ایشان بوده است. افزون بر آنکه، پنهانی اندک، در دوران [[امام عسکری]]{{ع}} خود می‌توانسته تمهیدی برای دوران [[غیبت صغرا]] باشد. چرا که، همان گونه که [[غیبت کبرا]] بدون مقدمه ممکن بود مشکلاتی را برای [[جامعه]] [[شیعی]] پدید آورد، [[غیبت صغرا]] بدون مقدمه نیز مشکلاتی ایجاد می‌کرد. با این بیان، پاره‌ای از ویژگی‌های [[غیبت صغرا]] که آن را از دوره بعد متفاوت نمود، عبارت بود از:
اگرچه برخی آغاز این دوران را از همان ابتدای ولادت دانسته<ref> شیخ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.</ref>، مدت آن را ۷۴ سال ذکر کرده‌اند، اما مشهور آن است که آغاز آن از [[شهادت]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} و مدت آن حدود ۶۹ سال است<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۴۱، نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۹.</ref> به [[دلیل]] اینکه اگرچه [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در زمان حیات [[پدر]] بزرگوار خود گاهی به صورت پنهانی [[زندگی]] میکرد، امّا فراوانی کسانی که در این دوره به لقاء آن [[حضرت]] نائل شده‌اند گویای آن است که آشکار بودن آن [[حضرت]] برای عده‌ای فراوان بیش از پنهانی بودن ایشان بوده است. افزون بر آنکه، پنهانی اندک، در دوران [[امام عسکری]] {{ع}} خود می‌توانسته تمهیدی برای دوران [[غیبت صغرا]] باشد. چرا که، همان گونه که [[غیبت کبرا]] بدون مقدمه ممکن بود مشکلاتی را برای [[جامعه]] [[شیعی]] پدید آورد، [[غیبت صغرا]] بدون مقدمه نیز مشکلاتی ایجاد می‌کرد. با این بیان، پاره‌ای از ویژگی‌های [[غیبت صغرا]] که آن را از دوره بعد متفاوت نمود، عبارت بود از:
# [[غیبت]] نخست "[[غیبت صغرا]]" از نظر زمان محدود بوده، برخلاف [[غیبت کبرا]] که بسیار طولانی است و غیر از [[خداوند]] کسی از مدت آن [[آگاهی]] ندارد.
# [[غیبت]] نخست "[[غیبت صغرا]]" از نظر زمان محدود بوده، برخلاف [[غیبت کبرا]] که بسیار طولانی است و غیر از [[خداوند]] کسی از مدت آن [[آگاهی]] ندارد.
#در [[دوران غیبت]] نخست "[[غیبت صغرا]]"، [[پنهان‌زیستی]] [[امام]] همه جانبه و عمومی نبود. [[امام]] اگرچه از نگاه‌ها پنهان بود؛ اما کسانی مانند [[نواب خاصّ]]، برخی از وکلای آن [[حضرت]] و نیز افرادی با ویژگی‌های ممتاز، می‌توانستند با آن [[حضرت]] در تماس باشند و [[پرسش‌ها]] و نامه‌های [[مردم]] را [[خدمت]] [[امام]] ببرند و پاسخ او را به [[مردم]] برسانند، و یا به [[دیدار]] آن [[حضرت]] نائل شوند. اما در [[غیبت تامه]] "[[غیبت کبرا]]" [[امام]] به طور کلی از نگاه‌ها پنهان است و باب مکاتبه و نامه‌نگاری بسته است، یعنی، بنای [[غیبت کبرا]] و اقتضای آن این است که: [[حضرت]] دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود؛ بلکه ممکن است برخی افراد، [[حضرت]] را ببینند.
# در [[دوران غیبت]] نخست "[[غیبت صغرا]]"، [[پنهان‌زیستی]] [[امام]] همه جانبه و عمومی نبود. [[امام]] اگرچه از نگاه‌ها پنهان بود؛ اما کسانی مانند [[نواب خاصّ]]، برخی از وکلای آن [[حضرت]] و نیز افرادی با ویژگی‌های ممتاز، می‌توانستند با آن [[حضرت]] در تماس باشند و [[پرسش‌ها]] و نامه‌های [[مردم]] را [[خدمت]] [[امام]] ببرند و پاسخ او را به [[مردم]] برسانند، و یا به [[دیدار]] آن [[حضرت]] نائل شوند. اما در [[غیبت تامه]] "[[غیبت کبرا]]" [[امام]] به طور کلی از نگاه‌ها پنهان است و باب مکاتبه و نامه‌نگاری بسته است، یعنی، بنای [[غیبت کبرا]] و اقتضای آن این است که: [[حضرت]] دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود؛ بلکه ممکن است برخی افراد، [[حضرت]] را ببینند.
#در [[غیبت صغرا]]، [[حضرت]] چهار [[نماینده]] داشت که آنها را به صورت معین و مشخص تعیین کرده و [[برگزیده]] بود. مهمترین [[وظیفه]] آنها برقراری ارتباط بین [[امام]] و [[مردم]] بود. ایشان اقامتگاه و مکان [[حضرت]] را نیز می‌دانستند؛ ولی در [[غیبت کبرا]] چنین نیست.
# در [[غیبت صغرا]]، [[حضرت]] چهار [[نماینده]] داشت که آنها را به صورت معین و مشخص تعیین کرده و [[برگزیده]] بود. مهمترین [[وظیفه]] آنها برقراری ارتباط بین [[امام]] و [[مردم]] بود. ایشان اقامتگاه و مکان [[حضرت]] را نیز می‌دانستند؛ ولی در [[غیبت کبرا]] چنین نیست.
#در [[غیبت صغرا]]- افزون بر [[سفیران چهارگانه]]- ممکن بود کسانی آن [[حضرت]] را ببیند و بشناسد؛ ولی در [[غیبت کبرا]] کسی او را نمی‌بیند و اگر ببیند نمی‌شناسد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۸۴ - ۸۷.</ref>.
# در [[غیبت صغرا]]- افزون بر [[سفیران چهارگانه]]- ممکن بود کسانی آن [[حضرت]] را ببیند و بشناسد؛ ولی در [[غیبت کبرا]] کسی او را نمی‌بیند و اگر ببیند نمی‌شناسد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۸۴ - ۸۷.</ref>.


[[غیبت صغرا]] عبارت است از دوران [[پنهان‌زیستی]] کوتاه‌مدت [[حضرت مهدی]]{{ع}} که طبق نظر مشهور، با [[شهادت امام عسکری]]{{ع}} (۲۶۰ ق) آغاز شده و با [[رحلت]] [[چهارمین نایب خاص]] آن بزرگوار (۳۲۹ ق) به پایان رسیده است که مجموعا قریب هفتاد سال می‌شود. [[محل زندگی]] آن [[حضرت]] در این دوران، به روشنی مشخص نیست؛ ولی از برخی [[روایات]] و قرائن به دست می‌آید [[حضرت]] که این مدت را به طور عمده در دو منطقه سپری کرده است: یکی منطقه [[عراق]] و دیگری [[مدینه منوره]] که البته [[روایات]] متعددی بر این مطلب دلالت دارد.
[[غیبت صغرا]] عبارت است از دوران [[پنهان‌زیستی]] کوتاه‌مدت [[حضرت مهدی]] {{ع}} که طبق نظر مشهور، با [[شهادت امام عسکری]] {{ع}} (۲۶۰ ق) آغاز شده و با [[رحلت]] [[چهارمین نایب خاص]] آن بزرگوار (۳۲۹ ق) به پایان رسیده است که مجموعا قریب هفتاد سال می‌شود. [[محل زندگی]] آن [[حضرت]] در این دوران، به روشنی مشخص نیست؛ ولی از برخی [[روایات]] و قرائن به دست می‌آید [[حضرت]] که این مدت را به طور عمده در دو منطقه سپری کرده است: یکی منطقه [[عراق]] و دیگری [[مدینه منوره]] که البته [[روایات]] متعددی بر این مطلب دلالت دارد.


از [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه [[نقل]] شده است که فرمود: برای [[قائم]]{{ع}} دو [[غیبت]] است: یکی کوتاه و دیگری طولانی. در [[غیبت]] اول جز [[شیعیان]] مخصوص از جای او خبر ندارند و در [[غیبت]] دیگر جز، [[دوستان]] مخصوصش از جای او خبر ندارند<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref>. در [[دوران غیبت صغرا]]، از [[سفیران چهارگانه]] ([[نواب خاص]]) کسی نزدیک‌تر به آن [[حضرت]] ذکر نشده است و ایشان هم تماما در [[عراق]] بوده و همواره با [[حضرت]] در ارتباط بوده‌اند. [[توقیعات]] فراوانی نیز از طرف [[حضرت]] به دست آنها [[شرف]] صدور یافته است؛ بنابراین می‌توان گفت دست‌کم بخشی از [[عمر]] آن [[حضرت]] در این دوران در [[عراق]] سپری شده است.
از [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه [[نقل]] شده است که فرمود: برای [[قائم]] {{ع}} دو [[غیبت]] است: یکی کوتاه و دیگری طولانی. در [[غیبت]] اول جز [[شیعیان]] مخصوص از جای او خبر ندارند و در [[غیبت]] دیگر جز، [[دوستان]] مخصوصش از جای او خبر ندارند<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref>. در [[دوران غیبت صغرا]]، از [[سفیران چهارگانه]] ([[نواب خاص]]) کسی نزدیک‌تر به آن [[حضرت]] ذکر نشده است و ایشان هم تماما در [[عراق]] بوده و همواره با [[حضرت]] در ارتباط بوده‌اند. [[توقیعات]] فراوانی نیز از طرف [[حضرت]] به دست آنها [[شرف]] صدور یافته است؛ بنابراین می‌توان گفت دست‌کم بخشی از [[عمر]] آن [[حضرت]] در این دوران در [[عراق]] سپری شده است.


دسته‌ای دیگر از [[روایات]] به صورت مطلق (بدون در نظر گرفتن صغرا و کبرا بودن [[غیبت]]) [[زندگی]] [[حضرت]] را در [[دوران غیبت]]، در [[مدینه منوره]] ذکر کرده‌اند که با توجه به‌ [[روایات]] دسته نخست، می‌توان گفت ممکن است بخشی از [[دوران غیبت صغرا]] نیز در [[مدینه]] سپری شده باشد. [[امام باقر]]{{ع}} در این‌باره فرمود: {{متن حدیث|وَ لاَ بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ اَلْمَنْزِلُ طَيْبَةُ}}<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲.</ref>؛ به ناگزیر برای [[صاحب]] این امر [[عزلت]] و گوشه‌گیری خواهد بود... و [[طیبه]] [مدینه‌] چه منزلگاه خوبی است! بنابراین جمع بین دو دسته [[روایات]] به این صورت است که آن [[حضرت]] در [[مدینه]] حضور داشته است؛ ولی به [[دلیل]] ارتباط با [[نواب خاص]] داشته‌اند، بخشی از [[عمر]] خود را در [[عراق]] سپری کرده است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۴۷.</ref>.
دسته‌ای دیگر از [[روایات]] به صورت مطلق (بدون در نظر گرفتن صغرا و کبرا بودن [[غیبت]]) [[زندگی]] [[حضرت]] را در [[دوران غیبت]]، در [[مدینه منوره]] ذکر کرده‌اند که با توجه به‌ [[روایات]] دسته نخست، می‌توان گفت ممکن است بخشی از [[دوران غیبت صغرا]] نیز در [[مدینه]] سپری شده باشد. [[امام باقر]] {{ع}} در این‌باره فرمود: {{متن حدیث|وَ لاَ بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ اَلْمَنْزِلُ طَيْبَةُ}}<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲.</ref>؛ به ناگزیر برای [[صاحب]] این امر [[عزلت]] و گوشه‌گیری خواهد بود... و [[طیبه]] [مدینه‌] چه منزلگاه خوبی است! بنابراین جمع بین دو دسته [[روایات]] به این صورت است که آن [[حضرت]] در [[مدینه]] حضور داشته است؛ ولی به [[دلیل]] ارتباط با [[نواب خاص]] داشته‌اند، بخشی از [[عمر]] خود را در [[عراق]] سپری کرده است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۴۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۰: خط ۱۶۷:
}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان عصر غیبت صغری}}
{{پرسمان عصر غیبت صغری}}


خط ۱۸۴: خط ۱۸۲:
* [[تعداد خلفای عصر غیبت صغری]]
* [[تعداد خلفای عصر غیبت صغری]]
* [[پایان غیبت صغری]]
* [[پایان غیبت صغری]]


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش