خراسانی که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خراسانی که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۳
، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - 'ارشاد شیخ مفید' به 'ارشاد شیخ مفید') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]]؛ [[نشانههای ظهور امام مهدی]] / [[خروج خراسانی]] | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]]؛ [[نشانههای ظهور امام مهدی]] / [[خروج خراسانی]] | ||
| مدخل اصلی = [[خراسانی]] | | مدخل اصلی = [[خراسانی]] | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهندگان = ۹ [[پاسخ]] | | پاسخدهندگان = ۹ [[پاسخ]] | ||
}} | }} | ||
در [[روایات]] این چنین آمده است که هم زمان با [[خروج سفیانی]] و [[قیام یمانی]]، [[خراسانی]] هم [[قیام]] میکند و [[پرچمهای سیاه]] از سمت [[خراسان]] به سوی [[کوفه]] حرکت کرده و در [[زمان ظهور]] با [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[بیعت]] میکنند. عدهای از این [[روایات]] عنوان [[خراسانی]] را برداشت کردهاند که در مقابل عدهای دیگر این عنوان را رد کرده و برخی از آن [[روایات]] را ضعیف دانستهاند. | در [[روایات]] این چنین آمده است که هم زمان با [[خروج سفیانی]] و [[قیام یمانی]]، [[خراسانی]] هم [[قیام]] میکند و [[پرچمهای سیاه]] از سمت [[خراسان]] به سوی [[کوفه]] حرکت کرده و در [[زمان ظهور]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[بیعت]] میکنند. عدهای از این [[روایات]] عنوان [[خراسانی]] را برداشت کردهاند که در مقابل عدهای دیگر این عنوان را رد کرده و برخی از آن [[روایات]] را ضعیف دانستهاند. | ||
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است. | در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است. | ||
خط ۴۱: | خط ۳۸: | ||
«در زبان [[عامه]] و منابع متأخر و آثار جدید، از [[قیام]] فردی به نام [[سید خراسانی]] نام برده میشود و از مهمترین [[نشانههای ظهور]] به شمار میرود. اولًا باید توجه داشت که عنوان [[سید]] برای [[خراسانی]] درست نیست و در دو سه روایتی که درباره این نشانه وجود دارد، حرفی از سیادت وی یا [[علوی]] بودنش نیست: | «در زبان [[عامه]] و منابع متأخر و آثار جدید، از [[قیام]] فردی به نام [[سید خراسانی]] نام برده میشود و از مهمترین [[نشانههای ظهور]] به شمار میرود. اولًا باید توجه داشت که عنوان [[سید]] برای [[خراسانی]] درست نیست و در دو سه روایتی که درباره این نشانه وجود دارد، حرفی از سیادت وی یا [[علوی]] بودنش نیست: | ||
[[حدیث]] نخست، به [[امام صادق]]{{ع}} منسوب است که فرمود: "پیش از این [[امر]]، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۳۰۱.</ref>. در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد]] رازی و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شدهاند<ref>رجال النجاشی، ج ۲، ص ۲۲۶ و ۲۱۶.</ref>. به علاوه، قطعی نیست که مراد از "این [[امر]]"، [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، [[فرج]]، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است. | [[حدیث]] نخست، به [[امام صادق]] {{ع}} منسوب است که فرمود: "پیش از این [[امر]]، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۳۰۱.</ref>. در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد]] رازی و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شدهاند<ref>رجال النجاشی، ج ۲، ص ۲۲۶ و ۲۱۶.</ref>. به علاوه، قطعی نیست که مراد از "این [[امر]]"، [[ظهور امام زمان]] {{ع}} باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، [[فرج]]، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است. | ||
از مجموع کتب متأخر و معاصری که از [[خراسانی]] یاد کردهاند، استفاده میشود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانهای را از برخی [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج دادهاند وگرنه در [[احادیث]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی دو [[روایت]] [[نقل]] شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر میرسد که [[خراسانی]]، عنوانی است که از [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] و مشرق [[زمین]] و مردی که همراه اهل [[خراسان]] [[قیام]] میکند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون [[احادیث]]، چنین عنوانی را پدید آوردهاند. [[شاهد]]، آن که در معجم [[احادیث]] المهدی- که منبعی برای کتب معاصر به شمار میرود-، مکرر از [[خراسانی]] نام برده شده؛ اما به احادیثی ارجاع شده که نامی از [[خراسانی]] و حتی مردی از [[خراسان]] در آنها نیست. مثلًا در فهرست این کتاب میخوانیم: "روایتی که میگوید آمدن [[خراسانی]] و [[شعیب]] ۷۲ ماه [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] است ..."<ref>معجم أحادیث المهدی، ج ۲، ص ۵۰۳.</ref>. آن گاه به خبری از [[الفتن (کتاب)|الفتن]] [[نعیم بن حماد]] آدرس میدهد که میگوید: {{متن حدیث|" تَخْرُجُ رَايَةً سَوْدَاءُ لِبَنِي الْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنَ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءَ، قلانسهم سُودُ، وَ ثِيَابِهِمْ بَيْضَ، عَلَى مقدّمتهم رَجُلُ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنِ صَالِحٍ... يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجُهُ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ الْأَمْرِ لِلْمَهْدِيِّ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً "}}<ref>پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار میشود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون میآید که صاحبان آن پرچمها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول میکشد (الفتن، ج ۱، ص ۱۸۸، معجم أحادیث المهدی، ج ۱، ص ۳۹۷).</ref>. | از مجموع کتب متأخر و معاصری که از [[خراسانی]] یاد کردهاند، استفاده میشود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانهای را از برخی [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج دادهاند وگرنه در [[احادیث]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی دو [[روایت]] [[نقل]] شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر میرسد که [[خراسانی]]، عنوانی است که از [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] و مشرق [[زمین]] و مردی که همراه اهل [[خراسان]] [[قیام]] میکند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون [[احادیث]]، چنین عنوانی را پدید آوردهاند. [[شاهد]]، آن که در معجم [[احادیث]] المهدی- که منبعی برای کتب معاصر به شمار میرود-، مکرر از [[خراسانی]] نام برده شده؛ اما به احادیثی ارجاع شده که نامی از [[خراسانی]] و حتی مردی از [[خراسان]] در آنها نیست. مثلًا در فهرست این کتاب میخوانیم: "روایتی که میگوید آمدن [[خراسانی]] و [[شعیب]] ۷۲ ماه [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] است ..."<ref>معجم أحادیث المهدی، ج ۲، ص ۵۰۳.</ref>. آن گاه به خبری از [[الفتن (کتاب)|الفتن]] [[نعیم بن حماد]] آدرس میدهد که میگوید: {{متن حدیث|" تَخْرُجُ رَايَةً سَوْدَاءُ لِبَنِي الْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنَ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءَ، قلانسهم سُودُ، وَ ثِيَابِهِمْ بَيْضَ، عَلَى مقدّمتهم رَجُلُ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنِ صَالِحٍ... يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجُهُ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ الْأَمْرِ لِلْمَهْدِيِّ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً "}}<ref>پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار میشود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون میآید که صاحبان آن پرچمها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول میکشد (الفتن، ج ۱، ص ۱۸۸، معجم أحادیث المهدی، ج ۱، ص ۳۹۷).</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۰: | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«آشکار شدن [[سید هاشمی]] از علایم غیر حتمی [[ظهور امام زمان]]{{ع}} است و از مجموع احادیث به دست میآید که او، مردی از [[بنی هاشم]] و از نوادگان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و در سن جوانی است و در کف دست راستش خالی میباشد و از خراسان ظاهر میشود؛ قبلا گفتیم که خراسان، نام منطقه وسیعی است که جزیی از ایران، افغانستان و شوروی است و نمیتوانیم به طور دقیق روی نقطه آغاز حرکت و مرکز نهضتش دست بگذاریم. | «آشکار شدن [[سید هاشمی]] از علایم غیر حتمی [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است و از مجموع احادیث به دست میآید که او، مردی از [[بنی هاشم]] و از نوادگان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} و در سن جوانی است و در کف دست راستش خالی میباشد و از خراسان ظاهر میشود؛ قبلا گفتیم که خراسان، نام منطقه وسیعی است که جزیی از ایران، افغانستان و شوروی است و نمیتوانیم به طور دقیق روی نقطه آغاز حرکت و مرکز نهضتش دست بگذاریم. | ||
احادیث میگویند: بعد از خارج شدن سپاه [[سفیانی]] از [[کوفه]]، ارتکاب جنایات فجیع، ریختن خونها و به اسارت بردن زنان و قرار دادن زنان در وسایل نقلیه و حمل آنها به شام به وسیله سپاه [[سفیانی]]، [[سید هاشمی]] با سپاهش به عراق میرسد؛ در این وضعیت بد و دردناک، [[سید هاشمی]] به [[کوفه]] میرسد و میداند که سپاه [[سفیانی]] به سوی شام میروند و اسراء با آنها هستند؛ [[یمانی]] هم با سپاه بزرگی به [[کوفه]] میرسد و این دو لشکر به سوی سپاه [[سفیانی]] میروند بین آنها جنگ بزرگی رخ میدهد، سپاه [[سفیانی]] را از بین میبرند و بعد از این که اسراء را نجات میدهند، پیروزمندانه به [[کوفه]] باز میگردند. احادیث درباره نسب و ریشه [[سید هاشمی]] اختلاف دارند، بعضی از آنها میگویند: او حسنی است و برخی میگویند: او حسینی است و احتمال قوی این است که او، حسنی نسب باشد و این هاشمی، همان کسی است که در بعضی از روایات به [[نفس زکیه]]، نامیده شده است. بله... مشهور است که مرد ذبح شده بین رکن و مقام، [[نفس زکیه]] است و او حسنی نسب میباشد. شکی نیست که [[سید هاشمی]]، [[شیعه]] است و در عقیده خود استوار میباشد، محبوبیت زیادی دارد و در قلب همه جای دارد. در ادامه، بعضی از احادیثی که در این باره آمده است را یادآوری میکنیم: [[عبدالله بن مسعود]] گفت: روزی نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} رفتیم و ایشان با خوشحالی ما را پذیرفت به صورتی که شادی از صورتش معلوم بود و به ما از هر چه پرسیدیم جواب داد تا اینکه خودمان ساکت شدیم؛ گروهی از جوانان [[بنی هاشم]] از آن جا گذشتند که [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}} نیز با آنها بودند، حواسش به آنها رفت و چشمانش غرق اشک شد. سپس فرمود: "خداوند برای ما [[اهل بیت]] {{عم}}، آخرت را بر دنیا برگزید و بی شک بعد از من به اهل بیتم، تبعید و آواره شدن خواهد رسید تا اینکه پرچمهای سیاهی از مشرق بلند شود که حق را میخواهند؛ ولی به آنها داده نمیشود، میجنگند و پیروز میشوند؛ پس هر کس از شما یا از نسلهای شما، آنها را درک کرد، باید پیش امامی که از [[اهل بیت]] من است، برود؛ اگر چه با سختی باشد"<ref>{{متن حدیث|" عُبَيْدَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}، فَخَرَجَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرَنَا، وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِهِ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فِيهِمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا أَنْ رَآهُمْ خَثَرَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ. فَقَالُوا لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، خَرَجْتَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً، نَعْرِفُ السُّرُورَ فِي وَجْهِكَ، فَمَا سَأَلْنَاكَ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرْتَنَا وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأْتَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِكَ الْفِتْيَةُ، فَخَثَرْتَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاكَ. فَقَالَ {{صل}}: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَ، وَ يُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ، فَيُعْطُونَ الَّذِي سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ مِنْكُمْ- أَوْ مِنْ أَبْنَائِكُمْ- فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي "}}؛ مستدرک صحیحین؛ حاکم؛ ج ۴، ص ۴۶۴ و قندوزی حنفی آن را در ینابیع المودة، با اختلاف کمی در بعضی از الفاظ روایت کرده است و حافظ ابونعیم اصفهانی و ابن ماجه آن را در سنن؛ ج ۲، ص ۱۳۶۶ در باب خروج مهدی از ملاحم و فتن؛ روایت کردهاند.</ref>. شاید بعضی از مردم گمان کنند که منظور از پرچمهای سیاه، همان پرچمهای سیاهی است که [[ابو مسلم خراسانی]] به همراه داشت، قیام کرد، [[حکومت]] [[بنی امیه]] را از بین برد و [[حکومت]] عباسیها را در سال (۶۵۶ هجری) تاسیس کرد؛ صحیح این است که این پرچمهایی که از طرف خراسان میآیند، ربطی به پرچمهای [[ابو مسلم خراسانی]] ندارند و [[ابن کثیر]] مورخ میگوید: این پرچمهای سیاه، آن پرچمهایی که [[ابو مسلم خراسانی]] با آنها آمد و به وسیله آنها دولت [[بنی امیه]] را از بین برد، نیست؛ بلکه پرچمهای سیاه دیگری هستند که اصحاب [[مهدی]]{{ع}} آن را میآورند<ref>کلام ابن کثیر را سیوطی در العرف الوردی فی احوال المهدی؛ ص ۶۰ میآورد.</ref>. [[ابی طفیل]] گفت: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} به من فرمود: "هنگامی که شنیدی، پرچمهای سیاهی از خراسان میآیند؛ پس اگر در صندوقی میباشی که قفل است، آن قفل را بشکن و صندوق را هم بشکن تا اینکه زیر آن پرچمها بمیری و اگر نتوانستی، آن صندوق را بغلطان"<ref>{{متن حدیث|" اذا سَمِعْتُ الرَّايَاتُ السُّودُ مقبله مِنْ خُرَاسَانَ فَكُنْتُ فِي صُنْدُوقٍ مقفل عَلَيْكَ فَاكْسِرْ ذَلِكَ الْقُفْلِ وَ ذَلِكَ الصُّنْدُوقُ حَتَّى تُقْتَلُ تَحْتَهَا (أَيْ: تَحْتَ الرَّايَاتِ) فَأَنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فتد حَرَجٍ"}}؛کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۶، ص ۶۸.</ref>. چون پرچمها در آن زمان، متعدد هستند و پرچم [[سید هاشمی]]، پرچمی است که در مسیر حق سیر میکند و باطل با آن مخلوط نمیشود به این سبب [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، این کلمات را فرمود، یعنی مبالغه در دریغ نکردن از تمام توان و نهایت تلاش برای این که به سپاه [[سید هاشمی]] ملحق شود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "جوانی از [[بنی هاشم]] ظاهر میشود که بر کف دست راستش خالی است و از خراسان با پرچمهای سیاه میآید که در برابرش، [[شعیب بن صالح]] است با لشکر [[سفیانی]] میجنگد و آنها را درهم میکوبد"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ شَابُّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٍ وَ يَأْتِي مِنْ خُرَاسَانَ برايات سُودُ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابِ السُّفْيَانِيُّ فيهزمهم "}}؛ کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۱۱، ص ۲۷۸.</ref>. نیز ایشان فرمود: "پرچمهای سیاه- که از خراسان ظاهر شده باشد- در [[کوفه]] منزل میکنند، پس هنگامی که [[مهدی]]{{ع}} در [[مکه]] [[ظهور]] کند، این پرچمها برای بیعت به سوی او روانه میشوند"<ref>{{متن حدیث|" تَنَزَّلُ الرَّايَاتِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ الكوفه فاذا ظَهَرَ الْمَهْدِيِّ بمكه بَعَثْتُ أَلْيَةِ بِالْبَيْعَةِ "}}؛ معجم الاحادیث، علی الکورانی العاملی، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>. | احادیث میگویند: بعد از خارج شدن سپاه [[سفیانی]] از [[کوفه]]، ارتکاب جنایات فجیع، ریختن خونها و به اسارت بردن زنان و قرار دادن زنان در وسایل نقلیه و حمل آنها به شام به وسیله سپاه [[سفیانی]]، [[سید هاشمی]] با سپاهش به عراق میرسد؛ در این وضعیت بد و دردناک، [[سید هاشمی]] به [[کوفه]] میرسد و میداند که سپاه [[سفیانی]] به سوی شام میروند و اسراء با آنها هستند؛ [[یمانی]] هم با سپاه بزرگی به [[کوفه]] میرسد و این دو لشکر به سوی سپاه [[سفیانی]] میروند بین آنها جنگ بزرگی رخ میدهد، سپاه [[سفیانی]] را از بین میبرند و بعد از این که اسراء را نجات میدهند، پیروزمندانه به [[کوفه]] باز میگردند. احادیث درباره نسب و ریشه [[سید هاشمی]] اختلاف دارند، بعضی از آنها میگویند: او حسنی است و برخی میگویند: او حسینی است و احتمال قوی این است که او، حسنی نسب باشد و این هاشمی، همان کسی است که در بعضی از روایات به [[نفس زکیه]]، نامیده شده است. بله... مشهور است که مرد ذبح شده بین رکن و مقام، [[نفس زکیه]] است و او حسنی نسب میباشد. شکی نیست که [[سید هاشمی]]، [[شیعه]] است و در عقیده خود استوار میباشد، محبوبیت زیادی دارد و در قلب همه جای دارد. در ادامه، بعضی از احادیثی که در این باره آمده است را یادآوری میکنیم: [[عبدالله بن مسعود]] گفت: روزی نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} رفتیم و ایشان با خوشحالی ما را پذیرفت به صورتی که شادی از صورتش معلوم بود و به ما از هر چه پرسیدیم جواب داد تا اینکه خودمان ساکت شدیم؛ گروهی از جوانان [[بنی هاشم]] از آن جا گذشتند که [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] {{ع}} نیز با آنها بودند، حواسش به آنها رفت و چشمانش غرق اشک شد. سپس فرمود: "خداوند برای ما [[اهل بیت]] {{عم}}، آخرت را بر دنیا برگزید و بی شک بعد از من به اهل بیتم، تبعید و آواره شدن خواهد رسید تا اینکه پرچمهای سیاهی از مشرق بلند شود که حق را میخواهند؛ ولی به آنها داده نمیشود، میجنگند و پیروز میشوند؛ پس هر کس از شما یا از نسلهای شما، آنها را درک کرد، باید پیش امامی که از [[اهل بیت]] من است، برود؛ اگر چه با سختی باشد"<ref>{{متن حدیث|" عُبَيْدَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}، فَخَرَجَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرَنَا، وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِهِ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فِيهِمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا أَنْ رَآهُمْ خَثَرَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ. فَقَالُوا لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، خَرَجْتَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً، نَعْرِفُ السُّرُورَ فِي وَجْهِكَ، فَمَا سَأَلْنَاكَ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرْتَنَا وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأْتَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِكَ الْفِتْيَةُ، فَخَثَرْتَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاكَ. فَقَالَ {{صل}}: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَ، وَ يُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ، فَيُعْطُونَ الَّذِي سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ مِنْكُمْ- أَوْ مِنْ أَبْنَائِكُمْ- فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي "}}؛ مستدرک صحیحین؛ حاکم؛ ج ۴، ص ۴۶۴ و قندوزی حنفی آن را در ینابیع المودة، با اختلاف کمی در بعضی از الفاظ روایت کرده است و حافظ ابونعیم اصفهانی و ابن ماجه آن را در سنن؛ ج ۲، ص ۱۳۶۶ در باب خروج مهدی از ملاحم و فتن؛ روایت کردهاند.</ref>. شاید بعضی از مردم گمان کنند که منظور از پرچمهای سیاه، همان پرچمهای سیاهی است که [[ابو مسلم خراسانی]] به همراه داشت، قیام کرد، [[حکومت]] [[بنی امیه]] را از بین برد و [[حکومت]] عباسیها را در سال (۶۵۶ هجری) تاسیس کرد؛ صحیح این است که این پرچمهایی که از طرف خراسان میآیند، ربطی به پرچمهای [[ابو مسلم خراسانی]] ندارند و [[ابن کثیر]] مورخ میگوید: این پرچمهای سیاه، آن پرچمهایی که [[ابو مسلم خراسانی]] با آنها آمد و به وسیله آنها دولت [[بنی امیه]] را از بین برد، نیست؛ بلکه پرچمهای سیاه دیگری هستند که اصحاب [[مهدی]] {{ع}} آن را میآورند<ref>کلام ابن کثیر را سیوطی در العرف الوردی فی احوال المهدی؛ ص ۶۰ میآورد.</ref>. [[ابی طفیل]] گفت: [[امام علی|امیرالمومنین]] {{ع}} به من فرمود: "هنگامی که شنیدی، پرچمهای سیاهی از خراسان میآیند؛ پس اگر در صندوقی میباشی که قفل است، آن قفل را بشکن و صندوق را هم بشکن تا اینکه زیر آن پرچمها بمیری و اگر نتوانستی، آن صندوق را بغلطان"<ref>{{متن حدیث|" اذا سَمِعْتُ الرَّايَاتُ السُّودُ مقبله مِنْ خُرَاسَانَ فَكُنْتُ فِي صُنْدُوقٍ مقفل عَلَيْكَ فَاكْسِرْ ذَلِكَ الْقُفْلِ وَ ذَلِكَ الصُّنْدُوقُ حَتَّى تُقْتَلُ تَحْتَهَا (أَيْ: تَحْتَ الرَّايَاتِ) فَأَنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فتد حَرَجٍ"}}؛کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۶، ص ۶۸.</ref>. چون پرچمها در آن زمان، متعدد هستند و پرچم [[سید هاشمی]]، پرچمی است که در مسیر حق سیر میکند و باطل با آن مخلوط نمیشود به این سبب [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}}، این کلمات را فرمود، یعنی مبالغه در دریغ نکردن از تمام توان و نهایت تلاش برای این که به سپاه [[سید هاشمی]] ملحق شود. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "جوانی از [[بنی هاشم]] ظاهر میشود که بر کف دست راستش خالی است و از خراسان با پرچمهای سیاه میآید که در برابرش، [[شعیب بن صالح]] است با لشکر [[سفیانی]] میجنگد و آنها را درهم میکوبد"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ شَابُّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٍ وَ يَأْتِي مِنْ خُرَاسَانَ برايات سُودُ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابِ السُّفْيَانِيُّ فيهزمهم "}}؛ کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۱۱، ص ۲۷۸.</ref>. نیز ایشان فرمود: "پرچمهای سیاه- که از خراسان ظاهر شده باشد- در [[کوفه]] منزل میکنند، پس هنگامی که [[مهدی]] {{ع}} در [[مکه]] [[ظهور]] کند، این پرچمها برای بیعت به سوی او روانه میشوند"<ref>{{متن حدیث|" تَنَزَّلُ الرَّايَاتِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ الكوفه فاذا ظَهَرَ الْمَهْدِيِّ بمكه بَعَثْتُ أَلْيَةِ بِالْبَيْعَةِ "}}؛ معجم الاحادیث، علی الکورانی العاملی، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۳: | خط ۶۰: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[خراسانی]] که [[ائمه]]{{عم}} در [[روایات]] بیشماری حرکت انقلابی او را از [[علائم]] نزدیک به [[ظهور]] و یکی از نشانههای بارز آشکار شدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} دانسته و حتی در پارهای از [[روایات]] به حتمی بودن [[قیام]] او تصریح فرمودهاند، و بیشتر حوادث مربوط به شرق و آشوبهایی که در خاورمیانهروی میدهد در ارتباط با [[خواستهها]] و [[دعوت اسلامی]] اوست، و قیامش نیز متصل به [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} میباشد سیدی است بزرگوار عالی [[مقام]]، ارجمند، [[فرمانروا]]، و از سلاله [[پاک]] [[رسول خدا]]{{صل}} و ذریه [[طیبه]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا|زهرا]]{{س}} که [[قیام]] [[مقدس]] و [[نهضت]] پرثمرش، زمینهساز [[حکومت عدل الهی]] و [[انقلاب جهانی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. | «[[خراسانی]] که [[ائمه]] {{عم}} در [[روایات]] بیشماری حرکت انقلابی او را از [[علائم]] نزدیک به [[ظهور]] و یکی از نشانههای بارز آشکار شدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} دانسته و حتی در پارهای از [[روایات]] به حتمی بودن [[قیام]] او تصریح فرمودهاند، و بیشتر حوادث مربوط به شرق و آشوبهایی که در خاورمیانهروی میدهد در ارتباط با [[خواستهها]] و [[دعوت اسلامی]] اوست، و قیامش نیز متصل به [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} میباشد سیدی است بزرگوار عالی [[مقام]]، ارجمند، [[فرمانروا]]، و از سلاله [[پاک]] [[رسول خدا]] {{صل}} و ذریه [[طیبه]] [[امام علی|علی]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا|زهرا]] {{س}} که [[قیام]] [[مقدس]] و [[نهضت]] پرثمرش، زمینهساز [[حکومت عدل الهی]] و [[انقلاب جهانی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. | ||
در مورد این [[سؤال]] که آیا [[سید حسنی]] از اهل [[خراسان]] است و یا مشهور به [[خراسانی]] است بهطور جزم از [[اخبار]] معلوم نمیشود، ولی اگر آنگونه که ما در بخش چهارم پیرامون [[نهضت]] [[خراسانی]] سخن گفتهایم نظریه برخی از [[دانشمندان]] و همچنین روایاتی که به [[قیام]] سیدی [[حسینی]] از طرف [[مشرق]] اشاره میکند بپذیریم، و قائل شویم که مقصود [[روایات]] از [[مشرق]] و [[خراسان]] [[کشور اسلامی]] [[ایران]] و آن [[سید]] انقلابی هم همان ([[حسنی]]) معهود است ولی بین [[حسنی]] و [[حسینی]] در نسخههای کتابهای موجود اشتباه رخ داده است، بهطور قطع میتوان گفت: نسبت دادن وی به [[خراسانی]] صحیح است. زیرا در [[صدر اسلام]] نسبت دادن به [[خراسان]]، به مشرقزمین زیاد اطلاق میشده است. | در مورد این [[سؤال]] که آیا [[سید حسنی]] از اهل [[خراسان]] است و یا مشهور به [[خراسانی]] است بهطور جزم از [[اخبار]] معلوم نمیشود، ولی اگر آنگونه که ما در بخش چهارم پیرامون [[نهضت]] [[خراسانی]] سخن گفتهایم نظریه برخی از [[دانشمندان]] و همچنین روایاتی که به [[قیام]] سیدی [[حسینی]] از طرف [[مشرق]] اشاره میکند بپذیریم، و قائل شویم که مقصود [[روایات]] از [[مشرق]] و [[خراسان]] [[کشور اسلامی]] [[ایران]] و آن [[سید]] انقلابی هم همان ([[حسنی]]) معهود است ولی بین [[حسنی]] و [[حسینی]] در نسخههای کتابهای موجود اشتباه رخ داده است، بهطور قطع میتوان گفت: نسبت دادن وی به [[خراسانی]] صحیح است. زیرا در [[صدر اسلام]] نسبت دادن به [[خراسان]]، به مشرقزمین زیاد اطلاق میشده است. | ||
*'''آیا [[حسنی]] و [[خراسانی]] عنوان دو نفر است؟''' از آنجائی که در موارد بسیاری در پیشگوئیهای [[پیشوایان]] درباره [[قیام]] [[دینی]] [[ایرانیان]]، هم به [[نهضت]] [[سید حسنی]]، و هم [[قیام]] شخصیت دیگری بنام ([[خراسانی]]) اشاره شده و گروهی چنین [[عقیده]] دارند که [[سید حسنی]] همان [[خراسانی]] و از اهل [[خراسان]] و [[قیام]] او نیز از سرزمین [[خراسان]] خواهد بود از اینرو [[شایسته]] است پیش از آنکه [[روایات]] مربوط به این دو شخصیت را مورد بررسی قرار دهیم ببینیم آیا واقعا [[سید حسنی]] همان [[خراسانی]] معروف و از اهل [[خراسان]] و محل [[قیام]] او همان [[شهر]] [[مشهد]] [[مقدس]] است یا اینکه [[خراسانی]] شخصیت دیگری غیر از ([[سید حسنی]]) میباشد. | * '''آیا [[حسنی]] و [[خراسانی]] عنوان دو نفر است؟''' از آنجائی که در موارد بسیاری در پیشگوئیهای [[پیشوایان]] درباره [[قیام]] [[دینی]] [[ایرانیان]]، هم به [[نهضت]] [[سید حسنی]]، و هم [[قیام]] شخصیت دیگری بنام ([[خراسانی]]) اشاره شده و گروهی چنین [[عقیده]] دارند که [[سید حسنی]] همان [[خراسانی]] و از اهل [[خراسان]] و [[قیام]] او نیز از سرزمین [[خراسان]] خواهد بود از اینرو [[شایسته]] است پیش از آنکه [[روایات]] مربوط به این دو شخصیت را مورد بررسی قرار دهیم ببینیم آیا واقعا [[سید حسنی]] همان [[خراسانی]] معروف و از اهل [[خراسان]] و محل [[قیام]] او همان [[شهر]] [[مشهد]] [[مقدس]] است یا اینکه [[خراسانی]] شخصیت دیگری غیر از ([[سید حسنی]]) میباشد. | ||
در توضیح مطالب یاد شده آنچه میتوان گفت این است که: واقع مطلب، آنگونه که از برخی از [[اخبار]] استفاده میشود، [[حسنی]] و [[خراسانی]] عنوان دو نفر است و [[حسنی]] غیر از [[خراسانی]]، و [[خراسانی]] غیر از [[سید حسنی]] است. زیرا: چنانکه در بخش چهارم درباره "[[قیام خراسانی]]" و [[هویت]] او از نظر [[روایات]] و دیدگاه [[دانشمندان]] سخن خواهیم گفت، آن [[سید]] بزرگوار شخصیت ارزندهای است که مطابق [[اخبار]] [[اهل بیت]] {{عم}}، و تحلیل تحلیلگران [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}}، آباء و اجداد گرامش در ایام [[فتوحات]] [[اسلام]]، یا بر اثر [[زور]] و فشار بیش از حد "[[امویان]]" و "[[عباسیان]]" نسبت به "[[علویان]]" به [[ایران]] [[مهاجرت]] نموده، و در سرزمین [[خراسان]] رحل اقامت افکنده، و سپس به کشورهای همجوار مانند [[هند]] و چین مسافرت نموده، و پس از مدت زمانی بار دیگر به [[ایران]] باز گشته، و یا اینکه اساسا از همان کشورها به [[ایران]] آمدهاند، و او پس از اینکه در این سرزمین پهناور به حد رشد و کمال رسید، دلاورانه [[قیام]] میکند و [[مردم]] [[مسلمان]] [[ایران]] را از شر [[سلاطین]] [[جور]] [[نجات]] میدهد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت صاحب الامر]] "عج" و [[حکومت جهانی]] آنحضرت فراهم مینماید، و [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مرگش فرا میرسد و [[دعوت]] [[حق]] را لبیک میگوید<ref>به کتاب الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۶۰- ۱۶۱، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۲ و ۱۴۶، الملاحم و الفتن، ص ۶۵- ۶۶، باب ۱۳۲، عقد الدرر، ص ۱۲۹، بشارة الاسلام، ص ۱۸۴ و البرهان متقی هندی، باب ۴، حدیث ۴، ص ۱۰۳ مراجعه فرمائید.</ref>. | در توضیح مطالب یاد شده آنچه میتوان گفت این است که: واقع مطلب، آنگونه که از برخی از [[اخبار]] استفاده میشود، [[حسنی]] و [[خراسانی]] عنوان دو نفر است و [[حسنی]] غیر از [[خراسانی]]، و [[خراسانی]] غیر از [[سید حسنی]] است. زیرا: چنانکه در بخش چهارم درباره "[[قیام خراسانی]]" و [[هویت]] او از نظر [[روایات]] و دیدگاه [[دانشمندان]] سخن خواهیم گفت، آن [[سید]] بزرگوار شخصیت ارزندهای است که مطابق [[اخبار]] [[اهل بیت]] {{عم}}، و تحلیل تحلیلگران [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}}، آباء و اجداد گرامش در ایام [[فتوحات]] [[اسلام]]، یا بر اثر [[زور]] و فشار بیش از حد "[[امویان]]" و "[[عباسیان]]" نسبت به "[[علویان]]" به [[ایران]] [[مهاجرت]] نموده، و در سرزمین [[خراسان]] رحل اقامت افکنده، و سپس به کشورهای همجوار مانند [[هند]] و چین مسافرت نموده، و پس از مدت زمانی بار دیگر به [[ایران]] باز گشته، و یا اینکه اساسا از همان کشورها به [[ایران]] آمدهاند، و او پس از اینکه در این سرزمین پهناور به حد رشد و کمال رسید، دلاورانه [[قیام]] میکند و [[مردم]] [[مسلمان]] [[ایران]] را از شر [[سلاطین]] [[جور]] [[نجات]] میدهد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت صاحب الامر]] "عج" و [[حکومت جهانی]] آنحضرت فراهم مینماید، و [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مرگش فرا میرسد و [[دعوت]] [[حق]] را لبیک میگوید<ref>به کتاب الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۶۰- ۱۶۱، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۲ و ۱۴۶، الملاحم و الفتن، ص ۶۵- ۶۶، باب ۱۳۲، عقد الدرر، ص ۱۲۹، بشارة الاسلام، ص ۱۸۴ و البرهان متقی هندی، باب ۴، حدیث ۴، ص ۱۰۳ مراجعه فرمائید.</ref>. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۳: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از [[علایم ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[خروج]] [[پرچمهای سیاه]] از سوی [[خراسان]]، معروف به [[قیام]] ابو مسلم [[خراسانی]] است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: [[منتظر فرج]] باشید از سه چیز. گفته شد: یا [[امام علی|امیر المؤمنین]]! آنها چیست؟ فرمود: ... و [[پرچمهای سیاه از خراسان]].<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۳.</ref> [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرموده است: پرچمهای سیاهی از [[خراسان]] بیرون آمده و در [[کوفه]] فرود میآید، وقتی [[مهدی]]{{ع}} ظاهر گردید، برای [[بیعت]] گرفتن به سوی آن میفرستد<ref> کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص ۲۷۴</ref>. این [[روایت]] دلالت میکند بر اینکه [[خروج]] [[پرچمهای سیاه]]، نزدیک [[ظهور]] [[حضرت]] خواهد بود. | «یکی از [[علایم ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[خروج]] [[پرچمهای سیاه]] از سوی [[خراسان]]، معروف به [[قیام]] ابو مسلم [[خراسانی]] است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: [[منتظر فرج]] باشید از سه چیز. گفته شد: یا [[امام علی|امیر المؤمنین]]! آنها چیست؟ فرمود: ... و [[پرچمهای سیاه از خراسان]].<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۳.</ref> [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرموده است: پرچمهای سیاهی از [[خراسان]] بیرون آمده و در [[کوفه]] فرود میآید، وقتی [[مهدی]] {{ع}} ظاهر گردید، برای [[بیعت]] گرفتن به سوی آن میفرستد<ref> کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص ۲۷۴</ref>. این [[روایت]] دلالت میکند بر اینکه [[خروج]] [[پرچمهای سیاه]]، نزدیک [[ظهور]] [[حضرت]] خواهد بود. | ||
اگر این [[روایت]] از نظر [[سند]] درست باشد، [[دلیل]] بر این خواهد بود که آن [[پرچمها]]، پرچمهای ابو مسلم [[خراسانی]] نمیباشند. امّا در رابطه با [[ظهور یمانی]]، [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[یمانی]] از علایم و نشانههای حتمی است.<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۵</ref> و [[امام باقر]] {{ع}} در ضمن یک [[حدیث]] طولانی میفرماید: [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد، با [[نظام]] و ترتیبی همچون [[نظام]] یک رشته که به بند کشیده شده، هریک از پی دیگری ...، در میان [[پرچمها]]، راهنماتر از [[پرچم]] [[یمانی]] نیست، که آن [[پرچم هدایت]] است، زیرا [[دعوت]] به [[صاحب]] شما میکند، و هنگامی که [[یمانی]] [[خروج]] نماید، خرید و فروش [[سلاح]]، برای [[مردم]] و هر مسلمانی [[ممنوع]] است، و چون [[یمانی]] [[خروج]] کرد، به سوی او بشتاب، که همانا [[پرچم]] او [[پرچم هدایت]] است، و هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن [[پرچم]] مقابله نماید، پس هرکس چنین کند، از اهل [[آتش]] خواهد بود، زیرا او به سوی [[حق]] و راه مستقیم فرا میخواند<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۹</ref>. | اگر این [[روایت]] از نظر [[سند]] درست باشد، [[دلیل]] بر این خواهد بود که آن [[پرچمها]]، پرچمهای ابو مسلم [[خراسانی]] نمیباشند. امّا در رابطه با [[ظهور یمانی]]، [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[یمانی]] از علایم و نشانههای حتمی است.<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۵</ref> و [[امام باقر]] {{ع}} در ضمن یک [[حدیث]] طولانی میفرماید: [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد، با [[نظام]] و ترتیبی همچون [[نظام]] یک رشته که به بند کشیده شده، هریک از پی دیگری ...، در میان [[پرچمها]]، راهنماتر از [[پرچم]] [[یمانی]] نیست، که آن [[پرچم هدایت]] است، زیرا [[دعوت]] به [[صاحب]] شما میکند، و هنگامی که [[یمانی]] [[خروج]] نماید، خرید و فروش [[سلاح]]، برای [[مردم]] و هر مسلمانی [[ممنوع]] است، و چون [[یمانی]] [[خروج]] کرد، به سوی او بشتاب، که همانا [[پرچم]] او [[پرچم هدایت]] است، و هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن [[پرچم]] مقابله نماید، پس هرکس چنین کند، از اهل [[آتش]] خواهد بود، زیرا او به سوی [[حق]] و راه مستقیم فرا میخواند<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۹</ref>. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۶: | ||
«در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]]، یکی ازنشانههای [[ظهور]] بیان شده است. اگر چه وی در این [[روایات]] به روشنی معرفی نشده است. برخی او را مردی از [[بنی تمیم]] دانستهاند. بیشتر روایاتی که از وی نام بردهاند، او را همراه [[سفیانی]] یاد کردهاند. در برخی [[روایات]]، [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شدهاند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به سوی [[کوفه]] در حرکتند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۵۹.</ref>: | «در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]]، یکی ازنشانههای [[ظهور]] بیان شده است. اگر چه وی در این [[روایات]] به روشنی معرفی نشده است. برخی او را مردی از [[بنی تمیم]] دانستهاند. بیشتر روایاتی که از وی نام بردهاند، او را همراه [[سفیانی]] یاد کردهاند. در برخی [[روایات]]، [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شدهاند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به سوی [[کوفه]] در حرکتند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۵۹.</ref>: | ||
# [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بُعِثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>پرچمهای سیاهی که ازخراسان در میآید در کوفه فرو میآید، هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کند، این پرچمها برای بیعت به حضور او گسیل میشود؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۷۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۶۷.</ref>. | # [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بُعِثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>پرچمهای سیاهی که ازخراسان در میآید در کوفه فرو میآید، هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کند، این پرچمها برای بیعت به حضور او گسیل میشود؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۷۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۶۷.</ref>. | ||
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاء..."}}<ref>در آن میان پرچمهای هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هرچه تمامتر منازل را طی کرده، پیش میتازد و تعدادی از یاران قائم {{ع}} در میان آنها خواهند بود، آنگاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از متستضعفان از کوفه خروج میکند....؛ الغیبه نعمانی، ص ۱۴۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref> | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاء..."}}<ref>در آن میان پرچمهای هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هرچه تمامتر منازل را طی کرده، پیش میتازد و تعدادی از یاران قائم {{ع}} در میان آنها خواهند بود، آنگاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از متستضعفان از کوفه خروج میکند....؛ الغیبه نعمانی، ص ۱۴۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref> | ||
# [[امام باقر]]{{ع}} میفرمایند: نیروهایی با [[پرچمهای سیاه]] (که از [[خراسان]] [[قیام]] کردهاند) در [[کوفه]] فرود میآیند و هنگامی که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در [[شهر]] [[مکه]] [[ظهور]] میکند با او [[بیعت]] میکنند<ref>عقدالدرر، ص ۱۲۹- الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۹.</ref>. | # [[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: نیروهایی با [[پرچمهای سیاه]] (که از [[خراسان]] [[قیام]] کردهاند) در [[کوفه]] فرود میآیند و هنگامی که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} در [[شهر]] [[مکه]] [[ظهور]] میکند با او [[بیعت]] میکنند<ref>عقدالدرر، ص ۱۲۹- الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۹.</ref>. | ||
# [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{ع}} فرمودند: پرچمهای سیاهی از شرق [[قیام]] میکنند که با مردمی از [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] میجنگند و زمینه را برای [[اطاعت]] از [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} آماده میکنند<ref> {{متن حدیث|"تخرج من المشرق رايات سود، تقاتل رجلا من ولد أبي سفيان، و يؤدّون الطاعة للمهدي"}}؛ الاملاحم و الفتن، ص ۴۴، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref> | # [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{ع}} فرمودند: پرچمهای سیاهی از شرق [[قیام]] میکنند که با مردمی از [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] میجنگند و زمینه را برای [[اطاعت]] از [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} آماده میکنند<ref> {{متن حدیث|"تخرج من المشرق رايات سود، تقاتل رجلا من ولد أبي سفيان، و يؤدّون الطاعة للمهدي"}}؛ الاملاحم و الفتن، ص ۴۴، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref> | ||
#{{متن حدیث|"... ورود الرّايات السّود من خراسان، حتّى تنزل ساحل دجلة"}}<ref>پرچمهای سیاهی خراسان میآیند که در ساحل دجله، فرو میآیند؛ بشارة الاسلام، ص ۹۷۱۷۵۱۸۶- المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲.</ref> | #{{متن حدیث|"... ورود الرّايات السّود من خراسان، حتّى تنزل ساحل دجلة"}}<ref>پرچمهای سیاهی خراسان میآیند که در ساحل دجله، فرو میآیند؛ بشارة الاسلام، ص ۹۷۱۷۵۱۸۶- المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲.</ref> | ||
#{{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ، فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>... پرچمهای سیاهی که از خراسان به سوی کوفه میروند و هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کرد، برای بیعت با او روان میشوند؛ الغیبة ظوسی، ص ۲۷۴- الامام المهدی {{ع}}، ص ۲۲۳.</ref> | #{{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ، فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>... پرچمهای سیاهی که از خراسان به سوی کوفه میروند و هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کرد، برای بیعت با او روان میشوند؛ الغیبة ظوسی، ص ۲۷۴- الامام المهدی {{ع}}، ص ۲۲۳.</ref> | ||
#از [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} [[نقل]] شده است: "مردمی از [[مشرق]] [[خروج]] میکنند و برای [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[زمینهسازی]] مینمایند<ref>{{متن حدیث|"يخرج ناس من المشرق يوطئون للمهدي"}}[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۰۴- کشف الغمۀ، ج ۳، ص ۲۶۷.</ref>»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص ۷۴ - ۷۷</ref>. | # از [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} [[نقل]] شده است: "مردمی از [[مشرق]] [[خروج]] میکنند و برای [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[زمینهسازی]] مینمایند<ref>{{متن حدیث|"يخرج ناس من المشرق يوطئون للمهدي"}}[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۰۴- کشف الغمۀ، ج ۳، ص ۲۶۷.</ref>»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص ۷۴ - ۷۷</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۴: | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«درباره شخصیت [[خراسانی]] و [[فرمانده]] نظامی او سؤالهای زیادی مطرح شده است. ظاهر [[روایات]] مربوط به [[خراسانی]] که از طریق [[اهل سنت]] و همچنین در منابع متأخر [[شیعه]] وارد شده است. دلالت دارد بر این که آن شخص، از ذریه [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} یا [[امام حسین]]{{ع}} است و از او با عنوان "هاشمی [[خراسانی]]" یاد شده است. اما بنا بر روایاتی که در منابع اصلی و اولی [[حدیث]] [[شیعه]] مانند [[غیبت نعمانی]]، کتاب [[غیبت]] [[طوسی]] و [[الارشاد]] مفید درباره این شخص وارد شده است، احتمال دارد او را [[یاور]] خراسانیان یا [[رهبر]] اهالی [[خراسان]] یا [[فرمانده لشکر]] [[خراسان]] [[تفسیر]] کرد؛ زیرا این [[روایات]] تعبیر به "[[خراسانی]]" کرده است. مجموعه قراین موجود درباره شخصیت او دلالت دارد وی همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] ظاهر میشود و نیروهای خود را به سوی [[عراق]] اعزام میکند. | «درباره شخصیت [[خراسانی]] و [[فرمانده]] نظامی او سؤالهای زیادی مطرح شده است. ظاهر [[روایات]] مربوط به [[خراسانی]] که از طریق [[اهل سنت]] و همچنین در منابع متأخر [[شیعه]] وارد شده است. دلالت دارد بر این که آن شخص، از ذریه [[امام حسن|امام حسن مجتبی]] {{ع}} یا [[امام حسین]] {{ع}} است و از او با عنوان "هاشمی [[خراسانی]]" یاد شده است. اما بنا بر روایاتی که در منابع اصلی و اولی [[حدیث]] [[شیعه]] مانند [[غیبت نعمانی]]، کتاب [[غیبت]] [[طوسی]] و [[الارشاد]] مفید درباره این شخص وارد شده است، احتمال دارد او را [[یاور]] خراسانیان یا [[رهبر]] اهالی [[خراسان]] یا [[فرمانده لشکر]] [[خراسان]] [[تفسیر]] کرد؛ زیرا این [[روایات]] تعبیر به "[[خراسانی]]" کرده است. مجموعه قراین موجود درباره شخصیت او دلالت دارد وی همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] ظاهر میشود و نیروهای خود را به سوی [[عراق]] اعزام میکند. | ||
*از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: [[خروج سفیانی]] و [[خراسانی]] و [[یمانی]]، در یک سال و یک ماه خواهد بود.<ref>الارشاد مفید، ب۴۰، ح۱۴.</ref>. | * از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است: [[خروج سفیانی]] و [[خراسانی]] و [[یمانی]]، در یک سال و یک ماه خواهد بود.<ref>الارشاد مفید، ب۴۰، ح۱۴.</ref>. | ||
*آنچه از [[روایات]] مربوط به وی به دست میآید، این است که او [[رهبری]] و [[هدایت]] حرکت بزرگ از طرف [[مشرق]] [[زمین]] را به عهده دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۱۷-۲۱۸.</ref>. | * آنچه از [[روایات]] مربوط به وی به دست میآید، این است که او [[رهبری]] و [[هدایت]] حرکت بزرگ از طرف [[مشرق]] [[زمین]] را به عهده دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۱۷-۲۱۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||