پرش به محتوا

چگونه عبارت الذین آمنوا در آیه ولایت تنها شامل امام علی می‌شود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ' به '')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع فرعی = چگونه عبارت الذین آمنوا در [[آیه ولایت]] تنها شامل [[امام علی]] {{ع}} می‌شود؟
| تصویر = 110050.jpg
| تصویر = 110050.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر =  [[آیه ولایت]]
| مدخل بالاتر =  [[آیه ولایت]]
| مدخل اصلی =  
| مدخل اصلی =  
خط ۱۵: خط ۱۳:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد مرتضوی]]''' در کتاب ''«[[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد مرتضوی]]''' در کتاب ''«[[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«گفته‌اند؛ عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} و اوصاف پس از آن جمع است و اگر مقصود از این جمع علی{{ع}} باشد، لازم می‌آید که لفظ جمع بر مفرد اطلاق شود و این خلاف [[قواعد]] [[ادبیات عرب]] است.
«گفته‌اند؛ عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} و اوصاف پس از آن جمع است و اگر مقصود از این جمع علی {{ع}} باشد، لازم می‌آید که لفظ جمع بر مفرد اطلاق شود و این خلاف [[قواعد]] [[ادبیات عرب]] است.


به این [[شبهه]] توجه کنید:
به این [[شبهه]] توجه کنید:
خط ۴۰: خط ۳۸:
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ}}<ref>«کسانی که کتاب خداوند را می‌خوانند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند، به داد و ستدی امید بسته‌اند که هرگز زیان ندارد» سوره فاطر، آیه ۲۹.</ref>. این کلمه جمع است، با اینکه درباره [[حصین بن الحارث بن المطلب بن عبدمناف]] نازل شده است<ref>الاصابه، ج۲، ص۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ}}<ref>«کسانی که کتاب خداوند را می‌خوانند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند، به داد و ستدی امید بسته‌اند که هرگز زیان ندارد» سوره فاطر، آیه ۲۹.</ref>. این کلمه جمع است، با اینکه درباره [[حصین بن الحارث بن المطلب بن عبدمناف]] نازل شده است<ref>الاصابه، ج۲، ص۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>. این کلمه جمع است، ولی [[مفسران]] می‌گویند یا درباره [[عبدالله بن ابی بن سلول]]، [[رهبر]] [[منافقان]]، و یا [[معتب بن قشیر]]، یکی از منافقان، نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۱۸؛ تفسیر الخازن، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.
#{{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>. این کلمه جمع است، ولی [[مفسران]] می‌گویند یا درباره [[عبدالله بن ابی بن سلول]]، [[رهبر]] [[منافقان]]، و یا [[معتب بن قشیر]]، یکی از منافقان، نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۱۸؛ تفسیر الخازن، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.
#{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ}}<ref>«از تو می‌پرسند: چه چیزی را ببخشند؟ بگو هر دارایی که می‌بخشید (بهتر است) به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان و در راه مانده باشد و هر نیکی بجای آورید خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۱۵.</ref>. این کلمه جمع است، با اینکه درباره [[عمرو بن الجموح]] نازل شده است وی پیرمردی پولدار بود و به [[رسول خدا]]{{صل}} عرض کرد: چه چیزی [[صدقه]] بدهیم و به چه کسی بدهیم؟ که این [[آیه]] نازل شد<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۳، ص۳۶؛ تفسیر خازن، ج۱، ص۱۴۸.</ref>.
#{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ}}<ref>«از تو می‌پرسند: چه چیزی را ببخشند؟ بگو هر دارایی که می‌بخشید (بهتر است) به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان و در راه مانده باشد و هر نیکی بجای آورید خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۱۵.</ref>. این کلمه جمع است، با اینکه درباره [[عمرو بن الجموح]] نازل شده است وی پیرمردی پولدار بود و به [[رسول خدا]] {{صل}} عرض کرد: چه چیزی [[صدقه]] بدهیم و به چه کسی بدهیم؟ که این [[آیه]] نازل شد<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۳، ص۳۶؛ تفسیر خازن، ج۱، ص۱۴۸.</ref>.
#{{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>. این کلمه جمع است، با اینکه درباره [[ابولبابه انصاری]] نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۲۴۲؛ الروض الانف، ج۲، ص۱۹۶.</ref>.
#{{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>. این کلمه جمع است، با اینکه درباره [[ابولبابه انصاری]] نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۲۴۲؛ الروض الانف، ج۲، ص۱۹۶.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند؛ پیامبر و شما را (از شهر خود) بیرون می‌کنند که چرا به خداوند -پروردگارتان- ایمان دارید، پنهانی به آنان مهربانی می‌ورزید و من به آنچه پنهان و آنچه آشکار می‌دارید داناترم و از شما هر کس چنین کند به یقین، راه میانه را گم کرده است» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>. این کلمه جمع است، ولی درباره [[حاطب بن ابی بلتعه]] نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۵۰.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند؛ پیامبر و شما را (از شهر خود) بیرون می‌کنند که چرا به خداوند -پروردگارتان- ایمان دارید، پنهانی به آنان مهربانی می‌ورزید و من به آنچه پنهان و آنچه آشکار می‌دارید داناترم و از شما هر کس چنین کند به یقین، راه میانه را گم کرده است» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>. این کلمه جمع است، ولی درباره [[حاطب بن ابی بلتعه]] نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۵۰.</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۲:
'''تبیین کاربرد لفظ جمع و تطبیق آن بر فرد'''
'''تبیین کاربرد لفظ جمع و تطبیق آن بر فرد'''
کاربرد جمع و تطبیق آن بر مفرد دو گونه است:
کاربرد جمع و تطبیق آن بر مفرد دو گونه است:
#گاهی لفظ جمع را به کار می‌بریم، ولی [[اراده]] واحد می‌کنیم و استعمال در واحد می‌شود. این کاربرد مورد خدشه است.
# گاهی لفظ جمع را به کار می‌بریم، ولی [[اراده]] واحد می‌کنیم و استعمال در واحد می‌شود. این کاربرد مورد خدشه است.
#گاهی لفظ جمع را درباره چیزی به کار می‌بریم که می‌تواند از طرف عده زیادی انجام گیرد ولی در خارج جز بر یک نفر تطبیق نشده است.
# گاهی لفظ جمع را درباره چیزی به کار می‌بریم که می‌تواند از طرف عده زیادی انجام گیرد ولی در خارج جز بر یک نفر تطبیق نشده است.
در چنین موردی نه تنها کاربرد جمع نادرست نیست، بلکه در همه لغت‌ها و گفت وگوها معمول است؛ به عنوان مثال عمل«ظهار» در آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ}}<ref>«کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره مجادله، آیه ۲.</ref> می‌تواند از افراد فراوانی سر بزند، ولی هنگام [[نزول آیه]] تنها بر یک نفر تطبیق شده است و یا در [[آیه]] {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> این گفتار می‌تواند از افراد زیادی سر بزند، ولی در حال [[نزول آیه]] یک نفر آن را گفته بود.
در چنین موردی نه تنها کاربرد جمع نادرست نیست، بلکه در همه لغت‌ها و گفت وگوها معمول است؛ به عنوان مثال عمل«ظهار» در آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ}}<ref>«کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره مجادله، آیه ۲.</ref> می‌تواند از افراد فراوانی سر بزند، ولی هنگام [[نزول آیه]] تنها بر یک نفر تطبیق شده است و یا در [[آیه]] {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> این گفتار می‌تواند از افراد زیادی سر بزند، ولی در حال [[نزول آیه]] یک نفر آن را گفته بود.


خط ۶۹: خط ۶۷:
# [[تشویق]] به انجام آن کار: گاه گوینده می‌خواهد دیگران نیز همانند این کار را انجام دهند. در این مورد کار انجام شده توسط یک نفر را با صیغه جمع بیان می‌کند که می‌رساند دیگران نیز باید چنین باشند.
# [[تشویق]] به انجام آن کار: گاه گوینده می‌خواهد دیگران نیز همانند این کار را انجام دهند. در این مورد کار انجام شده توسط یک نفر را با صیغه جمع بیان می‌کند که می‌رساند دیگران نیز باید چنین باشند.
# [[تهدید]] به انجام ندادن کار: گاه گوینده نمی‌خواهد دیگران این کار را انجام دهند. در این مورد ضمن [[توبیخ]] و [[سرزنش]] فاعل کار انجام شده آن را با صیغه جمع بیان می‌کند تا دیگران چنین کاری را انجام ندهند.
# [[تهدید]] به انجام ندادن کار: گاه گوینده نمی‌خواهد دیگران این کار را انجام دهند. در این مورد ضمن [[توبیخ]] و [[سرزنش]] فاعل کار انجام شده آن را با صیغه جمع بیان می‌کند تا دیگران چنین کاری را انجام ندهند.
#تعیین جایگاه فرد: گاه گوینده می‌خواهد نقش مهم و تعیین کننده شخص را بیان کند؛ به عنوان مثال [[خداوند]] وقتی می‌خواهد [[جایگاه حضرت ابراهیم]]{{ع}} و نقش تعیین کننده او را در نشر [[توحید]] بیان کند، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref>.
# تعیین جایگاه فرد: گاه گوینده می‌خواهد نقش مهم و تعیین کننده شخص را بیان کند؛ به عنوان مثال [[خداوند]] وقتی می‌خواهد [[جایگاه حضرت ابراهیم]] {{ع}} و نقش تعیین کننده او را در نشر [[توحید]] بیان کند، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref>.


خداوند در این [[آیه]] نقش تعیین کننده [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را در نشر توحید بیان کرده است.
خداوند در این [[آیه]] نقش تعیین کننده [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را در نشر توحید بیان کرده است.
[[حضرت رسول]]{{صل}} نیز در سخنان خود نقش تعیین کننده [[امام علی]]{{ع}} را در نشر [[اسلام]] و [[پیروزی]] بر [[مشرک]] چنین بیان فرموده است:
[[حضرت رسول]] {{صل}} نیز در سخنان خود نقش تعیین کننده [[امام علی]] {{ع}} را در نشر [[اسلام]] و [[پیروزی]] بر [[مشرک]] چنین بیان فرموده است:
{{متن حدیث|لَمُبَارَزَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لِعَمْرِو بْنِ عَبْدِ وُدٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِ أُمَّتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۱۹؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۹، ص۶۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴؛ مناقب، خوارزمی، ص۱۰۷؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۷.</ref>.
{{متن حدیث|لَمُبَارَزَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لِعَمْرِو بْنِ عَبْدِ وُدٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِ أُمَّتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۱۹؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۹، ص۶۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴؛ مناقب، خوارزمی، ص۱۰۷؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۷.</ref>.
«[[مبارزه]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} با [[عمرو بن عبدود]] در [[روز خندق]] [[برتر]] از عمل تمام [[امت]] من تا [[روز قیامت]] است».
«[[مبارزه]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} با [[عمرو بن عبدود]] در [[روز خندق]] [[برتر]] از عمل تمام [[امت]] من تا [[روز قیامت]] است».


[[حاکم نیشابوری]] پس از [[نقل روایات]] [[نبرد خندق]] می‌نویسد:
[[حاکم نیشابوری]] پس از [[نقل روایات]] [[نبرد خندق]] می‌نویسد:
آنچه از [[روایات]] در این باب به من رسیده بود بیان کردم تا نزد [[عالمان]] منصف مسلّم شود که عمرو بن عبدود را کسی جز [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نکشته است و [[انگیزه]] ام از این کار این بود که نظر عده‌ای از [[خوارج]] که [[محمد بن مسلمه]] را نیز [[شریک]] دانسته‌اند، [[نفی]] کنم.
آنچه از [[روایات]] در این باب به من رسیده بود بیان کردم تا نزد [[عالمان]] منصف مسلّم شود که عمرو بن عبدود را کسی جز [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نکشته است و [[انگیزه]] ام از این کار این بود که نظر عده‌ای از [[خوارج]] که [[محمد بن مسلمه]] را نیز [[شریک]] دانسته‌اند، [[نفی]] کنم.
سپس می‌گوید:
سپس می‌گوید:
{{عربی|و الله ما بلغنا هذا من أحد من الصحابة و التابعين}}<ref>مستدرک، ج۳، ص۳۶.</ref>.
{{عربی|و الله ما بلغنا هذا من أحد من الصحابة و التابعين}}<ref>مستدرک، ج۳، ص۳۶.</ref>.


«به [[خدا]] [[سوگند]]! از هیچ یک از [[صحابه]] و [[تابعین]] چیزی به ما نرسیده است که در کشتن عمروبن عبدود، شریک باشند».
«به [[خدا]] [[سوگند]]! از هیچ یک از [[صحابه]] و [[تابعین]] چیزی به ما نرسیده است که در کشتن عمروبن عبدود، شریک باشند».
[[ابن ابی الحدید]] درباره [[مبارزه امام علی]]{{ع}} در [[روز خندق]] می‌نویسد:
[[ابن ابی الحدید]] درباره [[مبارزه امام علی]] {{ع}} در [[روز خندق]] می‌نویسد:
{{عربی|فإنّها اجلّ من ان يقال جليلة و اعظم من أن يقال عظيمة و ما هي إلا كما قال شيخنا ابوالهذيل و قد سأله سائل: ايّما اعظم منزلة عند الله عليّ ام ابوبكر؟ فقال: يا ابن اخي و اللّه لمبارزة عليّ عمرواً يوم الخندق تعدل اعمال المهاجرين و الأنصار و طاعاتهم و تربي عليها فضلاً عن ابي بكر وحدة}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۶۰.</ref>.
{{عربی|فإنّها اجلّ من ان يقال جليلة و اعظم من أن يقال عظيمة و ما هي إلا كما قال شيخنا ابوالهذيل و قد سأله سائل: ايّما اعظم منزلة عند الله عليّ ام ابوبكر؟ فقال: يا ابن اخي و اللّه لمبارزة عليّ عمرواً يوم الخندق تعدل اعمال المهاجرين و الأنصار و طاعاتهم و تربي عليها فضلاً عن ابي بكر وحدة}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۶۰.</ref>.


«[[مبارزه]] علی{{ع}} در روز خندق [[برتر]] از آن است که بگوییم کار [[برتری]] است و بزرگتر از آن است که بگوییم کار بزرگی است»، مبارزه علی{{ع}} را پیشوای ما «ابوهذیل» به [[درستی]] وصف کرده است هنگامی که از او پرسیدند که نزد [[خداوند]] [[ارزش]] علی{{ع}} بیشتر است یا [[ابوبکر]]؟ پاسخ داد: پسر برادرم به [[خدا]] [[سوگند]]! تنها مبارزه علی{{ع}} با [[عمرو]] در روز خندق با همه کارهای [[مهاجران]] و [[انصار]] و [[عبادات]] آنها [[برابری]] می‌کند، بلکه فزون‌تر نیز هست، تا چه رسد به ابوبکر تنها!»
«[[مبارزه]] علی {{ع}} در روز خندق [[برتر]] از آن است که بگوییم کار [[برتری]] است و بزرگتر از آن است که بگوییم کار بزرگی است»، مبارزه علی {{ع}} را پیشوای ما «ابوهذیل» به [[درستی]] وصف کرده است هنگامی که از او پرسیدند که نزد [[خداوند]] [[ارزش]] علی {{ع}} بیشتر است یا [[ابوبکر]]؟ پاسخ داد: پسر برادرم به [[خدا]] [[سوگند]]! تنها مبارزه علی {{ع}} با [[عمرو]] در روز خندق با همه کارهای [[مهاجران]] و [[انصار]] و [[عبادات]] آنها [[برابری]] می‌کند، بلکه فزون‌تر نیز هست، تا چه رسد به ابوبکر تنها!»


[[ابن ابی الحدید]] می‌نویسد:
[[ابن ابی الحدید]] می‌نویسد:
از [[حذیفه بن یمان]]، - صاحب سرّ [[رسول خدا]]{{صل}}، - نیز روایتی رسیده است که مناسب این سخن است؛ [[ربیعه بن مالک]] می‌گوید: نزد [[حذیفه]] رفتم و به او گفتم: [[مردم]] فضائلی برای [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نقل می‌کنند، ولی [[مردم بصره]] می‌گویند درباره علی{{ع}} [[افراط]] می‌کنید! آیا تو [[حدیثی]] داری که برایم بگویی تا برای مردم نقل کنم؟
از [[حذیفه بن یمان]]، - صاحب سرّ [[رسول خدا]] {{صل}}، - نیز روایتی رسیده است که مناسب این سخن است؛ [[ربیعه بن مالک]] می‌گوید: نزد [[حذیفه]] رفتم و به او گفتم: [[مردم]] فضائلی برای [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} نقل می‌کنند، ولی [[مردم بصره]] می‌گویند درباره علی {{ع}} [[افراط]] می‌کنید! آیا تو [[حدیثی]] داری که برایم بگویی تا برای مردم نقل کنم؟


حذیفه گفت: ای [[ربیعه]]! درباره علی{{ع}} از من چه می‌پرسی؟ و درباره او به تو چه بگویم؟ سوگند به آنکه [[جان]] حذیفه در [[اختیار]] اوست:
حذیفه گفت: ای [[ربیعه]]! درباره علی {{ع}} از من چه می‌پرسی؟ و درباره او به تو چه بگویم؟ سوگند به آنکه [[جان]] حذیفه در [[اختیار]] اوست:
{{عربی|لو وضع جميع اعمال امّة محمد{{صل}} في كفّة الميزان منذ [[بعث]] [[اللّه]] تعالى محمّدا إلى يوم [[الناس]] هذا و وضع عمل واحد من [[اعمال]] عليّ في الكفّة الأخرى لرجح على اعمالهم كلّها}}.
{{عربی|لو وضع جميع اعمال امّة محمد {{صل}} في كفّة الميزان منذ [[بعث]] [[اللّه]] تعالى محمّدا إلى يوم [[الناس]] هذا و وضع عمل واحد من [[اعمال]] عليّ في الكفّة الأخرى لرجح على اعمالهم كلّها}}.


«اگر تمام کارهای [[امت]] محمد{{صل}} از روزی که [[مبعوث]] شده است تا امروز را در کفه‌ای بگذارند و یک کار علی{{ع}} را در کفه دیگر بگذارند، یک کار علی{{ع}} بر همه آنها برتری دارد».
«اگر تمام کارهای [[امت]] محمد {{صل}} از روزی که [[مبعوث]] شده است تا امروز را در کفه‌ای بگذارند و یک کار علی {{ع}} را در کفه دیگر بگذارند، یک کار علی {{ع}} بر همه آنها برتری دارد».


[[ربیعه]] گفت: این [[ستایش]] نه قابل اندازه‌گیری است و نه قابل [[تحمل]]. [[تصور]] می‌کنم [[زیاده روی]] است ای [[حذیفه]]؟!
[[ربیعه]] گفت: این [[ستایش]] نه قابل اندازه‌گیری است و نه قابل [[تحمل]]. [[تصور]] می‌کنم [[زیاده روی]] است ای [[حذیفه]]؟!
حذیفه گفت: ای [[بدبخت]]! چگونه قابل تحمل نیست؟ [[مسلمانان]] کجا بودند در [[روز خندق]] هنگامی که عمروبن عبدود با همراهانش از [[خندق]] عبور کردند و [[مبارز]] می‌طلبیدند و هیچ کس جرئت نمی‌کرد به او پاسخ بگوید تا اینکه علی{{ع}} به میدان رفت و او را کشت؛
حذیفه گفت: ای [[بدبخت]]! چگونه قابل تحمل نیست؟ [[مسلمانان]] کجا بودند در [[روز خندق]] هنگامی که عمروبن عبدود با همراهانش از [[خندق]] عبور کردند و [[مبارز]] می‌طلبیدند و هیچ کس جرئت نمی‌کرد به او پاسخ بگوید تا اینکه علی {{ع}} به میدان رفت و او را کشت؛
{{عربی|والذي نفس حذيفة بيده لعمله ذلك اليوم اعظم اجرا من اعمال امّة محمّد{{صل}} إلى هذا اليوم و إلی أن تقوم القيامة}}.
{{عربی|والذي نفس حذيفة بيده لعمله ذلك اليوم اعظم اجرا من اعمال امّة محمّد {{صل}} إلى هذا اليوم و إلی أن تقوم القيامة}}.


«[[سوگند]] به آنکه [[جان]] حذیفه در [[اختیار]] اوست کار علی{{ع}} در آن [[روز]] [[برتر]] است از کارهای [[امت]] محمد{{صل}} تا امروز و تا روزی که [[قیامت]] بر پا شود».
«[[سوگند]] به آنکه [[جان]] حذیفه در [[اختیار]] اوست کار علی {{ع}} در آن [[روز]] [[برتر]] است از کارهای [[امت]] محمد {{صل}} تا امروز و تا روزی که [[قیامت]] بر پا شود».


سپس [[ابن ابی الحدید]] از [[ابوبکر بن عیاش]] نقل می‌کند که گفته است:
سپس [[ابن ابی الحدید]] از [[ابوبکر بن عیاش]] نقل می‌کند که گفته است:
{{عربی|لقد ضرب عليّ بن ابي طالب{{ع}} ضربة ما كان في الإسلام ايمن منها ضربته عمروا يوم الخندق}}.
{{عربی|لقد ضرب عليّ بن ابي طالب {{ع}} ضربة ما كان في الإسلام ايمن منها ضربته عمروا يوم الخندق}}.
«[[علی بن ابی طالب]] در روز خندق ضربه‌ای به [[عمرو بن عبدود]] زد که در [[اسلام]] هیچ ضربه‌ای [[مبارک]] و میمون‌تر از آن نبوده است».
«[[علی بن ابی طالب]] در روز خندق ضربه‌ای به [[عمرو بن عبدود]] زد که در [[اسلام]] هیچ ضربه‌ای [[مبارک]] و میمون‌تر از آن نبوده است».


ابن ابی الحدید می‌نویسد:
ابن ابی الحدید می‌نویسد:
{{عربی|انّ رسول اللّه{{صل}} قال ذلك اليوم حين [[برز]] إليه، برز الإيمان كلّه إلى الشرك كلّه}}<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۹، ص۶۱.</ref>.
{{عربی|انّ رسول اللّه {{صل}} قال ذلك اليوم حين [[برز]] إليه، برز الإيمان كلّه إلى الشرك كلّه}}<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۹، ص۶۱.</ref>.
«بدون تردید [[رسول خدا]]{{صل}} در روز خندق، هنگامی که علی{{ع}} در برابر [[عمرو]] قرار گرفت، فرمود: تمام [[ایمان]] در برابر تمام [[شرک]] قرار گرفته است».
«بدون تردید [[رسول خدا]] {{صل}} در روز خندق، هنگامی که علی {{ع}} در برابر [[عمرو]] قرار گرفت، فرمود: تمام [[ایمان]] در برابر تمام [[شرک]] قرار گرفته است».


[[دانشمندان اسلامی]] تعبیر به جمع در [[آیه]] مورد بحث را چنین بیان کرده‌اند:
[[دانشمندان اسلامی]] تعبیر به جمع در [[آیه]] مورد بحث را چنین بیان کرده‌اند:
خط ۱۱۳: خط ۱۱۱:
۱- [[زمخشری]] می‌نویسد: {{عربی|فان قلت كيف صحّ أن يكون لعليّ رضي اللّه عنه و اللفظ لفظ جماعة؟ قلت! جيء به على لفظ الجمع - و إن كان السبب فيه رجلاً واحدا - ليرغب الناس في مثل فعله فينالوا مثل ثوابه و لينبّه على انّ سجّية المؤمنين تجب أن يكون على هذه الغاية من الحرص على البرّ و الإحسان و تفقّد الفقراء حتّى أن لزمهم امر لا يقبل التاخير و هم في الصلاة لم يؤخّروه إلى الفراغ منها}}<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۵۸؛ تفسیر البیضاوی، ج۲، ص۳۳۸؛ تفسیر غرائب القرآن، ج۴، ص۲۸۴.</ref>.
۱- [[زمخشری]] می‌نویسد: {{عربی|فان قلت كيف صحّ أن يكون لعليّ رضي اللّه عنه و اللفظ لفظ جماعة؟ قلت! جيء به على لفظ الجمع - و إن كان السبب فيه رجلاً واحدا - ليرغب الناس في مثل فعله فينالوا مثل ثوابه و لينبّه على انّ سجّية المؤمنين تجب أن يكون على هذه الغاية من الحرص على البرّ و الإحسان و تفقّد الفقراء حتّى أن لزمهم امر لا يقبل التاخير و هم في الصلاة لم يؤخّروه إلى الفراغ منها}}<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۵۸؛ تفسیر البیضاوی، ج۲، ص۳۳۸؛ تفسیر غرائب القرآن، ج۴، ص۲۸۴.</ref>.


«اگر بپرسند با اینکه لفظ به کار رفته در این [[آیه]] جمع است پس چرا می‌گویند که این [[آیه در شأن امام علی]]{{ع}} نازل شده است؟
«اگر بپرسند با اینکه لفظ به کار رفته در این [[آیه]] جمع است پس چرا می‌گویند که این [[آیه در شأن امام علی]] {{ع}} نازل شده است؟
دلیل پاسخ با اینکه [[شأن نزول]] یک نفر است، اما به دو دلیل زیر لفظ جمع به کار رفته است:
دلیل پاسخ با اینکه [[شأن نزول]] یک نفر است، اما به دو دلیل زیر لفظ جمع به کار رفته است:
#برای [[تشویق]] [[مردم]]، تا اینکه همانند این کار را انجام دهند و از ثوابی مثل آن برخوردار شوند.
# برای [[تشویق]] [[مردم]]، تا اینکه همانند این کار را انجام دهند و از ثوابی مثل آن برخوردار شوند.
#برای توجه بیشتر [[مؤمنان]] به اینکه بر انجام [[کار خیر]] و رسیدگی به [[فقرا]] آن قدر [[حریص]] باشند که اگر کاری پیش آمد که نمی‌شدآن را به تأخیر انداخت اگر در [[نماز]] هم بودند، آن را تا پایان نماز به تأخیر نیندازند.
# برای توجه بیشتر [[مؤمنان]] به اینکه بر انجام [[کار خیر]] و رسیدگی به [[فقرا]] آن قدر [[حریص]] باشند که اگر کاری پیش آمد که نمی‌شدآن را به تأخیر انداخت اگر در [[نماز]] هم بودند، آن را تا پایان نماز به تأخیر نیندازند.


[[زمخشری]] که در نکته سنجی ادبی [[آیات]] بسیار ماهر و دقیق است، برای اولین بار این توجیه ادبی را بیان کرده است و بعد از او بقیه نیز از او [[پیروی]] کرده و آن را نقل نموده‌اند.
[[زمخشری]] که در نکته سنجی ادبی [[آیات]] بسیار ماهر و دقیق است، برای اولین بار این توجیه ادبی را بیان کرده است و بعد از او بقیه نیز از او [[پیروی]] کرده و آن را نقل نموده‌اند.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۱:
{{عربی|و ذكروا في التعبير عن الواحد بالجمع انّه يكون لفائدتين: تعظيم الفاعل و انّ من أتى بذلك الفعل عظيم الشأن بمنزلة جماعة، كقوله تعالى: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً}}<ref>«به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref> ليرغب [[الناس]] بمثل فعله، و تعظيم الفعل ايضاً حتّى انّ فعله سجيّة لكلّ [[مؤمن]]}}<ref>حاشیه الشهاب علی تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۵۰۰.</ref>
{{عربی|و ذكروا في التعبير عن الواحد بالجمع انّه يكون لفائدتين: تعظيم الفاعل و انّ من أتى بذلك الفعل عظيم الشأن بمنزلة جماعة، كقوله تعالى: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً}}<ref>«به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref> ليرغب [[الناس]] بمثل فعله، و تعظيم الفعل ايضاً حتّى انّ فعله سجيّة لكلّ [[مؤمن]]}}<ref>حاشیه الشهاب علی تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۵۰۰.</ref>


«برای تعبیر از واحد به جمع دو ویژگی گفته‌اند: یکی [[تجلیل]] از فاعل و اینکه آن کس که این کار را انجام داده است، جایگاه رفیعی دارد و گویا به منزله جماعتی است، همان طور که [[خداوند]] درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرموده است: بدون تردید ابراهیم امتی بود. تجلیل از فاعل برای این است که دیگران نیز تشویق شوند و مثل آن کار انجام دهند و دیگر تجلیل از کار است. گویا این کار به اندازه‌ای [[ارزشمند]] است که [[شایسته]] است هر مؤمنی به آن [[عادت]] نماید».
«برای تعبیر از واحد به جمع دو ویژگی گفته‌اند: یکی [[تجلیل]] از فاعل و اینکه آن کس که این کار را انجام داده است، جایگاه رفیعی دارد و گویا به منزله جماعتی است، همان طور که [[خداوند]] درباره [[ابراهیم]] {{ع}} فرموده است: بدون تردید ابراهیم امتی بود. تجلیل از فاعل برای این است که دیگران نیز تشویق شوند و مثل آن کار انجام دهند و دیگر تجلیل از کار است. گویا این کار به اندازه‌ای [[ارزشمند]] است که [[شایسته]] است هر مؤمنی به آن [[عادت]] نماید».
[[دانشمندان شیعه]] نیز ضمن نقل این نکات ادبی توجیه‌های زیر را بیان کرده‌اند:
[[دانشمندان شیعه]] نیز ضمن نقل این نکات ادبی توجیه‌های زیر را بیان کرده‌اند:
۱- [[مرحوم مظفر]] در این باره چنین می‌نویسد: {{عربی|و الاشارة إلى انّه بمنزلة جميع المؤمنين المصلّين المزكّين، لانّه عميدهم و من اقوى الاسباب في ايمانهم و مبراتهم، كما أشار إلى ذلك رسول اللّه{{صل}} بقوله يوم الخندق [[برز]] الإيمان كله إلى الشرك كلّه}}<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۸۲.</ref>.
۱- [[مرحوم مظفر]] در این باره چنین می‌نویسد: {{عربی|و الاشارة إلى انّه بمنزلة جميع المؤمنين المصلّين المزكّين، لانّه عميدهم و من اقوى الاسباب في ايمانهم و مبراتهم، كما أشار إلى ذلك رسول اللّه {{صل}} بقوله يوم الخندق [[برز]] الإيمان كله إلى الشرك كلّه}}<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۸۲.</ref>.


«این تعبیر اشاره به این است که [[امام علی]]{{ع}} به منزله همه [[مؤمنان]] [[نمازگزار]] و [[زکات]] دهنده است، چون او [[رهبر]] آنان و از قوی‌ترین اسباب [[ایمان]] و کارهای خیر آنان است، همان طور که [[رسول خدا]]{{صل}} در جریان [[خندق]] به این مسئله اشاره کرده است آنجا که فرمود: تمام ایمان در برابر تمام [[کفر]] قرار گرفته است».
«این تعبیر اشاره به این است که [[امام علی]] {{ع}} به منزله همه [[مؤمنان]] [[نمازگزار]] و [[زکات]] دهنده است، چون او [[رهبر]] آنان و از قوی‌ترین اسباب [[ایمان]] و کارهای خیر آنان است، همان طور که [[رسول خدا]] {{صل}} در جریان [[خندق]] به این مسئله اشاره کرده است آنجا که فرمود: تمام ایمان در برابر تمام [[کفر]] قرار گرفته است».


۲- مرحوم شرف الدین در این باره می‌نویسد: «نکته دقیق‌تر و ظریف‌تر از سخن [[زمخشری]] این است که اگر بنا بود با لفظ مفرد این مسئله را بیان کند، [[مخالفان علی]]{{ع}} و [[بنی هاشم]] [[تحمل]] شنیدن مفرد را نداشتند،چون در آن صورت زمینه [[گمراه کردن]] [[مردم]] از دستشان گرفته می‌شد و علیه [[اسلام]] [[شورش]] می‌کردند و اسلام را در معرض خطر قرار می‌دادند. [[خداوند]] برای رفع خطر آنان در این [[آیات]] مسئله [[ولایت]] را به صورت جمع بیان کرد و در عبارت‌های بعدی رفته رفته و آرام آرام این مسئله را [[ترویج]] کرد تا [[دین کامل]] گردید و [[نعمت]] تمام شد، همان طور که [[حکمت]] در هر مسئله [[تبلیغی]] اقتضا می‌کند که تدریجی باشد»<ref>المراجعات، ص۱۶۴.</ref>»<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۳۰۹-۳۲۶.</ref>
۲- مرحوم شرف الدین در این باره می‌نویسد: «نکته دقیق‌تر و ظریف‌تر از سخن [[زمخشری]] این است که اگر بنا بود با لفظ مفرد این مسئله را بیان کند، [[مخالفان علی]] {{ع}} و [[بنی هاشم]] [[تحمل]] شنیدن مفرد را نداشتند،چون در آن صورت زمینه [[گمراه کردن]] [[مردم]] از دستشان گرفته می‌شد و علیه [[اسلام]] [[شورش]] می‌کردند و اسلام را در معرض خطر قرار می‌دادند. [[خداوند]] برای رفع خطر آنان در این [[آیات]] مسئله [[ولایت]] را به صورت جمع بیان کرد و در عبارت‌های بعدی رفته رفته و آرام آرام این مسئله را [[ترویج]] کرد تا [[دین کامل]] گردید و [[نعمت]] تمام شد، همان طور که [[حکمت]] در هر مسئله [[تبلیغی]] اقتضا می‌کند که تدریجی باشد»<ref>المراجعات، ص۱۶۴.</ref>»<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۳۰۹-۳۲۶.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش