بنی حارث بن فهر در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== نسب== | == نسب== | ||
[[بنیحارث]] از شاخههای اصلی [[بنی فهر]] -از تیرهها و [[طوایف]] معروف [[قبیله قریش]]- بوده، نسب از [[حارث بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان]]<ref> ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۲۰-۲۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۲.</ref> میبرند. از [[مادر]] این [[طایفه]] و دیگر [[برادران]] بنی فهریاش با نام [[لیلی بنت حارث بن تمیم بن سعد بن هذیل بن مدرکه]] یاد شده است.<ref> ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۲۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹.</ref> بنی حارث که به همراه [[فرزندان]] غالب و [[محارب]]، شاخههای اصلی بنی فهر را شکل میدادند، خود به تیرهها، بطون و شاخههای متعدد متفرع شده بودند که از جمله آنان میتوان به نام «ودیعه»، «ضبه»، «ظرب»، «ضباب»، «قیس» معروف به «خلج» و «بنی اهیب» اشاره کرد.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۶. نیز ر.ک. مصعب زبیری، کتاب نسب قریش، ص۴۴۳.</ref> این طایفه - جز [[خاندان]] [[بنی هلال بن اهیب رهط]] [[ابوعبیدة بن جراح]]<ref> ر.ک. ابن حبیب بغدادی، المنمق، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹.</ref> و به [[نقلی]] [[رهط عیاض بن غنم]]<ref> ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۲۱.</ref> که در [[ابطح]] نازل شدند- | [[بنیحارث]] از شاخههای اصلی [[بنی فهر]] -از تیرهها و [[طوایف]] معروف [[قبیله قریش]]- بوده، نسب از [[حارث بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان]]<ref> ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۲۰-۲۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۲.</ref> میبرند. از [[مادر]] این [[طایفه]] و دیگر [[برادران]] بنی فهریاش با نام [[لیلی بنت حارث بن تمیم بن سعد بن هذیل بن مدرکه]] یاد شده است.<ref> ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۲۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹.</ref> بنی حارث که به همراه [[فرزندان]] غالب و [[محارب]]، شاخههای اصلی بنی فهر را شکل میدادند، خود به تیرهها، بطون و شاخههای متعدد متفرع شده بودند که از جمله آنان میتوان به نام «ودیعه»، «ضبه»، «ظرب»، «ضباب»، «قیس» معروف به «خلج» و «بنی اهیب» اشاره کرد.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۶. نیز ر.ک. مصعب زبیری، کتاب نسب قریش، ص۴۴۳.</ref> این طایفه - جز [[خاندان]] [[بنی هلال بن اهیب رهط]] [[ابوعبیدة بن جراح]]<ref> ر.ک. ابن حبیب بغدادی، المنمق، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹.</ref> و به [[نقلی]] [[رهط عیاض بن غنم]]<ref> ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۲۱.</ref> که در [[ابطح]] نازل شدند- در [[روزگار]] پیش از [[اسلام]] به همراه دیگر شاخههای بنی فهر، نظیر «مالک»، «محارب»، [[تیم ادرم بن غالب]] و [[قیس بن فهر]]، در عداد حاشیه نشینان یا «[[قریش]] [[ظواهر]]» به شمار آمده،<ref> وتر، الحمس من قبائل العرب، ص۱۵۷، العلی، المعالم العمرانیه..، ص۹.</ref> [[جنگ]] و [[شبیخون]] را پیشه خود ساخته بودند<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۳.</ref>. | ||
در حالی که گروه دیگر، [[قریشیان]] معروف به «قریش بطاح»، در کنار [[حرم]] و زمینهای معروف به بطحاء [[مکه]] ماندند و از همین روی به عنوان «ضَب» شناخته میشدند.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶. "ضب" به معنای سوسمار است. شاید دلیل مانند کردن قریش بطاح به آن، کم تحرکی و ملازمت با آشیانه باشد. قس: زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> [[بنی حارث]] بمانند دیگر [[طوایف]] بنی فهر، پیش از [[فتوحات اسلامی]] در [[مکه]] ساکن بودند اما پس از وقوع فتوحات اسلامی و بخصوص در ایام [[حکومت]] [[خلفای اموی]]، برخی از ایشان به [[شام]]<ref> من باب نمونه ر.ک. ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۲۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> و بسیاری از آنان به سرزمینهای شمال افریقا رفته در این [[سرزمین]] سکنی گزیدند.<ref> ر.ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸.</ref> ضمن این که برخی منابع نیز از [[توطّن]] و حضور تعداد عظیمی از بنی فهر -به خصوص بنی حارث- | در حالی که گروه دیگر، [[قریشیان]] معروف به «قریش بطاح»، در کنار [[حرم]] و زمینهای معروف به بطحاء [[مکه]] ماندند و از همین روی به عنوان «ضَب» شناخته میشدند.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶. "ضب" به معنای سوسمار است. شاید دلیل مانند کردن قریش بطاح به آن، کم تحرکی و ملازمت با آشیانه باشد. قس: زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> [[بنی حارث]] بمانند دیگر [[طوایف]] بنی فهر، پیش از [[فتوحات اسلامی]] در [[مکه]] ساکن بودند اما پس از وقوع فتوحات اسلامی و بخصوص در ایام [[حکومت]] [[خلفای اموی]]، برخی از ایشان به [[شام]]<ref> من باب نمونه ر.ک. ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۲۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> و بسیاری از آنان به سرزمینهای شمال افریقا رفته در این [[سرزمین]] سکنی گزیدند.<ref> ر.ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸.</ref> ضمن این که برخی منابع نیز از [[توطّن]] و حضور تعداد عظیمی از بنی فهر -به خصوص بنی حارث- در [[اندلس]] خبر دادهاند<ref>ر.ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸.</ref>. | ||
== تاریخ جاهلی == | == تاریخ جاهلی == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== پیشگامی در پذیرش اسلام == | == پیشگامی در پذیرش اسلام == | ||
از هجده [[صحابی]] شناخته شده [[خاندان]] [[بنی حارث بن فهر]]، ۱۳ تن آنها، قبل از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] [[اسلام]] آورده بودند. چندان که بیش از نیمی از آنان از جمله حارث و سعید [[فرزندان]] [[عبد قیس بن لقیط فهری]]، [[سهیل بن بیضاء]]<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰؛ ابن عبدالبر، الدرر، ص۴۹.</ref> و... به تصریح [[مورخان]]، در زمره [[مهاجران به حبشه]] بودهاند. در فاصله [[هجرت]] تا [[فتح مکه]] نیز، یک تن از افراد بنی حارث بن فهر به نام [[عیاض بن غنم]] اسلام آورد و سه تن از آنان به نامهای نافع و پسرش عقبه و یزید [[برادر]] [[ابوعبیده جراح]] نیز –به احتمال- | از هجده [[صحابی]] شناخته شده [[خاندان]] [[بنی حارث بن فهر]]، ۱۳ تن آنها، قبل از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] [[اسلام]] آورده بودند. چندان که بیش از نیمی از آنان از جمله حارث و سعید [[فرزندان]] [[عبد قیس بن لقیط فهری]]، [[سهیل بن بیضاء]]<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰؛ ابن عبدالبر، الدرر، ص۴۹.</ref> و... به تصریح [[مورخان]]، در زمره [[مهاجران به حبشه]] بودهاند. در فاصله [[هجرت]] تا [[فتح مکه]] نیز، یک تن از افراد بنی حارث بن فهر به نام [[عیاض بن غنم]] اسلام آورد و سه تن از آنان به نامهای نافع و پسرش عقبه و یزید [[برادر]] [[ابوعبیده جراح]] نیز –به احتمال- پس از فتح مکه [[مسلمان]] شدهاند. شاید این امر اصلیترین تفاوت این تیره از بنی فهر با شاخه دیگر آن -[[بنی محارب بن فهر]]- باشد که با تأخیر اسلام پذیرفتند. | ||
در میان [[نوادگان]] [[ظرب بن حارث]]، از سه پسر عبدقیس بن لقیط فهری دو تن به نامهای حارث و سعید یا سعد، در شمار [[نخستین مسلمانان]] و از [[مهاجران]] [[حبشه]] بودهاند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۸ و ج۲، ص۶۲۶؛ ابن عبدالبر، الدرر، ص۵۲.</ref> سه پسر خانواده بیضاء به نامهای «سهل»، «سهیل» و «صنوان» در شمار نخستین گروندگان به [[دعوت پیامبر]]{{صل}} بودهاند. | در میان [[نوادگان]] [[ظرب بن حارث]]، از سه پسر عبدقیس بن لقیط فهری دو تن به نامهای حارث و سعید یا سعد، در شمار [[نخستین مسلمانان]] و از [[مهاجران]] [[حبشه]] بودهاند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۸ و ج۲، ص۶۲۶؛ ابن عبدالبر، الدرر، ص۵۲.</ref> سه پسر خانواده بیضاء به نامهای «سهل»، «سهیل» و «صنوان» در شمار نخستین گروندگان به [[دعوت پیامبر]]{{صل}} بودهاند. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
علاوه بر آن، رجالی از این [[طایفه]] در شمار عوامل [[حکومتی]] خلفای ثلاث قرار گرفتند که از جمله آنان میتوان به نام [[عیاض بن غنم]] اشاره کرد. عیاض علاوه بر [[مناصب]] نظامی، مدتی از سوی [[عمر بن خطاب]]، عهدهدار [[امارت]] قنسرین و جزیره بود.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۷۴</ref> از دیگر نمودهای بارز رفتارهای سیاسی [[بنی حارث]] پس از [[وفات]] [[نبی اکرم]]{{صل}}، شرکت در [[فتوحات]] است. برخی منابع با ذکر نام برخی از ایشان، تعدادی از آنان را در شمار فاتحین بلاد مختلف نام بردهاند. از جمله این افراد، عیاض بن غنم فهری است که به ادعای [[خطیب بغدادی]]، در جریان [[فتح مدائن]]، در صف [[یاران]] [[سعد بن ابی وقاص]] بوده و سپس به جمع [[سرداران]] فاتح [[شام]] پیوسته است.<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۸۳.</ref> همچنین عیاض را یکی از پنج سردار [[جنگ یرموک]] گفتهاند<ref> ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ۳۵۴.</ref> و از [[جلوداری]] او در [[سپاه]] [[ابوعبیده جراح]] هنگام فتح [[حلب]] خبر دادهاند.<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۴۸.</ref> [[ابوعبیده]] و پس از او، عمر، عیاض را امارت دادند. عیاض بن غنم در این مدت، همه شهرهای جزیره و [[رقّه]]، نظیر حرّان و نصیبین را به [[صلح]] گشود<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۳۹. نیز در باب فتح شهر نصیبین در سال ۱۸هجری ر.ک. یعقوبی، البلدان، ص۲۰۴، حمیری، الروض المعطار، ص۵۷۷.</ref>. | علاوه بر آن، رجالی از این [[طایفه]] در شمار عوامل [[حکومتی]] خلفای ثلاث قرار گرفتند که از جمله آنان میتوان به نام [[عیاض بن غنم]] اشاره کرد. عیاض علاوه بر [[مناصب]] نظامی، مدتی از سوی [[عمر بن خطاب]]، عهدهدار [[امارت]] قنسرین و جزیره بود.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۷۴</ref> از دیگر نمودهای بارز رفتارهای سیاسی [[بنی حارث]] پس از [[وفات]] [[نبی اکرم]]{{صل}}، شرکت در [[فتوحات]] است. برخی منابع با ذکر نام برخی از ایشان، تعدادی از آنان را در شمار فاتحین بلاد مختلف نام بردهاند. از جمله این افراد، عیاض بن غنم فهری است که به ادعای [[خطیب بغدادی]]، در جریان [[فتح مدائن]]، در صف [[یاران]] [[سعد بن ابی وقاص]] بوده و سپس به جمع [[سرداران]] فاتح [[شام]] پیوسته است.<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۸۳.</ref> همچنین عیاض را یکی از پنج سردار [[جنگ یرموک]] گفتهاند<ref> ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ۳۵۴.</ref> و از [[جلوداری]] او در [[سپاه]] [[ابوعبیده جراح]] هنگام فتح [[حلب]] خبر دادهاند.<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۴۸.</ref> [[ابوعبیده]] و پس از او، عمر، عیاض را امارت دادند. عیاض بن غنم در این مدت، همه شهرهای جزیره و [[رقّه]]، نظیر حرّان و نصیبین را به [[صلح]] گشود<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۳۹. نیز در باب فتح شهر نصیبین در سال ۱۸هجری ر.ک. یعقوبی، البلدان، ص۲۰۴، حمیری، الروض المعطار، ص۵۷۷.</ref>. | ||
از دیگر [[رجال]] [[بنی حارث بن فهر]] -بلکه از بارزترین و بزرگترین چهرههای آنان در عرصههای میادین [[جنگی]]- | از دیگر [[رجال]] [[بنی حارث بن فهر]] -بلکه از بارزترین و بزرگترین چهرههای آنان در عرصههای میادین [[جنگی]]- [[عامر بن عبدالله]] معروف به [[ابو عبیده جراح]] است. او در ایام [[خلافت عمر بن خطاب]]، پس از [[عزل]] [[خالد بن ولید]]، جهت ادامه [[فتوحات]] به [[شام]] فرستاده شد.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲،ص۷۹۳ و ج۴، ص۱۷۱۰.</ref> پیش از آن نیز، [[ابوبکر]]، وی را به عنوان یکی از [[فرماندهان]] اصلی به [[نبرد]] در شام گسیل داشته بود.<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۱۲.</ref> همچنین، برخی منابع، [[نافع بن عبد القیس]] را در شمار شرکت کنندگان در [[فتح مصر]] ذکر کردهاند.<ref> ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۳۲۲.</ref> نافع بن عبدالقیس [[برادر]] [[مادری]] [[عاص بن وائل]] بود<ref> ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۳۲۲.</ref> و پسرش عقبه -که در شمار صغار [[صحابه]] قرار داشت،<ref> ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۵۰-۵۱.</ref> - پسر خاله [[عمرو بن عاص]] محسوب میشد.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۷۵.</ref> [[عمرو عاص]] در [[زمان]] [[امارت]] خود بر [[مصر]]، عقبه را [[والی مصر]] و افریقیه کرد.<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۰۴.</ref> او در فتوحات خود در این منطقه تا لُواته و مِزانه پیش رفت.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۷۵.</ref> همچنین، [[معاویة بن ابوسفیان]] اندکی پس از بهدست گرفتن [[حکومت]] [[مسلمین]]، [[عقبة بن نافع]] را جهت انجام فتوحات به افریقیه فرستاد<ref> ابن جوزی، المنتظم، ج۶، ص۱۰</ref> و عقبه توانست در سال ۴۳ هجری غِدامُس، [[سرزمین]] سودان و دیگر بلاد اطراف آن را [[تصرف]] کند.<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۰۶، ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۱، ص۱۲۵.</ref> او در سال ۵۰ هجری قیروان را بنا [[نهد]].<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱،ص۲۲۹، قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵،ص۱۱۲.</ref> پس از [[مرگ معاویه]]، [[یزید بن معاویه]]، وی را به امارت [[مغرب]] [[منصوب]] کرد<ref> ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۵۱.</ref> تا این که وی، سرانجام در سال ۶۳ هجری، در [[جنگ]] با [[کلیة بن لِمزَم اَورَی]] –رهبر [[قبایل]] بربر اوربه شمال [[آفریقا]]- کشته شد.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۷۶؛ [[رضا کردی|کردی، رضا]]، [[بررسی مقایسهای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (مقاله)|بررسی مقایسهای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام]]، ص۱۴-۱۷.</ref> [[عبدالرحمن بن ابوعبیدة بن عقبة بن نافع]]<ref> زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۱۶۵.</ref> و برادرش الیاس<ref> زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۹.</ref> و نیز [[حبیب بن عبدالرحمن بن ابوعبیده]]<ref> زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۱۶۵.</ref> نیز از دیگر چهرههای معروف بنی حارث بن فهرند که نامشان به عنوان فاتحان افریقا و امرای فهری این منطقه در [[تاریخ]] به ثبت و ضبط رسیده است. ضمن این که از [[یوسف بن عبدالرحمن بن ابوعبیده]] هم در شمار فاتحان [[اندلس]] در [[دوران بنی امیه]]<ref> ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص۳۸۷.</ref> و از امرای آنان در این منطقه<ref>ذهبی، تاریخ اسلام، ج۸، ص۵۷۱؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸.</ref> نام برده شده است. | ||
از خصیصهها و ویژگیهای بارز [[بنی حارث بن فهر]] [[همسویی]] با [[سیاست]] [[حاکم]] و تأکید بر [[خلافت]] و [[امامت]] "[[قریش]]" است که از این حیث با دیگر شاخههای [[طایفه بنی فهر]] مشترکاند. با این حال، گویا تأکید آنان بر امامت عنصر قریش، تنها متوجه طیف خاصی از قریش، با مسلک و مرامی خاص که [[صبغه]] [[جاهلی]] خود را [[حفظ]] کرده بودند، بود. بدین جهت، آنان هیچ گاه میانه خوبی با [[حکومت]] کوتاه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}–با این که از قریش بودند- و پس از ایشان با دیگر [[اهل بیت]]{{ع}} [[رسالت]] و [[امامت]] نداشتند و حتی به تصریح تاریخ برخی از آنان، در برابر [[سپاه امام علی]]{{ع}} قرار گرفتند.<ref> ر.ک. خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۱۳.</ref> بنی حارث و دیگر شعبههای طایفه بنی فهر بر اساس [[عقاید]] و مرام خاص [[عقیدتی]] خود، بیش از هر حکومت دیگر با [[حکومت امویان]] همراه و دمساز بودند چندان که حضور چشمگیر و پررنگ آنان را میتوان در سرتاسر [[عمر]] این حکومت و در ادامه در اندلس، [[مشاهده]] کرد.<ref> ر.ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref> شاید از این جهت، حضور برخی از آنان در [[واقعه حره]] و کشته شدن جمعی از آنان در جریان این واقعه<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۵۲.</ref> را بتوان از معدود موارد مواجهه آنان با [[حکومت امویان]] برشمرد. | از خصیصهها و ویژگیهای بارز [[بنی حارث بن فهر]] [[همسویی]] با [[سیاست]] [[حاکم]] و تأکید بر [[خلافت]] و [[امامت]] "[[قریش]]" است که از این حیث با دیگر شاخههای [[طایفه بنی فهر]] مشترکاند. با این حال، گویا تأکید آنان بر امامت عنصر قریش، تنها متوجه طیف خاصی از قریش، با مسلک و مرامی خاص که [[صبغه]] [[جاهلی]] خود را [[حفظ]] کرده بودند، بود. بدین جهت، آنان هیچ گاه میانه خوبی با [[حکومت]] کوتاه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}–با این که از قریش بودند- و پس از ایشان با دیگر [[اهل بیت]]{{ع}} [[رسالت]] و [[امامت]] نداشتند و حتی به تصریح تاریخ برخی از آنان، در برابر [[سپاه امام علی]]{{ع}} قرار گرفتند.<ref> ر.ک. خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۱۳.</ref> بنی حارث و دیگر شعبههای طایفه بنی فهر بر اساس [[عقاید]] و مرام خاص [[عقیدتی]] خود، بیش از هر حکومت دیگر با [[حکومت امویان]] همراه و دمساز بودند چندان که حضور چشمگیر و پررنگ آنان را میتوان در سرتاسر [[عمر]] این حکومت و در ادامه در اندلس، [[مشاهده]] کرد.<ref> ر.ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref> شاید از این جهت، حضور برخی از آنان در [[واقعه حره]] و کشته شدن جمعی از آنان در جریان این واقعه<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۵۲.</ref> را بتوان از معدود موارد مواجهه آنان با [[حکومت امویان]] برشمرد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== [[رجال]] و مشاهیر بنی حارث بن فهر == | == [[رجال]] و مشاهیر بنی حارث بن فهر == | ||
علاوه بر رجال معروف بنی حارث نظیر [[ابوعبیده جراح]]، [[عیاض بن غنم]]، [[نافع بن عبدالقیس]]، [[عقبة بن نافع]] و... که در متن به نامشان اشاره شد، میتوان از [[عبدالله بن عتبة بن ابی اناس]] -[[والی]] [[ابن زبیر]] در [[مصر]]- | علاوه بر رجال معروف بنی حارث نظیر [[ابوعبیده جراح]]، [[عیاض بن غنم]]، [[نافع بن عبدالقیس]]، [[عقبة بن نافع]] و... که در متن به نامشان اشاره شد، میتوان از [[عبدالله بن عتبة بن ابی اناس]] -[[والی]] [[ابن زبیر]] در [[مصر]]-<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۷.</ref> [[شقیق بن عمرو بن فقیم]]،<ref>ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۱۲۴.</ref> [[ابوبکر بن عثمان بن وهب]] –رییس شرطههای [[مکه]]-<ref>مصعب ربیری، کتاب نسب قریش، ص۴۴۴.</ref> [[عمرو بن شقیق بن سلامان]] -از [[شجاعان]] [[قریش]] در [[جاهلیت]] و از شعرای آنان-<ref>زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و اخبارها، ج۲، ص۹۸۵؛ مرزبانی، معجم الشعراء، ص۵۷.</ref> [[ابوبکر محمد بن حارث بن ابیض]] -از [[محدثان اهل سنت]]-<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸.</ref> [[یوسف بن عبدالرحمن بن ابوعبیده]] -از [[والیان]] [[اندلس]]-<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸.</ref> و نیز زنانی همچون [[فاطمه بنت محمد بن عبدالله فهریه]] مؤسس [[مسجد جامع]] قرویین در فاس<ref>زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۱۳۲.</ref> به عنوان بخشی از مشاهیر و بزرگان [[بنی حارث بن فهر]] یاد کرد. | ||
== منابع == | == منابع == |