پرش به محتوا

زهد در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر')
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۲۸: خط ۲۸:
* کسی که به این مرحله بسیار دشوار دست یابد، می‌تواند معنای سخن [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را دریابد که: "خدایا! تو را نه از [[ترس]] آتشت و نه به‌واسطه [[طمع]] در بهشتت [[عبادت]] نکردم، بلکه تو را [[شایسته]] [[عبادت]] یافتم که به عبادتت پرداختم" <ref>{{متن حدیث| مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي‌ جَنَّتِكَ‌ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۸۶. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۶-۲۵۷.</ref>.
* کسی که به این مرحله بسیار دشوار دست یابد، می‌تواند معنای سخن [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را دریابد که: "خدایا! تو را نه از [[ترس]] آتشت و نه به‌واسطه [[طمع]] در بهشتت [[عبادت]] نکردم، بلکه تو را [[شایسته]] [[عبادت]] یافتم که به عبادتت پرداختم" <ref>{{متن حدیث| مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي‌ جَنَّتِكَ‌ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۸۶. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۶-۲۵۷.</ref>.
* [[قرآن کریم]] نیز در برخی از [[آیات]] خود، به این [[مقام]] اشاره فرموده است؛ در این شمار است: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>. و نیز: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) جویبارانند در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۴.</ref>.
* [[قرآن کریم]] نیز در برخی از [[آیات]] خود، به این [[مقام]] اشاره فرموده است؛ در این شمار است: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>. و نیز: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) جویبارانند در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۴.</ref>.
* این مرتبه - که سخت رفیع بوده تنها دست‌یاب انگشت‌شماری از [[مردمان]] در هر روزگار خواهد شد-، در شمار درجات [[محبّت]] [[الهی]] قرار دارد. ما از [[فضیلت]] [[محبّت]] در این کتاب سخن داشته‌ایم؛ از این رو در اینجا به تکرار آن مطلب نپرداخته خواننده گرامی را به آن فصل ارجاع می‌نمائیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۷.</ref>.
* این مرتبه - که سخت رفیع بوده تنها دست‌یاب انگشت‌شماری از [[مردمان]] در هر روزگار خواهد شد- در شمار درجات [[محبّت]] [[الهی]] قرار دارد. ما از [[فضیلت]] [[محبّت]] در این کتاب سخن داشته‌ایم؛ از این رو در اینجا به تکرار آن مطلب نپرداخته خواننده گرامی را به آن فصل ارجاع می‌نمائیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۷.</ref>.
* بر اساس آنچه گذشت، در می‌یابیم که ملکه [[زهد]] عبارت است از مساوی بودن وجود [[دنیا]] و عدم آن، به نزد کسی که این ملکه را به‌دست آورده است. این‌چنین کس، اگر [[دنیا]] را به‌دست آورد از آن خوشحال نخواهد شد، و اگر آن را از دست بدهد بدان [[اندوهگین]] نخواهد گشت. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در اشاره به همین مطلب فرموده‌اند: "برای [[زاهد]]، تفاوتی ندارد که [[دنیا]] نصیب چه کسی شود" <ref>{{متن حدیث| لَا يُبَالِيَ‌ مَنْ‌ أَكَلَ‌ الدُّنْيَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۸.</ref>.
* بر اساس آنچه گذشت، در می‌یابیم که ملکه [[زهد]] عبارت است از مساوی بودن وجود [[دنیا]] و عدم آن، به نزد کسی که این ملکه را به‌دست آورده است. این‌چنین کس، اگر [[دنیا]] را به‌دست آورد از آن خوشحال نخواهد شد، و اگر آن را از دست بدهد بدان [[اندوهگین]] نخواهد گشت. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در اشاره به همین مطلب فرموده‌اند: "برای [[زاهد]]، تفاوتی ندارد که [[دنیا]] نصیب چه کسی شود" <ref>{{متن حدیث| لَا يُبَالِيَ‌ مَنْ‌ أَكَلَ‌ الدُّنْيَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۸.</ref>.
* برخی از [[اهل دل]] نیز که با بهره‌گیری از [[احادیث اهل بیت]] {{عم}}، بر آن رفته‌اند که: "[[دنیا]] و هر آنچه در آن است، مانند [[زمین]] و کرم‌ها و حشراتی است که در آن است"<ref>{{عربی| ان الدنیا و ما فیها بمنزلة الأرض و ما فیها من الدودات و الحشرات}}</ref> درست دریافته و [[نیکو]] گفته‌اند!. از این رو، کسانی که [[زهد]] را "کراهت از [[دنیا]] و [[دشمن]] داشتن آن" دانسته‌اند، سخن به صواب نگفته‌اند!؛ چه خودِ ناخوش‌داشتن نیز در شمار [[دل]] مشغولی‌های دنیائی است، حال آنکه نمی‌سزد که [[زاهد]] جز از [[حضرت حق]] [[دل]] مشغولی دیگری داشته باشد. * آری! زاهدان از [[دنیا]] گریزانند، امّا [[دل]] خود را حتّی به فرار از آن نیز مشغول نمی‌نمایند. شاید فرمایش [[امام]] [[معصوم]] {{ع}}: "[[دنیا]] مردار است و آنانکه در طلب آنند، سگان می‌باشند"<ref>{{متن حدیث| الدُّنْيَا جِيفَةٌ وَ طَالِبُهَا كِلَابٌ‌}}؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص۲۸۹.</ref>؛ نیز، اشاره به همین مطلب داشته باشد. چه در مقابل سگان، شیرمردان عرصه توحیدند که نه به [[دنیا]]، که حتّی به [[گریز]] از آن نیز توجّهی نمی‌کنند!.
* برخی از [[اهل دل]] نیز که با بهره‌گیری از [[احادیث اهل بیت]] {{عم}}، بر آن رفته‌اند که: "[[دنیا]] و هر آنچه در آن است، مانند [[زمین]] و کرم‌ها و حشراتی است که در آن است"<ref>{{عربی| ان الدنیا و ما فیها بمنزلة الأرض و ما فیها من الدودات و الحشرات}}</ref> درست دریافته و [[نیکو]] گفته‌اند!. از این رو، کسانی که [[زهد]] را "کراهت از [[دنیا]] و [[دشمن]] داشتن آن" دانسته‌اند، سخن به صواب نگفته‌اند!؛ چه خودِ ناخوش‌داشتن نیز در شمار [[دل]] مشغولی‌های دنیائی است، حال آنکه نمی‌سزد که [[زاهد]] جز از [[حضرت حق]] [[دل]] مشغولی دیگری داشته باشد. * آری! زاهدان از [[دنیا]] گریزانند، امّا [[دل]] خود را حتّی به فرار از آن نیز مشغول نمی‌نمایند. شاید فرمایش [[امام]] [[معصوم]] {{ع}}: "[[دنیا]] مردار است و آنانکه در طلب آنند، سگان می‌باشند"<ref>{{متن حدیث| الدُّنْيَا جِيفَةٌ وَ طَالِبُهَا كِلَابٌ‌}}؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص۲۸۹.</ref>؛ نیز، اشاره به همین مطلب داشته باشد. چه در مقابل سگان، شیرمردان عرصه توحیدند که نه به [[دنیا]]، که حتّی به [[گریز]] از آن نیز توجّهی نمی‌کنند!.
* [[غزالی]] را در این [[مقام]] سخنی شیرین است. سخن او -با تقریر ما-چنین است: "آنکه [[دنیا]] را ناخوش می‌دارد به همان [[دنیا]] مشغول شده است، همان‌گونه که آنکه به [[دنیا]] میل و رغبت دارد، به آن مشغول است؛ چه هر چه مشغولیّت به غیر [[خداوند متعال]] باشد، حجابی است که [[بنده]] را از [[خدا]] محجوب می‌دارد، و هیچ حجابی بین [[انسان]] و [[خداوند]] به‌جز پرداختن تو به غیر او - جلَّ وعلا! - نیست. و تو در حالت [[بغض دنیا]] همچنان به [[نفس]] خویشتن و خواست‌های آن مشغولی، از این رو در این حالت هم از [[خداوند]] محجوبی، همان گونه که در حالت [[دوست]] داشتن خود و امیال خود در حجابی. و هیچ تفاوتی میان این دو حالت نیست، چرا که در هر حال مشغول بودن به دیگری، [[دل]] مشغولی است، که [[انسان]] را از [[خداوند]] باز می‌دارد. مثال این مطلب، آن است که [[عاشق]] در [[مجلسی]] که در آن هم رقیب حضور دارد و هم [[معشوق]]، نگران رقیب بوده از [[معشوق]] به رقیب بپردازد؛ این [[شرک]] و دوبینی است، همان‌گونه که اگر به نفرت از رقیب نیز مشغول شود و از [[معشوق]] روی بگرداند، همین بُغض از رقیب نیز [[شرک]] در [[عشق]] است؛ هرچند [[شرک]] در این مورد کمتر از [[شرک]] در مورد پیشین است"<ref>{{عربی| إن الكاره للدنيا مشغول بالدنيا، كما أن الراغب فيها مشغول بها، و الشغل بما سوي الله حجاب عن الله - تعالي! -، و لا حجاب بينك و بين الله الا شغلك بغيره؛ وأنت لاتزال مشغولا بنفسك و شهواتها، فلاتزال محجوبا عنه حتي أن شغلك ببغض نفسك و شهواتها، شغل عن الله، كحبك نفسك و شهواها من غير فرق لأن الشغل شغل. و مثاله مثال الرقيب في المجلس فإن التفت العاشق بالرقيب منصرفا عن المعشوق فهو شرك، وإن التفت بغض الرقيب وانصرف عن المعشوق بذلك البغض فهو أيضا - شرك في العشق، الا أن هذا أخف من ذلك}}</ref>. کوتاه سخن آنکه [[زهد]] عبارت است از فراغت از تمامی تعلّقات دنیائی، هرچند آن تعلّق، ناخوش داشتن خود [[دنیا]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۹.</ref>.
* [[غزالی]] را در این [[مقام]] سخنی شیرین است. سخن او -با تقریر ما-چنین است: "آنکه [[دنیا]] را ناخوش می‌دارد به همان [[دنیا]] مشغول شده است، همان‌گونه که آنکه به [[دنیا]] میل و رغبت دارد، به آن مشغول است؛ چه هر چه مشغولیّت به غیر [[خداوند متعال]] باشد، حجابی است که [[بنده]] را از [[خدا]] محجوب می‌دارد، و هیچ حجابی بین [[انسان]] و [[خداوند]] به‌جز پرداختن تو به غیر او - جلَّ وعلا! - نیست. و تو در حالت [[بغض دنیا]] همچنان به [[نفس]] خویشتن و خواست‌های آن مشغولی، از این رو در این حالت هم از [[خداوند]] محجوبی، همان گونه که در حالت [[دوست]] داشتن خود و امیال خود در حجابی. و هیچ تفاوتی میان این دو حالت نیست، چرا که در هر حال مشغول بودن به دیگری، [[دل]] مشغولی است، که [[انسان]] را از [[خداوند]] باز می‌دارد. مثال این مطلب، آن است که [[عاشق]] در [[مجلسی]] که در آن هم رقیب حضور دارد و هم [[معشوق]]، نگران رقیب بوده از [[معشوق]] به رقیب بپردازد؛ این [[شرک]] و دوبینی است، همان‌گونه که اگر به نفرت از رقیب نیز مشغول شود و از [[معشوق]] روی بگرداند، همین بُغض از رقیب نیز [[شرک]] در [[عشق]] است؛ هرچند [[شرک]] در این مورد کمتر از [[شرک]] در مورد پیشین است"<ref>{{عربی| إن الكاره للدنيا مشغول بالدنيا، كما أن الراغب فيها مشغول بها، و الشغل بما سوي الله حجاب عن الله - تعالي! - و لا حجاب بينك و بين الله الا شغلك بغيره؛ وأنت لاتزال مشغولا بنفسك و شهواتها، فلاتزال محجوبا عنه حتي أن شغلك ببغض نفسك و شهواتها، شغل عن الله، كحبك نفسك و شهواها من غير فرق لأن الشغل شغل. و مثاله مثال الرقيب في المجلس فإن التفت العاشق بالرقيب منصرفا عن المعشوق فهو شرك، وإن التفت بغض الرقيب وانصرف عن المعشوق بذلك البغض فهو أيضا - شرك في العشق، الا أن هذا أخف من ذلك}}</ref>. کوتاه سخن آنکه [[زهد]] عبارت است از فراغت از تمامی تعلّقات دنیائی، هرچند آن تعلّق، ناخوش داشتن خود [[دنیا]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۹.</ref>.
* این درجه، از چنان فضیلتی برخوردار است که [[خداوند]] در [[مدح]] آن، در [[قرآن کریم]] سخنی رانده است که از مرتبه [[مدح]] نیز فراتر است: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. مراد از این [[آیه]]، آن است که هیچ چیزی اینان را از یاد [[خداوند]] باز نمی‌دارد. از این رو می‌توان گفت که در این [[آیه]]، خرید و فروش تنها از باب مثال ذکر شده است؛ و به همین خاطر در آیه‌ای دیگر، [[ثروت]] و [[فرزندان]] را جایگزین آن فرموده است: {{متن قرآن|لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>؛ چه هیچ چیزی بیش از این دو [[انسان]] را به [[دنیا]] مشغول نمی‌سازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۹-۲۶۰.</ref>.
* این درجه، از چنان فضیلتی برخوردار است که [[خداوند]] در [[مدح]] آن، در [[قرآن کریم]] سخنی رانده است که از مرتبه [[مدح]] نیز فراتر است: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. مراد از این [[آیه]]، آن است که هیچ چیزی اینان را از یاد [[خداوند]] باز نمی‌دارد. از این رو می‌توان گفت که در این [[آیه]]، خرید و فروش تنها از باب مثال ذکر شده است؛ و به همین خاطر در آیه‌ای دیگر، [[ثروت]] و [[فرزندان]] را جایگزین آن فرموده است: {{متن قرآن|لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>؛ چه هیچ چیزی بیش از این دو [[انسان]] را به [[دنیا]] مشغول نمی‌سازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۹-۲۶۰.</ref>.
* [[گریز]] از دام [[دنیا]] که [[آدمی]] به آن فریفته نشود، تنها برای انگشت‌شماری از مردان مرد حاصل می‌شود؛ که [[خداوند]] [[نفس]] آنان را رهائی بخشیده از این دامگه رهایشان می‌سازد. این رهائی تنها به‌وسیله مجاهدات شرعی و ریاضت‌های [[دینی]] میسّر است، که با کاشتن نهال [[زهد]] در [[دل]]، و سپس آبیاری آن ممکن می‌گردد؛ تا سرانجام این درخت [[مبارک]] در [[قلب]] به ثمر رسیده، [[آدمی]] را به بالاترین [[مقامات]] [[قرب]] [[حضرت حق]] واصل نماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}}<ref>«ای مردم! بی‌گمان وعده خداوند راستین است بنابراین زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند» سوره فاطر، آیه ۵.</ref>. اینکه [[اهل دل]] همچون برّه‌ای که از گرگ گرسنه فرار می‌کند، از [[دنیا]] گریزانند، به‌خاطر همین تهدیدی است که در این [[آیه شریفه]] و ده‌ها نمونه مشابه آن، ذکر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶۰.</ref>.
* [[گریز]] از دام [[دنیا]] که [[آدمی]] به آن فریفته نشود، تنها برای انگشت‌شماری از مردان مرد حاصل می‌شود؛ که [[خداوند]] [[نفس]] آنان را رهائی بخشیده از این دامگه رهایشان می‌سازد. این رهائی تنها به‌وسیله مجاهدات شرعی و ریاضت‌های [[دینی]] میسّر است، که با کاشتن نهال [[زهد]] در [[دل]]، و سپس آبیاری آن ممکن می‌گردد؛ تا سرانجام این درخت [[مبارک]] در [[قلب]] به ثمر رسیده، [[آدمی]] را به بالاترین [[مقامات]] [[قرب]] [[حضرت حق]] واصل نماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}}<ref>«ای مردم! بی‌گمان وعده خداوند راستین است بنابراین زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند» سوره فاطر، آیه ۵.</ref>. اینکه [[اهل دل]] همچون برّه‌ای که از گرگ گرسنه فرار می‌کند، از [[دنیا]] گریزانند، به‌خاطر همین تهدیدی است که در این [[آیه شریفه]] و ده‌ها نمونه مشابه آن، ذکر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶۰.</ref>.
۲۱۸٬۷۸۱

ویرایش