گستره عصمت امام در حدیث: تفاوت میان نسخهها
←گستره عصمت امام
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
احادیثی که در باب [[عصمت عملی]] امامان وارد شده از حیث تعداد بسیار زیاد است تا جایی که هر بیننده و شنوندهای را از حیث صدور مطمئن میکند. این [[احادیث]] عمدتاً از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، [[امام سجاد]] {{ع}}، [[امام باقر]] {{ع}}، امام صادق {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شدهاند<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴ و ج۳۸، ص۶۵؛ معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. | احادیثی که در باب [[عصمت عملی]] امامان وارد شده از حیث تعداد بسیار زیاد است تا جایی که هر بیننده و شنوندهای را از حیث صدور مطمئن میکند. این [[احادیث]] عمدتاً از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، [[امام سجاد]] {{ع}}، [[امام باقر]] {{ع}}، امام صادق {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شدهاند<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴ و ج۳۸، ص۶۵؛ معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. | ||
این [[روایات]] | این [[روایات]] علاوه بر اینکه به عصمت عملی امامان [[شهادت]] میدهند، از حیث معنا هم متواترند و میتوانیم آنها را به چند دسته تقسیم کنیم. | ||
# روایاتی که به طور مطلق امامان را از [[گناه]] و [[خطا]] [[معصوم]] و مبرا میدانند. به عنوان نمونه: [[حسین]] بن اشقر از [[هشام بن حکم]] سؤال میکند که معنای این سخن شما که میگویید {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}} چیست؟ هشام گفت: روزی این سؤال را از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم، [[امام]] {{ع}} فرمود<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۴؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref> "[[معصوم]] کسی است که با [[تمسک]] به [[خدا]] از جمیع [[محارم]] [[الله]] [[امتناع]] کند" چرا که [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱. این [[حدیث شریف]] با دو [[سند]] از [[امام سجاد]] و امام صادق {{عم}} [[نقل]] گردیده است که به جهت اختصار از [[نقل حدیث]] مشابه [[چشمپوشی]] کردیم. معانی الاخبار، ص۱۳۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۰-۱۹۱؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷</ref>. در روایت دیگری امام صادق {{ع}} در وصف [[امامان]] میفرمایند: "امام {{ع}} از [[لغزشها]] معصوم و از تمام فواحش [[پاک]] است"<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۰۰۰؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص۶۲-۶۳، ح۲۵، ص۱۹۴.</ref> این [[حدیث]] با مضامین مشابه از [[امام رضا]] و [[حضرت علی]] {{عم}} آمده است<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۶۲-۶۳.</ref>. | # روایاتی که به طور مطلق امامان را از [[گناه]] و [[خطا]] [[معصوم]] و مبرا میدانند. به عنوان نمونه: [[حسین]] بن اشقر از [[هشام بن حکم]] سؤال میکند که معنای این سخن شما که میگویید {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}} چیست؟ هشام گفت: روزی این سؤال را از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم، [[امام]] {{ع}} فرمود<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۴؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref> "[[معصوم]] کسی است که با [[تمسک]] به [[خدا]] از جمیع [[محارم]] [[الله]] [[امتناع]] کند" چرا که [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱. این [[حدیث شریف]] با دو [[سند]] از [[امام سجاد]] و امام صادق {{عم}} [[نقل]] گردیده است که به جهت اختصار از [[نقل حدیث]] مشابه [[چشمپوشی]] کردیم. معانی الاخبار، ص۱۳۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۰-۱۹۱؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷</ref>. در روایت دیگری امام صادق {{ع}} در وصف [[امامان]] میفرمایند: "امام {{ع}} از [[لغزشها]] معصوم و از تمام فواحش [[پاک]] است"<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۰۰۰؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص۶۲-۶۳، ح۲۵، ص۱۹۴.</ref> این [[حدیث]] با مضامین مشابه از [[امام رضا]] و [[حضرت علی]] {{عم}} آمده است<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۶۲-۶۳.</ref>. | ||
# روایاتی که زمینهها و چگونگی پیدایش [[عصمت امامان]] را بیان کرده و میگویند معصوم با [[تمسک]] به [[خداوند]] و [[قرآن]] تلاش و [[مجاهدت]] و [[تأیید]] به [[الهام الهی]] به [[عصمت]] مطلقه میرسد. | # روایاتی که زمینهها و چگونگی پیدایش [[عصمت امامان]] را بیان کرده و میگویند معصوم با [[تمسک]] به [[خداوند]] و [[قرآن]] تلاش و [[مجاهدت]] و [[تأیید]] به [[الهام الهی]] به [[عصمت]] مطلقه میرسد. به عنوان نمونه [[جابر جعفی]] میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: ای [[جابر]] همانا خداوند [[مخلوقات]] را سه دسته آفرید چنانکه میفرماید: "و شما سه گروهاید: [[دست]] راستیها و تو نمیدانی دست راستیها چه کسانیاند و دست چپیها و تو نمیدانی دست چپیها چه کسانیاند و پیشیگرفتگان که پیشی گرفتهاند تنها ایشان، مقرباناند"<ref>{{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً * فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ * وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}} «و شما گونههای سهگانه خواهید بود * (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ * و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ * و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۷-۱۱.</ref>. پیشی گرفتگان همان [[رسولان]] [[خدا]] و مخصوصین درگاه او از میان مخلوقاتاند که خدا در ایشان پنج [[روح]] قرار داده است: ۱. ایشان را به [[روح القدس]] مؤید ساخت و به وسیله آن همه چیز را بدانند و بشناسند. ۲. ایشان را به روح [[ایمان]] مؤید ساخت و با آن از خدای بترسند. ۳. آنها را به روح [[قوه]] مؤید ساخت و با آن بر [[اطاعت خدا]] [[توانایی]] یافتند. ۴. آنها را به روح [[شهوت]] مؤید ساخت و با آن اطاعت خدا را خواستند و از [[نافرمانی]] او [[کراهت]] یافتند. ۵. در ایشانروح حرکت نهاد که همه [[مردم]] با آن رفت و آمد کنند و در [[مؤمنین]] [[دست]] راستیها روح ایمان نهاد که با آن از خدا بترسند و در ایشانروح قوه نهاد و با آن بر اطاعت خدا توانایی یافتند و در ایشانروح شهوت نهاد و با آن خواهان اطاعت خدا گشتند و در ایشانروح حرکت نهاد که مردم با آن روح رفت و آمد کنند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۵.</ref>. در روایتی دیگر [[جابر]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[علم]] عالم ([[پیغمبر]] و [[امام]]) پرسیدم فرمود: ای جابر همانا در [[پیغمبران]] و [[اوصیا]] پنج روح است: روح القدس، روح ایمان، روح [[زندگی]] (حرکت)، روح قوه و روح شهوت. ای جابر ایشان به وسیله روح القدس، امور و مطالب زیر [[عرش]] تا زیر [[خاک]] را بدانند، سپس فرمود: ای [[جابر]]، این چهار [[روح]] اخیر پیش آمد و آفت میرسد، ولی [[روحالقدس]]، [[بازی]] و یاوهگری نکند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۶.</ref>. [[ابوبصیر]] میگوید: شنیدم که [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ}}<ref>«از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> میفرمود: مخلوقی است بزرگتر از [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] که همراه هیچ یک از [[پیامبران]] گذشته به جز [[حضرت محمد]] {{صل}} نبوده است و آن، همراه [[ائمه]] است و ایشان را [[رهبری]] میکند. چنان نیست که هرچه [[طلب]] شود به دست آید<ref>اصول کافی، جلد ۲، ص۱۸-۱۹.</ref>. پس [[همراهی]] این روح با [[پیامبر]] و [[امامان]]، فضلی است از [[خدای تعالی]] که به هر کس خواهد [[عطا]] کند و با طلب و کوشش به دست نیاید. | ||
# روایاتی که به عوامل و ریشه [[گناهان]] اشاره میکنند و با بیان بسیار [[زیبا]] و لطیف این عوامل را در [[امام]] منتفی میدانند که در نتیجه آن، عصمت عملی امامان به دست میآید. به عنوان نمونه [[محمد]] بن عمیر میگوید: "روزی با هشام بن حکم همکلام بودیم، او در وصف [[عصمت امام]] {{ع}} چیزی گفت که در طول مصاحبتهای خود بهتر از آن [[کلامی]] نشنیدم". محمد بن عمیر از هشام بن حکم سؤال کرد: "آیا امام {{ع}} معصوم است". هشام گفت: بله. مجدداً محمد بن عمیر سؤال کرد؛ وصف عصمت در امام {{ع}} چیست و به چه چیز شناخته میشود؟ هشام جواب داد ریشه همه گناهان در چهار چیز است و پنجمی ندارد: [[حرص]]، [[حسد]]، [[غضب]] و [[شهوت]] که هیچ یک از اینها در [[امام]] {{ع}} وجود ندارد. امام {{ع}} حریص بر [[دنیا]] نیست، زیرا تمام دنیا تحت [[اختیار]] امام و ایشان خزانهدار [[مسلمین]] است، پس بر چه چیز حرص بورزد. امام {{ع}} [[حسود]] نیست، زیرا [[انسان]] بر مافوق حسد میورزد و امام {{ع}} مافوق ندارد، پس چگونه بر زیر دستش حسد بورزد. امام {{ع}} برای چیزی از [[امور دنیا]] غضب نمیکند، مگر اینکه دنیا را بر [[آخرت]] ترجیح دهد؛ حال اینکه [[خداوند]] آخرت را برای امام {{ع}} [[محبوب]] کرده، چنانکه برای ما دنیا محبوب است. امام {{ع}} تمام توجهش به آخرت است چنانکه همه توجه ما به دنیاست، آیا دیدهای کسی که وجه [[حسن]] را برای وجه [[قبیح]] وانهد یا طعام [[نیکو]] را برای رسیدن به طعام زودگذر ترک کند یا پیراهن لطیف و نرم را نپوشد و [[لباس خشن]] به تن کند یا [[نعمت]] باقی را ترک کند و دنیای فانی را بپذیرد<ref>ر. ک: معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷؛ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴.</ref>. البته این [[روایت]] ولو مستقیماً از [[معصوم]] [[نقل]] نشده، لکن چون از ابن ابی عمیر و [[هشام بن حکم]] نقل شده و آنان مورد [[اطمینان]] بودهاند - به گونهای که حتی مراسیل آنها به عنوان مستند قابل قبول است - لااقل میتواند به عنوان مؤید سایر [[روایات]] استفاده گردد. | # روایاتی که به عوامل و ریشه [[گناهان]] اشاره میکنند و با بیان بسیار [[زیبا]] و لطیف این عوامل را در [[امام]] منتفی میدانند که در نتیجه آن، عصمت عملی امامان به دست میآید. به عنوان نمونه [[محمد]] بن عمیر میگوید: "روزی با هشام بن حکم همکلام بودیم، او در وصف [[عصمت امام]] {{ع}} چیزی گفت که در طول مصاحبتهای خود بهتر از آن [[کلامی]] نشنیدم". محمد بن عمیر از هشام بن حکم سؤال کرد: "آیا امام {{ع}} معصوم است". هشام گفت: بله. مجدداً محمد بن عمیر سؤال کرد؛ وصف عصمت در امام {{ع}} چیست و به چه چیز شناخته میشود؟ هشام جواب داد ریشه همه گناهان در چهار چیز است و پنجمی ندارد: [[حرص]]، [[حسد]]، [[غضب]] و [[شهوت]] که هیچ یک از اینها در [[امام]] {{ع}} وجود ندارد. امام {{ع}} حریص بر [[دنیا]] نیست، زیرا تمام دنیا تحت [[اختیار]] امام و ایشان خزانهدار [[مسلمین]] است، پس بر چه چیز حرص بورزد. امام {{ع}} [[حسود]] نیست، زیرا [[انسان]] بر مافوق حسد میورزد و امام {{ع}} مافوق ندارد، پس چگونه بر زیر دستش حسد بورزد. امام {{ع}} برای چیزی از [[امور دنیا]] غضب نمیکند، مگر اینکه دنیا را بر [[آخرت]] ترجیح دهد؛ حال اینکه [[خداوند]] آخرت را برای امام {{ع}} [[محبوب]] کرده، چنانکه برای ما دنیا محبوب است. امام {{ع}} تمام توجهش به آخرت است چنانکه همه توجه ما به دنیاست، آیا دیدهای کسی که وجه [[حسن]] را برای وجه [[قبیح]] وانهد یا طعام [[نیکو]] را برای رسیدن به طعام زودگذر ترک کند یا پیراهن لطیف و نرم را نپوشد و [[لباس خشن]] به تن کند یا [[نعمت]] باقی را ترک کند و دنیای فانی را بپذیرد<ref>ر. ک: معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷؛ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴.</ref>. البته این [[روایت]] ولو مستقیماً از [[معصوم]] [[نقل]] نشده، لکن چون از ابن ابی عمیر و [[هشام بن حکم]] نقل شده و آنان مورد [[اطمینان]] بودهاند - به گونهای که حتی مراسیل آنها به عنوان مستند قابل قبول است - لااقل میتواند به عنوان مؤید سایر [[روایات]] استفاده گردد. | ||
=== [[عصمت علمی]] === | === [[عصمت علمی]] === | ||
احادیثی که در باب [[عصمت علمی]] امامان وارد شده، اگرچه از حیث [[سند]] و صدور، بعضاً [[ضعیف]] و کلاً در حد [[تواتر لفظی]] و صدوری نیست، ولی [[مستفیض]] و مشهورند<ref>مستفیض و مشهور، به روایاتی گفته میشود که تعداد راویانش زیاد باشد، ولی به حد تواتر نرسد (محمدرضا مظفر، اصول الفقه، ج۲، جزء ۳، ص۱۶۳).</ref> از طرفی همه این [[روایات]] یک معنا را [[القا]] میکند و آن هم [[عصمت علمی]] [[امامان]] یعنی مصونیت ایشان از [[خطا]] و [[نسیان]] و [[سهو]] و غلط در [[علوم]] و وقایع خارجی است. این روایات به روایات [[تسدید]] امامان به وسیله [[روح القدس]] نیز معروفاند. لذا دلالت این [[احادیث]] قابل خدشه نیست. [[شیخ کلینی]] هم که از [[راویان]] مورد [[وثوق]] است، همه این روایات را در کافی [[نقل]] کرده است و این روایات مورد استناد [[اصحاب]] بوده است، پس [[ضعف سند]] هم جبران میشود. در نتیجه از این روایات میفهمیم که امامان با توجه به [[الهامات]] [[روحالقدس]] از ابتدای [[تولد]] تا لحظه [[مرگ]] با تلاش و [[مجاهدت]] نفس از [[گناه]] و [[اشتباه]] و [[نسیان]] به دورند و در سراسر [[زندگی]] هیچ اشتباه [[علمی]] هم نمیکنند»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۵۰-۵۵.</ref>. | احادیثی که در باب [[عصمت علمی]] امامان وارد شده، اگرچه از حیث [[سند]] و صدور، بعضاً [[ضعیف]] و کلاً در حد [[تواتر لفظی]] و صدوری نیست، ولی [[مستفیض]] و مشهورند<ref>مستفیض و مشهور، به روایاتی گفته میشود که تعداد راویانش زیاد باشد، ولی به حد تواتر نرسد (محمدرضا مظفر، اصول الفقه، ج۲، جزء ۳، ص۱۶۳).</ref> از طرفی همه این [[روایات]] یک معنا را [[القا]] میکند و آن هم [[عصمت علمی]] [[امامان]] یعنی مصونیت ایشان از [[خطا]] و [[نسیان]] و [[سهو]] و غلط در [[علوم]] و وقایع خارجی است. این روایات به روایات [[تسدید]] امامان به وسیله [[روح القدس]] نیز معروفاند. لذا دلالت این [[احادیث]] قابل خدشه نیست. [[شیخ کلینی]] هم که از [[راویان]] مورد [[وثوق]] است، همه این روایات را در کافی [[نقل]] کرده است و این روایات مورد استناد [[اصحاب]] بوده است، پس [[ضعف سند]] هم جبران میشود. در نتیجه از این روایات میفهمیم که امامان با توجه به [[الهامات]] [[روحالقدس]] از ابتدای [[تولد]] تا لحظه [[مرگ]] با تلاش و [[مجاهدت]] نفس از [[گناه]] و [[اشتباه]] و [[نسیان]] به دورند و در سراسر [[زندگی]] هیچ اشتباه [[علمی]] هم نمیکنند»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۵۰-۵۵.</ref>. | ||
== جمعبندی == | == جمعبندی == |