معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۶
، ۱ دسامبر ۲۰۲۲←قرآن
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←قرآن) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۱۰: | خط ۳۱۰: | ||
[[حکومت اسلامی]] | [[حکومت اسلامی]] | ||
[[هدف]] حکومت اسلامی [[تزکیه]] انسان است. «[[عدالت]]» نیز یک هدف میانی است که برای رسیدن به هدف والای تزکیه اهمیت پیدا میکند و حکومت اسلامی و تمام [[اسلام]] برای تأمین آن [[تشریع]] شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین تحولی که در [[نظام اسلامی]] اهمیت دارد و دنبال میشود، تنها به ابعاد [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] مربوط نمیشود. «فرق اساسی [[نظام الهی]] با نظامهای دیگر» این است که «انسان مادی، انسان [[معنوی]] و [[الهی]] میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۸۵.</ref> | [[هدف]] حکومت اسلامی [[تزکیه]] انسان است. «[[عدالت]]» نیز یک هدف میانی است که برای رسیدن به هدف والای تزکیه اهمیت پیدا میکند و حکومت اسلامی و تمام [[اسلام]] برای تأمین آن [[تشریع]] شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین تحولی که در [[نظام اسلامی]] اهمیت دارد و دنبال میشود، تنها به ابعاد [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] مربوط نمیشود. «فرق اساسی [[نظام الهی]] با نظامهای دیگر» این است که «انسان مادی، انسان [[معنوی]] و [[الهی]] میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۸۵.</ref> | ||
==کارکردهای [[معنویت]]== | |||
===[[نظام اخلاقی]]=== | |||
[[نظام اخلاقی اسلام]] یک [[نظام]] فردی و درونی محض نیست، اگرچه کانون اصلی آن در [[باطن]] و [[درون انسان]] جا دارد؛ ولی ابعادش به کل [[جهان]] و [[جامعه بشری]] گسترده میشود. بر اساس [[معنویت اسلامی]] همه در برابر [[جامعه]] مسئولاند، اما «[[انسان]] اگر بخواهد در وضعیت جامعه خود، [[کشور]] خود و [[زندگی]] خود، [[تحول]] ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند» و در خود «تحول درونی» به وجود آورد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱/۱۳۷۷.</ref>؛ زیرا [[خودسازی]] و تحول درونی دو پیامد مهم و سازنده دارد. نخست اینکه تحول درونی، [[راهنما]] و «واعظی در درون» انسان را بیدار میکند و در نتیجه او را نسبت به [[تعالیم]] و تربیتهای [[اولیای خدا]] نرم و پذیرا میسازد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۸/۱۳۷۰.</ref>. به این ترتیب معنویت «مایه اصلی [[رشد اخلاقی]]» به حساب میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. | |||
دوم اینکه با معنویت و [[توکل]] و [[توجه به خدا]] [[دلها]] «مستحکم و [[قوی]]» و «ساخت درونی محکم» میشود، در نتیجه میتواند به میدان «[[دیگرسازی]]» و «جهان سازی» وارد شود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۲/۱۳۷۰.</ref>. | |||
در صورتی که نگاهمان را از ابعاد گسترده نظام اخلاقی اسلام به هسته مرکزی آن متمرکز کنیم، خواهیم دید که خودسازی به عنوان محور معنویت فردی، دارای ابعاد گوناگونی است، که خودسازی [[اخلاقی]] تنها یکی از جنبههای آن را تشکیل میدهد. الف) «خودسازی از لحاظ [[علمی]] و [[فکری]]»، ب) «خودسازی از لحاظ [[نیروی جسمانی]]»، ج) «خودسازی از لحاظ [[اصلاح]] اخلاقی»، د) خودسازی از لحاظ [[معرفت دینی]] و عمل [[دینی]]»، ه) «خودسازی از لحاظ کسب [[تجربه]] برای ساختن این کشور»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۱/۱۰/۱۳۷۰.</ref>. | |||
رابطه ابعاد گوناگون خودسازی با معنویت در ادامه این نوشته روشن خواهد شد، اما باید توجه داشت که «اولین و مهمترین قدم خودسازی» این است که خود را با «نظر انتقادی» نگاه کنیم<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۹/۱۳۸۰.</ref> و با دقت خطاها و [[گناهان]] خود را ردیابی کنیم و [[انگیزهها]] ریشههای آن را از بین ببریم، تا [[روح]] و [[قلب]] در [[ارتباط]] نزدیک با [[خداوند]] و [[روحانیت]] و [[نورانیت]] قرار بگیرد. در مقابل [[معنویت]] و پیوند با خداوند، [[گناه]] است که «روح را از روحانیت میاندازد» و «معنویت را در [[انسان]] [[ضعیف]] میکند. از سوی دیگر در صحنه [[مبارزات]] [[اجتماعی]] و حرکتهای [[جامعه]] ساز «انسان را از پا در میآورد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[ترس]] از [[مبارزه]] نتیجه دوری از خداست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۲/۱۳۷۱.</ref>. همان طور که [[سستی]] و [[تنبلی]] در [[مجاهدت]] به علت [[ضعف]] [[معنوی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۸۶.</ref> | |||
===[[نظام حقوقی]]=== | |||
«[[حق]] در [[بینش]] و [[جهانبینی اسلامی]] عبارت است از قرار [[حقیقی]] [[عالم هستی]]» [[احقاق حق]]، یعنی اداره کردن عالم هماهنگ با آنچه خداوند [[آفریده]] و قرار داده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref>. بنابراین نظام حقوقی و [[قوانین]] جامعه در صورتی که بتواند [[زندگی]] و [[جامعه بشری]] را به هماهنگ با [[اراده الهی]] پیش ببرد و به طور طبیعی بستر [[رشد معنوی]] را فراهم سازد، نظام حقوقی است در غیر این صورت طاغوتی است و بهرهای از حق ندارد. [[معنویت اسلامی]] پایه و مایه [[نظام حقوقی اسلام]] است و رشد معنوی [[مردم]] [[غایت]] این نظام حقوقی است.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۸۸.</ref> | |||
===[[نظام فرهنگی]]=== | |||
[[رفتارها]]، [[رسوم]]، [[ارزشها]] و باورهایی که [[فرهنگ]] را شکل میدهند، همه تحت تأثیر نسبت انسان با معنویت هستند. معنویتگرایی یا معنویتگریزی در اولین جایی که خود را نشان میدهد، در ساحت فرهنگ است و [[باورها]] و ارزشها و رفتارهای مردم را دگرگون میکند. در جامعهای که به سوی [[حیات طیبه]] در حرکت است، ابتدا معنویت در فرهنگ این جامعه بروز پیدا میکند و سپس سایر ساحتهای زندگی آنها را هماهنگ با ارزشها و بینشهای معنوی به سامان میآورد و از رفتارها و نمادهای معنوی سرشار میسازد. | |||
معنویت برای [[بشر]] یک «[[تغذیه]] [[روحی]]» است و نمیتواند «بدون معنویت برای مدت طولانیای راحت زندگی کند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref> در فرهنگ منهای معنویت «نسلهای [[جوان]] به ستوه میآیند، خودکشی زیاد میشود، [[خانوادهها]] متلاشی میشوند و [[جوانان]] به آوارگی میافتند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>، «[[فرهنگ]] غرب» بر اساس [[بینش]] و ارزشهای مادی، در [[حقیقت]] «فرهنگ [[برنامهریزی]] برای [[فساد]] [[انسان]] است» زیرا «خداوندان [[زور]] و زر و امپراتوران [[قدرت]]» با [[توسعه]] فساد، میتوانند [[انسانها]] را به موجودات [[فاسد]] و [[مطیع]] و [[تسلیم]] و [[غافل]] از [[یاد خدا]] و [[معنویت]] تبدیل کنند. [[منافع]] آنها، جز از طریق گسترش این فرهنگ تأمین نمیشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>. | |||
چشماندازی که در فرهنگ غرب دیده میشد و در بسیاری از «رمانهای [[علمی]]، تخیلی» منعکس شده، «تهی شدن عالم از [[تفکرات]] و یا - به قول آنها - اوهام [[معنوی]] و مذهبی است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۰/۱/۱۳۶۹.</ref>. اما با توجه به ساختار وجودی و [[فطرت انسان]]، [[زندگی]] منهای معنویت دیری نمیپاید و معنویت به زندگی [[مردم]] باز خواهد گشت. در دههای اخیر [[شاهد]] هستیم که [[امپراتوری]] [[فرهنگی]] غرب میکوشد با ارائه الگوهای گوناگونی از معنویت [[ستم]] پذیرانه، روزنههای [[بیداری]] و [[نجات]] را بر روی مردم [[دنیا]] ببندد. اما این پروژهای است که ناتمام خواهد ماند؛ زیرا سالهاست که با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] [[الگو]] و فرهنگ معنوی ستم [[ستیز]] در دنیا عرضه شده است و «هرجا معنویتی عمیقتر و خالصتر و سالمتر و منطبقتر با [[فطرت بشر]] باشد، [[جاذبه]] بیشتری برای [[ملتها]] خواهد داشت»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.</ref>. امروز بازگشت به [[دین]] و معنویت آغاز شده است و «در این حرکت [[عظیم]]، [[اسلام]] آن نقطه درخشان است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱/۱۳۸۹.</ref>. در این فضا و شرایط [[نظام اسلامی]] در [[ایران]] به وجود آمد تا «[[بعثت الهی]]» را به [[بشریت]] نشان دهد و حرف نوی را به مردم دنیا عرضه کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. و نتیجه آن برای مردم دنیا که شاهد این [[انقلاب]] هستند، «بیداری [[روح]] معنویت در سرتاسر [[جهان]]» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۸۸.</ref> | |||
===[[پیشرفت اسلامی]]=== | |||
[[رشد]] مادی و [[رشد معنوی]] هر دو مورد [[نیاز انسان]] است و هیچ کس با یکی از این دو به [[تنهایی]] نمیتواند [[زندگی]] مورد [[رضای خدا]] را داشته باشد. «باید [[رشد معنوی]] را در کنار [[رشد]] مادی گذاشت»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. تا [[انسان]] از آنچه [[خداوند]] برای او [[آفریده]] و زمینه [[معرفت]] و [[بندگی]] او قرار داده، برخوردار شود. اما فراتر از این ملازمت رشد و [[پیشرفت مادی]] و [[معنوی]] موجب توفیقات بیشتر در هر یک از آنها میشود. | |||
از نظر [[اسلام]] تئوریهای صرفاً مادی که [[سرمایهگذاری]] را [[موتور]] محرک [[پیشرفت]] میدانند مردود است. مهمتر از این [[سرمایه]] [[انسانی]] است و از آن مهمتر سرمایه معنوی است. [[معنویت]] در [[ارتباط]] با پیشرفت دو اثر جدی دارد، نخست اینکه دایره بهرههای مادی را از [[هوس]] محوری به «[[نیازمندی]]» [[تغییر]] میدهد و دوم اینکه بر اساس [[قوانین عالم]] معنویت موجب [[گشایش]] گنجینههای نعمات [[الهی]] خواهد شد. برای روشن شدن موضوع دو مورد از [[ارزشهای معنوی]] را بررسی میکنیم. [[قرآن کریم]] به [[صراحت]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref> پس [[ایمان به خدا]] و عمل کردن به خواست [[خدا]] و جلب رضای او موجب افزایش [[داراییها]]، برخورداریها و نعمتهای مادی میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. | |||
مورد دیگر [[صبر]] است که قرآن کریم در این باره میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>. [[تأمل]] در مفهوم این [[آیه]] معلوم مینماید که وقتی صبر «پایان ناپذیر» میشود که متصل باشد به «منبع پایان ناپذیر [[ذکر الهی]]». در این صورت همه [[مشکلات]] و موانع که با همه بزرگیشان محدودیت و انتهایی دارند، در برابر صبر پایان ناپذیر و محدود خواهند بود. به این ترتیب همه قلهها فتح شدنی است. «قلههای [[دنیا]] و [[آخرت]]، هر دو»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۶/۱۳۸۷.</ref>. | |||
بنابر این «توهم [[تقابل]] و تضاد میان [[عقلانی]] زیستن و [[توسعه]] یافتگی از یک طرف، و [[معنوی]] زیستن و [[اخلاقی]] زیستن از طرفی دیگر» یک خطای بزرگ است که [[انسان]] را از [[رشد]] و مادی و معنوی مطلوب [[محروم]] میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۰.</ref> | |||
===[[آموزش و پرورش]]=== | |||
اساس آموزش و پرورش این است که انسان را در جهت دستیابی به [[هدف]] خلقتش که [[شکوفایی معنوی]] و [[معرفت]] و [[بندگی]] خداست، آماده کند. [[علوم]] گوناگون مطالعه [[قدرت]] و [[علم]] و [[لطف]] و [[خالقیت]] [[خداوند]] هستند و به این ترتیب «[[دانش]] یک [[ارزش]] است. به [[برکت]] دانش، [[معرفت خدا]] هم آسان میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۵/۶/۱۳۸۷.</ref>. | |||
مراحل آموزش و پرورش و ابعادی که باید در این [[نظام]] [[پوشش]] مناسب پیدا کنند، سه محور را شامل میشود. نخست [[تربیت]] «[[فکر]]» است به این معنا که «بنیه [[اعتقادی]]» او تقویت شود و بتواند در برابر «عوامل سلبی و معارض» [[مقاومت]] کند. گذشته از این بتواند «روی محیط خود اثر بگذارد» و «نورافشانی» کند. | |||
دوم تربیت [[قلبی]] و [[روحی]] است به این معنا که «حالت [[خشوع]]» و «حالت ذکر و [[توجه به خدا]]» در وجود او ایجاد شود. اگر پرورش روحی نباشد پرورش [[فکری]] کمکی به [[سعادت]] نخواهد کرد. با تربیت روحی «[[استقامت]] فکری بیزوال خواهد شد». | |||
سوم تربیت [[رفتاری]] که با نشان دادن [[رفتار]] درست و [[الگوی عملی]] امکان پذیر است. «رفتار درست» حتی افراد «معاند» رام میکند و به زانو در میآورد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۱.</ref> | |||
===[[نظام عبادی]]=== | |||
[[عبادت]] پوستهای است برای [[حفاظت]] از [[معنویت]] درونی انسان و از این منظر همه [[عبادات]] جلوه معنویتی هستند که در [[قلب]] [[عابد]] جا دارد و در قالب [[مناسک]] و [[اعمال عبادی]] نمود پیدا میکند. عبادات دو کارکرد اساسی در ساختار معنوی [[اسلامی]] دارند. نخست اینکه در متن [[زندگی مادی]] و تلاش و [[مجاهدت]] [[دنیوی]]، [[دنیا]] و [[زندگی]] این جهانی را به منزله گذرگاه و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] و [[شکوفایی معنوی]] تثبیت میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۷۵.</ref>. در این میان [[نماز]] برجستهترین عبادتی است که «هیچ وسیلهای مستحکمتر و دایمیتر از نماز برای [[ارتباط]] میان [[انسان]] با [[خدا]] نیست. مبتدیترین [[انسانها]] رابطه خود با خدا را به وسیله نماز آغاز میکنند. برجستهترین [[اولیای خدا]] نیز [[بهشت]] [[خلوت]] انس خود با [[محبوب]] را در نماز میجویند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۷/۱۳۷۰.</ref>. | |||
از سوی دیگر جلوه [[معنویت]] درونی به صورت [[اعمال]] ظاهری، نمادی است که یاد معنویت را در دلهای سایر [[مردم]] زنده میکند و [[روح]] معنویت را در زندگی آنها میدمد. به ویژه [[عبادات]] جمعی نظیر نمازهای [[جماعت]] به ویژه نمازهای [[اعیاد بزرگ اسلامی]] که دو جهت سازنده دارد: «یک جهت آن [[توجه به خدا]] و معنویت و دیگر جهتش تجمع همه [[مسلمین]]، حول یک محور واحد است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. | |||
[[عبادت]] بزرگی دیگری که در جنبه [[سازندگی]] [[جامعه]] و [[شکوفایی]] معنویت جمعی نقش دارد [[حج]] است، که نقش بارزی «در جهت ایجاد [[حیات طیبه]] [[امت اسلامی]] و [[نجات]] آن از زنجیرها و غلهای [[استعباد]] و [[استبداد]] و خداوندان [[زر و زور]] و تزریق روح [[عزت]] و [[عظمت]] به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن» دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۱.</ref> | |||
===[[نظام سیاسی]]=== | |||
هزاران سال است که مردم دنیا در تیرهروزی زندگی میکنند، غیر از دورانهای کوتاهی در [[زمان]] [[حکومت]] برخی از [[پیامبران]] و دوران کوتاه [[حکومت امام علی]]{{ع}}. علت مشکل عدم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و مبنا قرار گرفتن معنویت برای [[سیاست]] است. «[[اعراض]] از معنویت و [[دین]]» [[رذایل]] [[انسانی]] را برجسته میکند و در این شرایط «عدهای [[مستکبر]] و عدهای مستضعفاند». امروزه با همه پیشرفتهای چشمگیر [[بشر]] وقتی به اصل زندگی انسانها نگاه میکنیم میبینیم که «تیرهروزیهای امروز بشر، با چند هزار سال پیش تفاوتی نکرده است» و «بنای دنیا، بنای استکباری است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. | |||
در هم شکستن این [[نظام]] استکباری و [[ظالمانه]] با تکیه بر [[دین]] و [[معنویت]] امکان پذیر است و «[[قیام]] به [[عدل]] و [[حاکمیت الهی]]، [[هدف]] بزرگ [[ادیان]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۵/۱۳۷۰.</ref>. همه [[مشکلات]] امروز [[بشر]] «ناشی از عدم [[تزکیه]] [[انسان]] است» «اما در راه این هدف، مرحله دیگری هم وجود دارد و آن، تشکیل نظام و [[جامعه اسلامی]] است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بارزترین نشانه [[جامعه]] عادلانه که تحقق آن آرزوی [[پیامبران]] بوده، این است که «[[حکومت]] در آن جامعه، تحمیلی، [[فاسد]] و [[ضد]] مردمی نباشد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۷۰.</ref>. در این شرایط [[مردم]] به [[تحول]] [[معنوی]] خواهند رسید و راه تزکیه گشوده میشود. [[انقلاب اسلامی ایران]] با تکیه بر معنویت مردی بزرگ که زندگیاش را [[وقف]] [[نجات]] مردم از [[ظلم]] و [[استکبار]] کرده بود و توانست قلبها را با خود همراه کند، الگویی را به [[دنیا]] نشان داد، که دموکراسیهای ادعایی را [[رسوا]] کرد و «بعد از این، در هیچ جای دنیا، علیرغم خواست تودههای میلیونی مردم، نمیشود حکومت را ادامه داد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.</ref>. | |||
در [[نظام سیاسی]] که مبتنی بر معنویت شکل گرفته [[مسئولان]] خود را [[کارگزار]] [[خدا]] میدانند و قدمی بر خلاف رضای او و خارج از مسیر [[انجام وظیفه]] برنمیدارند و میدانند که در همه [[کارها]] «دست [[قدرت الهی]]» است که عمل میکند و آنها «وسائلی» هستند تا [[اهداف الهی]] را محقق کنند و به [[بندگان]] او [[خدمت]] برسانند و توجه داشته باشند که هرگونه [[تخلف]] و بیلیاقتی باعث میشود که از این میدان کنار گذاشته شوند. {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}<ref>«خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>؛ «بار [[خدا]] بر [[زمین]] نمیماند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۶/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۲.</ref> | |||
===[[نظام قضایی]]=== | |||
[[هدف پیامبران]] از [[تعلیم]] و [[پرورش معنوی]] [[انسانها]] برقراری [[قسط]] بوده است. قسط یعنی «[[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. آن چیزی که ما امروز از آن به «[[عدالت اجتماعی]]» تعبیر میکنیم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین «[[قوه قضائیه]] برای عدل است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> و تلاش برای [[برقراری عدالت]] یعنی [[مبارزه با ظلم]] که نیاز به [[نیروی معنوی]] بالایی دارد، مدیران و [[قضات]] و قوه قضائیه تنها با تکیه بر نیروی معنوی میتوانند [[وظایف]] خود را به [[درستی]] انجام ده دهند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۴.</ref> | |||
===نظام [[دفاعی]] و [[امنیتی]]=== | |||
[[مبارزه]] با نیروهای استکباری [[جامعه]] برای [[رشد]] و [[شکوفایی معنوی]] [[مردم]] و [[تزکیه]] انسانها [[ضرورت]] دارد. «[[استکبار]] یعنی ایستادن در برابر [[حق]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۸/۱۳۷۵.</ref> و علت پیدایش آن [[جهالت]] است. «[[جاهلیت]] یعنی مقابله با حق» که در طول [[تاریخ]] موجب پیدایش گروهی به نام [[مستکبر]] و گروهی زیردست به نام [[مستضعف]] شده است. «این جاهلیت، امروز هم هست؛ با شکل مدرن، با استفاده از [[دانش]]، با استفاده از فناوریهای پیشرفته، با استفاده از [[سلاح]] هستهای» هم از این رو جاهلیت مستقر امروز [[دنیا]] را «جاهلیت مدرن» مینامیم<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۸۹.</ref>. | |||
بدون مبارزه با استکبار دستیابی به [[حیات طیبه]] امکان ندارد. به همین علت «کریمه [[قرآن]]، [[اعتماد به ستمگران]] را ممنوع میسازد و به [[پیروان]] خود میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref><ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۴/۱۳۸۶.</ref>. همیشه [[جاهلان]] دنیا مقابل حرکت [[پیامبران]] میایستادند؛ زیرا پیامبران با [[بیداری]] مردم، [[منافع]] زیاده خواهانه [[مستکبران]] را [[تهدید]] میکردند. اما در این مصاف همیشه «[[جبهه]] [[متکبر]] و مستکبر» عقب نشسته و «تاریخ روزبهروز [[تکامل]] پیدا کرده است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. | |||
برای مبارزه با استکبار و [[ستم]]، [[خودسازی]] لازم است و کسانی که مبارزه درونی کرده باشند، میتوانند در برابر مستکبران بایستند و معنای [[حقیقی]] [[جهاد]] هر دو جنبه را در بر میگیرد: «هم [[مجاهدت]] درون خود، هم مجاهدت در محیط بیرون»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۷.</ref>. | |||
جهاد درونی و بیرونی تأثیرات متقابلی بر هم دارند. وقتی [[انسان]] وارد میدان جهاد با [[مستکبران]] میشود، درون او نیز رو به [[تزکیه]] میرود، سخنان مجاهدانی که از جام [[شهادت]] نوشیدند جریان «[[حکمت]] [[معنوی]]» و تجلی «[[نورانیت]] [[الهی]]» است، که بسیار درسآموز و سازنده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. از سوی دیگر وقتی [[معنویت]] [[رشد]] میکند، «[[دلها]] مجذوب آن میشود» و به دنبال آن [[ارادهها]] حرکت میکند و نیروهای عظیمی به وجود میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. «[[قدرت]] [[دین]] و معنویت، از قدرت [[مادیت]] و [[پول]] و [[سلاح]] بیشتر است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۷/۱۳۶۹.</ref>. | |||
نیروی معنویت که با [[وارستگی]] و قطع [[تعلقات دنیوی]] به دست میآید، وقتی به [[امور دنیوی]] معطوف میشود، [[معجزه]] خواهد کرد. گویی نیرویی ماورایی جریان یافته و [[اراده]] و [[قدرت خدا]] در عالم اثر میگذارد. علت این قدرت عظیمی که در معنویت نهفته، این است که «وقتی ملتی خودش را در [[خدمت]] [[خدا]] و [[اهداف الهی]] میگذارد، خدا هم تمام نیروهای [[عالم طبیعت]] را در خدمت آن [[ملت]] قرار میدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۶۸.</ref>. | |||
[[مجاهد]] کسی است که [[وارسته]] از [[دنیا]] در دنیا تلاش و [[مبارزه]] میکند و دنیا را گذرگاهی برای [[آخرت]] و [[ابدیت]] و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] میداند؛ هم از این رو به همه میدانهای [[دنیوی]] وارد میشود و همه آنها را میدان مبارزه و مجاهدت میداند. «مجاهدت در همه اشکالش؛ مجاهدت [[علمی]]، مجاهدت عملی - و آنجایی که لازم است، مجاهدت نظامی - و [[ایمان]] و جهاد را از دست ندهند». این مجاهدت «راه [[پیروزی]] نهایی و کامل» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۸۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۴.</ref> | |||
===[[تمدن اسلامی]]=== | |||
[[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «[[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از [[معنویت]] به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «[[عقل]] بشری» که «مطلق» انگاشته میشد، جایگزین گردید. اما [[ناتوانی]] عقل از [[فهم]] همه [[حقایق]] عالم و یافتن ساختار درست [[زندگی]] به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و [[اصول عقلی]] و [[علمی]] را به [[شکاکیت]] کشاندند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. | |||
[[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش [[نماز]] میخواند، [[حج]] میرود و سایر [[طاعات]] را انجام میدهد. از این مهمتر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشهای که خدای متعال برای زندگی معین میکند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | |||
«نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد [[تمدن اسلامی]] است. گامهای دیگر به ترتیب عبارتاند است: «[[دولت اسلامی]]»، «[[کشور اسلامی]]»، «تمدن اسلامی یا بین الملل [[اسلامی]]» این مراحل با [[تقوا]] محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای [[جماعت]] و [[امت]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۶.</ref> | |||
===[[آزادی]]=== | |||
آزادی یعنی حذف موانعی بر سر راه [[شکوفایی]] استعدادهای [[انسانی]] قرار دارد، بنابراین آزادی باید بر اساس [[ساختار وجودی انسان]] و چگونگی [[آفرینش]] او تعریف شود. آزادی با این ابعاد در [[حقیقت]] آزادی [[فطرتها]] و عقلهاست و رهاورد [[بعثت پیامبر]] است. [[پیامبران]] [[انسانها]] را از [[هواهای نفسانی]] و نیز [[سلطه]] و [[ستمها]] [[آزاد]] میکنند و [[بندگی]] و [[دلدادگی]] به [[خداوند]] را پیشنهاد میکنند. در مقابل «[[ظلم پذیری]]» نتیجه «[[پیروی]] از [[هواهای نفسانی]]» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. | |||
در [[نظام اسلامی]] و [[تمدن اسلامی]] با «سلطههای [[شیطانی]]» و «نظامهای مبتنی بر «[[زور]] و [[قلدری]] و زاینده [[ظلم]]، [[جهل]]، [[اختناق]]، [[استبداد]]، [[تحقیر]] [[انسان]] و [[تبعیض]] نژادها» به شدت [[مبارزه]] میشود و به جز آنان «با همه [[انسانها]] – چه هم [[کیش]] و چه ناهم کیش – به [[محبت]] و مساعدت» [[رفتار]] میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۷.</ref> | |||
===[[عدالت]]=== | |||
«در بنای یک [[جامعه]]، عدالت از همه چیز مهمتر است» و [[حقیقت]] آن در عرصه عینی جامعه «[[عدم تبعیض]] در [[حقوق]] و حدود و [[احکام]] است». هم حقوق و مزایای مادی در جامعه باید به دور از تبعیض [[توزیع]] شود و هم حدود و [[احکام دینی]] بدون تبعیض به [[اجرا]] گذاشته شود. به این ترتیب برای تثبیت [[تمدن]] [[معنوی]] و [[اسلامی]] که پس از تمدنهای [[ظالمانه]] روی کار میآید نخستین گام «عدالت، یعنی کمک به [[مردم]] [[محروم]] و [[ضعیف]]» است. سپس در عرصه [[نظامسازی]] و ایجاد [[کشور اسلامی]] «عدالت، یعنی این که برنامهها و حرکت کلی [[کشور]]، در جهت تأمین [[زندگی]] [[مستضعفان]] باشد». برای تحقق این [[ارزش]] والا باید بینشها و [[افکار]] تبعیض آمیز [[اصلاح]] شود، در این ساحت «عدالت، یعنی اینکه عده خاصی برای خودشان [[حق]] ویژهای قایل نباشند» و سرانجام به معنای کامل عدالت خواهیم رسید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. | |||
آنچه عدالت را تضمین میکند، انسان [[معتقد]] جازم عازم با [[اراده]] [[خداترس]] است. از [[خدا]] بترسد، از غیر خدا نترسد. {{متن قرآن|فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ}}<ref>«پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> را [[خدای متعال]] در [[قرآن]] میفرماید. اگر این شد، آن وقت با این دستگاههای متنوع و امروزی و خوب، میشود به عدالت به طور کامل رسید. اگر این اراده نبود، در این اراده [[سستی]] و اختلال ایجاد شد، هیچ کدام از این دستگاهها به خودی خود عدالت را تأمین نخواهد کرد، بلکه گاهی حتی زمینه میشود برای [[بیعدالتی]]. با [[معنویت]] و [[ترس از خدا]] [[عدالت]] برقرار میشود، بدون معنویت نظامهای [[اداری]] و «دستگاههای متنوع و امروزی» گاهی «زمینه» عدالت میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۷.</ref> | |||
===[[استقلال]]=== | |||
[[مستکبران]] برای [[حفظ]] [[تسلط]] بر [[مردم]]، باید از «[[بیداری]]» آنان جلوگیری کنند و به فسادشان میکشند، کسی که به [[فساد]] کشیده شد، [[شهامت]] [[مبارزه]] را از دست میدهید. «[[تشکیلات]] [[صهیونیستی]]، برای فساد [[نسل]] [[بشر]]، از حدود صد و پنجاه سال پیش، شروع به [[برنامهریزی]] و [[اشاعه فساد]] و [[فحشا]] کردهاند. آنها [[زنها]] را از [[عفت]] بشری خارج ساختند؛... همچنین مردها را به فساد و [[راحتطلبی]] و [[تنبلی]] و عشرتجویی و مصرفگرایی کشاندند و به قبول وضع [[زندگی]] [[حیوانی]] وا داشتند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>. | |||
معنویت [[روح]] بیداری را در مردم میدمد و آنها را متوجه عظمتهای [[انسانی]] و [[شکوه]] و [[پاکی]] [[الهی]] میکند، در این صورت دیگر [[پلیدی]] را نخواهند پذیرفت و زیر [[سلطه]] کسی نخواهند رفت. [[انسان]] اگر به خود بیاید و خود را از منظر [[معنوی]] و الهی بشناسد، در برابر هیچ کس غیر از [[خدا]] سر [[تعظیم]] فرود نخواهد آورد و [[توحید حقیقی]] در زندگی او تحقق مییابد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۹۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |