پرش به محتوا

تهاجم فرهنگی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
[[خانواده]] [[مشروع]] برای [[کودکان]] [[احساس]] [[افتخار]] و [[عزت]] دارد و نیز خانواده مشروع برای [[تربیت]] [[نسل]] [[آینده]] بالاترین [[استعداد]] را دارد؛ اما در مقابل، روابط جنسی [[نامشروع]] همواره اشخاص را با احساسی از [[گناه]] و [[اضطراب]] [[آزار]] می‌دهد. از این جهت [[دشمن]] می‌خواهد با [[ترویج فساد]]، روحیه نشاط، فعالیت و تلاش در راه خدا را از [[ملت ایران]] بگیرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار خانواده‌های معظم شاهد، جانبازان، آزادگان و ایثارگران استان آذربایجان غربی، ۲۷/۶/۱۳۷۵.</ref>. [[هدف]] دشمن از گسترش مواد مخدر و ترویج فیلم‌های مهیج [[شهوت]]، سلب [[احساسات]] [[دینی]] از [[مردم]] است تا [[جوانان]] بی‌تفاوت، بی‌غیرت و بی‌اعتنا به [[ارزش‌ها]] گشته و دلسپرده به [[شهوات]] و [[غرق]] در [[فساد]] و در مواد مخدر باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم آذربایجان به مناسبت روز ۲۹ بهمن، ۲۸/۱۱/۱۳۸۶.</ref>.
[[خانواده]] [[مشروع]] برای [[کودکان]] [[احساس]] [[افتخار]] و [[عزت]] دارد و نیز خانواده مشروع برای [[تربیت]] [[نسل]] [[آینده]] بالاترین [[استعداد]] را دارد؛ اما در مقابل، روابط جنسی [[نامشروع]] همواره اشخاص را با احساسی از [[گناه]] و [[اضطراب]] [[آزار]] می‌دهد. از این جهت [[دشمن]] می‌خواهد با [[ترویج فساد]]، روحیه نشاط، فعالیت و تلاش در راه خدا را از [[ملت ایران]] بگیرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار خانواده‌های معظم شاهد، جانبازان، آزادگان و ایثارگران استان آذربایجان غربی، ۲۷/۶/۱۳۷۵.</ref>. [[هدف]] دشمن از گسترش مواد مخدر و ترویج فیلم‌های مهیج [[شهوت]]، سلب [[احساسات]] [[دینی]] از [[مردم]] است تا [[جوانان]] بی‌تفاوت، بی‌غیرت و بی‌اعتنا به [[ارزش‌ها]] گشته و دلسپرده به [[شهوات]] و [[غرق]] در [[فساد]] و در مواد مخدر باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم آذربایجان به مناسبت روز ۲۹ بهمن، ۲۸/۱۱/۱۳۸۶.</ref>.
عوامل داخلی، [[دشمن]] به ویژه از دهه هفتاد تا نیمه‌های دهه هشتاد، تلاش زیاد و آشکاری در این زمینه داشتند و با [[تمسک]] به [[شعار]] [[آزادی]]، تلاش داشتند [[نظام اسلامی]] را مجبور به پذیرش فساد نمایند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمع کثیری از مردم قم، ۱۹/۱۰/۱۳۷۹.</ref>. برخی از این عوامل حتی تا سطح مسئولیت‌های بالا، آن هم در [[امور فرهنگی]] رسیده بودند و از این موقعیت برای [[ترویج]] شهوات استفاده می‌کردند. در این دوره، [[رهبر معظم انقلاب]] [[نگرانی]] بسیاری از این مسأله داشت<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور، ۲۱/۵/۱۳۷۱.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۱۸.</ref>
عوامل داخلی، [[دشمن]] به ویژه از دهه هفتاد تا نیمه‌های دهه هشتاد، تلاش زیاد و آشکاری در این زمینه داشتند و با [[تمسک]] به [[شعار]] [[آزادی]]، تلاش داشتند [[نظام اسلامی]] را مجبور به پذیرش فساد نمایند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمع کثیری از مردم قم، ۱۹/۱۰/۱۳۷۹.</ref>. برخی از این عوامل حتی تا سطح مسئولیت‌های بالا، آن هم در [[امور فرهنگی]] رسیده بودند و از این موقعیت برای [[ترویج]] شهوات استفاده می‌کردند. در این دوره، [[رهبر معظم انقلاب]] [[نگرانی]] بسیاری از این مسأله داشت<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور، ۲۱/۵/۱۳۷۱.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۱۸.</ref>
==مقابله با [[تهاجم فرهنگی]]==
===مبانی نظری طراحی راهبردهای مقابله با تهاجم فرهنگی===
یکی از وجوه هویتی [[حیات انسانی]]، [[سیطره]] [[نظام ارزشی]] بر آن است. وجود مفاهیم ارزشی چون [[حق و باطل]]، [[خیر و شر]]، [[مصلحت]] و [[مفسده]]، [[حسن و قبح]]، [[طیب]] و [[خبیث]] و مانند اینها نشانه کافی بر این ادعاست. دو مفهوم اساسی ارزشی در دیدگاه [[اسلامی]]، مفهوم حق و باطل است. این مفاهیم به کرات در [[قرآن کریم]] به کار رفته‌اند. [[رهبر انقلاب]] بر اساس قرآن کریم، این دو مفهوم را معیار اساسی [[ارزش]] سنجی خود قرار داده است.
بر این اساس، تهاجم فرهنگی غرب، [[تهاجم]] [[فرهنگ]] [[باطل]] برای نابودکردن [[حق]] است. بررسی این مفاهیم، مبنای نظری تعریف تهاجم فرهنگی و نیز راهبردهای مقابله با آن است. بر این اساس، سه مسأله اساسی در رابطه با حق بررسی خواهد شد: [[هویت]] و [[معیار حق]]، کار ویژه حق، [[راهبرد]] حق<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۴/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. پاسخ مفصل به این [[پرسش‌ها]]، شاید از حوصله این نوشتار خارج باشد؛ اما باید پاسخی اجمالی به آنها از دیدگاه [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] داشت تا مبنای نظری راهبردهای مقابله با تهاجم فرهنگی روشن شود.
یکی از مسائلی که در طول [[تاریخ]] [[بشر]] و [[تاریخ انبیاء]]، نقطه دشوار [[زندگی]] [[انسان‌ها]] به حساب می‌آید، مسأله تشخیص حق از باطل است. به جز کسانی که وجودشان به [[آتش]] [[قهر الهی]] تبدیل شده است و [[مظهر]] شیطان‌اند، هر [[انسان]] [[عاقل]] و منصف و دارای [[صفات انسانی]]، می‌خواهد از باطل اجتناب کند و به حق [[گرایش]] پیدا نماید. اما تشخیص حق از باطل همیشه آسان نیست و [[شیاطین]] همواره حق و باطل را ممزوج کرده‌اند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان نهادها و سازمان‌های خدماتی و حمایت کننده از مستضعفان و محرومان، ۱۲/۷/۱۳۶۸؛ دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref>. دوران دشوار هر انقلابی، دوران ممزوج شدن حق و باطل و غبارآلود شدن فضا است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۷/۶/۱۳۷۰؛ دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، ۲۹/۱۰/۱۳۸۸.</ref> و [[بشر]]، بارها چوب [[اشتباه]] [[حق و باطل]] را خورده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان نهادها و سازمان‌های خدماتی و حمایت کننده از مستضعفان و محرومان، ۱۲/۷/۱۳۶۸.</ref>؛ اشتباهی که قابل [[بخشش]] نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۶/۲/۱۳۶۹.</ref> و البته نزد [[دشمن]] نیز تمیز [[حق]] از [[باطل]] قابل بخشش نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مردم مشهد و زائران حضرت علی بن موسی الرضا{{ع}}، ۴/۱/۱۳۷۵.</ref>. در چنین وضعی [[روشنگری]]، شاخص و مایز معین کردن، معنا پیدا می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان نهادها و سازمان‌های خدماتی و حمایت کننده از مستضعفان و محرومان، ۱۲/۷/۱۳۶۸؛ دیدار جمعی از طلاب و روحانیون، ۲۲/۹/۱۳۸۸.</ref>.
مهم‌ترین رکن مایز و شاخص تشخیص حق از باطل، [[شناسایی]] [[هویت]] حق است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در شروع درس «خارج فقه»، ۲۰/۶/۱۳۷۳.</ref>. حق در [[بینش]] و [[جهان بینی اسلامی]] «قرار [[حقیقی]] عالم وجود» تعریف می‌شود و با [[استشهاد]] به [[آیات قرآن کریم]] [[تأیید]] می‌شود. منظور از قرار حقیقی عالم وجود، همان نظامی است که [[خدا]] آن را [[آفریده]] است؛ همان که محصول [[حکمت الهی]] است و باید چنان باشد و چنان [[سیر]] کند که [[مطابق واقع]] و حکمت الهی باشد. حق آن چیزی است که بنای [[خلقت]] بر آن است: {{متن قرآن|مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«ما آن دو را جز به حقّ نیافریده‌ایم» سوره دخان، آیه ۳۹.</ref><ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref>؛ حق، مبنای [[آفرینش الهی]] است؛ یعنی همان چیزی که باید باشد و همان چیزی که همه مجاهدت‌های [[مجاهدان]] [[عظیم]] [[تاریخ]] و عالم، برای رسیدن به آن است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در شروع درس «خارج فقه»، ۲۰/۶/۱۳۷۳.</ref>. [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] مهم‌ترین [[وظیفه]] [[بشر]] را [[اطاعت]] و [[عبادت]] [[حق‌تعالی]] می‌خواند و این اطاعت را به معنای هماهنگ شدن او با حرکت کلی عالم می‌داند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹؛ دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۰/۳/۱۳۸۰.</ref>.
[[باطل]] در برابر [[حق]] است؛ یعنی آن چیزی که بر خلاف [[سنت الهی]] در [[آفرینش]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۱۹/۴/۱۳۸۹.</ref>. به این جهت است که [[پرچم حق]] نمی‌تواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد یا باطل حق را بپذیرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دانشگاه امام حسین{{ع}}، ۱۷/۸/۱۳۷۴؛ جمع ده‌ها هزار نفر از راهیان نور و قشرهای مختلف مردم در پادگان دوکوهه، ۹/۱/۱۳۸۱.</ref>. منشاء اصلی باطل [[خودبینی]] در برابر خدابینی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۳۰/۱/۱۳۶۹.</ref>. اگرچه منشاء اصلی باطل منیت است؛ اما شاخه‌های باطل مناشئ خاص خود را دارند. برای نمونه، میل به [[اشرافیت]] یا [[جهل]] و [[غفلت]] از مهم‌ترین مناشئ بسیاری از شاخه‌های باطل هستند.
نسبی‌انگاری در تشخیص مصداق [[حق و باطل]] پذیرفتنی نیست؛ حق مطلق وجود دارد، باطل مطلق هم وجود دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان، نویسندگان و هنرمندان «دفتر هنر و ادبیات مقاومت» حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۲۵/۴/۱۳۷۰؛ جمع دانشجویان دانشگاه تهران، ۲۲/۲/۱۳۷۷.</ref>. [[اسم اعظم]] حق در وجود [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} تجلی داشت<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۳۱/۳/۱۳۷۹.</ref> و از نظر پیغمبر اکرم{{صل}}، [[میزان حق]]، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مردم بوشهر، ۵/۴/۱۳۸۹.</ref>؛ بلکه [[اهل بیت]]{{عم}} همه معیار و مایز حق و باطل‌اند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از طلاب و روحانیون، ۲۲/۹/۱۳۸۸.</ref> و همه چیز آن بزرگواران [[الگو]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان و شرکت کنندگان کنفرانس جهانی اهل بیت{{عم}}، ۴/۳/۱۳۶۹؛ خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۶/۹/۱۳۸۰.</ref>. [[قرآن]] و [[سنت]] معیار اساسی برای تشخیص حق از باطل خواهند بود. به تبع این معیار، معیارهای فرعی دیگری نیز قابل طرح‌اند. برای نمونه هر کار و حرکتی که در جهت [[مصلحت]] و [[خواست مردم]] [[مسلمان]] و [[آگاه]] باشد، [[حق]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان نهادها و سازمان‌های خدماتی و حمایت کننده از مستضعفان و محرومان، ۱۲/۷/۱۳۶۸.</ref>.
معیار فرعی دیگر، خوشایندی و ناخوشایندی [[دشمن]] است. اگر عملی خوشایند دشمن باشد، باید در [[حقانیت]] آن تردید کرد؛ اما اگر عملی ناخوشایندی دشمن را در پی داشت و به [[بدگویی]] و فشار وی منجر شد، می‌توان به آن [[اطمینان]] کرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار هزاران تن از دانشجویان و دانش آموزان، ۱۲/۷/۱۳۷۸.</ref>. بر این مبنا، [[احقاق حق]] یعنی اداره کردن و پیش بردن [[عالم هستی]] بر آن اساس که [[خدا]] [[آفریده]] و [[سرشت]] آن را قرار داده و حق و ناحق آن را تعیین کرده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref>. [[قضات]] کسانی‌اند که به حق کمر بسته‌اند؛ یعنی به تضمین اجرای صحیح آن چیزی که قرار اصلی هستی و [[آفرینش]] [[حق‌تعالی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref>. احقاق حق [[واجب]] مطلق است و هیچ بهانه و شرطی برای تقیید یا تخصیص آن وجود ندارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۴/۴/۱۳۶۹.</ref>. بنابراین، [[اولیای الهی]] برای احقاق حق، [[جبهه حق]] را در طول [[تاریخ]] در برابر [[جبهه]] [[باطل]] شکل دادند تا حقایقی را که [[انسان‌ها]] برای نزدیک شدن به [[فلاح]] و [[رستگاری]] باید بدانند، هم در [[ذهن]] انسان‌ها و هم در واقع [[زندگی]] انسان‌ها تحقق ببخشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم، ۴/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. این همان [[هدف]] اعلای [[انسان]] است: وصول به حق، رسیدن به [[قرب]] [[باری تعالی]] و [[تخلق]] به [[اخلاق الهی]] که با [[حیات طیبه]] برآورده می‌شود؛ یعنی زندگی در [[راه خدا]] و برای رسیدن به هدف‌های عالی<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حضرت رضا{{ع}}، ۲۹/۱/۱۳۷۰.</ref>. البته روشن است که بیان [[وظیفه]] [[جبهه حق]] [[ساده]] است، اما عمل به آن تلاش، [[همت]]، پیگیری و استفاده از [[علم]] و [[عقل]] و [[تدبیر]] و [[همکاری]] را لازم دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان قوه قضانیه و خانواده شهدای هفتم تیر، ۷/۴/۱۳۸۳.</ref>.
مهم‌ترین کارویژه [[حق]] [[عدالت]] است و بلکه در نهایت یک چیزند و یک معنا و یک [[حقیقت]] دارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. عدالت یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن، بر طبق حق عمل کردن، و حق هر چیز و هر کسی را به او دادن<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف. مردم، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. به این جهت است که سخن از عدالت و وصف آن نیز آسان است؛ اما در عمل، رسیدن به عدالت و شناختن موارد و مصادیق عدالت مشکل است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. عدالت و [[عدم تبعیض]] و ارزش‌گذاری بر اساس حق یک اصل بنیادین است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، ۱۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. باید دیوان‌سالاری در جهت عدالت [[سازماندهی]] و تنظیم شود؛ زیرا ملاک و اصل عدالت، [[اجرای عدالت]]، [[احقاق حق]] و ابطال [[باطل]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان قوه قضائیه و خانواده شهدای هفتم تیر، ۷/۴/۱۳۸۳.</ref>. اگر دیوان‌سالاری و [[تشکیلات]] [[دولت]] عدالت را مختل می‌کند، [[مضر]] است.
[[جبهه]] باطل کارویژه مستقلی ندارد؛ بلکه تنها در پی [[کارشکنی]] و اختلال در کار حق و پف کردن به [[نور]] حق است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی (ره) مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>؛ اما وقتی [[نور خدا]]، نور [[توحید]]، نور عدالت، نور [[احساس]] [[شرف]] به [[عبودیت]] [[خداوند]]، در [[دل]] [[انسان‌ها]] و ملتی درخشید، هیچ دستی نمی‌تواند آن را خاموش کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در بازدید از دانشگاه امام حسین{{ع}}، ۲۶/۱/۱۳۸۸.</ref>.
[[انبیاء]] در پی [[مردم]] گم گشته بودند تا آنها را به صراطی [[هدایت]] کنند که مستقیم است و در آن مانعی بر سر [[شکوفایی]] استعدادهای [[فطری]] او وجود ندارد. اساس همه این تلاش‌ها این [[بینش]] است که نهایت این عالم، نهایت [[غلبه حق بر باطل]]، [[صلاح]] بر [[فساد]] و قوای خیر بر قوای [[شر]] است؛ اگر چه وصول کامل و تام به این [[هدف]] در دوره [[حکومت]] [[ولی عصر]] (ارواحنا فداه) محقق خواهد شد. این بینش یک نقطه از نقاط [[جهان‌بینی اسلامی]] است که در آن هیچ‌گونه تردیدی نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref> و آن را [[سنت الهی]] می‌خوانند. در واقع آن بینش به این تلاش‌ها معنا داده و [[نور]] [[امید]] را روشن نگه می‌دارد. ایشان بارها و بارها با تعبیرات مختلف بر این بینش تأکید می‌کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۹/۱۱/۱۳۷۲؛ اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی (ره) مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶؛ ۲۳/۶/۱۳۷۶؛ دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۰/۳/۱۳۸۰؛ جمع یکصد و ده هزار نفر از نیروهای بسیجی شرکت کننده در اردوی رزمی- فرهنگی علویون، ۲۱/۸/۱۳۸۰؛ دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰؛ پیام به حجاج بیت‌الله الحرام، ۱۸/۱۱/۱۳۸۱؛ بازدید از ابتکارات و دستاوردهای نظامی نیروی هوایی سپاه، ۲۹/۴/۱۳۸۲؛ پیام به کنگره عظیم حج، ۱۷/۹/۱۳۸۷.</ref>. [[استدلال]] اساسی بر [[قطعی]] بودن [[غلبه]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]] این است که جریان [[تکوین]] بر اساس حق است و اگر [[انسان]] [[حیات]] خود را بر اساس حق تنظیم نماید، هماهنگ با [[نظام]] عالم خواهد شد و این نظام [[پایدار]] و ماندنی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۹/۵/۱۳۸۷.</ref> و [[پیروزی حق بر باطل]] و بازسازی [[امت]] [[قرآن]] و [[تمدن نوین اسلامی]] قطعی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی (ره) مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶؛ پیام به کنگره عظیم حج، ۱۷/۹/۱۳۸۷.</ref>. این یک حقیقتی است که بین همه [[ادیان]] مشترک است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۷/۵/۱۳۸۷.</ref>.
اما [[رستگاری]] [[انسان]] با صرف [[نصیحت]] و [[موعظه]] حاصل نمی‌شود؛ بلکه نیازمند [[مجاهده]] [[جبهه حق]] است؛ زیرا در مقابل [[حقانیت]] [[حق]]، معارض وجود دارد. [[پیام]] حق، در برابر چنین معارض‌هایی، بدون [[مجاهدت]]، پیش نمی‌رود و نه اذهان بشری از آن [[آگاه]] می‌شود و نه در [[واقعیت]] [[زندگی]] [[انسان‌ها]] تحقق می‌یابد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم، ۴/۱۰/۱۳۷۸.</ref>.
[[قاطعیت]] و [[صلابت]] در راه حق [[سنت پیامبر]]{{صل}} و [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و دیگر [[امامان اهل بیت]]{{عم}} است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۰/۱۱/۱۳۶۹؛ دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۶/۱/۱۳۷۰؛ دیدار مسئولان نظام، ۹/۵/۱۳۸۷.</ref>. حتی [[تقیه]] آنان نیز بخشی از [[مبارزه]] بود، نه تعطیل مبارزه<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان و شرکت‌کنندگان کنفرانس جهانی اهل بیت، ۵/۱۰/۱۳۷۰؛ دیدار مداحان اهل بیت، ۵/۱۰/۱۳۷۰.</ref>.
[[پیروزی حق]] در هر مقطع وابسته به عملکرد جبهه حق است، به اینکه حق را آن‌چنان که هست، عرضه کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مداحان اهل بیت، ۵/۱۰/۱۳۷۰؛ جمع فرماندهان، مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی و جمعی از جانبازان انقلاب اسلامی، ۵/۱۰/۱۳۷۴.</ref>. یک [[قانون]] دیگر [[الهی]] این است که: اگر به خاطر حق، مبارزه‌ای انجام بگیرد، هیچ باطلی [[قادر]] نخواهد بود جلو بیاید و [[خدای متعال]] کمک و [[هدایت]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع روحانیون و طلاب حوزه علمیه و ائمه جمعه و جماعات استان بوشهر، ۱۱/۱۰/۱۳۷۰؛ پیام به کنگره عظیم حج، ۸/۱۱/۱۳۳۸۲.</ref>. اگر حق از [[مردم]] [[پشتیبانی]] نداشته باشد، یک واقعیت [[ذهنی]] و یک [[حقیقت]] [[معنوی]] است، تحقق و استقرار پیدا نمی‌کند. اما وقتی، نیروی [[ایمان]] انسان‌ها [[بسیج]] شد و به دنبال حق راه افتاد، حق طبق [[طبیعت]] [[نظام هستی]] است؛ لذا تحقق پیدا می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مردم استان قم، ۱۹/۱۰/۱۳۸۳.</ref>. اما اگر باطلی به خاطر نابودشدنی بودنش و زوال‌پذیری‌اش از بین رفت، [[پرچم حق]] به خودی خود و بدون تلاش، در [[دنیا]] بلند نخواهد شد؛ بلکه [[باطل]] دیگری جایگزین آن می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان و شرکت کنندگان کنفرانس جهانی اهل بیت، ۵/۱۰/۱۳۷۰.</ref>.
از این [[وعده]] مشروط [[الهی]] نتایج متعددی به دست می‌آید. یکی از این نتایج تبیین اساسی‌ترین [[تکالیف]] بشری است. ایشان [[وظایف]] اساسی پنج‌گانه مطلق و عام برای [[انسان‌ها]] را چنین ترسیم می‌کند: ۱) [[عبودیت]] و [[اطاعت خداوند]]؛ ۲) [[هدف]] گرفتن [[تعالی انسان]]، تعالی خود و دیگران؛ ۳) ترجیح [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[اخروی]] بر [[سود]] دنیزی در [[مقام]] [[تعارض]]؛ ۴) [[مجاهدت]] و تلاش و [[مبارزه]]؛ ۵) [[امید]] به [[پیروزی]] در همه شرایط<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران.۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref>. [[حق]] ملازم با [[تکلیف]] است. اگر کسی حقی دارد و از جهت آن حق در [[جبهه حق]] قرار گرفته است، در قبال آن، تکلیفی هم بر عهده دارد؛ جدا از اینکه امتیازهای طبیعی و [[اجتماعی]] چون [[جوانی]] یاثروت نیز به طور طبیعی تکلیفی ایجاد می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان، ۱۲/۸/۱۳۸۰.</ref>. به هر حال باید توجه داشت که راه حق، راه [[دشواری]] است و البته وقتی که [[انسان]] توانست راه حق را هموار کند، آن وقت [[زندگی]]، زندگی لذت‌بخشی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۶/۱/۱۳۷۰.</ref>.
یکی دیگر از نتایج مشروط بودن وعده [[پیروزی حق]]، تبیین مفهوم [[انتظار فرج]] است. بر اساس این تحلیل از [[وعده الهی]]، [[معنای انتظار]] [[فرج]] این نیست که [[مجاهده]] برای [[اصلاح]] فعلا" تعطیل شود تا [[امام زمان]]{{ع}} خود بیاید و امر اصلاح را بر عهده گیرد؛ بلکه [[انتظار]]، انتظارِ دستِ قاهرِ قدرتمندِ الهیِ [[ملکوتی]] است که باید بیاید و با کمک همین انسان‌ها [[سیطره]] [[ظلم]] را از بین ببرد و [[حق]] را غالب کند و [[عدل]] را در [[زندگی]] [[مردم]] [[حاکم]] کند و [[پرچم]] [[توحید]] را بلند کند و [[انسان‌ها]] را [[بنده واقعی خدا]] بکند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۷/۵/۱۳۸۷.</ref>.
[[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز بر اساس مشروط بودن [[وعده]] [[پیروزی حق]] تحلیل می‌شود. [[ملت ایران]] از چند جهت به ستوه آمده و در [[خشم]] بود: فشار [[دیکتاتوری]] [[رژیم]] دست‌نشانده، فشار زندگی، فشار [[تحمیل]] [[فرهنگ]] [[فساد]]، و [[سلطه]] خارجی و به طور مشخص عوامل و عناصر آمریکایی با [[رهبری]] بی‌نظیر [[امام]]، طلاب [[جوان]] و فضلای وزین به حرکت درآمده و در طول سال‌های متمادی این [[خودآگاهی]] را در ملت ایران به وجود آورد که این وضعیت برای یک [[ملت]] و یک [[کشور]] مایه [[سرافکندگی]] است؛ و این وضعیت قابل [[تغییر]] است و فقط هم به دست خود مردم ممکن است تغییر پیدا کند. این خشم عمومی و این [[انگیزه]] عمومی از [[ایمان مذهبی]] ملت ایران به طور کامل [[سیراب]] شد و معنا پیدا کرد؛ یعنی مردم به [[درستی]] فهمیدند که چه می‌خواهند و چه کار می‌خواهند بکنند؛ و این بر اثر تعلیمات [[اسلامی]] بود. خشم عمومی در همه جای [[ایران]] گسترده بود و [[قیام]] تنها به یک نقطه آغازین نیاز داشت. این شروع کننده، [[مردم قم]] و [[حوزه علمیه قم]] بودند. چون مردم برای حق به پا خاستند، [[وعده خدا]] محقق شد. مجموعه انگیزه، هدف‌های تعریف شده به وسیله [[معرفت]] [[ایمانی]] و اسلامی؛ [[امید]] به [[حمایت]] [[الهی]] و تکیه به نیروی [[مجاهدت]] ملی، ملت ایران را به [[خروش]] در آورد و در [[جهان]] رفیع گرداند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مردم استان قم، ۱۹/۱۰/۱۳۸۳.</ref>.
ماندگاری ارزش‌های [[انقلاب]] در [[نسل]] جدید نیز بر همان اساس تحلیل می‌شود. [[جوانان]] امروز انقلاب، [[جنگ]] تحمیلی، [[امام خمینی]] (ره) و شهدای انقلاب و جنگ را ندیده‌اند؛ اما با همان [[قدرت]]، با همان [[استقامت]] و با همان بصیرتی در صحنه حاضر می‌شوند که جوان آن [[روز]] تبریزی در بیست‌ونهم بهمن وارد میدان شد و در طول دوران [[جنگ]] تحمیلی هشت ساله، در جبهه‌های مختلف از خود [[دلاوری]] و [[فداکاری]] نشان داد. علت این بقا این است که سخن [[انقلاب]]، سخن [[حق]] است و خاصیت حق ماندگاری است؛ زیرا حق [[کلمه طیبه]] است<ref>دیدار جمعی از مردم آذربایجان، ۲۸/۱۱/۱۳۸۸.</ref>.
تحلیل علل [[شکست]] و پیروزی‌ها هم تابع همان [[قانون]] است. هرگاه [[جبهه حق]] یک قدم عقب رفت، [[جبهه]] [[باطل]] یک قدم جلو می‌آید. هرگز جبهه باطل در برابر کوتاه آمدن جبهه حق، کوتاه نخواهد آمد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۹/۵/۱۳۸۷.</ref>. از سوی دیگر، پیروزی‌ها یک‌سره محصول [[جهاد]] و [[اخلاص]] است. هرگاه [[بندگان خدا]] سخن [[خدا]] را گفتند و [[همت]] و نیروی [[مجاهدان]] راه حق به میدان آمد و [[مسلمانان]] به [[عهد]] و قرار خود با خدا عمل کردند، خدای علیِّ [[قدیر]] نیز [[وعده]] خود را محقق ساخت و مسیر [[تاریخ]] عوض شد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در پیام به کنگره عظیم حج، ۱۷/۹/۱۳۸۷.</ref>.
اساساً [[نظام]] حق نمی‌تواند بدون [[تقوا]] پیش رود و حرکت و موفقیت‌اش فقط به [[برکت]] تقوا ممکن است. جبهه حق، فقط اگر با خدا و با تقوا و با [[طهارت]] باشد، خواهد توانست در مقابل جبهه باطل بایستد و پیش برود و جز این چاره‌ای ندارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>؛ زیرا میان [[هدف]] و وسیله هم سنخی ذاتی لازم است؛ اگر هدف حق است، وسیله متناسب با آن نیز باید حق باشد. شاید این نکته محدودیت‌هایی برای جبهه حق ایجاد کند، اما در برابر امکانات کم جبهه حق، [[خداوند]] به آنان برکت داده است که باطل، هر کاری هم بکند، نمی‌تواند جلو [[نفوذ]] حق را بگیرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در پایگاه دریایی نوشهر، ۱۸/۲/۱۳۷۲.</ref>. اما باطل در مسیر رسیده به این [[راهبرد]]، هیچ راهکاری را مانع نمی‌بیند و در قید امری مانند تقوا نیست.
در برابر حق که ماندگار است، [[باطل]] رفتنی است. این ادعا از سر [[پیش‌گویی]] نیست؛ بلکه مقتضای قاعده و [[قانون]] [[عالم آفرینش]] است. باطل هم [[رشد]] دارد و گسترش می‌یابد؛ اما رشد آن سرطانی است و به همین جهت محکوم به فنا است؛ بر خلاف جریان [[حق]] که جریان اصلی و طبیعی عالم وجود است و حرکت موجودات و همه اجزای عالم و رشد همه سلول‌های موجود زنده و حرکت همه ملکول‌های اشیاء و اجسام در جهت حق است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار پرستاران و جانبازان، ۱۹/۶/۱۳۷۶؛ دیدار مسئولان نظام، ۱۹/۴/۱۳۸۹.</ref>. [[راهبرد]] باطل برای باقی ماندن، این است که در برابر هر باطلی که از بین رفت، باطلی دیگر را جایگزین آن نماید<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مداحان اهل بیت، ۵/۱۰/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۱۹-۶۲۹.</ref>
===[[دفاع]] [[راهبردی]] در برابر [[تهاجم فرهنگی]]===
[[انقلاب اسلامی]] ماهیتی [[فرهنگی]] دارد و به همین جهت در پی آن است که زمام [[فرهنگ]] [[آینده بشر]] را در دست گیرد و به شکلی اثربخش [[آینده]] فرهنگی را بسازد. [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] در دوران [[ریاست جمهوری]] خویش در [[سازمان]] [[ملل]]، انقلاب اسلامی را چنین انقلابی بر پایه [[دین خدا]] و در امتداد راه [[پیامبران]] و [[مصلحان]] بزرگ [[الهی]] تعریف می‌کند که ریشه در [[جهان‌بینی توحیدی]] [[اسلام]] دارد و به این جهت، این [[انقلاب]] در عین پرآوازه بودن، ناشناخته‌ترین انقلاب‌های دوران معاصر است<ref>سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در چهل‌ودومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. ایشان بیش از دو دهه بعد نیز [[هویت]] انقلاب اسلامی را فریاد اسلام، [[توحید]]، [[عدالت]] و [[کرامت انسان]] معرفی می‌کنند.
از سوی دیگر، در حال حاضر تهاجم فرهنگی با [[شتاب]] زیاد و با یک برنامه راهبردی، سازمان یافته و [[مدیریت]] شده و با [[اراده]] آگاهانه انجام می‌شود. مجموعه این امور موجب شده است [[تصمیمات]] فرهنگی بسیار پیچیده گردند. ما باید به تهاجم فرهنگی که در داخل مرزهای ما انجام می‌شود، واکنش مناسب داشته باشیم یا اینکه نابودی خود را بپذیریم. بدون راهبردهای مشخص و تنها با تاکتیکهای مقطعی نمی‌توان با [[تهاجم فرهنگی]] مقابله کرد. اتکا به تاکتیکهای مقطعی، هم با [[هویت]] [[انقلاب اسلامی]] ناسازگار است و هم با ماهیت تهاجم فرهنگی.
[[راهبرد]] عبارت است از [[قواعد]] کلان و فراگیر تصمیم‌سازی که حاصل [[هنر]] چاره‌سازی‌های زیرکانه برای آینده‌نگاری‌اند و در هر مقطعی از [[آینده]] به کار می‌آیند. از ویژگی‌های ذاتی راهبرد می‌توان به این موارد اشاره کرد: ۱) اهداف بلند مدت، ۲) لحاظ [[فرصت‌ها]] و [[تهدیدها]] با نظر به توانایی‌ها و ضعف‌های خود و رقیب و [[شناخت]] شبکه ارتباطی میان این عوامل، ۳) لحاظ کسب مزیت رقابتی [[پایدار]] با افزایش منابع و مزیت‌ها به منظور ایجاد فرصت‌های جدید و کاهش تهدیدها، ۴) فرض [[تغییر]] و غیر قابل [[پیش‌بینی]] بودن محیط.
در یک تقسیم می‌توان راهبردهای عالَم [[سیاست]] را به دو قسم تقسیم کرد: [[راهبردهای]] تهاجمی و راهبردهای [[دفاعی]]. راهبردهای تهاجمی شامل راهبردهایی برای [[بسیج]] و [[توسعه]] فرصت‌ها و امکانات و تمرکز آنها بر روی رقیب با ترسیم بهترین [[شیوه]] اجراست، به گونه‌ای که رقیب در فعالیت خود دچار محدویت‌های اساسی گردد. راهبرد دفاعی یک [[اقدام]] هوشیارانه در برابر [[تهاجم]] [[دشمن]] بر اساس شناخت [[تهدید]] و به منظور ایجاد فرصت‌های جدید و کاهش تهدیدها در محیط تهاجمی دشمن و انتقال خود از حالت تهدید به حالت [[امنیت]] و در برابر انتقال دشمن به حالت تهدید است. یکی از تفاوت‌های اساسی [[دفاع]] [[راهبردی]] با دفاع تاکتیکی در این است که در دفاع تاکتیکی، مدافع کاملاً منفعل بوده و هر اقدام او تابع اقدام تهاجمی دشمن و برای دفع تهاجم او در وضع حاضر است. اما در دفاع راهبردی، تهاجم دشمن [[انگیزه]] دفاع را ایجاد می‌کند و مدافع با نظر به آینده‌ای دوردست، به نحو فعال در برابر دشمن عمل می‌کند و تهدید را به [[زمین]] دشمن و فرصت‌ها را به زمین خود منتقل می‌کند. رویکرد [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] در مقابله با تهاجم فرهنگی دفاع راهبردی است. اکتفا به [[دفاع]] تاکتیکی از نظر ایشان نمی‌تواند موفقیت‌های [[پایدار]] را به ارمغان آورد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق{{ع}}، ۷/۵/۱۳۸۴.</ref>. برای نمونه، به مورد [[فلسطین]] اشاره می‌شود که بیان تاکتیکی [[مظلومیت]] آنان کافی نیست و لازم است با یک طراحی بنیادین، یک [[راهبرد]] عمومی، [[تبلیغی]] در همه دنیای [[اسلام]] به صورت مشترک تعیین و به آن عمل شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش بین‌المللی رسانه‌های جهان اسلام حمایت از انتفاضه فلسطین، ۱۱/۱۱/۱۳۸۰.</ref>. تاکتیک باید با نظر مدام به راهبرد اتخاذ شود و تناسب ماهیت تاکتیک و روش با راهبرد مهم است؛ زیرا گاهی [[تغییر]] تاکتیک اصل راهبرد را دگرگون می‌کند که مطلوب نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، ۱۰/۳/۱۳۸۴.</ref>. کارکرد تاکتیک [[حل مشکلات]] مقطعی در
مسیر اهداف درازمدت است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱.</ref>. بر همین اساس برای مراکز [[فرهنگی]]، مانند [[حوزه‌های علمیه]] و [[روحانیت]]، برنامه‌های درازمدت [[راهبردی]] [[ضرورت]] می‌یابد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمع کثیری از علما و طلاب، ۲/۱۲/۱۲۶۸.</ref>. در اینجا سه راهبرد اساسی در برابر [[تهاجم فرهنگی]] بررسی می‌شود که هر یک [[فروع]] بسیاری نیز دارند. این سه راهبرد عبارت‌اند از: ۱) [[بصیرت]]، ۲) [[توسعه]] [[امنیت فرهنگی]]، ۳) [[نفوذ فرهنگی]].<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۳۰.</ref>
===راهبردهای مقابله با تهاجم فرهنگی===
====بصیرت====
واژه بصیرت از واژگان معروف در [[فرهنگ سیاسی اسلام]] است. مفهوم بصیرت، به ویژه بعد از [[انقلاب اسلامی]]، بسیار مورد توجه قرار گرفته و البته منشاء آن، تأکید [[روایات اهل بیت]]{{عم}} به بصیرت است. بصیرت، به ویژه در چند سال اخیر، به جهت برخی مسائل [[سیاسی]]، از جمله [[فتنه]] سال ۸۸، بسیار مورد توجه و تأکید [[رهبر انقلاب]] قرار گرفته است. می‌توان به [[جرأت]] ادعا داشت که [[تاریخ]] سیاسی معاصر [[ایران]]، [[شکست]] تمام تلاش‌ها برای [[رهایی]] از یوغ [[استعمار]] و [[استبداد]] ناشی از عدم بصیرت بود. [[باطل]] نمی‌تواند مستقل باشد و همواره، همچون انگل خود را به [[حق]] می‌چسباند. علت تأکید بر [[بصیرت]]، آمیخته گشتن [[باطل]] با حق در میان انسان‌هاست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref>. بصیرت [[ملت]]، به ویژه بصیرت [[جوانان]]، از [[گمراهی]] آنان در فضای غبارآلوده [[فتنه]] جلوگیری می‌کند؛ در حالی که در نبود بصیرت، کارهای غلط، با [[نیت]] خوب، انجام می‌شود! به همین جهت، می‌توان بصیرت را چون قطب‌نما در میدان [[جنگ]] و فرد بابصیرت را آشنا به مواضع [[دشمن]] و نقشه و نقشه‌خوانی دانست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref>. [[رهبر انقلاب]] بصیرت را با [[قدرت]] تحلیل<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از جوانان، ۱۳/۱۱/۱۳۷۷.</ref> و با [[فهم]] مسائل و اهداف<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۹/۵/۱۳۸۷؛ دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref> و [[توانایی]] تفکیک حق از باطل پیوند می‌زند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref>. در جاهای بسیاری بصیرت، [[آگاهی]]، [[معرفت]]، [[بیداری]]، [[بینایی]]، [[هوشمندی]]، قدرت فهم و تحلیل را به هم عطف می‌کند<ref>دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۶/۱/۱۳۷۰؛ دیدار گروه کثیری از دانشجویان و دانش‌آموزان، ۱۲/۸/۱۳۷۷.</ref>.
گرچه [[زندگی]] [[دینی]] بدون بصیرت هرگز ممکن نمی‌شود؛ اما پیچیدگی‌های [[اجتماعی]] امروز اهمیت بصیرت را دو چندان کرده و تحصیل بصیرت را نیز مشکل نموده است. به همین دلیل هر یک از قشرهای مختلف [[مردم]]، هریک جدا از دیگری، سفارش به بصیرت می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت مدرسان، فضلا و طلاب حوزه علمیه مشهد، ۲۰/۴/۱۳۶۸؛ اجتماع بسیجیان و سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا، ۲۹/۶/۱۳۸۲؛ خطبه‌های نماز عید سعید فطر، ۲۴/۸/۱۳۸۳؛ دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان، ۸/۸/۱۳۸۷؛ دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر، ۱۸/۵/۱۳۸۸؛ دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref>.
[[راهبرد]] بصیرت و تمییز حق از باطل نکته‌ای است که رهبر انقلاب بارها به آن تأکید کرده است. ایشان برای [[شناخت]] دو [[جبهه حق]] و ناحق چند مسأله اساسی را مطرح می‌کنند: کیستی [[حق]]، چرایی پیدایش حق، چرایی [[ارسال رسل]] برای [[دعوت]] به حق، [[هدف]] حق، کارویژه حق و چرایی آن، روش، [[تدبیر]]، تاکتیک و عمل کرد حق و نحوه [[تقابل]] حق با [[جبهه]] [[کفر]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم، ۴/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. نظیر این مسائل در باب ناحق یا همان [[باطل]]، نیز طرح می‌شود. [[دشمن]] در هر تهاجمی از سه عامل بهره می‌گیرد: ۱) [[پول]] که [[انسان‌ها]] را برده می‌کند، ۲) [[سلاح]] که انسان‌ها را می‌ترساند و مرعوب می‌کند، ۳) [[تبلیغات]] که انسان‌ها را خام می‌کند و [[فریب]] می‌دهد. به [[عقیده]] [[رهبر انقلاب]] [[ایمان]] روشن و ایمان با [[بصیرت]] است که می‌تواند در برابر این سه عامل بایستد، همان چیزی که [[ملت]] ما از اول [[انقلاب]] دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار گروه کثیری از پاسداران و بسیجیان، ۲/۹/۱۳۷۷.</ref>. اگر به تبع دو [[جنگ]] سخت و [[جنگ نرم]]، [[دفاع]] سخت و دفاع نرم تعریف کنیم، عنصر اصلی دفاع نرم [[شناخت]] دشمن و راهبردهای او و [[فهم]] ترفندها و عملیات او است. پس از آن عناصری چون [[گفتگو]]، حضور در جایگاه‌های لازم و دقت در انجام [[وظایف]] از عناصر اصلی دفاع نرم به شمار می‌آیند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع بسیجیان، ۵/۹/۱۳۷۶.</ref>. به همین جهت است که می‌توان بصیرت را یک [[راهبرد]] [[دفاعی]] در برابر [[تهاجم فرهنگی]] دانست.
کسی که [[اهل]] بصیرت نباشد و از روی بصیرت کار نکند، جزء [[عوام]] است. تحصیلات عالیه، [[فقر]] و [[غنی]] یا [[مقام]] و [[منزلت]] رسمی و [[اجتماعی]] دخلی در عوام بودن یا اهل بصیرت بودن ندارد. قرار گرفتن در یکی از این دو گروه، به [[اختیار]] [[آدمی]] است. یکی بصیرت می‌خواهد، پس بصیرت می‌یابد؛ اما دیگری با دست خود و به اختیار خود به جرگه عوام می‌پیوندد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله{{صل}}، ۲۰/۳/۱۳۷۵.</ref>. ممکن است اشکال شود که این [[ملکات]] اختیاری نیستند؛ کسی که [[ترسو]] است، نمی‌خواهد ترسو باشد و از آن زجر می‌کشد؛ اما بالاخره ترسو است. اما باید توجه داشت این [[ملکات نفسانی]] مبادی اختیاری دارند و به واسطه این مبادی است که می‌توان [[اهل]] [[فضیلت]] را به جهت فضایلی که دارند، [[تمجید]] و [[تحسین]] نمود و اهل [[رذیلت]] را به جهت رذایلی که دارند، تقبیح و [[سرزنش]] کرد.
[[تقوا]] منشاء اساسی [[بصیرت]] است؛ زیرا بصیرت اساساً برای یافتن مورد و موضع تقوا است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت آغاز هفته دولت، ۲/۶/۱۳۷۸؛ اجتماع بسیجیان و سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا، ۲۹/۶/۱۳۸۲.</ref>. [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] در یک جمله، با دقت و [[صراحت]]، [[چشم]] بصیرت داشتن را به دانستن این نکته وابسته کرده است که بازوی ما در [[اختیار]] خداست یا نه<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. باز در جایی دیگر تصریح می‌کنند که در [[سایه]] [[قرآن]] [[معرفت]] و بصیرت معنا پیدا می‌کند و به سمت هدف‌های درست متوجه می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم بوشهر، ۱۱/۱۰/۱۳۷۰.</ref>. این که ایشان [[عرفان]] [[واقعی]] را نیز ایجاد بصیرت لازم برای حضور در مقابل [[خدا]] می‌دانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای «گروه ویژه» و «گروه معارف اسلامی» صدای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳/۱۲/۱۳۷۰.</ref>؛ می‌توان در راستای همین نکته دانست. نسبت تقوا و بصیرت به قدری وثیق است که [[بی‌تقوایی]] با بی‌بصیرتی و [[غفلت]] تعریف می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۰/۱/۱۳۶۹.</ref>. بصیرت در [[شناخت]] اهداف، تنها شناخت خود [[هدف]] نیست؛ بلکه شناخت نسبت خود با هدف را نیز در بر می‌گیرد. از دیدگاه [[رهبر انقلاب]] این بصیرت در [[مردم ایران]] جای [[سپاس]] دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، ۲۲/۱/۱۳۸۹.</ref>. همچنین، به جهت [[مردم]] نهاد بودن [[بسیج]]، [[هویت]] آن نه با [[سازمان]] نظامی آن، بلکه [[ایمان]] روشن و ایمان با [[بصیرت]] تعریف می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار گروه کثیری از پاسداران و بسیجیان، ۲/۹/۱۳۷۷؛ دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور، ۴/۹/۱۳۸۸؛ دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، ۲۲/۱/۱۳۸۹.</ref>.
[[وظیفه]] [[مؤمن]] تنها داشتن بصیرت نیست؛ بلکه بصیرت‌بخشی و شفاف کردن امور از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، به ویژه [[نخبگان]] و [[خواص]] است که بصیرت را نه فقط در خودشان، بلکه در دیگران نیز به وجود بیاورند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر، ۱۸/۵/۱۳۸۸؛ دیدار مردم بوشهر، ۵/۴/۱۳۸۹.</ref>. [[شیوه]] [[امام]] (ره) که برگرفته از [[پیامبران]] بود؛ عبارت بود از تزریق ایمان و [[باور]] عمیق، همراه با بصیرت و [[آگاهی]] و [[تأمل]] و [[فکر]] در مخاطبان خود و چنین روشی به طور طبیعی استعدادها را شکوفا می‌کند و نیروها را پرورش می‌دهد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از جوانان، ۱۳/۱۱/۱۳۷۷.</ref>. «بالا بردن [[رشد]] [[سیاسی]] که با [[درک]] سیاسی و [[قدرت]] تحلیل سیاسی پیوند وثیق دارد، از وظایف [[مسئولان]] است»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا{{ع}}، ۱/۱/۱۳۸۸.</ref>. در همین راستا است که می‌توان گفت دانشجوی [[جوان]] به بصیرت نیاز دارد و استاد در برابر این نیاز وظیفه دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، ۸/۶/۱۳۸۸.</ref>.
بصیرت با [[عبرت]] نیز [[ارتباط]] وثیق دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با فرماندهان گردان‌ها، گروهان‌ها و دسته‌های عاشورای نیروهای مقاومت بسیج سراسر کشور، ۲۲/۴/۱۳۷۱.</ref>. عبرت با تحلیل حاصل می‌شود؛ بنابراین وابسته به قدرت تحلیل است. به این جهت، [[بیداری]] و [[بصیرت سیاسی]] با قدرت تحلیل سیاسی پیوند دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم، ۲۶/۱/۱۳۷۰؛ دیدار مدیران صدا و سیما، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱؛ دیدار مردم آذربایجان شرقی، ۲۸/۱۱/۱۳۸۱.</ref>.
بصیرت در حوزه‌های متنوعی لازم است. بصیرت در [[هدف]]، وسیله، [[شناخت]] [[دشمن]]، شناخت موانع راه، شناخت راه‌های جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع لازم است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.</ref>. شاید برخی مکاتب، در همه یا برخی از این موارد، بنا را بر [[اطاعت کورکورانه]] بگذارند، اما [[اسلام]] چنین نیست؛ در اسلام [[دعوت]] به سوی [[خدا]] بر اساس [[بصیرت]] است: {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref><ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، ۲۲/۱/۱۳۸۹.</ref>. این [[راهبرد]] در بحران‌ها و [[فتنه‌ها]] نتیجه بسیار مثبتی دارد که از بهترین نمونه‌های آن پاسخ کوبنده [[مردم]] به [[فتنه‌گران]] ۸۸ بود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. ایشان بصیرت مردم در [[شناخت]] اهداف، راه رسیدن و موانع رسیدن به اهداف را نیز بر همین اساس [[تحسین]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، ۱/۱/۱۳۸۹.</ref>.
بصیرت در شناخت [[دشمن]] امری بسیار مهم است و اولین مسأله بصیرت شناخته می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به هجدهمین اجلاس سراسری نماز، ۱۲/۸/۱۳۸۸.</ref>. این همان [[تولّی و تبرّی]] است که در [[قرآن]] و [[سنت]] مورد تأکید قرار گرفته و [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] با معیار اساسی [[حق]] و ناحق به آن تأکید دارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم، ۴/۱۰/۱۳۷۸؛ دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۲/۷/۱۳۸۸.</ref>. تأکید بر [[دشمنی]] [[دشمنان]] و [[استکبار]] [[تندروی]] نیست و هرگز نباید این تأکید را عامل تحریک دشمن خواند. چنین توهمی ناشی از [[ساده‌لوحی]] و [[سطحی‌نگری]] در حوزه [[سیاست]] و حاکی از عدم [[تعمق]] در حوادث و جریانات داخلی و جهانی و عدم بصیرت در [[دشمن‌شناسی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>.
بصیرت یک بعد مهم دیگر هم دارد. ما باید از نسبت خود با [[اسلام]] در [[تهاجم فرهنگی]] مطلع باشیم. در [[انقلاب اسلامی]] قهرمان اصلی اسلام است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>. به همین جهت، اگرچه ما از اسلام [[دفاع]] می‌کنیم، اما ما اسلام را [[حفظ]] نمی‌کنیم. نگهدار و [[نگهبان]] اسلام [[خدای یکتا]] است و اسلام پشتوانه ماست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۳۲.</ref>
====[[توسعه]] [[امنیت فرهنگی]]====
'''اهمیت [[امنیت]]''': [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] بارها به اهمیت امنیت اشاره کرده است و از جهات مختلف اهمیت آن را بازگو می‌کند. امنیت یک نیاز طبیعی [[انسان]] و یکی از اساسی‌ترین و اصلی‌ترین نیازهای یک [[ملت]] و یک [[کشور]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلّغان، ۲۳/۱/۱۳۷۸؛ مراسم فارغ التحصیلی جمعی از پرسنل نیروی انتظامی، ۱۸/۷/۱۳۷۹.</ref> که [[لذت از زندگی]] در [[سایه]] آن تحقق می‌یابد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای شورای تأمین استان‌ها، ۲۵/۱۱/۱۳۷۹.</ref>. به این جهت، امنیت از [[حقوق اساسی]] [[مردم]] به شمار می‌آید<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای شورای تأمین استان‌ها، ۲۵/۱۱/۱۳۷۹.</ref>. در وضعیت امنیت همه [[کارها]] را می‌توان سامان داد و مردم به طور عادی به کار خود مشغول‌اند؛ اما در وضعیت [[ناامنی]]، همه امور مختل می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم فارغ‌التحصیلی جمعی از پرسنل نیروی انتظامی، ۱۸/۷/۱۳۷۹؛ سالروز عید سعید مبعث، ۲۹/۴/۱۳۸۸؛ دیدار جمعی از طلاب و روحانیون، ۲۲/۹/۱۳۸۸.</ref>. امنیت یک [[نعمت]] بزرگ [[الهی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضاییه، ۲۰/۶/۱۳۷۸.</ref>. به همین جهت، با نگاه فقیهانه و [[شرعی]] به مقوله امنیت، به هم‌زدن امنیت یک ملت، بزرگ‌ترین [[گناه]] ممکن شمرده می‌شود که مقابله با آن [[هوشیاری]] [[آحاد]] ملت و [[نخبگان]] را می‌طلبد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز عید سعید مبعث، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref>.
[[پیشگیری]] از بروز [[جنگ]]، بالاترین و آشکارترین لایه امنیت است؛ اما مفهوم امنیت بسیار گسترده‌تر از نگاه نظامی به آن است. [[امنیت]] در حوزه‌های [[سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و دیگر لایه‌های [[حیات اجتماعی]] اهمیتی کمتر از [[امنیت نظامی]] ندارد. مسأله امنیت با پیدایش [[تهدید]] مطرح می‌شود. البته نکته روشنی است که پیدایش تهدید امری خارج از [[اراده]] افراد یا [[حکومت]] است. بر همین اساس، یک رویکرد به امنیت آن را وضع عینی خارجی مستقل از [[احساس]] و [[شعور]] می‌داند و آن را به نبود تهدید و وجود تأمین تعریف می‌کند<ref>جهان بزرگی، ۱۳۸۸، ص۳۵.</ref>. رویکرد دیگر، امنیت را به عدم [[نگرانی]] از پیدایش امری ناخوشایند در [[آینده]] تعریف می‌کند<ref>منجود، ۱۴۱۷ق، ص۳۷.</ref>. این رویکرد به امنیت به مثابه امری [[نفسانی]] می‌نگرد و در [[تأمین امنیت]] بیشتر به درون می‌پردازد و ایجاد [[آرامش]] خاطر را اصل به شمار می‌آورد.
[[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] در بسیاری از جاها سخنانی دارد که می‌توان از آنها رویکرد دوم به امنیت را برداشت کرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۲۰/۶/۱۳۶۸؛ دیدار جمعی از اعضای «نیروی انتظامی»، کارکنان «سازمان تأمین اجتماعی»، «سازمان بهزیستی» و اساتید و دانشجویان دانشگاه‌ها، ۲۹/۴/۱۳۷۳؛ خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۳۰/۶/۱۳۸۷.</ref>. ایشان در جایی، به [[صراحت]] امنیت را مقوله‌ای عینی می‌شمارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای شورای تأمین استان‌ها، ۲۵/۱۱/۱۳۷۹.</ref>. بنابراین، به نظر می‌رسد تعریف دقیق‌تر از امنیت باید به هر دو جنبه عینی و نفسانی متوجه باشد و البته از مجموعه سخنان حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نیز همین رویکرد ترکیبی به دست می‌آید. بر همین اساس، می‌توان این تعریف را برای امنیت پیشنهاد داد: مفهوم عام امنیت عبارت است از عدم نگرانی از پیدایش امری ناخوشایند همراه با [[امید]] به وضع آرامش بخش در [[زمان]] آینده، به گونه‌ای که این احساس عدم نگرانی و امید ناشی از [[آگاهی]] به وضع منابع تهدید و امکانات موجود باشد. اموری که موجب از بین رفتن آرامش فردی و [[گرفتاری]] به [[اضطراب]]، تشویش، [[حیرت]]، [[وحشت]] و مانند آنها می‌شود، فرد به فرد ممکن است متفاوت باشد. افراد بسیار [[ضعیف]] با اندک ناملایمتی در هم می‌شکنند؛ اما کسانی که متخلق به [[اخلاق الهی]] شده‌اند و مراتب بالای [[سیر]] إلی‌الحق را پیموده‌اند، با شدیدترین [[مشکلات]] نیز [[آرامش]] خود را از دست نمی‌دهند. تصمیم‌گیران امر [[امنیت]] و سیاستگزاران، خود باید از گروهی باشند که در شدیدترین [[تهدید]]، دچار [[اغتشاش]] [[ذهنی]] و اختلال در [[تصمیم]] نشوند؛ اما در سیاست‌گذاری برای امنیت ناچارند وضع متوسط یا حتی وضع افراد ضعیف [[جامعه]] و عوامل ایجاد کننده یا بر هم‌زننده امنیت را در نظر گیرند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار گروه کثیری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد، ۱۰/۶/۱۳۷۸.</ref>.
روشن است که نمی‌توان موضوع امنیت را به یک امر خاص محدود نمود. نیازهای اولیه‌ای چون [[حیات]]، آب، [[غذا]] و کار باید تأمین باشند؛ [[محیط زیست]] و منابع طبیعی باید [[حفظ]] شوند؛ از سوی دیگر، باید از [[ظلم]]، [[استبداد]]، [[سیطره]] [[بیگانگان]]، [[نفوذ]] نااهلان به [[مناصب]] [[حکومتی]] و مانند آنها جلوگیری شود؛ [[پاسداری]] از [[هویت]] [[اخلاقی]] و ارزش‌های متعالیه نهادینه شده در جامعه نیاز لازم است. همه این امور، به علاوه امور بسیار دیگر نیاز به امنیت دارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۸/۲/۱۳۸۰.</ref>.
اما در [[نظام]] امنیت، امنیت کدام یک از این امور اصل و مقدم بر دیگر امور شمرده می‌شود؟ آیا امنیت حیات مقدم است، به هر قیمتی که باشد یا امنیت [[دین و اخلاق]]، اگرچه به قیمت حیات؟ یا امنیت [[قدرت]] اصل است اگر چه به قیمت حیات یا هزینه کردن دین و اخلاق باشد؟ در [[تزاحم]] امنیت‌ها پاسخ این [[پرسش]] اهمیت بسیار دارد؛ به ویژه با توجه به اینکه وقوع تزاحم در امور [[امنیتی]] یک استثناء نیست؛ بلکه روند جاری و عادی امور است. اما این پرسش تنها به مسأله تزاحم متوجه نمی‌شود. بر اساس محور امنیت است که حدود و [[ثغور]] امنیت و جایگاه هر یک از موضوعات دیگر امنیت تعریف می‌شود و نیز روشن می‌شود چه امری [[تهدید]] است و چه امری باید از تهدید [[محافظت]] شود. دقیقا بر اساس تعریف چنین محوری است که [[امنیت]] [[عفاف]] در [[جوامع اسلامی]] باید تأمین شده و از تهدید مصون بماند؛ اما در نظام‌های [[سکولار]] [[غربی]]، عفاف یک تهدید به شمار می‌آید.
[[قرآن کریم]] بر آن است که [[نظام اسلامی]] باید حاکم بودن [[ارزش‌های الهی]] را تضمین کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار فرماندهان و اعضای «نیروی انتظامی» به مناسبت «هفته نیروی انتظامی»، ۲۱/۴/۱۳۷۴.</ref> و این همان [[تأمین امنیت]] این ارزش‌هاست. همچنین، مهم‌ترین ویژگی‌های خط [[امام]] اصل بودن امنیت [[دین]] است و اگر از [[جان]] و [[مال]] و [[حکومت]] و هر چیز دیگر [[پاسداری]] می‌شود، همه برای [[حفظ دین]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۴/۳/۱۳۷۸.</ref>. به این جهت سه عنصر اساسی [[هویت]] [[جمهوری اسلامی]] [[فقاهت]]، [[اخلاق]] و [[آگاهی]] [[سیاسی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم و روحانیون بیست کشور جهان، ۲۲/۳/۱۳۶۸.</ref> تعریف شده و اساس کار آن، اداره [[ملت]] و [[کشور ایران]] بر اساس مفاهیم و ارزش‌های الهی است که از [[اسلام]] آموخته شده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان، ۱۰/۸/۱۳۷۴.</ref>. [[انقلاب اسلامی]] نیز [[تغییر]] [[ارزش‌ها]] در [[جامعه]] و حاکم شدن ارزش‌های الهی است، نه تغییر [[حاکمان]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۵/۷/۱۳۷۰؛ خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۳/۲/۱۳۷۹.</ref>؛ ارزش‌هایی چون دین، [[ایمان]]، [[استقلال سیاسی]]، [[استقلال اقتصادی]]، [[استقلال فرهنگی]]، [[آزادی فکر]]، رواج [[اخلاق فاضله]]، [[حکومت مردمی]]، [[حکومت صالح]] و انسان‌های برخوردار از دین و [[تقوا]] در رأس [[کارها]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۳/۲/۱۳۷۹.</ref>.
بنابراین، محور امنیت در جمهوری اسلامی، عبارت از اسلام و [[ارزش‌های اخلاقی]] یا همان هویت جمهوری اسلامی و جامعه [[ایرانی]] است. این همان [[امنیت فرهنگی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع کارکنان سازمان صدا و سیما، ۲۸/۲/۱۳۸۳.</ref>. بر این اساس، موضوعات دیگر [[امنیت]] حول این محور تعریف می‌شوند؛ یا به مثابه تمهید و ابزار امنیت [[هویت]] یا به عنوان [[فروع]] امنیت هویت در نظر گرفته می‌شوند؛ اگرچه تأکید بیش از حد بر روی [[ارزش‌های دینی]] نباید باعث شود موضوعات فرعی فراموش شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس جمهور و ه و هیأت وزیران، ۸/۶/۱۳۷۵.</ref>. امنیت [[نظام جمهوری اسلامی]] در پرتو امنیت [[اسلام]] و [[اخلاق]] معنا دارد.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۳۷.</ref>
'''[[سیاست]] پر هزینه‌سازی [[تهاجم فرهنگی]]''': [[کفر]] و [[نفاق]] منافعی در این [[دنیا]] به همراه دارند؛ همان‌گونه که [[دین]] و [[ایمان]] نیز با منافعی در همین دنیا همراه است. اگر چه دین و ایمان افزون بر [[منافع]] [[دنیایی]]، [[منافع اخروی]] را نیز در پی دارد؛ اما [[بشر]] به واسطه [[طبیعت]] بی‌شکیب و [[راحت‌طلب]] خویش آن را [[انتخاب]] می‌کند که هزینه کمتر دنیایی داشته باشد و آسان‌تر به دست آید. به این جهت، [[شیاطین جن]] و انس برای گسترش کفر و نفاق در پی آن‌اند که [[دین‌مداری]] را پرهزینه و سخت و کم‌بهره کنند و در برابر کفر و نفاق را کم‌هزینه و آسان و سودمند نمایند. [[حق‌تعالی]] در برابر این سیاست [[شیاطین]]، [[مؤمنان]] را [[مأمور]] می‌کند که سیاست پرهزینه و کم‌بهره‌سازی کفر و نفاق، و آسان و سودمند‌سازی دین‌مداری را در [[جامعه]] خویش در پیش گیرند. این سیاست در [[امنیت فرهنگی]] بسیار مهم است. به ویژه، مؤمنان را ملزم می‌کند در برابر تهاجم فرهنگی اقداماتی در پیش گیرند که تهاجم فرهنگی را برای [[دشمن]] بسیار پرهزینه و کم‌بهره نماید.
[[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] نیز در پی نهادینه کردن و اجرای سیاست پرهزینه کردن و کم‌بهره کردن تهاجم فرهنگی است. ایشان [[مبارزه]] و [[جهاد]] را به همین معنا در [[زندگی]] [[انسان]] مستمر می‌داند. ایشان تأکید دارد که عمل به اسلام فقط [[نماز]] و [[روزه]] نیست؛ بلکه مبارزه با [[شر]] و انواع [[فساد]] هم جزو اسلام است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع مردم زاهدان در استادیوم آزادی، ۴/۱۲/۱۳۸۱.</ref>. این [[مبارزه]] همان فعالیتی است که [[تهاجم فرهنگی]] را برای [[دشمن]] پرهزینه و کم‌بهره می‌کند؛ به ویژه با توجه به این نکته که [[حق‌تعالی]] با [[سنن]] جاری خود این مبارزه را پربار می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بسیجیان و سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref>.
[[نهی از منکر]] یک روش اساسی پرهزینه و کم‌بهره کردن تهاجم فرهنگی است؛ به تعبیر دیگر، [[امر به معروف و نهی از منکر]] یکی از نوترین، شیرین‌ترین، کارآمدترین و کارسازترین شیوه‌های تعامل [[اجتماعی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۵/۹/۱۳۷۹.</ref> که با جریان آن [[جامعه اسلامی]] زنده، هوشیار، آسیب‌ناپذیر، پرامید، آماده [[مقاومت]] می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیان، ۷/۵/۱۳۷۱.</ref>. هیچ [[اجتماع بشری]] نیست که در آن، [[فساد]] به وجود نیاید. تهاجم فرهنگی نیز از همین زمینه بهره می‌گیرد. با نهادینه شدن امر به معروف و نهی از منکر، [[جامعه]] به فساد [[فرصت]] [[رشد]] نمی‌دهد؛ مثل جریان‌های [[عظیم]] آب که هرچه در این رودخانه‌ها [[آلودگی]] و کثافت بریزند، کمی آن طرف‌تر، تلاطم آب، سر به سنگ کوبیدن آب و حرکت آب، مواد [[مضر]] را از بین می‌برد و در عوض، مواد حیاتی [[تولید]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار روحانیون و مبلغان، ۲۶/۲/۱۳۷۵.</ref>. اساساً، قوام [[حکومت اسلامی]] و بقای [[حاکمیت]] [[اخیار]]، به این است که در جامعه امر به معروف و نهی از منکر باشد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیان، ۷/۵/۱۳۷۱.</ref>. به تعبیر دیگر، عمل به این [[وظیفه]]، تضمین‌کننده دوام و [[استحکام]] [[حکومت صالحان]] است، و رهاکردن و به [[فراموشی]] سپردن آن، زمینه‌ساز [[سلطه اشرار]] و [[نابکاران]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به نخستین اجلاس پژوهشی امر به معروف و نهی از منکر، ۲۳/۸/۱۳۸۹.</ref>. به این جهت، امر به معروف و نهی از منکر یک روش [[دفاعی]] مؤثر در برابر تهاجم فرهنگی است که امروزه [[مسئولیت]] مضاعف نسبت به آن وجود دارد؛ هم مسئولیت [[شرعی]] و هم مسئولیت انقلابی و [[سیاسی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌ها، گروهان‌ها و دسته‌های عاشورای نیروهای مقاومت بسیج سراسر کشور، ۲۲/۴/۱۳۷۱.</ref>.
[[امر به معروف و نهی از منکر]] زبانی یکی از ابزارهای غیر رسمی [[مجازات]] است که عموم [[مردم]] باید آن را انجام دهند. اساساً معنای اصلی امر به معروف و نهی از منکر، این مرتبه زبانی است که با مرحله [[قلبی]] کامل می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۵/۹/۱۳۷۹.</ref>. به تعبیر [[رهبر انقلاب]]، تأثیر [[نهی از منکر]] زبانی از مشت پولادین [[حکومت‌ها]] بیشتر است. زبان، سلاحی خیلی کارگرتر، نافذتر و مؤثرتر از مشت است؛ آن هم تنها با یک عبارت «این کار شما خلاف است، نکنید»، بدون [[خشم]] و [[اقدام عملی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار گروه کثیری از دانشجویان و دانش آموزان، ۱۵/۸/۱۳۷۰.</ref>. تحقق‌بخشی مرحله عمل بر عهده [[حکومت]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمع کثیری از اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت فرا رسیدن ۱۹ دی ماه، ۱۹/۱۰/۱۳۶۸.</ref>. به نظر ایشان فقط کافی است یک شخص از یک منکر، مکرر [[نهی]] شود. فشار تکرار نهی، هر کسی را در برابر آن [[تسلیم]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران، ۲۲/۲/۱۳۷۷.</ref>. اما اگر یکی دچار [[ضعف نفس]] شود، یکی [[خجالت]] بکشد و یکی بترسد؛ در نتیجه، یک نفر بگوید و ده نفر ساکت شده و تماشا کنند، نهی از منکر نخواهد شد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم دیدار قشرهای مختلف مردم، ۲۹/۷/۱۳۷۱.</ref>. مردم‌سالاری در [[دفاع]] [[فرهنگی]] یک [[سیاست]] اساسی در پرهزینه کردن [[تهاجم فرهنگی]] برای [[دشمن]] است؛ یعنی [[امنیت فرهنگی]] دغدغه توده‌های مردمی، در همه سطوح، گردد.
با رواج امر به معروف و نهی از منکر، [[گناه]] در نظر مردم، همیشه گناه مانده و تبدیل به [[ثواب]] و [[کار نیک]] نمی‌شود. اگر امر به معروف و نهی از منکر رایج و نهادینه نباشد، به تدریج جای خوب و بد عوض می‌شود و در نتیجه، انجام کار خوب، بسیار پرهزینه خواهد گشت و این همان چیزی است که [[دشمن]] در [[تهاجم فرهنگی]]، [[هدف]] گرفته است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۵/۹/۱۳۷۹.</ref>.
از جمله موارد [[حکومتی]] پرهزینه و کم‌بهره کردن تهاجم فرهنگی، [[نظارت]] بر مطبوعات است که بر عهده [[دولت]] و [[قوه قضاییه]] است. ایشان نظارت بر مطبوعات را [[وظیفه]] و کاری لازم می‌داند که یقیناً [[خواسته‌ها]] و [[مصالح ملی]] از مطبوعات تأمین نخواهد شد و البته مرّ [[قانون اساسی]] و [[قانون]] مطبوعات و قانون عادی هم هست. در این مورد، و البته در هیچ مورد دیگر، کسی [[حق]] دخالت در کار [[قاضی]] را ندارد و علیه قاضی نباید جوسازی شود و نباید فشاری علیه وله قاضی یا این [[حکم]] با آن حکم وجود داشته باشد. مطبوعات [[افکار]] [[مردم]] را [[هدایت]] می‌کنند و کسی که غیرمسئولانه می‌خواهد هدایت افکار مردم را به دست گیرد و با تحلیل‌های غلط و [[شایعه‌سازی]] و [[تهمت]] و [[دروغ]]، به [[ایمان]] و [[عواطف]] و [[باورها]] و [[مقدسات]] مردم آسیب می‌زند، صلاحیت این کار را ندارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.</ref>.
یکی دیگر از روش‌های اجرایی برای پرهزینه کردن تهاجم فرهنگی برای دشمن، عدم [[اعتماد]] به دشمن و [[حفظ]] رابطه خصمانه با او است. این همان [[قاعده فقهی]] [[تبرّی]] است که پس از [[تولّی]]، پایه دوم [[تکوین]] [[جامعه سیاسی]] [[اسلامی]] و [[ارتباطات]] [[اجتماعی]] [[سیاسی]] در [[جامعه]] است. طرح دو مفهوم خودی و غیرخودی برای نهادینه کردن [[تولّی و تبرّی]] در جامعه است. خودی کسی است که دلش برای [[اسلام]] و [[انقلاب]] می‌تپد؛ به [[امام]] ارادت دارد؛ برای مردم به صورت [[حقیقی]]، نه ادعایی، [[احترام]] قائل است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۸/۵/۱۳۷۸؛ خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۹/۷/۱۳۷۸.</ref> و برای [[نظام]] و انقلاب و اسلام [[احساس مسئولیت]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۱۵/۵/۱۳۸۲.</ref>. غیرخودی کسی است که دستورش را از [[بیگانه]] می‌گیرد؛ دلش برای بیگانه و برای برگشتن [[آمریکا]] می‌تپد و از اوایل [[انقلاب]] در [[فکر]] ایجاد رابطه دوستانه با آمریکا بود و به [[امام]] [[اهانت]] می‌کرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۸/۵/۱۳۷۸.</ref>. از نشانه‌های دیگر غیرخودی و غریبه آن است که اصل [[اسلام]] و [[حکومت اسلامی]] را قبول ندارد، شاخص‌های انقلاب و شاخص‌های خط امام را قبول ندارد و [[منتظر]] است بیگانه بیاید و زمام امور [[کشور]] را در دست گیرد و اوضاع قبل از انقلاب تکرار شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۹/۷/۱۳۷۸.</ref> و با اصل [[نظام]] مخالف است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۱۵/۵/۱۳۸۲.</ref>.
زمانی که [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] بحث خودی و غیرخودی را مطرح کرد؛ [[اعتراض]] بسیاری بلند شد. البته این اعتراض‌ها از سوی عده‌ای بود که با غرب رابطه آشکار داشتند، به تعبیر [[رهبر انقلاب]]، حرف‌شان این بود که چرا به [[مردم]] می‌فهمانید که ما غیرخودی هستیم<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان، ۱۵/۶/۱۳۸۰.</ref>؟! جالب اینجاست که این معترضان بعدها از طراحان و عوامل [[فتنه]] ۸۸ شدند که به روشنی دست [[انگلیس]] در آن آشکار بود. ایشان به شدت بر نهادینه کردن [[تولّی]] در بین خودی‌ها و [[تبرّی]] از غیرخودی‌ها تأکید دارد. غیرخودی [[دشمن]] است. رهبر انقلاب در اهمیت تشخیص دشمن از خودی بسیار سخن گفته است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.</ref>؛ به ویژه تشخیص این صف‌بندی برای [[مسئولان]] اهمیت ویژه دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۹/۱۰/۱۳۸۰.</ref>. موضع‌گیری‌های دشمن، معیار مناسبی برای تشخیص [[جبهه]] خودی از غیر خودی است. [[انسان]] [[عاقل]] باید از خوش‌آمدن دشمن به فکر رود چه اشتباهی کرده که خوش‌آیند دشمن شده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۶/۹/۱۳۷۸.</ref>. ممکن است حتی شخصی از جبهه خودی باشد، اما به جهت نفهیمدن، نتیجه کارش به نفع [[دشمن]] باشد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله{{صل}}، ۲۰/۳/۱۳۷۵.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۴۱.</ref>
'''[[سیاست]] آسان و پربهره کردن [[دین‌مداری]]''': در برابر پر هزینه‌سازی [[کفر]] و [[نفاق]]، دین‌مداری باید آسان، پرسود و [[زیبا]] باشد. دقت شود که مراد [[تساهل و تسامح]] در اصل دین‌مداری نیست؛ بلکه معنای آن، آسان کردن دین‌مداری است. اصول [[زندگی]] مؤمنانه از [[دین]] گرفته می‌شود، اما در [[مقام]] [[برنامه‌ریزی]] و طراحی باید آسان، پرسود و زیبا برنامه‌ریزی و طراحی شود. آسان‌سازی زندگی مؤمنانه یک سیاست کلان است، به این معنا که برآیند نهایی عمل [[سیاسی]] [[مؤمنان]] باید به آن ختم شود، نه به این معنا که [[احکام]] [[سختی]] مانند [[جهاد]] از [[اسلام]] حذف شود،؛ چراکه خود این احکام برای همین وضع شده‌اند که [[مشکلات]] و سختی‌هایی را از زندگی مؤمنان کنار بزنند. آسان کردن دین‌مداری یکی از سیاست‌های مهم در تأمین [[امنیت فرهنگی]] است. برای نمونه [[گسترش علم]] و [[دانایی]] و نیز گسترش [[آزاداندیشی]] که مورد تأکید [[مقام معظم رهبری]] است، یکی از مهم‌ترین امکانات لازم برای [[توسعه]] دین‌مداری است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. همچنین، تأمین فضا برای انجام این [[واجب]] و رفع موانع از [[امر به معروف و نهی از منکر]] از [[وظایف دولت]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم دیدار قشرهای مختلف مردم، ۲۹/۷/۱۳۷۱.</ref>. ایشان تأکید می‌کنند که مأمورین [[قضایی]] و همه [[دستگاه حکومت]] باید از آمر و ناهی [[شرعی]] [[دفاع]] کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌ها، گروهان‌ها و دسته‌های عاشورای نیروهای مقاومت بسیج سراسر کشور، ۲۲/۴/۱۳۷۱.</ref>.
نهادینه شدن امر به معروف و نهی از منکر، یک [[راهبرد]] اساسی برای آسان‌سازی و پربهره کردن دین‌مداری است. اما این اثر از امر به معروف و نهی از منکر ملازم با حضور عمومی، اهتمام عمومی و ارتقای [[معرفت]] عمومی، به ویژه [[شناخت]] معروف و منکر است. این معرفت یکی از امکانات اساسی برای توسعه دین‌مداری است و بر عهده [[علمای دین]] است آن را به [[مردم]] بیاموزند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیان، ۷/۵/۱۳۷۱.</ref>. [[رهبر انقلاب]] ضمن [[گلایه]] از عدم تمییز و تفکیک بین [[منکرات]] بزرگ و کوچک، [[سست]] کردن پایه‌های [[نظام]] را از بالاترین تخلف‌ها شمرده و در تفصیل آن از منکرات [[اخلاقی]]، [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] نام برده و به [[نومید]] کردن مردم و دل‌های [[امیدوار]]، کج نشان‌دادن [[راه راست]]، [[گمراه کردن]] انسان‌های [[مؤمن]] و با [[اخلاص]]، [[سوء]] استفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در [[جامعه اسلامی]]، کمک کردن به [[دشمن]]، [[مخالفت]] کردن با [[احکام اسلامی]] و تلاش برای به [[فساد]] کشاندن [[نسل]] مؤمن و [[ترویج]] نامحسوس فساد اشاره می‌کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیان، ۷/۵/۱۳۷۱.</ref>. از دیگر مصادیق منکرات، می‌توان به این موارد در سخنان [[مقام معظم رهبری]] اشاره کرد: [[دروغ]]، [[غیبت]]، [[تهمت]]، [[کینه‌ورزی]] نسبت به [[برادر]] مؤمن، [[بی‌اعتنایی]] به [[محرمات]] [[دین]]، بی‌اعتنایی به [[مقدسات]]، [[اهانت]] به پذیرفته‌های [[ایمانی]] مردم، [[پوشش]] نامناسب، حرکت [[زشت]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار گروه کثیری از دانشجویان و دانش‌آموزان، ۱۵/۸/۱۳۷۰.</ref>، [[ظلم]] کردن، تعرض کردن، [[تجاوز]] به دیگران، [[اموال عمومی]] را [[حیف]] و میل کردن، دست‌درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، [[نمامی]] کردن، [[توطئه]] کردن، علیه [[نظام اسلامی]] کار کردن، با دشمن [[اسلام]] [[همکاری]] کردن<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۵/۹/۱۳۷۹.</ref>. از ذکر این مثال‌ها روشن است که منکر هر امری است که در برابر اسلامیت یک [[جامعه]] باشد و فضای [[اسلامی]] را کمرنگ و [[تضعیف]] کند.
گروهی به نام [[آزادی]] یا با متهم کردن نظام، تلاش می‌کنند که [[نظام جمهوری اسلامی]] را از نهادینه و اجرایی کردن این [[سیاست]] باز دارند تا در برابر فتنه‌گری‌ها و مرزشکنی‌هایشان مانعی نماند و به [[راحتی]] نظام را به [[سقوط]] بکشانند. [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] در پاسخ به چنین تلاش‌هایی مرز میان نظر مخالف و [[فتنه]] را گوشزد می‌کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۰/۶/۱۳۸۸.</ref> و تأکید دارند که [[افکار عمومی]]، منطقه [[آزاد]] و بی‌قیدوبندی نیست که هر کار خواستند، با آن بکنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.</ref>. یکی از اشکالات اساسی برخی [[متولیان]] [[امور فرهنگی]] این بوده است که در برابر [[دشمن]] مرعوب شده و به نام [[آزادی بیان]]، به آنان امکان فعالیت می‌دادند، اما نیروهای خودی در برابر آن چنین امکانی نمی‌یافتند. اگر چه [[کارزار]] [[فکری]] ضروری است و باید بر آن تأکید کرد؛ اما از سوی دیگر، در این کارزار فکری نباید حربه را از دست [[اهل حق]] و [[اهل]] [[فکر]] [[حق]] گرفت و دست [[اهل باطل]] را باز گذاشت و به قول [[سعدی]]، سگ را بگشاییم و سنگ را ببندیم<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
یکی از دغدغه‌های بنیان‌گزاران و فرهنگبانان هر [[جامعه]] و به عبارتی هر [[تمدنی]]، یافتن مبنایی برای [[وحدت اجتماعی]] در سطح [[خرد]] است. از آنجا که این محور ضامن بقای [[وحدت]] در سطح کلان است، برای هر جامعه‌ای اهمیت اساسی دارد. [[حق‌تعالی]] برای ایجاد چنین مبنایی در [[جامعه سیاسی]] [[اسلامی]] [[مؤمنان]] را [[برادر]] همدیگر قرار داده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref> یعنی نسبت اساسی میان مؤمنان [[برادری]] است. حتی اگر میان دو برادر [[اختلاف]] باشد، [[وظیفه]] ما [[اصلاح]] میان آن دو است؛ دمیدن به [[تنور]] [[اختلاف‌افکنی]] با جناح‌بندی و اظهارات حزبی هم [[مشکلات]] و ایجاد [[ولایت]] حزبی در نقطه مقابل این است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش، ۲۶/۴/۱۳۸۱.</ref>. همچنین، حق‌تعالی در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>. [[مقام معظم رهبری]] این [[آیه]] را چنین معنا می‌کند که مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] پیوسته به یکدیگرند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در هفتمین گردهمایی ائمه جمعه سراسر کشور، ۲۵/۶/۱۳۷۰.</ref>.
[[اتحاد]] و [[هماهنگی]] خودی‌ها یکی از مسائل مهم در آسان کردن [[دین‌مداری]] است؛ زیرا [[مردم]] در وضعیت [[وحدت]] هم [[مشکلات]] کمتری دارند، پیش‌آمده را به [[راحتی]] حل می‌کنند. پیشتر، به طور مفصل بحث شد که [[تفرقه‌افکنی]] از روش‌های [[دشمن]] در [[تهاجم فرهنگی]] است. روشن است که نقطه مقابل آن [[انسجام]] و هماهنگی خودی‌هاست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی، ۱/۱/۱۳۷۲.</ref>. از آنجا که در عرصه [[سیاست]] [[اختلاف]] از میان [[نخبگان]] و [[سیاست‌مداران]] به میان مردم سرایت می‌کند، مخاطب ایجاد وحدت نیز ابتدا آنان‌اند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۱۵/۵/۱۳۸۲.</ref>. یکی از مهم‌ترین نتایج مثبت [[همدلی]] گروه‌های خودی، شناخته شدن دشمن است. اگر گروه‌های خودی، فاصله بین خودشان را کم کنند، فاصله با غریبه‌ها آشکار می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۹/۷/۱۳۷۸.</ref>.
اختلاف میان خودی‌ها و [[آشکار کردن]] آن آثار خطرناکی دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۸۰.</ref>. با توجه به خطرات اختلاف خودی‌هاست که [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] با تحکم می‌گوید [[تحمل]] نمی‌کند نیروهای خودی این [[اجازه]] را به خودشان بدهند که با هم [[تنازع]] کنند و به کمتر از هماهنگی کامل نیز قانع نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در میدان صبحگاه ناوگان منطقه یکم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۲۴/۹/۱۳۶۹.</ref>. مراد از وحدت، این نیست که تضارب آراء نداشته باشند؛ بلکه منظور، [[همراهی]] و همدلی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۸۰.</ref>.
اگر عناصر خودی گرامی داشته شوند، [[لذت]] دین‌مداری را محسوس‌تر می‌چشند. یکی از مهم‌ترین تأکیدهای دیگر ایشان، این است که عناصر خودی گرامی داشته شوند، به ویژه، مسئولین [[فرهنگی]] [[کشور]]، از [[وزارت]] [[آموزش و پرورش]] تا وزارت [[ارشاد]] [[اسلامی]]، تا [[سازمان]] [[تبلیغات]] اسلامی، تا بقیه مؤسسات و بنگاه‌های فرهنگی کشور، به عناصر خودی تکیه کنند و اجازه ندهند که آنها [[منزوی]] شوند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور، ۲۱/۵/۱۳۷۱.</ref>؛ البته نه به این معنا که [[امنیت]] شغلی یا [[اجتماعی]] عناصر غیر خودی سلب گردد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان، ۱۵/۶/۱۳۸۰.</ref>. ایشان در جاهای مختلفی به تببین وجوه مختلف این امر پرداخته است. یکی از وجوه [[گرامیداشت]] نیروهای خودی، مطرح کردن آنها است. شبکه رسانه‌ای [[دشمن]] روی ضایع کردن، یا لااقل مسکوت گذاشتن چهره‌های خوب ما در [[شعر]] و [[ادبیات]] و [[هنر]] و [[علم]] متمرکز شده‌اند. در برابر، رسانه‌های خودی باید برای مطرح کردن آنها [[اقدام]] نمایند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مدیران شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران، ۷/۱۱/۱۳۷۰.</ref>. همچنین، توجه به خودی‌بودن در [[انتخاب]] افراد برای مسئولیت‌های مختلف لازم است؛ به خصوص در کارهای حساس، مانند جاهایی که به [[آینده]] [[کشور]]، به [[افکار]] [[جوانان]] و به ذهنیت‌ها [[ارتباط]] دارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، ۱۸/۶/۱۳۶۹.</ref>. با [[حفظ]] اصالت دادن به این [[نسل]] انقلابی خودی ادبیات و هنر از نیروهای غیرخودی که [[تعهد]] چندانی به [[نظام]] ندارند، می‌توان از [[تخصص]] آنها نیز بهره کافی برد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان، ۲۸/۷/۱۳۷۰.</ref>. در واقع، تحت [[مدیریت]] نیروهای خودی، آنها نیز ممکن است برای بهره بردن از [[زیبایی]] و [[سود]] [[دین‌مداری]]، خدماتی عرضه کنند. [[مقام معظم رهبری]] به تکیه بر نیروهای خودی در ساختن کشور اهمیت می‌دهد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر، مسئولان و جمعی از جهادگران جهاد سازندگی، خانواده‌های شهدا و اقشار دیگر، ۲۸/۳/۱۳۷۰؛ دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان، ۲۸/۷/۱۳۷۰.</ref>. هر گاه غیرخودی‌ها سکان برخی از مدیریت‌ها را به دست گرفتند، [[امتحان]] خوبی پس ندادند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و روسای دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور، ۱/۸/۱۳۶۹.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۴۶.</ref>
'''[[سیاست]] [[نفوذ فرهنگی]]''': هر کس در [[خانه]] خویش بنشیند تا دشمن به او [[حمله]] برد و [[سیاست]] دفاعی‌اش انفعالی باشد، بالاخره در برابر [[دشمن]] شکست‌خورده و [[لباس]] [[مذلت]] خواهد پوشید. به ویژه، در برابر [[تهاجم فرهنگی]] نمی‌توان به [[دفاع]] در [[خانه]] بسنده کرد. بنابراین، باید دشمن را در بیرون خانه [[زمین]] زد. اگر [[فرهنگ]] جهانی رو به [[انحطاط]] باشد، در دنیای امروز که [[ارتباطات]] از جهتی بسیار آسان و بسیار گسترده و از جهتی نیز بسیار پیچیده شده است، نمی‌توان در برابر تهاجم فرهنگی به صرف دفاع اکتفا کرد و [[امنیت فرهنگی]] داشت. راه چاره آن است که [[نفوذ فرهنگی]] خود را افزایش دهیم و این را به عنوان یک سیاست اخذ کنیم؛ یعنی [[انقلاب]] خود را به آنان معرفی کنیم؛ بی‌آنکه در امور داخلی [[ملل]] دیگر دخالت کنیم<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع مردم نوشهر، ۱۸/۲/۱۳۷۲.</ref>. به این ترتیب [[انقلاب اسلامی]] [[امید]] را در تمام منطقه و حتی [[جهان]]، در [[دل]] [[محرومان]] ایجاد کرده و پایه‌های [[حکومت]] [[ستمگران]] را در تمام جهان می‌لرزاند و همین است که [[دشمنان]] را بسیار نگران کرده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.
در [[حقیقت]] انقلاب اسلامی معنای درست [[توحید]] و [[نفی]] [[عبودیت]] غیر [[خدا]] و [[عزت]] در برابر هر کس و هر چیز غیر خدا را در عمل و [[واقعیت]] نشان داد و به [[مسلمانان]] در نقاط بسیاری از جهان، [[احساس شخصیت]] و عزت داد. این همان صدور انقلاب بود که مورد توجه [[امام خمینی]] (ره) بود. امام خمینی (ره) اعلام کرده بود: «ما انقلاب مان را به همه عالم صادر خواهیم کرد». دشمنان که [[عظمت]] انقلاب اسلامی را دیده بودند، این سخن را به جنگ‌طلبی [[ایران]] و [[تروریسم]] معنا کردند و با بوق‌های [[تبلیغاتی]] خود تلاش بسیاری برای کوبیدن آن کردند. اما معنای [[سخن امام]] این نبود و اساساً جنگ‌طلبی و تروریسم با اصول [[امام]] و انقلاب سازگار نبود. صدور انقلاب به این معنا کاری پوچ و بی‌معنا است؛ اما [[انقلاب]]، اگر درست و منطقی باشد و اگر برای [[ملت‌ها]] جاذب باشد، خودش صادر می‌شود؛ بدون اینکه کسی بخواهد آن را صادر کند. بنابر این، اگر [[بیداری اسلامی]] ناشی از [[انقلاب اسلامی ایران]] دیده می‌شود؛ ناشی از این نبوده که کسی انقلاب را صادر کرده است؛ بلکه انقلاب، با جاذبه‌های خودش صادر شده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، ۴/۱/۱۳۷۲.</ref>. معنای صدور انقلاب همان بیدار شدن ملت‌ها بر اثر ندای انقلاب [[ایران]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸؛ دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، ۴/۱/۱۳۷۲.</ref>. در پی این امر، مقابل [[قدرتمندان]] و [[زورگویان]] ایستادند و سرفصل جدیدی در [[مبارزات]] [[ملل مسلمان]] به وجود آمد. [[جاذبه]] [[اسلام]] و [[شوق]] به تحقق [[احکام الهی]] موجب حرکت‌های [[عظیم]] [[مردم]] [[مسلمان]] در افغانستان، [[فلسطین]]، ایستادن مردم مسلمان و [[مبارز]] فلسطین در برابر [[احزاب]] معامله‌گر و شروع نهضت‌های [[اسلامی]] زیادی در کشورهای مسلمان آفریقایی و آسیایی و حتی در اروپا شد و همه آنها اسلام را رهایی‌بخش و عزت‌بخش خود می‌دانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>.
این امر تنها یک اتفاق نیست. این انقلاب از انقلاب [[رسول خدا]]{{صل}} [[الگو]] گرفته بود و در قالب یک انقلاب تمام‌عیار ظاهر شد. [[طبیعت]] انقلاب چنان است که اگر بر پایه‌ای درست و منطقی [[استوار]] باشد، همه‌چیز، همه‌جا و همه‌کس را از گرمی و اشتعال خود متأثر می‌سازد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>. همچنین، مردم [[سیاست]] بیدار کردن ملت‌ها و معرفی [[انقلاب اسلامی]] از ابتدای انقلاب مورد توجه [[امام خمینی]] (ره) بود و [[حضرت]] [[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]] نیز از آغاز دوره [[رهبری]] خویش، این سیاست را به [[صراحت]] اعلام کرد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم، ۱۴/۴/۱۳۶۸.</ref>.
معرفی انقلاب اسلامی از وجوه متنوعی باید صورت پذیرد. برای نمونه، یک وجه معرفی انقلاب اسلامی، بیان اهداف و ماهیت این [[انقلاب اسلامی]] است. [[اسلام]] مورد نظر این [[انقلاب]]، اسلام [[معنویت]]، [[عقلانیت]] و [[عدالت]] است و [[رهبر انقلاب]] [[دیپلماسی]] [[ایران]] را بر آن [[استوار]] می‌داند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref>. این انقلاب بر [[نفی سلطه]] و [[سلطه‌پذیری]] و [[دفاع از مظلومان]] و [[محرومان]] استوار است و همه اینها باید اعلام و [[تبلیغ]] شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref>.
وجه دیگر معرفی انقلاب اسلامی، ارائه یک [[الگو]] است. یکی از شاخصه‌های خط [[امام]] و [[اصرار]] بر [[سازندگی]] [[کشور]] و تحویل یک نمونه عملی از کشور و [[جامعه اسلامی]] به [[جهان]] است. امام در ماه‌های آخر [[عمر]] با [[برکت]]، بر این اصرار داشتند که کشور باید از لحاظ [[اقتصادی]]، از لحاظ کارهای زیر بنایی و از لحاظ درآمد، بازسازی شود و برای [[مردم]]، نمونه‌ای عینی و عملی از سازندگی [[اسلامی]] ارائه گردد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره)، ۱۴/۳/۱۳۷۱.</ref>.
صدور انقلاب برای ایران نتایج بسیار پربرکتی داشته است؛ برخی از این نتایج عبارت‌اند از:
آمریکاییان اعتراف دارند که در صورت برگزاری [[انتخاب]] [[آزاد]] در [[کشورهای اسلامی]] و به ویژه [[عربی]]، اسلام‌گراها برنده‌اند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref>.
به برکت حرکت انقلاب اسلامی پدیده‌ای به نام [[بیداری اسلامی]] به وجود آمد، که این دیگر قابل [[انکار]] نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref>.
پایگاه [[سیاسی]] کشور و [[منزلت اجتماعی]] [[ملت ایران]] در جهان افزایش پیدا کرده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مردم گرمسار، ۲۱/۸/۱۳۸۵.</ref>.
دیگر [[آبرویی]] برای سران [[آمریکا]] نمانده و در هر جا با [[اعتراض]] مردمی مواجه می‌شوند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران در حرم امام خمینی (ره) در بیست‌ویکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۴/۳/۱۳۸۹.</ref>.
دول [[جهان]] سوم با [[شجاعت]] بیشتری در برابر [[آمریکا]] اظهارنظر می‌کنند که گردهمایی طولانی مربوط به ان. پی. تی در نیویورک یکی از آنها بود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران در حرم امام خمینی (ره) در بیست‌ویکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۴/۳/۱۳۸۹.</ref>.
مهم‌تر از همه اینکه تا پیش از پیدایش [[جمهوری اسلامی]]، چنین [[القاء]] می‌شد که [[اسلام]] [[قادر]] به [[آفرینش]] [[عزت]] و [[عظمت]] نیست و راه [[سعادت]] در الگوی [[غربی]] و [[فرهنگ]] اروپا و آمریکا یا در تئوری‌های خیالی و پوچ [[مارکسیسم]] باید جستجو شود. اما [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و تشکیل جمهوری اسلامی در [[ایران]] و عزت و عظمتی که تحقق اسلام به [[ملت ایران]] بخشید، همه بافته‌های دیرینه [[استعمارگران]] غربی را [[باطل]] کرد و در عمل نشان داد که اسلام می‌تواند ملتی را از [[ضعف]] و [[بی‌حالی]] و [[انظلام]] [[نجات]] دهد و به اوج عزت و شجاعت و [[اعتماد به نفس]] برساند و هم می‌تواند نظامی [[استوار]] و قادر بر زورآزمایی با قدرت‌های مادی جهان به آنان ببخشد و دست قدرت‌های [[ظالمانه]] و تحقیرکننده [[استعمار]] و [[استکبار]] را از سر آنان کوتاه کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>.
[[نفوذ فرهنگی]] یک حیثیت سلبی نیز دارد؛ یعنی سلب [[نفوذ]] [[دشمن]] در [[ملل]] دیگر. برای این امر، باید [[سیاست خارجی]] ما تهاجمی باشد و دشمن را در موضع [[انفعال]] قرار دهد. موارد زیادی است که ما می‌توانیم در آنها موضع تهاجمی داشته باشیم، از جمله<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref>:
در قضیه [[حقوق بشر]]، موضع ما موضع تدافعی نیست؛ موضع‌مان تهاجمی است. نباید از مواضع آمریکایی‌ها و [[صهیونیست‌ها]] در مورد وضع حقوق بشر ایران منفعل شد؛ بلکه باید این موضوع را معکوس کرد و خود آنها را از جهت رعایت [[حقوق بشر]] مورد [[پرسش]] و هجمه قرار داد.
در مسأله [[زن]] هم موضع ما تدافعی نیست؛ تهاجمی است. علاوه بر این که آنان بی‌حجابی را الزامی کرده‌اند؛ از زن به عنوان یک وسیله التذاذ و [[شهوت‌رانی]] استفاده کرده‌اند.
در زمینه [[سلاح‌های کشتار جمعی]]، ما مدعی هستیم و باید مهاجم باشیم.
در موضوع [[تروریسم]] ما باید مدعی باشیم.
در بعضی از کشورهای اروپایی که خیلی هم ادعای [[تسامح]] و [[تساهل]] دارند، [[اقلیت‌های دینی]]، وضع مناسبی ندارند و ما باید موضع تهاجمی داشته باشیم.
مسأله [[حق]] حاکمیتِ برابر [[دولت‌ها]]، مسأله [[مبارزه]] با اشغال و حضور نظامی از مواردی است که باید مواضع ما کاملاً در این مسائل تهاجمی باشد.
مسأله مبارزه با [[سلطه]] مهم‌تر از همه است. [[سلطه‌گری]] از نظر همه انسان‌های سالم محکوم است. مقابله با سلطه‌گری موضع اساسی ماست. باید این موضوع را بخواهیم و بپرسیم: چرا بخش [[سلطه‌گر]] [[دنیا]] می‌خواهد خودش را بر همه دنیا [[تحمیل]] کند؟<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۶۵۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۸۳

ویرایش