علم معصوم به جزئیات: تفاوت میان نسخهها
←علم امام تفصیلی یا اجمالی
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*دربارۀ قلمرو علوم امامان(علیهم السلام) در میان علمای شیعه سه دیدگاه اساسی وجود دارد: | *دربارۀ قلمرو علوم امامان(علیهم السلام) در میان علمای شیعه سه دیدگاه اساسی وجود دارد: | ||
#برخی از بزرگان<ref>شیخ انصاری، ج ۱، ص ۳۷۴.</ref> معتقدند، در باب نوع، کمیت و کیفیت علم امام، به نتیجه روشن و صریحی نمیتوان دست یافت و ادلۀ عقلی و نقلی هیچکدام قضاوت صریح و مفید یقین در این باره به دست نمیدهند. چرا که بعضی روایات دلالت دارند بر اینکه امامان(علیهم السلام) "ما کان و ما یکون" را میدانند،<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱ و ۲۶۲</ref> وارثان علم پیامبرانند و کانون و معدن علماند<ref>صفار، محمد بن حسن بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۵۶ و ۱۱۸</ref> و از سوی دیگر، بعضی دیگر از روایات<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص ۲۵۷</ref> دلالت میکنند بر اینکه آنان علم غیب ندارند.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> | #برخی از بزرگان<ref>شیخ انصاری، ج ۱، ص ۳۷۴.</ref> معتقدند، در باب نوع، کمیت و کیفیت علم امام، به نتیجه روشن و صریحی نمیتوان دست یافت و ادلۀ عقلی و نقلی هیچکدام قضاوت صریح و مفید یقین در این باره به دست نمیدهند. چرا که بعضی روایات دلالت دارند بر اینکه امامان(علیهم السلام) "ما کان و ما یکون" را میدانند،<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱ و ۲۶۲</ref> وارثان علم پیامبرانند و کانون و معدن علماند<ref>صفار، محمد بن حسن بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۵۶ و ۱۱۸</ref> و از سوی دیگر، بعضی دیگر از روایات<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص ۲۵۷</ref> دلالت میکنند بر اینکه آنان علم غیب ندارند.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> | ||
#گروهی معتقد به تام بودن علوم ایشان هستند؛ تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. مطابق این دیدگاه، امام(علیه السلام) به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان، در تمام زمانها، در محدودۀ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است. البته برخی دانشها که لازمۀ مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست، از فرض این بحث خارج است.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101؛ بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53.140</ref> مشهور علما<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> بر اساس یک سلسله روایات می گویند: ائمه(علیهم السلام) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است؛ مانند زمان فرارسیدن قیامت یا علم به هفتاد و سومین حرف اسم اعظم.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟</ref> البته این نوع علم از ابزارهای امامت بود و برای ایشان ایجاد تکلیف نمی کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref> ایشان در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، با خبر هستند.<ref>ر.ک. رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref> | #گروهی معتقد به تام بودن علوم ایشان هستند؛ تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. مطابق این دیدگاه، امام(علیه السلام) به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان، در تمام زمانها، در محدودۀ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است. البته برخی دانشها که لازمۀ مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست، از فرض این بحث خارج است.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101؛ بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53.140</ref> مشهور علما<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> بر اساس یک سلسله روایات می گویند: ائمه(علیهم السلام) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است؛ مانند زمان فرارسیدن قیامت یا علم به هفتاد و سومین حرف اسم اعظم.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟</ref> البته این نوع علم از ابزارهای امامت بود و برای ایشان ایجاد تکلیف نمی کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref> ایشان در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، با خبر هستند.<ref>ر.ک. رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref> افزون بر این، در جوامع حدیثی شیعه در ابواب علم ائمه، احادیث متعددی دربارۀ علم تفصیلی امامان به حوادث روزگار و از جمله فرجام کارشان موجود است. حماد از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمودند:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات ص ۱۲۸ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار ج ۲۶ ص ۸ و ج ۹۲ ص ۸۵</ref> «نحن و الله نعلم ما فی السموات و ما فی الارض و ما فی الجنه و ما فی النار و ما بین ذلک» حماد میگوید: من از این فرمایش حضرت مبهوت شدم و به ایشان نگریستم، حضرت خطاب به من سه بار فرمود: «همه اینها را از کتاب خدا میدانم، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ»<ref>سورۀ نحل، آیۀ 89</ref> سپس باز فرمود: همه اینها را از کتاب خدا میدانم؛ زیرا آن روشنگر همه چیز است و تمام امور را بیان میکند.»<ref>ر.ک. منصوری رامسری، خلیل، بی کرانگی علم امام، وبگاه سماموس</ref> احادیث فراوان دیگری نیز از آگاهی معصومان به جفر، جامعه و مصحف خبر دادهاند.<ref>ر.ک. رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، پژوهشکدۀ باقرالعلوم</ref> علاوه بر این، اموری همانند لطف الهی، ضرورت اتمام نعمت، شاهد بودن پیامبر و امام بر احوال امت و...، نیز مقتضی آگاه بودن امامان از جزئیات حوادث است.<ref>ر.ک. رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، پژوهشکدۀ باقرالعلوم؛ منصوری رامسری، خلیل، بی کرانگی علم امام، وبگاه سماموس</ref> خلاصه اینکه امام از آنجا که مظهر جمیع صفات جمال و کمال الهی اند، لذا از جانب خداوند، دارای علم غیب اند، و به همۀ امور احاطه دارند ولی از این نکته نباید غفلت کرد که این نوع علم، در اعمال و رفتار و تکالیف آنان اثری ندارد، زیرا هیچ گاه مخالف قضا و قدر الهی کاری انجام نمیدهند.<ref>ر.ک. امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟</ref> | ||
#گروهی دیگر معتقد به محدودیت علوم امامان(علیهم السلام) هستند؛ این گروه معتقدند تام بودن علوم امامان(علیهم السلام) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام(علیه السلام) به همۀ امور جهان به طور جزئی و تفصیلی آگاه باشد. <ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53؛ محمدحسین، نصیری، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> برخی نیز به صراحت وجود چنین تمامیتی را نفی کردهاند.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37؛ پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟</ref> | |||
شیخ مفید می نویسد:<ref>مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریه، مسأله ۲۰، ص۷۰</ref> "اجماع شیعه تنها بر علم امام(علیه السلام) بر احکام شرع منعقد است و لزومی ندارد به تمامی وقایع و جزئیات به تفصیل آگاه باشد، لذا اطلاق در علم امام را نمیپذیریم. و هرکس چنین قائل شد؛ بدون دلیل و مدرک سخن گفته است".<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 381؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101؛ بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 130</ref> | |||
سیدمرتضی<ref>الانتصار فی انفرادات الامامیه، ص۴۹۴. برای اطلاع از دیدگاه سید مرتضی در باره عدم گستردگی علم امام رجوع شود به دیگر آثار سید از جمله: تنزیه الانبیا ص۱۸۰ و کتاب الشافی ص ۱۸۸</ref> از کسانی است که قائل به محدودیت علم امام بوده و می گوید علم امام شامل تمام موضوعات نمی شود.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>. <ref>ر.ک. نجفی لاری، سیدعبدالحسین، آگاهی های آسمانی، ص 46 ـ 49؛ موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص 242 ـ 243</ref> | |||
*ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمعبندی روایات این موضوع وابسته است.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37</ref> و این اختلافات گاه به حدی است که جمع میان آنها ممکن نیست به گونه ایی که گروهی،<ref>کتاب القضاء، ص۵۱. این کتاب از آیتالله میرزا محمدحسن آشتیانی است</ref> دیگری را اهل ضلالت می دانند.<ref>ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413</ref> | |||
*در مجموع نمیتوان انکار کرد که بخشی از علوم امامان(علیهم السلام) تفصیلی و جزئی بوده است. آیات قرآن دربارۀ مسائل جزئی احکام، برخی مباحث مربوط به معاد، نکات اخلاقی، حوادث جاری جامعه زمان پیامبران و ... بهترین شاهد بر آن است که برخی از علوم پیامبران، به مسائل جزئی مربوط بوده است. پیامبران در حوادث و شرایط مختلف، به خداوند روی میآوردند و از او کمک میخواستند و راهنمایی های وحیانی خداوند، یاور آنان بوده است.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علوم برگزیدگان، ص 140</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |