تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==تمدن اسلامی==
==تمدن اسلامی==
[[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحت‌های مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «[[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از [[معنویت]] به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «[[عقل]] بشری» که «مطلق» انگاشته می‌شد، جایگزین گردید. اما [[ناتوانی]] عقل از [[فهم]] همه [[حقایق]] عالم و یافتن ساختار درست [[زندگی]] به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و [[اصول عقلی]] و [[علمی]] را به [[شکاکیت]] کشاندند»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>.
*[[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحت‌های مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «[[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از [[معنویت]] به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «[[عقل]] بشری» که «مطلق» انگاشته می‌شد، جایگزین گردید. اما [[ناتوانی]] عقل از [[فهم]] همه [[حقایق]] عالم و یافتن ساختار درست [[زندگی]] به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و [[اصول عقلی]] و [[علمی]] را به [[شکاکیت]] کشاندند»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. [[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش [[نماز]] می‌خواند، [[حج]] می‌رود و سایر [[طاعات]] را انجام می‌دهد. از این مهم‌تر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشه‌ای که خدای متعال برای زندگی معین می‌کند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایه‌ها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. «نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد تمدن اسلامی است. گام‌های دیگر به ترتیب عبارت‌اند است: «[[دولت اسلامی]]»، «[[کشور اسلامی]]»، «تمدن اسلامی یا بین الملل [[اسلامی]]» این مراحل با [[تقوا]] محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای [[جماعت]] و [[امت]]»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهری‌سیف|مظاهری‌سیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهری‌سیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۳۹۶.</ref>
[[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش [[نماز]] می‌خواند، [[حج]] می‌رود و سایر [[طاعات]] را انجام می‌دهد. از این مهم‌تر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشه‌ای که خدای متعال برای زندگی معین می‌کند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایه‌ها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>.
«نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد تمدن اسلامی است. گام‌های دیگر به ترتیب عبارت‌اند است: «[[دولت اسلامی]]»، «[[کشور اسلامی]]»، «تمدن اسلامی یا بین الملل [[اسلامی]]» این مراحل با [[تقوا]] محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای [[جماعت]] و [[امت]]»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهری‌سیف|مظاهری‌سیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهری‌سیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۳۹۶.</ref>


==تمدن اسلامی==
*[[انسان]] سازنده [[تمدن]] است و تمدن، میراثی است که از یک [[نسل]] برای نسل بعد از خود می‌گذارد و نسل جدید بر [[میراث]] نسل گذشته می‌افزاید، بیشتر حیوانات در همان سال اول [[تولد]] به [[بلوغ]] می‌رسند، در حالی که [[رشد]] و نمو [[جسمانی]] و [[عقلانی]] انسان، پس از گذشت بیست سال کامل می‌شود، این [[طفولیت]] بلندمدت انسان یک [[ضرورت]] جسمی، [[ذهنی]] و [[اجتماعی]] است که به او امکان می‌دهد زبان، [[اخلاق]]، [[آداب و رسوم]] و تمدن [[قوم]] خود را فراگیرد. از این جهت می‌توان گفت تمدن درجاتی دارد و انسان از راه [[پاسخ‌گویی]] به نیازهای اساسی خود تمدن را پایه‌ریزی کرده است. بدین روی می‌توان گفت که تمدن، محصول توان انسان بر [[غلبه]] بر نیروهای طبیعی از طریق [[شناسایی]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر آن از مسیر [[علم]] و [[دانش]] و امکان کنترل و [[تصرف]] نیروهای آن به نفع خواسته‌های [[بشر]] به وسیله تکنولوژی است. این غلبه از یک سو غلبه بر تأثیرات نیروهای طبیعی در شکل‌گیری بعد مادی [[زندگی]] انسان و از سوی دیگر غلبه بر [[ضعف]] انسان در تأثیرپذیری [[روحی]] و [[نفسانی]] از غلبه شرائط محیطی است. آنچه در [[سیره]] [[انبیای الهی]] و [[پیامبر اسلام]] اصل گرفته شده و مبنای [[تمدن‌سازی]] [[دینی]] است، توانمندکردن انسان در بعد دوم است که می‌توان به [[نیرومندی]] انسان در بعد اول نیز بینجامد و این با ارائه، [[بینش]]، امکان‌پذیر است. انسان به نسبت [[شکوفایی]] و فعلیت یافتن استعدادهای نهفته انسانی‌اش می‌تواند نقش عوامل محیطی را کمرنگ و خنثی کند. بر اساس [[بینش الهی]] و [[حکمت]] [[معنوی]] [[اسلام]]، انسان با اینکه در [[تاریخ]] و با تاریخ می‌زید، از تاریخ بزرگ‌تر است و دارای [[شأن]] و حیثیتی فراتاریخی است و [[آگاهی]] و [[اراده]] او می‌تواند دست‌کم با [[درک]] موقعیت [[تاریخی]] خود در [[تعیین سرنوشت]] مؤثر باشد. پس تمدن، [[اسلامی]] انسان را در هر دو بعد [[حیوانی]] و [[خلیفة‌اللهی]] تعریف می‌کند و بر همین مبنا دغده آباد کردن هر دو بعد او را دارد و با اصالت دادن به [[جهان]] پس از [[مرگ]]، [[آبادی]] [[دنیوی]] او را به عنوان زمینه و مقدمه [[حیات اخروی]] مورد توجه قرار می‌دهد<ref>سیر تمدن اسلامی، ص۵۷.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۱۳۰۷.</ref>
[[انسان]] سازنده [[تمدن]] است و تمدن، میراثی است که از یک [[نسل]] برای نسل بعد از خود می‌گذارد و نسل جدید بر [[میراث]] نسل گذشته می‌افزاید، بیشتر حیوانات در همان سال اول [[تولد]] به [[بلوغ]] می‌رسند، در حالی که [[رشد]] و نمو [[جسمانی]] و [[عقلانی]] انسان، پس از گذشت بیست سال کامل می‌شود، این [[طفولیت]] بلندمدت انسان یک [[ضرورت]] جسمی، [[ذهنی]] و [[اجتماعی]] است که به او امکان می‌دهد زبان، [[اخلاق]]، [[آداب و رسوم]] و تمدن [[قوم]] خود را فراگیرد. از این جهت می‌توان گفت تمدن درجاتی دارد و انسان از راه [[پاسخ‌گویی]] به نیازهای اساسی خود تمدن را پایه‌ریزی کرده است. بدین روی می‌توان گفت که تمدن، محصول توان انسان بر [[غلبه]] بر نیروهای طبیعی از طریق [[شناسایی]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر آن از مسیر [[علم]] و [[دانش]] و امکان کنترل و [[تصرف]] نیروهای آن به نفع خواسته‌های [[بشر]] به وسیله تکنولوژی است. این غلبه از یک سو غلبه بر تأثیرات نیروهای طبیعی در شکل‌گیری بعد مادی [[زندگی]] انسان و از سوی دیگر غلبه بر [[ضعف]] انسان در تأثیرپذیری [[روحی]] و [[نفسانی]] از غلبه شرائط محیطی است. آنچه در [[سیره]] [[انبیای الهی]] و [[پیامبر اسلام]] اصل گرفته شده و مبنای [[تمدن‌سازی]] [[دینی]] است، توانمندکردن انسان در بعد دوم است که می‌توان به [[نیرومندی]] انسان در بعد اول نیز بینجامد و این با ارائه، [[بینش]]، امکان‌پذیر است. انسان به نسبت [[شکوفایی]] و فعلیت یافتن استعدادهای نهفته انسانی‌اش می‌تواند نقش عوامل محیطی را کمرنگ و خنثی کند. بر اساس [[بینش الهی]] و [[حکمت]] [[معنوی]] [[اسلام]]، انسان با اینکه در [[تاریخ]] و با تاریخ می‌زید، از تاریخ بزرگ‌تر است و دارای [[شأن]] و حیثیتی فراتاریخی است و [[آگاهی]] و [[اراده]] او می‌تواند دست‌کم با [[درک]] موقعیت [[تاریخی]] خود در [[تعیین سرنوشت]] مؤثر باشد. پس تمدن، [[اسلامی]] انسان را در هر دو بعد [[حیوانی]] و [[خلیفة‌اللهی]] تعریف می‌کند و بر همین مبنا دغده آباد کردن هر دو بعد او را دارد و با اصالت دادن به [[جهان]] پس از [[مرگ]]، [[آبادی]] [[دنیوی]] او را به عنوان زمینه و مقدمه [[حیات اخروی]] مورد توجه قرار می‌دهد<ref>سیر تمدن اسلامی، ص۵۷.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۱۳۰۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۶٬۰۸۹

ویرایش