تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*[[انسان]] سازنده [[تمدن]] است و تمدن، میراثی است که از یک [[نسل]] برای نسل بعد از خود میگذارد و نسل جدید بر [[میراث]] نسل گذشته میافزاید، بیشتر حیوانات در همان سال اول [[تولد]] به [[بلوغ]] میرسند، در حالی که [[رشد]] و نمو [[جسمانی]] و [[عقلانی]] انسان، پس از گذشت بیست سال کامل میشود، این [[طفولیت]] بلندمدت انسان یک [[ضرورت]] جسمی، [[ذهنی]] و [[اجتماعی]] است که به او امکان میدهد زبان، [[اخلاق]]، [[آداب و رسوم]] و تمدن [[قوم]] خود را فراگیرد. از این جهت میتوان گفت تمدن درجاتی دارد و انسان از راه [[پاسخگویی]] به نیازهای اساسی خود تمدن را پایهریزی کرده است. بدین روی میتوان گفت که تمدن، محصول توان انسان بر [[غلبه]] بر نیروهای طبیعی از طریق [[شناسایی]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر آن از مسیر [[علم]] و [[دانش]] و امکان کنترل و [[تصرف]] نیروهای آن به نفع خواستههای [[بشر]] به وسیله تکنولوژی است. این غلبه از یک سو غلبه بر تأثیرات نیروهای طبیعی در شکلگیری بعد مادی [[زندگی]] انسان و از سوی دیگر غلبه بر [[ضعف]] انسان در تأثیرپذیری [[روحی]] و [[نفسانی]] از غلبه شرائط محیطی است. آنچه در [[سیره]] [[انبیای الهی]] و [[پیامبر اسلام]] اصل گرفته شده و مبنای [[تمدنسازی]] [[دینی]] است، توانمندکردن انسان در بعد دوم است که میتوان به [[نیرومندی]] انسان در بعد اول نیز بینجامد و این با ارائه، [[بینش]]، امکانپذیر است. انسان به نسبت [[شکوفایی]] و فعلیت یافتن استعدادهای نهفته انسانیاش میتواند نقش عوامل محیطی را کمرنگ و خنثی کند. بر اساس [[بینش الهی]] و [[حکمت]] [[معنوی]] [[اسلام]]، انسان با اینکه در [[تاریخ]] و با تاریخ میزید، از تاریخ بزرگتر است و دارای [[شأن]] و حیثیتی فراتاریخی است و [[آگاهی]] و [[اراده]] او میتواند دستکم با [[درک]] موقعیت [[تاریخی]] خود در [[تعیین سرنوشت]] مؤثر باشد. پس تمدن، [[اسلامی]] انسان را در هر دو بعد [[حیوانی]] و [[خلیفةاللهی]] تعریف میکند و بر همین مبنا دغده آباد کردن هر دو بعد او را دارد و با اصالت دادن به [[جهان]] پس از [[مرگ]]، [[آبادی]] [[دنیوی]] او را به عنوان زمینه و مقدمه [[حیات اخروی]] مورد توجه قرار میدهد<ref>سیر تمدن اسلامی، ص۵۷.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۰۷.</ref> | *[[انسان]] سازنده [[تمدن]] است و تمدن، میراثی است که از یک [[نسل]] برای نسل بعد از خود میگذارد و نسل جدید بر [[میراث]] نسل گذشته میافزاید، بیشتر حیوانات در همان سال اول [[تولد]] به [[بلوغ]] میرسند، در حالی که [[رشد]] و نمو [[جسمانی]] و [[عقلانی]] انسان، پس از گذشت بیست سال کامل میشود، این [[طفولیت]] بلندمدت انسان یک [[ضرورت]] جسمی، [[ذهنی]] و [[اجتماعی]] است که به او امکان میدهد زبان، [[اخلاق]]، [[آداب و رسوم]] و تمدن [[قوم]] خود را فراگیرد. از این جهت میتوان گفت تمدن درجاتی دارد و انسان از راه [[پاسخگویی]] به نیازهای اساسی خود تمدن را پایهریزی کرده است. بدین روی میتوان گفت که تمدن، محصول توان انسان بر [[غلبه]] بر نیروهای طبیعی از طریق [[شناسایی]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر آن از مسیر [[علم]] و [[دانش]] و امکان کنترل و [[تصرف]] نیروهای آن به نفع خواستههای [[بشر]] به وسیله تکنولوژی است. این غلبه از یک سو غلبه بر تأثیرات نیروهای طبیعی در شکلگیری بعد مادی [[زندگی]] انسان و از سوی دیگر غلبه بر [[ضعف]] انسان در تأثیرپذیری [[روحی]] و [[نفسانی]] از غلبه شرائط محیطی است. آنچه در [[سیره]] [[انبیای الهی]] و [[پیامبر اسلام]] اصل گرفته شده و مبنای [[تمدنسازی]] [[دینی]] است، توانمندکردن انسان در بعد دوم است که میتوان به [[نیرومندی]] انسان در بعد اول نیز بینجامد و این با ارائه، [[بینش]]، امکانپذیر است. انسان به نسبت [[شکوفایی]] و فعلیت یافتن استعدادهای نهفته انسانیاش میتواند نقش عوامل محیطی را کمرنگ و خنثی کند. بر اساس [[بینش الهی]] و [[حکمت]] [[معنوی]] [[اسلام]]، انسان با اینکه در [[تاریخ]] و با تاریخ میزید، از تاریخ بزرگتر است و دارای [[شأن]] و حیثیتی فراتاریخی است و [[آگاهی]] و [[اراده]] او میتواند دستکم با [[درک]] موقعیت [[تاریخی]] خود در [[تعیین سرنوشت]] مؤثر باشد. پس تمدن، [[اسلامی]] انسان را در هر دو بعد [[حیوانی]] و [[خلیفةاللهی]] تعریف میکند و بر همین مبنا دغده آباد کردن هر دو بعد او را دارد و با اصالت دادن به [[جهان]] پس از [[مرگ]]، [[آبادی]] [[دنیوی]] او را به عنوان زمینه و مقدمه [[حیات اخروی]] مورد توجه قرار میدهد<ref>سیر تمدن اسلامی، ص۵۷.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۰۷.</ref> | ||
==جایگاه [[تمدن]] در منظومه [[فکری]] [[مقام معظم رهبری]]== | |||
یکی از دغدغههای اصلی مقام معظم رهبری، بحث [[پیشرفت]] و [[تمدن اسلامی]] است، به گونهای که بسیاری از پیشرفتها و تمدنهای [[غربی]] و شرقی را مورد [[نقد]] قرار میدهند و برای این منظور مبانی [[اسلامی]] تمدن را به صورت تشریحی در بیانات خود ارائه میدهند و میفرمایند تمدن اسلامی باید در همه عرصهها و زمینههای [[اجتماع]] نمود پیدا کند؛ این نظریه به گونهای است که اگر بنا باشد [[جامعه اسلامی]] را [[متمدن]] بنامیم، باید از همه جهت متمدن باشند نه فقط در [[صنعت]] و مسائل [[دنیوی]]، بلکه از لحاظ [[معنوی]] باید [[رشد]] کند و [[روح]] [[خداشناسی]] و [[توحید]]، در همه عرصههای [[جامعه]] حکمفرما باشد. | |||
به این منظور جایگاه تمدن در منظومه فکری مقام معظم رهبری، به اینگونه است که تمدن به عنوان روند رو به رشد جامعه، باید پایبند به [[اصول اسلامی]] باشد، اصول اسلامی عبارت است از توحید، [[عدالت]]، [[انصاف]] با [[مردم]]، [[ارج]] نهادن به [[حقوق مردم]]، رسیدگی به حال [[ضعفا]]، [[ایستادگی]] در مقابل جبهههای [[ضد]] [[اسلام]] و ضد [[دین]]، پافشاری بر مبانی [[حق]] و اسلام و [[دفاع از حق]] و [[حقیقت]]؛ این گزینهها در همه زمانها قابل پیاده شدن است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۵/۸/۱۳۸۳.</ref>. پس [[تمدنی]] که در حال شکلگیری در یک جامعه اسلامی است، باید در عرصههای [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و نظامی با یکدیگر [[هماهنگی]] داشته باشند و اگر این مبانی صحیح و با روح [[خداباوری]] در بین مردم رشد کند و همه با هم [[همت]] مضاعف داشته و در عرصههای صنعتی هم [[اتحاد]] یکدیگر را [[حفظ]] نمایند، این تعاملات به گونهای میشود که با یکدیگر [[نظام]] تمدن اسلامی را پایهگذاری میکنند. | |||
تمدن اسلامی در منظومه فکری مقام معظم رهبری به عنوان یکی از اهداف مهم اجتماعی است که به دنبال [[نظامهای اجتماعی]] تحقق مییابد و به شدت بر [[نظام ارزشی]] و نظام بینشی اسلامی مبتنی است. [[خداشناسی]] و [[انسانشناسی]] و [[جامعه مطلوب]] و [[ارزشهای اسلامی]]، نقش مؤثری در چیستی و گستره [[تمدنسازی]] دارد.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۱۳.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |